بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب هنر از دیدگاه مقام معظم‏رهبری, ( )
 
 

بخش های کتاب

     01 - هنر از ديدگاه مقام معظم‏رهبرى حضرت آيت الله خامنه اى
     02 - هنر از ديدگاه مقام معظم‏رهبرى حضرت آيت الله خامنه اى
     03 - هنر از ديدگاه مقام معظم‏رهبرى حضرت آيت الله خامنه اى
     04 - هنر از ديدگاه مقام معظم‏رهبرى حضرت آيت الله خامنه اى
     05 - هنر از ديدگاه مقام معظم‏رهبرى حضرت آيت الله خامنه اى
     06 - هنر از ديدگاه مقام معظم‏رهبرى حضرت آيت الله خامنه اى
     07 - هنر از ديدگاه مقام معظم‏رهبرى حضرت آيت الله خامنه اى
     08 - هنر از ديدگاه مقام معظم‏رهبرى حضرت آيت الله خامنه اى
     fehrest - هنر از ديدگاه مقام معظم‏رهبرى حضرت آيت الله خامنه اى
 

 

 
 

مداحى و ذكر اهل بيت عصمت و طهارت (ع)

برادران عزيز خيلى لطف كرديد،بلبلان خوشخوان گلزار نبوى دل ما را روشن كرديد و محيط كار ما را با عطر اين مدايح و اين كلمات زيبا و شيوا معطر كرديد..انشاء الله نه فقط اين جلسه،بلكه جلسات و كارها و حركات و سكنات ما مورد عنايت فاطمه‏ى زهرا (س) قرار بگيرد. (1)

شجره‏ى شما و سلسله‏ى شما يك سلسله‏ى طولانى و يك شجره‏ى طيبه است و از زمان ائمه عليهم السلام هميشه سخت‏ترين كارهاى تبليغى را در مقايسه با دشمنان حق و حقيقت،شما بر دوش گرفته‏ايد...شجره‏ى شما،سلسله‏ى معنوى شما به‏«دعبل‏»،و«كميت‏»و سيد حميرى و از اين قبيل مى‏رسد.همان كسانى كه در سخت‏ترين دورانهاى تاريخ اسلام پرچمى را بر دوشگرفتند كه هر كس آن پرچم را بر دوش مى‏گرفت،سخت‏ترين شكنجه‏ها براى او وجود داشت.

مساله آن بود كه اين اشعار حامل پيك پيام بود،حامل يك رسالت‏بود.دعبل مى‏گفت:من پنجاه سال است كه دار خودم را بر دوش مى‏كشم.اگر اين پيام‏نبود،هيچ كار با آنها نداشتند... سيد حميرى كسيست كه خواندن اشعار او حتى در مجالس سه نفره و چهار نفره ممنوع بود، چرا؟براى خاطر آنكه حامل همان پيام بود.كميت كسيست كه به جرم محبت اهل بيت (ع)پس از سالها در بدرى بدست‏حكام بنى اميه مظلومانه به شهادت رسيد.

...هيچ خليفه‏اى در زمان دعبل نيامد مگر اينكه دعبل يك داغ باطله‏اى از شعر خود بر پيشانى او كوبيد...و براى هر كدام بر يك كتيبه‏ى پاك نشدنى و محو نشدنى در تاريخ يكنقش زشتى كشيد كه از دهها سخنرانى بالاتر بود.

شما بايد آن پيامى را كه به مادحان اهل بيت ارزش مى‏داده حفظ كنيد و آن پيام عبارتست از:

پيام حفظ دين حق الهى در سايه‏ى ولايت اهل بيت،مبارزه با دشمنان اهل بيت،مبارزه بادشمنان حق و مبارزه با تمام طواغيت و عصيانگرانى كه در مقابل حق قرار دارند.

برادران!اين انقلاب برادران دشمن دارد،دشمنان جدى هم دارد.اين انقلاب در مقابل آن دشمنان روى دوش ايمان مردم قرار گرفته است و اين ايمان بايد عمق پيدا كند.و صفا و جلا پيدا كند...كدام زبان از زبان مادحان اهل بيت مناسب‏تر؟اين شما هستيد كه بايد شعرهاى استوار و قوى،از لحاظ معيارهاى شعرى:بالا،و در عين حال حامل پيام انقلاب را...براى مردم بخوانيد...با همان پيامى كه همه‏ى پيامبران و اولياء و اوصياء داشتند:پيام دفاع از حق و مبارزهبا باطل،باطلى كه امروز دنيا را فرا گرفته است.

الحمد لله امروز شاعر هم زياد داريم،شعراى خوب.اين برادر عزيزمان شعرى خواندند...چون جاهايى از آن به بنده اشاره داشت،نمى‏خواستم تحسين كنم،اما انصافا شعر بسيار قوى وزيبايى بود.

بنابر اين اولين چيزى كه بايد مورد توجه قرار گيرد،پيام انقلاب است.در مصيبت،در مدح و در اخلاقيات...چه بهتر كه شعر با زبانى مردمى كه شماداريد و با آهنگى كه شما درستمى‏كنيد...به مردم آموخته شود.

آمريكا را به مردم بشناسانيد،هر صحبتى كه مى‏كنيد و هر منبرى كه مى‏رويد و هر جا كه مى‏خوانيد،يزيد اين روزگار و شمر اين روزگار و بنى اميه و استثمارگر اين روزگار را مشخصكنيد.

مساله‏ى ديگر زبان است.مى‏دانيد كه ادبيات ما امروز تا حدود زيادى در گرو همين خواندنها و گفتنهاست.شعرهاى خوب و مايه‏هاى شعرى خوب انتخاب كنيد...ما شعراى خوبى داريم. شما مى‏توانيد ادبيات خوب و ادبيات فاخر فارسى را با محتواهايى كه حامل همان پيام است، در سطح توده‏ى مردم منتشر كنيد...اميدوارم كه خداى متعال به شما توفيق دهد و ايندعاهايى را كه امروز به زبان شعر و نثر كرديد،مستجاب فرمايد.

سخنرانى در جمع مداحان اهل بيت عليهم السلام (2)

بسم الله الرحمن الرحيم

...بسيار دنياى خوبى‏ست اين دنياى ذكر و مدح و غرق شدن در عشق اهل بيت و مستغرق كردن ديگران و روشن نگهداشتن شعله‏ى محبت‏خاندان پيغمبر در دلها و تشويق دلها به عشق ورزيدن روز افزون به اين شجره‏ى طيبه.به نظرم اين بيت صائب را يكبار ديگر براىشما خواندم كه:

عشاق را به تيغ زبان گرم مى‏كنيمچون شمع،تازيانه‏ى پروانه‏ايم ما

شما مصداق اين بيتيد،آرى:

عمرى است‏حلقه‏ى در ميخانه‏ايم ما در حلقه‏ى تصرف پيمانه‏ايم ما از نو رسيدگان خرابات نيستيم چون خشت،پا شكسته‏ى ميخانه‏ايم ما عشاق را به تيغ زبان گرم مى‏كنيمچون شمع،تازيانه‏ى پروانه‏ايم ما

حقا شما مصداق اين همه‏ايد.

بسيار دنياى خوبى‏ست و حرفه‏ى مباركى‏ست،و در خدمت‏بهترين محبت‏ها و عشق‏هاست،كه خود عشق براى بشر بهترين خصلت‏هاست،و بهترينش را كه محبت‏به عباد الله الصالحين و اولياء الله و خاندان پيغمبر است،در پى اين عالم شما هم مى‏توان مشاهده كرد و آن بخش عمده اين است كه شما به مردم ارائه مى‏دهيد.من چون در باره‏ى ذكر و مدح و ستايشگرى خاندان پيغمبر (ص) در سالهاى قبل دو سه نكته به برادران عرض كرده‏ام،نمى‏خواهم آنها را تكرار كنم،لكن يك نكته را مى‏خواهم تاكيد كنم،شايد قبلا هم آن را گفته باشيم،ايرادى ندارد كه تكرار بشود،و آن اين است كه انقلاب ما بر پايه‏ى معرفت و درك مردم بنا شده است. من در يك سخنرانى گفتم:بيشتر انقلابهاى ديگر جهان بر پايه‏ى گرسنگى بنا شده است: انقلاب اكتبر،به خاطر گرسنه بودن مردم صورت گرفت،يعنى در انقلاب اولى (چون در سال 1917 در فاصله‏ى چند ماه دو حركت عظيم مردمى در روسيه انجام گرفت كه دومى انقلاب بلشويكى بود و در اكتبر واقع شد) اگر مردم نان داشتند و گرسنه نبودند،در پايتخت‏به خيابانها نمى‏ريختند.پايتخت روسيه آن روز پتروگراد بود.سربازخانه‏ها را تصرف كردند و ادارات را و قصر پادشاه مخلوع روسيه را گرفتند و همان گرسنگى وسيله‏ى يك حركت عظيم عمومى شد.اين صريح تاريخ است و تحليل و برداشت من نيست.در جاهاى ديگر نيز نيازهاى مادى تاثير زياد و تعيين كننده داشت.اما در كشور ما اين گونه نبود،پايه‏ى اين انقلاب معرفت مردم بود،درك مردم بود،سال 49 اين گروههاى چپ كه تازه شروع كرده بودند به كارهاى عملى و مبارزات،با ما هم بعضى‏شان ارتباط داشتند،اين جوانها چريك بودند و وضع ما به گونه‏اى بود كه آن جوانها مى‏آمدند سراغ ما،يك روز به يكى از آنها گفتم:شما در مردم مقبوليت نداريد،براى مقدمه‏ى يك كار سياسى-نظامى،بايد كار فرهنگى انجام گيرد.با لبخند تمسخر آميزى گفت كه:اين طرز فكر اسلامى‏ست!طبق طرز فكر شما همينجور است، اما طرز فكر ما اين نيست،ما بايد برويم جنگ مسلحانه را شروع كنيم و بر آنها تحميل كنيم. ديديم چكار كردند،يك سه چهار سالى كه آن كارها را ادامه دادند،اختناق را در مملكت ما بيشتر كردند،اگر آنها نبودند مبارزه ما بهتر پيش مى‏رفت،مزاحم كار مبارزه اسلامى ما هم شدند،مبارزه‏ى اسلامى بر پايه‏ى معرفت است،امروز هم اين معرفت هر چه در مردم عميق‏تر بشود اين انقلاب راسخ‏تر خواهد شد.معرفت‏به چه؟به همه‏ى چيزهايى كه بايد به آن معرفت ورزيد،معرفت‏به اصول عقايد،توحيد،معاد،نبوت و امامت.معرفت‏به معارف گوناگون دينى:قضا و قدر،اخلاقيات،صفات مذموم،صفات ممدوح،آداب معاشرت،مفاهيم رايج در عرف قرآن و حديث مانند:صبر،جهاد،تقيه،دنيا و آخرت و...همچنين معرفت‏به امور سياسى:شناخت جريانهاى عظيم سياسى در دنيا،شناخت دوستان،شناخت دشمنان،شناخت‏شيوه‏ها،شناخت دشمنى‏ها،دشمن چه گونه ضربه مى‏زند،از كجا وارد مى‏شود،ما در مقابلش بايد چه بكنيم. امروز تكليف ما معرفت دادن به مردم و قدرت تحليل دادن به مردم است،اين معرفتها بايد در مردم ما عمق پيدا بكند،از توحيد گرفتيم تا مرگ بر آمريكا كه اينها همه يكى‏ست،به هم وصل مى‏شود،شعار مرگ بر آمريكا هم،كار سياسى هم بر پايه‏ى دين،بر پايه‏ى توحيد و بر پايه‏ى عقايد است،طيف وسيعى از معارف،از اصول عقايد گرفته تا آداب معاشرت،تا اخلاق،تا وظايف دينى،تا احكام،تا توجه در نماز،تا اهتمام به حج،تا كار سياست،تا آگاه‏گرى سياسى، همه و همه بايد در مردم عمق پيدا كند.اگر عمق‏پيدا كرد،انقلاب همچنان استوار خواهد شدبه طوريكه اگر كسى مشت هم به آن بزند،مشت‏خودش خرد مى‏شود،توجه كرديد؟

حالا،اين آگاهى مردم به وسيله‏ى چه كسى بايد انجام بگيرد؟به دهها وسيله،و يكى از مهمترينش شما هستيد.من مى‏گويم جامعه‏ى مداح بايد نقش آگاه سازى را در جامعه ايفا كند.ممكن است‏شما بگوييد در زمينه‏هايى كه تو گفتى گيرم در مورد سياست‏بتوان كارى كرد،اما در زمينه‏هاى فرهنگى عميق و وسيع چكار كنيم؟بحمد الله شعر فراوان است،كما اينكه شما مى‏بينيد برادرانى كه در دواوين شعرا غور مى‏كنند و نمونه‏هايش را بعضى از برادرها خواندند،مى‏بينيد همه چيز هست،در همه‏ى زمينه‏ها گفته‏اند،مخصوصا همانطور كه آقاى انسانى اشاره كردند علاقه‏ى من به سبك هندى به خاطر همين است چون شعراى سبك هندى هر چه را بخواهيد به بهترين زبان گفته‏اند.آن برادر عزيزمان كه اول يك غزل خواندند و نمى‏دانم از كه بود مربوط به اخلاقيات بود و بسيار خوب،آغاز مجلس را اگر با اخلاق،با سياست،با معارف،آداب معاشرت،با همينگونه شعرها پر كنيد مى‏بينيد كه فوق العاده است.با همين اشعارى كه ايشان خواندند با آن صداى گرم خوبشان،با آن برادر عزيزمان كه از قم تشريف آوردند و خواندند.خوب الحمد لله يكى از يكى بهتر،آدم نمى‏تواند يكى يكى بشمرد،يادم نمى‏ماند و الا اگر يادم مى‏ماند مى‏توانستم يكى يكى به برخى از خصوصيات آن اشعار اشاره كنم.اينها در بالا بردن سطح فرهنگ جامعه بسيار مؤثر است.درمدح اهل بيت هم همينطور.

دو خصوصيت عمده در مدح اهل بيت وجود دارد كه لا اقل يكى از آنها بايد رعايت‏شود:يكى اينكه محبت ما را به اهل بيت زياد كند،هر شعرى كه محبت انسان را،مستمع را،به اهل بيت زياد كند از مدايح خوب است.اين يك امر اصولى‏ست،خيال نشود كه فرعى‏ست،چون خود محبت ضامن همه چيز است.شعرهايى هست راجع به اخلاق‏شان،مكارمشان،علمشان، نسبشان،فضائلشان،اينها خيلى خوب و تامين كننده‏ى اين خصوصيت است.دوم آنكه دستور العمل و الگوى زندگى را در زندگى آنها به ما نشان دهد:صراحتشان،شجاعتشان، حق‏گويى‏شان،ايثارشان،جهادشان،انفاقشان،محو كردن خود در مقابل خدايشان و از اين قبيل.اين دو خصوصيت عمده است.البته چيزهاى ديگر هم هست كه در درجه‏ى بعدى‏ست. مدايحى كه اين دو خصوصيت را ندارد براى جامعه‏ى ما مفيد نيست.نمونه‏هاى آن دو شعرى كه اشاره كردم در همين مجلس خوانده شد،در باره‏ى ائمه (ع) و حضرت زهرا سلام الله عليها.

در باب زندگى ائمه (ع) و در اخلاقيات و در معارف،هميشه مى‏توان اشعارى آموزنده و بسيار مفيد جست و خواند و جامعه‏ى مداح و ذاكر و ستايشگران اهل بيت،طبقه‏اى هستند كه در سايه‏ى اين روش مى‏توانند بيشترين تاثير را در تعميق فرهنگ اسلامى و معارف اسلامى در ذهن مردم داشته باشند.اين البته انجمن‏هايى مى‏خواهد،انجمن‏هايى كه در آن شعرشناسان و نقادان ادبى از يكسو و صاحبنظران كار مدح،اساتيد همين فن،كه اين كارها را در فن شما تجربه كرده‏اند،از يكسو شركت داشته باشند و آن شعرى را كه خوانده مى‏شود،آن شعرى را كه گفته مى‏شود نقد كنند،مثلا الآن برادران شعرهايى خواندند،بسيار خوب اما گاهى مثلا يك كلمه‏يى‏«به تو»در شعرى شده است:«بر تو»،همين شعر را خراب مى‏كند.چقدر خوب است كه از لحاظ ادبى اين ظرافتها،دقتها،كاملا مورد رعايت قرار بگيرد تا شما زبان فارسى را هم ضمنا به محافل توده‏ى مردم منتقل كنيد.زبان فارسى امروز زبان انقلاب است،زبان دين است، بايد آن را محكم كرد.استوار كرد تا معارف اسلام را در سراسر عالم پخش كند.پس با رعايت موازين ادبى در شعر،زبان هم ضمنا تقويت‏خواهد شد.در آن انجمن‏ها عده‏اى از اين جهات شعر را بسنجند،مضمونا و لفظا.يك عده هم هنر مداحى را.امروز بحمد الله مداح زياد است. در گذشته،مداحان خيلى كم بودند،سى چهل سال پيش،ما در مشهد دو نفر مداح داشتيم، اما انصافا مداحهاى خوبى بودند.خدا رحمت كند هر دوشان را،حالا كه در جمع شما هستيم، يادى از اين دو نفر شده باشد:يكى مرحوم ستايشگر،كه بسيار هم سيد خوش سيما و خوش صدايى بود و يكى هم مرحوم افصح كه ايشان تا اين اواخر زنده بود.در تهران هم چند نفرى بودند،البته در تهران بيشتر بودند،اما اينقدر كه حالا در تهران و در همه‏ى شهرستانها،با لباسهاى مختلف،با تيپ‏هاى مختلف و با سبك‏هاى مختلف هستند،آن وقتها نبود.حالا كه هست‏بايد از اين فرصت‏براى اسلام و انقلاب و ايمان مردم حداكثر استفاده را كرد و مى‏توانكرد و اعتقاد من بر اين است كه اين كار عملى‏ست.

پى‏نوشتها:

1) -سخنرانى در جمع‏«مداحان و ذاكران اهل بيت عصمت و طهارت‏»از تهران و قم،23/12/1363.

2) -اين سخنرانى در مراسم ديدار مداحان و ذاكران اهل بيت در تاريخ 20/11/1366 ايرادشده است.