فضائل امام على عليه السلام
صفحه1
سلام به شما پرسشگران عزيز، سلام به پاكى روح و فطرت خداجويتان، سلام به عشق و ايمان وافرتان كه با پرسش خويش بر آنيد كه هر چه بيشتر از درياى خروشان و مواج و زلال معارف اسلامى جان تشنه خويش را سيراب نموده و در ساحل ايمان و عمل، جهت رسيدن به كمال و معرفت به نظاره نشسته ايد.
بمناسبت سال مبارك امام علىـ عليه السلام ـ نمونه اى از روايات وارده در فضائل امام علىـ عليه السلام ـ را از منابع اهل سنت طبق سؤال پرسشگران محترم تهيه نموده و خدمتتان تقديم داريم. اميد است پيروان خوبى براى آن حضرت باشيم.
صفحه2
در خصوص شخصيت و فضائل و ولايت مولايمان اميرالمؤمنين حضرت علىـ عليه السلام ـ از كتب اهل تسنن، چند روايت لازم دارم، لطفاً با سند كامل نوشته و براى من ارسال نماييد. انشاء الله روى يكى از شبكه هاى مسلمانان در آلمان مطالب را ترجمه نموده و بفرستم، انشاء الله خداوند ياور شما خدمتگذاران اسلام و تشيّع باشد و نگاههاى مولا بدرقه راهتان.
با تقديم سلام به شما پرسش گر محترم و آرزوى توفيق روز افزون، از اين كه علاقمند به نشر فضائل اميرالمؤمنين حضرت على بن ابيطالب (صلوات الله و سلامه عليه) هستيد خرسنديم و اميدواريم خداوند ما و شما را در اين امر مبارك ثابت قدم نموده و در روز قيامت از شفاعت آن حضرت كه قسيم بهشت است بهره مند سازد و از زمره (وُجُوهٌ يَوْمَئِذ مُفْسِرَةٌ ضاحِكَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ)(1) قرار دهد.
خواهر محترمه! هر چند ده ها و بلكه صدها كتاب بوسيله شيعه و سنى و غير اينها در باب فضائل امام علىـ عليه السلام ـ نوشته شده است، اما هر قدر از فضائل آن حضرت نوشته و گفته شود باز كم است. شاهد اين مطلب روايتى است كه از پيامبر اكرم حضرت محمد مصطفىـ صلى الله عليه وآله وسلم ـوارد شده است. ابن عباس مى گويد رسول خداـ صلى الله عليه وآله وسلم ـفرمود:
(لَوْ اَنَّ الرِّياضَ اَقلامٌ وَ البَحْرَ مِدادٌ وَ الجِنَّ حُسّابٌ وَ الانْسَ كُتّابٌ، مَا اَحْصوُا فَضائِلَ عَلىّ بنِ اَبيطالبـ عليه السلام ـ )(2) «اگر تمامى باغها، قلم و درياها مركب، و همه اجنه حسابگر و تمام انسانها نويسنده باشند، قادر به شمارش فضائل على بن ابيطالبـ عليه السلام ـ نخواهند بود.
ولى با اين حال در روايت ديگر مى فرمايند: (إنّ اللّهَ تَعالى جَعَلَ لاَِخى عَلىٍّ فضائِلَ لا تُحْصى كِثْرَةً فَمَنْ ذَكَرَ فَضِيلةً مِنْ فَضَائِلِهِ مُقِرّاً بِهَا، غَفَرَ اللّهُ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ، وَ مَنْ كَتَبَ فَضِيلَةً مِنْ فَضائِلِه، لَمْ تَزَلِ اَلْمَلائِكَةُ تَسْتَغْفِر لَهُ مَا بَقِىَ لِتِلْكَ الْكِتابَةِ رَسْمٌ، وَ مَنْ اِسْتَمَعَ فَضيِلَةً مِنْ فَضائِلِهِ، غَفَرَ اللّهُ لَهُ الذُّنُوبَ الَّتِى اِكْتَسَبَها بِالاِْسْتِماعِ، وَ مَنْ نَظَرَ اِلى كِتَاب مِنْ فَضائِلِهِ كَفَّرَ اللّهُ لَهُ الذَّنوُبَ الَّتى اِكْتَسَبَهَا بِالنَّظَرِ)(3)
خداوند براى برادرم علىـ عليه السلام ـ فضائل بى شمارى قرار داده است كه اگر كسى از روى اعتقاد، يكى از آن فضائل را بيان نمايد، خداوند گناهان گذشته و آينده او را مى بخشد، اگر كسى يكى از فضائل آن حضرت را بنويسد، تا
1- در آن روز صورت هايى درخشان و سفيد و خندان هستند و با ديدن نعمتهاى الهى بشارت ها دارند. عبس: 38 و 39.
2- المناقب، ابوالمويّد بن احمد بن محمد مكى خوارزمى (چاپ ايران، سال 1313) ص 18.
ـ كفاية الطالب، گنجى شافعى، ص 123، با مختصر تفاوت «لوان الغياض اقلام» اگر انبوه درختان قلم باشد.
3- خوارزمى المناقب، ص 19، 252.
ـ كفاية الطالب، ص 124، با اندك تفاوتى نقل شده است.
صفحه3
هنگامى كه آن نوشته باقى است، ملائكه براى او استغفار مى كنند، و اگر كسى يكى از فضائل آن حضرت را بشنود، خداوند همه گناهانى را كه از راه گوش انجام داده است مى بخشد، و اگر كسى به نوشته اى درباره فضائل علىـ عليه السلام ـ نگاه كند، خداوند از تمام گناهانى كه از راه چشم كسب كرده است در مى گذرد.
حال با اين مقدمه كوتاه، نمونه هايى از روايات وارده در منابع اهل سنت را نقل مى كنيم و اميدواريم موجب بخشش گناهان و روشنائى دل هايمان گردد (انشاء اللّه)
روايات را در دو بخش نقل مى كنيم:
*بخش اول: آيات وارده در شأن امام علىـ عليه السلام ـ در منابع اهل سنت.
آيات فراوانى را علماى اهل سنت در شأن امام علىـ عليه السلام ـ تفسير كرده اند و در تأييد آن رواياتى را از پيغمبر اكرمـ صلى الله عليه وآله وسلم ـآورده اند به طورى كه بعضى از علماى اهل تسنن مانند ابن حجر، خطيب بغدادى، سيوطى، گنجى شافعى، ابن عساكر، شيخ سليمان قندوزى حنفى و... از ابن عباس روايت كرده اند كه گفت: (نَزَلَتْ فِى عَلىٍّ ثَلاثُ مِائَةِ آية)(1) در شأن علىـ عليه السلام ـ سيصد آيه نازل شده است.
و گروه ديگرى از علماء عامّه از يزيد بن رمّان چنين روايت كرده اند: (عَنْ يَزِيد بْنِ رُمّان قَالَ: مَا نَزَلَ فِى أَحَد مِنَ القرآنِ مَا نَزَلَ فِى عَلِىِّ بْنِ اَبِى طالِب)(2) گفت: «تعداد آياتى كه در شأن علىـ عليه السلام ـ نازل شده در مورد هيچ كس نازل نشده است.»
نمونه هايى از آيات وارده در شأن امام علىـ عليه السلام ـ
1) جريان خوابيدن امام علىـ عليه السلام ـ در بستر پيامبر و نزول آيه در فضيلت امام
قال الله تبارك و تعالى: (وَ مِنَ النّاسِ مَنْ يَشرى نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاةِ اللّه)(3)
قال ابو العباس أحمد بن عثمان بن أبى على، أَنَّ رسولَ اللّهَـ عليه السلام ـ لَمَّا أرادَ الْهِجْرَةَ خلّف عَلى بْن أَبى طالب
1- خطيب بغدادى در ترجمه اسماعيل بن محمد بن عبدالرحمن در شماره 3275 از تاريخ بغداد، ج 6، ص 221.
ـ شيخ سليمان قندوزى حنفى، ينابيع الموده، باب 42، ص 148 (...اكثر من ثلاث مائة آيه.
ـ حافظ بن عساكر در حديث 941 از ترجمه اميرالمؤمنين از تاريخ دمشق، ج 2، ص 431، ط 2.
ـ گنجى شافعى در باب 62 از كتاب كفاية الطالب، ص 231.
ـ سيوطى، تاريخ الخلفاء، ص 172.
ـ ابن حجر صواعق المحرقه، ص 76.
2- ابن عساكر در حديث 940 از ترجمه اميرالمؤمنينـ عليه السلام ـ از تاريخ دمشق، ج 2، ص 430، ط 2.
ـ ابن حجر در كتاب صواعق، ص 76.
ـ سيوطى در تاريخ الخلفاء، ص 171 (عن ابن عباس)
ـ حافظ الحسكانى در حديث 50 در اول فصل 5 از مقدمه كتاب شواهد التنزيل، ج 1، ص 39، ط 1. و در حديث 55، ص 41 از همين كتاب.
ـ گنجى شافعى، در باب 62 از كفاية الطالب، ص 253.
3- بقره: 207.
صفحه4
بِمَكَة لِقَضاءِ دُيُونِهِ وَردّ الوَدَائع الّتى كَانَتْ عِنْدَهُ وَ أَمَرَهُ لَيْلَةً خَرَجَ اِلَى الغِارِ وَ قَدْ أَحَاطَ المُشْرِكوُنَ بِالْدّارِ اَنْ يَنامَ عَلى فِراشِهِ فَفَعَلَ ذلِك فأوحى اللّه اِلى جبرئيلَ وَ ميكائِيلَ اِنّى آخَيتُ بَيْنَكُما وَ جَعَلْتُ عُمرَ اَحَدِكُما أَطْوَلَ مِنْ عُمرِ الآخَر فَأَيُّكُما يُؤَثِّر صاحِبَهُ بِالحَياة؟ فَاختارا كِلاهُما اَلحَياةَ فَأَوحَى اللّهُ عزّوجلّ اِلَيهِما اَفَلا كُنتُما مِثلَ علىّ بن ابيطالبـ عليه السلام ـ آخَيتُ بِينَهُ وَ بِينَ مُحَمَّدـ صلى الله عليه وآله وسلم ـفَبَاتَ عَلى فِراشِهِ يَفديَهُ بِنَفْسِهِ وَ يُؤثِرَهُ بِالحَياةِ. اَهْبَطا ـ جبرئيل و ميكائيل ـ الى الارض فَأحْفَظاهُ مِنْ عَدُوِّهِ فَنزَلا فَكانَ جَبرئيلُ عِندَ رأسِ على و ميكائيلُ عِندَ رِجْلَيْهِ وَ جَبْرَئيلُ يُنادى بَخ بَخ مِنْ مِثْلِكَ يا ابن أبى طالب يُباهى اللّه عزّوجلّ بِهِ الملائكة فَأَنْزَلَ اللّه عزّوجلّ عَلى رَسولِهِ وَ هُوَ مُتَوَجَّهٌ اِلَى المَدينَةِ، فى شأن على (وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرى نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرَضَاة اللّه)(1)
ابو عباس احمد بن عثمان بن ابى على مى گويد: هنگامى كه پيامبرـ صلى الله عليه وآله وسلم ـمى خواستند به (مدينه) هجرت كنند علىـ عليه السلام ـ را جهت رسيدگى به كارهاى خويش و اداى امانات و پرداخت ديون مأمور نمود و شبى كه مشركين خانه پيامبر ـ صلى الله عليه وآله وسلم ـ را محاصره كرده بودند تا ايشان را به قتل برسانند، پيامبر اسلامـ صلى الله عليه وآله وسلم ـ (به امر خدا) خانه خويش را به سوى غار ترك كردند و به علىـ عليه السلام ـ فرمودند: برويد (امشب را) در بستر من بخوابيد، پس علىـ عليه السلام ـ (با جان و دل) قبول كردند و آن شب را در بستر پيامبر خوابيدند و جان خويش را فداى پيامبر نمودند. در اين حال خداوند به جبرئيل و ميكائيل فرمود: من بين شما پيمان برادرى بستم و عمر يكى از شما را طولانى تر از ديگرى قراردادم، اكنون كداميك از شما عمر طولانى را انتخاب مى كنيد؟ هر دو عمر طولانى را انتخاب كردند و خداوند فرمود: آيا نمى خواهيد از على بن ابيطالب سرمشق بگيريد كه چگونه حيات پيامبر را بر حيات خويش ترجيح داد و در بستر رسول خدا به جاى او خوابيد و براى فداكارى و ايثار آماده شد؟ به سوى على رويد و او را مراقبت و محافظت نماييد. آنگاه جبرئيل و ميكائيل فرود آمده در حالى كه جبرئيل در نزد سر آن حضرت و ميكائيل در نزد پاى ايشان بود، به آن حضرت تبريك گفتند و اظهار داشتند كه: مبارك بادبر تو اى پسر ابوطالب، خداوند به وجود تو در برابر ملائكه مباهات مى كند. سپس اين آيه شريفه نازل شد: (وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرى نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرَضَاة اللّه).
2) امام علىـ عليه السلام ـ اسرار قرآن كريم
1- الف) أسد الغابة فى معرفة الصحابة، لابن الأثير (بيروت، دار احياء التراث العربى، باب العين) المجلد الرابع، ص 25.
ب) ترجمة الامام على بن أبى طالبـ عليه السلام ـ من تاريخ مدينة دمشق، لابى القاسم على بن الحسين بن هبة الله الشافعى المعروف بابن عساكر بتحقيق الشيخ محمد باقر المحمودى (بيروت، مؤسسة المحمودى، للطباعة و النشر، الطبعة الثانية، 1399 هـ 1978) ج 1، ح 187ـ190.
ج) مستدرك على الصحيحين، ابى عبدالله الحاكم النيابورى. و بذيله حافظ الذهبى، (بيروت، دار المعرفه) ج 3.
د) التفسير الكبير، ج 5 ص 204. ج 3، ص 132.
صفحه5
(قُلْ كَفى بِاللّهِ شَهيداً بَيْنى وَ بَيْنَكُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ)(1)
طبق نقل عده اى از علماء اهل سنت، آيه شريفه فوق درباره امام علىـ عليه السلام ـ نازل شده است.
(عَنْ عَبْدِ اللّهِ بنِ سَلامِ رضى اللّه عنه فى قولِهِ تَعالى «وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ» قَالَ: سأَلْتُ رَسُولَ اللّهـ صلى الله عليه وآله وسلم ـ قَالَ: اِنَّمَا ذَلِكَ عَلىُّ بْن اَبى طالِب)از عبدالله بن سلام نقل شده كه: از رسول خداـ صلى الله عليه وآله وسلم ـ درباره آيه شريفه (وَ مَنْ عنده علم الكتاب)
«كسى كه نزد اوست علم و (اسرار) كتاب (قرآن) سؤال شد، حضرت فرمود: اين آيه منحصراً درباره حضرت على بن ابيطالب است.(2)
3) امام علىـ عليه السلام ـ و انفاق آشكار و پنهان
(عن ابن عباس فى قوله تعالى (الذين يُنْفِقونَ أَمْوالَهُمْ بِالَّيْلِ وَ النَّهارِ سِرَّاً وَ علانيّة فَلَهُمْ اَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوفٌ عَلَيْهِم وَ لا هُمْ يَحْزَنُونْ)(3)(قال نَزَلَتْ فِى عَلِىِّ بْنِ أَبِى طالِب كانَ عنده اَرْبَعَة دراهم فَأَنْفَقَ بِالَّيْلِ واحداً و فِى السرّ واحِداً و فى العلانية واحداً.)(4) «ابن عباس مى گويد: اين كلام خدا «كسانى كه مال خود را در شب و روز، پنهان و آشكارا، انفاق مى كنند مزدشان نزد پروردگارشان است و نه ترسى بر آنهاست و نه غمگين مى شوند» در شأن على بن ابى طالبـ عليه السلام ـ نازل شده است كه نزد على بن ابى طالبـ عليه السلام ـ چهار درهم بود، آن حضرت يك درهم را شب و درهم ديگر را در پنهانى و يك درهم ديگر را آشكارا انفاق نمود.
و خداوند به جهت اهميت اين عمل، آيه فوق را بر پيامبر اكرمـ صلى الله عليه وآله وسلم ـنازل كردند كه از اين طريق شخصيت معنوى و برجسته امام علىـ عليه السلام ـ را به همگان معرفى نمايد.
4) امام علىـ عليه السلام ـ و انفاق انگشتر به سائل در حال ركوع
(عَنْ ضُرَيسْ عَنْ عَلىّـ عليه السلام ـ قَالَ: (نَزَلَتْ هذِهِ الآيَةُ عَلَى رَسوُلِ اللّهِـ صلى الله عليه وآله وسلم ـ: (اِنَّما وَلِيُّكُمُ اللّهُ وَ رَسوُلُهُ وَ الَّذِينَ آمَنوُا اَلَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ رَاكِعُونَ)(5) فَخَرَجَ رَسوُلُ اللَّهُـ صلى الله عليه وآله وسلم ـ فَدَخَلَ الْمَسْجِدَ وَ النَّاسُ يُصَلُّونَ بَيْنَ راكِع وَ قَائِم وَ اذا سَائِلٌ فَقَالَ: يَا سَائِلُ هَلْ أَعْطَاكَ أَحَدٌ شَيْئَاً؟ فَقالَ: لا إِلاَّ هَاذَاكَ
1- رعد: 43.
2- تفسير ثعلبى. ـ شيخ سليمان قندوزى حنفى، ينابيع المودة، باب مناقب السبعون، ص 284، حديث 60. ـ سيوطى الاتقان، ج 1، ص 13 و تفسير درّ المنثور در ذيل آيه شريفه.
3- بقره: 274.
4- التفسير الكبير، ج 7، ص 89. در ذيل آيه شريفه. ـ اسد الغابة فى معرفة الصحابة (با مشخصات سابق) ج 4، ص 25. ـ ابراهيم بن محمد الجوينى الخراسانى، فرائد السمطين، حققه و علّقه الشيخ محمد باقر المحمودى (مؤسسة المحمودى، الطباعة بيروت، الطبعة الاولى، 1398 هـ ق) ج 1، ص 356، ح 282.
5- مائده: 55.
به خدا قسم علىـ عليه السلام ـ زبان پيامبر است
صفحه6
الرَّاكِعُ (لِعَلىـ عليه السلام ـ ) أَعْطَانِى خَاتَمَةً.(1)
ضريس از علىـ عليه السلام ـ نقل مى كند: اين آيه (اِنَّما وَلِيُّكُمُ اللّه...) بر پيامبر نازل شد، پس از آن در حالى كه مردم مشغول نماز بودند پيامبر وارد مسجد شد و ديد يك نفر سائل ايستاده است، حضرت رو به سائل كرد و فرمود: اى سائل آيا كسى چيزى به تو داده است؟ عرض كرد: نه يا رسول اللّه، جز آن ركوع كننده (به علىـ عليه السلام ـ اشاره كرد) كه انگشتر خود را به من داد، غير از او كسى چيزى به من نداده است.
5) به خدا قسم علىـ عليه السلام ـ زبان پيامبر است
(عن انس (فى قوله تعالى): «افمن كان على بيّنة من ربه» قالَ هُوَ رَسُولُ اللّهِ، «و يتلوه شاهد منه» قالَ هو علىُّ بن ابى طالب، كانَ وَ اللّهِ لِسانَ رَسُولِ اللّهـ صلى الله عليه وآله وسلم ـ)(2)
«از أنس بن مالك در تفسير اين آيه شريفه روايت شده است كه گفت: مراد از «أفمن كان على بينة من ربه» پيامبر اكرمـ عليه السلام ـ است و منظور از «و يتلوه شاهد منه» على بن ابى طالبـ عليه السلام ـ مى باشد. به خدا سوگند كه على زبان پيامبر بوده است.
6) در روز قيامت خداوند از ولايت علىـ عليه السلام ـ سؤال خواهد كرد
طبق نقل مفسرين خاصّه و عامّه، آيه شريفه زير درباره ولايت علىـ عليه السلام ـ بوده و در روز قيامت از ولايت آن حضرت سؤال خواهد شد:
(وَقِفُوهُمْ اِنَّهُمْ مَسئولُونَ)(3) «در روز قيامت خداوند به ملائك فرمان مى دهد كه آنها يعنى مردمان كفر پيشه و گمراه را متوقف سازيد كه در كارشان سخت مسؤول هستند و بايد مورد بازپرسى قرار بگيرند.
و روايات متعددى جهت تأييد اين مطلب از طريق عامه نقل شده است كه ذيلا به نمونه هايى از آن اشاره مى شود:
الف) (عن ابى سعيد الخدرى، عن النبىـ صلى الله عليه وآله وسلم ـ فى قوله «وقفوهم انّهم مسئولون» قال: عن ولاية علىّ بن ابى طالب).
1- ابوالفداء الحافظ ابن كثير الدمشقى، البداية و النهاية (مكتبة المعارف ـ بيروت) الجزء السابع، ص 358. ـ فرائد السمطين، (با مشخصات سابق) ج 1، ص 195، ح 153. ـ فخر الدين راضى، تفسير الكبير (دار الكتب العلميه، طهران ـ ايران) ج 12، ص 26 ذيل آيه شريفه، عبارتى با مختصر تفاوت. ـ شيخ سليمان قندوزى، ينابيع المودة، ص 251.
2- تفسير ثعلبى، ج 2، ص 239 ذيل آيه شريفه.حافظ بن عساكر، ترجمة الامام على بن ابى طالبـ عليه السلام ـ ، ج 2، ص 420، ح 928.گنجى شافعى، كفاية الطالب، ص 235، باب 62.شيخ سليمان قندوزى حنفى، ينابيع المودة، ص 115، باب 26.ابن مغازلى شافعى، مناقب، ص 270، ح 318.
3- صافات: 24.
صفحه7
از ابى سعيد خدرى روايت شده است كه پيغمبر اكرمـ صلى الله عليه وآله وسلم ـ در تفسير اين آيه شريفه «وقفوهم انهم مسئولون» مى فرمود: از ولايت على بن ابى طالب، سؤال مى شود.
ب) (وَ عَنْ أَبى اِسْحاقِ فى قولِهِ تَعالى: «وقفوهم انّهم مسئولون» قال: يَعنى مِنْ وِلايَةِ علىِّ بن ابى طالبـ عليه السلام ـ ، اِنَّهُ لا يَجُوزُ اَحَدٌ الصّراطَ اِلاّ وَ بِيَدِهِ بَراةٌ بِولايةِ عَلى بنِ ابى طالب)
از ابو اسحاق روايت كرد كه او در مورد تفسير اين آيه شريفه «وقفوهم انهم مسئولون» گفت: يعنى از ولايت على بن ابى طالبـ عليه السلام ـ (پرسيده مى شود). به درستى كه كسى حق عبور از صراط را ندارد مگر آن كه در دستش برات ولايت على بن ابى طالبـ عليه السلام ـ باشد.
ج) (عن ابن عبّاس فى قوله عزّوجلّ: «وقفوهم انّهم مسئولون» قال: عَنْ وِلايةِ عَلىِّ بنِ ابى طالب)(1)
7) در روز قيامت از نعمت ولايت سؤال خواهد شد
(ثُمَّ لَتسأَلُنَّ يَوْمَئِذ عَنِ النَّعيم)(2)
(عَنْ جَعْفَر بن محمدـ صلى الله عليه وآله وسلم ـ فى قَولِهِ عَزَّوَجَلَ «ثُمَّ لتسألنَ يَوْمَئِذ عن النَّعيم» قَالَ: عَنْ وِلايَةِ عَلىِّ بنِ أبِى طالِبـ عليه السلام ـ ).(3)
از امام جعفر بن محمدـ عليه السلام ـ روايت شده كه در مورد آيه «ثم لتسألن يومئذ عن النعيم» فرمود: مراد از نعمتى كه در قيامت از آن سؤال مى شود، ولايت على بن أبى طالبـ عليه السلام ـ است.
8ـ جريان انتصاب امام علىـ عليه السلام ـ بر ولايت
(يا اَيُهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَيكَ مِنْ رَبِّكَ وَاِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ، وَاللهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ، اِنَّ الله لا يَهدِى الْقَوْمَ الْكافِرينَ.(4)
اى پيامبر، آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است را كاملا (به مردم) ابلاغ كن و اگر چنين نكنى رسالت او را انجام نداده اى، و خداوند تو را از (خطرات) مردم نگاه مى دارد و خداوند جمعيت كافران را هدايت نمى كند.
1- منابع هر سه حديث فوق به عبارت ذيل است: ـ محمد الجوينى الخراسانى، فرائد المسطين، مع تعليق الشيخ محمد باقر المحمودى (بيروت مؤسسة المحمودى، الطبعة الاولى، 1398 هـ ق) ج 1، ص 78، ح 46ـ47. ـ ذهبى، ميزان الاعتدال، ج 3، ص 118، شماره 5802. ـ گنجى شافعى، كفاية الطالب، ص 247، باب 62. ـ شيخ سليمان قندوزى حنفى، ينابيع المودة، ص 133، باب 37. ـ هيثمى، صواعق المحرقه، ص 89.
2- تكاثر/8.
3- حافظ ابى نعيم اصبهانى، ما نزل من القرآن فى علىـ عليه السلام ـ ، ذيل آيه شريفه. ـ حافظ الحسكانى، شواهد التنزيل، ج 2، ص 368.
4- مائده/67.
صفحه8
(عن ابن عباس فى قوله تعالى: يا ايها الرسول بلغ ما انزل اليك...) قال: نزلت فى علىـ عليه السلام ـ ، أمر رسول اللهـ صلى الله عليه وآله وسلم ـ اَنْ َيبْلُغَ فيه، فأَخَذَ رَسول اللهِـ صلى الله عليه وآله وسلم ـ بيدِ علىٌـ عليه السلام ـ فقال: من كنت مولاهُ فعلىٌ مولاه اللّهُمَّ وال من والاه و عاد من عاداه)(1)
از ابن عباس در مورد اين آيه شريفه «يا ايها الرسول بلغ ما انزل اليك من ربك...» روايت شد كه گفت، در مورد علىـ عليه السلام ـ نازل شد. (خداوند در اين آيه) به پيامبرش فرمان داد كه در مورد على ـ عليه السلام ـ تبليغ نمايد. (ولايت) علىـ عليه السلام ـ را ابلاغ كند. پس پيامبر اكرم ـ صلى الله عليه وآله وسلم ـدست على ـ عليه السلام ـ را گرفت و فرمود: هر كس كه من آقا و مولايش هستم، پس على آقا و مولاى اوست، خداوندا; دوست بدار هر كس او را دوست بدارد و دشمن بدار هر كسى با او دشمنى مى كند.9ـ ولايت امام علىـ عليه السلام ـ كمال دين و اتمام نعمت
(اَلْيَوْمَ اَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ اَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتى وَ رَضيتُ لَكُمُ الاِسْلامَ ديناً)(2).
امروز دين شما را به حد كمال رسانيدم و بر شما نعمت خود را تكميل نمودم، و اسلام را به عنوان آيين (جاودان) براى شما پذيرفتم.
ابو سعيد خدرى مى گويد: وقتى اين آيه بر پيامبر اكرمـ صلى الله عليه وآله وسلم ـنازل شد، حضرتـ صلى الله عليه وآله وسلم ـفرمودند:
(اللهُ اكبرُ عَلى اِكْمالِ الدّينِ وَاِتْمامِ النِّعْمَةِ وَرِضَا الرَّبِ بِرِسالَتى وَ وِلايَةِ علىِّ بنِ ابى طالب مِنْ بَعْدى.)
«الله اكبر بر تكميل شدن دين و اتمام نعمت پروردگار و خشنودى خداوند از رسالت من و ولايت على بعد از من.»(3)
1- سيوطى، تفسير الدرالمنثور، ج 2، ص 327، ذيل آيه شريفه. ـ فخر رازى، تفسيرالكبير، ج 3، ص 636، ذيل آيه شريفه. ـ ترجمة الامام على ابن ابيطالبـ عليه السلام ـ ، (با مشخصات سابق)، ج 2، ص 86، حديث 589. ـ شيخ سليمان قندوزى حنفى، ينابيع الموده، ص 140، باب 39. ـ شهاب الدين آلوسى شافعى، روح المعانى، ج 6، ص 172، ذيل آيه شريفه. ـ قاضى شوكانى، فتح القدير، ج 3، ص 57. ـ و دهها كتاب ديگر كه نقل آنها از حوصله اين مختصر خارج است.
2- مائده/4.
3- فرائد السمطين، (با مشخصات سابق)، ج 1، ص 74. ـ ابن كثير در تفسير خود، ج 2، ص 491، ذيل آيه شريفه. ـ البدايه و النهايه، (با مشخصات سابق)، جلد 7، ص 347. ـ گنجى شافعى، كفاية الطالب، ص 60، باب 62. ـ سيوطى، تفسير الدرالمنثور، ج 2، ص 284، ذيل آيه شريفه. ـ ابن مغازلى شافعى، المناقب، ص 19، حديث 24. ـ و دهها كتاب ديگر كه نقل آنها از حوصله اين مختصر خارج است.
على با قرآن و قرآن با على است
صفحه9
*بخش دوّم: روايات وارده در شأن امام علىـ عليه السلام ـ در منابع اهل سنت
على با قرآن و قرآن با على است
1) ـ (عن ابى ذر عن ام سلمه عن النبىـ صلى الله عليه وآله وسلم ـ: علىُّ مع القرآن و القرآن مع علىّ لَنْ يَفْتَرِقا حَتّى يَرِدا عَلىَّ الحَوْض)(1)
از امّ سلمه روايت شد كه گفت: از پيامبر اكرمـ صلى الله عليه وآله وسلم ـ شنيدم كه مى فرمود: على با قرآن است و قرآن با على است، از هم جدا نمى شوند تا نزد حوض كوثر بر من وارد مى شوند.
حق با على و على با حق آميخته است و ابداً از هم جدا نمى شوند
2) ـ (عَنْ اَبى ثابِت مَوْلى أَبِى ذَرٍّ، قالَ: دَخَلْتُ عَلى أُمّ سَلَمَةَ فَرَأَيْتُها تَبْكى وَ تَذْكُرُ عَلِيَاً وَ قالَتْ سَمِعْتُ رَسُولَ اللّهـ صلى الله عليه وآله وسلم ـيَقُولُ: عَلِىٌّ مَعَ الحَقِّ وَ الحَقُّ مَعَ عَلِىٍّ، وَ لَنْ يَفْتَرِقا حَتَّى يَرِدا عَلَىَّ الْحَوْضِ يَوْمَ الْقِيامَةِ)(2)
ابو ثابت غلام ابوذر(رحمه الله) گفت: بر امّ سلمه وارد شدم و او را گريان ديدم در حالى كه اميرالمؤمنين علىـ عليه السلام ـ را ياد مى كرد و مى گفت: از رسول اكرمـ صلى الله عليه وآله وسلم ـشنيدم مى فرمود: على با حق است و حقّ با علىـ عليه السلام ـ است و هرگز از يكديگر جدا نمى شوند، تا در روز قيامت در كنار حوض كوثر بر من وارد شوند.
پيامبر شهر علم و على باب آن
3) ـ (عَن اِبْنِ عَبَّاس، قالَ، قالَ رَسُولُ اللّهـ صلى الله عليه وآله وسلم ـ اَنَا مَدينَةُ الْعِلْمِ وَ عَلىٌّ بابُها، فَمَنْ اَرادَ الْعِلْمَ فَلْيَأْتِ بابَ الْمَدينَةِ)(3)
ابن عباس مى گويد: پيامبر اكرمـ صلى الله عليه وآله وسلم ـ فرمود: منم شهر علم و على درِ آن شهر، پس هر كس علم مى خواهد از درِ شهرِ (علم) وارد شود.
1- أبى عبداللّه الحاكم النيسابورى، المستدرك على الصحيحين. بذيله التلخيص للحافظ الذّهبى (دار المعرفة، بيروت ـ لبنان) ج 3، ص 124. حاكم بعد از نقل اين حديث مى گويد: هذا حديث صحيح الاسناد و در ذيل مستدرك حافظ ذهبى نيز بعد از نقل حديث فوق مى گويد: اين حديث صحيحى است. ـ شيخ سليمان قندوزى حنفى، ينابيع المودة، باب 20، ص 103. ـ سيوطى، تاريخ الخلفاء، ص 173 (باب فضائل علىـ عليه السلام ـ ). ـ متقى هندى، كنزالعمال، ج 11، ص 603 (مؤسسة الرساله بيروت، چاپ پنجم).
2- ترجمه الامام على بن ابيطالبـ عليه السلام ـ (با مشخصات سابق) ج 3، ص 119، ح 1162. ـ حاكم، المستدرك، (با مشخصات سابق) ج 3، ص 124، ح 61، فرائد المسطين، (با مشخصات سابق) ج 1، ص 439. ـ شيخ سليمان قندوزى حنفى، ينابيع المودة، باب 20، ص 104. ـ هيثمى، مجمع الزوائد، ج 9، ص 135.
3- اسد الغابة فى معرفة الصحابه (با مشخصات سابق) ج 4، ص 22. ـ فرائد المسطين، (با مشخصات سابق) ج 1، ص 98، ح 67. ـ البداية و النهاية (با مشخصات سابق) ج 7، ص 359. ـ المستدرك على الصحيحين (با مشخصات سابق) ج 3، ص 126. ـ ترجمة الامام على بن ابى طالب (با مشخصات سابق) ج 2، ص 464، ح 984.
صفحه10
دوستان علىـ عليه السلام ـ مؤمن و دشمنان او منافق هستند
4) ـ (عَنْ زَر بْنِ جَيْش، قالَ سَمِعْتُ عَلِياً يَقُولُ: وَ الَّذى فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَىء النَّسَمَةَ، اِنَّهُ لَعَهِدَ النَّبِىُّ اِلىَّ اَنْ لا يُحِبُّكَ اِلاّ مُؤمِنُ وَ لا يُبْغِضُكَ اِلاّ مُنافِقٌ)(1)
زرّ بن جيش گفت از علىـ عليه السلام ـ شنيدم كه مى فرمود: قسم به خدايى كه دانه را بشكافت و مخلوقات را به وجود آورد پيمانى است كه پيغمبر اكرمـ صلى الله عليه وآله وسلم ـ با من كرده است كه: (اى على) تنها شخص مؤمن دوستدار تو است و كسى با تو دشمنى نمى كند مگر شخص منافق.
علىـ عليه السلام ـ و شيعيان او رستگارند
5) ـ (عَن علىـ عليه السلام ـ قالَ، قالَ رَسُولُ اللّهِـ صلى الله عليه وآله وسلم ـ يا عَلِىُّ اِذا كانَ يَوْمُ الْقِيامَةِ يَخْرُجُ قَوْمٌ مِنْ قُبُورِهِمْ، لِباسُهُمُ النُّورُ عَلى نَجائِبَ مِنْ نُور، أزِمَّتُها يَواقِيتُ حُمْر، تَزُفُّهُم الْمَلائِكَةُ اِلى الَْمحشَرِ، فَقالَ عَلِىٌّ: تَبارَكَ اللّهُ ما أَكْرَمَ قَوْماً عَلَى اللّهِ. قَالَ رَسُولُ اللّهِـ صلى الله عليه وآله وسلم ـ: يا عَلِىُّ هُمْ اَهْلُ وِلايَتِكَ وَ شيعَتُكَ وَ مُحِبُّوكَ، يُحِبّونَكَ بِحُبّى، وَ يُحِبُّونى بِحُبِّ اللّهِ، هُمُ الْفائِزُونَ يَوْمَ الْقِيامَةِ)(2)
از اميرالمؤمنين علىـ عليه السلام ـ روايت شده كه فرمود، پيامبر اكرمـ صلى الله عليه وآله وسلم ـفرمودند:
يا على روز قيامت گروهى از قبرهاى خود بيرون مى شوند كه لباسشان نور است و بر ناقه هايى از نور سوار مى باشند كه لجامهاى آن ناقه ها از ياقوت سرخ است و فرشتگان، آنان را به سوى محشر حركت مى دهند، پس علىـ عليه السلام ـ گفت: تبارك اللّه، اين قوم چقدر در پيشگاه خداوند گرامى هستند! رسول خداـ صلى الله عليه وآله وسلم ـ فرمود: يا علىـ عليه السلام ـ آنان شيعيان و دوستداران تو مى باشند، كه تو را به دوستى من دوست دارند و مرا به دوستى خداوند دوست مى دارند، آنان در روز قيامت كامياب و رستگارند.
پيامبرـ صلى الله عليه وآله وسلم ـ و علىـ عليه السلام ـ حجت خداوند بر بندگانش
6) ـ (عَنْ أَنَس، قالَ، قالَ النَّبِىُّـ صلى الله عليه وآله وسلم ـ أَنَا وَ علىٌّ حُجَّةُ اللّهِ عَلى عِبادِهِ)(3)
1- الحافظ أبى عبدالله محمد بن يزيد القزوينى ابن ماجه، سنن، تحقيق: محمد فؤاد عبدالباقى (بيروت، دار احياء التراث، 1395 هـ ق 1975 م.فرائد السمطين (با مشخصات سابق) ج 1، ص 130، ح 93ـ95. ـ البداية و النهاية (با مشخصات سابق) ج 7، ص 355. ـ ترجمه الامام على بن ابى طالبـ عليه السلام ـ (با مشخصات سابق) ج 2، ص 190، ح 6740.
2- ترجمة الامام على بن ابى طالب (با مشخصات سابق) ج 2، ص 346 و 846. ـ گنجى شافعى، كفاية الطالب، باب 86، ص 313. ـ هيثمى، مجمع الزوائد، ج 10، ص 21 و ج 9، ص 173. ـ بلاذرى، حديث 215، شرح حال اميرالمؤمنين از انساب الأشراف، ج 2، ص 182، ط 1.
3- ترجمة الامام على بن ابى طالبـ عليه السلام ـ (با مشخصات سابق) ج 2، ص 272، ح 793 تا 796. ـ خطيب، شرح حال محمد بن اشعث، تاريخ بغداد، ج 2، ص 88. ـ ابن مغازلى، مناقب، حديث 67 و 234، ص 45 و 197، ط 1. ـ ذهبى، ميزان الاعتدال، ج، ص 128، شماره 8590. ـ شيخ سليمان قندوزى حنفى، ينابيع المودة، باب مناقب السبعون، ص 284، حديث 57.
صفحه11
انس گويد رسول اكرمـ صلى الله عليه وآله وسلم ـ فرمود: من و على حجّت خداوند بر بندگانش هستيم.
هر كس بر علىـ عليه السلام ـ آزار رساند پيامبرـ صلى الله عليه وآله وسلم ـ را آزرده است
7) ـ (عَنْ عَمْرِو بْنِ شاس اَنَّهُ سَمعَ النِّبِىَّـ صلى الله عليه وآله وسلم ـ يَقُولُ: مَنْ اَذى عَلِيّاً فَقَدْ اَذانى)(1)
از عمرو ابن شاس روايت است كه از پيامبر اكرمـ صلى الله عليه وآله وسلم ـ شنيد كه مى فرمود: هر كس على را بيازارد در حقيقت مرا آزرده است.
دوست داشتن علىـ عليه السلام ـ (در انديشه و عمل) سبب بخشش گناهان
8) ـ (عَنْ اِبْنِ عَبّاس قالَ، قالَ رَسُولُ اللّهِـ صلى الله عليه وآله وسلم ـ: حُبُّ عَلِىّ اَبى طالِب يَأْكُلُ السَّيِّئاتِ كَما تَأْكُلُ النّارُ الْحَطَب)(2)
ابن عباس گفت كه پيامبر اكرمـ صلى الله عليه وآله وسلم ـ فرمود: دوست داشتن على بن ابى طالب، سيّئات و گناهان را مى خورد (و نابود مى كند) همان گونه كه آتش هيزم را مى خورد (و از بين مى برد).
اطاعت از علىـ عليه السلام ـ اطاعت از پيامبر است
9) ـ (عن ابى ذر (رضى اللّه عنه) قال قال: رَسولُ اللّهِـ صلى الله عليه وآله وسلم ـمَنْ اَطَاعَنى فَقَدْ اَطاعَ اللّه و من عصانى فَقَدْ عَصىَ اللّهَ وَ مَنْ اَطاعَ عَليّاً فَقَدْ اَطاعَنى وَ مَنْ عَصى عَلِياً فَقَدْ عَصَانى)(3)
ابوذر مى گويد: پيامبر اكرمـ صلى الله عليه وآله وسلم ـفرمود: هر كس از من اطاعت كند از خدا اطاعت كرده است و هر كس از من دورى كند از خدا دورى كرده است و هر كس از على اطاعت كند، از من اطاعت كرده است و هر كس از على اطاعت نكند، از من اطاعت نكرده است.
علىـ عليه السلام ـ رهبر تمام مؤمنين است
10) ـ (عن عمرو بن ميمون عن ابن عباس انّ رسول اللّهـ صلى الله عليه وآله وسلم ـ قال لِعَلىٍّـ عليه السلام ـ : «اَنْتَ وَلِىُّ
1- ترجمه الامام على بن ابى طالبـ عليه السلام ـ من تاريخ مدينة دمشق (با مشخصات سابق) ج 1، ص 388، ح 459. ـ المستدرك الصحيحين (با مشخصات سابق) ج 3، ص 122. حاكم بعد از نقل اين حديث مى گويد: هذا حديث صحيح الاسناد. ـ شيخ سليمان قندوزى حنفى، ينابيع المودة، باب مناقب السبعون، ص 275، حديث 9. ـ احمد بن حنبل در عنوان «حديث عمرو بن شاس الاسلمى» از المسند، ج 3، ص 483، ط 1.
2- ابن عساكر، شرح حال امام علىـ عليه السلام ـ ، تاريخ دمشق، ج 2، ص 103، حديث 607 (شرح محمودى). ـ خطيب، شرح حال احمد بن شبوية بن معين موصلى، تاريخ بغداد، ج 4، ص 194، شماره 1885. ـ متقى هندى، كنزالعمان، ج 15، ص 218، شماره 1261. ـ شيخ سليمان قندوزى حنفى، ينابيع المودة، باب مناقب السبعون، ص 279، حديث 33. در باب 56، ص 211 و نيز در ص 252.
3- المستدرك الصحيحين (با مشخصات سابق) ج 3، ص 121. حاكم بعد از نقل حديث فوق مى گويد: هذا حديث صحيح الاسناد.
صفحه12
كُلِّ مُؤْمِن بَعْدى»)(1)
عمرو بن ميمون از ابن عباس نقل مى كند كه رسول خداـ صلى الله عليه وآله وسلم ـبه علىـ عليه السلام ـ فرمود: يا على تو بعد از من ولى و رهبر تمام مؤمنين هستى».
علىـ عليه السلام ـ آقاى دو جهان است و دوستى او دوستى خدا است
11) ـ (عن ابن عباس أنّ رسول اللّهـ صلى الله عليه وآله وسلم ـ نَظَرَ اِلَى عَلىٍّ فَقَالَ: «اَنْتَ سيّدٌ فِى الدُّنيا وَ الْاَخِرَة، مَنْ أَحَبَّكَ فَقَدْ احَبّنى و حَبيبُكَ حَبيبَ اللّهِ، وَ مَنْ أبْغَضَكَ فَقَدْ أبْغضنى و بَغيضُكَ بَغيضُ اللّه، وَ وَيلٌ لِمَنْ أبغضك من بعدى)(2)
ابن عباس مى گويد: رسول خداـ صلى الله عليه وآله وسلم ـ به علىـ عليه السلام ـ نگاه كرد و فرمود: (يا) على تو آقاى دنيا و آخرت هستى، هر كس تو را دوست دارد به حق مرا دوست داشته است. دوستى تو دوستى خداست، و هر كس تو را دشمن بدارد با من دشمنى كرده است، دشمنى با تو دشمنى با خداست. واى بر كسانى كه بعد از من تو را دشمن بدارند.
اين ها نمونه هايى از روايات وارده در منابع اهل سنت، درباره فضائل اميرمؤمنان حضرت علىـ عليه السلام ـ است.
اميدواريم ما و شما پرسش گر محترم شيعه خوبى براى آن حضرت باشيم.
«والسلام»
(اكبر اسد عليزاده)
1- ابوالفراء الحافظ ابن كثير الدَّمشقى، البداية و النهاية (بيروت ـ لبنان، مكتبة المعارف) ج 7، ص 346.
2- البداية و النهاية (با مشخصات سابق) ج 7، ص 356.