بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب نماز جماعت, ( )
 
 

بخش های کتاب

     fehrest - پرتوى از اسرار نماز
     parto01 - تعقيبات و نوافل
     parto02 - نماز جماعت و...
     parto03 - نمازهاى ديگر
 

 

 
 

backindex  

نمازهاى ديگر

تا كنون،غير از نمازهاى مستحبى و نوافل روزانه،كه همراه باتعقيبات ذكر شد،نماز مسافر و نماز قضا نيز بحث‏شده،كه اين دو نيز،همان نمازهاى روزانه در شرايطى خاص(در سفر،يا درخارج وقت) بود.

اما،چند نماز ديگر نيز هست كه برخى واجب و بعضى مستحب‏مؤكد است،براى تكميلبحث‏هاى نماز،به آنها هم به صورت گذراپرداخته مى‏شود.

نماز جمعه

در مراسم هفتگى اجتماعى مسلمين،«نماز جمعه‏»جايگاه والايى‏دارد و نه تنها يك عبادت، بلكه مظهر وحدت مسلمين و شكوه و عظمت‏اسلام است و آگاهى پيروان قرآن را بالا مى‏بردو«نماز عبادى، سياسى‏»محسوب مى‏گردد.

قرآن كريم،در باره نماز جمعه،مى‏فرمايد:

«يا ايها الذين آمنوا اذا نودى للصلوة من يوم الجمعة فاسعوا الى‏ذكر الله و دزوا البيع‏» (1) اى ايمان آوردگان!وقتى به نماز روز جمعه ندا داده مى‏شود،به سوى‏ياد خدا بشتابيد و داد و ستدرا رها كنيد.

كيفيت نماز جمعه

نماز جمعه در عصر غيبت،واجب تخييرى است و انسان مى‏تواندنماز جمعه بخواند يا نمازظهر.

نماز جمعه دو ركعت است و حتما بايد بصورت جماعت‏خوانده شود.

پيش از نماز،دو خطبه واجب است كه خطيب،در آنها علاوه بر دعوت‏به تقوا،مسائلاجتماعى-سياسى مسلمانان را هم بايد مطرح كند.

وقت آن،از آغاز ظهر تا حدود يك ساعت پس از اذان است و از آن‏ديرتر روا نمى‏باشد.

حداقل افرادى كه با حضور آنان نماز جمعه تشكيل مى‏شود،پنج نفراست.

فاصله دو نماز جمعه،نبايد كمتر از يك فرسخ باشد.

گوش دادن به خطبه‏هاى نماز جمعه واجب است.شركت نكردن‏بدون عذر،در نماز جماعت،نشانه نفاق است.

بهتر است كه امام جمعه،در ركعت اول،پس از حمد،سوره جمعه رابخواند و در ركعت دوم،سوره منافقين را.

رسول خدا(ص)فرموده است:خداوند با سوره جمعه،مؤمنان راگرامى داشته است،از اين رو، پيامبر(ص)به عنوان بشارت آنان،جمعه‏را سنت كرده و بعنوان توبيخ منافقان،سوره منافقينرا لازم ساخته‏است. (2)

اهميت نماز جمعه

در اين زمينه،احاديث‏بسيارى نقل شده كه در اينجا مجال پرداختن‏به آنها نيست. (3) رسول خدا(ص)نماز جمعه را«حج مساكين‏»دانسته (4) و آنرا موجب آمرزش گناهان شمرده است. (5) نماز جمعه،نمايش وحدت و قدرت مسلمانان و ميعاد نمازگزاران‏مؤمن است.

رسول خدا(ص)در آغاز هجرت،وقتى به مدينه رسيد،اولين نمازجمعه را براى مردم بپاداشت و اين اجتماع شكوهمند و سازنده راپايه گذارى كرد.

اين نماز،بعد سياسى و حكومتى دارد.خطيب و امام جمعه،يا حاكم‏مسلمين است،يا كسى كهاز طرف رهبرى،به اين سمت منصوب شده‏است.

بركات و آثار سازنده تربيتى و اجتماعى اين عبادت سياسى بسيار است،كه به چند نمونهاشاره مى‏شود:

1- تقويت روحيه اخوت و برادرى

چرا كه همه،از هر جا،در يك مجمع و مصلا گرد مى‏آيند و با رنگ‏هاو نژادهاى مختلف كنارهم مى‏نشينند.آنچه در نماز جماعت‏بود،به‏مراتب بيشتر و قوى‏تر در نماز جمعه،اين تجمعهفتگى مسلمانان وجوددارد.

2- تشكل نيروهاى اسلام

اين عبادت،به نوعى مسلمانان را بر محور عبادت و نماز،تشكل ويكپارچگى مى‏بخشد و مايهارعاب دشمنان اسلام و خنثى شدن‏توطئه‏هاى تفرقه افكنانه و شايعه‏هاى آنان است.

3- رشد فكرى-سياسى مسلمانان

به مقتضاى مطالب آگاهى بخشى كه در خطبه‏هاى جمعه بيان‏مى‏شود،مردم از مسائل سياسى كشور خود و جهان با خبر مى‏شوند و باآشنايى به وظايف اجتماعى خويش،در صحنهاجتماع حضور بيشترمى‏يابند.

4- تقويت روحيه جمعى

اين نيز از آثار نماز جمعه است كه قطره‏هاى پراكنده افراد انسانى رادر يك اقيانوس،گرد مى‏آورد و همه با ارتباط متقابل و شناسايى هم،روحيه اجتماعى پيدا مى‏كنند و انزوا وفردگرايى از بين مى‏رود.

5- مركزيت‏بسيج مردم

سنگر نماز جمعه،بهترين جاى دعوت مردم به بسيج‏شدن براى جهادو دفاع و حل مشكلات اجتماعى و يارى رسانى به ديگران است.اين‏قدرت عظيم مردمى كه در نماز جمعه متجلى مى‏شود،همواره مورد توجه‏بوده و در صدر اسلام نيز،رسول خدا(ص)و اميرالمؤمنين(ع)ازمساجد و پس از خطبه‏ها،افراد را بسيج كرده و به جبهه‏هاى جهاد،مى‏فرستادند.

و بسيارى آثار ديگر... (6)

سيره اولياء دين

روش رسول خدا(ص)و پيشوايان معصوم در باره نماز جمعه،بيانگراهميت آن و ضرورتاهتمام به اين فريضه است.

در روايت است كه على(ع)فرمود:روز پنجشنبه،دوا(هاى ضعيف‏كننده)نخوريد،پرسيدند:چرا؟فرمود:براى آنكه شما را از حضور درنماز جمعه باز ندارد. (7) امام صادق(ع)مى‏فرمايد:

«و كان اصحاب النبى يتجهزون للجمعة يوم الخميس،لضيق الوقت‏» (8) ياران پيامبر،از روزپنجشنبه براى جمعه آماده مى‏شدند،چرا كه‏جمعه(بخاطر كارهايى كه دارد)وقت تنگ است.

اميرالمؤمنين(ع)زندانيان و متهمان پرونده‏هاى بدهكارى،تهمت‏و...را براى نماز جمعه بيرون مى‏آورد،تا در نماز جمعه حضور داشته‏باشند،و اولياء آنان ضمانت مى‏كردند كه برگردند. فاسقان زندانى را هم‏براى شركت در نماز جمعه،بيرون مى‏فرستاد،با كنترل و مراقبت. (9) على(ع)به عنوان بزرگداشت نماز جمعه و تعظيم اين شعائر،پا برهنه‏براى نماز جمعه حاضر مى‏شد و كفشها را در دست چپ مى‏گرفت ومى‏فرمود:اين نماز،جايگاه خاص الهى است،و اين كار را از روى‏تواضع در برابر خداوند انجام مى‏داد. (10 با اين حساب،اهميت اين فريضه آشكارمى‏شود و مسلمان متعهدنبايد از حضور در اين صحنه سياسى عبادى غفلت ورزد.

امام امت فرموده است:

«نماز جمعه،كه نمايشى از قدرت سياسى و اجتماعى اسلام است،بايد هر چه با شكوهتر و پرمحتواتر اقامه شود...ملت عظيم و عزيز،باشركت‏خود،بايد اين سنگر اسلامى را هر چه عظيمتر و بلندپايه‏تر،حفظنمايد،تا به بركت آن،توطئه‏هاى خائنان و دسيسه‏هاى مفسدانخنثى‏شود. (11)

نماز عيد

مناسبت‏هاى مختلف اسلامى،زمينه توجه به خداى متعال و زنده‏كننده ياد او در زندگى و فكر مسلمانان است و براى بسيارى از اين‏مناسبت‏ها،اعمال و دعاهاى بخصوصى،ازجمله‏«نماز»،بيان شده‏است.

منظور از نماز عيد،نماز دو ركعتى است كه در«عيد فطر»و«عيدقربان‏»خوانده مى‏شود.

بر خلاف ساير جشن‏ها و نيز اعياد ديگران،كه آميخته به غفلت‏ها،هوسرانى‏ها و شهوات است، عيد اسلامى،همراه با نماز،دعا،انفاق وصدقات،غسل و طهارت و...است.اينك به توضيحمختصرى پيرامون‏نماز اين دو عيد مى‏پردازيم:

نماز عيد فطر

در نخستين روز ماه شوال،كه‏«عيد فطر»است،پس از يك ماه‏عبادت و روزه،به شكرانه اين توفيق نماز بايد خواند.اين نماز،در زمان‏حضور امام عليه السلام واجب است و بايد بهماعت‏خوانده شود ولى درزمان ما مستحب است.

وقت آن،از اول آفتاب روز عيد،تا ظهر است ولى بهتر است كه درآغاز روز،پس از بلند شدنآفتاب بخوانند.

در ركعت اول،بعد از خواندن حمد و سوره،بايد پنج تكبير گفت وپس از هر تكبير،قنوت گرفت.در قنوت،هر دعايى مى‏توان خواند،ولى‏بهتر،دعاى‏«اللهم اهل الكبرياء و العظمة...»است.در ركعت دوم‏چهار تكبير است،كه پس از هر تكبير،قنوت لازم است.

نماز عيد فطر،با معنويت‏خاصى كه دارد،دلها را متوجه خدامى‏كند،حالت توبه و استغفار در دلها ايجاد مى‏سازد و مستحب است كه‏انسان،پيش از نماز عيد،غسل كند،دعاهاى خاصى رابخواند،و درفضاى باز و در زير آسمان به نماز بايستد.

امام رضا(ع)مى‏فرمايد:

«انما جعل يوم الفطر العيد،ليكون للمسلمين مجتمعايجتمعون فيه و يبرزون لله عز و جل فيمجدونه على ما من‏عليهم،فيكون يوم عيد و يوم اجتماع و يوم زكوة و يوم رغبة و يوم تضرع‏» (12) خداوند،روز فطر را بدين سبب‏«عيد»قرار داد،تامسلمانان،مجمعى داشته باشند كه در آنروز، جمع شوند و دربرابر خداوند،بخاطر منت‏ها و نعمت‏هايش،به تمجيدو تعظيم بپردازند،پسآنروز،روز عيد و تجمع و زكات ورغبت و نيايش است.

در اين حديث‏شريف،فلسفه اين نماز و عيد را در محورهاى زير،بيان‏كرده است:

1- اجتماع و گردهمايى

2- زكات و رسيدگى به فقرا

3- رغبت و گرايش به خدا

4- تضرع و ناليدن به درگاه پروردگار

و اينها،هم ناظر به بعد معنوى و عرفانى اين نماز و مراسم عبادى‏است،هم توجه به آثار اجتماعى و فوائدى دارد كه به مردم مى‏رسد و مردم‏با پرداخت‏«زكات فطره‏»،بينوايان مستمند را به نوايى مى‏رسانند و به‏يك لحاظ،از نظر تامين معاش محرومان،عيد فطر،:«عيدفقرا»محسوب‏مى‏شود.

اضافه بر آثار اجتماعى و سياسى كه اين اجتماع عظيم سالانه دارد ونشان شوكت و قدرتامت اسلامى است. (13)

جايزه الهى

عمده‏ترين چيزى كه در اين نماز،از خدا خواسته مى‏شود،آمرزش ومغفرت الهى و مبارك ساختن اين عيد،با قبولى طاعات است و اين،بهترين جايزه‏اى است كه خداوند به نمازگزارانروزه‏دار،عطا مى‏كند.

امام باقر(ع)مى‏فرمايد:رسولخدا(ص)فرمود:هر گاه روز اول ماه‏شوال(عيد فطر)فرا مى‏رسد،يك منادى از سوى خداوند ندا در مى‏دهد:

«ايها المؤمنون!اغدوا الى جوائزكم‏»!

بشتابيد به سوى جايزه‏هايتان.

آنگاه،امام باقر(ع)رو به جابر كرده،فرمود:اى جابر!جوايز خدا،مثل‏جايزه‏هاى اين پادشاهاننيست!...امروز،روز جايزه‏هاست! (14)

عيد فطر صحنه‏اى از قيامت

از آثار تربيتى و سازنده نماز عيد فطر،آنست كه در آن اجتماع‏دعايى و حضور نيازمندانه در مصلاى بى سقف،انسان به ياد خدا وقيامت و نيازمندى خويش به رحمت الهى مى‏افتد و صحنه قيامت درنظرها مجسم مى‏شود.يادآورى قيامت در آنروز،سفارش‏امير المؤمنين(ع)است.

در روايت است كه على(ع)در يك روز فطرى در خطبه‏اى كه‏خواند،خطاب به مردم فرمود:

اى مردم!

اين روز شما،روزى است كه نيكان،پاداش مى‏گيرند.

در اين روز،بدكاران،زيان مى‏كنند.

اين روز،شبيه‏ترين روز به قيامت‏شماست.

با بيرون آمدنتان از خانه‏ها به مصلا،بيرون آمدنتان از قبرها را به يادآوريد.

با توقف خود در مصلا و انتظار نماز،توقف در حضور خدا را در قيامت‏به خاطر آوريد.

و با بازگشت‏خود به خانه‏ها،بازگشتتان را به خانه‏هاى خود دربهشت‏يا جهنم به ياد آوريد. (15) امام مجتبى(ع)روز عيد فطر،به عده‏اى برخورد كه به خنده و بازى‏مشغول بودند.به همراهان خويش فرمود:خداوند،رمضان را،ميدانى‏براى مسابقه و دستيابى به رحمت و رضوان خويش قرار داده بود،كه‏عده‏اى پيش تاخته و بردند،عده‏اى هم عقب مانده و باختند.شگفت ازآنكه دراين روز پاداش،به خنده و بازى مشغول است... (16)

نماز عيد قربان

روز دهم ذيحجه،روز عيد قربان(عيد اضحى)و از بزرگترين اعياداسلامى است كه اعمال و دعاهاى خاصى دارد.يكى از نمازها،«نمازعيد قربان‏»است كه مثل نماز عيد فطر،دو ركعتاست و به همان‏صورت و در همان وقت و با همان شرايط خوانده مى‏شود.

چه در روز عيد فطر و چه قربان،پيش از نماز و پس از آن(در نمازقربان،تا ده نماز پس از نماز عيد)تكبيرهايى گفته شود،كه همه،بزرگ‏شمردن خدا و توحيد و ستايش او و شكر بر نعمت هدايت است. (17) در قنوت نماز عيد،آنگونه كه گذشت،دعاى‏«اللهم اهل الكبرياءو العظمة... »بهتر است. (18) در اين دعا،خدا را به عظمت،جبروت،عفوو رحمت و بخشش مى‏شناسيم و ياد مى‏كنيم و از او،به حق و منزلت اين‏روز بزرگ،كه عيد مسلمانان و مايه شرافت و افتخار پيامبر و خاندان‏اوست،درخواست مى‏كنيم كه بر«محمد و آل او»درود فرستد و ما را ازخيرها و بركاتخويش بهره‏مند سازد.

جمله‏اى كه در اين دعا آمده،جامع‏ترين درخواستى است كه‏مى‏توان از خدا طلبيد.ازپروردگار مى‏خواهيم كه:

خدايا،در هر خيرى كه محمد و آل محمد را در اين روز،واردساختى،مرا نيز داخل گردان‏و ازهر بدى كه محمد و آل محمد را در اين روز،بيرون ساختى،مرا نيز خارج گردان.

خدايا...من از تو بهترين چيزها را مى‏طلبم كه بندگان صالح تو،ازتو خواسته‏اند.

و به تو پناه مى‏برم از هر بدى كه بندگان مخلصت،از آن به تو پناهنده‏شده‏اند!

نماز عيد حق رهبرى

در اسلام،آئين‏هاى جمعه و عيد،از منصب‏هاى وابسته به حكومت‏حق و رهبرى اسلامى استو اگر قدرت‏هاى ستمگر،آنها را در استخدام اهداف خويش مى‏گرفتند،غاصبانه بوده است.

حتى نصب افراد براى اقامه نماز جمعه و عيد و مراسم حج و...ازاختيارات و شئون حكومت و ولايت امر است.از اين رو،بودن اينگونه‏امور در اختيار و سيطره نالايقان،براى(آل محمد)حزن‏آور است.امام‏باقر(ع)در حديثى به اين حقيقت اشاره فرموده است:

ما من عيد للمسلمين،اضحى و لا فطر،الا و هو يجدد فيه لآل‏محمد حزن،قيل:و لم ذلك؟ قال(ع):لانهم(ع)يرون‏حقهم فى يد غيرهم. (19) براى مسلمانان،هيچ عيد قربان و عيد فطرىنيست،مگرآنكه اندوه آل محمد(ص)در آن افزون و تجديد مى‏شود.

پرسيدند:چرا؟فرمود:براى آنكه اهلبيت(ع)،حق خويش‏را در دست ديگران مى‏بينند!...

و چه مظلوميتى براى خاندان عصمت،بالاتر از اين كه حتى اعياداسلامى هم براى آناناندوهبار باشد و خاطره غضب حق و انحراف مسيررهبرى جامعه را بياد آورد!

نماز آيات

برخى پديده‏هايى كه در طبيعت رخ مى‏دهد و حالت غير عادى دارد،گاهى موجب وحشت انسان‏ها مى‏شود و گاهى نيز ممكن است افكارخرافى و شرك آلودى را در اذهان جاهلان وغافلان پديد آورد.

اينجاست كه توجه دادن انديشه‏ها به عوامل اصلى آنها و جلوگيرى از انحراف اذهان،به عنوانيك وظيفه براى اديان حق،جلوه مى‏كند.

در اسلام،براى اينگونه پديده‏ها،نماز خاصى واجب شده تا مردم،توجه به خداى هستى آفرين پيدا كنند و منشا اين تغييرات و حوادث را،قدرت الهى بشناسند.نام اين نماز،«نماز آيات‏»است،چرا كه براى‏بروز حوادثى برگزار مى‏شود كه از آيات و نشانه‏هاى الهى در جهاناست.

در رساله‏ها مى‏خوانيم كه:نماز آيات،به واسطه چهار چيز واجب‏مى‏شود:

1- گرفتن خورشيد(كسوف)

2- گرفتن ماه(خسوف)

3- زلزله

4- رعد و برق و بادهاى سياه و سرخ وحشت‏آور،كه بيشتر مردم‏بترسند.(به برخى مسائل آناشاره خواهد شد).

نماز آيات درسى از توحيد

بروز اينگونه حوادث،در اذهان ساده‏لوحان،نشان نوعى قهر طبيعت وخشم خدايان به شمار مى‏آمد و چون از كيفيت و علل آن خبر نداشتند،ازخدا غافل مى‏شدند و به طبيعت‏بى جانمتوجه مى‏شدند.به خصوص،خورشيدپرستان و ماه پرستان،افكار خاصى پيدا مى‏كردند.

خواندن نماز آيات،براى توجه دادن به منشا اصلى آفرينش ودگرگونيهاى طبيعت،يعنىخداى تواناست و درسى از توحيد به مردم‏مى‏آموزد.

روايت است كه هنگام درگذشت ابراهيم،فرزند كوچك پيامبر،خورشيد گرفت.مردم با خود مى‏گفتند كه اين كسوف و خورشيدگرفتگى،به خاطر فقدان پسر رسول خدا(ص)است. پيامبر خدا(ص)-براى تصحيح افكار و برداشت‏ها-منبر رفت و پس از حمد و ثناى پروردگار،فرمود:

ايها الناس!ان الشمس و القمر آيتان من آيات الله،يجريان‏بامره مطيعان له لا ينكسفان لموتاحد و لا لحياته،فاذاانكسفتا او واحدة منهما فصلوا»

اى مردم!خورشيد و ماه،دو نشانه از نشانه‏هاى الهى‏اند،به‏فرمان او جريان دارند و مطيع اويند،و بخاطر مرگ يازندگى كسى،گرفته نمى‏شوند.پس اگر هر دو يا يكى ازآن دو گرفت،نمازبگزاريد.

پس از اين سخن،از منبر فرود آمد و با مردم،«نماز كسوف‏»خواند. (20) دو درس از اين برخوردپيامبر مى‏آموزيم:

يكى،آنكه آنحضرت،ابتدا به روشنگرى افكار،پيرامون اين پديده‏طبيعى پرداخت،سپس بهنماز ايستاد،و اين مى‏فهماند كه فهم و انديشه،مقدم بر عبادت و نماز است.

ديگر،اينكه چون مرد الهى و رسول به حق بود،حق را گفت و مردم‏را به خدا توجه داد.بر خلاف آنانكه حيله‏گر و عوام فريب‏اند،كه از چنين‏حادثه‏اى،شايد به نفع خود و كسب وجهه، سوء استفاده كنند.و حتى‏حوادث طبيعى را در مسير خواسته‏هاى نفسانى،تجزيه و تحليل وتاويل‏نمايند.

امام صادق(ع)از پدرش نقل مى‏كند كه فرمود:

زلزله‏ها و گرفتگى ماه و خورشيد و بادهاى سخت وحشت‏زا،ازنشانه‏هاى قيامت است.هرگاه يكى از اينها را ديديد،به ياد برپائى قيامت‏بيفتيد،به مسجدها پناه بريد و نماز بخوانيد. (21) اين روايت نيز،توجه دادن اذهان مردم،از طبيعت،به خداى طبيعت‏است و در نهايت‏با نماز،اين‏«خداگرايى‏»تكميل مى‏شود.

چگونگى نماز آيات

در مورد نماز آيات،فقط به چند مسئله اشاره مى‏شود.توضيح بيشترآنرا در رساله‏هاى عمليهبخوانيد.

1- نماز آيات،دو ركعت است و هر ركعت،پنج ركوع دارد.در هرركعت،مى‏توان پس از حمد و سوره،به ركوع رفت و برخاست،دوباره‏حمد و سوره و ركوع،تا پنج مرتبه.و مى‏توان در هر ركعت،يك حمدخواند و آيات سوره را به پنج قسمت كرد و قبل از هر ركوع،يك بخش ازسورهرا خواند و به ركوع رفت،و سپس آيه‏اى ديگر و ركوع دوم و همچنين‏تا پنج ركوع تمام شود.

2- در نماز آيات هم،آنچه در نمازهاى روزانه لازم است،واجب‏مى‏باشد،مانند طهارت،قبله،و...

3- خواندن نماز آيات،واجب فورى است و نبايد به تاخير انداخت.

در ماه و خورشيد گرفتگى،از وقتيكه ماه و خورشيد،شروع به گرفتن‏مى‏كند،مى‏توان نماز آيات را خواند.اگر كسى نماز آيات نخوانده،گناه‏كرده است و تا آخر عمر بر او واجب است و هروقت‏بخواند،«ادا»

مى‏باشد.

4- اگر عوامل وجوب نماز آيات،در شهرى اتفاق بيفتد(مثلا زلزله‏و...)براى مردم همانجاواجب است نه شهرهاى ديگر.

5- فرقى نمى‏كند كه تمام ماه يا خورشيد بگيرد،يا قسمتى از آن(خسوف و كسوف كلى ياجزئى)در هر دو حال،نماز آيات واجب‏است.

نماز ميت

وقتى مسلمانى هر چند كودك،از دنيا مى‏رود،پس از غسل دادن وكفن كردن،بايد بر پيكر او نماز خواند.گرچه نام‏«نماز ميت‏»بر آن‏گفته شده،ولى در واقع دعايى بيش نيست،زيرا ركوع و سجود و تشهد وسلام ندارد و وضو و غسل و تيمم داشتن شرط نيست و پاك بودنبدن‏نمازگزار هم لازم نمى‏باشد.اگر چه بهتر است‏شرايط نماز را داشته‏باشد.

اين مراسم،بهتر است كه به صورت جماعت انجام شود.

خواندن نماز بر جنازه مسلمان،«واجب كفايى‏»است.يعنى بر همه‏مسلمين واجب است و اگرفرد يا افرادى بخوانند،از ديگران ساقط است.

اين نماز،خواستن رحمت و مغفرت براى مرده است.از اين رو بهتراست كه دوستان و بستگان و مؤمنين را خبر كند تا حضور يافته و بر اونماز بگزارند.اين نماز،هم سبب رحمت‏بر ميت است و هم موجب اجربراى نمازگزاران مى‏شود. (22) معمولا در خواندن اين نماز،دعاها و جملات خاصى به صورت‏مستحب خوانده مى‏شود.اما اندازه واجب آن،كه دانستنش براىهرمسلمان ضرورى است‏به اينصورت است:

نماز ميت پنج تكبير دارد.

پس از تكبير اول،بگويند:اشهد ان لا اله الا الله و ان محمدارسول الله.

پس از تكبير دوم:بگويند:اللهم صل على محمد و آل محمد.

پس از تكبير سوم:اللهم اغفر للمؤمنين و المؤمنات.

پس از تكبير چهارم:اللهم اغفر لهذا الميت(اگر ميت،مرد است)

يا:اللهم اغفر لهذه الميت(اگر ميت،زن است)

پس از تكبير پنجم،نماز تمام است.

كسى كه بر ميت نماز مى‏خواند،بايد رو به قبله باشد،و ميت را،درمقابل او به پشت‏بخوابانند.بطورى كه سر او به طرف راست نمازگزار وپايش به طرف چپ او باشد.

نمازگزار بايد از ميت دور نباشد.ولى اگر به صورت جماعت‏باشد،دور بودن نفرات ديگر مانعندارد ولى اتصال بايد حفظ شود.

اگر بر ميتى نماز خوانده نشود(به عمد يا از روى فراموشى)يا بعدامعلوم شود كه نماز،باطلبوده،پس از دفن شدن بر قبر او بايد خواند. (23)

نماز باران

وقتى رحمت الهى(باران)قطع شود و چشمه‏ها و قنات‏ها بخشكدو كمبود آب پديد آيد،براىنزول رحمت الهى و آمدن باران،نمازمى‏خوانند.نام اين نماز،نماز استسقاء،يا نماز باران است.

اين نيز،يك درس توحيدى و توجه دادن به قدرت و رحمت الهى است،زيرا در خشكسالى و قحطى و بى آبى،از دست هيچكس،كارى‏بر نمى‏آيد،تنها خداست كه مى‏تواند با فرستادنابرهاى باران‏زا،رحمت‏خويش را بر سر مردم بگسترد.

خداوند مى‏فرمايد:

«قل ارايتم ان اصبح ماؤكم غورا فمن ياتيكم بماءمعين؟» (24) بگو:اگر آب شما بخشكد،چهكسى براى شما آب گوارامى‏آورد؟

بى آبى يك منطقه و نيامدن باران،نشان قهر خدا و گاهى به سبب‏گناهانى است كه مردم جامعه انجام مى‏دهند.پس توجه به خدا و گريه‏و التماس و توبه و تضرع،سبب مى‏شود خداوندعنايت كند و كم‏آبى رابر طرف سازد.نماز باران براى جلب رحمت‏خداوند است.

علت نيامدن باران

همچنانكه اشاره شد،گاهى بى بارانى،نتيجه معاصى مردم و نوعى‏عقوبت و تنبيه الهى است.

رسول خدا(ص)فرموده است:

وقتى خداوند بر امتى غضب كند و عذاب بر آنان نفرستد،نرخ‏هاگران مى‏شود و عمرها كوتاه مى‏گردد،تجار سود نمى‏برند و درخت‏ها ميوه‏نمى‏دهند و نهرها پر آب نمى‏شود و باران از مردم قطع مى‏شود و اشرار برآنان تسلط مى‏يابند. (25) در حديث ديگرى،امام صادق(ع)فرموده است:

«...و اذا جار الحكام فى القضاء امسك القطر من‏السماء» (26) هر گاه زمامداران و حاكمان،دردادرسى ستم كنند،باران‏از آسمان قطع مى‏شود.

طبق روايات،غير از آنچه ياد شد،شيوع گناه،كفران نعمت،منع حقوق،كمفروشى،ظلم و حيله، ترك امر به معروف و نهى از منكر،ندادن‏زكات و...نيز،گاهى سبب قطع باران مى‏شود. (27) در حديث آمده:حضرت سليمان با اصحاب خود براى نماز باران‏بيرون مى‏رفت.در راه،به مورچه‏اى برخورد كه يكى از پاهايش را به‏آسمان بلند كرده و مى‏گويد:خدايا!ما مخلوقات ضعيف تو هستيم و ازروزى تو بى نياز نيستيم،پس به سبب گناهان بنى آدم،ما را بههلاكت‏مرسان.

حضرت سليمان(ع)به اصحاب خود فرمود:برگرديد!همانا بخاطردعاى غير خودتان سيراب شديد!... (28) پس خيلى هم نبايد مغرور بود،خداوند گاهى به خواسته مورچه‏اى،رحمت‏خود را بر بندگان نازل مى‏كند.حتى گاهى دعاى كافرى چون‏فرعون را مى‏پذيرد و باران و فراوانى آب را عطا مى‏كند.در حديث است ازقول امام صادق(ع)كه ياران فرعون از كاهش آب نيل پيش او سخن‏گفتند و اظهار كردند كه اين باعث هلاكت ما خواهد شد.فرعون از آنان‏خواست كه آنروز برگردند.شب كه شد،به ميان رود نيل رفت و دست‏به سوى آسمان بلند كرد و گفت:خدايا!مى‏دانى كه مى‏دانم،كه جز تو،كسى توان آب آوردن ندارد،پس به ما آب بده.

صبح كه شد،رود نيل فوران زد و سرشار از آب شد. (29)

ايمنى ديدند و نا ايمن شدنددوستى كردم،مرا دشمن شدند...

ما كه دشمن را چنين مى‏پروريمدوستان را از نظر چون مى‏بريم؟ (30)

آرى...خداى مهربان،دعاى بندگان و تضرع آنان را بى بهره و بدون‏پاسخ نمى‏گذارد،فقط بايداقبال و روى آوردنى از صميم دل و خالصانه‏از سوى بندگان باشد،تا لطف الهى شامل گردد.

به قول سعى:

اى كريمى كه از خزانه غيب گبر و ترسا وظيفه خوردارى دوستان را كجا كنى محرومتو كه با دشمنان نظر دارى (31)

كيفيت نماز باران

مثل نماز عيد،دو ركعت است و ركعت اول،پنج قنوت و ركعت دوم‏چهار قنوت دارد و بهتراست كه با جماعت‏خوانده شود.

در قنوت‏ها،هر دعايى مى‏توان خواند،ولى بهتر است دعايى خوانده‏شود كه در آن،از خداوند، طلب باران شده باشد و قبل از هر دعا،صلوات بر پيامبر و آلش فرستاده شود.مستحب استكه حمد و سوره‏اش بلندخوانده شود.

از آنجا كه اين نماز،براى جلب رحمت پروردگار است،در مستحبات‏آن امورى ذكر شده كههمه،حالت رقت و زارى و نياز بندگان رامى‏رساند و جلب رحمت مى‏كند،از جمله:

مردم سه روز،روزه بگيرند و روز سوم به صحرا روند و نماز بخوانند.

زير آسمان جمع شوند.

پا برهنه باشند،مردم،منبر را با خود به صحرا ببرند،مؤذن‏ها هم همراه باشند.پيران وكودكانو چهارپايان را هم با خود ببرند،بچه‏ها را از مادران جدا كنند تا صداى گريه و ضجه زياد شود.

مانع بيرون رفتن كفار همراه خود شوند،امام جماعت و مردم،در كمال خشوع و وقار و درخواست،به بيابان‏بيرون روند،جاى پاكى را براى نماز،انتخاب كنند... (32) و نيز،وقتى نماز به پايان رسيد،پيشنماز به منبر رود،و عباى خود راواژگونه يا پشت و رو بر دوش افكند،با صداى بلند،صد بار تكبير بگويد،رو به مردم سمت راست كرده،صد بار بلند،سبحان الله بگويد،سپس به‏مردم طرف چپ روى كرده و صد بار با صداى بلند،لا اله الا الله بگويد،مانعى ندارد كه مردم هم با صداى بلند،اين شعارها را بدنبال پيشنماز،تكرار كنند،چرا كه رحمت و مغفرت رابهتر جلب مى‏كند.

آنگاه،امام جماعت و مردم،دست‏به دعا بردارند،و بسيار التماس ودعا كنند و بنالند و بخواهند،و امام جماعت،خطبه بخواند و از خداوند، طلب باران كند.و بهتر است از خطبه‏هايى كه از معصومين(ع)نقل شده‏استفاده شود.مانند آنچه از حضرت امير(ع) (33) وامام سجاد(ع) (34) نقل‏شده است.

سابقه نماز باران

آنگونه كه از روايات تاريخى بر مى‏آيد،نماز باران در زمان انبياءگذشته هم بوده است(نمونهبيرون رفتن حضرت سليمان را خوانديد).

دعاها و حديث‏هايى هم كه درباره شيوه رسولخدا(ص)در خواندن‏نماز باران نقل شده،با خطبه‏هاى مربوط به اين نماز كه از اميرالمؤمنين‏نقل شده،و نيز دعاى امام سجاد(ع)گوياى اين است كه به اين سنت،عمل مى‏شده است. (35) در تاريخ،برخى از علماى بزرگ هم به برگزارى اين نماز اقدام كرده واز خدا،باران گرفته‏اند.البته اين نماز،از آنجهت‏حساسيت دارد كه اگرخداوند،دعاها را مستجاب نكند و باران نفرستد،مايه شرمندگى‏نمازگزاران مى‏شود كه خدا به آنان توجه ننمود.از اين جهت،اقدام به‏اين نماز،جرات و ايثارى در حد مايه گذاشتن ازآبرو مى‏طلبد.

يكى از معروف‏ترين نمازهاى باران در تاريخ معاصر ما،نماز آية‏ا...

العظمى سيد محمد تقى خوانسارى(رحمة الله عليه)است.

نوشته‏اند كه در سال 1363 قمرى(47 سال پيش)همان سالى كه متفقين،ايران را اشغال كرده بودند،در قم باران نباريد و باغها و مزارع‏خشكيد و خطر قحطى و خشكسالى مردم قم را تهديد مى‏كرد.آن مرجع‏بزرگوار،دو روز متوالى براى نماز باران به بيابانهاى اطراف قم رفت، اين‏حركت،گرچه مورد استهزاء غير معتقدان به امور معنوى و غيبى بود،ولى‏در روز دوم،چنان باران آمد كه سيلها روان شد و جويبارها به راه افتاد واين از آثار انفاس قدسى آن مرد الهى بود.. (36)

نمازهاى ديگر

براى ايجاد رابطه ميان بنده و خدا،نمازهاى بسيارى مورد سفارش‏است.از قبيل:

-نماز غفيله

-نماز حاجت

-نماز شب اول قبر(ليلة الدفن)

-نماز اول ماه

-و...بسيارى نمازهاى ديگر كه در كتب دعا مطرح است وعلاقمندان به آنجا مراجعه كنند.در همينجا،اين نوشته را به پايان‏مى‏بريم،به اين اميد كه ره توشه آخرت و كارى مفيد براى خود وديگران‏گردد.

پى‏نوشتها:

1- جمعه،آيه 9.

2- ميزان الحكمه،ج 5 ص 426.

3- مى‏توانيد به منابع زير مراجعه كنيد:بحار،ج 89 ص 122،وسائل،ج 5 ص 1-من لا يحضرج1 ص 409،كنزالعمال،ج 7 ص 707 و ج 8 ص 368.

4- الجمعة حج المساكين(بحار،ج 89 ص 199.

5- وسائل،ج 5 ص 3.

6- در باره نماز جمعه،جزوه‏«نماز شكوهمند جمعه-»از انتشارات در راه حق،براىمطالعه‏مفيد است.

7- وسائل،ج 5 ص 47.

8- وسائل،ج 5 ص 28.

9- مستدرك الوسائل،ج 6 ص 27.

10- بحار الانوار،ج 86 ص 255.

11- صحيفه نور،سخنان مورخه 21/6/58-

12- وسائل،ج 5 ص 141،من لا يحضر،ج 1 ص 522.

13- نماز عيدى كه امام رضا(ع)مى‏خواست‏بخواند و مامون،ترسيد و جلوگيرى كرد،و نماز عيدى‏كه در اولين راهپيمائى انقلاب،در قيطريه تهران برگزار شد و شهيد مفتح،امت ما را بهحركتى عظيم،بسيج كرد،نشان بعد اجتماعى و سياسى اين تجمع با شكوه است.

14- وسائل،ج 5 ص 140،من لا يحضر،ج 1 ص 511.

15- وسائل،ج 5 ص 141.

16- من لا يحضر،ج 1 ص 511.

17- الله اكبر،الله اكبر،لا اله الا الله،و الله اكبر،الله اكبر و لله الحمد،الله اكبر على ماهدانا(مفاتيح،توضيح المسائل).

18- متن آن در كتاب مفاتيح الجنان و رساله عمليه آمده است.

19- من لا يحضر،ج 1 ص 511.

20- وسائل،ج 5 ص 144.

21- وسائل،ج 5 ص 145.

22- وسائل،ج 2 ص 762.

23- توضيح بيشتر مسائل،در رساله عمليه.

24- ملك،آيه 30.

25- و 26-من لا يحضر،ج 1 ص 524.

27- تحرير الوسيله،ج 1 ص 245،نماز استسقاء.

28- من لا يحضر،ج 1 ص 524.

29- من لا يحضر،ج 1 ص 526.

30- از شعر«لطف حق‏»،پروين اعتصامى.

31- ديباچه گلستان سعدى.

32- تحرير الوسيله،ج 1 ص 245.

33- من لا يحضر،ج 1 ص 527:الحمد لله سابغ النعم.و مستدرك نهج البلاغه،ج 6 ص‏268دعاى حضرت على(ع).

34- صحيفه سجاديه،دعاى 19:اللهم اسقنا الغيث...

35- به من لا يحضره الفقيه،بحث نماز استسقاء مراجعه شود.

36- آثار الحجة و گنجينه دانشمندان،ج 1 ص 324.قبر آن مرحوم،در حرم حضرتمعصومه(ع) است.

backindex