بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب علامه بحرانی,   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     01 - علامه بحرانى
     02 - علامه بحرانى
     03 - علامه بحرانى
     04 - علامه بحرانى
     05 - علامه بحرانى
     06 - علامه بحرانى
     fehrest - علامه بحرانى
 

 

 
 

فصل دوم

ايام سپيد تحصيل


صفحه 29


چشمه ناآرام

او عشق به علم و معرفت را از اجداد طاهرينش به ارث برده بود و در اين راه جز كوشش، چيزى نهاد ناآرامش را تسكين نمى بخشيد. زادگاهش اگر چه يكى از پايگاههاى مهم علمى تشيع محسوب مى شد، عطش او را براى فرا گرفتن معارف الهى فرو نمى نشاند; از اين رو پس از مدتى تحصيل و تدريس در بحرين، براى كسب مدارج علمى و استفاده از فيض قدسى بارگاه ملكوتى جدّ بزرگوارش، راهى نجف اشرف شد، و سالها در محضر استادان بزرگوار آن ديار مقدس، همچون فقيه محدث و لغوى معروف «طُريحى» و ديگر رادمردان آن سامان كسب فيض نمود و به رتبه عالى اجتهاد نايل گرديد و خود زعيم و مرجع دينى و گشايشگر مشكلات و معضلات مردم گرديد، امّا قلب مشتاق و بى قرارش وى را از فراگيرى علم در كتابها به گردشهاى علمى روانه مى ساخت و رنج سفرهاى تحقيقى را بر وى هموار مى كرد. او به دنبال گمشده خود زمانى در مشهد رضوى

صفحه 30


يافت شده و گاهى در شيراز و دورانى را در سرزمين مقدس نجف گذرانده است.(1)

سال ورود سيّد بحرانى به نجف اشرف و همچنين مدت اقامت او در آن جا به طور مشخص معلوم نيست، اما به يقين در سال 1063هـ . ق. در نجف اشرف به محضر شيخ طُريحى وارد گشته و از او كسب علم و اخذ اجازه نموده است.(2) همچنين سال خروج وى از نجف و اين كه آيا در مراكز علمى ديگر تشيع نيز به تحصيل اشتغال داشته، معلوم نيست، اگر چه به مشهد رضوى و شيراز و احتمالاً بعضى از شهرهاى ديگر سفرها كرده است، ولى به هر علتْ سيد پس از نيل به مراتب عالى اجتهاد و تبحر كامل در علوم زمان خويش به زادگاهش بحرين بازگشته و به تبليغ و ارشاد و ترويج علوم اهل بيت پرداخته است و سپس در مقام مرجعيت تمامى نواحى بحرين، رياست دينى آن جا را به عهده داشته و از نظر علم و عمل «به مرتبه اى مى رسد كه وقتى كسى در آن زمان مى گفت: علاّمه يا علاّمه بحرين، كسى غير از سيّد هاشم بحرانى به ذهن نمى آمد.»(3)

مهمترين رمز موفقيت سيد بحرانى را ـ همچون ديگر مردان بزرگ ـ بايد در مواظبت بر اوقات عمر و جلوگيرى از اتلاف آن دانست. او خوب مى دانست كه با پر ارج ترين سرمايه هايش چگونه راه پويد.

هرچه باشد در جهان دارد عوض

ور عوض گردد تو را حاصل غرض

بى عوض دانى چه باشد در جهان

عمر باشد، عمر، قدر آن بدان


ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 .  زندگى نامه علامه بحرينى، ص83.
2 .  علامه بحرانى، نزهة الابرار و منارالانظار فى خلق الجنة والنار، ص391.
3 .  العلامة السيّد هاشم البحرانى، ص42.

صفحه 31


آنچه از آثار گرانبهاى اين دانشمند بزرگ استفاده مى شود، آن است كه او از آغاز تحصيل به مهمترين وجه از اوقات عمر خود بهره گرفته و با تنظيم وقت و برنامه ريزى و جديت در تحصيل، از اتلاف وقت و صرف آن در كارهاى غير ضرورى جلوگيرى مى نموده و با استمداد از قدرت بى انتهاى الهى توانسته است اين همه آثار قلمى را ـ كه كار چندين ساله مؤسسات و گروههاى علمى و تحقيقى مى باشد ـ به تنهايى، بدون هيچ گونه مساعدت، با اين همه دقت و موضوعات و عنوانهاى عالى به وجود آورد كه تحسين هر محققى را بر مى انگيزد. استاد جعفر سبحانى در اين زمينه مى نويسد:

دانشمند متتبع جهان شيعه، مرحوم سيد هاشم بحرينى، در كتاب غاية المرام (صفحه 109 ـ 126) اين حديث (حديث منزلت) را با صد سند از دانشمندان اهل تسنن، با ذكر نام كتاب و سند و متن حديث، نقل كرده است. مطالعه اين كتاب و خصوصاً اين بخش از آن، مايه تعجب و شگفتى انسان مى گردد، به گونه اى كه از وسعت تتبع نويسنده آن انگشت حيرت به دندان مى گيرد و او را از جمله مردانى مى يابد كه علم و دانش را براى خود علم، طلب و تحصيل مى كردند... .(1)

پژوهنده هوشمند

سيد هاشم بحرانى از جمله محدثانى است كه به نگرش عميق پيرامون مسائلْ شهره است. او به سادگى از مسائل نمى گذرد و در هر گفته يا نوشته


ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 .  خدا و امامت، ص116.

صفحه 32


يا حادثه اى كه بر آن اطلاع مى يابد ژرفنگرى مى كند تا شايد به علتى تازه درباره آن موضوع دست يابد.

علامه بحرانى انديشمندى است كه در ميدان فعاليتهاى علمى خود از اين گونه جهشهاى فكرى بسيار دارد. او علاوه بر استعداد و حافظه قوى و پشتوانه عملى در فعاليتهاى علمى داراى تعمق و جهش فكرى قوى بوده است. گاهى از بيان رجال بزرگ يا از نقل مطلبى از آنان استفاده هاى فراوان و فوق العاده مى برده.

اگر كسى در كتابهاى ايشان تأمل و تتبع كند، به خوبى در مى يابد اكثر كتابهايى كه تأليف نموده، در گرو نقل بعضى از مطالب و روايات و قصص است كه از ائمه هدى و يا از اصحاب آنان و يا از علما نقل كرده و فرموده:

اين موضوع، بسيار مهم و شايان توجه است و نياز به تأليف جداگانه دارد، بعداً توفيق حاصل نموده به تأليف كتاب مبادرت كرده است. اين گونه جهشهاى فكرى جز براى نوابغ و افراد خود ساخته، براى هر كسى دست نداده و حاصل نگرديده است.(1)

در سبب تأليف كتاب لطيف و كم نظير اللوامع النورانية فى اسماء على و اهل بيته القرآنيه مى فرمايد:

شيخ محمد بن على بن شهر آشوب(2) از صاحب كتاب «الانوار» نقل مى كند كه براى اميرمؤمنان، على بن ابيطالب(عليه السلام)سيصد اسم در قرآن


ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 .  زندگى نامه علامه بحرينى، ص90.
2 .  رشيدالدين ابوجعفر محمد بن على بن شهر آشوب مازندرانى (متوفى 588 ق.) از بزرگان مشايخ اماميه، صاحب كتاب مناقب و معالم است. شرح زندگى او را در مجموعه ديدار با ابرار بخوانيد.

صفحه 33


است... من دوست داشتم از قرآن كريم نامهاى على(عليه السلام)و فرزندان گرامى اش را به كمك روايات جمع آورى كنم.(1)

وى از همين دو خبر استفاده كرده و كتابى با مطالب نغز، حاوى سيصد آيه قرآن در اسماى ائمه هدى(عليهم السلام) با بهره جويى از احاديث ائمه اطهار گرد آورده است.

بر شاخسار والاى علم

اگر چه عالمان و تاريخ نگاران، حيات علمى سيّد را به طور مشروح ننوشته اند، آثار وى كه عبارتند از دهها كتاب نفيس و گرانسنگ در موضوعات مختلف و همچنين گفتار فقها و دانشمندان، به ويژه آنان كه با وى ملاقات كرده اند و مقام علمى اورا ستوده اند، همه حاكى از عظمت مقام علمى ايشان و تبحر كامل وى در علوم گوناگون است.

شيخ حرّ عاملى، مؤلف كتاب وسائل الشيعه ـ كه سيد را در مشهد رضوى ملاقات واز او اجازه روايت دريافت كرده است ـ در وصف ايشان مى فرمايد:

سيد هاشم بن سليمان... مردى فاضل، عالم با مهارت، ژرفنگر، فقيه، عارف به تفسير و علوم عربيت و رجال مى باشد.(2)

ايشان از سويى او را فقيه متبحّر ياد مى كند و در كلامى وى را عالم تفسير و رجال و علوم عربى بر مى شمارد. مؤلف تتمه امل الآمل مى فرمايد:


ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 .  علامه بحرانى، اللوامع النورانيّة فى اسماء على واهل بينته القرآنيه، تحقيق درودى، ص1 و2.
2 .  حر عاملى، امل الامل، ص341.

صفحه 34


سيد هاشم بحرانى از كوههاى راسخ و درياهاى عميق علم و معرفت بوده و در گذشته كسى از او ـ حتى علامه مجلسى ـ سبقت نگرفته است و در آينده نيز سعادتمندى اين چنين با اخلاص و پراطلاع مانند او مشكل است كسى بيايد... .(1)

مؤلف كتاب انوارالبدرين در بيان مقام علمى سيد مى نويسد:

بيشتر علماى زمانش از عرب و عجم از آن جناب طلب اجازه نمودند و عده زيادى از اهالى مؤمن شهرها و سرزمينهاى اسلامى مقلد او بودند، مخصوصاً مردم بحرين ـ كه با بودن عده زيادى از علماى والا مقام كه صاحب نظر بودند ـ از سيد تقليد مى كردند، زيرا بحرين در آن زمان مركز علم و ادب بوده، و با بودن اين همه عالم، كسى زعامت علمى پيدا نمى كرده، مگر فردى كه شرايط فتوا در او جمع بوده باشد.(2)

شيخ يوسف بحرانى مى گويد: وى داراى تتبع زياد در اخبار است، به طورى كه غير از علاّمه مجلسى مانند او در شيعه ديده نشده و كتابهاى متعددى تأليف نموده كه بر وسعت تتبع و اطلاع ايشان گواهى مى دهد... و او از پرهيزكارانى بود كه بر سلاطينْ بسيار سخت مى گرفت.(3)

علامه فاضل، شيخ حسن دمستانى چنين مى گويد: او داراى حافظه اى بسيار قوى بود و در حفظ ـ خصوصاً احاديث و روايات ـ به حدى رسيد كه برهمه غالب گرديد، به گونه اى كه اگر وى را قويترين حافظ حديث ... بخوانند ]گزاف نيست[. اصمعى(4) در برابر او عقب نشينى كرد و


ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 .  سيد محسن امين، اعيان الشيعه، ج10، ص2998.
2 .  زندگى نامه علاّمه بحرينى، ص114 (به نقل از: انوارالبدرين، ص139).
3 .  يوسف بحرانى، لؤلؤة البحرين، ص63 و 64 .
4 .  ابوسعيد عبدالملك بن قريب بصرى معروف به اصمعى (123 ـ 216 هـ . ق.) وى از رروات بزرگ اشعار عرب داراى تأليفات متعددى مانند خلق انسان، كتاب اضداد، مجموعه شعر به نام اصمعيّات است. وى در قوت حافظه و حفظ مشهور و معروف است.

صفحه 35


ابن عقده(1) زمين گير شد.

به حق او قلم را در ميدان تأليف حديث رها ساخت و در اين مسابقه گوى سبقت را از پيشتازان اين ميدان ـ اگر چه تقدم زمانى بر او داشتند ـ ربود.(2)

شيخ محمد حرزالدين مى گويد: او مقدس، عابد و متقى بود و در تقوا و فراست و پرهيزكارى به مرتبه عالى رسيد... وى بار سنگين رياست دينى را بر دوش كشيد و الگوى رياست دينى را برپا كرد، چنان كه به قضاوت و ولايت امور حسبيه مبادرت كرد و روش نيكو و پسنديده اى در مملكتش پيش گرفت و مردم به گرد او جمع شدند و بعد از وفات شيخ محمد بن ماجد، همگان به سوى او روى آوردند. پس با قدرت تمام به امر به معروف و نهى از منكر پرداخت و در راه اقامه فرمان خدا از ملامت هيچ ملامت كننده اى نهراسيد.(3)

آية الله العظمى مرعشى نجفى(قدس سره) نيز مى گويد: شخصيتى كه هم از نظر شهرت به علامه ملقب و مشهور است و هم از حيث علم،... آگاه و متبحر در حديث، نابغه روايت، پيشواى پيشتاز، سرور ما سيد هاشم ]بحرانى


ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 .  ابن عقده: احمد بن محمد بن سعيد... سبعى همدانى، معروف به ابن عقده زيدى جارودى (249 ـ 333 ق.) داراى كتابهاى زيادى در تاريخ و رجال... است. او در قوت حافظه و كثرت حفظ معروف است. «آقا بزرگ تهرانى، مصفى المقال، ص19».
2 .  حسن دمستانى، انتخاب الجيد من تنبيهات السيّد، ص2.
3 .  شيخ حرزالدين، مراقدالمعارف، ج2، ص358، ش253.

صفحه 36


است[. صاحب تأليفات بسيار زياد (1) و نغز.

استادان

حيات علمى محدث بحرانى نشان مى دهد كه از فيض وجود بسيارى از دانشمندان بهره جسته و از خرمن اندوخته هاى ناموران علم خوشه چينى كرده است و براى دستيابى به علوم مختلف و نيل به مراتب عالى علمى و كسب اجازه از عالمان و محدّثان، زحمات زيادى كشيده و به سفرهاى طولانى رفته است.

اسامى بسيارى از استادان سيد هاشم بر ما پوشيده است و ما بعضى از آن بزرگان را كه به اسامى آنها دست يافته ايم معرفى مى كنيم:

1. شيخ فخرالدين طُريحى نجفى (متوفاى 1087 ق.): اين محدث لغت شناس و عابد زاهد، از عالمان والا منزلت شيعه و مؤلف كتاب معروف مجمع البحرين و مطلع النيرين، يكى از استادان سيد است. او زاهدترين و عابدترين اهل زمانش بوده و از خاندان طريحى (از خانواده هاى بزرگ و قديمى نجف اشرف) است. وى علاوه بر كتاب مجمع البحرين، دارنده كتابهاى ديگرى است كه بعضى از آنها عبارتند از: شرح مختصر النافع، تمييزالمتشابه من اسماء الرجال، جامع المقال فيما يتعلّق باحوال الحديث و الرجال.

او از كسانى است كه به فرزند فاضلش صفى الدين و همچنين علامه


ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 .  علامه بحرانى، ترتيب التهذيب (مقدمه).

صفحه 37


بحرانى و علاّمه مجلسى اجازه روايت داده است و خود نيز از محمد بن حسام و او از شيخ بهائى نقل روايت مى كند.(1)

علامه بحرانى مى گويد:

من اين شيخ فاضل (طريحى) را در سال 1063 در خانه اش در مشهد مولا و اماممان على بن ابى طالب(ع) ملاقات نمودم. او از زهاد و پرهيزكاران زمان بود.(2)

در جاى ديگر فرموده است:

با او ملاقات و گفتگو كردم و او اجازه نقل روايت به من داد.(3)

وفات اين دانشمند در رماحية (از قريه هاى حيره) واقع شد. جسد شريفش را به نجف اشرف منتقل و در همان جا دفن كردند.(4)

2. سيد عبدالعظيم استرآبادى: سيد عبدالعظيم بن عباس استرآبادى، استاد علامه بحرانى و شيخ او در اجازه روايت، از مردان پارسا مؤلف رساله وجوب عينى نماز جمعه است.(5) سيد هاشم بحرانى در باره اش مى گويد:

عده اى از اصحاب به من اجازه دادند كه از جمله آنهاست سيّد فاضل متقى وارسته، سيد عبدالعظيم بن سيد عباس كه در مشهد شريف رضوى به من اجازه داد، و او از شيخ محقق، مفيد خاص و عام، شيخ


ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 .  لؤلؤة البحرين، ص66 و 67 .
2 .  علامه بحرانى، نزهة الابرار، ص391.
3 .  علامه بحرانى، حلية الابرار، ج3، ص269.
4 .  لؤلؤة البحرين، ص66 و 67 .
5 .  محمد باقر خوانسارى، روضات الجنات، ج8، ص183.

صفحه 38


شهيد ما محمد عاملى، مشهور به بهاءالدين نقل حديث مى كرد.(1)

شاگردان و راويان

از آن جا كه سيد داراى موقعيت علمى بالايى بوده است، شاگردان زيادى داشته و عالمان بزرگوارى از او اخذ اجازه روايى نموده اند كه بعضى از آن بزرگان عبارتند از:

1. شيخ محمد حسن حرعاملى (متوفاى 1104 ق.): عالم فاضل، فقيه محدث، شيخ محمد حسن حر عاملى، مؤلف كتاب وسائل الشيعه كه در بردارنده چهار كتاب اصلى شيعه، همراه با بسيارى از ديگر منابع حديثى مى باشد، از بهره جويان محدث بحرانى است. او نخستين كسى است كه احاديث را بر اساس ابواب فقه دسته بندى كرد. ايشان از محدث بحرانى اجازه روايى دارد. وى در كلامى ضمن تمجيد فراوان از علاّمه مى گويد:

رأيته و رويت عنه; من سيّد را ديده ام و از او روايت مى كنم.(2)

2. شيخ محمود بن عبدالسلام المعنى(3): اين مرد صالح در حدود يكصد سال عمر كرده و در محل خود امام جماعت بوده و عده اى از بزرگان، مانند: شيخ عبدالله بلادى و پدر شيخ يوسف بحرانى و شيخ عبدالله بن صالح و غير اينها از علما، توسط اين شيخ از علامه سيّد هاشم


ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 .  محدث بحرانى، البرهان فى تفسيرالقرآن، ج4، ص551.
2 .  امل الامل، ج2، ص341. شرح زندگى اين فقيه بزرگ را در مجموعه ديدار با ابرار بخوانيد.
3 .  «معن» نام يكى از روستاهاى بحرين.

صفحه 39


نقل روايت مى كنند.(1)

3. شيخ عبدالله بن على بن احمد بحرانى: شيخ عبدالله بحرانى فردى عالم و عابد و به ويژه در علم كلام و منطق ماهر بوده و در اين موضوع، كتابها و رساله هاى مختلفى به رشته تحرير در آورده است. وى از جمله راويان حديث از علاّمه بحرانى است. آقا بزرگ تهرانى مى نويسد:

اين شيخ، مؤلف كتاب الرسائل المتشتته است و از سيّد هاشم بحرانى روايت مى كند.(2)

وى در زمان سلطنت نادرشاه در سال 1148 در شيراز به رحمت ايزدى پيوسته و قبر او در بقعه «شاه چراغ» احمد بن موسى(عليه السلام) است.(3)

4. سيد محمدبن على بن سيف الدين العطار البغدادى (1071 ـ 1171ق.): اديب و نويسنده، سيد محمد، فرزند سيد على بغدادى، از كسانى است كه افتخار كسب اجازه از سيد داشته است.(4)

5. شيخ على مقابى بحرانى: عالم فاضل، شيخ على بن عبدالله راشد مقابى بحرانى، افتخار شاگردى سيد را داشته و از روايت كنندگان ايشان به شمار مى آيد. وى بازنويس كننده كتاب حلية النظر و حلية الابرار و مصحّح كتاب ترتيب التهذيب استادش بوده و كتاب حلية النظر را در همان سال تأليف (1099) نسخه بردارى كرده است و در پايان كتابهاى دهگانه عبادات مى نويسد:


ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 .  لؤلؤة البحرين، ص75; انوارالبدرين، ص146.
2 .  آقا بزرگ تهرانى، الذريعه، ج10، ص258.
3 .  لؤلؤة البحرين، ص72 و 73.
4 .  حرز الدين، معارف الرجال، ج2، ص330.

صفحه 40


كتابهاى دهگانه از روى نسخه اصلى و دستنويس مؤلف آن به وسيله كوچكترين بندگان خدا از حيث عمل و دارنده بيشترين خطا و توبه كننده به سوى خداوند بزرگش، على... در روز دوازدهم شوال سال 1101ق . تصحيح گرديد.(1)

6. شيخ حسن بحرانى: شيخ حسن بحرانى، كتاب كافى را در نزد سيّد هاشم قرائت كرده و سپس ايشان براى او اجازه روايت نوشته است. (يازدهم شوال 1097ق.).(2)

7. شيخ هيكل بن عبد على الأسدى الجزائرى: اين عالم فاضل نيز مفتخر به كسب اجازه از علامه گرديده و سيد هاشم نيز بر نسخه اى از كتاب استبصار شيخ الطائفه طوسى كه هم اكنون در كتابخانه آية الله مرعشى نجفى به شماره 3552 موجود است، درتاريخ 1100ق. به ايشان اجازه روايت داده است.


ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 .  الذريعه، ج7، ص79، ش 24 و ج8، ش 447; زندگى نامه علاّمه بحرينى، ص106.
2 .  العلامة السيّد هاشم البحرانى، ص48.

صفحه 42


اجازه علامه بحرانى به خط مبارك خويش براى شيخ هيكل جزائرى
8. شيخ سليمان بن عبدالله ماحوزى (متوفاى 1121 ق.): ابوالحسن شيخ سليمان ماحوزى، معروف به محقق بحرانى، از نوادر روزگار و عجايب اعصار بوده و استعداد و حافظه اى بسيار قوى داشته است و فردى حاضر جواب در مسائل علمى، و خطيب و شاعر ياد شده است. اهل روستاى خارجيّه از استان سَتْرِه مى باشد. در زمان خود رياست ناحيه بحرين را در دست داشته است و با اين كه داراى عمرى كوتاه (حدود 44 سال) بوده، آثار گرانقدرى از خود به يادگار گذاشته است. كتاب اربعين حديث در امامت از طريق عامه، ازهارالرياض در سه جلد، فوائدالنجفيه، رسالة فى الصلاة، رسالة فى مناسك الحج، كتاب شفاء در حكمت نظرى، رساله نفخة العبير در طهارت چاه، رساله اى در وجوب نماز جمعه، و كتاب معراج در شرح فهرست شيخ طوسى و بسيارى از آثار ديگر از اوست.

ايشان از شاگردان علامه بحرانى شمرده شده كه از آن عالم بزرگ روايت نقل مى كند; همچنان كه از علامه بزرگوار مجلسى اجازه روايت دارد. او را پس از وفات در مقبره شيخ ميثم بن معلّمى (جد علاّمه ابن ميثم بحرانى) دفن كردند.(1)


ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 .  لؤلؤة البحرين، ج7، ص63; قصص العلماء، ص275; زندگى نامه علامه بحرينى، ص107.

صفحه 43


 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation