بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب صحیفه نور جلد 21, امام خمینی (ره)   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     FEHREST -
     SAHIFE01 -
     SAHIFE02 -
     SAHIFE03 -
     SAHIFE04 -
     SAHIFE05 -
     SAHIFE06 -
 

 

 
 

 

fehrest page

back page

ط !!! وصيت اينجانب به حوزه هاى مقدسه علميه آن است كه كرارا عرض نموده ام كه در اينزمان كه مخالفين اسلام و جمهورى اسلامى كمر به براندازى اسلام بسته اند و از هر راهمـمـكـن بـراى ايـن مـقـصد شيطانى كوشش مى نمايند و يكى از راه هاى با اهميت براى مقصدشـوم آنـان و خـطرناك براى اسلام و حوزه هاى اسلامى ، نفوذ دادن افراد منحرف و تبهكاردر حـوزه هـاى عـلمـيـه اسـت كـه خـطـر بـزرگ كـوتـاه مـدت آن بـدنـام نـمـودن حـوزه هـا بااعـمـال نـاشـايـسـتـه و اخلاق و روش انحرافى است و خطر بسيار عظيم آن در درازمدت بهمقامات بالا رسيدن يك يا چند نفر شياد كه با آگاهى بر علوم اسلامى و جازدن ، خود را دربـيـن تـوده ها و قشرهاى مردم پاكدل و علاقه مند نمودن آنان را به خويش و ضربه مهلكزدن بـه حوزه هاى اسلامى و اسلام عزيز و كشور در موقع مناسب مى باشد و مى دانيم كهقدرت هاى بزرگ چپاولگر در ميان جامعه ها افرادى به صورت هاى مختلف از ملى گراهاو روشـنـفـكـران مـصـنـوعـى و روحـانـى نـمـايـان كـه اگـرمـجـال يـابـنـد از هـمـه پـرخـطـرتـر و آسـيـب رسـان تـرنـد، ذخـيـره دارند كه گاهى سىچـهل سال با مشى اسلامى و مقدس مابى با پان ايرانيسم و وطن پرستى و حيله هاى ديگربـا صـبـر و بـردبارى در ميان ملتها زيست مى كنند و در موقع مناسب ماموريت خود را انجاممـى دهـنـد. و مـلت عـزيـز مـا در ايـن مـدت كـوتـاه پـس از پـيـروزى انـقلاب نمونه هايى ازقـبـيـل مـجـاهـد خـلق و فـدايـى خلق و توده اى ها و ديگر عناوين ديده اند و لازم است همه باهوشيارى اين قسم توطئه را خنثى نمايند و از همه لازم تر حوزه هاى علميه است كه تنظيمو تصفيه آن با مدرسين محترم و افاضل سابقه دار است با تاءييد مراجع وقت و شايد تزنـظـم در پى بى نظمى است ، از القائات شوم همين نقشه ريزان و توطئه گران باشد.در هر صورت وصيت اينجانب آن است كه در همه اعصار خصوصا در عصر حاضر كه نقشههـا و تـوطـئه هـا سـرعـت و قـوت گـرفـتـه اسـت ، قيام براى نظام دادن به حوزه ها لازم وضرورى است كه علما و مدرسين و افاضل عظيم الشان صرف وقت نموده و با برنامه دقيقصـحـيـح حـوزه ها را و خصوصا حوزه علميه قم ساير حوزه هاى بزرگ و بااهميت را در اينمـقـطـع از زمـان از آسيب حفظ نمايند. و لازم است علما و مدرسين محترم نگذارند در درس هايىكـه مـربـوط به فقاهت است ، و حوزه هاى فقهى و اصولى از طريقه مشايخ معظم كه تنهاراه بـراى حـفـظ فـقـه اسـلامى است منحرف شوند و كوشش نمايند كه هر روز بر دقتها وبـحـث و نظرها و ابتكار و تحقيق ها افزوده شود و فقه سنتى كه ارث سلف صالح است وانـحراف از آن سست شدن اركان تحقيق و تدقيق است محفوظ بماند و تحقيقات بر تحقيقاتاضـافـه گـردد و البـتـه در رشـتـه هـاى ديـگـر عـلوم به مناسبت احتياجات كشور و اسلامبـرنـامه هايى تهيه خواهد شد و رجالى در آن رشته تربيت بايد شود. و از بالاترين ووالاتـريـن حوزه هايى كه لازم است به طور همگانى مورد تعليم و تعلم قرار گيرد علوممـعـنـوى اسـلامـى از قـبـيل علم اخلاق و تهذيب نفس و سير و سلوك الى الله (رزقناالله واياكم )، كه جهاد اكبر مى باشد.
ى !!! از امـورى كـه اصـلاح و تـصـفيه و مراقبت از آن لازم است ، قوه اجراييه است . گاهىمـمـكـن اسـت كـه قوانين مترقى و مفيد به حال جامعه از مجلس بگذرد و شوراى نگهبان آن راتنفيذ كند و وزير مسوول هم ابلاغ نمايد لكن به دست مجريان غير صالح كه افتاد آن رامسخ كنند و بر خلاف مقررات يا با كاغذبازى ها يا پيچ و خم ها كه به آن عادت كرده انديا عمدا براى نگران نمودن مردم عمل كنند كه به تدريج و مسامحه غائله ايجاد مى كند.
وصيت اينجانب به وزراء مسوول در عصر حاضر و در عصرهاى ديگر آن است كه علاوه برآن كـه شـمـاهـا و كـارمـنـدان وزارتـخـانـه هـا بـودجـه اى كـه از آن ارتـزاق مـى كـنـيـدمـال ملت ، و بايد همه خدمتگزار ملت و خصوصا مستضعفان باشيد و ايجاد زحمت براى مردمو مـخالف وظيفه عمل كردن حرام و خداى نخواسته گاهى موجب غضب الهى مى شود. همه شمابـه پـشـتـيـبـانـى مـلت احـتـيـاج داريـد. بـا پشتيبانى مردم خصوصا طبقات محروم بود كهپيروزى حاصل شد و دست ستم شاهى از كشور و ذخاير آن كوتاه گرديد و اگر روزى ازپـشـتـيـبـانـى آنان محروم شويد، شماها كنار گذاشته مى شويد و همچون رژيم شاهنشاهىسـتـمـكـار، بـه جـاى شـمـا، سـتـم پـيـشـگـان پـسـتـهـا رااشـغـال مـى نـمـايـند. بنابراين حقيقت ملموس ، بايد كوشش در جلب نظر ملت بنماييد و ازرفـتـار غـيـر اسـلامـى انـسـانـى احـتـراز نـمـايـيـد. و در هـمـيـن انـگيزه به وزراء كشور درطـول تـاريـخ آيـنـده تـوصـيـه مى كنم كه در انتخاب استاندارها دقت كنند. اشخاص لايق ،مـتـديـن ، مـتـعـهـد، عاقل و سازگار با مردم انتخاب نمايند تا آرامش در كشور هر چه بيشترحـكمفرما باشد. و بايد دانست كه گرچه تمام وزيران وزارتخانه ها مسووليت در اسلامىكـردن و تـنـظـيـم امـور محل مسووليت خود دارند، لكن بعضى از آنها ويژگى خاص دارند،مثل وزارت خارجه كه مسووليت سفارتخانه ها را در خارج از كشور دارد. اينجانب از ابتداىپـيـروزى بـه وزراى خـارجـه راجـع بـه طـاغـوت زدگـى سـفـارتـخـانـه هـا وتـحـول آنـهـا بـه سـفارتخانه هاى مناسب با جمهورى اسلامى توصيه هايى نمودم ، لكنبـعـض آنـان يـا نـخـواسـتـنـد يـا نـتـوانـسـتـنـد عـمـل مـثـبـتـى انـجـام دهـنـد و اكـنون كه سهسال از پيروزى مى گذرد اگر چه وزير خارجه كنونى اقدام به اين امر نموده است و اميداسـت با پشتكار و صرف وقت اين امر مهم انجام گيرد. و وصيت من به وزراى خارجه در اينزمـان و زمـان هـاى بـعـد آن اسـت كـه مـسـووليـت شـمـا بـسـيـار زياد است ، چه در اصلاح وتـحـول وزراتـخـانـه و سـفـارتـخـانـه و چـه در سـيـاسـت خـارجـى ، حـفـظاستقلال و منافع كشور و روابط حسنه با دولت هايى كه قصد دخالت در امور كشور ما رانـدارنـد و از هـر امـرى كه شائبه وابستگى با همه ابعادى كه دارد به طور قاطع احترازنماييد و بايد بدانيد كه وابستگى در بعض امور هر چند ممكن است ظاهر فريبنده اى داشتهباشد يا منفعت و فايده اى در حال داشته باشد، لكن در نتيجه ، ريشه كشور را به تباهىخواهد كشيد و كوشش داشته باشيد در بهتر كردن روابط با كشورهاى اسلامى و در بيداركردن دولتمردان و دعوت به وحدت و اتحاد كنيد كه خداوند با شما است .
و وصيت من به ملت هاى كشورهاى اسلامى است كه انتظار نداشته باشيد كه از خارج كسىبـه شـمـا در رسـيـدن بـه هـدف كـه آن اسلام و پياده كردن احكام اسلام است كمك كند، خودبايد به اين امر
حـيـاتـى كـه آزادى و اسـتـقـلال را تحقق مى بخشد، قيام كنيد. و علماى اعلام و خطباى محترمكـشـورهـاى اسـلامـى دولت ها را دعوت كنند كه از وابستگى به قدرت هاى بزرگ خارجىخود را رها كنند و با ملت خود تفاهم كنند، در اين صورت پيروزى را در آغوش خواهند كشيدو نـيـز مـلت هـا را دعـوت بـه وحدت كنند و از نژادپرستى كه مخالف دستور اسلام است ،بپرهيزند و با برادران ايمانى خود در هر كشورى و با هر نژادى كه هستند، دست برادرىدهند كه اسلام بزرگ آنان را برادر، خوانده و اگر اين برادرى ايمانى با همت دولت ها ومـلت هـا و بـا خـداونـد مـتـعال روزى تحقق يابد، خواهيد ديد كه بزرگترين قدرت جهان رامـسـلمـيـن تـشـكـيـل مـى دهـنـد. بـه امـيـد روزى كه با خواست پروردگار عالم اين برادرى وبرابرى حاصل شود.
و وصيت اينجانب به وزارت ارشاد در همه اعصار خصوصا عصر حاضر كه ويژگى خاصدارد، آن اسـت كـه براى تبليغ حق مقابل باطل و ارائه چهره حقيقى جمهورى اسلامى كوششكـنـنـد. مـا اكـنـون در ايـن زمـان كـه دست ابرقدرت ها را از كشور خود كوتاه كرديم ، موردتـهـاجـم تـبـليـغاتى تمام رسانه هاى گروهى وابسته به قدرت هاى بزرگ هستيم . چهدروغ هـا و تـهـمـت هـا كـه گـويـنـدگـان و نـويـسندگان وابسته به ابرقدرت ها به اينجـمـهـورى اسـلامى نوپا نزده و نمى زنند. مع الاسف اكثر دولت هاى منطقه اسلامى كه بهحـكـم اسـلام بـايد دست اخوت به ما دهند، به عداوت با ما و اسلام برخاسته اند و همه درخـدمـت جـهـانـخواران از هر طرف به ما هجوم آورده اند و قدرت تبليغاتى ما بسيار ضعيف ونـاتـوان اسـت و مـى دانـيـد كـه امـروز جـهـان روى تـبـليـغـات مـى چـرخـد، و بـاكـمـال تـاسـف ، نويسندگان به اصطلاح روشنفكر كه به سوى يكى از دو قطب گرايشدارنـد بـه جـاى آن كـه در فـكـر اسـتقلال و آزادى كشور و ملت خود باشند، خودخواهى ها وفـرصـت طلبى ها و انحصار جويى ها به آنان مجال نمى دهد كه لحظه اى تفكر نمايند ومـصـالح كـشـور و مـلت خـود را در نـظـر بـگـيـرنـد و مـقـايـسـه بـيـن آزادى واستقلال را در اين جمهورى با رژيم ستمگر سابق نمايند و زندگى شرافتمندانه ارزندهرا تـوام بـا بـعـض آنـچه را كه وابستگى و نوكرمابى و ثنا جويى و مداحى از جرثومههاى فساد و معادن ظلم و فحشاء بسنجند و از تهمت ها و نارواها به اين جمهورى تازه تولديافته دست بكشند و با ملت و دولت در صف واحد بر ضد طاغوتيان و ستم پيشگان زبانها و قلم ها را به كار بگيرند.
و مـسـاله تـبـليـغ تـنـهـا بـه عـهـده وزارت ارشـاد نـيـسـت ، بـلكـه وظـيفه همه دانشمندان وگـويـنـدگـان و نـويـسـنـدگـان و هـنـرمـنـدان اسـت . بـايـد وزارت خـارجـه كوشش كند تاسـفـارتـخـانـه ها نشريات تبليغى داشته باشند و چهره نورانى اسلام را براى جهانيانروشن نمايند كه اگر اين چهره با آن جمال جميل كه قرآن و سنت در همه ابعاد به آن دعوتكـرده از زير نقاب مخالفان اسلام و كج فهمى هاى دوستان خودنمايى نمايد، اسلام جهانگـيـر خواهد شد و پرچم پر افتخار آن در همه جا به اهتزاز خواهد آمد. چه مصيبت بار و غمانـگـيـز است كه مسلمانان متاعى دارند كه از صدر عالم تا نهايت آن نظير ندارد، نتوانستهاند اين گوهر گرانبها را كه هر انسانى به فطرت آزاد خود طالب آن است عرضه كنند،بلكه خود
نيز از آن غافل و به آن جاهلند و گاهى از آن فراريند.
ك !!! از امور بسيار بااهميت و سرنوشت ساز مساله مراكز تعليم و تربيت از كودكستان هاتا دانشگاه ها است كه به واسطه اهميت فوق العاده اش تكرار نموده و با اشاره مى گذرم. بـايـد مـلت غـارت شده بدانند كه در نيم قران اخير آن آنچه به ايران و اسلام ضربهمـهـلك زده اسـت ، قـسمت عمده اش از دانشگاه ها بوده است . اگر دانشگاه ها و مراكز تعليم وتـربـيـت ديـگـر بـا برنامه هاى اسلامى و ملى در راه منافع كشور به تعليم و تهذيب وتـربـيـت كـودكان و نوجوانان و جوانان جريان داشتند، هرگز ميهن ما در حلقوم انگلستان وپـس از آن امـريـكـا و شـوروى فرو نمى رفت و هرگز قراردادهاى خانه خراب كن بر ملتمحروم غارت زده تحميل نمى شد و هرگز پاى مستشاران خارجى به ايران باز نمى شد وهرگز ذخاير ايران و طلاى سياه اين ملت رنج ديده در جيب قدرت هاى شيطانى ريخته نمىشـد و هـرگـز دودمـان پـهـلوى و وابـسـتـه هـاى بـه آن ،امـوال مـلت را نـمـى تـوانـسـتـنـد بـه غـارت بـبـرنـد و در خـارج وداخل پارك ها و ويلاها بر روى اجساد مظلومان بنا كنند و بانك هاى خارج را از دسترنج اينمـظـلومـان پـر كـنـنـد و صـرف عياشى و هرزگى خود و بستگان خود نمايند. اگر مجلس ودولت و قوه قضاييه و ساير ارگان ها از دانشگاه هاى اسلامى و ملى سرچشمه مى گرفت، مـلت مـا امـروز گـرفـتـار مـشـكـلات خـانـه برانداز نبود و اگر شخصيت هاى پاكدامن باگـرايـش اسـلامـى و مـلى بـه مـعـنـاى صـحـيـحـش ، نـه آنـچـه امـروز درمـقـابل اسلام عرض ‍ اندام مى كند، از دانشگاه ها به مراكز قواى سه گانه راه مى يافت ،امـروز مـا غـيـر امـروز و مـيـهـن مـا غير اين ميهن و محرومان ما از قيد محروميت رها و بساط ظلم وسـتـمـشـاهـى و مـراكـز فـحـشـاء و اعـتـيـاد و عـشـرتـكـده هـا كـه هـر يـك بـراى تـباه نمودننـسـل جـوان فـعـال ارزنـده كـافـى بـود درهـم پـيچيده و اين ارث كشور بر باد ده و انسانبـرانداز، به ملت نرسيده بود و دانشگاه ها اگر اسلامى انسانى و ملى بود، مى توانستصـدها و هزارها مدرس به جامعه تحويل دهد. لكن چه غم انگيز و اسفبار است كه دانشگاه هاو دبيرستان ها به دست كسانى داده مى شد و عزيزان ما به دست كسانى تعليم و تربيتمـى ديـدنـد كـه جز اقليت مظلوم محرومى همه از غرب زدگان و شرق زدگان با برنامه ونـقـشـه ديكته شده در دانشگاه ها كرسى داشتند و ناچار جوانان عزيز و مظلوم ما در دامن اينگرگان وابسته به ابرقدرت ها بزرگ شده و به كرسى هاى قانون گذارى و حكومت وقـضـاوت تـكـيـه مـى كـردنـد و بـر وفـق دسـتـور آنـان يـعـنـى رژيـم سـتـمـگـر پـهـلوىعـمـل مـى كـردنـد. اكـنـون بـحـمـدالله تـعـالى دانـشـگـاه ازچـنـگـال جـنـايـتـكاران خارج شده و بر ملت و دولت جمهورى اسلامى است در همه اعصار كهنگذارند عناصر فاسد داراى مكتب هاى انحرافى يا گرايش به غرب و شرق در دانشسراهاو دانـشـگـاه هـا و سـايـر مـراكـز تـعـليـم و تـربـيـت نـفـوذ كـنـنـد و از قـدماول جـلوگـيـرى نـمـايـنـد تـا مـشـكل پيش نيايد و اختيار از دست نرود. و وصيت اينجانب بهجـوانـان عـزيـز دانـشـسـراهـا و دبـيرستان ها و دانشگاه ها آن است كه خودشان شجاعانه درمقابل انحرافات قيام نمايند تا استقلال و آزادى خود و كشور و ملت خودشان مصون باشد.
ل!!! قـواى مـسـلح از ارتـش و سـپاه و ژاندارمرى و شهربانى تا كميته ها و بسيج و عشائرويـژگـى خـاص دارنـد. ايـنـان كـه بازوان قوى و قدرتمند جمهورى اسلامى مى باشند ونگهبان سرحدات و راه ها و
شـهـرها و روستاها و بالاخره نگهداران امنيت و آرامش بخشان به ملت مى باشند، مى بايستمورد توجه خاص ملت و دولت و مجلس ‍ باشند و لازم است توجه داشته باشند كه در دنياآنـچـه كـه مـورد بهره بردارى براى قدرت هاى بزرگ و سياست هاى مخرب بيشتر از هرچـيـز و هـر گـروهـى اسـت ، قـواى مسلح است . قواى مسلح است كه با بازى هاى سياسى ،كـودتـاهـا و تـغـيـيـر حـكـومـت هـا و رژيـم هـا بـه دسـت آنـان واقـع مـى شـود و سـودجوياندغـل بـعـض سـران آنـان را مـى خرند و با دست آنان و توطئه هاى فرماندهان بازى خوردهكـشـورهـا را بـه دسـت مـى گـيـرنـد و مـلت هـاى مـظـلوم را تـحـت سـلطـه قـرار داده واستقلال و آزادى را از كشورها سلب مى كنند. و اگر فرماندهان پاكدامن متصدى امر باشند،هـرگـز بـراى دشـمـنـان كشورها امكان كودتا يا اشغال يك كشور پيش نمى آيد و يا اگراحيانا پيش آيد به دست فرماندهان متعهد شكسته و ناكام خواهد ماند.
و در ايـران نـيـز كـه ايـن مـعـجـزه عـصـر بـه دسـت مـلت انجام گرفت ، قواى مسلح متعهد وفرماندهان پاك و ميهن دوست سهم بسزايى داشتند و امروز كه جنگ لعنتى و تحميلى صدامتـكـريـتـى بـه امـر و كـمـك امـريـكـا و سـايـر قـدرت هـا پـس از نـزديـك بـه دوسـال با شكست سياسى و نظامى ارتش متجاوز بعث و پشتيبانان قدرتمند و وابستگان بهآنـان روبـرو است ، باز قواى مسلح نظامى و انتظامى و سپاهى و مردمى با پشتيبانى بىدريـغ ملت در جبهه ها و پشت جبهه ها اين افتخار بزرگ را آفريدند و ايران را سرافرازنمودند و نيز شرارت ها و توطئه هاى داخلى را كه به دست عروسك هاى وابسته به غربو شـرق بـراى بـرانـدازى جـمـهـورى اسلامى بسيج شده بودند، با دست تواناى جوانانكميته ها و پاسداران ، بسيج و شهربانى و با كمك ملت غيرتمند درهم شكسته شد. و همينجـوانـان فداكار عزيزند كه شب ها بيدارند تا خانواده ها با آرامش استراحت كنند. خدايشانيار و مددكار باد.
پس وصيت برادرانه من در اين قدم هاى آخرين عمر بر قواى مسلح به طور عموم آن است كهاى عزيزان كه به اسلام عشق مى ورزيد و با عشق لقاءالله به فداكارى در جبهه ها و درسـطـح كـشـور بـه كـار ارزشـمـند خود ادامه مى دهيد، بيدار باشيد و هشيار كه بازيگرانسياسى و سياستمداران حرفه اى غرب و شرق زده و دست هاى مرموز جنايتكاران پشت پرده، لبـه تـيـز سـلاح خـيانت و جنايتكارشان از هر سو و بيشتر از هر گروه متوجه به شماعزيزان است و مى خواهند از شما عزيزان كه با جانفشانى خود انقلاب را پيروز نموديد واسـلام را زنـده كـرديـد، بـهـره گيرى كرده و جمهورى اسلامى را براندازند و شما را بااسم اسلام و خدمت به ميهن و ملت از اسلام و ملت جدا كرده به دامن يكى از دو قطب جهانخواربـيـنـدازنـد و بر زحمات و فداكارى هاى شما با حيله هاى سياسى و ظاهرهاى به صورتاسلامى و ملى خط بطلان بكشند.
وصـيـت اكـيـد مـن بـه قـواى مـسـلح آن اسـت كـه هـمـان طـور كـه از مـقـررات نـظـام ، عـدمدخـول نـظـامـى در احـزاب و گـروه هـا و جـبـهـه هـا اسـت ، بـه آنعمل نمايند و قواى مسلح مطلقا، چه نظامى و انتظامى و پاسدار و بسيج و غير اينها، در هيچحـزب و گـروهـى وارد نـشده و خود را از بازى هاى سياسى دور نگهدارند. در اين صورتمى توانند قدرت نظامى خود را حفظ و از اختلافات درون گروهى مصون باشند.
و بـر فـرمـانـدهـان لازم است كه افراد تحت فرمان خود را از ورود در احزاب منع نمايند وچـون انـقـلاب از هـمـه مـلت و حفظ آن بر همگان است ، دولت و ملت و شوراى دفاع و مجلسشـوراى اسـلامـى ، وظيفه شرعى و ميهنى آنان است كه اگر قواى مسلح ، چه فرماندهان وطـبقات بالا و چه طبقات بعد، بر خلاف مصالح اسلام و كشور بخواهند عملى انجام دهند يادر احـزاب وارد شـونـد كـه بـى اشـكـال بـه تـبـاهـى كـشيده مى شوند و يا در بازى هاىسـيـاسـى وارد شـوند، از قدم اول با آن مخالفت كنند و بر رهبر و شوراى رهبرى است كهبـا قـاطـعـيـت از ايـن امـر جـلوگـيـرى نـمـايد تا كشور از آسيب در امان باشد. و من به همهنـيروهاى مسلح در اين پايان زندگى خاكى وصيت مشفقانه مى كنم كه از اسلام كه يگانهمـكـتـب اسـتـقـلال و آزاديـخـواهـى اسـت و خـداونـد متعال همه را با نور هدايت آن به مقام والاىانـسـانـى دعـوت ، مـى كند، چنانچه امروز وفاداريد، در وفادارى استقامت كنيد كه شما را وكـشـور و مـلت شـمـا را از نـنـگ وابـسـتگى ها و پيوستگيها به قدرت هايى كه شما را جزبـراى بردگى خويش نمى خواهند و كشور و ملت عزيزتان را عقب مانده و بازار مصرف وزير بار ننگين ستم پذيرى نگه ميدارند، نجات مى دهد. و زندگى انسانى شرافتمندانهرا ولو بـا مـشـكـلات ، بـر زنـدگـانـى نـنـگـيـن بـردگـى اجـانـبول بـا رفـاه حـيوانى ترجيح دهيد و بدانيد مادام كه در احتياجات صنايع پيشرفته ، دستخـود را پـيـش ديـگـران دراز كـنـيـد و بـه دريـوزگـى عـمـر را بـگذرانيد، قدرت ابتكار وپـيـشـرفـت در اختراعات در شما شكوفا نخواهد شد. و به خوبى و عينيت ديديد كه در اينمـدت كـوتاه پس از تحريم اقتصادى همان ها كه از ساختن هر چيز خود را عاجز مى ديدند واز راه انـداخـتـن كـارخـانـه هـا آنـان را ماءيوس ‍ مى نمودند، افكار خود را به كار بستند وبـسـيـارى از احـتـيـاجـات ارتـش و كـارخـانـه هـا را خـود رفـع نمودند. و اين جنگ و تحريماقـتـصـادى و اخـراج كـارشـنـاسـان خـارجـى ، تـحـفـه اى الهـى بـود كـه مـا از آنغـافـل بـوديـم . اكـنون اگر دولت و ارتش كالاهاى جهانخواران را خود تحريم كنند و بهكـوشش و سعى در راه ابتكار بيفزايند، اميد است كه كشور خودكفا شود و از دريوزگى ازدشمن نجات يابد.
و هـم در ايـنـجا بايد بيفزايم كه احتياج ما پس از اين همه عقب ماندگى مصنوعى به صنعتهاى بزرگ كشورهاى خارجى حقيقتى است انكارناپذير، و اين به آن معنى نيست كه ما بايددر عـلوم پـيـشـرفته به يكى از دو قطب وابسته شويم . دولت و ارتش بايد كوشش كنندكـه دانشجويان متعهد را در كشورهايى كه صنايع بزرگ پيشرفته را دارند و استعمار واستثمارگر نيستند، بفرستند و از فرستادن به امريكا و شوروى و كشورهاى ديگر كه درمـسـيـر ايـن دو قـطـب هستند، احتراز كنند، مگر انشاء الله روزى برسد كه اين دو قدرت بهاشـتـبـاه خود پى برند و در مسير انسانيت و انسان دوستى و احترام به حقوق ديگران واقعشوند، يا انشاء الله مستضعفان جهان و ملت هاى بيدار و مسلمانان متعهد آنان را به جاى خودنشانند. به اميد چنين روزى .
م !!! راديـو تـلويـزيـون و مـطـبـوعـات و سـيـنـماها و تئاترها از ابزارهاى موثر تباهى وتـخـديـر مـلت هـا، خـصـوصـا نـسـل جـوان بـوده اسـت . در ايـن صـدسـال اخـيـر بـويـژه نـيـمه دوم آن چه نقشه هاى بزرگى از اين ابزار، چه در تبليغ ضداسلام و ضد روحانيت خدمتگزار و چه در تبليغ استعمارگران غرب و شرق
كـشـيـده شـد و از آنـهـا بـراى درسـت كردن بازار كالاها خصوصا تجملى و تزئينى از هرقماش ، از تقليد در ساختمان ها و تزئينات و تجملات آنها و تقليد در اجناس نوشيدنى وپـوشـيـدنـى و در فـرم آنـهـا اسـتـفاده كردند، به طورى كه افتخار بزرگ فرنگى ماببودن در تمام شؤ ون زندگى از رفتار و گفتار و پوشش و فرم آن بويژه در خانم هاىمـرفـه يـا نـيـمـه مرفه بود و در آداب معاشرت و كيفيت حرف زدن و به كار بردن لغاتغـربـى در گـفـتار و نوشتار به صورتى بود كه فهم آن براى بيشتر مردم غير ممكن وبـراى هـم رديـفـان نيز مشكل مى نمود. فيلم هاى تلويزيون از فرآورده هاى غرب يا شرقبـود كـه طـبـقـه جـوان زن و مـرد را از مـسير عادى زندگى و كار و صنعت و توليد و دانشمنحرف و به سوى بى خبرى از خويش و شخصيت خود و يا بدبينى و بدگمانى به همهچـيـز خـود و كـشـور خـود حـتـى فـرهـنگ و ادب و ماثر پر ارزش كه بسيارى از آن با دستخـيـانـتـكـار سـودجـويـان بـه كـتـابـخـانـه هـا و مـوزه هـاى غـرب و شـرقمنتقل گرديده است .
مجله ها با مقاله ها و عكس هاى افتضاح بار و اسف انگيز و روزنامه ها با مسابقات در مقالاتضـد فـرهـنـگـى خـويـش و ضد اسلامى ، با افتخار، مردم بويژه طبقه جوان موثر را بهسـوى غـرب يـا شـرق هـدايـت مـى كردند. اضافه كنيد بر آن تبليغ دامنه دار در ترويجمـراكـز فساد و عشرتكده ها و مراكز قمار و لاتار و مغازه هاى فروش كالاهاى تجملاتى واسـبـاب آرايـش و بـازيـهـا و مـشـروبـات الكـلى بـويـژه آنـچـه از غرب وارد مى شد و درمقابل صدور نفت و گاز و مخازن ديگر، عروسك ها و اسباب بازى ها و كالاهاى تجملى واردمـى شـد و صـدهـا چيزهايى كه امثال من از آنها بى اطلاع هستيم و اگر خداى نخواسته عمررژيـم سـرسـپـرده و خـانـمـان بـرانـداز پهلوى ادامه پيدا مى كرد، چيزى نمى گذشت كهجـوانـان بـرومـنـد مـا، ايـن فرزندان اسلام و ميهن كه چشم اميد ملت به آنها است ، با انواعدسيسه ها و نقشه هاى شيطانى به دست رژيم فاسد و رسانه هاى گروهى و روشنفكرانغـرب و شـرق گـرا از دست ملت و دامن اسلام رخت بر مى بستند يا جوانى خود را در مراكزفـسـاد تباه مى كردند و يا به خدمت قدرت هاى جهانخوار در آمده و كشور را به تباهى مىكشاندند. خداوند متعال به ما و آنان منت گذاشت و همه را از شر مفسدين و غارتگران نجاتداد.
اكـنـون وصـيت من به مجلس شوراى اسلامى در حال و آينده و رئيس جمهور و روساى جمهورمابعد و به شوراى نگهبان و شوارى قضايى و دولت در هر زمان آن است كه نگذارند ايندسـتگاه هاى خبرى و مطبوعات و مجله ها از اسلام و مصالح كشور منحرف شوند و بايد همهبدانيم كه آزادى به شكل غربى آن كه موجب تباهى جوانان و دختران و پسران مى شود، ازنـظـر اسـلام و عـقل محكوم است و تبليغات و مقالات و سخنرانى ها و كتب و مجلات بر خلافاسلام و عفت عمومى و مصالح كشور حرام است و بر همه ما و همه مسلمانان جلوگيرى شود واز آنچه در نظر شرع حرام و آنچه بر خلاف مسير ملت و كشور اسلامى و مخالف با حيثيتجـمـهـورى اسـلامـى اسـت ، بـه طـور قـاطـع اگـر جـلوگـيـرى نـشـود، هـمـهمـسـوول مـى بـاشـنـد، و مـردم و جوانان حزب اللهى اگر برخورد به يكى از امور مذكورنمودند، به دستگاه هاى مربوطه رجوع كنند و
اگر آنان كوتاهى نمودند، خودشان مكلف به جلوگيرى هستند. خداوند تعالى مددكار همهباشد.
ن !!! نـصـيـحـت و وصـيـت مـن به گروه ها و گروهك ها و اشخاصى كه در ضديت با ملت وجـمـهـورى اسـلامـى و اسـلام فـعـاليـت مـى كـنـنـد، اول بـه سـران آنـان در خـارج وداخـل ، آن اسـت كـه تـجربه طولانى به هر راهى كه اقدام كرديد و به هر توطئه اى كهدسـت زديـد و بـه هـر كـشـور و مـقامى كه توسل پيدا كرديد، به شماها كه خود را عالم وعـاقـل مى دانيد، بايد آموخته باشد كه مسير يك ملت فداكار را نمى شود با دست زدن بهتـرور و انـفجار و بمب و دروغ پردازى هاى بى سر و پا و غير حساب شده منحرف كرد وهرگز هيچ حكومت و دولتى را نمى توان با اين شيوه هاى غير انسانى و غيرمنطقى ساقطنـمـود، بـويژه ملتى مثل ايران را كه از بچه هاى خوردسالش تا پيرزن ها و پيرمردهاىبـزرگـسـالش ، در راه هـدف و جمهورى اسلامى و قرآن و مذهب جان فشانى و فداكارى مىكنند. شماها كه مى دانيد (و اگر ندانيد بسيار ساده لوحانه فكر مى كنيد) كه ملت با شمانيست و ارتش با شماها دشمن است و اگر فرض بكنيد با شما بودند و دوست شما بودند،حركات ناشيانه شما و جناياتى كه با تحريك شما رخ داد، آنان را از شما جدا كرد و جزدشـمن تراشى كار ديگرى نتوانستيد بكنيد. من وصيت خيرخواهانه در اين آخر عمر به شمامـى كـنـم كـه اولا بـا ايـن مـلت طـاغـوت زده رنـج كـشـيـده كـه پـس از دو هـزار و پـانـصـدسـال سـتـمـشـاهـى بـا فـدا دادن بـهـتـريـن فـرزنـدان و جوانانش خود را از زير بار ستمجـنايتكارانى همچون رژيم پهلوى و جهانخواران شرق و غرب نجات داده ، به جنگ و ستيزبـرخـاسـتـه ايـد، چـطـور وجـدان يـك انـسـان هـر چـه پـليـد بـاشد راضى مى شود براىاحـتـمـال رسـيـدن بـه يـك مقام ، يا ميهن خود و ملت خود اين گونه رفتار كند و به كوچك وبـزرگ آنـهـا رحـم نـكـنـد؟ من به شما نصيحت مى كنم دست از اين كارهاى بى فايده و غيرعـاقـلانه برداريد و گول جهانخواران را نخوريد و در هر جا هستيد اگر به جنايتى دستنزديد، به ميهن خود و دامن اسلام برگرديد و توبه كنيد كه خداوند ارحم الراحمين است وجمهورى اسلامى و ملت از شما انشاء الله مى گذرند و اگر دست به جنايتى زديد كه حكمخـداونـد تـكـليف شما را معين كرده ، باز از نيمه راه برگشته و توبه كنيد و اگر شهامتداريد، تن به مجازات داده و با اين عمل ، خود را از عذاب اليم خداوند نجات دهيد و الا در هرجـا هـسـتـيـد عـمـر خـود را بـيـش از ايـن هـدر نـدهـيـد و بـه كـار ديـگـرمشغول شويد كه صلاح در آن است .
و بـعـد بـه هـواداران داخـلى و خـارجى آنان وصيت مى كنم كه با چه انگيزه جوانى خود رابـراى آنـان كـه اكـنون ثابت است كه براى قدرتمندان جهانخوار خدمت مى كنند و از نقشههـاى آنـها پيروى مى كنند و ندانسته به دام آنها افتاده اند به هدر مى دهيد؟ و با ملت خوددر راه چـه كـسـى جفا مى كنيد؟ شما بازى خوردگان دست آنها هستيد و اگر در ايران هستيد،بـه عـيـان مـشـاهـده مى كنيد كه توده هاى ميليونى به جمهورى اسلامى وفادار و براى آنفـداكـارنـد و بـه عـيـان مـى بـيـنـيـد كـه حـكـومـت و رژيـم فـعـلى بـا جـان ودل در خـدمـت خـلق و مستمندان هستند و آنان كه به دروغ ادعاى خلقى بودن و مجاهد و فدايىبـراى خـلق مـى كـنـنـد، بـا خـلق خـدا بـه دشـمنى برخاسته و شما پسران و دختران سادهدل را براى مقاصد خود و مقاصد يكى از دو قطب قدرت جهانخوار به بازى گرفته و خوديا در آغوش يكى از دو قطب جنايتكار
بـه خـوش گـذرانـى مـشـغـول و يـا در داخـل بـه خـانـه هـاىمـجلل تيمى با زندگى اشرافى نظير منازل جنايتكارانى بدبخت به جنايت خود ادامه مىدهند و شما جوانان را به كام مرگ مى فرستند.
نـصـيـحـت مـشـفـقـانـه مـن بـه شـمـا نـوجـوانـان و جـوانـانداخـل و خـارج آن اسـت كـه از راه اشـتـبـاه بـر گـرديـد و بـا مـحـرومـيـن جامعه كه با جان ودل بـه جـمـهـورى اسـلامـى خـدمـت مـى كـنـنـد، مـتـحـد شـويـد و بـراى ايـرانمـسـتـقـل و آزاد فـعاليت نماييد تا كشور و ملت از شر مخالفين نجات پيدا كند و همه با همبه زندگى شرافتمندانه ادامه دهيد. تا چه وقت و براى چه گوش به فرمان اشخاصىهستيد كه جز به نفع شخصى خود فكر نمى كنند و در آغوش و پناه ابرقدرته ها با ملتخـود در ستيز هستيد و شما را فداى مقاصد شوم و قدرت طلبى خويش ‍ مى نمايند؟ شما درايـن سـال هـاى پـيـروزى انقلاب ديديد كه ادعاهاى آنان با رفتار و عملشان مخالف است وادعـاهـا فـقـط بـراى فـريـب جـوانـان صـاف دل اسـت و مـى دانـيـد كـه شـمـا قـدرتـى درمقابل سيل خروشان ملت نداريد و كارهايتان جز به ضرر خودتان و تباهى عمرتان نتيجهاى نـدارد. مـن تـكـليـف خـود را كـه هدايت است اداء كردم و اميد است به اين نصيحت كه پس ازمـرگ مـن بـه شـمـا مى رسد و شائبه قدرت طلبى در آن نيست گوش فرا دهيد و خود را ازعـذاب اليـم الهى نجات دهيد. خداوند منان شما را هدايت فرمايد و صراط مستقيم را به شمابنمايد.
وصـيـت مـن بـه چـپ گـرايـان مـثـل كـمـونـيـسـت ها و چريك هاى فدايى خلق و ديگر گروه هامـتمايل به چپ ، آن است كه شماها بدون بررسى صحيح از مكتبها و مكتب اسلام نزد كسانىكه از مكتب ها و خصوص اسلام اطلاع صحيح دارند، با چه انگيزه خودتان را راضى كرديدبـه مـكـتـبـى كـه امـروز در دنـيـا شـكـسـت خـورده رو آوريـد. و چـه شـد كـهدل خـود را بـه چـنـد (ايـسـم ) كـه مـحـتـواى آنـهـا پـيـشاهل تحقيق پوچ است ، خوش كرده ايد و شما را چه انگيزه اى وادار كرده كه مى خواهيد كشورخـود را بـه دامـن شـوروى يـا چـيـن بـكـشـيـد و بـا مـلت خود به اسم توده دوستى به جنگبـرخاسته يا به توطئه هايى براى نفع اجنبى به ضد كشور خود و توده هاى ستمديدهدسـت زديـد؟ شـمـا مى بينيد كه از اول پيدايش كمونيسم مدعيان آن ديكتاتورترين و قدرتطـلب و انـحـصـار طلب ترين حكومت هاى جهان بوده و هستند. چه ملت هايى زير دست و پاىشـوروى مـدعـى طـرفـدار تـوده هـا خورد شدند و از هستى ساقط گرديدند. ملت روسيه ،مـسـلمانان و غير مسلمانان ، تاكنون در زير فشار ديكتاتورى حزب كمونيست دست و پا مىزنند و از هر گونه آزادى محروم و در اختناق بالاتر از اختناقهاى ديكتاتورهاى جهان بسرمى برند. استالين ، كه يكى از چهره هاى به اصطلاح درخشان حزب بود ورود و خروجش ‍را و تـشـريـفـات آن و اشـرافـيـت او را ديـديم . اكنون كه شما فريب خوردگان در عشق آنرژيـم جـان مـى دهـيـد مـردم مظلوم شوروى و ديگر اقمار او چون افغانستان از ستمگرى هاىآنـان جان مى سپارند و آنگاه شما كه مدعى طرفدارى از خلق هستيد، بر اين خلق محروم درهـر جـا كـه دسـتـتـان رسـيـده چـه جـنـايـاتـى انـجـام داديـد و بـا اهـالى شـريـفآمل كه آنان را به غلط طرفدار پروپا قرص خود معرفى مى كرديد و عده بسيارى را بهفـريـب به جنگ مردم و دولت فرستاديد و به كشتن داديد. چه جنايت ها كه نكرديد. و شماطـرفـدار خـلق مـحروم مى خواهيد خلق مظلوم و محروم ايران را به دست ديكتاتورى شوروىدهيد و چنين خيانتى را با سرپوش فدايى خلق و
طرفدار محرومين در حال اجرا هستيد. منتهى حزب توده و رفقاى آنان با توطئه و زير ماسكطرفدارى از جمهورى اسلامى و ديگر گروه ها با اسلحه و ترور و انفجار.
من به شما احزاب و گروه ها، چه آنان كه به چپ گرايى معروف گرچه بعضى شواهد وقـرايـن دلالت دارد كـه ايـنـان كـمونيست امريكايى هستند و چه آنان كه از غرب ارتزاق مىكـنند و الهام مى گيرند و چه آنها كه با اسم خودمختارى و طرفدارى از كرد و بلوچ دستبـه اسـلحـه بـرده و مـردم محروم كردستان و ديگر جاها را از هستى ساقط نموده و مانع ازخـدمـت هـاى فرهنگى و بهداشتى و اقتصادى و بازسازى دولت جمهورى در آن استان ها مىشوند، مثل حزب دموكرات و كومله وصيت مى كنم كه به ملت بپيوندند و تاكنون تجربهكـرده انـد كـه كـارى جـز بدبخت كردن اهالى آن مناطق نكرده اند و نمى توانند بكنند. پسمـصـلحـت خـود و مـلت خـود و مناطق خود آن است كه با دولت تشريك مساعى نموده و از ياغىگـرى و خـدمـت بـه بـيـگـانـگـان و خـيـانـت بـه ميهن خود دست بردارند و به ساختن كشوربـپـردازنـد و مـطـمـئن بـاشـند كه اسلام براى آنان ، هم از قطب جنايتكار غرب و هم از قطبديكتاتور شرق بهتر است و آرزوهاى انسانى خلق را بهتر انجام مى دهد.
و وصـيـت مـن بـه گـروه هـاى مـسـلمـان كـه از روى اشـتـبـاه بـه غـرب و احـيـانـا بـه شرقتـمـايـل نـشـان مـى دهـنـد و از مـنـافقان كه اكنون خيانتشان معلوم شد، گاهى طرفدارى مىكردند و به مخالفان بدخواهان اسلام از روى خطا و اشتباه گاهى لعن مى كردند و طعن مىزدنـد، آن اسـت كـه بر سر اشتباه خود پافشارى نكنند و با شهامت اسلامى به خطاى خوداعتراف و با دولت و مجلس و ملت مظلوم براى رضاى خداوند هم صدا و هم مسير شده و اينمستضعفان تاريخ را از شر مستكبران نجات دهيد و كلام مرحوم مدرس ، آن روحانى متعهد پاكسيرت و پاك انديشه ، را به خاطر بسپاريد كه در مجلس افسرده آن روز گفت : (اكنونكـه بـايـد از بـين برويم ، چرا با دست خود برويم ؟). من هم امروز به ياد آن شهيد راهخـدا بـه شـمـا بـرادران مـؤ مـن عرض مى كنم اگر ما با دست جنايتكار آمريكا و شوروى ازصـفـحـه روزگار محو شويم و با خون سرخ شرافتمندانه با خداى خويش ملاقات كنيم ،بهتر از آن است كه در زير پرچم ارتش سرخ شرق و سياه غرب زندگى اشرافى مرفهداشـتـه بـاشـيم . و اين سيره و طريقه انبياء عظام و ائمه مسلمين و بزرگان دين مبين بودهاست و ما بايد از آن تبعيت كنيم و بايد به خود بباورانيم كه اگر يك ملت بخواهند بدونوابـسـتـگى ها زندگى كنند، مى توانند و قدرتمندان جهان بر يك ملت نمى توانند خلافايده آنان را تحميل كنند. از افغانستان عبرت بايد گرفت با آن كه دولت غاصب و احزابچپى با شوروى بوده و هستند تاكنون نتوانسته اند توده هاى مردم را سركوب نمايند
عـلاوه بـر ايـن ، اكـنـون مـلت هاى محروم جهان بيدار شده اند و طولى نخواهد كشيد كه اينبـيـدارى هـا بـه قـيـام و نـهـضت و انقلاب انجاميده و خود را از تحت سلطه ستمگران مستكبرنـجـات خـواهـنـد داد و شـما مسلمانان پاى بند به ارزش هاى اسلامى مى بينيد كه جدايى وانـقـطـاع از شـرق و غرب بركات خود را دارد، نشان مى دهد و مغزهاى متفكر بومى به كارافـتـاده و به سوى خودكفايى پيشروى مى كند و آنچه كارشناسان خائن غربى و شرقىبـراى مـلت مـا مـحـال جـلوه مـى دادند، امروز به طور چشم گيرى با دست و فكر ملت انجامگرفته و انشاء الله
تعالى در دراز مدت انجام خواهد گرفت و صد افسوس كه اين انقلاب دير تحقق پيدا كردو لااقـل در اول سـلطـنت جابرانه كثيف محمدرضا تحقق نيافت و اگر شده بود، ايران غارتزده غير از اين ايران بود.
و وصـيـت مـن بـه نـويـسـنـدگـان و گـويـنـدگـان و روشـنـفـكـران واشـكـال تـراشـان و صـاحـب عـقـدگان آن است كه به جاى آن كه وقت خود را در خلاف مسيرجـمهورى اسلامى صرف كنيد و هر چه توان داريد در بدبينى و بدخواهى و بدگويى ازمـجـلس و دولت و سـايـر خـدمـتـگـزاران بـه كـار بـريـد و بـا ايـنعمل كشور خود را به سوى ابرقدرت ها سوق دهيد، با خداى خود يك شب خلوت كنيد و اگربـه خـداونـد عـقيده نداريد با وجدان خود خلوت كنيد و انگيزه باطنى خود را كه بسيار مىشـود خـود انـسـان هـا از آن بـى خـبـرنـد، بـررسـى كنيد. ببينيد آيا يا كدام معيار و با چهانـصـاف خـون ايـن جـوانـان قلم قلم شده را در جبهه ها و در شهرها ناديده مى گيريد و بامـلتـى كـه مـى خـواهـد از زيـر بـار سـتـمـگران و غارتگران خارجى و داخلى خارج شود واسـتـقـلال و آزادى را بـا جـان خود و فرزندان عزيز خود به دست آورده و با فداكارى مىخـواهـد آن را حـفـظ كـنـد، به جنگ اعصاب برخاسته ايد، و به اختلاف انگيزى و توطئه هاخـائنانه دامن مى زنيد و راه را براى مستكبران و ستمگران باز مى كنيد؟ آيا بهتر نيست كهبـا فكر و و قلم و بيان خود دولت و مجلس و ملت را راهنمايى براى حفظ ميهن خود نماييد؟آيـا سـزاوار نـيـست كه به اين ملت مظلوم محروم كمك كنيد و با يارى خود حكومت اسلامى رااستقرار دهيد؟ آيا اين مجلس و رئيس جمهور و دولت و قوه قضايى را از آنچه در زمان رژيمسابق بود بدتر مى دانيد؟ آيا از ياد برده ايد ستم هايى كه آن رژيم لعنتى بر اين ملتمـظـلوم بـى پـنـاه روا مـى داشـت ؟ آيـا نـمى دانيد كه كشور اسلامى در آن زمان يك پايگاهنـظـامـى بـراى امريكا بود و با آن عمل يك مستعمره مى كردند و از مجلس تا دولت و قواىنـظامى در قبضه آنان بود و مستشاران و صنعتگران و متخصصان آنان با اين ملت و ذخايرآن چـه مـى كـردنـد؟ آيـا اشـاعـه فحشاء در سراسر كشور و مراكز فساد از عشرتكده ها وقـمـارخـانه ها و ميخانه ها و مغازه هاى مشروب فروشى و سينماها و ديگر مراكز كه هر يكبـراى تـبـاه كـردن نـسـل جـوان عاملى بزرگ بود در خاطرتان محو شده ؟ آيا رسانه هاىگـروهـى و مـجـلات سـراسـر فـساد انگيز و روزنامه هاى آن رژيم را به دست فراموشىسپرده ايد؟
و اكنون كه از آن بازارهاى فساد اثرى نيست ، براى آن كه در چند دادگاه يا چند جوان كهشايد اكثر از گروه هاى منحرف نفوذ كرده و براى بدنام نمودن اسلام و جمهورى اسلامىكـارهـاى انـحـرافى انجام مى دهند و كشتن عده اى كه مفسد فى الارض هستند و قيام بر ضداسلام و جمهورى اسلامى مى كنند، شما را به فرياد در آورده و با كسانى كه با صراحتاسـلام را مـحكوم مى كنند و بر ضد آن قيام مسلحانه يا قيام با قلم و زبان كه اسفناك تراز قيام مسلحانه است نموده اند، پيوند مى كنيد و دست برادرى مى دهيد و آنان را كه خداوندمـهـدورالدم فـرمـوده نـور چـشـم مـى خوانيد و در كنار بازيگرانى كه فاجعه 14 اسفند رابـرپـا كـردنـد و جـوانـان بـى گـناه را با ضرب و شتم كوبيدند، نشسته و تماشاگرمـعـركـه مـى شـويـد، يـك عـمـل اسـلامـى و اخـلاقـى اسـت وعمل دولت و قوه قضاييه كه معاندين و منحرفين و
مـلحـديـن را بـه جزاى اعمال خويش مى رسانند شما را به فرياد در آورده و داد مظلوميت مىزنـيـد؟ مـن بـراى شـما برادران كه از سوابقتان تا حدى مطلع و علاقه مند به بعضى ازشـمـا هستم ، متاسف هستم ، نه براى آنان كه اشرارى بودند در لباس خيرخواهى و گرگهايى در پوشش چوپان و بازيگرانى بودند كه همه را به باد بازى و مسخره گرفتهو در صدد تباه كردن كشور و ملت و خدمتگزارى به يكى از دو قطب چپاولگر بودند.
آنان كه با دست پليد خود جوانان و مردان ارزشمند و علماى مربى جامعه را شهيد نمودند وبـه كـودكـان مظلوم مسلمانان رحم نكردند، خود را در جامعه رسوا و در پيشگاه خداوند قهارمخذول نمودند و راه بازگشت ندارند كه شيطان نفس اماره بر آنان حكومت مى كند. لكن شمابرادران مؤ من با دولت و مجلس كه كوشش دارد خدمت به محرومين و مظلومين و برادران سرو پـا بـرهـنـه و از همه مواهب زندگى محروم نمايد، چرا كمك نمى كنيد و شكايت داريد؟ آيامـقـدار خدمت دولت و بنيادهاى جمهورى را با اين گرفتارى ها و نابسامانى ها كه لازمه هرانـقلاب است و جنگ تحميلى با آن همه خسارت و ميليون ها آواره خارجى و داخلى و كارشكنىهـاى بيرون از حد را در اين مدت كوتاه مقايسه با كارهاى عمرانى رژيم سابق نموده ايد؟آيـا نـمـى دانـيـد كه كارهاى عمرانى آن زمان اختصاص ‍ داشت تقريبا به شهرها آن هم بهعـلامـت مـرفـه و فـقـراء و مـردمـان محروم از آن امور بهره ناچيز داشته يا نداشتند و دولتفـعـلى و بـنـيـادهـاى اسـلامـى بـراى ايـن طـايـفـه مـحـروم بـا جـان ودل خـدمـت مـى كـنـنـد. شـمـا مؤ منان هم پشتيبان دولت باشيد تا كارها زود انجام گيرد و درمـحـضـر پـروردگـار كـه خـواه نـاخـواه خـواهـيـد رفت با نشان خدمتگزارى به بندگان اوبرويد. اين مقدار بريده شده را خودم انجام دادم .
س !!! يكى از امورى كه لازم به توصيه و تذكر است ، آن است كه اسلام نه با سرمايهدارى ظالمانه و بى حساب و محروم كننده توده هاى تحت ستم و مظلوم موافق است ، بلكه آنرا بـطـور جـدى در كـتـاب و سـنـت مـحكوم مى كند و مخالف عدالت اجتماعى مى داند. گرچهبـعـض كـج فـهـمـان بـى اطـلاع از رژيـم حـكـومـت اسـلامـى و ازمـسـايـل سـيـاسـى حاكم در اسلام در گفتار و نوشتار خود طورى وانمود كرده اند و باز همدست بر نداشته اند كه اسلام طرفدار بى مرز و حد سرمايه دارى و مالكيت است و با اينشيوه كه با فهم كج خويش از اسلام برداشت نموده اند، چهره نورانى اسلام را پوشانيدهو راه را بـراى مـغـرضان و دشمنان اسلام باز نموده كه به اسلام بتازند و آن را رژيمىچـون رژيـم سرمايه دارى غرب مثل رژيم امريكا و انگلستان و ديگر چپاولگران غرب بهحـسـاب آورنـد و با اتكال به قول و فعل اين نادانان يا غرضمندانه و يا ابلهانه بدونمـراجـعـه بـه اسـلام شـناسان واقعى ، با اسلام به معارضه برخاسته اند و نه رژيمىمـانـنـد رژيـم كـمـونـيـسـم و مـاركـسـيـسـم لنـيـنـيـسـم اسـت كـه بـا مـالكيت فردى مخالف وقـائل به اشتراك مى باشند با اختلاف زيادى كه دوره هاى قديم تاكنون حتى اشتراك درزن و همجنس بازى بوده و يك ديكتاتورى و استبداد كوبنده در بر داشته ، بلكه اسلام يكرژيـم معتدل با شناخت مالكيت و احترام به آن به نحو محدود در پيدا شدن مالكيت و مصرفكه اگر بحق به آن عمل شود، چرخهاى اقتصاد سالم به راه مى افتد و عدالت اجتماعى كهلازمه يك رژيم سالم است تحقق مى يابد.
در اينجا نيز يك دسته با كج فهمى ها و بى اطلاعى از اسلام و اقتصاد سالم آن در طرفمـقابل دسته اول قرار گرفته و گاهى با تمسك به بعض آيات يا جملات نهج البلاغهاسـلام را مـوافـق بـا مـكـتـب هـاى انـحـرافـى مـاركـس وامـثـال او مـعـرفـى نـمـوده انـد و تـوجـه بـه ساير آيات و فقرات نهج البلاعه ننموده وسرخود، به فهم قاصر خود، به پا خاسته و مذهب اشتراكى را تعقيب مى كنند و از كفر وديكتاتورى و اختناق كوبنده كه ارزش هاى انسانى را ناديده گرفته و يك حزب اقليت باتوده هاى انسانى مثل حيوانات عمل مى كنند، حمايت مى كنند.
وصيت من به مجلس و شوراى نگهبان و دولت و رئيس جمهور و شوراى قضايى آن است كهدر مـقـابـل احـكـام خـداوند متعال خاضع بوده و تحت تاثير تبليغات بى محتواى قطب ظالمچـپـاولگـر سـرمـايـه دارى و قطب ملحد اشتراكى و كمونيستى واقع نشويد و به مالكيت وسـرمايه هاى مشروع با حدود اسلامى احترام گذاريد و به ملت اطمينان دهيد تا سرمايه هاو فـعـاليت هاى سازنده به كار افتند و دولت و كشور را به خودكفايى و صنايع سبك وسـنـگـيـن بـرسـانـنـد. و به ثروتمندان و پول داران مشروع وصيت مى كنم كه ثروتهاىعـادلانـه خـود را به كار اندازيد و به فعاليت سازنده در مزارع و روستاها و كارخانه هابرخيزيد كه اين خود عبادتى ارزشمند است .
و بـه هـمـه در كـوشش براى رفاه طبقات محروم وصيت مى كنم كه خير دنيا و آخرت شماهارسيدگى به حال محرومان جامعه است كه در طول تاريخ ستمشاهى و خان خانى در رنج وزحـمـت بـوده انـد. و چـه نـيـكـو است كه طبقات تمكن دار به طور داوطلب براى زاغه و چپرنـشينان مسكن و رفاه تهيه كنند و مطمئن باشند كه خير دنيا و آخرت در آن است و از انصافبه دور است كه يكى بى خانمان و يكى داراى آپارتمانها باشد.
ع !!! وصـيـت ايـنجانب به آن طايفه از روحانيون و روحانى نماها كه با انگيزه هاى مختلفبـا جـمـهـورى اسـلامـى و نـهـادهـاى آن مـخالفت مى كنند و وقت خود را وقف براندازى آن مىنـمـايـنـد و بـا مـخـالفـان تـوطئه گر و بازيگران سياسى كمك و گاهى به طورى كهنقل مى شود با پول هاى گزافى كه از سرمايه داران بى خبر از خدا دريافت براى اينمـقـصـد مـى كـنـنـد كـمـك هـاى كـلان مى نمايند آن است كه شماها طرفى از اين غلط كارى هاتاكنون نبسته و بعد از اين هم گمان ندارم ببنديد. بهتر آن است كه اگر براى دنيا بهايـن عـمـل دست زده ايد و خداوند نخواهد گذاشت كه شما به مقصد شوم خود برسيد، تا درتوبه باز است از پيشگاه خداوند عذر بخواهيد و با ملت مستمند مظلوم هم صدا شويد و ازجمهورى اسلامى كه با فداكارى هاى ملت به دست آمده حمايت كنيد كه خير دنيا و آخرت درآن اسـت . گـرچـه گـمـان نـدارم كه موفق به توبه شويد و اما به آن دسته كه از روىبعض اشتباهات با بعض خطاها چه عمدى و چه غير عمدى كه از اشخاص مختلف يا گروه هاصـادر شـده و مـخـالف بـا احـكـام اسـلام بـوده اسـت بـااصـل جـمـهـورى اسـلامـى و حـكـومـت آن مخالفت شديد مى كنند و براى خدا در براندازى آنفـعـاليـت مـى نـمـايـنـد و بـا تـصـور خـودشـان ايـن جـمهورى از رژيم سلطنتى بدتر يامثل آن است ، با نيت صادق در خلوت تفكر كنند و از روى انصاف مقايسه نمايند با حكومت ورژيم سابق و باز توجه نمايند كه در
انـقـلاب هـاى دنـيـا هـرج و مـرجـهـا و غـلط روى هـا و فـرصـت طـلبـى هـا غـيـرقـابـل اجـتـنـاب اسـت و شـمـا اگـر تـوجه نماييد و گرفتارى هاى اين جمهورى را در نظربـگـيـريـد از قـبـيـل تـوطـئه هـا و تـبـليـغـات دروغـيـن و حـمـله مـسـلحـانـه خـارج مـرز وداخـل و نـفـوذ غير قابل اجتناب گروه هايى از مفسدان و مخالفان اسلام در تمام ارگان هاىدولتـى به قصد ناراضى كردن ملت از اسلام و حكومت اسلامى و تازه كار بودن اكثر يابـسـيـارى از مـتصديان امور و پخش شايعات دروغين از كسانى كه از استفاده هاى كلان غيرمشروع بازمانده يا استفاده آنان كم شده و كمبود چشم گير قضات شرع و گرفتارى هاىاقـتـصـادى كـمـرشـكـن و اشـكالات عظيم در تصفيه و تهذيب متصديان چند ميليونى و كمبودمردمان صالح كاردان و متخصص و ده ها گرفتارى ديگر كه تا انسان وارد گود نباشد ازآنـهـا بـى خـبـر است . و از طرفى اشخاص غرضمند سلطنت طلب سرمايه دار هنگفت كه باربـاخـوارى و سـودجـويـى و بـا اخراج ارز و گرانفروشى به حد سرسام آور و قاچاق واحتكار، مستمندان و محرومان جامعه را تا حد هلاكت در فشار قرار داده و جامعه را به فساد مىكشند، نزد شما آقايان به شكايت و فريب كارى آمده و گاهى هم براى باور آوردن و خودرا مسلمان خالص نشان دادن ، به عنوان سهم مبلغى مى دهند و اشك تمساح مى ريزند و شمارا عـصـبـانـى كـرده بـه مـخـالفـت بـر مـى انگيزانند، كه بسيارى از آنان با استفاده هاىنـامـشـروع خـون مـردم را مـى مـكـنـد و اقـتصاد كشور را به شكست مى كشند. اينجانب نصيحتمـتـواضـعـانـه بـرادرانـه مـيكنم كه آقايان محترم تحت تاثير اين گونه شايعه سازى هاقـرار نـگـيـرند و براى خدا و حفظ اسلام اين جمهورى را تقويت نمايند و بايد بدانند كهاگـر ايـن جمهورى اسلامى شكست بخورد و به جاى آن يك رژيم اسلامى دلخواه بقيه اللهروحى فداه يا مطيع امر شما آقايان تحقق نخواهد پيدا كرد. بلكه يك رژيم دلخواه يكى ازدو قطب قدرت به حكومت مى رسد و محرومان جهان كه به اسلام و حكومت اسلامى روى آوردهو دل باخته اند ماءيوس مى شوند و اسلام براى هميشه منزوى خواهد شد و شماها روزى ازكـردار خـود پـشـيـمـان مـى شـويـد كـه كار گذشته و ديگر پشيمانى سودى ندارد و شماآقـايـان اگـر تـوقـع داريـد كـه در يك شب همه امور بر طبق اسلام و احكام خداوند تعالىمـتـحـول شـود، يـك اشتباه است و در تمام طول تاريخ بشر چنين معجزه اى روى نداده است ونخواهد داد.
و آن روزى كـه انشاء الله تعالى مصلح كل ظهور نمايد، گمان نكنيد كه يك معجزه شود ويـك روزه عالم اصلاح شود. بلكه با كوشش ها و فداكاريها، ستمكاران سركوب و منزوىمـى شـونـد. و اگـر نظر شماها مثل نظر بعض عامى هاى منحرف آن است كه براى ظهور آنبزرگوار بايد كوشش در تحقق كفر و ظلم كرد تا عالم را ظلم فرا گيرد و مقدمات ظهورفراهم شود، (فانالله و انا اليه راجعون ).
ف !!! وصيت من به همه مسلمانان و مستضعفان جهان اين است كه شماها نبايد بنشينيد و منتظرآن بـاشـيد كه حكام و دست اندركاران كشورتان يا قدرت هاى خارجى بيايند و براى شمااسـتـقـلال و آزادى را تـحـفـه بـيـاورنـد. مـا و شـمـاهـالااقـل در ايـن صـد سـال اخـيـر كـه بـه تدريج پاى قدرت هاى بزرگ جهانخوار به همهكـشـورهـاى اسـلامى و ساير كشورهاى كوچك باز شده است ، مشاهده كرديم با تاريخ ‌هاىصحيح براى ما بازگو كردند كه هيچ يك از دول حاكم بر اين كشورها در فكر آزادى و
استقلال و رفاه ملتهاى خود نبوده و نيستند، بلكه اكثريت قريب به اتفاق آنان يا خود بهسـتـمـگـرى اخـتـنـاق ملت خود پرداخته و هر چه كرده اند براى منافع شخصى يا گروهىنـمـوده يـا بـراى رفاه قشر مرفه و بالانشين بوده و طبقات مظلوم كوخ و كپرنشين از همهمواهب زندگى حتى مثل آب و نان و قوت لايموت محروم بوده و آن بدبختان را براى منافعقـشـر مـرفـه و عـياش به كار گرفته اند و يا آن كه دست نشاندگان قدرت هاى بزرگبـوده انـد كـه بـراى وابـسـتـه كـردن كـشـورهـا و مـلت هـا هر چه توان داشته اند به كارگـرفته و با حيله هاى مختلف كشورها را بازارى براى شرق و غرب درست كرده و منافعآنـان را تـاءمـيـن نموده اند و ملت ها را عقب مانده و مصرفى بار آوردند و اكنون نيز با ايننقشه در حركتند.
و شما اى مستضعفان جهان و اى كشورهاى اسلامى و مسلمانان جهان به پا خيزيد و حق را باچـنـگ و دنـدان بـگـيـريـد و از هـيـاهـوى تـبـليـغـاتـى ابـرقـدرت هـا وعمال سر سپرده آنان نترسيد و حكام جنايتكار كه دسترنج شما را به دشمنان شما و اسلامعـزيز تسليم مى كنند از كشور خود برانيد و خود و طبقات خدمتگزار متعهد زمام امور را بهدسـت گـيـريد و همه در زير پرچم پر افتخار اسلام مجتمع و با دشمنان اسلام و محرومانجـهـان بـه دفـاع بـرخـيـزيـد و بـه سـوى يـك دولت اسـلامـى بـا جـمـهـورى هـاى آزاد ومستقل به پيش رويد كه با تحقق آن همه مستكبران جهان را به جاى خود خواهيد نشاند و همهمستضعفان را به امامت و وراثت ارض خواهيد رساند. به اميد آن روز كه خداوند تعالى وعدهفرموده است .
ص !!! يك مرتبه ديگر در خاتمه اين وصيتنامه به ملت شريف ايران وصيت مى كنم كه درجـهـان حـجـم تـحـمـل زحمت ها و رنج ها و فداكارى ها و جان نثارى ها و محروميت ها مناسب حجمبزرگى مقصود و ارزشمندى و علو رتبه آن است . آنچه كه شما ملت شريف و مجاهد براىآن بـه پـا خـاسـتـيـد و دنـبـال مـى كـنـيـد و بـراى آن جـان ومال نثار كرده و مى كنيد والاترين و بالاترين و ارزشمندترين مقصدى است و مقصودى استكـه از صـدر عالم در ازل و از پس اين جهان تا ابد عرضه شده است و خواهد شد و آن مكتبالوهيت به معنى وسيع آن و ايده توحيد با ابعاد رفيع آن است كه اساس خلقت و غايت آن درپـهناور وجود و در درجات و مراتب غيب و شهود است ، و آن در مكتب محمدى صلى الله عليه وآله و سـلم بـه تـمـام مـعـنـى و درجات و ابعاد متجلى شده و كوشش تمام انبياء عظام عليهمالسـلام و اوليـاء مـعـظـم !!! سـلام الله عـليـهـم بـراى تـحـقـق آن بـوده و راه يـابـى بهكـمـال مـطـلق و جـلال و جـمـال بـى نـهايت جز با آن ميسر نگردد، آن است كه خاكيان را برمـلكـوتـيـان و بـرتـر از آنـان شـرافـت داده و آنـچـه بـراى خـاكـيـان از سـيـر در آنحـاصـل مـى شـود، بـراى هـيـچ مـوجـودى در سـراسـر خـلقـت در سـر و عـلنحـاصـل نـشـود. شـمـا اى مـلت مـجاهد! در زير پرچمى مى رويد كه در سراسر جهان مادى ومـعـنـوى در اهـتـزاز اسـت . بيابيد آن را يا نيابيد، شما راهى را مى رويد كه تنها راه تمامانـبـيـاء !!! عـليـهـم سـلام الله !!! و يكتا راه سعادت مطلق است . در اين انگيزه است كه همهاوليـاء شـهـادت را در راه آن بـه آغـوش مـى كـشـنـد و مـرگ سـرخ را احـلى مـنالعسل مى دانند و جوانان شما در جبهه ها جرعه اى از آن را نوشيده و به وجد آمده اند
و در مادران و خواهران و پدران و برادران آنان جلوه نموده و ما بايد به حق بگوييم (ياليـتـنـا كـنـا مـعـكـم فـنـفـوز فـوزا عـظـيـمـا. گـوارا بـاد بـر آنـان آن نـسـيـمدل آرا و آن جلوه شورانگيز و بايد بدانيم كه طرفى از اين جلوه در كشتزارهاى سوزان ودر كـارخانه هاى توانفرسا و در كارگاه ها و در مراكز صنعت و اختراع و ابداع و در ملت ،به طور اكثريت در بازارها و خيابان ها و روستاها و همه كسانى كه متصدى اين امور براىاسـلام و جـمـهـورى اسـلامـى و پـيـشـرفـت و خـودكـفـايـى كـشـور بـه خـدمـتـىاشـتـغـال دارند، جلوه گر است و تا اين روح تعاون و تعهد در جامعه برقرار است ، كشورعـزيـز از آسـيب دهر انشاء الله تعالى مصون است . و بحمد الله تعالى حوزه هاى علميه ودانـشـگاه ها و جوانان عزيز مراكز علم و تربيت از اين نفحه الهى غيبى برخوردارند و اينمراكز دربست در اختيار آنان است و به اميد خدا دست تبهكاران و منحرفان از آنها كوتاه .
و وصيت من به همه ، آن است كه با ياد خداى متعالبه سوى خودشناسى و خودكفايى و استقلال با همه ابعادش به پيش رويد و بى ترديددست خدا با شما است ، اگر شما در خدمت او باشيد و براى ترقى و تعالى كشور اسلامىبه روح تعاون ادامه دهيد. و اين جانب با آنچه در ملت عزيز از بيدارى و هوشيارى و تعهدو فـداكـارى و روح مـقـاومـت و صـلابـت در راه حـق مـى بـيـنـم و امـيـد آن دارم كـه بـهفـضـل خـداونـد مـتـعـال ايـن مـعـانـى انـسـانـى بـه اعـقـاب مـلتمنتقل شود و نسلا بعد نسل بر آن افزوده گردد.
بـا دلى آرام و قـلبـى مـطـمـئن و روحـى شـاد و ضـمـيـرى امـيـدوار بـهفـضـل خـدا از خدمت خواهران و برادران مرخص و به سوى جايگاه ابدى سفر مى كنم و بهدعـاى خـيـر شـما احتياج مبرم دارم و از خداى رحمان و رحيم مى خواهم كه عذرم را در كوتاهىخـدمـت و قـصـور و تـقـصير بپذيرد و از ملت اميدوارم كه عذرم را در كوتاهى ها و قصور وتـقـصـيـرهـا بپذيرند و با قدرت و تصميم اراده به پيش روند و بدانند كه با رفتن يكخدمتگزار در سد آهنين ملت خللى حاصل نخواهد شد كه خدمتگزاران بالا و والاتر در خدمتند والله نگهدار اين ملت و مظلومان جهان است .
والسلام عليكم و على عباد الله الصالحين و رحمه الله و بركاته
26 بهمن 1361/1 جمادى الاول 1403
روح الله الموسوى الخمينى
بسمه تعالى
ايـن وصـيـت نامه را پس از مرگ من احمد خمينى براى مردم بخواند و در صورت عذر، رئيسمحترم جمهور يا رئيس محترم شوراى اسلامى يا رئيس محترم ديوان عالى كشور، اين زحمت رابـپـذيـرنـد و در صـورت عـذر، يـكـى از فـقـهـاء مـحـتـرم نـگـهـبـان ايـن زحـمـت راقبول نمايد.
روح الله الموسوى الخمينى
بسمه تعالى
در زير اين وصيت نامه 29 صفحه اى و مقدمه چند مطلب را تذكر مى دهم :
(1) اكنون كه من حاضرم ، بعض نسبت هاى بى واقعيت به من داده مى شود و ممكن است پس ازمـن در حـجـم آن افزوده شود. لهذا عرض مى كنم آنچه به من نسبت داده شده يا مى شود موردتصديق نيست مگر آن كه صداى من يا خط و امضاء من باشد با تصديق كارشناسان ، يا درسيماى جمهورى اسلامى چيزى گفته باشم .
(2) اشـخاصى در حال حيوه من ادعا نموده اند كه اعلاميه هاى اينجانب را مى نوشته اند. اينمـطـلب را شـديـدا تـكـذيـب مى كنم . تاكنون هيچ اعلاميه اى را غير شخص خودم تهيه كسىنكرده است .
(3) از قرار مذكور بعضى ها ادعا كرده اند كه رفتن من به پاريس به وسيله آنان بوده .ايـن دروغ است . من پس از برگرداندنم از كويت با مشورت احمد، پاريس را انتخاب نمودم، زيرا در كشورهاى اسلامى احتمال راه ندادن بود. آنان تحت نفوذ شاه بودند ولى پاريس ‍اين احتمال نبود.
(4) مـن در طـول مـدت نـهـضـت و انـقلاب به واسطه سالوس و اسلام نمايى بعضى افرادذكـرى از آنـان كـرده و تـمـجـيـدى نـمـوده ام كـه بـعـد فـهـمـيـدم ازدغـل بـازى آنـان اغـفـال شـده ام . آن تمجيدها در حالى بود كه خود را به جمهورى اسلامىمـتـعـهـد و وفـادار مـى نـماياندند و نبايد از آن مسايل سوء استفاده شود. و ميزان در هر كسحال فعلى او است .
روح الله الموسوى الخمينى

fehrest page

back page

 

 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation