اين باور باعث مى شود كه : 1 - فرد رفتار خوبى با ديگران داشته باشدو ديگران هم نسبت به او نظر خوبىداشته باشند و بدين صورت ، دوستان زيادى پيدا مى كند. 2 - فرد سعى مى كند نسبت به ديگران محتاطانهعمل كند و با دقت در انجام كار به طور صحيح تلاش مى نمايد.
| 1 - اين باور باعث مى شود شخص دايما سعى داشته باشد مطابقميل ديگران عمل كند تا آنان را راضى نگهدارد. 2 - به انجام كارهايى كه واقعا به آنها مايل نيست اقدام نمايد. 3 - عدم ابراز عقيده در صورتى كه ديگرى ناراحت بشود، اثر ديگر اين باور است . 4 - نسبت به انجام كارها ترديد و دلهره دارد؛ زيرا نمى تواند حدس بزند كه موجبناراحتى ديگرى مى شود يا نه . 5 - از كار با كسانى كه وى را دوست ندارند دورى مى گزيند. 6 - بداخلاقى و رفتارهاى عصبى ديگران راناشى از نوع برخورد خود تلقى مى كند. 7به جاى مقابله بادشمنيهاى ديگران به تحقير خود مى پردازد و خود را بى ارزش مىداند. 8 - پيوسته نگران است كه ديگران درباره من چگونه مى انديشند؟ 9 - قادر نيست آنچه را كه فكر مى كند درست نيست آن را بيان كند؛ زيرااحتمال مى دهد سبب رابطه دوستانه اش با ديگران بشود. 10 - در هنگام كار در پيش ديگران ، اضطراب او را فرا مى گيرد؛ زيرا نمى داند موردپسند ديگران قرار مى گيرد يا نه و در نتيجه از كار هم لذت نمى برد
|