بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب آفریدگار جهان, آیت الله ناصر مکارم شیرازى   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     a01 - آفريدگار جهان / ص 3 ـ ص 22
     a02 - آفريدگار جهان / ص 23 ـ ص 37
     a03 - آفريدگار جهان / ص 38 ـ ص 55
     a04 - آفريدگار جهان / ص 56 ـ ص 69
     a05 - آفريدگار جهان / ص 70 ـ ص 85
     a06 - آفريدگار جهان / ص 86 ـ ص 101
     a07 - آفريدگار جهان / ص 102 ـ ص 114
     a08 - آفريدگار جهان / ص 115 ـ ص 130
     a09 - آفريدگار جهان / ص 131 ـ ص 145
     a10 - آفريدگار جهان / ص 146 ـ ص 161
     a11 - آفريدگار جهان / ص 162 ـ ص 178
     a12 - آفريدگار جهان / ص 179 ـ ص 190
     a13 - آفريدگار جهان / ص 191 ـ ص 207
     a14 - آفريدگار جهان / ص 208 ـ ص 223
     a15 - آفريدگار جهان / ص 224 ـ ص 238
     a16 - آفريدگار جهان / ص 239 ـ ص 254
     a17 - آفريدگار جهان / ص 255 ـ ص 268
     a18 - آفريدگار جهان / ص 269 ـ ص 283
     a19 - آفريدگار جهان / ص 284 ـ ص 295
     FEHREST - فهرست
 

 

 
 
back pagefehrest pagenext page

بنابراين يكى از فوايد تفكر در نظم جهان، آشنايى هر چه بيشتر باعظمت و قدرت پديدآورنده آن است كه ايمان انسان را قوى تر و راسخ تر مى گرداند.
2. مطالعه در نظم عالم، حس شكرگزارى را در بشر تحريك مى كند. بشر خود را جهانى كوچك و منظم در مقابل جهانى بزرگ و منظم مى بيند. او اگر بداند كه قلب و يا ساير اعضا او چگونه با نظم خاصى به انجام وظيفه مشغول هستند و از طرفى بفهمد كه تمام موجودات عالم، مانند خود او داراى نظم و حسابند و همه در ادامه بقا و زندگى او تأثير دارند; كه اگر به فرض مُحال گوشه اى از عالم، از حساب و برنامه خود خارج شود، زندگى براى او محال خواهد بود فطرتاً حس شكرگزارى او نسبت به خالق بزرگى كه اين جهان عظيم را بر پا كرده، تحريك شده و با عشق و محبت در مقابل او خضوع مى كند. اما آن كس كه جهان را با نظر سطحى بنگرد، به همان اندازه، خضوع و شكرگزارى او هم از خالق جهان، سطحى خواهد بود!
اكنون نمونه هايى از صفحات خيره كننده و منظم عالم را ورق مى زنيم.
«اندكى به اين آسمان نيلگون خيره شويد!»
خورشيد مى درخشد، ماه نور مى دهد، ستارگان به صورت زيبايى چشمك مى زنند، طلوع و غروب خورشيد و ماه، رفت و آمد منظم

[56]

شب و روز، به وجود آمدن چهار فصل، كسوف و خسوف و... سبب شد كه فكر بشر از اولين روز به سوى جهانبالا متوجه گردد و اين موضوع از ابتدايى ترين موضوعاتى است كه فكر او را به سوى خود جلب كرده است.
پس اين آسمان زيبا و نيلگونى را كه مى بينيد، همان آسمانى است كه هميشه فكر كنجكاو بشر، براى فهميدن اسرار آن مى انديشيده، اما هميشه عظمت آن در نظر او به اندازه رشد فكرى وى بوده است.
دانشمندان فلك شناس قديم بر پايه معلومات و توانايى فكرى خويش اوضاع آسمان را تشريح و نظريه هايى نسبت به آنها مى دادند. سالها گذشت تا علماى فلكى و نجومى وارد ميدان شدند و هر كدام با مطالعات عميق خود مجهولاتى را كشف كرده و گرهى از گره هاى بى شمار آن را باز نمودند، پرده هاى جهل را كنار زده، معلومات تازه اى از آسمان براى بشر به ارمغان آوردند.
بشر تا حدود قرن 16 ميلادى، تنها با نيروى ضعيف و ناتوان چشم، اوضاع آسمان را مطالعه مى كرد، اما اين وضع باظهور «گاليله»2 دانشمند ايتاليايى، تغيير پيدا كرد، زيرا او اولين كسى بود كه با چشم مسلّح به آسمان خيره شد. بعد از گاليله، دوربين هاى قوى و تلسكوپ هاى بزرگ، اختراع شد و در نتيجه معرفت و دانش بشر به عوالم آسمانى به سرعت پيش رفت و به صورت كامل ترى درآمد.
در ضمن نبايد از نظر دور داشت كه محاسبات رياضى در حلّ قسمتى از اسرار عالم بالا، نقش مهمى را بازى كرد. يعنى بايد گفت: تكميل ابزار فلكى و محاسبات رياضى، دو عامل پيشرفت علم نجوم و شناختن اوضاع جوّى محسوب مى گردد.

[57]

حال اندكى به اين آسمان نيلگون خيره شويد تا گوشه اى از عظمت آن را براى شما تشريح كنيم. آن وقت تصديق خواهيد كرد كه اگر فرمول هاى رياضى و اعداد و محاسبات نبود، تصور آن براى افكار محدود ما چقدر مشكل بود؟
راستى شگفت آور است! زمانى كه خود را در مقابل اين عظمت عجيب ملاحظه مى كنيم.
پاسكال 3 دانشمند معروف قرن 17 ميلادى فرانسه، بارها مى گفت: «بشر در طبيعت چيست؟ عدمى در مقابل بى نهايت!... بى نهايتى در مقابل عدم!... مركزى است در ميان عدم و وجود.»
اين سخن مربوط به 420 سال پيش است، امّا حالا كه بيشتر عظمت علوم و عوالم آشكار گرديده چه بايد گفت!؟

سيارات و ثوابت

ستارگان آسمان به دو دسته تقسيم مى شوند:
1. سيّارات: كه داراى حركات و اوضاع مختلف در ديد ما بوده و حالاتشان يكنواخت نيست. يعنى هميشه فاصله و نسبت آنها با ساير ستارگان، يكسان نيست و دائماً در تغيير است. فقط 5 عدد از اين سياره ها را مى توان با چشم ديد.
2. ثوابت: كه داراى وضع ثابتى از نظر ديد ما بوده و حركت آنها يكنواخت است.
اين نوع از ستارگان را در نگاه اول به قنديل هايى كه به سقف متحرك بزرگى كوبيده باشند، تشبيه كرده اند.

[58]

براى شناسايى كامل اين دو دسته از ستارگان، چند شب متوالى، با حوصله و دقت، آسمان را تماشا كنيد; هر ستاره اى كه به شما چشمك مى زند و مانند اين است كه پى در پى، نورش ضعيف و قوى مى گردد از ثوابت است و هر ستاره اى كه در يك حالت، ثابت است و مانند اين است كه خيره خيره به شما نگاه مى كند از سيارات است. علت اين تفاوت، دورى ثوابت و نزديكى سيّارات مى باشد.
نظريه بطلميوس (1)
اين دانشمند براى توجيه وضع عالم بالا نظريه «افلاك نه گانه» را اظهار داشت. و گفت: «زمين مركز عالم است و هر يك از ستارگان در وسط فلك شفافى قرار گرفته، همراه آن به دور زمين مى گردند.» طرز قرار گرفتن افلاك نه گانه به ترتيب زير است.
1ـ فلك ماه
2ـ فلك عطارد
3ـ فلك زهره
4ـ فلك خورشيد
5ـ فلك مريخ
6ـ فلك مشترى
7ـ فلك زحل
8ـ فلك ثوابت (2)
9ـ فلك الافلاك (اطلس) (3)
بطلميوس معتقد بود كه: «هر يك از افلاك نه گانه به غير از فلك نهم داراى حركت مخصوصى بوده و هر كدام طى ساليان متمادى، يك دور به دور كره زمين مى گردند و فلك نهم (فلك اطلس) با حركت سريع و شبانه روزى
ــــــــــــــــــــــــــــ
1- بطلميوس betlimous(90-168م) صاحب هيئت معروف است كه پس از تحقيقات كپلر و كپرنيك منقرض شد.
2. بنا به عقيده بطلميوس، تمام ستارگان ثوابت در اين فلك جاى دارند.
3. هيچ ستاره اى در آن وجود ندارد و به همين جهت آن را فلك اطلس نام نهادند. تنها زحمتى كه بطلميوس به دوش اين فلك گذارده بود، حركت شبانه روزى عالم بود.

[59]

خود تمام اين افلاك را با خود و در خود به حركت درمى آورد.» جهان در نظر اين هيئت محدود به فلك الافلاك بوده و ماوراء آن، موجودى را قبول نداشت. اين نظريه تا حدود قرن 15 ميلادى يعنى در مدت 1300 سال به عنوان عالى ترين نظريه علمى درباره وضع آسمانها مورد قبول بود; اما در قرن 15 ميلادى تقريباً در 500 سال قبل با ظهور نظريه كپرنيك لهستانى4، پايه هاى اين هيئت، متزلزل شد و نظريه بطلميوس بعد از 1300 سال حكومت بر افكار مردم، مردود گرديد. آراء كپرنيك، مركزيت 1300 ساله زمين را تكذيب كرد و او را از اين منصب عالى، عزل نمود و به جاى آن خورشيد، آن كره فروزان و آتشين، انتخاب گرديد (البته نسبت به سيّارات) و از آن به بعد، زمين يكى از ستارگان سيار به دور خورشيد شناخته شد. كپرنيك طومار افلاك نه گانه را درهم نورديد و ستارگان را اجسامى معلّق در فضا معرفى كرد، اما او دليل واضحى براى اثبات ادعاى خود در دست نداشت.
تا اين كه كپلر5، منجم و رياضى دان آلمانى و گاليله، منجم ايتاليايى به وسيله دوربين هاى كوچك اختراعى خود، نظرات كپرنيك را تأييد كردند و بعد شخصى به نام «راويله» به كمك دوربين گاليله از عقايد او پشتيبانى كرد و سرانجام اساس هيئت جديد بر روى خرابه هاى هيئت قديم به اين ترتيب بنا شد: «مركز عالم (منظومه شمسى) خورشيد است و شش ستاره سيار عطارد(1)، زهره(2)، زمين(3)، مريخ(4)، مشترى(5)، و
ــــــــــــــــــــــــــــ
1-mepcue
2- venus
3- laterre
4- maps
5- jupiter
6- saturne

[60]

زحل(1) به دور آن مى گردند و بعضى از ستارگان به دور اين سيارات در گردش هستند و آنها را اقمار مى نامند. مثلا:كره ماه كه به گرد كره زمين مى گردد، از اقمار زمين است. اما ستارگان ثوابت، هر كدام براى خود عالمى دارند و در اين فضاى بى كران، در مكانى بسيار دورتر از ما در گردش هستند.»
اين نظرات به وسيله تحقيقات دانشمندان فلك شناس قرن اخير به صورت كامل ترى درآمده است.
در سال 1781 تقريباً 220 سال قبل، «ويليام هرشل» 6 انگليسى، ستاره سيار ديگرى به نام «اورانوس» (2) كشف كرد و بر تعداد منظومه شمسى يكى اضافه گشت. اين ستاره در شب هاى صاف با چشم قوى ديده مى شود و داراى چهار قمر است.
حدود 120 سال قبل، ستاره ديگرى به نام «نپتون» (3) با همكارى دو دانشمند فلكى به نام هاى «هال» (4) و «لوريه» (5) كشف گرديد. اين ستاره با چشم غير مسلح ديده نمى شود و داراى يك قمر است.
در سال 1930 يعنى در 71 سال قبل، ستاره ديگرى به نام «پلوتون» (6) توسط دكتر «لاول» (7) آمريكايى كشف شد و تعداد ستارگان منظومه شمسى به 9 عدد رسيد، تا بعدها چه شود.
ــــــــــــــــــــــــــــ
1- uranus
2- neptune
3- hale
4- leverrier
5- plotone
6- lowell

[61]

توضيحات و پاورقى ها

1. اسحق نيوتن
isaac newtonدانشمند معروف فلك شناس انگليسى، درست يك سال بعد از وفات گاليله يعنى 4 ژانويه 1643 در وولس تورپ woolsthorpeواقع در ناحيه لينكول شاير lincol shireمتولد شد و در سال 1727 وفات يافت.
او مانند گاليله، تنفر فوق العاده اى نسبت به رژيم استبداد داشت. از سال 1684 تا 1686 به نوشتن كتاب «اصول رياضى فلسفه طبيعى» مشغول شد كه در سال 1687 چاپ و منتشر گشت.
«تانرى» درباره اين كتاب اين گونه اظهارنظر مى كند: «هرگز كتابى درباره علوم مثبت ديده نشده است كه داراى چنين اهميتى باشد و مشكل به نظر مى رسد كه كتاب ديگرى با همين حجم،
بتواند شامل اين همه حقائق جديد و داراى همين ارزش باشد»
2. «گاليلو گاليله» gallilo galileدر سال 1546 در «پيز» متولد شد. تا 19 سالگى تمام اوقات خود را به مطالعات عميق در ادبيات يونان و لاتين گذرانيد تا روزى كه در يكى از مراسم مذهبى كليسا شركت كرد و مشاهده چهل چراغى كه در بالاى سرش نوسان مى كرد، توجه او را به خود جلب نمود.
اين موضوع، بسيار ساده و عادى بود ولى متفكرين بزرگ، اين ويژگى را دارند كه هيچ مطلبى را ساده و بيهوده نمى انگارند و از مسايل ساده و پيش پا افتاده، درس هاى بزرگ مى گيرند. چه بسيارند اشخاصى كه حس كرده اند بدنشان در آب سبك مى شود يا سيبى از درخت سقوط

[62]

مى كند يا چهل چراغى در بالاى سرشان به جنبش درمى آيد; اما فقط «ارشميدس» پيدا مى شود كه از آن، اصول فشار و تعادل مايعات را نتيجه مى گيرد و تنها «نيوتن» مى تواند قانون جاذبه عمومى را كشف كند و فقط «گاليله» است كه قانون سقوط اجسام را از روى آن به دست مى آورد...
اولين اختراع گاليله، دوربينى بود كه او را به سوى آسمان متوجه كرد و نظرياتى درباره سيارات اظهار نمود. گاليله به وسيله دوربين اختراعى خود مشاهده كرد كه ماه برخلاف ارسطو كه آن را كره اى صاف و صيقلى مى دانست تماماً پوشيده از كوه ها و درّه هايى است كه نور خورشيد، برجستگى هاى آن را مشخص تر كرده است. گاليله، ستارگان نامرئى بسيارى كشف كرد كه تا آن زمان، شناخته نشده بودند; به خصوص لكه متّحدالشّكل كهكشان كه تبديل به گرد و غبارى از ستارگان مى گرديد. و نيز چهار قمر كوچك را ديد كه به دور سياره مشترى در حال حركت مى باشند و سرانجام لكه هاى
خورشيد را با چشم مشاهده كرد.
گاليله در سال 1610 اين نتايج را در جزوه اى به نام «قاصد آسمان» nuntiussidereusانتشار داد و همين طور كه عده اى او را مورد تحسين و تمجيد قرار دادند، جمعى هم به او اعتراض كردند. از او مى پرسيدند چرا تعداد سيارات را هفت عدد نمى داند؟ و حال آنكه تعداد فلزات هفت است و شمعدان معبد نيز هفت شاخه دارد و در سر انسان هفت سوراخ موجود است! آيا باور كردنى است كه ستارگانى وجود دارد كه بطلميوس آنها را نمى شناخته است؟ اما جواب همه اين سئوالات آن بود كه: خودتان از پشت دوربين نگاه كنيد تا پى به اشتباه خود ببريد.
سرانجام در سال 1632 بين گاليله و ارباب كليسا، برخوردى روى داد و او در محكمه تفتيش عقايد ، محكوم و زندانى گرديد و چون ديگر نمى توانست به مطالعه آسمان بپردازد، به سراغ اولين تجسّسات خود در مكانيك رفت و در سن 70 سالگى، علم «ديناميك» را به وجود

[63]

آورد و آن علمى است كه درباره بررسى كنش ها و واكنشهاى اجسام متحرّك و چگونگى تأثير نيروها مى باشد.
از اين به بعد مخالفين فرصت مباحثه نداشتند و از طرفى كم كم، محيط صلح و آرامش بيشترى در اطراف دانشمند پير ايجاد مى شد.
سرانجام گاليله در حالى كه قوّه بينايى خود را از دست داده بود و دنيا با چشم احترام به او مى نگريست در 8 ژانويه 1642 چشم از جهان فرو بست و به حيات پرافتخار خود پايان داد.
3. بلز پاسكال، نويسنده، مهندس، فيزيكدان و فيلسوف قرن 17 ميلادى فرانسه در 19 ژوئن 1623 در «كلرمون فران» متولد شد. به اندازه اى با استعداد و خوش فكر بود كه در سن 12 سالگى بدون گرفتن كمك از كتاب، سخت ترين مسايل هندسه اقليدس را حل كرد و در 16 سالگى كتابى درباره مقاطع مخروطى نوشت كه موجب تعجب «دكارت» فيلسوف شهير فرانسه گشت و هنوز يكى از قضاياى آن به نام او مشهور
است. در 18 سالگى يعنى در سال 1641 براى اين كه زحمت پدرش را كه به سِمَت رئيس دارايى شهر «روان» معين شده بود، تخفيف دهد; اولين ماشين حساب را اختراع كرد كه هنوز در «كنسرواتوآر» صنايع و مشاغل محفوظ است. وى در سال 1654 يعنى در سن 31 سالگى «حساب احتمالات» را به وجود آورد.
پاسكال روزى هنگام عبور از روى يك پل، اسب هاى درشكه اش به طرف راه خطرناكى تاخت كردند و چيزى نمانده بود كه به درّه خطرناكى واژگون شود... پاسكال نجات يافت و اين حادثه چنان تأثير عميقى در روح او بخشيد كه ناگهان او را از مسير خود برگرداند و به طور كلى از دنيا روى گردان شد. سپس معتكف دير «پرروايل» شده و به خدا پناه برد تا اين كه در سال 1662 وفات كرد.
نويسندگان متحيرند كه آيا او را دوست فلسفه بشمارند يا دشمن آن و نمى دانند كه نام پاسكال را در تاريخ دانشمندان طبيعى و فلسفه ضبط كنند و يا در تاريخ زُهّاد و موحّدين!

[64]

پى يرروسو در تاريخ علوم، پاسكال را «رياضى دان عارف» لقب داده است.(1)
4. كوپرنيك copernic در 19 فوريه 1483 در شهر تورن thornدر لهستان متولد شد... خود او مى نويسد: «من تصميم گرفتم كه تمام آثار فلاسفه يونانى را مطالعه كنم و ببينم كه آيا هيچكدام از ايشان براى كرات آسمانى، حركتى غير از آنچه كه در دانشگاه ها پذيرفته شده است در نظر گرفته اند يا نه؟ در آثار «سيسرون» ciceronچنين يافتم كه: «نيستاس» nicetasزمين را متحرك مى دانسته است، و در آثار «پلوتارك فيلولائوس» ديدم كه چنين عقيده دارد: زمين داراى حركت دورانى است و مسير آن روى دايره مايلى است كه به نظر ظاهربين ما، ماه يا خورشيد بر روى آن حركت مى كنند.
در سال 1504 كپرنيك، عقيده فيلولائوس را قبول كرد و پذيرفت كه زمين هر 24 ساعت يكبار، به دور خود مى گردد. پس خورشيد را در مركز كره سماوى، ساكن نگه داشت و زمين را در مدت يك سال به دور آن حركت داد. به عقيده او همه ستارگان،
ــــــــــــــــــــــــــــ
1- پى يرروسو; تاريخ علوم، ص214، لغت لاروس
نقاط درخشان ثابتى مى باشند و سيارات همگى مانند زمين به دور خورشيد دور مى زنند.
عشق كپرنيك به صلح و آرامش به اندازه اى شديد بود كه تا مدت 40 سال افكار خود را منتشر نكرد! دانشمند صبور، طوفان آينده را حدس زده بود و تا آنجا كه ممكن بود، مى خواست ساعت شروع جنگ را به تأخير بيندازد. سرانجام بعد از مدتها به ترديد خود پايان داد و نسخه خطى كتاب خود را به دانشمند جوانى به نام «رتيكوس» rheticus(1514-1574) از اهل «ويتمبرگ» wittemberg داد. او يكى از فداكارترين شاگردان كپرنيك بود. رتيكوس با عجله بسيار آن را به چاپخانه فرستاد و نظارت در چاپ آن را به عهده يكى از دوستانش به نام «آندره اوسياندر» andre ossianderگذاشت در اين اوقات تقريباً 70 سال از سن كوپرنيك مى گذشت و در حالى كه هنوز فرصت

[65]

كافى براى مشاهده كتاب چاپ شده خود به دست نياورده بود در 24 مه 1543 چشم از جهان فرو بست.
5. «ژان كپلر» در 16 مه 1571 در «وورتمبرگ» متولد شد و در 15 نوامبر 1631 در شهر «رايتسبون» بدرود حيات گفت.
كپلر يا به قول ويرروسو «قانون گذار آسمان»، موفق به اختراع سه قانون شد كه نيوتن با مجهز بودن به اين قوانين توانست قانون جاذبه عمومى را كشف كند و با همين قوانين، منجمين مى توانستند حركات سيارات را پيش بينى كنند و مسير آسمانى آنها را ترسيم نمايند. آن سه قانون عبارتند از: «قانون اوّل:» هر سياره در گردش خود به دور خورشيد، يك مسير بيضى شكل را طى مى كند.
«قانون دوم:» هر قدر سياره در روى اين مسير، به خورشيد نزديك تر باشد، حركت آن سريع تر است.
«قانون سوم:» اگر سال را به عنوان واحد زمان و فاصله زمين از خورشيد را واحد طول فرض كنيم ; مجذور مدت دوران يك سياره به دور خورشيد مساوى با مكعب فاصله آن از خورشيد است. (پس به كمك اين قانون مى توان با در دست داشتن مدت دوران هر سياره به دور خورشيد، فاصله اش را از خورشيد معين كرد.)
كپلر كتابى درباره حركات سيارات نوشت كه در سال 1609 چاپ و منتشر شد.
6. «ويليام هرشل» wlliam herschelمنجم معروف انگليسى در 25 نوامبر 1738 در «هانوور» كه در آن موقع جزو متصرفات انگلستان بود متولد شد. تا 14 سالگى گوسفند مى چراند و تا 18 سالگى در دسته موسيقى قراولان پادشاهى كار مى كرد تا اين كه بعد از كشف ستاره اورانوس، شهرت جهانى پيدا كرد و رئيس جامعه پادشاهى و عضو آكادمى علوم فرانسه گرديد و از تمام افتخارات و مزايايى كه يك نفر دانشمند مى توانست به طور قانونى به دست آورد، برخوردار شد. با تمام اين احوال، ساده، متواضع و نيكوكار بود. وى در 25 اوت 1822 در سن 84 سالگى وفات يافت.

[66]

عظمت منظومه شمسى

خورشيد (1)

اين خورشيد درخشنده، اين كانون حيات و سرچشمه نور، اين مبدأ گرمى و لطافت و اين كره باشكوه و عظمت، آرى همين خورشيدى كه به كره خاكى ما بى دريغ نورافشانى كرده و از پيشانى درخشنده خود به ما حيات مى بخشد و همين خورشيدى كه هر روز رخساره پر نور او را در آسمان نيلگون مشاهده مى كنيم، مركز و محور منظومه شمسى است. ممكن است حجم آن در نظر ما به اندازه ماه جلوه كند، امّا يك ميليون و سيصد هزار مرتبه از زمين كه حدود پنجاه برابر ماه مى باشد بزرگتر است! فاصله متوسط ماه تا زمين 386 هزار كيلومتر است، در صورتى كه فاصله خورشيد تا زمين 150 ميليون كيلومتر تعيين شده است. براى بدست آوردن عظمت و بزرگى سطح كره خورشيد مى توانيد فرض كنيد كه اگر كره ماه و زمين با همين فاصله اى كه بين آنهاست به داخل خورشيد راه يابند، ماه به آسانى مى تواند دور زمين بگردد، بدون اين كه هيچكدام، از حدود سطح خورشيد خارج شوند، بلكه هنوز تا محيط آن فاصله بسيار زيادى خواهند داشت.
درجه حرارت در سطح كره خورشيد ْ000,6 و در مركز آن از ْ000,000,1 هم تجاوز مى كند!
ــــــــــــــــــــــــــــ
1- sun[67]

عطارد

اين عطارد زيبا، اين كره سوزان كه نزديك ترين سياره به خورشيد است و در عين حال 58 ميليون كيلومتر از خورشيد فاصله دارد!، در مقابل آن كره نورى و آتشين، سر تعظيم فرود مى آورد.
عطارد با خورشيد طلوع و غروب مى كند و از اين جهت رخسار خود را كمتر به ما نشان مى دهد، اما در بعضى از روزها به هنگام طلوع و غروب خورشيد ديده مى شود. حجم اين ستاره از ماه بزرگ تر و از زمين كوچك تر است و در فاصله نزديك به خورشيد مى گردد.

زهره

اين سياره درخشان نيز مانند عطارد زيبا، در نزديكى خورشيد، طلوع و غروب مى كند و چون طلوع آن نشانه نزديك شدن طلوع صبح است، به ستاره صبح، معروف مى باشد و در فاصله 180 ميليون كيلومترى خورشيد قرار گرفته، چندين برابر از عطارد بزرگ تر ولى مختصرى از زمين كوچك تر است.(1)

زمين

اين كره خاكى، اين گهواره تربيت با اين همه مناظر زيبا و روح افزا، اين صحراها، مزرعه ها و باغستان هاى فرح بخش و وجود هزاران وسايل شگفت انگيز و حوادث گوناگون، آرى، همين زمين با اين عظمت كه گهواره آسايش و كانون پرورش نوع انسان و صدها موجود
ــــــــــــــــــــــــــــ
1- دانشمندان شوروى سابق از روى انحراف امواج راديويى فرستاده شده به سياره زهره كه پس از 100 روز منعكس گرديد معيّن كردند كه زهره در مدتى برابر 10 روز كره زمين، يك بار به دور خود مى گردد.
(نقل از: روزنامه كيهان،24/2/1340)

[68]

ديگر است، از سيارات منظومه شمسى است كه در فاصله 150 ميليون كيلومتر و به قطر 12800 كيلومتر و با يك قمر به دور خورشيد مى گردد.

مرّيخ

امتياز اين سيّاره نورانى همان همسايه كره ماست. حجم آن از زمين كوچك تر و با فاصله 227 ميليون كيلومتر و با دو قمر به دور خورشيد مى گردد.
مى گويند: شرائط حيات و زندگى، در آن سياره وجود دارد و حتّى در سابق حدس مى زدند كه مردمى هوشيارتر، متمدن تر و دانشمندتر از مردم روى زمين، در آنجا زندگى مى كنند! ولى در حال حاضر اين مطلب از نظر دانشمندان مقبول نيست.

مشترى

اين كره عظيم 1300 بار از زمين بزرگ تر و فاصله آن از خورشيد 778 ميليون كيلومتر است. سرعت حركت آن به دور خود به اندازه اى زياد است كه در مدت 30/9 ساعت، يك بار به دور خود مى گردد و در مدت 12 سال، يك بار به دور خورشيد مى گردد. اين ستاره داراى 12 قمر است كه همه به دور آن مى گردند. تصور كنيد چه منظره تماشايى و شاعرانه اى دارد!(1)

زحل

اين سياره، صدها برابر زمين و از مشترى كوچك تر است. در
ــــــــــــــــــــــــــــ
1- درباره فاصله اين سياره و بعضى از سيارات ديگر منظومه شمسى، اختلافات مختصرى در ميان دانشمندان فلكى وجود دارد. اين كه مى گوييم (مختصر)، نسبت به فواصل آسمانى است و گر نه نسبت به ما و فاصله هاى روى زمين، بسيار مفصل است!

[69]

فاصله 428/1 ميليون كيلومترى خورشيد قرار گرفته و در هر 29 سال، يك بار به دور خورشيد مى گردد. اين ستاره داراى 10 قمر است، اين ستاره با چشم ديده مى شود و در مدت 4/10 ساعت يك بار به دور خود مى گردد.
back pagefehrest pagenext page
 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation