نمازهاى ديگر
تا كنون،غير از نمازهاى مستحبى و نوافل روزانه،كه همراه باتعقيبات ذكر شد،نماز مسافر و نماز قضا نيز بحثشده،كه اين دو نيز،همان نمازهاى روزانه در شرايطى خاص(در سفر،يا درخارج وقت) بود.
اما،چند نماز ديگر نيز هست كه برخى واجب و بعضى مستحبمؤكد است،براى تكميلبحثهاى نماز،به آنها هم به صورت گذراپرداخته مىشود.
نماز جمعه
در مراسم هفتگى اجتماعى مسلمين،«نماز جمعه»جايگاه والايىدارد و نه تنها يك عبادت، بلكه مظهر وحدت مسلمين و شكوه و عظمتاسلام است و آگاهى پيروان قرآن را بالا مىبردو«نماز عبادى، سياسى»محسوب مىگردد.
قرآن كريم،در باره نماز جمعه،مىفرمايد:
«يا ايها الذين آمنوا اذا نودى للصلوة من يوم الجمعة فاسعوا الىذكر الله و دزوا البيع» (1) اى ايمان آوردگان!وقتى به نماز روز جمعه ندا داده مىشود،به سوىياد خدا بشتابيد و داد و ستدرا رها كنيد.
كيفيت نماز جمعه
نماز جمعه در عصر غيبت،واجب تخييرى است و انسان مىتواندنماز جمعه بخواند يا نمازظهر.
نماز جمعه دو ركعت است و حتما بايد بصورت جماعتخوانده شود.
پيش از نماز،دو خطبه واجب است كه خطيب،در آنها علاوه بر دعوتبه تقوا،مسائلاجتماعى-سياسى مسلمانان را هم بايد مطرح كند.
وقت آن،از آغاز ظهر تا حدود يك ساعت پس از اذان است و از آنديرتر روا نمىباشد.
حداقل افرادى كه با حضور آنان نماز جمعه تشكيل مىشود،پنج نفراست.
فاصله دو نماز جمعه،نبايد كمتر از يك فرسخ باشد.
گوش دادن به خطبههاى نماز جمعه واجب است.شركت نكردنبدون عذر،در نماز جماعت،نشانه نفاق است.
بهتر است كه امام جمعه،در ركعت اول،پس از حمد،سوره جمعه رابخواند و در ركعت دوم،سوره منافقين را.
رسول خدا(ص)فرموده است:خداوند با سوره جمعه،مؤمنان راگرامى داشته است،از اين رو، پيامبر(ص)به عنوان بشارت آنان،جمعهرا سنت كرده و بعنوان توبيخ منافقان،سوره منافقينرا لازم ساختهاست. (2)
اهميت نماز جمعه
در اين زمينه،احاديثبسيارى نقل شده كه در اينجا مجال پرداختنبه آنها نيست. (3) رسول خدا(ص)نماز جمعه را«حج مساكين»دانسته (4) و آنرا موجب آمرزش گناهان شمرده است. (5) نماز جمعه،نمايش وحدت و قدرت مسلمانان و ميعاد نمازگزارانمؤمن است.
رسول خدا(ص)در آغاز هجرت،وقتى به مدينه رسيد،اولين نمازجمعه را براى مردم بپاداشت و اين اجتماع شكوهمند و سازنده راپايه گذارى كرد.
اين نماز،بعد سياسى و حكومتى دارد.خطيب و امام جمعه،يا حاكممسلمين است،يا كسى كهاز طرف رهبرى،به اين سمت منصوب شدهاست.
بركات و آثار سازنده تربيتى و اجتماعى اين عبادت سياسى بسيار است،كه به چند نمونهاشاره مىشود:
1- تقويت روحيه اخوت و برادرى
چرا كه همه،از هر جا،در يك مجمع و مصلا گرد مىآيند و با رنگهاو نژادهاى مختلف كنارهم مىنشينند.آنچه در نماز جماعتبود،بهمراتب بيشتر و قوىتر در نماز جمعه،اين تجمعهفتگى مسلمانان وجوددارد.
2- تشكل نيروهاى اسلام
اين عبادت،به نوعى مسلمانان را بر محور عبادت و نماز،تشكل ويكپارچگى مىبخشد و مايهارعاب دشمنان اسلام و خنثى شدنتوطئههاى تفرقه افكنانه و شايعههاى آنان است.
3- رشد فكرى-سياسى مسلمانان
به مقتضاى مطالب آگاهى بخشى كه در خطبههاى جمعه بيانمىشود،مردم از مسائل سياسى كشور خود و جهان با خبر مىشوند و باآشنايى به وظايف اجتماعى خويش،در صحنهاجتماع حضور بيشترمىيابند.
4- تقويت روحيه جمعى
اين نيز از آثار نماز جمعه است كه قطرههاى پراكنده افراد انسانى رادر يك اقيانوس،گرد مىآورد و همه با ارتباط متقابل و شناسايى هم،روحيه اجتماعى پيدا مىكنند و انزوا وفردگرايى از بين مىرود.
5- مركزيتبسيج مردم
سنگر نماز جمعه،بهترين جاى دعوت مردم به بسيجشدن براى جهادو دفاع و حل مشكلات اجتماعى و يارى رسانى به ديگران است.اينقدرت عظيم مردمى كه در نماز جمعه متجلى مىشود،همواره مورد توجهبوده و در صدر اسلام نيز،رسول خدا(ص)و اميرالمؤمنين(ع)ازمساجد و پس از خطبهها،افراد را بسيج كرده و به جبهههاى جهاد،مىفرستادند.
و بسيارى آثار ديگر... (6)
سيره اولياء دين
روش رسول خدا(ص)و پيشوايان معصوم در باره نماز جمعه،بيانگراهميت آن و ضرورتاهتمام به اين فريضه است.
در روايت است كه على(ع)فرمود:روز پنجشنبه،دوا(هاى ضعيفكننده)نخوريد،پرسيدند:چرا؟فرمود:براى آنكه شما را از حضور درنماز جمعه باز ندارد. (7) امام صادق(ع)مىفرمايد:
«و كان اصحاب النبى يتجهزون للجمعة يوم الخميس،لضيق الوقت» (8) ياران پيامبر،از روزپنجشنبه براى جمعه آماده مىشدند،چرا كهجمعه(بخاطر كارهايى كه دارد)وقت تنگ است.
اميرالمؤمنين(ع)زندانيان و متهمان پروندههاى بدهكارى،تهمتو...را براى نماز جمعه بيرون مىآورد،تا در نماز جمعه حضور داشتهباشند،و اولياء آنان ضمانت مىكردند كه برگردند. فاسقان زندانى را همبراى شركت در نماز جمعه،بيرون مىفرستاد،با كنترل و مراقبت. (9) على(ع)به عنوان بزرگداشت نماز جمعه و تعظيم اين شعائر،پا برهنهبراى نماز جمعه حاضر مىشد و كفشها را در دست چپ مىگرفت ومىفرمود:اين نماز،جايگاه خاص الهى است،و اين كار را از روىتواضع در برابر خداوند انجام مىداد. (10 با اين حساب،اهميت اين فريضه آشكارمىشود و مسلمان متعهدنبايد از حضور در اين صحنه سياسى عبادى غفلت ورزد.
امام امت فرموده است:
«نماز جمعه،كه نمايشى از قدرت سياسى و اجتماعى اسلام است،بايد هر چه با شكوهتر و پرمحتواتر اقامه شود...ملت عظيم و عزيز،باشركتخود،بايد اين سنگر اسلامى را هر چه عظيمتر و بلندپايهتر،حفظنمايد،تا به بركت آن،توطئههاى خائنان و دسيسههاى مفسدانخنثىشود. (11)
نماز عيد
مناسبتهاى مختلف اسلامى،زمينه توجه به خداى متعال و زندهكننده ياد او در زندگى و فكر مسلمانان است و براى بسيارى از اينمناسبتها،اعمال و دعاهاى بخصوصى،ازجمله«نماز»،بيان شدهاست.
منظور از نماز عيد،نماز دو ركعتى است كه در«عيد فطر»و«عيدقربان»خوانده مىشود.
بر خلاف ساير جشنها و نيز اعياد ديگران،كه آميخته به غفلتها،هوسرانىها و شهوات است، عيد اسلامى،همراه با نماز،دعا،انفاق وصدقات،غسل و طهارت و...است.اينك به توضيحمختصرى پيراموننماز اين دو عيد مىپردازيم:
نماز عيد فطر
در نخستين روز ماه شوال،كه«عيد فطر»است،پس از يك ماهعبادت و روزه،به شكرانه اين توفيق نماز بايد خواند.اين نماز،در زمانحضور امام عليه السلام واجب است و بايد بهماعتخوانده شود ولى درزمان ما مستحب است.
وقت آن،از اول آفتاب روز عيد،تا ظهر است ولى بهتر است كه درآغاز روز،پس از بلند شدنآفتاب بخوانند.
در ركعت اول،بعد از خواندن حمد و سوره،بايد پنج تكبير گفت وپس از هر تكبير،قنوت گرفت.در قنوت،هر دعايى مىتوان خواند،ولىبهتر،دعاى«اللهم اهل الكبرياء و العظمة...»است.در ركعت دومچهار تكبير است،كه پس از هر تكبير،قنوت لازم است.
نماز عيد فطر،با معنويتخاصى كه دارد،دلها را متوجه خدامىكند،حالت توبه و استغفار در دلها ايجاد مىسازد و مستحب است كهانسان،پيش از نماز عيد،غسل كند،دعاهاى خاصى رابخواند،و درفضاى باز و در زير آسمان به نماز بايستد.
امام رضا(ع)مىفرمايد:
«انما جعل يوم الفطر العيد،ليكون للمسلمين مجتمعايجتمعون فيه و يبرزون لله عز و جل فيمجدونه على ما منعليهم،فيكون يوم عيد و يوم اجتماع و يوم زكوة و يوم رغبة و يوم تضرع» (12) خداوند،روز فطر را بدين سبب«عيد»قرار داد،تامسلمانان،مجمعى داشته باشند كه در آنروز، جمع شوند و دربرابر خداوند،بخاطر منتها و نعمتهايش،به تمجيدو تعظيم بپردازند،پسآنروز،روز عيد و تجمع و زكات ورغبت و نيايش است.
در اين حديثشريف،فلسفه اين نماز و عيد را در محورهاى زير،بيانكرده است:
1- اجتماع و گردهمايى
2- زكات و رسيدگى به فقرا
3- رغبت و گرايش به خدا
4- تضرع و ناليدن به درگاه پروردگار
و اينها،هم ناظر به بعد معنوى و عرفانى اين نماز و مراسم عبادىاست،هم توجه به آثار اجتماعى و فوائدى دارد كه به مردم مىرسد و مردمبا پرداخت«زكات فطره»،بينوايان مستمند را به نوايى مىرسانند و بهيك لحاظ،از نظر تامين معاش محرومان،عيد فطر،:«عيدفقرا»محسوبمىشود.
اضافه بر آثار اجتماعى و سياسى كه اين اجتماع عظيم سالانه دارد ونشان شوكت و قدرتامت اسلامى است. (13)
جايزه الهى
عمدهترين چيزى كه در اين نماز،از خدا خواسته مىشود،آمرزش ومغفرت الهى و مبارك ساختن اين عيد،با قبولى طاعات است و اين،بهترين جايزهاى است كه خداوند به نمازگزارانروزهدار،عطا مىكند.
امام باقر(ع)مىفرمايد:رسولخدا(ص)فرمود:هر گاه روز اول ماهشوال(عيد فطر)فرا مىرسد،يك منادى از سوى خداوند ندا در مىدهد:
«ايها المؤمنون!اغدوا الى جوائزكم»!
بشتابيد به سوى جايزههايتان.
آنگاه،امام باقر(ع)رو به جابر كرده،فرمود:اى جابر!جوايز خدا،مثلجايزههاى اين پادشاهاننيست!...امروز،روز جايزههاست! (14)
عيد فطر صحنهاى از قيامت
از آثار تربيتى و سازنده نماز عيد فطر،آنست كه در آن اجتماعدعايى و حضور نيازمندانه در مصلاى بى سقف،انسان به ياد خدا وقيامت و نيازمندى خويش به رحمت الهى مىافتد و صحنه قيامت درنظرها مجسم مىشود.يادآورى قيامت در آنروز،سفارشامير المؤمنين(ع)است.
در روايت است كه على(ع)در يك روز فطرى در خطبهاى كهخواند،خطاب به مردم فرمود:
اى مردم!
اين روز شما،روزى است كه نيكان،پاداش مىگيرند.
در اين روز،بدكاران،زيان مىكنند.
اين روز،شبيهترين روز به قيامتشماست.
با بيرون آمدنتان از خانهها به مصلا،بيرون آمدنتان از قبرها را به يادآوريد.
با توقف خود در مصلا و انتظار نماز،توقف در حضور خدا را در قيامتبه خاطر آوريد.
و با بازگشتخود به خانهها،بازگشتتان را به خانههاى خود دربهشتيا جهنم به ياد آوريد. (15) امام مجتبى(ع)روز عيد فطر،به عدهاى برخورد كه به خنده و بازىمشغول بودند.به همراهان خويش فرمود:خداوند،رمضان را،ميدانىبراى مسابقه و دستيابى به رحمت و رضوان خويش قرار داده بود،كهعدهاى پيش تاخته و بردند،عدهاى هم عقب مانده و باختند.شگفت ازآنكه دراين روز پاداش،به خنده و بازى مشغول است... (16)
نماز عيد قربان
روز دهم ذيحجه،روز عيد قربان(عيد اضحى)و از بزرگترين اعياداسلامى است كه اعمال و دعاهاى خاصى دارد.يكى از نمازها،«نمازعيد قربان»است كه مثل نماز عيد فطر،دو ركعتاست و به همانصورت و در همان وقت و با همان شرايط خوانده مىشود.
چه در روز عيد فطر و چه قربان،پيش از نماز و پس از آن(در نمازقربان،تا ده نماز پس از نماز عيد)تكبيرهايى گفته شود،كه همه،بزرگشمردن خدا و توحيد و ستايش او و شكر بر نعمت هدايت است. (17) در قنوت نماز عيد،آنگونه كه گذشت،دعاى«اللهم اهل الكبرياءو العظمة... »بهتر است. (18) در اين دعا،خدا را به عظمت،جبروت،عفوو رحمت و بخشش مىشناسيم و ياد مىكنيم و از او،به حق و منزلت اينروز بزرگ،كه عيد مسلمانان و مايه شرافت و افتخار پيامبر و خانداناوست،درخواست مىكنيم كه بر«محمد و آل او»درود فرستد و ما را ازخيرها و بركاتخويش بهرهمند سازد.
جملهاى كه در اين دعا آمده،جامعترين درخواستى است كهمىتوان از خدا طلبيد.ازپروردگار مىخواهيم كه:
خدايا،در هر خيرى كه محمد و آل محمد را در اين روز،واردساختى،مرا نيز داخل گردانو ازهر بدى كه محمد و آل محمد را در اين روز،بيرون ساختى،مرا نيز خارج گردان.
خدايا...من از تو بهترين چيزها را مىطلبم كه بندگان صالح تو،ازتو خواستهاند.
و به تو پناه مىبرم از هر بدى كه بندگان مخلصت،از آن به تو پناهندهشدهاند!
نماز عيد حق رهبرى
در اسلام،آئينهاى جمعه و عيد،از منصبهاى وابسته به حكومتحق و رهبرى اسلامى استو اگر قدرتهاى ستمگر،آنها را در استخدام اهداف خويش مىگرفتند،غاصبانه بوده است.
حتى نصب افراد براى اقامه نماز جمعه و عيد و مراسم حج و...ازاختيارات و شئون حكومت و ولايت امر است.از اين رو،بودن اينگونهامور در اختيار و سيطره نالايقان،براى(آل محمد)حزنآور است.امامباقر(ع)در حديثى به اين حقيقت اشاره فرموده است:
ما من عيد للمسلمين،اضحى و لا فطر،الا و هو يجدد فيه لآلمحمد حزن،قيل:و لم ذلك؟ قال(ع):لانهم(ع)يرونحقهم فى يد غيرهم. (19) براى مسلمانان،هيچ عيد قربان و عيد فطرىنيست،مگرآنكه اندوه آل محمد(ص)در آن افزون و تجديد مىشود.
پرسيدند:چرا؟فرمود:براى آنكه اهلبيت(ع)،حق خويشرا در دست ديگران مىبينند!...
و چه مظلوميتى براى خاندان عصمت،بالاتر از اين كه حتى اعياداسلامى هم براى آناناندوهبار باشد و خاطره غضب حق و انحراف مسيررهبرى جامعه را بياد آورد!
نماز آيات
برخى پديدههايى كه در طبيعت رخ مىدهد و حالت غير عادى دارد،گاهى موجب وحشت انسانها مىشود و گاهى نيز ممكن است افكارخرافى و شرك آلودى را در اذهان جاهلان وغافلان پديد آورد.
اينجاست كه توجه دادن انديشهها به عوامل اصلى آنها و جلوگيرى از انحراف اذهان،به عنوانيك وظيفه براى اديان حق،جلوه مىكند.
در اسلام،براى اينگونه پديدهها،نماز خاصى واجب شده تا مردم،توجه به خداى هستى آفرين پيدا كنند و منشا اين تغييرات و حوادث را،قدرت الهى بشناسند.نام اين نماز،«نماز آيات»است،چرا كه براىبروز حوادثى برگزار مىشود كه از آيات و نشانههاى الهى در جهاناست.
در رسالهها مىخوانيم كه:نماز آيات،به واسطه چهار چيز واجبمىشود:
1- گرفتن خورشيد(كسوف)
2- گرفتن ماه(خسوف)
3- زلزله
4- رعد و برق و بادهاى سياه و سرخ وحشتآور،كه بيشتر مردمبترسند.(به برخى مسائل آناشاره خواهد شد).
نماز آيات درسى از توحيد
بروز اينگونه حوادث،در اذهان سادهلوحان،نشان نوعى قهر طبيعت وخشم خدايان به شمار مىآمد و چون از كيفيت و علل آن خبر نداشتند،ازخدا غافل مىشدند و به طبيعتبى جانمتوجه مىشدند.به خصوص،خورشيدپرستان و ماه پرستان،افكار خاصى پيدا مىكردند.
خواندن نماز آيات،براى توجه دادن به منشا اصلى آفرينش ودگرگونيهاى طبيعت،يعنىخداى تواناست و درسى از توحيد به مردممىآموزد.
روايت است كه هنگام درگذشت ابراهيم،فرزند كوچك پيامبر،خورشيد گرفت.مردم با خود مىگفتند كه اين كسوف و خورشيدگرفتگى،به خاطر فقدان پسر رسول خدا(ص)است. پيامبر خدا(ص)-براى تصحيح افكار و برداشتها-منبر رفت و پس از حمد و ثناى پروردگار،فرمود:
ايها الناس!ان الشمس و القمر آيتان من آيات الله،يجريانبامره مطيعان له لا ينكسفان لموتاحد و لا لحياته،فاذاانكسفتا او واحدة منهما فصلوا»
اى مردم!خورشيد و ماه،دو نشانه از نشانههاى الهىاند،بهفرمان او جريان دارند و مطيع اويند،و بخاطر مرگ يازندگى كسى،گرفته نمىشوند.پس اگر هر دو يا يكى ازآن دو گرفت،نمازبگزاريد.
پس از اين سخن،از منبر فرود آمد و با مردم،«نماز كسوف»خواند. (20) دو درس از اين برخوردپيامبر مىآموزيم:
يكى،آنكه آنحضرت،ابتدا به روشنگرى افكار،پيرامون اين پديدهطبيعى پرداخت،سپس بهنماز ايستاد،و اين مىفهماند كه فهم و انديشه،مقدم بر عبادت و نماز است.
ديگر،اينكه چون مرد الهى و رسول به حق بود،حق را گفت و مردمرا به خدا توجه داد.بر خلاف آنانكه حيلهگر و عوام فريباند،كه از چنينحادثهاى،شايد به نفع خود و كسب وجهه، سوء استفاده كنند.و حتىحوادث طبيعى را در مسير خواستههاى نفسانى،تجزيه و تحليل وتاويلنمايند.
امام صادق(ع)از پدرش نقل مىكند كه فرمود:
زلزلهها و گرفتگى ماه و خورشيد و بادهاى سخت وحشتزا،ازنشانههاى قيامت است.هرگاه يكى از اينها را ديديد،به ياد برپائى قيامتبيفتيد،به مسجدها پناه بريد و نماز بخوانيد. (21) اين روايت نيز،توجه دادن اذهان مردم،از طبيعت،به خداى طبيعتاست و در نهايتبا نماز،اين«خداگرايى»تكميل مىشود.
چگونگى نماز آيات
در مورد نماز آيات،فقط به چند مسئله اشاره مىشود.توضيح بيشترآنرا در رسالههاى عمليهبخوانيد.
1- نماز آيات،دو ركعت است و هر ركعت،پنج ركوع دارد.در هرركعت،مىتوان پس از حمد و سوره،به ركوع رفت و برخاست،دوبارهحمد و سوره و ركوع،تا پنج مرتبه.و مىتوان در هر ركعت،يك حمدخواند و آيات سوره را به پنج قسمت كرد و قبل از هر ركوع،يك بخش ازسورهرا خواند و به ركوع رفت،و سپس آيهاى ديگر و ركوع دوم و همچنينتا پنج ركوع تمام شود.
2- در نماز آيات هم،آنچه در نمازهاى روزانه لازم است،واجبمىباشد،مانند طهارت،قبله،و...
3- خواندن نماز آيات،واجب فورى است و نبايد به تاخير انداخت.
در ماه و خورشيد گرفتگى،از وقتيكه ماه و خورشيد،شروع به گرفتنمىكند،مىتوان نماز آيات را خواند.اگر كسى نماز آيات نخوانده،گناهكرده است و تا آخر عمر بر او واجب است و هروقتبخواند،«ادا»
مىباشد.
4- اگر عوامل وجوب نماز آيات،در شهرى اتفاق بيفتد(مثلا زلزلهو...)براى مردم همانجاواجب است نه شهرهاى ديگر.
5- فرقى نمىكند كه تمام ماه يا خورشيد بگيرد،يا قسمتى از آن(خسوف و كسوف كلى ياجزئى)در هر دو حال،نماز آيات واجباست.
نماز ميت
وقتى مسلمانى هر چند كودك،از دنيا مىرود،پس از غسل دادن وكفن كردن،بايد بر پيكر او نماز خواند.گرچه نام«نماز ميت»بر آنگفته شده،ولى در واقع دعايى بيش نيست،زيرا ركوع و سجود و تشهد وسلام ندارد و وضو و غسل و تيمم داشتن شرط نيست و پاك بودنبدننمازگزار هم لازم نمىباشد.اگر چه بهتر استشرايط نماز را داشتهباشد.
اين مراسم،بهتر است كه به صورت جماعت انجام شود.
خواندن نماز بر جنازه مسلمان،«واجب كفايى»است.يعنى بر همهمسلمين واجب است و اگرفرد يا افرادى بخوانند،از ديگران ساقط است.
اين نماز،خواستن رحمت و مغفرت براى مرده است.از اين رو بهتراست كه دوستان و بستگان و مؤمنين را خبر كند تا حضور يافته و بر اونماز بگزارند.اين نماز،هم سبب رحمتبر ميت است و هم موجب اجربراى نمازگزاران مىشود. (22) معمولا در خواندن اين نماز،دعاها و جملات خاصى به صورتمستحب خوانده مىشود.اما اندازه واجب آن،كه دانستنش براىهرمسلمان ضرورى استبه اينصورت است:
نماز ميت پنج تكبير دارد.
پس از تكبير اول،بگويند:اشهد ان لا اله الا الله و ان محمدارسول الله.
پس از تكبير دوم:بگويند:اللهم صل على محمد و آل محمد.
پس از تكبير سوم:اللهم اغفر للمؤمنين و المؤمنات.
پس از تكبير چهارم:اللهم اغفر لهذا الميت(اگر ميت،مرد است)
يا:اللهم اغفر لهذه الميت(اگر ميت،زن است)
پس از تكبير پنجم،نماز تمام است.
كسى كه بر ميت نماز مىخواند،بايد رو به قبله باشد،و ميت را،درمقابل او به پشتبخوابانند.بطورى كه سر او به طرف راست نمازگزار وپايش به طرف چپ او باشد.
نمازگزار بايد از ميت دور نباشد.ولى اگر به صورت جماعتباشد،دور بودن نفرات ديگر مانعندارد ولى اتصال بايد حفظ شود.
اگر بر ميتى نماز خوانده نشود(به عمد يا از روى فراموشى)يا بعدامعلوم شود كه نماز،باطلبوده،پس از دفن شدن بر قبر او بايد خواند. (23)
نماز باران
وقتى رحمت الهى(باران)قطع شود و چشمهها و قناتها بخشكدو كمبود آب پديد آيد،براىنزول رحمت الهى و آمدن باران،نمازمىخوانند.نام اين نماز،نماز استسقاء،يا نماز باران است.
اين نيز،يك درس توحيدى و توجه دادن به قدرت و رحمت الهى است،زيرا در خشكسالى و قحطى و بى آبى،از دست هيچكس،كارىبر نمىآيد،تنها خداست كه مىتواند با فرستادنابرهاى بارانزا،رحمتخويش را بر سر مردم بگسترد.
خداوند مىفرمايد:
«قل ارايتم ان اصبح ماؤكم غورا فمن ياتيكم بماءمعين؟» (24) بگو:اگر آب شما بخشكد،چهكسى براى شما آب گوارامىآورد؟
بى آبى يك منطقه و نيامدن باران،نشان قهر خدا و گاهى به سببگناهانى است كه مردم جامعه انجام مىدهند.پس توجه به خدا و گريهو التماس و توبه و تضرع،سبب مىشود خداوندعنايت كند و كمآبى رابر طرف سازد.نماز باران براى جلب رحمتخداوند است.
علت نيامدن باران
همچنانكه اشاره شد،گاهى بى بارانى،نتيجه معاصى مردم و نوعىعقوبت و تنبيه الهى است.
رسول خدا(ص)فرموده است:
وقتى خداوند بر امتى غضب كند و عذاب بر آنان نفرستد،نرخهاگران مىشود و عمرها كوتاه مىگردد،تجار سود نمىبرند و درختها ميوهنمىدهند و نهرها پر آب نمىشود و باران از مردم قطع مىشود و اشرار برآنان تسلط مىيابند. (25) در حديث ديگرى،امام صادق(ع)فرموده است:
«...و اذا جار الحكام فى القضاء امسك القطر منالسماء» (26) هر گاه زمامداران و حاكمان،دردادرسى ستم كنند،باراناز آسمان قطع مىشود.
طبق روايات،غير از آنچه ياد شد،شيوع گناه،كفران نعمت،منع حقوق،كمفروشى،ظلم و حيله، ترك امر به معروف و نهى از منكر،ندادنزكات و...نيز،گاهى سبب قطع باران مىشود. (27) در حديث آمده:حضرت سليمان با اصحاب خود براى نماز بارانبيرون مىرفت.در راه،به مورچهاى برخورد كه يكى از پاهايش را بهآسمان بلند كرده و مىگويد:خدايا!ما مخلوقات ضعيف تو هستيم و ازروزى تو بى نياز نيستيم،پس به سبب گناهان بنى آدم،ما را بههلاكتمرسان.
حضرت سليمان(ع)به اصحاب خود فرمود:برگرديد!همانا بخاطردعاى غير خودتان سيراب شديد!... (28) پس خيلى هم نبايد مغرور بود،خداوند گاهى به خواسته مورچهاى،رحمتخود را بر بندگان نازل مىكند.حتى گاهى دعاى كافرى چونفرعون را مىپذيرد و باران و فراوانى آب را عطا مىكند.در حديث است ازقول امام صادق(ع)كه ياران فرعون از كاهش آب نيل پيش او سخنگفتند و اظهار كردند كه اين باعث هلاكت ما خواهد شد.فرعون از آنانخواست كه آنروز برگردند.شب كه شد،به ميان رود نيل رفت و دستبه سوى آسمان بلند كرد و گفت:خدايا!مىدانى كه مىدانم،كه جز تو،كسى توان آب آوردن ندارد،پس به ما آب بده.
صبح كه شد،رود نيل فوران زد و سرشار از آب شد. (29)
ايمنى ديدند و نا ايمن شدنددوستى كردم،مرا دشمن شدند...
ما كه دشمن را چنين مىپروريمدوستان را از نظر چون مىبريم؟ (30)
آرى...خداى مهربان،دعاى بندگان و تضرع آنان را بى بهره و بدونپاسخ نمىگذارد،فقط بايداقبال و روى آوردنى از صميم دل و خالصانهاز سوى بندگان باشد،تا لطف الهى شامل گردد.
به قول سعى:
اى كريمى كه از خزانه غيب گبر و ترسا وظيفه خوردارى دوستان را كجا كنى محرومتو كه با دشمنان نظر دارى (31)
كيفيت نماز باران
مثل نماز عيد،دو ركعت است و ركعت اول،پنج قنوت و ركعت دومچهار قنوت دارد و بهتراست كه با جماعتخوانده شود.
در قنوتها،هر دعايى مىتوان خواند،ولى بهتر است دعايى خواندهشود كه در آن،از خداوند، طلب باران شده باشد و قبل از هر دعا،صلوات بر پيامبر و آلش فرستاده شود.مستحب استكه حمد و سورهاش بلندخوانده شود.
از آنجا كه اين نماز،براى جلب رحمت پروردگار است،در مستحباتآن امورى ذكر شده كههمه،حالت رقت و زارى و نياز بندگان رامىرساند و جلب رحمت مىكند،از جمله:
مردم سه روز،روزه بگيرند و روز سوم به صحرا روند و نماز بخوانند.
زير آسمان جمع شوند.
پا برهنه باشند،مردم،منبر را با خود به صحرا ببرند،مؤذنها هم همراه باشند.پيران وكودكانو چهارپايان را هم با خود ببرند،بچهها را از مادران جدا كنند تا صداى گريه و ضجه زياد شود.
مانع بيرون رفتن كفار همراه خود شوند،امام جماعت و مردم،در كمال خشوع و وقار و درخواست،به بيابانبيرون روند،جاى پاكى را براى نماز،انتخاب كنند... (32) و نيز،وقتى نماز به پايان رسيد،پيشنماز به منبر رود،و عباى خود راواژگونه يا پشت و رو بر دوش افكند،با صداى بلند،صد بار تكبير بگويد،رو به مردم سمت راست كرده،صد بار بلند،سبحان الله بگويد،سپس بهمردم طرف چپ روى كرده و صد بار با صداى بلند،لا اله الا الله بگويد،مانعى ندارد كه مردم هم با صداى بلند،اين شعارها را بدنبال پيشنماز،تكرار كنند،چرا كه رحمت و مغفرت رابهتر جلب مىكند.
آنگاه،امام جماعت و مردم،دستبه دعا بردارند،و بسيار التماس ودعا كنند و بنالند و بخواهند،و امام جماعت،خطبه بخواند و از خداوند، طلب باران كند.و بهتر است از خطبههايى كه از معصومين(ع)نقل شدهاستفاده شود.مانند آنچه از حضرت امير(ع) (33) وامام سجاد(ع) (34) نقلشده است.
سابقه نماز باران
آنگونه كه از روايات تاريخى بر مىآيد،نماز باران در زمان انبياءگذشته هم بوده است(نمونهبيرون رفتن حضرت سليمان را خوانديد).
دعاها و حديثهايى هم كه درباره شيوه رسولخدا(ص)در خواندننماز باران نقل شده،با خطبههاى مربوط به اين نماز كه از اميرالمؤمنيننقل شده،و نيز دعاى امام سجاد(ع)گوياى اين است كه به اين سنت،عمل مىشده است. (35) در تاريخ،برخى از علماى بزرگ هم به برگزارى اين نماز اقدام كرده واز خدا،باران گرفتهاند.البته اين نماز،از آنجهتحساسيت دارد كه اگرخداوند،دعاها را مستجاب نكند و باران نفرستد،مايه شرمندگىنمازگزاران مىشود كه خدا به آنان توجه ننمود.از اين جهت،اقدام بهاين نماز،جرات و ايثارى در حد مايه گذاشتن ازآبرو مىطلبد.
يكى از معروفترين نمازهاى باران در تاريخ معاصر ما،نماز آيةا...
العظمى سيد محمد تقى خوانسارى(رحمة الله عليه)است.
نوشتهاند كه در سال 1363 قمرى(47 سال پيش)همان سالى كه متفقين،ايران را اشغال كرده بودند،در قم باران نباريد و باغها و مزارعخشكيد و خطر قحطى و خشكسالى مردم قم را تهديد مىكرد.آن مرجعبزرگوار،دو روز متوالى براى نماز باران به بيابانهاى اطراف قم رفت، اينحركت،گرچه مورد استهزاء غير معتقدان به امور معنوى و غيبى بود،ولىدر روز دوم،چنان باران آمد كه سيلها روان شد و جويبارها به راه افتاد واين از آثار انفاس قدسى آن مرد الهى بود.. (36)
نمازهاى ديگر
براى ايجاد رابطه ميان بنده و خدا،نمازهاى بسيارى مورد سفارشاست.از قبيل:
-نماز غفيله
-نماز حاجت
-نماز شب اول قبر(ليلة الدفن)
-نماز اول ماه
-و...بسيارى نمازهاى ديگر كه در كتب دعا مطرح است وعلاقمندان به آنجا مراجعه كنند.در همينجا،اين نوشته را به پايانمىبريم،به اين اميد كه ره توشه آخرت و كارى مفيد براى خود وديگرانگردد.
پىنوشتها:
1- جمعه،آيه 9.
2- ميزان الحكمه،ج 5 ص 426.
3- مىتوانيد به منابع زير مراجعه كنيد:بحار،ج 89 ص 122،وسائل،ج 5 ص 1-من لا يحضرج1 ص 409،كنزالعمال،ج 7 ص 707 و ج 8 ص 368.
4- الجمعة حج المساكين(بحار،ج 89 ص 199.
5- وسائل،ج 5 ص 3.
6- در باره نماز جمعه،جزوه«نماز شكوهمند جمعه-»از انتشارات در راه حق،براىمطالعهمفيد است.
7- وسائل،ج 5 ص 47.
8- وسائل،ج 5 ص 28.
9- مستدرك الوسائل،ج 6 ص 27.
10- بحار الانوار،ج 86 ص 255.
11- صحيفه نور،سخنان مورخه 21/6/58-
12- وسائل،ج 5 ص 141،من لا يحضر،ج 1 ص 522.
13- نماز عيدى كه امام رضا(ع)مىخواستبخواند و مامون،ترسيد و جلوگيرى كرد،و نماز عيدىكه در اولين راهپيمائى انقلاب،در قيطريه تهران برگزار شد و شهيد مفتح،امت ما را بهحركتى عظيم،بسيج كرد،نشان بعد اجتماعى و سياسى اين تجمع با شكوه است.
14- وسائل،ج 5 ص 140،من لا يحضر،ج 1 ص 511.
15- وسائل،ج 5 ص 141.
16- من لا يحضر،ج 1 ص 511.
17- الله اكبر،الله اكبر،لا اله الا الله،و الله اكبر،الله اكبر و لله الحمد،الله اكبر على ماهدانا(مفاتيح،توضيح المسائل).
18- متن آن در كتاب مفاتيح الجنان و رساله عمليه آمده است.
19- من لا يحضر،ج 1 ص 511.
20- وسائل،ج 5 ص 144.
21- وسائل،ج 5 ص 145.
22- وسائل،ج 2 ص 762.
23- توضيح بيشتر مسائل،در رساله عمليه.
24- ملك،آيه 30.
25- و 26-من لا يحضر،ج 1 ص 524.
27- تحرير الوسيله،ج 1 ص 245،نماز استسقاء.
28- من لا يحضر،ج 1 ص 524.
29- من لا يحضر،ج 1 ص 526.
30- از شعر«لطف حق»،پروين اعتصامى.
31- ديباچه گلستان سعدى.
32- تحرير الوسيله،ج 1 ص 245.
33- من لا يحضر،ج 1 ص 527:الحمد لله سابغ النعم.و مستدرك نهج البلاغه،ج 6 ص268دعاى حضرت على(ع).
34- صحيفه سجاديه،دعاى 19:اللهم اسقنا الغيث...
35- به من لا يحضره الفقيه،بحث نماز استسقاء مراجعه شود.
36- آثار الحجة و گنجينه دانشمندان،ج 1 ص 324.قبر آن مرحوم،در حرم حضرتمعصومه(ع) است.