بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب معاد, حجت الاسلام والمسلمین محسن قرائتى   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     FEHREST -
     14800001 -
     14800002 -
     14800003 -
     14800004 -
     14800005 -
     14800006 -
     14800007 -
     14800008 -
     14800009 -
     14800010 -
     14800011 -
     14800012 -
     FOOTNT01 -
     footnt02 -
     footnt03 -
     footnt04 -
     footnt05 -
 

 

 
 

 

next page

fehrest page

back page

هشتمين شاهد: زمان 
حضرت على عليه السّلام فرمود: ما مِن يَومٍ يَمُرُّ عَلى ابنِ آدَمَ اِلاّ قالَ لَه ذلِكَاليَومُ: اءنَا يَومٌ جَدِيدٌ و اءنَا عَلَيكَ لَشَهِيدٌ... اَشهَدُ لَك بِهِ يَومَ القِيامَةِ(613) هيچروزى بر انسان نمى گذرد مگر آنكه آن روز به انسان هشدار مى دهد كه من امروز براىتو روز جديدى هستم و گواه كارهايى خواهم بود كه امروز انجام مى دهى و در روز قيامتبه آنها شهادت خواهم داد، بنابراين سعى كن كه از اين روز استفادهكامل كرده و اعمالى را در راه سعادت ابدى خودت انجام دهى .
امام سجادعليه السّلام فرمود: هذَا يَومٌ حادِثٌ جَدِيدٌ وَهُوَ عَلَينا شاهِدٌعَتِيدٌ(614) امروز روز تازه وجديدى است ودر قيامت گواه اعمالى است كه در آنانجام مى دهيم .
نهمين گواه : اعمال 
از شاهدان در قيامت ، خود اعمال و كردارهاى انسان است كه در برابر انسان مجسّم ونمودارمى شوند. آرى ، همين كه عمل در آن نظام خود را نشان داد، ديگر هيچ راهى براى انكار وجودندارد.
مساءله تجسّم عمل در قرآن و روايات بسيار مطرح است كه ما به نمونه اى از آنها اشارهمى كنيم :
# يَومَ تَجِدُ كُلُّ نَفسٍ ما عَمِلَت مِن خَيرٍ مُحضَراً(615) روزى كه هر كس آنچه كارنيك انجام داده در برابر خود حاضر مى بيند.
# وَ وَجِدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً(616) روز قيامت انسان رفتار و كردار دنيايى خود رادر برابر خود حاضر مى يابد.
# وَ لاتُجزَونَ اِلاّ ما كُنتُم تَعمَلونَ(617) جزايى براى شما نيست ، مگر همانعمل خودتان كه گريبانگير شما مى شود.
# يَحمِلونَ اَوزارَهُم عَلى ظُهُورِهِم (618) گناهانى كه در دنيا به صورت كار وانرژى از انسان صادر شده ، در آن روز به صورت بارى بر دوش او سنگينى مى كند.
راه دورى نرويم ، مگر در همين دنيا اهرام مصر و ساختمان ها و كاخ ‌هاى زيباى شاهان ،تجسّم رفاه طلبى و بلندپروازى آنان نيست ؟
# در دنيا افراد متموّلى كه تنها به فكر ذخيره كردنپول و ثروت خود هستند و به فرياد محرومان نمى رسند در حالى كهدل صدها فقير از بينوايى و ندارى مى سوزد، در قيامت همان پولها و سكّه ها داغ و بهپيشانى و پهلوى زراندوزان گذارده مى شود.(619) اين سوز در برابر آن سوز.
# افرادى كه در دنيا با گرفتن ربا اعتدال جامعه را بهم مى زنند، در قيامت نيز با داشتنيك شكم بزرگ ، اعتدال ايستادن و حركت از آنان گرفته مى شود.(620)
# امام صادق عليه السّلام در تفسير آيه 179 سورهآل عمران مى فرمايد: اموالى كه در دنيا موردبخل قرارگرفته و ماليات اسلامى آن پرداخت نشده است ، در قيامت به صورت مارى بهگردن صاحبش انداخته مى شود.(621)
# كسى كه در دنيا غيبت شخصى را در محلّه اى ديگرى كرده است ، اين زبان درازى و نيشزدن دنيايى ، سبب مى شود در آخرت زبانش از دهان بيرون آمده و به قدرى دراز مى شودكه روى زمين قرار گرفته و مردم آن را لگد كنند و اين يك نوع تجّسمعمل است .
در روايات ما از مساءله تجسّم اعمال بارها سخن به ميان آمده است ، چنانكه شيخ بهائى مىفرمايد: جملاتى كه تنها از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله (غير از امامانمعصوم عليهم السّلام ) در باره تجسّم اعمال در قيامت وارد شده ، از بس زياد است كهقابل شماره نيست .(622)
بنابراين يكى از شاهدان و گواهان در قيامت ، هماناعمال تجسّم يافته خود ماست ، كه در دنيا صورتى دارد و در آخرتشكل ديگرى به خود مى گيرند.
عذاب قيامت ، نه انتقام است و نه عُقده و نه كيفرهاى قراردادى كهقابل چانه زدن و تخفيفت باشد، بلكه عذاب قيامت عين همان كارهاى دنيايى خود ماست ،چنانكه پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله فرمودند:
الدُّنيا مَزرِعَةُ الا خِرَة (623) دنيا مزرعه آخرت است .
آرى ، خوشه هاى گندم ، همان دانه اى است كه كشاورز كاشته و اين خوشه تجسّم همانعمل اوست .

از مكافات عمل غافل مشو
گندم از گندم برويد جو ز جو
شعراى ما نيز با الهام از معارف اسلامى ، مساءله تجسّمعمل را در اشعار خود آورده اند،(624) چنانكه مولوى مى گويد:
اى دريده پوستين يوسفان
گرگ برخيزى از اين خواب گران
گشته گرگان يك به يك خوهاى تو
مى درانند از غضب اعضاى تو
زآنچه مى بافى همه روزه بپوش زآنچه مى كارى همه ساله بنوش
گر ز خارى خسته اى خود كِشته اى در حرير و قزدرى خود رشته اى
چون زدستت زخم بر مظلوم رُست آن درختى گشت و زقّوم رُست
اين سخن هاى چو مار و كژدمت مار و كژدم مى شود گيرد دمت
خداوندا!
روز قيامت ما را در برابر آن همه شاهد، روسفيد فرما! و مارادر ترس و ضعف خودمان رهانكن كه راهى براى نجات جز عفو و لطف تو وجود ندارد.
شاكيان در قيامت  
روز قيامت و در دادگاه عدل الهى ، علاوه بر سؤ الاتى كه از انسان مى شود و شاهدان وگواهان متعدّد شهادت مى دهند، شاكيانى هم هستند كه از انسان شكايت دارند، از جمله :
1 رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله  
در قرآن مى خوانيم كه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله در روز قيامت نزد خداوند شكايتكرده و مى گويد: يا رَبِّ اِنَّ قَومِى اتَّخَذوا هذَا القُرآنَ مَهجُورا(625)پروردگارا! امّت من ، قرآن را كنار گذاشته و مهجور كردند.
خدايا! آنان يا قرآن را نخواندند، يا تدبّر نكردند و ياعمل نكردند و يا به ديگران نرساندند.
به جاى اينكه براى زنده ها بخوانند، تنها بر مرده ها خواندند، به جاى اينكه كتابزندگى و قانون قرار دهند، كتاب تشريفات و سوگند قرار دادند.
به جاى آنكه روبرو قرار دهند، پشت سر گذاردند، به جاى آنكه از آن نور بگيرند، بهوسيله آن پول گرفتند.
به جاى آنكه آيات آن را به دل بنشانند، بر كاغذ نوشته وبر سنگ تراشيدند، به جاىآنكه او را حفظ نمايند، فراموش نمودند.
مركز نزول آن مكّه و مدينه ، مركز توطئه شد، قوانين آن تغيير كرد، حدود آن رهاشد، توحيد و بندگى حقّ كه به آن امر كرده بود، به اطاعت از طاغوتتبديل شد.
به جاى اينكه تربيت يافتگان آن دشمن خدا را بترسانند، از دشمن خدا ترسيدند، بهجاى اينكه با هم متّحد شوند، از هم گسستند و به جاى وارستگى ، به شرق و غربوابسته شدند.
اطلاعات مسلمانان از حقوق شرق و غرب بيش از آگاهى آنها از آيات حقوقى قرآن بود وقوانين اجتماعى و اخلاقى و اقتصادى آن به كلّى رها شد.
آرى ، تنها يك گوشه از جهان اسلام به خاطر رهبرى امام خمينى قدّس سرّه و خونبهترين جوانان ، قرآن را زنده كردند و آن ايران است .
يكى از دانشمندان مى گفت : در مدينه كنار قبررسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله جمعيّت زيادى را ديدم ، به فكر فرو رفتم وبه پيامبر عزيز گفتم : يا رسول اللّه ! آيا از اين مردم راضى هستى ؟ در آنحال قرآنى در دستم بود، عرض كردم : يا رسول اللّه ! من اين قرآن را باز مى كنم ، اگراز اين مردم راضى يا ناراضى هستى يك آيه در سطراوّل آن باشد كه من از نظر شما درباره مردم با خبر شوم !
قرآن را باز كردم و با كمال تعجّب سطر اوّل اين آيه آمد: وَقَالَ الرَّسُولُ يا رَبِّ اِنَّقَومِى اتَّخَذوا هَذا القُرآنَ مَهجُوراً(626)
اين آيه مرا تكان داد و فهميدم كه روح پيامبر صلاى اللّه عليه و آله ّز ما ناراضىاست .
آرى ، مسلمانانى كه مظلوميّت ميليون ها مسلمان ديگر را در دنيا مى بينند ولى سكوت كردهو خود را سر سپرده ابرقدرت ها قرارداده اند، هرگز مورد رضايت پيامبر اكرم صلّىاللّه عليه و آله نيستند.
مسلمانانى كه نماز و جماعاتشان وحشت در دل حتّى يك مگس به وجود نمى آورد، تا چه رسدكه فساد را از جامعه هاى كفر بردارد، و مراكز عبادت آنان به بازار و مركز تجارت وكسب در آمد اجناس بيگانگان درآمده است ، چگونه مى توانند قلبرسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله را از خود راضى نمايند؟!
مسلمانانى كه سرانشان به ضعيف زور مى گويند و به قوى باج مى دهند، بازار ربا وبهره در ميانشان رواج دارد، در بعضى كشورها مغازه هاى شراب فروشى باز است ،مسلمانانى كه ترسو، جاهل ، وابسته ، متفرّق ،غافل ، فقير و اسير افكار بيگانگانند، چگونه مى توانند رضاى خدا و رسولش را جلبنمايند؟
آرى ، يكى از شاكيان در قيامت رسول اكرم صلاى اللّه عليه و آله ّست .
2 قرآن 
يكى از شكايت كنندگان در قيامت ، قرآن كريم است .
پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله فرمودند: يَجِى ءُ يَومَ القِيامَةِ ثَلاثَةٌ يَشكُونَ:اَلمُصحَفُ وَالمَسجِدُ وَ العِترَةُ(627) روز قيامت سه چيز براى شكايت از مردم بهصحنه مى آيد: يكى قرآن ، يكى مسجد و ديگرىاهل بيت عليهم السّلام
ممكن است قرآن در روز قيامت از دودسته هوادار و مخالف شاكى باشد و در دادگاهعدل خداوند، جلو آنها را بگيرد.
الف : شكايت قرآن از هواداران . 
شايد شكايت قرآن به اين مضمون باشد: خدايا! با اينكه دستور تلاوت قرآن آمده،(628) ولى بسيارى از مسلمانان حتّى نتوانستند از رو مرا بخوانند.
خدايا! بعضى كه مرا مى خواندند، حقِّ تلاوتم را ادا نمى كردند، يعنى بدون طهارت ووضو و تدبّر به سراغم مى آمدند و يا در تلاوتم عجله مى كردند.(629)
خدايا! بعضى آيات مرا مى خواندند و مى فهميدند، ولىعمل نمى كردند.
خدايا! بعضى كه عمل مى كردند، به ديگران نمى رساندند.
خدايا! بعضى در عمل به قرآن حتّى از مخالفان قرآن هم عقب تر ماندند. چنانكه حضرتعلى عليه السّلام در وصيّت خود مى فرمايد: مبادا ديگران درعمل به قرآن و استفاده از رهنمودهاى آن از شما مسلمانان جلو باشند.
خدايا! بعضى تنها به آيات عبادى و فردىعمل مى كردند و نسبت به هجرت و جهاد و ايثار و سياست كه در متن آياتم بود، بى اعتنابودند و به بعضى آيات ايمان مى آوردند و نسبت به بعضى آيات بى تفاوت بودند.
خدايا! بعضى به جاى آنكه مرا قانون بدانند، وسيله نان دانسته ومال التّجاره خود قرار دادند، از خواندن و چاپ كردنم سرمايه اندوزى ها كردند.
خدايا! بعضى كه در فكر و روح خود انحرافى داشتند، آيات متشابه را (كه چند نوع مىتوان معنا كرد) دستاويز اهداف خود قرار دادند.(630)
خدايا! بعضى به جاى اينكه در تفسيرم از مفسّران واقعى و پيامبر اكرم صلّى اللّهعليه و آله و اهل بيت عليهم السّلام استمداد نمايند، از سليقه هاى شخصى خود درتفسير آيات كمك مى گرفتند.
خدايا! بعضى مرا وارونه معنا كردند و بعضى خوب مرا شناختند، ولى حقائق مرا ناديدهگرفته و كتمان نمودند.(631)
خدايا! به جاى اينكه مرا براى دل هاى زنده بخوانند،(632) بر مردگان خواندند.
خدايا! به جاى آنكه مرا جزو اصيل ترين موادّ درسى قرار دهند، مرا از ميان برنامه هاىدرسى و نسل تحصيل كرده جدا كردند.
خدايا! بعضى تنها به هنگام تفاءّل ، استخاره وسوگند به سراغم مى آمدند.
گرچه در حديث شكايت قرآن تنها درباره تحريف و قطعه قطعه كردن آمده است ،(633)ليكن آنچه را ما از زبان حال قرآن نقل كرديم يك واقعيّتى است كه از طرف هواداران قرآنبر سر قرآن آمده است .
ب : شكايت قرآن از مخالفان  
قرآن از مخالفان خود چنين شكايت مى كند:
خدايا! مرا ساخته فكر بشر دانستند.(634)
خدايا! مرا افسانه هاى پيشينيان دانستند.(635)
خدايا! شنيدن تلاوت مرا ممنوع كردند.(636)
خدايا! به آورنده من تهمت سحر و جنون و كِهانت و كذب زدند.(637)
خدايا! مرا مى شنيدند، ولى لجاجت كرده و ايمان نمى آوردند.(638)
خدايا! هنگامى كه راهى براى انكار من نداشتند، مى گفتند: قرآن ديگرى براى ما بياور وآن را تبديل و تغيير بده .(639)
3 مسجد 
يكى از شاكيان در قيامت ، مسجد است .(640)
در حديث مى خوانيم كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: روز قيامت مسجد بهدرگاه خداوند از مسلمانان شكايت مى كند و مى گويد: يا رَبِّ عَطِّلُونِى و ضَيِّعُونِى(641) خدايا! مرا تعطيل و حقّم را ضايع كردند.
با آنكه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله درباره رفتن به مسجد فرمود: خداوند براىهر گامى كه به سوى مسجد برداشته شود ده پاداش مى دهد و ده لغزش را مى بخشد و دهدرجه مرحمت مى فرمايد،(642) باز هم مسجدها خلوت بود.
اهميّت و جايگاه مسجد 
در اينجا به گوشه اى از نقش و آداب مسجد در روايات اشاره مى كنيم :
# مسجد، محلّ وحدت واجتماع و كنگره با صفا و مقدّس مسلمانان است .
# مسجد، تنها جايى است كه مسلمانان بدون هيچ امتيازى در كنار هم از هر نژاد و با هرزبان قرار مى گيرند.
# مسجد، مركز نشر فرهنگ اسلامى و آشناشدن با همفكران و پرس و جو از يكديگر است .
# مسجد، اوّلين اقدام رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله هنگام هجرت از مكّه به مدينهاست .
# مسجد، هم مركز رشد مردم ، هم محلّ دادرسى مظلوم ، هم پايگاه تقويت جبهه هاى جنگ و هممركز بندگى خداوند است .
# مسجد، نمودار قدرت اسلام و علاقه مردم به مكتب است .
# مسجد، هم نشانگر افراد غايب و بى اعتنا به امّت است و هم نشانگر عاشقان به خداونداست .
# مسجد، مكان مقدّسى است كه نجس كردن آن حرام و تطهير آن واجب و انجام هر نوع كارىكه توهين به مسجد باشد، در آن ممنوع است .
# حضرت على عليه السّلام فرمود: در مسجد، انسان هم با مردان خدا روبرو و هم بافرمان خدا آشنا و هم مشمول رحمت خدا مى شود.(643)
امّا هرگاه همين مسجد وسيله و مركز توطئه دشمن قرار گيرد، بايد توسّط امام مسلمانانبه هر نحوى كه ممكن است از بين برود، گرچه با قيمت خراب كردن آن باشد، همانگونه كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله مسجد ضرار را خراب كردند.
4 رهبران آسمانى 
از جمله شاكيان در قيامت ، رهبران آسمانى مى باشند.
در حديث مى خوانيم كه روز قيامت اهل بيت پيامبرعليهم السّلام به عنوان شكايت مىگويند: يا رَبِّ قَتَلُونَا وَ طَرَّدُونَا وَ شَرَّدُونَا(644) خدايا! ما را كشتند و تبعيد وآواره ساختند.
خدايا! به جاى پذيرفتن رهبرى بر حقّ ما، به سراغ مسرفان و مفسدان و طاغوت هارفتند.
خدايا! به جاى مودّت و محبّت كه مزد رسالت پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آلهبود، قرن ها بر سر منبرها و در نمازها به ما لعنت مى كردند.
خدايا! مقدسّانِ سبك سر كج فهم (خوارج ) و عيّاشانِ دنياپرست (قاسطين ) و مقام پرستانِبيعت شكن (ناكثين )، در قالب تديّن و ديندارى با تمام قوا با ما مخالفت كردند.
خدايا! تنها يادگار رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله دخترش فاطمه عليهاالسّلام بود كه به او سيلى زده و حقّش را غصب نموده و خود و فرزندانش را شهيدكردند.
خدايا! سر مبارك مولود كعبه و وصىّ پيامبر صلّى اللّه عليه و آله حضرت علىعليه السّلام را با شمشير شكافتند و جنازه امام حسن عليه السّلام را تير بارانكردند و بدن امام حسين عليه السّلام را زير سم اسب رها كردند و عترت او را بهاسارت بردند و امامان ديگر را هم در غل و زنجير و زندان و تبعيد ومحاصره به شهادترساندند و حتّى گنبد و بارگاه هاى برمزار آنان را خراب كردند و بالاخره چنان وضعىپيش آوردند كه به ناچار حضرت مهدى (عجّل اللّه تعالى فرجه ) هم به امر الهى ، ازچشم مردم پنهان و غيبت اختيار كردند!
خدايا! سادات و نسل ما و راويان احاديث و علماى ربّانى را تبعيد، زندان و شكنجه كردند ويا به شهادت رساندند.
خدايا! در برابر رهبران معصوم و عالمان واقعى ، آخوندهاى دربارى تراشيدند، و باتهمت ، توهين ، تفرقه ، شايعه و تهديد ياران ، به ما خوندل دادند.
خدايا! كار به جايى رسيد كه نقل احاديث ما كه درهاى معارف ، حكمت و حقايق بود، در يكزمان ممنوع و در زمان ديگر ارتجاع و در عوضنقل افكار شرقى و غربى روشنفكرى به حساب مى آمد.
خدايا!...
بارالها! ما را در روز قيامت از افرادى كه مورد شكايت اين شاكيان هستند، قرار مده .
سيمايى از قيامت 
ندامتگاه 
مساءله حسرت و پشيمانى در قيامت ، در آيات و روايات متعدّدى بازگو شده است كه مانمونه هايى از آن را در اينجا بيان مى كنيم :
چنانكه خوانديم : يكى از نام هاى قيامت ، يَومَ الحَسرَة (645) است ، يعنى روزىكه مردم در آن حسرت ها دارند، در جمله بعد دليل حسرت آنان را چنين بيان مى كند: اِذْقُضِىَ الاَمرُ بخاطر آنكه كار از كار مى گذرد و پروندهاعمال انسان خاتمه پيدا مى كند و هر يك از اهل بهشت و دوزخ به سرنوشت خود سپرده مىشوند، در آن هنگام مرگ به صورت گوسفند و قوچى ظاهر و در برابر دوزخيان وبهشتيان ذبح مى شود و بدين وسيله به اهل محشر فهمانده مى شود كه ديگر كار تمامشد، اهل بهشت براى هميشه در بهشت واهل دوزخ براى هميشه در جهنّم خواهند بود.
پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله فرمود: شَرُّ النَّدامَةِ يَومَ القِيامَة (646)ندامت و حسرت در روز قيامت سخت ترين پشيمانى هاست ، زيرا هيچ راهى براى جبران وجودندارد.
آرى ، هرگونه آرزو در آن روز بيهوده است ، قرآن ازقول مجرمين مى فرمايد: وَ لَو اَنَّ لِى كَرَّةً فَاَكُونَ مِنَ المُحسِنينَ(647) اگر براىمن برگشتى به دنيا بود از نيكوكاران مى شدم ، ولى هزار حيف كه ديگر برگشتى دركار نيست .
در جاى ديگر مى گويند: وَ قَالُوا لَو كُنّا نَسمَعُ اءو نَعقِلُ مَا كُنّا فِى اَصحَابِالسَّعِيرِ(648) اگر ما در دنيا به حرف حقّ گوش داده واهل فكر و تعقّل بوديم ، امروز به اين وضع گرفتار نمى شديم .
آيات قرآن در اين زمينه زياد است ، در آن روز فريادها بلند است ، گاهى مى گويند:هَل لَنا مِن شُفَعاءَ(649) آيا كسى هست كه در اين روز بزرگ شفاعت ما را كرده ونجاتمان دهد؟ گاهى فرياد مى زنند: فَهَل اِلى مَرَدٍّ مِن سَبِيلٍ(650) آيا راهىبراى فرار و رهايى هست ؟ گاهى مى گويند: رَبَّنا غَلَبَتْ عَلَينَاشِقْوَتُنا(651) خدايا! شقاوت بر ما غلبه كرد و ما را از راه تو دور نمود.
و گاهى فرياد مى زند كه اى كاش من خاك بودم ! يَا لَيتَنِى كُنتُ تُراباً(652)آرى ، خاك از ما يك دانه مى گيرد، ولى يك خوشه مى دهد و ما اين همه نعمت هاى خدا راگرفتيم ، ولى كار ارزشمندى انجام نداديم .
البتّه همه جا حسرت و ندامت خود را با داد و فرياد اظهار نمى كنند، بلكه (به نظر مىآيد) ابتدا شرمندگى خود را پنهان مى نمايند، وَاَسَرُّوا النَّدامَةَ(653) ولى كمكم خجالت و ندامت از پنهانى به صورت آشكار و فرياد درمى آيد.
اين حسرت ها از همان لحظه زنده شدن آغاز مى شود كه مى گويند: يَا وَيلَنا مَنبَعَثَنا مِن مَرْقَدِنا(654) واى برما! چه كسى ما را از قبرمان بيرون آورد.
در آن روز كارها و زحماتى كه در دنيا براى غير خدا كشيده اند، يكسره تباه و سبب حسرتآنان مى شود. وَيَراهُمُ اللّهُ اَعمالَهُم حَسَراتٍ(655) و بارها تقاضاى برگشتكرده و مى گويند: رَبَّنا اَبْصَرنَا وَسَمِعنَا فَارْجَعنا نَعمَلْ صَالِحاً(656) خدايا!حالا ما هوشيار و بينا و شنوا شديم و فهميديم كه انبيا درست گفتند و راه ما كج بوده است، خدايا! ما را به دنيا برگردان تا عمل صالح انجام دهيم ! ولى اين ناله ها و نعره ها، هيچسودى ندارد.
اين ناله ها در هر مرحله و صحنه تا لحظه ورود به دوزخ و حتّى بعد ازدخول جهنم ادامه دارد، زيرا مى بينيم دوزخيان از قعر جهنّم فرياد زده و مى گويند:رَبَّنا اَخْرِجنَا مِنها فَاِنْ عُدانَا فَاِنّا ظالِمُونَ(657) خدايا! ما را از اين جهنّمِ سوزانرها فرما و به دنيا برگردان و اگر ما مثل سابق به كارهاى زشت خود ادامه داديم ، پسبى شك ما ظالم هستيم .
چه كسانى حسرت مى خورند؟ 
1 خوبان . روز قيامت حسرت سراسر وجود انسان را فرامى گيرد، حتّى خوبان نيزحسرت مى خورند كه اى كاش در دنيا، اعمال نيك بهتر و بيشترى انجام مى دادند.
2 پيروان طاغوت . قرآن مى فرمايد: يَا حَسْرَتى عَلى مَا فَرَّطْتُ فِى جَنبِاللّهِ(658) انسان در آن روز مى گويد: دريغا از آنچه در حقّ خدا كوتاهى كردم .
طبق بعضى روايات حسرت در اين آيه مربوط به كسانى است كه رهبران آسمانى واوصياى پيامبرعليهم السّلام را رها كرده و بهدنبال رهبران فاسق رفتند.
3 منكران رسالت . رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به ابوذر فرمود: روز قيامتكسانى كه مقام رسالت مرا قبول نكردند، در حال كورى و كرى و در تاريكى هاى قيامتحاضر مى شوند و مى گويند: واى بر ما به خاطر كوتاهى هايى كه در حقّ خداوند مرتكبشديم !
4 گويندگان بى عمل . امام باقرعليه السّلام فرمود: بيشترين حسرت در قيامت ازكسانى است كه در كلام وبيان خود از عدالت دم زدند، ولى به آنعمل نكردند.
5 افراد تندرو و افراطى نيز به هنگام قيامت حسرت ها دارند.(659)
6 جاهلان . گروه ديگرى كه در قيامت حسرت مى خورند كسانى هستند كه توانايىتحصيل علم را داشته اند، ولى به دنبال فراگيرى آن نرفته اند.(660)
7 عالم بى عمل . كسانى كه مردم به خاطر حرف شنوى آناناهل بهشت شدند، ولى خودشان به خاطر نداشتنعمل اهل دوزخند.(661)
8 اهل همنشينى و مجالست هاى بيهوده . در حديث مى خوانيم : هرگاه گروهى در جلسه اىگرد هم بنشينند و به جاى ياد خدا به حرف هاى بيهوده سرگرم شوند، روز قيامت اينمجلس براى آنان وسيله حسرت خواهد بود.(662)
9 گناهكاران . در دعا مى خوانيم : اءعُوذُ بِكَ مِنَ الذُّنُوبِ الَّتِى تُورِثُالنَّدَمَ(663) خدايا! از گناهانى كه سبب ندامت وپشيمانى من در روز قيامت مى شودبه تو پناه مى برم .
10 رياست طلبان . آنان كه براى رياست دنيا دست و پا و حرص ‍ مى زنند، روز قيامتگرفتار حسرتى بزرگ خواهند شد.(664)
11 كسانى كه در دنيا توسط دوستان نااهل دچار انحراف شده اند، در روز قيامت غرق درحسرتند و فرياد مى زنند: يَا وَيْلَتى لَيْتَنِى لَم اَتَّخِذْ فُلانا خَلِيلاً واى بر مناى كاش ‍ فلانى را براى خودم به عنوان دوست قرار نمى دادم ، و از شدت ناراحتى دودست خود را در دهان گذارده و به دندان مى گيرد و مى گويد: دوست بد مرا از راه خدا دورو منحرف كرد و اى كاش (به جاى دوستى با فلانى ،) بارسول خدا راهى پيدا مى كردم .(665)
12 ثروت اندوزان . از جمله افرادى كه در قيامت بسيار حسرت مى خورند، كسانى هستندكه در طول عمر خود اموالى را چه بسا از راه نامشروع بدست آوردند، ولى مهلت بهرهگيرى از آن را نداشته و از دنيا رفته اند و آناموال به دست كسانى رسيده است كه آنان در راه خدا خرج كرده اند و بدين وسيله صاحبمال به جهنّم رفته ، ولى وارث نيكوكار به بهشت مى رود.(666)
امام صادق عليه السّلام درباره آيه وَيَراهُمُ اللّهُ اَعمالَهُم حَسَراتٍ(667)فرمود: آيه درمورد كسى است كه در زمان حيات خود، به جمعاموال و ثروت اندوزى پرداخته و به محرومان كمك نكرده است ، پس از مرگ او اگروارثان در راه خير و مسير الهى صرف كنند، تلاش از صاحبمال ولى پاداش براى وارث است ، و اگر در راه گناه صرف كنند، باز او با بجاگذاردناين اموال در دست وارث ، گناهكار را يارى كرده در گناهش نيز شريك است و سبب ندامت وحسرتش ‍ مى گردد.(668)
13 آدم كشى ، رهاكردن بستگان ، نداشتن وصيّت ، بى اعتنايى به حقوق مردم و نپرداختنزكات ، هر كدام وسيله حسرت در قيامت خواهد بود.
بارالها ما را از آن ندامت هاى مخفى و آشكار و از آن حسرت هاى سخت در تماممراحل نجات بده .
اعترافات  
مجرمان در قيامت ابتدا به حاشا كردن و دروغ گفتن مى پردازند وخيال مى كنند كه همچون دنيا دروغ و انكار مى تواند وسيله رهايى آنان باشد، يَومَيَبعَثَهُمُ اللّهُ جمِيعَاً فَيَحلِفُونَ لَه كَما يَحلِفُونَ لَكُم وَيَحسِبُونَ اَنَّهُم عَلى شَىءٍ(669) روزى كه خداوند همه مردم را زنده و در دادگاهعدل خود حاضر مى كند، پس سوگندهاى ناحقّ مى خورند كه ما كار خلافى نكرده ايم .
او قيامت را همچون دنيا و خداوند را مانند مردم خيال كرده و همان گونه كه در دنيا باسوگند دروغ مردم را گول مى زد، مى خواهد در قيامت با چنين سوگندهايى خداوند را همگول بزند.
آرى ، كسى كه يك عمر با دروغ خوگرفته است ، نمى تواند به زودى از عادت خود دستبكشد، ولى اين دروغ ها در ابتداى كار است ، كم كم كه با صحنه هاى قيامت بيشتر آشنامى شود و پرده ها هم يكى پس از ديگرى كنار مى رود وعمل هاى خلاف هم تجسّم پيدا مى كند و شاهدان و شاكيان فراوان از زمين و زمان و اولياىخدا وحتّى اعضاى بدن او در دادگاه حاضر مى شوند، ديگر جايى براى انكار و دروغ نمىبيند. در آنجاست كه قرآن مى فرمايد: وَلايَكتُمُونَ اللّهَ حَدِيثاً(670) هيچ مطلبىرا پنهان نمى گذارند و هر چه هست مى گويند. لذا در آن روز اعترافات عجيبى دارند كهما نمونه هايى از آنها را در اينجا نقل مى كنيم :
1 در روز قيامت همين كه خداوند به مجرمان مى گويد: آيا پيامبران آيات مرا بر شمانخواندند و شما رااز اين روز هشدار ندادند؟ مى گويند: شَهِدنَا عَلىاَنفُسِنا(671) بلى ، ما امروز عليه خودمان گواهى مى دهيم .
2 كسانى كه در دنيا راه خدا و اولياى او را رها كردند، در قيامت به گناهان خود اعترافمى كنند. فَاعْتَرَفُوا بِذَنْبِهِم (672)
3 اعتراف به انكار قيامت . وَ لَو تَرى اِذ وُقِفُوا عَلى رَبِّهِم قَالَ اءلَيسَ هذا بِالْحَقِّقَالُوا بَلى وَ رَبِّنَا قَالَ فَذُوقُوا الْعَذابَ بِمَا كُنتُمْ تَكفُرُونَ(673) اگر ببينىروزى كه كفّار را در پيشگاه پروردگار نگاهشان مى دارند، خداوند از آنها مى پرسد: آيااين قيامت حقّ نيست ؟ مى گويند: بلى ، به خدا سوگند قيامت حقّ است . خداوند مى فرمايد:پس به خاطر انكار قيامت و كفرورزيتان در دنيا، اكنون عذاب موعود را بچشيد.
4 اعتراف به گناهان . در قيامت كفار مى گويند: فَاعْتَرَفنَا بِذُنُوبِنا(674)خداوندا! ما به گناهان خود اعتراف كرديم .
5 اعتراف به شقاوت خود. قَالُوا رَبَّنا غَلَبَت عَلَينَا شِقْوَتُنا وَ كُنّا قَوماًضالِّينَ(675) مى گويند: خداوندا! شقاوت برما غلبه كرد و ما گروهى گمراهبوديم .
6 اعتراف به ظلم و غفلت خود. يَا وَيلَنا قَد كُنَّا فِى غَفْلَةٍ مِن هذابَل كُنّا ظالِمِينَ(676) واى بر ما! به درستى كه ما از پيش آمدن اين روز در غفلتبوديم ، بلكه نسبت به خود وجامعه ستم كرديم .
هر چه اقرار و اعتراف به گناه در دنيا وسيله عفو و بخشش خداوند است ، در آخرت ايناعترافات جز حسرت و شرمندگى هيچ گونه اثرى ندارد.
اعتراف تنها در دنيا مؤ ثّر است  
گرچه در اوائل كتاب بحثى پيرامون توبه داشتيم ، ولى در اينجا نيز بهمناسبت بحث اعترافات قيامت ، به چند حديث درباره اعتراف به گناه در دنيا اشاره اى مىكنيم :
در دنيا اقرار به گناه ، وسيله عفو و بخشش الهى است ، چنانكه حضرت على عليهالسّلام مى فرمايد: شَافِعُ المُذْنِبِ اِقرَارُهُ(677) اعتراف گناهكار، وسيلهشفاعت و مورد عفو قرار گرفتن اوست .
در حديث ديگرى آن حضرت مى فرمايد: مَن اِعْتَرَفَ بِالجَرِيرَةِ استَحَقّ المَغفِرَة(678) هر كس به درگاه الهى به گناه و خلاف خود اعتراف نمايد، سزاوار عفو وبخشش خداوند است .
گروهى كه به خاطر علاقه به مال و دنيا، از رفتن به جبهه سرپيچى كردند و در جنگتبوك شركت نكردند، همين كه آياتى از قرآن را در مذمّت دنياپرستانِ رفاه طلب شنيدند،از كار خود پشيمان گرديده و از رسول خدا و مسلمانان شرمنده شدند. آنها به عنوانتوبه ، دست از كار و تلاش و زندگى خود برداشته و وارد مسجد پيامبر شدند و خود رابه ستون مسجد(679) بستند. همين كه رسول خدا صلاى اللّه عليه و آله ّز جنگبرگشتند و از ماجرا آگاه شدند، فرمودند: آنها به ستون بسته باشند تا خداونددرباره آنان حكم كند.
پس از مدّتى آيه نازل شد: وآخَرُونَ اعتَرَفُوا بِذُنُوبِهِم خَلَطُوا عَمَلاً صَالِحاً وَ آخَرَسَيِّئاً عَسَى اللّهُ اءن يَتُوبَ عَلَيهِم (680) اين افراد به خاطر اعتراف به گناهخود و اعمال خوبى كه در كنار كارهاى خلافشان انجام داده اند، اكنون كه از رفتار ناپسندخود پشيمان هستند، اميد است خداوند توبه آنان را بپذيرد. زيرا خداوند آمرزنده و مهرباناست . پس از نزول آيه ، پيامبر صلّى اللّه عليه و آله دستور دادند آنان را از ستونمسجد آزاد كنند.(681)
آرى ، اعتراف به گناه نزد خداوند در دنيا، بهترين وسيله براى پذيرش ‍ توبه ودريافت عفو الهى است . چنانكه در دعا ومناجات مى خوانيم : خدايا! اگر مرگ من نزديك شدهو كار خوبى هم ندارم ، تنها وسيله دريافت لطف و عفو تو را اقرار و اعتراف به گناهانخود قرار مى دهم . و امام سجادعليه السّلام در صحيفه سجاديّه دعايى دارد به نامدعاى اعتراف به گناهان .
رحمت خدا در قيامت  
امام صادق عليه السّلام فرمودند: اِذا كَانَ يَومُ القِيامَةِ نَشَرَ اللّهُ تَبارَكَ وَتَعالى رَحمَتَهُ حَتّى يَطمَعَ اِبلِيسَ فِى رَحمَتِهِ(682) هنگامى كه قيامت فرا مىرسد، خداوند به قدرى رحمت خودش را به روى مردم گسترش مى دهد كه حتّى ابليس دراينكه مورد لطف قرار گيرد به طمع مى افتد.
در سوره فرقان مى خوانيم : فَاُولئِكَ يُبَدِّلُ اللّهُ سَيِّئاتِهِم حَسَناتٍ(683)خداوند گناهان آنان را به كار نيك و حسنه تبديل مى كند.
در روايات متعدّدى كه در تفسير اين آيه آمده چنين مى خوانيم : روز قيامت گناهان مؤ من بر اوعرضه مى شود و از ناراحتى به لرزه مى افتد، ولى به خاطر آنكه اواهل ايمان ، حيا، صدق ، اخلاص ، حسن خلق و در خط رهبرى معصوم و اولياى خدا بوده ، موردلطف مخصوص قرار مى گيرد و به فرمان خداوند گناهان او به عبادتتبديل مى شود.(684)
علاّمه طباطبائى قدّس سرّه مى فرمايد: روايات بسيار زيادى از شيعه و سنّىدرباره تبديل گناه به كار خير در قيامت وارد شده است .(685)
در بعضى روايات نيز مى خوانيم : روز قيامت همين كه گناهكار را به دوزخ مى برند، مىگويد: خدايا! گمان نداشتم مرا بسوزانى ! خداوند مى فرمايد: او را مورد عفو خود قراردادم ، او را به بهشت ببريد و همان حسنِ ظنّ به خدا، وسيله نجاتش مى شود.(686)
ميزان در قيامت  
يكى از مسائل مهم قيامت كه در قرآن و روايات زياد به چشم مى خورد، مساءله ميزان است .
ميزان ، به معناى وسيله وزن و سنجش است . قرآن مى فرمايد: وَ اَنزَلْنَا مَعَهُمُ الكِتابَ وَالمِيزَانَ(687) پيامبران با كتاب و ميزان آمدند، يعنى انبيا قانون و ملاك حقّ وباطل و معيارهاى سنجش خير و شرّ را براى مردم آوردند.
ميزان و وسيله سنجش اعمال در قيامت ، لازم نيست مانند ميزان و ترازوهايى باشد كه در دنيامى بينيم ، زيرا كلمه ميزان مانند كلمه چراغ است ، يعنى همان گونه كههمه چراغ ها در يك نقطه با هم شريكند و آن نور و از بين بردن تاريكى است و كلمهچراغ شامل تمام انواع چراغ هاى قديم و جديد و آينده مى شود، ولى اكنون با لفظ چراغ، ديگر چراغ هاى گذشته به ذهن نمى آيد وشكل ونوع آن فرق نموده است ، در قيامت نيز ميزان چنين خواهد بود وشكل و نوع و وسيله سنجش آن فرق خواهد كرد.
مرحوم مجلسى (688) وعلاّمه طباطبائى (689) با توجه به آيات وروايات ،مطالبى را در مورد ميزان بيان كرده اند و ما گوشه اى از آن را به اختصار در چهار عنوانمختلف ، ذكرمى كنيم :
1 ميزان هاى قيامت  
همان گونه كه بيان كرديم ميزان ، در حقيقت وسيله سنجش است ، با هر وسيله اى كهباشد. چنانكه وسيله سنجش پارچه ، متر و وسيله سنجش ‍ ديوار عمودى ،شاغول و وسيله سنجش خط، خطكش و وسيله سنجش ‍ راه ، كيلومتر و وسيله سنجش هوا و دما،هواسنج و دماسنج است ، در قيامت نيز وسيله سنجشعمل انسان ، حقّ است ، وَ الْوَزنُ يَومَئِدٍ الحَقُّ(690) زيرا اساس آن روز، بر حقّ وحقانيّت است ، حال در هر چه باشد. ذلِكَ اليَومُ الحَقُّ(691)
در روايات متعدّد مى خوانيم : ميزان اعمال ما، پيامبران و امامان معصومند، زيرا آنبزرگواران به مقام والاى انسانيّت رسيده اند و حقّعمل را از نظر اخلاص و نوع و روش و استمرار آن انجام داده اند و كارهايشان الگو است ،لذا اعمال مردم را با عمل آن بزرگواران مقايسه مى كنند.(692)
در زيارتنامه حضرت على عليه السّلام مى خوانيم : السَّلامُ عَلَيكَ يَا مِيزَانَالاَعمَالِ(693) سلام بر تو اى كسى كه وسيله سنجشاعمال ما در روز قيامت هستى .
2 تعدّد ميزان 
در قيامت چون هر يك از اعمال ما، با نمونه كاملى از نوع خودش ‍ سنجيده مى شود، مثلاًنمازها را با نماز كامل و روزه و حجّ و جهاد و گفتار وسخنان ما را با روزه و حج و جهاد وگفتار كامل مى سنجند، بنابراين ميزان ها متعدّد است . لذا قرآن نيز به جاى كلمه ميزان، كلمه موازين را بكار برده است . وَ نَضَعُ المَوازِينَ القِسطَ لِيَومِالقِيامَةِ(694)
3 ميزان براى همه نيست  
طبق روايات ، ميزان براى افراد مؤ من است ، امّا مشركان و كسانى كه اعمالشان همچون كفروى آب بى حقيقت است و يا با يك سرى گناهانى كه مرتكب شده اند تمام كارهاىخوبشان را تباه كرده اند، براى آنان وزن و ميزانى نخواهد بود. فَحَبِطَتْ اَعْمالُهُمفَلانُقِيمُ لَهُم يَومَ القِيامَةِ وَزنَاً(695)
حضرت على عليه السّلام فرمود: براى رهبران گمراه كننده نيز وزن و ميزانى درقيامت نخواهد بود، زيرا وضع آنان به قدرى رسوا مى باشد كه نيازى به حساب وكتاب و سنجش ندارند.(696)
امام سجادعليه السّلام مى فرمايد: براى مشركان ترازوىعدل نصب نمى گردد و نامه عملشان نيز در قيامت گشوده نمى شود و مساءله سنجش وحساب و كتاب ، تنها مخصوص مسلمانان است .(697)
4 عوامل سنگينى ميزان 
تمام كارهاى خير، ميزان عمل را سنگين و تمام كارهاى شرّ آن را سبك مى كند، ولى در حديثمى خوانيم كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: اخلاق نيكو در سنگينىعمل صالح از هر خير ديگر مفيدتر است .(698)
صراط 
كلمه صراط، بيش از چهل بار در قرآناستعمال شده است .
چون در روز قيامت ، صراط، تجسّم يافته همان صراط و خطوط فكرى عقيدتى و عملى هرانسان است كه در دنيا براى خود مى پذيرد و يگانهعامل شخصيّت او مى باشد، بدين جهت كمى درباره صراط مستقيم يعنى تنها راهىكه در دنيا مطلوب و راه رسيدن به كمال است ، گفتگو مى كنيم و آنگاه به سراغ صراطدر قيامت مى رويم .
راه مستقيم ، يعنى راه راست ، راه حقّ و عدل ، راه انبيا و شهدا و صالحان و صدّيقين (699)و راه خدا، اِنَّ رَبِّى عَلى صِراطٍ مُستَقِيمٍ(700) راه محمّد صلّى اللّه عليه وآله اِنَّكَ عَلى صِراطٍ مُستَقِيمٍ(701).
راه مستقيم ، بيش از يكى نيست ، ولى راههاى انحرافى زياد است .
راه مستقيم ، راهى است كه نه افراط دارد، نه تفريط.
راه مستقيم ، راهى است كه نه به مسائل فكرى تنها بها مى دهد و نهتنهامسائل عملى را ارزشمند مى داند.
راه مستقيم ، راهى است كه فرد وجامعه را در كنار هم قرارداده وهمچنين جسم و جان ، فكر وعمل ، قيام و توكّل ، عقل و احساس را در كنار هم قرار مى دهد.
راه مستقيم ، هم به مسائل دنيوى توجّه دارد و هم بهمسائل اُخروى .
راه مستقيم ، همان دين خداست . قرآن مى فرمايد: هَدانِى رَبِّى اِلى صِراطٍ مُستَقِيمٍ دِينَاًقِيَماً(702) به مردم بگو: خداوند مرا به راه مستقيم كه آن مكتب و دينى است كه براساس ‍ فطرت و عقل پابرجاست ، هدايت فرمود.
راه مستقيم ، همان راه عبوديّت و بندگى خداوند است . و اءنِ اعبُدُونِى هَذا صِراطٌمُستَقِيمٌ(703)
راه مستقيم ، همان تمسّك و پيوند با خداوند است . وَمَن يَعتَصِم بِاللّهِ فَقَد هُدِىَ اِلىصِراطٍ مُستَقِيمٍ(704) و شكّى نيست كه تمسّك به خداوند، همان پذيرفتن قانونخدا و اطاعت از اولياى اوست ، چنانكه امام صادق عليه السّلام فرمود: وَ اللّهِ نَحنُالصِّراطُ المُستَقِيمُ(705) به خدا سوگند تنها ما راه مستقيم هستيم و بس .
بنابراين ، در ميان صدها و هزاران خطوط انحرافى ، بودن در راه مستقيم به قدرى اهميّتدارد كه واجب است هر مسلمانى لااقل روزى ده مرتبه براى قرار گرفتن خود و ديگران درآن راه ، مصرّانه از خداوند استمداد كرده و بگويد: اِهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُستَقِيمَخداوندا! ما را به راه مستقيم هدايت فرما.
صراط در قيامت  
در قيامت روى جهنّم پلى است به نام صراط كه از مو باريك تر و از شمشيربرّنده تر است .(706) و همه مردم بايد از آن عبور نمايند، وبهقول قرآن : وَاِن مِنكُم اِلاّ وارِدُهَا كانَ عَلى رَبِّكَ حَتْماً مَقِضيّاً ثُمَّ نُنَجِّى الَّذِينَ اتَّقَوْا وَنَذَرُ الظّالِمِينَ فِيهَا جِثِيّاً(707) هيچ يك از شما نيست مگر آنكه وارد دوزخ مى شود،اين امرى است حتمى ، ولى افراد باتقوا را نجات مى دهيم و ظالمان را در حالى كه از ضعفو ذلّت به زانو درآمده اند در آن رها مى كنيم .
به فرموده روايات ، عبور از صراط براى مؤ منان همچون برق است و براى گروهديگرى همچون باد وبراى بعضى مانند اسب مى باشد وخلاصه هر كدام ايمان وعمل صالح بيشترى داشته باشند، با سرعت بيشترى عبور مى كنند.(708)
پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله فرمود: هنگام عبور مؤ منان ، آتش دوزخ سردوسالم مى شود، چنانكه براى حضرت ابراهيم آتش سرد شد.(709)
البتّه عبور مؤ منان از جهنّم و ديدن جهنّميان و جايگاه و صحنه هاى عذاب آنان ، سبب مى شوددر مقايسه اى با بهشت ، جايگاه بهشتى خود را بهتر بشناسند و اگر چند روزى در دنيابراى خدا يك سرى سختى ها را تحمّل كردند، سرانجام به كجا رسيده اند.
در حديث مى خوانيم : خداوند هيچ كس را به بهشت نمى برد مگر آنكه او را به جهنّم و عذابهاى آن آشنا و مشرف قرار مى دهد تا قدر نعمت ها وفضل خدا را نسبت به خودش بداند و نشاط و شادى او بيشتر شود و همچنين احدى را بهدوزخ نمى برد مگر آنكه نعمت هاى بهشت را به او نشان دهد تا بيشتر بسوزد و حسرتبخورد.(710)

next page

fehrest page

back page

 

 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation