بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب فاطمه (س) گلواژه آفرینش, دفتر تبلیغات اسلامى (واحد خواهران) ( )
 
 

بخش های کتاب

     01 - مقدمه‏اى بر چاپ هفتم با ويرايش جديد
     02 - شخصيت‏حضرت فاطمه(س)
     03 - زنان، جايگاه و حقوق
     04 - خانواده و مسؤوليتها
     05 - مرورى بر تاريخ ولادت صديقه كبرا، فاطمه زهرا(س)
     fehrest -
 

 

 
 

خانواده و مسؤوليتها

پيوند پاكيزگى

ترك ازدواج!

1. پيامبر اكرم(ص):

من سره ان يلقى الله طاهرا مطهرا فليلقه بزوجة و من ترك‏التزويج مخافة العيلة فقد اساء الظن بالله عز و جل; (1) .

هر كس شادمان مى‏شود به اينكه خداوند را در حال پاكى و پاكيزگى.

[معنوى] ملاقات كند، پس خداى را به همراه زوجه‏اى ملاقات كند،و كسى كه ازدواج را به خاطر ترس ازخرجى زندگى رها كند، درحقيقت‏به خداى عز و جل بدگمان شده است.

برخوردارى از نعمت همسر، مى‏تواند محيط مساعدى را در زندگى‏انسان، در جهت كسب طهارت معنوى ودورى از انحرافات ايجاد كند.انسانى كه براى تامين سعادت ابدى و حيات جاويد تلاش مى‏كند بايد بداندكههمسرى مناسب، همسفر خوبى براى او خواهد بود. توجه به ملاكهاى‏اصلى و ارزشى در گزينش همسر، مى‏تواندانسان را در دستيابى به همسرى‏مناسب يارى كند، و اين نكته‏اى است كه در روايت‏بعدى به آن توجه شده‏است.

كدام يك؟ دين يا مال و زيبايى

2. امام صادق(ع):

اذا تزوج الرجل المراة لمالها او جمالها لم يرزق ذلك، فان تزوجهالدينها رزقه الله عز و جل جمالها و مالها; (2) .

هنگامى كه مرد، زن را به خاطر ثروت يا زيبايى‏اش به ازدواج‏درآورد به هدفش نخواهد رسيد، ولى اگر با او بهانگيزه دين وايمانش ازدواج كرد، خداى عز و جل، هم زيبايى و هم ثروت او راروزى‏اش، خواهد نمود.

انسانى كه با انگيزه صحيح، اين سنت اسلامى را انجام مى‏دهد، از يك‏طرف زمينه مناسبى را در جهت رشدمعنوى خويش فراهم كرده است، و ازجانب ديگر، درهاى رزق و فضل الهى را به روى خود گشوده است. واين‏علاوه بر آنكه مفاد روايات متعددى است، به صراحت مورد تاكيد قرآن‏نيز واقع شده است; آنجا كه مى‏فرمايد:«و انكحوا الايامى منكم والصالحين من عبادكم و امائكم ان يكونوا فقراء يغنهم الله من فضله و الله‏واسع عليم‏». (3) .

مفاد آيه اين است كه «زنان و مردان بى‏همسر و نيز بردگان و كنيزانى‏كه شايستگى ازدواج يافته‏اند را همسردهيد، اگر هم تنگدست‏باشندخداوند از فضل خودش آنان را بى‏نياز خواهد ساخت. خداوند، هم وسعت‏دارد وهم مى‏داند».

از سوى ديگر، از ارزشمندترين ساختارهاى اجتماعى در اسلام، بنيان‏خانواده است كه اگر بر اساس صحيح و درچارچوب ارزشهاى دينى شكل‏گرفته باشد همان گونه كه در روايت‏بعدى آمده، دوست داشتنى‏ترين بنادرپيشگاه خداوند است.

بنيان محبوب

3. امام باقر(ع):

قال رسول الله(ص): ما بنى بناء في الاسلام احب الى الله تعالى من‏التزويج; (4) .

از نظر اسلام، در پيشگاه خداوند تعالى، هيچ بنايى، محبوبتر ازازدواج بنا نشده است.

از اين‏رو در احاديث چندى، از ترك ازدواج و زندگى مجرد، نكوهش‏شده است و حتى كسانى كه به عمد، راهتنهايى زيستن را پيشه مى‏كنندنفرين شده‏اند. (5) .

امانات الهى

بهترين شما

4. پيامبر اكرم(ص):

خيركم، خيركم لنسائه و انا خيركم لنسائي; (6) .

بهترين شما مردى است كه با زنان خود خوشرفتارتر باشد و من ازهمه شما نسبت‏به همسرانم خوشرفتارترم.

سفارش شدگان

5. پيامبر اكرم(ص):

ما زال جبرئيل يوصيني في امر النساء حتى ظننت انه سيحرم‏طلاقهن; (7) .

جبرئيل، همواره به من سفارش زنان را مى‏نمود تا آنجا كه گمان‏كردم، خداوند بزودى طلاق دادن آنان را حرامخواهد كرد.

آنگاه كه همسر براى مرد، در حكم امانتى الهى است، طبيعى است كه‏بهترين مردان در اين خصوص كسانىخواهند بود كه براى اين وديعه‏هاى‏الهى بهتر باشند و پيامبر اكرم(ص) با همه مسؤوليتهايى كه مقام امامتورسالت‏بر دوش او مى‏گذاشت و با وجود تعداد همسرانى كه به خاطرمصلحت اسلام اختيار كرده بود و اختلافىكه آن همسران از نظر اخلاق وسن داشتند، به گونه‏اى با آنها رفتار مى‏كرد كه در سراسر عمر زناشويى حتى‏يكبار نيز نتوانستند بر پيامبر اكرم(ص) خرده‏گيرى كنند و اين خود يكى ازامتحانات الهى براى رسول اكرم(ص)بود.

در فرهنگ جاهلى، از آنجا كه زن به مثابه مال شخصى مرد پنداشته‏مى‏شد و مرد براى خود اين حق را قايل بودكه با همسر خود هر گونه كه‏خواست رفتار كند و او را هر چند بناحق، مورد اذيت و آزار قرار دهد، دراسلام براىدفاع از حقوق زن عنايت‏خاصى شده است; از جمله به روايت‏ذيل توجه شود.

يك سيلى، هفتاد سيلى

6. پيامبر اكرم(ص):

... فاي رجل لطم امراته لطمة، امرالله عز و جل مالك، خازن النيران فيلطمه على حر وجهه سبعين لطمة فينار جهنم ...; (8) .

هر مردى كه يك سيلى به صورت همسرش بزند، خداى عز و جل به‏«مالك‏» كه مامور دوزخ است، دستورمى‏دهد در آتش جهنم، هفتادسيلى به گونه او بزند.

گشايش بر اسيران

7. امام موسى بن جعفر(ع):

عيال الرجل اسراؤه، فمن انعم الله عليه نعمة فليوسع على‏اسرائه، فان لم يفعل اوشك ان تزول تلك النعمة; (9) .

خانواده مرد، اسيران او هستند. لذا هر كس كه خداوند بر او نعمتى‏ارزانى داشت، بر اسراى خودش وسعت وگشايش دهد و الا اگر اين‏كار را نكرد، آن نعمت در شرف نابودى قرار خواهد گرفت.

مساله آسان گرفتن زندگى بر همسر و فرزند را در روايات متعددى‏مى‏خوانيم. اينكه در اينجا همسر و فرزندان،همانند اسيران شمرده شده‏انداز اين جهت است كه آنان راه به جايى ندارند و چشم نياز و ديده انتظار به‏دستمرد گشوده‏اند. از سوى ديگر، يك اسير، تنها نياز به امور مادى ندارد.برخورد مناسب و اظهار عطوفت، بهترينهديه براى او است. لذا درروايت ديگرى، همين امر به صورت كلى آمده است كه در پيشگاه خداوند،محبوبترينبندگان، آنانند كه رفتارشان با خانواده‏شان كه اسيران آنانندبهتر باشد. (10) روايات بعدى نيز در همين زمينهاست.

در كنار همسرت بنشين

8 . پيامبر اكرم(ص):

جلوس المرء عند عياله احب الى الله تعالى من اعتكاف في‏مسجدي هذا; (11) .

در پيشگاه خداوند تعالى، نشستن مرد در كنار همسر خود، ازاعتكاف در اين مسجد من، محبوبتر است.

ارزش اعتكاف و ثواب ماندن در مسجد پپامبر(ص) چيزى است كه هرمسلمانى آرزوى دستيابى به آن را دارد.اگر به فضيلتى كه اعتكاف در مسجدآن حضرت(ص) دارد توجه شود، آن وقت‏به ارزش بالاى انس و الفتونشستن مرد در كنار همسر خود، بيشتر پى خواهيم برد. اين نياز طبيعى زن‏است كه همسرش، ساعاتى را دركنار او باشد، با او هم‏صحبت‏شود، به سخن‏او گوش كند، و كارهاى روزمره، او را از اين مهم باز ندارد. خود مردنيزچنين نيازى را دارد. و اين عنايت و اهتمام بالاى اسلام به تحكيم مناسبات‏زن و شوهر و تقويت روابط عاطفىآنان را مى‏رساند كه حضور در خانه ونشستن در كنار همسر را در پيشگاه خداوند از اعتكاف در مسجدالنبى(ص)دوست‏داشتنى‏تر به شمار مى‏آورد. و اين چنين است كه در سخن ديگرى ازپيامبر بزرگوار اسلام(ص) آمده است«مردى كه لقمه در دهان همسر خودمى‏گذارد داراى اجر و ثواب است.» (12) و يا گفته حضرت(ص) كهدمت‏به‏خانواده را تنها كار انسان «صديق‏» يا «شهيد» يا مردى كه خداوند خواسته‏است‏خير دنيا و آخرت را به اوبرساند مى‏شمارد:

لا يخدم العيال الا صديق او شهيد او رجل يريد الله به خير الدنيا والآخرة. (13) .

اول براى دخترت

9. پيامبر اكرم(ص):

من دخل السوق فاشترى تحفة فحملها الى عياله كان كحامل‏صدقة الى قوم محاويج و ليبدا بالاناث قبل الذكور; (14) .

مردى كه داخل بازار شود و تحفه‏اى بخرد و آن را براى خانواده‏اش‏ببرد، ثوابش برابر كسى است كه صدقه‏اى رابه قومى نيازمند برساند.و (هنگام خريد يا تقسيم) نخست از دختران شروع كند.

عنايت‏خاصى كه در اينجا حتى در هديه دادن به دختران شده حاكى‏از اوج توجه و احترامى است كه اسلام براىآنان قايل است، و از طرف‏ديگر، نشان‏دهنده زمينه بيشترى است كه فرزندان دختر در جلب عطوفت‏و مهربانىدارند.

براى تقويت رشته‏هاى زندگى مشترك زن و مرد و ايجاد حس اعتمادبه نفس در زن و دلگرمى بيشتر به زندگى،توجه خاصى نيز به روابط‏عاطفى ميان آن دو شده است. حديث‏بعدى مؤيد اين معناست.

تو را دوست دارم

10. پيامبر اكرم(ص):

قول الرجل للمراة «اني احبك‏» لا يذهب من قلبها ابدا; (15) .

اين گفته مرد به همسرش كه «من تو را دوست دارم‏» هيچ‏گاه از قلب‏زن بيرون نمى‏رود.

آراستگى و زينت

11. امام باقر(ع):

لاينبغى للمراة ان تعطل نفسها و لو ان تعلق في عنقها قلادة ولاينبغي ان تدع يدها من الخضاب و لو ان تمسحهامسحابالحناء و ان كان مسنة; (16) .

براى زن (در رسيدگى به وضع ظاهر خود) سزاوار نيست كه به خودو سر و وضعش نرسد هر چند به اينكهگردنبندى را به خود بياويزد،و سزاوار نيست كه دستش را بى‏رنگ رها كند هر چند به اينكه‏مختصر حنايىبگذارد; گرچه سالخورده باشد.

بى‏شك موضوع ياد شده، يك نياز طبيعى براى زن و مرد است و دراين روايات، همان گونه كه به مساله هزينه وايجاد گشايش در زندگى و نيزاظهار محبت علنى توجه شده است‏بر اين نياز طبيعى نيز كه در روابط زن وشوهرنقش خاصى دارد تاكيد شده است. همين امر پسنديده در صورتى كه‏خارج از حدود خانه و براى بيگانه انجامشود حرام است و آثار سوء خودرا در جامعه و بويژه در محيط خانواده و روابط زن و شوهر خواهدداشت. اين امرپسنديده، عينا براى مردان نيز سفارش شده و علت آن نيزروشن است. البته نكته ديگرى كه در همين زمينهبايد مورد توجه قرارگيرد موضوع لزوم تمايز ميان زن و مرد در وضع ظاهرى و لباس و امثال آن‏است. و اينهمان نكته‏اى است كه در سخن فاطمه دختر اميرالمؤمنين‏على(ع) به روايت عروة بن‏عبدالله آمده است. اومى‏گويد: وارد بر فاطمه‏دختر على بن‏ابى‏طالب(ع) شدم در حالى كه پيرزنى سالخورده شده بود وگردنبندى درگردنش بود و دو النگو در دستش. لذا گفت: براى زنان‏ناخوشايند و مكروه است كه خود را شبيه مردان سازند. (17) .

مردان نيز زينت كنند

12. حسن بن جهم:

رايت اباالحسن(ع) اختضب، فقلت: جعلت فداك! اختضبت؟!

فقال: نعم، ان التهية مما يزيد في عفة النساء، و لقد ترك النساءالعفة بترك ازواجهن التهية. ثم قال: ايسرك انتراها على‏ماتراك عليه اذا كنت على غير تهية؟

قلت: لا.

قال: فهو ذاك. ثم قال: من اخلاق الانبياء، التنظف و التطيب وحلق الشعر و كثره الطروقة; (18) .

حضرت امام رضا(ع) (19) را ديدم كه موهاى خود را رنگ كرده است.عرض كردم: فدايت‏شوم! خضاب گذاشته‏اى؟!

فرمود: بله، چرا كه آراستن خود از جمله چيزهايى است كه موجب‏افزايش پاكدامنى زنان مى گردد; و زنان،عفت و پاكدامنى را به اين‏علت رها كردند كه شوهرانشان آراستن خويش را ترك نمودند.سپس فرمود: آيا توخوش دارى كه همسرت را به همان شكلى ببينى‏كه تو را در حال ژوليدگى و عدم رسيدگى به سر و وضع مىبيند؟

عرض كردم: نه.

فرمود: پس اين، همان است. سپس فرمود: نظافت و استعمال بوى‏خوش و اصلاح سر و آميزش زياد از اخلاقانبياست.»

مسؤوليت مشترك

هم تو، هم او

13. پيامبر اكرم(ص):

... فلكم عليهن حق و لهن عليكم حق، و من حقكم عليهن ان‏لايوطؤوا فرشكم و لا يعصينكم في معروف. فاذافعلن ذلك‏فلهن رزقهن و كسوتهن بالمعروف و لا تضربوهن; (20) .

... براى شما مردان، بر زنان حقى است و براى آنان نيز بر شما حقى.و از جمله حقوق شما بر آنان، اين است كهرابطه نامشروع با بيگانه‏برقرار نكنند و در موارد لزوم اطاعت، از شما سرپيچى نكنند. پس‏آنگاه كه اين حقوق راادا كردند، حق خرجى و لباس در حد متعارف‏و معمول را دارا هستند و (نيز از جمله حقوق اينكه) آنان را نزنيد.

روشن است كه زن و مرد، هر يك در روابط زناشويى و زندگى‏مشترك داراى حقوقى هستند و در حديث فوق بهقسمتى از آن اشاره شده‏است و اين گونه نيست كه يك طرف، هميشه خود را طلبكار و ديگرى رابدهكار بداند;بلكه روابط بر اساس حقوق متقابل است و تنها با اين‏احساس است كه جو مساعدى براى تحقق صفا و صميميتو همكارى به‏وجود خواهد آمد.

حفظ چارچوب زندگى و ارزشها

14. امام صادق(ع):

قال رسول الله(ص): من اطاع امراته اكبه الله على وجهه في النار.

قيل: و ما تلك الطاعة؟

قال: تطلب اليه (منه - كافى) الذهاب الى الحمامات و العرسات والعيدات و النائحات (النياحات - كافى) والثياب الرقاق‏فيجيبها; (21) .

كسى كه از زنش اطاعت نمايد، خداوند او را به صورت، در آتش‏اندازد.

گفته شد: آن طاعت چيست؟

فرمود: اينكه زن خواهان رفتن به حمامهاى عمومى و عروسيها ومراسم عيد و جشنها و سوگواريها و يا پوشيدنلباسهاى نازك وبدن‏نما باشد و او نيز مى‏پذيرد.»

مديريت زندگى توسط مرد و مسؤوليتهاى ناشى از آن، از نقطه نظرشرعى، اين حق را به او مى دهد كهمحدوديتهايى را در خصوص خروج‏همسر خويش از خانه ايجاد كند و همسرش موظف باشد بدون موافقت‏قبلىاو اقدام به خروج از خانه نكند. البته روشن است كه اين حق، به‏گونه‏اى مطلق و خودخواهانه نيست.

برخى اجتماعات، زمينه مساعدترى براى فساد و گناه فراهم مى‏نمايدو اين امر در گذشته نسبت‏به برخى مكانهاهمچون حمامها و مجالس ختم‏زنانه شدت بيشترى داشته است. مرد علاوه بر اينكه خود بايد نسبت‏به‏آلودهشدن و گرفتار آمدن در ورطه گناه، فردى خويشتن‏دار باشد، درخصوص خانواده بويژه همسر خود نيزمسؤوليت دارد. چنان كه قرآن‏كريم مى فرمايد: «يا ايها الذين آمنوا قوا انفسكم و اهليكم نارا وقودهاالناس والحجارة‏». (22) .

مرد به عنوان كسى كه بار زندگى را بر دوش مى‏كشد و مسؤوليت اصلى‏بر عهده او مى‏باشد نبايد به گونه‏اىرفتار كند كه تدبير و مديريت زندگى‏اساسا از دست او خارج شود و در زندگى تبديل به فردى بى‏اختيار وبدون‏اراده گردد. او نمى‏تواند و نبايد از مسؤوليت و وظيفه دشوارى كه در زندگى‏مشترك بر عهده دارد شانهخالى كند. لذا در سخنى از اميرالمؤمنين(ع) آن‏مردى كه تدبير كار خويش را به زنى واگذار كرده مورد لعنقرار گرفته‏است. (23) .

كدام بهتر است؟

15. امام صادق(ع):

ان رجلا من الانصار على عهد رسول الله(ص) خرج في بعض‏حوائجه و عهد الى امراته عهدا الا تخرج من بيتهاحتى يقدم.قال: و ان اباها مرض فبعثت المراة الى رسول الله(ص) فقالت: ان‏زوجي خرج و عهد الي ان لا اخرجمن بيتي حتى يقدم و ان‏ابي مريض فتامرني ان اعوده؟

فقال: لا، اجلسي في بيتك و اطيعي زوجك.

قال: فمات فبعثت اليه، فقالت: يا رسول‏الله! ان ابي قد مات‏فتامرني ان اصلى عليه؟

فقال: لا، اجلسي في بيتك و اطيعي زوجك. قال: فدفن الرجل‏فبعثت اليها رسول‏الله(ص): ان الله عز و جل قدغفرلك ولابيك بطاعتك لزوجك; (24) .

مردى از انصار در زمان رسول خدا(ص) به خاطر كارى، به مسافرت‏رفت و به همسرش سفارش كرد كه از خانهخارج نشود تا اوبرگردد. پدر اين زن مريض شد، لذا زن خدمت رسول خدا(ص) پيغام‏فرستاد كه شوهرم بهمسافرت رفته و به من سفارش كرده است تاموقع برگشتش، از خانه‏ام خارج نگردم ولى پدرم مريض است;اجازه‏مى‏دهيد كه او را عيادت كنم؟

پيامبر(ص) جواب فرستاد: نه، در خانه‏ات بنشين و مطيع همسرت‏باش.

تا اينكه پدرش مرد; دوباره پيغام فرستاد: اى رسول خدا! پدرم مرده‏است، آيا دستور مى فرماييد كه بر او نمازبخوانم؟

حضرت(ص) جواب فرستاد: نه، در خانه‏ات بنشين و مطيع شوهرت‏باش.

پس از آن، پدرش به خاك سپرده شد. (اين بار) پيامبر اكرم(ص) براى‏زن پيغام فرستاد كه خداوند عز و جل تورا و پدرت را به علت‏اطاعت تو از همسر، مشمول مغفرت قرار داد.

نعمت‏بعد از اسلام

16. پيامبر اكرم(ص):

ما استفاد امرء مسلم فائدة بعد الاسلام افضل من زوجة‏مسلمة تسره اذا نظر اليها و تطيعه اذا امرها و تحفظه اذاغاب‏عنها في نفسها و ماله; (25) .

مرد مسلمان بعد از اسلام، بهره‏اى برتر از همسرى مسلمان نبرده‏است. همسرى كه وقتى به او مى نگرد مايهمسرت او است، و آنگاه‏كه به او دستورى مى دهد اطاعت مى كند، و در غياب شوهر، حافظناموس خود و اموالشوهر است.

مرد نيكوكار

17. اسحاق بن‏عمار:

قلت لابي‏عبدالله(ع): ما حق المراة على زوجها الذي اذا فعله كان‏محسنا؟

قال: يشبعها و يكسوها و ان جهلت غفرلها.

و قال ابوعبدالله(ع): كانت امراة عند ابي(ع) تؤذيه فيغفرلها; (26) .

به امام صادق(ع) عرض كردم: حق زن بر شوهرش چيست، كه اگر آن‏را انجام دهد انسان نيكوكارى خواهد بود؟

فرمود: خوراك و پوشاك او را تامين كند و اگر از سر جهل مرتكب‏خطايى شد از او در گذرد.

باز فرمود: پدرم زنى داشت كه او را اذيت مى كرد، ولى پدرم او رامى‏بخشيد.

خيرى از تو نديدم!

18. امام صادق(ع):

ايما امراة قالت لزوجها: ما رايت قط من وجهك خيرا فقدحبط عملها; (27) .

هر زنى به همسرش بگويد: «من از روى تو خيرى نديدم‏» عملش‏ضايع و حبط خواهد شد.

در ضمن چند روايت گذشته، به برخى از حقوق متقابل زن و شوهراشاره شد; از جمله خارج نشدن از خانهبدون اجازه شوهر، حفظ آبرو واموال شوهر در غياب او، تامين خوراك و پوشاك و قهرا مسكن زن،چشم‏پوشى ازاشتباهات او و بالاخره در روايت فوق به اين نكته توجه داده‏شده است كه زن نبايد زحمات شوهرش را در نيكىبه او و برآوردن‏نيازهاى او ناديده بگيرد و با گفتن جملاتى دلسرد كننده كه حاكى از عدم‏قدردانى از زحماتشوهر است، موجب سردى روابط ميان خود وهمسرش شود كه چه بسا پيامدهاى ناگوارى را به دنبال دارد.

چند روايت‏بعدى، گوياى برخى از صفات زنان شايسته است.

كارگزار خداوند

19. امام رضا(ع) از اميرالمؤمنين(ع):

خير نسائكم، الخمس.

قيل: يا اميرالمؤمنين! و ما الخمس؟

قال: الهينة، اللينة، المؤاتية، التي اذا غضب زوجها لم تكتحل‏بغمض حتى يرضى، و اذا غاب عنها زوجها حفظتهفي غيبته،فتلك عامل من عمال الله و عامل الله لا يخيب; (28) .

بهترين زنان شما داراى پنج صفت هستند.

گفته شد: اى امير مؤمنان! آن پنج صفت كدام است؟

فرمود: سبكبار و كم‏صداق، نرم‏خو و خوش‏رفتار، مطيع و موافق،آنگاه كه همسرش خشم گيرد، خواب بهچشمش نرود تا از او راضى‏گردد. و در غياب شوهرش حافظ او باشد.

چنين زنى، كارگزارى از كارگزاران خداوند است و كارگزار خداوندنيز دچار ناكامى و خسران نخواهد شد.

او را نيازار!

20. پيامبر اكرم(ص):

ايما امراة آذت زوجها بلسانها لم يقبل الله منه صرفا و لا عدلاو لا حسنة من عملها حتى ترضيه و ان صامتنهارها و قامت ليلها; (29) .

هر زنى كه شوهرش را با زبان بيازارد، خداوند، هيچ توبه و كفاره‏اى‏را از او نمى پذيرد و هيچ كار نيكش را قبولنمى كند تا وقتى كه‏شوهرش را راضى كند، گرچه زن، روز خود را روزه بدارد و شب رابه عبادت گذراند.

روشن است كه براى پذيرش توبه و قبولى اعمال نيك، زمينه‏هايى‏لازم است و موانع زيادى وجود دارد كه ازجمله آنها عدم رضايت‏شوهراست. البته اگر زن به وظيفه خويش عمل كرده است و با اين حال، مرد به‏هر دليلىو نوعا به خاطر منافع شخصى خويش، اظهار عدم رضايت ازهمسر خود بكند او مسؤوليتى ندارد، ولى اگر زن باكلمات خود، موجب‏آزار و ناراحتى همسرش شده است و در عين حال حاضر به كسب رضايت‏او نيست، طبيعىاست كه اعمال نيك او نيز بر جاى بماند. روايت‏بعدى نيزناظر به همين نكته است.

كسب خشنودى او

21. پيامبر اكرم(ص):

خير نسائكم، التي ان غضبت او غضب تقول لزوجها: يدي في‏يدك، لا اكتحل عيني بغمض حتى ترضى عني; (30) .

بهترين زنان شما، زنى است كه وقتى خشمگين گردد و يا همسرش براو خشم گيرد، به شوهرش بگويد:

دستم را در دست تو مى گذارم و خواب را به چشمم راه نمى دهم تاوقتى كه از من راضى شوى.

اين بسيار مهم است كه اگر كدورت و عصبانيتى نيز پيش آمد، هر يك‏سعى نكند به ديگرى نشان دهد كه به اونيازى ندارد بلكه سعى در جبران‏كوتاهى و تقصير خود كند و طرف مقابل نيز آن را به عنوان نقطه ضعف‏ديگرىتلقى نكند ، بلكه حمل بر روحيه گذشت و عدم لجاجت وگرمى‏بخشيدن دوباره به زندگى مشترك كه هر دو ازآن بهره‏مند مى شوند نمايد.

جهاد بانوان

22. على(ع):

جهاد المراة حسن التبعل; (31) .

جهاد زن، خوب شوهردارى كردن است.

يك زن آگاه و وظيفه‏شناس، اگر بتواند درون خانه خود، محيطمساعدى را براى رشد و كمال خود و شوهر وبويژه فرزندان خويش فراهم‏كند تاثير مثبت و بسيار مؤثر آن در اصلاح جامعه و اخلاق و تربيت آحادآن، بر كسىپوشيده نيست. در حقيقت، زن، شركت مستقيم در فعال نمودن‏ساير نيروهاى سازنده جامعه دارد و نقشعمده‏اى را در گرمى بخشيدن به‏مجاهدان در ميدان نبرد ايفا مى كند. از سوى ديگر، حديث فوق كه تفصيل‏آنرا در روايت‏بعدى خواهيم خواند، گوياى اهميت وظيفه خانه‏دارى‏است چرا كه آن را به مثابه جهاد مى‏داند.

جهاد واقعى

23. اسماء بنت‏يزيد كه از زنان انصار بود به محضر پيامبر(ص) كه مين‏اصحابش بود، رسيد و عرض كرد:

پدر و مادرم فدايت! من فرستاده زنان به سوى شما هستم. جانم فداى‏شما! بدان كه هيچ زنى در شرق و غربنيست كه جريان آمدن مرا به‏حضور شما بشنود مگر اينكه هم‏عقيده من است. پرسش من اين است كه‏خداوندتو را بحق، به سوى مردان و زنان فرستاد و ما به تو و به‏پروردگارت كه تو را فرستاد ايمان آورديم و ما گروه زنانمحصور ومحدود، نشسته در خانه و وسيله برآوردن خواسته‏هاى شماهاييم، و بارفرزندانتان را بر دوش مىكشيم و شما جماعت مردان، با شركت درنمازجمعه و جماعت و عيادت بيماران و حضور در تشييع‏جنازه‏ها وانجام‏دادن مداوم مراسم حج و از همه برتر، با امكان حضور در جهاد در راه‏خدا، بر ما برترى داده شده‏ايد. ازطرف ديگر، وقتى كسى از شماها به سفرحج‏يا عمره مى‏رود و يا براى حفظ مرزها خارج مى‏شود، اموالتانرابرايتان نگهدارى مى‏كنيم و لباسهايتان را مى‏بافيم و اولادتان را تربيت‏مى‏كنيم. پس اى رسول خدا! از نظراجر و پاداش چه مشاركتى با شماداريم؟

پيامبر اكرم(ص) چهره خويش را به طرف اصحابش نمود و فرمود:

هل سمعتم مقالة قط احسن من مسالتها من امر دينها من هذه؟

فقالوا: يا رسول‏الله! ما ظننا ان امراة تهتدي الى مثل هذا!

فالتفت النبي(ص) اليها ثم قال لها: انصرفي ايتها المراة و اعلمي‏من خلفك من النساء ان حسن تبعل احدا كنلزوجها و طلبهامرضاته و اتباعها موافقته يعدل ذلك كله. فادبرت المراة وهي تهلل و تكبر استبشارا; (32) .

آيا تاكنون گفتارى بهتر از پرسش اين بانو كه در باره امر دينش‏پرسيد، شنيده‏ايد؟

عرض كردند: اى رسول خدا! ما گمان نمى‏كرديم زنى به چنين چيزى‏دست‏يابد!

آنگاه پيامبر(ص) رو به طرف آن زن گرداند و به او فرمود:

اى زن! برگرد و به ساير زنانى كه از سوى آنان آمده‏اى اعلام كن كه‏خوش‏رفتارى يكى از شماها با شوهر وجوياى رضايت او شدن ودنبال كردن موافقت او، با همه آن فضايل و اعمال مردان برابرى‏مى‏كند.

آن زن برگشت در حالى كه از خوشحالى و بشارت يافتن، تهليل وتكبير بر زبان داشت.

مرحوم علامه طباطبايى از اين حديث، نكات چندى را استفاده كرده‏است كه به اختصار به آنها اشاره مى‏شود:

1. از امثال اين قضايا روشن مى‏شود كه زنان با اينكه بيشتر به امورداخلى منزل مشغولند، اما از نظر مراجعه بهولى امر و كوشش در جهت‏حل پاره‏اى مشكلات خويش منعى نداشته‏اند.

2. آنچه بيشتر در زندگى زن، مورد پسند اسلام است اين است كه‏وظيفه مهم خانه‏دارى را فراموش نكند، و اينتوصيه پيامبر(ص) گرچه‏واجب نبود لكن در يك محيط سالم و مذهبى، همين دستور استحبابى‏حافظ اينخواسته اسلامى بود.

3. زنان با اينكه از فضيلت امثال جهاد، به عللى كه روشن است‏محرومند اما اسلام اين محروميتها را با مزايا وارزشهاى ديگرى كه بسى‏افتخارآميز است جبران كرده است. (33) .

حديث‏بعدى مى‏تواند تفسيرى بر اين وظيفه باشد.

از بهترين بانوان

24. پيامبر اكرم(ص):

ان من خير نسائكم; الولود، الستيرة، العفيفة، العزيزة في اهلها،الذليلة مع بعلها، الحصان مع غيره، التي تسمعله و تطيع امره‏و اذا خلا بها بذلت ما اراد منها; (34) .

همانا از بهترين زنان شما زنى است كه زياد بچه‏دار شود،شوهردوست و محجوب و پاكدامن باشد، در ميانخويشانش عزيزباشد ولى با شوهرش رام و تسليم باشد، خودش را از بيگانه محفوظبدارد، نسبت‏به همسرشحرف‏شنوى و اطاعت داشته باشد، و درخلوت شوهر، از انجام خواسته او مضايقه نكند.

زن قيمت ندارد!

26. امام صادق(ع):

ليس للمراة خطر، لا لصالحتهن و لا لطالحتهن; اما صالحتهن‏فليس خطرها الذهب و الفضة. و اما طالحتهنفليس التراب‏خطرها، التراب خير منها; (35) .

براى زن، ارزش و معادلى نيست; نه براى صالح آنان و نه براى‏ناصالح آنان. اما خوب آنان در مقابل ارزشش، طلاو نقره برابرى‏نمى‏كند چرا كه بهتر از طلا و نقره است، و اما ناصالح آنها، خاك نيزقيمت و بهاى او نيست، چرا كهخاك بهتر از او است.

اين حديث‏شريف مى‏تواند بعنوان جمع‏بندى احاديث اين قسمت‏باشد و نشان‏دهنده اين است كه ارزش انسانىزن، امرى معنوى است كه باملاكهاى مادى نمى‏توان ارزشيابى نمود و طبيعى است نوعا هر عنصرى كه‏بيشترمى‏تواند در جامعه نقش مثبت و ارزشمند داشته باشد، نقش تخريبى‏زيادترى نيز مى‏تواند دارا باشد.

در راه تفاهم

مدارا كن!

27. امام صادق(ع) به نقل از پيامبر اكرم(ص):

و من صبر على خلق امراة سيئة الخلق واحتسب في ذلك الاجراعطاه الله ثواب الشاكرين; (36) .

مردى كه بر اخلاق همسرى بداخلاق صبر كند و آن را تحمل نمايدو آن را به حساب اجر الهى بگذارد، خداوندپاداش شكرگزاران را به‏او خواهد داد.

پستى و بلنديهاى زندگى و روابط مشترك زن و شوهر، نياز مبرمى به‏اصل «مدارا و تفاهم‏» دارد. مرد كهعهده‏دار مديريت زندگى مشترك است‏شديدا به اين اصل نيازمند است، و اين بستگى به سعه صدر و روحگذشت وفداكارى او دارد. البته براى ايجاد حسن تفاهم، نياز به عناصر چندى است‏كه در ضمن روايات اين بخش، به آنها پرداخته خواهد شد; بعضى مربوطبه مرد و قسمتى نيز مرتبط به زن و پاره‏اى نيز مشترك ميان آن دواست.

مسؤوليت روابط حسنه

28. امام صادق(ع):

رحم الله عبدا احسن فيما بينه و بين زوجته، فان الله عز و جل‏قد ملكه ناصيتها و جعله القيم عليها; (37) .

خدا رحمت كند مردى را كه ميان خود و همسرش را اصلاح نمايد،زيرا خداوند اختيارش را در دست او گذاشتهو او را قيم و سرپرست‏زن نموده است.

اين روايت، اشاره است‏به آيه شريفه «الرجال قوامون على النساء بمافضل الله بعضهم على بعض و بما انفقوا مناموالهم‏» (38) كه اجمالا نوعى‏قيمومت را براى مردان در فضاى روابط همسرى و خانوادگى قرار داده‏است. اينكهچارچوب و خاستگاه اين سرپرستى چيست، و مشخصا در چه‏مسايلى مصداق مى‏يابد، موضوعى است كه درتفسير و مباحث فقهى بايدپى گرفت.

تقسيم كار

29. امام صادق(ع) از پدر بزرگوارش امام باقر(ع):

تقاضى علي و فاطمة الى رسول‏الله(ص) في الخدمة، فقضى على‏فاطمة بخدمة ما دون الباب و قضى على عليبما خلفه. قال:فقالت فاطمة: فلا يعلم ما داخلني من السرور الا الله باكفائي‏رسول‏الله تحمل رقاب الرجال; (39) .

على و فاطمه در مورد كارهاى خانه از رسول خدا(ص) تقاضاى‏دستورالعمل كردند. حضرت(ص) كارهاى داخلخانه را به عهده‏فاطمه گذاشت و كار بيرون را بر عهده على.

پس از آن فاطمه فرمود: خدا مى‏داند چقدر از اينكه رسول خدا باردوش مردان را از من گرداند خوشحال شدم.

حضرت فاطمه(س) اين را مايه خوشحالى خود مى‏داند كه مسؤوليت‏مواجه‏شدن و هم‏صحبت‏شدن با مردانبيگانه در خارج از خانه را بر عهده‏ندارد. احتمالات ديگرى نيز در اين جمله داده شده است; از جملهاينكه‏مسرت‏خاطر او به اين علت است كه رسول خدا(ص) او را در قبول‏مسؤوليت همسان و همانند مردان قرارداده است و كارهاى داخل را به اوواگذار نموده است.

در جايگاه واقعى

30. على(ع) خطاب به فرزندش امام حسن(ع):

... و لا تملك المراة من امرها ما جاوز نفسها; فان المراة ريحانة‏و ليست‏بقهرمانة و لا تعد بكرامتها نفسها و لاتطمعها في ان‏تشفع لغيرها; (40) .

زن را در آنچه مربوط به او نيست صاحب اختيار مگردان، زيرا زن‏چون گياهى خوشبو است، و نه كارفرما ومسؤول خرج و خريد، ودر گرامى داشتن او از آنچه مربوط به او است تجاوز مكن و او را به‏طمع نينداز كه شفاعتديگرى كند.

زن درخت‏ستبرى نيست كه آسيب‏پذير نباشد. بايد جايگاه واقعى اورا در زندگى شناخت چرا كه افراط و تفريطنسبت‏به او، آفاتى را به دنبال‏دارد. او بيش از هر چيز نياز به مهربانى و عطوفت دارد، حتى بسيارى‏مواقع، رفتارعطوفت‏آميز در او بيشتر تاثير دارد تا استدلال، چه رسد به‏خشونت!

يك زن برابر هزار مرد!

31. امام صادق(ع):

الامراة الصالحة خير من الف رجل غير صالح و ايما امراة‏خدمت زوجها سبعة ايام اغلق الله عنها سبعة ابواب الناروفتح لها ثمانية ابواب الجنة، تدخل من ايها شاءت; (41) .

زن شايسته از هزار مرد ناشايست‏بهتر است; و هر زنى كه هفت‏روز به شوهرش خدمت كند، خداوند درهاىهفتگانه آتش را به‏روى او مى‏بندد و هشت در بهشت را براى او مى‏گشايد و او از هردرى كه بخواهد، وارد مى‏شود.

كارگزار الهى

32. امام صادق(ع):

خير نسائكم، الطيبة الريح، الطيبة الطبيخ، التي اذا انفقت انفقت‏بمعروف و ان امسكت امسكت‏بمعروف. فتلكعامل من عمال‏الله و عامل الله لا يخيب و لا يندم; (42) .

بهترين زنان شما، زن خوشبو و با دست‏پخت‏خوب است آن زنى كه‏اگر انفاق (خرج) كند به نيكى انفاق (خرج)كند و اگر انفاق (خرج)نكند نيز به نيكى نكند. پس اين زن عاملى از كارگزاران خداونداست و كارگزار خدا نهناكام و نا اميد مى‏شود و نه پشيمان.

يك ليوان آب

33. امام صادق(ع):

ما من امراة تسقي زوجها شربة من ماء الا كان خيرا لها من‏عبادة سنة، صيام نهارها و قيام ليلها و يبني الله لهابكل شربة‏تسقي زوجها مدينة في الجنة و غفرلها ستين خطيئة; (43) .

هيچ زنى نيست كه جرعه‏اى آب به همسرش بدهد مگر اينكه اين‏كار براى او از عبادت يك سال كه روزهايشروزه باشد و شبهايش‏به عبادت بايستد بهتر است، و خداوند به پاداش هر جرعه آبى كه‏به همسرش مى‏دهد،براى او در بهشت‏شهرى مى‏سازد و شصت‏خطااز خطاهاى او را مى‏بخشد.

اگر زن به خدمات و كارهايى كه داخل منزل براى شوهر و فرزندانش‏مى‏كند با اين بينش بنگرد كه به واسطهآنها مى‏تواند كسب رضاى خداى‏متعال نمايد و خانه، زمينه‏اى است‏براى اظهار بندگى و عبوديت‏بيشتر، وازجانب ديگر، شوهر نيز به واقع اين را بپذيرد كه نوع زحماتى كه همسرش‏در خانه متحمل مى‏شود مسؤوليتىالزامى براى او نيست، قدم بسيار بزرگى‏در راه حسن‏تفاهم برداشته شده است. در جهت تاكيد بيشتر بر اينعنصراساسى، به حديث ديگرى در همين زمينه توجه شود.

مرحمت الهى و زحمات زن

34. امام صادق(ع):

سالت ام‏سلمة رسول‏الله(ص) عن فضل النساء في خدمة‏ازواجهن فقال: ايما امراة رفعت من بيت زوجها شيئامن‏موضع الى موضع تريد به صلاحا الا نظر الله اليها و من نظرالله اليه لم‏يعذبه.

فقالت ام سلمة رضي الله عنها: زدني في النساء المساكين من‏الثواب بابي انت و امي.

فقال(ص): يا ام‏سلمة! ان المراة اذا حملت كان لها من الاجر كمن‏جاهد بنفسه و ماله في سبيل الله عز و جل،فاذا وضعت قيل لها:قد غفر لك ذنبك فاستانفي العمل. فاذا ارضعت فلها بكل‏رضعة تحرير رقبة من ولداسماعيل; (44) .

ام‏سلمه در باره ارزش زنان در خدمتگزارى به همسرانشان ازپيامبر(ص) پرسيد; حضرت(ص) فرمود:

هر زنى كه در خانه شوهرش، چيزى را با هدف خير و صلاح، ازجايى برداشته به جاى ديگر بگذارد، خداوند به اوتوجه و نظرمى‏كند، و هر كس كه خداوند به او توجه كند عذابش نخواهد كرد.

ام‏سلمه گفت: پدر و مادرم فدايت! در باره ثواب و پاداش زنان‏بيچاره، بيشتر برايم بازگو كن.

حضرت(ص) فرمود: اى ام‏سلمه! همانا زن هنگامى كه باردار مى‏شوداجرى همانند اجر كسى كه با جان و مالشدر راه خداى عز و جل‏جهاد كرده است‏خواهد داشت. و آنگاه كه وضع حمل كرد، به اوگفته مى‏شود:ناهت‏بخشيده شد، پس عمل را از سر گير. و آنگاه كه‏شير مى‏دهد، در مقابل هر بار شير دادن، پاداش آزاد نمودنيك بنده‏از فرزندان اسماعيل را خواهد داشت.

در تنگنا قرار نده!

35. پيامبر اكرم(ص):

الا و ايما امراة لم‏ترفق بزوجها و حملته على ما لايقدر عليه و مالايطيق لم‏تقبل منها حسنة و تلقى الله و هو عليهاغضبان; (45) .

آگاه باشيد هر زنى كه با شوهر خود مدارا نكند و او را به چيزى وادارد كه قدرت و توان آن را ندارد، هيچ كارنيكى از او قبول نخواهدشد و در حالى خدا را ملاقات خواهد كرد كه خداوند بر اوخشمناك است.

در نظر گرفتن موقعيت‏شوهر و وضعيت درآمد او و نيازهاى ضرورى‏زندگى توسط زن، نقش مفيدى در ايجادتفاهم ميان آن دو خواهد داشت.نمونه بعدى را از زندگى صميمانه و افتخارآميز اميرالمؤمنين على(ع) وفاطمهزهرا(ع) مى‏خوانيم.

در آنجا كه توحيد حاكم است

36. امام باقر(ع):

ان فاطمة(ع) ضمنت لعلي(ع) عمل البيت و العجين و الخبز و قم‏البيت، و ضمن لها علي(ع) ما كان خلف الباب: نقل الحطب و ان‏يجي‏ء بالطعام. فقال لها يوما: يا فاطمة! هل عندك شي‏ء؟

قالت: و الذي عظم حقك، ما كان عندنا منذ ثلاثة ايام شي‏ءنقريك به.

قال: افلا اخبرتني؟

قالت كان رسول الله(ص) نهاني ان اسالك شيئا فقال: لاتسالين‏ابن‏عمك شيئا; ان جاءك بشي‏ء عفو و الا فلاتساليه ...; (46) .

فاطمه(ع) كار منزل و خمير كردن و نان پختن و نظافت‏خانه را براى‏على(ع) به عهده گرفت، و على(ع) نيزكارهاى خارج از منزل را براى‏او به عهده گرفت; كارهايى چون آوردن هيزم و خوراكى. پس از آن‏روزى به اوفرمود: اى فاطمه! آيا در خانه چيزى دارى؟

فرمود: سوگند به آنكه حق تو را عظمت‏بخشيد، از سه روز قبل‏چيزى نزد ما نبوده كه تو را با آن پذيرايى كنيم.

فرمود: پس چرا به من خبر ندادى؟

فرمود: رسول خدا(ص) مرا باز داشته بود كه از تو چيزى درخواست‏كنم، چرا كه او فرمود: از پسرعمويت چيزىدرخواست نمى‏كنى، اگرچيزى برايت آورد كه فضل و بخششى است و اگر نياورد، از اودرخواست نكن ....

روشن است كه تامين مخارج زن و فرزند بر عهده مرد است، ولى چه‏زيباست كه زن نيز به شرايط همسرش،بخوبى توجه كند، زيرا براى مردى‏كه همسرى وظيفه‏شناس و دلسوز به حال خانواده‏اش است، القاى اين امركهاينها وظيفه تو است و چاره‏اى جز انجام دادن آنها ندارى، نوعا ناگوار ومضر به صفا و دلگرمى ميان آن دو است.زن مى‏تواند با احساس همدردى باهمسرش، بسيارى از نگرانيها و ناراحتيهاى او را كاهش دهد. به روايت‏بعدىدر اين زمينه توجه كنيد.

اين هم از كارگزاران خداوند است

37. شيخ صدوق:

جاء رجل الى رسول الله(ص) فقال: ان زوجة لي اذا دخلت تلقتني‏و اذا خرجت‏شيعتني و اذا راتني مهموما قالتلي: و مايهمك؟ ان كنت تهتم لرزقك فقد تكفل لك به غيرك و ان‏كنت تهتهم لامر آخرتك فزادك الله هما.

فقال رسول الله(ص): ان لله عمالا و هذه من عماله. لها نصف اجرشهيد; (47) .

مردى به حضور رسول خدا(ص) آمد و عرض كرد: من همسرى دارم‏كه وقتى داخل منزل مى‏شوم به استقبالمن مى‏آيد و آنگاه كه خارج‏مى‏گردم، مرا مشايعت مى‏كند و هنگامى كه مرا غمگين مى‏بيند به من‏مى‏گويد: چهچيز باعث ناراحتى تو است؟ اگر به علت‏خرجى ودرآمدت نگرانى، كه خداوند تامين آن را به عهده گرفته است، واگراندوهت‏به خاطر امر آخرتت هست، خداوند اين اهتمام و غمت راافزون كند.

پيامبر اكرم(ص) فرمود: براى خداوند كارگزارانى است، و اين زن جزءكارگزاران او است. براى او نصف پاداشيك شهيد است.

همسرى كه سعى در كاستن نگرانيهاى شوهرش در امور مادى دارد وبالعكس، در امور معنوى و اخروى، جوياىاهتمام و نگرانى بيشتر همسرخود است، بواقع عاملى از كارگزاران الهى است، ولى توقع اينكه همه زنان،ازچنين روحيه‏اى در حد بالا برخوردار باشند موجب بروز مشكلاتى درزندگى خواهد شد و به طور كلى، توجه بهظرفيت و كشش افراد در پذيرش‏حق و مسؤوليت‏پذيرى، امرى لازم است. روايت‏بعدى گرچه ممكن است‏براىبرخى گران آيد ولى گوياى همين واقعيت است.

بايد تحمل كرد

38. امام صادق(ع):

ان ابراهيم(ع) شكا الى الله عز و جل ما يلقى من سوء خلق سارة،فاوحى الله تعالى اليه انما مثل المراة مثلالضلع المعوج، ان اقمته‏كسرته و ان تركته استمتعت‏به; اصبر عليها; (48) .

حضرت ابراهيم(ع) از بداخلاقى همسرش ساره به خداوند عز و جل‏شكوه برد. خداوند تعالى به او وحى كرد كهمثال زن، مثال استخوان‏كج دنده است كه اگر آن را راست كنى شكانده‏اى; ولى اگر آن را رهاكنى از آن استفادهمى‏كنى. از اين‏رو نسبت‏به او صبر پيشه كن.

مرحوم شيخ صدوق نزديك به همين مضمون را آورده است‏با اين‏اضافه:

قلت: من قال هذا؟

فغضب. ثم قال: هذا والله قول رسول الله(ص); (49) .

شخص راوى مى‏گويد: عرض كردم: چه كسى اين را گفته؟!

حضرت(ع) از اين گفته ناراحت‏شد. سپس فرمود: «به خدا سوگند اين‏گفته رسول خدا(ص) است!».

مفاد اين روايت كه در برخى روايات مشابه نيز آمده است نكته‏راهگشا و بااهميتى را در زندگى زناشويى يادآورمى‏شود و آن اينكه مردنبايد همواره تلاش كند كه همسرش نيز در همه امور مانند او باشد. هركدام شرايط وعلايق و عادات خاص خود را دارند. توقع اينكه زن، عيناهمان را بخواهد كه شوهر مى‏خواهد و همان طور باشدكه همسرش‏مى‏پسندد، توقعى بيجا و مايه زحمت و درد سر است. نبايد در همه‏جزئيات زندگى و رفتار و اخلاقزن دخالت كرد. در بسيارى از موارد بايداو را به حال خود گذاشت و از دخالت‏بيجا در امور مربوط به زنپرهيزكرد. بنابراين تشبيه به «دنده كج‏» به معناى كاستن از كرامت انسانى زن‏نيست، چرا كه استخوان دندهچنان كه در خود روايت نيز اشاره شده بايدبه همين شكل باشد، بلكه به اين منظور است كه بايد واقعيت وظرفيت اورا در نظر گرفت و بيش از كشش و توان او توقع نداشت.

رواياتى كه در تفسير آيه شريفه «يا ايها الذين آمنوا قوا انفسكم واهليكم نارا وقودها الناس و الحجارة‏» (50) واردشده تاكيدى است‏بر موضوع‏فوق، از جمله حديث‏بعدى.

اگر گوش نكردند

39. شيخ صدوق:

سئل الصادق(ع) عن قول الله عز و جل: «قوا انفسكم و اهليكم نارا» كيف نقيهن؟

قال: تامرونهن و تنهونهن.

قيل له: انا نامرهن و ننهاهن فلا يقبلن.

قال: اذا امرتموهن و نهيتموهن فقد قضيتم ما عليكم; (51) .

از امام صادق(ع) در باره اين فرمايش خداى عز و جل «خودتان وبستگانتان را از آتشى كه آتش‏گيره آن، بدنهاىمردم و سنگهاست‏نگه داريد» سؤال شد كه چگونه آنها را از آتش نگه داريم؟

فرمود: آنان را امر و نهى كنيد.

به حضرت گفته شد: ما آنها را امر و نهى مى‏كنيم ولى نمى‏پذيرند.

فرمود: هنگامى كه شما آنها را امر و نهى كرديد وظيفه‏اى را كه برعهده‏تان است انجام داده‏ايد.

در پايان اين بخش، به حديثى در زمينه صبر و تحمل زن و شوهر،نسبت‏به يكديگر توجه مى‏كنيم; بدان اميد كهاين مجموعه بتواند گامى درجهت تحكيم پيوندهاى مشترك ميان آن دو باشد.

تحمل يكديگر

40. پيامبر اكرم(ص):

من صبر على سوء خلق امراته اعطاه الله من الاجر ما اعطاه‏داود(ع) على بلائه، و من صبرت على سوء خلقزوجها اعطاهامثل ثواب آسية بنت مزاحم; (52) .

مردى كه بر بداخلاقى زنش صبر و بردبارى كند، خداوند پاداشى راكه به داود(ع) به خاطر تحمل بلا و سختىعطا كرد به او مى‏دهد، وزنى كه بر بداخلاقى شوهرش شكيبايى به خرج دهد، خداوندهمانند پاداش آسيهدختر مزاحم را (كه يكى از چهار زن مشهور وبزرگ جهان توحيد است) به او خواهد داد.

قم - پاييز 1368.

پى‏نوشتها:

1) من لا يحضره الفقيه، ج‏3، ص‏385.

2) همان، ص‏392.

3) سوره نور(24)، آيه 32.

4) من لا يحضره الفقيه، ج‏3، ص‏383.

5) از جمله: من لا يحضره الفقيه، ج‏3، ص‏384 به بعد و نيز: مستدرك الوسائل، ج‏14، صص‏154 -156.

6) من لايحضره الفقيه، ج 3، ص 443. و نيز: وافى، ج‏22، ص‏789.

7) مستدرك الوسائل، ج‏14، ص‏250.

8) همان،.

9) من لا يحضره الفقيه، ج‏3، ص‏556.

10) نك: من لا يحضره الفقيه، ج‏3، ص‏555، و وسائل‏الشيعه، ج‏14، ص‏122 «قال رسول الله(ص): عيال‏الرجلاسراؤه و احب العباد الى الله عز و جل احسنهم صنعا الى اسرائه.

11) تنبيه الخواطر، ج‏2، ص‏122.

12) ان الرجل ليؤجر في رفع اللقمة الى في امراته. المحجة‏البيضاء، ج‏3، ص‏70.

13) بحارالانوار، ج‏104، ص‏132.

14) وسائل الشيعه، ج‏15، ص‏227.

15) همان، ج‏14، ص‏10.

16) همان، ص‏118.

17) امالى مفيد، ص‏94، ح‏3، و نيز: مستدرك الوسائل، ج‏14، ص‏249، «عروة بن‏عبدالله بن‏بشير الجعفي،قال:دخلت على فاطمة بنت علي بن‏ابى‏طالب(ع)، و هي عجوز كبيرة و في خرز، و في يدها مسكتان،فقالت: يكرهللنساء ان يتشبهن بالرجال ...».

18) كافى، ج‏5، ص‏567، و نيز، وسائل الشيعه، ج‏14، ص‏183.

19) اين احتمال نيز مى رود كه منظور، حضرت امام كاظم(ع) باشد.

20) بحارالانوار، ج‏103، ص‏245.

21) وسائل الشيعه، ج 14، ص 130. و كافى، ج 5، ص 517 با حذف كلمه «فيجيبها».

22) سوره تحريم(66)، آيه‏6. در باره اين آيه رجوع كن به حديث 39، از همين بخش.

23) وسائل‏الشيعه، ج‏14، ص‏131، «كل امرء تدبره امرا فهو ملعون‏».

24) من لا يحضره الفقيه، ج‏3، ص‏442.

25) وسائل‏الشيعه، ج‏14، ص‏23.

26) همان، ص‏121.

27) من لا يحضره الفقيه، ج‏3، ص‏440.

28) كافى‏ج‏5،، ص‏325.

29) بحارالانوار، ج‏103، ص‏244.

30) همان، ص‏239.

31) همان، ج‏103، ص‏252.

32) الميزان فى تفسير القرآن، ج‏4، ص‏350، و نيز: الدر المنثور، ج‏2، ص‏153.

33) نك: الميزان، ج‏4، ص‏351، ذيل تفسير آيه 32 - 35 سوره نساء.

34) بحارالانوار، ج‏103، ص‏239.

35) همان، ص‏236.

36) وسائل‏الشيعه، ج‏14، ص‏124.

37) من لا يحضره الفقيه، ج‏3، ص‏443، و نيز: وسائل الشيعه، ج‏4، ص‏122.

38) سوره نساء (4)، آيه 34.

39) بحارالانوار، ج‏43، ص‏81.

40) نهج‏البلاغه، نامه 31، ص‏405.

41) وسائل الشيعه، ج‏14، ص‏123.

42) همان، ص‏15.

43) همان، ص‏123.

44) بحارلانوار، ج‏103، ص‏251.

45) همان، ص‏244.

46) تفسير عياشى، ج‏1، ص‏171. كلمه «لاتسالين‏» را مى‏توان به صورت «لاتسالين‏» خواند كه تاكيد درنهى است.آنچه در متن آمد به صورت مضارع منفى مى‏باشد.

47) وسائل الشيعه، ج‏14، ص‏17.

48) كافى، ج‏5، ص‏513.

49) من لا يحضره الفقيه، ج‏3، ص‏440.

50) سوره تحريم(66)، آيه 6.

51) من لا يحضره الفقيه، ج‏3، ص‏442، ضمنا مرحوم كلينى سه روايت ديگر در همين زمينه آورده‏است. نك:كافى، ج‏5، ص‏12.

52) بحارالانوار، ج‏103، ص‏247.