بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب آموزش قرآن, عبدالرحیم موگِهى   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     011 - آموزش قرآن
     013 - آموزش قرآن
     03 - آموزش قرآن
     fehrest - آموزش قرآن
     words - كلمات
 

 

 
 

  فهرستصفحه قبل

پيوست

معنى فارسى برخى از كلمات سوره ها

1. سوره فاتِحَه

فاتِحَه: سرآغاز، ابتدا. اِسم: نام. اَللّه: خداوند، خدا. رَحمن: بخشنده، كسى كه رحمتش گسترده است. رَحيم: مهربان، كسى كه رحمتش فراوان است. حَمد: سپاس، ستايش. رَبّ: پروردگار، خداوند. عالَمين [جمع عالَم (جهان)]: جهانيان. مالِك: اختياردار، فرمانروا، صاحب. يَوم: روز. دين [در اين سوره]: قيامت، رستاخيز. صِراط: راه. مُستَقيم: راست، پايدار، اُستوار. اَلَّذين: كسانى كه. مَغضوب: كسى كه بر او خَشم گرفته شده است. ضآلّين [جمع ضآلّ (گمراه)]: گمراهان.

2. سوره ناس

ناس: مردمان، مردم، انسان ها. مَلِك: فرمانروا. إِلـه: معبود، كسى كه پرستش و عبادت مى شود. شَرّ: بدى، زشتى، كار بد، گَزَند. وَسواس: وَسوَسه گر، وسوسه كننده. خَنّاس: پنهان شونده، كنار رونده و دور شونده، شيطان. اَلَّذى: كسى كه. صُدور [جمع صَدر (سينه)]: سينه ها، دل ها. جِنَّة: جِنّيان، پريان.

3. سوره فَلَق

فَلَق: سپيده دَم، روشنى آسمان پيش از طلوع خورشيد. غاسِق: شب به هنگامى كه بسيار تاريك مى شود. نَفّاثات [جمع نَفّاثَة (زن دَمَنده)]: زنان دمنده، جادوگران، زنانى كه سِحر و جادو مى كنند. عُقَد [جمع عُقدَة (گِرِه)]: گره ها. حاسِد: حَسود.

4. سوره اِخلاص

إِخلاص: يكرنگى، بى آلايشى، پاكدلى. أَحَد: يگانه، يكتا. صَمَد: بى نيازى كه ديگران به او محتاج و نيازمند هستند. كُفُؤ: همانند، همتا، شبيه.


صفحه 101


5. سوره مَسَد

يَدا(نِ): دو دست. أَبى لَهَب: عموى پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) كه از دشمنان سرسخت اسلام بوده است. مال: دارايى، ثروت. نار: آتش. ذاتَ لَهَب: زبانه كش، داراى لَهيب و شعله سركش. اِمرَأَة: زن. حَمّالَة: زن باركش، زن باربر. حَطَب: هيزم، چوبى كه براى روشن كردن آتش استفاده مى شود. جيد: گردن. حَبل: ريسمان، طناب. مَسَد: ليف خُرما.

6. سوره نَصر

نَصر: يارى، كمك. فَتح: پيروزى، گشايش. دين [در اين سوره]: آيين، مكتب. أَفواج [جمع فَوج (گروه)]: گروه ها، دسته ها. تَوّاب: توبه پذير، بخشاينده گناهان.

7. سوره كافِرون

كافِرون: [جمع كافِر (كسى كه خدا را نمى پرستد)]: كسانى كه خدا را نمى پرستند، پوشانندگانِ حقيقت. عابِدون [جمع عابِد(پرستنده)]: پرستندگان، عبادت كنندگان.

8. سوره كَوثَر

كَوثَر: خير و بركت فراوان، خوبى بسيار. شانِئ: دشمن بدگو و بداخلاق و بدخواه. أَبتَر: بى فرزند، بدون نسل، ناقص، ناتمام.

9. سوره ماعون

دين [در اين سوره]: قيامت، رستاخيز، روز جَزا. يَتيم: بچه اى كه پدرش مُرده است. طَعام: خوراك، غذا. مِسكين: بينوا، فقير، بيچاره. وَيل: واى، چاهى در جهنّم، سختى و دردمندى. مُصَلّين [جمع مُصَلّى (نمازگزار)]: نمازگزاران. صَلوة: نماز. ساهون [جمع ساهى (سهل اِنگار)]: سَهل اِنگاران، كسانى كه غافل و فراموشكار و بى توجّه هستند. ماعون: نيازمندى هاى مردم، زكات.

10. سوره قُرَيش

إيلاف: دوستى،اُلفَت. قُرَيش: نام قبيله پيامبراسلام (صلى الله عليه وآله وسلم). رِحلَة: سفر، كوچ. شِتآء: زمستان. صَيف: تابستان. بَيت: خانه. جوع: گرسنگى. خَوف: ترس، نا اَمنى.

11. سوره فيل

كَيفَ: چگونه، چطور. أَصحاب [جمع صاحِب (يار)]: ياران، همراهان. «اصحاب فيل» كسانى بودند كه سوار بر فيل براى خراب كردن خانه خدا، كعبه، به مكّه آمده بودند.


صفحه 102


كَيد: نيرنگ، فريب، حيله. تَضليل: پوچ و تباه كردن، نابود كردن و از بين بردن، گمراه ساختن، باطل كردن. طَير: پرنده. أَبابيل: گروه ها، دسته ها. حِجارَة [جمع حَجَر (سنگ) ]: سنگ ها. سِجّيل: سنگى كه نه سخت است و نه سُست، كُلوخ. عَصف: كاه. مَأكول: جويده شده، خورده شده، متلاشى شده.

12. سوره هُمَزَه

كُلّ: هر، همه، تمام. هُمَزَة: عيبجو، غيبت كننده. لُمَزَة: طعنه زننده، مسخره كننده. حُطَمَة: آتش شكننده و سوزان. موقَدَة: شعلهور، زبانه كش، بر افروخته. أَفئِدَة [جمع فُؤاد (قلب)]: قلب ها، دل ها. مُؤصَدَة: در ميان گيرنده، در بسته. عَمَد [جمع عَمود (سُتون)]: ستون ها، پايه ها. مُمَدَّدَة: سر كشيده، كشيده شده، بلند، برافراشته.

13. سوره عَصر

عَصر: زمان، روزگار، وقت، آخر روز تا هنگام غروب آفتاب. إِنسان: آدمى، بشر. خُسر: زيانكارى، ضرر و زيان. صالِحات [جمع صالِحَة (كار شايسته)]: كارهاى شايسته، كارهاى خوب. حَقّ: راست، درست، شايسته. صَبر: شكيبايى، بُردبارى.

14. سوره تَكاثُر

تَكاثُر: زياده خواهى، افزون طلبى. مَقابِر [جمع مَقبَرَة (محلّ دفن مُرده)]: محلّ دفن مردگان، قبرستان، گورستان. عِلم: دانش. عِلمَ اليَقين: دانش يقين آور، دانستن از روى يقين. جَحيم: نامى از نام هاى جهنّم، آتش بسيار شعلهور. عَين: چشم. عَينَ اليَقين: نگرشِ يقين آور، چشم يقين. يَومَئِذ: در آن روز. نَعيم: نعمت، مال، آسايش.

15. سوره قارِعَه

قارِعَة: حادثه كوبنده، مصيبت، از نام هاى روز قيامت. فَراش [جمع فَراشَة (پروانه)]: پروانه ها. مَبثوث: پراكنده شده. جِبال [جمع جَبَل (كوه)]: كوه ها.
عِهن: پَشم رنگ شده. مَنفوش: (پشمِ) زده شده و پهن شده. مَوازين [جمع ميزان (ترازو)]: ترازوها، ترازها. عيشَة: زندگى، زندگانى. راضِيَة: پسنديده خوش، مايه خشنودى. أُمّ [در اين سوره]: جايگاه، پناهگاه. هاوِيَة: جهنّم. حامِيَة: بسيار سوزان.

16. سوره عادِيات

عادِيات [جمع عادِيَة (اسب دونده)]: اسبان دونده. ضَبح: نَفَس نَفَس زدن. مورِيات [جمع مورِيَة (روشن كننده)]: روشن كنندگان، آتشْ افروزان. قَدح: آتش،


صفحه 103


جرقّه. مُغيرات [جمع مُغيرَة (تاخت و تاز كننده)]: تاخت و تاز كنندگان، حمله كنندگان. صُبح: بامداد. نَقع: گَرد و غبار. جَمع: گروه. كَنود: بسيار ناسپاس. شَهيد: گُواه، آگاه. حُبّ: دوستى بسيار، علاقه فراوان. خَير [در اين سوره]: مال، دارايى. شَديد: سخت. قُبور [جمع قَبر (گور)]: گورها، قبرها. خَبير: آگاه، دانا.

17. سوره زِلزال

أَرض: زمين. زِلزال: لرزه سخت و شديد، زلزله. أَثقال [جمع ثِقل (بار سنگين)]: بارهاى سنگين، چيزهاى سنگين. أَخبار [جمع خَبَر]: خبرها. أَشتات [جمع شَتّ (پراكنده)]: پراكندگان، مردمِ پراكنده. أَعمال [جمع عَمَل (كار)]: كارها. مِثقال: هموزن. ذَرَّة: چيز بسيار ريز و كوچك. خَير [در اين سوره]: نيكى، خوبى.

18. سوره قَدر

لَيلَة: شب. قَدر: اندازه، اندازه گيرى، بزرگى و شكوه. خَير [در اين سوره]: بهتر، برتر. أَلف: هزار. شَهر: ماه. مَلــئِكَة [جمع مَلَك (فرشته)]: فرشتگان. روح [در اين سوره]: جبرئيل يا فرشته الهى. إِذن: دستور، اجازه، بار دادن. أَمر: فرمان، كار. سَلام: آرامش، سلامتى، بركت. مَطلَع: زمان طُلوع، هنگام برآمدن. فَجر: سپيده دَم، صبح.

19. سوره تين

تين: اَنجير. زَيتون: ميوه اى كه «روغن زيتون» را از آن مى گيرند. طور: كوه. سينين: مبارك. طورِ سينين (سينا): كوهى كه حضرت موسى(عليه السلام) براى راز و نياز با خدا به آن جا مى رفت. بَلَد: شهر، سرزمين. أَمين [در اين سوره]: اَمن و اَمان، داراى امنيّت و آرامش. أَحسَن: بهترين، نيكوترين. تَقويم: شكل مناسب، تركيب نيكو. أَسفَل: فُروترين، پايين ترين. أَسفَلَ سافِلين: فروترين جايگاه، پايين ترين مكان. أَجر: پاداش، مُزد. غَيرُ مَمنون: بى منّت، بى پايان، كامل. بَعد: پس، پس از اين. دين [در اين سوره]: قيامت، رستاخيز، روز جزا. أَحكَم: داور بهتر. حاكِمين [جمع حاكِم (داور)]: داوران، حكم كنندگان، قضاوت كنندگان. أَحكَمِ الحاكِمين: بهترين داور.

20. سوره اِنشِراح

اِنشِراح: گشادگى، باز شدن، وسعت يافتن. وِزر [در اين سوره]: بار گران، بار سنگين. ظَهر: پشت. ذِكر: آوازه، ياد. عُسر: سختى، دشوارى. يُسر: آسانى.

  فهرستصفحه قبل
 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation