بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب زکات دومین زیر بنای اقتصادی اسلام, سید حسین موسوى راد لاهیجى   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     FEHREST -
     fehrest01 -
     FOOTNT01 -
     ZAKAT001 -
     ZAKAT002 -
     ZAKAT003 -
     ZAKAT004 -
     ZAKAT005 -
 

 

 
 

 

next page

fehrest page

back page

حكومت اسلامى بايد زكات را از صاحبانش بگيرد:  
از اسرار زكات و فلسفه تشريع آن ، حلال كردن و پاكسازىاموال و تزكيه نفس و تربيت آن است . مال اگر پاك و از كليه شوائب و ناپاكيها مصونباشد، قابل بهره بردارى خواهد بود و در راه خداوند مورد استفاده قرار مى گيرد،پيداست كه با اموال حرام ، هيچگونه بهره بردارى عبادى و معنوى نمى توان انجام داد.خداوند قاهر متعال در قرآن مجيد به پيامبرش ‍ حكم مى فرمايد:
خذ من اموالهم صدقة تطهر هم و تزكيهم بها... (54)
اى پيامبر از اموال ايشان (مسلمانان ) صدقه (زكات ) بگير، تااموال و انفسشان پاك سازى ، و به وسيله زكات آنان را تطهير نمائى .
بنابراين در زمان حكومت اسلامى ، حاكم شرع ولى امر مسلمين كه مصالح كشور در دست اواست ماليات اسلامى يعنى خمس و زكات بگيرد، و مردم را از دادن ماليات ،پول زور و ظلم و ستم ، در امنيت مالى قرار داده ، و ارزاق و مايحتاج مردم مسلمان را ارزانترو فراوانتر نمايد و خمس و زكات ، اين دو بنيان و اساس اقتصاد اسلام و مسلمين را خداوندمهربان و پيامبر رؤ ف اسلام پايه گذارى كرده و رفاهحال عامه مسلمين در نظر گرفته و سياستگذاريش را نموده ، چرا در زمان حكومت اسلامى وبرترين دوران اقتدار آن ، به نفع عموم مسلمين احكام اسلامى را پياده نكنيم ؟ از كى ؟ و ازچه بترسيم ؟ ما كه قدرت و نيروى پر توان شاه كه ايران را ژاندارم منطقه و امريكا وشوروى آن روز كرده بود از پا در آوريم ، ما كه روز و روزگار منافقين كوردل و دشمن قسم خورده خود با آن رئيس جمهور بى كفايت و خود فروخته را با بيش از حدودچهارده ميليون راءى ، چادر بسر و با اصلاح زنانه همراه همپالكيش رئيس منافقين ازكشورمان آواره و در بدر كرديم ما آمريكا را از پا در آورديم ،الحال از عهده اصلاحات داخلى خود نمى توانيم برآئيم ؟ ما چرا نمى توانيم اقتصاد بنيادگرامى اسلامى خود را اصلاح نموده و ملت مظلوم خود را اين تورم بزرگ جهانى برهانيم؟!! هيهات منا الذله !!! عربستان سعودى با حذف ماليات چنانكه اينجانب ازسال اول انقلاب به خاطر دارم هيچگونه تغييرى در نرخ كالاى وارداتى و صادراتى خودبوجود نياورده است چرا؟ چون ماليات نمى گيرد، بيائيم در راه خدمت به اين مردم شهيدداده انديشه كنيم و براى مردم اين كشور چاره اى بيانديشيم و مردممان را از اين گرانىبى سروته و بدون هيچ كنترل برهانيم ، كه يكى از بهترينعوامل ارزانى و رفاه حال عامه مسلمين اين كشور امام زمان عليه السلامعمل نمودن به احكام اسلامى يعنى حذف مطلق ماليات و اخذ خمس و زكات ، بوسيله حكومتاسلامى مى باشد.
نماز و زكات ، دو عامل تقرب پيشگاه خداوند:  
از نهج البلاغه امير مؤ منان عليه السلام در تاءديه زكات و فلسفه تشريع آن چنين مىخوانيم آن حضرت مى فرمايد:
ثم ان الزكاة جعلت مع الصلاة قربانا لاهل الاسلام ، فمن اعطاها طيب النفس بها فانهاتجعل له كفارة ، و من النار حجازا و وقاية فلا يتعنها احد نفسه و لا يكثرن عليها لهفه فانمن اعطاها غير طيب النفس بها يرجوا بها يرجوابها ما هوافضل منها فهو جاهل بالسنة ، مغبون الاجر ضالالعمل ، طويل الندم .(55)
حضرت امير عليه السلام پس از توصيه و تاءكيد فراوان به اصحاب خويش در امرنماز، اين فريضه الهى و اهميت آن در اسلام به مساءله زكات پرداخته و در اهميت آن مىفرمايد:
پس براى مسلمانان ، زكات با نماز وسيله تقرب و نزديكى به خداوند قرار داده شده، هر كه آن را به ميل و رغبت و با طيب نفس اداء نمايد، براى او كفاره گناهان و مانع ونگهدارنده از آتش دوزخ است . و نبايد كسى كه آن را پرداخت كرد بياد آن باشد و آن رابراى خود ضرر بداند و اندوه به خود راه دهد. (چرا كه آن چه داده شده تماما خير و بهرهاست و بزودى چندين برابر جايش پر مى شود) و كسى كه آن را از روى بى ميلى ادا كندو (در عوض ) به آن چه كه از آن برتر است (يعنى بهشت جاويد) اميدوار باشد، پس او(در دعوى با خدا دروغگو و) بسنت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله نادان است . (زيراسنت ، براى اداء زكات ، آن است كه با طيب نفس و اطمينان خاطرخوشحال و مسرور باشد نه از روى بى ميلى و اكراه و نگرانى ).
تاءكيد و توصيه حضرت على عليه السلام به تقواى الهى و اداء زكات :
اميرالمؤ منين عليه السلام در وصيت خود به فرزندان و اهلبيتش و همچنين جميع مؤ منين و مؤمنات ، در امور تقوى و اداء زكات مى فرمايد:
و اوصى ولدى و اهلى و جميع المؤ منين و المؤ منات بتقوى الله ربهم . و الله ، اللهفى الزكاة فانها تطفى ء غصب ربكم
توصيه مى كنم فرزندانم و اهلبيتم و همه مؤ منين و مؤ منات را به تقواى الهى وفرمود عزيزان من شما را توصيه و سفارش مى كنم كه : خدا را، نسبت به زكات اهميتدهيد، پس ‍ براستى كه اداء زكات غصب پروردگارتان را خاموش مى گرداند.
زكات و تقواى الهى مرتبط به همديگر و از يك ريشه و اصلند، چرا كه مزكىاموال از ترس خدا از قسمتى از اموالش صرفنظر كرده و شخصى متقى نيز بالضرورهاموال خويش را با تقواى الهى تزكيه خواهد نمود.
قانون زكات قانونى آسمانى و از منبع وحى سرچشمه گرفته و لذا جهت اشباحگرسنگان و تاءمين بينوايان و اداره امور واماندگان ، زكات نقش تعيين كننده دارد، يعنىاگر مالداران در تمامى مراتب به تكليف شرعى خويشعمل كنند و زكات اموال خويش را به نحو احسن بپردازند، فقيرى در عالم باقى نمى ماند ونه تنها در اسلام ، بلكه با تاءكيد آيه شريفه : مؤ لفة قلوبهم بعضى ازكفار و مشركين فقير هم به اسلام متمايل شده و از آن بهره مى گيرند.
حضرت امام صادق عليه السلام فرمود:
ان الله جل و عزوجل للفقراء فى اموال الا غنياء ما يكفيهم و لو لا ذلك لزادهم و انما يؤتون من منع من منعهم (56)
همانا خداوند عزوجل قرار داده در اموال اغنيا آنچه كه براى فقرا كافى است كه اگراين اندازه كفايت نمى كرد زيادتر مى نمود (سهم ) فقرا را. البته اگر زكوة اغنياء بهفقرا نرسد ايشان هلاك مى شوند پس بواسطه امتناع اغنياء
(از دادن حق فقرا آنان نيز هلاك مى گردند و همه هستى ايشان بر باد مى رود.
چرا زكات بر بنى هاشم حرام است ؟  
در محضر ماءمون عليه اللعنه و العذاب امام رضا عليه السلام با علماى ادياناحتجاج مى كرد، هنگاميكه از فضيلت و برترى عترت طاهره عليه السلام از آن حضرتپرسش ‍ شد، امام رضا عليه السلام در فضل و برترى عترت طاهره عليه السلام چنيناستدلال كرد:
لما جاءت قصة الصدقة نزه نفسه و نزه رسوله و نزداهل بيته . فقال : انما الصدقات للفقراء و المساكين و... (57)
حضرت امام فرمود:
وقتى قصه زكات نازل شد، خداوند نفس نفيس خويش را و نفس پيامبر و اهلبيت پيامبرشعليه السلام را از زكات منزه ساخت و فرمود: كه همانا صدقات از براى فقراءو مساكين و عاملين به زكات و در راه تاءليف قلوب و براى آزادى بردگان و اداى ديونبدهكاران ، و در راه خدا و كمك به راه مانده ها، فريضه اى از طرف خداوند است .
حضرت امام عليه السلام فرمود:
پس آيا چيزى مى يابيد از آيه شريفه ، كه خداوندعزوجل سهمى براى نفس خويش و يا براى نفسرسول گراميش ، يا براى ذوى القربى ، قرار داده باشد؟ هرگز. چرا كه وقتى نفس ‍نفيس خويش را منزه ساخت از صدقه و زكات ، و منزه ساخت رسولش واهل بيت رسولش عليه السلام را از زكات ، بلكه زكات را بر خود و پيامبر و اهلبيتشعليه السلام حرام نمود، و اين چرك دستهاى مردم است و براى اين خانوادهحلال نيست ، بعلت اينكه خانواده پاك پيامبر صلى الله عليه و آله از هر دنس و وسخپاكند و پس وقتيكه خداوند آنان را پاك و طاهر و مطهر ساخت و آنان را از بنى عبادشبرگزيد و رضايت داد براى آنان ، از آنچه براى خويش رضايت داده است و كراهت داشتبراى اهلبيت طاهرين پيامبرش عليه السلام ، آنچه را كه براى خود كراهت دارد. بنىهاشم و سادات بنى فاطمه عليه السلام (58) از نظر كرامت نفس و شاءن و منزلت ،ايشان را از استفاده از زكوة بى نياز و مبرا ساخته است .
زكات موجب طول عمر و بركت اموالاست :
روشن است كه پرداخت زكات طبق معناى لغوى به معنى رشد و نمو است . آيا نديديد كهشاخ و برگ و حتى قسمتى از تنه درخت مو را مى زنند و هرس مى كنند تا ميوه آنبيشتر گردد؟ و طولى نمى كشد كه شاخ و برگ بيشترى مى زند و جاى خود را پر مىكند، پس استعبادى ندارد كه زكات موجب بركتاموال مزكى شود. چنانكه از امام معصوم عليه السلام چنين مى خوانيم :
عن ابى الحسن عليه السلام : ان الله عزوجل وضع الزكاة قوتا للفقراء وت وفيرا لا موالكم .(59)
همانا خداوند عزوجل زكات را براى قوت فقراء و بركت و زيادىاموال اغنياء وضع نمود.
فلسفه تشريع زكات از اين روايت در دو مورد قوت فقراء و بركت و زيادىاموال اغنياء تبيين گشت .
در روايت عمرو بن جميع از امام صادق عليه السلام كه فرمود:
ما ادى احد الزكاة فنقصت من ماله و لا منعها احد فزادت فى ماله (60)
هيچ كس زكات مالش را پرداخت نكرد كه چيزى از مالش كم گردد، و هيچ كس منع زكاتنكرد، كه چيزى به مالش افزون گرديده باشد.
حقيقت اين سخن مقرون به وحى اينست ، كسيكه زكات مالش را مى پردازد، حتما جايش بزودىبچند برابر پر مى شود، چنانكه مانع الزكات ممكن است بچند برابر زكات ، از مالش ‍كاسته گردد، مگر اموال زيادى كه به عنوان آزمايش و امتحان براى مدتى به او دادهشود، سر انجام همين اموال زياد، دنيا و آخرتش را تباه كرده ، و موجب نفرت و بيزارى ارحامو همسايگان و ضعفا و مستمندان مى گردد بطوريكه در دنيا با صفتبخل و لئامت در لاك خود مى خزد و يك زندگى پست لئيمانه را در غربتكامل سپرى نموده ، اموال زحمت كشيده يا باد آورده را بازماندگان بى ايمانش كه با دستخود تربيت كرده ، و يا ديگر دشمنانش ، نيش جان مى كنند و عذاب ابدى آخرت را او خود،به تنهائى يدك مى كشد!! الحال اى زراندوزانغافل بهوش باشيد ما اكثروا لعبرو اقل الا عتبار. حضرت امام فرمود: عبرتها چه زياد استولى عبرت گرفتن چه كم ؟!!.
اتلاف و خسران مال به خاطر منع حقوق مستضعفان است :  
عن الصادق عليه السلام فصينوا اموالكم بالزكاة و داوو امرضاكم بالصدقه و ماتلف مال فى بر و لا بحر الا بمنع الزكوة (61)
از امام صادق عليه السلام است كه فرمود: اموالتان را بوسيله زكاة حفظ كنيد وبيماران شما را بوسيله صدقه درمان نماييد و بدانيد هيچ مالى در بر و بحر (خشكى ودريا) تلف نمى شود و به نابودى نمى گرايد مگر به منع زكات و استنكاف ازتاءديه آن .
اين مساءله خيلى دقيق است . نپرداختن زكات به مستحقان و واماندگان ، چگونه مانع الزكاتو يا هر مديون و بدهكار ديگرى را متوجه مى كند كه مالش چرا و چگونه و براى چهعلتى تلف شده است ؟! و آن ضرر و زيان كه بر مالش رسيده علت و سببش چه بوده است؟ ممكن است خيلى ها نفهمند و ندانند، ولى انسانهاى مسلمان و هوشيار به خوبى درك مى كنندكه رشد و نمو و زيادى اموالشان از پرداخت حقوق الهى (زكات و خمس ) است و هر گونهزيان و ضرر و اتلاف و خسران بر مال به خاطر منع زكات و نپرداختن حقوق بيچارگانو مستمندان است .
اينك فصل سوم به پايان رسيد و به ديدگاه و نظريات علماء اسلام و فقهاء عظام ازپيروان اهلبيت عليه السلام در زكات ، به فصل چهارم مى پردازيم .
فصل چهارم : زكات از ديدگاه فقها اسلام 
نظر علامه حلى رضوان الله عليه در تشريع زكات :  
نظر آية الله على الا طلاق ، يوسف بن على بن مطهر حلى ، معروف به علامه حلى در موردزكات و اهميت آن چنين است و ايشان در شرايط وجوب زكات فرموده اند:
واجب است زكات مال بر هر كس كه بالغ وعاقل و آزاد و مالك مال در حد نصاب باشد و بتواند درمال خويش تصرف كند.(62)
هدف از بيان نظريات و اقوال مراجع و علماى بزرگ شيعه اينست كه اين شخصيتها، زكاتاسلام را تاءييد كرده و بى هيچ چون و چرايى آن را پذيرفته و نظريات فقهى خويشرا درباره آن اعلام و اظهار فرموده اند.
در جاى ديگر از كتابش ، حضرت علامه در مورد مالى كه در تصرف مالكش نيست ، فرمودهاند:
مالى كه در تصرف صاحب آن نيست ، چنانكه از او غصب شده و يا اموالش را به گروداده ، يا مالش از او دور است ، و در دسترس او نيست . در اين صورت زكات به صاحب چنينمالى واجب نيست گرچه سالها بر او بگذارد و چون باز بدست آيد، زكاتيكسال مستحب است و كسى كه مالش را قرض داده تا از مقروض پس نگرفته ، زكات برقرض دهنده نيست . جهت بررسى بيشتر به كتابهاى فقهى مراجعه فرمائيد.(63)
شيخ طبرسى و تاءكيد بر تاءديه زكات  
شيخ طبرسى در ذيل آيه شريفه و اتو الزكوة از بيان پيامبر اسلام
صلى الله عليه و آله مى فرمايد:
اءى اءعطوا ما فرض الله فى اموالكم على ما بينهالرسول صلى الله عليه و آله .
آتوا الزكاة ، يعنى زكات بدهيد، آنچه را كه خداوند واجب كرده است كه پيامبرصلى الله عليه و آله ، فرمود
.
و اينست حكم جميع آنچه كه در قرآن به طوراجمال بيان شده است ، چرا كه بيان مفصل آياتموكول به پيامبر خدا صلى الله عليه و آله شده است و شاهد اين مدعىقول خداى تعالى است كه فرمود:
... و ما اتيكم الرسول فخذوه و مانهيكم عنه فانتهوا .(64)
آنچه پيامبر صلى الله عليه و آله به شما داد پس بگيريد وقبول كنيد و آنچه را كه بر شما نهى كرد، باز ايستيد.
بدين ترتيب خداوند بندگانش را امر فرمود به زكات به طريقاجمال و تفصيلش را پيامبر بيان فرمود (65) و در تفسير امام عليه السلام درحاصل آنچه از آتوا الزكوة من اموالكم اذا وجبت ، و من ابدانكم اذا الزمت و من معونتكم اذاالتمست (66)
حضرت امام عليه السلام بيان فرمود: مراد اينكه زكات بدهيد ازاموال خويش هرگاه واجب شد و از بدنتان (زكات فطره ) هرگاه لازم شد، و از معونه شماهرگاه زياد آمد.
اينست معناى آيه شريفه زكات مال ، و زكات بدن .
زكات با تمامى ابواب فقهى و شرايطش در كتابهاى فقهى و كتاب شريف تبصرةالمتعلمين با ترجمه به فارسى توسط حضرت آية الله شعرانى رحمت الله عليهآمده . طالبين مى توانند به كتب فقهى مراجعه نمايند.
زكات از ديدگاه ملا محسن فيض (قدس سره ) 
فيض كاشانى در فلسفه زكوة و اسرار تشريع آن مى فرمايد:
سر وجوب زكات ، فقط انفاق و كمك به تهيدستان نيست بلكه براى آزمايش بنده است كهتا بخوبى از بوته آزمايش در آيد. زكات دهنده خود را بدينوسيله از لوثبخل كه از مهلكات اغنياء است ، پاك مى سازد.
رسولخدا صلى الله عليه و آله مى فرمايد: سه چيز از مهلكات است ،بخل ، هواپرستى و نخوت .
قال الله تعالى : ... و من يوق شح نفسه فاولئك هم المفلحون (67)
كسانيكه دست از بخل بر مى دارند رستگارند.
در صورتيكه ممكن است صفت بخل از انسان زايل شود كه بهبذل و بخشش مال و ثروت خود عادت كند و نفس خويش را مقهور سازد و بتواند به صفاتسخاوت و كرامت نفس ، انفاق مال كند، و عشق و علاقه ثروت را كه مايه هلاكت او است ازساحت دل خود پاك سازد و به هر اندازه كه مى تواند دربذل آن اقدام نمايد، و به همان مقدار كه دلش پاكيزه مى شود و خرسند و مسرور مىگردد. با اينكه اموال خود را در راه خدا به تهيدستان انفاق نمايد، مضايقه نكند.
انفاق مال موجب شكر نعمت است زيرا حق تعالى سزاوار است شكر نعمتهاى بنده را كه بهبندگان مستضعف اعطاء نموده و منت نهاده پذيرا باشد و از او تقدير نمايد، بنابراينكسيكه عبادات بدنى انجام مى دهد چنانست كه شكر نعمت بدنى را بجا مى آورد و شخصىكه عبادات ماليه را انجام مى دهد مانند آن است كه شكر نعمتمال را كرده باشد و چقدر پست فطرت است كسيكه فقير و بيچاره اى را ببيند و به اواحسانى ننمايد تا بدينوسيله شكر نعمت الهى را به جاى آورد و سپاسگذارى نكند كهخداوند او را مانند آن فقير نيازمند و تهيدست نساخته است
.(68)
امير المؤ منين عليه السلام فرمود: هرگاه به سائلى احسانى كرديد دست خود رانزديك دهان برده و ببوسيد زيرا پيش از آنكه صدقه شما بدستسائل برسد، به خدا مى رسد و خداى تعالى گيرنده صدقات است .
رسولخدا صلى الله عليه و آله فرمود: صدقه مؤ من پيش از آنكه به خداى تعالىبرسد به دست بينوا نمى رسد، يعنى اول خداوند او را مى پذيرد، پس از آن به فقيرمى رسد. شرطش اينست كه صدقه و يا زكات بقصد قربت و براى رضاى خدا داده شود.سپس حضرت اين آيه را تلاوت كرد:
الم يعلموا ان الله هو يقبل التوبة عن عباده و ياءخذ الصدقات و ان الله هو التوابالرحيم (69)
آيا ندانستيد كه خداى متعال توبه بندگانش را مى پذيرد و صدقات آنها راقبول مى كند و تنها او توبه پذير و مهربانست .(70)
چرا زمين بركات خود را چنانكه بايد بما نمى دهد؟!! 
گفتارى است درباره اسرار زكات ، كه چرا بركات زمين آنچنانكه بايد به ما نمىرساند. و خداوند متعال از ما بندگانش در مقابل فرائض و احكام اسلامى چه مى خواهد؟!!آنجا كه مى فرمايد: اقيموا الصلوة و آتو الزكوة .
نماز بخوانيد و زكات بدهيد
.
رسولخدا صلى الله عليه و آله فرمود:
چون مردم از دادن زكات خوددارى كنند، زمين هم از بركاتش امتناع مى كند
.
امام صادق عليه السلام مى فرمايد:
خداى متعال هيچ امر واجبى را مانند زكات بر امت پيغمبر صلى الله عليه و آله فرض وواجب نگردانيده ؟!! در اين فريضه است كه عموم مردم هلاك مى شوند!! كسيكه يك جزء اززكات واجب مال خود را تعمدا و اختيارا اداء نكند مؤ من و مسلمان نيست و از تاءسف عدم پرداختزكوة فرداى قيامت مى گويد:
رب ارجعونى لعلى اعمل صالحا فيما تركت .
پروردگارا با ديگر مرا به دنيا برگردان تا (فريضه زكات ) را تاءديه كنم.
خداى متعال زكات را برايى آن قرار داده تا ثروتمندان را آزمايش كند و هزينه زندگىبيچارگان را تاءمين نمايد و اگر همه مردم زكات مالشان را مى پرداختند، هيچ مسلمانىفقير و نيازمند نمى شد و به همان اندازه اى زكوة كه خداوند براى او واجب كرده قناعت مىكرد ، اين فقر و احتياج و گرسنگى كه در ميان مردم پيدا شده بر اثربخل و گناهان ثروتمندان است و خدا بر خود لازم دانست بر كسانيكه حق الله ، زكوة را،منع مى كنند، رحمت خود را بر آنان منع نمايد.
سوگند به كسيكه خلق را آفريد و سفره روزى خود را به سوى آنان گشود، هيچ مالىدر دريا و صحراى عالم ضايع و يا مفقود نمى شود، مگر مالى كه زكات آن داده نشده وهيچ صيدى اسير دام نمى گردد جز آنكه آنروز از تسبيح خدا غفلت كرده است .
محبوبترين مردم به پيشگاه خدا كسى است كه سخاوتمندتر باشد. و سخاوتمندترينآنها كسى است كه زكات مالش را ادا كند. و فريضه زكات كه به مالش تعلق گرفتهبه مستحقان از مؤ منين بپردازد.(71)
محقق حلى مانع الزكات را مرتد مى داند!!  
نجم الدين ابى القاسم جعفر بن الحسن المحقق الحلى قدس سره در مورد زكات و وجوب واهميت آن در كتاب المعتبر چنين مى گويد:
اين بزرگوار در وجوب زكات و عقوبت كسى كه زكات ندهد يا انكار وجوب آن نمايد، مىفرمايد:
و وجوبها معلوم بالكتاب و السنة و الاجماع فمن منعها جاهلا عرف و الزم و ان كان عالمامستحلا فهو مرتد ولو كان لا مستحلا. اخذت منه من غير زيادة و بهقال اءبو حنيفة و الشافعى و مالك .(72)
وجوب زكات از نظر كتاب و سنت و اجماع معلوم و مبرهن است و اجماع علماء اماميه و عامه واهل تسنن بر وجوب آن ثابت و روشن است ، پس بنابراين كسى كهجاهل است بر زكات يعنى عرف و الزم آگاهش مى نمايند و الزامش به پرداختزكات مى كنند و اگر معلوم بخوانيم ، يعنى ، عرف و الزم خود بداند و بشناسدكه بايد زكات مال بدهد و هرگاه عالم به پرداخت زكات و وجوب آن از طرف خدا ورسول صلى الله عليه و آله باشد و در عين حال انكار زكات مى كند و بر خودحلال مى داند او مرتد است و از دين خدا خارج شده و ضرورى دين را انكار كرده است . وجناب محقق حلى او را مرتد معرفى مى نمايد و هرگاهمستحل و حلال نداند از او زكات را مى گيرند ولى نه زيادتر از آنچه بايد بدهد و نظرفقها ثلاثه اهل تسنن همچون ابو حنيفه ، شافعى و مالك ، با هم در اين مساءله همين است وبا ما اختلافى ندارد.
اگر فتاوا و نظريات فقهى شيعه كه بمنزله قانون الهى و اسلامىقابل اجراست و بايد پياده شود و حكومت اسلامى در اجراء مفاد اين قانون اسلامى مساعدتمى كرد، خدا شاهد است كه اجراء قوانين فقهى و اسلامى چه اثرات فوق العاده مثبتى درنظام اسلامى ما داشت . به اميد آن روز كه كل قوانين اسلامى خاصه قانون خمس و زكات دراين برهه از زمان پياده شود و هر گونه موانع را از سر راه خود بر مى دارد. چرا كهاسلام به اقتدار كامل خود بحمد الله رسيده و حكومت ،الحال حكومت اسلامى است . از خداوند متعال بخواهيم و به پيشگاه او استغاثه كنيم كهخداوند توفيق اجراى همه قوانين مترقى اسلامى خاصه اجراىكامل احكام اسلام را به ولى امر مسلمين و حاكم مؤ يد و منصور زمان ، آن كسيكه اين منصبعظماى الهى را به عهده دارد و حرف اول و آخر دين و دنياى ما را او مى زند و در حقيقتسياستگذارى امور اسلام و مسلمين در زير اين آسمان كبود با اوست . به او مرحمت فرمايد.و حكومت اسلامى در اين برهه و مقطع از زمان و همه ازمنه و اعصار تا ظهور و حضورحضرت ولى عصر حجت بن الحسن عجل الله تعالى فرجه الشريف ، تبلور خاصخود را پيدا كند و دماغ همه دشمنان قسم خورده خود را به خاك بمالد. و بالاخره بايد اينقانون به دست تواناى بقية الله الاعظم ارواح من سواه فداه ، بايد پياده شود. به اميدآن روز انشاالله ، و جناب محقق مى فرمايد: زكات به امر پروردگار عالم فرض و واجبشده و چون نماز و روزه و ساير احكام عبادى احتياج به قصد قربت دارد و لذا با اينكهزكات بر كافر هم واجب است . لكن چون نمى تواند قصد قربت كند از او نمى گيرند.
جناب محقق حلى مى فرمايد:
تجب الزكوة على الكافرين و ان لم يصح اداؤ ها اما الوجوب فلعموم الامر و اما صحةالاداء فلان ذلك مشروط بنية القربة و لا تصح منه و لا قضاء عليه لو اسلم ، لقولهعليه السلام الاسلام يجب ما قبلة . (73)
واجب است زكات بر كافر و اگرچه صحيح نيست از او ادائش ، اما اينكه بر كافر همواجب است براى اينست كه امر به زكات در قرآن عموميت دارد كه همه بايد زكات بدهند، چهكافر و چه مسلمان ، و اما از كافر صحيح نيست به خاطر اينكه اداء زكات نياز به قصدقربت دارد و صحيح نيست از كافر، چون نمى تواند قصد قربت كند و قضا هم ندارد واگر كافر مسلمان شود، پس از اسلام ماءمور به پرداخت زكات نيست ، چون درحال كفر با دلائل قبلى ماءمور به اداء آن نبود. بهدليل حديث اسلام گناه و كفر ما قبل را مى پوشاند. (به كتاب المعتبر محقق حلىباب زكات مراجعه فرماييد).
با اين مختصر دلائل از نظريات فقها و اهلبيت عليه السلام معلوم مى گردد كه زكات يكىاز فرايض الهى است كه بر هر مكلف مسلمان واجب است و بالاخره زكات يكى از واجباتضرورى اسلام محسوب مى شود و مستحل زكات مرتد است . يعنى كسى كه زكات را درمال خود واجب الهى نمى داند و او را بر خود حلال مى كند، اين چنين شخصى از نظر فقهاىاسلام مرتد شمرده مى شود.
قرآن مؤ يد اين حقيقت است . كه مى فرمايد: آنچه از زكات مى دهيد، خاطر و رضاى خداوندرا منظور نماييد و به چندين برابر سود برده و اضعاف مضاعف از خداوند مى گيريد.
... و ما آتيتم من زكوة تريدون وجه الله فالئك هم المضعفون (74)
و آنچه را به عنوان زكوة مى پردازيد و تنها رضاى خدا را مى طلبيد و مايه بركتاست كسانى كه چنين مى كنند داراى پاداش مضاعفند.
بنابراين ، قصد قربت و اختصاص اجر و ثواب در اين فريضه (زكات ) براى خداونداست و بس .
ديدگاه علامه كاشف الغطاء در زكات :  
علامه بزرگوار كاشف الغطاء در مورد زكات مى فرمايد
زكات از نظر شيعه پس از نماز،از همه عبادات مهمتر است . بلكه در بعضى اخبار ائمهاهلبيت عليه السلام اين مضمون وارد شده :
من لا زكوة له لا صلوة له .
كسى كه اهل زكات نيست نمازى هم براى او نيست . يعنى كسيكه زكات بر مالش تعلقگرفته و او پرداخت نمى كند نمازش هم پذيرفته نيست و صحيح نمى باشد.
شيعه مانند ساير مسلمانان زكات را در نه چيز واجب مى داند:
1 چهار پايان سه گانه (گوسفند، گاو و شتر)
2 غلات چهار گانه (گندم ، جو، خرما و مويز) و (طلا و نقره مسكوك ).
اينها موارد زكات و چند مورد هم مستحب است مانند:
1 مال التجاره
2 اسب
3 كليه محصولات كشاورزى
البته واجب شدن زكات در اين موارد نه گانه شرايط و حد نصاب معينى دارد كه در كتبفقهى توضيحات لازم داده شده است .
تذكر اين نكته نيز لازم است كه تمام شرايط و قيودى را كه علماء شيعه قائلندلااقل با يكى از مذاهب چهارگانه اهل سنت مطابقت دارد.
علامه ال كاشف الغطاء در مصرف زكات مى فرمايد:
مصرف زكات از نظر شيعه همان طوائف هشتگانه اى هستند كه قرآن مجيد بيان كرده است .آنجا كه مى فرمايد:
انما الصدقات للفقراء و المساكين و العاملين عليها و المؤ لفة قلوبهم و فىالرقاب و الغارمين و فى سبيل الله و ابن السبيل ... (75)
زكات حق فقرا و مساكين و همچنين حق كاركنانى است كه براى (جمع آورى ) آن زحمت مىكشند، و كسانى كه براى جلب محبتشان از غير مسلمانان به اسلام اقدام مى شود و براىآزاد كردن بردگان و اداء دين بدهكاران ، و در راه (تقويت آيين ) خدا، يعنىكل كارهاى فرهنگى دين و مذهب و تبليغات اسلامى استفاده مى گردد، و همچنين زكات در راهكمك به در راه ماندگان (ابن السبيل ) مقرر شده است .
احكام زكات فطره در اسلام :  
علامه آل كاشف الغطاء كه از مفاخر علماء شيعه است در مورد زكات فطره چنين مى گويد:
يكى از اقسام زكات ، زكات فطره است كه بر هر انسان بالغ وعاقل و متمكن لازم است كه در شب عيد فطر از طرف خود و تمام كسانيكه نفقه او را مىخورند، اعم از كوچك و بزرگ بپردازد.
مقدار زكات فطره براى هر نفر يك صاع قريب يك من تبريز و جنس آن از قوتغالب مردم مانند: گندم ، جو، خرما و امثال اينها است و دراصول مسايل زكات فطره هيچگونه اختلافى ميان شيعه واهل سنت نيست .(76)
زكات هر شهر اختصاص به فقراى همان شهر دارد  
از مراحم اسلام به مؤ ديان زكات و مستحقان آن ، اينست كه زكات هر شهر و بلاد بهمستحقان همان بلاد داده شود، كه مستحقان هر بلاد مقدم بر ديگرانند، هم هزينه مؤ دى زكاترا كم مى كند و هم فقراى هر بلاد زودتر به حق خويش مى رسند.
امام صادق عليه السلام مى فرمايد:
رسول خدا صلى الله عليه و آله صدقه اهل باديه را بر مستحقان همان باديه توزيعمى نمود و صدقه اهل شهر را بر مستحقان اهل همان شهر مى داد.
در خصوص اينكه زكات هر بلد بايد در همان بلد مصرف شود، محمد بن مسلم مى گويد:به امام جعفر صادق عليه السلام عرض كردم ، اگر مردى زكاتمال خود را فرستاده بود به شهر ديگر، اما در ميان راه تلف شد، آيا او در زمان تقسيمزكات همچنان ضامن است ؟
امام عليه السلام فرمود: اگر همان محل اقامت او افراد مستمند و مستحق زكات بوده اند و اوزكات را فرستاده ، بلكه ضامن است . اما اگر درمحل اقامت او مستحق نبوده و او زكات را فرستاده و در بين راه تلف شده ، ضامن نيست
.(77)
تمامى اين روايات و آياتى كه از قرآن در رابطه با (زكات ) بيان گرديد مبتنى براهميت فريضه زكات است .
خداوند پيامبر صلى الله عليه و آله و ائمه اثنى عشر عليه السلام و تمامى علماء اماميهو حتى علماء اربعه اهل تسنن ، كلا زكات را يكى از فرايض مهم دانسته و هيچ ترديدى دراصل وجوب زكات ، اين ماليات اسلامى ، وجود ندارد، الا اينكه در كيفيت و شرايط دريافتو پرداخت زكات بين علماء اماميه و اهل تسنن اختلاف وجود دارد.
فصل پنجم : نقش زكات در اقتصاد اسلام و مسلمين 
پول در خدمت مصالح اسلام و مسلمين :  
پول در تدارك زندگى و اقتصاد مالى و سرنوشت مادى و معنوى بشر نقش بنيانى واساسى دارد.
بوسيله پول و مال همه نيازمنديهاى مادى و معنوى ، دينى و اخروى بشر تاءمين مى گردد،اما وقتى ميزان مال و درهم و دينار از حد معمول و هزينه زندگى بيشتر گردد و به حدنصاب برسد خمس يا زكات بر آن تعلق مى گيرد. تا كهاموال و انفسشان تزكيه گردد و پاك شود.
ببينيم امامان معصوم عليه السلام در اين مورد چه دستور العملى صادر كرده اند.
از امام باقر عليه السلام در مورد درهم و دينار، پرسيدند، حضرت فرمود:
انه سئل عن الدنانير و الدرهم و ما عمل الناس فيها .
امام صادق عليه السلام از پدر بزرگوارش ، امام باقر عليه السلام روايت مى كند كهاز حضرتش پرسيدند از درهم و دينار و آنچه مردم با آنعمل مى كنند؟ حضرت فرمود:
هى خواتيم الله فى ارضه جعلها الله مصلحة لخلقه و بها تستقيم شئونهم و مطالبهم، فمن اكثر له منها بحق الله فيها و اءدى زكاتها فذك الذى طابت و
خلصت له و من اكثر له منها فبخل بها و لم يؤ د حق الله فيها و اتخذ منها الانية فذك الذىحق عليه و عيدالله عزوجل فى كتابه يقول الله تعالى : يوم يحمى عليها فى نار جهنمفتكوى بها جباههم و جنوبهم و ظهورهم هذا ماكنزتم لا نفسكم فذوقوا ما كنتم تكنزون
(78)
امام باقر عليه السلام فرمود:
درهم و دينار، خواتيم و مهرهاى خداوند در روى زمين است كه خداوند آن را براى مصلحتبندگانش قرار داده است ، كه بوسيله درهم و دينار بندگان خدا شئون و خواسته هاىخويش را حفظ و هماهنگ مى گردانند و بدست مى آورند، پس كسيكه درهم و دينار، زيادبدست آورد، حقوق الهى را بپردازد و زكات مال دهد، پس در اينصورت اينمال براى او پاك و خالص است و اگر مالدارىبخل ورزد و حق الله را نپردازد و آن را فقط براى دنياى خويش برگيرد، چنين كسىسزاوار است به عذاب خداوند در كتابش تهديد شود، در آنجا كه مى فرمايد:
در آن روز كه آن درهم و دينار را در آتش جهنم گرم و گداخته كرده ، و با آن صورتهاو پهلوها و پشتهاى ايشان را داغ مى كنند (و به آنها مى گويند:) اين همان چيزى است كهبراى خود اندوخته ايد، (و گنجينه ساخته ايد) پس بچشيد چيزى را كه براى خود مىاندوختيد، روزيكه افروخته مى شود بر آن ها در آتش دوزخ ، پس داغ كرده مى شوند بهآنها پيشانيهايشان و پهلوهايشان و پشتهايشان ، اين است آنچه نهفته و گنجينه كرده ايدبراى خودتان ، پس بچشيد آنچه گنج كرده ايد.
ثروت اندوزان در خطر عظيمند  
بعضى از بندگان خداوند اگر مال ندارند مصلحتى است ، چرا كه ممكن است از عهده اداءحقوق الهى برنيايند و بعضى از انسانها ازمال و دارائى فراوان برخوردارند و به كمال جسارت و وقاحت نمك خورده و نمكدان را مىشكنند و اينان در خطر عظيمند.
در ضمن روايتى از حضرت امام رضا عليه السلام آمده كه حضرت فرمود:
ان صاحب النعمة على خطر انه عليه حقوق الله فيها... (79)
براستى صاحب نعمت در خطر است ، چرا كه حقوق الهى براموال او تعلق مى گيرد و خمس و زكات بر ثروت او واجب مى گردد و چه بسا ايمانى كهاو را وادار به پرداخت حقوق الهى كند ندارد و يا ضعيف است ، لذا همين نعمت باعث هلاكت اومى شود.
منت خداى را كه به پرداخت زكاتم توفيق داد:  
حضرت امام رضا عليه السلام در مورد شخص خويش با تاءكيد و سوگند، مى فرمايد:
والله انه على النعم من الله عزوجل فما اءزال منها علىوجل (و حرك يده ) حتى خرج من الحقوق التى تجب لله على فيها .
سوگند به خدا براستى براى من از جانب خداوندعزوجل ثروتى و نعمتى بود، پس على الدوام از آن ثروت در بيم و هراس بودم ، راوىگويد:
حضرت رضا عليه السلام دست مباركش را بطريقى كه حكايت از وحشت و ترس داشت حركتداد، آنگاه فرمود:
حتى اخرج من الحقوق التى تجب لله على فيها .
تا آنكه حقوق الهى را كه بر آن مال تعلق گرفته بود از آن خارج كردم .
راوى گفت : فدايت گردم شما با آن همه قدر و منزلت ، از نعمتى كه خداوند به شما عطافرموده اين چنين در خوف و اضطراب هستند؟!
قال : نعم ، فاحمد ربى على ما من به على .(80)
حضرت فرمود: بلى ، سپاسگزارم از پروردگار بزرگ خويش كه بر من منت گذاشتو مرا موفق به پرداخت حقوق الهى نمود و مالم را پاك ساخت . و مرا از زيربار دينمرهايى بخشيد.
حمد و ثناى الهى از امام رضا عليه السلام در پرداخت حقوق الهى نشان دهنده اهميت فوقالعاده حق الله و حق الناس است كه كميت انسانها در پرداخت آن و تزكيهاموال خويش ، لنگ است و كثيرى از مسلمانان در اين رابطه بهلاكت مى رسند.
زكات مهمترين احكام ارزشى اسلام  
بزرگترين و مؤ ثرترين عوامل رشد و تكامل فرهنگى و سياسى و هنرى و... در جامعهمتمدن بشرى ، اقتصاد است . اسلام براى حفظ ارزشهاى اقتصادى در جوامع بشرى و حمايتاز طبقات مستضعف در ميان ملت خويش ، زكات را كه يكى از عاليترين خدمات اجتماعى ،اقتصادى است ، مقرر و فرض نموده است كه بدينوسيله زكات در تمامىملل اسلامى مى درخشد و براى ريشه كن كردن فقر عمومى نقش اساسى و بنيانى را ايفاءمى كند، اما اگر طبقات مختلف سرمايه داران و متنفذين مسلمان به ايناصل اسلامى عمل نمايند و از عاليترين موهبتهاى الهى ، بندگان محروم او را بهره دهند، تاريشه فقر و استضعاف از بيخ و بن بركنده شود.
قضيه اى را رفاعة بن موسى نقل مى كند و مى گويد: از امام صادق عليه السلام شنيدمكه مى فرمود:
ما فرض الله على هذه الامة شيئا اشد عليهم من الزكوة و فيها تهلك عامتهم .(81)
خداوند بر اين امت چيزى را محكمتر و قوى تر از زكات فرض نكرد. و در اين زكات كهاكثر مردم بهلاكت مى رسند.
بلى !! هرگاه زكات اموال اغنياء پرداخت شود، فقيرى در عالم اسلام به چشم نخواهد خوردو هرگاه اغنياء ثروتهاى خود را تزكيه نكنند موجبات هلاكت خود را فراهم آورده اند.
مال حرام تزكيه پذيرنيست .  
خمس يا زكات بايد از مال حلال و پاك و طيب و طاهر و با قصد قربت براى ذات اقدساحديث پرداخت گردد، و مال حلال مخلوط به حرام نيز با تخميس و يا تزكيه پاك وحلال مى نمايند. بنابراين مالى كه از كديمين و عرق جبين تهيه شده و براى تهيه آنزحمتها كشيده شده اگر به حد نصاب برسد وقتىحلال و پاك مى گردد، كه خمس يا زكاتش را بپردازند. والا پولى و مالى كه از راههاىنامشروع ، و يا از مالهائى كه از براى كسب وتحصيل آن زحمتى كشيده نشده و تلاشى بعمل نيامده ، زكات دادن و يا خمس دادن نمى تواندآنرا پاك نمايد. خلاصه اينكه مال حرام معين با صاحب و مالك معين ، با خمس و زكات همپاك و حلال نمى گردد.
با پول سرقت از زائران خانه خدا هم صدقه ؟!! 
از حضرت امام حسين عليه السلام اين واقعيت را مى خوانيم كه فرمود:
انه ذكر عنده عن رجل من بنى امية انه تصدقبمال كثير، فقال : مثله مثل الذى سرق الحاج و تصدق بما سرق ، انما الصدقة من عرقجبينه فيها، و اغبر فيها وجهه (82)
وقتى نام يكى از بنى اميه را در محضر امام حسين عليه السلام بردند و گفتند كه اومال زيارى را به صدقه داده ، حضرت فرمود:
مثل او مثل كسى است كه مال حاجيان و زائران بدزدد و آن مالها را صدقه بدهد، هماناصدقه آنست كه از عرق جبين و كديمين بدست آمده باشد و سپس خمس و يا زكات آن رابپردازد و پوست صورتش در اين راه چين و چروك خورده باشد.
حاكى از اينكه در راه بدست آوردن مال چه از راه كسب و چه از راه كشاورزى و كارگرى ،رنج فراوان بايد ديد، نه اينكه از پولهاى بدون زحمت و حرام و نامشروع از دستگاهبنى اءميه و مشابه آن تهيه كرده و بخواهد زكات بپردازد و بطوريكه توقع قبولى اداءاين فريضه را هم داشته باشد.
حاصل و خلاصه مطلب حضرت امام حسين عليه السلام اينست كه خمس و زكات و صدقهبايد از مالى پرداخت گردد كه از كديمين و عرق جبين و زحمات فراوان بدست آمده باشد،مثل آن پير كشاورزى كه دست و صورتش چين و چروك خورده و انتظار درو كردنمحصول جو و گندم و يا ساير محصولات خويش را مى برد، كه انتظار، اشد از مرگ است .(حاكى از اينكه آيا دسترنج يكساله من بدستم مى رسد يا نابود مى گردد؟ و يا بهانواع آفات از بين مى رود؟) و يا به انواع آفات از بين مى رود؟) با اين ناراحتيها كهجوان را پير مى كند و چين و چروك بدست و صورت مى افتد، پولى و مالى كه بدست مىآيد خمس و زكاتش طيب و طاهر و از اجر و پاداش فوق العاده اى برخوردار است .
ادا كننده زكوة از پل نجات مى گذرد:  
در اسلام زكات از نظر اقتصادى و ارزشهاى مادى ، از موضعقابل اهميتى برخوردار است ، بطوريكه پيامبر مكرم اسلام آن را بهپل و قنطره نجات تشبيه كرده است ، هر كس كه زكات را اداء كرده از آنپل بخوبى مى گذرد.
وجود مقدس اميرالمؤ منين عليه السلام نيز ضمن توصيه به زكات مى فرمايد:
عليكم با الزكوة فانى سمعت نبيكم يقول : الزكوة قنطرة الاسلام ، فمن اداها جارالقنطرة و من منع احتبس دونها وهى تطفى ء غضب الرب
على عليه السلام فرمود:
بر شما باد به اداء زكات كه براستى من از پيامبر شما شنيدم كه فرمود: زكاتپل اسلام است ، پس كسى كه ادا كند آن را از پل مى گذرد و آن كسى كه منع كند و زكاتمالش را نپردازد، پل نجاتى ندارد و در ابتداىپل متوقف مى گردد. پس زكات بدهيد كه زكات آتش غضب پروردگار قهار را خاموشمى گرداند
.
زكات آتش خشم خدا را خاموش مى گرداند  
در اينكه اداء زكات آتش غضب پروردگار عالم را خاموش مى گرداند اميرالمؤ منين عليهالسلام مى فرمايد:
الله الله ، فى الزكوة فانها تطفى ء غضب ربكم .(83)
خدا را، خدا را، زكات بدهيد، پس براستى زكات آتش غضب پروردگارتان را خاموشمى گرداند.
دودى كه با آه و ناله پير زنى ، يتيمى ، مسكينى و بيچاره اى بلند مى گردد، بهشكل شعله اى از آتش خشم و غضب خداوند قهار است كه تو زكات دهنده مى توانى آن آتشخشم پروردگار را خاموش گردانى .
بهترين محصول خود را به زكات بدهيد  
زكات به معنى رشد و نمو و بركت اموال است ، بايد بهتريناموال در راه خداوند و با قصد قربت پرداخت گردد، هرگاه چنين شود آناموال بركت خواهد داشت و از كليه آفات و زيان و ضرر محفوظ و مصون مى ماند و هرگاهمؤ دى زكات از بدترين اموال خويش به عنوان زكات پرداخت كند مورد نهى خداوند قرارمى گيرد و براى اموال چنين كسى خير و بركت هم نيست ، در آيه شريفه اى از قرآن چنينمى خوانيم :
يا ايها الذين آمنوا انفقوا من طيبات ما كسبتم و مما اخرجنا لكم من الا رض و لا تيممموواالخبيث منه تنفقون .(84)
اى كسانيكه ايمان آورده ايد، انفاق از خوبها و طيبات از آنچه را كسب كرده ايد و ازآنچه كه ما بيرون آورديم براى شما از زمين و قصد نكنيد كه بدترين آن را انفاقكنيد.
ابى بصير، صحابى معروف از امام صادق عليه السلام در مورد تفسير آيه شريفهپرسيد:
قال : كان رسول الله صلى الله عليه و آله اذا امربالنخل ان يزكى ، يجيى ء قوم با لوان من تمر و هو من ارادى التمر يؤ دونه من زكوتهمتمرا. يقال له الجعرور و المعافارة قليلة اللحاء، عظيمة النوى و كان بعضهم يجيى ءبها عن التمر الجيد. فقال رسول الله صلى الله عليه و آله لا تخرصوا هاتينالتمرتين و لا تجيئوا منها بشى ء و فى ذلكنزل و لا تيممموا الخبيث منه تنفقون و لستم بآخذيه الا ان تغمضوا فيه و الاغماض ان تاءخذ هاتين التمرتين .(85)
حضرت امام صادق عليه السلام فرمود:
پيامبر اكر. هرگاه امر به تزكيه و پرداخت زكات خرما مى فرمود، گروهى از اقواممى آمدند كه خرماهاى رنگارنگ داشتند و پست ترين خرما را بعنوان زكات آورده بودند وخرمايى كه بعنوان زكات مى دادند بنام جعرور و معافارة بود كه كمگوشت و داراى هسته بزرگ بود و بعضى از مسلمانان هم خرماى خوب را براى زكات مىآوردند، پس پيامبر اكرم
صلى الله عليه و آله مى فرمود: مخلوط نكنيد اين هر دو نوع خرما را و چيزى از آن رانياوريد. و در اين رابطه آيه نازل شد كه فرمود: و قصد نكنيد كه اين نوع خرمايتانكه بدترين از خرمايتان را بعنوان زكات بپردازيد و شما فقراء نگيريد آن را، مگر آنكهاگر گرفتيد و قبول كرديد، ديگر از بديهاى آن چشم پوشى كنيد، كه چشمپوشى آن ، گرفتن اين دو نوع خرما بعنوان زكات است .
از دادن پست ترين محصول به زكات جدا خوددارى نمائيد  
كسب و تجارت بايد از جميع شوائب و محرمات پاك باشد و زكاتمال بايد از عاليترين و شايسته ترين آن پرداخت گردد، معاملات ربوىمال را كلا آلوده نموده كه حتى با زكات هم قابل تزكيه نيست . بنابراين از هر مالى ،بايد بهتر ينش را در اختصاص زكات قرار داد، نه از بدترين آن .
وقتى از امام جعفر صادق عليه السلام از تفسير آيه شريفه :
يا ايها الذين آمنوا انفقوا من طيبات ما كسبتم و مما اخرجنا لكم من الارض و لا تيمممواالخبيث منه تنفقون ...(86)، را پرسيدند. حضرت عليه السلام فرمود:
كانت عند الناس حين اسلموا مكاسب من الربوا و مناموال خبيثة ، كان الرجل يتعدها من بين يدى ماله فيتصدق بها، فنها هم الله عن ذلك .(87)
در هنگام اسلام آوردن مردم ، مكاسب حرامى از ربا وجود داشت و از بدتريناموال خود، مسلمان آن روز براى زكات انتخاب مى نمود، پس خداوند در اين آيه آنان را اززكات چنين اموالى بر حذر داشت و نهيشان فرمود.
روشن است مال ربوى با زكات پاك نمى شود و از گاو و گوسفند، گندم بهترينشان رابراى زكات بايد انتخاب نمود. چيزى كه به فقرا داده مى شود به امر خدا و در راهخداست ، لذا بايد بهترين اموال را براى زكات اختصاص داد نه بدترينش را.
بهترين اموالتان را به زكات بپردازيد:  
در حديثى از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آلهنقل است كه خداوند به بنده شايسته اش توسط ملكى سخاوت و كرامت نفس مى دهد تا اوسريعتر و با رغبتى بيشتر بتواند زكات مالش ‍ را بپردازد.
حضرت امام على عليه السلام از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آلهنقل نمود كه :
ان رسول الله صلى الله عليه و آله قال : اذا اراد الله بعبد خيرا بعث الله اليه ملكامن خزان الجنة فيمسح صدره فتسفخوا نفسه بالزكوة .(88)
براستى رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:
هرگاه خداوند اراده كند خيرى را براى بنده اى ، فرشته اى را از خزان بهشتموكل مى كند به او، پس آن فرشته سينه اش را مسح مى كند و آن شخص سخاوت پيدا مىنمايد و زكات مالش را با طيب خاطر مى پردازد.
تشويق و ترغيب امام صادق عليه السلام به عمار ساباطى ، به اداءغير زكات :
عمل به اسلام در جميع احكام و امور عبادى راهگشاى به صراط خوشبختى و رسيدن بهتمامى منازل عزت و عظمت است ، يك انسان موفق و متعهد ومسئول در جامعه ، تمام جنبه هاى اقتصادى و مادى معنوى را بايد در نظر بگيرد و از راهمالى و اقتصادى ، فرهنگى و عبادى و سياسى و جنبه هاى عاطفى را در نظر بگيرد و خطفكرى نظرى و عملى صحيحى را انتخاب كند، در مسير اين طرز تفكر، به يكى از اصحابو ياران حضرت امام جعفر صادق عليه السلام بر مى خوريم كه داستان زندگيش مىتواند الگوئى براى همه پويندگان راه بر حق خدا و پيامبران و امامان معصوم عليهالسلام باشد.
در كتاب فروع كافى مى خوانيم :
مردى از اهل ساباط گفت : كه امام صادق عليه السلام به عمار ساباطى فرمود:
يا عمار اءانت رب مال كثير؟
آيا تو صاحب اموال زيادى هستى ؟
گفت : بلى فدايت شوم .
قال : فتؤ دى ما فترض الله عليك من الزكوة ؟
حضرت فرمود: آيا زكات مالت را كه خدا بر تو واجب كرده ادا كردى ؟
گفت : بلى
قال : فتخرج حق المعلوم من مالك ؟
امام عليه السلام فرمود: پس حق معين شده معلوم (غير زكات ) را از مالتپرداختى ؟
عمار ساباطى عرض كرد: بلى
قال : فتصل قرابتك ؟
حضرت ادامه داد: آيا با مالت صله رحم كردى ؟ (كمك مالى به اقربا نمودى )
عرض كرد: بلى
قال : فتصل اخوانك ؟
امام عليه السلام پرسيد: آيا از آن به برادران دينى است رساندى ؟
عرض كرد: بلى
فقال : يا عمار المال يفنى و البدن يبلى والعمل يبقيى ، و الديان حى لا يموت ، يا عمار انه ما قدمت فلن يسبقك و ما اخرت فلن يلحقك .
امام صادق عليه السلام به عمار ساباطى ملاطفت فرمود و او را درمقابل انجام كارهاى عبادى و عاطفى اش تشويق و تحسين نموده و چنين فرمود:
اى عمار مال دنيا فانى مى شود و بدن در خاك فرسوده مى گردد وعمل است كه باقى مى ماند و هرگز از بين نمى رود و خداوند عالم ديان لايموت است ، كهبقا و دوام ابدى از آن اوست .
اى عمار با آنچه كه پيش فرستادى گوى سبقت را از ديگران ربودى و هرگز آنعمل شايسته ات بر تو سبقت نمى گيرد و آنچه كه پشت سر گذاشتى ، هرگز به توملحق نمى گردد، يعنى كارهاى خير و شايسته ات با تو هست ، هم در دنيا و هم در قبر و همدر وادى عرصات و اما آنچه انجام نگرفت و در رديفاعمال انجام شده قرار نگرفته مى ماند و هرگز به آدمى پس ‍ از مرگ ملحق نخواهد شد.
حور و قصور بهشتى به استقبالتان ، اى موديان زكات :  
اگر زكات پرداخت گردد و به اهلش كه استحقاق واقعى آن را دارند داده شود و از حقفقراء و مساكين كم گذاشته نشود، همانا مودى آن از بركات مادى و معنوى فوق العادهبرخوردار مى گردد و در آخرت از حور و قصور بهشتى بهره مند خواهد شد.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله اين حقايق را چنين بيان مى فرمايد:
قال صلى الله عليه و آله : اتوا الزكوه من اموالكم المستحقين لها من الفقراء والضعفاء، لاتبخسوهم و لاتوكسوهم و لا تتيموا الخبيث ان تعطوهم فان من اعطى زكاتهطيبه بها نفسه اعطاه الله بكل حبه منها قصرا فى الجنه من ذهب و قصرا من فضه و قصرامن زبرجد و قصرا من زمرد و قصرا من جهر و قصرا من نور رب العالمين و ان قصر فىالزكوه .
قال الله تعالى : يا عبدى اتبخلنى ، ام تهمنى ، ام تظن انى عاجز غير قادر على اثباتك؟ سوف يرد عليك يوم تكون احوج المحتاجين ان اديتها كما امرت و سوف يرد عليك انبخلت يوم تكون فيه احسر الخاسرين .
قال : فسمع ذلك المسلمون ، فقالوا: سمعنا و اطعنا، يارسول الله .
(89)
پيامبراكرم صلى الله عليه و آله فرمود:
زكات مالتان را به مستحقان واقعى از فقراء و مساكين و ضعفا بپردازيد و در وزن و كيفيتمتاع زكات كم نگذاريد، و از بدترين متاع خويش را به زكات ندهيد.
زكات را با طيب خاطر و با اخلاص كامل بدهيد، چرا كه اگر كسى زكات مالش از بهترينآن باشد و با طيب خاطر بپردازد، خداوند به او، به ازاى هر يك از حبه آن زكات ،قصورى از طلا و نقره و لولو و زبرجد و زمرد از نور خويش بايشان مرحمت فرمايد. و درمقابل اگر زكاتش كم باشد و يا از بدترين اموالش و يا از نظر وزن كمتر بدهد، پيامبراكرم صلى الله عليه و آله فرمود: كه خداوند مى فرمايد:
اى بنده من ، آيا بخل مى ورزى در راه من ؟ يا آنكه مرا متهم بهبخل مى نمايى ؟ يا آنكه گمان مى كنى كه من عاجزم و قدرت به دادن اجر و ثواب تو راندارم ؟ زود باشد كه وارد شود بر تو روزيكه تو محتاجترين مردم باشى ، اگر ادانكنى آنچنانكه به آن مامورى ، و زود باشد كه وارد شود بر تو روزيكه در آن روززيانكارترين و اخسر الخاسرين باشى .
پس وقتى اين سخنان و اين اخبار را پيامبر خدا صلى الله عليه و آله براى مسلمانان ذكركرد، دادشان بلند شد و گفتند: سمعا و طاعه يارسول الله ، شنيديم و فرمانبردار تو مى باشيم .
بلى ، هرگاه زكات با طيب خاطر و فقط قربه الى الله و براى رضاى خداى بزرگ ،بدون كم و كاست اداء گردد، اين درجات و مقام والا در دنيا و آخرت از آن موديان زكاتخواهد بود و اين پاداش حضرت حق رب الجليل است و اگربخل و سماجت ورزد از پرداخت زكات ، زيانكارترين زيانكاران دنيا و آخرت خواهد شد واين است سزاى عمل كسى كه از دادن زكات كوتاهى مى نمايد.
اداء زكات موجب نقص ، و منعش موجب رشدمال نمى گردد:
هرگز زكات ، كه به معناى رشد و بركت است ، معناى خلاف نمى دهد، بنابراين با دادنزكات و به ظاهر كم كردن مال ، چيزى از مال كم نمى شود، بلكه پر مى شود و زياد مىگردد، چرا كه زكات بركت زاست ، و بزودى جاى آنچه كه پرداخت شد به چندين برابرپر مى شود، حضرت صادق عليه السلام مى فرمايد:
ما من رجل اءدى الزكوة فنقضت من ماله و لا منعها احد فزادت فى ماله .(90)
هيچ مردى نيست كه زكات مال دهد، پس چيزى از مالش كاسته گردد و كم شود و هيچكسى از پرداخت زكات مضايقه نكند مگر به اموال او افزون گردد.
يعنى با توجه به معنا و مفهوم زكات و اعتقاد به آن و اداء مسلما بركت بيشترى متوجهاموال او مى گردد كه به وضوح چشمگير وقابل لمس است و ندادن زكات با اعتقاد به آن نه تنها چيزى نمى افزايد بلكه كم هم مىكند و كمبودش قابل لمس و شهود است و بر همگان واضح و روشن است كه زكات دهندگانبا بركت بيشترى مواجه هستند چرا كه آن گره كو زد هم او بگشايدش . و تحت اينمصرع خداى خالق متعال اگر مال ، مرحمت فرمود هم اوست كه مى تواند بستاند و يا اگراو خود گره زد، هم او بازگرداند، پس اگر درمال زكات مقرر فرمود، وحشت مكن كه آنچه كاسته شد، ده چندان جايش پر مى كند، گمانمبر زكات موجب نقص است و اداى آن ، مال را كم مى كند و مانع الزكاة موجب زيادىمال و ثروت است ، كه اگر او داد، گرفتنش را هم بلد است ، پس اگر او، در، به بست ،هم او فتح باب خواهد كرد.
اى برادر: اداء زكات شرط مسلمانى تو است .  
مسلمان متمكن با پرداخت زكات مال خويش به اسلام مى گرايد و اين واقعيتى است كه ازكانون وحى و امامان معصوم عليه السلام به ما گوشزد كرده اند، و بها سموا مسلمين به پرداخت زكات انسان مسلمان ناميده مى شود.
در روايت سماعة بن مهران از امام صادق عليه السلام مى خوانيم :
ان الله عزوجل فرض للفقراء اموالى الاغنياء فريضة لا يحمدون الا بادائها وهىالزكوة بها حقنوا دمائهم و بها سموا مسلمين ولكن اللهعزوجل فرض فى اموال الاغنياء حقوقا غير الزكوة ،فقال : عزوجل :
و الذين فى اموالهم حق معلوم .(91)
حضرت امام صادق عليه السلام فرمود:
براستى خداوند عزوجل فرض كرد در اموال اغنياء فريضه اى كه سپاس و حمد وثناى الهى را نتوانند بجاى آورد، مگر به اداء آن فريضه و آن فريضه زكات است وزكات با خون مسلمان آميخته شده است و مؤ ديان آن به مسلم و مسلمان ناميده شدهاند و ليكن غير از زكات حقوق ديگرى هم براموال مسلمانان فرض كرده است (كه امام صادق عليه السلام مى فرمايد:)
ولكن الله عزوجل فرض فى اموال الاغنياء حقوقا غير الزكوة
كه اينها حقوقى است كه خدا بر اغنياء واجب مى گرداند و خداوند كريم هم در قرآن مجيدمى فرمايد:
آنانيكه در اموال خود حق معلومى براى فقراء معين نموده اند.
حضرت امام صادق عليه السلام مى فرمايد:
فالحق المعلوم غير الزكوة و هو شى ء يفرضهالرجل على نفسه فى ماله يجب عليه ان يفرضه على قدر طاقته وسعة ماله فيؤ دى الذىفرض على نفسه ان شاء فى كل يوم و ان شاء فىكل جمعة و ان شاء فى كل شهر وقد قال
الله عزوجل اءيضا:
و اقرضوا الله قرضا حسنا.(92)
پس حق معلوم از غير زكات است ، آن چيزى است كه انسان بر نفس خويش در مالشفرض كرده بر او واجب مى گردد، اينكه بر خويش از اين فريضه بقدر طاقتش و توانماليش بر خود واجب مى نمايد، پس اداء مى كند آنرا اگر بخواهد در هر روز و اگر بخواهددر هر جمعه و اگر بخواهد در هر ماه يكبار كه خداوندمتعال در سوره حديد مى فرمايد:
و آنها كه به خداوند وام دادند وام شايسته ...
مضاعف و چند برابر گرداند اجر و مزد ايشان را و برايشان است مزد گرانمايه ازطرف خداوند كريم .
زكات سپاسگزارى از نعمتهاى الهى است  
خواست و مشيت الهى آنچنان اقتضا دارد كه هيچ قدرتى با آن اقتضا برابرى و هماهنگىنمى نمايد، مثلا يك دانه را به هفتصد برابر و گاهى بيشتر مى كند، مزه و لذتى كهميوه ها و در نان و برنج و ساير خوردنيها قرار داد كه هيچ كس قدرت تركيب چنين پديدهاى را ندارد. زكات در حد خويش شكرانه اين نعمتها مى باشد.
حضرت صادق عليه السلام فرمود:
و من ادى ما فرض الله عليه فقد قضى ما عليه وادى شكر ما انعم الله عليه فى مالهاذا هو حمده على ما انعم الله فيه مما فضله به من السعة على غيره و لما و فقه لاداء مافرض ‍ الله عزوجل عليه و اعانه عليه .(93)
و كسى كه اداء كند آنچه كه خداوند بر و فرض و واجب كرد، پس بحقيقت قضا كرد وبرآورد، و حقش را اداء كرد از آنچه كه بر او بود و شكر نعمتهاى الهى را كه فريضهزكات بر او تفضل فرموده كه تا در مالش اداء نمايد هرگاه او بخواهد حمد و سپاس كندآنچه كه خداوند بر او تفضل كرد و از آنچه ازمال و دارايى كه به او عطا فرمود، كه غير او اين نعمتها را از خود ندارد، و هرگاه به اواين توفيق را مرحمت كرد و او را به اداء زكات موفق كرد و توفيقش داد كه زكات وفرايض ديگر مالى نمى پردازند و شكرانه نعم الهى را بجاى نمى آورند، بلكهنعمتهاى الهى و خدا داده را در تعيش و تكيف نامشروع و بر خلاف رضاى حضرت حديتمصروف مى دارند.
و اينست كه عذاب اليم و عقوبت الهى متوجه چنين انسانهايى شده و عقوبت گناه ايشانگريبانگير ديگران هم مى شود و دامن بقيه بى گناهان را هم فرا مى گيرد و آتش فتنهو گناه همگان را مى سوزاند.
پس از زكوة از بقيه اموالتان پرسش نمى كنند:  
بزرگترين مشكل در قيامت كه در انتظار هر مسلمان است ، مساءلهمال و ماديات و حق الناس است ، كه از او پرسش مى گردد، كهاموال و دارائيهايتان را از كجا بدست آورده ايد و در چه راهى مصرف نموده ايد اگربخواهند كه ريز و درشت و خرد و كلان در آمده ها و مصارف ايشان را بپرسند از عهدهپاسخ آن كمتر كسى است بر مى آيد. اما اگر كسى زكات مالش را به موقع بپردازد، ازبقيه اموال او پرسش نخواهند كرد.
در روايت على بن عقبة از ابى الحسن اول ، امام على عليه السلام است كه مى فرمايند:
من اءخرج زكوة ماله تامة فوضعها فى موضعها لميسئل من اءين اكتسب ماله .(94)
ان كس كه زكات مالش را خارج كند تماما، يعنى تمام مالش را تزكيه نمايد و حقى ازفقراء در ميان مالش يا دينى در گردنش باقى نماند، و زكات مالش را به اهلش برساندو با دقت هر چه بيشتر زكات را به شخص مطمئن و مورد اعتماد بدهد كه او حق فقراء را اداءكند و يا خود به شخص مستحق مؤ من و مسلمان برساند. در اين صورت از ثروت و اموالشدر قيامت سؤ ال نمى نمايند كه از كجا آورده اى .
يعنى در بقيه اموال او محاسبات دقيق انجام نخواهد گرفت .
مساءله قابل توجه در كلمه فوضعها فى موضعها، اينست كه زكاتمال قصد قربت دارد و بايد براى رضاى خداوند و تقرب به پيشگاه اقدسش اينمال را خارج نمود و على الخصوص به كسيكه زكاتمال داده مى شود، هيچگونه چشمداشتى نداشته باشد و اگر هر گونه توقعى از گيرندهزكات و مستحقش داشته باشد حال چه كسى كه خود مستقيما مصرف كننده است ، و چهعامل زكات و آنكس كه زكات را جمع آورى مى كند و به اهلش مى رساند، برود و منتى واذيتى نسبت به او داشته باشد موجب خلاف رضاى حضرت احديت را فراهم آورده و چه بسابرائت ذمه هم حاصل نگردد. پس در نتيجه زكات و خمس و هر حقوق واجبى را فقط با قصدقربة الى الله بايد اخراج نمود.
سخاوتمند خوش برخورد مشمول رحمت خداوند است :  
از جمله مشكلات مستصعب طبق روايات وارده در قيامت ، مسئلهمال و ثروت است كه از آن پرسش مى نمايند و پاسخ به آن فوق العاده دشوار است ، امااگر زكات مال و هر گونه حق الله و حق الناس از آن پرداخت گردد، ديگر پرسشى ازبقيه اموال و از شخص صاحب مال نمى گردد.
در روايت است كه حضرت موسى بن جعفر عليه السلام فرمود:
السخى الحسن الخلق فى كنف الله لا يستخلى الله منه حتى يدخله الجنة و ما بعث اللهعزوجل نبيا و لا وصيا الا سخيا و ما كان احد من الصالحين الا سخيا ومازال اءبى يوصينى بالسخاء حتى مضى وقال :
من اءخرج من ماله الزكوة تامة فوضعها فى موضعها لميساءل من اءين اكتسبت مالك .
(95)
حضرت امام فرمود:
على ادوام پدرم مرا توصيه به سخاوت مى كرد، تا كه گذشت (و از دست ما رفت ) ومى فرمود:
كسيكه زكات مالش را خارج كند تمام مالش را تزكيه نمايد و بموقع و صحيح و بهحق پرداخت نمايد از اين شخص مالدار، در قيامت از اموالش نمى پرسند، كهمال و دارائيت را از كجا آورده اى و چگونه كسب كرده اى ؟.
آنانكه به دنيا اهميت نمى دهند و حب مال و حب دنيا آنان را اسير خود نكرده ، غالباسخاوتمند و اهل گذشت هستند. لذا انبياء و اولياء و بندگان صالح پروردگار داراى نعمتو صفت سخاوت هستند.
نكته دوم ، چرا اهل زكات در روز قيامت از مالش پرسش نمى كنند كه اموالت را از كجا آوردهاى ؟
پاسخ اينست كه مالكيت در اسلام محفوظ و مشروع است و اگر صاحبمال ، اموالش را پاك و تزكيه كند و از اموال مزكى هر قدر زياد هم داشته باشد و ازكل حرام و نامشروع به دور باشد، از او پرسشى نخواهد شد كه چرامال و ثروت جمع كرده اى ، بلى ثروت زياد اگر در تصرف مسلمانى باشد و در محورآن گرسنگان و برهنگان و مستضعفان باشند مسلم است كه از صاحب آن مى پرسند چرا باشكم سير و ثروت زياد سر بر متكاى ناز آرميدى وحال آنكه در اطراف تو مسلمانان گرسنه و برهنه بوده باشند؟!! اين مسلمان بى رحمتحت مؤ اخذه و عذاب شديد قرار مى گيرد.
نكته سوم ، زكات مال را بايد به كسى داد كه مستحقش باشد و يا به كسى كه با دقتبه اهلش برساند. چرا كه زكات را به افرادى كه اهليت ندارند، پرداختن ، يك نوعمسامحه و سستى در اداء زكوة محسوب مى گردد.
اينست نقش زكات در بهبود اقتصاد اسلام و مسلمين كه در اداره امور اقتصادى و فرهنگى وسياسى مسلمانان فوق العاده مفيد و مؤ ثر است .
فصل ششم : نقش منع زكوة در ركود اقتصاد اسلامى 
آيا مانع الزكوه مشرك است ؟!  
در اسلام شخص مانع الزكات مرتكب جرم بزرگيست و اگر منكراصل فريضه زكات شود، طبق آنچه در ابواب فقهى ما آمده كسانى كه منكر ضرورياتيكى از احكام شرعى اسلام شوند كافرند، اگر زكاتمال را از راه انكار و نپذيرفتن قانون مشروع زكات را ترك نمايند مشركند و ارتداد آنانثابت است .
در تقسير آياتى از قرآن مجيد از پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله مى خوانيم :
مردى از پيامبر خدا صلى الله عليه و آله پرسيد: يارسول الله قول خداى تعالى ، كه فرمود:
و ويل للمشركين ، الذين لا يؤ تون الزكوة و هم بالاخرة هم كافرون (96)
و واى بر مشركان ، آنانكه زكات مال خويش را نمى دهند و ايشان نسبت به آخرت ازكافرانند.
حضرت فرمود:
خداوند عتاب نمى كند مشركين را، آيا قول خداى تعالى را نشنيده اى كه فرمود:
فويلللمصلين ، الذينهم عن صلوتهم ساهون ، الذين هم يراؤ ن . و يمنعون الماعون (97)
پس واى بر نمازگزاران ، آنانكه در نمازشان سهو مى كنند و رياء مى نمايند و منعماعون مى نمايند. ماعون يعنى نيازها و مايحتاج همسايگان را تاءمين نمى نمايند وبهمسايگان خود از غيز زكات كمك نمى كنند و به همسايگان خود مايحتاج زندگى و لوازم، عاريه و امانت نمى دهد.
بنابراين ماعون از زكات واجب مى گذرد و به كمك مايحتاج زندگى همسايگان مى رسد،پس اگر همسايه از همسايه گندم يا آرد يا نان وامثال قرض و امانت بخواهد بايد به همسايه اين كمك را بنمايد. ماعون يعنى همين .
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود:
اگاه باشيد، همانا ماعون ، زكات است .
سپس فرمود:
و الذى نفس محمد بيده ، ماخان الله احد شيئا من زكوة ماله الا مشرك بالله . (98)
سوگند به آنكس كه نفس و جان محمد صلى الله عليه و آله به يد قدرت اوست ، خيانتنكرده است خدا را احدى بچيزى از زكات مالش ، مگر كسيكه مشرك است به خداى تعالى.
مفهوم واقعى حديث شريف اين است كه ماعون را در اين آيه به زكات معرفى مى كند و تركزكات يعنى گناه نپرداختن زكات را، معادل با شرك دانسته است ، يعنى ترك زكات مساوىبا گناه شرك به خداوند است .
توضيح ديگر اينكه ، اگر ويل و نفرين بر نمازگزاران سهو كننده و رياكاران ايشان ،و يل و نفرين بر آنانكه با همسايگان خود در پرداختن ماعون و كمكهاى اوليهسهل انگارى مى كنند شامل گردد، پس بر مانع الزكات و منكران آن نفرين و لعن بيشتر، وكيفر زيادترى شامل مى گردد.
مانع الزكات مى خواهد يهودى بميرد يا نصرانى ؟!  
حضرت جعفر بن محمد الصادق عليه السلام در اينكه مانع الزكات مى خواهد يهودىبميرد يا نصرانى از دنيا برود؟ فرمود:
من منع قيراطا من الزكوة فليمت ان شاء يهوديا، او نصرانيا .(99)
اگر كسى يك قيراط از زكاتش را نپردازد، مى خواهد يهودى بميرد، يا نصرانى (يعنىمسلمان نخواهد مرد).
چقدر آدمى بايد شقى باشد كه تحت تاءثير چنين سخنانى قرار نگيرد و خود و اموالش رامنفور و مطرود خداوند و پيامبر صلى الله عليه و آله و ائمه معصومين عليه السلام قراردهد.
بنابراين يك قيراط زكات ممكن است در سرنوشت حيات بخش يك مستضعف تاءثير حياتىداشته باشد. پس اگر با علم به اين معنى ، مالدارى در صدد تزكيهاموال خويش برنيايد، بهمه مستضعفان مسلمان خيانت و ظلم كرده و بدينوسيله طبق بيانحضرت امام صادق عليه السلام از حريم دين مقدس اسلام خارج و آزاد است كه به هر دينغير اسلامى در آيد.
چه مالى گنج محسوب مى شود؟!  
كسانيكه اموال خويش چون طلا و نقره ، مسكوك و غير مسكوك را گنج مى كنند،مشمول عذاب اليم دوزخ مى گردند. اما اين اندوخته شان چه نوع مالى است ؟!
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله در تفسير آيه كنز چنين مى فرمايد:
در فلسفه تشريع زكات ، امام صادق عليه السلام اختيار و امتحان اغنياء و كمكبحال فقراء مسلمان را چنين ذكر فرمود:
انما وضعف الزكاة اختبارا للاغنياء و معونة للفقراء و لو الناس اد و ازكاة اموالهم مابقى مسلم فقيرا محتاجا و لا ستغنى بما فرض الله له و ان الناس ما افتق روا و لا احتاجواو لا جاعلوا و لا عروا الا بذنوب الا غنياء و حقيق على الله تبارك و تعالى ان يمنع رحمتة ممنمنع حق الله فى ماله و اقسم بالذى خلق الخلق و بسط الرزق انه ما ضاعمال فى بر و لا بحر الا بترك الزكاة و ما صى رد صيد
فى بر و لا بحر الا بترك التسبيح فى ذلك اليوم و ان احب الناس الى الله تعالىاسخاهم كفا و اسخى الناس من ادى زكاة ماله و لميبخل على المؤ منين بما افترض الله لهم فى ماله
.(53)
حضرت امام صادق عليه السلام در اينكه چرا خداوند زكات را وضع نمود؟ فرمود:همانا زكات وضع شد تا آزمايش و امتحان براى اغنياء باشد و مايه اعانت و كمك بهضعفا گردد. آزمايش سرمايه داران ، كه چه كسانى از آنان زكات مى دهند و به فكرفقرا هستند و چه گروهى سرباز مى زنند.
آنگاه حضرت فرمود:
اگر مردم زكات اموالشان را اداء كنند، ديگر هيچ مسلمان فقيرى باقى نمى ماند. و هيچسرمايه دارى از فوايض و احكام الهى كه براى او و در راه خدمت به او تشريع شدهاحساس ‍ بى نيازى و استغنا نمى كند و براستى مردم ، فقير نمى گردند و احتياج بهچيزى پيدا نمى كنند و محتاج نمى شوند و گرسنه و برهنه نمى گردند مگر به واسطهگناه سرمايه داران و مالداران و اين مالدار است كه موجبات فقر و گرسنگى و برهنگىضعفا را فراهم مى سازد، (احتكار ارزاق مردم از سرمايه داران است ، گرانفروشى ازسرمايه داران و مالداران و اين مالدار است كه موجبات فقر و گرسنگى و برهنگى ضعفارا فراهم مى سازد، (احتكار ارزاق مردم از سرمايه داران است ، گرانفروشى از سرمايهداران و مال اندوزان است سرمايه دارانند كه موجب كبود كالاى مايحتاج زندگى مردم و موجببازار سياه مسلمانان مى گردند. از مال پرستى و دنيا پرستى و نزولخورى و مكيدن خونمستضعفين نيز از سرمايه داران مستثنى نيست و سزاوار است كه خداوند تبارك و تعالىرحمتش را از كسانى كه حق الله را نمى پردازند، يعنى زكات مالشان را نمى دهند، منعنموده و از آنان مضايقه كند. زيرا كسى كه حق خداوند را ازمال خويش نمى پردازد، سزاوار هر نوع خسارت و زيان و ضرر است .
حضرت در اين باره فرمود:
سوگند به آنكسى كه آفريد انسانها را، و بسط و گسترش داد ارزاق بشر را،براستى هيچ مالى در خشكى و دريا ضايع نمى گردد مگر به ترك زكات و هيچ صيدىدر بر و بحر گرفتار نمى گردد، مگر در آنروز كه از ذكر تسبيح و تقديس خداوندغافل گرديده است . (ياد و ذكر خداوند با فطرت همه موجودات عجين شده است ، لذا غفلتاز ذكر او جل ذكره ، موجب هر نوع بلا و آفت مى گردد) و گرامى ترين و محبوب ترينانسانها در پيشگاه حقتعالى دست بازترين و با سخاوت ترين آنانست و سخى ترين مردمكسى است كه زكات مالش ‍ را بپردازد و نسبت به حق مؤ منين از آنچه كه خداوند در مالشانفرض و واجب كرده است بخل نورزد.
بنابراين فلسفه تشريع زكات ، آزمايش اغنيا و اعانت فقرا مى باشد.
كل مال يؤ دى زكاته فليس بكنز و ان كان تحت سبع ارضين وكل مال لا يؤ دى زكاته فهو كنز و ان كان فوق الارض
.(100)
هر مالى كه زكاتش ادا گردد كنز و گنج نيست ، اگر چه در زير هفت طبقه زمين باشد وهر مالى كه زكاتش اداء نگردد پس آن گنج است ، اگر چه در روى زمين باشد.
پس گنج آن مالى است كه زكاتش داده نشود و صاحبشمشمول عذاب واقع خواهد شد و بطوركلى در دنيائى كه اكثريت قاطع مردم آن زير فقربسر مى برند و بلكه از گرسنگى تلف مى شوند آيا گنجاموال به عنوان يك جنايت محسوب نمى گردد؟!!

next page

fehrest page

back page

 

 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation