بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب آفتاب علم, ( )
 
 

بخش های کتاب

     0 - آفتاب علم
     00 - آفتاب علم
     01 - آفتاب علم
     02 - آفتاب علم
     03 - آفتاب علم
     04 - آفتاب علم
     05 - آفتاب علم
     fehrest - آفتاب علم
 

 

 
 

مقبره حضرت آية الله العظمى سيد ابوالقاسم دهكردى(قدس سره)

(زينبيه اصفهان)

1 ـ كلام آية الله العظمى مرعشى(قدس سره) در وفيات الاعلام

آية اللّه العظمى مرعشى نجفى در اين باره مى نويسد:

«توفى حجة الاسلام، الورع التّقى، الحاج السيّد ابوالقاسم الموسوى الدهكردى نزيل اصفهان، شهر شوال، سنة 1353، ببلدة اصفهان، و كان يوم وفاته مشهوداً و أقيمت له المآتم و سائر البلاد منها بلدة قم المشرفة و عُطلت الأسواق بأصفهان و كان مُقلَّداً أيضاً، و هو من مشايخنا فى الرواية، اجتمعت به بقم المشرفة و باصفهان. و قبره خارج اصفهان بقرية «أرزنان» التى بها قبر منسوب الى زينب الامام الكاظم عليه السلام.»(85)

كلام آية الله العظمى مرعشى(قدس سره) در وفيات الاعلام

آية اللّه العظمى مرعشى نجفى در اين باره مى نويسد:

«توفى حجة الاسلام، الورع التّقى، الحاج السيّد ابوالقاسم الموسوى الدهكردى نزيل اصفهان، شهر شوال، سنة 1353، ببلدة اصفهان، و كان يوم وفاته مشهوداً و أقيمت له المآتم و سائر البلاد منها بلدة قم المشرفة و عُطلت الأسواق بأصفهان و كان مُقلَّداً أيضاً، و هو من مشايخنا فى الرواية، اجتمعت به بقم المشرفة و باصفهان. و قبره خارج اصفهان بقرية «أرزنان» التى بها قبر منسوب الى زينب الامام الكاظم عليه السلام.»(86)

شعر آية اللّه امامى نجفى(87) در رثاء آية اللّه دهكردى

آن كه بُد مدهوش لطفش عقل و هوش تا چه بشنيد او كه ناگه شد خموش
آن كه همچون شمع، نور جمع بود نوربخش رهروان چون شمع بود
گشت خامش همچو شمع اندر لگن از دم اطف السراح بُوالحسن
>گشت خامش شمع جمع اهل رازشد جماعت بى امام اندر نماز
آن امام و پيشواى اهل ديناى دريغا گشت پنهان در زمين
نى غلط گفتم تنش در خاك شدليك جانش برتر از افلاك شد
از قفس آن مرغ قُدس آشيان گشت آزاد و شد او با قدسيان
قدسيان از مقدمش شادان همه خاكيان درماتمش گريان همه
از مكان چون رفت اندر لامكانمُنقلب كرد اين جهان و آن جهان
اين جهان شد آيتى از نفخ صُور آن جهان شد مظهر يوم النشور
خاكيان بر سينه و بر سر زنان قُدسيان در رقص بال و پر فشان
خاكيان در داده بانگ وا أسف قدسيان در شورش و شوق و شعف
خاكيان گريان كه بى مولا شدند قدسيان خندان كه اين اولى شدند
يوسفى از چاه و زندانى برست شد عزيز مصر و بر كرسى نشست
آفتابى از جهان مستور شد روز روشن چون شب ديجور شد
منخسف مَه منكسف شد آفتاب آفتاب علم چون شد در حجاب
گشت ويران مسجد و هم مدرسه در هزار و سيصد و پنجاه و سه (88)

پى‏نوشت‏ها:
85 ـ آية اللّه دهكردى(قدس سره) از علمايى بود كه زيارتگاه زينبيه مورد تأييدشان بوده و بنابر وصيت خودشان در آنجا دفن شدند، زيرا به ايشان گفته بودند كه شما را در تخت فولاد دفن كنيم؟ ايشان فرموده بودند: در تخت فولاد، ولو علما و صلحا هستند ولى حكم نُقره را دارند، من را در زينبيه دفن كنيد كه منسوب به اهل بيت هستند و حكم طلا دارند.
86 ـ المسلسلات فى الاجازات، ج 2، ص 32، به نقل از وفيات الأعلام.
87 ـ شرح حال ايشان كه برادر زاده آية اللّه دهكردى مى باشند در خاندان آية اللّه دهكردى ذكر مى شود.
88 ـ شناخت سرزمين چهارمحال، ج 2، صص 20ـ21.