خانواده و مسؤوليتها
پيوند پاكيزگى
ترك ازدواج!
خانواده و مسؤوليتها
پيوند پاكيزگى
ترك ازدواج!
1. پيامبر اكرم(ص):
من سره ان يلقى الله طاهرا مطهرا فليلقه بزوجة و من تركالتزويج مخافة العيلة فقد اساء الظن بالله عز و جل; (1) .
هر كس شادمان مىشود به اينكه خداوند را در حال پاكى و پاكيزگى.
[معنوى] ملاقات كند، پس خداى را به همراه زوجهاى ملاقات كند،و كسى كه ازدواج را به خاطر ترس ازخرجى زندگى رها كند، درحقيقتبه خداى عز و جل بدگمان شده است.
برخوردارى از نعمت همسر، مىتواند محيط مساعدى را در زندگىانسان، در جهت كسب طهارت معنوى ودورى از انحرافات ايجاد كند.انسانى كه براى تامين سعادت ابدى و حيات جاويد تلاش مىكند بايد بداندكههمسرى مناسب، همسفر خوبى براى او خواهد بود. توجه به ملاكهاىاصلى و ارزشى در گزينش همسر، مىتواندانسان را در دستيابى به همسرىمناسب يارى كند، و اين نكتهاى است كه در روايتبعدى به آن توجه شدهاست.
كدام يك؟ دين يا مال و زيبايى
2. امام صادق(ع):
اذا تزوج الرجل المراة لمالها او جمالها لم يرزق ذلك، فان تزوجهالدينها رزقه الله عز و جل جمالها و مالها; (2) .
هنگامى كه مرد، زن را به خاطر ثروت يا زيبايىاش به ازدواجدرآورد به هدفش نخواهد رسيد، ولى اگر با او بهانگيزه دين وايمانش ازدواج كرد، خداى عز و جل، هم زيبايى و هم ثروت او راروزىاش، خواهد نمود.
انسانى كه با انگيزه صحيح، اين سنت اسلامى را انجام مىدهد، از يكطرف زمينه مناسبى را در جهت رشدمعنوى خويش فراهم كرده است، و ازجانب ديگر، درهاى رزق و فضل الهى را به روى خود گشوده است. واينعلاوه بر آنكه مفاد روايات متعددى است، به صراحت مورد تاكيد قرآننيز واقع شده است; آنجا كه مىفرمايد:«و انكحوا الايامى منكم والصالحين من عبادكم و امائكم ان يكونوا فقراء يغنهم الله من فضله و اللهواسع عليم». (3) .
مفاد آيه اين است كه «زنان و مردان بىهمسر و نيز بردگان و كنيزانىكه شايستگى ازدواج يافتهاند را همسردهيد، اگر هم تنگدستباشندخداوند از فضل خودش آنان را بىنياز خواهد ساخت. خداوند، هم وسعتدارد وهم مىداند».
از سوى ديگر، از ارزشمندترين ساختارهاى اجتماعى در اسلام، بنيانخانواده است كه اگر بر اساس صحيح و درچارچوب ارزشهاى دينى شكلگرفته باشد همان گونه كه در روايتبعدى آمده، دوست داشتنىترين بنادرپيشگاه خداوند است.
بنيان محبوب
3. امام باقر(ع):
قال رسول الله(ص): ما بنى بناء في الاسلام احب الى الله تعالى منالتزويج; (4) .
از نظر اسلام، در پيشگاه خداوند تعالى، هيچ بنايى، محبوبتر ازازدواج بنا نشده است.
از اينرو در احاديث چندى، از ترك ازدواج و زندگى مجرد، نكوهششده است و حتى كسانى كه به عمد، راهتنهايى زيستن را پيشه مىكنندنفرين شدهاند. (5) .
امانات الهى
بهترين شما
4. پيامبر اكرم(ص):
خيركم، خيركم لنسائه و انا خيركم لنسائي; (6) .
بهترين شما مردى است كه با زنان خود خوشرفتارتر باشد و من ازهمه شما نسبتبه همسرانم خوشرفتارترم.
سفارش شدگان
5. پيامبر اكرم(ص):
ما زال جبرئيل يوصيني في امر النساء حتى ظننت انه سيحرمطلاقهن; (7) .
جبرئيل، همواره به من سفارش زنان را مىنمود تا آنجا كه گمانكردم، خداوند بزودى طلاق دادن آنان را حرامخواهد كرد.
آنگاه كه همسر براى مرد، در حكم امانتى الهى است، طبيعى است كهبهترين مردان در اين خصوص كسانىخواهند بود كه براى اين وديعههاىالهى بهتر باشند و پيامبر اكرم(ص) با همه مسؤوليتهايى كه مقام امامتورسالتبر دوش او مىگذاشت و با وجود تعداد همسرانى كه به خاطرمصلحت اسلام اختيار كرده بود و اختلافىكه آن همسران از نظر اخلاق وسن داشتند، به گونهاى با آنها رفتار مىكرد كه در سراسر عمر زناشويى حتىيكبار نيز نتوانستند بر پيامبر اكرم(ص) خردهگيرى كنند و اين خود يكى ازامتحانات الهى براى رسول اكرم(ص)بود.
در فرهنگ جاهلى، از آنجا كه زن به مثابه مال شخصى مرد پنداشتهمىشد و مرد براى خود اين حق را قايل بودكه با همسر خود هر گونه كهخواست رفتار كند و او را هر چند بناحق، مورد اذيت و آزار قرار دهد، دراسلام براىدفاع از حقوق زن عنايتخاصى شده است; از جمله به روايتذيل توجه شود.
يك سيلى، هفتاد سيلى
6. پيامبر اكرم(ص):
... فاي رجل لطم امراته لطمة، امرالله عز و جل مالك، خازن النيران فيلطمه على حر وجهه سبعين لطمة فينار جهنم ...; (8) .
هر مردى كه يك سيلى به صورت همسرش بزند، خداى عز و جل به«مالك» كه مامور دوزخ است، دستورمىدهد در آتش جهنم، هفتادسيلى به گونه او بزند.
گشايش بر اسيران
7. امام موسى بن جعفر(ع):
عيال الرجل اسراؤه، فمن انعم الله عليه نعمة فليوسع علىاسرائه، فان لم يفعل اوشك ان تزول تلك النعمة; (9) .
خانواده مرد، اسيران او هستند. لذا هر كس كه خداوند بر او نعمتىارزانى داشت، بر اسراى خودش وسعت وگشايش دهد و الا اگر اينكار را نكرد، آن نعمت در شرف نابودى قرار خواهد گرفت.
مساله آسان گرفتن زندگى بر همسر و فرزند را در روايات متعددىمىخوانيم. اينكه در اينجا همسر و فرزندان،همانند اسيران شمرده شدهانداز اين جهت است كه آنان راه به جايى ندارند و چشم نياز و ديده انتظار بهدستمرد گشودهاند. از سوى ديگر، يك اسير، تنها نياز به امور مادى ندارد.برخورد مناسب و اظهار عطوفت، بهترينهديه براى او است. لذا درروايت ديگرى، همين امر به صورت كلى آمده است كه در پيشگاه خداوند،محبوبترينبندگان، آنانند كه رفتارشان با خانوادهشان كه اسيران آنانندبهتر باشد. (10) روايات بعدى نيز در همين زمينهاست.
در كنار همسرت بنشين
8 . پيامبر اكرم(ص):
جلوس المرء عند عياله احب الى الله تعالى من اعتكاف فيمسجدي هذا; (11) .
در پيشگاه خداوند تعالى، نشستن مرد در كنار همسر خود، ازاعتكاف در اين مسجد من، محبوبتر است.
ارزش اعتكاف و ثواب ماندن در مسجد پپامبر(ص) چيزى است كه هرمسلمانى آرزوى دستيابى به آن را دارد.اگر به فضيلتى كه اعتكاف در مسجدآن حضرت(ص) دارد توجه شود، آن وقتبه ارزش بالاى انس و الفتونشستن مرد در كنار همسر خود، بيشتر پى خواهيم برد. اين نياز طبيعى زناست كه همسرش، ساعاتى را دركنار او باشد، با او همصحبتشود، به سخناو گوش كند، و كارهاى روزمره، او را از اين مهم باز ندارد. خود مردنيزچنين نيازى را دارد. و اين عنايت و اهتمام بالاى اسلام به تحكيم مناسباتزن و شوهر و تقويت روابط عاطفىآنان را مىرساند كه حضور در خانه ونشستن در كنار همسر را در پيشگاه خداوند از اعتكاف در مسجدالنبى(ص)دوستداشتنىتر به شمار مىآورد. و اين چنين است كه در سخن ديگرى ازپيامبر بزرگوار اسلام(ص) آمده است«مردى كه لقمه در دهان همسر خودمىگذارد داراى اجر و ثواب است.» (12) و يا گفته حضرت(ص) كهدمتبهخانواده را تنها كار انسان «صديق» يا «شهيد» يا مردى كه خداوند خواستهاستخير دنيا و آخرت را به اوبرساند مىشمارد:
لا يخدم العيال الا صديق او شهيد او رجل يريد الله به خير الدنيا والآخرة. (13) .
اول براى دخترت
9. پيامبر اكرم(ص):
من دخل السوق فاشترى تحفة فحملها الى عياله كان كحاملصدقة الى قوم محاويج و ليبدا بالاناث قبل الذكور; (14) .
مردى كه داخل بازار شود و تحفهاى بخرد و آن را براى خانوادهاشببرد، ثوابش برابر كسى است كه صدقهاى رابه قومى نيازمند برساند.و (هنگام خريد يا تقسيم) نخست از دختران شروع كند.
عنايتخاصى كه در اينجا حتى در هديه دادن به دختران شده حاكىاز اوج توجه و احترامى است كه اسلام براىآنان قايل است، و از طرفديگر، نشاندهنده زمينه بيشترى است كه فرزندان دختر در جلب عطوفتو مهربانىدارند.
براى تقويت رشتههاى زندگى مشترك زن و مرد و ايجاد حس اعتمادبه نفس در زن و دلگرمى بيشتر به زندگى،توجه خاصى نيز به روابطعاطفى ميان آن دو شده است. حديثبعدى مؤيد اين معناست.
تو را دوست دارم
10. پيامبر اكرم(ص):
قول الرجل للمراة «اني احبك» لا يذهب من قلبها ابدا; (15) .
اين گفته مرد به همسرش كه «من تو را دوست دارم» هيچگاه از قلبزن بيرون نمىرود.
آراستگى و زينت
11. امام باقر(ع):
لاينبغى للمراة ان تعطل نفسها و لو ان تعلق في عنقها قلادة ولاينبغي ان تدع يدها من الخضاب و لو ان تمسحهامسحابالحناء و ان كان مسنة; (16) .
براى زن (در رسيدگى به وضع ظاهر خود) سزاوار نيست كه به خودو سر و وضعش نرسد هر چند به اينكهگردنبندى را به خود بياويزد،و سزاوار نيست كه دستش را بىرنگ رها كند هر چند به اينكهمختصر حنايىبگذارد; گرچه سالخورده باشد.
بىشك موضوع ياد شده، يك نياز طبيعى براى زن و مرد است و دراين روايات، همان گونه كه به مساله هزينه وايجاد گشايش در زندگى و نيزاظهار محبت علنى توجه شده استبر اين نياز طبيعى نيز كه در روابط زن وشوهرنقش خاصى دارد تاكيد شده است. همين امر پسنديده در صورتى كهخارج از حدود خانه و براى بيگانه انجامشود حرام است و آثار سوء خودرا در جامعه و بويژه در محيط خانواده و روابط زن و شوهر خواهدداشت. اين امرپسنديده، عينا براى مردان نيز سفارش شده و علت آن نيزروشن است. البته نكته ديگرى كه در همين زمينهبايد مورد توجه قرارگيرد موضوع لزوم تمايز ميان زن و مرد در وضع ظاهرى و لباس و امثال آناست. و اينهمان نكتهاى است كه در سخن فاطمه دختر اميرالمؤمنينعلى(ع) به روايت عروة بنعبدالله آمده است. اومىگويد: وارد بر فاطمهدختر على بنابىطالب(ع) شدم در حالى كه پيرزنى سالخورده شده بود وگردنبندى درگردنش بود و دو النگو در دستش. لذا گفت: براى زنانناخوشايند و مكروه است كه خود را شبيه مردان سازند. (17) .
مردان نيز زينت كنند
12. حسن بن جهم:
رايت اباالحسن(ع) اختضب، فقلت: جعلت فداك! اختضبت؟!
فقال: نعم، ان التهية مما يزيد في عفة النساء، و لقد ترك النساءالعفة بترك ازواجهن التهية. ثم قال: ايسرك انتراها علىماتراك عليه اذا كنت على غير تهية؟
قلت: لا.
قال: فهو ذاك. ثم قال: من اخلاق الانبياء، التنظف و التطيب وحلق الشعر و كثره الطروقة; (18) .
حضرت امام رضا(ع) (19) را ديدم كه موهاى خود را رنگ كرده است.عرض كردم: فدايتشوم! خضاب گذاشتهاى؟!
فرمود: بله، چرا كه آراستن خود از جمله چيزهايى است كه موجبافزايش پاكدامنى زنان مى گردد; و زنان،عفت و پاكدامنى را به اينعلت رها كردند كه شوهرانشان آراستن خويش را ترك نمودند.سپس فرمود: آيا توخوش دارى كه همسرت را به همان شكلى ببينىكه تو را در حال ژوليدگى و عدم رسيدگى به سر و وضع مىبيند؟
عرض كردم: نه.
فرمود: پس اين، همان است. سپس فرمود: نظافت و استعمال بوىخوش و اصلاح سر و آميزش زياد از اخلاقانبياست.»
مسؤوليت مشترك
هم تو، هم او
13. پيامبر اكرم(ص):
... فلكم عليهن حق و لهن عليكم حق، و من حقكم عليهن انلايوطؤوا فرشكم و لا يعصينكم في معروف. فاذافعلن ذلكفلهن رزقهن و كسوتهن بالمعروف و لا تضربوهن; (20) .
... براى شما مردان، بر زنان حقى است و براى آنان نيز بر شما حقى.و از جمله حقوق شما بر آنان، اين است كهرابطه نامشروع با بيگانهبرقرار نكنند و در موارد لزوم اطاعت، از شما سرپيچى نكنند. پسآنگاه كه اين حقوق راادا كردند، حق خرجى و لباس در حد متعارفو معمول را دارا هستند و (نيز از جمله حقوق اينكه) آنان را نزنيد.
روشن است كه زن و مرد، هر يك در روابط زناشويى و زندگىمشترك داراى حقوقى هستند و در حديث فوق بهقسمتى از آن اشاره شدهاست و اين گونه نيست كه يك طرف، هميشه خود را طلبكار و ديگرى رابدهكار بداند;بلكه روابط بر اساس حقوق متقابل است و تنها با ايناحساس است كه جو مساعدى براى تحقق صفا و صميميتو همكارى بهوجود خواهد آمد.
حفظ چارچوب زندگى و ارزشها
14. امام صادق(ع):
قال رسول الله(ص): من اطاع امراته اكبه الله على وجهه في النار.
قيل: و ما تلك الطاعة؟
قال: تطلب اليه (منه - كافى) الذهاب الى الحمامات و العرسات والعيدات و النائحات (النياحات - كافى) والثياب الرقاقفيجيبها; (21) .
كسى كه از زنش اطاعت نمايد، خداوند او را به صورت، در آتشاندازد.
گفته شد: آن طاعت چيست؟
فرمود: اينكه زن خواهان رفتن به حمامهاى عمومى و عروسيها ومراسم عيد و جشنها و سوگواريها و يا پوشيدنلباسهاى نازك وبدننما باشد و او نيز مىپذيرد.»
مديريت زندگى توسط مرد و مسؤوليتهاى ناشى از آن، از نقطه نظرشرعى، اين حق را به او مى دهد كهمحدوديتهايى را در خصوص خروجهمسر خويش از خانه ايجاد كند و همسرش موظف باشد بدون موافقتقبلىاو اقدام به خروج از خانه نكند. البته روشن است كه اين حق، بهگونهاى مطلق و خودخواهانه نيست.
برخى اجتماعات، زمينه مساعدترى براى فساد و گناه فراهم مىنمايدو اين امر در گذشته نسبتبه برخى مكانهاهمچون حمامها و مجالس ختمزنانه شدت بيشترى داشته است. مرد علاوه بر اينكه خود بايد نسبتبهآلودهشدن و گرفتار آمدن در ورطه گناه، فردى خويشتندار باشد، درخصوص خانواده بويژه همسر خود نيزمسؤوليت دارد. چنان كه قرآنكريم مى فرمايد: «يا ايها الذين آمنوا قوا انفسكم و اهليكم نارا وقودهاالناس والحجارة». (22) .
مرد به عنوان كسى كه بار زندگى را بر دوش مىكشد و مسؤوليت اصلىبر عهده او مىباشد نبايد به گونهاىرفتار كند كه تدبير و مديريت زندگىاساسا از دست او خارج شود و در زندگى تبديل به فردى بىاختيار وبدوناراده گردد. او نمىتواند و نبايد از مسؤوليت و وظيفه دشوارى كه در زندگىمشترك بر عهده دارد شانهخالى كند. لذا در سخنى از اميرالمؤمنين(ع) آنمردى كه تدبير كار خويش را به زنى واگذار كرده مورد لعنقرار گرفتهاست. (23) .
كدام بهتر است؟
15. امام صادق(ع):
ان رجلا من الانصار على عهد رسول الله(ص) خرج في بعضحوائجه و عهد الى امراته عهدا الا تخرج من بيتهاحتى يقدم.قال: و ان اباها مرض فبعثت المراة الى رسول الله(ص) فقالت: انزوجي خرج و عهد الي ان لا اخرجمن بيتي حتى يقدم و انابي مريض فتامرني ان اعوده؟
فقال: لا، اجلسي في بيتك و اطيعي زوجك.
قال: فمات فبعثت اليه، فقالت: يا رسولالله! ان ابي قد ماتفتامرني ان اصلى عليه؟
فقال: لا، اجلسي في بيتك و اطيعي زوجك. قال: فدفن الرجلفبعثت اليها رسولالله(ص): ان الله عز و جل قدغفرلك ولابيك بطاعتك لزوجك; (24) .
مردى از انصار در زمان رسول خدا(ص) به خاطر كارى، به مسافرترفت و به همسرش سفارش كرد كه از خانهخارج نشود تا اوبرگردد. پدر اين زن مريض شد، لذا زن خدمت رسول خدا(ص) پيغامفرستاد كه شوهرم بهمسافرت رفته و به من سفارش كرده است تاموقع برگشتش، از خانهام خارج نگردم ولى پدرم مريض است;اجازهمىدهيد كه او را عيادت كنم؟
پيامبر(ص) جواب فرستاد: نه، در خانهات بنشين و مطيع همسرتباش.
تا اينكه پدرش مرد; دوباره پيغام فرستاد: اى رسول خدا! پدرم مردهاست، آيا دستور مى فرماييد كه بر او نمازبخوانم؟
حضرت(ص) جواب فرستاد: نه، در خانهات بنشين و مطيع شوهرتباش.
پس از آن، پدرش به خاك سپرده شد. (اين بار) پيامبر اكرم(ص) براىزن پيغام فرستاد كه خداوند عز و جل تورا و پدرت را به علتاطاعت تو از همسر، مشمول مغفرت قرار داد.
نعمتبعد از اسلام
16. پيامبر اكرم(ص):
ما استفاد امرء مسلم فائدة بعد الاسلام افضل من زوجةمسلمة تسره اذا نظر اليها و تطيعه اذا امرها و تحفظه اذاغابعنها في نفسها و ماله; (25) .
مرد مسلمان بعد از اسلام، بهرهاى برتر از همسرى مسلمان نبردهاست. همسرى كه وقتى به او مى نگرد مايهمسرت او است، و آنگاهكه به او دستورى مى دهد اطاعت مى كند، و در غياب شوهر، حافظناموس خود و اموالشوهر است.
مرد نيكوكار
17. اسحاق بنعمار:
قلت لابيعبدالله(ع): ما حق المراة على زوجها الذي اذا فعله كانمحسنا؟
قال: يشبعها و يكسوها و ان جهلت غفرلها.
و قال ابوعبدالله(ع): كانت امراة عند ابي(ع) تؤذيه فيغفرلها; (26) .
به امام صادق(ع) عرض كردم: حق زن بر شوهرش چيست، كه اگر آنرا انجام دهد انسان نيكوكارى خواهد بود؟
فرمود: خوراك و پوشاك او را تامين كند و اگر از سر جهل مرتكبخطايى شد از او در گذرد.
باز فرمود: پدرم زنى داشت كه او را اذيت مى كرد، ولى پدرم او رامىبخشيد.
خيرى از تو نديدم!
18. امام صادق(ع):
ايما امراة قالت لزوجها: ما رايت قط من وجهك خيرا فقدحبط عملها; (27) .
هر زنى به همسرش بگويد: «من از روى تو خيرى نديدم» عملشضايع و حبط خواهد شد.
در ضمن چند روايت گذشته، به برخى از حقوق متقابل زن و شوهراشاره شد; از جمله خارج نشدن از خانهبدون اجازه شوهر، حفظ آبرو واموال شوهر در غياب او، تامين خوراك و پوشاك و قهرا مسكن زن،چشمپوشى ازاشتباهات او و بالاخره در روايت فوق به اين نكته توجه دادهشده است كه زن نبايد زحمات شوهرش را در نيكىبه او و برآوردننيازهاى او ناديده بگيرد و با گفتن جملاتى دلسرد كننده كه حاكى از عدمقدردانى از زحماتشوهر است، موجب سردى روابط ميان خود وهمسرش شود كه چه بسا پيامدهاى ناگوارى را به دنبال دارد.
چند روايتبعدى، گوياى برخى از صفات زنان شايسته است.
كارگزار خداوند
19. امام رضا(ع) از اميرالمؤمنين(ع):
خير نسائكم، الخمس.
قيل: يا اميرالمؤمنين! و ما الخمس؟
قال: الهينة، اللينة، المؤاتية، التي اذا غضب زوجها لم تكتحلبغمض حتى يرضى، و اذا غاب عنها زوجها حفظتهفي غيبته،فتلك عامل من عمال الله و عامل الله لا يخيب; (28) .
بهترين زنان شما داراى پنج صفت هستند.
گفته شد: اى امير مؤمنان! آن پنج صفت كدام است؟
فرمود: سبكبار و كمصداق، نرمخو و خوشرفتار، مطيع و موافق،آنگاه كه همسرش خشم گيرد، خواب بهچشمش نرود تا از او راضىگردد. و در غياب شوهرش حافظ او باشد.
چنين زنى، كارگزارى از كارگزاران خداوند است و كارگزار خداوندنيز دچار ناكامى و خسران نخواهد شد.
او را نيازار!
20. پيامبر اكرم(ص):
ايما امراة آذت زوجها بلسانها لم يقبل الله منه صرفا و لا عدلاو لا حسنة من عملها حتى ترضيه و ان صامتنهارها و قامت ليلها; (29) .
هر زنى كه شوهرش را با زبان بيازارد، خداوند، هيچ توبه و كفارهاىرا از او نمى پذيرد و هيچ كار نيكش را قبولنمى كند تا وقتى كهشوهرش را راضى كند، گرچه زن، روز خود را روزه بدارد و شب رابه عبادت گذراند.
روشن است كه براى پذيرش توبه و قبولى اعمال نيك، زمينههايىلازم است و موانع زيادى وجود دارد كه ازجمله آنها عدم رضايتشوهراست. البته اگر زن به وظيفه خويش عمل كرده است و با اين حال، مرد بههر دليلىو نوعا به خاطر منافع شخصى خويش، اظهار عدم رضايت ازهمسر خود بكند او مسؤوليتى ندارد، ولى اگر زن باكلمات خود، موجبآزار و ناراحتى همسرش شده است و در عين حال حاضر به كسب رضايتاو نيست، طبيعىاست كه اعمال نيك او نيز بر جاى بماند. روايتبعدى نيزناظر به همين نكته است.
كسب خشنودى او
21. پيامبر اكرم(ص):
خير نسائكم، التي ان غضبت او غضب تقول لزوجها: يدي فييدك، لا اكتحل عيني بغمض حتى ترضى عني; (30) .
بهترين زنان شما، زنى است كه وقتى خشمگين گردد و يا همسرش براو خشم گيرد، به شوهرش بگويد:
دستم را در دست تو مى گذارم و خواب را به چشمم راه نمى دهم تاوقتى كه از من راضى شوى.
اين بسيار مهم است كه اگر كدورت و عصبانيتى نيز پيش آمد، هر يكسعى نكند به ديگرى نشان دهد كه به اونيازى ندارد بلكه سعى در جبرانكوتاهى و تقصير خود كند و طرف مقابل نيز آن را به عنوان نقطه ضعفديگرىتلقى نكند ، بلكه حمل بر روحيه گذشت و عدم لجاجت وگرمىبخشيدن دوباره به زندگى مشترك كه هر دو ازآن بهرهمند مى شوند نمايد.
جهاد بانوان
22. على(ع):
جهاد المراة حسن التبعل; (31) .
جهاد زن، خوب شوهردارى كردن است.
يك زن آگاه و وظيفهشناس، اگر بتواند درون خانه خود، محيطمساعدى را براى رشد و كمال خود و شوهر وبويژه فرزندان خويش فراهمكند تاثير مثبت و بسيار مؤثر آن در اصلاح جامعه و اخلاق و تربيت آحادآن، بر كسىپوشيده نيست. در حقيقت، زن، شركت مستقيم در فعال نمودنساير نيروهاى سازنده جامعه دارد و نقشعمدهاى را در گرمى بخشيدن بهمجاهدان در ميدان نبرد ايفا مى كند. از سوى ديگر، حديث فوق كه تفصيلآنرا در روايتبعدى خواهيم خواند، گوياى اهميت وظيفه خانهدارىاست چرا كه آن را به مثابه جهاد مىداند.
جهاد واقعى
23. اسماء بنتيزيد كه از زنان انصار بود به محضر پيامبر(ص) كه ميناصحابش بود، رسيد و عرض كرد:
پدر و مادرم فدايت! من فرستاده زنان به سوى شما هستم. جانم فداىشما! بدان كه هيچ زنى در شرق و غربنيست كه جريان آمدن مرا بهحضور شما بشنود مگر اينكه همعقيده من است. پرسش من اين است كهخداوندتو را بحق، به سوى مردان و زنان فرستاد و ما به تو و بهپروردگارت كه تو را فرستاد ايمان آورديم و ما گروه زنانمحصور ومحدود، نشسته در خانه و وسيله برآوردن خواستههاى شماهاييم، و بارفرزندانتان را بر دوش مىكشيم و شما جماعت مردان، با شركت درنمازجمعه و جماعت و عيادت بيماران و حضور در تشييعجنازهها وانجامدادن مداوم مراسم حج و از همه برتر، با امكان حضور در جهاد در راهخدا، بر ما برترى داده شدهايد. ازطرف ديگر، وقتى كسى از شماها به سفرحجيا عمره مىرود و يا براى حفظ مرزها خارج مىشود، اموالتانرابرايتان نگهدارى مىكنيم و لباسهايتان را مىبافيم و اولادتان را تربيتمىكنيم. پس اى رسول خدا! از نظراجر و پاداش چه مشاركتى با شماداريم؟
پيامبر اكرم(ص) چهره خويش را به طرف اصحابش نمود و فرمود:
هل سمعتم مقالة قط احسن من مسالتها من امر دينها من هذه؟
فقالوا: يا رسولالله! ما ظننا ان امراة تهتدي الى مثل هذا!
فالتفت النبي(ص) اليها ثم قال لها: انصرفي ايتها المراة و اعلميمن خلفك من النساء ان حسن تبعل احدا كنلزوجها و طلبهامرضاته و اتباعها موافقته يعدل ذلك كله. فادبرت المراة وهي تهلل و تكبر استبشارا; (32) .
آيا تاكنون گفتارى بهتر از پرسش اين بانو كه در باره امر دينشپرسيد، شنيدهايد؟
عرض كردند: اى رسول خدا! ما گمان نمىكرديم زنى به چنين چيزىدستيابد!
آنگاه پيامبر(ص) رو به طرف آن زن گرداند و به او فرمود:
اى زن! برگرد و به ساير زنانى كه از سوى آنان آمدهاى اعلام كن كهخوشرفتارى يكى از شماها با شوهر وجوياى رضايت او شدن ودنبال كردن موافقت او، با همه آن فضايل و اعمال مردان برابرىمىكند.
آن زن برگشت در حالى كه از خوشحالى و بشارت يافتن، تهليل وتكبير بر زبان داشت.
مرحوم علامه طباطبايى از اين حديث، نكات چندى را استفاده كردهاست كه به اختصار به آنها اشاره مىشود:
1. از امثال اين قضايا روشن مىشود كه زنان با اينكه بيشتر به امورداخلى منزل مشغولند، اما از نظر مراجعه بهولى امر و كوشش در جهتحل پارهاى مشكلات خويش منعى نداشتهاند.
2. آنچه بيشتر در زندگى زن، مورد پسند اسلام است اين است كهوظيفه مهم خانهدارى را فراموش نكند، و اينتوصيه پيامبر(ص) گرچهواجب نبود لكن در يك محيط سالم و مذهبى، همين دستور استحبابىحافظ اينخواسته اسلامى بود.
3. زنان با اينكه از فضيلت امثال جهاد، به عللى كه روشن استمحرومند اما اسلام اين محروميتها را با مزايا وارزشهاى ديگرى كه بسىافتخارآميز است جبران كرده است. (33) .
حديثبعدى مىتواند تفسيرى بر اين وظيفه باشد.
از بهترين بانوان
24. پيامبر اكرم(ص):
ان من خير نسائكم; الولود، الستيرة، العفيفة، العزيزة في اهلها،الذليلة مع بعلها، الحصان مع غيره، التي تسمعله و تطيع امرهو اذا خلا بها بذلت ما اراد منها; (34) .
همانا از بهترين زنان شما زنى است كه زياد بچهدار شود،شوهردوست و محجوب و پاكدامن باشد، در ميانخويشانش عزيزباشد ولى با شوهرش رام و تسليم باشد، خودش را از بيگانه محفوظبدارد، نسبتبه همسرشحرفشنوى و اطاعت داشته باشد، و درخلوت شوهر، از انجام خواسته او مضايقه نكند.
زن قيمت ندارد!
26. امام صادق(ع):
ليس للمراة خطر، لا لصالحتهن و لا لطالحتهن; اما صالحتهنفليس خطرها الذهب و الفضة. و اما طالحتهنفليس الترابخطرها، التراب خير منها; (35) .
براى زن، ارزش و معادلى نيست; نه براى صالح آنان و نه براىناصالح آنان. اما خوب آنان در مقابل ارزشش، طلاو نقره برابرىنمىكند چرا كه بهتر از طلا و نقره است، و اما ناصالح آنها، خاك نيزقيمت و بهاى او نيست، چرا كهخاك بهتر از او است.
اين حديثشريف مىتواند بعنوان جمعبندى احاديث اين قسمتباشد و نشاندهنده اين است كه ارزش انسانىزن، امرى معنوى است كه باملاكهاى مادى نمىتوان ارزشيابى نمود و طبيعى است نوعا هر عنصرى كهبيشترمىتواند در جامعه نقش مثبت و ارزشمند داشته باشد، نقش تخريبىزيادترى نيز مىتواند دارا باشد.
در راه تفاهم
مدارا كن!
27. امام صادق(ع) به نقل از پيامبر اكرم(ص):
و من صبر على خلق امراة سيئة الخلق واحتسب في ذلك الاجراعطاه الله ثواب الشاكرين; (36) .
مردى كه بر اخلاق همسرى بداخلاق صبر كند و آن را تحمل نمايدو آن را به حساب اجر الهى بگذارد، خداوندپاداش شكرگزاران را بهاو خواهد داد.
پستى و بلنديهاى زندگى و روابط مشترك زن و شوهر، نياز مبرمى بهاصل «مدارا و تفاهم» دارد. مرد كهعهدهدار مديريت زندگى مشترك استشديدا به اين اصل نيازمند است، و اين بستگى به سعه صدر و روحگذشت وفداكارى او دارد. البته براى ايجاد حسن تفاهم، نياز به عناصر چندى استكه در ضمن روايات اين بخش، به آنها پرداخته خواهد شد; بعضى مربوطبه مرد و قسمتى نيز مرتبط به زن و پارهاى نيز مشترك ميان آن دواست.
مسؤوليت روابط حسنه
28. امام صادق(ع):
رحم الله عبدا احسن فيما بينه و بين زوجته، فان الله عز و جلقد ملكه ناصيتها و جعله القيم عليها; (37) .
خدا رحمت كند مردى را كه ميان خود و همسرش را اصلاح نمايد،زيرا خداوند اختيارش را در دست او گذاشتهو او را قيم و سرپرستزن نموده است.
اين روايت، اشاره استبه آيه شريفه «الرجال قوامون على النساء بمافضل الله بعضهم على بعض و بما انفقوا مناموالهم» (38) كه اجمالا نوعىقيمومت را براى مردان در فضاى روابط همسرى و خانوادگى قرار دادهاست. اينكهچارچوب و خاستگاه اين سرپرستى چيست، و مشخصا در چهمسايلى مصداق مىيابد، موضوعى است كه درتفسير و مباحث فقهى بايدپى گرفت.
تقسيم كار
29. امام صادق(ع) از پدر بزرگوارش امام باقر(ع):
تقاضى علي و فاطمة الى رسولالله(ص) في الخدمة، فقضى علىفاطمة بخدمة ما دون الباب و قضى على عليبما خلفه. قال:فقالت فاطمة: فلا يعلم ما داخلني من السرور الا الله باكفائيرسولالله تحمل رقاب الرجال; (39) .
على و فاطمه در مورد كارهاى خانه از رسول خدا(ص) تقاضاىدستورالعمل كردند. حضرت(ص) كارهاى داخلخانه را به عهدهفاطمه گذاشت و كار بيرون را بر عهده على.
پس از آن فاطمه فرمود: خدا مىداند چقدر از اينكه رسول خدا باردوش مردان را از من گرداند خوشحال شدم.
حضرت فاطمه(س) اين را مايه خوشحالى خود مىداند كه مسؤوليتمواجهشدن و همصحبتشدن با مردانبيگانه در خارج از خانه را بر عهدهندارد. احتمالات ديگرى نيز در اين جمله داده شده است; از جملهاينكهمسرتخاطر او به اين علت است كه رسول خدا(ص) او را در قبولمسؤوليت همسان و همانند مردان قرارداده است و كارهاى داخل را به اوواگذار نموده است.
در جايگاه واقعى
30. على(ع) خطاب به فرزندش امام حسن(ع):
... و لا تملك المراة من امرها ما جاوز نفسها; فان المراة ريحانةو ليستبقهرمانة و لا تعد بكرامتها نفسها و لاتطمعها في انتشفع لغيرها; (40) .
زن را در آنچه مربوط به او نيست صاحب اختيار مگردان، زيرا زنچون گياهى خوشبو است، و نه كارفرما ومسؤول خرج و خريد، ودر گرامى داشتن او از آنچه مربوط به او است تجاوز مكن و او را بهطمع نينداز كه شفاعتديگرى كند.
زن درختستبرى نيست كه آسيبپذير نباشد. بايد جايگاه واقعى اورا در زندگى شناخت چرا كه افراط و تفريطنسبتبه او، آفاتى را به دنبالدارد. او بيش از هر چيز نياز به مهربانى و عطوفت دارد، حتى بسيارىمواقع، رفتارعطوفتآميز در او بيشتر تاثير دارد تا استدلال، چه رسد بهخشونت!
يك زن برابر هزار مرد!
31. امام صادق(ع):
الامراة الصالحة خير من الف رجل غير صالح و ايما امراةخدمت زوجها سبعة ايام اغلق الله عنها سبعة ابواب الناروفتح لها ثمانية ابواب الجنة، تدخل من ايها شاءت; (41) .
زن شايسته از هزار مرد ناشايستبهتر است; و هر زنى كه هفتروز به شوهرش خدمت كند، خداوند درهاىهفتگانه آتش را بهروى او مىبندد و هشت در بهشت را براى او مىگشايد و او از هردرى كه بخواهد، وارد مىشود.
كارگزار الهى
32. امام صادق(ع):
خير نسائكم، الطيبة الريح، الطيبة الطبيخ، التي اذا انفقت انفقتبمعروف و ان امسكت امسكتبمعروف. فتلكعامل من عمالالله و عامل الله لا يخيب و لا يندم; (42) .
بهترين زنان شما، زن خوشبو و با دستپختخوب است آن زنى كهاگر انفاق (خرج) كند به نيكى انفاق (خرج)كند و اگر انفاق (خرج)نكند نيز به نيكى نكند. پس اين زن عاملى از كارگزاران خداونداست و كارگزار خدا نهناكام و نا اميد مىشود و نه پشيمان.
يك ليوان آب
33. امام صادق(ع):
ما من امراة تسقي زوجها شربة من ماء الا كان خيرا لها منعبادة سنة، صيام نهارها و قيام ليلها و يبني الله لهابكل شربةتسقي زوجها مدينة في الجنة و غفرلها ستين خطيئة; (43) .
هيچ زنى نيست كه جرعهاى آب به همسرش بدهد مگر اينكه اينكار براى او از عبادت يك سال كه روزهايشروزه باشد و شبهايشبه عبادت بايستد بهتر است، و خداوند به پاداش هر جرعه آبى كهبه همسرش مىدهد،براى او در بهشتشهرى مىسازد و شصتخطااز خطاهاى او را مىبخشد.
اگر زن به خدمات و كارهايى كه داخل منزل براى شوهر و فرزندانشمىكند با اين بينش بنگرد كه به واسطهآنها مىتواند كسب رضاى خداىمتعال نمايد و خانه، زمينهاى استبراى اظهار بندگى و عبوديتبيشتر، وازجانب ديگر، شوهر نيز به واقع اين را بپذيرد كه نوع زحماتى كه همسرشدر خانه متحمل مىشود مسؤوليتىالزامى براى او نيست، قدم بسيار بزرگىدر راه حسنتفاهم برداشته شده است. در جهت تاكيد بيشتر بر اينعنصراساسى، به حديث ديگرى در همين زمينه توجه شود.
مرحمت الهى و زحمات زن
34. امام صادق(ع):
سالت امسلمة رسولالله(ص) عن فضل النساء في خدمةازواجهن فقال: ايما امراة رفعت من بيت زوجها شيئامنموضع الى موضع تريد به صلاحا الا نظر الله اليها و من نظرالله اليه لميعذبه.
فقالت ام سلمة رضي الله عنها: زدني في النساء المساكين منالثواب بابي انت و امي.
فقال(ص): يا امسلمة! ان المراة اذا حملت كان لها من الاجر كمنجاهد بنفسه و ماله في سبيل الله عز و جل،فاذا وضعت قيل لها:قد غفر لك ذنبك فاستانفي العمل. فاذا ارضعت فلها بكلرضعة تحرير رقبة من ولداسماعيل; (44) .
امسلمه در باره ارزش زنان در خدمتگزارى به همسرانشان ازپيامبر(ص) پرسيد; حضرت(ص) فرمود:
هر زنى كه در خانه شوهرش، چيزى را با هدف خير و صلاح، ازجايى برداشته به جاى ديگر بگذارد، خداوند به اوتوجه و نظرمىكند، و هر كس كه خداوند به او توجه كند عذابش نخواهد كرد.
امسلمه گفت: پدر و مادرم فدايت! در باره ثواب و پاداش زنانبيچاره، بيشتر برايم بازگو كن.
حضرت(ص) فرمود: اى امسلمه! همانا زن هنگامى كه باردار مىشوداجرى همانند اجر كسى كه با جان و مالشدر راه خداى عز و جلجهاد كرده استخواهد داشت. و آنگاه كه وضع حمل كرد، به اوگفته مىشود:ناهتبخشيده شد، پس عمل را از سر گير. و آنگاه كهشير مىدهد، در مقابل هر بار شير دادن، پاداش آزاد نمودنيك بندهاز فرزندان اسماعيل را خواهد داشت.
در تنگنا قرار نده!
35. پيامبر اكرم(ص):
الا و ايما امراة لمترفق بزوجها و حملته على ما لايقدر عليه و مالايطيق لمتقبل منها حسنة و تلقى الله و هو عليهاغضبان; (45) .
آگاه باشيد هر زنى كه با شوهر خود مدارا نكند و او را به چيزى وادارد كه قدرت و توان آن را ندارد، هيچ كارنيكى از او قبول نخواهدشد و در حالى خدا را ملاقات خواهد كرد كه خداوند بر اوخشمناك است.
در نظر گرفتن موقعيتشوهر و وضعيت درآمد او و نيازهاى ضرورىزندگى توسط زن، نقش مفيدى در ايجادتفاهم ميان آن دو خواهد داشت.نمونه بعدى را از زندگى صميمانه و افتخارآميز اميرالمؤمنين على(ع) وفاطمهزهرا(ع) مىخوانيم.
در آنجا كه توحيد حاكم است
36. امام باقر(ع):
ان فاطمة(ع) ضمنت لعلي(ع) عمل البيت و العجين و الخبز و قمالبيت، و ضمن لها علي(ع) ما كان خلف الباب: نقل الحطب و انيجيء بالطعام. فقال لها يوما: يا فاطمة! هل عندك شيء؟
قالت: و الذي عظم حقك، ما كان عندنا منذ ثلاثة ايام شيءنقريك به.
قال: افلا اخبرتني؟
قالت كان رسول الله(ص) نهاني ان اسالك شيئا فقال: لاتسالينابنعمك شيئا; ان جاءك بشيء عفو و الا فلاتساليه ...; (46) .
فاطمه(ع) كار منزل و خمير كردن و نان پختن و نظافتخانه را براىعلى(ع) به عهده گرفت، و على(ع) نيزكارهاى خارج از منزل را براىاو به عهده گرفت; كارهايى چون آوردن هيزم و خوراكى. پس از آنروزى به اوفرمود: اى فاطمه! آيا در خانه چيزى دارى؟
فرمود: سوگند به آنكه حق تو را عظمتبخشيد، از سه روز قبلچيزى نزد ما نبوده كه تو را با آن پذيرايى كنيم.
فرمود: پس چرا به من خبر ندادى؟
فرمود: رسول خدا(ص) مرا باز داشته بود كه از تو چيزى درخواستكنم، چرا كه او فرمود: از پسرعمويت چيزىدرخواست نمىكنى، اگرچيزى برايت آورد كه فضل و بخششى است و اگر نياورد، از اودرخواست نكن ....
روشن است كه تامين مخارج زن و فرزند بر عهده مرد است، ولى چهزيباست كه زن نيز به شرايط همسرش،بخوبى توجه كند، زيرا براى مردىكه همسرى وظيفهشناس و دلسوز به حال خانوادهاش است، القاى اين امركهاينها وظيفه تو است و چارهاى جز انجام دادن آنها ندارى، نوعا ناگوار ومضر به صفا و دلگرمى ميان آن دو است.زن مىتواند با احساس همدردى باهمسرش، بسيارى از نگرانيها و ناراحتيهاى او را كاهش دهد. به روايتبعدىدر اين زمينه توجه كنيد.
اين هم از كارگزاران خداوند است
37. شيخ صدوق:
جاء رجل الى رسول الله(ص) فقال: ان زوجة لي اذا دخلت تلقتنيو اذا خرجتشيعتني و اذا راتني مهموما قالتلي: و مايهمك؟ ان كنت تهتم لرزقك فقد تكفل لك به غيرك و انكنت تهتهم لامر آخرتك فزادك الله هما.
فقال رسول الله(ص): ان لله عمالا و هذه من عماله. لها نصف اجرشهيد; (47) .
مردى به حضور رسول خدا(ص) آمد و عرض كرد: من همسرى دارمكه وقتى داخل منزل مىشوم به استقبالمن مىآيد و آنگاه كه خارجمىگردم، مرا مشايعت مىكند و هنگامى كه مرا غمگين مىبيند به منمىگويد: چهچيز باعث ناراحتى تو است؟ اگر به علتخرجى ودرآمدت نگرانى، كه خداوند تامين آن را به عهده گرفته است، واگراندوهتبه خاطر امر آخرتت هست، خداوند اين اهتمام و غمت راافزون كند.
پيامبر اكرم(ص) فرمود: براى خداوند كارگزارانى است، و اين زن جزءكارگزاران او است. براى او نصف پاداشيك شهيد است.
همسرى كه سعى در كاستن نگرانيهاى شوهرش در امور مادى دارد وبالعكس، در امور معنوى و اخروى، جوياىاهتمام و نگرانى بيشتر همسرخود است، بواقع عاملى از كارگزاران الهى است، ولى توقع اينكه همه زنان،ازچنين روحيهاى در حد بالا برخوردار باشند موجب بروز مشكلاتى درزندگى خواهد شد و به طور كلى، توجه بهظرفيت و كشش افراد در پذيرشحق و مسؤوليتپذيرى، امرى لازم است. روايتبعدى گرچه ممكن استبراىبرخى گران آيد ولى گوياى همين واقعيت است.
بايد تحمل كرد
38. امام صادق(ع):
ان ابراهيم(ع) شكا الى الله عز و جل ما يلقى من سوء خلق سارة،فاوحى الله تعالى اليه انما مثل المراة مثلالضلع المعوج، ان اقمتهكسرته و ان تركته استمتعتبه; اصبر عليها; (48) .
حضرت ابراهيم(ع) از بداخلاقى همسرش ساره به خداوند عز و جلشكوه برد. خداوند تعالى به او وحى كرد كهمثال زن، مثال استخوانكج دنده است كه اگر آن را راست كنى شكاندهاى; ولى اگر آن را رهاكنى از آن استفادهمىكنى. از اينرو نسبتبه او صبر پيشه كن.
مرحوم شيخ صدوق نزديك به همين مضمون را آورده استبا ايناضافه:
قلت: من قال هذا؟
فغضب. ثم قال: هذا والله قول رسول الله(ص); (49) .
شخص راوى مىگويد: عرض كردم: چه كسى اين را گفته؟!
حضرت(ع) از اين گفته ناراحتشد. سپس فرمود: «به خدا سوگند اينگفته رسول خدا(ص) است!».
مفاد اين روايت كه در برخى روايات مشابه نيز آمده است نكتهراهگشا و بااهميتى را در زندگى زناشويى يادآورمىشود و آن اينكه مردنبايد همواره تلاش كند كه همسرش نيز در همه امور مانند او باشد. هركدام شرايط وعلايق و عادات خاص خود را دارند. توقع اينكه زن، عيناهمان را بخواهد كه شوهر مىخواهد و همان طور باشدكه همسرشمىپسندد، توقعى بيجا و مايه زحمت و درد سر است. نبايد در همهجزئيات زندگى و رفتار و اخلاقزن دخالت كرد. در بسيارى از موارد بايداو را به حال خود گذاشت و از دخالتبيجا در امور مربوط به زنپرهيزكرد. بنابراين تشبيه به «دنده كج» به معناى كاستن از كرامت انسانى زننيست، چرا كه استخوان دندهچنان كه در خود روايت نيز اشاره شده بايدبه همين شكل باشد، بلكه به اين منظور است كه بايد واقعيت وظرفيت اورا در نظر گرفت و بيش از كشش و توان او توقع نداشت.
رواياتى كه در تفسير آيه شريفه «يا ايها الذين آمنوا قوا انفسكم واهليكم نارا وقودها الناس و الحجارة» (50) واردشده تاكيدى استبر موضوعفوق، از جمله حديثبعدى.
اگر گوش نكردند
39. شيخ صدوق:
سئل الصادق(ع) عن قول الله عز و جل: «قوا انفسكم و اهليكم نارا» كيف نقيهن؟
قال: تامرونهن و تنهونهن.
قيل له: انا نامرهن و ننهاهن فلا يقبلن.
قال: اذا امرتموهن و نهيتموهن فقد قضيتم ما عليكم; (51) .
از امام صادق(ع) در باره اين فرمايش خداى عز و جل «خودتان وبستگانتان را از آتشى كه آتشگيره آن، بدنهاىمردم و سنگهاستنگه داريد» سؤال شد كه چگونه آنها را از آتش نگه داريم؟
فرمود: آنان را امر و نهى كنيد.
به حضرت گفته شد: ما آنها را امر و نهى مىكنيم ولى نمىپذيرند.
فرمود: هنگامى كه شما آنها را امر و نهى كرديد وظيفهاى را كه برعهدهتان است انجام دادهايد.
در پايان اين بخش، به حديثى در زمينه صبر و تحمل زن و شوهر،نسبتبه يكديگر توجه مىكنيم; بدان اميد كهاين مجموعه بتواند گامى درجهت تحكيم پيوندهاى مشترك ميان آن دو باشد.
تحمل يكديگر
40. پيامبر اكرم(ص):
من صبر على سوء خلق امراته اعطاه الله من الاجر ما اعطاهداود(ع) على بلائه، و من صبرت على سوء خلقزوجها اعطاهامثل ثواب آسية بنت مزاحم; (52) .
مردى كه بر بداخلاقى زنش صبر و بردبارى كند، خداوند پاداشى راكه به داود(ع) به خاطر تحمل بلا و سختىعطا كرد به او مىدهد، وزنى كه بر بداخلاقى شوهرش شكيبايى به خرج دهد، خداوندهمانند پاداش آسيهدختر مزاحم را (كه يكى از چهار زن مشهور وبزرگ جهان توحيد است) به او خواهد داد.
قم - پاييز 1368.
پىنوشتها:
1) من لا يحضره الفقيه، ج3، ص385.
2) همان، ص392.
3) سوره نور(24)، آيه 32.
4) من لا يحضره الفقيه، ج3، ص383.
5) از جمله: من لا يحضره الفقيه، ج3، ص384 به بعد و نيز: مستدرك الوسائل، ج14، صص154 -156.
6) من لايحضره الفقيه، ج 3، ص 443. و نيز: وافى، ج22، ص789.
7) مستدرك الوسائل، ج14، ص250.
8) همان،.
9) من لا يحضره الفقيه، ج3، ص556.
10) نك: من لا يحضره الفقيه، ج3، ص555، و وسائلالشيعه، ج14، ص122 «قال رسول الله(ص): عيالالرجلاسراؤه و احب العباد الى الله عز و جل احسنهم صنعا الى اسرائه.
11) تنبيه الخواطر، ج2، ص122.
12) ان الرجل ليؤجر في رفع اللقمة الى في امراته. المحجةالبيضاء، ج3، ص70.
13) بحارالانوار، ج104، ص132.
14) وسائل الشيعه، ج15، ص227.
15) همان، ج14، ص10.
16) همان، ص118.
17) امالى مفيد، ص94، ح3، و نيز: مستدرك الوسائل، ج14، ص249، «عروة بنعبدالله بنبشير الجعفي،قال:دخلت على فاطمة بنت علي بنابىطالب(ع)، و هي عجوز كبيرة و في خرز، و في يدها مسكتان،فقالت: يكرهللنساء ان يتشبهن بالرجال ...».
18) كافى، ج5، ص567، و نيز، وسائل الشيعه، ج14، ص183.
19) اين احتمال نيز مى رود كه منظور، حضرت امام كاظم(ع) باشد.
20) بحارالانوار، ج103، ص245.
21) وسائل الشيعه، ج 14، ص 130. و كافى، ج 5، ص 517 با حذف كلمه «فيجيبها».
22) سوره تحريم(66)، آيه6. در باره اين آيه رجوع كن به حديث 39، از همين بخش.
23) وسائلالشيعه، ج14، ص131، «كل امرء تدبره امرا فهو ملعون».
24) من لا يحضره الفقيه، ج3، ص442.
25) وسائلالشيعه، ج14، ص23.
26) همان، ص121.
27) من لا يحضره الفقيه، ج3، ص440.
28) كافىج5،، ص325.
29) بحارالانوار، ج103، ص244.
30) همان، ص239.
31) همان، ج103، ص252.
32) الميزان فى تفسير القرآن، ج4، ص350، و نيز: الدر المنثور، ج2، ص153.
33) نك: الميزان، ج4، ص351، ذيل تفسير آيه 32 - 35 سوره نساء.
34) بحارالانوار، ج103، ص239.
35) همان، ص236.
36) وسائلالشيعه، ج14، ص124.
37) من لا يحضره الفقيه، ج3، ص443، و نيز: وسائل الشيعه، ج4، ص122.
38) سوره نساء (4)، آيه 34.
39) بحارالانوار، ج43، ص81.
40) نهجالبلاغه، نامه 31، ص405.
41) وسائل الشيعه، ج14، ص123.
42) همان، ص15.
43) همان، ص123.
44) بحارلانوار، ج103، ص251.
45) همان، ص244.
46) تفسير عياشى، ج1، ص171. كلمه «لاتسالين» را مىتوان به صورت «لاتسالين» خواند كه تاكيد درنهى است.آنچه در متن آمد به صورت مضارع منفى مىباشد.
47) وسائل الشيعه، ج14، ص17.
48) كافى، ج5، ص513.
49) من لا يحضره الفقيه، ج3، ص440.
50) سوره تحريم(66)، آيه 6.
51) من لا يحضره الفقيه، ج3، ص442، ضمنا مرحوم كلينى سه روايت ديگر در همين زمينه آوردهاست. نك:كافى، ج5، ص12.
52) بحارالانوار، ج103، ص247.