بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب سیدضیاء مرتضوی,   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     01 -
     02 - شناخت و مراعات حقوق ديگران
     03 - سلام و مصافحه
     04 - حخوشرويى و خوشخويى
     05 - مردم‏دارى
     06 - صله رحم
     07 - ديد و بازديد
     08 - آداب مهمانى و ضيافت
     09 - با همسايگا
     10 - سوغات و عيادت
     11 - حريم خانه و زندگى
     12 - مزاحمت
     13 - كارگشايى
     14 - رازدارى
     15 -
     16 - هنر گوش دادن
     17 - برخورد كريمانه
     18 -
     19 - بندگى و آزادگى
     20 - آيين دوستىنعمت «دوست‏»
     21 - ابراز دوستى
     22 - شوخى و مزاح
     23 - تشويق
     24 - تقدير و سپاس
     25 - سازگارى
     26 - برخورد با سالمندان
     27 - نقدپذيرى
     28 - صداقت
     29 - «فهرست منابع‏»
     fehrest - اخلاق معاشرت
 

 

 
 

با همسايگان

آيا تا به حال، از دست همسايه ناراحت‏شده‏ايد؟

يا به عكس، همسايه از شما رنجيده و دلخور شده است؟

علت چيست؟ و ... چگونه مى‏توان از آن پيشگيرى كرد و راه‏همزيستى و حسن معاشرت با همسايگان چيست؟

اين مساله گاهى به نشناختن «حقوق‏» همسايه مربوط مى‏شود،گاهى هم ريشه در رعايت نكردن آن دارد. ببينيمدر دستورالعملهاى‏مكتب، چه نكاتى وجود دارد؟

سايه همسايه

آيا دو همسايه، تنها در «سايه‏» شريكند و نزديك به هم؟ يا حق وحقوق و حد و حدودى هم وجود دارد؟

بعضى مى‏گويند: «چهار ديوارى، اختيارى‏». اما اين سخن. نه معقول‏است، نه مشروع. نه با عرف سازگار است، نهبا شرع و عقل. گرچه‏انسانها را ديوارهاى خانه‏ها از هم جدا مى‏كند و هر كس وارد محدوده‏خانه و زندگى خويشمى‏شود، اما زندگى اجتماعى، افراد جامعه را به‏صورت اعضاى يك «خانواده‏» درمى‏آورد، كه پيوسته با هم درارتباط،رفت و آمد، برخورد و تعاون‏اند و نيازهاى متقابل به يكديگر دارند. ازاين‏رو، سايه هر كدام از دو همسايه،بايد آرام‏بخش ديگرى باشد و هريك زير سايه همسايه خود، احساس «امنيت‏»، «آسودگى‏» و «اعتماد» كنند.اينچيزى است كه دستورهاى معاشرتى و اخلاقى اسلام بر آن تاكيداكيد دارد.

در متون دينى چيزى به نام «حسن‏الجوار» يا «تعهدالجيران‏» و ... ديده‏مى‏شود، يعنى رسيدگى و سركشى بههمسايگان و داشتن رفتارى نيك‏با آنان و هم آزار نرساندن به همسايه و صبورى و تحمل نسبت‏به آنچه‏ازناملايمات، از آن ناحيه سر مى‏زند. همچنان كه خود شما نيز ازهمسايه‏تان توقع داريد سازگارى نشان دهند و بااندك چيزى عصبانى‏نشوند و پرخاش نكنند، خودتان نيز در معرض همين خواسته و انتظاراز سوىهمسايگانيد.

هر چه روحيه دينى و اخوت اسلامى ميان افراد جامعه حاكم باشد،به همان اندازه رابطه‏ها نزديكتر و صميمى‏ترو فاصله‏ها كمتر و كمترمى‏شود و دو همسايه، بازوى يكديگر مى‏شوند و در غم و شادى وراحت و رنج، شريك هممى‏گردند. برعكس آن در جوامع غربى واروپايى و غرب‏زده است، كه هر چه علايق مذهبى كمرنگ‏تر وضعيف‏ترباشد، زندگيها حالت‏سردى و كسالت‏بار مى‏يابد و به زندگى‏غربيها شبيه مى‏شود، كه نه تنها يك ديوار، بلكهديوارهاى متعددى ميان‏دو همسايه و دو هم محل، يا كسانى كه در يك خيابان يا يك و مجتمع‏مسكونى به سرمى‏برند، پديد مى‏آيد و همسايه از حال و روزگارهمسايه بغلى يا طبقه بالا يا پايين يا خانه روبه‏رويى بى‏خبر است.

راستى ... اين گونه زيستن، انسانى و اسلامى است؟ پس جايگاه‏عواطف اجتماعى كجاست؟

همسايه كيست؟ وظيفه ما نسبت‏به او چيست؟ و حد و حريم‏همسايگى تا كجاست؟...

همسايگى و حسن همجوارى

«حسن همجوارى‏» تنها يك اصطلاح سياسى در ارتباط ميان كشورهانيست، و تنها كاربرد بين‏المللى ندارد.ميان اهل يك محل، يا در روابطدو همسايه نيز مطرح است. داشتن بهترين خانه، اما با همسايه‏اى بد وناهنجار ومردم‏آزار، مفت هم گران است! افراد عاقل و هوشيار، درجايى خانه مى‏خرند كه محلش خوب و همسايگانشسالم و بافرهنگ‏باشند. وگرنه، يا بايد خانه را عوض كنند، يا عمرى در رنج و عذاب به‏سر برند. توجه به همسايهدر خريدن و ساختن خانه، مغازه و محل كار،نشانه خردمندى است.

پيشواى نخستين ما، در نامه‏اى كه به فرزندش امام حسن‏مجتبى(ع) به عنوان توصيه‏هايى از پدرى دنياديده وباتجربه‏مى‏نويسد، از جمله مى‏فرمايد:

«سل عن الرفيق قبل الطريق و عن الجار قبل الدار»; (1) .

پيش از سفر، از همسفر بپرس و پيش از خانه، از همسايه!

آرى ... «بسا كس‏اند، از اين همرهان «آرى‏» گوى،

كه دل به وسوسه راه ديگرى دارند.

بسا كس‏اند، كه جايى موافقان رهند،

كه خود، نه جاى هماهنگى است و همراهى است.

بدين سبب،

نخست‏بايد آيين همرهى دانست!».

همسايه خوب داشتن، نعمتى ارزشمند است و همسايه خوب‏بودن، محبت‏آور و رفيق‏ساز است. هميشه دلهامتوجه جايى مى‏شودكه دوستى و نيكى از آنجا بجوشد و بتراود. هر جا كه شهد خير باشد،افراد هم گرد مى‏آيندو افراد و جامعه، دلگرم شده، محيط هم آبادمى‏گردد. نقش رفتار نيك در همسايگى و در ايجاد تجمعهاىپرشكوه‏و الفتهاى اجتماعى فراوان است. حضرت على(ع) مى‏فرمايد: آنكه‏همسايگى‏اش نيكو باشد، همسايگانشروزافزون مى‏شوند.«من حسن‏جواره كثر جيرانه‏» (2) .

در حديث ديگرى از امام صادق(ع) آمده است:

«حسن الجوار يعمر الديار و يزيد فى الاعمار»; (3) .

«خوش همسايگى‏»، هم آبادييها را آبادان مى‏سازد و هم عمرها رامى‏افزايد!

در اين دو حديث، هم به بازده عمرانى و اجتماعى سلوك شايسته‏در همسايگى اشاره شده، هم به منافع شخصىو بهداشت روانى. البته‏در پاداشهاى اخروى آن احاديث فراوانى نقل شده است. (4) .

توصيه به «حسن جوار»

حضرت امير(ع)، پس از آنكه از دست‏شقى‏ترين افراد كوردل وكج‏فهم، ضربت‏خورد و در بستر افتاد، در آستانهشهادت، وصاياى‏ارزشمندى خطاب به فرزندان و پيروانش فرمود كه بخشى از آنها هم به‏حقوق همسايه مربوطمى‏شود;

«الله الله فى جيرانكم، فانها وصية نبيكم، ما زال يوصى بهم حتى ظننا انه‏سيورثهم‏»; (5) .

اين سفارش على(ع) در واپسين لحظات عمر است كه فرمود:

خداى را، خداى را، در باره همسايگانتان، كه اين وصيت پيامبرشماست. پيامبر خدا همواره نسبت‏به همسايگانسفارش مى‏فرمود، تاحدى كه گمان كرديم آنان را از ارث‏برندگان قرار خواهد داد!

امام صادق(ع) نيز در سخنى فرموده است: «بر شما باد نماز خواندن درمسجدها و همسايگى خوب با مردم‏». (6) اگر به دستور مكتب، رفتاربزرگوارانه و شايسته با همسايگان داشته باشيم، دوستيها را جلب‏مى‏كند و افراد درمشكلات و گرفتاريها و نيازهاى متقابل، با بهره‏گيرى‏از اين تكيه‏گاه، مى‏توانند از قوت روح برخوردار باشند.

گاهى هم بايد جور همسايه را كشيد. اين شرط همسايگى خوب‏است. «حسن جوار» تنها به اين نيست كه اذيت ورنجى به همسايه‏نرسانيم. گاهى تحمل سختيها و ناملايماتى كه از سوى او برايمان پيش‏مى‏آيد، مصداق اين«حسن همجوارى‏» است. اگر بخواهيم روابط از هم‏نگسلد، بايد صبور بود و با تحمل، و گرنه، پاسخ بدى را با بدىدادن ودر زشتيها مقابله به مثل كردن، نشان حقارت روح و دون‏همتى است. به‏علاوه اين كار از همه برمى‏آيد.گذشت و تحمل است كه اراده و ايمان وبزرگوارى مى‏طلبد.

در عالم رفاقت، شراكت، دوستى، ازدواج و همسرى، همسفرى،محيط كار و ... نيز بايد گاهى «سنگ زيرين آسيا»بود، نه كم‏ظرفيت وبى‏طاقت.

امام كاظم(ع) فرمود: حسن جوار و همسايه خوب بودن، تنها آزارنرساندن نيست، بلكه آن است كه بر اذيتهمسايه صبور و بردبارباشى: «ليس حسن الجوار كف الاذى و لكن حسن الجوار صبرك على الاذى.» (7) .

روشن است كه اين گونه حديثها هرگز مجوز «همسايه‏آزارى‏»نيست. اگر توصيه به بردبارى نسبت‏به آزار همسايهشده، بيش از آن واكيدتر و شديدتر، سفارش به خوش‏رفتارى و نرساندن آسيب و آزار به‏همسايگان شده است.مزاحمت‏براى همسايه، از بدترين رفتارهاى‏اجتماعى است.

آخرين مرز

در هر چيزى حد و مرز و حريمى وجود دارد. وقتى از اندازه‏گذشت، صفحه برمى‏گردد و اوضاع، به گونه‏اى ديگرمى‏شود. تحمل‏نسبت‏به آزار و زحمت‏آفرينى همسايه نيز اين گونه است. گاهى‏مزاحمت‏به حدى مى‏رسد كه پايانخط است و حريمها و حرمتها ديگرفرومى‏ريزد، چون خود همسايه مردم‏آزار، حريم نگه نداشته است.

در تاريخ است كه مردى خدمت پيامبر رسيد و از آزار همسايه‏اش‏شكايت كرد. حضرت فرمود: برو و تحمل كن.بار دوم كه به شكوه آمدو ناليد، پيامبر باز هم دستور صبر و تحمل داد. آزار همسايه به اوج‏رسيد و خارج از مرزتحمل. وقتى براى سومين بار، شكايت از همسايه‏كرد، حضرت رسول چنين راهنمايى و سفارش كرد: «روز جمعه، وقتى‏مردم به سوى نماز جمعه مى‏روند، تو وسايل و اسباب و اثاث خويش را بيرون بريزو در رهگذار مردم قراربده، تا همه آنان كه به نماز مى‏روند، اين صحنه را ببينند.وقتى علت را مى‏پرسند، ماجرا را به آنان بگو.» آن مردنيز چنان كرد. همسايه‏مردم‏آزار (كه آبروى خود را در خطر ديد) بى‏درنگ به سوى او شتافت‏و ملتمسانه از اوخواست كه وسايلش را به خانه برگرداند و قول داد وعهد و پيمان بست كه ديگر آن گونه رفتار نكند. (8) .

اين نتيجه بى‏پروايى و قدرنشناسى نسبت‏به لطفها و مداراهاست.لطف خدا هم با انسان خطاكار مدارا مى‏كند،ولى ... «چون كه از حدبگذرى، رسوا كند». از حلم و بردبارى ديگران نبايد سوءاستفاده كرد ونجابت و بزرگوارىديگران را نبايد به حساب ضعف يا بى‏عرضگى‏آنان گذاشت.

حد و حق همسايه

محدوده رعايت‏حقوق همسايگان و داشتن رفتار شايسته، تنها به‏همسايه دست راست و چپ خانه منحصرنمى‏شود و تنها به پرهيز ازآزار هم خلاصه نمى‏گردد.

سركشى، رسيدگى، احوالپرسى، رفت و آمد، مساعدت و يارى،عيادت، انفاق و صدقه، رفع نياز، همدردى و ... ازجمله امورى است كه‏بر عهده هر همسايه است و اينها نشانه فتوت و جوانمردى است.پيشواى جوانمردان، علىبن‏ابى‏طالب(ع) فرمود: «من المروة تعهدالجيران‏»; (9) رسيدگى به همسايگان از مروت و جوانمردى است.حضرت امام باقر(ع) نيز در بيان صفات و خصال شيعه و پيروان ورهروان خط اهل‏بيت، يكى هم همين رادانسته و فرموده است:

«و التعاهد للجيران من الفقراء و اهل المسكنة و الغارمين و الايتام ...»; (10) .

از نشانه‏هاى پيروان ما، رسيدگى به همسايگان نيازمند و تهيدست‏و بدهكاران و يتيمان است. چگونه انسانشرافتمند و باوجدان‏مى‏تواند آسوده و با شكم سير بخوابد و مرفه و برخوردار باشد، درحالى كه در همسايگانشمحرومان تهيدست، يتيمان بى‏سرپرست،گرسنگان بينوا و بدهكاران درمانده باشند و او بتواند گرهى بگشايد،امابى‏تفاوت باشد؟ اينجاست كه كلام نورانى پيامبر خدا، بر تارك تاريخ‏مى‏درخشد كه فرمود: هر كس سيربخوابد، در حالى كه همسايه‏مسلمانش گرسنه باشد، به من ايمان نياورده است. «ما آمن بى من بات‏شبعانا وجاره المسلم جايع‏» (11) آرى، مسلمانى به عمل است، نه به ادعا وشعار!

اين حقوق و رعايتها به تعبير احاديث، تا مرز چهل همسايه از هرطرف است. امام صادق(ع) از رسول اكرم(ص)نقل مى‏كند كه فرمود:هر چهل خانه از هر چهار طرف، همسايه محسوب مى‏شود. (12) .

امام باقر(ع) نيز فرمود:

«حد الجوار اربعون دارا من كل جانب من بين يديه و من خلفه و عن يمينه وعن شماله‏» (13) . كه مضمونش همانحد و حريم همسايگى تا چهل خانه ازچهار طرف است.

اگر اين حق و حد و حريم كه اسلام بيان كرده است، مسؤولانه‏شناخته و رعايت‏شود، در جامعه اسلامى نيازمندو گرفتار و بينوايان‏بى سرپرست و رنجديدگان دست از همه جا كوتاه و آبرومندانى كه‏صورت خود را با سيلىسرخ نگه مى‏دارند يافت نخواهد شد. سخن رادر اين بخش، با كلامى از محدث بزرگوار، مرحوم «شيخ عباسقمى‏» به‏پايان مى‏بريم، كه چنين نوشته است:

«... در زمينه معاشرت نيكو با همسايه، حديث‏بسيار است و «حسن جوار»هم تنها پرهيز از همسايه‏آزارى نيست.بلكه تحمل جفا و ناملايمات همسايه هم ازآن جمله است. همچنين از امور مربوط به «خوش‏همسايگى‏»، ابتداكردن به سلام،عيادت در هنگام بيمارى، تسليت و تعزيت گفتن در سوگها و مصيبتها، تبريك وتهنيت گفتن درشاديها و اعياد، چشم‏پوشى از لغزشها، سرك نكشيدن به رازها وامور پنهانى همسايه، مضايقه نكردن از كمكهايىكه مورد نياز او است، حتى اگرمى‏خواهد چوبى (و تيرآهنى) بر ديوارت بگذارد، يا ناودانى را بر خانه تو بگذاردواز اين گونه امور ... مضايقه نكنى و سخت نگيرى ... .» (14) .

پى‏نوشتها:

1) نهج‏البلاغه، صبحى صالح، نامه 31.

2) غررالحكم ،چاپ دانشگاه، ج‏7، ص‏49.

3) كافى، كلينى، ج‏1، ص‏667، احاديث 8، 10 و 7.

4) در اصول كافى، ج‏2 (عربى) باب «حق‏الجوار»، همچنين در سفينة‏البحار، واژه «جور» ملاحظه‏شود.

5) نهج‏البلاغه، صبحى صالح، نامه 47، خطاب به امام حسن و امام حسين(ع).

6) كافى، ج‏2، ص‏635.

7) همان، ص‏667.

8) سفينة‏البحار، ج‏1، ص‏191 (واژه جار)، كافى، ج‏2، ص‏668.

9) غررالحكم، چاپ دانشگاه، ج‏7، ص‏49.

10) كافى، ج‏2، ص‏74.

11) سفينة‏البحار، ج‏1، ص‏192.

12) كافى، ج‏2، ص‏669، باب «حد الجوار».

13) همان.

14) سفينة‏البحار، ج‏1، ص‏192 «حسن الجوار».

 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation