ـ پـيـامـبـر خدا(ص ) : گناهان كبيره عبارتند از : شرك ورزيدن به خدا , آزردن پدر و مادر , قتل نفس (آدم كشى ) و سوگند دروغ عمدى (براى ضايع كردن حقوق ديگران و خوردن مال مردم ). ـ امـام باقر(ع ) : در پاسخ به سؤال از كباير فرمود : هر گناهى كه خداوند براى آن وعده آتش داده است (كبيره مى باشد). ـ پيامبر خدا(ص ) : گناهان بزرگ نه تاست : بزرگترين آنها شرك ورزيدن به خداى عزوجل است و كشتن مؤمن و ربا خوارى و خوردن مال يتيم و تهمت زدن به زن پاكدامن و فرار ازميدان جهاد و رنـجـاندن پدر و مادر و در هم شكستن حرمت بيت الحرام و جادوگرى , هر كس پاك از اين نه گناه خداى عزوجل را ديدار كند با من در بهشتى خواهد بود كه درهاى آن ازطلاست .
ـ امـام عـلـى (ع ) : گـناهان كبيره عبارتنداز: شرك ورزيدن به خدا, آدم كشى , خوردن مال يتيم , تهمت زدن به زن پاكدامن فرار ازميدان جهاد, تعرب بعدازهجرت , جادوگرى ,آزردن پدر و مادر , رباخوارى , جدا شدن از جامعه مسلمانان و شكستن پيمان (بيعت يا معامله ). ـ امـام صادق (ع ): قتل نفس (آدم كشى )از گناهان كبيره است , زيرا خداى عزوجل مى فرمايد :((و هر كه مؤمنى را از روى عمد بكشدسزايش جاودانه شدن دردوزخ است )). بزرگترين گناهان كبيره .
ـ امام على (ع ) : در پاسخ به پرسش ازبزرگترين كباير , فرمود : ايمن و غافل بودن از مكر (عذاب و مهلت ) خدا , مايوس شدن ازيارى خدا و نوميدى از رحمت خدا. اصرار بر گناه .
قرآن .
((و آن كسان كه چون مرتكب كارى زشت شوند يا به خودستمى كنند , خدا را ياد مى كنند و براى گـنـاهـان خـويش آمرزش مى خواهند و كيست جز خدا كه گناهان را بيامرزد؟ و چون به زشتى گناه آگاهند در آنچه مى كردند پاى نفشارند)). ـ امام باقر(ع ) : درباره آيه (( بر آنچه مى كردند پاى نفشارند )) , فرمود : اصرار بر گناه اين است كه بنده گناه كند و آمرزش نطلبد و در فكر توبه هم نباشد اين است اصرار (بر گناه ). ـ امـام صـادق (ع ) : اصـرار بـر گـنـاه بـه مـعـناى ايمن دانستن خود از عذاب خداست و كسى , جززيانكاران , خود را از مكر (عذاب و مهلت ) خداوند ايمن نداند. ـ پيامبر خدا(ص ) : خشكيدگى چشم (نگريستن از خوف خدا) و سنگدلى و حرص زدن زياد براى طلب روزى و اصرار بر گناه از نشانه هاى شقاوت است .
ـ چهار چيز دل را مى ميراند : گناه روى گناه .
ـ با استغفار كبيره نباشد و با اصرار صغيره معنا ندارد ((13)) .
ـ امام على (ع ) : بزرگترين گناه نزد خدا گناهى است كه مرتكبش بر آن اصرار ورزد. ـ در شـگفتم از كسى كه سختى انتقام خداوند را از خود مى داند و همچنان بر گناه خويش اصرار مى ورزد. شاد شدن به گناه .
ـ امام سجاد(ع ) : از شاد شدن به گناه بپرهيز كه شاد شدن به گناه از ارتكاب آن بدتر است .
ـ امام على (ع ) : باليدن به گناهان ,زشت تر از ارتكاب آنهاست .
گناهى بزرگتر از باليدن به تبهكاريها نيست .
ـ رستگار نشود آن كه به رذايل خود ببالد. ـ هر كه از معاصى خداوند لذت برد خداوند او را به خوارى افكند. ـ شيرينى گناه را دردناكى كيفر از بين مى برد. نقش گناهان در تباهى دل .
قرآن .
((حقا , كه كارهايى كه كرده بودند بر دلهايشان مسلطشد)). ـ امـام صـادق (ع ) : پـدرم (ع ) مـى فرمود :هيچ چيز بيشتر از گناه دل را تباه نمى كند , همانا دل گناه مى كند و بر آن اصرار مى ورزد تا جايى كه سرانجام گناه بر آن چيره مى گردد و دل را زير و زبر مى كند. ـ هـر گـاه آدمـى گـنـاهـى كند نقطه سياهى در دلش پديد مى آيد اگر توبه كرد آن نقطه پاك مى شود و اگر باز هم گناه كرد آن نقطه بزرگترمى شود , تا جايى كه همه دلش را فرا مى گيرد و زان پس هرگز روى رستگارى را نمى بيند. ـ امـام بـاقـر(ع ) : هيچ بنده اى نيست مگرآن كه در دلش نقطه اى سفيد وجود دارد ,پس هر گاه گـناهى مرتكب شود , در آن نقطه , نقطه اى سياه پديد آيد كه اگر توبه كرد آن سياهى مى رود و اگـر در گناهان فرو رفت نقطه سياه افزايش مى يابد چندان كه همه سفيدى رافرو مى پوشاند و چـون سفيدى پوشانده شد گنهكار ديگر هرگز به خير و صلاح باز نمى آيد اين است سخن خداى عزوجل كه : ((حقا , كه بر دلهايشان مسلط شد)). ـ امام على (ع ) : اشكها نخشكيد مگر به سبب سختدلى و دلها سخت نشد مگر به سبب گناهان زياد .
نقش گناهان در زوال نعمتها. ـ امـام صـادق (ع ) : خـداونـد هـر نـعـمتى را كه به بنده اى داد از او نگرفت مگر به سبب گناهى كه سزاوار سلب آن نعمت شد. ـ امـام على (ع ) : هيچ نعمتى و هيچ خرمى از زندگى زايل نشد مگر به سبب گناهانى كه مرتكب شدند , چه , خداوند به بندگان ستم نمى كند. ـ امام صادق (ع ) : همانا بنده گناهى مى كند و به سبب آن از نماز شب محروم مى شود سرعت تاثير كار بد در آدمى از سرعت تاثيركارد در گوشت بيشتر است .
ـ پـيـامـبـر خـدا(ص ) : از گـنـاهـان دورى كـنـيد , زيرا گناهان خوبيها را محو مى كند , همانا بنده (گاه ) گناه مى كند و به سبب آن دانشى را كه داشته است فراموش مى كند. نقش گناهان در فرود آمدن بلاها. قرآن .
((اگر شما را مصيبتى رسد , به خاطر كارهايى است كه مى كنيد و خدا از بسيارى در مى گذرد)). ـ امام صادق (ع ) : هيچ رگى (بر اثر تب و بيمارى ) نزند و هيچ پايى به سنگ نخورد و هيچ سردرد يا مرضى رخ ندهد , مگر در اثر گناه اين فرموده خداى عزوجل در كتاب اوست كه : ((اگرشما را مـصـيـبـتـى رسـد بـه خـاطر كارهايى است كه مى كنيد و خدا بسيارى را مى بخشد)) گناهانى كه خداوند مى بخشد بيشتر از گناهانى است كه از آنها باز خواست مى كند. ـ امـام على (ع ) : از گناهان دورى كنيد , زيرا هيچ بليه اى رخ ندهد و از هيچ روزى كم نشودمگر بـه سـبـب گناهى , حتى خراش برداشتن و به سر در آمدن و مصيبت خداوند عزوجل مى فرمايد :((اگر شما را مصيبتى رسد )). ـ گـاهـى اوقات خداوند به جسم يا مال يا فرزند و يا همسر مؤمن آسيبى وارد مى آورد و اين آيه را تلاوت كرد :((اگر شما را مصيبتى رسد )) و سه بار دستانش را به هم چسباند و هر بارفرمود :((و بسيارى از گناهان را نيز مى بخشد)). ـ پـيـامـبـر خـدا(ص ) : هيچ رگى (بر اثر بيمارى ) نزند و هيچ پايى نلغزد مگر به سبب گناهانى كه مى كنيد و آنچه كه مى بخشد بيشتر است .
ـ امام صادق (ع ) : همانا مؤمن گناه مى كند و به سبب آن از روزى محروم مى شود. ـ امام باقر(ع ) : همانا بنده گناه مى كند و به سبب آن روزى از او گرفته مى شود. ـ امام على (ع ) : از گناهان دورى كنيد , زيرا جلو روزى بنده به سبب گناه گرفته مى شود. ـ امـام رضـا(ع ) : هـر گـاه بـنـدگـان مـرتـكـب گـنـاهـانى شوند كه قبلا انجام نمى داده اند , خداوندبلاهايى را بر ايشان پديد آورد كه سابقه نداشته است .
ـ امـام صـادق (ع ) : كـسـانـى كـه بـر اثـر گناهان مى ميرند بيشترند از كسانى كه بر اثر رسيدن اجل مى ميرند. آثار گناهان در خشكى و دريا. قرآن .
((بـه سـبب اعمال مردم , فساد در خشكى و دريا آشكار شدتا به آنان جزاى بعضى از كارهايشان را بچشاند , باشد كه باز گردند)). ـ امـام بـاقر(ع ) : هيچ سالى كم بارش تر از سال ديگر نيست , بلكه خداوند باران را هر جا كه خواهد مـى باراند (اما) هر گاه مردمى مرتكب گناهان شوند , خداى عزوجل بارانى را كه براى آنان مقدر كرده بود از ايشان باز دارد. آثار گناهان بر روى غير گنهكاران .
ـ پيامبر خدا(ص ) : گناه براى غير گنهكار (نيز) شوم است , (زيرا) اگر با گنهكار مخالفت كند, گرفتار شود , اگر از او غيبت كند گنهكار شود و اگر به گناه رضايت دهد در آن شريك گردد .
گناهانى كه آثار خاصى دارند. ـ امام رضا(ع ) : هر گاه حكمرانان دروغ بگويند باران بند مى آيد و هر گاه سلطان ستم كنددولت سست و بى اعتبار شود و هر گاه زكات داده نشود چارپايان بميرند. ـ امـام صـادق (ع ) : گـنـاهـانـى كـه نعمتها را دگرگون مى كند , زورگويى و سركشى است و گناهانى كه پشيمانى به بار مى آورد آدم كشى است و گناهانى كه انتقام و كيفرها رافرود مى آورد سـتـم اسـت و گـنـاهـانى كه پرده ها را مى درد (وآبرو و حيثيت ها را مى برد) شرابخوارى است و گـناهانى كه جلوى روزى را مى گيرد زناست و گناهانى كه مرگ و نيستى را شتاب مى بخشد , بريدن پيوند خويشاوندى است و گناهانى كه مانع استجابت دعا مى شود و فضا را تيره و تار مى كند , آزردن پدر و مادراست .
ـ امـام سـجـاد(ع ) : گناهانى كه از استجابت دعا جلوگيرى مى كنند عبارتند از : بد نيتى , خبث بـاطن , دورويى با برادران , باور نداشتن به اجابت دعا , به تاخير انداختن نمازهاى واجب تا آن كه وقتشان بگذرد , تقرب نجستن به خداى عزوجل با نيكوكارى و صدقه , بد زبانى و زشتگويى .
ـ گـناهانى كه بارش آسمان را بازمى دارند عبارتند از : قضاوت ظالمانه قاضيان , شهادت دروغ و كتمان شهادت .
گناهان زود كيفر. ـ پـيـامـبـر خـدا(ص ) : سه گناه است كه كيفرشان در همين دنيا مى رسد و به آخرت نمى افتد : آزردن پدر و مادر , زورگويى و ستم به مردم و ناسپاسى نسبت به خوبيهاى ديگران .
ـ امام باقر(ع ) : چهار چيز است كه كيفرشان از هر گناهى زودتر به انسان مى رسد : كسى كه تو به او خوبى كنى و او پاداش آن را به بدى دهد , كسى كه تو به او ستم نكنى و او به تو ستم كند , كسى كه در كارى با او پيمان بندى و توبه پيمانت وفادار مانى و او خيانت و پيمان شكنى كند و كسى كه تو با او پيوند برقرار كنى و اوپيوند ببرد. در كـتـاب امـير المؤمنين (ع ) آمده است : سه گناه است كه صاحب آنها در همين دنيا كيفرش را ببيند : ستم , بريدن پيوند خويشاوندى و سوگند دروغ .
ـ امـام عـلى (ع ) , در يكى از خطبه هاى خود مى فرمايد : پناه مى برم به خدا از گناهانى كه مرگ و نـيـسـتـى را شتاب مى بخشد عبداللّه بن كوا يشكرى برخاست و عرض كرد : اى امير المؤمنين ! آيا گناهانى هم هست كه مرگ راشتاب مى بخشد؟ فرمود : واى بر تو! آرى , قطع رحم .
ـ در پاسخ به اين سؤال كه : كيفر كدام گناه زودتر دامنگير گنهكار مى شود؟ فرمود : ستم كردن به كسى كه ياورى جز خدا ندارد وكوتاهى در شكر نعمت و دراز كردن دست ستم برفقير. ـ كيفر دست درازى به كسى كه به تو دست درازى نمى كند , از كيفر هر گناه ديگر زودتردامنگير آدمى مى شود. داروى گناهان .
ـ پيامبر خدا(ص ) : هر دردى را دارويى است و داروى گناهان استغفاراست .
ـ عـمـاربـن يـاسـر : در شهر كوفه قدم مى زدم كه ديدم امير المؤمنين على (ع ) نشسته و عده اى ازمـردم گـردش را گـرفـتـه انـد و آن حضرت براى اصلاح هر فردى به فراخور حالش نسخه اى تـجـويـزمى كند من عرض كردم : اى امير المؤمنين ! آيا براى گناهان هم دارويى دارى ؟ ! فرمود : آرى ,بنشين من دو زانو نشستم تا آن كه مردم پراكنده شدند , پس حضرت رو به من كرد و فرمود :دارويـى را كه برايت مى گويم فراهم كن عرض كردم : بفرما اى امير المؤمنين فرمود : برگ فقر ,ريـشـه صـبـر , هـلـيـلـه كـتـمـان , بليله رضا , غاريقون انديشه , سقمونياى اندوه , آن را با آب پـلـكـهـامـخـلـوط كـن و در ديـگ نـگرانى بجوشان و زير آتش ترس قرارش ده , سپس آن را از صـافـى بـيـخـوابى بگذران و درحالى كه (از آتش عشق و فراق ) مى سوزى بنوش اين است دارو و درمان تو اى دردمند. پرده پوشى خدا نسبت به گنهكار. ـ امـام صـادق (ع ) : خـداى تبارك و تعالى براى بنده مؤمن خود چهل سپر قرار داده است هر گاه گـنـاهـى [بزرگ ]از او سر زند يك سپر كنارمى رود و چون از برادر مؤمن خود عيبى بداند و او را بـدان سـرزنش كند ديگر سپرها كنار روند وبى پرده ماند و بدين سان درآسمان به زبان فرشتگان رسوا شود و در زمين به زبان مردم .
ـ امـام على (ع ) : هيچ بنده اى نيست جز آن كه چهل سپر بر سر او باشد تا آن كه چهل گناه كبيره كند , چون چهل گناه بزرگ از او سر زد آن سپرها از روى سرش كنار روند. ـ پـيـامـبر خدا(ص ) : مؤمن در پوشش هفتاد و دو پرده است و چون گناهى كند يك پرده دريده شود و اگر توبه كرد خداوند آن پرده را با هفت پرده ديگر به او باز گرداند. ـ امـام على (ع ) : چه بلند مرتبه است آن خدايى كه در عين قدرتمندى بردبار است ! و چه پستى تو كه با آن همه ضعف بر نافرمانى او گستاخى ! حال آن كه در پناه عفو و پرده پوشى او به سر مى برى و در فـراخـنـاى فضل و نعمت او مى گردى و او فضل خود را از تو دريغ نكرد وپرده اش را (كه بر گـنـاهـانت كشيده ) ندريد , بلكه در نعمتى كه به تو ارزانى داشت , يا گناهى كه ازتو پوشاند , يا بـلايى كه از تو برگرداند , لحظه اى از لطف و فضل او دور نبوده اى حال اگرفرمانش را برى چه مى كند!. پاك كننده هاى گناهان .
1 ـ كيفر دنيوى .
ـ امام صادق (ع ) : هر گاه خداوند خوبى بنده اى را بخواهد در همين دنيا كيفرش دهد و چون براى بنده اى بد بخواهد گناهانش را نگه دارد تا در روز قيامت كيفر بيند. ـ پـيـامـبـر خـدا(ص ) : هـر گـاه مؤمن مرتكب گناهان شود , به سبب آنها گرفتار فقر آيد اگر آن گـنـاهـانـش را پـاك نـكرد به بيمارى مبتلا شود و اگر آن هم گناهانش را نزدود به ترس از تـعقيب قدرت حاكمه گرفتار آيد و اگر اين نيز گناهانش را پاك نكرد هنگام مردن بسختى جان دهـد تـاآن كه سرانجام خدا را بدون گناهى كه به سبب آن بازخواست شود , ديدار كند و دستور داده شود كه او را به بهشت برند. ـ امام على (ع ) : هريك از شيعيان ما كارى را كه مانهى كرده ايم مرتكب شود , پيش از آن كه بميرد بـه مال يا فرزند و يا به خودش بلايى برسد كه به سبب آن گناهانش پاك شود و خداى عزو جل را بـدون گـنـاه ديدار كند اگر چيزى از گناهانش هنوز باقى مانده باشد در هنگام مردن بسختى جان دهد. ـ پـيـامـبر خدا(ص ) ـ از قول جبرئيل (ع ) از خداى عز و جل ـ : اى محمد! من ورود به بهشت رابر هـمـه پـيـامبران ممنوع كرده ام تا تو و على و پيروانتان وارد آن شويد مگر آن كس از پيروانتان كه گناه كبيره اى مرتكب شود , در اين صورت او را به بلايى در مالش يا ترس از سلطان گرفتاركنم تـا آن كـه فرشتگان با بشارت و شادمانى استقبالش كنند و من از او در خشم نباشم و اين به سبب گناهى باشد كه از او سرزده است .
ـ امام رضا(ع ) , درباره آيه ((و در آن روز از گناه هيچ جنى و آدميى نپرسند)) فرمود : كسى كه به حـق اعتقاد داشته باشد و گناه كند و بى توبه از دنيا رود در برزخ به سبب آن گناه عذاب بيند و روز قيامت در حالى بيرون آيد كه گناهى ندارد تا از آن بازخواست شود. ـ پـيامبر خدا(ص ) : زن و مرد مؤمن پيوسته در جان و مال و فرزندش گرفتار بلا مى شود تا آن كه بدون گناه خدا را ديدار كند. 2 ـ بيماريها. ـ امـام رضـا(ع ) : بـيـمـارى براى مؤمن تطهير و رحمت است و براى كافر عذاب ولعنت ,بيمارى همواره با مؤمن هست تا آن كه گناهانش بكلى پاك شود. ـ پيامبر خدا(ص ) : بيمارى , گناهان را پاك مى كند. ـ امام على (ع ) : هرگاه خداوند بنده اى را دردمند كند به اندازه بيماريش گناهان او را مى زدايد. ـ پيامبر خدا(ص ) : لحظات درد كشيدن ,لحظه هاى گناهان را مى برد. ـ يك شب تب داشتن كفاره يك سال (گناه ) است .
ـ بيمارى , تن را از گناهان مى پالايد , همچنان كه دم آهنگرى ناخالصى آهن را مى زدايد. ـ عـلـى بـن الـحـسين (ع ) هر گاه بيمارى را مى ديد كه بهبود يافته است , به او مى فرمود : پاكى ((ازگناهان )) را به تو تبريك مى گويم , عمل (شايسته ) را از نو آغاز كن .
ـ امام على (ع ) , درباره بيمارى كودكان فرمود : كفاره گناهان پدر و مادر آنهاست .
ـ پيامبر خدا(ص ) , در پاسخ به سؤال مردى كه پرسيد : چه چيز گناهان مرا پاك مى كند؟ فرمود : اشك ها, خضوع و بيماريها. ـ خداى سبحان فرموده است :فرمانبرداران من ميهمان منند و سپاسگزاران من نعمتشان افزوده شـود و يـاد كنندگان من برخوردار از نعمت منند و نافرمانان خود را از رحمتم نوميد نمى كنم , اگـر تـوبـه كـنـنـد مـن حـبيب آنهايم و اگر مرا بخوانند پاسخشان دهم و اگر بيمار شوند من طبيبشان باشم , با رنجها و مصيبتهادرمانشان كنم تا از گناهان و عيبها پاكشان سازم .
3 ـ اندوهها. ـ پـيـامـبـر خـدا(ص ) : هـر گـاه گناهان مؤمن زياد شود و او را عملى نباشد كه آن گناهان را پاك گرداند , خداوند او را به اندوه مبتلا سازد تا بدان سبب گناهانش را بزدايد. ـ امام صادق (ع ) : همانا اندوه گناهان مسلمان را مى برد. ـ امـام رضـا(ع ) : هـيچ يك از شيعيان على نيست كه روز مرتكب بدى يا گناهى شود , مگر آن كه شـب انـدوهـى بـه او رسـد كـه آن بـدى و گـنـاه را فـرو ريـزد , پس , چگونه قلم براى نوشتن گناهان چنين كسى به كار افتد؟ . ـ پـيـامـبر خدا(ص ) : در ميان گناهان گناهانى هست كه هيچ نماز و روزه اى آنها را نمى پوشاند عـرض شـد : اى رسـول خـدا! پـس چـه چيز آنها را مى پوشاند؟ فرمود : اندوه براى كسب گذران زندگى .
ـ هيچ رنج و درد و اندوه و حتى نگرانى خاطرى به مؤمن نرسد جز اين كه خداوند بدان گناهانش را بزدايد. ـ لـحـظـات نـگـرانـى و انـدوه , لـحـظـات كـفاره گناهان است , اندوه و نگرانى خاطر پيوسته بامؤمن هست و زمانى رهايش مى كند كه از گناهان پاك شده باشد. ـ امـام صادق (ع ) : همانا مؤمن خواب هولناك مى بيند و به سبب آن گناهانش بخشوده مى شود و آسيب بدنى مى بيند و بدان سبب گناهانش آمرزيده مى شود. ـ چـون آيـه ((بـه آرزوهـاى شما نيست هر كس كه مرتكب بدى شود جزايش را ببيند)) نازل شد , مـردى به رسول خدا(ص ) عرض كرد : آيه كمرشكن آمد رسول خدا(ص ) فرمود : چنين نيست , آيا تـو غـمـگـين نمى شوى ؟ آيا بيمار نمى شوى ؟ آيا محنت و اندوه به تو نمى رسد؟ عرض كرد : چرا , فرمود : همينها از جمله كيفرهاست .
4 ـ كارهاى نيك .
قرآن .
((نـمـاز بگزار در آغاز و انجام روز و ساعاتى از شب زيرانيكى ها بدى ها را از ميان مى برد اين يادى است براى يادآوران )). ((ايـن فـرمـان خـداست كه بر شما نازل كرده است و هركه از خدا بترسد , گناهانش را از او مى زدايد و او را مزدى بزرگ مى دهد)). ـ امـام باقر(ع ) يا امام صادق (ع ) : على (ع )رو به مردم كرد و فرمود : به نظر شما كدام آيه در كتاب خدا اميدوار كننده تر است ؟ يكى گفت :آيه ((همانا خداوند شرك به خود را نمى آمرزد و جز آن را بـراى هـركـس كـه بـخواهد مى آمرزد)), حضرت فرمود : خوب است اما آن آيه نيست مردم سپس ازاظـهارنظربازايستادند حضرت فرمود : اى جماعت مسلمان !چه شدكه سخنى نمى گوييد؟ عرض كـردنـد : بـه خـدا قـسم چيزى براى گفتن نداريم حضرت فرمود: از رسول خدا(ص ) شنيدم كه مـى فـرمـود : امـيـد بخش ترين آيه دركتاب خدا اين آيه است : ((نماز بگزار در آغاز و انجام روز و ساعاتى از شب , زيرا نيكيها بديهارا از ميان مى برد )). ـ پيامبر خدا(ص ) : هر گاه كار بدى كردى كار خوبى انجام بده آن بدى را پاك مى كند. ـ امام على (ع ) : خداى تعالى با هر كار نيكى , يك كار بد را مى زدايد خداوند عز و جل فرموده است : ((همانا نيكيها بديها را از ميان مى برد )). ـ شـمـا را بـه تـقواى خدا سفارش مى كنم به وسيله آن گناهان خود را بشوييد و بيماريهايتان را درمان كنيد. 5 ـ خوشخويى .
ـ امـام صادق (ع ) : همانا خوشخويى گناه را مى گدازد , همچنان كه آفتاب يخ را و بدخويى كردار را تباه مى سازد , همچنان كه سركه عسل را. ـ پـيامبر خدا(ص ) : چهار چيز است كه هركس داشته باشد , اگر سر تا پا غرق گناه باشد ,خداوند آن گناهان را به حسنه و نيكى تبديل مى كند : راستى , شرم , خوشخويى و سپاسگزارى .
6 ـ فريادرسى ستمديدگان .
ـ امـام عـلـى (ع ) : رسيدن به فرياد ستمديده و زدودن غم اندوهناك از كفاره هاى گناهان بزرگ است .
ـ يارى رساندن ستمديده فريادخواه و شاد كردن غمناك ازكفاره هاى گناهان بزرگ است .
7 ـ استغفار فرشتگان .
ـ امـام صـادق (ع ) : هـمانا خداوند , عزذكره , را فرشتگانى است كه گناهان را از دوش شيعيان ما فـرو مـى ريـزانـنـد هـمـچـنـان كـه بـادبـرگ درخـتان را كه در آستانه ريزش است فرومى ريزاند وايـن سـخن خداى عزوجل است آن جاكه مى فرمايد:((به ستايش پروردگارشان تسبيح مى گويند و براى مؤمنان آمرزش مى خواهند)) به خدا سوگند كه مقصود (از مؤمنان ) كسى جز شما نيست .
8 ـ سجده زياد. ـ امـام صـادق (ع ) : مردى خدمت پيامبر خدا(ص ) آمد و عرض كرد : اى رسول خدا! گناهانم زياد شده و اعمالم سست و اندك گشته است رسول خدا(ص ) فرمود : زياد سجده كن , زيرا ,همچنان كه باد برگ درختان را فرو مى ريزاند , سجده گناهان را مى ريزاند. 9 ـ حج و عمره .
ـ پيامبر خدا(ص ) : اين عمره تا آن عمره كفاره گناهانى است كه در فاصله آن دو صورت گيرد و ثواب حج پذيرفته بهشت است و گناهانى هست كه جز در عرفات آمرزيده نمى شود. ـ امـام على (ع ) : بهترين وسيله تقرب به خدا و حج و عمره خانه خداست اين دو فقر رامى زدايند و گناهان را مى شويند. 10 ـ آغاز كردن و پايان بردن نامه عمل به نيكى .
ـ امام سجاد(ع ) : همانا فرشته گماشته بر بنده در نامه اعمال او مى نويسد , پس , آغاز و انجام آن را خير و خوبى به فرشته املا كنيد كه ميان آن دو بر شما بخشوده مى شود. 11 ـ صلوات فرستادن بر محمد و آل او. ـ امام رضا(ع ) : هر كه نمى تواند كارى كند كه به سبب آن گناهانش زدوده شود بر محمد و آل او بسيار درود فرستد , زيرا كه آن گناهان را ريشه كن مى كند. 12 ـ مرگ .
ـ پيامبر خدا(ص ) : مرگ , كفاره گناهان مؤمنان است .
عوامل مصونيت از گناه .
ـ امـام عـلى (ع ) : سه چيز است كه هر كس آنها را رعايت كند از گزند شيطان رجيم و از هربلايى درامـان خـواهـد بود : خلوت نكردن بازن بيگانه كه هيچ حقى نسبت بدو ندارد , نرفتن به درگاه سلطان و يارى نكردن بدعتگذار در بدعتش .
ـ امـام صادق (ع ) : همانا صله رحم و نيكوكارى كار حسابرسى را آسان مى كند و از گناهان مصون مى دارد. ـ امام على (ع ) : اگر خداوند سبحان به طاعت خود ترغيب هم نمى كرد هر آينه اميد به رحمت او , طـاعـتـش را واجب و لازم مى آورد و اگر خداى سبحان از حرام هاى خود باز نمى داشت , هرآينه اجتناب از آنها برخردمند واجب بود. ـ به سر آمدن خوشى ها و بر جاى ماندن پيامدهاى آنها را همواره به ياد آوريد. عوامل فرو رفتن در گناهان .
ـ امام على (ع ) : آزمندى و تكبر و حسادت , انگيزه هاى فرو رفتن در گناهان است .
ـ در هـنـگام گذر بر كشتگان خوارج در روز نهروان , فرمود : اى تيره بختان ! آن كس كه فريبتان داد بـه شـمـا زيان رساند عرض شد : اى امير المؤمنين ! چه كسى فريب شان داد؟ فرمود :شيطان گمراه كننده و نفسهاى فرمان دهنده به بدى آنان را به آرزوهاى خام فريب داد و ميدان نافرمانى و گناه را براى آنان گسترد و نويد پيروزيشان داد و سپس در آتش فرو فكندشان .
گناه (متفرقه ). ـ پـيـامـبـر خـدا(ص ) : هر كه از كارى حرام روى گرداند خداوند به جاى آن عبادتى شاد كننده عطايش فرمايد. ـ امـام عـلـى (ع ) : گـناهى كه پس ازارتكاب آن فرصت گزاردن دو ركعت نماز و طلب عافيت و آمرزش از خدا را بيابم , مراغمگين نسازد. ـ امـام صـادق (ع ) : امـير المؤمنين (ع ) مى فرمود : تو كه كارهاى رسوا كننده كرده اى نيشت رابه خنده باز مكن و كسى كه مرتكب گناهان شده , نبايد خود را از غافلگير شدن (توسط عذاب خدا) ايمن داند. رياست .
نكوهش رياست .
ـ امام على (ع ) : رياست (مايه ) نابودى است .
ـ امام صادق (ع ) : دم باش و سر مباش .
ـ امام باقر(ع ) : در پى سر بودن مباش ,كه دم مى شوى .
ـ امام صادق (ع ) ـ از مناجاتهاى خداى تعالى با موسى (ع ) ـ : به حال كسى كه مردم از اوخشنودند غـبطه مخور تا آن كه بدانى خدا هم از او خشنود است و به حال كسى كه مردم فرمانش را مى برند نيز غبطه مخور , زيرا طاعت و پيروى بناحق مردم از او , باعث هلاكت او و پيروانش باشد. ـ در زبور آمده است : رياست ,رياست پادشاهى نيست , بلكه رياست (حقيقى ) رياست آخرت است .
خطر رياست طلبى براى دين .
قرآن .
((آن سـراى آخرت را از آن كسانى ساخته ايم كه در اين جهان نه خواهان برترى جويى هستند و نه خواهان فساد و سرانجام نيك از آن پرهيزگاران است )). ـ امـام رضـا(ع ) ـ پـس از آن كه نام مردى را برد و گفت : او رياست طلب است ـ فرمود : اگر دو گـرگ درنده به يك رمه بى شبان حمله كنندخسارتى كه مى زنند كمتر است از خسارتى كه جاه طلبى به دين مسلمان وارد مى كند ((14)) .
ـ امـام بـاقر(ع ) : مال دوستى و جاه طلبى به دين مؤمن زودتر خسارت مى زند تا حمله دو گرگ درنده به يك رمه بى شبان كه يكى ازجلورمه حمله آورد و ديگرى از آخر آن .
بر حذر داشتن از رياست دوستى .
ـ امام صادق (ع ) : همانا بدترين شماكسى است كه دوست دارد پشت سرش راه روند , چنين كسى ناچار دروغپرداز يا سست انديش باشد. ـ پـيـامـبـرخدا(ص ): نخستين بارخداى تعالى به شش خصلت نافرمانى شد : دنيا دوستى , رياست طلبى , شكم پرستى , زن بارگى , علاقه مفرط به خواب , و آسايش طلبى .
ـ امام على (ع ) : آفت دانشمندان رياست طلبى است .
ـ پيامبر خدا(ص ) : هر كس دوست داشته باشد كه مردم در برابرش به تعظيم بايستند ,جايگاهش در دوزخ است .
ـ امام صادق (ع ) : حب مقام و شهرت در دل ترسان بيمناك (از خدا) نباشد. نابودى رياست طلب .
ـ امام صادق (ع ) : از اين سران رياست پيشه بپرهيزيد , زيرا به خدا سوگند كه كفشها در پى مردى به صدا در نيايد مگر آن كه او هلاك شود و ديگران (پيروانش ) را نيز به هلاكت اندازد. ـ هر كه جوياى رياست باشد , نابود شود. ـ هركه رياست خواهد هلاك شود. رياست طلبى نكوهيده كدام است ؟ . ـ امام صادق (ع ) : به سفيان بن خالدفرمود : اى سفيان ! از رياست بپرهيز , زيرا هركه جوياى رياست شد هلاك گشت عرض كردم :فدايت شوم ! پس همه ما هلاك شديم , زيرا هيچ يك از ما نيست جز آن كـه دوست دارد اسمش برده شود و مردم به اوروى آورند و از او استفاده كنند حضرت فرمود : درسـت متوجه نشدى , بلكه رياست طلبى به اين معناست كه بى دليل مردى را علم كنى و هرچه مى گويد تصديق نمايى و مردم را به عقيده اوفرا خوانى .
ـ بـه ابـوحـمزه ثمالى فرمود : از رياست بپرهيز و از راه افتادن پشت سر شخصيتها خود دارى كن عـرض كـردم : فدايت شوم , (مذموم بودن ) رياست را دانستم اما دو سوم آنچه (از اخبار واحاديث شـمـا) در دسـت دارم از هـمـين راه افتادن دنبال رجال و شخصيتهاست حضرت فرمود :درست مـتـوجـه نـشدى بلكه مقصود اين است كه مبادا كسى را بدون دليل علم كنى و هرچه مى گويد تصديق نمايى .
ـ هر كه به ناحق جوياى رياست شوداز اطاعت به حق مردم نسبت به خود محروم گردد. آفت رياست .
ـ امام على (ع ) : آفت رياست فخر فروشى است .
ـ امام صادق (ع ) : كسى كه مردم را به اندك گناهى كيفر دهد نبايد به سرورى چشم بدوزد. ـ شـمـا را از پنج واقعيت آگاه مى سازم : بخيل را آسايش و حسود را خوشى و شاهان راوفادارى و دروغگو را مردانگى و نادان را سرورى نباشد. ابزار رياست .
ـ امام على (ع ) : سعه صدر (بردبارى ) ابزار رياست است .
ـ بخشنده سرورى كند و ثروتمند رياست .
ـ هـركـه دوست دارد در دنيا و آخرت رفيع و بلند مرتبه باشد , بايد بلند مرتبگى را در دنيادشمن دارد. ـ امام صادق (ع ) : رياست را جستم , و آن را در خير خواهى براى بندگان خدا يافتم .
ـ امام على (ع ) : هركه نيكى كند , سزاوار رياست است .
ـ نيك نامى دژ قدرت است .
رؤيا. نويد رؤيا. قرآن .
((بشارت است ايشان را در دنيا و آخرت سخن خدادگرگون نمى شود اين است كاميابى بزرگ )). ((آن گاه كه يوسف به پدر خود گفت : اى پدر! من در خواب يازده ستاره و خورشيد و ماه ديدم , ديدم كه برايم سجده مى كنند)). ((كسى از مردم مصر كه او را خريده بود به زنش گفت :تا در اين جاست گراميش بدار , شايد به مـا سـودى بـرساند , يا او را به فرزندى بپذيرم و بدين سان يوسف را در زمين مكانت داديم تا به او تعبير خواب آموزيم وخدا بر كار خويش چيره است , ولى بيشتر مردم نمى دانند)). ـ پيامبر خدا(ص ) , درباره آيه ((بشارت است ايشان را )) فرمود : آن بشارت , خواب خوبى است كه مؤمن مى بيند و به وسيله آن در دنيايش نويد داده مى شود. ـ نيز درباره همين آيه فرمود : آن بشارت رؤياى راستى است كه مؤمن مى بيند يا كسى ديگر برايش مى بيند. ـ در پـاسـخ بـه پـرسش جابر از آيه ((بشارت است آنان را )) فرمود : تاكنون كسى درباره آن از من نپرسيده است آن بشارت (در دنيا) رؤياى راستى است كه مسلمان مى بيند يا برايش ديده مى شود و در آخرت بهشت باشد. ـ از نـبـوت فـقـط نويد دهنده ها باقى مانده است پرسيدند : نويد دهنده ها چيست ؟ فرمود : رؤياى راست .
ـ امـام رضـا(ع ) : رسول خدا(ص ) صبح كه مى شد به اصحابش مى فرمود : آيا كسى نويد دهنده اى دارد؟ منظور آن حضرت رؤيا بود. ـ امام على (ع ) : رؤياى راست يكى از دو نويد است .
رؤيا و نبوت .
ـ پيامبر خدا(ص ) : رؤياى راست ,نويدى براى مؤمن و يكى از چهل و شش جز نبوت است .
ـ رؤياى راست , نويدى است ازجانب خداوند و يكى از اجزاى نبوت مى باشد. ـ رؤياى راست , يكى از هفتاد جز نبوت است .
ـ امام صادق (ع ) : همانا رؤياى مؤمن , يكى از هفتاد جز نبوت است .
ـ راى و رؤياى مؤمن در آخر الزمان , جزئى از هفتاد جز نبوت است .
كثرت رؤياى پيامبر(ص ). ـ پيامبر خدا زياد خواب مى ديد و هيچ خوابى نمى ديد مگر آن كه مانند سپيده صبح آشكارمى شد. ـ مـحـمـد بـن كـعـب و عايشه : نخستين باركه بر رسول خد(ص ) وحى شد رؤياى صادق بود آن حضرت خواب مى ديد و خوابش چون سپيده صبح آشكار مى شد (و تحقق مى يافت ). اقسام رؤيا. ـ امام صادق (ع ) : رؤيا سه گونه است :نويدى از جانب خدا به مؤمن , ترسى كه شيطان مى افكند و خوابهاى آشفته .
ـ پيامبر خدا(ص ) : رؤيا سه گونه است : بشارتى از جانب خدا , غمى كه شيطان به وجودمى آورد , و گفتگوهاى درونى انسان با خويش كه آنها را در خواب مى بيند. ـ رؤيـا سـه گونه است : رؤياهاى ترسناك شيطانى كه شيطان براى غمگين كردن آدمى به وجود مـى آورد , گـفتگوهاى درونى انسان با خويش كه در خواب مى بيند و رؤياهايى كه يكى ازچهل و شش جز نبوت است .
ـ رؤيا سه گونه است : نويدى از جانب خدا , حديث نفس (ذهنيات انسان ) و ترسى كه شيطان پديد مى آورد. منشا رؤيا. ـ ابو بصير از امام صادق (ع ) پرسيد : آيا خواب راست و دروغ هر دو يك منشا دارد؟ حضرت فرمود : درسـت اسـت , (با اين تفاوت كه ) رؤياى دروغ و خلاف واقع را انسان در آغاز شب كه هنگام تسلط (شـيـاطـين ) رانده شده ونابكار است مى بيند اين گونه رؤياها تخيلات آدمى است و دروغ و غير واقـعـى و بـى فـايـده مى باشند اما رؤياى صادق را بعد از گذشت دو سوم شب كه فرشتگان فرود مـى آيند و آن پيش از سحر است مى بيند اين گونه رؤياها راستند و به خواست خدا تحقق مى يابند مـگـر آن كـه بـيـنـنـده خـواب جنب يا ناپاك خوابيده باشد و خداى عزوجل را چنان كه شايد ياد نكرده باشد , در اين صورت , رؤيا با تاخير و درنگ تحقق مى يابد. ـ امام على (ع ) : خداى تعالى روح رابيافريد و براى آن سلطان و فرمانروايى قرار داد كه همانا نفس اسـت پـس , هـرگـاه بـنده بخوابد ,روح از بدنش خارج شود و فرمانرواى آن بماند در اين هنگام فـوجى از فرشتگان و فوجى ازجنيان بر او مى گذرد پس اگر از رؤياهاى صادق باشد از فرشتگان مايه مى گيرد, و اگر ازخوابهاى دروغين باشد از جنيان سرچشمه مى گيرد. ـ امـام بـاقـر(ع ) : هـر گـاه بـنـدگـان بـخـوابند , ارواحشان به آسمان پرمى كشد آنچه روح در آسمان ببيند حقيقى است و هرچه در فضا ببيند رؤياهاى آشفته است .
ـ در خبر رهسپار شدن حسين (ع ) به سوى كربلا آمده است : آن حضرت به راه خود ادامه داد تا آن كـه در عذيب فرود آمد در آن جا خواب نيمروزى كرد و سپس گريان از خواب بيدارشد فرزندش عـرض كـرد : پـدر جـان ! چـرا گريه مى كنى ؟ فرمود : پسرم ! اين ساعتى است كه خواب آن دروغ نـيـست در خواب كسى بر من آشكار شد و گفت : شما در رفتن شتاب مى كنيدو مرگ شما را به سوى بهشت مى برد. تعبير و بازگو كردن خواب .
ـ پيامبر خدا(ص ) : هر گاه يكى از شماخواب خوبى ديد آن را تعبير كند و براى ديگران بازگو كند و اگر خواب بدى ديد آن را تعبيرنكند و به كسى هم نگويد. ـ خـواب تازمانى كه تعبير نشود چون پرنده روى سر خواب بيننده در پرواز است و همين كه تعبير شد فرود مى آيد خواب خود را جز براى دوست و كسى كه اهل فكر و نظر است بازگونكنيد. ـ رؤيا را جز براى مؤمنى كه از حسادت و تجاوز مبراست نبايد بازگو كرد. ـ رؤيا را جز براى شخص عالم يا خيرخواه نبايد بازگو كرد. رفتار شايسته در هنگام ديدن .
خوابهاى ناخوشايند. ـ امام صادق (ع ) : هر گاه كسى خواب ناخوشايندى ديد از پهلويى كه خوابيده به پهلوى ديگر خود برگردد و بگويد : ((همانا نجواكردن كار شيطان است تا بدان وسيله مؤمنان را اندوهگين سازد و تـا خـدا نـخواهد , هيچ زيانى به آنان نرساند)) سپس بگويد : از شر خوابى كه ديدم و از شر شيطان رجـيم به همان پناه مى برم كه فرشتگان مقرب خدا و پيامبران مرسل او و بندگان نيكوكارش بدو پناه بردند. رؤيا (متفرقه ). ـ پيامبر خدا(ص ) : كسى از شما براى اين كه خواب نمى بيند غمگين نباشد , زيرا هر گاه كسى در دانش راسخ شد خواب ديدن از اوبرداشته مى شود. ـ امـام صـادق (ع ) : هـر گـاه بنده آهنگ معصيت خداى عزوجل كند و خداوند خير او را بخواهد, خوابى وحشتناك به او نشان دهد كه بدان سبب از آن گناه باز ايستد. ـ پـيـامـبـر خـدا(ص ) : هـر گـاه زمـان نـزديك شود ((15)) رؤياى مؤمن دروغ از كار در نيايد و خواب مؤمنى راست تر است كه راستگوتر باشد. ـ رؤيا (خوابهاى خوب و خوش ) از جانب خداوند است و خوابهاى آشفته از جانب شيطان .
ـ امام عسكرى (ع ) : كسى كه زياد بخوابد خوابهاى آشفته مى بيند. ـ امام صادق (ع ) : دين خداى تبارك و تعالى ارجمندتر از آن است كه در خواب ديده شود. ـ پـيـامبر خدا(ص ) : بهترين افراد شما خردمندانند عرض شد : اى رسول خدا! خردمندان كيانند؟ فرمود : كسانى كه خوابهاى راست مى بينند. رياكارى .
نكوهش رياكارى .
قرآن .
((همانند آن كسان مباشيد كه سرمست غرور و رياكارانه از ديار خويش بيرون آمدند و ديگران را از راه خدا بازداشتند و خدا به هر كارى كه مى كنند احاطه دارد)). ـ امام باقر(ع ) : هر كه (كفه ) ظاهرش سنگينتر از باطنش باشد ترازوى (اعمال ) او سبك است .
ـ امام على (ع ) : چه زشت است كه آدمى باطنى بيمار و ظاهرى زيبا داشته باشد!. ـ رياكار , ظاهرش زيبا و باطنش بيمار است .
|