بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب اخلاق در قرآن کریم (ج 1), آیت الله ناصر مکارم شیرازى   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     01 -
     02 -
     03 -
     04 -
     05 -
     06 -
     07 -
     08 -
     09 -
     10 -
     11 -
     12 -
     13 -
     14 -
     fehrest -
 

 

 
 

فصل پنجم

اخلاق و آزادى

در اين‏كه آيا اخلاق، آزادى انسان را محدود مى‏كند و اين محدوديت‏به سود يا زيان اوست؟بحثهاى زيادى شده است، كه به اعتقاد ما بسيارى از اين بحثها ناشى از تفسيرهاى نادرستىاست كه براى معنى آزادى شده و مى‏شود، از جمله:

1 - گاه گفته مى‏شود: اخلاق از آن نظر كه انسان را محدود مى‏كند مانع پرورش استعدادهااست!

2- و گاه گفته مى‏شود: اخلاق غرائز را سركوب مى‏نمايد تا سعادت واقعى فرد محقق گردد،در حالى كه اگر اين غرائز لازم نبود، خدا آن را خلق نمى‏كرد!

3- و گاه مى‏گويند: برنامه‏هاى اخلاقى با فلسفه اصالة‏اللذة مخالف است و مى‏دانيم هدفآفرينش همان «لذت‏» است كه انسان بايد به آن برسد!

4- و گاه در نقطه عكس آن گفته مى‏شود: اساسا بشر آزاد نيست و هميشه تحت عواملجبرى گوناگونى قرار دارد; بنابراين، نوبتى به توصيه‏هاى اخلاقى نمى‏رسد!

5- و بالاخره گاه مى‏گويند: بناى اخلاق دينى روى اطاعت فرمان خدا به خاطر ترس يا طمعاست، و اينها جنبه ضد اخلاقى دارد!

اين سخنان ضد و نقيض، از يك سو نشان مى‏دهد كه ارزيابى صحيحى درباره اصل مفهومآزادى نشده و از سوى ديگر، اخلاق دينى بويژه اخلاق اسلامى و پشتوانه‏هاى آن بخوبى مورددقت قرار نگرفته است.

به همين دليل، بايد نخست‏به سراغ مساله آزادى برويم.

چرا انسان آزادى را با تمام وجودش مى‏طلبد؟ و چرا انسان بايد آزاد باشد؟ اساسا آزادى چهنقشى در پرورش روح و جسم دارد؟ و در يك كلمه «فلسفه آزادى چيست‏»؟

پاسخ همه اين سؤالات بطور خلاصه اين است كه: در درون وجود انسان، استعدادها وشايستگيها و نيروهاى بالقوه‏اى نهفته شده كه بدون آزادى هرگز شكوفا نمى‏شود، به هماندليل كه انسان خواهان شكوفايى استعدادها و تكامل است‏خواهان آزادى كه وسيله نيل به آناست مى‏باشد.

ولى آيا اين آزادى كه باعث‏شكوفايى استعدادهاى خلاق است آزادى بى‏قيد و شرط است‏ياآزادى هدايت‏شده و توام با برنامه‏ريزى؟

اين مطلب را با ذكر يكى دو مثال مى‏توان توضيح داد:

باغبانى را فرض كنيد كه براى پرورش انواع گلها و ميوه‏ها دامن همت‏به كمر زده است، بذرافشانده، نهال غرس كرده و درختان را به موقع آبيارى مى‏كند، بديهى است اگر اين درخت درفضاى آزاد نباشد و از هوا و نور آفتاب و دانه‏هاى باران استفاده نكند و يا ريشه‏هاى آن دراعماق خاك آزادانه پيشرفت ننمايد و با سنگ و موانع ديگر رو به رو شود هرگز نه گلى نصيبباغبان مى‏شود و نه ميوه‏اى; بنابراين، آزادى ريشه‏ها و ساقه‏ها و شاخ و برگها براى شكوفاشدن استعدادهايشان ضرورى است.

اما گاه ممكن است اين درخت‏شاخه‏هاى اضافى نامناسبى پيدا كند، و يا از مسير رشد واقعىمنحرف و كج و معوج شود، باغبان قيچى باغبانى را به دست مى‏گيرد و بدون هيچ ملاحظه وترحمى شاخه‏هاى اضافى را كه تنها فايده‏اش گرفتن نيروى درخت و تضعيف آن است قطعمى‏كند. هيچ كس نمى‏تواند به اين باغبان اعتراض كند كه چرا درخت را آزاد نگذاردى كههرگونه مى‏خواهد شاخ و برگ بياورد.

و نيز درخت كج و معوج را با چوب صاف و مستقيم محكم مى‏بندد تا صاف شود و هيچ آدمعاقلى نمى‏تواند به او ايراد بگيرد چرا درخت را در بند كردى و جلو او را گرفتى; زيرا او درجواب مى‏گويد: درخت را بايد آزاد گذاشت تا ميوه‏هاى شيرين گلهاى زيبا دهد، نه آزادى درطريق انحراف و به هدر دادن نيروها!

در مورد انسان نيز همينطور است، او داراى استعدادهاى فوق‏العاده مهمى است كه اگردرست رهبرى شود، به بالاترين درجات تكامل مادى و معنوى مى‏رسد، او آزاد است ازاستعدادهاى خلاقش در اين راه استفاده كند، ولى آزاد نيست كه آنها را به هدر دهد، و درمسيرهاى كج و معوج نابود كند.

آنها كه آزادى را به معنى عامى كه شامل هرگونه بى‏بندوبارى مى‏شود تفسير كرده‏اند، درحقيقت معنى آزادى را نفهميده‏اند، آزادى يعنى آزاد بودن در به‏كارگيرى نيروها درمسيرهايى كه انسان را به هدفهاى والاترى (خواه مادى يا معنوى) مى‏رساند.

در مثالى ديگر، آزاد بودن عبور از جاده‏هاى كوچك و بزرگ براى رسيدن به مقصدهاىمعلوم، هرگز مفهومش هرج‏ومرج در رانندگى و بى‏اعتنايى به تمام مقررات آن نيست.

هيچ آدم عاقلى نمى‏گويد مقيد بودن رانندگان به رعايت اين مقررات مانند توقف پشت چراغقرمز، رعايت جاده‏هاى يك طرفه، عبور از دست راست و مانند اينها، مخالف آزادى رانندگىاست، و موجب محدوديت رانندگان است، همه به چنين سخنى مى‏خندند و مى‏گويند آزادىبايد در چارچوب مقرراتى باشد كه انسان را به مقصد برساند نه اين‏كه باعث اتلاف اموال وقتل و جرح نفوس و مانند آن شود و انسان هرگز به مقصد نرسد.

اساسا بسيارى از اين آزاديهاى كاذب، نوعى اسارت قطعى است.

جوانى كه از آزادى خود سوء استفاده كرده و گرفتار مواد مخدر و اعتيادهاى كشنده ديگرشده است، در واقع اسير است و با اعمالش حكم اسارت خود را امضا مى‏كند. آزاديهاى توام بارعايت موازين اخلاقى به انسان آزادى واقعى مى‏دهد و از اسارت او در چنگال هوى وهوسهاى كشنده رهايى مى‏بخشد و چه جالب است در اينجا كلام مولى على عليه السلام كهمى‏فرمايد: «ان تقوى‏الله مفتاح سداد، وذخيرة معاد، وعتق من كل ملكة، ونجاة من كل هلكة;تقواى الهى كليد گشايش هر درى است و ذخيره رستاخيز و سبب آزادى از هرگونه بردگى(شيطان) و نجات از هرگونه هلاكت!» (1)

از تحليل فوق و مثالهاى بالا آزادى واقعى از آزاديهاى كاذب يا به تعبير صحيحتر اسارتهايىتحت نام آزادى، شناخته مى‏شود; و جلو سوء استفاده از اين مفهوم مقدس را مى‏توان گرفت; وهيچ گاه كسى نمى‏تواند به بهانه اين كه اخلاق، انسان را محدود مى‏كند، ارزشهاى اخلاقى رازير سؤال ببرد.

همچنين پاسخ كسانى كه مى‏گويند اخلاق غرائز را سركوب مى‏كند، در حالى كه اگر اينغرائز لازم نبود خدا آن را خلق نمى‏كرد، روشن مى‏شود.

غرائز آدمى همچون دانه‏هاى حياتبخش باران است كه از آسمان نازل مى‏شود، بى‏شك اگرلازم و مفيد نبود خدا آن را از آسمان نازل نمى‏كرد، ولى اين به آن مفهوم نيست كه ما اجازهدهيم قطره‏هاى باران دست‏به دست هم دهند و سيلابى ويرانگر به وجود آوردند، بلكه عقل ودرايت مى‏گويد بايد سدى در مقابل آن كشيد و دريچه‏ها و كانالها و نهرهايى به وجود آورد واين موهبت الهى را طبق برنامه و حساب به مزارع و باغها هدايت كرد غرائز آدمى نيز ماننداين دانه‏هاى حياتبخش باران است كه اگر تحت‏برنامه و كنترل در مسيرهاى سازنده درنيايدمبدل به سيلابى ويرانگر مى‏شود كه همه چيز انسان را بر باد خواهد داد.

از آنچه در بالا آمد مى‏توان اين نتيجه را به روشنى گرفت كه اخلاق نه انسان را محدودمى‏كند و نه مانع پرورش انسانها است و نه غرائز خداداد را سركوب مى‏نمايد، بلكه كار اخلاقبهره‏گيرى از آزادى انسان در مسير سعادت و رهبرى غرائز براى رسيدن به كمال مطلوباست.

با توجه به اين تفسير كه به نظر ما تفسير صحيح آزادى است پاسخ بسيارى از سخنانمخالفان اخلاق روشن مى‏شود و نيازى به توضيح نيست.

اعتقاد به جبر و مسائل ضد اخلاقى

بى‏شك رابطه بسيار نزديكى ميان اعتقاد به آزادى اراده انسان و «مسائل اخلاقى‏» وجود دارد;زيرا همان‏گونه كه در گذشته نيز اشاره كرده‏ايم اگر اعتقاد به آزادى انسان نفى شود تماممفاهيم اخلاقى فرو مى‏ريزد و از كار مى‏افتد.

به همين دليل، اديان الهى كه عهده‏دار تربيت نفوس و تهذيب اخلاقند سرسخت‏ترين مدافعآزادى بشرند! (دقت كنيد)

و نيز به همين دليل، قرآن مجيد مملو از آياتى است كه آزادى اراده انسان را تثبيت نموده وجبر را نفى مى‏كند. اين آيات بالغ بر صدها آيه مى‏شود، كه در مباحث جبر و اختيار به آناشاره شده است. (2)

اصولا امر و نهى و هرگونه تكليف ديگر و دعوت به اطاعت و نهى از معصيت و ثواب و عقاب وحساب و جزا، و دادگاه و اجراى حدود و مجازاتها و امور ديگرى مانند آن، همه تاكيدهاىمكررى بر مساله آزادى اراده انسان است.

و اگر آياتى در قرآن مى‏بينيم كه دستاويز طرفداران مكتب جبر شده دقيقا ناشى از عدمتوجه به تفسير صحيح اين آيات است. چرا كه اين آيات ناظر به نفى تفويض است نه اثباتجبر، و شاهد آن در خود قرآن بوضوح ديده مى‏شود كه شرح آن در منابعى كه قبلا به آناشاره شد آمده است و اينجا جاى آن بحث نيست.

اعتقاد به جبر و سلب آزادى انسان مى‏تواند عامل‏مؤثرى براى هرگونه بى‏بندوبارى اخلاقىبوده باشد، چرا كه هر گنهكارى به بهانه اين كه سرنوشت او از روز ازل بطور جبرى رقم زدهشده و او نمى‏تواند آن سرنوشت را دگرگون سازد، در منجلاب فساد و گناه غوطه‏ور مى‏گردد،اتفاقا شواهد تاريخى نيز بر اين معنى داريم كه گناهكارانى به استناد همين مكتب، خود را درارتكاب گناه و اعمال ضد اخلاقى معذور مى‏دانستند، و مى‏گفتند: «ما اگر خوب يا بديم ازناحيه خود ما نيست، باغبان ازل از روز نخست ما را چنين پرورش داده و در سرنوشت مانوشته است! نه نيكوكاران بايد افتخار به نيكى خود كنند، و نه بدكاران بايد مورد سرزنش وملامت قرار گيرند!»

به همين دليل، پيامبران الهى، و بيش از همه پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله براى تحكيممبانى اخلاق و تهذيب نفوس، قبل از هر چيز آزادى اراده انسان را تثبيت مى‏كردند.

به هر حال، بحث جبر و اختيار و مسائل ديگرى مانند قضا و قدر، هدايت و ضلالت، سعادت وشقاوت، از ديدگاه قرآن، بحث مستقل و مبسوطى است كه به خواست‏خدا در مباحث آيندهتفسير موضوعى به سراغ آن خواهيم رفت. هدف در اينجا تنها اشاره‏اى به اين مساله و تاثيرآن در مسائل اخلاقى است نه ورود در اصل اين مساله.

اما كسانى كه اصل و اساس را لذت مى‏شمرند و ارزش نهايى براى آن قائلند و اخلاق را از آننظر كه مخالف اين معنى است نامناسب مى‏دانند و همچون «آريس‏تيپ‏» كه قبل از ميلادمى‏زيسته مى‏گويند: «خير عبارت است از لذت، و شر چيزى جز الم نيست و هدف‏نهايىانسان در زندگى كام گرفتن از لذائذ جهان است، و نبايد به نتايج نيك و بد آن فكر كرد!» (3)

آنها از اين نكته غافلند كه به فرض ما لذت را منحصر در لذائذ مادى بدانيم و از لذائذ معنوىكه به مراتب از لذات مادى روحپرورتر است صرف نظر كنيم، رسيدن به لذت مادى نيز بدونرعايت اخلاق ممكن نيست، چرا كه كامجويى و لذت بى‏قيد و شرط، رنج و الم بسيار دردناكىدر پى‏دارد كه به خاطر آن هم كه باشد، بايد از آن لذت نقد كه رنجى عظميتر در پى‏دارد،صرف نظر كرد.

اين سخن گرچه از دهان كسى خارج شده كه ظاهرا در رديف فلاسفه پيشين است ولى بهسخنان مبتلايان به مواد مخدر مى‏ماند كه وقتى به آنها گفته شود، لذت امروز شما مايهبدبختى عظيم و درد و رنج طاقتفرساى فردا است، در جواب مى‏گويند: دم غنيمت است، وامروز را درياب و فكر فردا مباش!

ولى فردا كه غول وحشتناك بيماريهاى جانكاه عصبى، قلبى و مغزى، كه ناشى از اعتيادست‏به او حمله‏ور مى‏شود، بر منطق گذشته خويش مى‏خندد و تاسف مى‏خورد، ولىبدبختانه غالبا راهى براى بازگشت وجود ندارد.

توصيه‏هاى اخلاقى در مورد رعايت عفت، امانت، راستى، و صداقت و جوانمردى و فتوت، همهاز اين قبيل است. جامعه‏اى كه نادرستى و خيانت در آن رايج مى‏شود، چه لذتى از زندگىنصيب مردم آن جامعه خواهد شد!

مردمى كه بخل سراسر وجودشان را گرفته، و همه چيز را براى لذت شخصى خود مى‏طلبنددر برابر هجوم مشكلات، سخت آسيب‏پذيرند، چرا كه هر فردى در آن جامعه تنها است وايستادن افراد تنها در مقابل مشكلات، بسيار مشكل است در حالى كه اگر روح همبستگى وسخاوت و فتوت در ميان آنها حاكم باشد، هر فردى به زمين مى‏افتد، ديگران به يارى اومى‏شتابند و در چنين جامعه‏اى هيچ كس خود را تنها نمى‏بيند، و در برابر هجوم مشكلاتزانو نمى‏زند.

اين همان چيزى است كه سابقا بطور مشروح و با اتكا به آيات قرآن مجيد به آن اشاره كرديمكه رعايت اصول اخلاقى هميشه داراى دو بعد است‏يك بعد معنوى و يك بعد مادى، و اگر ازبعد معنوى آن فرضا صرف نظر كنيم بعد مادى آن چنان گسترده است كه سزاوار است‏بههمه اصول اخلاقى پايبند باشيم تا در اين دنيا نيز بهشتى بسازيم كه همه در آن غرق لذتباشند و از جهنم سوزانى كه زاييده مفاسد اخلاقى است‏بركنار بمانيم.

سرانجام به سراغ سخن كسانى مى‏رويم كه مى‏گويند اخلاق دينى روى اطاعت فرمان خدا،به خاطر ترس يا طمع است، و اينها جنبه ضد اخلاقى دارند! (4)

اين سخن نيز از دو جهت، قابل نقد است:

نخست اين كه: تعبير به طمع و ترس، تعبير نادرستى است، صحيح اين است گفته شود كهگروهى از پيروان اديان به خاطر سعادتمند شدن در جهان ديگر و رهايى از مجازاتهايى كهناشى از عدل الهى است‏به سراغ ارزشهاى والاى اخلاقى مى‏روند، اين هرگز ضد اخلاق نيست، چرا كه كامجويى‏هاى زندگى فانى را فداى زندگى باقى كرده و منابع كوچكترى را فداىمواهب بزرگترى نموده است.

آيا اگر كسى به خاطر پرهيز از رسواييهاى ناشى از خيانت و دروغ از اين دو كار پرهيز كند،عملى ضد اخلاقى انجام داده، و يا اگر كسى به خاطر حفظ سلامت‏خويش، لب به مشروباتالكى تر نكند و سراغ مواد مخدر نرود، عملش ضد اخلاق است، همچنين اگر كسى دربرخورد با مردم نهايت ادب و تواضع و محبت را داشته باشد، تا مردم از او فرار نكنند و درزندگى تنها نماند، آيا عملى ضد اخلاقى انجام داده؟

كوتاه سخن اين كه، هر كار اخلاقى ممكن است آثار و منافع مادى نيز داشته باشد، توجه بهآن آثار نبايد طمع ناميده شود، و پرهيز از اثرات زيانبار اعمال ضد اخلاقى نبايد به عنوانترس و جبن كه يك امر غير اخلاقى است تلقى شود.

پى‏نوشتها

1- نهج البلاغه، خطبه 230.

2- به تفسير نمونه (فهرست موضوعى، صفحه‏99) و انوارالاصول، جلد اول، بحث جبر واختيار مراجعه‏شود.

3- علم اخلاق يا حكمت عملى، صفحه‏243.

4- به كتاب تجديد حيات معنوى جامعه، صفحه‏169 مراجعه شود.

 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation