اهل بيت ( عليهم السلام ) ، قضا و قدر عمومی با اختيار و آزادی بشرمنافات ندارد . سر اينكه كلمه سرنوشت يا قضا و قدر رعبآور و هراس انگيز شده است ،اين است كه در اثر تفوق و تسلط مكتب اشعری بر جهان اسلام و تحت نفوذقرار دادن ادبيات اسلامی ، اين كلمات و كلماتی امثال اينها مرادف باجبر و عدم آزادی و تسلط بیمنطق يك قدرت نامرئی بر انسان و اعمال وافعال او معرفی شده است . حمله اروپای مسيحی به اسلام اين جهت بهانهای به دست اروپاييان مسيحی داده كه علت العمل انحطاطمسلمين را اعتقاد به قضا و قدر بدانند و چنين وانمود كنند كه اسلام خوديك آيين جبری است و در آن هر گونه اختيار و حريت از بشر سلب شده است. مرحوم سيد جمال الدين اسد آبادی در اوقاتی كه در اروپا بود ، متوجه اينانتقاد شد و در مقالات خود به اين انتقاد نادرست جواب داد . وی در يكیاز مقالات خود پس از مقدمهای مبنی بر اينكه اگر روحيه مردمی نامساعد وناپاك باشد ، عقايد پاك در آنها به رنگ روحيه آنها در میآيد و بربدبختی و ضلالت آنها میافزايد و تبديل به نيرويی میشود كه آنها را بيشتربه كارهای زشت میكشاند ، میگويد : " عقيده به قضا و قدر يكی از آن عقايد حقه است كه مورد اشتباه وموضوع بیخبری جاهلان است . غافلان فرنگی گمانهای خطا بردند و گفتند اعتقادبه تقدير در ميان هر ملتی |