مهماندارى
مهماندارى
يكى از اموريكه براى هر خانوادهاى كم يا بيش اتفاق ميافتدمهماندارى است،به طوريكهميتوان آنرا از لوازم حتمى زندگى دانست،مهمان نوازى رسم خوبى است،دلها را با هم مربوطميكند،باعث مودت ومحبت ميشود،كينهها و كدورتها را برطرف ميسازد،همنشينى و رفت وآمدبا دوستان و خويشان يكى از بهترين تفريحات سالم بشمار ميرود.
پيغمبر اسلام صلى الله عليه و آله فرمود:«رزق مهمان از آسماننازل ميشود.وقتى آنرا خورد،گناهان ميزبان آمرزيده مىشود (1) ».
امام رضا عليه السلام فرمود:«سخاوتمند از غذاى مردم ميخورد تااز غذايش بخورند.اما بخيلاز غذاى مردم نمىخورد مبادا از غذايشبخورند (2) ».
رسول خدا فرمود:«همنشينى با دوستان ايجاد محبت ميكند (3) ».
امام محمد تقى عليه السلام فرمود:«نشستن با دوستان دل را زنده وعقل را بارور ميكند و لواندك باشد (4) ».
روان انسان در اين درياى متلاطم زندگى به آرامش احتياج دارد،چه آرامشى بهتر از اينسراغ داريد كه جمعى از دوستان و خويشان با وفادر انجمنى گرد آيند،مشكلات زندگى راموقتا به دست فراموشى بسپارند،با سخنان شيرين و دلپذير محفل انسشان را با صفا سازند،هم تفريح وتجديد نيرو كنند هم پيوند دوستى را مستحكم سازند.
آرى مهماندارى رسم بسيار خوبى است و كمتر كسى پيدا ميشود كه حسنش را انكار كندليكن دو محذور بزرگ بوجود آمده كه اكثرخانوادهها تا بتوانند از زير بارش شانه خالىميكنند و تا ضرورت اقتضانكند تن بدان نميدهند.
مشكل اول-تجملات زندگى و چشم و همچشميهاى بيجا زندگىرا دشوار ساخته است،اسباب و لوازم منزل كه براى رفع احتياج وتحصيل راحتى بوده از صورت حقيقى خارج شدهو به صورت تجمل وخودنمائى در آمده است،و همين موضوع مهمانيها و رفت وآمدهاىدوستانه را تقليل داده است،شايد اكثر مردم بىميل نباشند كه با دوستانوخويشانشان رفت و آمد كنند ليكن چون نتوانستهاند بر طبق دلخواه اسبابو تجملاتزندگى را فراهم سازند و زندگى خويشتن را ناقص مىپندارنداز رفت و آمد با دوستان امتناعدارند،يك فكر غلط دست و پاى مردم رابسته دنيا و آخرتشان را تباه خواهد ساخت.
خانم محترم،مگر دوستان براى تماشاى اسباب لوكس به منزل شماميآيند،اگر چنينمنظورى دارند بهتر استبه فروشگاهها و موزهها بروند،مگر نمايشگاه اشياء لوكس بازكردهايد و براى خودنمائى آنها را به منزلدعوت مينماييد؟رفت و آمد براى انس و محبت وتفريح است نه براى فخرو مباهات و خودنمائى،مهمانها براى پر كردن شكم و تماشا به منزلشمانميآيند بلكه مهمانى را يك نوع احترام ميشمارند،آنان هم از اين رقابتها وتجمل پرستيهابتنگ آمدهاند و سادگى را دوست دارند ليكن اينقدر جرئتندارند كه اين رسم غلط را پايمالسازند و خودشان را از اين قيد و بنداختيارى آزاد نمايند اگر شما با سادگى از آنان پذيرائىكنيد نه تنها بدشاننميآيد بلكه خشنود هم خواهند شد،بعدا از همين روش ساده شما پيروىنموده بدون تكلف و سختى از شما پذيرايى خواهند كرد،در اينصورتميتوانيد با كمالسادگى رفت و آمد كنيد و از نعمت انس و مودت بهرهمندگرديد،بنابراين،اين مشكل را بهآسانى ميتوان حل كرد ليكن قدرىجرئت و شجاعت لازم دارد.
مشكل دوم-كارهاى سنگين و دشوار مهماندارى است.خانمناچار است در ظرف چند ساعتوسائل پذيرايى چندين نفر را فراهمسازد،و به همين علت غالبا بعض غذاها مطابق دلخواه ازكار در نمىآيد،در آنصورت مرد از يك طرف ناراحت ميشود كه پول خرج كردم در عينحالآبرويم ريخت،زن از طرف ديگر ناراحت است كه زحمت كشيدم درعين حال پيش مهمانهاآبرويم ريخت و زن بىسليقهاى معرفى شدم،بدتراز همه جواب نق نقهاى شوهرم را چهبگويم؟بدين جهت كمتر مجلسىپيدا ميشود كه بدون اضطراب و دلهره خاتمه پذيرد،همينامر باعثشدهكه خانوادهها غالبا از مهمانى كردن گريزانند و از تصور آن بخود ميلرزند،البتهما هم تصديق داريم كه مهماندارى كار آسانى نيست،ليكن عمدهاشكال از اينجا پيدا شده كهخانم مهماندار راه و رسم مهماندارى را خوبنميداند و ميخواهد در ظرف دو سه ساعتكارهاى بسيار زياد و دشوارىرا انجام دهد،در صورتى كه اگر كاردان و با تدبير باشد ميتواندبخوبى وآسانى بهترين مجلس را برگزار كند،اكنون دو نمونه مهماندارى را برايتانمجسمميسازيم هر كدام را بهتر پسنديديد ميتوانيد انتخاب نماييد:
نمونه اول-مرد وارد منزل شده به همسرش ميگويد:شب جمعهمهمان داريم،ده نفر ازدوستان را براى صرف شام دعوت نمودهام،خانمكه از مهمانداريهاى گذشته خاطرات تلخىدارد از شنيدن نام مهمان قلبش به تپش افتاده بدين عمل اعتراض ميكند،بالاخره مرد بادليل و برهان والتماس و درخواست او را قانع ميسازد كه ترتيب اين مهمانى ضرورتدارد وبهر جور شده بايد وسيله آنرا فراهم سازى،از آنوقت تا روزپنجشنبه با نگرانى و اضطراب بسرميبرند،بالاخره روز پنجشنبه فرا رسيددر اين روز بايد وسائل پذيرائى فراهم شود،خانم يا آقابراى خريد جنساز منزل خارج ميشود،در بين راه فكر ميكند چه چيزهايى را بايدخريدارىنمايد.بالاخره چند رقم جنس مورد لزوم را خريده نزديك ظهر به منزلبرميگردد،عمليات خانم بعد از ظهر شروع ميشود،ناهار را خورده ونخورده از جا برخاسته مشغول كارميشود،ليكن كار كه يكى دو تا نيست،خودش را در مقابل انبوهى از كارهاى دشوار مشاهدهميكند مثلا بايدسبزيها را پاك نموده بشويد و خرد كند،سيب زمينى و پياز را خرد كند،لپههارا پاك كند،برنج را پاك نموده خيس كند،گوشتها را خرد كند،ميخواهد دو سه رقم خورشبپزد و احيانا مرغ سرخ كند،كباب بپزد،چلوبپزد،قند خرد كند،ظرفها را بشويد،اتاق پذيرايىرا مرتب سازد،همه اينكارها را ميخواهد دست تنها يا با يك كمك انجام دهد،با عجلهواضطراب مشغول ميشود،ميخواهد سبزى خرد كند ولى نميداند كاردكجاست،قدرى اينطرف و آنطرف ميگردد تا پيدايش كند،ميخواهدخورش بپزد،مىبيند فراموش كرده پيازبخرد،برنج را بار گذاشته مىبيندنمك نيست،يكى را ميفرستد دنبال خريد پياز و نمك،بهريك از وسائلطباخى احتياج پيدا كند بايد مدتى بگردد تا پيدايش كند،به سر خدمتكاردادميزند،به دخترش نفرين ميكند،با پسرش دعوا ميكند،در وسط كار نفتچراغ طبخ يا گازتمام ميشود،اى خدا ديگر چه كنم؟ در همين حال زنگ درب منزل بصدا در آمده مهمانهايكى پس ازديگرى وارد ميشوند،مرد بيچاره كه از اضطراب و ناراحتيهاى همسرشخبر دارداز آنان استقبال ميكند،پس از سلام و تعارف بسراغ چاى ميرودليكن مشاهده ميكند كههنوز سماور را روشن نكردهاند،به پسر يا دخترشداد ميزند چرا سماور را روشن نكردهايد،بالاخره بعد از ساعتى چاىدرست ميشود اما مىبيند قند خرد كرده ندارند،تازه مشغولخرد كردن قندميشوند،بالاخره بعد از چندين مرتبه رفت و آمد چند استكان چاىنزدمهمانها ميگذارد،چشمش به مهمانهاست ولى دلش در آشپزخانه است،زيرا ميداند درآشپزخانه غوغاست،در مقابل سخنان شيرين دوستان لبخندسردى تحويل ميدهد اما دلشدر اضطراب و از عاقبت اين مهمانى بيمناكاست،بدتر از همه اينكه مهمان زن هم داشتهباشند يا مدعوين از خويشانباشند،در اينصورت مرتبا از مرد مىپرسند پس خانم كجاتشريف دارد؟
مرد جواب ميدهد مشغول كار است الآن خدمت ميرسد،گاهى خانمناچار ميشود دربحبوحه كار سرى به مهمانها بزند،با لبهاى خشكيده وقلب لرزان سلام و تعارفى ميكند امامگر ميتواند چند دقيقه نزد آنها بماند؟
فورا عذرخواهى كرده برميگردد،بالاخره غذا تهيه ميشود ليكن غذاييكهدر چنين شرائط واوضاعى تهيه شود تكليفش معلوم است،بعد از اينكه ازآشپزخانه نجات پيدا كرده تازهميخواهد سبزى پاك كند،ماست و ترشى ومربا در ظرفها بريزد،شربت و دوغ سالاد درستكند،ظرفهاى غذاخورىو تميز و آماده كند،بدبختى اينجاست كه وسائل و ظرفها همجاىمخصوصى ندارند،هر يك از آنها را در جايى بايد پيدا كند،بالاخره شامحاضر ميشود،مهمانها غذا خورده خداحافظى ميكنند. نتيجه-اما غذاها يكى شور شده يكى بىنمك،يكىسوخته يكىنپخته،از كثرت اضطراب بعض غذاها را فراموش نمودهاند سر سفرهبگذارند،اماخانم در حدود ساعت دوازده از كار خلاص خواهد شد،اما باتن خسته و اعصاب ناراحت،ازظهر تا حال نتوانسته دقيقهاى استراحتكند،فرصت نداشته ساعتى با خويشان يا خانممهمانها بنشيند صحبت كند،حتى نتوانسته به طور كامل سلام و احوالپرسى كند.
اما مرد جز ناراحتى و اضطراب چيزى عائدش نشده با اينكه پولزيادى خرج كرده غذاىمطبوعى نداشته،از تاسيس مجلس پشيمان است،ممكن است از شدت ناراحتى دعوا كند وخانم خسته را مورد سرزنشقرار دهد.
زن و شوهر نه تنها از اين مهمانى سودى نبردهاند بلكه ممكن استاسباب اختلاف وكشمكش واقع شود،اگر سالم در رفتند تصميم ميگيرندبعد از اين هوس مهماندارى ننمايند.
اما مهمانها چون به حالت اضطراب و پريشانى ميزبانها توجه دارندبه آنان خوش نخواهدگذشت.از خوردنيها و آشاميدنيها لذت نخواهندبرد،پيش خود ميگويند كاش اصلا به چنينمجلسى نرفته بوديم تا اين همهاسباب مزاحمت فراهم سازيم.
يقين دارم هيچيك از خوانندگان يك چنين مهمانى پر دردسرى رانمىپسندد و تركش را برفعلش حتما ترجيح خواهد داد.
آيا ميدانيد علت اين همه ناراحتى و دردسر چيست؟تنها علتشهمان نامنظم بودن زندگى وعدم آشنايى خانم به فن مهماندارى است.و الامهماندارى اينقدرها هم مشكل نيست. اكنونبه نمونه دوم توجه فرماييد:
نمونه دوم-مرد وارد منزل شده به همسرش ميگويد:ده نفر ازدوستان را براى صرف شامشب شنبه دعوت نمودهام،خانم پاسخ ميدهد:
بسيار خوب،براى شام چى تهيه كنيم؟در اين مورد با هم مشورت نمودهتصميم ميگيرند،آنگاه با صبر و حوصله تمام احتياجات و لوازم پذيرايى رابا قيد مقدار يك بيك روى كاغذياداشت مينمايند.باز هم يك مرتبه ديگربا دقت آنرا ميخوانند مبادا چيزى فراموش شدهباشد.با يك بررسى ثانوىآنچه را در خانه موجود دارند رويش خط ميكشند،و چيزهايى را كهبايدخريد در صورت جداگانهاى يادداشت مينمايند،در سر فرصت آنها راخريدارى نموده درمنزل ميگذارند،روز پنجشنبه كه هنوز يك روز به فرارسيدن موعد مقرر باقى مانده بعضكارهاى روز جمعه را جلو مياندازند،مثلا خانم و آقا و فرزندانشان در موقع فراغت همكارىنموده سبزيها راتميز كرده خرد ميكنند،سيب زمينى و پياز را شسته آماده ميسازند،برنجراتميز كرده خيس ميكنند،لپهها را پاك ميكنند،قندها را خرد ميكنند،نمكدانها را نمككرده در جاى خودش ميگذارند،ظرفهاى مورد احتياجرا تميز و آماده ميكنند،خلاصه:كارهايى را كه ميتوان جلو انداختبه طورتفريح انجام ميدهند.
صبح روز جمعه بعد از صرف صبحانه خانم بعضى كارها راانجام ميدهد مثلا گوشتها را خردكرده كنار ميگذارد مرغهارا تميز كرده سرخ ميكند،سبزى و سيب زمينى را سرخ كردهكنارميگذارد،خلاصه بعضى كارها را پيش از ظهر انجام ميدهد،معلوم است همه اين كارها رابا صبر و حوصله انجام ميگيرد و بر خانم چندان دشوار نخواهد بود،هم اين كارها را انجامميدهدهم به ساير امور خانهدارى ميرسد،بعد از صرف ناهار و استراحت مشغولبقيه كارهاميشود،اما كار زيادى ندارد زيرا اكثر كارها قبلا انجام گرفته واسباب و لوازم زندگى هم مرتباست،در ظرف يكى دو ساعت،بدون دادو قال و عجله و شتاب بقيه كارها را انجام ميدهد،بهطوريكه اوائل شبديگر كار ندارد،آنگاه خودش را تميز و لباسهايش را عوض ميكند.سماورراروشن نموده در انتظار آمدن مهمانهاست،اگر از خويشان و محارمباشند به استقبالشانميرود،بدون اضطراب و نگرانى از آنها پذيرايىميكند،در ضمن گاهى هم سرى به آشپزخانهميزند،موقع شام با كمالراحتى سفره را آماده ميكند،اگر لازم باشد از شوهر و فرزندانش نيزدراين موقع استمداد مينمايد،به زودى و آسانى شام آماده ميشود.
مهمانها با كمال آسايش و خوشى شام را صرف ميكنند و به اينصورت خاتمه مىپذيرد.
نتيجه-اما مهمانها علاوه بر خوردن غذاهاى لذيذ و مطبوع ازنعمت انس و مودت نيزبرخوردار شده با كمال آسايش گفته و شنيدهاند،هرگز خاطره خوش آن شب و چهره بشاشميزبان را فراموش نخواهندكرد،پذيرايى گرم او و سليقه و كاردانى كدبانوى خانه را ستايشخواهند كرد.
اما مرد ساعاتى از شب را با كمال آسودگى در كنار مهمانها نشستهبهترين تفريحات سالم راداشته است،از اينكه توانسته به نحو دلخواه ازدوستانش پذيرايى كند شاد و خوشحال است،واز وجود چنين بانوىكاردانى كه با ذوق و سليقه خويش مجلس را به خوبى برگزار نموده برخودمىبالد،بيش از پيش بخانه و چنين بانوى شايستهاى علاقهمند خواهد شد. اما خانمچون لوازم پذيرائى را با صبر و حوصله و به طور عادىتهيه نموده خسته و وامانده نميشود،عصبانى و ناراحت نيست،پيششوهرش و مهمانها هميشه سر بلند است،و خوشنود است كهتوانسته بدوناضطراب و نگرانى به بهترين وجه از مهمانها پذيرايى كند،بدينوسيلهلياقت وكاردانى خويش را باثبات رسانده دل شوهرش را بدست آوردهاست.بعد از اينكه اين دو روشرا ملاحظه فرموديد هر كدام را كهپسنديديد ميتوانيد انتخاب كنيد.
امين خانه
مخارج منزل را معمولا مردها تامين ميكنند،مرد شبانه روز زحمتميكشد و درآمدش را درطبق اخلاص نهاده تقديم خانواده ميكند،اينبيگارى دائمى را يك وظيفه شرعى و وجدانىدانسته از روى عشق وعلاقه انجام ميدهد،براى رفاه و آسايش خانواده هر گونه رنج و ناراحتىراتحمل ميكند و از خوشى آنها لذت مىبرد،اما از بانوى خانهدار انتظار داردكه قدر پول رادانسته بيهوده خرج نكند،از وى انتظار دارد كه در خرجخانه نهايت دلسوزى و عاقبتانديشى را بعمل آورد،يعنى اشياء و لوازمزندگى را درجهبندى نموده ضروريات اوليه را ازقبيل خوراك و پوشاكضرورى و كرايه منزل و پول آب و برق و دكتر و دارو،بر ساير امورمقدمبدارد.در مرتبه دوم اشياء نيمه ضرورى را از قبيل فرش و اسباب و لوازمزندگى بر امورغير ضرورى مقدم بدارد،ولخرجى و اسراف و تبذير وبخششهاى بيجا را يك نوع ناسپاسى وقدر نشناسى ميشمارد.
مرد اگر به خانه و كدبانوى خانه اعتماد پيدا كرد و فهميد كه نتيجه زحماتش بيهوده صرفنميشود به كسب و كار و ازدياد ثروت علاقهمندشده به فكر تن پرورى و ولخرجى نخواهدافتاد،اما اگر ديد نتيجهزحماتش بباد ميرود و خانم خانهدار لباس غير ضرورى و اسباب تجملوزينتخودش را بر همه چيز مقدم ميدارد و مشاهده نمود كه با اينكه شبانهروز زحمتميكشد و در خانه ميآورد اما براى مخارج ضرورى زندگىهميشه لنگ بوده ناچار است قرضكند،ملاحظه كرد كه نتيجه زحماتشكه در خانه ميآيد مانند مال كافر حربى به دستخانم وفرزندانش غارتميشود،در اينصورت اعتمادش از خانه سلب ميشود،از كار و كوششدلسردميگردد،پيش خود فكر ميكند وجهى ندارد اينقدر زحمتبكشم وبخور و نخور كنم و دراختيار خانواده قدرنشناس بگذارم كه در مصارفبيهوده صرف كنند،من براى تامينضروريات زندگى و حفظ آبرويمزحمت ميكشم ليكن خانوادهام به فكر زندگى نبوده جزهوسبازى وولخرجى منظورى ندارند،ممكن است رفته رفته در اثر اين افكار به فكرولخرجى وعياشى بيفتد،و اوضاع زندگى شما متلاشى گردد.
خانم محترم،گر چه شوهرت دار و ندار خويش را در خانه آورده دراختيار تو ميگذارد ليكنخيال نكن مالك حقيقى آنها هستى بلكه شرعا وقانونا شوهرت مالك است،تو امين خانههستى.بنابراين جميع تصرفاتبايد با اجازه و رضايت او باشد،بدون رضايت او حق ندارىچيزى بهكسى ببخشى يا سوغات و چشم روشنى ببرى حتى براى خويشان خودتيا خويشاناو،تو امانتدار خانواده هستى و در اين باره مسؤوليت دارى،اگر خيانت كنى در روز بازپسينمورد بازخواست قرار خواهى گرفت.
پيغمبر اسلام صلى الله عليه و آله فرمود:«زن نگهبان و امانتدار اموال شوهرش ميباشد و دراين باره مسؤوليت دارد (5) ».
رسول خدا (ص) فرمود:«بهترين زنان شما زنى است كه خودشرا خوشبو نمايد،غذاىمطبوع تهيه كند،در خرج خانه اقتصاد را رعايتكند.چنين بانويى يكى از عمال و كاركنانخدا ميباشد.و كسيكه براى خداكار كند هرگز با شكست و پشيمانى روبرو نخواهد شد (6) .».
«زنى به رسول خدا عرض كرد:شوهر چه حقى بر همسرش دارد؟
فرمود:بايد مطيع او باشد،از فرمانش تخلف نكند،بدون اجازه او چيزى بهكسى ندهد (7) ».
رسول خدا (ص) فرمود:«بهترين زنان شما زنى است كه كم خرجباشد (8) ».
اوقات فراغت را تلف نكنيد
كارهاى خانهدارى به قدرى زياد است كه يك بانوى خانهدار اگربخواهد بخوبى انجام وظيفهكند اكثر اوقاتش را اشغال خواهد كرد.
مخصوصا اگر داراى چندين فرزند قد و نيم قد باشد.ليكن در عين حال اكثربانوان اوقاتفراغتى هم دارند.
هر كسى مواقع بيكارى خويش را به يك جور ميگذراند.دستهاىاز بانوان آنها را بيهوده تلفنموده كار سودمندى انجام نميدهند.يا بدونهدف در خيابانها پرسه ميزنند،يا زن ديگرى راپيدا كرده به سخنانىمشغول ميشوند كه صد من آنها يك قران ارزش ندارد.يا به سخنانمكرر ونغمههايى گوش ميدهند كه جز تضييع وقت و ضعف اعصاب و فساد اخلاقنتيجهاى دربر ندارد.اين دسته يقينا ضرر ميكنند زيرا اولا اوقات فراغتنيز از عمر انسان محسوبميشوند،و تلف نمودن آنها پشيمانى دارد.
دوران زندگى چنان كوتاه است كه هنوز چشم نگشوده بايد ديده فرو بنديم.
شگفتا اگر اندك پولى را از دستبدهيم اندوهگين ميشويم ليكن از تلفشدن عمر ملالىبخاطر نميآوريم!يك انسان عاقل ساعتها بلكه دقائق عمرگرانمايه خويش را غنيمتشمردهحداكثر استفاده را از آنها مىبرد.ازهمين اوقات فراغت چه استفادههاى ارزندهاى ميتوان برد!ثانيا خودبيكارى زيانبخش بوده آثار و عواقب بدى را در بر دارد.بسيارى از بيماريهاى عصبى وروانى كه اكثر خانمها از آنها شكوه دارند در اثربيكارى بوجود ميآيند.آدم بيكار به فكر فروميرود و براى خويشتن غم وغصه پيدا ميكند.پشتسر غم و غصه هم ضعف اعصاب و پريشانىروحخواهد آمد.خوشبخت كسى است كه غرق كار باشد و بدبخت كسى استكه اوقاتفراغتى داشته باشد كه درباره خوشبختى و بدبختى خويشتنفكر كند.اشتغال به كار بسيارلذت بخش ميباشد.اشخاص بيكار غالباپژمرده و افسردهاند.
حيف نيست انسان عمر گرانمايه خويش را بيهوده تلف كند ونتيجهاى از آن نگيرد؟!
خانم محترم،شما ميتوانيد از همين اوقات فراغت گر چه كم وكوتاه باشند استفادههاىهنگفتى ببريد.ميتوانيد به كارهاى علمى بپردازيد.
بر حسب ذوق خودتان و مشورت با شوهرتان يك رشته علمى را انتخابكنيد.كتابهاى مربوطبه آن رشته را تهيه نموده در ساعتهاى فراغتمشغول مطالعه شويد و روز بروز بر فضائل وكمالات خودتان بيفزاييد.
انتخاب رشته به سليقه شما بستگى دارد.فيزيك و شيمى،هيئت ونجوم،جامعهشناسى،حقوق،روانشناسى،تفسير قرآن،فلسفه و كلام،علماخلاق،تاريخ و ادبيات هر يك از اين رشتهها يا علومديگر را ميتوانيدانتخاب كنيد و در اطرافش به مطالعه و تحقيق بپردازيد.بعد ازاينكهبخواندن كتاب مانوس شديد از كتاب خواندن لذت خواهيد برد و دركميكنيد كه چهحقائق شيرين و دلپذيرى در كتابها وجود دارد.
بدينوسيله بهترين سرگرمى و تفريح را خواهيد داشت.و روز بروزبر فضائل و كمالات شماافزوده خواهد شد و اگر پشتكار داشته باشيد در همان رشته تخصص پيدا ميكنيد و ميتوانيدبدينوسيله خدمات علمىارزندهاى از خودتان بيادگار بگذاريد.ميتوانيد مقالات سودمندىتهيهنموده براى روزنامهها و مجلات بفرستيد.ميتوانيد كتابهاى مفيدى بنويسيدو در اختيارمردم بگذاريد.بدينوسيله هم شخصيت و احترام شما زيادميشود،هم آثار گرانبهايى از خودتانبيادگار ميگذاريد و ممكن است ازهمين راه درآمدى هم پيدا كنيد.مبادا خيال كنيد كه باانجام امور خانهدارىنميتوان بدين موفقيتهاى بزرگ نائل شد.اگر سعى و همت داشتهباشيدپيروزى شما حتمى خواهد بود.گمان نكن بانوان بزرگ كه آثار گرانبهايىاز خويشتنبيادگار گذاشتهاند بيكار بودهاند.
آنان نيز شغل خانهدارى را انجام ميدادهاند ليكن اوقات فراغتخودشان را بيهوده تلفنميكردهاند.بانو دورتى كارنگى كه يك كتابارزنده و پر فروشى تاليف نموده بانوى خانهدارىبوده كه هم امور خانه رابخوبى انجام ميداده هم در كارهاى علمى به شوهرش ديل كارنگىكمكميكرده هم به مطالعه و نوشتن كتاب اشتغال داشته است.مينويسد:من خودقسمتاعظم اين كتاب را در فرصت دو ساعتى كه روزانه هنگام خوابطفل كوچكم بدست ميآوردمنوشتم.بسيارى از مطالعات ضرورى را درمواقعى كه زير دستگاه خشك كننده مو درآرايشگاه نشسته بودم انجامدادم. (9) در ميان بانوان،دانشمندان و نويسندگان زبردستى ديدهميشود كهخدمات علمى گرانبهايى انجام داده و آثار بزرگى از خويشتن باقىگذاشتهاند.شماهم اگر همت و پشتكار داشته باشيد ميتوانيد در اين قبيلكارها دوشادوش مردها پيشرفتنماييد.اگر شوهر شما يك نفر دانشمند و اهل تحقيق باشد ميتوانيد در كارهاى علمى باوكمك و همكارى كنيد.يامشتركا به مطالعه و تحقيق بپردازيد.حيف نيستيك خانم تحصيلكردهيك مرتبه تحصيلاتش را كنار بگذارد و از مطالعه و تحقيق دستبردارد؟!
حضرت على عليه السلام فرمود:هيچ گنجى بهتر از دانش نيست. (10) حضرتباقر عليه السلامفرمود:هر كس شبانهروز خويش را در طلب دانش صرفكند رحمتخدا شامل حالش خواهدشد. (11)
اگر حوصله مطالعه و تحقيق نداريد ميتوانيد يك رشته از كارهاىهنرى و دستى را يادبگيريد و در اوقات فراغت مشغول باشيد مثلا خياطى،گلدوزى،نقاشى،گلسازى،بافندگىكارهاى خوبى هستند هر يك از آنهارا كه دوست ميداريد ياد بگيريد و انجام دهيد.بدينوسيلههم سرگرمىخوبى خواهيد داشت هم ذوق و هنر خويش را نمايان مىسازيد،همدرآمدى پيداميكنيد كه ميتوانيد به بودجه خانوادگى كمك نماييد.
اسلام نيز كارهاى دستى را براى سرگرمى بانوان انتخاب نمودهرسول خدا صلى الله عليه وآله ميفرمايد:اشتغال بريسندگى براى بانوانسرگرمى خوبى است. (12)
پىنوشتها:
1-وسائل ج 16 ص 557
2-وسائل ج 16 ص 520
3-بحار ج 74 ص 355
4-بحار ج 74 ص 353
5-مستدرك ج 2 ص 550
6-وسائل ج 14 ص 15
7-بحار ج 103 ص 248
8-مستدرك ج 2 ص 532
9-آئين شوهردارى ص 172.
10-بحار،ج 1 ص 165.
11-بحار ج 1 ص 174.
12-بحار ج 103 ص 258.