بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب میزان الحکمة ج 4, آیت الله محمد محمدى رى شهرى   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     fehrest - ميزان الحكمة ج 4
     miz4_001 - ميزان الحكمة ج 4
     miz4_002 - ميزان الحكمة ج 4
     miz4_003 - ميزان الحكمة ج 4
     miz4_004 - ميزان الحكمة ج 4
     miz4_005 - ميزان الحكمة ج 4
     miz4_006 - ميزان الحكمة ج 4
     miz4_007 - ميزان الحكمة ج 4
     miz4_008 - ميزان الحكمة ج 4
     miz4_011 - ميزان الحكمة ج 4
     miz4_012 - ميزان الحكمة ج 4
 

 

 
 

ـ پيامبر خدا(ص ) : اى اباذر! از خدا بترس و در حالى كه دلى تبهكار دارى , براى جلب احترام مردم نزد آنان خود را خدا ترس وانمود مكن .

ـ امـام على (ع ) : خداوندا! به تو پناه مى برم از اين كه ظاهرم در نگاه مردم نيكو باشد و باطنم كه بر تـو آشـكار است زشت و خود را رياكارانه نزد مردم بيارايم به چيزى كه تو بهتر از من بدان دانايى , پـس ظاهر نكويم را براى مردم آشكار دارم و بدى كردارم را نزد تو آورم و بدين سان به بندگان تو نزديك شوم و از خشنودى تو به دور مانم .

ـ پيامبر خدا(ص ) : اى پسر مسعود! مبادا در برابر مردم , خداترس و فروتن جلوه كنى , درحالى كه ميان خود و پروردگارت بر نافرمانى ها و گناهان پاى فشارى , خداى تعالى مى فرمايد :((خداوند نگاههاى دزدانه و آنچه را سينه ها پنهان مى دارند مى داند)).

بر حذر داشتن از رياكارى .

ـ امـام باقر(ع ) : اى كسانى كه ظاهرى آراسته و خوشايند داريد و چون شترانى تشنه گرد آب زانو زده ايد! چه شده است كه ظاهر شما را آباد و دلهايتان را ويران مى بينم , هان ! به خدا سوگنداگر آنـچـه را ديـدار خـواهـيـد كـرد و بـه سـويـش رهـسپار هستيد مى ديديد , هر آينه مى گفتيد : ((كاش برگردانده مى شديم و آيات پروردگار خود را دروغ نمى شمرديم و از مؤمنان بوديم )).
ـ پـيامبر خدا(ص ) : واى بر كسانى كه دين را وسيله كسب دنيا مى كنند و با زبان نرم خود دربرابر مـردم بـه لـباس ميش در مى آيند , گفتارشان از عسل شيرين تر است و دلهايشان دل گرگ است خداى تعالى مى فرمايد : آيا به (رحمت ) من مغرور مى شوند؟
!.
ـ امـام عـلـى (ع ) : و برخى از مردم با كار آخرت دنيا را مى طلبند و با كار دنيا آخرت رانمى جويند خود را با وقار نشان مى دهند و با گامهاى نزديك به هم (و سنگين ) راه مى روند ,دامن جامه خود را بالا مى زنند و خود را امين مردم وانمود مى كنند پرده پوشى خدا را وسيله گناه قرار مى دهند.
ـ پـيامبر خدا(ص ) : مبغوضترين بنده نزد خداوند كسى است كه جامگانش بهتر از كردارش باشد , جامه اش جامه پيامبران باشدوكردارش كردار جباران وگردنكشان .

ـ سـخـت ترين عذاب را در روز قيامت كسى دارد كه به مردم نشان دهد آدم خوبى است , اماهيچ خوبى در وجود او نباشد.

عمل رياكار(به درگاه خدا) بالا نمى رود.

ـ پـيامبر خدا(ص ) : فرشته با خوشحالى عمل بنده را بالا مى برد و چون كارهاى نيكش را بالابرد , خداى عزوجل مى فرمايد : آنهارا در سجين ((16)) گذاريد , اين كارها براى من انجام نشده است .

ـ فـرشـتگان نگهبان ( اعمال ) باخوشحالى عمل بنده را بالا مى برند حجابها را يكى پس از ديگرى طـى مـى كـنـنـد تـا آن كـه دربرابر خداى سبحان مى ايستند و مى گويند عملى صالح و دعايى آورده اند خداى تعالى مى فرمايد : شما نگهبانان عمل بنده من هستيد و من ناظر درون اويم او اين عمل را براى من انجام نداده است , لعنت من بر او باد.

هر كس كارى را براى غير خدا كند.

خداوند او را به همو واگذارد.

ـ امام صادق (ع ) : از رياكارى بپرهيز ,زيرا هر كه براى غير خدا كارى كند , خدا او را به همان كسى كه برايش كار كرده است واگذارد.
ـ پـيامبر خدا(ص ) : روز قيامت به رياكارندا مى شود : اى نابكار ! اى فريبكار ! اى رياكار ! عملت بر باد شد و مزدت از بين رفت , برو ومزد خود را از همان بگير كه به خاطر او كار مى كردى .

ـ امـام صـادق (ع ) : بـنـده را چه زيان كه هرگاه خدا او را بشناسد , مردم نشناسندش هر كه براى چشم مردم كار كند پاداشش به عهده مردم است و هر كه براى خدا كار كند پاداشش با خداست هر گونه ريايى شرك است .

ـ پيامبر خدا (ص ) : خداى سبحان مى فرمايد : همانا من بى نيازترين شريكم پس , هر كه كارى بكند و كسى جز مرا در آن شريك گرداند من از آن كار بيزارم و از آن كسى باشد كه او راشريك من قرار داده است .

عمل ريا كار پذيرفته نشود.

ـ پيامبر خدا(ص ) : خداوند عملى را كه درآن به وزن ذره اى ريا باشد نمى پذيرد.
اى پـسر مسعود! اگر كار خوبى كردى و در آن نيتى جز خدا داشتى اميد پاداش از خداوند نداشته باش , زيرا مى فرمايد : ((در روزقيامت ما براى آنان منزلتى قائل نيستيم )).
امـام صـادق (ع ) : خـداى عـزوجـل فرموده است : من بهترين شريك هستم هر كسى در كارى كه مى كند شريكى براى من قرار دهد آن كار را نپذيرم جز عملى كه خالص براى من باشد.
ـ خداى عزوجل فرموده است : هر كه براى من و غير من كار كند آن كار براى كسى باشد كه از بهر او انجام داده است .

راه نجات .

ـ مـردى از رسول خدا (ص ) پرسيد : اى رسول خدا , نجات در چيست ؟
حضرت فرمود : دراين كه بنده طاعت خدا را به خاطر مردم انجام ندهد.
ـ امـام بـاقـر(ع ) : از پـيامبر خدا سؤال شدكه فردا(ى قيامت ) نجات در چيست ؟
رسول خدا(ص ) فـرمـود : راه نـجات فقط اين است كه باخدا از در نيرنگ در نياييد كه در اين صورت با شما از در خدعه در آيد , زيرا هر كه بخواهدخدا را گول زند خداوند نيز با او خدعه كند و ايمانش را بگيرد او اگـر فـهـم داشـتـه بـاشد در حقيقت خود را گول زده است عرض شد : چگونه با خداوند خدعه مى كند؟
فرمود : به فرمان خدا عمل كند , اما نيتش غير خدا باشد.

ريا و شرك (1).

قرآن .

((هـر كـه بـه ديـدار پـروردگـارش اميد بسته است بايد كارى شايسته كند و هيچكس را شريك پروردگارش قرار ندهد)).
ـ امـام صادق (ع ) : درباره آيه ((هركه اميد ديدار پروردگارش را دارد )) , فرمود : آدمى كارثوابى مـى كـنـد امـا خـدا را در نـظر ندارد , بلكه ستايش مردم در نظر اوست و مشتاق است كه آن رابه گوش مردم برساند چنين كسى در پرستش پروردگار خود شرك آورده است .

ـ مردى خدمت رسول خدا (ص ) آمد و عرض كرد : من صدقه مى دهم و صله رحم به جامى آورم و ايـن كارها را جز به خاطر خدا انجام نمى دهم و مردم از كارهاى من ياد مى كنند و به خاطر آنها از من تعريف و تمجيد مى شود و اين كار مرا شادمان مى سازد و از آن خوشم مى آيد رسول خدا سكوت كرد و چيزى نگفت پس اين آيه نازل شد :((هر كه به ديدار پروردگارش اميد بسته است )).
ـ امـام بـاقـر(ع ) : از رسـول خدا (ص ) درباره آيه ((پس هر كه اميد ديدار پروردگارش را دارد )) سـؤال شـد , حـضـرت فـرمـود : هر كه براى چشم مردم نماز گزارد مشرك است و هر كه يكى از فرمان هاى خدا را براى خودنمايى به مردم به جاى آورد مشرك است .

ـ امام صادق (ع ) : نيز در تفسير همين آيه , فرمود : اين شرك , شرك رياست .

ـ در پـاسـخ بـه سـؤال علا بن فضيل از تفسير اين آيه ((پس هر كه اميد )) فرمود : هر كه به خاطر تـعـريف مردم نماز خواند يا روزه گيرد يا بنده آزاد كند يا حج رود , در كار خود شرك آورده است گر چه مشركى آمرزيده است .

ريا و شرك (2).

ـ امام على (ع ) : بدانيد كه اندكى ريا ,شرك است .

ـ شـداد بـن اوس , رسول خدا (ص ) را درحال گريه ديد علت را جويا شد حضرت فرمود : از ترس شـرك , نسبت به امتم نگرانم نه اين كه آنان بت و خورشيد و ماه را بپرستند بلكه اعمال خود را ريا كارانه انجام دهند.
ـ پيامبر خدا(ص ) : بيشترين نگرانى من براى شما شرك كوچك است عرض كردند: اى رسول خدا ! شرك كوچك چيست ؟
فرمود :ريا.
ـ امام صادق (ع ) : هر گونه ريايى شرك است هر كه به خاطر مردم كار كند پاداشش به عهده مردم باشد.

فرجام بد رياكاران .

ـ پـيـامـبـر خـدا(ص ) : همانا دوزخ و دوزخيان از دست رياكاران فرياد بر مى آورند عرض شد : اى رسـول خـدا! آتـش چـگـونه فريادبرمى آورد؟
فرمود : از گرماى آتشى كه (رياكاران ) با آن عذاب مى شوند.
ـ هـر كـه بـراى شـهـرت طلبى و به دست آوردن چيزى قرآن بخواند در روز قيامت با چهره اى از اسـتخوان بدون گوشت خداى عزوجل را ديدار كند و قرآن همواره در پس گردنش زند تا آن كه به دوزخش در آورد و با ديگردوزخيان در آن سقوط كند.
ـ روايـت شـده اسـت كـه خـداى عـزوجل دستور مى دهد افرادى را به آتش افكنند , پس به مالك (دوزخ ) فرمايد : به آتش بگو پاهاى آنها را نسوزاند , زيرا با آنها به مساجد مى رفتند ودستهايشان را نـسـوزانـد ,زيرا آنها را براى دعا به سوى من بالا مى آوردند مالك گويد : اى تيره بختان ! پس چه گـنـاهى كرده بوديد؟
گويند : ما براى غير خدا كار مى كرديم , بنابر اين به ما گفته شد : پاداش خود را ازهمانان بگيريد كه برايشان كار مى كرديد.

حسابرسى رياكار.

ـ امـام صادق (ع ) : در روز رستاخيز بنده اى را كه نماز خوانده , مى آورند او مى گويد :پروردگارا! مـن بـراى رضـاى تو نماز خواندم , اما به او گفته شود : نه , بلكه براى آن نماز خواندى كه گفته شود چه نماز خوبى مى خواند اورا به دوزخ بريد.
ـ پـيـامـبـر خدا(ص ) : نخستين كسى كه درروز قيامت فرا خوانده مى شود مردى است كه [آيات ] قـرآن را در سـيـنـه خود گرد آورده ومردى كه در راه خدا كشته شده است و مرد ثروتمند پس خداى عزوجل به قارى قرآن فرمايد :آيا آنچه را بر فرستاده خود نازل كردم به تو نياموختم ؟
عرض كـنـد : چـرا , اى پـروردگـار من فرمايد : با آنچه آموختى چه كردى ؟
عرض كند: پروردگارا! در نـيـمه هاى شب و اوقات روز آن را تلاوت مى كردم پس خداوند فرمايد : دروغ مى گويى فرشتگان نـيـز گويند : دروغ مى گويى خداى تعالى فرمايد : هدف تو اين بود كه گفته شود : فلانى قارى قرآن است و اين هم گفته شد.
ـ در روز رستاخيز نخستين كسى كه محاكمه مى شود مردى است كه به شهادت رسيده است اورا مـى آورنـد و خـداونـد او را از نـعـمـتهايى كه عطايش كرده بود آگاه مى كند و او آگاه مى شود سـپـس مـى فـرمـايـد : بـا ايـن نـعـمـتـهـا چـه كـردى ؟
عـرض مـى كـنـد : در راه ـو دـنروآى ـم تـوجـنـگـيـدم تابه شهادت رسيدم خداوندمى فرمايد: دروغ مى گويى بلكه جنگيدى تا گفته شود چه دلير است و اين هم گفته شد سپس دستور مى دهد او را در حالى كه به رو افتاده است بكشند تادر آتش افكنده مى شود.

نشانه هاى رياكار.

ـ پيامبر خدا(ص ) : رياكار را چهار نشانه است : در حضور ديگران خود را بر طاعت خدا حريص نشان مـى دهـد , در تنهايى سستى وتنبلى مى ورزد , در هر كارى شيفته ستايش است و در ظاهرسازى مى كوشد.
ـ امـام على (ع ) : رياكار چهار نشانه دارد :در تنهايى تنبل است , در ميان مردم كوشا و فعال است , اگر در كارى از او ستايش كنند , آن رابيشتر انجام مى دهد و اگر ستايش نكنند كم انجام مى دهد .

ـ رياكار را سه نشانه است : وقتى چشمش به مردم مى افتد كوشا مى شود , وقتى تنهاست سستى و تنبلى مى ورزد و دوست دارد كه در هر كارى ستايش شود.
ـ امـام صـادق (ع ) : لـقـمان به فرزندش گفت :رياكار سه علامت دارد : وقتى تنهاست تنبل است , وقتى مردم نزدش هستند كوشاست و هركارى را براى ستايش (مردم از خود) انجام مى دهد.

بحثى پيرامون ريا.

ـ زراره از امـام بـاقـر (ع ) دربـاره شـخصى كه كار خوبى انجام مى دهد و انسانى او را مى بيند و او خـوشحال مى شود , پرسيد حضرت فرمود :اشكالى ندارد ـ همه دوست دارند كار نيكشان در ميان مردم نمايان شود به شرط اين كه آن كارخوب را به اين منظور انجام نداده باشد.
ـ مردى خدمت پيامبر خدا (ص ) آمد و عرض كرد : من صدقه مى دهم و صله رحم به جامى آورم و اين كارها را جز براى خدا نمى كنم اما مردم به سبب اين اعمال مرا مى ستايند و من خوشم مى آيد و خـوشـحـال مى شوم رسول خدا(ص ) سكوت كرد و چيزى نفرمود , پس اين آيه نازل شد : ((هركه امـيـد ديـدار پـروردگـارش را دارد بايد كار شايسته كند و در عبادت پروردگارش هيچ كس را شريك نكند)).
ـ به رسول خدا (ص ) عرض شد : كسى كار خوبى انجام مى دهد و مردم اور ا به سبب آن مى ستايند حضرت فرمود : اين نويد زود رس مؤمن است , يعنى نويدى كه زودتر در دنيا بدو دهند و نويد ديگر ايـن سخن خداى سبحان است كه : ((در آن روز بشارتتان به بهشتهايى است كه در آن نهرها روان است )).
ـ عـبـيـد از امـام صـادق (ع ) پرسيد : كسى نمازش را با قرائت و نيكو به جا مى آورد به اميد آن كه بيننده را به اين كار (نماز درست و با قرائت ) بكشاند؟
حضرت فرمود : اين كار ريا نيست .

وسوسه ريا داشتن .

ـ پـيامبر خدا(ص ) : هرگاه يكى از شما مشغول نماز بود و شيطان به سراغش آمد و گفت : تو ريا مـى كـنى , تا جايى كه مى تواند نمازش راطول دهد به شرط آن كه وقت فريضه فوت نشود و اگر مـشغول كارى آخرتى بود , تا جايى كه مى تواند آن را به درازا كشاند و اگر سر گرم كارى دنيوى بود آن را رها كند.
ـ امام على (ع ) : عرض كرديم اى رسول خدا! كسى از ما با زبان روزه مشغول خواندن نمازمى شود وشـيـطـان به سراغش مى آيد و مى گويد : تو رياكارى رسول خدا(ص ) فرمود : آن كس در چنين حالتى بگويد : خدايا به تو پناه مى برم كه دانسته چيزى را شريك تو قرار دهم و اگرندانسته چنين كنم از تو آمرزش مى خواهم .

ياد كردن كارهاى نيك و ريا.

ـ امـام بـاقـر(ع ) : نگهدارى عمل از خودعمل دشوارتر است راوى عرض كرد : منظور از نگهدارى عمل چيست ؟
حضرت فرمود :آدمى براى خداى يگانه بى انباز بخشش و انفاقى مى كند و اين عمل پنهانى برايش نوشته مى شود اما سپس كارش را به زبان مى آورد كه در نتيجه آن , ثواب نهانى (كه بـيشتر است ) پاك مى شود و برايش آشكار مى نويسند , بار ديگر آن را به زبان مى آورد كه در اين بار عملش پاك مى شود و ريا نوشته مى گردد.
ـ امام صادق (ع ) : هر كه در نهان كارنيك انجام دهد , برايش نهانى نوشته مى شود و چون آن را به زبـان آورد , آن عمل نهانى پاك مى شود و عملى آشكار نوشته مى گردد و اگر براى دومين بار به زبان آورد عمل آشكار هم پاك مى شود وبرايش ريا مى نويسند.

عظمت عبادت پنهانى .

ـ پيامبر خدا(ص ) : آن عبادت اجرش بزرگتر است كه مخفيانه تر باشد.
ـ امام رضا(ع ) : كار نيك پنهانى با هفتاد كار نيك برابرى مى كند.
ـ امـام عـلـى (ع ) : مـخـفـى داشـتن عمل و شكيبايى در برابر ناملايمات و نهان داشتن مصيبتها وگرفتاريها از گنجهاى نيكوكارى است .

ـ امـام صـادق (ع ) : در روز رسـتـاخـيـز , رضـوان نـگـهـبـان بـهـشت گروهى را مى بيند كه از برابرش نگذشته بودند به آنها مى گويد : شما كيستيد و از كجا وارد شديد؟
! مى گويند : دور شو از ما ماگروهى هستيم كه خداوند را مخفيانه پرستيديم و او نيز مخفيانه ما را به بهشت در آورد.
ـ عيسى (ع ) به حواريان مى فرمود : هرگاه يكى از شما روزه گيرد سر و ريش خود را خوش بو كند و لـبهايش را روغن مالد تا مردم پى نبرند كه روزه دارد و هرگاه با دست راست خودبخشش كرد آن را از دسـت چپش مخفى دارد , و چون نماز خواند پرده در اتاقش را بيندازد ,زيرا خداوند است كه ستايش را تقسيم مى كند , چنانكه همو روزى را تقسيم مى كند.
ـ پيامبر خدا(ص ) : (عبادت وحسنه ) نهانى بهتر از آشكار است انجام آشكار (اين كارها)براى كسى (خوب ) است كه بخواهد الگو قرار گيرد.
ـ امام صادق (ع ) : صدقه و نماز و روزه و كليه كارهاى خوب اگر مستحبى باشد بهتر است پنهانى صورت گيرد و اگر واجب و فريضه باشدبهتراست كه آشكاراانجام پذيرد.

ريا (متفرقه ).

ـ امام صادق (ع ) : ريا كردن با منافق درخانه او عبادت است و با مؤمن شرك .

ـ امام على (ع ) , در وصف مؤمن : هيچ كار خوبى را به خاطر ريا انجام نمى دهد و از روى شرم آن را فرو نمى گذارد.
ـ به امير المؤمنين (ع ) عرض شد : كدام انسان كور دل تر است ؟
فرمود : كسى كه براى غيرخدا كار كند و ثواب و پاداش عمل خود را از خداوند عزوجل بخواهد.
ـ پيامبر خدا(ص ) : خداى تعالى بهشت را بر هر رياكارى حرام كرده است .

ـ بهشت به سخن در آمد و گفت من بر هر بخيل و ريا كارى حرام هستم .

ـ امـام عـلى (ع ) : هر كار نيكويى كه براى رضاى خداى تعالى انجام نگيرد , زشتى ريا بر آن است و ميوه اش زشتى كيفر باشد.

راى / 1.

عوامل درست انديشى .

ـ امام على (ع ) : انديشه (درست ) با تانى به دست مى آيد و بد پشتيبانى است انديشه خام و نسنجيده .

ـ رايزنى كنيد تا انديشه درست متولد شود.
ـ انديشه را چون مشك برهم زنيد تاراى درست حاصل آيد.
ـ پيروزى با دور انديشى به دست مى آيد و دورانديشى با رايزنى و راى با راز دارى .

ـ امام صادق (ع ) : سه چيز نشانگر راى درست است : خوش برخوردى , خوب گوش دادن به سخن و خوب پاسخ دادن .

ـ امام على (ع ) : انديشه انسان به اندازه تجربه اوست .

ـ هر كه با آراى گوناگون رو به روشود جايگاههاى خطا ( و نادرست انديشى ) را باز شناسد.
ـ هر كه آراى گوناگون را نداند از چاره يابى درماند.
ـ مـردم كـوته انديش و كم خردندمگر آن كس كه خداوند مصونش بدارد , پرسش كننده شان آزار دهـنـده است وپاسخ دهنده شان از علم بى بهره اگردر ميانشان صاحب راى وانديشه اى هم باشد خشم و خشنودى (و حب و بغضش ) او را از اظهار راى درست باز مى دارد.
ـ در پـاسـخ به اين پرسش كه استوار انديش ترين مردمان كيست ؟
فرمود :كسى كه فريب مردم را نخورد و دنيانيز با تشويقهاى خود او را نفريبد.
ـ به خردهايتان بدگمان باشيد ,زيرا اعتماد به آن موجب خطا مى شود.
ـ امـام سـجـاد(ع ) در مـناجات ـ : خدايا!به تو پناه مى برم از دعاى محجوب (از در گاه تو) و اميد دروغين و دريدگى پرده حيا و شكست خوردن در احتجاج , و انديشه نادرست .

خطر لغزش راى .

ـ امام على (ع ) : لغزش راى به فرمانروايى خاتمه مى دهد و نابودى در پى مى آورد.
ـ نادرستى راى , اهداف را تباه مى كند.
ـ هر كه رايهايش ناتوان شود دشمنانش نيرومند گردند.
ـ هر كه راى را تباه كند , گرفتار شود.
ـ گاه انديشه تنها مى لغزد.

نزديكترين آرا به درستى .

ـ امام على (ع ) : خردمندانه ترين راى آن است كه از هواى نفس دورتر باشد.
ـ راى آن كس برتر است كه خود رااز راى مشاور بى نياز نداند.
ـ بهترين راى آن است كه از هواى نفس دورتر و به صواب و استوارى نزديكتر باشد.
ـ در پـاسـخ به اين پرسش كه : استوار انديش ترين مردمان كيست ؟
فرمود : كسى كه مردم فريبش ندهند و دنيا نيز با خود آرايى او را نفريبد.

آثار خود رايى .

ـ امام صادق (ع ) : آدم خود راى , برلبه لغزشگاه ايستاده است .

ـ امام على (ع ) : خود راى در پرتگاه خطا و نادرستى فرو مى افتد.
ـ خود رايى تو را مى لغزاند و در پرتگاهها مى افكند.
ـ هر كه خود رايى كند نابود شود وهر كه با بزرگان مشورت كند , در خردهايشان شريك گردد.
ـ كسى كه به راى خود اكتفا كندخويشتن را به خطر افكند.
ـ كسى كه در راى خود تنها باشد ,در حقيقت رايى ندارد.
ـ تنها جاهل است كه شيفته راى خويش است .

ـ هيچ خودپسندى را رايى نباشد.
ـ امام صادق (ع ) : با خود راى مشورت مكن .

عوامل ويران كننده راى .

ـ امام على (ع ) : لجاجت راى را از بين مى برد.
ـ مخالفت كردن راى را ويران مى كند.
ـ امام صادق (ع ) : كينه توز را راى نباشد.
ـ امام على (ع ) : كينه توز و تنگ چشم را راى نباشد.

دولت (بخت ) و راى درست .

ـ امـام عـلـى (ع ) : درسـتـى راى بـسته به دولت بخت است : اگر دولت رو كند درستى راى نيز رومى كند و اگر آن پشت كند اين نيز مى رود.
ـ اگـر دولـت اقـبال به كسى رو كند نادرست او را درست نماياند و درست (شخص ) مخالف اورا نادرست جلوه دهد.

راى (متفرقه ).

ـ امام حسن (ع ) : راى (واقعى ) جز در هنگام خشم شناخته نشود.
ـ امام حسين (ع ) : هر كه از راى درماند و چاره ها به كارش نيايد نرمى و مدارا كليد او باشد.
ـ امام على (ع ) : راى بسيار است و دورانديشى كم .

ـ عزم و اراده به اندازه انديشه است .

ـ بدترين راى آن است كه مخالف شريعت باشد.
ـ راى تو گنجايش همه چيز را ندارد , پس آن را به مسائل مهم اختصاص بده .

ـ راى پيران را از دلاورى جوانان (و به روايتى : از حضور و اجتماع جوانان ) بيشتر دوست دارم .

ـ راى پيران نزد من محبوبتر است از چاره انديشى جوانان .

ـ راى مهم و ارزشمند را اگر انسانى حقير هم به تو گفت دست كم مگير.
ـ راى خويش را به حوزه صلاحيت خود محدود كن .

ـ دور باد راى كسى كه با من مخالفت كند , من از زمانى كه حق به من نمايانده شد , در آن ترديد نكرده ام .

راى .

راى / 2.

به كارگيرى راى در دين .

ـ پيامبر خدا(ص ) : اين امت مدت زمانى به كتاب خدا عمل مى كنند و سپس مدتى به سنت رسول خـدا(ص ) و آن گـاه مـدتى به راى پس هرگاه به راى عمل كنند , گمراه شوند و ديگران را نيز گمراه سازند.
ـ هركه در دين به راى خود سخن گويد به من اتهام زده است .

ـ هركه به راى سخن گويد , مرا دردين متهم كرده است .

ـ امـام عـلى (ع ) : با وجود سه چيز هيچ عملى پذيرفته نمى شود : شرك و كفر و راى عرض كردند : اى امير المؤمنين ! مقصود از راى چيست ؟
فرمود : اين كه كتاب خدا و سنت رسول او را بگذارى و به راى عمل كنى .

ـ در مـسائل و موضوعاتى كه بينش به ژرفايشان راه نمى برد و انديشه به آنها دسترسى ندارد ,راى خود را به كار نگيريد.
ـ پـيامبر خدا(ص ) : بنى اسرائيل پيوسته طريق اعتدال مى پيمودند , تا آن كه دورگه ها وفرزندان اقـوام اسـيرى كه بنى اسرائيل به اسارت گرفته بودند در ميان ايشان رشد يافتند و به اظهار راى (در دين ) پرداختند و بدين سان هم خود گمراه شدند و هم ديگران را گمراه كردند.

اجتهاد در انديشيدن .

ـ پيامبر خدا(ص ) : حكمران اگر بر اثر كوشش و تلاش به حق دست يابد او را دو اجر وپاداش باشد و اگر در كوشش خود به حق اصابت نكند يك اجر دارد.
ـ امام على (ع ) : هر كه انديشه خود را درراه خير خواهى مردم به كار و تلاش وا دارد , پاداش نيتش را بگيرد و وظيفه اش را انجام داده باشد.
ربا.

ربا.

بر حذر داشتن از ربا.

ـ امام باقر(ع ) : پليدترين كسب ها , رباست .

ـ پيامبر خدا(ص ) : بدترين كسب , كسب رباست .

ـ خداى عزوجل ربا خوار و ربا دهنده وكاتب و گواهان بر آن را لعنت كرده است .

ـ گيرنده و دهنده , در ربا يكسانند.
ـ روزگارى بر مردم فرا رسد كه همه رباخوار شوند و اگر هم كسى ربا نخورد گرد آن بر دامن او بنشيند.
ـ امـام صـادق (ع ) : سـه كـس در پـنـاه خـداى عـزوجـل بـاشـنـد تـا آن گـاه كـه خـداونـد از حسابرسى (بندگان ) فارغ شود : مردى كه هرگز گرد زنا نگردد, مردى كه مالش را هرگز به ربا آلوده نسازدو مردى كه در اين دو كار هرگز واسطه نشود.
ـ امـام رضـا(ع ) : خـدايت رحمت كناد! بدان كه ربا حرام و از گناهان كبيره است و خداوند برآن وعـده آتش داده است , پناه مى بريم به خدا از ربا ربا را همه پيامبران و همه كتابهاى آسمانى حرام كرده اند.

چگونگى محشور شدن ربا خوار.

قرآن :.
((آنان كه ربا مى خورند [در قيامت ] چون كسانى [ازقبر] بر مى خيزند كه به افسون شيطان ديوانه شده باشند واين به كيفر آن است كه گفتند : ربا نيز چون معامله است درحالى كه خداوند معامله را حـلال و ربـا را حـرام كـرده است هر كس كه موعظه خدا به او رسيد و از ربا خوارى باز ايستاد خدااز گناهان پيشين او در گذرد و كارش به خدا واگذار مى شود و آنان كه بدان كار باز گردند اهـل جـهـنـمند و جاودانه در آن خواهند بود خداوند ربا را ناچيز مى گرداند و صدقات را افزونى مى دهد و هيچ كفران كننده گنهكار را دوست ندارد)).
ـ امـام صـادق (ع ) : رسـول خدا(ص ) فرمود : آن شب كه به آسمان برده شدم گروهى را ديدم كه يـكـى از آنـهـا مى خواست از جاى خود برخزيد اما از بس شكمش بزرگ بود نمى توانست بلندشود پـرسـيدم : اى جبرئيل ! اينها چه كسانى هستند؟
! گفت : اينان ربا خوارانند كه از جاى خودمانند كسى بر مى خيزند كه به افسون شيطان ديوانه شده است .

ـ از پيامبر(ص ) نقل شده است كه در شب معراج مردانى را ديد كه شكمهايى مانند خانه آسيادارند و سر راه آل فرعون نشسته اند و چون متوجه شدند كه آل فرعون مى آيند برخاستند تا ازسر راه آنان كـنـاررونـد , امـا شكم بزرگشان آنها را به يك طرف مى كشاند و مى افتادند و آل فرعون از روى آنهارفت و آمد مى كردند به جبرئيل گفتم : اينها كيستند؟
گفت : ربا خواران .

ـ پيامبر خدا(ص ) : شبى كه به معراج رفتم ,بر مردمى گذشتم كه شكمهايشان چون خانه اى بود و در آنـهـا مـارهـايى وجود داشت كه از بيرون شكمهايشان ديده مى شد پرسيدم : اى جبرئيل ! اينها كيستند؟
گفت : اينان ربا خوارانند.
ـ امام صادق (ع ) : ربا خوار از دنيا نرود ,تا آن كه شيطان ديوانه اش كند.
ـ پـيامبر خدا(ص ) : آن گاه كه ربا خوارسر از قبر خود بر دارد , بر پيشانى او نوشته باشد : نزد خدا حجتى ندارد.
ـ هر كه ربا بخورد خداوند عزوجل به اندازه ربايى كه خورده شكمش را از آتش دوزخ پركند و اگر از طـريق ربا مالى به دست آورد , خداى تعالى هيچ عمل او را نپذيرد و تا زمانى كه قيراطى از مال ربا نزدش باشد , پيوسته خداوند و فرشتگان او را نفرين كنند.
ـ درباره آيه ((روزى كه در صوردميده شود و شما فوج فوج بياييد)) فرمود : ده گروه از امت من بـه صـورت پراكنده محشورمى شوند كه خداوند آنها را از ساير مسلمانان جدا و متمايز كرده است بـعـضى از آنها در حالى كه پاهايشان به سمت بالا و سرهايشان رو به پايين است كشان كشان برده مى شوند آنهايى كه نگونسارند , همان ربا خواران هستند.

گناه ربا.

ـ امـام صادق (ع ) : يك درهم ربا نزد خدا , سنگين تر است از سى بار زنا كردن با محارم خود ,مانند خاله و عمه .

ـ امام باقر(ع ) : يك درهم ربا نزد خداوند سنگين تر است از چهل بار زنا كردن .

ـ امام صادق (ع ) : يك درهم ربا نزد خداوند سنگين تر است از هفتاد بار زنا كردن با محارم در خانه خدا.
ـ ربـا هـفـتاد جز دارد كه كمترين آن (مانند) اين است كه انسان با مادر خود در خانه خدانزديكى كند.
ـ پـيـامـبـر خدا(ص ) : ربا هفتاد و سه در دارد كه كمترين آن مثل اين است كه انسان با مادر خود نزديكى كند وهمانا بدترين ربا (ريختن )آبروى انسان مسلمان است .

ـ ربا هفتاد و سه در دارد و شرك نيز چنين است .

ـ ربا هفتاد گناه دارد كه كمترين آن , مانند نزديكى انسان با مادر خويش است .

حكمت تحريم ربا.

ـ امـام رضـا(ع ) دربـاره عـلت تحريم ربا : خداوند عزوجل ربا را حرام فرمود , زيرا مايه بر بادرفتن امـوال مـى شـود , چه وقتى انسان يك درهم را به دو درهم بخرد بهاى آن درهم (كه خريده )يك درهـم اسـت و درهم ديگر (كه داده ) بيهوده و بيجاست پس خريد و فروش ربا در هر حال موجب نـقـصـان و زيـان بـراى خـريدار و فروشنده است بنابراين , خداوند تبارك و تعالى رباخوارى را بر بندگان ممنوع ساخت , چون مايه تباه شدن اموال مى گردد.
ـ امـام صـادق (ع ) , در پاسخ به سؤال از علت تحريم ربا , فرمود : تا اين كه مردم از احسان كردن به يكديگر دريغ نورزند.
ـ امام باقر(ع ) : خداى عزوجل ربا را حرام فرمود تا احسان كردن از بين نرود.
ـ امام صادق (ع ) , در پاسخ به پرسش هشام بن حكم از علت تحريم ربا , فرمود : اگر ربا حلال بود , مـردم كار تجارت و كسب مايحتاج خود را رها مى كردند پس خداوند ربا را حرام فرمود ,تا مردم از حرامخوارى دست كشيده به تجارت و خريد و فروش روى آورند و به يكديگرقرض دهند.

عوامل آلوده شدن به ربا.

ـ امام على (ع ) : اى مردم ! ابتدا احكام , سپس تجارت ! به خدا قسم كه ربا در ميان اين امت ناپيداتر از حركت مورچه بر روى تخته سنگ سياه است .

ـ آن كه بدون دانستن احكام دين سوداگرى كند , به ورطه ربا افتد.
ـ كسى كه احكام دين خود را نداند و دست به سوداگرى زند , بارها و بارها گرفتار ربا شود.

حيله هاى ربا خوارى .

ـ امـام عـلى (ع ) : چون خداى سبحان آيه ((الم آيا مردم پندارند كه رها مى شوند )) را نازل فرمود , دانستم كه تا رسول خدا(ص ) در ميان ماست گرفتار آن آزمايش نخواهيم شد پس ,عرض كردم : اى رسول خدا , اين آزمايش چيست ؟
.
وفـرمـود : اى عـلـى ! مـسـلـمـانـان بـه وسيله اموالشان آزمايش خواهند شد و به خاطر دينشان بـرخـدايشان منت مى نهند و آرزوى رحمت او را مى كنند و خود را از خشم او در امان مى دانند و باشبهه هاى دروغين و خواهشهاى غفلت زا حرام او را حلال مى گردانند , شراب را به نام آب انگور يا خرما حلال شمرده مى نوشند و رشوه را به نام هديه و ربا را به نام بيع مى گيرند.
ـ پـيامبر خدا(ص ) : زمانى بر مردم فرا رسد كه همگان ربا خورند و اگر هم كسى ربا نخوردگرد آن بر دامنش بنشيند.

بى بركت بودن ربا.

قرآن .

((خداوند ربا را ناچيز مى گرداند و صدقات را فزونى مى دهد و خدا هيچ كفران كننده گنهكارى را دوست ندارد)).
ـ بـه امـام صـادق (ع ) عـرض شـد : گـاه مـى بـيـنيم كه مردى ربا مى خورد و مال و ثروتش هم زيادمى شود , حضرت فرمود : خداوند دين او را مى برد اگر چه مال و ثروتش زياد شود.
ـ مـردى از امـام صـادق (ع ) دربـاره آيـه ((خـداونـد ربـا را نـاچـيـز مـى گـردانـد و صدقات را فـزونـى مـى بخشد)) سؤال كرد و گفت : گاه فردى را مشاهده مى كنم كه ربا مى خورد و با اين حال مال وثروتش زياد مى شود؟
حضرت فرمود : كدام نابودى و بى بركتى بدتر از اين كه يك درهم ربادين را نابود كند اگر توبه كند ثروتش از دست مى رود و فقير مى شود.

بدترين نوع ربا.

ـ پيامبر خدا(ص ) : بدانيد كه بدترين نوع ربا , آبرو بردن است و بدترين آبرو بردن هجو كردن است و كسى كه دروغ روايت مى كندبدترين آبروبر است .

ـ بدترين ربا , اين است كه انسان در ناسزاگويى بر برادرش فزونى گيرد.
ـ بدترين ربا , دست درازى ناحق به آبروى مسلمان است .

كسى كه ربا خوارى را حلال شماردمحارب است .

قرآن :.
((اى كسانى كه ايمان آورده ايد! از خدا بترسيد و اگر ايمان آورده ايد , از ربا هر چه باقى مانده است رها كنيد و اگر چنين نكرديد با خدا و رسول او اعلان جنگ دهيد واگر توبه كنيداصل سرمايه از آن شماست دراين حال نه ستم كرده ايد و نه به شما ستم شده است )).
ـ به امام صادق (ع ) خبر رسيد كه مردى ربا مى خورد و اسم آن را ((لبا)) مى گذارد حضرت فرمود : اگر خداوند عزوجل مرا بر او چيره گرداند, گردنش را خواهم زد.
ـ على بن ابراهيم در تفسير خود ذيل آيه ((اى كسانى كه ايمان آورده ايد! از خدا بترسيد و ازربا هر چـه بـاقى مانده است رها كنيد )) مى گويد : سبب نزول آيه , آن بود كه وقتى آيه ((كسانى كه ربا مى خورند )) نازل شد , خالد بن وليد به رسول خدا(ص ) عرض كرد : اى رسول خدا!پدرم در ميان ثقيف مالى به ربا داد و موقع مردن به من وصيت كرد كه آن ربا را بگيرم در اين هنگام خداى تعالى آيه ((اى كسانى كه ايمان آورده ايد از خدا بترسيد و آنچه از ربا باقى مانده است رها كنيد )) را نازل فرمود.
فرمود : كسى كه ربا بگيرد واجب القتل است .

رجعت .

رجعت مردگان .

ـ امـام صـادق (ع ) : به خدا سوگند كه روزها و شبها به سر نيايد تا آن كه خداوند مردگان را زنده كـنـد و زنـدگان را بميراند و حق را به اهلش باز گرداند و دين برگزيده خود را بر پا دارد (و بر جهان حاكم گرداند).
ـ در باره آيه ((آن كه قرآن را بر تونازل كرده است تو را به وعده گاهت باز مى گرداند)) , فرمود : به خدا سوگند دنيا به آخرت نرسدو نابود نشود تا آن كه رسول خدا(ص ) و على (ع ) در ثويه گرد آيند و ديدار كنند و در آن جامسجدى بسازند كه دوازده هزار در دارد.
ـ مامون به امام رضا(ع ) عرض كرد : اى اباالحسن نظر شما در باره رجعت چيست ؟
حضرت فرمود : حـقـيـقت دارد در ميان امتهاى پيشين نيز وجود داشته است و قرآن از آن سخن به ميان آورده و رسـول خـدا(ص ) فرموده است : هر چه در امتهاى گذشته بوده در ميان اين امت نيز عيناو مو به مو پيش خواهد آمد.
ـ امـام صـادق (ع ) : هـر گاه قائم ظهور كند,در قبر به مؤمن گفته شود : اى فلان ! آقايت ظهور كـرده اسـت , اگر خواهى به او ملحق شوى ,برخيز و ملحق شو و اگر خواهى كه در جوار كرامت پروردگارت بمانى بمان .

ـ چـون زمان قيام قائم فرا رسد درماه جمادى الاخر و ده روز از رجب چنان بارانى ببارد كه مردم مـانـنـد آن را نـديـده بـاشـنـد, پـس خداوند به سبب آن باران گوشت و استخوان مؤمنان را در قـبـرهـايشان بروياند گويى آنان رامى نگرم كه از طرف جهينه مى آيند وگرد وغبار موهايشان را مى تكانند.

رجعت در فاصله ماه جمادى و رجب .

ابو جارود از قول كسى كه شنيدعلى (ع )مى فرمود : اى شگفتا و شگفتا از جمادى تا رجب ((مردى بـرخـاسـت و عـرض كـرد : اى امـيرالمؤمنين ! اين چه امرى است كه پيوسته از آن اظهار شگفتى مـى كنى ؟
!)) حضرت فرمود :مادرت به عزايت بنشيند! كدام شگفتى بالاتر از اين كه مردگانى با دشمنان خدا و رسول او واهل بيت رسولش بجنگند.
ـ ابـن كوا : به على , صلوات خدا بر او, عرض كرد : اى اميرالمؤمنين ! به اين سخن خودرسيدى كه مى فرمايى : ((اى شگفتا و شگفتا از جمادى و رجب )) ؟
حضرت فرمود : واى بر تواى يك چشم ! در آن زمـان (اسـتخوانهاى ) پراكنده جمع شود و مردگان زنده شوند و گياهان دروشوند و بلاهاى مهلك و نابود كننده يكى پس از ديگرى سر رسد.
ـ عـبـداللّه بـن خفقه : ابان بن تغلب به من گفت : به گروهى برخوردم كه بر روايت كردن من از جعفر (ع ) (امام صادق ) خرده مى گرفتند گفتم : چگونه مرا براى روايت كردن ازمردى سرزنش مى كنيد كه هيچ پرسشى از او نكردم مگر آن كه از قول رسول خدا(ص ) جوابم را داد ابان بن تغلب گفت : عده اى كودك مى رفتند و با خود مى خواندند : ((اى شگفتا و شگفتااز جمادى تا رجب )) و مـن از امام صادق (ع ) در اين باره پرسيدم , آن حضرت فرمود : در آن زمان زنده ها با مرده ها ديدار مى كنند.

آنان كه رجعت مى كنند.

ـ امـام صادق (ع ) : نخستين كسى كه زمين (قبر) به روى او شكافته مى شود و به دنيا بر مى گردد حسين بن على (ع ) است .

ـ امام باقر(ع ) به بكيربن اعين فرمود : رسول خدا(ص ) و على رجعت خواهند كرد.
ـ امام صادق (ع ) : گويى حمران بن اعين .

و مـيـسـربـن عـبـدالـعـزيـز را مـى بـيـنـم كه در ميان صفا و مروه با شمشيرهاى خود بر مردم (تبهكار)مى كوبند.
ـ نخستين كسى كه به دنيا بر مى گردد حسين بن على (ع )است او چندان فرمانروايى مى كند كه بر اثر پيرى ابروانش بر روى چشمانش فرو مى افتد.
ـ امام على (ع ) : خداوند همه پيامبران مرسل را از آدم تا محمد(ص ) زنده مى كند كه در حضور من بـا شـمـشـيـر بـر فـرق سر مردگان وزندگان و همه جن و انس مى كوبند مرا بازگشت در پى بـازگـشـت و رجعت در پى رجعت است و من صاحب اين بازگشتها و رجعتها و صاحب يورشها و انتقامها هستم .

ـ امـام حسين (ع ) : من نخستين كسى هستم كه زمين شكاف مى خورد و از آن بيرون مى آيم واين همزمان است با رجعت اميرالمؤمنين و قيام قائم ما.
 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation