بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب بهائیت در ایران, ( )
 
 

بخش های کتاب

     001 - بهائيت در ايران
     002 - بهائيت در ايران
     003 - بهائيت در ايران
     004 - بهائيت در ايران
     fehrest - بهائيت در ايران
 

 

 
 
 

ذكر اين نكته نيز ضرورى است كه تعداد انبوهى از بهائيان كه با پيروزى انقلاباسلامى تمام نقشه هاى بيت العدل را در ايران بر باد رفته مى ديدند و نسبت به اينمرام بى اعتقاد شدند، با ايجاد تسهيلات لازم ازطرف نظام جمهورى اسلامى به سوىمساجد حركت كرده و به صورت دسته جمعى و خانوادگى مسلمان شدند.

گفتارسوم وضعيت بين الملى بهائى گرى

بهائيت اززمان عباس افندى «جهان وطني» آغاز نمود و به دام كشورهاى امپرياليستى افتاد و درراستاى منافع آنان مورد استفاده قرار گرفت. به اين ترتيب دول خارجى مخصوصاً آمريكاو صهيونيست ها در صحنه بين المللى از آنان حمايت نموده و آنان را زير چتر حمايتىخويش قرار دادند. بهائيت نيز موجوديت خود را در اين وابستگى و حمايت مى داند و بهآن تن داده است. به طورى كه سياستهاى پهلوى دوم در مورد آنان نشان داد، ابرقدرتهانيز در مقابل اين فرقه سياستى دوگانه دارند و گاهى آنها را محدود ساخته و از طريقجريانات موازى به آنها گوشمالى مى دهند تا از حدود خويش تجاوز نكنند و گاهى نيز بهعنوان حربه اى عليه اسلام از آنها استفاده مى برند.

بعد از انقلاب اسلامى هر كدام از رؤساى جمهورى آمريكا به تناسب حال و موقعيت خودبه حمايت از بهائيان پرداخته و ايران را به خاطر برخورد با آنان محكوم كرده است.براى نمونه ريگان رئيس جمهور وقت آمريكا كه به مناسبت روز جهانى حقوق بشر سخن مىگفت، اظهار داشت: "درايران اعضاى فرقه بهائى را اعدام مى نمايند و تاكنون 198بهائى اعدام و 717 نفر زندانى و ده هزار نفر بى خانمان و 25 هزار نفر وادار بهخروج از كشور شده اند."

البته اين اولين بار نبود كه ريگان نسبت به سرنوشت وابستگان به فرقه سياسى بهائىدر ايران اظهار تأسف مى كرد. وى در سال 1983 نيز طى بيانيه اى ضمن اخطار به ايراناز تمامى كشورهاى جهان سوم خواست كه از ايران بخواهند از اعدام 22 بهائى كه به جرمجاسوسى براى اسرائيل دستگير شده بودند خوددارى نمايد.

آنچه اهميت دارد نفوذ اين گروه در كاخ سفيد و كنگره آمريكا و نوع فعاليت آنان استكه با وجود ادعاى آنها مبنى بر مذهبى بودن وسياسى نبودن، به خوبى نمايانگر وابستگىاين گروه به محافل امپرياليستى است.

كنگره امريكا نيز در جهت حمايت از بهائيان اقداماتى داشته است. در ادامه خبر فوقروزنامه كيهان چنين مى نويسد: «در 16نوامبر 1982 بر اساس گزارش روزنامه واشنگتنپست پنج عضو كنگره آمريكا به ريگان پيشنهاد كردند كه با يك اقدام بين المللى ازمجازات بهائيان در ايران جلوگيرى نمايد.» اين قطعنامه همچنين به امضاى سى و سه عضوسناى آمريكا رسيده بود.

ديگر كشورهايى كه از خدمات بهائيان در دوران شاه استفاده فراوان برده بودند نيز درصحنه بين المللى به حمايت از آنان پرداخته اند. گروههاى مخالف با جمهورى اسلامىايران نيز كه در خارج به سر مى برند به حمايت از آنان مبادرت مى ورزند. همينروزنامه درهمين خبر چنين ادامه مى دهد: «علاوه بر آمريكا بسيارى از كشورهاى غربىاز جمله انگليس، كانادا و اسرائيل نيز از حاميان پرو پا قرص اين فرقه سياسى درسازمان ملل و محافل سياسى به شمار مى روند. در دو سال اخيرنماينده اين فرقه در صحنةفعاليتهاى خود همدردى جديد يافته است كه سفير سيار مسعود رجوى در مراكز ديپلماتيكاست. نماينده بهائيان در كنار كاظم رجوى كه چندماهى است در نيويورك از اين دفترنمايندگى در سازمان ملل به دفتر ديگر و از اين ميهمانى به ميهمانى ديگرميرود و مىكوشد حمايت نمايندگان دولتها و محافل امپرياليستى را جلب كند، فعاليت مى نمايد.»

شبكه هاى خبرى وابسته به صهيونيزم نيز در اختيار تبليغات اين فرقه مى باشند و سمتوسوى تبليغات بيگانگان در مورد بهائيت تكيه بر مظلوميت آنان و حق آزادى عقيده مىباشد. اما چنان كه بيان شد با اين كه بهائيت با نظام جمهورى اسلامى ايران اختلافمبنايى دارد، موضع گيرى جمهورى اسلامى ايران در مورد آنان در جهت محدود كردنشان ونه محو آنان بوده است به طورى كه تمام مقامات ايرانى بارها اعلام كرده اند هيچ كسبه جرم داشتن عقايدش در جمهورى اسلامى مورد تعقيب و مجازات قرار نمى گيرد و درمورد مجازات برخى اعضاى اين فرقه سياسى نيز به وضوح اعلام شده كه اين عده صرفاً بهجرم فعاليتهاى جاسوسى و خيانت مجازات مى شوند.»

در پاسخ به اظهارات ريگان جناب آقاى مهندس موسوى نخست وزير وقت ايران بياناتى رادر جمع كاركنان كارخانجات توليدى بهمن اظهار داشت. وى درگوشه اى از سخنان خود گفت:«دفاع رئيس جمهورى آمريكا از يك فرقه جاسوسى يعنى بهائيت همان طور كه نشان دهندةماهيت اين فرقه است كه در پايتخت بزرگترين جنايتكاران جهان مورد حمايت قرار مىگيرد در عين حال خشم و كينه آمريكا نسبت به انقلاب اسلامى را نمايان مى سازد».

نگاهى اجمالى به گزارشهاى هدفدار و غيرمنصفانه فرستادگان سازمانهاى حقوق بشر مثلگاليندوپول و كاپيتورن اين واقعيت را آشكار مى سازد كه همه ابزارهاى امپرياليستى وصهيونيستى دست به دست هم داده اند كه نظام اسلامى را وادار سازند اين اقليت را بهرسميت بشناسد، يعنى كارى را كه رژيم شاه از ترس ملت نتوانست انجام دهد جمهورىاسلامى به آن مبادرت ورزد. اين مطلب ضمن اين كه ميزان حمايت آنان را از بهائيتمشخص مى كند نشان مى دهد كه قاعدتاً پشت پرده خبرهايى بسيار مهمتر از تضييع حقوقبشر در ايران است. اگر اين اخبار را در كنار قرينه هاى سركوب اقليتهاى مسلمان درجهان مانند سركوب مسلمانان و ديگر آزاديخواهان در جنوب لبنان، فلسطين اشغالى،اريتره، ‌آسياى جنوب شرقى و ديگر نقاط جهان قرار دهيم ، معناى روشنترى پيدا مىكند. مخالفت با تحصيل دختران محجبه در فرانسه، عدم اجازه به حضور بانوان با حجابدر ادارات و مدارس و دانشگاههاى تركيه و سكوت سازمانهاى حقوق بشر، مناديان آزادىخواهى واصالت انساني  در خارج از كشور مشتى است نمونه خروار.

بهائيت امروزيك تشكيلاتى بين المللى است مقر آن در اسرائيل است و بيشترين پيروان آن در آمريكاساكن مى باشند. تشكيلات آنان در كليه كشورهاى جهان بخصوص كشورهاى آفريقايى وآسيايى شعبه دارد و به تبليغ خود مى پردازد.

نكته:

در دوران پهلوى بهائيت با تأسيس تشكيلات گسترده اى با مركزيت اسرائيل به تقويتخويش پرداخت. اين تشكيلات كه عضويت در آن به عنوان يك وظيفه دينى محسوب مى شد،موجب تقويت بهائيت در ايران و ديگر نقاط جهان گرديد.

پس از كودتاى 28مرداد سال 1332 ديكتاتورى قوى تر و موثرترى از ديكتاورى رضاشاه درايران به كمك بيگانگان تأسيس شد. نقش دولت آمريكا و نماينده او در منطقه خاورميانهيعنى اسرائيل در اين حمايتها در درجه اول اهميت قرار دارد. از همين سالها ميدانعمل براى بهائيان به عنوان كارگزارانى مطمئن در دستگاههاى دولتى بيشتر شد كه عكسالعمل مردم ايران و روحانيت را به دنبال داشت. انجمن حجتيه تأسيس شد و روحانيت نيزتحت زعامت آيت الله بروجردى به مقابله تبليغاتى با بهائيت پرداخت. مقابله هاىفيزيكى مردمى نيز در اين دوره صورت گرفت.

پس از فوت آيت الله بروجردى، دستگاه دولتى حركت ضد دينى خود را شدت بخشيد و لايحةانجمن هاى ايالتى و ولايتى را تقديم مجلس كرد. طرح انقلاب شاه و ملت نيز در همينسالها ريخته شد. اين اصلاحات، مقابله دستگاه دينى و بخصوص روحانيت معتقد به مداخلهدر امور سياسى را به دنبال داشت. نهضت 15 خرداد به رهبرى حضرت امام خميني(ره) بهاين امتياز، ايشان از كشور تبعيد شدند. به علت جو ارعاب حاكم، حركتى در خور درمقابل اين تبعيد از جانب روحانيت و مردم صورت نگرفت و اين علامت خوبى براى شاه وحاميانش تلقى شد تا بر شدت دين زدايى بيفزايند. از اين رو از اين پس به كارگيرىمهره هاى بهائى در دستگاه دولتى بدون هيچ ابايى صورت گرفت هويدا براى مدت سيزدهسال به سمت نخست وزيرى برگزيده شد. از اين سالها به بعد بر قدرت اين فرقه در ايرانافزوده شد و هواداران آنان افزايش يافت.

شاه مى توانست براى كنترل بهائيت از نيروهاى مخالف آنان سود جويد. به اين دليلآنان را به عنوان گروهى بى خطر از لحاظ تعرض به منصب پادشاهى خويش بيش از پيش بهكار گرفت. نتيجه خودسريهاى شاه و وابستگان به او از جمله بهائيان اين بود كه ديناسلام كه تا حد زيادى ازصحنه عملى زندگى مردم خارج شده بود در قلب يكايك آنانجوانه زده با فرياد رساى حضرت امام خميني(ره) در فرصتى استثنايى سربلند كند. بهاين صورت انقلاب اسلامى شكل گرفت.

انقلاب اسلامى در نتيجه تقابل ميان روحانيت آگاه به زمان با پشتيبانى ملت و دستگاهدولتى شاه با پشتيبانى امپرياليزم به ظهور رسيد. در اين هنگامه بهائيت همراه جناحدولت بود. با غلبه مردم،‌بهائيت و استفاده از تفرقه ميان آنان و ملت مسلمان ايراندر جهت تضعيف انقلاب اسلامى قرار گرفت اين طرح به اجرا گذاشته شد و در كنار اعداميا زندانى شدن برخى از سران آنان به جرم جاسوسى توسط جمهورى اسلامى ايران،حركتهايى عليه اقشار پايين اين فرقه كه به جد از مداخله در امور سياسي خوددارى مى كردند و حتى به گواهى اسناد ساواك از عضويت در حزب رستاخيز نيز سربازمى زدند، صورت گرفت. در هيم اوان برخى از جوانان بهائى عليه سران به وابسته بهاسرائيل و غرب مطالبى نوشتندو راه خود را از آنان جدا اعلام نمودند.

در سال 1362 تشكيلات بهائى بنا به غيرقانونى خوانده شدن آن از جانب دادستان انقلاباسلامى،‌ خود را منحل اعلام كردو متعاقب آن در پى سخنرانى شديد حضرت امام (ره)عليه روحانيونى كه مداخله در امورسياسى را منع مى نمودند، انجمن حجتيه نيز اعلامانحلال كرد.

امروزه اين فرقه با مركزيت اسرائيل و بيشترين طرفدار در آمريكا در سطح جهان داراىسه شاخه اصلى است ومورد حمايت كشورهاى سلطه گر مى باشد. به نظر مى رسد علت حمايتكشورهاى فوق از آنان اين باشد كه نشر عقايد بهائيت يكى از وسايل مهم براى مقابلهبا حركتهاى اسلامى بخصوص در منطقه خاورميانه باشد.

با توجه به آنچه آمد مى توان نتيجه گرفت كه فرضيه يا نظريه تحقيق ما مبنى براستفاده از جنبش بهائيت توسط قدرتهاى استثمارى براى شكستن كيان واقتدار دينى درايران درست است، زيرا هر جا كه موضوع دين زدايى از نهاد سياست و يا جامعه مطرحبوده است، بهائيان نقش فعال داشته اند. هم در انقلاب مشروطه و هم در دوران پهلوىاين همكارى بين بيگانگان و بهائيت براى مقابله با ديانت و روحانيت به روشنى به چشممى خورد. اين جنبش هم اكنون نيز در دنيا و درمنطقه خاورميانه و شمال آفريقا بهعنوان يكى از ابزارهاى بالقوه فرهنگى در اختيار قدرتهاى بزرگ براى مقابله باحركتها و جنبشهاى اسلامى باشد.

«اسلام و مذهب مقدس جعفرىسدى است در مقابل اجانب و عمال دست نشانده‌ آنها، چه راستى و چه چپى و روحانيت كهحافظ آن است سدى است كه با وجود آن اجانب نمى توانند به نحوى كه دلخواه آنهاست، باكشورهاى اسلامى و خصوص با كشور ايران رفتار كنند، لهذا قرنهاست كه با نيرنگهاىمختلف براى شكستن اين سد نقشه مى كشند، گاهى از راه مسلط كردن عمال خبيث خود بركشورهاى اسلامى و گاهى از راه ايجاد مذاهب باطله و ترويج بابيت و بهائيت و وهابيتو گاهى از طريق احزاب انحرافى امروز كه مكتب بى اساس ماركس با شكست مواجه است و بىپايگى آن برملا شده است، عمال اجانب كه خود بر ضد مكتب آن هستند در ايران از آنترويج مى كنند براى شكست وحدت اسلامى و كوبيدن قرآن كريم و روحانيت در ايران كهمهد تربيت اهل بيت عصمت و طهارت است و با زنده بودن اين مكتب بزرگ هرگز اجانبغارتگر به آرزوى غيرانسانى خود نمى رسند ناگزير هستند مذهب مقدس تشيع و روحانيت راكه پاسداران آن هستند، به هر وسيله تضعيف كنند و بكوبند.»

صحيفه نور، ج 1،مركز مدارك فرهنگى انقلاب اسلامى، 1361، ص 229