موضوع
آينده نگرى و مردم شناسى : ( سر انجام خوارج ) .
[ 578 ]
59 لصوص سلاّبون و قال عليه السّلام
لمّا قتل هؤلاء قيل له يا أمير المؤمنين ، هلك القوم بأجمعهم نظرة إلى المستقبل كلاّ و اللّه ، إنّهم نطف في أصلاب الرّجال ، و قرارات النّساء ، كلّما نجم منهم قرن قطع ، حتّى يكون آخرهم لصوصا سلاّبين . [ 1 580 ]
[ 579 ]
59 دزدانى راهزن و آن حضرت عليه السّلام گفت :
هنگامى كه خوارج كشته شدند ، گفته شد : يا امير المؤمنين ،
همگى آن مردم كشته شدند .
آينده نگرى
ابدا به خدا چنين نيست ، آنان نطفههايى هستند در پشت پدران و قرارگاههاى رحم زنان ، هر گاه از آنان شاخى پديد آيد قطع شود ، تا آنكه اعقاب و دنبالههاى آنان دزدانى راهزن شوند . [ 1 581 ]
[ 580 ]
[ 1 578 ] ما روي مثل هذا القول في مصادر أخرى :
الف « مروج الذهب » للمسعودي :
ثمّ ركب [ أمير المؤمنين ] و مرّ بهم [ الخوارج ] ، و هم صرعى ، فقال : « لقد صرعكم من غرّكم » .
قيل : و من غرّهم ؟ قال : « الشّيطان و أنفس السّوء » . فقال أصحابه : قد قطع اللّه دابرهم إلى آخر الدهر ، فقال :
« كلاّ و الّذي نفسي بيده ، و إنّهم لفي أصلاب الرّجال و أرحام النّساء ، لا تخرج خارجة إلاّ خرجت بعدها مثلها ، حتّى تخرج خارجة بين الفرات و دجلة مع رجل يقال له الأشمط ، يخرج إليه رجل منّا أهل البيت فيقتله ، و لا تخرج بعدها خارجة إلى يوم القيامة » . ( ج 2 ، ص 407 ) .
ب « شرح نهج البلاغة » لابن أبي الحديد :
و روى ابراهيم بن الحسن بن ديزيل المحدّث ، في كتاب « صفّين » عن عبد الرحمان بن زياد ،
عن خالد بن حميد المصري ، عن عمر مولى غفرة قال : . . . ثمّ قال [ أمير المؤمنين ] : « حكم اللّه أنتظر فيكم » ، فقال له الناس : هلا ملت يا أمير المؤمنين على هؤلاء فأفنيتهم ؟ فقال :
« إنّهم لا يفنون ، إنّهم لفي أصلاب الرّجال و أرحام النّساء ، إلى يوم القيامة » . ( ج 2 ،
ص 311 ) .
[ 581 ]
[ 1 579 ] ترجمه روايات منابع ديگر :
الف « مروج الذهب » نوشته مسعودى :
آنگاه [ امير المؤمنين ] سوار شده بر سر كشتههاى [ خوارج ] گذشت و گفت : « شما را كسى كشت كه فريبتان داد » گفته شد : چه كسى آنان را فريب داد ؟ گفت : « شيطان و جانهاى بد » . آنگاه ياران آن حضرت گفتند : خدا دنباله آنان را تا پايان روزگار بريده است ، پس گفت :
« چنين نيست بدان كس كه جانم در اختيار او است سوگند بيگمان ايشان در پشتهاى مردان و رحمهاى زنان هستند ، هيچ شورشگرى از آنان شورش نمىكند ، مگر اينكه كسى همانند او به دنبال وى به پا خيزد ، تا اينكه يك شورشى در ميان فرات و دجله همراه با مردى كه به وى « اشمط » گفته مىشود قيام مىكند ، و يكى از افراد ما اهل بيت به سويش قيام مىكند و او را مىكشد ، از آن پس تا روز رستاخيز هيچ فردى از خوارج قيام نخواهد كرد » .
ب « شرح نهج البلاغه » نوشته ابن ابى الحديد :
ابراهيم بن حسن بن ديزيل محدّث ، در كتاب « صفّين » از عبد الرحمان بن زياد ، و او از خالد ابن حميد مصرى ، و او از عمر مولاى غفره روايت كرده گفت : . . . آنگاه امير المؤمنين گفت :
« چشم به راه حكم خدا درباره شما هستم » ، مردم به او گفتند : امير المؤمنين ، مايل نيستيد به سوى آنان برويد و همگى را نابود كنيد ؟ آن حضرت گفت :
« آنان ، بدون شك ، از ميان نمىروند ، آنان بيگمان در پشتهاى مردان و رحمهاى زنان هستند ،
تا روز رستاخيز » .
[ 583 ]