بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب فلاح السائل, علاّمه سید بن طاووس   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     FEHREST -
     FALAH001 -
     FALAH002 -
     FALAH003 -
     FALAH004 -
     FALAH005 -
     FALAH006 -
     FALAH007 -
     FALAH008 -
     FALAH009 -
     FALAH010 -
     FALAH011 -
     FALAH012 -
     FALAH013 -
     FALAH014 -
     FALAH015 -
     FALAH016 -
     FALAH017 -
     FALAH018 -
     FALAH019 -
     FALAH020 -
     FALAH021 -
     FALAH022 -
     FALAH023 -
     FALAH024 -
     FOOTNT01 -
 

 

 
 

 

next page

fehrest page

back page

فصل هيجدهم : آداب و اسرار اذان و اقامه از ديدگاه روايات
اسرار اذان و اقامه از ديدگاه روايات
ما اسرار عظيم اذان و اقامه را در كتاب غياثُ سُلْطان الْوَرى لِسكّانِ الثَّرى ذكرنموده ايم ، لذا جويندگان به آنجا رجوع كنند، در اينجا نيز اينك گوشه اى از اسرار آنبه حسب امكان از روايات برگزيده و يادآور مى شويم :
روايت منقول از اميرالمؤمنين (ع )
1 - شيخ سعيد ابوجعفر محمّد بن بابويه - رضوان اللّه عليه - به سند خويش روايتكرده كه حضرت موسى بن جعفر به نقل از پدر بزرگوارش ‍ حضرت جعفر بن محمّد ازپدر بزرگوارش حضرت محمّد بن علىّ از پدر بزرگوارش حضرت علىّ بن حسين از پدربزرگوارش حضرت حسين بن على (عليهم السلام ) فرمود: [روزى ] در مسجد نشستهبوديم ، كه مؤذّن [به بالاى مناره ] رفت و گفت :
اءَللّهُ اءَكْبَرُ، اءَللّهُ اءَكَْبرُ
اميرالمؤمنين علىّ بن ابى طالب (ع ) گريست و ما نيز به خاطر گريه آن بزرگوارگريستيم ، هنگامى كه مؤذّن اذان را به پايان برد. فرمود: آيا مى دانيد كه مؤذّن چه مىگويد؟ عرض كرديم : خدا و رسول و وصىّ او آگاهترند. فرمود: اگر مى دانستيد كه چهمى گويد، مسلّماً كم مى خنديديد و بسيار مى گريستيد.
اءَللّهُ اءَكْبَرُ معانى فراوانى دارد، از آن جمله اينكه : مقصود از آن بزرگتر بودنخداوند از جهت قديم و ازلى [و ابدى ] بودن و علم و قدرت و بردبارى و بزرگوارى وبخشش و عطا و كبريا و بزرگمنشى و عظمت خداوند است ، يعنى وقتى مؤذّناءَللّهُاءَكْبَرُ مى گويد، در واقع مى گويد: خداوندى كه آفرينش از آن اوست ، وامر به دست اوست ، و مخلوقات به خواست او پديد آمده اند، و همه چيزِ مخلوقات از اوست ،و خلايق به سوى او رجوع مى كنند، اوست كهاوّل پيش از هر چيز است و ازلى است ، و آخر بعد از هر چيز و جاودانى آشكار فوق هر چيزاست كه نمى توان او را درك نمود، و باطن در هر چيز كه بى حدّ و مرز است ؛ پس اوستپاينده و باقى ، و هر چيز غير او فانى و نابود است .
معناى دوّم اءَللّهُ اءَكْبَرُ اين است كه : خداوند داناى كاردان و خبير، به هر چه كهپديد آمده و پديد مى آيد، پيش از به وجود آمدن آن آگاهى دارد.
معناى سوّم اءَللّهُ اءَكْبَرُ اينكه : خداوند بر هر چيز قادر است ، و بر هر چيزبخواهد تواناست ، و به قدرت خويش نيرومند، و بر مخلوقات مقتدر است ، و ذاتاً قوىّاست ، و قدرتش بر تمام اشيا قائم و استوار است ، و هرگاه چيزى را به حتم اراده نمايد،تنها به آن مى گويد: موجود شو، و آن چيز [بلافاصله ] پديد مى آيد.
معناى چهارم اءَللّهُ اءَكْبَرُ بر اساس معناى حلم و كَرَم خداوند است ، يعنى : خداوندآنچنان حلم و بردبارى مى كند كه گويى از گناه بنده آگاهى ندارد، و آنچنان عفو وگذشت مى كند كه گويى نمى بيند، و آنچنان گناهان بندگانش را مى پوشاند كهگويى آنان گناه انجام نداده اند، و از روى كرم و گذشت و بردبارى ، در عقوبت شتابنمى كند.
و وجه ديگر در معناى اءَللّهُ اءَكْبَرُ اين است كه : خداوند بخشنده و بسيار عطاكننده و افعالش بزرگوارانه و با كرامت است .
رويكرد ديگر در معناى اءَللّهُ اءَكْبَرُ اينكه درباره نفى كيفيّت و چگونگى داشتنخداوند است ، گويى گوينده آن مى گويد: خداوند بزرگتر و منزّه از آن است كه توصيفكنندگان اندازه اوصافى را كه او بدان متّصف است درك كنند، و كسانى كه او را مىستانيد تنها به اندازه درك خويش ‍ مى ستايند، نه به اندازه عظمت و جلالى كه او دارد.منزّه و بسيار بلند مرتبه است خداوند از اينكه ستايش كنندگان بتوانند او را آنچنان كههست توصيف كنند.
وجه ديگر در معناى اءَللّهُ اءَكْبَرُ اينكه گويى گوينده آن مى گويد: خداوندبلندتر و بزرگوارتر، و از بندگانش بى نياز است ، و هيچ نيازى بهاعمال مخلوقاتش ندارد.
معناى اءَشْهَدُ اءَنْ لا إِلهَ إِلاّ اللّهُ، اعلام شهادت و گواهى دادن است ، و شهادت جز باشناخت قلبى ميسّر نيست ، گويى مؤذّن مى گويد: آگاهى دارم كه معبودى جز خداوند -عزّوجلّ - نيست ، و تمامى معبودها جز خداوند - عزّوجلّ -باطل و نابود هستند، و با زبان به آگاهى درونى ام اقرار مى نمايم به اينكه : مسلّماًمعبودى جز خداوند نيست ، و شهادت مى دهم كه هيچ پناهگاهى براى گريز از خداوند جزبه سوى او نيست ، و راه نجاتى از شرِّ هيچ بدْ رسان ، و فتنه و آسيب هيچ آسيبْ رساننيست ، جز به وسيله خداوند.
معناى اءَشْهَدُ اءَنْ لا إِلهِ إِلا اللّهُ در بارِ دوّم اين است : شهادت مى دهم كه راهنمايىجز خداوند نيست ، و من راهنمايى جز خدا ندارم ، و خدا را شاهد مى گيرم بر اينكه گواهىمى دهم كه معبودى جز خدا نيست ، و نيز ساكنان آسمانها و زمينها و تمام فرشتگانى در آنهاهستند و همه مردم و كوهها و درختان و جنبندگان و جانوران وحشى و هر تر و خشكى را كه درآنها وجود دارد گواه مى گيرم كه شهادت مى دهم كه آفريدگارى جز خداوند نيست ، و جزخداوند هيچ روزى دهنده و معبود و آسيب رسان و سود دهنده ، و قابض و باسط، و عطا كنندهو جلوگيرنده ، و دفع كننده و راننده ، و خيرخواه و كفايت كننده و بهبودى بخش ، و به جلواندازه و به تاءخير اندازه امور نيست ، و خلق و امر تنها از آن اوست ، و همه خير و خوبىمنحصراً به دست اوست . بلند مرتبه و منزّه است خداوندى كه پروردگار عالميان است
معناى اءَشْهَدُ اءَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ، كه مؤذّن مى گويد اين است : گواهى مى دهمكه معبودى جز خداوند نيست ، و حضرت محمّد (ص ) بنده و فرستاده و پيامبر و برگزيدهو منتخَبِ اوست كه خداوند او را همراه با هدايت خود و دين و آيين حقّ به سوى همه مردمفرستاد، تا برتمام اديان چيره و غالب گرداند، هر چند مشركان بدشان بيايد. و تمامپيامبران و فرستادگان و ملائكه و همه مردمانى را كه در آسمانها و زمين هستند گواه مىگيرم كه حضرت محمّد (ص ) سرور اوّلين و آخرين مى باشد.
و مؤذّن دربار دوّم اءَشْهَدُ اءَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللّهِ در واقع مى گويد: گواهى مى دهمكه هيچ كس جز به خداوند يگانه قهّار كه از همه بندگان و خلائق بى نياز است ، بهكس ديگر نياز ندارد، و مسلّماً او حضرت محمّد(ص ) را به عنوان بشارت دهنده مؤمنان و بيمدهنده كافران و گناهكاران به اذن خود، به عنوان دعوت كننده همگان به سوى خود، وچراغ روشن براى هدايت مردم ، به سوى آنان فرستاد، پس هر كس پيامبرىِ او را انكارنمود و نپذيرفت و به او ايمان نيآورده ، خداوند - عزّوجلّ - او را وارد آتش جهنّم مى كند، درحالى كه جاودانه و پيوسته در آنجا بوده و هيچگاه از آنجا به جاى ديگرمنتقل نخواهد شد [يا: هرگز از آن جدا نخواهد شد].
معناى حَىَّ عَلَى الصَّلاةِ يعنى اينكه : بياييد به سوى بهترين اعمالتان و آنچهكه پروردگار، شما را به سوى آن فراخوانده ، و بشتابيد به سوى آمرزش از جانبپروردگارتان ، و خاموش نمودن آتشى كه به واسطه گناهانتان افروخته ايد، و آزادنمودن خود از گرو گناهانتان ، تا خداوند بديهايتان را پوشانده ، و گناهانتان راآمرزيده ، و بديهايتان را به نيكى ها مبدّل نمايد، كه او فرمانرواى با كرامت وبزرگوار و صاحب بخشش بزرگ است ، و به ما جماعت مسلمانان اجازه داده كه در خدمت وبندگى او و در محضرش ‍ وارد شويم .
معناى حَىَّ عَلَى الصَّلاة در بار دوّم يعنى اينكه : بپا خيزيد به سوى مناجات باپروردگار و عرضه نمودن خواسته هايتان بر او، و با كلام او به اوتوسّل جوييد، و آن را واسطه بين خود و او قرار دهيد، و بسيار به ياد او قنوت و ركوعو سجود و خشوع و خضوع او بپردازيد، و حوايج خويش را به [درگاه ] او ببريد، كه خوداجازه اينها را به ما داده است .
معناى حَىَّ عَلَى الْفَلاحِ اين است كه در واقع مؤذّن مى گويد: رو آوريد به سوىپايداريى [يا: مالى ] كه فنا و نيستى با آن نيست ، و رهايى كه هيچ گونه نابودى باآن نخواهد بود، و بياييد به سوى زندگانى اى كه مرگى با آن نيست ، و به سوىنعمت [معنوى ]اى كه نابود نمى گردد، و به سوى سلطنتى كهزوال ندارد، و به سوى خوشحالى و سرورى كه اندوهى همراه آن نيست ، و به سوىاُنسى كه هيچ احساس تنهايى اى با آن نيست ، و به سوى نورى كه هيچ تاريكى با آننيست ، و به سوى گشايشى كه تنگى با آن نيست ، و به سوى برافروختگى وشادمانى اى كه پايان پذير نيست . و به سوى توانگرى اى كه هيچ نيازى به ديگرانبا آن نيست ، و به سوى تندرستى اى كه هيچ بيمارى با آن نيست ، و به سوى سرافرازيى كه هيچ ذلّت و خوارى با آن نيست ، و به سوى قدرتى كه هيچ ناتوانى با آننيست ، و به سوى كرامتى چه كرامت و بزرگواريى ! بشتابيد به سوى شادمانى دنيا وآخرت ، و نجات آخرت و اين جهان .
در بار دوّم حَىَّ عَلَى الْفَلاحِ مؤذّن در واقع مى گويد: از يكديگر پيشى گيريدبه سوى آنچه كه شما را بدان دعوت نمودم ، و به سوى كرامت بسيار و افزون ، و منّتعظيم و نعمت بلند پايه و رستگارى بزرگ و نعمت جاودانى در جوار حضرت محمّد (ص )در مقام صدق و راستى ، نزد خداوندى كه پادشاه مقتدر و تواناست .
معناى اءَللّهُ اءَكْبَرُ اين است كه در واقع مؤذّن مى گويد: خداوند، بالاتر وبزرگتر است از اينكه احدى از مخلوقاتش از كرامتى كه او براى بنده اش مهيّا نموده ،آگاه باشند، آن بنده اى كه او را پذيرا گشته و از او اطاعت نموده و او را شناخته وبندگى نموده و به يادش مشغول گرديده و نسبت به او محبّت ورزيده و با او اُنس ، و بهاو آرام گرفته و بر او اعتماد نموده ، و از او بيم و هراس داشته و به او مشتاق گشته وبا حكم و قضاى او موافقت نموده و بدان خشنود باشد.
در بار دوّمِ اءَللّهُاءَكْبَر در واقع مى گويد: خداوند، بزرگتر و بالاتر وبزرگوارتر از آن است كه احدى اندازه كرامت او نسبت به دوستان خويش و اندازه عقوبتشنسبت به دشمنانش ، و اندازه گذشت و آمرزش و نعمتش را براى كسى كه دعوت او ورسولش را پذيرفته ، و اندازه عذاب و عقوبت و اهانتش را نسبت به كسانى كه او را انكارنموده و نپذيرفته اند، بداند.
معناى لا إِلهَ إِلاّ اللّهُ اين است كه در واقع مؤذّن مى گويد: به واسطه فرستادنرسول ، و رسالت و روشنگرى و دعوت او، حُجّت رساىِ خداوند بر مردم تمام شده است ،و او بزرگتر از آن است كه احدى از آنان بر او حجّت داشته باشند، پس هركس دعوت اورا بپذيرد، فوز و رستگارى و كرامت منحصراً براى اوست ، و هركس او را انكار نمايد،براستى كه خداوند از همه عالميان بى نياز است ، و هم او زود حساب رس ترين مى باشد.
معناى قَدْ قامَتِ الصَّلاةُ در اقامه اين است : كه وقتِ زيارت و ديدار و مناجات و برآوردهشدن حوايج و نيل به آرزو و رسيدن و وصول به خداوند - عزّوجلّ - و به كرامت و عفو وخشنودى و آمرزشش فرا رسيد.(177)
شيخ جليل ابوجعفر بابويه - رضوان اللّه عليه - مى گويد: راوى به خاطر تقيّهحَىَّ عَلى خَيْرِ الْعَمَل را ذكر ننموده ، ولى در روايات ديگر، از امام صادق (ع )درباره معناى آن پرسيدند، حضرت فرمود: بهترينعمل همان ولايت است .(178)
و در روايت ديگرى فرمود: بهترين عمل ، نيكى كردن به حضرت فاطمه و فرزنداناو(عليهم السلام ) مى باشد.(179)
روايت منقول از ابن عبّاس رضوان اللّه عليه
2 - اينك روايت ديگرى را پيرامون اسرار اذان كه از ابن عبّاس رضوان اللّه عليهنقل شده - هم او كه شاگرد مولايمان علىّ (ع ) بوده ، و رواياتش درمثل اين موارد يا به پيامبر اكرم (ص ) منتهى مى شود و يا به مولايمان علىّ (ع ) - ذكر مىكنيم :
عطاء مى گويد: من [و ابو العالية ] و سعيد بن جبير و عكرمة ، در طائف در نزد ابن عبّاسبوديم كه مؤذّن آمد و گفت :
اءَنَّ اءَكْبَرُ، اءَللّهُاءَكْبَرُ.
و نام مؤذن قثم بن عبدالرّحمن ثقفى بود.
عطايى گويد كه ابن عبّاس گفت : آيا مى دانيد مؤذّن چه مى گويد: ابوالعالية از اودرخواست كرد و گفت كه ما را از تفسير آن آگاه نما.
ابن عبّاس گفت : وقتى مؤذّن مى گويد: اءَللّهُ اءَكْبَرُ، اءَللّهُ اءَكْبَرُ در واقع مىگويد: اى كسانى كه به زمين [و تعلّقات عالم خاكى ] سرگرم هستيد، نماز واجب شد،پس خود را براى انجام آن آسوده و فارغ كنيد.
هنگامى كه مى گويد: اءَشْهَدْ اءَنْ لا إِلهَ إِلا اللّهُ در واقع مى گويد: روز قيامت بپاخواهد شد، و تمام آنچه در آسمانها و زمين است به نفع من گواهى خواهند داد كه در هر روزپنج بار شما را آگاه نمودم .
وقتى مى گويد: اءَشْهَدُ اءَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ در حقيقت مى گويد: روز قيامت برپاخواهد شد و حضرت محمّد(ص ) به نفع من بر شما گواهى خواهد داد كه من در هر روز پنجبار شما را از اين مطلب باخبر نمودم ، و حجّت ودليل من در نزد خدا موجّه و پابرجاست .
هنگامى كه مى گويد: حَىَّ عَلَى الصَّلاةِ در واقع مى گويد: [بياييد به سوىنماز] همان دين استوار و برپا دارنده (180)، و آن را بپا داريد.
وقتى كه مى گويد: حَىَّ عَلَى الْفَلاحِ، در واقع مى گويد: بياييد به سوى طاعتخداوند، و بهره خويشتن را از رحمت خداوند، يعنى نماز جماعت بگيريد.
وقتى بنده مى گويد: اءَللُّه اءَكْبَرُ در واقع مى گويد: بجاآوردناعمال ديگر غير از نماز حرام گرديد.
و هنگامى كه مى گويد: لا إِلهَ إِلا اللّهُ در حقيقت مى گويد: امانت آسمانها و زمينهاىهفتگانه و كوهها و درياها بر گردنتان نهاده شد، اگر مى خواهيد روى آوريد، و اگر نمىخواهيد روى گردان شويد.

3 - اينك برخى از اسرار اقامه را بر اساس روايت ذكر مى كنيم : در روايتى محمّد بنمروان [يا: هارون ] مى گويد: امام باقر(ع ) فرمود: آيا مى دانى كه تفسير گفتار كسىكه در اقامه مى گويد حَىَّ عَلى خَيْرِ الْعَمَل چيست ؟ وى مى گويد: عرض كردم :خير، فرمود: او تو را به سوى نيكى كردن مى خواند. آيا مى دانى نيكى نمودن به چهكسى ؟ مى گويد عرض كردم : خير. فرمود: تو را به نيكى نمودن به حضرت فاطمهو فرزندانش (عليهم السلام ) فرا مى خواند.
4 - در حديث ديگر اصبغ بن نباته مى گويد: در حضور محمّد بن حنفيّه - رضى اللّه عنه -اذان گفته شد. وى فرمود: هنگامى كه پيامبر اكرم (ص ) براى معراج به آسمان بردهشد، و به آسمان ششم رسيد، فرشته اى از آسمان هفتم - كه تا پيش از آن روز هرگزفرود نيامده بود، فرود آمد، و گفت :
اءَللّهُ اءَكْبَرُ، اءَللّهُ اءَكْبَرُ خداوند - جلّ جلاله - فرمود: من چنينم .
آن فرشته گفت : اءَشْهَدُ اءَنْ لا إِلهَ إِلا اللّهُ، خداوند - جلّ جلاله - فرمود: من چنينم ومعبودى جز من نيست .
وى گفت : اءَشْهَدُ اءَنَّ مُحَمَّداً رَسُوُل اللّهِ خداوند - عزّوجلّ - فرمود: او بنده و امين منبر مخلوقات من مى باشد كه او را براى اَداى رسالتهاى خويش برگزيده ام .
سپس گفت : حَىَّ عَلَى الصَّلاة ، خداوند - جلّ جلاله - فرمود: نماز را بر بندگانمواجب نموده و آن را به عنوان دين و آيين خود قرار دادم .
سپس گفت : حَىَّ عَلَى الْفَلاح ، خداوند - جلّ جلاله - فرمود: رستگار گرديد هركسكه به سوى نماز برود و به خاطر، نيل به خشنودى ام بر آن مواظبت نمايد.
سپس گفت : حَىَّ عَلى خَيْرِ الْعَمل ، خداوند - جلّ جلاله - فرمود: نماز برترين وپاكيزه ترين اعمال در نزد من است .
سپس گفت : قَدْ قامَتِ الصَّلاة و پيامبر اكرم (ص ) جلو رفت و امام جماعت شد،وآسمانيان به اواقتدا نمودند، از آنجا بود كه پيامبر اكرم (ص ) نزد آسمانيان شناختهشد
وقت اذان ظهر
حال كه بخشى از اسرار اذان و اقامه را از طريق رواياتنقل نموده و يادآور شديم ، لازم است بعضى از امورى را كهاهل استقامت در عمل بدان نياز پيدا مى كنند ذكر كنيم ، پس مى گوييم : وقتى انسان از نافلههاى ظهر به همان صورتى كه شرح داديم فراغت پيدا كرد، لازم است به كيفيّتى كه باگفتار روشن بيان خواهيم كرد اذان بگويد، و اگر خواست اذان را جلوتر، يعنى بعد ازبجا آوردن شش ركعت از نافله هاى ظهر مى گويد، و دو ركعت از ركعتهاى هشتگانه و دعاىمربوط به آن دو را بعد از اذان و اقامه بجا مى آورد، زيرا در اين باره رواياتى به طورعموم نقل شده است .
از آن جمله در روايتى آمده كه امام صادق و [يا] حضرت ابى الحسن امام كاظم (ع ) فرمودند:اذان ظهر را بعد از خواندن شش ركعت از نافله هاى ظهر، و اذان نماز عصر را بعد ازخواندن شش ركعت از نافله هاى عصر كه بعد از نماز ظهر خوانده مى شود، بگو
كيفيّت و بخشى از احكام اذان و اقامه
اذان و اقامه هر دو مستحبّ هستند، و در آن دو اسرارى است كه اينك بخشى ديگر از آن را بهحسب مصلحت ذكر مى كنيم :
گفتن اذان و اقامه بر اساس روايات در نمازهاى جهريّه (181) و بخصوص در نمازصبح و مغرب بيشتر مورد تاءكيد واقع است ؛ زيرا اذان و اقامه در نماز صبح ومغرب ازامور مهمّ، و از كمال آن دو، و از نشانه هاى حضور قلب بنده به پروردگار، و بيانگر آناست كه بنده خود را براى خدمت و بندگى پادشاه عالميان آماده نموده ، و از رانده شدگاننيست . چنانكه خداوند - جلّ جلاله - درباره جهادگران مى فرمايد:
وَ لَوْ اءَرادُوا الْخُرُوجَ، لاََعَدُّوا لَهُ عُدَّةً، وَلكِنْ كَرِهَ اللّهُ انْبِعاثَهُمْ، فَثَبَّطَهُمْ، وَ قيلَ:اقْعُدُوا مَعَ الْقاعِدينَ. (182)
- و اگر آنان مى خواستند كه براى جنگ خارج شوند، مسلّماً توشه و جنگ افزار براى آنآماده مى كردند، وليكن خداوند از برانگيخته شدن و حضور آنان ناخوشايند بود، لذا آنانرا باز داشته و سرگرم ساخت ، و به آنان گفته شد كه با نشستگان بنشينيد.
بنابراين ، بايد بنده با طهارت و روى به قبله ، و به خاطر تعظيم و بزرگداشتفرستنده (خداوند تبارك و تعالى ) و فرستاده شده(رسول اكرم (ص ) و آيين دين مبين اسلام بپا خاسته ، وفصول اذان را شمرده شمرده و فصول اقامه را پشت سر هم و تند، و هر كلمه از آن دو رابا صدق و همراه با موافقت باطن با ظاهر همانند صفتاهل استقامت بگويد. بنابراين مى گويد:
اءَللّهُ اءكْبَرُ، اءَللّهُ اءكْبَرُ، اءَللّهُ اءكْبَرُ، اءَللّهُ اءكْبَرُ.
اءَشْهَدُ اءَنْ لا إِلهَ إِلا اللّهُ، اءَشْهَدُ اءَنْ لا إِلهَ إِلا اللّهُ.
اءَشْهَدُ اءَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ، اءَشْهَدُ اءَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ.
حَىَّ عَلَى الصَّلاةِ، حَىَّ الصَّلاةِ.
حَىَّ عَلَى الْفَلاحِ، حَىَّ عَلَى الْفَلاحِ.
حَىَّ عَلَى خَيْرِ الْعَمَلِ، حَىَّ عَلَى خَيْرِ الْعَمَلِ.
اءَللّهُ اءَكْبَرُ، اءَللّهُ اءَكْبَرُ.
لا إِلهَ إِلا اللّهُ، لا إِلهَ إِلا اللّهُ.

- خداوند بزرگتر است ، خداوند بزرگتر است ، خداوند بزرگتر است ، خداوند بزرگتراست ، گواهى مى دهم كه معبودى جز خدا نيست ، گواهى مى دهم كه معبودى جز خدا نيست ،گواهى مى دهم كه حضرت محمّد (ص ) فرستاده خداست ، گواهى مى دهم كه حضرت محمّد(ص ) رسول خداست ، بر نماز روى آوريد، بر نماز روى آوريد، بر رستگارى روىآوريد، بر رستگارى روى آوريد، بر بهترينعمل روى آوريد، بر بهترين عمل روى آوريد، خداوند بزرگتر است ، خداوند بزرگتر است، معبودى جز خدا نيست ، معبودى جز خداوند وجود ندارد.
اعمال بين اذان و اقامه از ديدگاه روايات
1 - مقدارى ميان اذان و اقامه مقدارى فاصله مى اندازد. چنانكه در روايت آمده كه امام صادق(ع ) فرمود اميرالمؤمنين علىّ بن ابى طالب (ع ) پيوسته به ياران خويش مى فرمود:هركس بين اذان و اقامه سجده نموده و در حال سجده بگويد:
رَبِّ، لَكَ سَجَدْتُ خاضِعاً خاشِعاً ذَليلاً.
- پروردگارا، با حالت خضوع و خشوع و خاكسارى و ذلّت براى تو سجده و كرنشنمودم .
خداوند متعال مى فرمايد: اى ملائكه و فرشتگان من ، به عزّت و سرافرازى وجلال و عظمتم سوگند، مسلّماً محبّت او را در دل بندگان مؤمنم ، و هيبت و بيم از او را دردل منافقان قرار خواهم داد.
2 - و روايت ديگر اينكه : محمّد بن ابى عمير بهنقل از پدرش مى گويد: ديدم كه امام صادق (ع ) اذان گفت سپس براى سجده رفت و بيناذان و اقامه يك سجده نمود، و هنگامى كه سر از سجده برداشت ، فرمود:
اى [ا]باعمير، هركس همانند من عمل كند، خداوندمتعال تمام گناهان او را مى آمرزد.
و فرمود: هركس اذان بگويد و سپس سجده كند و در سجده بگويد:
لا إِلهَ إِلا اللّهُ، اءَنْتَ رَبّى ، سَجَدْتُ لَكَ خاضِعاً خاشِعاً.
- تويى پروردگار من ، با حالت خضوع و خشوع و فروتنى براى تو سجده نمودم .
خداوند، گناهان او را مى آمرزد.

3 - بعد از سر برداشتن از سجده (بين اذان و اقامه ) دعايى را كه معاوية بن وهب بهنقل از پدرش نقل كرده ، مى خواند، وى مى گويد كه شنيدم امام صادق (ع ) ميان اذان واقامه مى فرمود:
سُبْحانَ مَن لاتَبيدُ مَعالِمُهُ، سُبْحانَ مَنْ لايَنْسَى [مَنْ] ذَكَرَهُ، سُبْحانَ مَنْ لا يَخيبُسآئِلُهُ، سُبْحانَ مَنْ لَيْسَ لَهُ حاجِبٌ يُغْشى ، وَلاَ بَوّابٌ يُرْشى ، وَ لا تَرْجُمانٌ يُناجى ،سُبْحانَ مَنِ اخْتارَ لِنَفْسِهِ اءَحْسَنَ الاَْسْمآءِ، سُبْحانِ مَنْ فَلَقَ الْبَحْرَ لِمُوسى ، سُبْحانَمَن لايَزْدادُ عَلى كَثْرَةِ الْعَطآءِ إِلاّ كَرَماً وَ جُوداً، سَبْحانَ مَنْ هُوَ هكَذا وَ لا هكَذا غَيْرُهُ.
- پاك و منزّه است خداوندى كه نشانه هايش از بين نمى رود پاك و منزّه است خداوندى كهيادش فراموش نمى گردد [يا: كسانى را كه بر ياد او هستند فراموش نمى كند]، پاك ومنزّه است خداوندى كه درخواست كننده اش محروم نمى گردد، پاك و منزّه است خداوندى كهنه پرده دارى دارد كه او را پوشانده [و دور از دسترس نگاه دارد]، و نه دربانى كه بهاو رشوه داده شود، و نه مُتَرجِمى كه [تنها وى ] با او مناجات و به صورت خصوصىگفتگو كند، پاك و منزّه است خداوندى كه بهترين نامها [و كمالات ] را براى خودبرگزيد، پاك و منزّه است خداوندى كه دريا را بر حضرت موسى (ع ) شكافت ، پاك ومنزّه است خداوند كه در اثر فراوانى بخشش جز بر بزرگوارى و بخشش او افزوده نمىگردد، پاك و منزّه است خداوندى كه اينچنين است و غير او چنين نيست .
دعا براى امام زمان (ع ) بين اذان و اقامه
4 - سپس بين اذان و اقامه به هر چه كه خداوند - جلّ جلاله - به او مى آگاهاند دعا مىنمايد، و ابتدا براى بزرگترين و عزيزترين خلايق در زمان خويش در نزد خداوند-جلّجلاله -(183) دعا مى كند، زيرا آن بزرگوار مقام بزرگى را جهت استجابت دعاداراست ، البّته دعاى كسى را مستجاب مى كند كه آن را به همان صورتى كه بدان فراخوانده شده (همراه با شرايطش ) بجا آورد.
كيفيّت گفتن اقامه
سپس براى اقامه بپا خاسته و مى گويد:
اءَللّهُ اءَكْبَرُ، اءَللّهُ اءَكْبَرُ.
اءَشْهَدُ اءَنْ لا إِلهَ إِلا اللّهُ، اءَشْهَدُ اءَنْ لا إِلهَ إِلا اللّهُ.
اءَشْهَدُ اءَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ، اءَشْهَدُ اءَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ.
حَىَّ على الصَّلاةِ، حَىَّ على الصَّلاةِ.
حَىَّ على الْفَلاحِ، حَىَّ على الْفَلاحِ
حَىَّ على خَيْرِ الْعَمَلِ، حَىَّ على خَيْرِ الْعَمَلِ.
قَدْ قامَتِ الصَّلاةُ، قَدْ قامَتِ الصَّلاةُ.(184)
- براستى كه نماز بپا شد، براستى كه نماز برپا گشت .
اءَللّهُ اءَكْبَرُ، اءَللّهُ اءَكْبَرُ.
لا إِلهَ إِلا اللّهُ.

لزوم پاسخ به نداى اذان و خواندن نماز دراوّل وقت
اى بنده ناتوانى كه ندانسته فراموش مى كنى ، و ناآگاهانه مغلوبِ خواب مى گردى ، وناخواسته بيمار مى شوى ، و ناخواسته پير و مُسنّ مى گردى ، و ناآگاهانه بهگرفتاريهاى سخت مُبتلا مى شوى ، و ناخواسته به واسطه از دست رفتن امورى كهدلخواهت مى باشد دردمند مى شوى ، و سرانجام ندانسته جان مى سپارى ، چه چيزى تو رابر سوء ادب نسبت به پادشاه عالَميان ، توانا و گستاخ گردانيده است ، كه نداىِتلويحى او را كه تو را براى قيام به عبوديّت و بندگى اش فرا مى خواند، مكرّر مىشنوى ، ولى آن را كوچك شمرده و التفاتى به دعوتش نمى كنى ، تا اينكه تصريحاًندايش را اعاده نمود و مكرّر در اذان و اقامه فرمود:
حَىَّ عَلَى الصَّلاةِ، حَىَّ عَلَى الْفَلاحِ، حَىَّ عَلى خَيْرِ الْعَمَلِ
در حالى كه تو - اى بيچاره - با دوگوش خويش آن را مى شنوى ولى التفاتى بهپاسخ آن نمى كنى . اگر يهود و نصارى آن را مى شنوند و التفاتى به آن ندارند، وتو نيز مانند آنان مى شنوى و اصلاً التفاتى به آن نمى كنى ، پس ‍ واقعاً فرق ميان وتو آنان چيست ؟ آيا بر تو و بر هر شخص عاقل پوشيده است كهحال تو، مانند حال تصديق كنندگان نيست ، واى بر تو، اگر ازاهل بصيرت بودى ، احتمال اينكه اين ندا ممكن است از سوى پادشاه اوّلين و آخرين باشد،كافى بود كه با شتاب بپا خاسته و نسبت به خواطر و باطن خويش اهتمام ورزى ؛ زيرااگر ندايى را از پشت خانه خويش بشنوى و گوينده اى كه از صدقِ گفتارش با خبرنيستى به تو بگويد كه اين صداىِ فلان خليفه و پادشاه ، و يا صداى كسى است كهبه بخشش او اميد دارى - اى بيمار - آيا كارهايت را رها نمى كردى و براى پاسخ دادن بهآن ندا بر نمى خاستى ؟ بنابراين ، نداى تَمام پيامبران و اوصيا(عليهم السلام ) و تمامدعوت كنندگان به سوى پادشاهِ زمين و آسمان در نزد تو به جاى گفتار يك شخص كهيقيناً از راستگويى او باخبر نيستى نمى نشيند، خود را درمان كن ، زيرا اگرعقل خود را بكار بياندازى مى بينى كه يا بيمار هستى و دردِ پنهان دارى ، و يا به هلاكتو نابودى گرفتار آمده اى .
پس هنگامى كه اين ندا را شنيدى ، مبادا به آن پشت كنى ، بلكه همچون كسى كه مژده دادهاند و مولايش به او اجازه داده كه در محضرِ گفتگو واقبال و توجّه و پذيرش او وارد شود و به او خوشامد گفته است ، بپاخيز، كه من در مقامخيرخواهى و مهربانى ، عذرى را براى تو نمى يابم .
و اگر خود را معذور مى دانى ، به تو مى گويم : خود توجّه دارى كه همه بر انجام نمازمكلّف هستند، حتّى جنگجو و زخم خورده و كسى كه درحال غرق ، و يا بيمار و اسير است ، و هيچ شخص [داراىعقل سالم ] در انجام ندادن آن عذرى ندارد، پس به روح خود رحم كن ، كه روز سخت و خطربسيار و بزرگى را در پيش دارى .
اگر از كسانى باشى كه شدّت اين تهديد و وعده عذاب در بپا خاستن تو براى خواندننماز اوّل وقت سود بخش نيست ، ما برخى از نويدهايى را كه دربارهتعجيل در نماز و خواندن آن در اوّل وقت وارد شده ، مى آوريم :
از آن جمله در روايت آمده كه امام صادق (ع ) فرمود: فضيلتاوّل وقت بر آخر آن ، همانند فضيلت آخرت بر دنياست .
باز شده كه امام صادق (ع ) فرمود: مسلّماً فضيلتاوّل وقت بر آخر آن ، براى مؤمن از فرزند و دارايى اش بهتر است .
حال اگر نه به خاطر وعده عذاب ، و نه به خاطر نويدهاى خداوند براى انجام نمازاوّل وقت بپا نمى ايستى ، آيا واقعاً به گفتار مقدّس او يا حُرمتجلال و عظمت او باور دارى ؟
دعاى بعد از اقامه
هنگامى كه بنده اقامه نماز را گفت (185)، و پند و اندرز و دلسوزى ما را كه يادآورشديم پذيرفت ، بايد دعايى را كه از امام رضا(ع ) روايت شده بخواند، كه فرمود:بعد از اقامه و پيش از استفتاح و گفتن تكبيرهاى افتتاح در هر نماز مى گويى :
اءَللّهُمَّ، رَبَّ هذِهِ الدَّعْوَةَ التّامَّةِ وَالصَّلاةِ الْقآئِمَةِ، بَلِّغْ مُحَمَّداً(ص ) الدَّرَجَةَ وَالْوَسيلَةَ وَالْفَضْلَ وَ الْفَضيلَةَ. بِاللّهِ اءَسْتَفْتِحُ، و بِاللّهِ اءَسْتَنْجِحُ، وَ بِمُحَمَّدٍ رَسُولِ اللّهِ وَآلِمُحَمَّدٍ(ص ) اءَتَوَجَّهُ. اءَللّهُمَّ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَاجْعَلْنى بِهِمْ عِنْدَكَ وَجيهاً فِىالدُّنْيا وَالاَّْخِرَةِ وَ مِنَ الْمُقَرَّبينَ.

- خداوندا، اى پروردگار اين دعوت كامل و نماز برپا شده ، حضرت محمّد(ص ) را بهدرجه و دستاويز و فضل و برترى نايل گردان ، تنها به خدا طلب گشايش مى نمايم ،و تنها به وسيله خدا طلب كاميابى مى كنم ، و به واسطه حضرت محمّد فرستاده خدا وخاندان او (ص ) به سوى خدا متوجّه مى شوم ، خداوندا، بر محمّد وآل محمّد درود فرست ، و مرا در نزد خود در دنيا و آخرت آبرومند و از مقرّبان درگاهتبگردان .
و نيز بخواند دعايى كه روايت شده امام صادق (ع ) فرمود: هماره اميرالمؤمنين (ع ) بهياران خويش مى فرمود: هركس اقامه بگويد و پيش از احرام و گفتن تكبيرةُ الاحرامبگويد:
يا مُحْسِنُ، قَدْاءَتاكَ الْمُسىَّءُ، وَ قَدْ اءَمَرْتَ الُْمحْسِنَ اءَنْ يَتَجاوَزَ عَنِ الْمُسىَّءِ، وَ اءَنْتَالُْمحْسِنُ وَ اءَنَا الْمُسىَّءُ، فَبِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، صَلِّ على مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ تَجاوَزْ عَنْقَبيحِ ما تَعْلَمُ مِنّى .

- اى نيكوكار، بدكار به درگاهت آمده ، خود امر فرمودى كه نيكوكار از بدكار درگذرد، وتو نيكوكارى و من بدكارم ، پس به حقّ محمّد وآل محمّد، بر محمّد و آل محمّد درود فرست ، و ازاعمال زشتم كه خود آگاهى ، درگذر.
خداوند متعال مى فرمايد: اى ملائكه من ، شاهد باشيد كه من او را عفو نمودم و كسانى را كهپيامدهاى بد(186) از او مى خواهند، خشنود نمودم .

next page

fehrest page

back page

 

 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation