بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب حکایتها و هدایتها در آثار استاد مطهری, محمدجواد صاحبى ( )
 
 

بخش های کتاب

     FEHREST -
     FOOTNT01 -
     HEKAYA01 -
     HEKAYA02 -
     HEKAYA03 -
     HEKAYA04 -
     HEKAYA05 -
     HEKAYA06 -
     HEKAYA07 -
     HEKAYA08 -
     HEKAYA09 -
     HEKAYA10 -
 

 

 
 

 

1- وحى و نبوت ، ص 169؛ استاد شهيد، اين مطالب را به استناد مقاله آقاى مجتهدزنجانى در كتاب ((محمد خاتم پيامبران )) جلداوّل نوشته اند.
2- سيره نبوى ، ص 29
3- انسان كامل ، ص 168.
4- سيره نبوى ، ص 73.
5- امامت ، مجموعه آثار، ج 4، ص 879.
6- امامت ، مجموعه آثار، ج 4 ص 879 و 880.
7- امامت ، مجموعه آثار، ج 4، ص 894 و 795.
8- بيست گفتار، ص 194.
9- بحارالانوار، ج 15، جزء اول ، ص 56، چاپ كمپانى ،نقل از كافى .
10- بحارالانوار، ج 15، جزء اول ، ص 56، چاپ كمپانى ،نقل از كافى .
11- عدل آله ى ، مجموعه آثار، ج 1، ص 179 و 180.
12- وسائل الشيعه ، چاپ مكتبة المحمدى قم ، جزء چهارم از جلد 2، ص 1208.
13- وسائل الشيعه ، چاپ مكتبة المحمّدى قم ، جزءدوّم از جلد 2، ص 1206، سورهمحمّد، شماره 33.
14- خصال صدوق ، باب ثلثه ، شماره 93.
15- عدل الهى ، مجموعه آثار، ج 1، ص 234.
16- قيام و انقلااب مهدى (عج )، مقاله شهيد، ص 108.
17- خدمات متقابل اسلام و ايران ، ص 74، بهنقل از سنن ابى داود، ج 2 ص 625
18- خدمات منقابل اسلام و ايران ، ص 75، بهنقل از روضة الكافى ، ج 8، روايت 203.
19- خدمات متقابل اسلام و ايران ، ص 75.
20- خدمات متقابل اسلام و ايران ، ص 129، بهنقل از سفينة البحار، ج 2، ص 692 و 693، ماده ((ولى ))
21- خدمات متقابل اسلام و ايران ، مجموعه آثار، ج 14، ص 80 و 81.
22- خدمات متقابل اسلام و ايران ، مجموعه آثار، ج 14، ص 81 و 82، و نيز سيرهنبوى ، ص 119، به نقل از: طبقات الكبرى ، ج 1، ص 260، تاريخ طبرى ، ج 2، ص295.
23- ابن اثير در كامل التواريخ ، ج 2، ص 228 گويد: ((و كانت ردة الاسوداوّل ردة فى الاسلام على عهد رسول اللّه .))
24- خدمات متقابل اسلام و ايران ، مجموعه آثار، ج 14، ص 13 و 14.
25- خدمات متقابل اسلام و ايران ، مجموعه آثار، ج 14، ص 84 و 85.
26- خدمات متقابل اسلام و ايران ، مجموعه آثار، ج 14،ص 90 - 85.
27- سيره نبوى ، ص 69 و 70.
28- وحى و نبوت ، ص 175.
29- وحى و نبوت ، ص 175.
30- سيره نبوى ، ص 139.
31- سيره نبوى ، ص 107 .
32- زندگى جاويد يا حيات اخروى ، ص 28 و 29 .
33- مسئله حجاب ، ص 25 به نقل از كافى ، ج 5، ص 496 .
34- مسئله حجاب ، ص 27 به نقل از كافى ، ج 5، ص 567 .
35- گفتارهاى معنوى ، ص 77 .
36- گفتارهاى معنوى ، ص 156 و 157 .
37- گفتارهاى معنوى ، ص 159.
38- نظام حقوق زن در اسلام ، ص 56 و 57 .
39- نظام حقوق زن در اسلام ،صص 219 - 217 .
40- نظام حقوق زن در اسلام ، ص 271 .
41- نظام حقوق زن در اسلام ، ص 273 .
42- نظام حقوق زن در اسلام ، ص 348 .
43- نظام حقوق زن در اسلام ، ص 349 .
44- جاذبه و دافعه على (ع ) ، ص 108 و 109 .
45- مستدرك الصحيحين ، ج 3، ص 131. اين داستان با كيفيت هاى مختلف به متجاوزاز هيجده نقل در كتب معتبر اهل سنت نقل شده است .
46- جاذبه و دافعه على (ع )، ص 97 و 98 .
47- گفتارهاى معنوى ، ص 21 و 20 .
48- خطبه 51، نهج البلاغه ، صبحىصالح .
49- مثنوى مولوى ، ص 97، نقل از صفحه 65 و 66، انسانكامل .
50- استاد در كتاب داستان راستان در داستانى تحت عنوان ((كابين خون )) به اينماجرا اشاره كرده اند اما بيشتر به جريان خوارج پرداخته اند و فاجعه دلخراشقتل مولا على (ع ).
51- جاذبه و دافعه على (ع ) ، ص 111 تا 122 .
52- سيره حلبى ، ج 2، ص 335 - 345. مستدرك حاكم ، ج 3، ص 33. طبرى ،بحار، كنز الفوائد نيز نقل كرده اند.
53- سيره نبوى ، ص 133 و 134.
54- پيرامون انقلاب اسلامى ، ص 106 .
55- سيرى در نهج البلاغه ، ص 106 .
56- سيرى در نهج البلاغه ، صص 157 و 158 .
57- سيرى در نهج البلاغه ، ص 157 .
58- سيرى در نهج البلاغه ، صص 183 و 184 .
59- گفتارهاى معنوى ، ص 262 .
60- انسان كامل ، ص 44. البته آنچه كه تحت عنوان فرمايشات مولا آوردن شدبيشتر مضمون گفتار آن حضرت است تا ترجمه دقيق آن .
61- منتهى الامال ، چاپ جاويدان ، ج 1، ص 214 .
62- نهج البلاغه ، صبحى صالح ، ص 379.نقل از ص 45 - 48 انسان كامل .
63- انسان كامل ، ص 69 .
64- نهج البلاغه ، صبحى صالح ، ص 421 .
65- تحف العقول ، ص 135 .
66- انسان كامل ، صص 69 - 71 .
67- استاد شهيد، در پاورقى كتاب خود تذكر داده اند كه اين عدد به حسب آنجه منشمرده ام مى باشد، اگر در شمارش اشتباه نكرده باشم .
68- سيرى در نهج البلاغه ، ص 10 .
69- گفتارهاى معنوى ، ص 236 و 237 .
70- پيرامون انقلاب اسلامى ص 62 .
71- نهج البلاغه ، خطبه 207 .
72- مجموعه آثار، ج 3، ص 325 و 326.
73- فلسفه اخلاق ، ص 249 .
74- سيرى در سيره نبوى ، ص 58 .
75- سيرى در سيره نبوى ، ص 114 .
76- سيرى در سيره نبوى ، ص 256 .
77- سيرى در سيره ائمه اطهار، ص 47 .
78- سيرى در سيره ائمه اطهار عليهم السلام ، ص 49 .
79- نساء/ 98.
80- توبه / 106.
81- توبه / 60.
82- كافى ، كتاب الايمان و الكفر باب اصناف الناس .
83- كافى ، كتاب الايمان و الكفر باب اصناف الناس .
84- مجموعه اثار، ج 1، ص 322 و 323 .
85- كافى ، ج 2، باب الضلال ، ص 401 .
86- مجموعه اثار، ج 1، ص 326 و 325 .
87- كافى ، ج 2، ص 464 .
88- مجموعه آثار، ج 1، صص 331 و 332 .
89- مجموعه آثار، ج 1، ص 333 .
90- مجموعه آثار، ج 3، ص 301 .
91- سوره هود، آيه 46 .
92- بحار الانوار، ج 10 (چاپ قديم ) ص 65 .
93- مجموعه آثار، ج 1، ص 335 .
94- كتاب بيست گفتار، صص 136 - 139 .
95- سيره نبوى ، صص 97 و 98، به نقل از نفثة المصدور، محدث قمى ، ص 46 .
96- انسان كامل ، ص 15 و 16 .
97- گفتارهاى معنوى ، ص 257- مقدارى در استنتاج تصرف شده است .
98- نظام حقوق زن در اسلام ، ص 208 و 209
99- سوره نمل .
100- كتاب بيست گفتار، ص 248 .
101- سوره يوسف ، آيه 33.(انسان كامل ، ص 81).
102- وحى و نبوت ، ص 20. استاد اين داستان را بر اساس خطبه 190 نهجالبلاغه نوشته اند.
103- صافات / 102
104- صافات / 102
105- بقره / 124
106- امامت ، مجموعه آثار، ج 4، ص 919 - 921
107- شرح ابن ابى الحديد، چاپ بيروت ، ج 2، ص 863
108- عدل آلهى ، مجموعه آثار، ج 1، ص 334
109- عدل آلهى ، مجموعه آثار، ج 1، ص 237 پاورقى .
110- سيرى در نهج البلاغه ، صص 11 و 12
111- سيرى در نهج البلاغه ، صص 19 و 20
112- توحيد، مجموعه آثار، ج 4، ص 332 و 333
113- توحيد، مجموعه آثار، ج 4، ص 333 و 334
114- نبوت ، مجموعه آثار، ج 4، صص 473 و 474
115- نبوت ، مجموعه آثار، ج 4، صص 474 و 475
116- نبوت ، مجموعه آثار، ج 4، صص 492 و 493
117- نبوت ، مجموعه آثار، ج 4، صص 493 و 494
118- نبوت ، مجموعه آثار، ج 4، صص 519 و 520
119- نبوت ، مجموعه آثار، ج 4، صص 524 و 525
120- نبوت ، مجموعه آثار، ج 4، ص 487
121- نبوت ، مجموعه آثار، ج 4، ص 490 - 492
122- سلسلة الذهب .
123- ولاءها و ولايتها، مجموعه آثار، ج 3، ص 275.
124- تاريخ الحكماء، ابن قفطى ، ص 277.
125- خدمات متقابل اسلام و ايران ، مجموعه آثار، ج 14، ص 472 و 473
126- 1) مقدمه انجوى بر ديوان حافظ،نقل از حافظ شيرين سخن تاليف مرحوم دكتر محمّد معين .
2) خدمات متقابل اسلام و ايران ، مجموعه آثار، ج 14، صص 501 - 503
127- نامه دانشوران ، ذيلاحوال بوعلى سينا
128- مجموعه آثار، ج 14، صص 567 و 568
129- خدمات متقابل اسلام و ايران ، مجموعه آثار، ج 14، ص 573.
130- پيرامون انقلاب اسلامى ، ص 195.
131- احياء تفكر اسلامى ، صص 77 و 78
132- احياء تفكر اسلامى ، ص 95. شهيد مطهرى اين مطالب را در زمان حيات پدربزرگوارشان فرموده بودند و هم اكنون كه چندينسال از وفات مرحوم آقاى حاج محمّد حسين مطهرى مى گذرد ما زمانهاىافعال حكايت را از حال به ماضى تبديل كرده ايم .
133- انسان كامل ، ص 171 و 172
134- انسان كامل ، صفحه آخر.
135- انسان كامل ، صص 25 و 26. اين داستان را از كتاب نامه دانشوراننقل كرده اند.
136- گفتارهاى معنوى ، ص 255، مقاله هجرت و جهاد.
137- قرآن ، حشر، 59/18 و 19
138- قران ، بقره 2/110 .
139- براى آگاهى بيشتر، رجوع كنيد به كتاب : تعليم و تربيت در اسلام ، صص233 و 234.
140- مسئله حجاب ، ص 117 و 118 .
141- امدادهاى غيبى در زندگى بشر، صص 89 و 90.
142- حماسه حسينى ، ج 1 صص 298 و 299.
143- امدادهاى غيبى (مقاله رشد اسلامى ) ص 163 - 164
144- سيره نبوى ، ص 124.
145- سيره نبوى ، ص 114.
146- آشنايى با علومى اسلامى ، اصول فقه ، فقه ، ص 75.
147- استاد شهيد، ذيل اين داستان مرقوم فرموده اند كه : هر چند اين داستان در ماخذمعتبر نقل شده ولى با توجه به سال فوت محقق اردبيلى و جلوس شاه عباسقابل خدشه و نيازمند به تحقيق است .
148- فطرت ، ص 51 .
149- فطرت ، صص 51 و 52.
150- فطرت ، صص 59 و 60
151- گفتارهاى معنوى ، ص 164
152- گفتارهاى معنوى ، ص 149 و 150
153- اين توضيح را ما با توجه به تذكر كوتاه مرحوم استاد شهيد نوشته ايم .
154- گفتارهاى معنوى ، صص 228 - 226.
توضيح اينكه در فرهنگ اسلامى هجرت به دو معنىاستعمال شده است : يكى هجرت از هواهاى نفسانى و ديگرى هجرت از مكان و جايى كهانسان بدان دلبستگى دارد، از اين رو هجرت انفسى و هجرت آفاقى نيز تعبير كرده اند.
155- مقدمه ((مؤ سسه مطالعات اسلامى مكگيل )) بر شرح منظومه سبزوارى چاپ آن مؤ سسهنقل از كتاب مذاهب و فلسفه در قرون وسطى تاءليف كنت گوبينو.
156- مجموعه آثار، ج 14 ص 524 - 524
157- مجموعه آثار، ج 14، صص 527 و 528 .
158- مقدمه رساله ولايت حكيم قمشه اى ، ص 2.
159- مقدمه آقاى همايى بر كتاب برگزيده ديوان سه شاعر اصفهان ، ص 21.
160- مقدمه آقاى همايى بر كتاب برگزيده ديوان سه شاعر اصفهان .
161- مجموعه آثار، ج 14، صص 529 و 530
162- خدمات متقابل اسلام و ايران ، صص 647 و 648
163- گفتارهاى معنوى ، ص 230 و 231
164- همان كتاب با استفاده از مطالب پاورقى .
165- گفتارهاى معنوى ، صص 42-39
166- گفتارهاى معنوى ، صص 44 و 45
167- جاذبه و دافعه على (ع )، ص 85-82، بهنقل از سيره ابن هشام ، ج 3، ص 173-169
168- جاذبه و دافعه على (ع )، ص 77
169- جاذبه و دافعه على (ع )، ص 37-36 بهنقل از بحارالانوار، ج 2، ص 282-281 چاپ جديد و التفسير الكبير فخر رازى ،ذيل آيه نه سوره كهف .

170- سفينة البحار، ج 1، ص 201، ماده حب .
171- جاذبه و دافعه على (ع )، ص 59
172- جاذبه و دافعه على (ع ) ص 86 و 87 بهنقل از شرح ابن ابى الحديد، چاپ بيروت ، جلد سوم ، ص 574، سيره ابن هشام ، ج 2،ص 94
173- اين عشق به رهبرى با همان ويژگى و شور و حماسه هاى صدر اسلام در زمانسلف صالح رسول اللّه حضرت امام خمينى مد ظله العالى دگر بار تجديد گرديد.
174- جاذبه و دافعه على (ع )، ص 24
175- عدل الهى ، مجموعه آثار، ج 1، صص 181 و 182
176- تاريخ ابن خلكان ، ج 3 ، ص 131 و 132
177- كافى ، چاپ آخوندى ،ج 1، ص 170.
خدمات متقابل اسلام وايران ، مجموعه آثار، ج 14، ص 456 و 457
178- قيام و انقلاب مهدى (ع )، مقاله شهيد، ص 97
179- بيست گفتار، ص 56(نام اين زن سوده حمدانيه در تواريخ ذكر شده است .)
180- انسان كامل ، ص 61 به نقل از اصول كافى .
181- عدل آله ى ، مجموعه اثار، ج 1، ص 103
182- مثنوى ، ص 588، البته اين داستان را مولوى از بابتمثيل نقل كرده است .
183- انسان كامل ، صص 120-117
184- البته اين داستان تمثيلى است كه استاد شهيد از مثنوىنقل مى كند.
185- انسان كامل ، صص 42 و 43
186- البته آنچه كه ذكر شد يك تمثيل است از مرحوم ملاى رومى در مثنوى اما بهعنوان يك واقعيت اجتماعى نيز قابل تجربه است . زيرا اكثرا ملاك خوب و بد ها راقضاوتهاى عامه مردم و تبليغات مكرر تعيين مى كند و بسيارى از تقليدهاى نابجا در ادابو عادات و رسوم فردى و اجتماعى در اثر القائات و تلقيناتى است كهاعمال مى شود و مقاومت در برابر اين قضاوتها و تلقينات جز با عقلى هدايت شده و روحيهاى قوى در سايه تعاليم اسلام ميسر نيست .
187- عدل آله ى ، مجموعه آثار، ج 1، ص 303
188- پيرامون انقلاب اسلامى ، ص 47-46 بهنقل از عروة الوثقى اثر سيد جمال الدين اسدآبادى ، ص ‍ 224 و 223. استاد شهيدمطهرى مى نويسد: كه خود سيد جمال چنين كارى را كرد.
189- احياء تفكر اسلامى ، ص 26
190- مسئله حجاب ، ص 30
191- وضع در همه كشورها و حكومتها تقريبا به همين صورت است و اين فقط درايران اسلامى است كه نمايندگان واقعى مردم با برخوردارى از اگاهيهاى اجتماعىومعيارهاى مكتبى و استقلال راى در امر قانونگذارى تصميم مى گيرند.
192- هشتى : در اصطلاح محلى است يعنى چرا سرت گذاشتى ؟
193- سيره نبوى ، ص 115
194- امدادهاى غيبى در زندگى بشر(مقاله رشد اسلامى )، صص 183-181
195- سيره نبوى ، ص 73
196- زخرف / 31.
197- مدثر/25-18
198- وى كتابى نوشته در اعجاز قران كه مرحوم ابن الدين آن را ترجمه كرده استو كتاب خوب و نافعى است آگر جه علمى و فنى است .
199- نبوت ، مجموعه آثار،ج 4، ص 545 و 546
200- عدل آله ى ، مجموعه آثار، ج 1، ص 302
201- سيره نبوى ، ص 75
202- سيره نبوى ، ص 67
203- سيره نبوى ، ص 67 و 68
204- انسان كامل ، ص 169 و 168
205- انسان كامل ، ص 170
206- انسان كامل ، ص 23
207- انسان كامل ، ص 14-12
208- گفتارهاى معنوى ، ص 54-51، چاپ صدرا.
209- حماسه حسينى ، ج 1، ص 10
210- مرحوم آقا محمّد على ، پسر مرحوم وحيد بهبهانى است كه هر دو مردان بزرگكىبوده اند. مرحوم آقا محمد على به كرمانشاه رفت و خيلى هم نفوذ و اقتدار پيداكرد.
211- حماسه حسينى ، بخش نخست ((تحريفهاى عاشورا))، ص 47
212- اين خلاصه اى است از مطالب مبسوطى كه استاد شهيد در اين زمينه بيان داشتهاست .
213- حماسه حسينى ، ج 1، صص 192 و 193. آنچه ماذيل اين داستان به عنوان نتيجه آورديم اجمالى است از بوضيح م صلى كه استادشهيدتقرير فرموده اند.
214- حماسه حسينى ، ج 1، ص 44 و 45. استاد شهيد اين حكايت را بهنقل از حاجى نورى بيان كرده است .
215- سوره بقره ، آيه 194
216- حماسه حسينى ، ج 1، صص 262 و 263
217- حماسه حسينى ، ج 1، ص 109 و 110
218- حماسه حسينى ، ج 1، ص 185
219- حماسه حسينى ، چاپ صدرا، ج 2، ص 29-21
220- از اينجا معلوم مى شود كه آنجه در كتابهاى مدارس گذشته آمده بود و در آنانگيزه قيام حسين (ع ) را نامه هاى مردم كوفه معرفى مى كردند حرفى است بى اساس وخلاف واقع ، زيرا امام حسين (ع ) قيام و نهضت خويش را از مدينه اغاز كرده بود و در حالىكه نامه هاى مردم كوفه پس از دو ماه اقامت در مكه بدست آن حضرت مى رسد.
كتاب حماسه حسينى ، ج 2، صص 31 و 32.
221- حماسه حسينى ، ج 2، ص 34.
222- دو مركز نيرو در كشور اسلامى آن روز وجود داشت : كوفه و شام
223- حماسه حسينى ، ج 2، ص 32.
224- حماسه حسينى ، ج 2، ص 34.
225- حماسه حسينى ، ج 2، ص 33.
226- حماسه حسينى ، ج 1، ص 201
227- استاد شهيد مى نويسد: يكى از اشتباهاتى كه نويسنده شهيد جاويد در اينجاكرده است به نظر من اين است كه براى عامل دعوت مردم كوفه ارزش بيش از خدقائل شده است گويى خيال كرده كه عامل اساسى و صلى اين است . عمچنن كطالب ارزنده ومهم ديگر ى را ذيل حكايت فوق آورده اند كه از استحكام و لطافت خاصى برخوردار است .رجوع شود به : صص 265-267، ج 2، حماسه حسينى .
228- حماسه حسينى ، ج 2، صص 62-60
229- گفتارهاى معنوى ، ص 127 و 128
230- حماسه حسينى ، ج 1، صص 246-244
231- قيام و انقلاب مهدى ، به ضميمه شهيد، صص 134-124.
232- گفتارهاى معنوى ، صص 126-125
233- گفتارهاى معنوى ، صص 97و98
234- حماسه حسينى ، ج 2، صص 215-212
استاد شهيد يه هنگام نقل اين مصيبت بيش از هميشه متاثر بوده اند و بشدت مى گريسته اندو لذا عمق احساس او را فقط مى توان با گوش دادن به نوار آن مرحوم دريافت .
235- گفتارهاى معنوى ، صص 239 و 240
236- بعد از همين دعاى اباعبداللّه دو سهسال بيشتر طول نكشيد كه مختار عمر سعد را كشت و اين در حالى بود كه پسر عمر سعددر مجلس مختار حاضر بود آمده بود پيش مختار براى شفاعت پدرش . سر عمر سعد را درحالى كه بر روى آن پارچه اى كشيده شده بود در مجلس مختار آوردند يك وقت به پسرشگفتند آيا سرى كه اينجاست ، مى شناسى ؟
پارچه را برداشت تا سر بريده پدرش را ديد بى اختيار از جا حركت كرد. مختار گفت :او را به پدرش ملحق كنيد.
237- گفتارهاى معنوى ، ج 1، صص 205 و 202
238- گفتارهاى معنوى ، ج 2، ص 85
239- حماسه حسينى ، ج 1، صص 55-50
240- در اينجا استاد شهيد تذكر فرموده اند: در متن تاريخ ندارد كه على (ع ) گفتهباشد هدفت و منظور من چيست اما آنها كه به روشن بينى على (ع ) معترف و مومنند من گومندعلى (ع ) آن آخر كار را پيش ‍ بينى مى كرد.
241- حماسه حسينى ، ج 2، صص 88-85
242- گفتارهاى معنوى ، ص 266
243- گفتارهاى معنوى ، ص 243
244- گفتارهاى معنوى ، ص 243
245- گفتارهاى معنوى ، ص 162-160
246- حماسه حسينى ، ج 1، ص 32 و نيز ج 2، ص 146
247- گفتارهاى معنوى ، ص 263
248- حماسه حسينى ، ج 1، ص 302