بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب صحیفه نور جلد 1, امام خمینی (ره)   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     FEHREST -
     SAHIFE01 -
     SAHIFE02 -
     SAHIFE03 -
     SAHIFE04 -
     SAHIFE05 -
     SAHIFE06 -
     SAHIFE07 -
     SAHIFE08 -
     SAHIFE09 -
     SAHIFE10 -
     SAHIFE11 -
     SAHIFE12 -
 

 

 
 

 

next page

fehrest page

back page

استعمار مجال معرفى اسلام واقعى را به ما دهد.
دست استعمار در ممالك اسلامى يكى از فعاليت ها را كه مى كند اين است كه اسلام را بهيك
طريقت عقب افتاده كهنه شده معرفى كند. سران قوم مى گويند كهنه پرستى است ،ارتجاع است . اسلام را معرفى اين طور مى كنند. آقا يك دستگاه فرستنده به ما بدهيد تاما پشت آن دستگاه فرستنده مبلغين مان بروند اسلام را معرفى كنند به دنيا. صداى ما كهبه دنيا نمى رسد، صداى ما از اين مسجد كه بيرون نمى رود، اين حرف هايى كه همه اشمنطقى است ، قاچاق است ! از اينجا كه اين آقايان بيرون بروند معلوم نيست كدامشان راخواهند گرفت ، كدامشان را خواهند سلامت گذاشت . اين ضبط صوت ها معلوم نيست كجاضبط بشود، اينكه ديگر به كسى حرف زدن نيست ، اينكه راجع به مصالح اسلام و مسلميناست ، اينكه ديگر دعواى با شخص نيست ، با همه است ، اين دعوا نيست ، اين نصحيت است ،خيرخواهى است ، خداداند خير شما را ما مى خواهيم ، خوب به ما هم يك دستگاه فرستندهبدهيد. اجازه بدهيد مسلمين خودشان يك دستگاه فرستنده درست كنند من ضامن مى شوم كه برخلاف صلاح شما خيلى نباشد، بله بر خلاف صلاح ارباب بزرگ ها هست و نمىگذارند، نخواهند گذاشت . اينجا بايد بدتر از يهودى ، تلويزيون داشته باشد و هرطور دلش مى خواهد تبليغات بكند لكن تبليغات ما آزاد نيست ، (نمى شود، اين مرتجعيننبايد حرف بزنند)، آقا! كجايش ارتجاع است ؟
متحد شويد و ذخائر خويش را حفظ كنيد.
خوب ما مى گوئيم كه شما با هم ، همه مسلمين با هم ، ما نه با آن يكى روابطى داريم نهبا شما روابطى داريم ، ما با همه روابط داريم ، ما همه شما را على السواء نگاه مى كنيمو همه مسلمين در نظر ما اگر چنانچه عمل به احكام اسلام بكنند عزيزند. ما ملت اسلام راتركش باشد، عربش باشد، عجمش باشد، از هر ملت آفريقا باشد، آمريكا باشد، هر جامى خواهد باشد، ما ملت اسلام را عزيز مى داريم . ما مى گوييم آقا دست به دست همبدهيد، شما يك جبهه ثلاثه درست نكنيد و پيوند بكنيد بااسرائيل در مقابل اتحاد آنها آنها هم يك اتحاد درست نكنند درمقابل شما، همه با هم متحد بشويد، همه مسلمانيد، اتكاى شما به قرآن باشد. آقا شماقرآن را دانيد چه هست ، همين تو جيبشان گذاشته اند، من توى جيبم قرآن نيست لكن مامورينهمه تو جيبشان قرآن است ! كاسه از آش گرمتر است ! تو اعتقاد به قرآن دارى ؟ تو فقطمى خواهى مرا بازى بدهى . تا صحبت شود،آقا قرآن در مى آورد، از بالا يك قرآن نشانمى دهد. شما قرآن را تو جيب گذاشتيد مى خواهيد قرآن از بين برود. اين حرف هايى كه مامى زنيم ارتجاع است ؟! اينكه ما مى گوئيم كه همه شما با هم متحد باشيد، نگذاريد اينذخائرتان را از بين ببرند.
استعمار در انديشه اغفال ذخاير فوق الارضى (جوانان ).
بالاتر از آن ذخائر تحت الارضى اين ذخائر فوق الارضى است ، اين جوان هاى ماست . آقاجوان هاى ما را دارند مى برند، خدا مى داند، جوان هاىدول اسلامى را دارند مى برند، يك دسته امريكاست و يك دسته نمى دانم كجاست و يكدسته كجاست و يك دسته ديگر هم الان دارند بهاسرائيل مى روند الان در منزل من موجود است آن مجله سازمان دانشجويان ايران دراسرائيل ، الان
موجود است . آقا اين ذخائر ما اين جوان ها هستند. اين جوان هاى ما را دارنداغفال مى كنند، دارند به آنها تزريق مى كنند كه هر بدبختى شما داريد از اسلام است .شما كجاى اسلام را ديديد كه مى گوئيد بدبختى از اسلام است ؟ شما مسلمين را اينجاديديد كه يك مردم فقير گداى بيچاره است ، هى هم داد مى زنند كه الحمدلله يك نفر همسر گرسنه ديگر به خواب نمى رود، اميدوارم اين جور باشد لكن اين كلام واقعيت تغييرمى دهد؟ اين كلام ، حرف هايى كه در چند وقت پيش از اين در اطلاعات نوشته بود واطلاعات هم كه سند رسمى شماست ، راجع به بنادر جنوب نوشته بود، اين واقعيت راتغيير مى دهد؟ اينكه تغيير دهد اينها را. اين دانشجوهاى بيچاره ما اينجا كه ديدند، ديدندكه مسلمين ، گرسنه و بيچاره و بدبخت ، مساجدشان خراب ، نمى دانم معابدشان چطور،كذا، وقتى كه وارد امريكا مى شوند، يك كليسا مى روند مى بينند كه تمام منظم ، مرتبهمه چيز آن درست ، خيال مى كنند كه احكام انجيل و تورات اينها را به اين حد رسانده است واحكام اسلام اينها را عقب كشانده است .
سيه روزى مسلمين همه به خاطر سران دول اسلامى است نه اسلام .
خير آقا دول اسلامى ما را اين جور كرده است دولت هاى اسلامى بيچاره هاىغافل شده ما را به اين روز رسانده اند. اسلام را اين جورى دارند معرفى مى كنند. اسلاميك وقتى بود كه نصف دنيا را گرفته بود و داشت مى رفت جلو. اسلام ، تمدن ، شماكتاب گوستاولوبون را بخوانيد،تمدن اسلام را،آن رفته است تمدن اسلام را از چشممادى نگاه مى كند،او اصلا"نمى فهمد اسلام يعنى چه ؟اعتقاد هم نه به مسيح دارد و نه بهاسلام دارد، او تمدن را عبارت از اين ستون هاداند. بچه هاى ما هم اين طورىخيال كردند هست . وقتى رويد مى بينيد كه آنجا بله ، يك تشريفات زياد و واتيكان هم كذاو كجا كذا، مساجد ما خراب و بيچاره ، خيال مى كنيد اينها از اسلام است . خير آقا اينها ازسران اسلام است ، اينها از اسلام نيست . سران اسلام كه در تحت سيطره مستعمرين واقعشده اند ما را به اين روز رسانده اند، ذخائر ما را به ديگرانتحويل دادند وما بدبخت و بيچاره و گرسنه مانديم . آنجا روساى بزرگ جمهور يكشنبهمى روند (آن طوركه گفته مى شود) سراغ مراسم مذهبيشان ، اينجا شما يك نفر از اينها راتوى مسجد مى بينيد؟ مى شود پيدايشان كرد؟ از اين روساى ما يك وقت تو مسجد پيداشود؟بله گاهى وقت ها پدرش مى ميرد، برادرش مى ميرد، چه مى شود يك عبورى هم از اينجا مىكند با تمسخر و كذا امامسجد نيست اين كه ،در نمازاينها (سلاطين ما)حاضر مى شوند؟آنهاروساى جمهورشان در نماز هم حاضر مى شوند، سلاطينشان هم حاضر مى شوند درمراسم مذهبى شان ، آن مذهبى كه هيچى ندارد، آقايانخيال مى كنند كه مذهب مسيح آن است كه حالا دست ماست ، البته در زمان خودش درست بوده ،اينكه الان دست ماست از مذهب مسيح و از احكام مسيح ، خوب ببينيد، ببينيد اين دانشجويان ،ببينيد آن چيست وقرآن چيست . احكام مسيح را ببينيد چيست ، احكام اسلام را ببينيد چيست ، احكاماسلامى كه كرورها، ميليون ها حكم اسلام دارد براى هرچيزى ،تصور شمانمى توانيدبكنيد يك چيزى در عالم ، يك واقعه اى در عالم اتفاق بيفتد اسلام نداشته باشد
حكم ، حكمش بالاى سرش است .يك همچنين اسلامى كه الان هم هر حادثه اى اتفاق بيفتدحكمش را دارد، اين يك مذهبى است كه كهنه پرستى است ؟ عقب افتادگى است ؟ بدبختى هااز اسلام است ؟! بدبختى ها از اين روساى اسلام است ، اين روساى بيچاره ، اين سراندول بيچاره كه توجه ندارند به مصالح خودشان يا نمى خواهند توجه داشته باشند،اينهاست كه ما رابدبخت كرده است اينهاست كه روز سياه براى مسلمين درست كرده است ،باز هم رها نمى كنند، باز هم در هر واقعه اى كه اتفاق مى افتد يك بساطى براى ما درستمى كنند.
با وحدت اسلامى غرب را عقب برانيد.
اينها راجع به امورى كه مربوط به دول اسلامى است وآن مقدارى كه من مى توانم بهعنوان اينكه يك نفر معمم هستم و طلبه هستم ، مى توانم بهدول اسلامى اعلام كنم و اميدوارم برسد به آنها، اين چيزهائى است كه ، ضرورياتى استكه اينها خودشان هم بايد توجه داشته باشندواميدوارم كه به گوش اينها فرو برودويك وحدت اسلامى واقعى پيدا كنند،گذشت كنند از بعضى شهوات خودشان و با هم دستبرادرى بدهند، تفوق را از هم نكنند، با هم برادر بشوند، همه مجتمعا"درمقابل غرب ، شرق زده نباشند، درمقابل غرب بايستنددول شرق ، حتى بودائى ها بايستنددر مقابل غرب ، غرب را عقبش بزنند و در بين خودشانيك حكومت آرام ، يك اجتماع آرام ، همه ممالك سرجاى خودش باقى هيچ كدام به هيچ كدامتجاوز نكنند، همه هم برادر باشند، اگر غير خواست به آنها تجاوز كند، همه با هم همناله بشوند و جلو بروند. اگر مسلمين با هم متحد بشوند هيچ دولتى نمى تواند به آنهاغلبه كند. اينها اشتباه است كه آنها چه دارند و چه دارند، خير اينها نيست ، شما عرضهنداريد، شما اغفال شديد.
حزب ، مجلس و دولت فرمايشى .
و اما راجع به مملكت خودمان ، اينكه با يك روز و دو روزنمى توانيم ما صحبتش را بكنيمبدبختى هايى كه ما در مملكت خودمان داريم . دولتها مى آيند و مى روند، هر دولتى هم مىآيد يك حزبى درست مى كند، هر دولتى ، شما از آن وقت تا حالا هر چه ديديد، يكى حزبمردم درست مى كند، يك عده چه درست مى كنند، يك حزب ايران نوين درست مى كنند، يك حزبچه ، هى حزب درست مى كنند. اصلا در ايران حزب معنا ندارد. در هيچ جاى دنيا، مگر آنهائىكه مثل ايران هستند مملكت يك حزبى اصلا معنا ندارد، حزب زورى معنا ندارد.سجل هاى مردم را از دهات مى گيرند، رجوع كنيد به اين دهات ببينيدسجل هايشان را مى گيرند نامنويسى مى كنند در حزب ، اين بيچاره داند ايران نوين اصلايعنى چه ، اطلاع از اين ندارد، فرضا از اينكه آن اساسنامه را بفهمد، اصلا نمى فهمداين بيچاره اساسنامه چيست . اين بيچاره ها را اين بيدين ها خواهند جمع كنند در يك محيطىزنده باد بگويند، فقط همين . از اين جمعيت بدبخت بيچاره اين معنا را مى خواهند كه اجتماعكنند، يك اجتماع انبوهى از جمعيت ها بشوند، بعددنبال اينهاراه بيفتند و برايشان هورا بكشند و زنده باد بگويند،
صحيفه نور جلد 1 صفحه 94
از اينها بيچاره همين قدر مى خواهند.
آنجاهائى كه حزب هست ، دولت ها از حزب وجود پيدا مى كنند نه اينكهاول دولت تشكيل شود بعد حزب درست كند، بعد اتكا به آن پيدا كند. اينجا خوب شما مىبينيد اول دولت درست مى شود، دولت هم به مجلس و به من و شما هيچ ربطى ندارد،اول دولت درست مى شود، خودشان مى گويند، من نمى گويم ، خودشان مى گويند، (مابه امر آمديم وبه امر مى رويم ،غلط هم هيچ كس نبايد بكند، هيچ وكيلى هم غلط نكند)،نمىكند. اول دولت تشكيل مى شود، بعد كه دولتتشكيل شد، سرنيزه دستش آمد شروع مى كند حزب درست مى كند، آن وقت هم يك حزبى استكه دولت از حزب پيداشده ،دولت ما حزبى است ، دولت آقايان حزبى است . آقا اينها رابراى چه مى گويند؟ من آخوند فهمم ، دول عالم نمى فهمند اينها را؟ آنها مى خواهند تواين طور باشى مى خواهند عقب افتاده باشى ، دست برداريد آقا از اين عقب افتادگى ، مجدخودتان را حفظ كنيد. اگر حزب مى خواهيد درست كنيد، خوب يك حزبىقبل از اينكه دولت شما پيش بيايد، يك حزبى درست كنيد و بعد هم حزب در مجلس بهطورى كه بايد بشود، به طورى كه قوانين اساسى و قانون اساسى و ساير قوانيناقتضا مى كند، نماينده درست كنند و بعد هم آقاى وزير، نخست وزير متكى بهنمايندگانى كه از حزب پيدا شد و از جمعيت و از خواسته مردم و اينها پيدا شد، بعدشوديك دولت متكى به حزب ، حالا ما طلبه اى هستيم كارى به اينها نداريم ، آنها كار دارند،بسم الله دوباره حاضريم .
بى توجهى دولت جور به وضع ضعفا.
يك بساط درست مى كنند، بساط حزبى ، اين بساطى است كه داريد مى بينيد، هر روز راهمى افتند به يك جائى از پول اين ملت بيچاره -آخر اين ملت گرسنه - خدا مى داند كهمن گاهى وقت ها كه به فكر مى افتم كه اين آتيه ما،اين زمستان آتيه چه خواهد شد، خوبناراحت هستم ، ما ناراحت هستيم ، اينها امسال ديگر آيا نان دارند ندارند؟امسال هم كه وضع خواربار خوب نيست ، علوفه هم حتى ندارند، چه خواهد شد اين زمستانسياه به اين ملت فقير و بدبخت ؟ من نمى دانم چه خواهد شد.آيا دولت ها در فكر هستند كهحالا كه زراعت اينها رازمين زدند، لااقل از همان بازار سياهى كه درست شده از آنجا بگيرندبياورند اينجا سيركنند اين بيچاره ها را؟ يا باز اينها شكم گرسنه بخوابند و گفتهبشود كه يك نفر ديگر نيست كه سر گرسنه به بالين بگذارد؟ روزى چند نفرش پيشمن مى آيند، منى كه هيچكاره هستم .
همكارى دولت با اسرائيل و تكذيب آن .
اين وضع حزب ايران ، آن وضع مجلس ايران كه همه تان بهتر از من مى دانيد يامثل من ، آن وضع روابط با اسرائيل شان هر وقت كه اينها مرا، يعنى هر وقت نه ، يك دفعهاش را كه من را ملاقات كرد يكى از اين سران قوم گفت : ايناسرائيل تمام شد مساله اش ، مساله تمام شد. من نمى دانم چه قدرتى
دارند اينها در خلاف واقع گفتن ،همچنين قدرتى دارند كه من متوجه رااغفال مى كنند. گفت اسرائيل تمام شد. بعد از آنكهاسرائيل تمام شده ، الان كه من اينجا نشسته ام و براى شما صحبت مى كنم ، مزارع بسيارخوب ايران بسياريش در دست اسرائيل است . از ايلام به من نوشته اند كه مزارع خوباينجا را داده اند اسرائيل چغندر بكارند. تابلويى زدند به كنار جاده كه مزرعه نمونهايران و اسرائيل . اين آقايانى كه اسرائيل راگويند ما كنار زديم . روزنامهاسرائيل كه براى من آمده است نوشته بود اينكه سفيراسرائيل در ايران ، در تهران (آقايان مى گويند كه ما كارى نداريم بهاسرائيل !!) در دو روز پيش از اين ، سه روز پيش ‍ از اين ، در شانزده شهريور در تهران، دروازه دولت يك بساطى يهوديها درست كردند،چهارصد، پانصد نفر يهودى دزد دور همجمع شده اند و خلاصه حرفشان اين بوده كه شعارى براى يكى داده اند، يك فحشى بهيكى داده اند، آن وقت نوشته اند به اينكه مجدمال يهود است ، يهود برگزيده خداست ، ما ملتى هستيم كه بايد حكومت بكنيم ،نمى دانمچه بكنيم ، كذا، ما با ديكتاتورى مخالفيم ، ما با هيتلرى مخالفيم ، ماكذا،كذا .اينها نطقهايشان بوده است ، آقايان به مراى و منظر اين دولت ما، اين جمعيت مى آيند آنجاو اين حرفها را مى زنند. خوب اگر ديكتاتورى موقوف است و مخالف است كه اين ...خوب جلوى اينرا بگير ديگر،اين كلمه را نگذار بگويد. تمام حرف براى اينكه بگويند چه كذا و يكىديگر را فحش بدهند! عيب است از يك مملكتى اتكاء به يهوداين حرفى كه مامى زنيم خيلىحرف بدى است ؟!البته تلخ است به ذائقه ها ،تلخ است به ذائقه شما لكن بدبختى يكمملكت اسلامى است بدبختى يك مسلمينى است كه اتكا پيدا بكنند يا ارتباط پيدا بكنند،ياپيمان ببندند با يك دولتى كه الان دشمن اسلام است و درمقابل اسلام - اين اسلام - ايستاده است و غصب كرده است فلسطين را.
اگر با اسرائيل موتلف نيستيد، آن را محكوم كنيد.
من به دول اسلامى مى گويم كه آقا چرا سر نفت دعوا مى كنيد؟ فلسطين مغصوب است،يهود را بيرون كنيد از فلسطين ،اى بيعرضه ها. خودشان ريختند به جان هم . فلسطينمغصوب است ،شما سرنفت دعوا مى كنيد؟ وقتى سرمال دعوا كرديد، تثبيت شد حكومت اسرائيل بر فلسطين ، اين حكومت بود؟ اين اعراب بيچارهرا كه بيرون ريختند و الان يك ميليون يا بيشتر شان گرسنه و بيچاره خوابيده اند دربيابان ها، بسى بيچاره و آواره شدند، آيا دول اسلام نبايد در اين معنا اعتراضىبكنند؟حرفى بزنند؟ با يك همچنين دولتى كه يك ميليون مسلمان يا بيشتر را بيرونريخته و آواره كرده ، شما ائتلاف مى كنيد؟ اگر ائتلاف نداريد خوب در روزنامهبنويسيد، اگر ائتلاف نداريد بگذاريد اين حرفى كه من مى زنم در يكى از اين چاپخانهنوشته بشود و منتشر بشود، اگر نگذاشتيد بدانيد موتلفيد، بدانيد ائتلاف داريد بايهود، با شاهى . عمال اسرائيل را مى بينيد كه در اين مملكت چه كارها مى كنند، چه چيزهاهست اخيرا "يك خبرى به من رسيد كه حالا براى خاطر اينكه خواهش كردند كه من حرف نزنمحرفش را نمى زنم ، گفتند درستش ‍ كرديم ، در راديو هم ديشب آمدند گفتند كه گفته مىشود و يك
چيزى هم گفته شده است ، در هر صورت من خيلى اين چيزها را باورم نمى آيد، آدمديرباورى هستم . خوب ديدند كه ما امروز مى خواهيم يك چهار تا كلمه نصيحت كنيم آقايانرا،گفتند كه مبادا از اين هم اسم برده بشود، يك اصلاحى كردند، توى راديو هم ديشبگفته شده است لكن من كه حالا باز باور نكردم ، اگر نگذارند باور كنم يك روز ديگر هماينجا صحبت مى كنم ، آن وقت اين مطلب را مى گويم .
خطر حضور عمالاسرائيل در حكومت .
عمال اسرائيل در ايران ، هر جا انگشت مى گذارى مى بينى كه يكى از اينها در مراكزحساس ، مراكز خطرناك ، والله مراكز خطر ناك براى تاج اين آقا، ملتفت نيستند اينها،اينها آنها بودند كه در شميران تهران توطئه كردند ناصر الدين شاه را بكشند،مملكتايران را قبضه كنند، شما تاريخ نگاه كنيد، تاريخ كه مى دانيد. در نياوران توطئهكردند ،در نياوران چند نفر رفتند ناصرالدين شاه را ترور كنند و يك عده هم در تهرانبودند كه حكومت را قبضه كنند. اينها حكومت را از خودشان دانند، اينها در كتابهايشاننوشته اند، در مقالاتشان نوشتند حكومت مال ماست ، بايد ما يك سلطنت جديدى به وجودبياوريم ، يك حكومت جديدى به وجود بياوريم ، حكومتعدل . همين هايى كه يك همچنين سوءنظرها و سوء نيت هايى را دارند، از دربار گرفته تاآن آخر مملكت از اين اشخاص آنجا موجود است .
آقا بترسيد شما از اينها، يك جانورهائى هستند اينها. در وزارتخانه موجود است . من انگشترويش گذاشتم ديدم ، يكى از وزرا گفت نيست اين طور، بعد شاهد برايش فرستادم ، شاهدبرايش فرستادم كه با سند نوشته بود كه اين جورى است . الان هم موجود است و من اسمكثيفش را نمى دانم .در وزارتخانه موجود است ، در عرض مى كنم كه ارتش موجود است خوب، اى ارتش محترم ! توى دهن اينها بزن ، تو مسلمانى صاحب منصبان ارتش بسيارشان مردمخوبى هستند، با من هم گاهى رابطه دارند، يعنى رابطه اى كه پيغام مى دهند، اينهابعضيشان خوب هستند خوب جلو بگيرند از اينها، جلو بگيرند از يك اشخاصى كه بامذهبشان مخالفند، با تخت و تاجشان مخالفند، با مملكتشان مخالفند ،با استقلالشانمخالفند، با اقتصادشان مخالفند، خوب شما جلو بگيريد، برويد خواهش كنيد كه اينها رابيرون كنند، از بزرگترها خواهش ‍ كنيد.
والله من خير شما را مى خواهم ، من مى ترسم يك روزى چشمهايتان را باز كنيد هستى شمارا از بين ببرند اينها، من از اين ترسم ، يا بگذاريد ما آنها را از بين ببريم ، من يك روزاز بين مى برم من نمى خواهيم تشنج بشود، شما كهميل داريد آرامش باشد خودتان از بين ببريد اگر نبريد يك روزى مى بينيد كه يك جورى، يك بلد ديگر پيش مى آيد، يك وقت يك طور ديگر مى شود،آن وقت نه من مى توانم جلويشرا بگيريم نه شما مى توانيد جلويش را بگيريد. اين اوضاعى است كه ما مواجه با آنهستيم و مى بينيد و مى بينيم و نمى دانم كه چه بكنيم ، نمى دانم كه راه اصلاح چه است .
اصلاح مملكت با اصلاح فرهنگ آغاز مى گردد.
راه اصلاح يك مملكتى فرهنگ آن مملكت است . اصلاح بايد از فرهنگ شروع بشود. دستاستعمار توى فرهنگ ما كارهاى بزرگ مى كند،نمى گذارد جوان هاى مامستقل بار بيانيد، نمى گذارد در دانشگاه جوان هاى ما درست رشد بكنند، اينها را از بچگىيك طورى مى كنند كه وقتى بزرگ شدند اسلام هيچ و آنها همه ، همه چيز. اگر فرهنگدرست بشود يك مملكت اصلاح مى شود براى اينكه از فرهنگ است كه در وزارتخانه ها مىرود، از فرهنگ است كه در مجلس مى رود، از فرهنگ است كه كارمند درست مى شود، شما يكفرهنگ مستقل درست كنيد يا بدهيد ما درست كنيم ، شما مى ترسيد از امريكا، مى ترسيد ازديگران ، بدهيد ما درست كنيم ، اختيار فرهنگ را دست ما بدهيد.
وزارت اوقاف ، طرحى براى تسلط بر روحانيون .
حالا تازه وزارت اوقاف هم آقايان مى خواهند درستش كنند بهتخيل اينكه تقليد از يك مملكت ديگرى ، به تخيل اينكه روحانيت را تحت وزارتخانهببرند، اين خواب را به گور مى بريد، شماخيال مى كنيد كه روحانيت اسلام را مى شود مثل روحانيت مسيح كرد؟ هيچ امكان ندارد. روحانيتشيعه مستقل است ، مستقل ،اتكاء به هيچ جا ندارد،بيايند بگويند به چه اتكا دارد؟ اينروحانيت مستقلى كه اتكا ندارد به هيچ جا، اين طلاب محترمى كه با سىچهل تومان در ماه ساخته اند و زحمت دارند مى كشند، اينها ديگر نمى ترسيم ما كه طرفداريك مملكتى و يك دولت ديگرى باشند،اينها مستقلند در افكار خودشان ، اينها از تويشانآدم در مى آيد، اينها از تويشان مدرس در مى آيد، اينها از تويشان سيد حسن مدرس در مىآيد، اينها گذارند، امكان ندارد كه ما بگذاريم كه اين هم تحت نظر فلان وزير و فلانباشد، فلان وزير غلط مى كند كه يك همچنين حرف هائى را مى زند، اشتباه مى كنند اينها،باز هم در اشتباهند.
فرهنگ را به ما بسپاريد تا انسان بسازيم .
بايد يك وزارت فرهنگى ، يك فرهنگ صحيح باشد و فرهنگ هم حقش است دست ما باشد.خوب ما در اين مملكت يك وزارتخانه نداشته باشيم ؟ همه وزرا از امريكاست ، خوب يكى هماز ما، خوب بدهيد اين فرهنگ رادست ما،خودمان اداره مى كنيم ،ما خودمان يك كسى را وزيرفرهنگ مى كنيم و اداره مى كنيم ، اگر از شما بهتر اداره نكرديم بعد از ده ، پانزدهسال ما را بيرون كنيد. تا يك مدتى دست ما بدهيد. فرهنگ را دست ما بدهيد، وزير فرهنگ رااز ما قرار بدهيد، يك مدتى هم مهلت بدهيد كه ما كار را درست انجام بدهيم ، اگر ما گفتيمكه شما تحصيل نكنيد، اگر ما گفتيم شما خوبتحصيل نكنيد، اگر ما گفتيم كه شما به اعماق آسمان نرويد، شما عرضه اش را نداريدوالا، چون عرضه اش را ندارند مى گوئيد (روحانيون نمى گذارند، مملكت ما،حالا باز وقتاين كارها نشده است ) بفرمائيد چه كسى جلوتان را گرفته ، بفرمائيد كارخانه ذوب آهنبياورند، كدام روحانى گفته است
نياوريد؟ هر كدام گفته بگوئيد تا ما بشنويم . بفرمائيد طياره سازى كنيد،اتومبيل سازى كنيد، آخر عرضه اش را نداريد بيچاره ها، يك مملكت بى عرضه ايد و اينهم كه شما عرضه نداريد نه اينكه عرضه ذاتى نداريد،شما را دست استعمار اين جوركرده است ، غرب زده هستيد.
اين حرف هاى ما يك حرف هاى كهنه پوسيده اى است كه بله ديگر كسى نمى خرد آن را؟!به شما قول مى دهم كه آلمان هم اين را بخرد، شما نخريد. شما يك وزارتخانه را دستما بدهيد، يك چند ساعت از اين راديو كه دارد موسيقى و بچه هاى ما را دارند سوق دهند بهفساد اخلاق ، يك دو سه ساعتش هم دست ما بدهيد اما آزادمان بگذاريد، نه اينكه برنامه اشهم خودتان بنويسيد كه اينطورى برو بگو ما را آزاد بگذاريد، يك دو سه ساعت ازبرنامه راديو دست ما بدهيد، ما برايش تعيين مى كنيم برنامه را كه او صحبت كند و من بهشما قول دهم كه نه با سلطنت شما مخالفت داشته باشد، نه با وزارت شما مخالفتداشته باشد، نه با رياست شما مخالفت ، با هيچ كدام مخالفت ندارد. فقط اگر وزارتفرهنگ و دستگاه هاى فرستنده يك مقدارى در دست ما باشد ما مردم را آشنا مى كنيم ، دنيا راآشنا مى كنيم به احكام اسلام و اسلام و فرهنگ را يك فرهنگمستقل ، يك فرهنگ مسلم ، يك فرهنگى كه يك دانه عربش وقتى مى ايستاد جلوامپراطور،وقتى كه مى ايستاد شمشيرش را در مى آورد و آن ديباج ها را كنار مى زد مى گفت ،رسول الله فرموده است كه ما لباس حرير در بر نكنيم و ما روى جاى حرير هم نمىنشينيم ، ما اين جور رجال درست مى كنيم ، آن وقت ببينيد كه اگر يك همچنين رجالى از مكتب مابيرون آمد، از فرهنگ ما بيرون آمد،اين رجال تحت تاثير استعمار مى رود؟ لكن چه بكنيمكه استعمار نخواهد گذاشت ، دست خبيث استعمار نخواهد گذاشت كه وزارت فرهنگ را دست مابدهند، والا حق با ماست ، فرهنگ بايد ما باشيم .
وزارت اوقاف را به ما بدهيد تا فقرا را غنى سازيم .
وزارت اوقاف مى خواهيد درست كنيد، بايد وزارت اوقاف از ما باشد نه اينكه شما تعيينكنيد، تعيين شما قبول نيست ، شما ارزش نداريد كه تعيين كنيد، ما بايد تعيين كنيم ،بگذاريد تعيين كنيم ما يك نفر را يك نفر را رئيس فرهنگش كنيم ،يك نفر هم وزير اوقافشبكنيم ، اوقاف را آن وقت ببينيد كه اينطورى كه الان دارد لوطى خور مى شود نخواهدشد،تمام مطالب به خودش خواهد رسيد دست ما بدهيد تا ببينيد چه خواهد شد،آنوقت ببينيدكه ما با همين اوقاف اين فقرا را غنى شان مى كنيم ، با همين اوقاف ، با همين اوقاف مافقرا را غنى مى كنيم . شما خاضع بشويد براى چند تا حكم اسلام . شما ما را اجازه بدهيدكه ماليات اسلامى را به آنطورى كه اسلام با شمشير مى گرفت بگيريم از مردم ، آنوقت ببينيد كه ديگر يك فقير باقى مى ماند؟ من براى شما راه هم مى سازم ، من براى شماكشتى هم مى خرم ،د بگذاريد. شما نخواهيد گذاشت . من مى دانم كه اين حرف هايى كه مىزنم بيهوده است ، تمام شد، شما الان تشريف مى بريد و بنده هم خواهم رفت ، آنها هم كهنخواهند گذاشت اين مطالب را لكن ما چه بكنيم دردى است كه ما داريم ،
دردى است كه ما داريم .
مساله تبليغ
تبليغات بايد با ما باشد، آقا ما مبلغيم نه شما، تبليغ بايد با ما باشد، ما بايد درراديوها جا داشته باشيم براى تبليغ ، شما هم كه تبليغ مى كنيد تبليغ ضد اسلامىاست ، تبليغ اسلامى نيست كه . معرفى كرديد اسلام را به جورى كه دانشجو از امريكابه من نوشته است كه دانشجويان مى گويند كه هر چه بدبختى هست از اسلام است ، اىبيچاره دانشجو هر چه بدبختى هست از سران اسلام است ، ازدول اسلامى است ، اسلام يك روز هم در مملكت ماعمل نشده بود - يك روز - خدا مى داند كه اسلام يك روز به آنعمل نشده است . خوب چه كنم كه ما نه وقت داريم كه صحبت كنيم ، نهحال داريم . تا مى خواهيم ما دو تا كلمه اينجورى بگوئيم ، يكدفعه مى بينيم دسته ها بهراه افتاد و هى شركت واحد، چهار هزار نفر مى خواهد بياورد و چه چند هزار نفر . مگر دعوادارى آقا؟ شركت واحد با ما، شما شركت واحد را چاقو را از سرش بردار اگر همه نيامدنداينجا، همه مى آيند اينجا و براى ما مجتمع مى شوند. با زور يك مملكتى را مى خواهيد ادارهكنيد؟ والله با زور نمى شود.
تعطيل اجبارى روز جمعه وسيله اى براى افساد جوانان .
يك قدرى اصلاح كنيد خودتان را، يك قدرى اوضاع خودتان را درست بكنيد، حالا ما وقتىمى آييم سراغ اصلاحات ، آقايان اصلاحات كردند، يكى از اصلاحات بزرگ آقايانتعطيل جمعه است . شما ملاحظه كنيد اين مطلبى كه من عرض مى كنم ، به همه ايران موظفيدبرسانيد، به همه ايران موظفيد برسانيد، تعطيل جمعه بازور، بى خواسته ، اصنافبيچاره گرسنه - عرض مى كنم - كه اگرتعطيل نكنند هشتاد تومان جرم يا چند تومان جرم ، اينطور چيزها،با باز بودن مراكزفساد. سينماها مجبورند باز باشند، تئاترها بايد باز باشند، گويند مراكز فسادديگر هم بايد باشد، من اسمش را نمى برم ولى اينكه عرض كردم در روزنامه بود، ازصبح تا عصر اينها بايد باز باشند، اصناف بسته ، بازار بسته ، فردا سراغ قم هممى آيند گفته بودند كه قم هم از ما خواسته اند، همان خواسته اى كه تهران خواستهبودند، قم هم بيچاره ها خواسته اند. اين خواسته ها را همه از صبح كه چشمشان را ازخواب باز مى كنند ببينند آيا كجا خواسته اند؟ فورا مى نويسند فلان خواسته آنروزنامه هم شروع مى كند به نوشتن . اين روزنامه ها خائنند به مملكت ما بعضى شان ،يك جمعه تعطيل ، يك جوان هاى اول شباب و باز بودن مراكز فساد، تهيه كردن عيش ونوش براى آنها هر طور، بعد از 10 سال ديگر يك جوان سالم براى اين مملكت باقىنمى ماند، خدا خائن را لعنت كند، يك جوان سالم براى شما باقى نمى ماند، تمام بهمراكز فساد كشيده مى شوند.
من به شما آقايان توصيه مى كنم برسانيد به اين مملكت ، برسانيد به همه اطراف اينمملكت كه آقا در مقابل يك همچنين كارى كه جوان هاى جلد 1 صفحه 100
درست كنيد. در جمعه ها كه آنها ميخواهند شما را به مراكز فساد بكشند، مجامع تبليغاتىدرست كنيد،مردم را دعوت له به دين بكنيدمصالح روز را به مردم بگوئيد، مفاسد روز رابه مردم بگوئيد. موظفيم ما به اين معنا، بايد اين كار بشود، اگر اين كار نشود از دستبرند جوان هاى شما را. براى جوان ها يك مراكزى درست كنيد كه در آنجا تبليغ بشوندآنها، گفته بشود مطالب ، مفاسدى كه در اين مملكت واقع مى شود گفته بشود، تا اندازهاى كه سازمان مى گذارد.
والا اين تعطيل جمعه الزامى براى استراحت اين طبقه زحمتكش نيست ، براى اين است . حالاشايد هم ان شاءالله مقصدشان اين نباشد لكن طبعا اينطورى است ، طبعا اينطورى است كهاگر چنانچه مراكز فساد را باز گذاشتند و مجامع عمومى هم بسته شد طبعا اينطورى استكه كشيده مى شوند به مراكز فساد. الان شما حتما بدانيد كه در اين دو سه هفته اى كهتعطيل را انجام دادند و بيچاره مردم را از اين بيچاره ترخواهند بكنند،اين ميوه هاى مردم ،فاسد مى شود، اين گرسنه هاى بيچاره يك روز بايد بروند نان پيدا كنند، ندارند.
علاوه بر اين معنا شما برويد ملاحظه كنيد ببينيد كه دريك ماه پيش از اين تا حالا سينماهاچقدر فرق كرده است ، شايد با سينماها يك بست و بندى در كار باشد، شايد،آنهائى كهتبليغ اينگونه مطالب را مى كنند براى مراكز فساد، يك چيز حق حسابى ميگيرند براىاينكه اين كار را بكنند والا آدم عاقل ، اول انسان بايد يك چيزى تهيه كند براى اين ملت،يك چيز سالم ،تفريح سالم اينها بهتراست يا اينكه اينها را به فساد مى كشد؟ يكتفريح صحيح شرعى ، يك تفريح سالم صحيحاول براى اينها درست سسكنيد بعد درها را ببنديد تا اين بيچاره ها راه بيفتند طرفش . آنكار را شما نكرديد، مراكز فساد را باز گذاشتيد و در دكان ها راهم بستيد، اين اگرسوءنيت هم نداشته باشيد طبعا اينطور مى شود و اگر سوءنيت نداريد حالا من به شمارساندم مطلب را. اگر بعد از اين گفته من و رسيدن به آنها،مراكزى كه اين كارها راانجام مى دهند باز هم به قوت خودش باقى باشد، سوءنيت دارند، معلوم مى شود سوءنيتدارند، معلوم مى شود باز يك دستور تازه رسيده است .
خداوندا! بيدار كن اينها را. خداوندا! دشمنان اسلام راذليل كن . خداوندا! سران ممالك اسلامى را به وظايف خودشان آشنا كن . خداوندا! دستاستعمار را قطع كن . خداوندا! دست كسانى كه از طريق استعمار مى خواهند اين مملكت راببرند، قطع كن .
والسلام عليكم ورحمه الله وبركاته
تاريخ 21/7/1343
پيام امام خمينى به اهالى استان كرمان
بسم الله الرحمن الرحيم
به وسيله حضرات خطباء محترم و مبلغين معظم كرمان دامت افاضاتهم .
خدمت ذيشرافت عموم اهالى محترم كرمان - ايدهم الله تعالى - پس از سلام مخصوصبه عرض مى رساند، بايد اظهار تاسف و تاثر كنم از قضاياى خلافى كه در اطرافمملكت به دست مامورين انجام مى گيرد، از آن جمله از قضاياى اخير كرمان كه منجر شد بههجرت جناب مستطاب ثقه الاسلام خطيب محترم آقاى حجتى - دامت افاضاته - بسيارمتاسفم .
مامورين به جاى آنكه جنايتكاران را به سزاى خودشان برسانند، براى طرفدارى ازآنها دست به كارهاى خلاف شرع و وجدان زده اند و بر خلاف قوانين ، بى جهت مزاحمتمعظم له را فراهم نموده اند.
از جناب ايشان تقاضا كردم كه به وطن خود مراجعت فرمايند و از اهالى محترم تقاضا مىكنم از زحمات ايشان تقدير نمايند و با حفظ آرامش اجازه ندهند بر خلاف شرع و قانونمامورين رفتار ناشايسته خود را تعقيب نمايند. شما اهالى محترم تحت نظر علماء اعلام وحجج اسلام و خطباء عظام ، اجتماعات خود را خصوصا در روز جمعه هر چه بيشتر فشردهتر كنيد و به مراسم و شعائر مذهبى اهميت دهيد و درمقابل زورگوئى ها و قانون شكنى ساكت ننشينيد و باكمال آرامش خلافكارى هاى دستگاه جبار را به ملت ايران وملل مسلمين گوشزد كنيد واز خداوند تعالى به وسيله ولى عصر -عجل الله تعالى فرجه - استمداد نمائيد تا دولت هاى جبار نتوانند بر خلاف اسلام وقوانين قرآن قدمى بردارند.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ 4/8/1343
بيانات امام خمينى در مورد طرح اسارت بار احياى كاپيتولاسيون
پايمالى استقلال و عظمت ايران با احياى كاپيتولاسيون .
بسم الله الرحمن الرحيم
انالله و انااليه راجعون . من تاثرات قلبى خودم را نمى توانم اظهار كنم ، قلب من درفشار است ، اين چند روزى كه مسائل اخير ايران راشنيده ام خوابم كم شده (گريهحضار)ناراحت هستم ، قلبم در فشار است ، باتاثرات قلبى روز شمارى مى كنم كه چهوقت مرگ پيش بيايد. (گريه شديد حضار) ايران ديگر عيد (گريه حضار) ندارد عيدايران را عزا كرده اند، (گريه حضار) عزا كردند و چراغانى كردند، عزا كردند ودستجمعى رقصيدند. ما را فروختند، استقلال ما را فروختند و باز هم چراغانى كردند،پايكوبى كردند.اگر من به جاى اينها بودم اين چراغانى ها را منع مى كردم ، مى گفتمبيرق سياه بالاى سربازارها بزنند، بالاى سرخانه ها بزنند، چادر سياه بالا ببرند.عزت ما پايكوب شد، عظمت ايران از بين رفت ، عظمت ارتش ايران را پايكوب كردند.
قانونى در مجلس بردند در آن قانون اولا" ما را ملحق كردند به پيمان وين و ثانيا الحاقكردند به پيمان وين ! كه تمام مستشاران نظامى آمريكا با خانواده هايشان ، با كارمندهاىفنى شان ، با كارمندان ادارى شان ، با خدمه شان ، با هر كس كه بستگى به آنها دارد،اينها از هر جنايتى كه در ايران بكنند مصون هستند، اگر يك خادم امريكايى ، اگر يكآشپز امريكايى مرجع تقليد شما را در وسط بازار ترور كند، زير پا منكوب كند، پليسايران حق ندارد جلوى او را بگيرد! دادگاه هاى ايران حق ندارند محاكمه كنند! باز پرسىكنند! بايد برود امريكا!آنجا در امريكا ارباب ها تكليف را معين كنند! دولت سابق اينتصويب را كرده بود و به كسى نگفت . دولت حاضر اين تصويب نامه را در چند روز پيشاز اين برد به مجلس و در چند وقت پيش از اين به سنا بردند و با يك قيام و قعود مطلبرا تمام كردند و باز نفسشان در نيامد . در اين چند روز اين تصويب نامه را بردند بهمجلس شورا و در آنجا صحبت هائى كردندمخالفت هائى شد، بعضى از وكلا هم مخالفتهائى كردند، صحبت هائى كردند لكن مطلب را گذراندند، باكمال وقاحت گذراندند، دولت با كمال وقاحت از اين امر ننگين طرفدارى كرد. ملت ايران رااز سگ هاى امريكا پست تر كردند،اگر چنانچه كسى سگ امريكائى را زير بگيرد بازخواست از او مى كنند، اگر شاه ايران يك سگ امريكائى را زير بگيرد باز خواست مى كنندو اگر چنانچه يك آشپز امريكائى شاه ايران را زير بگيرد، مرجع ايران را زيربگيرد،بزرگتر مقام را زير بگيرد هيچ كس
حق تعرض ندارد، چرا؟ براى اينكه مى خواستند وام بگيرند از امريكا، امريكا گفت اين كاربايد بشود (لابد اينجور است ) بعد از سه چهار روز وام 200 ميليونى ، 200 ميليوندلارى تقاضا كردند، دولت تصويب كرد كه در ظرف پنجسال مبلغ مزبور به دولت ايران بدهند و در عرض 10سال 300 ميليون بگيرند، مى فهميد يعنى چه ؟ دويست ميليون دلار، هر دلارى 8 تومان درعرض پنج سال وام بدهند به دولت ايران براى نظام و در عرض 10سال سيصد ميليون ، آنطور كه حساب كردند 300 ميليون دلار از ايران بگيرند يعنى100 ميليون دلار يعنى 800 ميليون تومان از ايران در ازاى اين وام نفع بگيرند. معذلكايران خودش را فروخت براى اين دلارها، ايراناستقلال ما را فروخت ، ما را جزء دول مستعمره حساب كرد، ملت مسلم ايران را پست تر ازوحشى ها در دنيا معرفى كرد، در ازاى وام 200 ميليون كه 300 ميليون دلار پس بدهند. مابا اين مصيبت چه بكنيم ؟ روحانيون با اين مطالب چه بكنند؟ به كجا پناه ببرند؟ عرضخودشان را به چه مملكتى برسانند؟
كاپيتولاسيون مخالف راى ملت است
سايرممالك خيال مى كنند كه ملت ايران است ، اين ملت ايران است كه اينقدر خودش را پستكرده است ، نمى دانند اين دولت ايران است ، اين مجلس ايران است ،اين مجلس است كه هيچارتباطى به ملت ندارد ،اين مجلس ، سرنيزه است و اين مجلس چه ارتباطى به ملت ايراندارد، ملت ايران به اينها راى ندادند، علماى طرازاول ، مراجع ، بسياريشان تحريم كردند انتخابات را، ملت تبعيت كرد از اينها راى ندادلكن زور سرنيزه اينها را آورد در اين كرسى نشاند.
نفوذ روحانى مضر به حال دشمنان ملت است نه خود ملت .
در يكى از كتاب هاى تاريخى كه امسال به طبع رسيده است و به بچه هاى ما تعليم مىشود،اين است كه بعد از اينكه يك مسائل دروغى را نوشته است ، آخرش نوشته است كهمعلوم شد كه قطع نفوذ روحانيت ، قطع نفوذ روحانيون در رفاهحال اين ملت مفيد است ! رفاه حال ملت به اين است كه روحانيون را از بين ببرند! همين طوراست ، اگر نفوذ روحانيون باشد نمى گذارد اين ملت اسير انگليس يك وقت باشد، اسيرامريكا يك وقت باشد. اگر نفوذ روحانيون باشد نمى گذارد كهاسرائيل قبضه كند اقتصاد ايران را، نمى گذارد كه كالاهاىاسرائيل در ايران بدون گمرك فروخته بشود. اگر نفوذ روحانيون باشد نمى گذاردكه اينها سرخود يك همچنين قرضه بزرگى را به گردن ملت بگذارند. اگر نفوذروحانيون باشد نمى گذارد اين هرج و مرجى كه در بيتالمال هست ، بشود. اگر نفوذ روحانيون باشد نمى گذارد كه هر دولتى هر كارى مىخواهد انجام بدهد ولو صد در صد برضد ملت باشد. اگر نفوذ روحانيون باشد نمىگذارد كه مجلس به اين صورت مبتذل در آيد. اگر نفوذ روحانيون باشد نمى گذارد كهمجلس با سرنيزه درست بشود تا اين فضاحت از آن پيدا بشود. اگر نفوذ روحانيونباشد نمى گذارد كه دختر و پسر با هم در آغوش هم كشتى بگيرند چنانكه در شيرازشده است . اگر نفوذ روحانيون باشد
نمى گذارد كه دخترهاى معصوم مردم زير دست جوان ها در مدارس باشند. اگر نفوذروحانيون باشد نمى گذارد كه زن ها را در مدرسه مردها ببرند، مردها را در مدرسه زنببرند و فساد راه بيندازند. اگر نفوذ روحانيون باشد توى دهن اين دولت مى زنند،توى دهن اين مجلس مى زنند، وكلا را از مجلس بيرون مى كنند. اگر نفوذ روحانيون باشدتحميل نمى تواند بشود يك عده از وكلا بر سرنوشت يك مملكتى كه حكومت كنند. اگرنفوذ روحانيون باشد نمى گذارد يك دست نشانده امريكائى اين غلطها را بكند، بيرونشمى كنند از ايران . نفوذ ايرانى ، نفوذ روحانى مضر بهحال ملت است ؟ نخير مضر به حال شماست ، مضر بهحال شما خائن هاست نه مضر به حال ملت . شما ديديد با نفوذ روحانى نمى توانيد هركارى را انجام دهيد، هر غلطى را بكنيد، مى خواهيد نفوذ روحانى را از بين ببريد. شماگمان كرديد كه با صحنه سازى ها مى توانيد كه بين روحانيون اختلاف بيندازيد؟ نمىتوانيد،اين خواب را بايد به در مرگ براى شماحاصل شود، نمى توانيد همچو كارى انجام دهيد، روحانيون با هم هستند. من به تمامروحانيون تعظيم مى كنم ، دست تمام روحانيون را مى بوسم ، آن روز اگر دست مراجعرامى بوسيدم ، امروز دست طلاب را هم مى بوسم (گريه حضار) من امروز دستبقال را هم مى بوسم (گريه شديد حضار).
اعلام خطر به كليه اقشار ملت
آقا من اعلام خطر مى كنم ، اى ارتش ايران ! من اعلام خطر مى كنم اى سياسيون ايران ! مناعلام خطر مى كنم ، اى بازرگانان ! من اعلام خطر مى كنم ، اى علماى ايران ! اى مراجعاسلام ! من اعلام خطر مى كنم ، اى فضلا! اى طلاب ! اى مراجع ! اى آقايان ! اى نجف ! اىقم ! اى مشهد! اى تهران ! اى شيراز! من اعلام خطر مى كنم ، خطردار است ، معلوم مى شودزير پرده چيزهايى است و ما نمى دانيم ، در مجلس گفتند نگذاريد پرده ها بالا برود،معلوم مى شود براى ما خواب ها ديده اند. از اين بدتر چه خواهند كرد؟ دانم از اسارتبدتر چه ؟ از ذلت بدتر چه ؟ چه مى خواهند با ما بكنند؟ چه خيالى دارند اينها؟ اينقرضه دلار چه به سر اين ملت مى آورد؟ اين ملت فقير دهسال 100 ميليون دلار، 800 ميليون تومان نفعپول به آمريكا بدهد؟! در عين حال ما را بفروشيد براى يك همچو كارى ؟!
نظاميان امريكائى ، مستشاران نظامى امريكايى به شما چه نفعى دارند؟ آقا اگر اين مملكتاشغال امريكاست پس چرا اينقدر عربده مى كشيد، پس چرا اينقدر دم از ترقى مى زنيد؟اگر اين مستشاران نوكر شما هستند پس چرااز ارباب ها بالاترشان مى كنيد؟ پس چرا ازشاه بالاترشان مى كنيد؟ اگر نوكرند مثل ساير نوكرها با آنهاعمل كنيد، اگر كارمند شما هستند مثل ساير ملل كه با كارمندانشانعمل مى كنند شما هم عمل كنيد. اگر مملكت ما اشغال آمريكائيست پس بگوئيد، پس ما رابرداريد بريزيد بيرون از اين مملكت . چه مى خواهند با ما بكنند؟ اين دولت چه مىگويد به ما؟ اين مجلس چه كرد با ما؟ اين مجلس غير قانونى اين مجلس محرم ، اين مجلسىكه به فتواى و به حكم مراجع تقليد تحريم شده است ، اين مجلسى كه يك وكيلش ازملت نيست ، اين مجلسى كه به ادعا مى گويد ما، ما، هى
صحيفه نورجلد 1 صفحه 105
ما از انقلاب سفيد آمده ايم . آقا كو اين انقلاب سفيد؟ ! پدر مردم را در آوردند. آقا من مطلعم ،خدا مى داند كه من رنج مى برم ، من مطلعم از اين دهات ، من مطلعم از اين شهرستان هاى دورافتاده ، از اين قم بدبخت ، من مطلعم از گرسنگى خوردن مردم ، از وضع زراعت مردم .
سكوت در مقابلابرقدرت ها از معاصى كبيره است .
آقا فكرى بكنيد براى اين مملكت ، فكرى بكنيد براى اين ملت . هى قرض روى قرضبياوريد؟! هى نوكر بشويد!! البته دلار نوكرى هم هست ، دلارها را شما مى خواهيد استفادهكنيد نوكريش راما بكنيم . اگر ما زير اتومبيل رفتيم كسى حق ندارد به امريكائى هابگويد بالاى چشمت ابروست لكن شماها استفاده اش را بكنيد، مطلب اين طور است . نبايدگفت اينها را؟ آن آقايانى كه مى گويند كه بايد خفه شد، اين جا هم بايد خفه شد؟ اينجا هم خفه بشويم ؟ ما را بفروشند و خفه بشويم ؟ قرآن ما را بفروشند و خفه بشويموالله گناهكار است كسى كه داد نزند، والله مرتكب كبيره است كسى كه فرياد نكند(گريه شديد حضار).
به داد اسلام برسيد.
اى سران اسلام به داد اسلام برسيد، اى علماى نجف به داد اسلام برسيد، اى علماى قمبه داد اسلام برسيد، رفت اسلام . (گريه شديد حاضرين در مجلس ) اىملل اسلام ! اى سران ملل اسلام ! اى روساى جمهورملل اسلامى ! اى سلاطين ملل اسلامى ! اى شاه به داد خودت برس ، به داد همه ما برسيد.ما زير چكمه امريكا برويم چون ملت ضعيفى هستيم ؟! چون دلار نداريم ؟! امريكا از انگليسبدتر، انگليس از آمريكا بدتر، شوروى از هر دو بدتر، همه از هم بدتر، همه از همپليدتر. امروز دولت آمريكا منفورترين دولت در نظر ماست .
اما امروز سر و كار ما با اين خبيث هاست ، با امريكاست . رئيس جمهور امريكا بداند، بدانداين معنا را كه منفورترين افراد دنياست پيش ملت ما، امروز منفورترين افراد بشر استپيش ملت ما، يك همچنين ظلمى به دولت اسلامى كرده است ، امروز قرآن با او خصم است ،ملت ايران با او خصم است . دولت امريكا بداند اين مطلب را، ضايع كردند او را در ايران، خراب كردند او را در ايران .
ما را به آمريكا فروختند.
براى مستشارها مصونيت مى گيريد؟ بيچاره وكلا داد زدند آقا از اين دوست هاى ما بخواهيدبه ما اين قدر تحميل نكنند، ما را نفروشيد، ما را به صورت مستعمره در نياوريد، كىگوش داد به اينها. از پيمان وين يك ماده را اصلا ذكر نكرده اند، ماده 32 ذكر نشده است ،من نمى دانم آن ماده چه است ، من كه نمى دانم رئيس مجلس هم نمى داند، وكلا هم نمىدانند،نمى دانند كه قبول كردند طرح را، طرح را
قبول كردند، طرح را امضا كردند، تصويب كردند اما عده اى اقرار كردند كه ما اصلا نمىدانيم چيست . (آنها هم لابد امضاء نكرده باشند) آن عده ديگر بدتر از آنها بودند، يك عدهجهالند اينها.
رجال سياسى ما، صاحب منصب هاى بزرگ ما، رجال سياسى ما، يكى بعد از ديگرى را كنارمى گذارند، الان در مملكت ما به دست رجال سياسى كه وطنخواه باشند چيزى نيست ، دردست آنها چيزى نيست ،ارتش هم بداند يكى تان را بعد از ديگرى كنار مى گذارند، ديگربراى شما آبرو گذاشتند؟ براى نظام شما آبرو گذاشتند كه يك سرباز امريكائى بريك ارتشبد ما مقدم است ؟ يك آشپز امريكائى بر يك ارتشبد ما مقدم شد در ايران ؟ ديگربراى شما آبرو باقى ماند؟ اگر من بودم استعفا مى كردم ، اگر من نظامى بودم استعفامى كردم ، من اين ننگ را قبول نمى كردم ، اگر منوكيل مجلس بودم استعفا مى كردم .
قطع نفوذ روحانى قطع يد رسول الله است .
بايد نفوذ ايرانى ها قطع بشود! بايد مصونيت براى آشپزهاى امريكائى ، براى مكانيكهاى امريكائى براى ادارى امريكائى ، ادارى و فنى ، مامورين ، كارمندان ادراى ، كارمندانفنى براى خانواده هايشان مصونيت باشد لكن آقاى قاضى در حبس باشند! آقاى اسلامىرا با دستبند ببرند اين ور و آن ور!اين خدمتگزارهاى اسلام ، علماى اسلام در حبس بايدباشند، وعاظ اسلام در حبس باشند، طرفداران اسلام بايد در بندرعباس حبس باشندبراى اين كه اينها طرفدار روحانيت هستند، خودشان يا روحانى اند يا طرفدار روحانى .اين را در تاريخ ايران دست مردم دادند اينها، سند دست دادند كه معلوم شد رفاهحال اين ملت به اين است كه قطع نفوذ روحانيين بشود! يعنى چه ؟ رفاهحال ملت در اين است كه قطع يد رسول الله ... از اين ملت بشود؟! روحانيون خودشانچيزى نيستند كه ، روحانيون هر چه دارند از رسول الله است ، بايد قطع يدرسول الله از اين ملت بشود! اينها اين را مى خواهند، اين را مى خواهند تااسرائيل با دل راحت هر كارى اين جا بكند، تا آمريكا بادل راحت هر كارى مى خواهد بكند.
تمام گرفتارى هاى ما از امريكا است .
آقا تمام گرفتارى ما از اين آمريكاست ، تمام گرفتارى ما از ايناسرائيل است . اسرائيل هم از امريكاست ، اين وكلا هم از امريكا هستند، اين وزرا هم از امريكاهستند، همه تعيين آنهاست ، اگر نيستند چرانمى ايستند درمقابل داد بزنند؟
روحانيت سدى در مقابل مطامع استعمارگران .
من الان حافظه ام درست نيست ، نمى توانم بفهم مطلب را خوب ، الان درحال انقلاب هستم ، در يك مجلس از مجالس سابق كه مرحوم
مدرس ، مرحوم آسيد حسن مدرس در آن مجلس بود،
اولتيماتومى از دولت روس آمد به ايران كه اگر فلان قضيه را انجام ندهيد (كه من حالاهيچى از آن را يادم نيست ) ما از فلان جا كه قزوين ظاهرا بوده است مى آئيم به تهران وتهران را مى گيريم و دولت ايران هم فشار آورد به مجلس كه بايد اين را تصويب كند.يكى از مورخين ، مورخين آمريكائى مى نويسد كه يك روحانى با دست لرزان آمد پشتتريبون ايستاد و گفت آقايان اگر بناست ما از بين برويم چرا با دست خودمان برويم ،رد كرد، مجلس به واسطه مخالفت او جرات پيدا كرد و رد كرد و هيچ غلطى هم نكردند،روحانى اين است ، يك روحانى توى مجلس بود نگذاشت آن قلدر شوروى را، روسيه سابقرا، پيشنهاد اولتيماتومش را يك روحانى ضعيف ، يك مشت استخوان رد كرد. امروز هم بايدروحانى نباشد، براى همين قطع يد روحانى بايد بكنند تا بهآمال و آرزوى خودشان برسند، من چه بگويم ؟
بر ملت است كه فرياد بزند چرا ما را فروختيد.
اين قدر انباشته است مطالب ،اين قدر مفاسد در اين مملكت زياد است كه من با اين حالم ، بااين سينه ام ، با اين وضعم نمى توانم عرضه بكنم ، نمى توانم مطالب را به آنمقدارى كه مى دانم به عرض شما برسانم لكن شما موظفيد به رفقايتان بگوئيد،آقايان موظفند ملت را آگاه كنند، علماء موظفند ملت را آگاه كنند، ملت موظف است كه در اين امرصدا در بياورد، با آرامش عرض برساند، به مجلس اعتراض كند، به دولت اعتراض كندكه چرا يك همچنين كارى كرديد؟ چرا ما را فروختيد؟ مگر ما بنده شما هستيم ؟
دولت و مجلس غيرقانونى و خائن به اسلام و ملتند.
شما كه وكيل ما نيستيد، وكيل هم بوديد، اگر خيانت كرديد به مملكت خود به خود از وكالتبيرون مى رويد، اين خيانت به مملكت است . خدايا اينها خيانت كردند به مملكت ما. خدايادولت به مملكت ما خيانت كرد، به اسلام خيانت كرد، به قرآن خيانت كرد. وكلاى مجلسينخيانت كردند، آنهايى كه موافقت كردند با اين امر، وكلاى مجلس سنا خيانت كردند، اينپيرمردها، وكلاى مجلس شورا آنهائى كه راى دادند خيانت كردند به اين مملكت ، آنهاوكيل نيستند، دنيا بداند اينها وكيل ايران نيستند اگر هم بودند من عزلشان كردم ، ازوكالت معزولند، تمام تصويب نامه هائى كه تا حالا نوشته اند، تمامش غلط است . ازاول مشروطه تا حالا بر حسب نص قانون ، به حسب نص قانون ، قانون را اگرقبول دارند به حسب نص ، به حسب نص قانون ، بر حسباصل دوم متمم قانون اساسى تا مجتهدين نظارت نكنند در مجلس ، قانون هيچى نيست ، كداممجتهد نظارت مى كند الان ؟ اگر پنج تا ملا تو اين مجلس بود، اگر يك ملا تو اين مجلسبود تو دهن اينها مى زد، نمى گذاشت اين كار بشود. من به آنان كه به ظاهر مخالفتكردند،اين حرف دارم به آنها، چرا آقا خاك تو سرتان نريختيد؟ چرا پانشديد يقه آنمردك را بگيرى ؟ همين من مخالفم و سر جاى خود بنشينيد و آن همه تملق بگوئيد؟! مخالفتاين است ؟
بايد هياهو كنيد، بايد بريزيد وسط مجلس ، به هم بايد بپريد كه نگذرد اين مطلب ،به صرف اينكه من مخالفم درست مى شود؟! ديديد كه مى گذرد، پس نگذاريد يك همچونمجلسى وجود پيدا كند، از مجلس ‍ بيرونشان كنيد. ما اين قانونى را كه در مجلس واقع شد،قانون نمى دانيم . ما اين مجلس را مجلس نمى دانيم ، ما اين دولت را دولت نمى دانيم ،اينها خائنند به مملكت ايران ، خائنند.
خداوندا امور مسلمين را اصلاح كن . خداوندا ديانت مقدسه اسلام را عظمت به آن عنايت فرما.خدايا اشخاصى كه خيانت مى كنند به اين آب و ملك ، خيانت مى كنند به اسلام ، خيانت مىكنند به قرآن ، آنها را نابود كن .
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
تاريخ : 4/8/1343

next page

fehrest page

back page

 

 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation