فرموده است : و أنتم بنو سبيل . . . تا بالزّاد .
واو در جمله و أنتم . . . واو حاليّه است و صفت در راه ماندگان را براى انسانها استعاره فرموده است ، زيرا اقامت آنها در سراى دنيا غرض اصلى نيست ، و عنايات پروردگار مقصد ديگرى را براى آنها منظور و مقرّر داشته و از طريق دين ، آنان را به كوچيدن از دنيا تشويق مىكند ، بنابراين آنها در دنيا همچون مسافرانند ، دروازههاى شهر آنها جود و بخشش الهى ، و نزديكترين درهاى ورودى دنيا ارحام مادران ،
و درهاى خروجى آن مرگ است ، واژه سفر مجاز و استعاره مشهورى براى مرگ است كه مىتوان آن را حقيقت دانست . آشكار است سرايى كه انسان در آن نخواهد ماند بلكه منزلى در گذرگاه سراى ديگر است خانه و محلّ اقامت او نيست ، اين كه فرموده است از اين جا به آنها بانگ رحيل سردادهاند ، براى برانگيختن نفرت آنهاست كه به دنيا رغبت و اعتماد نكنند و آن را وطن خود ندانند و اين كه دستور داده از اين دنيا توشه بر گيرند براى توجّه دادن آنهاست به اين كه هدف و مقصد از اين دنيا آخرت است و لازم است براى پيمودن اين راه و رسيدن به مقصد زاد و توشه و آمادگى لازم را در اين جا فراهم كرد ، واژه زاد براى پرهيزگارى و فرمانبردارى خداوند استعاره شده و همينهاست كه توشه راه انسان به پيشگاه پروردگار جهانيان است .