بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب صحیفه نور جلد 1, امام خمینی (ره) ( )
 
 

بخش های کتاب

     FEHREST -
     SAHIFE01 -
     SAHIFE02 -
     SAHIFE03 -
     SAHIFE04 -
     SAHIFE05 -
     SAHIFE06 -
     SAHIFE07 -
     SAHIFE08 -
     SAHIFE09 -
     SAHIFE10 -
     SAHIFE11 -
     SAHIFE12 -
 

 

 
 

 

next page

fehrest page

back page

پاسخ امام خمينى به علماء اعلام همدان
بسم الله الرحمن الرحيم
حضور شريف حضرات علماء اعلام و حجج اسلام و فقهاى عظام دامت بركاتهم و علت كلمتهم
تلگراف محترم مبنى بر تاسف و تاثر از فاجعه عظيمه وارد بر اسلام و مسلمين و اعلامپشتيبانى از حوزه مقدسه و مقاصد شرعيه كه جميع علماى اسلام و طبقات مسلمين در آنشريك هستند موجب تشكر گرديد. بديهى است با اين شيوه كه دستگاه جبار در پيشگرفته اگر مسلمين غفلت كنند و مراقبت شديد نكنند و كوشش در دفاع از حريم قرآنكريم و اسلام نكنند زمانى نگذرد كه خداى نخواسته دستگاه ناپاك وعمال اجنبى از احكام ضرورى اسلام تجاوز كرده به اساس اسلام مقدس ضربه وارد خواهندكرد. شواهدى در دست است كه دستگاه جبار به حكم الزام و خباثت ذاتى در صدد هدم اساساست . حمله مسلحانه به مركز فقاهت و هتك مراجع و فقهاء اسلام و حبس و زجر شاگردان مكتباسلام و اهانت به قرآن كريم و ساير مقدسات مذهبى نمونه بارز آن است . اعلام بهتساوى حقوق زن و مرد از هر جهت ، الغاء اسلام و رجوليت از منتخب و منتخب و الغاى اسلام ورجوليت از شرائط قضات نمونه ظاهر ديگرى است . سخت گيرى كردن و اجحاف نمودنبه حجاج بيت الله الحرام و در مقابل وسايل فراهم نمودن وتسهيل نمودن براى مسافرت چند هزار نفر عمالاسرائيل به لندن براى توطئه بر ضد اسلام و به آنها اسم مذهب گذاشتن (چنانچه ازبعضى روزنامه ها كه حتما تحت نظر سازمان هاى دولتى و به ديكته آنها است ) يكىديگر از نمونه هاى انحراف دستگاه جبار است . تخفيف در كرايه طياره و به هر مسافرى ازفرقه ضاله پانصد دلار ارز دادن نمونه ديگرى است . زمزمه تغيير خط كه اخيرا بارديگر آغاز شده و زمزمه هاى ديگر كه ذكر آن اكنون صلاح نيست و تعبيرهاى بسيارننگينى كه در نطق هاى مبتذلشان شده و مى شود يكى ديگر از همان نمونه هاست . اينها وامثال اينها است كه اين جانب را به وحشت انداخته و براى من جاى شبهه نيست كه سكوت درمقابل دستگاه جبار علاوه بر هدم اسلام و مذهب تشيع ، نابودى با ننگ است ...
امروز مسلمين و خصوص علماى اعلام در مقابل خداى تبارك و تعالى مسئوليت بزرگىدارند. با سكوت ما نسل هاى آتيه الى الابد در معرض ضلالت و كفر هستند ومسوول آن ما هستيم . خطر اسرائيل و عمال ننگين آن اسلام و ايران را تهديد بهزوال مى كند، من براى چند روز زندگى با عار و ننگ ارزشىقائل نيستم و از علماى اعلام و ساير طبقات مسلمين انتظار دارم كه با تشريك مساعى قرآن واسلام را از خطرى كه در پيش است نجات دهند واز خداوندمتعال عظمت اسلام و مسلمين و علماى اسلام را خواستارم .
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 28/2/42
پيام امام به وعاظ، گويندگان دينى و هيئات مذهبى در مورد وضايف آنهادرقبال تبليغات رژيم
بسم الله الرحمن الرحيم
به عموم حضرات مبلغين محترم و خطباى معظم كثرالله امثالهم و عموم هيئات محترم ، عزادارانسيد مظلومان عليه الصلوه و السلام محترما"معروض مى دارد در اين ايام كه دستگاه جبار ازخوف آنكه مبادا در منابر و مجامع مسلمين ، شرح مظالم واعمال خلاف انسانى و ضد دينى و وطنى آنها داده شود، دست به رسوايى ديگرى زده ودرصدد گرفتن التزام و تعهد از مبلغين محترم و سران هيئات عزادار است كه از مظالم دمنزنند و دستگاه جبار را به خودسرى واگذارند، لازم است تذكر دهم كه اين التزاماتعلاوه بر آنكه ارزش قانونى نداشته و مخالفت با آن هيچ اثرى ندارد، التزامگيرندگان مجرم و قابل تعقيب هستند. عجب است كه دستگاه بى پروا ادعا دارد كه قاطبهملت با اوست و از پشتيبانى اكثريت قاطع برخوردار است ، با اين وصف در تمامشهرستان ها، قراء و قصبات به دست و پا افتاده و با ارعاب و تهديد ملت ، خفقان ايجادمى كند. اگر اين ادعا صحيح است ، ملت را اين چند روز بهحال خود واگذارند تا از پشتيبانى مردم متمتع شده ، موافقت شش ميليونى به همهملل جهان ظاهر، والا اشاعه اكاذيب براى تشويش افكار عامه برخلاف مصالح اسلام ومملكت ، جرم و قابل تعقيب است . حضرات مبلغين عظام ، هيئات محترم و سران دسته هاى عزادارمتذكر شوند كه لازم است فريضه دينى خود را در اين ايام در اجتماعات مسلمين ادا كنند و ازسيد مظلومان ، فداكارى در راه احياء شريعت را فراگيرند و از توهم چند روز حبس و زجرنترسند (لاتهنوا و لاتحزنواوانتم الاعلون ان كنتم مومنين ).
آقايان بدانند كه خطر امروز بر اسلام ، كمتر از خطر بنى اميه نيست . دستگاه جبار باتمام قوا به اسرائيل و عمال آنها (فرقه ضال ومضله ) همراهى مى كند، دستگاه تبليغاترا به دست آنها سپرده و در دربار، دست آنها باز است ، در ارتش و فرهنگ و سايروزارتخانه ها براى آنها جا باز نموده و شغل هاى حساس به آنها داده اند. خطراسرائيل و عمال آن را به مردم تذكر دهيد. در نوحه هاى سينه زنى از مصيبت هاى وارده براسلام و مراكز فقه و ديانت و انصار شريعت ياد آور شويد. از فرستادن و تجهيز دولتخائن ، چند هزار نفر دشمن اسلام و ملت و وطن را به لندن براى شركت درمحفل ضد اسلامى و ملى ، اظهار تنفر كنيد.
سكوت در اين ايام تاييد دستگاه جبار و كمك به دشمنان اسلام است ، از عواقب اين امربترسيد. از سخط خداى تعالى بهراسيد.اگر به واسطه سكوت شماها به اسلام لطمهاى وارد آيد، نزد خداى تعالى و ملت مسلمان مسوول هستيد (اذ اظهرت البدع فللعالم انيظهر علمه و الافعليه لعنه الله ) از تساوى حقوق اظهار تنفر كنيد و از دخالت زن ها دراجتماعى كه مستلزم مفاسد بيشمار است ، ابراز انزجار، و دين خدا را يارى كنيد و بدانيد (انتنصروالله ينصركم و يثبت اقدامكم )از اخافه و ارعاب سازمان ها و دستگاه شهربانىهراسى به خود راه ندهيد،آنها نيز مثل شما ملزم و مجبوردند و بسيارى از آنها با شما همراهو از دستگاه بيزارند.
والسلام عليكم و على من اتبع الهدى
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 13/3/42
بيانات امام خمينى در مدرسه فيضيه در مورد نقشههاىاسرائيل
اسرائيل براى غارت ايران در صدد شكستن موانع است .
بسم الله الرحمن الرحيم
الان عصر عاشورا است ...گاهى كه وقايع روز عاشورا را از نظر مى گذرانم اينسوال برايم پيش مى آيد كه اگر بنى اميه و دستگاه يزيد بن معاويه تنها با حسين سرجنگ داشتند آن رفتار وحشيانه و خلاف انسانى چه بود كه در روز عاشورا با زن هاى بىپناه و اطفال بى گناه مرتكب شدند؟!بچه هاىخردسال چه تقصيرى داشتند؟ زن ها چه تقصير داشتند؟بر نظرم مى گذرد كه آنهابااساس سروكار داشتند. بنى هاشم را نمى خواستند، بنى اميه با بنى هاشم مخالفتداشتند، نمى خواستند شجره طيبه باشند. همين فكر امروز در سرزمين ايران به نظر مىرسد اينها با بچه هاى 16 - 17 ساله ما چكار داشتند؟ سيد 16 -17 ساله به شاه چهكرده بود؟ به دستگاه هاى سفاك چه كرده بود؟ لكن اين فكر پيش مى آيد كه اينها بااساس مخالفند،با بچه مخالف نيستند، اينها نمى خواهند كه اساس موجود باشد،اينهانمى خواهند صغير و كبير ما موجود باشد. اسرائيل نمى خواهد در اين مملكت دانشمند باشد،اسرائيل نمى خواهد در اين مملكت قرآن باشد،اسرائيل نمى خواهد در اين مملكت علماى دين باشند،اسرائيل نمى خواهد در اين مملكت احكام اسلام باشد،اسرائيل به دست عمال سياه خود مدرسه را كوبيد. ما را مى كوبند، شما ملت را مى كوبند،مى خواهند اقتصاد شما راقبضه كنند،مى خواهند زراعت و تجارت شما را از بين ببرند، مىخواهند در اين مملكت داراى ثروتى باشند، ثروت ها را تصاحب كنند به دستعمال خود،اين چيزهائى كه مانع هستند، چيزهايى كه سد راه هستند، سدها را بشكند، قرآنسد راه است بايد شكسته شود،روحانيت سد راه است بايد شكسته شود، مدرسه فيضيه سدراه است بايد خراب شود، طلاب علوم دينيه ممكن است بعدها سد راه شوند بايد از پشت بامبيافتند، بايد سرودست آنها شكسته شود براى اينكهاسرائيل به منافع خودش برسد، دولت ما به تبعيتاسرائيل ما را اهانت مى كند.
دنيا بايد قضاوت كند كه روحانيت مفتخور است يا رژيم شاه .
شما آقايان قم ملاحظه فرموديد آن روزى كه آن رفراندوم غلط انجام گرفت ، آنرفراندوم مبتذل انجام گرفت ،آن رفراندومى كه چند هزار نفر بيشتر همراه نداشت ؛ آنرفراندومى كه برخلاف ملت ايران
انجام گرفت ،در كوچه هاى اين قم ، در مركز روحانيت ، در جوار فاطمه معصومه راهانداختند اشخاص را، چند نفر از بچه ها و اراذل را راه اندختند، دراتومبيل ها نشاندند و در كوچه ها گرداندند، گفتند مفتخورى تمام شد،پلوخورى تمامشد.آقايان ملاحظه بفرماييد، اين وضع مدرسه فيضيه را ملاحظه كنيد، اين حجرات راملاحظه كنيد، اين اشخاصى كه لباب عمرشان را در اين حجرات مى گذرانند، آناشخاصى كه مواقع نشاطشان را در اين حجرات مى گذرانند، آن اشخاصى كه بيش ازسى ، چهل الى صدتومان در ماه ندارند اينها مفتخورند؟ آن اشخاصى كه هزار ميليونشان(هزار ميليونشان يك قلم است ) هزار ميليونشان در جاهاى ديگر است ، اينها مفتخور، زيادنيستند؟! ما مفتخوريم ؟!مائى كه مرحوم آقاى حاج شيخ عبدالكريم مان وقتى كه فوت مىشوند، آقازاده هاى آن همان شب چيز نداشتند، همان شب شام نداشتند (گريه شديد حضار)مامفتخوريم ؟!مائى كه مرحوم آقاى بروجردى مان وقتى كه از دنيا مى روند ششصدهزارتومان قرض مى گذارند، ايشان مفتخورند؟!اما آنها كه بانك هاى دنيا را پر كرده اند،كاخ ‌هاى عظيم را روى هم ساخته اند و باز رها نمى كنند اين ملت را و بازدنبال اين هستند كه ساير منافع اين ملت را به جيب خودشان يااسرائيل برسانند، اينها مفتخور نيستند؟! بايد دنيا قضاوت كند، بايد ملت قضاوت كندكه مفتخورى چيست .
كارى نكن كه رفتن تو موجب شادى ملت گردد.
آقا من به شما نصيحت مى كنم ، اى آقاى شاه ! اى جناب شاه !من به تو نصيحت مى كنم ،دست بردار از اين كارها، آقا اغفال دارند مى كنند تو را. منميل ندارم كه يك روز اگر بخواهند تو بروى همه شكر بكنند. من يك قصه اى را براىشما نقل ميكنم كه پيرمردهايتان ، چهل ساله هايتان يادشان است ، سى ساله ها هم يادشاناست ، سه دسته ، سه مملكت اجنبى به ما حمله كرد، شوروى انگلستان و امريكا به مملكتايران حمله كردند، مملكت ايران را قبضه كردند،اموال مردم در معرض تلف بود، نواميس مردم در معرض هتك بود لكن خدا مى داند كه مردمشاد بودند براى اينكه پهلوى رفت . من نمى خواهم تو اين طور باشى ، نكن ، منميل ندارم تو اين طور بشوى ، اين قدر با ملت بازى نكن ، اين قدر با روحانيت مخالفتنكن . اگر راست مى گويند كه شما مخالفيد ،بد فكر مى كنيد. اگر ديكته مى دهند دستتو مى گويند بخوان ، در اطراف فكر كن ، چرابيخود،بدون فكر اين حرف ها را مى زنى ،آيا روحانيت اسلام ، آيا روحانيون اسلام اينها حيوانات نجس هستند؟!در نظر ملت اينها حيواننجس هستند كه تو مى گوى ؟!اگر اينها حيوان نجس ‍ هستند پس چرا اين ملت دست آنها رامىبوسند، دست حيوان نجس رابوسند؟! چرا تبرك به آبى كه اومى خورد مى كنند؟حيواننجس را اين كار ميكنند؟!آقاما حيوان نجس هستيم ؟! (گريه شديدحضار) خدا كند كه مرادتاين نباشد،خدا كند كه مرادت از اينكه مرتجعين سياهمثل حيوان نجس هستند و ملت بايد از آنها احترازكند،مرادت علما نباشد والا تكليف مامشكل مى شود و تكليف تو مشكل مى شود، نمى توانى زندگى كنى ، ملت نمى گذاردزندگى كنى ، نكن اين كار را، نصيحت مرا بشنو. آقاچهل و پنج سالت است
شما،چهل وسه سال دارى ، بس كن ، نشنو حرف اين و آن را،يك قدرى تفكر كن ، يك قدرىتامل كن ،يك قدرى عواقب امور را ملاحظه بكن ، يك قدرى عبرت ببر، عبرت از پدرت ببر،آقانكن اين طور، بشنو ازمن ،بشنو از روحانيون ، بشنو از علماى مذهب ، اينها صلاح ملتراخواهند،اينها صلاح مملكت را مى خواهند.ما مرتجع هستيم ؟! احكام اسلام ارتجاع است ؟!آن همارتجاع سياه است ؟!تو انقلاب سياه ، انقلاب سفيد درست كردى ؟! شما انقلاب سفيد بهپاكرديد؟! كدام انقلاب سفيد را كردى آقا؟!چرا مردم رااغفال مى كنيد؟ چرا نشر اكاذيب مى كنيد؟ چرا اغفال مى كنى ملت را؟ واللهاسرائيل به درد تو نمى خورد، قرآن به درد تو مى خورد.
شاه و اسرائيل اساس گرفتارى ما
امروز به من اطلاع دادند كه بعضى از اهل منبر را برده اند در سازمان امنيت و گفته اند شماسه چيز را كار نداشته باشيد، ديگر هر چى خواهيد بگوييد،يكى شاه را كار نداشتهباشيد، يكى هم اسرائيل را كارنداشته باشيد،يكى هم نگوئيد دين در خطر است ، اين سهتا امر را كار نداشته باشيد، هر چى مى خواهيد بگوئيد. خوب اگر اين سه تا امر را ماكنار بگذاريم ، ديگرچى بگوئيم ؟ ما هرچى گرفتارى داريم ازاين سه تاهست ، تمامگرفتارى ما. آقا اينها خودشان مى گويند من كه نمى گويم . به هر كه مراجعه مى كنىميگويد شاه گفته ، شاه گفته مدرسه فيضيه را خراب كنيد،شاه گفته اينها را بكشيد. آنمرد كه آمد در مدرسه فيضيه (حالااسمش را نمى برم ،آن وقت كه دستور دادم گوش هايشرا ببرند،آن وقت اسمش را مى برم )آمد در مدرسه فيضيه فرمان داد، سوت كشيد، تماممستفر شدند در گوشه اى ، گفت متنظر چى هستيد،بريزيد تمام حجرات را غارت كنيد،تمام را ازبين ببريد، گفت حمله كن ، حمله كردند. از ايشان مى پرسى ، آقا چرااين كار راكرديد؟ مى گويد اعليحضرت فرموده !اينها دشمن اعليحضرتهستند؟!اسرائيل دوست اعليحضرت است ؟اينها دشمن اعليحضرت هستند؟اسرائيل مملكت را به باد مى برد،اسرائيل سلطنت را مى برد،عمال اسرائيل ،آقا يك چيزهائى ، يك حقايقى دركاراست . (من باز سرم دارد درد مى گيرد)يكحقايقى در كار است ، شما آقايان در تقويم دوسال پيش از اين يا سه سال پيش از اين بهائى ها مراجعه كنيد در آنجامى نويسد:تساوىحقوق زن ومرد راى عبدالبهاءآقايان هم از او تبعيت مى كنند، آقاى شاه هم نفهميده مى رودبالاى آنجا مى گويد تساوى حقوق زن ومرد،آقا اين را به تو تزريق كردند،تو مگربهائى هستى كه من بگويم كافر است بيرونت كنند. نكن اين طور،نكن اين طور...نظامىكردن زن ، راى عبدالبهاء آقا تقويمش موجود است ، نگوييد نيست ،شاه نديده اين را؟ اگرنديده مواخذه كنداز آنهائى كه ديده اند و به اين بيچاره تزريق كرده اندكه اين را بگو.والله من شنيده ام كه سازمان امنيت در نظر دارد شاه را از نظر مردم بياندازد تا بيرونشكنند ولهذا مطالب را معلوم نيست به او برسانند. مطالب خيلى زياد است ، بيشتر از اينمعانى است كه شما تصوركنيد. مملكت ما،دين ما در معرض خطر است ، شماهى بگوييد كه :(آقايان نگوئيدكه دين درمعرض خطر است )، ما كه نگفتيم در معرض خطر است ،درمعرض خطر نيست ؟ ما اگر نگوييم شاه چطور است ، چطور نيست ؟ آقايك كارى بكنيد كهاين طور نباشد. همه چيز را گردن تو دارند مى گذارند. بيچاره نمى دانى ، آن روزى كهيك صدائى درآيد، يك نفر از اينها كه با تو رفيق هستند، رفاقت ندارند، اينها همه رفيقدلارهستند،اينها دين ندارند،اينها وفا ندارند.
تاثرات ما زياد است ، نه اينكه امروز عاشوراست و زياد است (آن هم بايد باشد)لكن اينچيزى كه براى اين ملت دارد پيش مى آيد، اين چيزى كه درشرف تكوين است ، از آن ماتاثرمان زياد است ، مى ترسيم . روابط ما بين شاه واسرائيل چى است كه سازمان امنيت مى گويد ازاسرائيل حرف نزنيد، از شاه هم حرف نزنيد، اين دو تا تناسبشان چيست ؟ مگر شاهاسرائيلى است ؟به نظر سازمان امنيت شاه يهودى است ؟ اين طور كه نيست ،ايشان مىگويد مسلمانم ، اين كه ادعاى اسلام مى كند به حسب ظواهرش ربط مابيناسرائيل -اين ممكن است سرى در كارباشد، ممكن است معنايى كه ميگويند كه سازمان ها مىخواهند آن را از بين ببرند، شايد راست باشد، احتمالش را نمى دهى تو؟ يك علاجى بكناگر احتمال مى دهى ، يك جورى اين مطالب رابرسانيد به اين آقا شايدبيداربشود،شايد روشن بشود يك قدرى ،اطرافش را گرفته اند شايد نگذارند اين حرفها به او برسد. ما متاسفيم ، خيلى متاسفيم از وضع ايران ، از وضع اين مملكت خراب ، ازوضع اين هياءت دولت ، از وضع اين وضعيت ها، از همه اينها متاسفيم . آقاى ... بيايد دعاكند، من خسته شدم .
والسلام عليكم ورحمه الله وبركاته
تاريخ : 1342
نامه امام خمينى به حجة الاسلام فلسفى
بسم الله الرحمن الرحيم
حضرت حجت الاسلام آقاى فلسفى دامت افاضاته لازم است از بيانات حساس جنابعالى دراين وقت اختناق عجيب تشكر كنم . امروز روزى است كه حضرات مبلغين محترم و خطباء معظم ،دين خود را به دين اثبات فرمايند. امروز روزى است كه يا بايد رضايت خداوند غفور راجلب نمايند يا خداى ناخواسته به سخط ذات مقدسش مبتلا شوند. امروز روزى است كهنظر مبارك امام زمان - صلوات الله عليه - به حضرات مبلغين اسلام دوخته شده است وملاحظه مى فرمايند كه آقايان به چه نحو خدمت خود را به شرع مقدس ابراز و دين خودرا ادا مى فرمايند. از قرار مسموع اغلب گويندگان محترم با ما هم آواز هستند. اميد استخداوند تعالى آن شواذى كه از حبس ، از زجر، از خوف بيم دارند، بيدار فرمايد. متمنىاست مراتب احترام و سلام مرا به مبلغين ابلاغ فرماييد. ضمنا چون براى تجديد ساختمانمدرسه فيضيه كه قبلا با جناب عالى نيز صحبتى شده بود حسابى در بانك صادراتشعبه قم باز شده است و بناست كه از روز تاسوعا و عاشورا نيز بانك سپرده راقبول كند اگر صلاح ديديد تذكرى به مسلمين بدهيد.
والسلام عليكم و رحمه الله وبركاته
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 18/1/1343
هشدار امام خمينى به ملت ايران در مورد به خطر افتادن اسلامواستقلال مملكت
تسلط اسرائيل بر بسيارى از شوون حساس مملكت .
بسم الله الرحمن الرحيم
و سيعلم الذين ظلموا اى منقلب ينقلبون
من خوف داشتم كه اگر در موضوع بيدادگرى نسبت به حجت الاسلام آقاى طالقانى وجناب آقاى مهندس بازرگان و ساير دوستان كلمه اى بنويسم ، موجب تشديد امر آنها شودو ده سال زندان به پانزده سال تبديل گردد. اينك كه حكم جائرانه دادگاه تجديد نظرصادر شد، ناچارم از اظهار تاسف از اوضاع ايران عموما و از اوضاع دادگاه خصوصا.
به قدرى خلاف قوانين و مقررات در دادگاه ها جريان دارد كه موجب تاسف و تعجب است ،محاكمات سرى ، حبس هاى قبل از ثبوت جرم ، بى اعتناى به دفاع مظلومين .
اينجانب و اشخاص باوجدان و باديانت متاسفيم از مظلوميت اين اشخاص كه به جرم دفاع ازاسلام و قانون اساسى محكوم به حبس هاى طويل المدت شده و بايد باحال پيرى و نقاهت در زندان براى اطفاء شهوات ديگران به سر برند. راى دهندگانبايد منتظر سرنوشت سختى باشند.
تاسف بالاتر، تسلط اسرائيل و عمال اسرائيل است بر بسيارى از شؤ ون حساس مملكت وقبضه نمودن اقتصاديات آن به كمك دولت و عمال دستگاه جبار.اسرائيل با دول اسلامى در حال جنگ است و دولت ايران باكمال دوستى با او رفتار مى كند و همه نحووسايل تبليغ و ورود كالاهاى آن را فراهم مى سازد.
من كرارا اعلام خطر كرده ام ، خطر براى ديانت مقدسه ، خطر براىاستقلال مملكت ، خطر براى اقتصاد كشور. من از كلمه (الكفر ملة واحده ) كه از سازمان هابه دست و دهان ها افتاده متاسفم ، اين كلام بر خلاف نص كلام الله و براى پشتيبانى ازاسرائيل و عمال اسرائيل است ، مقدمه شناسائىاسرائيل است ، براى پشتيبانى از عمال اسرائيل و فرقه ضاله منحرفه است . من متاسفماز اينكه در مملكت اسلامى ، برخلاف قانون اساسى ، اوراق ضاله مخالف با نص قرآن وضروريات دين مقدس نشر مى شود و دولت ها از آن پشتيبانى مى كنند. كتاب انتقاد كه بررد قرآن مجيد نوشته شده و طرح قانون خانواده كه
بر خلاف احكام ضروريه اسلام و خلاف نص كلام الله مجيد طرح و منتشر مى گردد وكسى نيست از دولت ها استيضاح كند.
هر كس از ظلم و ظالم بحث كرد در زندان است
من متاسفم از رفتار سازمان ها با مجالس تبليغ احكام و عزادارى برسيد مظلومان - عليهالصلوة والسلام - هر كسى به طور كلى از ظلم و ظالم بحث كرد، اكنون در زندان بهسر مى برد يا مدت ها به سر برده است .تمام مجالس در تحت فشار و صاحبان آنها درفشارهائى جانفرسا بوده و هستند. اشخاص متدين را به جرم آنكه در عاشورا دسته راهانداخته اند وشعار ضد اسرائيل با خود داشته اند، به حبس و زجر و شكنجه كشيدندواكنون هم در حبس به سر مى برند، با آنكهباكمال آرامش حركت كردند.
ملت شيعه از اسرائيل متنفر و منزجر است
من به جميع دول اسلام و مسلمين جهان در هر جا هستند اعلام مى كنم كه ملت عزيز شيعه ازاسرائيل و عمال اسرائيل متنفرند و از دولت هائى كه بااسرائيل سازش مى كنند، متنفر و منزجرند. اين ملت ايران نيست كه بااسرائيل منفور در حال سازش است ، ملت ايران از اين گناه بزرگ برى است ، اين دولت هاهستند كه به هيچ وجه مورد تاييد ملت نيستند.
از خداوند تعالى عظمت اسلام و حفظ احكام اسلام را خواستار است .
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 21/1/1343
بيانات امام خمينى در مورد لزوم اهتمام به امر تبليغات و حفظ وحدت
بسم الله الرحمن الرحيم
از زندانى بودن آقاى طالقانى و مهندس افسرده نباشيد، تا اين چيزها نباشد كارها درستنمى شود، تا زندان رفتن ها نباشد پيروزى به دست نمى آيد. هدف ، بزرگتر از آزادشدن عده اى است ، هدف را بايد در نظر داشت ، هدف ، اسلام است ،استقلال مملكت است ، طرد عمال اسرائيل است ، اتحاد با كشورهاى اسلامى است . الان تماماقتصاد مملكت در دست اسرائيل است ، عمال اسرائيل اقتصاد ايران را قبضه نموده اند، اكثركارخانجات در دست آنها اداره مى شود، تلويزيون ، كارخانه ارج ، پپسى كولا. دوهواپيمايى كه قرار بود حجاج را به مكه ببرندمال اسرائيل بود، بعد دولت عربستان سعودى به اينعمل اعتراض ‍ كرد و ناچار شدند از اين عمل خوددارى كنند. امروز حتى تخم مرغ ازاسرائيل وارد مى كنند، بايد صفها را فشرده كنيد، اينهاعمال استعمار هستند، بايد ريشه استعمار را كند.
آقايان سعى كنيد در دانشگاه پرچم اسلام را بالا ببريد، تبليغات مذهبى بكنيد، مسجدبسازيد، اجتماعا نماز بخوانيد، نظاهر به نماز خواندن بكنيد. وحدت مذهبى لازم است ،وحدت مذهبى است كه اين اجتماع عظيم و فشرده را ايجاد مى كند، اگر علاقه بهاستقلال ايران داريد، وحدت مذهبى داشته باشيد.
بعد از اينكه دستگاه ديد بيش از اين نمى تواند اين فضاحت راتحمل كند و از تمام ممالك اسلامى و غير اسلامى فشار آوردند و نفرت هاى ممالك اسلامىرا نسبت به خود احساس نمود، وقتى اوضاع را چه ازداخل و چه از خارج تاريك ديدند، اينها شبانه مرا به اينجا آوردند تا به اصطلاح مراسالم به اينجا برسانند، آنها مى گفتند ما بايد شما را محفوظ نگاه داريم ، آنها مىترسيدند كه مردم به من آسيبى برسانند!! آيا ملت اسلام قصد جان مرا دارند؟! بعد ازرسوايى ها وقتى ديدند ديگر نمى توانند هيچ جاى پايى بگذارند و تمام ملت ها، دولتهاى خارجى با آنها نظر خوشى ندارند و مخصوصا ديدند اكنون ايام حج و محرم است ومعلوم نيست در مراسم حج چه خواهد شد و در ماه محرم چه خواهد شد، ما را آزاد كردند ولىبعدا به خيال سمپاشى افتادند، فكر كردند با مطبوعات مى توانند ما را در نظر مردمخوار كنند، خيال كردند مى توانند بين مردم و روحانيت جدايى ايجاد كنند.
چند روز است آزاد شده ام ، فرصت مطالعه روزنامه نداشتم ، در زندان فراغت داشتم ومطالعه
مى كردم تا اينكه روزنامه اطلاعات مورخ سه شنبه 18 فروردين 43 را به من دادند، مناز آقايان گله دارم كه چرا زودتر به من ندادند، در اين روزنامه كثيف اطلاعات تحت عنواناتحاد مقدس در سرمقاله نوشته بودند كه با روحانيت تفاهم شده و روحانيون با انقلابسفيد شاه و ملت موافق هستند، كدام انقلاب ؟ كدام ملت ؟ اين انقلاب مربوط به روحانيت ومردم است ؟!
آقايان كه در دانشگاه هستيد برسانيد به همه كه روحانيت با اين انقلاب موافق نيست ، ماكه وسيله انتشاراتى نداريم ، همه چيز را از ما گرفته اند، تلويزيون و راديو را از ماگرفته اند، تلويزيون كه در دست آن نانجيب است ، راديو هم كه در دست خودشان هست ،مطبوعات ما كثيف است . آنها مطلبى را مى نويسند يا مى گويند، فورا به تمام نقاطدوردست رسانند، آنوقت مردم بى اطلاع فكر مى كنند كه روحانيون هم با آنها هستند،روحانيون با اين مفاسد دوستى ندارند، اگر روزنامه اطلاعات جبران نكند با عكسالعمل شديد ما مواجه خواهد شد (يكى از حضار گفت تحريمش كنيد، امام فرمودند نه ، حالاموقعش نيست هر چيزى جايى دارد).
خمينى را اگر دار بزنند تفاهم نخواهد كرد. با سرنيزه نمى شود اصلاحات كرد، بانوشتن خمينى خائن به ديوارهاى تهران كه مملكت اصلاح نمى شود، ديديد غلط كرديد؟ديديد اشتباه كرديد؟ خاضع به احكام اسلام شويد، ما شما را پشتيبانى مى كنيم . اگر ازآزاد نمودن ما برنامه ديگرى دارند، اگر خيال ديگرى در سر دارند، اگر مى خواهندآشوب كنند بسم الله بفرمايند.
در روزنامه مورخ 12 / 5 / 1342 كه مرا از زندان قيطريه آوردند، نوشتند كه مفهومش اينبود كه روحانيت در سياست مداخله نخواهد كرد. من الان حقيقت موضوع را براى شما بيان مىكنم ، آمد يك نفر از اشخاصى كه ميل ندارم اسمش را بياورم ، گفت آقا سياست عبارت استاز دورغ گفتن ، خدعه ، فريب ، نيرنگ ، خلاصه پدر سوختگى است و آن را شما براى مابگذاريد، چون موقع مقتضى نبود نخواستم با او بحثى بكنم ، گفتم ما ازاول وارد اين سياست كه شما مى گوييد نبوده ايم . امروز چون موقع مقتضى است مى گويماسلام اين نيست ، والله اسلام تماش سياست است ، اسلام را بد معرفى كرده اند، سياستمدن از اسلام سرچشمه مى گيرد. من از آن آخوندها نيستم كه در اينجا بنشينم و تسبيح دستبگيرم ، من پاپ نيستم كه فقط روزهاى يكشنبه مراسمى انجام دهم و بقيه اوقات براىخودم سلطانى باشم و به امور ديگر كارى نداشته باشم ، پايگاهاستقلال اسلامى اينجاست ، بايد اين مملكت را از اين گرفتارى ها نجات داد. نمى خواهنداين مملكت اصلاح بشود، اجانب نمى خواهند مملكت آباد شود، اينها حتى آب هم براى اين ملتتهيه نكرده اند، آبى كه ما در قم از آن استفاده مى كنيم در اروپا حتى به حيواناتشان همنمى دهند، اگر راست مى گويند براى بيكاران كار پيدا كنند، اين جوان (اشاره به يكىاز دانشجويان ) بعد از بيست سال تحصيل كار مى خواهد، فردا كه فارغالتحصيل مى شود سرگردان است ، اگر معاشش فراهم نشود نمى تواند دين خود را حفظكند، شما خيال مى كنيد آن دزدى كه شبهااز ديوار با آنهمه مخاطرات بالا ميرود و يا زنىكه عفت خود را مى فروشد، تقصير دارد؟ وضع معيشت بد است كه اينهمه جنايات و مفاسدكه شب و روز در روزنامه ها
مى خوانيد به وجود مى آورد. وقتى كه در زندان بودم خبر آوردند كه سرماى همدان به33 درجه رسيده ، بعد خبر آوردند كه دو هزار نفر از سرما تلف شده اند، در آن حالت مندستم بسته بود، چه مى توانستم بكنم ؟ اين تازه در همدان بود، البته در تهران وشهرهاى ديگر هم تلفاتى بود، دولت چه اقدامى نمود؟ در يك چنين وضع براىاستقبال از اربابان خود با طياره از هلند گل مى آورند،پول ملت فقير را تلف مى كنند، اجاره هواپيما كه از هلندگل مى آورد سيصد هزار تومان است جبران كنيد غلطهاى خود را، اسلام را رعايت كنيد.
در ايام گرفتارى ، در روزنامه اطلاعات درباره وضع مادى و بهداشتى مردم جنوبمطلبى خواندم ، تعجب كردم چگونه اين مطلب را گذاشته بنويسد، يكى از خبرنگارانپس از بازديد از وضع مردم جنوب چنين نوشته بود كه در جنوب ايران در دهات اصلا ازدكتر و دارو خبرى نيست ، آب وجود ندارد و يك ده اكثر مردمش كور بودند، خلاصه از كليهوسايل و نيازمندى هاى اوليه زندگى محروم بودند، آنوقت در كنفرانس اكافه كهنمايندگان دول دنيا جمع شده بودند كه فكرى براى وضع اقتصاددول بكنند - اگر بخواهند عمل بكنند - در صورتى كه اعضاى شركت كننده چه ازكشورهاى كوچك و چه بزرگ همه دم از اشكالات اقتصادى خود مى زنند، هياءت نمايندگىايران اظهار مى كند كه وضع اقتصادى ايرانكمال مطلوب است و هيچ عيب و نقصى ندارد.
آيا وضع اقتصادى انگلستان بد است ايران خوب است ؟! وضع اقتصادى هندوستان بعد ازآنهمه پيشرف بد است ايران خوب است ؟! همين طور ژاپن وضع اقتصاديش بد است ايرانخوب است ؟!
آقايان در كاخ ‌هاى خود نشسته اند مى گويند ملت مترقى ،ملت مترقى از گرسنگى مىميرد؟! اميراسلام على عليه السلام نان جو مى خورد. براى مهمانى يى كه به افتخاراربابان خود ترتيب مى دهند، پانصد هزار تومان ، يك ميليون تومان يا بيشتر خرج مىكنند و مرتب دم از برنامه مترقى مى زنند، مى گويند كشور ما در رديف كشورهاى طرازاول است مگر با رفتن چند زن به مجلس مملكت مترقى مى شود، مملكت با برنامه هاىاسرائيل درست نخواهد شد.
اسلام براى تمام زندگى انسان از روزى كه متولد مى شود تا موقعى كه وارد در قبرشود، دستور و حكم دارد. صحبت نزاع با شخص نيست بعد از اينكه دولت قبلى رفت ، يكنفر در زندان آمد پيش من و از دولت گذشته بد گويى كرد و گفت اين دولت برنامه هاىمترقى دارد، گفتم ما با كسى غرض شخصى نداريم ، ما باعمل اشخاص كار داريم ، ملت فقير را نجات دهيد. ديروز خانواده هاى شهداى 15 خرداداينجا بودند، چيزى كه مرا رنج مى داد اين بود كه به من اين صحبت ها نشده بود تا ازحبس آمدم بيرون ، عصر همان روز (دفعه اول ) جريان را مطلع شدم ، كشتار 15 خرداد ازاعمال يك قشون با ملت بيگانه بدتر بود، آنها بچه ها را نمى كشتند، زن ها را نمىكشتند، امروز جشن معنى ندارد، تا ملت عمر دارد غمگين در مصيبت 15 خرداد است ، يكى ازاولياى امور ضمن سخنرانى گفته بود 15 خرداد ننگ ملت ايران است ولى من بر صحبت اورا تكميل مى كنم ، 15 خرداد ننگ ملت بود زيرا ازپول همين ملت اسلحه تهيه شده و با اين اسلحه مردم را كشتند.
تاريخ 25/2/43
بيانات امام خمينى پس از آزادى از زندان
تاسف و تالم شديد از 15 خرداد
بسم الله الرحمن الرحيم
انا لله و انا اليه راجعون
من تاكنون احساس عجز در صحبت ها نكرده ام و امروز خودم را عاجز مى دانم ، عاجز مى دانماز اظهار تاءلمات روحيه اى كه دارم براى اوضاع اسلام عموما و اوضاع ايران خصوصا وقضايايى كه در اين يك سال منحوس پيش آمد خصوصا قضيه مدارس علمى ، قضيه 15خردادقضيه 15 خرداد را من مطلع نبودم تا اينكه از حبس به حصرتبديل شد و اخبار خارج به من رسيد. خدا مى داند كه مرا اوضاع پانزده خرداد كوبيد.(گريه شديد حضار) حالا هم كه به اينجا آمده ام از قيطريه ، مواجه هستم با يك منظرههائى ، با بچه هاى كوچك بى پدر، (گريه شديد حضار) با پدرهاى جوان از دست داده ،با مادرهاى جوان مرده ، با زن هاى برادر مرده ، با پاهاى قطع شده ، (گريه شديدحضار) با افسردگى ها، اينها علامت تمدن آقايان است و ارتجاع ما. افسوس كه دست ما ازعالم كوتاه است ، افسوس كه صداى ما به عالم نمى رسد، افسوس ‍ كه گريه هاى اينمادرهاى بچه مرده نمى رسد به دنيا (گريه شديد حضار)
نسبت دادن ارتجاع سياه به روحانيت توسط اجانب
ما را كهنه پرست معرفى مى كنند، ما را مرتجع معرفى مى كنند، علماى اسلام را بهارتجاع سياه تعبير مى كنند، جرايد خارج از ايران ، آنهايى كه با بودجه هاى گزافبراى كوبيدن ما مهيا شده اند در خارج ما را مخالف اصلاحات (كه اسلام در راس اصلاحاتواقع شده است ) معرفى مى كنند، مخالف ترقى مملكت معرفى مى كنند، مى گويند آخوندهامى خواهند با الاغ باز سوار بشوند از اين طرف به آن طرف بروند، آخوندها مى گويندكه برق نمى خواهيم ، آخوندها مى گويند طياره نمى خواهيم ، اينها مرتجع هستند، اينها مىخواهند به قرون وسطى برگردند.
عمل به اسلام و مخالفت باديكتاتورى ارتجاع و كهنه پرستى است ؟
آخوندها با اين سياه روزى هائى كه نصيب مملكت است مخالفند، اين كهنه پرستى است ؟!
علماى اعلام با اين زدن ها، كشتن ها، قلدرى ها، ديكتاتورى ها و استبدادها مخالفند، اين كهنهپرستى است ؟! علماى اسلام در صدر مشروطيت درمقابل استبداد سياه ايستادند و براى ملت آزادى گرفتند، قوانينجعل كردند، قوانينى كه به نفع ملت است ، به نفعاستقلال كشور است ، به نفع اسلام است ، قوانين اسلام است ، اين را با خون هاى خودشان ،با زجرهائى كه ديدند و كشيدند، با بيچارگى هايى كه متوجه به آنها شد، گرفتند،اين آخوندها مرتجع هستند؟!
امروز هم روحانيت قيام كرده است ، نهضت كرده است ، ملت به تبع روحانيت نهضت كرده است، ملت هاى اسلام بيدار شده اند، نهضت كرده اند. خواسته هاى روحانيتعمل به قوانين اسلام است ، اين ارتجاع است ؟!رسول اكرم مرتجع بود؟! قوانين آسمانى ، قوانين الهى كه ما براى آن اين قدر اهانت مىشويم ، اين قدر زجر مى كشيم ، دعوت به عمل كردن به قوانين آسمانى ارتجاع است ؟!خداى تبارك و تعالى مرتجع است ؟! جبرئيل امين ، واسطه وحى الهى مرتجع است ؟پيغمبر اكرم مرتجع است ؟! ائمه هدى مرتجع هستند؟! علماى از صدر اسلام تا امروز كه ازخودشان چيزى ندارند، آنها قوانين اسلام را، قوانين وحى را به مردم ابلاغ مى كنند، ابلاغقوانين الهى ارتجاع است ؟!
شما اگر چنانچه به احكام اسلام اعتقاد داريد، اين احكام اسلام است ، اسلام انسان را آزادخلق كرده است و انسان را مسلط بر خودش و بر مالش بر جانش و بر نواميسش خلقفرموده ، امر فرموده است كه مسلط است انسان ، آزاد است انسان ، هر انسانى در مسكن آزاداست ، در مشروب و ماءكول آنچه خلاف قوانين الهيه نباشد آزاد است در مشى آزاد است . حكماسلام است كه اگر كسى حمله برد به منزل كسى ، براى آن كسى كه مورد حمله واقع شدهاست جايز است كشتن او اسلام اين قدر با آزادى ها موافق است ، اسلام ارتجاع سياه است ؟!علماى اسلام كه از خودشان چيزى ندارند، ما كه خودمان حرفى نداريم ، ما هر چه مىگوييم قال رسول الله مى گوييم ، رسول الله همقال الله مى فرمايد، اگر ما مرتجعيم معلوم مى شودرسول الله مرتجع است ، اگر شما ما را مرتجع مى دانيد، ما را كهنه پرست مى دانيد(مردك امروز هم باز برداشته نوشته ) اگر ما را كهنه پرست مى دانيد ما كه از خودمانحرفى نداريم ما مى گوييم قال الله تعالى ، ما مى گوييمقال رسول الله ، پس شما رسول الله را كهنه پرست مى دانيد! اف بر اين تجدد.
اگر قوانين را قبول داريد، اگر اسلام را قبول داريد كه ما تبع آن هستيم و اسلام سرمنشاء همه آزادى ها، همه آزادگى ها، همه بزرگى ها، همه آقائى ها، همهاستقلال هاست ، اسلام را قبول داريد، اين احكام اسلام است ، كجايش ارتجاع است ؟ بفرماييدكجاى احكام اسلام را آقايان ارتجاع سياه مى دانند؟ بفرمايند بيايند تفاهم كنند، آخر اينكهتو بروى آنجا براى خودت صحبت بكنى و هر جا پيش آيد يك صحبتى بكنى و هى(كهنه پرستى را ما مى كوبيم ، چطور مى كنيم ) رجز بخوانى ، اينكه نمى شود.خوب بيا بنشين بگو آقا اينكه پيغمبر فرموده است ، اين ارتجاع سياه است ، تا ما ببينيمكه شما درست مى فرمائيد؟ تا ما اثبات كنيم نخير ارتجاع نيست .
ما مى گوئيم آقا، غلام حلقه به گوش ديگران نباشيد. ما عزت و شرف شما را مى خواهيم. ما به
شماها نصيحت مى كنيم كه آقا شما دولت اسلام هستيد، هياءت حاكمه بر مسلمين به اصطلاحهستيد، شما عزيز باشيد، آقا باشيد، بزرگ باشيد،استقلال را حفظ كنيد، تبعيت را دست برداريد، دستتان را براى چهار دلار دراز نكنيد، هرجلسه اى كه شما تشكيل مى دهيد هى مى گوئيد دلار بده ، ما با اين چيزها مخالفيم ، اگراين ارتجاع است ما مرتجعيم و اگر آن تمدن است شما متمدنيد. اگر به قوانين اسلام شمااعتقاد داريد اين قوانين اسلام و اگر به قوانين اساسى ، به قانون اساسى شما اتكاءداريد، قانون اساسى مردم را آزادى داده است در مسكن ، در كارهاى خودش ، در مالش ، درجانش آزادى داده ، از اين زورگويى ها قانون منع كرده است . ما مى گوئيم شما آقا بيائيدبه قانون عمل كنيد، مى گذاريم قانون را زمين ، شما يك نماينده اى بفرستيد ما هم يكنماينده اى مى فرستيم ، قانون اساسى را مى گذاريم زمين ، شما كه مى گوييد ماقانونى هستيم ، دموكرات هستيم ، شما كه مى گوييد كه ما جلو رفته هستيم ، مترقى هستيم، اين قانون اساسى ماست ، مى گذاريم زمين ، به قانون اساسىعمل كنيد اگر ما حرفى زديم . به اين متمم قانون اساسى شماعمل كنيد كه علماى اسلام در صدر مشروطيت جان دادند براى گرفتن اين ورفع كردناسارت ملت ها، شما بنشينيد به اين قانون اساسىعمل كنيد. قانون اساسى مطبوعات را آزاد كرده است ، شما آزاد مى كنيد؟! ما مرتجعيم كه مىگوييم بگذاريد به قانون اساسى عمل بشود؟! بگذاريد مطبوعات آزاد باشد؟!بگذاريد كه اين مطبوعات روى عقيده خودشان چيز بنويسند؟! گر چه همه شان خبيث هستندلكن با جميع خباثتشان باز نمى خواهند اينقدر سمپاشى كنند.
روسياهى رژيم در 15 خرداد از تاريخ محو نخواهد شد.
خوب ، شما آقايان ، ملت ايران روزنامه اطلاعات را، سر مقاله روزنامه اطلاعات روز سهشنبه را، سه شنبه 18 فروردين را ملاحظه فرموديد، ملاحظه فرموديد كه اينها چهنقشه اى كشيده بودند و كشيده اند. اينها ديدند كه بازور و با قلدرى و با سرنيزه ، با15 خرداد فراهم كردن ، با مدرسه فيضيه خراب كردن ، با خراب كردن و با اهانت بهعلماى اسلام كردن ، با تبعيد كردن ، با اخراج كردن ، با حبس كردن و اينها، هر چهكردند گندش بالا آمد، اين قدر بالا آمد كه او هم فهميد، همه فهميدند، اينها ديدند كهخيلى بد شد، دنيا اعتراض كرد. 15 خرداد روى دولت ها را سياه كرد، ما نمى خواستيم اينقدر روسياهى بار بيايد. 15 خرداد ننگى بر دامن اين مملكت گذاشت كه تا آخر محونخواهد شد، تاريخ ضبط مى كند اين را، خودشان هم گفتند كه 15 خرداد ننگ بود، من هممى گويم ننگ بود لكن نكته را نگفتند و من نكته را مى گويم ، ننگ بود كهمسلسل ها را، تانك ها را، توپ ها را، تفنگ ها را ازمال اين ملت فقير به دست آوردند و به روى اين ملت فقير بستند،پايمال كردند اين بيچاره ها را، از اين ننگ بالاتر آيا مى شود كه انسان يك ملتى رااينطور پايمال كند؟ اين بيچاره ها چه كرده بودند آخر؟ چه كرده بودند؟
عمل به قانون اساسى ، در نظر رژيم ارتجاع است .
ما يك سلسله نصايح كرديم ، نصيحت كه اين قدر بساط نداشت . ما يك مطالب منطقى داريم، مى گوئيم قانون داريم آقا، اگر قانون اساسى را شماقبول نداريد پس بگوئيد آقاى دولت بروند در مجلس بگويند ما قانون اساسى راقبول نداريم . خوب باز بر گردند به قهقرا، هر جا مى خواهند. ما كه مى گوييم بهقانون اساسى عمل كنيد ما مرتجعيم ؟! يا شمائى كه دستجمعى مردم را حبس مى كنيد، تبعيدمى كنيد؟ سلول هاى شما پر است از حبسى ها، از علما، از اساتيد، از محترمين ، از متدينين ،بندرعباس پر است از تبعيد شدگان ، براى اينكه اينها مى گفتند كه آقا ما نمى خواهيماسير مردم باشيم ، اسير استعمار باشيم .
آخر چه مى گويند به ما؟ ما مرتجعيم كه مى گوييم كه به قانون اساسىعمل كنيد؟ قانون اساسى را بگذاريد زمين همه مانعمل كنيم ، اين را كه قبول داريد. ما مى گوييم به دينعمل بكنيد، شما مى گوئيد كه (پيغمبر اكرم مرتجع است ) نغوذبالله ، در لفظ نمىگوئيد، معنايش اين است . قانون اساسى را كهقبول داريد (ولو در آن وقت ها زمزمه مى كردند كهمال پنجاه سال پيش از اين است و فلان ، قانون اساسى كه ديگر قضيه پنجاهسال پيش از اين ندارد) قانون اساسى مى گويد ملت ها بايد آزاد باشند، ملت ايرانبايد مردمش آزاد باشند، مطبوعات بايد آزاد باشد، هيچكس حق ندارد جلوى قلم را بگيرد.
اعلام تفاهم روحانيت با شاه ، دسيسه اى براى مرفوض ساختن روحانيت
شما ديديد كه روزنامه اطلاعات در روز سه شنبه هجدهم فروردين نوشت كه : (بعضىمجلات هم نوشته بودند لكن اين بيشتر منتشر مى شود) (جاى خوشوقتى است كه مقاماتروحانى با دولت موافقت كردند در انقلاب شاه و ملت ) رفتند تهران اعتراض كردند كهآقا اين روحانى را معرفى كنيد، اين خمينى است تا ما بگوييم عليه اللعنه ؟ يا سايرعلماى اسلامند؟ خوب معرفى كنيد، دست بگذاريد رويش ، (علماى طرازاول ما چند نفر در اينجا هستند، خداوند همه را حفظ كند، در تهران هستند، خداوند حفظشان كند،در مشهد هستند خداوند حفظشان كند، در نجف هستند خداوند حفظشان كند، در ساير بلاد مسلمينهستند خدا همه را تاييد كند.) اين علماى اسلام ، اين علماى اسلام در ماوراى جو هستند؟اينهايى كه با شما يك قرارداد سرى كرده اند خوب اسم ببريد، آقا اگر مردى تو اسمببر، بگو كه : (خمينى است ، توى حبس ما رفتيم پيش او و او گفت كه برگذشته هاصلوات )، خمينى غلط مى كند همچو حرفى مى زند خلاف دين اسلام ، خمينى مى تواندتفاهم كند با ظلم ؟ غلط مى كند. خمينى آنجا هم كه بود، تو حبس هم كه بود مجد اسلام راحفظ مى كرد، مى تواند حفظ نكند؟ اسلامى كه پيغمبر اسلام اين قدر زحمتش را كشيده است ،ائمه هدى اين قدر خون دلش را خورده اند، علماى اسلام اين قدر زحمت كشيده اند، خمينى وامثال خمينى مى توانند كه يك چيزى بگويند كه بر خلاف مصالح اسلام باشد؟! خمينى رااز جامعه بيرون مى كنند.
اينها نقشه اين را كشيده اند كه علماى اسلام را به معرفى كنند به اينكه اينها هممثل ما
صحيفه نورجلد 1 صفحه 71
مى مانند. خودشان مرفوض جامعه هستند مى خواهند ما را هم مرفوض كنند. جامعه خودشان رانمى پذيرد، مى خواهند ما را هم بگويند نمى پذيريم ، مى خواهند ما را با اين نقشه مشئوم، منفور جامعه كنند با سر صبر و راحت تبعيت ارباب ها كنند، تبعيت كارش از ارباب بود،مى خواهند تبعيت از اسرائيل كنند، وا مصيبت !.
مگر من مى توانم با يك مجلس ، دو مجلس ، چهار تا مجلس مفاسد اين مملكت را بگويم . منامروز حالم هم خوب نيست . ديشب خوابم هم خيلى كم بود. معذالك خوب ، يك مطالب وكلياتى بايد گفته بشود. ما حق دفاع از خودمان نداريم ؟
رفتند پيش مدير اطلاعات كه آقا كى به شما اين مطلب را گفته است ؟ خوب بگوييد تاما بفهميم كه اين روحانى كيست ؟ اين روحانى سازمانى كيست كه با شما تفاهم كرده است ومطالب شما را قبول كرده است برخلاف دين اسلام ؟ خوب بگوئيد. بيچارهخجل شده است گفته (من نبودم اينجا، به فلان بگوئيد ببخشند، چه ، چه ، چه ، چه ، ازاين حرف ها، يك شرح مفصلى ، من سرمقاله ام حاضر است و سرمقاله را به آن آقا نشان دادهبود كه من اين را نوشته ام لكن سنجاق كرده از بعضى مقامات آورده اند داده اند كه اين رابايد بنويسى ، بايد است من چه بكنم ؟) من يك تكليفى براى او معين مى كنم و يكمطلبى براى خودمان مى گويم ، اگر چنانچه اطلاعات ، روزنامه اطلاعات ، مدير اطلاعاتيك آدمى است كه متاسف است از اين تحميلات ، شما خوب ديگر بحمدالله متمولى ، احتياجندارى دست از روزنامه نگاريت بردار بشو وزير، الحمدلله اينجا همه وزير مى شوند،بشو وزير، بشو وكيل ، بشو چه ، گر چه مردم نمى كنند خودشان وكيلت مى كنند، لازمنيست مردم بخواهند مگر مردم حق وكالت دارند؟ نه ! وكيلت مى كنند، منتصبت مى كنند،مثل سناتور منتصبت مى كنند. اگر تو از اين معنا عار دارى كه يك چيزى را بر توتحميل كنند، خوب آسان است اين ، روزنامه نگارى را كه الزام نمى كنند كه شما روزنامهنگار باشيد، دست از روزنامه تان برداريد برويد يكشغل بهترى . از آن طرف من به او پيغام دادم كه بايد اين درست بشود، بايد اين تكذيببشود، از قرارى كه ديشب باز يك كسى آمده بود گفت كه : (اوقبول كرده است كه من نمى توانم با ملت مواجه بشوم ، نمى توانم با روحانيت مواجهبشوم ، فكرى بكنيد من يك سوژه اى درست مى كنم كه تكذيب بشود، دستگاه گفته ايندليل بر سستى كارماست ) خوب ، ما مرتجعيم يا شما؟
يك دروغى را، آخر ما كه مرده نيستيم كه شما نسبت به ما مى دهيد، ما يك جمعيت كثيرىبحمدالله از علما داريم ، ما مراجع بزرگ داريم ، ما مراجع بزرگ عالى شاءن داريم ، ماعلما داريم در بلاد، ما فضلا داريم در حوزه ها، ما مدرسين بزرگ داريم در حوزه ها، ماطلاب و فضلاى علوم دينيه داريم . اينها كه نمى نشينند كه گوش كنند كه كسى درروزنامه - منتشرو - كثيرالانتشارش يك دروغ شاخدارى بنويسد: (بحمدالله موافقتكردند!) ما داد مى كنيم ، فرياد مى كنيم ، نمى گذارند منعكس بشود، خوب آقا، آقايىكه ديروز گفتى كه ، يا ديشب گفتى كه كهنه پرستى را جلو بگيريد، اين كهنهپرستى نيست كه شما جلو مطبوعات را مى گيريد؟تحميل مى كنيد به روزنامه اطلاعات ؟ سند
داريم ، ديگر اينكه يك چيز دروغى نيست كه آقايان بگويند كه افترا بستى - روزنامهاطلاعات را - نوشته شما سنجاق در دفتر روزنامه اطلاعات است كه شما گفته ايد بايداين را بنويسيد و نگذاشته ايد تكذيب كند.
ما حرفمان اين است كه آقا به قانون اساسىعمل بكنيد، مطبوعات آزادند، قلم آزاد است ، بگذاريد بنويسند مطالب را. اگر دين داريدبه دين عمل كنيد، اگر چنانچه دين را ارتجاع مى دانيد، به قانون اساسىعمل كنيد، خوب بگذاريد بنويسند. (مدير اطلاعات به دست و پا افتاد و چه شد و من به اوپيغام دادم كه من از آن آدم ها نيستم كه اگر يك حكمى كردم بنشينم چرت بزنم كه اين حكمخودش برود، من راه مى افتم دنبالش ، اگر من خداى نخواسته يك وقتى ديدم كه مصلحتاسلام اقتضا مى كند كه يك حرفى بزنم مى زنم و دنبالش راه مى افتم و از هيچ چيز نمىترسم بحمدالله تعالى ، و الله تا حالا نترسيده ام ، آن روز هم كه مى بردندم آن روزهم آنها مى ترسيدند، من آنها را تسليت مى دادم كه نترسيد.)
ترس در راه مقاصد اسلامى نشانه بى دينى است .
اگر ما براى مقصد اسلامى ، براى مقصدى كه انبيا خودشان را به آب و آتش زدند،اولياى عظام خودشان را به كشتن دادند، علماى بزرگ اسلام را آتش زدند، سر بريدند،حبس كردند، تبعيد كردند، حبس هاى طولانى كردند، اگر چنانچه ما براى مقاصد اسلامبترسيم دين نداريم . ديندار هم براى اينكه خرقه را از اين عالم خالى كند مى ترسد؟اگر ما ماوراى اين عالم را اعتقاد داشته باشيم ، بايد شكر كنيم كه در راه خدا كشتهبشويم و برويم در صف شهدا، بترسيم ؟ از چه بترسيم ؟ آن بايد بترسد كه غير ازاين عالم جايى ندارد - ما - بحمدالله تعالى ، خداى تبارك و تعالى وعده كرده به ماكه يك جاى خوب داريد اگر چنانچه به دين من رفتار كنيد و ما اميدوارم كه رفتار كنيم ،اميد دارم كه رفتار كنيم . ما از چه بترسيم ؟ چه ترسى ما داريم از شماها؟ شما آن آخر امراين است كه ما را اعدام كنيد، اول زندگى راحت ماست ، از اين كثافت كارى ها بيرون مىرويم ، از اين رنج و محن خلاص مى شويم . آقاى ما فرموده : (و الله لا بن ابى طالبانس بالموت من الطفل بثدى امه ) خوب ايشان فرموده است ، ما البته نمى توانيم همچنيندعوى هائى بكنيم لكن ما شيعه او هستيم ، ما اگر از مرگ بترسيم معنايش اين است كهماوراءالطبيعه قبول نيست .
ارتجاع در تعبير رژيم .
ما كه مى گوئيم كه مطبوعات آزاد باشند، ما كهنه پرستيم ؟! آقايان كه الزام مى كنندكه در مطبوعات اين نوشته بشود، آنها مترقى اند؟! خوب ما صدايمان از اين بلند گو تاآنجا مى رسد، آنها صدايشان از اينجا تا امريكا مى رسد. هر جا دلار مى گيرند صدايشانهم آنجا مى رسد. مال اين ملت را خرج مى كنند در مطبوعات خارجيه ، مطبوعاتى كه در خارجهست بر ضد روحانيت ، بر ضد اسلام ، بر ضد مليت ، بر ضد همه چيزها مقالات مىنويسند. به من مى رسد اين مطالب . اينها خطا كردند مرا رها كردند، اشتباه كردند، بهآنها هم گفتم آنجا، گفتم اگر مى خواهيد همان ، رويه را داشته باشيد بگذاريد من اينجاباشم صلاح است ، دوباره هياهو در نياوريد. حالا هم دارم مى گويم آقا ما مرتجع نيستيمبه اين معنا كه شما مى گوئيد، ما با آثار تمدن مخالف نيستيم و اسلام با آثار تمدنمخالف نيست .
قدرت اسلام .
اسلام از خدا مى خواهد كه شما بر همه مقدرات عالم حكومت كنيد. اسلام آن بود كه شمشيررا كشيد و تقريبا نصف دنيا يا بيشتر را گرفت ، با شمشير گرفت ، اين اسلام مرتجعاست ؟! اسلام آن بود كه اين ممالكى كه شما حالا تحت اسارت او هستيد، تحت اسارت آورد.آنها كه به احكام اسلام عمل مى كردند فى الجمله البته ، حكومت هاى اسلامى تا حالا الايكى دوتايشان به احكام اسلام عمل نكرده اند كه مع ذلك همين كه خودشان را زير بيرقاسلام مى دانستند، همين كه خودشان را وابسته به اسلام مى دانستند، همين كه به حسب ظاهربه احكام اسلام عمل مى كردند همچو قدرتى پيدا كردند كه يك بيست و چند هزار جمعيتعرب ، اين مملكت به اين وسيعى را همچنين پايمال كرد و رفت تا آن آخر براى اينكهمتمدنش كند، آدمش كند و كرد. اين افكار نورانى كه در علماى اعلام ما هست ، در مراجع بزرگما هست ، اينها به واسطه نور اسلام است . اين افكار نورانى كه دررجال عظيم الشان ما هست ، هر جا باشد مال اسلام است . اين افكار پوسيده اى كه ، كهنهپرستى هائى كه آقايان دارند، تبعيت از همه ، سر بسته و در بستهتحويل دادن ، همه مخازن يك مملكت را تحويل ديگران دادن ، اين ارتجاع است . روى اينارتجاع ، سياه .
عذر خواهى نخست وزير.
فرستادند، از نخست وزير هم اينجا ديروز بود كه :(بله اين عفو از شماست ، اشتباه شدهاست ، خطا شده است ، يك اشتباهى شده ، شما چه بكنيد، مبادا يك وقتى يك تشنجى بشود،مبادا يك وقتى جور ديگرى پيش بيايد، يك وقت چه بشود، چه بشود، چه بشود، ما مىخواهيم كه چه باشد، ما تابعيم .) از اين مطالبى كه هميشه گفته مى شود ما هم گفتيمكه خوب حالا خود روزنامه اطلاعات كه مى گويد من بى تقصيرم و شماها اين كار راكرديد. شما هم كه آمديد مى گوئيد ديگر بايد او ملتزم بشود و شما همقول بدهيد به اينكه تكرار نشود اين مطالب ، اگر تكرار بشود مواجه با يك مطلببدترى خواهد شد، نكنيد، اين قدر هى كهنه پرست را به رخ ما نكشيد تا ما هم مجبوربشويم كه مطلب را زود بازش كنيم از هم تا ببينيم كه آيا اين علماى عظام اسلام كهنهپرست هستند يا شماها؟ آنها مى گفتند: اين قدرتحميل بر ملت نكنيد.

next page

fehrest page

back page