بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب عرفان اسلامی جلد 7, استاد حسین انصاریان   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     01 - باب بيست و دوم
     02 - جلد بحار سالم بود
     03 - ثروت و مال
     04 -
     05 - عظمت حج و ثواب آن
     06 - حج يا معراج ملكوت
     07 - آهنگ سفر
     08 - مدينه طيبه
     09 - محرمات احرام
     10 - حريم امن
     11 - پيام پيامبر بزرگ اسلام از كنار ك
     12 - نيت خالص
     13 - باب بيست و سوم
     14 - اخلاق و نفس
     15 - باب بيست و چهارم
     16 - عزلت از ديدگاه عارفان
     17 - باب بيست و پنجم
     18 - معرفت يا اصل همه فضائل
     19 - باب بيست و ششم
     20 - درباره زمين بينديشيد
     21 - انديشه در موت
     22 - آئينه حسنات و كفاره سيئات
     FEHREST - عرفان اسلامي جلد هفتم
 

 

 
 

 هُدىً لِلْعَالَمِينَ  .

حج از ديدگاه اميرالمؤمنين (عليه السلام)

در پايان خطبه اول نهج البلاغه ، حضرت مولى الموحدين ، امام العارفين ، اميرالمؤمنين (عليه السلام) مى فرمايد :

شما را به حج خانه اش ، كه آن را قبله مردم قرار داده مكلف كرده ، تا چون جانداران كه با حرص و ولع به چشمه زلال وارد مى شوند ، در حال تسليم ، به آن جايگاه درآئيد ، و كبوتروار به آن حرم امن پناهنده شويد ، حكمت الهى اقتضا دارد كه بندگانش آزادانه در برابر عظمت ربوبى اش ، در آن جايگاه مقدس سر فرود آرند ، شنوندگانى از بندگانش را انتخاب كرد تا دعوت او را پاسخ گويند ، و مشيت حضرتش را تسليم گردند .

اين عباد بهرهور از گوش شنوا ، به آن حريم مقدس مى روند ، و در آن جايگاه قدس كه انبياء عظام الهى وظيفه بندگى بجاى آوردند ، رو به معبود قرار گرفته و خود را شبيه فرشتگان طواف كننده به دور عرش مى نمايند ، در آن تجارتگاه الهى سودها برده ، و به وعده گاه عفو و احسان حق روى مى آوردند .

خداوند سبحان ، كعبه و وظايفش را شعار جاودانى براى اسلام ، و جايگاه امن براى پناهندگانش قرار داده ، در آن معبد عظيم اعمالى را واجب ، و اداى حق آن حرم مقدس را بر بندگانش لازم ، و ورود به آن معبد و ديدارش را به كسانى كه توانائى دارند حكم نموده است .

شارح ترجمه و تفسير نهج البلاغه در توضيح فرمايشات امام عاشقان مى فرمايد :

حج خانه خدا و اعمالى كه بايستى در آن مقدس ترين معبد الهى انجام بگيرد ، به قدرى در سازندگى فرد و  اجتماع مؤثر است كه قابل توصيف با قضايان معمولى نيست ، بطورى كه مى توان گفت :

اگر انسانى به آن عمل سازنده توفيق يابد و با اين حال دگرگونى در وضع او بوود نيايد و به مسير تكامل وارد نگردد ، حتماً يا به حكمت آنچه كه ديده و عمل كرده است ، آگاهى نداشته ، و يا نيروى غرايز حيوانى و خودخواهى او به قدرى مقاومت داشته است كه اگر خود حق و حقيقت را هم مى ديد و در جاذبه آن قرار مى گرفت ، پا به فرار مى گذاشت و كمترين نتيجه اى را از آن مشاهده و قرار گرفتن در جاذبه حق و حقيقت بدست نمى آورد .

براى توضيح مقدارى از عظمت حج بيت الله ، اين عمل دگرگون كننده مطالبى را مطرح مى كنيم :

1ـ مسلم است كه در همه جوامع و همه دورانها ، مخصوصاً در آن جمعيت هائى كه پيامبران و خداشناسان وجود داشته اند ، جايگاه مخصوصى براى عبادت و تفكرات معنوى ساخته شده است .

اين معابد در حقيقت رصدگاه هائى براى نظاره به بى نهايت ، و ايجاد رابطه ميان بى نهايت بزرگ « خدا »و بى نهايت كوچك « انسان »مى باشند .

در اين رصدگاه هاست كه آدميان بدون واسطه با خويشتن روبرو مى شوند و با امواج مقدس وجدان خويش ، با خدا به راز و نياز مى پردازند .

در هيچ يك از جايگاه ها و مسكن هائى كه بشر با دست خود مى سازد مصالح ساختمان از آنچه كه هستند ، تغييرى پيدا نمى كنند ، مگر مصالح ساختمان معابد كه با آجر بالا مى رود و مبدل به روح و جان شفاف مى شود و انوار الهى را در دلها منعكس مى سازد .

اين معابد مانند چشمه سارهائى زلال ، در ميان سنگلاخ ها و دشت هاى سوزان زندگى حيوانى آدميان قرار گرفته است ، انسانها با شستشو در اين چشمه سارها طراوت و شادابى روح را در مى يابند .

بيت الله الحرام كه كعبه و مكه نيز ناميده شده است ، اولين معبد جهانى است كه براى همه مردم با دست ابراهيم خليل (عليه السلام) ساخته شده است .

دومين خانه جهانى كه به عنوان معبد عمومى بنا شده است ، مسجد اقصى است ، كه بوسيله حضرت سليمان در سال 1005 پيش از ميلاد پس از قرنها از تاريخ بناى كعبه ساخته شده است .

البته پيش از كعبه و مسجد اقصى معابد زيادى وجود داشته است ، زيرا به قول بعضى از انسان شناسان :

تاريخ معابد مساوى تاريخ انسانهاست ، خصوصيت اين دو معبد به جهت عمومى بودن و خالى بودن از رنگ و شكل محلى و خصوصيات نژادى و غيره است .

روايت از اميرالمؤمنين (عليه السلام) درباره اينكه كعبه اولين معبدالهى است وارد شده است :

مردى از اميرالمؤمنين (عليه السلام) پرسيد : آيا اولين خانه خدا كعبه بوده است ؟ آنحضرت فرمودند : نه ، پيش از كعبه خانه هائى براى عبادت ساخته شده است ولى كعبه اولين خانه مبارك و وسيله هدايت و رحمت و بركت است . و اولين كسى كه آن را بنا نموده است ابراهيم خليل بوده ، سپس جرهم از قبيله عرب آن را تجديد بنا كرد ، و بار ديگر منهدم شد و عمالقه آن را تجديد كردند .

2ـ كعبه در جايگاهى بنا شده است ، كه هيچ گونه وسيله تفريح و مناظر طبيعى خوشايندى ندارد ، سنگلاخى در ميان اقيانوسى از ريگزارها و ديدگاه هاى خشن كه مجالى به انديشه هاى گسترده و عميق و فوق ضرورت هاى زندگى معمولى نمى دهد .

حكمت بالغه ايست كه كعبه را در جايگاه خسته كننده قرار داده است كه انسان ها از محيط هاى زيبا و خوش آب و هواى بهشتى روى به آن بياورند و هدفى جز چشيدن طعم تكليف نداشته باشند .

در حج خانه خدا هيچ يك از عومل طبيعى و نفسانى و اجتماعى دخالتى در انجام تكليف نمى كند ، بلكه در آن تكاپو ، انسان است و خدايش كه رويارويش قرار گرفته است .

همين نكته را اگر انسان در اين سفر ملكوتى بفهمد ، بجائى مى رسد كه چشمى نديده و گوشى نشنيده ، در آن صورت است كه تمام وجود انسان فرياد دوست دوست خواهد زد .

من از سر همه عالم گذشتم الا دوست***نعيم دنيى و عقبى تو را و ما را دوست
مراد هر دو جهان مى كنند بر ما عرض***دل از ميان همه مى كند تمنا دوست
نماند خالى از او مويى از سرم تا پاى***فرو گرفت به يكباره زير و بالا دوست
بسى نماند كه برخيزد از ميان من و او***چنان كه در غلط افتم كه اين منم يا دوست
رسد به مرتبه اى اتحاد ما با او***كه هيچ فرق نماند ميان ما با دوست
طواف كعبه دل كن كه هست خانه او***نه هر كجا كه كنى فرض باشد آنجا دوست
عماد دل شده را نيست حاصلى از عمر***مگر دمى كه برآرد به كام دل با دوست

3ـ شگفت انگيزترين حكمتى كه در حج بيت الله وجود دارد :احساس وحدت و يگانگى است كه در حد اعلاى مفهوم انسانيت بوجود مى آيد .

عالم و جاهل ، كوچك و بزرگ ، زن و مرد ، سياه و سپيد ، كسى كه عالى ترين مقام جامعه خويش را داشته باشد ، و كسى كه گمنام ترين فرد جامعه خود باشد ، همه و همه با دو قطعه لباس سفيد با جدى ترين قيافه حيات مى جوشند و مى خروشند و مى روند و مى نشينند .

تضادها و تنوعاتى كه انسانها را از يكديگر جدا كرده ، هر يك را مانند گرگى در برابر ديگرى قرار داده ، آنان را به جنگ و پيكار در كارزارهاى رنگارنگ وادار كرده است ، مبدل به هماهنگى و وحدتى مى گردد ، كه تنها در شعر و سخنان مبلغان آرمان اعلاى انسانى ديده مى شود .

اين احساس است كه اگر ادامه يابد و مربيان جوامع آن را بطور جدى در تعليم و تربيت ها اجرا كنند ، دردهاى بشرى را كه هر روز با كيفيت ديگرى به سراغ افراد و جوامع مى آيد مداوا خواهد كرد .

4ـ در اين عمل كه فوق العاده سازنده است ، خودخواهى ، آن عامل درندگى آدمى با ضربه قاطعى از پاى در مى آيد و فضاى درون را براى خداخواهى خالى مى كند .

به راستى انسان آگاه در اعمال گوناگون حج ، بارها تجرد روح و فوق طبيعى بودن آن را به خوبى احساس مى كند .

روح در اين عمل با ، بازكردن زنجيرهاى سنگين بار محيط و اجتماع ، و خواسته هاى طبيعى خويش ، به قدرت پرواز خود در بيكرانه ها آگاه مى شود و حيات خود را در افق بسيار والائى كه هدف اساسى خود را در سطوح مختلفش جاى داده است مشاهده مى كند .

در آن حريم مقدس به درك اين مسئله مى رسند ، كه هيچ چيز در اين عالم استقلال ندارد ، و قابل تكيه زدن نيست ، و به اين حقيقت واقف مى گردند كه خلأ روح جز با عشق و محبت و اطاعت از جناب او پر نمى شود ، و به اين واقعيت آگاه مى گردند كه هر چه هست اوست ، و ما سواى او جز سايه اى بيش نيست و تنها سكوى پرواز و مايه ارزش براى انسان نقطه اتصال به جناب اوست .

به قول نكته پرداز ، شيرين سخن هماى شيرازى :

آنان كه خيمه بر سر كوى فنا زنند***از جام نيستى مى هستى فزا زنند
نى بيم از فنا و نه خرسند از بقا***يك باره بر بقا و فنا پشت پا زنند
مرغان آشيانه قدسند و عاقبت***زين آشيانه خيمه بر آشنا زنند
با صد هزار قدس ملايك برابر است***اين قوم يك نفس كه به ياد خدا زنند
اين قوم را مبين به حقارت كه اين گروه***خاك رهند و پا به سر كيميا زنند
هر چند مفلسند و تهى دست و بى نوا***پا بر سرير كسرى و جم از غنا زنند
چون و چرا نه شيوه اهل ارادت است***با دوست دم چگونه زچون و چرا زنند
با عاشقان زخوف و رجا هيچ دم مزن***كاين قوم پاى بر سر خوف و رجا زنند
مستغرق بحار جمالند و از جلال***يك دم به دولت دو جهان پشت پا زنند
چون ساختن به سوختن آمد دوا به درد***آتش به خانمان تو بگذار تا زنند
از تيغ عشق دوست هما گر شوى شهيد***حوران خلد روح ترا مرحبا زنند

5ـ در آن اجتماع الهى ، افراد اجتماعات گوناگون ازهمه تقاضا دنيا به خوبى مى توانند از دردها و ناگواريهاى خويشتن اطلاع پيدا كنند .

از حوادث و رويدادهاى ساليانه خود يكديگر را آگاه سازند ، از امتيازات و احتياجات يكديگر با خبر گردند ، درباره آينده خويش بينديشند و راه هاى گوناگون تكامل و جلوگيرى از سقوط را در ميان بگذارند و ارتباطات خود را تا حد ارتباطات اعضاى يك خانواده بالا ببرند .

6ـ هر يك از اعمال متنوع حج ، عامل مستقلى براى بارور ساختن بعدى از ابعاد شخصيت آدمى است ، كه مجموعاً در چند روز محدود ، حيوانى را مبدل به يك انسان مى سازند ، و انسان را به يك موجود الهى مبدل مى كنند .

دو قطعه پارچه سپيد به نام لباس احرام ، عاريتى بودن لباسهاى فاخر و رنگارنگ معمولى را براى انسان قابل درك مى سازد ، همين دو قطعه پارچه سفيد به خوبى مى تواند اثبات كند كه حيات را نبايد قربانى وسيله حيات نمود .

آدمى با جمله :

لَبَّيْكَ اللّهُمَّ لَبَّيْكَ لَبَّيْكَ .

مى تواند عقده هاى حقارتى را كه يك عمر روان او را مختل نموده است ، دريابد و مرتفع سازد و ارزش و عظمت موجوديت خود را لمس كند ، زيرا او با اين لبيك پاسخى به دعوت الهى به سوى خود مى دهد .

با اين ذكر روحانى سازنده وابستگى خود را به خداوند اعلا كه او را به سوى خود خوانده است درك مى كند .

پس اين بى نهايت كوچك شايستگى تماس با آن بى نهايت بزرگ را داراست ، كه اين صدا را در گوش او طنين انداز كرده است كه :

بازآ بازآ هر آن كه هستى بازآ .

آدمى با طواف خانه خدا كه ظاهراً چيزى بيش از چند سنگ رويهم نهاده نيست ، مى تواند شفافيت در و ديوار عالم طبيعت را كه پرده هاى كميت و كيفيت روى آن را پوشانده است دريابد و بداند كه همين سنگ ها در مقابل روح و سبك رو و بلند پرواز آدمى ، تيرگى و سختى خود را كنار مى گذارد و به شكل رصدگاهى براى نظاره و انجذاب به بارگاه ربوبى برمى آيد .

دو ركعت نماز مقام ابراهيم بزرگترين حقيقتى را كه تعليم مى دهد ، اينست كه معبدى كه در روى زمين بنا مى شود و جايگاهى كه كمال يافته ترين مردم در آنجا مى ايستند و با خداى خود رابطه برقرار مى كند ، براى همگان يكسان است .

چه حكمت والائى در سعى و تكاپو ميان صفا و مروه وجود دارد كه قابل توصيف نيست ، اين حكمت مى گويد :

اگر انسانى بكوش ، حركت كن ، راكد و جامد مباش ، عنصر پايدار روح آدمى كوشش و تكاپوست .

 يَاأَيُّهَا الاِْنسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحاً فَمُلاَقِيهِ  .

بدين ترتيب هر يك از اعمال حج يكى از عناصر سازنده آدميان را بارور و تقويت مى نمايد و به فعليت مى رساند .

در هر صورت تمام اعمال عبادى و ترك همه معاصى مى خواهند بگويند اى انسان ، راه تو به سوى رسيدن به مقام قرب باز است ، و اگر اين صراط مستقيم الهى را طى نكنى بدون شك بجائى نخواهى رسيد ، و همه استعدادهاى الهى تو به صورت قوه باقى خواهد ماند و بدون عبادت ، از وجود تو جز حيوانى پست در دنيا ، و جز عنصرى مستحق همه گونه عذاب در آخرت نخواهد ماند .

به قول عارف معارف عماد فقيه :

بر سر كوى تو جز بى سر و پا نتوان بود***پاى در بند تو دربند ريا نتوان بود
پيش ما جان عزيز ار چه گرامى است ولى***زو توان بود جدا وز تو جدا نتوان بود
همه عالم به جمال تو گواهى دادند***منكر قدرت بى چون خدا نتوان بود
دست و پائى نزنم بر سرم ار تيغ زنى***غرقه در بحر قضا جز به رضا نتوان بود
گر مرا بخت دهد يارى و رأى تو بود***نفسى با تو توان بود چرا نتوان بود
دلم از هجر تو جوياى فنا گشت آرى***بىوصال تو طلبكار بقا نتوان بود
مونس رنج به اميد شفا نتوان شد***همدم درد به اميد دوا نتوان بود
قامت چون الفم لام شد از محنت هجر***هم چو لام اينهمه در عين بلا نتوان بود
سر قدم ساز در اين راه چو پرگار عماد***ور نه در دايره اهل صفا نتوان بود

پيوند خود را در اين سفر ملكوتى با قرآن كريم محكم كنيد

قرآن مجيد در رأس تمام برنامه هاى الهى است ، بدون فهم قرآن و عمل به اين كتاب عظيم آسمانى كسى بجائى نمى رسد .

در اين سفر سودمند ، كه براى تصفيه روح و تزكيه نفس قرار داده شده ، توصيه زيادى از طرف اولياء الهى شده ، كه قرآن بخوانيد ، و منظور از اينهمه توصيه هم اين بوده ، كه مردم قرآن مجيد را بفهمند ، و به دستورات سعادتبخشى كه در اين كتاب است عمل كنند ، اصولا هدف از نزول قرآن فهم آن و عمل به واقعيات آنست .

در صورت فهم قرآن و عمل به اين كتاب خير دنيا و آخرت انسان تأمين مى شود .

قرآن مجيد ضامن سعادت انسان در همه جوانب حيات است ، در صورتى كه مردم مسلمان با كمك عقل و انديشه به فهم آن موفق شوند و با كمال شوق در اجراى برنامه هاى آن بكوشند ، و بخصوص در اين مسير با عظمت حيات از گناه و عصيان بپرهيزند ، كه گناه تيرگى مى آورد و تيرگى مانع فهم قرآن ، و علت واقعى بى توفيقى انسان در عمل به كتاب خداست .

هيچ برنامه اى در قرآن نيست ، مگر اينكه عمل به آن داراى نفع دنيوى و اخرويست و نيز برنامه اى در اين كتاب نيست مگر اينكه ضامن حقوق طبيعى و معنوى انسان در دو قلمرو فرد و اجتماع است .

مطالعه در تاريخ صدر اول اسلام نشان مى دهد ، كه زمان عمل به برنامه هاى الهى ، زمان نور ، زمان پيروزى ، زمان فتح و غلبه ، زمان معنويت ، زمان فضيلت و برترى و پرچمدارى اهل قرآن بر ساير ملت ها و امت ها بود .

از زمانى كه امت اسلامى روى از قرآن تافتند ، و عمل به اين كتاب را كنار گذاشتند ، زمان ظلمت و ذلت و اسارت و بيچارگى شروع شد .

شايد گروهى براى درك روزعزت و ذلت مسلمين بخود زحمت مطالعه در تاريخ حيات مسلمانان را ندهند ، بايد از آنان خواست تا چهره فعلى زندگى ملت اسلام را بنگرند ، و به اين واقعيت توجه كنند كه ملت اسلام امروز در روى صحنه خاك دومين جمعيت روى كره زمين اند و از نظر قواى انسانى ملت كوچكى نيستند ، و از نظر مواد اوليه چون نفت و طلا و ساير معادن غنى ترين ملت عالمند ، و از نظر مكتب تربيتى و حقوقى بخاطر داشتن قرآن و فقه غنى در رأس تمام ملل جهانند ولى با اين همه دارائى با مشكلات گوناگونى دست بگريبانند ، و از همه جوانب زندگى آنان فقر مى بارد ، و اختلاف بين آنان بيداد مى كند ، و همه طوايف مسلمين زير بار زنجير سنگين استعمار گران دست و پا مى زنند ، و در تمام شئون زندگى دست نياز و گدائى بطرف بيگانگان دراز دارند .

اما در صدر اول اسلام ، آن لحظه پر شكوهى كه اولين آيه قرآن مجيد در حريم مقدس كعبه در كنار غار حرا بر پيامبر نازل شد ، براى مردمى نازل شد كه در تمام زواياى زندگى دچار فساد و گرفتار شيطنت بودند .

انحراف در تصور ، نسبت به مسئله حيات ، سستى عقيده و ايمان ، كژى خلق ، بى نظمى در شئون زندگى ، فسق در عمل ، آلودگى در مسائل نفسى ، گسيختگى نظام اجتماعى و خانوادگى ، گريبانگير مردم زمان بود .

متلاشى بودن نظام اخلاق ، ظلم و بيدادگرى ، قتل و غارت و تجاوز ، به اسارت كشيدن انسانها براى اشباع تمايلات حيوانى ، روى گردانى از علم و دانش ، دو روئى و نفاق ، بى عفتى و دزدى ، قمار بازى و شرابخوارى ، همه و همه مسائلى بودند كه انسان با آنها روبرو بود .

در اين ميان ملت عرب از هر ملتى فاسدتر و در برنامه هاى زندگى از همه رسواتر و روزگارشان از همه جوامع تيره تر بود .

در ميان تمام مناطق عرب نشين ، مردم مكه از همه فاسدتر و در تيره بختى از همه بيچاره تر بودند .

ولى قرآن مجيد به تدريج تمام اين مفاسد را معالجه كرد ، و از مردم تيره بخت زمان نزول ، مردمى سعادتمند ، عالم ، بزرگوار و در يك كلمه شجره طيبه ساخت مردم تيره روزگار ، سوسمار خور ، مردم غفلت زده جاهل ، با روى آوردن به قرآن و عمل به اين كتاب بجائى رسيدند كه بزرگترين قدرت را در جهان آنروز تشكيل دادند ، و در تمام جهان نداى علم و فضيلت در دادند ، و نور علم و فضيلت را در بستر حيات تاباندند ، و اينهمه از منافع آن نداى آسمانى بود .

نداى آسمانى ، آرى نداى آسمانى يعنى وحى ، يعنى مقررات خداوندى كه به تمام زواياى حيات نظر داشت ، و در پرتو فراگيرى و عمل به آن انسانها به سعادت و رشد و كمال و خوشبختى و مجد و عظمت مى رسيدند تا اعماق وجود مردم صدر اول اسلام اثر كرد و از آنان آنچنان ملت رشيد و بيدار ساخت .

اين ندا از شهر مكه طنين انداز شد ، امين وحى از طرف خداوند مهربان ، بزرگ سفير حق را مأموريت داد تا بوسيله قرآن بدون وقفه براى نجات بشريت از چنگال شيطان و شيطان صفتان و انواع معبودهاى باطل و طاغوتها قيام كند .

آرى مكه مهبط وحى بود ، مهبط نور بود ، مهبط فضيلت و سيادت بود ، و مكه با قبول نزول قرآن و با مناسكى كه دارد هدايت براى عالميان است .

حج براى تزكيه نفس ، نورانى شدن قلب ، زدوده شدن زنگار از روح و جان است ، و اگر آلوده اى به مكه برود و پاك برنگردد حج نرفته .

در حريم حرم كعبه از رهبر عاليقدر اسلام دعوت شد ، تا با كمك قرآن مجيد در تمام جبهه هاى حيات ايجاد انقلاب كند ، انقلابى كه انسان را به تمام اهداف الهى برساند .

مردم در زمان حيات پيامبر از بركت قرآن مجيد داراى اعتقادى راسخ به حقايق ، اراده اى استوار ، عزمى آهنين ، انديشه اى تابناك ، اعمالى شايسته ، اتحادى بى سابقه ، قدرتى فوق قدرتها ، دانشى آميخته با تربيت الهى ، بينشى به وسعت وجود انسان و جهان ، عقلى رشيد ، روشى استوار ، طرحى جامع ، برنامه هائى عالى در تمام شئون زندگى شدند ، و تمام اين سرمايه هاى كلان و سودبخش را از گنجى چون قرآن بدست آوردند ، امروز هم همان قرآن در بين مسلمين است ، و هزاران منبع مادى در دست اينان است ، پس چرا اين گونه ذليل بيگانگان هستند ؟ آيا عامل اين ذلت را دورى از قرآن نمى دانيد ، اگر نمى دانيد پس عامل ذلت چيست ؟

از ميان مسلمانان ، تنها جامعه سربلند و آزاد و مستقل ، كه در راه رشد و كمال به سرعت در حال پيشرفت است ، و با تمام وجود در برابر بيگانگان استعمارگر ايستاده ملت ايران است ، و اين ملت هم آزادى و استقلال و افتادن در مسير پيشرفت را از راه برگشت به قرآن با راهنمائى مرجع بزرگ امام خمينى بدست آورد 

 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation