بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب صحیفه نور جلد 9, امام خمینی (ره)   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     FEHREST -
     SAHIFE01 -
     SAHIFE02 -
     SAHIFE03 -
     SAHIFE04 -
     SAHIFE05 -
     SAHIFE06 -
     SAHIFE07 -
     SAHIFE08 -
     SAHIFE09 -
     SAHIFE10 -
     SAHIFE11 -
     SAHIFE12 -
     SAHIFE13 -
     SAHIFE14 -
     SAHIFE15 -
 

 

 
 

 

next page

fehrest page

تاريخ : 6 /6/58
پيام امام خمينى در رابطه بامساءله كردستان
بدين وسيله مراتب زير اعلام مى شود:
1 !!! هـمـاهـنـگـى در قـواى انـتـظامى ، ارتش ، ژاندارمرى و سپاه پاسداران به طور قاطعبايد ادامه پيدا كند. متخلفين ، مجرم شناخته مى شوند و مؤ اخذه مى گردند.
2 !!! بـا سـران حـزب مـنـحـله دموكرات و ديگر سران كه خائنان به ملت و كشور اسلامىهـسـتـنـد و قـيـام بـر ضـد حـكـومـت مـركـزى نـمـودنـد، بـا شـدت ،عـمـل مـى شـود و جـوانـان عـزيـز و بـرومـنـد كـرد آنـان را گـرفـتـه وتحويل نيرهاى انتظامى دهند.
3 !!! علماى اسلام اهل سنتت مكلفند شرعا كه با قواى انتظامى همكارى كنند و مخفيگاه خائنانرا در صورتى كه مى دانند به آنان نشان دهند و با آنان معامله مرتدد از اسلام نمايند تانزد خدا مسؤ ول نباشند.
4 !!! مـن مـكـرر اعـلام كرده ام كه در اسلام ، نژاد، زبان ، قوميت و ناحيه مطرح نيست . تماممسلمين ، چه اهل سنت و چه شيعى برادر و همه برخوردار از همه مزايا و حقوق اسلامى هستند.از جـمـله جـنـايـت هـايـى كه بدخواهان به اسلام مرتكب شده اند ايجاد اختلاف بين برادرانسـنـى و شـيـعـى اسـت . مـن از هـمـه بـرادران اهل سنت تقاظا دارم كه اين شايعات را محكوم وشايعه سازان با به جزاى اعمالشان برسانند.
5 !!! هـيـچ كـس بـه هـيـچ عـنـوان حـق تـجـاز بـه جـان ومـال بـرادران كـردسـتـانـى مـا را نـدارد. مـتـجـاوزيـن شـديـدا بـه جـزاىاعمال خود مى رسند.
6 !!! آن دسـتـه از اعـضاى حزب منحل دموكرات و ساير برادران ما كه به وسيله تبليغاتبـاطـل سـران جـنـايتكار اين حزب اغفال شده اند، در صورتى كه به برادران مسلمان خودبپيوندند، اسلحه را زمين گذاشته و تسليم شوند، باز هم مورد عفو هستند و در امان حكومتجمهورى اسلامى ميباشند.
7 !!! در عين حال كه بايد سلسله مراتب در قواى انتظامى دقيقا مراعات شود و اطاعت مافوقحتمى است ، مافوق موظف است با زير دست رفتار اسلام انسانى داشته باشد
8 !!! شايعه سازى هاى ضد انقلاب كه از چپ و راست بر خلاف مسير ملت ميشود و دولت رامـتـهـم به اختناق ميكنند جدا مردود است ما در طول پيروزى انقلاب گوشزد كرديم كه ازادىمطبوعات
مـورد نـظـر مـاسـت ليكن از خيانت و توطئه به طور جدى و بدون اغماض جلوگيرى ميشود.مطبوعاتى كه توطئه گر و مخالف مسير ملت نباشد، پس از تحقيق آزاد خواهند بود.
9 !!! دادسـتـان هـاى دادگـاهـا مـوظـفـنـد كـه بـار ديـگـر رسـيـدگـى بـه مـطـبـوعـات وحال نويسندگان آنها را بر عهده گيرند و هر يك از مطبوعات را كه توطئه گر و مخالفمصالح ملت و كشور ندانستند، اجازه نشر دهند و از نشريات مخالف مصالح ملت و كشور جداجلوگيرى كنند.
10 !!! مـردم به هيچ وجه حق ندارند به كتاب فروشيها تعرض نمايند. در صورتى كهدادسـتـان شـهـرسـتان ها نشرياتى را مضر انقلاب و مصلحت كشور تشخيص دادند موظف بهجـلوگـيـرى هستند. اشخاص غير مسؤ ول از دخالت در اين امور جدا خوددارى كنند والا مؤ اخذهشوند.
11 !!! مطبوعات موظفند از تيترهايى كه موجب تحريك و يا تضعيف مردم ميشود و يا مخالفواقع است خوددارى كنند و خود را با مسير انقلاب تطبيق دهند و نيز از درج مقالاتى كه مضربه انقلاب و موجب تفرقه ميشود خوددارى كنند كه اين خود توطئه محسوب مى شود.
والسلام
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 7/6/58
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از عشاير جوانمرود
به حكم قرآن و اسلام ، همه مسلمين با هم برادرند
بسم الله الرحمن الرحيم
مـن كـرارا در خـطـابـه هايى كه ايراد كردم و در نوشته هايى كه داشتم دو مطلب را رويشتـاءكـيـد كردم ، يك مطلب اينكه در اسلام ، نژاد، گروه ، دستجات ، زبان ، اينطور چيزهامطرح نيست اسلام براى همه است و به
نـفـع هـمـه و ما با شما برادر هستيم به حكم قرآن ، به حكم اسلام و از همه جدا نيستيم باكردها، با تركها، با بلوچ هاهمه برادر و بايد با هم زندگى كنيم .
الان يـك مـمـلكـتى است كه دست اجانب از آن كوتاه شده و اين جنايتكارهاى داخلى هم يا فراركـردنـد يـا در زوايـا هـستند. البته آنها به اين زودى نمى توانند، خارجى ها، آنهايى كهمـنـافـع مـا را مـى بـردنـد بـه ايـن زودى نـمـى تـوانند كه دست بردارند و ما هم به آنهامجال نخواهيم داد انشاء الله آن چيزى كه من تاءكيد كردم يكى همين معنا بود كه گمان نكنندبـرادرهـاى سـنـى مـا كـه در اسلام اين معنا مطرح باشد كه فرقى ما بين شما و ما باشد.هـمـانـطور كه شما چهار مذهبى كه در اهل تسنن هست ، چطور آن مذهب با آن مذهب دو تاست لكنبـرادر هـم هـسـتـنـد، دشـمـن نيستند، اين هم يك مذهب خامسى است كه دشمنى در كار نيست ، همهبـرادرى ، هـمـه مـسـلمـان ، هـمـه اهـل قـرآن ، هـمـه تـابـعرسـول اكـرم . بـنـابـرايـن ، ايـن مـعانى را اگر چنانچه كسى در آنجاها القاء بكند، جزءريـشه هاى فاسد رژيم سابق كه يك خرده شان مانده اند و طرفدارهاى اجانب كه به نفعآنها ميخواهند اغتشاش ايجاد كنند.
مفسدين و اخلالگران با اساس اسلام مخالفند
و شـمـا بـرادرهـا بـايـد بـه ايـن مـعنا توجه داشته باشيد كه اينها يك توطئه هايى استبـراى ايـنـكـه نـگـذارنـد اسـلام در ايـران حـكومت كند اينها با اسلام مخالفند، نه با كردمـخـالفـنـد و نـه بـا فـارس مخالفند، آنها با اساس ‍ مخالفند، با اسلام مخالفند و همهمسلمان ها تكليف شان اين هست كه اينها را جلوگيرى از آنها بكنند، اينها را سركوب كنند ومـن در صـحبت هاى اخيرى كه كردم ، اين مطلب را گفتم كه تمام كردستان ، تمام طبقاتش راالا آن رده بالا، آن رده بالا كه توطئه گر و مفسد هستند، تمام آنها در امانند، احدى به آنهاتـعـدى نخواهد كرد، دادگاهى آنها را نخواهد خواست مفسدين را ما مى خواهيم جلوگيرى كنيميعنى همان هايى كه شما را به زحمت مى اندازند. الان در منطقه شما كشتار است ، در
مـنطقه ما كه نيست ما اينجا نشستيم شما هم نشستيد، آنكه ما را وادار كرده است كه همه قوا رامـتـوجـه بـه آنـجـا بكنيم ، آن مصلحت شماست ، آن براى اين است كه شماها و خانواده شماهاگرفتار اين قشرهاى فاسد هستيد و آنها با اسم هاى مختلف ميخواهند همه را سركوب بكنندوت حـريـكـاتـى كه ميخواهند بكنند براى همين است كه نگذارند اسلام تحقق پيدا بكند والاحـزب دمـوكـرات بـه اسلام كارى ندارد تا بگويد من سنى هستم . اگر مى گويد من سنىهـسـتـم ، هـمـه فـقهاى اهل سنت مى گويند اطاعت اولى الامر واجب است و اينها نمى كنند، يعنىخلاف مى كنند، بر خلاف رفتار مى كنند. پس بدان اينها سنى نيستند اينها ميخواهند شما رابـازى بـدهـنـد، بـگـويـنـد كـه ما سنى هستيم و شيعه ها با ما چه . اگر شيعه ها با سنىمخالف بودند، چرا قبل از اينكه اينها به اين شرارت دست بزنند، شيعه هانيامدند با شماجنگى بكنند. چه جنگى دارند؟ ما با شما برادر هستيم ، جنگى نداريم با شما.
همه مناطق گرفتار مظالم خاندان پهلوى بودند
شـمـاهـا و مـا هـمـه با هم در برابر اسلام و قانون اسلام !!! سواء!!! على السواء هستيم .بنابر اين هيچ خوف نيست و من اين را بعد هم اعلام عمومى مى كنم . و قضيه گرفتارهايىكـه داشـتـيـد شـمـا در زمـان سـابـق ، ايـن اخـتـصـاص بـه شما نداشته است . همين قم آنقدرگـرفـتـارى داشـت در زمـان شاه سابق و پدر اين كه هر دو طرفدار خارجى ها و نوكرهاىآنـهـا بـودنـد. هـمـيـن قـم و هـمـيـن حوزه علميه قم مصيبت ها از اينها كشيده اند، حبس ها رفتند،تبعيدها رفتند، كشته ها دادند، غارت شدند، قرآن را آتش زدند. در اين مدرسه فيضيه بهطورى كه براى ما نقل كردند كتاب هاى علمى را آتش زدند، كتاب هاى حديث را آتش زدند. ماهم گرفتار بوديم شما هم گرفتار بوديد، ساير برادرهاى ما هم در قراء و ساير جاهاگرفتار بودند. همه . الحمدلله اين گرفتارى رفع شد و اميدواريم ديگر بر نگردد.
اسلام ، تنها خير خواه و دلسوز ملت
راجع به اينكه در همه جا بايد يك اصلاحاتى بشود ما مى دانيم كه همه مناطق را اينها عقبنگه داشتند از همه چيزهائى كه بايد ايرانى ها برخوردار باشند، نگذاشتند، نه آب هست، نه برق هست ، نه آسفالت هست ، نه چيزى و اين هم اختصاص به شما ندارد. شما برويدتهران طرف جنوب ، آن محله هاى زيادى كه الان در تهران هست ، زاغه نشين ها، شما باز يكخـانـه اى داريـد، شـما برويد تهران ملاحظه كنيد، اينها يك عده زيادى ، يك محله هايى كهشـايـد حـدود سـى تـا مـحـله اسـت كـه الان در هـمـيـن اطـراف تـهـران ، نـه بـيـرون ،متصل ، همه متصل تهران ، در اين گودال ها زندگى مى كنند، نه خانه دارند، نه آب دارند،نـه بـرق دارنـد. ايـنـهـا بـايـد زن هـايـشـان بـيـچـاره هـا از پـنـجـاه پله آنطور كه به مننـقـل كـرده انـد از پـنـجاه پله ، شصت پله يا بيشتر، بروند بالا تا برسند به يك شيرآبـى ، يـك كـوزه آب كـنـنـد بياورند براى بچه هاشان . اين مساءله اينطور نيست كه شماخـيـال كنيد الان تهران همه كارها درست كرده !!! سابق و يا شاه سابق يا پدرش و شما!!!خير، همه جا را عقب نگه داشتند. الان هم اول چيزى
كـه در نـظر است ، مناطق شماست . همين چند روز ما الان در صدديم ، همين چند روز هيات هايىمى آيند براى آنجا، براى رسيدگى و اميدوارم كه همه گرفتارى ها را رفع بكنند انشاءالله . شـمـا جـوان هـايـتان را از اينكه بازى بخورند از اينها جلوگيرى كنيد، نگذاريد ازاينها بازى بخورند، اينها خيرخواه شما نيستند. آن كه خير خواه همه است اسلام است . اينهاشـمـا را مى خواهند از اسلام دور كنند. كسى كه مى خواهد كسى را از اسلام دور كند اين خيرخـواه نـيـسـت . ايـنـهـا مـى خـواهـنـد هـمـانـطـور كـه سـابـقچـپـاول مـى كـردنـد و اربـابـهـاشـان چـپـاول مـى كـردنـد حـالاهـم هـمـان قـضـيـه بـاشـد وچپاول باشد. چپاولگرند اينها اين چپاولگرهايى كه آدمكشى دارند مى كنند !!! عرض مىكنم كه !!! خرمن آتش مى زنند و همه اين حرف ها را ، كارها را مى كنند، اينها دلسوز براىمـلت نـيـسـتـنـد. آنـى كـه بـراى مـلت دلسوز است اسلام است كه دلسوز است و آنهايى كهتـابـع اسلام هستند براى شما كار مى كنند. مربى همه قرآن است و آن كه براى همه استقرآن است و آن كه بايد زير سايه او همه ما باشيم آن عبارت از قرآن است .
شما مطمئن به اين معنا باشيد كه اينها همه اش غلط است و شما خودتان شاهد هستيد كه آنهاشـروع كـردنـد بـه شـلوغكارى و جنگ و آدمكشى و اينها، و ارتش ما براى جلوگيرى از اينبـود، بـراى ايـن بـود كـه داشـتند آنجا را به آتش مى كشيدند، رفتند براى جلوگيرى ،آنوقت آنها منتشر مى كنند كه نخير اينها مى خواهند بيايند مناطق اينها را چه بكنند. اينها چهكـارى بـه مـناطق آنها دارند؟ مناطق آنجا، منطقه اسلامى است و ايران است و همه ما ايرانى وهمه ما مسلمان و همه ما تابع قرآن انشاء الله همه تان موفق باشيد و مويد.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
تاريخ : 9/6/58
بـــيـــانـــات امـــام خـــمـيـنـى در جمع گروهى از دانشجويان و كاركنان عضو انجمن هاىاسلامىاستان خراسان
رحمات و الطاف الهى تاءمين كننده سعادت دنيا و آخرت
بسم الله الرحمن الرحيم
رحـمـت خـداونـد بـر غـضـب او سبقت دار( يا من سبقت رحمته غضبه ) مصداق كلام خدا با اسمرحـمـان و رحيم آغاز شده است . به اسم رحمان و رحيم و در تكرار رحمان و رحيم قرآن آغازشـده اسـت . خـداونـد بـه هـمـه بندگان خودش رحمت دارد و همين رحمت موجب ايجاد بندگان وفـراهـم كـردن اسباب رفاه و زندگى آنها و همين رحمت موجب فرستادن انبياء بزرگ است .رحـمـت خـدا اقتضاء دارد كه بندگان خدا را هم در دنيا و هم در آخرت به سعادت برساند ،تمام اسباب سعادت را مادى و معنوى فراهم فرموده است .
بـنـدگـان خدا با اسم رحمان و با اسم رحيم موجود شدند و ادامه حيات در دنيا و آخرت مىدهـند و در عين حال كه رحمت حق تعالى سبقت دارد بر غضب ، لكن اگر چنانچه اقتضاء بكندو مـردم قـدر رحمت حق تعالى را نداشته باشند و تخلف از فرمان حق تعالى بكنند و موجبفـتـنـه و فـسـاد بشوند، باب رحمت نيمه بسته مى شود و باب غضب باز ميشود. بترسندمـردم از ايـنـكـه باب رحمت نيم بسته شود و باب غضب باز شود. پيغمبر اكرم صلى اللهعـليـه و آله و سـلم نـبى رحمت بود و با مردم به رحمت رفتار مى فرمود و همان رحمت بودكه مردم را هدايت مى كرد و براى مرد مغصه ميخورد، براى اشخاصى كه در ضلالت بودهانـد، بـه واسـطـه رحـمـتـى كه داشت متاثر بود ولى وقتى كه ريشه هايى را مى ديد كهاينها مشغول فساد هستند و ممكن است كه فساد آنها به فساد امت منتهى بشود و اينها غده هاىسـرطـانى بودند كه ممكن بود جامعه را فاسد كنند، در عين حالى كه نبى رحمت بود بابغضب را باز ميكرد. يهود بنى قريظه همان فاسدهايى كه الان هم دنباله آنها صهيونيستهاهـسـتند و غاصب ، بعد از اينكه ملاحظه فرمود اينها فاسد هستند و موجب فساد مى شوند امرفـرمـود تمام آنها را گردن زدند، اين ماده سرطانى را از بين برداشتند. اميرالمومنين سلامالله عـليه با آنهمه عطوفت ، با آنهمه رحمت وقتى كه ملاحظه فرمود خوارج مردمى هستندكـه فـاسـد و مـفـسـد هـستند، شمشير كشيد و تمام آنها را الا بعضى كه فرار كردند، از دمشمشير گذراند. در وقت رحمت ، رحمت و اگر كسانى لايق رحمت نباشند انتقام و غضب
كارى نكنند كه باب رحمت بسته شود، توطئه ها را كنار بگذارند
مـا بـعـد از آنكه پيروزى براى ملت مان حاصل شد و خيانتكاران و جنايتكاران را از صحنهبيرون كرديم و ملت بيرون كرد، باب رحمت را به روى ملت و به روى همه قشرها به دومـصـداق بـاز كـرديـم ، بـا رحـمـت عـمـل شـد، آزاد شدند، مردها آزاد، قلم هاآزاد، فعاليت هاىسـيـاسـى آزاد، تـمـام آزاد و بـا رحـمـت بـا هـمـه عـمـل شـده ، در هـيـچ انـقـلابـىمثل انقلاب ما رحمت نداشت و هيچ انقلابى مثل انقلاب ما با مردم و با خيانتكاران رفتار نكرد،هـمـه را آزاد گذاشتيم ، دولت ما با همه به طور رحمت رفتار كرد، قلم هارا آزاد گذاشتند،مـطـبـوعات را آزاد گذاشتند، احزاب را آزاد گذاشتند، گروه ها را آزاد گذاشتند، باب رحمتبـه مـصـداق بـه روى مـلت بـاز، هـمـان رحـمـتـى كـه دنباله رحمت اسلام است ، دنباله رحمترسـول خـداسـت لكـن خـيانتكاران ، جرثومه هاى فساد، و غده هاى سرطانى به اخلالگرىبـرخـاسـتـنـد، بـه فـتـنـه گـرى بـرخـاسـتـنـد. مـلتـى كـه بـا خـون خـودشعـدل و اسـلام را مى خواست در مملكت پياده كند و به طور رحمت با همه رفتار كند، قدر اينرحـمـت را نـدانـسـتند و مشغول توطئه شدند. اگر ادامه پيدا كند توطئه ، باب رحمت بستهبـشـود يـا نـيـم بـسته مى شود و باب غضب ، غضب الهى ، انتقام الله باز مى شود. كارىنـكـنـنـد كـه بـاب رحـمـت بـسـتـه شـود. توطئه ها را كنار بگذارند، قلم هاى مسموم را كناربگذارند، فعاليت هاى غير اسلامى را كنار بگذارند. همين فتح باب رحمت بود و همين مداراو مـلايمت بود كه فاجعه كردستان را به بار آورد، از فرصت و از رحمت استفاده كردند وسوء استفاده كردند، از آزادى كه رحمت خداست سوء استفاده كردند.
اسلام و كردستان را دريابيد
فـاسـدهـايـى كـه بـا خارج پيوند دارند خائن به مملكت هستند، مى خواهند كردستان را بهكـمـونـيـسـتـى بـكـشـنـد، مـى خـواهـنـد اسـلام را در كـردسـتـان مـحـو كـنـنـد، الان هـممـشـغـول تـبـليـغـات سـوء هـسـتـنـد، الان هـم بـا قـلم هـاىداخل و خارج به كار افتادند و تبليغات سوء مى كنند. از آن طرف مى گويند ماخواهيم ملتكـرد را حـفـظ كـنـيـم و از آن طرف مى گويند دولت مى خواهد كردها را سركوب كند. مسالهكـرد مـطـرح نـيـسـت ، مـساله كمونيست مطرح است . كرد مسلم است ، ملت . جنگ ندارد. اينها مىخـواهـنـد مـمـلكـت مـا را، كـردستان ما را به ضلالت بكشند، به كمونيستى بكشند ملت كردبـايـد بيدار شود، علماء كردستان توجه داشته باشند اين جرثومه هاى فساد را معرفىكـنـنـد. ملت كردستان توجه داشته باشند كه اينها به اسلام عقيده ندارند، اينها اسلام رامـنـافـى بـا منافع خودشان مى دانند، اينها اسلام را مخالف با ارباب هاى خودشان دانند،ايـنـهـا نمى خواهند كردستان را آباد كنند، اينها مى خواهند خرابى كنند تا كردستان رابهضـلالت بـكشانند، از اسلام خارج كنند. كردستانى ها جوانهاى خودتان را دريابيد. علماءمعظم كردستان مردم كردستان را دريابيد، مجال به اين ريشه هاى فاسد ندهيد مردم شجاعكـردستان كردستان را دريابيد، اسلام را دريابيد. اى ريشه هاى فاسد شما نمى توانيدكارى انجام بدهيد از صحنه برويد. ما شما را محكوم مى كنيم
شـمـا قـابـل هـدايـت نـبـوديـد. آنـهـايـى كـه جـوانـهـاى مـا رااغـفـال كردند، آنهائى كه با اسم دموكراسى ، با اسم دموكرات مى خواهند مملكت ما را بهفـسـاد و تـبـاهـى بـكـشـند ، اينها بايد سركوب شوند. ملت ما آنها را سركوب خواهد كردكارى نكنيد كه باب غضب باز شود و باب رحمت بسته شود
برادران كرد! اسلحه ها را كنار بگذاريد و به آغوش اسلام در آئيد
ارتـش ، ژانـدارمرى ، پاسداران ملزمند كه با هم تفاهم داشته باشند، هماهنگ باشند. اگرهماهنگ نبودند تعقيب مى شوند، مجرمند. روساى ارتش موظفند كه اسباب جنگ برادرهاى ما را،بـرادرهـاى پاسدار ما را فراهم كنند، تعلل نكنند، آنها را مجهز كنند. بايد با فوريت اينريـشـه هـاى فـسـاد را بـكـنـنـد، مـهـلت بـه ايـن ريـشـه هـاى فـسـاد نـدهـنـد. سـران ايـنـهـاقـابـل هـدايـت نـيـستند اينها از يهود بنى قريظه بدترند و اينها بايد اعدام شوند. تمامكـردسـتـان بـه اسـتـثـنـاء ايـن چـند عددى كه سران آنها هستند در امان هستند. باب رحمت خدابرروى آنها باز است ، برادر ما هستند. نظر ما به برادران كردستانى از ديگر برادرانبـيـشـتر است . رفاه براى آنها حاصل مى شود، حوائج آنها، چيزهائى كه آنها مى خواهند ومـسـمـوع اسـت ، بـه آنـهـا داده مى شود. تبليغات سوء را توجه نكنيد. اسلام به شما محبتدارد، رحـمـت اسـلام بـه روى شما باز است ، باب رحمت اسلام به روى شما باز است . اينسـران خـائن را بـگـيـريـد و تحويل بدهيد. برادران كرد! اسلحه ها را كنار بگذاريد بهآغوش اسلام در آئيد و به برادران ارتشى تان كمك كنيد و اين ريشه هاى فساد را از بيخو بن برآوريد. اسلام براى شما پناه است . اسلام صلاح شما را مى خواهد. اينها كه خرمنهاى شما را آتش مى زنند، اينها كه جوانان شما را به كشتن مى دهند، اينها جوانانى را كهبـراى كمك به كشاورزان رفتند، براى پاكسازى رفتند، براى كمك رفتند اعدام مى كنند.ايـنـهـا انـسـان نيستند، اينها خوى حيوانى دارند، از خوى حيوانى هم بدتر. اينها مى خواهندكـردستان را به تباهى بكشند. خداوند شماها را از شر اين مفسده جوها نجات بدهد. خداوندكردستان را از شر اين جرثومه هاى فساد نجات بدهد و ما به اذن خدا و ما به امر خدا باآنـهـا بـاشدت رفتار مى كنيم و آنها را به همين زودى سركوبى مى كنيم . رحمت بر تمامقشرهاى كردستانى برادر ما و غضب و لعنت بر سران مفسده جوى و مفسدان آن سامان .
از خـداونـد تـبـارك و تـعـالى سلامت همه مؤ منين و سعادت همه مؤ منين را خواستارم و خداوندتعالى به همه آنها رحمت كند و مفسدين را براندازد.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
تاريخ : 10/6/58
بـــيـــانـــات امـــام خـــمـــيـــنـــى در جـــمـــع اعـــضـــاى انـــجـــمـــناسـلامـىپرسنل نيروى هوائى جمهورى اسلامى
نقش تبليغات سوء اجانب و اهمال مسلمين در عدم عرضه حقيقت اسلام
بسم الله الرحمن الرحيم
قبلا از اين آقا تشكر كنم كه هم ما را مستفيض كردند امروز به آيات شريفه و هم آبروى مارا در جـاهـاى ديـگر، خداوند انشاءالله شما را بپذيرد. من اميدوارم كه انجمن اسلامى شما وسـايـر انـجـمـن هـاى اسلامى كه هست بتواند اسلام را آنطور كه هست عرضه كند. اسلام يكمـتـاعـى است كه اگر عرضه بشود، معلوم نيست كه كسى كه ذره اى انصاف داشته باشد،ايـن مـتـاع را نـپـذيـرد و دلخـواه نـبـاشـد. مـنـتـهـا مـا درطـول تـاريـخ بـعـد از غـيبت امام سلام الله عليه نتوانستيم آنطور كه بايد عرضه كنيم ،اسـلام را عـرضـه نـتـوانـسـتـيـم بـكـنـيـم و ايـن در طـول تـقـريـبـا دويـسـت ، سـيـصـدسـال بـه ايـن طرف براى خاطر عوامل خارجى كه اينجاها كم كم آمدند و مطالعات كردند وهـمـه چـيـزهـاى مـا را مطالعه كردند و ثبت كردند و بردند و كارشناس هايشان در اطرافشفـكـر كـردنـد، ايـنـهـا هـمـچـو يـافـتـنـد كـه اگـر چـنـانـچـه (ايـنـطـورمـحـتـمل است ) اسلام در محيط اسلام آنطور كه هست عرضه بشود، براى آنها مجالى نخواهدبـود.از ايـن جـهـت بـا عـوامـل مـخـتـلفـه اى كـه داشـتـنـد، ازداخـل و خـارج در صـدد بـر آمـدند كه اين متاع را نگذارند نمايش پيدا بكند، اين را در تحتپـوشـش هائى مخفى نگه دارند و مع الاسف ما خودمان هم به آنها كمك كرديم و زياد هم كمككـرديـم . ما از مسائل اسلام ، بعضى مسائلى كه روابط بين فرد و خداى تبارك و تعالىبـود گـرفـتـيم و مابقى مسائل كه اكثر كتب فقهى ماست در كتاب ها مدفون شد، همين توىكـتـاب ها مدفون شد و در خارج نيامد. مباحثى كه بحث شد در حوزه هاى ما همين مباحث ، محدودبـه هـمـيـن مباحث بود و آنهمه اخبار و آنهمه آيات و آنهمه كتب فقهى ما نمايش ‍ خارجى پيدانـكـرد، نـتـوانـسـتـيـم مـا عـرضـه كـنـيـم ، امـور اجتماعى را، امور سياسى را، اين امورى كهمـال زنـدگـى اسـت ، ايـنـهـا را نـتوانستيم ما عرضه بكنيم . از اين جهت آنها از آن طرف دامنزدنـد، مـا هـم از ايـن طـرف غـافـل . قـلم هـاى مـسـمـوم كـه حـتـى حـالا هـم بـعـضـى از آنانـگـل هـا در ايـران هـسـتـنـد، اسـلام را مـعـرفـى كـردند به اينكه اين يك ترتيبى است كهمـال سـابـق بـود كـهـنـه اسـت حـالا ديـگـر، ايـن مـال هـزار و چـهـارصـدسـال پـيـش از اين است و بايد حالا فكر نوئى كرد. آنها از آن طرف هر چه توانستندراجـع به اسلام گفتند و حالا هم ميگويند و مهمش اين است كه از اسلام مى ترسند. اينهائىكـه قـلم هـاى مـسمومشان يا قدم هاى بسيار كثيفشان بر ضد اسلام و جمهورى اسلام و اينهابرداشته مى شود، اينها بعضى هاى شان يا خيلى هاى شان اصلا نمى دانند چيست اسلام ،غافل
هستند اصلا نمى فهمند، يك چيزى از يك مقاله اى در اروپا منتشر شده است خوانده اند، همانرا مـيـزان فهم خودشان و همانطورى كه (غربزده اند ديگر) هر چه آنها بگويند اينها بىدليـل مـى پـذيـرنـد، هـيچ دليلى ديگر نمى خواهند، هر چه آنها در مقالاتشان بنويسند ايندليـلشـان ايـن است كه او نوشته شما در كتاب هائى كه در اين قرن ها از نويسندگان ما،از بـه اصـطلاح محققين ما نوشته اند (الا بعضى ) ملاحظه كنيد كه اينها هر مطلبى را كهمـى گويند آخرش دليلشان اين است كه فلان پروفسور در كجا اين را گفته ، فلان مثلاكـى در كـجـا ايـن را گـفـتـه . تـمـام اسـتـشـهـادشـان بـهقـول آنـهـا نـظـيـر اسـتـشـهـاد مـا بـه قـول خـداسـت . مـا هـم اسـتـشـهـاد مـى كـنـيـم بـهقول پيغمبر و خدا در حرفهايمان ، آنها هم استشهادشان همين نحو است كه هر چه كه فلانپـروفـسور گفت ، همين ، تمام است ، ماركس هر چه گفت درست است ديگر، ديگر لازم نيست .مـاركـسـى كـه در خـارج الان شـكـسـت خورده و مكتبش دفن شده است ، حالا تازه آمده است توىجـوانـهـاى مـا و بـچـه هاى ما تازه حالا اينجا آنها كنارش زده اند، اينها گرفته اند و نمىدانند اصلا او چه مى گويد و نمى دانند كه برنامه اش چى هست و نمى دانند برنامه هاىاسلام چى هست اين را، اصلا نمى دانند اينها را و يك دسته هائى هم هستند كه اينها مى دانندامـا اجـيـرند براى اينكه اگر چنانچه اسلام آنكه هست در خارج بيايدو عرضه بشود، كلاهآنها پس معركه است ، نمى توانند اجانب در اينجا حكومت كنند. از اين جهت اين يك دسته اى ازايـنـهـا هم اجير آنها هستند براى همين كه نگذارند اين يك مطلبى درست بشود، از آن جمله آننـويسنده هائى بود كه اطراف شاه مخلوع بودند. اين كتابها، كتابهائى نيست كه به قلماو بـاشد، او اهل قلم نبوده است و اهل فهم اين چيزها نبوده ، براى اينها مى نوشتند در سابقهم براى ناصرالدين شاه شعر مى گفتند و مى گفتند خودش گفته است اينها هم حالا كتابنوشتند و آنهائى كه بايد بنويسند و آنهائى كه اجيرند از آن طرف كتاب نوشتند و بهاسم اعلى حضرت منتشر كردند. اينها با قلم هاى خودشان نخواستند كه اسلام معلوم بشودچـيـست و اينها ديگر يك دسته اند كه البته اينها در اقليتند اما موثرند، اينها يك دسته اىهـسـتـنـد كـه بـا عـلم به مطلب براى انحراف اذهان مطالب را مى گويند، مطلعند نه اينكهنـمـى دانـنـد لكـن اگـر آنـكـه را مـى دانند بگويند كلاه خودشان هم پس معركه است ، كلاهاربـاب هـا هم پس معركه است از اين جهت آنها هم نمى گذارند كه چه بشود و در اين مدتىكـه ايـنـهـا رفت و آمدشان زياد شده است ، در شرق آن چيزى را كه توفيق زياد پيدا كردهاند تهى كردن جامعه ماست از محتواى خودش ، در اين توفيق پيدا كردند.
استقلال شرق در گرو رهائى از بى محتوائى و خودباختگى است
بى جهت نيست كه هر قصه اى پيش مى آيد راجع به فرض كنيد كه اطبا، راجع به سايرطبقات ، هر قصه اى پيش مى آيد قبله شان غرب است . آتاتورك در، من گمان مى كنم ديدهباشم اين مجسمه را، به من هم گفتند كه اينكه ايستاده دستش را اينطور كرده يك مجسمه اىهست رو به غرب يعنى همه چيز از آنجاست . يكى از نويسنده هاى اينجا هم كه حالا مرده استاو هم مى گفته است كه ما همه چيزمان بايد از انگلستان باشد، همه چيزمان . اين براى ايناست كه تبليغات آنها اين مغز اينها را تهى كرده
اسـت ، از خـودشـان بـيگانه شدند. شرقى هاى ما از ماثر شرق كه اروپا گرفته است ،كـتـاب شـيـخ الرئيـس حـالا هـم در اروپـا مـورد اسـتـفاده است ، ماثر شرق را از دست ما آنهاگـرفـتـند و ما را همچو تهى كردند كه هر چه صحبت مى شود ما حرفمان آنجاست . تا يككـسـى زكـام مـى شـد بـايـد بـرود اروپـا، مـى خـواهـد لوزتـيـنـش راعـمـل كـنـد، ايـن بـايـد اروپا برود يا اگر متمكن است يك طبيبى از اروپا بياورد من يك وقت(اطـبـا بـعـضى شان بودند) گفتم كه خوب يك همچو مساله اى است كه شما معلوم مى شودبلد نيستيد هيچى كه اينطورى ، گفتند ما بلد هستيم ، همانها را كه ما بلد هستيم ، در آنجا همالان اطـبـاء مـا كـار مـى كـنـنـد، ايـنـهـا هم كه بروند آنجا شايد بسياريشان پيش اطباء خودايـرانـى اند اما وضع جورى شده است كه اين مطلب در همه جا گسترش پيدا كرده . هر كههـر چـه بـخـواهـد بـفـهـمـد بـايـد اروپـا بـرود ايـران اصـلا جـاى فـهـمـى نـيـسـت درحـال حـاضـر، اصلا مساله اى نيست در ايران ، اينطور نيست كه ايران خودش بتواند خودشباشد اين براى اين است كه اين تبليغات ما را از آن محتوائى كه خودمان داشتيم تهى كردهيـعـنـى يـك شـرقى را از شرقيت خودش تهى كرده ، مغز غربى به جايش گذاشتند و مغزغـربـى انـگـل . ايـن ديگر در همه قشرها هست ، همه قشرها يك همچو غربزدگى در آنها هستمـنـتـها كم و زياد دارد بعضى زيادتر بعضى كمتر و آنكه بخواهيم ما اگر واقعا مملكتماننـجات پيدا كند،مقدم بر همه اين است كه از اين غربزدگى نجات پيدا كنيم . شما ملاحظهكـنـيـد حـتـى اسـم خـيابان هاى ما روز ولت ، چرچيل ، چه و چه ، چرا؟ براى اينكه ما براىخـودمـان شـخـصـيـتـى قائل نيستيم الا شخصيت اروپائى بايد باشد. اصلا مملكت ما تزئينبـايـد بـشود به اسماء اينها. اين مساءله است . اينها، يعنى آنها همچو كردند كه مغز ما راايـنـطور بار آوردند كه اگر بخواهيم يك چيزى بشويم ، كتاب مى نويسيم اولش هم اسميـكـى از آنـها بايد باشد، تاكتابمان را بخرند. جوانهاى ما بخواهند كتاب بخرند اگرچـنـانـچه به اسم ماركس باشد ولنين باشد تا كتابمان را بخرند. جوان هاى ما بخواهندكـتـاب بـخـرند اگر چنانچه به اسم ماركس باشد و لنين باشد، مشترى زياد است . اگربه اسم شيخ الرئيس باشد نه ، با اينكه تمام اينها را يك صفحه از كتب شيخ الرئيس رانـمى توانند بفهمند ولى معذلك چون شرقى است و غربى نيست ، از اين جهت . ملاصدرا رااسـمـش را نـشـنـيـدنـد ملاصدرا اصلا اسمش را نشنيدند و ملا هادى ما را اسمش را نشنيدند امارجـال آنـهـا هـمـه ، هـمـه هست . كتابهاى ما را نمى دانند چه است . مى گويند اسلام شناس ،اسـلام شناس ، ما اسلام شناسيم ، اسلام را نمى دانند چيست تا اسلام شناس باشند. دو تاجـنـگ اسلام را مى دانند، دو سه تا جنگ هائى كه واقع شده است . مگر اسلام جنگ است ؟ مگرمعارف اسلام جنگ است ؟ از معارف اسلام بى اطلاعند، اسلام هم وقتى مى خواهند بشناسند باحـرفـهـاى اروپـائى هـا مـى شناسند. حرفهاى غربى ها را مى آورند، فلان غربى اسلامشناس ، اسلامى كه غربى ها براى ما معرفى مى كنند. اين براى اين است كه ما خودمان رابـاخـته ايم در مقابل غرب ، شرق خودش را باخته است ، تا از اين باختگى بيرون نيايد،تـا مـحـتـواى خـودش را پـيـدا نـكـنـد نـمـى تـوانـد مـسـتـقـل بـاشـد.اسـتـقـلال نـظـامـى يـك مـسـاءله اسـت ، اسـتـقـلال فـكـرى ،استقلال روحى ، مغز خود آدم مال خودش باشد ، همه اش توى آن هى غرب نباشد، هر چه مىخواهد بگويد غرب ، كى گفته ، فلان فيلسوف گفته ، فلان چه گفته . اين تا شرقىهـا آن حـيـثـيـتـى كـه خودشان داشتند و يك وقتى قبله همه جا بودند، آنوقتى كه آنها وحشىبودند اينها قبله بودند براى آنها،
تا اينها آن محتواى خودشان را پيدا نكنند و نشوند يك موجود شرقى و خودشان را نشناسندنمى توانند مستقل باشند. شما هر چه هم زحمت بكشيد، تا دانشگاه ما آن مغز غربيش را كنارنـگـذارد و يـك مـغـز شـرقـى پـيـدا نـكـنـد نـمـى تـوانـدمـسـتـقـل باشد. دائما حرف ، حرف آنهاست . فوج فوج از اينجا بايد بروند اروپا براىتـحصيل ، اگر هم اروپا نروند، اينجا نمى پذيرند آنها را. تمام سر اين است كه ملت همايـنـطـور شـده ، مـردم هـم ايـنـطـور شده اند، دولت هم همين طور است ، همه همين طورند، همهايـنـجورند ديگر كه تا اين نرود يك مدتى در فرض كنيد كه فرانسه ولو آنجا برود وكـارى ديـگـر نـداشـتـه بـاشـد، اكـثرا هم شايد اينطورى باشند، آنجا مى روند و كارهاىديـگـرى مى كنند لكن وقتى كه اينجا آمد او، آنها هم زود به به اينها ورقه مى دهند براىاينكه نمى خواهند كه يك آدم دانشمند بفرستند، مى خواهند يك آدم ورقه دار بفرستند. اصلابرنامه اين است كه اين اشخاصى كه مى روند در آنجا و صاحب ديپلم مى شوند و تصديقمى شوند، اينطور نيست كه آنها تصديق كرده باشند اينها را، اين تصديق استعمارى است. بـنـاى آنـهـا بر اين است كه خودشان يك جور تصديق مى كنند، به اين زودى ها به آنهاتـصديق نمى دهند، به ما هم يك جور، به ما زود تصديق مى دهند، براى چه ؟ براى اينكهنـمى خواهند كه ما يك چيزى داشته باشيم ، نه آنها نه ، هميشه ما محتاج به آنها باشيم وهـميشه انگل باشيم . تا ما از آن غربزدگى در نيائيم و مغزمان را عوض نكنيم و خودمان رانشناسيم نمى توانيم مستقل باشيم ، نمى توانيم هيچ داشته باشيم .
جهد و كوشش در راه معرفى و ترويج مكتب اسلام
كـوشـش كـنـيـد اسـلام را بـشـناسانيد به مردم . اين انجمن هاى اسلامى كوشش كنند كه اينمـتـاعى كه ما داريم و هيچ كس ندارد، اين قرآنى كه ما داريم ، اين سنتى كه ما داريم و هيچكـس ندارد در دنيا، اين را معرفى كنيد. كارشناس ها را پيش خودتان ببريد از آنها استفادهكنيد و اين را توسعه بدهيد كه يك وقت انشاءالله ايران بشود انجمن اسلامى ايران انجمناسـلامـى ، نـه فـقـط فرض كنيد در نيروى هوائى يا در نيروى زمينى يك انجمن اسلامى ،هـمـه انـجـمـن اسـلامـى . خـداونـد انـشـاءالله هـمـه شـما را توفيق بدهد، موفق باشيد و ازخدمتگزاران اسلام باشيم و باشيد انشاء الله با قصد خالص و نيت الهى انشاء الله .
والسلام عليكم و رحمه الله وبركاته
تاريخ : 11/6/58
فرمان امام خمينى به حجت الاسلام معاديخواه
جناب حجت الاسلام آقاى معاديخواه دامت افاضاته
بسم الله الرحمن الرحيم
جـنـابـعـالى بـه اتـفـاق نـمـايـنده وزارت كشور و نماينده جهاد سازندگى و گروهى كهانـتـخاب شده اند، براى رسيدگى به وضع عمرانى كردستان به آن منطقه برويد و ازاحـتـيـاجـات بـرادران عـزيـز كرد اطلاع پيدا كرده و گزارش تفصيلى از كار اين گروه رابدهيد.
والسلام عليكم ورحمه الله وبركاته
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 11/6/58
بيانات امام خمينى در جمع خانواده هاى شهداى پايگاه هوائى بوشهر
مـبـاهـات مـى كـنـم مـن بـه يـك چـنـيـن جوانانى كه ما داريم كه نظير جوانان صدر اسلامهستند
بسم الله الرحمن الرحيم
من البته از اين شهدائى كه در راه اسلام رفته اند، از جهتى متاثرم وبه خانواده هاى آنها،بستگانشان تسليت عرض مى كنم و از خداى تبارك و تعالى رحمت براى شهدا طلب مى كنمو صـبر و اجر براى خانواده هايشان و از طرفى هم مباهات مى كنم من به يك چنين جوانانىكـه مـا داريـم كـه نـظـيـر جـوانـهـاى صدر اسلام هستند. شما اگر به تاريخ صدر اسلاممـراجـعـه كـنـيـد مـى بينيد كه فداكارى هائى كه آنها كرده اند و آنقدرى كه آنها در مضيقهبودند، در زحمت بودند، حتى در بعضى از جنگ ها يك خرما را،يك دانه خرما را اين دهانش مىگـذاشـت همان شيرينيش را كه ادراك مى كرد مى داد رفيقش و همين طور، چون كه چيزى نبوددر كـار و ايـنـها با كمال شهامت و قدرت به اسلام خدمت كردند و اسلام را به ارث پيش ماگذاشتند. ما هم موظفيم كه اين ارث بزرگ را حفاظت كنيم و براى آن جانبازى كنيم . آنها كهشهيد شدند به خدمت خودشان و به سعادت خودشان و به اجر خدمت خودشان رسيدند و ماهاهم اميد است كه يا پيروز شويم و يا شهيد در راه اسلام . و خداوند شماها را حفظ كند و الانايـن امـانـتـى كـه در دسـت مـاسـت ، همه ما، چه نيروهاى انتظامى و چه ملت ، چه خانمها و چهبرادران ، همه موظفيم در حفظ اين امانتى كه از جانب خداست اين امانت اسلام است ، قرآن است.
لزوم خودسازى و حفظ تحول روحى براى رسيدن به پيروزى نهائى
الان براى اسلام ، براى قرآن و براى كشور اسلامى و كشورهاى اسلامى كه مع الاسف درسـاليـان بـسيار دراز در تحت فشار بودند و چپاولگران شرق و غرب اينها را در فشارگـذاشـته بودند، ما الان وارث يك همچو چيزهائى هستيم و يك آشفتگى هائى كه هميشه بعداز انـقـلابـات هـسـت . اجـتـنـاب از اين آشفتگى ها نمى شود كرد. هيچ انقلابى نبوده است كهدنبال آن اينطور مسائل نباشد و من بايد عرض كنم كه انقلاب ايران يك انقلابى بوده استكـه نـظـيـر نـداشـتـه اسـت از جـهـاتـى ، يـكـى از ايـنـكـهمـقـابـل ايـن انـقـلاب هـمـه نـيـروهـاى اهريمنى چپ و راست ايستاده بودند، همه پشتيبانى مىكـردنـد، اظـهـار پـشـتـيـبـانـى مـى كردند، بلكه بسيارى از دولتهاى اسلامى هم همين طورپشتيبانى مى كردند و ما چيزى
نـداشـتـيـم در دسـت ،آنـهـا هـمه چيز و بحمدالله به واسطه قدرت اسلام كه همه را به همپـيـونـد داد و نـيـروهـاى انـتـظـامـى را هـم بـه مـلت پـيـونـد داد، ايـن پـيـروزىحـاصـل شـد بـه رغم عنف آنهائى كه خيال مى كردند امكان ندارد . يك چيزى را كه آنها غيرمـمـكن مى دانستند واقع شد برايمان و از جهت تحولهاى روحى كه در ملت پيدا شده است هميـك نمونه است به نظر من اين تحول روحى كه در جامعه ما بحمدالله پيدا شده است و روبـه رشـد اسـت و امـيـدوارم كـه كـمـك كـنـيـد هـر كـسـى بـه رشـد خـودش بـرسـد، اهميت اينتحول روحى بيشتر از اهميت اين پيروزى است . اين يك پيروزى معنوى است . اهميت پيروزىمـعـنـوى بـيـشـتـر از پـيـروزى نـظـامـى و مـادى اسـت و ايـن مـعـنـاحـاصل شده است . ما الان مشاهده مان هست كه جوانهاى ما، چه جوانهاى نيروهاى انتظامى و چهجـوانهاى معمولى و پاسدارها و حتى بازارى ها مكرر مى آيند پيش من حتى امروز و آرزو مىكنند، به من مى گويند شما دعا كنيد كه ما شهيد بشويم . اين روحيه ، اين روحيه انقلابىكـه در نـفـوس پـيـدا شـده اسـت ، ايـن يك معجزه الهى است بشر نمى تواند يك ملت را چنينمـتـحـول كـنـد، ايـن دسـت غيبى در كار است و من اميدوارم كه همين دست غيبى ما را به پيروزىنـهـائى بـرسـانـد و ايـن ريـشه هاى گنديده اى كه الان در كار هستند، اينها هم انشاء اللهسـركـوب بـشـونـد و مـى شـونـد انـشـاء الله و مـمـلكـت پـاكـسـازى مـى شـود ومال خودتان مى شود، خودتان بايد از آن حفاظت كنيد و شما در صدد باشيد كه همانطورىكـه حـفـاظـت مى خواهيد از مملكتتان بكنيد ،از اسلام بكنيد، از خودتان هم حفاظت بكنيد، حفاظتروحى ، يعنى بسازيد خودتان را. اگر بخواهيد پيشرفت بكنيد و همه چيزتان انشاء اللهاسـلامى بشود و پيروزى نظير پيروزى هاى صدر اسلام بشود، كارى بكنيد كه خودتانهـم سـاخـتـه بـشـويد، همانطور كه سربازهاى صدر اسلام در عين حالى كه سربازى مىكردند، وظائف صوريه اسلام را هم به تمام معنا به جا مى آوردند، همانطورى كه شمشيرمـى كـشيدند و مى كشتند. دشمنهاى اسلام را با خودشان به طور رافت ، به طور دوستى ،برادرى رفتار مى كردند. همين دستور قرآن كريم است كه از اوصاف مومنين صدر اسلام واينها نقل مى فرمايد كه اينها رحيم هستند بين خودشان رحماءبينهم خودشان با هم با رحمترفـتـار مـى كنند اشداء على الكفار وقتى به كفار مى رسند شدت . حضرت امير وقتى كهمـواجـه مـى شود با لشكر معاويه كه از كفار هم بدتر بودند، با خوارج كه آنها هم بههمين طور بودند، با كمال شدت ، بعد از اينكه مى ديد هدايت نمى شوند، سفارش مى كردكه شماها ابتداء به جنگ نكنيد، به لشكر خودش فرمود شماها ابتدا به جنگ نكنيد ولو حقبـا شـمـاسـت ، بـگـذاريد آنها ابتدا كنند وقتى آنها ابتدا مى كردند، گاهى هم يكى دو تاكـشـتـه مـى شدند، آن وقت اجازه مى داد و با كمال قدرت تا آخر مى كوبيد. خوارج را همچوسركوب كرد كه از آنها چند نفرى توانستند فرار كنند و خوارج هم همانها بودند كه بعدهم توطئه كردند و حضرت امير را به شهادت رساندند.
رحمت و راءفت با تمامى طبقات و شدت وحدت با توطئه گران مشى اسلام است
اسلام با كمال رافت ، با كمال رحمت با همه طبقات رفتار مى كند و همين رحمتش هدايتى استكه مى خواهد همه قشرهاى عالم به سعادت برسند لكن با توطئه گرها با شدت رفتارمى كند و بايد هم
اينطور باشد. و شما هم كه سرباز اسلام هستيد و من اميدوارم كه شما را در طومار امام زمانسلام الله عليه ثبت كنند اسم هاى تان را، بايد وضعتان همان باشد، سرمشق همان باشدكـه اسـلام طـرح كـرده اسـت كـه خودتان با هم دوست ، رفيق ، با همه قشرها رفيق و رحيمباشيد، در مقابل دشمن قوى و مصمم و كوبنده .
خـداونـد هـمـه شما را انشاءالله نصرت بدهد و همه ما را خدمتگزار به اسلام قرار بدهد وبـه ايـن بـازمـانـدگـان شهدا صبر عنايت كند و اجر عنايت كند و خداوند آنها را غريق رحمتخودش بفرمايد.
والسلام عليكم ورحمه الله و بركاته
تاريخ : 12/6/58
پيام امام خمينى به علماى اعلام و مردم غيور كردستان
بسم الله الرحمن الرحيم
امـروز تـلگـرامـى بـا قـيـد دو فوريت و با اسم امضاى 18 نفر از ائمه جماعت و رونوشتبـراى پـانـزده مـقام از مهاباد و اصل شد كه در آن اظهار تاءسف شده است كه اينجانب بهواسـطـه تـبـليغات سوء بر ضد كردها و اهل تسنن بسيج عمومى نموده ام . من با اينكه مىدانم علماى اعلام كردستان در مهاباد و ساير شهرستانها واقعه را آنطور كه هست مى دانندو پـر واضح است كه سران اشرار يا جعل امضاء به اسم علما نموده اند، و يا علما و ائمهجـماعت را الزام به امضاء نموده اند، معذلك لازم است براى چندمين بار به استحضار علماىاعـلام كـردستان و برادران كردستانى و ساير طبقات برسانم . اين سران خائن چون خودرا شـكـسـت خـورده و مـورد تـنـفـر مـلت ايران مى دانند دست به اين تشبثات واهى زده اند،ازاول پـيـروزى انقلاب تاكنون در هر موقعيتى كه پيش آمده است اعلام كرده ايم كه در اسلامكرد و ترك و فارس و بلوچ و لر و تركمن و غير اينها مطرح نيست . اسلام براى همه استو جـمـهـورى اسـلامـى حـق هـمـه گـروه هـا را بـا عـدالت اسـلامـى ادا خـواهـد كـرد. در عـيـنحـال ايـن خـائنـان بـه ايران ، خصوصا كردستان دست از خيانت و جنايت برنداشته و طرحهـائى مـسـالمـت آمـيز را با اسلحه هائى كه از كشورهاى خارجى و يا از غارتگرى به دستآورده انـد جـواب داده انـد و بـرادران مـا را كه براى حفاظت برادران كردستانى خود بسيجشـده انـد بـا كـمـال بـيـرحـمـى و شـقـاوت بـه آتش كشيده اند و سر بريده اند، حتى بهبـرادران كـردسـتانى ما و به كسانى كه براى جهاد سازندگى و كمك به كردستان آمدهبـودنـد رحـم نكردند و آنان را اعدام نمودند. ما به اين اشرار مى گوئيم اگر ما بر ضدكـردهـا بـسـيـج عـمـومـى نـمـوديـم ، چـرا در شـهـرسـتـانـهـاى كـردسـتـانمثل نقده و سنندج و پاوه و ديگر جاها پس از پاكسازى غير از برادرى اسلامى رفتار نشدهاسـت و چـرا بـرادران كـردسـتـانـى مـا از ارتـش و پـاسـداران و سـايـر قـواى انـتـظـامـىاسـتقبال پرشور كردند و با آغوش باز پذيرفتند و چرا ما گروهى را براى بازسازىآن مـنـطـقـه فـرسـتـاديـم كـه حـوائج بـرادران اهـل سـنـت را بـرآورده كرده و با تمام امكانوسـايـل آسـايـش و رفـاه آنـان را فـراهـم كـنـد؟ آيـا مـا بـرادراناهـل سـنـت را دشمن مى دانيم كه بارها و بارها اعلام كرده ايم هيچ فرقى بين اين دو فرقهنيست ؟ ما كه تصميم گرفته ايم كه آن سامان را به بهترين وجه آباد كنيم و مقدماتش رافراهم كرده ايم ، با كرد مخالفيم ؟ يا شما كه اسلحه به دست گرفته و به هيچ چيز وبـه هـيـچ كـس رحـم نـمـى كـنـيـد، طـرفدار كرد هستيد؟ ما بسيج عمومى اگر بكنيم ، براىپشتيبانى از برادران كردستانى و استخلاص آنان از اشرار
اسـت و بـه خـواسـت خـداونـد مـتعال شر آنان را به زودى دفع و سران خائن را شديدا بهجـزاى اعـمـالشـان رسـانـده و بـا بـرادران كـرد، حـتـى آنـانى كه در حزب منحله دموكراتداخـل شـده انـد، اگـر به آغوش ملت برگردند، با برادرى و برابرى رفتار مى كنيم وهمه در پناه اسلام خواهند بود. والسلام على عباد الله الصالحين
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 12/6/58
بـــيـــانـــات امــام خـمينى در جمع اعضاى ستاد مركزى جهاد سازندگى و نماينده امام درايننهاد
بروز تحول روحى و انسانى در ملت به دست خداوند تعالى
بسم الله الرحمن الرحيم
مـن كـرارا ايـن مـطـلب را گـفـتـه ام كه اين نهضت يك تحولاتى آورده است كه آن تحولات ،تـحـولات روحـى و انـسـانـى اسـت كـه در نـظـر من بسيار اهميتش بيشتر از اين پيروزى درمقابل شاه سابق و قدرتهاى بزرگ است .
در ظـرف يـك مـدت كـوتـاهـى مـلت مـا مـتـحـول شـد بـه حـسـب نـوع ، از يـك حـالى بـه يـكحـال مـقـابل او. يك طور تحول اين بود كه همه مشاهدش بوديد، مى ديديد كه در يك وقتىمـلت مـا طـورى بـود كـه اگـر يـك پـاسـبـان مـى آمـد در بـازارمـثـل بازار تهران كه بزرگترين بازار ايران است و مى گفت كه چهارم آبان است و بايدبـيـرق بـزنـيـد، عـلاوه بر اينكه خوب عمل مى كردند، براى خودشان اصلا حق اين معنا راقـائل نـبـودنـد كـه بـگـويـنـد نـه ، اصـلا يـك هـمـچـو چـيـزى مطرح نبود، بى چون و چراعمل مى كردند. همين ملتى كه از حرف يك پاسبانى تخلف را براى خودش مطرح نمى ديد،در ظـرف مـدت كـوتـاهـى هـمـيـن مـلت ريـخـت در خـيـابـان و گـفـت مـااصـل سـلطـنـت را نمى خواهيم ، اين تحول ، يك چيز بزرگى است ، كوچكى نيست . يك آدمىكـه ، يـك بازارى كه از يك پاسبان خوف داشت ، يا يك مثلا صاحب منصبى كه مى آمد و چندتـا سـتـاره روى دوشـش بـود، هـمـه از آن پرهيز مى كردند و مى ترسيدند، اين بچه ها وبـزرگ هـا و زن هـا و مـردهـا ريـخـتـنـد در خيابان ها و اساس مساءله را، اصلا شاهنشاهى راگـفـتـنـد نـمـى خـواهـيـم يـعـنـى آنـى كـه دو هـزار و پـانـصـدسـال بـا قـدرت حـكـومـت كـرده بـود بـر مـلت ، آن را زيـرش زدنـد و جـلو هـم زدنـد وعمل هم كردند و پيش هم بردند.اين تحول روحى يك تحولى بود كه اعجاب آور و هيچ نمىشـد اسـمى روى اين گذاشت الا اينكه تحولى بود كه با دست خدا انجام مى شد يعنى هيچبـشـرى قـدرت اين معنا را ندارد كه روحيه يك جمعيتى آن هم يك جمعيت سى و پنج ميليونىبـا عـقـايـد مختلف ، با روحيه هاى مختلف ، از بچه كوچولويشان بگيرد تا پيرمرد توىمـريض خانه هايشان اين يك همچو تحولى در او پيدا بشود، اين بشر نمى تواند اين كاررا بكند. اين كارى بود كه ، تحولى بود كه خداوند تبارك و تعالى درآن اراده داشت .
يـك تـحـولى ديـگـرى كـه از ايـن لطـيـف تـر اسـت آنتـحـول انـسـانـى اسـت كـه پـيـدا شـد. شـايـد سـابـق هـمـچـو چـيـزى نـبـود كـه دكـتـرها وتحصيل كرده ها و عرض بكنم كه اشخاص نازك نارنجى به
اصـطـلاح ما و اينها يك وقتى فكر اين بيفتند كه بروند گندم درو كنند، زن ، خانم ها بهفـكـر ايـن اصـلش نـمـى افـتـادنـد كـه يـك وقـت بـرونـد تـوى صحرا و كمك كنند به اينكـشـاورزهـا و زحـمـت بـكشند و عرق بريزند و عشقبازى كنند با گندم و جو و زمين . اين يكتـحـول لطـيـفـى بـود كه در ايران پيدا شد كه حتى ايرانى هاى اروپا هم يك دسته آمدندايـنـجـا، از اروپـا هـم يك دسته آمدند پيش من گفتند ما آمديم براى همين سازندگى . من بهآنها گفتم كه شما البته نمى توانيد مثل كشاورزها برويد به آنطور فعاليت كنيد، لكنايـن را بـدانـيـد كـه رفـتـن شما، از اروپا آمدن و رفتن شما توى جامعه كشاورزى ، قدرتكشاورز را چند برابر مى كند و حالا دارم به شما عرض مى كنم كه البته آنها كار ديده وكـار ورزيـده هـسـتـنـد و شـمـاهـا قـدرت ايـنـكـه مـثـلا آنـقـدرى كـه آنـهـا مـى تـوانـنـدعـمـل بـكـنـنـد نـداريـد، امـا ايـن مـعـنـا هـسـت كـه وقـتـى كـشـاورز ديـد كـه دكـتـر وتحصيل كرده و مهندس و عرض بكنم اينها آمدند، زن هاى محترم ، مردهاى محترم آمدند در آنجابـاهـاشـان كـمـك مـى كـنـنـد، قـدرت آنـهـا چـنـد بـرابـر مـى شود. اين قدرت مى آورد و اينعـمـل ، عـمـل بـسـيـار شـريـفـى اسـت و ايـن تـحـول هـمتـحول لطيفى است كه به غير دست خدا كسى ديگر نمى تواند داشته باشد، نمى تواندايـن را انـجام بدهد، اين تحولات روحى ، تحولات انسانى ، تعاون كه در ايران پيدا شدهاست .
يـكـى از دوسـتـان مـن مـى گـفـت كـه در آن روزهـائى كـه تـظـاهرات بود زمان طاغوت و آنتـظـاهـرات شـديـد بـود (دو قـصـه را بـراى مـن نـقـل كردند، يكى از آنها را يادم است كىنـقـل كـرده يـكـى را هـم كـس ديـگـرى نـقـل كـرده ) آن كـه از دوسـتـان مـن بـودنـقـل كـرد گـفـت كـه من داشتم در همين خيابان ها كه داشتند عبور مى كردند، مردم تظاهر مىكـردنـد، مـى رفـتـم ، ديـدم يـك پـيـرزنـى يـك كـاسـه اى دسـتـش اسـت يـك مـقـدارى هـمپـول تـوى آن كـاسه هست ، دستش اينطور بود و در ذهنم آمد كه خوب اين فقير است و مردمبـه او، وقـتـى كـه رفـتـم نـزديـك ديـدم كه اين پيرزن بسيار محترم مى گويد كه امروزتـعـطـيل است بازارها و پول خرد ممكن است پيدا نشود و بعضى ها احتياج داشته باشند كهتـلفن كنند، من اين را نگه داشته ام كه هر كه بخواهد تلفن بكند بيايد از اين بر دارد وتـلفـن كـنـد. ايـن يـك كـارى اسـت كـه ابـتـدائى ، آدمخـيـال مى كند خوب يك چند قرآن باشد اما اين خيلى لطافت روح مى خواهد، اين يك انقلابىاست كه خدا كرده است و من روى اين انقلاب هاى روحى و اين حس تعاونى كه در ملت ما پيداشـده اسـت و آن شـجـاعـتى كه در ملت ما پيدا شد و اين علاقه اى كه من ادراك مى كنم ، حتىهمين امروز، هر روز تقريبا، تقريبا من مواجه با يك همچو چيزى مى شوم . ديروز يك دستهاى از خـانـم هـا، مـحـتـرمـات ، ايـنـجـا بـودند يكى اصرار مى كرد كه شما بگذاريد كه مابـرويـم كـردسـتـان . مـن گـفـتـم آخـر شـمـا، نـه ، كـردسـتـانحـل مـى شود، لازم نيست شما تشريف ببريد. يكى گرفته بود جلوى من ، تا آنجا آمد يكىشان دنبال من كه شما دعا كنيد من شهيد بشوم . گفتم من دعا مى كنم كه شما ثواب شهيد رابـبـريـد و خدمت كنيد. اينها يك تحولاتى است كه پيدا شده است . صدر اسلام با يك همچوروحيه اى كه شهادت را مى خواستند، آنطور پيشرفت كردند و در نيم قرن تقريبا معمورهرا، مـعـمـوره دنـيـا را، دنـيـاى مـتـمدن آنوقت را فتح كردند و الا عددشان ، يك عده اى بودندحجازى و نه فنون جنگى به آن معناى مدرنش را كه روم و ايران
مى دانستند مى دانستند و نه ابزارش را داشتند، ابزار كه هيچ نداشتند حتى هر چند نفرشانيـك شـتر، هر چند نفرشان يك شمشير، يك بندى از چيز خرما، ليف خرما درست كرده بودندشمشير را با آن بند بسته بودند اينجا.

next page

fehrest page

 

 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation