بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب اصول و مبانی مداحی, ابوالفضل هادى منش ( )
 
 

بخش های کتاب

     FEHREST -
     FOOTNT01 -
     MADAHI01 -
     MADAHI02 -
     MADAHI03 -
     MADAHI04 -
     MADAHI05 -
     MADAHI06 -
     MADAHI07 -
     MADAHI08 -
     MADAHI09 -
     MADAHI10 -
     MADAHI11 -
     MADAHI12 -
     MADAHI13 -
     MADAHI14 -
 

 

 
 

 

next page

fehrest page

back page

ب ) تمرين پرحجم كردن صدا  
بعد از تمرينات قوى سازى صدا، نوبت به پرحجم كردن و پرطنين كردن آن مى رسد.يعنى وقتى يك خواننده در يك اتاق معمولى مى خواند، صداى او بر فضاى اتاق احاطهكامل داشته باشد و از هر سمت و سويى به طور مستقيم و يك نواخت شنيده شود. اينخصوصيات يك صداى پرطنين مى باشد كه در اصطلاح ، اين صدا را ((زنگ دار)) گويندكه گرفتگى ندارد. البته هر نوع گرفتگى در صدا، مذموم نيست بلكه بعضى وقت هابه محزون بودن آن مى افزايد اما صدايى با اين كيفيت ، قابليت كمترى براى مانور دادنو تحرير زدن دارد. براى زنگ دار شدن صدا به تمرينات زير توجه نماييد.
در حالتى راحت بنشينيد و عضلات را رها نموده و كلماتى ازقبيل ((مَنگ ، هَنگ ، زَنگ ،...)) كه به ((نْگ )) ختم مى شوند را با آهنگى تودماغى ، بامسدود كردن دهان با زبان و كشيدگى ، اجرا نماييد.
يك شعر بيست بيتى را با نازك ترين آهنگى كه مى توانيد بخوانيد و وقتى كه گلوىتان خسته شد، پس از چند دقيقه استراحت دوباره از نو آغاز كنيد.
حرف ((ر)) را به صورت مشدد و مستمر و كشيده ((ر، ر، ر،...)) ادا كنيد.
گفتيم كه پرطنين شدن صدا، با تنفس رابطه مستقيم دارد. براى اينكه طنين صداى خود راتقويت نماييد به اين تمارين توجه كنيد.
ابتدا يك نفس عميق با كيفيتى كه قبلاً گفته شد بكشيد و ريه ها و شكم را از هوا پر كنيدبه طورى كه شكم كاملاً بيرون آيد. بعد صدا را در حالى كه خارج مى كنيد، آهسته وپياپى بگوييد: ((آه ، آه ، اوه ، اوه ، ايه ....)). توجه داشته باشيد كه هر چه اين هواآهسته تر و كندتر از شش ها خارج شود بهتر است و تكرار اين تمرين صدا را بهتر ورساتر مى كند.
فك پايينى را شُل كنيد سپس نفس هاى كوتاه و سريع ، از راه دهان بكشيد و كم كم برسرعت آن بيافزاييد تا جايى كه صداى برخورد نفس ها را به سقف دهان تان بشنويد.البته نفس ها نبايد از راه تنگى گلو بوده بلكه بايد از پرده ديافراگم شكم باشد واز آن به عنوان تلمبه اى استفاده كنيد و هوا را از راه شكم بيرون وداخل بكشيد. اين تمرين باعث قوى شدن عضلات زير فك و اطراف گلو و شكم مى شودزيرا هنگام خواندن ، فشار زيادى به اين عضلات وارد مى گردد.
بدن را شل كنيد و هوا را به درون سينه بكشيد، بدون اينكه هيچ گونه فشارى به سينهوارد شود؛ آن قدر كه سينه از هوا پر گردد. سپس شمعى (يا يك باريكه كاغذ) را جلوىدهان تان بگيريد و هوا را خارج كنيد، آن چنان كه شعله شمع حركت ننمايد ولى هواىسينه به طور يك نواخت خارج شود. اين تمرين باعث افزايش ‍ ظرفيت هوايى ريه ها و يكنواختى صدا مى شود كه بايد روزى سه تا چهار مرتبه تكرار شود و با يك فوتكردن قوى ، خاتمه يابد.
چانه را به سينه بچسبانيد به طورى كه وزن سر، روى چانه افتاده باشد. حالا چندمرتبه دهان را باز و بسته كنيد به طورى كه با اين حركت ، سرتان بالا و پايين رود.سپس مدتى دهان را به حالت نيمه باز و راحت ، استراحت بدهيد.
دستان تان را زير چانه بزنيد (حالتى كه انسان چيزى را تماشا مى كند) و فرض كنيدكه چيزى مى جويد و مكرر دهان تان را باز و بسته نمائيد. بعد از مدتى استراحت ،دوباره اين كار را انجام دهيد. اين تمرين و تمرينقبل ، باعث قوى شدن عضلات چانه ، شقيقه ، و گلو مى شود و كم كم فك و گلو در اختيارشما در مى آيد تا حروف را موقع خواندن بهتر ادا كنيد زيرا عدم توانائى در تلفظواضح حروف و خستگى زودرس فك و دهان ، ناشى از ضعيف بودن اين عضلات است .
يك شعر را ابتدا با صداى زير و از نوك زبان و سپس با صداى بم و از ته زبانبخوانيد در حالى كه دهان مانند يك حفره شده و صدا با حجم بيرون مى آيد. اين تمريننيز با قوى تر شدن زبان ، باعث پرحجم شدن صدا مى شود. زيرا قسمتى از خواندن ،به زبان بستگى دارد كه با تغيير دادن فضاى دهان ، موجب ايجاد صداى مناسب و حجمدلخواه مى شود.
ج ) چند دستورالعمل كلى براى محافظت از حنجره 
تمريناتى كه تا اينجا گفته شد، باعث تغييرات محسوسى در تقويت و بهبود صدا مىشود، با اين شرط كه با حوصله انجام داده شود و از عجله كردن در آن خوددارى گردد وتصور نشود كه خواندن بستگى به اين تمرينات خسته كننده ندارد. مطمئن باشيد كهاگر اين دستورالعمل ها بدون شتاب زدگى انجام شود، اثرات ژرفى در صدا خواهد داشتاما اگر بدون دقت انجام شوند، باعث ضايعات جبران ناپذيرى خواهد شد. به عنوانمثال در تمريناتى كه در قسمت قوى شدن حنجره ذكر شد، اگر شخصى بدون گرمكردن حنجره ، زير آواز بزند و شش دانگ صدا را بيرون دهد، امكان پاره شدن تارهاىصوتى و يا ايجاد رگه هاى غير قابل بهبود در صدا، وجود دارد. پس توصيهاول ، عجله نكردن و دقت به خرج دادن در تمارين مى باشد. توصيه ديگر اين است كهبين تمرين ها نبايد وقفه اى ايجاد شود و بايد به طور مداوم صورت گيرد تا حنجرهپختگى خود را آسان تر تحصيل كند و به طور كلى اگر كسى خواننده هم بشود، نبايدتمرين را قطع كند و هر روز بايد زمزمه اى داشته باشد تا حنجره ، انعطاف خود را ازدست ندهد. درست مانند لولاى درب ، اگر مدتى درب باز و بسته نشود باعث سفت شدنلولاها مى شود. به خاطر داشته باشيد كه بهترين چيز براى حنجره ، خواندن وجلوگيرى از تنبلى و سستى آن است . البته از استراحت دادن آن هم نبايدغافل ماند و بايد از ((تاختن به حنجره )) پرهيز كرد. حتى در مجلس نيز هرگاه حسكرديد كه حنجره شما خسته شده است مى توانيد بدون آنكه سايرين متوجه شوند به آناستراحت بدهيد. به اين ترتيب كه فك پائين راشُل كرده و با زبان كوچك راه حلق را مسدود نمائيد، گوئى مى خواهيد خميازه بكشيد بهطورى كه صداى آن در گوشها حس مى شود. اين كار باعث استراحت لحظه اى حنجره تامدت كوتاهى مى گردد. بهترين استراحت براى حنجرهقبل يا بعد از مجلس ، ((خواب )) است . چنان چه وقتى يكى از قاريان مصرى كه براىاجراى برنامه به ايران آمده بود، قبل از اجراى قرائت خود، مدتى مى خوابد و اين كار رابه بقيه قرّاء هم توصيه مى نمايد. چون گفتيم كه تارهاى صوتى ، بافت عضله اىهستند و احتياج به استراحت دارند.
در پايان اين قسمت دو تذكر لازم به ذكر است :
اول اينكه در هر قسمتى از كشور اسلامى ما، عزادارى به سبك و سياق مخصوص به خودصورت مى گيرد و مردم هر منطقه اى يك نوع صدا را مى پسندند. بعضى صداهاى بم وخش دار، بعضى صداهاى نازك و پرتحرّك ، بعضى تحريرهاى حلقى ، بعضىتحريرهاى دهانى و... و لذا تمرين ها بايد به فراخور همان منطقه صورت گيرد.
نكته ديگر اينكه لازم نيست كه يك مدت را فقط به تمرين اختصاص داد و يك مدت را بهخواندن در مجلس ، خير. بلكه اين دو با هم قابل جمع نيز هست . البته تذكر بسيار مهم مااين است كه در كنار اين تمرينات ، وقتى كه حس شد صدا به حدّ مطلوبى رسيده است ،بايد خواندن در مجلس را آغاز كرد تا هم زمان ، فنون مجلس دارى نيز فرا گرفته شود.
نكته :
ذاكران عزيز توجه داشته باشند در برنامه هائى كه چند شب متوالى ادامه مى يابد،نبايد تمام انرژى خود را در شب هاى اول ، تمام كنند و بايد با حنجره شان مدارا كنند.
د) تجويز برخى خوراكى ها 
همان طورى كه بين همگان مشهور است ، بعضى از خوردنى ها هستند كه بايد از آنها پرهيزشود و برخى بايد استفاده گردد تا صداى شخص را تقويت نمايد. حنجره را به لولاىدر تشبيه كرديم ؛ همان گونه كه درب احتياج به باز و بسته شدن دارد تا سفت نشود،احتياج به روغن كارى هم دارد. به همان شكل كه بايد از حنجره كار كشيد تا انعطافش ازبين نرود، بايد با خوردن بعضى خوراكى ها به تحرك بيشتر آن كمك نمود. ناگفتهنماند كه معرفى اين خوراكى ها جنبه تجربى دارد و در افراد گوناگون ، مختلف است .امكان دارد كه در بعضى جواب ندهد ولى آنچه كه در عرف مداحان و قاريان و... براىتقويت حنجره معمول است ، خوردن غذاهاى كم چربى و آبكى مانند آش ، گوشت آب پز،باقلا پلو، آبگوشت بدون چربى ، نوشيدن شير گرمقبل و بعد از خواندن و نوشيدن آب ولرم در حين برنامه است . همچنين در مواقع گرفتگىو خستگى صدا، خوردن ژله نشاسته ، زرده تخم مرغ ، تخم مرغ عسلى ، آب شلغم ، و ياغرغره كردن آب نمك به اضافه چند قطره آب ليمو و يا خوردن انجير خشك كه در شيرجوشيده ريخته شده باشد، تاءثير بسزايى خواهد داشت . همچنين خوردن تخمه هائى كهداراى لعاب مى باشند مانند بارهنگ ، به دانه ، تخم شربتى و...قبل از اجراى برنامه بسيار مفيد است . به قول استاد اين حقير؛ ((اثر خوردن مقدارى ازتربت سيدالشهداء قبل از مجلس و ماليدن آن به گلو از همه اينها بيشتر است ))(77) .
ه‍) پرهيز 
براى اينكه حنجره آسيب نبيند بايد از خوردن بعضى از خوراكى ها مانند انواع ترشى ها،سرخ كردنى ، چاى پررنگ ، آب سرد، بستنى و اينقبيل مواد غذائى خوددارى نمود. چون خوردن اينها به مرور زمان باعثتحليل رفتن قواى حنجره و ضعيف شدن صدا مى گردد و شايد به جراءت بتوان گفت كهاثر اين خوردنى ها در حنجره خواننده مخرّب تر از حنجره فرد معمولى است كه خوانندهنمى باشد. چون حنجره كار كرده در مقابل بعضى چيزها آسيب پذيرتر از حنجره كارنكردهاست .
همچنين خوردن تخمه ، آجيل و حتى استعمال عطريات باعث گرفتن صدا مى گردد و مجدداًلازم است اين نكته را خاطر نشان كنيم كه پرهيز از خوراكى ها هم مانند تجويز بعضىديگر خوردنى ها به تفاوت افراد، مختلف مى شود و در همه على السويّه نمى باشد ونيز سينه زدن و گريه شديد كردن نيز باعث گرفتگى حنجره مى شود. همچنين تنفس ‍ درفضائى كه گرد و خاك دارد و يا محلى كه در آن غذا مى پزند و چيزى سرخ مى كنند نيزهمان نتيجه را خواهد داد. البته همان طورى كه قبلاً نيز اشاره شد، بايد توجه داشت كهاين گونه پرهيزها و تجويزها، فردى است و شخص بايد با گذشت زمان و تجربه درخوانندگى ، پى به اثر مثبت يا منفى آنها روى خود ببرد و يك برنامه پرهيز غذائىبراى خود داشته باشد. چون ممكن است هيچ يك از خواراكى هائى فوق ، اثرى در وىنداشته باشد.
تذكر كلى :
به طور كلى مى توان گفت كه هرگونه خوراكى كه در شخص توليد گلودرد مى كند وهنگام ابتلا به سرماخوردگى يا گلودرد باعث تشديد آن مى شود، در موقع سلامتى باعثضعيف شدن حنجره و صدا مى شود و بر عكس هر گونه خوراكى كه در موقع گلودرد وعفونت سينه ، موجب بهبود شخص مى شود در موقع سلامتى موجب قوى شدن صدا و بالارفتن كارآئى حنجره مى گردد.
شروع كار مداحى 
چنان كه براى همه معيّن و مبرهن است ، گام اول براى انجام هر كارى پشتكار و علاقهوافر نسبت به آن مى باشد. اگر كسى عشق به انجام كارى داشته باشد، طبيعى است كههمه سختى هاى آن را بر خود هموار مى سازد و بدون هيچ گونه ملالى از شكست ، باعبرت گرفتن از آن ، مجدداً كار خود را شروع مى كند و حتى باعث پيشرفت او نيز مىشود. نكته سنجى مى گفت ؛ ((اديسون هزار لامپ را سوزاند تا توانست يك لامپ را روشنكند)). غرض اينكه علاقه باعث پيشرفت ، بلكه قدم نخست مى باشد و انسان بايد خود رابه آب و آتش بزند تا بياموزد و از هيچ كوششى فروگذار ننمايد كه گفته اند:

در شط حادثات برون آى از لباس
كاوّل برهنگى است كه در شرط شناوريست
اما در مداحى به علاقه اى دوچندان نسبت به كارهاى ديگر احتياج هست تا بعد از گذشتمدتى بشود به كسى گفت ((مداح )). چون علاوه بر اينكه مداحى يك كار جسمى و فيزيكىاست ، يك كار معنوى شگرف نيز هست كه با دل هاى مردم سروكار دارد، نه صرف يكهنرنمائى و به نمايش گذاشتن قابليت هاى حنجره . اگر چه باكمال تاءسف ، بعضاً ديده مى شود كه مداحىتبديل به هنرنمائى و چهچهه و آواز گرديده است . اما بسيار ناچيز است كه اگر ناديدهشمرده شود بهتر است . با مداحى و ذاكرى اهل بيت عليهم السّلام بايد معامله يك كار عميقعرفانى و معنوى در راه سير و سلوك و رسيدن به رضايت خداوند واهل بيت اطهارعليهم السّلام بشود. همچنان كه پير مراد، حضرت آية الله العظمى بهجت(حفظه الله تعالى ) در سخنى كه با جمعى از مداحان و ذاكران طرازاول تهران داشتند در مورد مداحى فرمودند: ((اگر يكى از اينها (خواندن ها)قبول شود شما را به عرش مى برد)). پس نبايد آن را دست كم گرفت .
الف ) گام اول  
بعد از اين توصيفات بايد عرض كنيم كه شروع اين كار احتياج به جراءت و اعتماد بهنفس زيادى دارد. در بدو امر امكان دارد شخص روى خواندن و يا شايد حتى حرف زدن درجمع را نداشته باشد. پس بايد ابتدا با تكيه بر اعتماد به نفس در جمع ، حاضر شودو با كنار گذاشتن ترس به خود جراءت اظهار در جمع بدهد. چه آنكه كم روئى و خجالتكشيدن حتى براى غير خواننده هم مشكل ساز بوده و باعث و بانى خيلى از خفقان زدگى ها،واپس زدگى ها و گوشه گيرى ها مى شود و به نظر بنده انجام هر كارى فصلى دارد ودر يك مقطع خاصى از عمر انسان بايد انجام شود كه اگرفصل آن بگذرد، انجام آن بسى صعب تر و مشكل تر خواهد شد.فصل اين گونه فعاليت ها نيز دوران نوجوانى وقبل از اينكه شخصى به طور مستقل جذب جامعه شود، مى باشد.
به هر حال تا وقتى كه شخص اين روحيه را پيدا نكند و نتواند تفكر و انديشه خود را درجمع به نمايش بگذارد، صداى خود را نيز نخواهد توانست . در اين كار به هر دوى اينتوانائى ها احتياج است . چون ما بر اين باوريم كه يك مداح بايد در درجهاول بتواند خوب سخن بگويد و افكار خود را همراه با خواندن در مجلس و صحبت كردنبجا، پياده كند. بنابراين بايد با برنامه ريزى و كار حساب شده ، ترس و اضطرابرا از خود دور نمايد كه راه هاى مختلفى براى مبتدى دارد. شخص مبتدى كه هنوز جراءتخواندن را ندارد مى تواند از كارهاى كوچكترى (از نظر خوانندگى ) مدد گيردمثل اذان گفتن در مسجد وقتى كه هنوز خيلى شلوغ نشده است ، يا گفتن تكبيرة الاحرام نماز،يا گفتن جمله اى براى گرفتن ذكر صلوات از جمع ، يا حتى صحبت كردن و خواندن دراتاق خالى با اين تصور كه در جمع صحبت مى كند، و يا خواندن زيارت عاشورا براىخود يا براى يك نفر و... .
اما اگر شخصى صداى نسبتاً خوبى دارد، ياحداقل به نظر خودش صداى قابل تحملى ؟! دارد و فقط مى خواهد روى خواندن در مجلسرا پيدا كند، مى تواند در برنامه هيئت هاى كوچك شركت نمايد و يك گوشه از كار را عهدهدار شود. اما بايد به خاطر داشت كه بلند پروازى خوب است ولى نبايد در آن افراطشود، طورى كه خداى نكرده وهن به مجلس اهل بيت عليهم السّلام ردد. اگر شخص مطمئن استكه مى تواند از عهده آن برآيد، آن را تقبّل نمايد و الا بايد برگردد به پله قبلى و درفرصتى مناسب تر و با آمادگى بيشتر به نقش آفرينى در جمع بپردازد. چرا كهتمرينات شخصى يك نفر، نبايد شاءنيت مجلساهل بيت عليهم السّلام را پايين آورد، بلكه هرگاه بعد از مدتى تمرين كردن ، واقعاً تواناجراى يك برنامه كوتاه پنج دقيقه اى در حاشيه را در خود ديد آنگاه مبادرت به آن ورزد.به دليل اينكه اين كارها صرفاً براى ريختن ترس طرف مى باشد كه بنا به فرمودهاميرالمؤ منين عليه السّلام ((اگر از چيزى ترسيديد خود را در آن بيافكنيد زيرا آسيبىكه از فرار كردن از آن به شما مى رسد بيشتر از خود آن است )). البته هنوز هم براىيك مبتدى كه به حالت نسبتاً خوبى از نظر اعتماد به نفس و جراءت خواندن رسيده است ،خواندن در مجلس توصيه نمى شود. بايد توجه داشت كه اينمراحل بايد به تدريج و پله پله طى شوند و هر كارى را در وقت خودش انجام دهد وبراى اينكه مبتدى يك برنامه كوتاه اجرا كند اولاً بايد زير نظر يك استاد با تجربهكار كند تا مدت و زمان اجراى برنامه اش را به او گوشزد نمايد ثانياً به اندازهكافى همان برنامه كوتاه را تمرين كرده و به خوبى مسلّط باشد. بايدحداقل شش ماه تا يك سال ، زيارت عاشورا يا دعاىتوسل در يك جمع كوچك مثل مسجد محل خوانده باشد تا بتواند در هيئت بخواند.
ب ) تمرين 
مهم ترين فصل مداحى ((تمرين )) است زيرا بر تجربه مى افزايد و تجربه باعثكاهش اشتباهات و پيشرفت در هر زمينه اى مى شود. مبتدى به هيچ وجه نبايد تمرينات خودرا قطع كند. اولين و بهترين تمرين براى شخص مبتدى ، شركت در مجالس مذهبى استزيرا اولاً از فيض معنوى آن براى صفا پيدا كردن روح ، بهره مند مى شود، ثانياً بافنون مجلس دارى آشنا شده و ثالثاً خود را در مجلس محك مى زند و پيشرفت هاى و عقبماندگى هاى خود را در خوانندگى به چشم خود مى بيند تا بعداً بيشتر روى آنها كاركند. به عنوان مثال كسى كه مى خواهد خواندن ((واحد)) را ياد بگيرد بايد خودش همايستاده و با نوحه واحد مداح ديگر سينه زده باشد تا بهقول معروف ((چَم و خَم )) كار، خوب دستش بيايد. يك مداح نوآموز براى بهتر اجرا كردنبرنامه خود، بايد در مجالس بزرگتر شركت كند و بر اندوخته هاى خود بيافزايد وبداند كه يك مداح خوب ، در ابتدا يك مستمع خوب بوده است كه حالا به اين خوبى مستمعخود را مى شناسد و مى تواند روى او كار كند.
ج ) نوار گوش كردن 
از آنجائى كه شركت در همه مجالس و محافل براى شخص مقدور نيست ، دومين تمرين مهمبراى مبتدى ((نوار گوش كردن )) مى باشد. اين كار سه حُسن دارد؛اول اينكه توانسته يك مجلس خوب را مورد بررسى قرار دهد، دوم آنكه مى تواند چند بارآن را گوش كرده و براى خود تجزيه و تحليل نمايد، سوم آنكه مى تواند از نوار بهعنوان يك منبع مبانى ، شعر، نوحه و... استفاده كند. لازم به ذكر است كه نوآموز بايد درابتداى راه مقلّدِ صرف باشد و از خود هيچ گونه ابتكارى به خرج ندهد. او بايد نگاهكند كه به خواندن كدام يك از اساتيد مداحى بيشتر علاقه دارد و از همان تقليد كند. بهاين نحو كه بعد از مدتى كه روى صداى خود و اعتماد به نفس ، كار كرد، يك نوار راانتخاب نموده و يك قسمت آن را بر مى گزيند تا از آن به عنوان برنامه كوتاه خود درمجلس استفاده كند. ابتدا قسمت برگزيده نوار را چند بار خوب گوش مى كند به طورىكه كاملاً وقف و ابتداها، تحرير زدن ها، مكث ها و كشيدن ها را حفظ شود و بعد از آن شروعمى كند به خواندن همراه نوار. اين كار را نيز بايد چند مرتبه انجام دهد تا سرعت و ريتماداى كلمات هم دستش بيايد. وقتى توانست ، همزمان با نوار بخواند، صداى نوار را كمكرده و خود به تنهائى مى خواند و در حين خواندن خود، صداى نوار را زياد مى كند كه ازنوار جلوتر يا عقب تر نيافتد و اين كار را آن قدر تكرار مى كند تا دقيقاًمثل نوار اجرا كند. اندكى نيز تمرين را بدون نوار انجام بدهد تا كاملاً خواندن اومثل نوار شود.
البته ناگفته نماند، صدائى كه از نوار بر مى خيزد ناشى از يك حنجره بسيار قوى وآماده است ، اما شما هنوز در ابتداى راه هستيد و طبيعى است كه قدرت خواندن با همان كيفيتبالا كه در نوار است را نداريد اما جاى نگرانى نيست چون كه ؛ ((بسيار سفر بايد تاپخته شود خامى )) و در ابتداى كار همين براى شما كافى است . اما در انتخاب نوار توجهبه اين نكات الزامى است ؛
سعى كنيد انتخاب نوار توسط يك استاد با تجربه باشد كه با صداى شما آشنائىدارد.
حتى المقدور بايد نوار كسى باشد كه به خواندن او علاقه داريد، چون علاقه ، دريادگيرى نقش بسيار مهمى دارد اما اگر استادتان نوار ديگرى را به شما توصيه كرد وشما علاقه زيادى به صداى آن خواننده نداشتيد، باز هم جاى نگرانى نيست ، زيرا فعلاًشما براى تمرين از آن نوار استفاده مى كنيد و اگر علاقه نداشتيد، بعداً مى توانيد سبكخواندن خود را تغيير دهيد.
سعى كنيد تا جائى كه امكان دارد آن نوار كمياب باشد تا همگان آن را نشنيده باشند كهبراى تقليد مناسب تر است و در مجلس با خيال راحت ترى مى توانيد آن را پياده نمائيد.
توصيه :
به خاطر داشته باشيد كه شما بايد روزى ، روى پاى خود بايستيد و تقليد را كنارگذاشته و خود مستقلاً به اجراى برنامه بپردازيد. هر چه زودتر بتوانيد با تمريناتزياد از نوار گوش دادن خلاص شويد، ثمربخش تر خواهد بود و بهقول استاد فرزانه بنده : ((اولين شكست خواننده اين است كه كليشه اى بخواند، وحىمُنزل نيست كه مثلاً شعر امام زمان ، حتماً در اول مجلس خوانده شود و يا به تقليد ازسايرين طور خاصى سلام داده شود، خير)).
د) استاد ديدن 
اگر انسان بخواهد در فنى مهارت پيدا كند، گزيرى جز بهره مندى از استاد ندارد. زيراانسان هر قدر هم در كارى خبره شود باز هم تجربه يك پيش كسوت به درد او مى خورد ومى تواند راهنماى كارش باشد. بسيارى از ذاكران عزيز هستند كه كار خود را فقط بانوار پيش برده اند اما به اين مسئله اقرار دارند كه اگر استاد مى ديدند، پيشرفت شانچشمگيرتر بود. زيرا استاد، تمام مراحلى را كه يك نوآموز طى مى كند را گذرانده است واز احتياجات و نيازهاى فعلى او بااطلاع مى باشد و مى تواند به او در نقاط قوت نيروبدهد و ضعف ها و نارسائى هاى او را گوشزد نمايد. اما از بدو امر سراغ استاد رفتن ،صحيح نمى باشد زيرا شخص بايد به يك حد مطلوب برسد سپس نزد استاد برود تاهم پيشرفت خودش بهتر شود و هم وقت اساتيد را ضايع نكند. اگر كسى بعد از مدتىتمرين و ممارست ، براى ادامه كار سراغ استاد برود، برايش فايده بيشترى خواهد داشت. كسى كه هنوز موقع خواندن دست و پايش مى لرزد و صدايشكامل از حنجره بيرون نمى آيد، استاد براى او نمى تواند كارى بكند. بهتر است حدود يكسال به همين تمريناتى كه گفته شد و در بخش صداسازى نيز آمد، بپردازد و سپس بادستى پر به شاگردى استادى در آيد تا دستش باز باشد و بتواند از او كار بخواهد واو هم توانائى انجام آن را داشته باشد.
بهترين شكل اين مرحله آن است كه بعد از مدتى تمرين كه به فراخور استعداد و تمرينو پشتكار افراد، تفاوت مى كند، شخص مبتدى همراه استاد خود به مجالس ومحافل مذهبى رفته و هر جا كه استاد گفت برنامه كوتاه خود را ارائه دهد. مبتدى نيز بايدعزم خود را جزم نمايد و هر توصيه اى كه استادش به او مى كند، با جان ودل انجام دهد. حتى اگر بسيار سخت باشد. اين كار سبب پيشرفت خود و دلگرمى استادبه شخص ‍ مبتدى شده و باعث مى شود كه فنون را بهتر و بيشتر به او بياموزد.
ه‍) نكته بسيار مهم 
در قسمت قبل گفتيم كه چگونه مبتدى يك برنامه كوتاه را از روى يك نوار تقليد كند و آنرا در مجلس پياده نمايد. نكته بسيار مهم اين است كه برنامه كوتاهى كه از روى نوارتقليد شده ، كجاى مجلس خوانده شود كه تشخيص آن به ندرت از طرف مبتدى درست از آبدر مى آيد و بايد حتماً با صلاح ديد استاد باشد. چون آن مجلسى كه در نوار اجرا شدهبا آن كه شخص مبتدى مى خواهد پياده كند، بسيار فرق دارد. زيرا خواننده نوار يكخواننده تواناست و به فراخور مجلس خود، شعر راتحويل مستمع مى دهد و مجلس را اداره مى كند. همچنين آن مجلس بسيار بزرگتر از مجلسشماست و امكان دارد اين ((كليشه كارى )) شما در اين مجلس كوچك ، جواب ندهد. اگر قراراست شعرى در ده مجلس خوانده شود، ده بار نيز بايد خواندن آن به تناسب مجلس تغييركند. اما معمولاً شخص مبتدى دوست دارد شعرى كه مى خواند، فوراً روى مستمع اثر بگذاردو او را منقلب كند و به همين خاطر سراغ تقليد از نوارهاى پر شور و التهاب و قسمت هاىپر سوز و گداز آن مى رود اما به محض خواندن آن در مجلس كوچك ، فرد مى بيند كه آننتيجه اى كه در نوار بود، اينجا به عمل نيامد.دليل آن بسيار واضح و روشن است زيرا شما فقط آن را پياده كرده و تقليد نموده ايد امانه شما به مهارت خواننده نوار هستيد، نه مجلس شما به خوبى و آمادگى آن مجلس ازنظر مستمعين است و نه از شما آن گونه خواندن را به عنوان يك مبتدى مى پذيرند. پسانتظار نداشته باشيد مجلس شما هم مثل آن نوار بشود. ثانياً در انتخاب قطعه مورد نظرنوار هم بايد بسيار دقت كرد. اين قطعه تقليدى به هيچ وجه نبايد روضه باشد چهآنكه روضه خوانى مقوله اى بسيار مهم است كه مرحوم ((حاج ملا حسين مولوى ))؛ استادبزرگ مداحى ، مبتدى ها و خيلى از باتجربه ها را از آن منع مى كردند و مى فرمودند كهاگر بتوان مجلس را با شعر اداره كرد بهتر مى باشد و قداست و حرمت آن روضه حفظ مىشود. زيرا همان طور كه گفتيم شخص مبتدى اگر استاد نديده باشد، يك نوع حرص وولعى به خواندن و اشك گرفتن دارد كه بايد مهار شود.
همچنين قطعه اى كه انتخاب مى كنيد حتى المقدور شورهاى سنگين نيز نباشد زيرا درمجالس كوچك ، دادن اين ذكرها درست نيست و باعث نامنظم شدن شور مى شود و نيز انتخابنوحه و واحد سنگين خواندن هم صحيح نمى باشد. چون اينها هم مهارت خاصى مى خواهدكه با تغيير مجلس و مستمع ، تفاوت مى كند. بهترين قطعه اى كه مى توانيد از نوارىبرگزينيد، قسمت هائى است كه خواننده نوار، آن را در ابتداى نوار، با آرامش در سكوتمجلس و پرده هاى پائين مى خواند. يا گوشه هائى از خواندن ((واحد سبُك )) كه بعد ازنوحه خوانده مى شود. البته بايد مداح بهترى كنار شما باشد كه به محض نامنظم شدنمجلس ، توانائى جمع كردن آن را داشته باشد كه موجب به هم خوردن مجلس وسرافكندگى شما نشود.
خلاصه مطلب اينكه تا چهار، پنج سال اول ، شخص ، مبتدى است و نبايد از استاد جدا شدهو شاگرد صِرف ، محسوب مى شود. بايد بى چون و چرا توصيه هاى استاد را گوش ‍كند و در تمام اين مدت از نوار گوش كردن و شركت درمحافل غافل نشود. به قول يكى از ذاكران طرازاول تهران : ((مداحى صد فن دارد كه خواندن يكى از آنهاست )) و بايد تمامى اين فنونبا گذشت زمان فرا گرفته شود.
راهنمائى :
به توصيه يكى از اساتيد بزرگوار؛ تمرين صرف ، سودى ندارد و شخص بايد اينتمرينات و توصيه ها را در خواندن اگر چه براى يك نفر به كار بندد كه خواندن هفتهاى يك مرتبه براى شخص مبتدى الزامى است .
مجلس عزادارى 
بى شك پرحجم ترين و مهم ترين كار يك مداح ، اداره مجلس عزادارى است و از اهميتبيشترى نسبت به ساير وظايف او برخوردار است . اولين شرط ورود به مجلس ‍ عزادارىآن است كه ذاكر هميشه آماده و مستعد وارد مجلس شود. خواه قرار بر خواندن او باشد خواهنباشد. به طور كلى مداح هميشه بايد آمادگى خود را براى انجام وظيفه حفظ كند، چه بساخيلى از مجالس بدون هماهنگى و وعده قبلى تشكيل مى شوند. همچنين برخى از مجالس بهصورت اتفاقى منعقد مى گردند و از هيچ مداحى اين عذر پذيرفته نمى شود كه بگويد؛((الان آمادگى براى خواندن ندارم )). لذا هميشه به خاطر داشته باشيد، به محض اينكهبراى اولين بار در انظار، پشت تريبون قرار گرفتيد، شما در نظر مردم به عنوانخواننده شناخته مى شويد، بالاخص كه از پس اين كار هم به خوبى بر آئيد.
در اين جا به مناسبت ، به چند تذكر در اين زمينه توجه فرمائيد.
نخست آنكه سعى كنيد به واسطه پرهيز و تمرين روزى يك ربع الى نيم ساعت ، هميشهآمادگى حنجره تان را حفظ كنيد و تصور كنيد كه امروز قرار است برنامه اجرا نمائيد.اين آمادگى در دهه هاى مختلف بالاخص دهه هاى محرم بايد بيشتر حفظ شود.
دوم آنكه در اوقات بيكارى و فراغت به حفظ شعر، شور، و يا حتى نوحه بپردازيد. زيراتسلط كسى كه از حفظ مى خواند بسيار بيشتر از كسى است كه از روى نوشته اجراىبرنامه مى كند و گذشته از آن ، ممكن است چراغ قوه و نوشته ، همراه نداشته باشيد وغافلگير شويد چون امكان دارد كه در حين مداحى شخص ديگرى ، از شما بخواهند كهفيض بدهيد. و به قول استادى : ((سلاح مداح شعر است )) و مداح خوب كسى است كه ازهر معصومى يك شعر و يك نوحه و يا حداقل چند خط زمينه حفظ داشته باشد. چون براىمبتدى ، در اول راه ، حفظ كردن شعر تمامى حضرات معصومين عليهم السّلام خت ومشكل است ، بهتر است ابتدا مقاديرى شعر، در مدح يا در سوگ حضراتى كه بيشتر بهآنها توسل مى شود، حفظ كند. مانند امام زمان ، امام حسين ، حضرت زهرا، حضرت عباس ،حضرت زينب ، حضرت رقيه ، حضرت على اصغرعليهم السّلام و سعى كنيد شعرى را حفظنماييد كه مناسب هر گونه مجلسى باشد و به اصطلاح يك شعر قوى باشد و خوبروى آن كار كرده به طورى كه آن را در حالات مختلف از بر نموده باشيد مثلاً بتوانيد بهاقتضاى مجلس ، فقط شاه بيت هاى آن را بخوانيد و يا در شور دادن يا واحد خواندن از آناستفاده نماييد.
سوم آنكه حتى المقدور قبل از ورود به مجلس چراغ قوه ، اشعار مختلف ودستمال اشك به همراه داشته باشيد. نكته ديگر كه در اين جا هست اين است كه اگر مىخواهيد از روى نوشته بخوانيد حتماً بايد روى آن به اندازه كافى كار كرده و تسلطكافى داشته باشيد. حتى اگر حفظ شويد و آن را براى احتياط برداريد، بسيار بهتراست . نه اينكه شعرى را بدون آمادگى قبلى از جيب مان در آوريم و شروع به خواندن آنكنيم .
چهارم آنكه قبل از شروع مجلس يا زمان اجراى برنامه خود در مجلس حاضر باشيد. كه همدر آرامش شما تاءثير خواهد داشت و هم فرصت پيدا مى كنيد خصوصى با آن معصومى كهمى خواهيد روضه اش را بخوانيد، خلوت كنيد و از او مدد بخواهيد تا خلوص نيت درعمل پيدا كنيد و دست شما را به عنوان يكى از خادمين خودشان ، بگيرند و در انجام وظيفهيارى تان كنند و چه نيكوست كه اين به صورت يك برنامه ، براى شما در آيد و هميشهبا توسل و توكل ميكروفون را به دست گيريد. فايده مهم ديگر در حاضر شدنقبل از زمان اجراى برنامه فضيلت نيكو و سنت پسنديده ((وفاى به عهد)) است كه موجبآبرومندى شما و دلگرمى و علاقه بانى مجلس و مردم به شما و همچنين مورد پسند واقعشدن مجلس تان براى صاحبان اصلى مجلس مى گردد.
پنجم ، بايد سعى داشته باشيم تا انگيزه خود را نسبت به شركت در مجالس عزادارىاهل بيت عليهم السّلام يك انگيزه دورنى محكم قرار دهيم . بايد از نگاه محبت عاشق و معشوقبه اهل بيت عليهم السّلام توسل داشت نه فقط براى بر آورده شدن حاجات به آنهاتوسل جوئيم . زيرا با بر آورده شدن حاجات ، انگيزه كم رنگ مى شود. بايد باور كنيمكه رفتن ما به اين مجالس به دليل احتياج باطنى ماست نه فقط براى قضاى حاجات ومشكلات مان .
ششم آنكه قبل از اجراى برنامه كمى زمزمه كنيد تا رگه هاى صدا از بين برود و حتماًمقدارى آب ولرم بنوشيد تا حنجره شما گرم شده و از خشكى در آيد و نيزمحل نشستن خود را موقع خواندن و سينه زدن تعيين كنيد تا در حين اجراى برنامه مجبورنشويد جابجا شويد.
هفتم اينكه سعى كنيد قبل از اجراى برنامه ، چيزى بخوريد، تا موقع خواندن گرسنهنشويد زيرا يكى از عوامل بروز گرفتگى در حنجره ، ضعف مى باشد. اما بايد توجهداشت كه غذا تا حد امكان بايد سبك و بدون چربى و چيزهائى كه قبلاً توصيه شد،باشد و همچنين اندك بوده تا باعث از بين رفتن روحتوسل نگردد و اگر مدتى با اجراى برنامه فاصله داشته باشد، بهتر است تا خوبهضم شده و بين برنامه براى شما مشكل ايجاد نكند.
و در نهايت ، اينكه قبل از اجراى برنامه در معرض باد شديد قرار نگيريد. زيرا بادخوردن حنجره ، باعث گرفتن صدا مى شود. اگر خواستيد با وسيله نقليه اى مانندموتورسيكلت به مجلس برويد حتماً با استفاده از يكشال گردن يا چيزى شبيه آن ، مانع باد خوردن حنجره بشويد و نيز درفصل زمستان هميشه از شال گردن استفاده نمائيد چون تنفس در هواى سرد نيز چنين اثرىخواهد داشت .

next page

fehrest page

back page