بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب معنای مولی, جواد محدثى   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     FEHREST -
     FOOTNT01 -
     MOL00001 -
     MOL00002 -
 

 

 
 

 

fehrest page

back page

7 - توصيه به پيام رسانى
اينكه حضرت فرمود: حاضران به غايبان خبر دهند،(38) اگر مقصود از مولى بودنعلى (ع ) تنها لزوم نصرت و محبت نسبت به آن حضرت باشد، اين يك دستور قرآنى استو همه مى دانستند كه ميان مسلمانان بايد پيوند دوستى و يارى باشد. نيازى به آن تاكيداكيد در آن مراسم حساس و پرشكوه نبود. آن چه را كه ديگر فرصتى براى ابلاغش نبودو غايبان از صحنه غدير هم نمى دانستند، مساله مهم ولايت و خلافت بود. حاضران نيز همانرا فهميدند. پيامبر خدا نيز براى بيان آن منصب والا و مهم ، جز تعبير (مولى ) را بهكار نبرد، كه مرادف با اولى است .
8 - تصريح پيامبر
دربرخى نقل ها آمده است كه حضرت ، پس از اعلام ولايت و تكبير گفتن به خاطر تماميت دينو رضاى الهى ، فرمود: (او ولى شما پس از من است ، او پس از من ولى هرمومن است ، هركه دوست دارد حياتش حيات من و مماتش ممات من باشد و در بهشت خدا جاى يابد، پس از منبا على (ع ) موالات كند و به امامان پس از من اقتدا كند، چرا كه آنان عترت من و آفريدهشده از سرشت من هستند) و... تعبيراتى از اينقبيل .(39) اينها ثابت مى كند كه همان موقعيت و مكانت ثابت براى پيامبر خدا، براىاميرالمؤ منين هم وجود دارد، البته با حفظ سلسله مراتب . چه منظور از كلمه (پس از من )بعديت از نظرزمان باشد، يا از جهت رتبه و درجه .
9- شاهد گرفتن خداوند
حضرت رسول ، پس از ابلاغ پيام ولايت ، فرمود: (خداوندا!... بر اينان گواه باش كهمن ابلاغ كردم و خيرخواهى نمودم .) اين استشهاد مى رساند كه آن چه را آن روز به مردمرسانده است ، مطلب جديد و مهمى بوده كه پيش از آن ابلاغ نكرده بوده است . در معانىديگرمولى ، مثل نصرت و يارى و دوستى ، نيازى به شاهد گرفتن نيست . پس مقصود امامتبوده است .
10 - بيم از آينده
نقل شده كه حضرت ، قبل از بيان حديث غدير، فرمود: خداوند رسالتى بر دوشم نهادهكه سينه ام تنگى مى كند و فكر مى كنم مردم نپذيرند. خداوند تهديد كرده كه اگرابلاغ نكنم عذابم مى كند... و عبرتهايى شبيه اين ، كه همه مى رساندرسول خدا از ابلاغ آن پيام ، واهمه و بيم داشته كه مبادا نپذيرند و منافقان تكذيب كنند.اگر ابلاغ چيزى بود كه در مورد همه بود، مثل نصرت و محبت كه ترس نداشت !مقصود،ابلاغ ولايت بود كه ويژه اميرالمومنين بود و مسلمانان ديگرمشمول آن نمى شدند.
11 - تعبير (نصب )
در سندهاى متعددى از حديث غدير با تعبير (نصب ) ياد شده است .(40) عمر بن خطابگفته است كه : پيامبر، على را بعنوان علم و نشانه هدايت نصب كرد. از على (ع ) هم روايتاست كه : خداوند پيامبرش را فرمان داد كه مرا بر مردم نصب كند. در روايات ديگرى كهاز امام حسن مجتبى ، از عبدالله بن جعفر، قيس بن سعد، ابن عباس ، جابر، ابوسعيد خدرىنقل شده است ، تعبير نصب ديده مى شود. اين لفظ، خبر از ايجاد مرتبه اى براى امام على(ع ) در روز غدير مى دهد كه قبلا نبوده است ، غير از محبت و نصرت كه براى همه روشنبود. در مورد حكومتها و فرمانرواييها هم معمولا (نصب ) به كار مى رود. نصب هميشهبر منصبى است كه بالاتر از افراد معمولى است . نصب على (ع ) در روز غدير، اثباتولايت مطلقه آن حضرت بر همه امت است .
12 - ترس مردم از نقل حديث
در برخى نقلها آمده است كه بعضيها از سؤ ال درباره غدير خم و حديث پيامبر، مىترسيدند، يا از نقل آن در منطقه شام ، هراس داشتند. سعيد بن مسيب به سعد بن ابىوقاص مى گويد: مى خواهم از تو چيزى بپرسم ، ولى بيم دارم . مى گويد هر چه مىخواهى بپرس ، من عموى تو هستم ...(41) اينها نشان مى دهد كه حديث غدير در ميان مردممعنايى داشته كه گاهى از بيم گزند دشمنان حضرت امير، از روايت آن پرهيز داشتند،بويژه در عراق و شام . اگر معناى مولى ، دوست و ياور بود كه جاى هراس نبود! آن چهموجب هراس مى شد اين بود كه مولى به معناى خلافت و اولويت به زمامدارى بود.
13 - عقوبت الهى كتمان كنندگان
حضرت على (ع ) برخى را كه هنگام نياز به شهادت دادنشان به حديث غدير، آن را كتمانكردند، نفرين نمود. آنان هم گرفتار كورى و برص يا آفتهاى ديگر شدند، آنان ازكسانى بودند كه در غدير خم حضورداشتند.(42) آيا باور كردنى است كه آنان ،صرفا به اين خاطر كه معناى نصرت و محبت را كتمان كنند، مورد نفرين اميرالمؤ منين قرارگيرند و انتقام الهى آنان را فراگيرد؟ اگر چنين بود، بايد بسيارى از مسلمانان كه باهم نزاع و كينه دارند، نابود شوند. گرفتارى آنان به نفرين على (ع ) از آن جهت بودكه يك مساله مهم و خبر بزرگى را كه مخصوص حضرت بود كتمان كردند، آن هم موضوعولايت آن حضرت بود كه در غدير خم ، براى حضرتش اعلام شد.
و... قرائن و شواهد ديگرى كه همه نشان مى دهد معناى مولويت و اولويت حضرت على (ع ) وامامتش ، امرى آشكار و مستند بود و در مواردى زياد، به آن استشهاد مى شد.
رسول گرامى (ص ) چون مى دانست كه پس از وى ، عده اى سر راه خلافت على (ع ) سنگاندازى خواهند كرد و از روش اصلاحى او پس از پيامبر جلوگيرى خواهد نمود، آن صحنهپرشكوه و اجتماع عظيم را فراهم آورد، تا جايگاه وصى خود و اهميت خاصى را براىهمگان بازگويد، تا كسى مجال و بهانه اى براى مخالفت و مقابله نداشته باشد. همهمطيع باشند و گوش به فرمان و خاضع ، و با خطبه اى كه ايراد مى كند، هيچ عذر وبهانه اى براى مردم باقى نماند.
تفسير (مولى ) در حديث
پيش از همه قرائن ياد شده كه معناى مولى را مشخص مى ساخت ، تفسير خود حضرترسول از كلمه مولى و پس از او تفسير اميرالمؤ منين است . روايت شده است چون از پيامبرخدا (ص )، مقصود از فرموده اش (من كنت مولاه فعلى مولاه ) را پرسيدند، فرمود:خداوند، مولاى من است و بر من ، از خودم سزاوارتر است . آن جا كه فرمان او باشد، مرافرمانى نيست . من نيز مولاى مومنان و شايسته تر بر آنان از خودشانم ، هرگاه امر منباشد، آنان را امر و اختيارى نيست . هركس را كه من با او چنين باشم ، على (ع ) مولاى اوستو سزاوارتر از او به خودش و با امر او، براى او امر و اختيارى نيست .(43)
نيز روايت است كه عبدالله بن جعفر با معاويه بر سرامامت احتجاج مى كرد، تا آن جا كهگفت : اى معاويه ! من خودم شنيدم از رسول خدا (ص ) كه بالاى منبر بود و عمر بن ابىسلمه ، اسامة بن زيد، سعد بن ابى وقاص ، سلمان فارسى ، ابوذر، مقداد و زبير بنعوام هم بودند. من در مقابل حضرت بودم كه فرمود: آيا من از مومنان ، بر خودشانشايسته تر و اولى نيستم ؟ گفتيم : آرى يا رسول الله ! فرمود: آيا همسران من مادرانشما نيستند؟ گفتيم : چرا. فرمود: هركس را كه من مولاى او باشم ، على مولاى اوست ، از اوبه خودش سزاوارتر است .) و دست بر شانه على (ع ) زد و فرمود: (خدايا!بادوستدارش دوست باش و با دشمنش دشمن . اى مردم !من از مؤ منان بر خودشان شايستهترم ، با وجود من آنان را امرى نيست . پس از من نيز، (على ) اولى به مؤ منان است ازخودشان و با وجود او، آنان را امرى نيست ...) عبد الله بن جعفر ادامه داد تا آن جا كه :پيامبر ما در غدير خم و در جاهاى ديگر، برترين ، شايسته ترين و بهترين فرد را برامت خود نصب كرد و بدين وسيله بر آنان احتجاج نمود و آنان را به اطاعت او فرمان داد وبه مردم فرمود كه : على (ع ) نسبت به آن حضرت ، همچون هارون براى موسى است و اوپس از پيامبر، سرپرست و پيشواى هر مؤ من است و هركس را كه پيامبر خدا ولى او بود واز او به خودش ‍ شايسته تر، على (ع ) بر او شايسته تر است و وى جانشين و وصى اودر ميان امت است ...(44)
در نقل ديگرى آمده است كه در جنگ صفين ، حضرت على (ع ) براى اثبات حقانيت خويش ،اينگونه به حديث غدير استدلال فرمود: رسول خدا (ص ) فرمود: (اى مردم !خداوندمولاى من است و من مولاى مؤ منان و اولى به آنان از خودشان . هركس را من مولا باشم ، علىمولاى اوست . خدايا دوستدارش را دوست بدار و با دشمنش دشمنى كن ، ياورش را يار باشو خواركننده اش را خوار ساز.) سلمان برخاست و پرسيد، اى پيامبر، چگونه ولايتى ؟فرمود: (همان ولايتى كه خودم دارم . من نسبت به هركس ‍ كه از خودش اولى بودم ، علىاولى و سزاوارتر از اوست به خودش ).(45)
در حديث ديگر آمده است : پيامبر در روز غدير خم ، پس از آن كه اولويت خود را بر مردمبيان كرد و اعتراف از مردم گرفت ، فرمود: (هر كس را كه خداوند مولاى اوست و هركه منمولاى اويم ، اين على مولاى اوست ، شما را فرمان مى دهد و نهى مى كند و شما را حق امر ونهى به او نيست ، اللهم وال من والاه ...).(46)
واحدى (از راويان اهل سنت ) پس از ذكر حديث غدير، گفته است : اين ، ولايتى است كهرسول خدا براى على (ع ) اثبات كرده است و روز قيامت از آن سؤال خواهد شد و در آيه (وقفوهم انهم مسوولون )(47)، روايت شده كه از ولايت على (ع) سؤ ال خواهد شد، مى پرسند كه آيا همان طور كه پيامبر خدا سفارش كرده بود، با على(ع ) موالات كردند؟ يا آن كه آن را تباه ساخته و رها كردند؟ آن گاه از پيامدهاى آن ، مؤاخذه مى شوند.(48)
در برخى احاديث ، از اصول اسلام و اصول دين ، يكى هم (موالات ) به شمار آمده است.(49) عمر بن خطاب هم گفته است : هر كس كه مولايش على نباشد، ايمان ندارد.(50)آلوسى در تفسير آيه ياد شده ، گفته است : در اينكه در قيامت از چه چيز خواهند پرسيد،اقوالى است ، بهترين آنها سؤ ال از عقايد و اعمال است و در راس آنها لا اله الا الله است واز والاترين آنها ولايت على (ع ) است .(51)
احاديث بسيارى وجود دارد كه مجال ذكر آنها نيست ، و همه گوياى حقيقت ياد شده است و اين(اولويت ) را كه از اصول دين به شمار آمده و (مولويت ) را كه بدون آن ايماننيست ، عمر بن خطاب در جاى ديگرى براى ابن عباس تصريح كرده است . وى مى گويد:شبى همراه عمر بن خطاب راه مى سپرديم ، على (ع ) هم سوار بر استرى بود و من سواربر اسب . آيه را خواند كه در آن ، يادى از على بن ابى طالب (ع ) بود. آن گاه به منگفت : به خدا قسم اى فرزندان عبدالمطلب ! در ميان شما على (ع ) به خلافت شايستهتر از من و ابوبكر بود.
در دل خود گفتم : خدا از من نگذرد اگر از او بگذرم ! آن گاه گفتم : اى خليفه مسلمانان ،آيا چنين مى گويى ؟ اين تو و رفيقت بوديد كه برجستيد و خلافت را از ما گرفتيد، نهمردم ... سپس گفت : آن چه كرديم ، از روى دشمنى نبود، به نظرمان آمد كه سن على كماست و مردم عرب و قريش ، به خاطر كينه اى كه دارند، بر محور او جمع نخواهند شد.
خواستم بگويم : رسول خدا (ص ) او را در پى ماموريتها مى فرستاد و او را كم سن وسال نمى شمرد، تو و رفيقت او را كوچك مى پنداريد؟
گفت : حالا طورى نيست ، به خدا قسم ما بدون نظر او تصميمى نمى گيريم و جز با اذناو كارى نمى كنيم .(52)
در نقل ديگر چنين است : عمر بن خطاب به ابن عباس گفت : به خدا قسم ، پس از پيامبر،رفيق تو (على بن ابى طالب ) به خلافت شايسته تر است ولى ما از دو مساله ترسيديم(و او را كنار گذاشتيم ) يكى كم بودن سن وسال او، و ديگر، محبتى كه به فرزندان عبدالمطلب داشت !(53)
آرى ... شهادت به ولايت اميرالمؤ منين (ع ) به معنايى كه مقصود ماست ، روشنايى و حكمتىاست كه دردل دوستدارانش به وديعت نهاده اند، اين ولايت ، مسوؤ ليتى سنگين بوده كهانسانهاى حقجو، براى شناخت آن و يافتن كسى كه لايق آن است ، مسافرتها مى كردند ورنجها مى كشيدند.(54)

fehrest page

back page

 

 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation