ترجمه : متر آرزو و توقّع باشد و به آنچه موجود و حاضر است راضى و قانع گردى ، وليكنفقر و تهى دستى در آن موقعى است كه آرزوهاى نفسانى اهميّت داده شود، امّا دقّت و توجّهبه مسائل ، اهميّت دادن به امكانات موجود و مصرف و استفاده صحيح از آن ها است ، اگر چهناچيز و كم باشد. 35 قالَ عليه السلام : الاِْمامُ بَعْدى الْحَسَنِ، وَ بَعْدَهُ ابْنُهُ الْقائِمُ الَّذى يَمْلاَُالاَْرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً كَما مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً.(96) ترجمه : فرمود: امام و خليفه بعد از من (فرزندم ) حسن ؛ و بعد از او فرزندش مهدى موعود عليهماالسلام مى باشد كه زمين را پر از عدل و داد مى نمايد، همان طورى كه پر از ظلم و ستمگشته باشد. 36 قالَ عليه السلام : إ ذا كانَ زَمانُ الْعَدْلِ فيهِ أ غْلَبُ مِنَ الْجَوْرِ فَحَرامٌ أ نْ يُظُنَّبِأ حَدٍ سُوءاً حَتّى يُعْلَمَ ذلِكَ مِنْهُ.(97) ترجمه : فرمود: در آن زمانى كه عدالت اجتماعى ، حاكم و غالب بر تباهى باشد، نبايد بهشخصى بدگمان بود مگر آن كه يقين و معلوم باشد. 37 قالَ عليه السلام : إ نَّ لِشيعَتِنا بِوِلايَتِنا لَعِصْمَةٌ، لَوْ سَلَكُوا بِها فىلُجَّةِ الْبِحارِ الْغامِرَةِ.(98) ترجمه : فرمود: همانا ولايت ما اهل بيت براى شيعيان و دوستانمان پناهگاه اءمنى مى باشد كهچنانچه در همه امور به آن تمسّك جويند، بر تمام مشكلات (مادّى و معنوى ) فايق آيند. 38 قالَ عليه السلام : يا داوُدُ لَوْ قُلْتَ: إ نَّ تارِكَ التَّقيَّةَ كَتارِكِ الصَّلاةِ لَكُنتَصادِقاً.(99) ترجمه : فرمود: به يكى از اصحابش - به نام داود صرّمى - فرمود: اگرقائل شوى كه ترك تقيّه همانند ترك نماز است ، صادق خواهى بود. 39 قالَ: سَاءلْتُهُ عَنِ الْحِلْمِ؟ فَقالَ عليه السلام : هُوَ اءنْ تَمْلِكَ نَفْسَكَ وَتَكْظِمَ غَيْظَكَ، وَ لا يَكُونَ ذلَكَ إ لاّ مَعَ الْقُدْرَةِ.(100) ترجمه : يكى از اصحاب از آن حضرت پيرامون معناى حِلم و بردبارى سؤال نمود؟ حضرت در پاسخ فرمود: اين كه در هر حال مالك نَفْس خود باشى و خشم خود را فروبرى و آن را خاموش نمائى و اين تحمّل و بردبارى در حالى باشد كه توان مقابله باشخصى را داشته باشى . 40 قالَ عليه السلام : اِنّ اللّهَ جَعَلَ الدّنيا دارَ بَلْوى وَالاْ خِرَةَ دارَ عُقْبى ، وَجَعَلَ بَلْوى الدّنيا لِثوابِ الاْ خِرَةِ سَبَباً وَ ثَوابَ الاْ خِرَةِ مِنْ بَلْوَى الدّنياعِوَضاً.(101) ترجمه : فرمود: همانا خداوند، دنيا را جايگاه بلاها و امتحانات و مشكلات قرار داد؛ و آخرت راجايگاه نتيجه گيرى زحمات ، پس بلاها و زحمات و سختى هاى دنيا را وسيله رسيدن بهمقامات آخرت قرار داد و اجر و پاداش زحمات دنيا را در آخرت عطا مى فرمايد.
|