بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب صحیفه نور جلد 15, امام خمینی (ره)   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     FEHREST -
     SAHIFE01 -
     SAHIFE02 -
     SAHIFE03 -
     SAHIFE04 -
     SAHIFE05 -
     SAHIFE06 -
     SAHIFE07 -
     SAHIFE08 -
     SAHIFE09 -
     SAHIFE10 -
     SAHIFE11 -
     SAHIFE12 -
     SAHIFE13 -
     SAHIFE14 -
     SAHIFE15 -
 

 

 
 

 

next page

fehrest page

back page

تاريخ : 10/4/60
بيانات امام خمينى در جمع روحانيون تهران
شهادت بهشتى و يارانش يك واقعه و ثلمه بزرگى بر اسلام و مسلمين بود
بسم الله الرحمن الرحيم
من هم در نوبت خودم به جامعه روحانيت و ملت ايران و به مسلمين جهان و به مستضعفين تمامعـالم هـم تـهـنـيـت و هم تسليت عرض ‍ مى كنم ، تسليت براى اينكه ما در جبهه ها از پانزدهخـرداد تـاكـنـون بـسيارى از جوانان و متدينين ، زنها، مردها، از دست داديم . و اين يك واقعهبزرگى و ثلمه بزرگى بر اسلام و مسلمين بود خصوصا اين جنايت اخيرى كه واقع شدو دسـت آمـريـكـا از آسـتين اين خائن ها بيرون آمد و يك همچو جنايتى به مسلمين وارد كردند وكسانى كه جز به مصلحت مسلمين انديشه نمى كردند و از وكلاى مجلس و از دولت وزرايىكـه بـسـيـار ارزشـمـنـد بـودنـد، وكـلايـى كـه ارزشـمـنـد بـودنـد و از قـوه قـضـائيـه هممثل آقاى بهشتى كه از اول شكل گرفتن جمهورى اسلامى مورد هدف بود، شما شاهد بوديدكـه تـمـام ايـن ارگان هاى اسلامى مورد هدف بودند، مجلس مورد هدف بود. مجلس خبرگانوقـتـى كـه ديـدنـد بسيارى از آنها يا اكثر از آنها از علما هستند مورد هدف واقع شد. مجلسشـورا وقتى ديدند كه اكثريت آنها اشخاص متعهد و بسيارى از آنها از علما هستند مورد هدفواقـع شـد. قـوه قـضـائيـه وقـتـى ديـدنـد بـه دسـت اشـخـاص دانـشـمـنـد مـتـعـهـدفـعـال واقـع شـد مـورد هـدف واقـع شـدند. اين يك جريانى بود و هست ، الان ما بسيارى ازدوسـتـانـمان و علاقه مندان به اسلام را از دست داديم ، لكن من به ملت ايران تهنيت عرضمـى كـنـم كـه چـنـيـن فـرزنـدانـى را تـحـويل جامعه داد و در پيشگاه خداى تبارك و تعالىفرستاد و باز هم ايستاده است و خم به ابرو نياورده است .
ما هر روز در جبهه ها فرزندان بسيار عزيزى كه براى حفظ اين كشور و حفظ اين جمهورىاسـلامـى كـوشش مى كنند و به دفاع از كشور اسلامى قائم هستند و شب و روز خودشان رانـمـى شـنـاسـنـد، و ارتـش دلاور ايـران و سـپـاه پـاسداران عزيز و بسيج عمومى و عشايركـشـورمـان و اهـالى عـزيـز آن سـامـان تـمـام مـجهز هستند و ايستاده اند و ابدا راجع به اينمـسـائلى كـه در پشت جبهه واقع مى شود يا در خود جبهه واقع مى شود اهميتى به آن نمىدهند كه دست از كارشان بردارند، همه منسجم تر مى شوند، قويتر مى شوند و همه مستعدايـن هـسـتـنـد كه اين كاروان را به آخر برسانند و اين درخت ثمر بخش اسلام را به ثمرهخـودش بـرسـانـنـد. البـتـه يـك مـلتـى كـه يـك مـلتـى كـه مـى خـواهـد درمقابل همه قدرت ها بايستد، نمى خواهد سازش كند با بلوك غرب و نمى خواهد سازش كندبا بلوك شرق و (لاشرقيه و غربيه )
مى خواهد باقى بماند، مى خواهد صراط مستقيم انساينت و اسلاميت را پيش بگيرد، بايد مهيابـشـود از بـراى ايـنكه همه پيشامدهائى كه پيش آمده است و خواهد پيش آمد، ما نبايد گمانبـكـنيم كه پيشامدها تمام شد. ما دست اين ابرقدرت ها را از مخازن خودمان و تسلط شان رااز كـشور خودمان كوتاه كرديم و آنها ساكت نمى نشينند، و ما بايد توجه داشته باشيم وبـا كـمـال قـدرت اتـكـال بـه يـك قـدرت غـيـر مـتـناهى و آن قدرت الهى است . وقتى كه ماپـشتوانه مان قدرت الهى هست و پشتوانه مان اسلام است و مقصدمان حق است ، براى چى دراين مصائب سست بشويم . وقتى كه ما راه خودمان را يافتيم ، ملت راه خودش را يافته استو آن راه را دارد بـاكـمال جديت و قدرت تعقيب مى كند، البته راه حق دشوارى ها دارد، راه حقناگوارى ها دارد، لكن آن كه اهل حق است و راه حق را مى خواهد برود آن نبايد هيچ تصور اينرا بـكـنـد كـه كـوچـكـتـريـن سـسـتـى را بـه خـودش راه بـدهـد و بـايـد بـاكـمـال قـدرت بـه پـيـش برود، براى اينكه جمعيتى كه شهيد شدن را افتخار خودشان مىدانـند و جمعيتى كه در جبهه ها شهيد مى شوند و در وصيت هاشان آنطور قوى هستند و جمعيتهـائى كـه در طـول ايـن چـنـد سال اخير در خيابان ها ريختند و مساجد را سنگر قرار دادند وجـمـاعـات را مـجـهـز كـردند و مردم را بسيج كردند و از هيچ تانك و مسلسلى نترسيدند، درصـورتـى كـه آنوقت همه قدرت ها، قدرت هاى شيطانى در صحنه بودند و موجود ،امروزكه همه قدرت ها از صحنه بيرون رفتند، لكن بعض پيوندهاى ناصالح مانده اند و اينهازيـرزمـيـنـى و مخفيانه كار مى كنند، اين ديگر خوفى ندارد. خوف اصلش براى ملتى كهبـراى مـقـصـد كـار مـيـكـنـنـد ،مـجـهـزنـد كـه تـكـليـف شـرعـى راعـمـل كـنـنـد، وقـتـى كـه اسـلام امـروز در دسـت مـا امـانـت اسـت ، امـانـتـى اسـت كـه از دسـترسـول الله ما اخذ كرديم و لازم است كه او را حفظ كنيم و به اين امانت خيانت نكنيم ، وقتىكـه مـا هـمچو امانت دارى هستيم ، تكليف همه ماست كه ادا كنيم اين امانت را و سالم و قوى بهنـسـل هـاى آخـر ديـگـر تـحويل بدهيم . ما براى چه نگرانى داشته باشيم ، مائى كه بهتـكـليـف خـودمـان داريم عمل مى كنيم . نگرانى آن بايد داشته باشد كه برخلاف مسير حقاسـت . آن بـايـد نـگـرانى داشته باشد كه اگر چنانچه كشته بشود، به عقيده خودش ايناسـت كـه نـابـود شـده است و به عقيده ما اين است كه به جهنم رفته است . ما چرا نگرانىداشته باشيم ؟ما كه اگر شهيد بشويم قيد و بند دنيا را از روح برداشتيم و به ملكوتاعـلى و بـه وجـوار حـق تـعالى رسيديم ، چرا نگران باشيم ؟ مگر مردن هم نگرانى دارد؟مـگـر شـهـادت هـم نـگرانى دارد؟ ما دوستانمان كه شهيد شدند در جوار رحمت حق هستند، چرابـراى ايـنـهـا دلتنگ باشيم ؟دلتنگ باشيم كه از ديار قيد و بندى خارج شدند و به يكفضاى وسيع و در تحت رحمت حق تعالى واقع شدند؟ البته ما ناراحت هستيم از اينكه اينهاكه از اينها استفاده مى كرديم براى اسلام و اينها بازوهائى بودند براى اسلام لكن ملتمـا 35 ميليون است كه اين تفاله ها، اينها يك چند صد هزار نفرى فرض كنيد، فرض كنيدبـاشـنـد، 35 ميليون مصممند، 35 ميليون جمعيتى هستند كه مادرها بچه هايشان را شهيد مىكـنـنـد و مـى آيـنـد ايـنـجـا بـه من مى گويند كه دعا كنيد، بعضى بچه هاى ديگر هم دارم .پيرمرد مى آيد مى گويد بچه ام شهيد شده است و گريه مى كند مى گويد نمى گذارندمن بروم جبهه ، يك همچو ملتى كه نگرانى ديگر ندارد.
اسلام از همه چيز عزيزتر است
مـاهـا تـابـع و پـيروان آن مردانى هستيم كه به حسب روايت ، به حسب تاريخ ، هر چه روزعـاشـورا سـيـدالشـهدا سلام الله عليه به شهادت نزديكتر مى شد افروخته تر مى شد.جـوانـان او مسابقه مى كردند براى اينكه شهيد بشوند، همه هم مى دانستند كه بعد از چندساعت ديگر شهيدند. مسابقه مى كردند آنها، براى اينكه آنها فهميدند كجا مى روند، آنهامـى فـهـميدند براى چه آمدند. آگاه بودند كه ما آمديم اداى وظيفه خدائى را بكنيم ، آمديماسـلام را حـفـظ بـكـنـيم ، اسلام از همه چيز عزيزتر است . پيغمبر اسلام و تمام ذريه او وتـمـام پيروان او، اينها همه دنبال اين بودند كه اسلام را نگهش دارند. اسلام امانت خداست .امانتى است از جانب خدا. پيغمبر اسلام مكلف است كه اين امانت را حفظ كند و از روزى كه اينامـانـت را بـه دسـت او دادنـد تـا روزى كـه رحـلت فـرمـودنـد، در تـمـام اوقـاتدنـبـال هـمين مقصد بودند و هيچ روزى و هيچ آنى يك سستى نعوذبالله به خودش راه نمىداد. اولياء ما هم همه اينطور بودند، پيروان پيغمبر بايد اينجور باشند. ما كه ادعا داريمپيرو هستيم ، ما كه ادعا داريم كه دنباله رو اوليا و انبيا هستيم ما هم بايد اينطور باشيم .با لفظ كه نمى شود بايد با قوت پيش برويم و با قوت با دشمن مقابله كنيم . دشمنضـعـيـف اسـت ، دشـمن ضعيف شد، كارهائى است كه كارهائى است كه ديگر اشخاصى نمىتوانند در صحنه وارد بكنند انجام ميدهند، ضعيف شدند اينها،ملت ايران قوى باشد و قوىهست ، مصمم باشد و مصمم هست و به پيش برود و به پيش مى رود و اين اسلام را به همهعـالم عـرضه مى كند و افتخار براى ملت ايران است كه از اينجا شروع به اين مساله مىشود. از ايران اين نداى الهى و اين نداى پيغمبر اكرم به همه جا خواهد رفت . و ما مصمميمو مـا هـمـه فـداى اسـلام بـايـد بـشـويـم . عـمـده ايـن اسـت كـه مـاحـال چـه بـكـنـيـم ، تـكـليـف چـى هـسـت ، آنـهـا تـكـليـف خـودشـان راعـمـل كـردنـد و به شهادت رسيدند. خدا همه را رحمت كند انشاءالله . ما كه هستيم تكليفمانچـى هـسـت ؟ در ايـن وقـتـى كـه ما واقع شديم و همه قدرت هاى خارجى مخالف ما هستند و درداخـل هـم مـى بينيد كه اين انگل ها هستند و خزيده اند در سوراخ ‌ها، لكن خرابكارى مى كنند،الان وظـيـفـه مـان چـى اسـت ،مـا وظـايـف زيـادى داريـم و شـمـا آقـايـان عـلمـا واهل علم در سرتاسر كشور وظايفتان بيشتر است ، مسئوليت تان بيشتر است ، مسئوليت تانبـيـشـتـر اسـت بـراى اينكه شما وضعتان و مشى تان نمايشگر اين است كه ما نماينده انبياهـسـتـيـم ، شما اشتغالتان و لباستان همه حكايت از اين مى كند كه اين جمعيت نماينده اسلامهـستند. كسى كه نماينده اسلام است وظيفه اش بسيار خطير است . همه قشرها در هر جا هستندوظـيـفـه شـان بـسـيـار است ، لكن در بين همه ، شما وظيفه تان بيشتر است . ماها وظيفه مانبـيـشـتر است ، ماها اگر چنانچه خداى نخواسته يك خطايى ، يك اشتباهى بكنيم ، اين پاىنـمـايـنده پيغمبر اكرم و اسلام حساب مى شود، آبروى اسلام به دست شماست . روحانيينىكـه در قـوه قـضـائيـه و مـشـغـول قـضـاوت هـسـتـنـد، يـامـشـغـول يـك كـار ديـگـرى هـسـتـنـد، ايـنـها وظيفه شان زيادتر از ديگران است . اگر خداىنخواسته يك قضاوتى بر خلاف حق واقع بشود ولو اشتباها، اين منعكس مى شود كه اينهادارند خرابكارى مى كنند.
مساجد سنگرهاى اسلام و محراب محل حرب است
شـمـا مـى بـيـنـيـد كـه از اول يـك جـريـانـى در كـار بـود كـه شـمـاهـا را از مـلتمـنـعـزل كند و لااقل شماها را نگذارند در جاهائى كه يك ارگان اجرائى يا تقنينى يا اينهاباشد. همان چيزى كه در غرب نسبت به كليسا مى گفتند كليسا براى خودش عليحده برودو مسائل ناسوت و لاهوت بگويد و مملكت را بدهند ما اداره اش بكنيم ، ايران هم همان معنا راتـعـقـيـب كـرده بـودنـد. شـيـاطـيـنـى كـه مـطـالعـه كـردنـد در هـمـهمسائل ملتها و اين را يافتند كه اگر چنانچه قشر روحانى وارد بشود در صحنه سياست ،بـا داشـتـن پشتوانه اى عظيمى از ملتها،كلاه آنها پس معركه است ، بايد چه بكنند؟ بايدبـه طـور عـمـوم ايـن مـطـلب را القـا بـكـنـنـد كـه اهـل عـلم را بـه سـيـاسـت چـه كـار،اهـل عـلم فـقـط وظـيـفـه اش ‍ ايـن اسـت كـه عـبـايـش را سـرش بـكـشـد واول ظـهـر بـرود نـمازش را بخواند و بعد هم برود منبر چند تا مساله بگويد، نه مسائلىكـه مـربـوط بـه سـياست و مربوط به گرفتارى هاى ملت است ، همان مسائلى كه ديديدمتعارف بود مى گفتند، و تقريبا اكثر ابواب فقه كنار گذاشته شده بود عملا، تو كتابهـا نـوشـتـه شـده بـود و كنار گذاشته شده بود و اكثر آيات قرآن هم كنار گذاشته شدهبـود. قـرآن مـى خـوانـديـم و مـى بوسيديم و مى گذاشتيمش كنار. آياتى كه مربوط بهجـامـعـه بـود، آياتى كه مربوط به سياست بود، آياتى كه مربوط به جنگ بود، آياتزيـادى كـه اكثر آيات مربوط به اين مسائل است ، اينها را منسى كرده بوديم ، يعنى ما راوادار كـرده بـودنـد كـه مـنـسـى بـاشـد. شـان بـزرگاهـل عـلم اين بود كه اين آقا نمى فهمند سياست را. اگر يك آقائى اصلا عقلش نرسيد بهايـنـكـه سـياست چيست ، اين بزرگوار بود خيلى ، آقائى است كه دخالت در امور نمى كند،قـربـانـش بروم ، چه آقاى خوبى ، ظهر مى آيد نمازش را مى خواند و مى رود توى خانهاش ‍ مـى نـشـيـند. و به ما اين مطلب را تحميل كرده بودند. اين شياطنى كه مى خواستند اينجـمـعـيـت را كـنـار بـگذارند، به ما همه تحميل كرده بودند اين مطلب را كه اگر يك آقائىفـرض كـنـيـد كه عقيده اش اين بود كه بايد وارد بشود در سياست و در گرفتارى ملت ،گفتند اين آقاى سياسى است . همين كه مى گفتند سياسى ، اين ديگر بايد برود، از جامعهبـايـد جـدا بـشـود. ايـن را تـحميل كرده بودند شياطين به ما و نگذاشته بودند كه ما خودپـيـغـمـبر اكرم را و حالاتش را مطالعه كنيم و نگذاشته بودند كه ما حالات حضرت امير رامـطـالعـه كـنيم ببينيم كه آيا آنها چه جور وضعى داشتند. پيغمبر اسلام در سياست دخالتنمى كرد؟ مى توانيد بگوئيد پيغمبر هم يك عامل سياسى بوده ، پس كنار؟ در امور سياستوارد نـمـى شـد؟ تـمـام عمرش در امور سياسى بود، تمام عمرش را صرف كرد در سياستاسـلامـى ، و حكومت اسلامى تشكيل داد. حضرت امير حكومت اسلامى داشت و حكومت هاى اسلامىمـى فرستاد آن طرف ، اينها سياست نبودند؟ حضرت امير را تخطئه مى كنيد؟ اينهائى كهمـى گويند نه ، ديگر لازم نيست و آخوندها بروند سر جايشان بنشينند، اين آخوندها مدعىايـن هـسـتـنـد كـه مـاهـا تـابـع آن مـوالى هـسـتـيـم . شـمـاقـبـول نـداريـد كـه يـا بـايـد قـبـول نكنيد كه اصلا پيغمبر اسلام وارد سياست مى شد، وحـكـومتى نداشته و گوشه مدينه در مسجد نشسته بوده و مساله مى گفته ، اينجور بوده ؟حـضـرت امـيـر هم گوشه خانه اش نشسته بود و عبايش را سر مى كشيده و مى رفته مسجدنـمـاز مـى خوانده بر مى گشته باز آنجا مى نشسته مطالعه مى كرده ، مساله اين بود؟ يااينها از اول
وارد سـيـاسـت بـودنـد؟ مـدتـى كـه مـكـه بـود حـضـرت امـيـر نـمـى تـوانـسـت يـك حـكومتىتـشـكـيـل بـدهـد، لكـن مـشـغـول جـمـع آورى افـراد بـود،مشغول يك سياست زيرزمينى بود. بعد كه كار را درست ديد و آمدند به مدينه ، آنجا ديگرحـكـومـتـى بـود تـشـكـيـل دادنـد و فرستادند. همان آخرى هم كه در رختخواب رحلت خوابيدهبـودنـد، جـيـش اسـامـه بـيـرون شـهـر مـهـيـا بـودنـد بـراى رفـتـن ، و حـضـرترسـول گفت : خدا لعنت كند كسى را كه تخلف كند، به حسب روايت از جيش اسامه ، قضيه ،بـعـد از مـرگـشـان هم مى خواستند درست بكنند، كردند درست . آنهمه شمشيرى كه حضرتامـيـر زد، بـه ما حالى كرده بودند كه يكى از خلاف مروت ها پوشيدن لباس جندى است .ايـن خـلاف اسـت ، ايـن بـا عـدالت نـمـى سـازد. حـضـرت امـيـر هـم مـگـرعادل نبود؟ سيدالشهدا مگر عادل نبود؟ خلاف مروت بود آن كارى كه سيدالشهدا مى كرد؟آن كارى كه حضرت امير مى كرد؟ اينها مى خواستند از ما و از شما و از روحانيون يك موجودبـى خـاصـيتى درست كنند كه هيچ رنگ و بوئى نداشته باشد و هيچ كارى نداشته باشدبـه ايـنـكه به اين ملت چه مى گذرد، به اين مخازن ملت چه مى گذرد، حكومت چه مى كند،ايـن قـلدرهـا چـه مـى كنند با ملت ، اين خان ها چه مى كنند با ملت ، يك اشخاص بى رنگ وبوئى مى خواستند كه خيلى هم احترام مى كردند. شما بنشينيد سر جاهاتان و مساله تان رابـگوئيد، ما احترامتان هم مى كنيم ، سلام بلند بالائى هم به شما مى دهيم اما اگر يك قدمآن طـرف بـگـذاريـد، نـه ديـگـر ايـنـجـا حـد شما نيست ، حد شما تا آنجائى است كه مسالهبـگـوئيـد و بيائيد مسجد و خيلى هم كه چى بشود، مجلس فاتحه اى باشد، برويد مجلسفـاتـحـه بـنـشـيـنـيـد. بـه مـا تـحـمـيـل كـردنـد ايـن را و مـا بـايـد از زيـر بـارتـحـمـيـل بـيـرون بـرويـم . روحـانـيـيـن بـايـد در صحنه باشند. بايد همه اين حرف هاىنـامـربـوطـى كه زده بودند و شما را مى خواستند از دخالت در امور جامعه كنار بگذارند،هـمـه آنـهـا را پـشـت سر بگذاريد و گذاشته ايد پشت سر. علماى اعلام نبايد بروند كناربـنـشـينند تا مقدرات آنها در امريكا تدوين بشود و يا در شوروى تدوين بشود. ما را كنارگذاشتند و مقدرات ما در امريكا تدوين مى شد. اين شاه مخلوع و ملعون اقرار كرد اين معنا راو از بـس احـمـق بود پدر خودش را هم به لجن كشيد، و از بس خودخواه بود حاضر شد كهپـدر خـودش را هـم بـه لجن بكشد. مى گفت كه اسمائى را مى نويسند از سفارتخانه كهايـنـها وكيل بايد بشوند، مى آورند پيش ما، ما هم همين كار را مى كرديم . اين را مى خواستبـگـويـد كه نه ديگر ما حالا به دروازه تمدن بزرگ رسيديم . مى خواست مردم را بازىبدهد كه نه ، پيشتر اينجورى بوده ، ما چند سال پيش از اين اينطور بوديم و حالا اينجورنـيـسـتيم . و حال اينكه حالاش بدتر از چند سال پيش از اينش بود. بنابراين بود كه اينقـشـرى كـه مـى تـواند بسيج كند ملت را و قدرت دارد كه تمام ملت را تحت يك مطلب واردكـنـد اگـر مـهـلت بـه او بـدهـنـد، اين را كنار بگذارد با حيله هاى مختلف ، يكى همان باورآوردن بـه خـود آقـايـان و بـه مـلت كـه ايـنـهـا نـبـايـد در امـور سـيـاسـىداخل بشوند، خلاف شان آنهاست ، حتى اين آخرى مى گفتند كه با قداست اينها مخالف است، بـا قداست اهل علم ، وارد شدن در حكومت و سياست مخالف است . اين قداست در زمان حضرترسـول نـبـوده ؟ حـضـرت رسول قداستش محفوظ نمى مانده ؟ حضرت امير قداست نداشته ؟حـضرت سيدالشهدا و امام حسن قداست نداشتند؟ مى خواستند چشم و گوش همه ما را ببندندو مى خواهند هم .
ايـن جـريان از اول نهضت هى ديدند كه دارد پيش مى رود، هى آنها بيشتر خواستند كه كناربگذارند اينها را. الان هم اين جريان هستش ، منتها يك وقت رسيد به اوج خودش كه ديديد وحـالا رو به ضعف است ، و اميدوارم كه دفن بشود. بايد شما چشم و گوشتان را باز كنيد،ديـگـر حـالا سـابق نيست . يك روزى بود كه هر آقائى كه در يك دهى بود جدا بود از همهجا، وسائل كم بود، اعتقاد هم اين بود. امروز روزى است كه همين صحبتى كه من حالا مى كنم، شـب در لنـدن و در آمـريكا مى گويند فلان شخص يك همچو حرفى زد، دروغ هم نسبت مىدهـنـد، اخـيـرا هـم نـسـبـت داده بـودنـد كـه فـلانـى ايـن قـصـه را مـى گـويـد درداخـل شـده ، بـه امـريـكـا مـربـوط نـيـسـت ، و حال اينكه آمريكاست كه اين كارها را مى كند،آمريكاست كه پشتيبان اينهاست .
(كـلكـم راع و كلكم مسئول ) و اين (رعى ) براى شما بيشتر مطرح است ، براى علمابيشتر مطرح است ، همه مان مسئوليم . اگر چنانچه فوج فوج از ما را بكشند، آن بعدى هابـايـد بـيـايـنـد جايش را بگيرند. اسلام است ، اسلام را ما بايد همه مان فدايش بشويم ،پـيغمبر هم فداى اسلام شد، سيدالشهدا هم فداى اسلام شد. اسلام بزرگترين چيزى استكـه در وديـعه خداست در بشر. ما بايد عزممان را مصمم كنيم كه در اين راه شهيد بشويم وعلما بيشتر.
مـن از اول هـم مـى دانـسـتم كه ما گرفتارى داريم يعنى اخيرا هى بيشتر واضح شد. البتهاول اول شـايد من هم غافل بودم ما گرفتارى داريم ، از اين به بعد هم داريم . اين مسجدهارا سـنگر قرار بدهيد براى اسلام ، در صدر اسلام از اين مسجدها همه چيز بيرون مى رفت، مـسـجـد مـحـل قـضـاوت بـود، مـسـجـد مـحـل چـه بـود، مـسـجـدمـحـل بـسـيج بود، بسيج سپاه بود، اين مسجدها را بايد شما محكم نگه داريد. نگويند بهشـمـا كـه ديـگر مسجد مى خواهيم چه كنيم ، ما انقلاب كرديم . ما انقلاب كرديم مسجد درستكـنـيـم . ما براى خدا انقلاب كرديم ، شما، ملت ما انقلاب كرده است و از زبان ملت است كه(جـمـهـورى اسـلامـى ). جـمـهـورى اسـلامـى بـايـد همه چيزش اسلامى باشد، اين مساجدسـنـگرهاى اسلام است ، محراب محل حرب است ، اينها سنگرند براى اسلام ، حفظ كنيد اينهارا. گول نخوريد از اين اشخاصى كه مى خواهند بازى بدهند كه آقا شما چكار داريد بهاين كارها، دارند خودشان مى كنند.
مردم را دعوت كنند به دخالت در امور، به انتخاب يك رئيس جمهور صحيح
چـنـد روز ديـگـر، ايـنكه عرض كردم تكليف چيست ، تكليف شما و تكليف ملت چند روز ديگرمـسـاله انتخاب رئيس جمهور است . بايد همه شما با تمام جديت در اين ، همه اشخاصى كهدر هـر جـا هـسـتـنـد، اهـل عـلمـى كـه در هـر جـا هـسـتـنـد بـاكـمـال جـديت مردم را دعوت بكنند به دخالت ، دخالت كنند در مساله ، حاضر بشوند، اگرشـمـاها حاضر نشويد و يك رئيس جمهورى مثل سابق برايتان بتراشند و بازى بدهند همهمـان را، هـمـه مـان مـسـئول هـسـتـيـم . اگـر شما از صحنه خارج بشويد و آنها خودشان واردبـشـونـد و يـك وقـت يـك نفرى را رئيس جمهور كنند كه تباه كند اين كشور را، چنانچه تباهكـردنـد، هـمـه مـان مسئوليم . شما، آن آقائى كه در آن ده كه با دويست نفر جمعيت زندگىميكند و آن آقائى كه در
آن شهر با دو ميليون يا چهار ميليون يا پنج ميليون جمعيت زندگى مى كند، همه مسئوليم ،على السواء مسئوليم . همه بايد مردم را دعوت كنيم به اينكه در انتخاب رئيس جمهور بىتـفـاوت نـبـاشـنـد. بـرونـد در!!! صـنـدوق هـا پيش صندوق ها راى بدهند. و البته خوب ،اشـخاصى كه مطلعند، چه هستند از علما، از كسان ديگر، يك نفرى را كه بدانند چطور استانـتـخـاب كـنـند، يا چند نفر را. اما توجه به اينكه چه بايد بكنيم و ما مقدرات مملكتمان رادست كى بايد بدهيم و ما اگر چنانچه يك رئيس جمهور داشته باشيم كه ناباب از كار دربيايد، همه چيزها از بين مى رود، حالا هم ما مبتلا هستيم به تفاله هايش . نگوئيد كه ديگرانراى مى دهند، من هم بايد راى بدهم ، تو هم بايد راى بدهى ، آن روستائى هم كه در كنارمـزرعـه خودش كار ميكند بايد راى بدهد. تكليف است ، اين يك تكليف الهى است ، اين هم يكچـيـزى ، حـسـاب نكنيد كه من خوب ، ديگران هستند، من چه مى كنم . خير، براى هر فردى ازافـراد ايـن ملت تكليف است كه حفظ كند اسلام را، حفظ اسلام به اين است كه حالا در كشورمـا، هر كسى در كشور خودش ، الان ما مبتلاى به مسائلى هستيم در اين كشور. حفظ اسلام ايناسـت كـه مـا يـك رئيـس جـمهورى كه لااقل اعتقاد به اسلام داشته باشد، متعهد باشد براىاسـلام ، بـشناسيد كه اين آدم متعهدى است ، كه مبادا مبتلا شويم به يك نفر نابابى كه مارا بـخـواهـد بـكـشد ببرد طرف امريكا، روحانيون را مى خواهد كنار بگذارد ومجلس را كناربـگـذارد و همه ، خودم و خودم هم راه افتادم طرف امريكا، يك مساله اى است ، تكليف است . مامـكـلفـيـم بـه ايـنكه در امور دخالت كنيم ، ما مكلفيم در امور سياسى دخالت كنيم ، مكلفيمشرعا همانطور كه پيغمبر مى كرد، همانطور كه حضرت امير مى كرد. در اين ايام كه اعلانمـى كـنند مساله انتخاب رئيس جمهور، آن اشخاصى كه در حوزه ها هستند بايد دست از كارهابـردارنـد و راه بـيفتند توى شهرها و دهات و روستاها و آن جاهاى دور افتاده و كمك كنند. واگـر نـكـنـند، فردا مسئولند پيش خدا و اگر مسامحه كنند، فردا مسئولند پيش خدا. مردم رادعـوت كـنـنـد بـه دخـالت در امـور، بـه انـتخاب يك رئيس جمهور صحيح ، كمك كنند براىرسـانـدن صـنـدوق ها به روستاهاى دور افتاده . اگر شما نكنيد، آنهائى كه برضد شماهستند مى كنند اين كار را، تبليغ مى كنند آنجاها. شماها مبلغ اسلام هستيد امروز تبليغ اسلامبـراى حـفـظ خـود اسلام ، تبليغ اين است كه رئيس جمهورتان را خودتان تعيين كنيد. اهميتايـن هـمـان اهميتى است كه اسلام دارد. يك نفرى كه وارد بشود و در راس امور واقع بشود وخـداى نـخواسته فاسد از كار در آيد، يك كشور را به فساد مى كشاند. اگر چشمتان بازنـشـده بـود و توطئه ها را كشف نكرده بوديد، خدا مى داند كه چند وقت ديگر ما به كجا مىرسـيـديـم ، حـالا هـم همين طور باشد، حالا هم همين طور است . همانطورى كه ارتش ما و سپاهپـاسـداران مـا و بـسـيـج مـا و عـشـايـر مـا در جـبـهـه هـامشغول دفاع از اسلام هستند و خداوند تاييدشان كند آنها را و همه ملت ما بايد پشتيبانى ازآنـهـا بـكنند، همانطور شما هم كه جندالله هستيد براى مصالح عمومى اسلام مكلف هستيد كهعـمـل بـكـنـيـد و مـردم را دعـوت كنيد، وادار كنيد مردم را، تكليف شرعى را به آنها بگوئيد.مـسـاله ، مـسـاله ايـن نـيـسـت كـه خـوب ، مـن دلم مـى خـواهـد يـكوكـيـل داشـته باشم ، دلم مى خواهد يك وزير داشته باشم ، خير، قضيه اين نيست ، قضيهسپردن يك مملكتى است به دست يك كسى كه اگر ناباب از
كار در آيد، صدمه به اسلام ميزند،جمهورى اسلام را از بين مى برد، اين يك مساله حياتىاسـت بـراى شـمـا، براى اسلام و مسلمين . آسان اين را نگيريد كه ما دخالت نمى كنيم . يكدسـتـه بـگـويـنـد مـا دخالت نمى كنيم از باب اينكه امر سياسى است ، به ما چه . اين امرسـيـاسـى بـه هـمـه مربوط است ، به اسلام مربوط است ، به حفظ اسلام مربوط است . مااگـر نـظـارت نـكـنـيم يعنى ملت اگر نظارت نكنند در امور دولت و مجلس و همه چيز اگركـنـار بـرونـد و بسپارند دست اينها و بروند مشغول كارهايشان بشوند، ممكن است يك وقتبـه تـبـاهـى بكشند. ما بايد ناظر باشيم به امور مردم ، ما بايد، ملت بايد ناظر باشدبـه امـورى كـه در دولت مـى گذرد، امورى كه فرض كنيد كه در مجلس ميگذرد، نظارت ،توجه داشته باشد به اينها. ملت بايد توجه داشته باشد كه اگر در مجلس اين سفر!!!فـرض كـنـيـد كـه يـك كـسـى را تعيين كردند كه كارشكنى براى دولت كرده ، كارشكنىبراى مجلس كرده ، دفعه ديگر تعيينش نكند، اعلام كنند تعيين نمى كنيم ، بلكه انشاء اللهبـه راه بـيـايند. در قضيه رئيس جمهور، تعيين رئيس جمهور يكى از چيزهائى است كه برهـمـه مـسـلمـان هـاى ايـران ، بـر هـمه مكلف هاى ايران واجب است كه در اين امر دخالت داشتهبـاشـنـد. اگـر دخـالت نـكـنـنـد و يـك صـدمـه اى به اسلام برسد، هر يك يك ما در محكمهعدل الهى مسئول هستيم ، يك يك ما. كسى بگويد به من چه ربطى دارد، اين است كه بگويداسـلام بـه مـن چـه ربطى دارد. مگر مى توانى بگوئى اسلام به من چه ربطى دارد؟ تومـكـلفـى حـفـظ كـنـى . امانت خداست و حفظش امروز به اين است كه رئيس ‍ جمهورش يك رئيسجـمـهـور صـحـيـح بـاشد و بعد لابد اشخاصى كه مطلع هستند از امور مى گويند، شما همشـايد بشناسيد خيلى هاشان را. يك مجلس خوب باشد. و اگر چنانچه وكلاى شما بعضىهايشان تخلف كردند، به آنها تنبه بدهيد كه آقا نكن . اگر زيادتر كردند دفعه ديگرتـعـيـيـنـشـان نـكـنـيـد، كسى ديگر را تعيين كنيد. و من حالا دارم با همه وكلا اين مطلب را مىگـويـم كه اگر مسيرتان را از مسير ملت جدابكنيد و بخواهيد علحيده باشيد و تكلفتان رابا كسانى كه مخالفت با اسلام كردند و جوانهاى ما را آنطور كشتند و ابرار ما را اينطوركشتند جدا نكنيد، اگر اين دوره هم صحبتى نشود، دوره ديگر شما التماس دعا داريد.
اسلام به استثناى روحانيت مثل طب به استثناى طبيب است
ايـن تـكـليـف شـمـا آقـايان در وضع حاضر. البته تكليف بزرگ هم اين است كه در هر جاهـسـتـيـد و هر كارى داريد جديت كنيد كه حتى اشتباه نكنيد. آنها فكر اين هستند كه شما را ازصـحـنـه خـارج كنند. از صحنه خارج كردن به اين است كه اگر يك خطائى از شما ديدندبـزرگـش كـنـنـد و بـزرگـش كنند و به رخ مردم بكشند و مردم را از شما منحرف كنند. اينجـريـان در كـار بـود كـه مـردم را از شما چه كند، تا كسى به شما فحش بدهد. اين آقاىبهشتى مسلمان ، متعهد، مجتهد، اين چه كرده بود كه تو تا كسى مى نشستى مى ديدى كه دونفر آدم به هم مى رسند يك حرفشان فحش به اوست ، تو اجتماعات يك دسته اى مرگ بركـى ، طـالقـانـى را تـو كـشـتـى . شـمـا بـبـيـنيد چه ظلمى به يك همچو موجود فعالى كهمـثل يك ملت بود براى اين ملت ما، با چه حيله هائى اين را مى خواستند بيرون كنند. خوب ،حالا رفته است
كـنـار، ولى ايـنـهـا بـدانـنـد كـه بـا رفـتـن ايـن و آن و آن ، خـيـر، مـسـائلشـانحل نمى شود، مردم بيشتر مى فهمند كه شما چكاره بوديد و مى خواستيد چه بكنيد.
ايـن تـكـليـف آقـايـان اسـت كـه راجـع بـه مـسـائل اسـلامـى كـه پـيـش مـى آيـد، چـهوكيل بخواهيد تعيين بكنيد و چه عرض بكنم كه رئيس ‍ جمهور بخواهيد تعيين كنيد، بايد درصـحـنـه باشيد، عذرى نداريد كه برويد كنار بنشينيد. البته اشخاصى پيدا مى شوندكـه بـا گفته هاى خودشان ، نوشته هاى خودشان مى خواهند شما را نگذارند وارد بشويد.آنـهـا مـى خواهند كه اشخاصى را تعيين بكنند كه بعدها ما گرفتار بشويم . شماها بايدوارد بـاشـيـد در مـسـاله و بـا كـمـال جـديت اهميت بدهيد به اين مساله و مردم را وارد كنيد. وتكليف ملت هم اين است كه همين طورى كه بحمد الله تا حالا در صحنه است و هر قضيه اىواقع مى شود بحمد الله اينها هستند در صحنه و من گاهى وقتى اينها را، اين اجتماعاتشانرا، ايـن تـعـهـدشـان را مـى بـيـنـم ، بـراى خـودم حـقـارتقائل مى شوم . اگر اين پاسدارى است كه در كنار سنگر نماز شب مى خواند و جانش را درمـحل خطر قرار ميدهد، اگر اين سربازى است كه در جبهه جان خودش را در خطر مى بيند ونماز شبش را مى خواند و وصيت مى نويسد، آنطور وصيت ها، اگر اينها مسلمان هستند، خوب، مـن چه مى گويم ؟ تكليف ملت هم اين است كه با تمام اين چيزهائى كه براى حفظ اسلاممـشـغـول هـسـتـنـد، ارتـش و سـپـاه و هـمـه ايـن قـواى مـسـلح كـه در جـبـهـه هـامـشـغول فعاليت هستند با آن هواى گرم و با آن ناگوارى ها، اينها كمك كنند، همه پشتيبانبـاشـنـد و اظـهـار كـنـند پشتيبانى خودشان را به اينها، روح بدهند به اينها، و در قضيهرياست جمهور هم همه مكلفند كه شركت كنند. من تكليف خودم را دارم ادا مى كنم . همه مكلفند،از من طلبه كه اينجا نشستم تا شما علماى اعلام و تا همه روستاها و همه جا مكلف هستند بهايـنـكـه در ايـن امـر حياتى دخالت كنند، بى تفاوت نباشند. مى خواهند شما را بى تفاوتكـنـنـد. دسـت هـائى الان در كار است كه از حالا مشغولند به اينكه نگذارند شما اصلا واردبـشـويـد در صـحـنه ، نگذارند كه ملت ما وارد بشود در صحنه . بايد وارد بشويد، چارهنـداريـد، اسـلام اسـت ، حـفـظ اسـلام اسـت . و بـايد چشمشان را باز بكنند كه در دام نيفتند،آمريكا دامش را الان پهن كرده در تمام ايران .
در دام نـيـفـتـنـد، گـول ايـن تـبـليـغـاتـى كـه ايـن گـروه هـا مـى كـنـنـد، تـبـليـغ مى كنند،گول اينها را نخورند. ببينند كه اشخاص صحيح سالم متعهد دانا چه مى گويند، بخواهندآن بگويد من كشاورزم و چكار دارم به اين كارها، آن بگويد من ، شما مى توانيد بگوئيد منكشاورزم و امام حسين را مى خواهند بكشند من چكار دارم ؟ شما اين حرف را مى توانيد بزنيد؟شـمـا مـى توانى بگوئى كه من كشاورزم ، من كارمندم ، من تو ادارات هستم يا جاهاى ديگر،قرآن را مى خواهند از بين ببرند به من چه ؟ چطور مى توانى بگوئى ؟ مقدمه است اين ازبـراى بـردن اين مسائل . قدرت هاى بزرگ امروز لمس كردند كه سيلى از اسلام خوردند.آنـهـا از مـا بيشتر ملتفت هستند كه چه كرده است اسلام با آنها، اينها مى خواهند اين اسلام راكـنـار بـگـذارنـد. چـطـور كـنـنـد؟ حـيـله هاى مختلف يكى هم اينكه شما را وادار كنند كه واردنـشـويـد. خودشان شيطنت كنند يك كسى را تعيين كنند، آن كس كه تعيين شد بكشد ما را بهطرف امريكا، ولو ده سال
ديـگـر. هـمـه بـايـد تـوجـه بـه ايـن مـسـائل داشـتـه بـاشـيـد،مـسـائل سـيـاسـى مـال هـمـه است (كلكم راع ) همه بايد مراعات بكنيد، همه بايد ملت راتـوجـه كـنـيـد كـه چـه مـى كـنـنـد و بـايـد راهـنـمـايـى كـنـيـد هـمـه را، و هـمـه بـايـدفـعـال بـا صـف هـاى فـشـرده و فعال وارد باشيد در صحنه و به خودتان هيچ ياسى راهنـدهـيـد، خـدا با شماست . ديگران اگر مسلسل دارند و نمى دانم چه دارند، فانتوم دارند وامـثـال ايـنها، شما خدا را داريد. شما همه اينها را از بين برديد براى آنكه با خدا بوديد،پـشـتـوانه شما خداست . ملت چه داشت آن وقت ، چيزى نداشت كه دستش . مى نشستند يك چيزايـنـقدرى درست مى كردند، مگر اين مقابل آن چيزى كه آنها داشتند، چيزى بود؟ لكن خداوندالقـاء رعـب كـرد در دل آنـهـا كه نروند سراغ آن جهازات كشنده و مقابله نكنند، اين كار خدابـود كـه القـاء رعـب كـرد، همه را ترساند و تقويت كرد روحيه شما را، به طورى كه ازشـهادت نترسيديد و شهادت رابراى خودتان فوز عظيمى دانستيد. اينها همه از خداست ، والا همين ملتى بود كه آن وقت اگر يك صداى اگر يك پاسبان مى آمد توى تهران ، توىبـازار تـهـران ، امر مى كرد، همه بازار تهران تسليمش شدند، يك وقت اينجور بود. كىايـنـطـور كـرد كـه آن كـسى كه از پاسبان مى ترسيد ريخت در خيابان ها و مرگ بر شاهگـفـت ، كى اين روحيه را به شما داد؟ جز خدا كسى مى تواند سرتاسر كشور را تحت يكعلم قرار بدهد؟ غير خدا كى مى تواند؟ شمايى كه خدا را داريد، از چه مى ترسيد؟ از هيچچـيـز. آنـى كه در بيمارستان خوابيده و مردم را دعوت به مقاومت مى كند، دعوت به اين مىكـند كه با ارتشى ها كمك بكنيد، اين ملت كه اينطور است وضعش ، بچه و زن و بزرگ وكـوچـك و پـيـر و جـوانش در صحنه هستند و مى خواهند دخالت در امور بكنند، حق هم همين استبـايـد دخـالت در امـور بـكـنـند. اگر ديدند من كج مى روم ، به من بگويند كج نرو، اگرديـدنـد يـك كـسـى ، دولت كـج مـى خـواهـد برود، به او بگويند كج نرو. اگر شما را ازخصوصا شما اهل علم را كه هدف اصلى شما هستيد، اگر شما را از صحنه خارج كنند، اسلامرا كـنـار زدنـد. طب بى طبيب نمى تواند عمل بكند، طبيب مى خواهد، متخصص مى خواهد. اسلامبـه اسـتـثناى روحانيت مثل طب به استثناى طبيب است . اين كه اسلام را تا اينجا رسانده همينطـبـقـه بـوده اسـت و شـمـا الان مـوظـفـيـد، مـكـلفـيـد كـه اسـلام را بـا قـدرت بـهنسل هاى آتيه تحويل بدهيد.
و مـن اطمينان دارم كه تا اين ملت توجه به خدا دارد، هيچ قدرتى نمى تواند به اين آسيببـرساند. افراد را افراد را ممكن است خوب ، بكشند. يك روز هم مرا بكشند اشكالى ندارد،امـا مـلت سـر جـاى خـودش هـسـت . ايـنـهـا اشـتـبـاه مـى كـنـنـد، يـك اشـتـبـاه غـلطـى كـهخـيـال مـى كـنـنـد كـه ايـن را بـكـشـنـد، چـنـد نـفـر وكـيـل بـكـشـنـد، چـنـد نـفـروكـيـل را كـشتند،امروز مجلس بوده ، وكلاى ديگر هم مى آيند جايش ‍ مى نشينند. امروز ملت ماقـائم بـه شـخـص نـيـست ، يعنى اين يك قدرت الهى است كه در اين ملت پرتو افكنده كهاشـخـاص مطرح نيستند. ملت الان همه با هم در صحنه اند و هر كس از آنها شهيد بشود، يكنفر ديگر به جاى او نشانده مى شود. خداوند انشاء الله همه شما را و همه ما را و همه ملترا و همه روحانيت را به راه مستقيم برساند وبه لقاء خودش مشرف كند.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
تاريخ : 13/4/60
بـــيـــانـــات امـــام خـــمـينى در جمع اعضاى خانواده هاى شهداى فاجعه 7 تير و اعضاىدفترمركزى حزب جمهورى اسلامى
مـسـاله اتـفـاقـى نـبـود كه افراد موثر را يكى بعد از ديگرى شهيد كردند يا خواستندشهيد كنند
بسم الله الرحمن الرحيم
انا لله و انا اليه راجعون
مـن بـه هـمـه بـازماندگان شهدا كه بايد بگويم همه ايران بازماندگان اين شهدا هستندتسليت عرض مى كنم . ما از خدا هستيم ، ما هر چه داريم از اوست . از خود هيچ نداريم و آنچهكـه هديه مى كنيم به اسلام ، هديه اى است كه از خداى تبارك و تعالى به ما مرحمت شدهاست و ما امانت ها را به او بر مى گردانيم و اين امانت ها با پاكى و سرافرازى به سوىخـداى تـبـارك و تـعـالى شتافتند و موجب سرافرازى ملت و مظلومين جهان واقع شدند. آنهاپيشقدم شدند و همه اشخاصى كه در جبهه ها و پشت جبهه ها از پانزده خرداد به اين طرفبـه سـوى حـق تـعـالى شـتـافـتـند موجب سرفرازى ملت ما و مظلومين جهانند. آنچه مهم استبـراى مـا ايـن اسـت كـه ما چه بايد بكنيم ، آنها خدمت خودشان را به اسلام كردند و آنوقتخـداى تـبـارك و تـعـالى مـقدر فرمود به خدمت او شتافتند. مهم براى ما اين است كه ما بهتـكـليـف مـان عـمـل بـكـنـيـم ، بـه آنـچـه خـدا تـبـارك و تـعـالى فـرمـوده اسـتعـمـل بـكـنـيـم . پيش كسانى كه به خداى ارتباط دارند، شهادت عزيزان مطرح نيست ، خدمتعزيزان مطرح است . آنها خدمت خودشان را كردند وبراى اين ملت سرمايه هائى بودند كهاز دسـت رفـت ، لكـن راهى كه آنها رفتند بايد ما هم با هوشيارى آن راه را تعقيب كنيم . يكجريانى از اول نهضت و از اول انقلاب در مقابل انقلاب در كار بود، مساله اتفاقى نبود كهافـراد موثر را، افرادى كه براى اين ملت سرمايه بودند، يكى بعد از ديگرى يا شهيدكـردنـد يا خواستند شهيد كنند و خداوند حفظ كرد. اينطور نبود كه من باب اتفاق يك كسىمـرحـوم مـطـهـرى را تـرور كـند يا مرحوم مفتح را يا آقاى هاشمى را يا آقاى خامنه اى را يامرحوم بهشتى را يا اين وزرائى كه براى اسلام هر كدام ارزشمند بودند و آن وكلائى كهمـتـعـهـد و مـفـيـد بـودنـد. مـسـاله يـك مـسـاله تـنـظـيـم شده بود و هست . مساله اى بود كه ازاول كـه ايـن انـقـلاب يـك شـكـلى بـه خـودش گـرفـت از آنـوقـت شـروع شـد بـه ايـنمسائل .
يك جريانى بود كه افراد متعهد نباشد
از هـمان وقت كه به جمهورى اسلامى مردم مى خواستند راى بدهند، مورد تحريم واقع شد.يـك دسـتـه اى ، يـك گـروهـى تـحـريـم كـردند و وقتى كه مجلس خبرگان تاسيس شد درتـاسـيـس اش مـخـالفـت هـا شد و بعد از آنكه ديدند تاسيس شد و اشخاصى كه در مجلس ‍خـبرگان هستند فقها هستند يا دانشمندانى كه در خط اسلام هستند، شروع به مخالفت شد وطرح انحلالش پيش يك عده اى ريخته شد و خداوند حفظ كرد. من باب اتفاق نبود كه وقتىمـجـلس شـورا مى خواست تاسيس بشود باز مخالفت مخالفت ها شد و وقتى هم تاسيس شدبـاز در خـود مـجـلس افـرادى در آن مـوادى كـه بـراى حـفـظ اسـلام و حـفـظاسـتـقـلال كـشور مفيد بود، مورد اشكال واقع شد. اين يك مساله اى بود و يك جريانى . اينجريان هست همراه با اين انقلاب ، همزاد با اين انقلاب و همراه با اين انقلاب و الان هم هست وبـعـدها هم خواهد بود. بى جهت نيست كه يك كسى در مجلس شورا انگشت گذارد روى يك مادهاى كـه آن مـاده بـر حـسـب خـواست اسلام ادامه دهنده اسلام و ادامه دهنده راه اسلام است ، آن مادهمـورد مـواخـذه قـرار مـى گيرد و مخالفت و من باب اتفاق نيست كه بعد از آنكه آن مساله همگـذشـت ، دولت وقـتـى كـه يـك دولت اسـلامـى اسـت و مـتـعـهـدى اسـت مـورداشـكـال و مـورد هـتك قرار مى گيرد و مجلس وقتى كه مجلس اسلامى و اكثر افراد آن افرادمـتـديـن ، مـتـعـهـد هـسـتـند، مجلس را مورد مواخذه قرار مى دهند و گفتند و مى گويند كه اينهااشـخـاصـى هـسـتـنـد كـه نـمـى تـوانـنـد كارى انجام بدهند. قضيه توانائى دولت نيست ،تـوانـائى مـجـلس نـيـسـت ، قـضـيـه ايـن است كه اين مجلس اسلامى نبايد باشد، اين دولتاسـلامـى نـبـايـد بـاشـد. قـضـيـه آقـاى بـهـشـتـى نـبـود، شـمـا ديـديـد كـه درطـول ايـن يـك سال ، دو سال با چه افرادى مخالفت شد. قضيه شخص افراد نبود، قضيههـمـان جـريان بود كه با اصل اساس مخالفت باشد. قضيه دفترهاى هماهنگى در سراسركشور يك قضيه من باب اتفاق و عادى نبود، قضيه مخالفت با دولت اسلامى و هر روز درهر گفتارى و در هر نوشته اى حمله به دولت ، به اينكه دولت كارى از او بر نمى آيد.قـضـيه اين نيست ، قضيه اين نيست ، كه مجلس يك مجلس غير كارآئى است و از اشخاص غيرمطلع تشكيل پيدا كرده . مسائل اين نيست ، مساله اين نيست كه قوه قضائيه به دست انحصارطـلبـان افـتـاده اسـت ايـنـهـا مـسـائل مـسـائل اصـلى آنـهـا ايـن نـيـسـت .مـسـائل آمـريـكـاسـت و اسـلام . جـريـان ، جـريـان آمـريـكـائى درمـقـابـل اسلام . از همان اول ، از همان وقتى كه احساس اين شد كه شاه بايد برود، از همانوقت بختيار مى آيد و بختيار از يك گروه ملى گرا. من باب احتياط هم آن ها مى گويند كهديـگـر او از حـزب مـا و از جـبهه نيست . اين احتياطى بود كه كردند كه اگر او كنار رفت ،بـاز جـبـهـه اى در كار باشد. از همان وقت كه ديگر اساس سلطنت سست شد، اين جريان دركار افتاد. همان وقت كه من در پاريس بودم اين جريان شروع شد، همان وقت هم خواستند كهشـاه را نـگـه دارنـد، بـه اسم اينكه او!!! حكومت كند سلطنت كند نه حكومت ، با اين اسم مىخواستند حفظش ‍ كنند و از همان وقت هم خواستند كه بختيار را بياورند و با ما آشتى بدهند.مـا كـانـه نـزاعـمـان بـا بـخـتـيـار بـود از ايـن جـريـان ، ازاول يـك جـريـانـى مـنـسجم شده و برنامه ريزى شده در كار بود و ما درست توجه به آننداشتيم ، كم كم هى
مـطـالب مـعـلوم شـد، كم كم خودشان را لو دادند و رسيد به اينجا كه من هر چه جديت كردمكه نرسد به اينجا، رسيد. نه از باب اينكه به اينها اعتمادى داشتم از جهات ديگرى كهبـه خـود آقـايـان گـفـتـم . حـالا رسـيـده جريان به اينجا كه از حفظ شاه و بعدش بختياروبـعـدش ‍ شـوراى سـلطـنـتـى و بـعـدش حذف جمهورى اسلامى كه با آن مخالفت مى شد وبـعـدش مـجـلس خـبـرگـان و بـعـدش مـجـلس شـوراى اسلامى و بعدش دولت و بعدش قوهقضائى كه با همه مخالفت مى شد، نه از باب اينكه بارجائى و بهشتى و هاشمى و امامجـمـعـه تـهـران مـخـالفـتى داشتند، چه مخالفتى ؟ يك جريانى بود كه بايد افراد متعهدنـبـاشـنـد، اگـر شـد آنـهـا را از صـحـنـه بـيـرون كـنـنـد ومـنـعـزل كـنـند از مردم ، بهتر. شايعه سازى كنند كه حتى اين اجناسى كه براى جنگزده هاميخواهند ببرند اين مى رود تو جيب آقاى بهشتى و آقاى خامنه اى و آقاى كذا، آقاى هاشمى .هر جنايتى كه در ايران به دست خود آنها واقع مى شد به مردم مى گفتند كه اينها كردند.ايـن يـك جـريـانـى بـود و هـسـت كه مى خواهند اين كشور را با اين جريان بكشند به طرفامريكا. خوب اگر به طرف آمريكا كشاندند شوروى هم شريك است . آمريكا تنهائى نمىتـوانـد، بـايـد بـا هـم بـاشـنـد. و ايـن جـريـان بـالفـعـل هـسـت ، آنـطـورمـسـائل يـكـى يـكـى گـذشـت و از آن طـرفى نيستند، از اين كشتار دستجمعى كه در تاريخپارلمان ها و دولت هاى دنيا كم نظير يا بى نظير است ، از اين هم فايده اى نبردند. حالاهـمان شلوغكارى ها را، هى حالا مى بينند فايده نمى برند،، يك فايده را دلشان مى خواهدببرند و آن اين است كه تخريب كنند، خرابكارى بشود، خود خرابكارى را مى خواهند.
امروز بايد همه شما سازمان اطلاعات باشيد
مـلت مـا امـروز تكليفش اين است كه تمام افراد، تمام افراد ملت ، چشم و گوششان را بازكـنـنـد و رفـت و آمـدهاى اينها را كنترل كنند. اگر نشسته ملت كه براى او پاسدارها فقط،كـمـيته ها فقط، دولت فقط، انجام وظيفه بدهد، اين اشتباه است . همه افراد الان موظفند بهايـنـكـه ايـن مـسـائل را تـعـقـيـب كـنـنـد. ايـن خـرابـكـارهـائى كـه در گـوشه ها خزيده اند ومـشـغـول خـرابـكـارى هـسـتـنـد و مـع الاسـف جـوانـهـاى بـى تـوجـه مـا را، دخـتـرهـاىخـردسـال ما را، پسرهاى خردسال ما را اغفال مى كنند، بايد پدر و مادر اينها توجه داشتهبـاشـنـد كـه ايـنـهـا را، آنـهـا بـه تـبـاهـى مـى كـشـنـد بـراى ايـنـكـهگـل آلود بـشـود آب ، اگـر بـتـوانـنـد بـهـره بـردارنـد و اگـر نـتـوانـنـد هـملااقـل ايـن ديـوار را خرابش كنند. تمام پدر و مادرها و اقوام و عشيره ها موظفند كه اين بچههـاى گـول خـورده را، ايـن پـسـرهـاى گـول خـورده را، ايـن دخـتـرهـاىگول خورده را، اينها را نصيحت كنند، اينها را از اين كار كه بر خلاف مسير ملت است ، برخـلاف مسير اسلام است اينها را باز دارند از اين كارها. ننشينند كه بچه هايشان بروند دربـيـن مردم و خرابكارى كنند و گرفتار بشوند و به جزاى خودشان برسند و در اين دنياهـم بـه جـزاى خـودشـان بـرسـنـد. نـگـذارنـد، ايـن بـچـه هـاگـول خـورده انـد، مـحـتـاج بـه نـصـيـحـت هـسـتـنـد. مـن از آن جـوانـهـائى كـه از ايـنـهـاگـول خـوردنـد بـه عـنوان اينكه ما مى خواهيم براى اين ملت يك كارى انجام بدهيم ، ما مىخـواهـيـم آخـونـدهـا نـبـاشـند، ما آنها براى براى ملت نيست ، آنها براى انحصارطلبى هاىخودشان هست ، ما مى خواهيم براى شما كار بكنيم ، من تعجبم از اين جوان ها كه
افـعـال ايـنـهـا را ناديده مى گيرند. يك عمر كشاورز زحمت مى كشد، يك كبريت منافق اين رابـه آتـش مى كشد. اين اشخاصى هستند كه براى ملت ما مى خواهند خدمت بكنند!! در خيابانمـى ريـزنـد و مـردم عـادى كـه دارنـد رفـت و آمـد مـى كـنـنـد،اتومبيل هاى عادى كه دارد رفت و آمد مى كند، اينها را مى كشند و به آتش مى كشند و سر مىبـرنـد و به طور فجيع مى كشند اينها را. اينها اشخاصى هستند كه براى مردم كار كنند،بـراى خـلق كـار مـى كـنـنـد!! تـكـليـف مـلت امـروز اين است كه تمامشان توجه كنند كه اينخرابكارها را شناسائى كنند، شناسائى كنند و معرفى كنند به كميته ها و دادگاه ها و هرجـا نـزديـكـشـان اسـت . خـودشـان وارد عـمـل نـشـونـد، هـمـان شـنـاسـائى كـنـنـد يـالااقـل يـكـى را بـگـيـرنـد بـدهند دست پاسدارها و قواى انتظامى ، ننشينند كه ديگران كاربكنند. مصلحت ، مصلحت همه است . امروز مثل سابق نيست كه ملت به حساب نيايد و يك دولتجـائرى سـر كـار بـاشـد كه بخواهد همه استفاده ها را خودش ببرد و ملت را كنار بگذارد.امروز روزى است كه شما همه با هم مى خواهيد اين كشور رابه سعادت برسانيد و از دستقـدرت هـاى فـاسـد بـيـرون كـنيد. امروز بايد همه شما سازمان اطلاعات باشيد، از اجزاءسازمان اطلاعات باشيد. همه ماها مكلفيم كه اگر چنانچه از اين خرابكارها كسى را يافتيمو بـايـد هـم دنبال اين باشيم كه بياييم اينها را، معرفى كنيم تا قواى انتظامى ، نظامىبـگـيرند و تحويل دادگاه ها بدهند و محاكمه بشوند. محاكمه ها هم بايد محاكمات عادلانهباشد، بر طبق موازين شرعى باشد. ننشينيد تا اينكه اينها خرابكارى را توسعه بدهند.ايـنـهـا اجـيـرنـد كـه ايـن خـرابكارى ها را هر چه مى توانند توسعه بدهند و در هر جاى ازكـشـور يـك شـلوغـى بـه كـار بـيـاورنـد، يـك خـسـارتـهـائى وارد كـنـنـد بـهخيال اينكه ملت كم كم خوف پيدا بكند و اين مسير خودش را رها كند، حالا كه مسير رها شد وملت ديگر ترسيد و كنار نشست ، آنها وارد ميدان بشوند، حكومت را از بين ببرند و مجلس رااز بـيـن بـبـرنـد و يـك مجلس و يك حكومت به صورت اسلامى و در باطن آن نحوى كه خودايـنـهـا مى خواهند و آمريكا ميخواهد. ما نبايد بنشينيم و تماشاچى باشيم . ما بايد فعالانهعـمـل بكنيم ، اگر شهيد داديم ، فعاليت مان بيشتر بشود، آنهائى كه شهيد دادند فعاليتشـان بـيـشـتـر بـشـود، بـراى ايـنـكـه از دسـت دادنـد يـك افـراد بـا ارزشـى را و بـايـددنبال كنند تا پيدا بكنند آن اشخاصى كه اين جنايت ها را كردند و مى كنند.
بـايـد طـريـقـه ايـن شـهـدائى كـه در مجلس ، در دولت ، در قوه قضائى از دست داديم ،فراموش نكنيم
و ما، همه ملت بايد توجه به جنگ داشته باشد و اين كشتارهائى كه شايد يكى از انگيرههـايـش هـم ايـن باشد كه مردم ذهنشان از جنگ منفرد بشود و ما خداى نخواسته در جنگ ببازيمكـه نـخواهيم باخت ، لكن طول بكشد. اذهان خودتان را، سرتاسر كشور اذهان خودشان را،هـمـه مـلت مـتـوجـه به جنگ كنند، اساس اين است كه ما در آنجا پيروز بشويم و انشاء اللهپـيـروز مـى شـويـم . ايـنـكـه شخصيتهاى بسيار ارجمندى از دستمان رفت نبايد ما را از آنمسائلى كه همان شهداى ما مورد نظرشان بود
و اساس خدمتشان بود، ما فراموش كنيم . ما بيشتر بايد توجه بكنيم به آن چيزى كه اينشـهداى ما در مجلس ، اين شهداى ما در دولت ، شهداى ما در قوه قضائى ، آنها را ما از دستداديم ، بايد طريقه آنها را كه همه اين مساله بود كه جنگ را ما ببريم و تفاله هاى آمريكاو شـوروى را از كـشـور خـودمـان پـاكـسـازى كـنـيـم و كـشـور خـودمـان يـك كـشـور اسـلامىمـسـتـقـل ، آزاد بـاشـد، بـايـد ما آن طريقه را فراموش ‍ نكنيم . در راس همه امور توجه بهايـنـكـه ايـن جـنـگ بـايـد بـه پيروزى ختم بشود انشاءالله ، و انشاء الله مى شود، در هرصورت ما تكليف داريم . من ديروز راجع به تكليفى كه به همه ملت متوجه است ، به زنو مـرد، و آن كـسـى كـه بـه حـد راى دادن قـانـونـى رسـيده واجب است اين مساله كه در پاىصـنـدوق هـاى تـعيين رئيس جمهور حاضر بشوند و راى بدهند. اگر چنانچه سستى بكنيد،كسانى كه مى خواهند اين كشور را به باد فنا بدهند، ممكن است پيروز بشوند. بايد همهشما، همه ما زن و مرد، هر مكلف همانطور كه بايد نماز بخواند، همانطور بايد سرنوشتخـودش را تـعـيـيـن كند. ما يك سيلى خورديم از اشتباه ، ما همه اين نابسامانى هائى كه الانداريـم بـراى ايـنـكـه اشـتـبـاه كـرديـم ، نـبـايـد اشـتـبـاه تـكـرار بـشـود.دنـبـال ايـن بـاشـيـد كه يك نفر صد درصد مكتبى ، اسلامى ، در خط اسلام ، براى رياستجـمـهور انتخاب كنيد. همه گروه ها و همه جمعيت ها، همه علماء بلاد و همه مردم بلاد بايد دراين امر حياتى كه اگر اشتباه باز بكنيم ، باز بعد از چندى بايد يك عزلى پيش بيايد ودوبـاره از سرگرفتار شود، باز اشتباه نكنيم ، البته كارى جز شلوغكارى نمى توانندبـكـنـنـد، لكـن امروز شلوغكارى هم براى ما ضرر دارد، امروز هر قدمى كه ما سست كنيم ياسـاكـت در جـائى بـاشـيـم ضـرر دارد بـراى مـا. مـا بـايـدفـعال باشيم ، ما بايد به پيش برويم . اگر ما يك قدم سست كنيم ، آنها يك قدم جلو مىآيـنـد. اگـر يـك قـدم مـا عـقـب بـرويـم ، آنـهـا ده قـدم جـلو مـى آيـنـد. مـا بـايـد ارتـشمان وژانـدارمـريـمـان و پاسدارانمان و بسيج مان و آن كسانى كه از عشاير به اينها متصلند واينها، فعالانه جلو برويم و اگر يك وقت سستى كنيم ، آنها مى آيند جلو، اگر يك قدم عقببـگـذاريـد، آنـهـا مـى آيـنـد جـلو، آنـهـا ده قـدم مـى آيـنـد جـلو. مـا بـايـد بـاكـمـال شـدت و بـا كمال شجاعت بايد در ميدان هائى كه دفاع از اسلام داريد مى كنيد، اينتـفـاله هـاى آمـريـكـا را از كـشـور خـودتـان بـيـرون بـريـزيـد. ايـن تكليف آنها. و تكليفاشخاصى كه در پشت جبهه هستند، تكليف آنها هم همين است كه با آنها همراهى كنند. اگر يكقواى مسلحه اى ببيند كه ملت با اوست ، پشتيبان اوست فعاليتش چندان برابر خواهد شد.شما بايد افهام كنيد به آنها كه ما پشتيبان شما هستيم و هستيد. شما ملت اسلام نشان داديدبـه هـمـه دنـيـا كـه مـا يـك مـلتى هستيم كه با ارتشمان پيوند داريم و با قواى مسلح مانپيوند داريم و ما در پشت جبهه به آنها خدمت كنيم و آنها در جبهه به ما و به اسلام . نبايدمـا فـرامـوش كنيم كه در جنگ با آمريكا هستيم . ما در جنگ با آمريكا و تفاله هاى آمريكا، اينتـفـاله هـائى كـه قـالب زدند خودشان را و ما غفلت كرديم ، الان هم هستند. بايد هر يك ازايـنـهـا را شـنـاسـائى كنيد و به دادگاه ها معرفى كنيد، ننشينيد كه باز يك جائى را آتشبـزنـنـد، ايـنـهـا مـى خـواسـتـنـد يـك شـلوغـى بـشـود، يـك انـفـجـارىحـاصـل بـشـود و مردم از صحنه بيرون بروند و ديدند كه خير، عكس شد مطلب مردم ، اينشهادت اسباب اين شد كه همه با هم منسجم بشوند.اين اسباب اين شد كه مشت اين ادعا كن هاكه ما براى آزادى و براى كذا

next page

fehrest page

back page

 

 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation