|
|
|
|
|
|
تاريخ : 17/1/58 بيانات امام خمينى در جمع پرسنل صنايع نظامى و اهالى قم انسجام اقشار و گستردگى نهضت در كليه نقاط ايران يك امر الهى است بسم الله الرحمن الرحيم مـن در اواخـر اوقـاتـى كـه در پاريس بودم توجه به يك مطلبى پيدا كردم كه راجع بهپـيـشـرفـت ايـن نـهـضـت خـيـلى دلخـوش شـدم و ايـن مـطـلب را در پاريس هم بر اشخاص واجـتـمـاعـاتـى كـه مـى شد، تذكر دادم و آن اين بود كه در انقلاباتى كه در دنيا واقع مىشـود كـم اتفاق مى افتد يا اتفاق شايد نيفتاده باشد كه اينطور باشد كه يك مطلبى راكـه در مـركز مملكت مى گويند، همين مطلب در كوره ده هاى دور افتاده هم باشد و آن مطلبىرا كـه روشـنـفـكـران مـى گـويند، همان را مردم بازار و كوچه و دهقان و كشاورز هم همان راخواستار باشد. من در آنوقت اطلاع پيدا كردم و بعضى را هم كه از ايران مى آمدند پيش من، بـه مـن اطـلاع مـى دادنـد كه قضيه خواست ملت ايران يك خواستى است كه گسترش پيداكـرده حـتـى در آن قـراء و قـصـبـات دور افـتاده اى كه از همه جهات دورند. يك نفر كه هميناواخر آمد پيش من گفت كه من از دهات كمره و دهات چاپلق و لرستان ، آنجاها رفتم و ديدم واز آنـجـاهـا گـردش كـردم و ديدم و مى آيم اينجا، و او گفت كه تمام دهاتى را كه من ديدم ،ديـدم كـه صـبـح كـه مـى شـود، آن آخـونـد ده جـلو مـى افـتـد و مـردم دهدنـبـال او راه مـى افـتـنـد و راهـپـيـمـائى مى كنند، و اسم از يك جائى برد كه من آنجا رفتم(قريه حسن فلك ) اين در اطراف كمره هست و قلعه اى است كه شايد مثلا آنوقتى كه من ديدمده پانزده خانوار در آن زندگى مى كردند، كوچك بود و در كنار يك كوهى واقع شده بودو از آبادى ها دور بود. اين شخص گفت من آنجا هم رفتم ، آنجا همان حرف ها را مى زدند كهدر تـهـران مـى زدنـد ايـن از گـسترشى كه در همه جاى ايران بوجود آورد، و يك گسترشديـگـرى كـه راجـع بـه گروه ها و جماعات بود، بچه هاى دبستان يا كوچكتر از آنها همينوردى را كـه هـمـه مـردم مـى گـفـتند، اينها هم مى گفتند. كارگرها، كارفرماها، معلمين اجزاءدادگـسترى ، ملاها طلبه ها، روشنفكران ، همه يك مطلب مى گفتند و با هم بودند. من اين راايـنـطور فهميدم كه يك دست غيبى در كار است ، انسان هر چه هم بخواهد يك مثلا روشنگرىداشته باشد و هر چه هم بخواهد يك همچو امرى واقع بشود، به اين گسترش نمى تواندواقـع بـشود، من اينطور فهميدم كه خداى تبارك و تعالى در اين مساله نظر دارد و از آنجااطـمـيـنان برايم پيدا شد كه پيروزى هست ، البته به اين زودى و به اين سهلى را نمىتـوانـسـتم حدس بزنم . وقتى هم كه شاه سابق از ايران رفت و دنبالش آن دولت بختيارآمد كه خيلى هم بى عقلى كرد، من هم نصيحتش كردم گوش نداد، من عازم آمدن شدم به اين نكته كه ديدم از طرف آمريكائى ها دارد فعاليت مى شود. در همان جاكه ما بوديم مى آمدند كه شما حالا نرويد، زود است . از طرف دولت ايران هم فعاليت مىكردند كه حالا نيائيد شما، حتى به وسيله رئيس جمهور فرانسه يك پيامى براى من دولتايران فرستادكه حالا زود است ، حالا زودرس است اين آمدن يك قدرى ، صبر كنيد يك قدرى. من اينطور حدس زدم كه اينها مى خواهند تجهيز كنند، اينها مى خواهند ما را آنجا نگه دارندو خـودشان كارهايشان را انجام بدهند، جورى بشود كه ديگر كار از دست ما بيرون برود،من جديت كردم كه من بايد بروم كه ديديد كه فرودگاه را بستند، من گفتم هر وقت كه بازشـود مـن بـايـد بـروم ، ثـانـيـا بستند، من گفتم كه هر وقت باز شد مى رويم ، بالاخره ماآمـديـم . مـن در تمام اين مدت ، از اين اواخر كه ديگر اينطور به ذهنم آمده بود، اين معنى رايـك مـطـلب الهى تلقى مى كردم و حالا هم همين معنا است كه يك ملت رنجديده كه هيچ نداشتدر دسـتـش ، يـك مـلتـى كـه وضـعـش ايـنـطـور بـود كـه بـراى خـودش حـق اعـتـراضقـائل نـبـود، شـما ملاحظه مى كرديد كه اگر يك پاسبان مى آمد در بازار تهران مى گفتكـه چـهـارم آبـان اسـت بـايد بيرق بزنيد، احدى به خودش اجازه اينكه بگويد (نه )نـمـى داد، در مـقـابـل پاسبان نمى شد بگويد (نه )، اجازه به خودشان نمى دادند كهبـگـويـنـد (نـه )، ايـن تـحـول روحـى در بـيـن مـلت پـيـدا شـد كـه در ظـرف يـكسـال و يـك قـدرى بـالاتـر، آن ملت آنطور متحول شد به يك ملتى كه در خيابان ريخت وگـفـت كـه مـرگ بـر شـاه ، حـتـى يكى از دوستان من مى گفت كه در شيراز من توى خيابانبـودم كـه ديدم يك صاحب منصبى در آنجا بود كه بچه ها جمع شده بودند دورش و به اومـى گفتند مرگ بر كى ، زنده باد كى ، اين همين طور مانده بود در آنجا وقتى كه مرا ديدگـفـت كـه بـيـا و مـرا از دسـت ايـن بچه ها نجات بده ، بعد ايستاد رو به قبله و دستش رااينطور كرد (نزديك گوش آورد ) و بلند آنچه را كه بچه ها مى خواستند گفت و خودش رانـجـات داد. ايـن يك مطلبى نيست كه يك شخص ، يك جمعيت جسمانى بتواند بكند، اين را خداكرده است . تحول اسلامى و روحيه فداكارى موجب غلبه ما شد ايـن كار، كار الهى بود و اين هم براى اين بود كه اجتماع ما، اين جمعيت ما جورى شده بودو مـتـحـول شـده بـودنـد، كـه ايـن تـحـول باز تحول اسلامى بود، جورى شده بودند كهشهادت را براى خودشان يك فوز عظيم دانستند. !!! يك جوان !!! من در نجف بودم ، يك جوانخيلى زيبا و در سن بين بيست تا سى آمد پيش من و مرا قسم داد كه شما دعا كنيد كه من شهيدبشوم . اين روحيه مادرهائى كه دو، سه تا از بچه هايشان را داده بودند، وقتى كه به مامى رسيدند مى گفتند كه اين فداى اسلام و من باز يكى دارم كه آن هم باز مى خواهم شهيدبـشـود. يـك هـمـچـو روحـيـه فـداكـارى يـعـنـى هـمـان روحـيـه اى كـه در زمـانرسـول الله (ص ) بـراى مـردم پـيـدا شـده بـود و در ظرف نيم قرن مسلمين را بر تقريبادنـيـاى آن روز غـلبـه داد، ايـن روحـيـه در مـلت ما پيدا شده بود كه خودشان را با شوق واشـتـيـاق مـى خـواستند فدا بكنند، آنچه ما را غلبه داد اين روحيه بود، فلسفه نبود، جهانبينى نبود، اسلام شناسى نبود، هيچ اين حـرفـهـا نـبـود، ايـن روحيه كه در ملت پيدا شد و اين تحركى كه پيدا شد يك مطلب غيبىبود كه در ظرف مدت كوتاهى كى همچو تحول روحى در جمعيت پيدا شد و ما تا اينجا كهآمـديـم ، با اين تحول روحى همراه هستيم و اين رفراندم را كه شما ديديد و جلويش !!! آن!!! شكست آن ابر قدرتها را كه ديديد، اينها همه را ما بايد خارق عادت بدانيم ، يك ملتىكه هيچ ابزار نداشت و هيچ اسلحه نداشت (حالا يك چند تا تفنگ دست مردم مى بينيد) اين ملتبـى اسـلحـه بـى !!! ابـزار بر يك قدرتى كه تا دندان مسلح بود و دنبالش هم امريكابود كه مى گفت ما پشتيبانى مى كنيم ، انگلستان هم كه تصريح مى كرد، شوروى هم بودمـنـتـهـا عـاقـل تر بود، اين قدرتى كه پشتوانه اش هم اين قدرت هاى ابرقدرت بود بهدسـت همين جمعيتى كه توى خيابان و بازار فرياد مى كردند، به دست اينها از بين رفت ،البـتـه ارتـش هـم كـمـك كـرد، امـا بـعـد از ايـنـكـه ايـنـهـا فـريـادهايشان را كردند آنها رامـتـحـول كـردنـد، ارتـش را از ايـن فـداكـارى كـه بـهخيال خودشان براى آن مردك داشتند، منحرف كرد به اين طرف ، يك عده اى كه البته از آنبزرگ ها بودند كه فرار هم كردند مع الاسف بسيارشان و بعضى شان گرفتار هم شدهانـد، ديـگـران هـم مـتـحـول شـدنـد، آنـها برگشتند به اين طرف ، نيروى هوائى همين طورنـيـروهـاى ديـگـر، هـمـيـن طـور هـوانـيـروز، هـمـيـن طـور هـمـافـران ، ايـنـهـامـتـحـول شـدنـد. ايـن تـحـولات هـم كـه در آنها پيدا شد باز يك امر عادى نبوده كه اينطورمتحول كرد يك ارتشى را، متحول كرد كه بتوان بر خلاف شاه كه مثلا چيز ارتشداران است، بر خلاف او قيام بكنند اينها همه بر خلاف يك امر عادى واقع شد، غير عادى بود. مـلت مـا تـا ايـن وحـدت كـلمه را دارند و تا اين اخلاص را به اسلام دارند، اين اخلاص بهاسـلام كـه خـودشان را فدائى براى اسلام مى كنند و اسلام را همه چيز خودشان مى دانند،تـا ايـن مـعـنـا محفوظ است ما بايد مطمئن باشيم كه پيروزيم و ما همه بايد اين معنا را حفظبكنيم . شماها در بين كارگرها، در بين قشرهائى كه محروم بودند و انشاءالله اميدورايمكـه نـبـاشـنـد ديگر، اين روحيه را تقويت كنيد، اين روحيه اسلامى را تقويت كنيد، به آنهابفهمانيد كه قدرت ها را خدا شكست و اين اخلاص شما بود كه خون خودتان را فدا كرديد،اين را حفظش كنيد. اگـر اعـتـقـادمـان ايـن بـاشـد كـه پـيـروز شـديـم ، رو بـه سستى خواهيم رفت اگر خداىنـخـواسـتـه ايـن روحـيه را از دست بدهيم ، خودمان را حالا پيروز بدانيم و هر كدام برويمسـراغ كار خودمان ، انسان تا توى راه دارد مى رود قدرت دارد، اين كاروان ها تا توى راهدارنـد مـى رونـد قـدرت دارنـد و وقـتـى به منزل رسيدند قدرتشان تمام مى شود، روحيهانـسـان هـم ايـنـطـورى است ، شما سوار اتومبيل شديد و از شهرى به شهرى رفتيد، اگرانسان مقصدش ده فرسخ است ، در سر نه فرسخى رو به خستگى مى رود وقتى مى رسدآنـجـا ديـگـر افـتاده است . ما اگر چنانچه اعتقادمان اين باشد كه پيروز شديم ، ديگر روبه سستى مى رويم و ما پيروز نشديم . ما مانع ها را حالا يك مقدارى رفع كرديم ، ريشههاشان هم هنوز باقى است . شلوغكارى هاى عمال امريكا با اسم فدائى خلق شـمـا الان مـى بـيـنـيـد كـه تـمـام ايـن قوائى كه بيرون رفتند و شكست خورده اند، الان درفـعاليتند، امريكا به اين زودى دست از سر ما بر نمى دارد، انگليس هم دست از سر ما برنمى دارد، شوروى هم دست بر نمى دارد، اينها همه در صدد هستند كه نقاط ضعف در ما پيدابشود از آن نقاط ضعف ما را بكوبند. آنهائى كه عاملين آنها هستند و پيوسته هاى به آنهاهـسـتند كه من اعتقادم اين است كه اكثرا آمريكائى هستند و اسمشان هم فدائى خلق است ، اينهااز آن طـرفـى كـم هـسـت در مـيـانشان ، اينها را آمريكائى ها درست كردند براى اينكه توىجـمعيت ها بروند و توى كارگرها بروند و تبليغات بكنند كه چه و فلان . اگر چنانچهمـا انـشاءالله برسيم به اسلام ، برسيم به احكام اسلام ، بتوانيم قدرت داشته باشيماسـلام را آنـطـورى كـه هـسـت در خـارج پـيـاده بـكـنـيـم ، خـواهـيـد ديـد كـه هـيـچ يـك ازمـلل دنيا آنطورى كه اسلام آزادى طلب است نيست ، آن قدرى كه اسلام در صدد اين است كهطـبـقه ضعيف را ملاحظه بكند و يك طبقه توحيدى درست بكند ديگران نيستند، آن دموكراسىكـه در اسـلام اسـت در سـاير جاها نيست . اسم در ساير جاها هست . يعنى هياهو و سر و صداهـسـت و تـبـليغات هست ، همين معنى دموكراسى را كه اسم مى برند، از اين طرف و آن طرفصدا مى كنند، در امريكا هم همين صداهاست و در انگلستان هم همين صداهاست ، در شوروى همهـمـيـن صـداهـا هـسـت ، لكـن وقـتـى كـه مـا مـلاحـظـه مـى كـنـيـم مـى بـيـنـيـم كـه هـمـانمسائل ديكتاتورى در همه شان هست ، ديكتاتورى در شوروى كمتر از ديكتاتورى در امريكانيست و كمتر از ديكتاتورى شاه ما نيست ، همه ديكتاتورند، منتها مى خواهند توده ها را بازىبدهند اين الفاظ را رويش مى گذارند، اين الفاظ فريبنده رويش مى گذارند براى اينكهمـردم را بـازى بـدهـنـد. شـمـا مـلاحـظـه بـكـنـيـد چـه مـى خـواهـنـد الان ايـنعمال اينها، الان اينها كه دارند شلوغ مى كنند و مى گويند ما براى خلق مى خواهيم خودمانرا فدائى خلق بكنيم ، چه مى خواهند اينها. اگر اينها فدائى ملتند ملت كه همه شان آمده ومـى گـويند جمهورى اسلامى ، اگر اينها فداى خلق و طرفدارى خلق را دارند، خوب اينهاهـم بـيـايند، اگر براى اين است كه زندگى اينها اداره بشود، خوب الان همه قوا در صددهستند (اگر اين شلوغى ها را كنار بگذارند) اينجا زندگى اينها را مرفه كنند، و اين خلقاست و اين مردم كه همه مى گويند جمهورى اسلامى . در اين رفراندم كه شما ديديد كه دردنـيـا هـمـچـو رفراندمى سراغ داريد كه از سى و پنج ميليون ، بيست ميليون بيشتر پاىصـندوق بروند راى بدهند و از بيست ميليون و چند صد هزار مخالف داشته باشند؟ اصلادر دنـيـا يـك همچو چيزى سابقه ندارد بعدها هم غير آن اشتياق اسلامى اگر در مردم باشديـك هـمـچـو چـيـزى سابقه دارد؟ آنوقت ببينيد اشتياقى كه مردم داشتند براى راى دادن ، آنعلاقه و اشتياقى كه مردم داشتند كه پاى صندوق ها بروند، اين را شما مشاهده كرديد كهبـا چـه اشتياقى ، با چه علاقه مندى رفتند راى دادند كه اين هم بى سابقه بوده ، اينهاديگر از ما چه مى خواهند، اگر اينها منافع خلق را مى خواهند، خوب اينها مهلت بدهند تا مادرسـت كـنـيـم ، اينها نمى گذارند، الان همين هائى كه به اسم فدائى خلق و نمى دانم چهتوى مردم افتاده اند، همين ها مانع مى شوند از اينكه براى اين خلق يك زنـدگـى درسـت بـشـود، بـراى ايـنـكـه ايـنـهـا شـلوغ مـى خـواهند بكنند و دستور دارند ازبـالاتـرهـا كـه مـن بـيـشـتـرش اعـتـقادم هست كه از امريكاست . اينها دستور دارند كه با اينصـورت بـيـن مردم تفرقه بيندازند، نگذارند كه آن معنائى كه در اسلام است ، آن محتواىاسـلام را نـگـذارنـد بـيـن مردم پياده شود. آنها از آن معنا مى ترسند كه اگر اسلام در اينممالك اسلامى به آن معنائى كه هست پياده بشود اينها ديگر نقش ندارند در ملتهاى اسلام ،ايـنها از اين مى ترسند و مى خواهند نگذارند اين معنا بشود اينها ديگر نقش ندارند در ملتهـاى اسـلام ، ايـنـهـا از ايـن مـى تـرسـند و مى خواهند نگذارند اين معنا بشود و الا اگر اينافـرادى كـه الان در ايـران هـسـتند و شلوغ مى كنند و نمى گذارند آرامش پيدا بشود، اگربـراى خـلق و بـراى مردم فداكارى مى خواهند بكنند بيايند كمك كنند. اگر اينها آزادى مىخواهند كه ما آزادى داريم مى دهيم ، ديگر الان اختناقى در كار نيست ، همه دارند حرف هايشانرا مى زنند. اگر اينها رفاه خلق را مى خواهند بايد مهلت بدهند و بيايند كمك كنيم و با هم، هـمه با هم كمك كنيم و رفاه خلق را درست كنيم . اگر اينها شلوغى مى خواهند چنانچه مىخـواهـند، براى اين نيست كه براى ملت باشد براى ملت كه شلوغى حالا فايده ندارد، جزخـونـريزى كه فايده ندارد، براى ملت آن فايده دارد كه حالا همه با هم باشند، جمعيت هاهمه با هم باشند و همه اين مملكتى كه خرابه شده و دست ما دادند، بسازند. اگر اينها مىخـواهـنـد شلوغ بكنند كه امريكائى ها دوباره برگردند به اينجا، خوب تلكيف ما اين استكه با اينها معارضه بكنيم ، تكليف همه ايرانى ها اين است . نصيحت به اخلالگران مـا آنـهـا را نـصيحت مى كنيم ، ما علاقه داريم كه همه افراد ملت ما در رفاه باشند، نصيحتبـه آنـها مى كنيم كه بيائيد، شما چه مى خواهيد؟ بيائيد، همانى را كه شما مى خواهيد، دراسلام بيشترش هست ، همان معانى كه شما ادعا مى كنيد، اسلام نقشه اش را دارد، اسلام پيادهكـرده يك وقتى اين را، اسلام يك وقتى حكومتى داشته است كه حاكمش را، قاضيش مى خواهدكـه (بـيـا يـهـودى عـليـه تـو ادعـا كـرده ، بـيـا) مـى رود آنـجـا، بـاكـمـال ادب كـنـار يـهـودى مـى نـشـيند وقتى هم كه قاضى مى گويد (يا ابالحسن ) مىگـويـنـد (نـه ، به من نگو ابالحسن براى اينكه بايد با من مساوى صحبت كنى ) شماهـمـچـو دمـوكـراسـى در دنـيـا اطـلاع داريـد كـه رئيـس دولت را قـاضـى مـنـصـوب ازقبل خودش ، رئيس دولت را احضار كند و او حاضر شود و بعد قاضى بر ضد او حكم كندو او هـم قـبـول كـنـد و تـسـليـم بشود؟ چه مى خواهيد بگوئيد؟ اين روساى كرملين اينطورهـسـتند؟ اين روساى امريكا اينطور هستند؟ اين روساى انگلستان اينطور هستند؟ يا ادعا هست ؟مى شود يك وقتى مثلا يكى از روساى اينها را كسى بخواهد در محكمه كه بيائيد يك كسىبـه شـما ادعا دارد، يا گفتن همان و اعدام آن آدم همان ؟ اينها چه مى خواهند، اينها شلوغى مىخـواهـنـد، ايـنـهـا نـيتشان حسن نيست ، نيست فاسد دارند، اينها مى خواهند اين مملكت را دوبارهبـرگـردانند به همان حال اول كه ارباب ها بيايند و همه چيز ما را ببرند و براى ما هيچنگذارند. شما حالا ملاحظه مى كنيد كه اين قدرتى كه اين مردك داشت و اين تبليغاتى كهايـنـهـا داشـتـنـد، اين سرپوشى بود اين سرپوش برداشته شد، مى بينيد كه ايران هيچمحتوا نداشت . الان هر جا دست بگذاريد خالى است ، زراعـت ما را كه از بين بردند كه هيچ ما ديگر نداريم ، مگر حالا همت كنند و به واسطه همتحـالا يـك كـارى بـشـود و امـسـال از شـايـد ده پـانـزدهسـال پـيـش از ايـن مـى گـويند تا حالا مثل امسال نبوده است براى اينكه يك قدرى به مردممـهـلت داده شـده اسـت . هـمـه چـيـز مـا الان از دسـت رفـتـه اسـت ، ايـنـهـا بـا هـو وجنجال و تبليغات كه هر وقت كه فرض كنيد شما راديو را باز كرديد تبليغاتى بود كهبـراى آريـا مـهـر بـود، همه اش راجع به تبليغات بود، تبليغات پوچ (ماموريت براىوطـنم ) اين را درست مى گفت ، اما مامور بود كه وطن را به حالى كه الان هست برساند وهمه را انجام داد. اگر وحدت كلمه و اسلاميت را حفظ كنيم تا آخر پيروزيم مـا اگـر چـنـانچه اين وحدت كلمه و اين خاصيت كه عبارت از اسلاميت است كه در آن همه چيزهـست ، اگر اين را ما حفظش بكنيم تا آخر با پيروزى هستيم و اگر خداى نخواسته يا اينهااخـلال بـكـنـنـد و مـا شـل بـيائيم و جلويشان را نگيريم و ملت جلويش را نگيرد و يا خودمانخـيـال كـنيم كه پيروز هستيم و به سستى گرايش پيدا بكنيم من خوف اين را دارم كه خداىنـخـواسـته با فرم ديگر همان مسائل پيش بياورند، البته با فرم شاهنشاهى ديگر نمىگـويـنـد، بـراى ايـنـكـه ايـن شـكـسـت خـورده اسـت ، ايـن را مـى دانـنـد كـهقـابـل عـمل نيست ، يك فرم ديگرى رويش مى گذارند، بلدند آنها، مطالعات دارند. اگر ماايـسـتـادگـى كـنيم و قدرتى كه الان در دستمان است كه قدرت ملت است حفظ كنيم ، وحدتكـلمـه را حـفظ كنيم ، همه پيروز خواهيم شد و اگر خداى نخواسته اين حفظ نشود خوف اينمـطـلب هـسـت كـه دوبـاره مـا را بـرگـردانـنـد بـه آنحـال و اگر خداى نخواسته ما را شكست بدهند اين دفعه اينها لمس كرده اند وحدت ايران راو قـدرت اسـلام را لمـس كـرده انـد، پـيـشـتـر مـى گـفـتـنـداحتمال را مى دهم ، علم بود پيشتر، حالا لمس است ، لمس كرده اند كه ايران با قدرت اسلامو وحـدت كـلمـه پـيـش بـرد، قطع مى كنند همه چيز ما را، اين دفعه ديگر قطع مى كنند همهقدرت ها را، نه روشنفكر مى گذارند در عالم بماند و در ايران بماند و نه كسى ديگر رامـى گـذارنـد گـذارنـد، تمام را خواهند سركوب كرد. ما بيدار باشيم ، نگذاريم اين پيشبيايد و نگذاشتن به اين است كه همه با هم ، همه با هم كمك بكنيم ، كارگر با كارفرماكـمـك بـكند و همه با هم با انصاف رفتار كنند، با انسانيت رفتار بكنند، با رحم و مروترفـتار بكنند و نگذارند اين نهضت خاموش بشود، تا انشاءالله آن معنائى كه مقصد اصلىماهاست برسيم . خداوند انشاءالله همه شما را موفق كند و به سعادت برسيد. تاريخ : 17/1/58 بـــيـــانـــات امـــام خـــمـــيـــنـــى در ديـــدار بـــا بـــانـــوان كـــرمـــانـــشـــاهودزفول از مجاهدات زن ها، مردها تشجيع شدند بسم الله الرحمن الرحيم خـانـم هـا كـه از راه دور آمدند خوش آمدند. ما از خانم ها بسيار متشكر هستيم ، از بانوان همهايـران . بـانوان همه ايران جمهورى اسلامى حق دارند. آنها در اين نهضت سهيم هستند. بايدبـگـويـم كـه آنـهـا در صـف اول واقـع هـسـتند براى اينكه مردها هم از آنها شجاع شدند، ازمـجـاهـدات آنها تشجيع شدند. شماها به اسلام خدمت كرديد و بعد از اين هم انشاءالله خدمتمـى كـنـيـد. شـمـاها مردان و زنان شير در ايران تربيت مى كنيد. دامن شما دامن عصمت و عفت وعـظـمـت است . شماها موظف هستيد كه اولا خودتان را خوب تربيت كنيد، اسلامى تربيت كنيد،انسانى تربيت كنيد، م !!!جاهد تربيت كنيد. ما با مجاهده شما و همه طبقات اين نهضت را تااينجا پيش برديم و جمهورى اسلامى را اعلام كرديم . لزوم انتخاب افراد مؤ من و نافع اسلام براى مجلس مؤ سسان و از اين به بعد باز احتياج به شما داريم ، احتياج براى مجلس مؤ سسان كه راى بدهيد واشـخـاصـى كـه اسـلامـى هستند، متعهد هستند، چپى و راستى نيستند، براى ايران مى خواهندزحـمـت بـكشند، و بعد هم براى مجلس شورا كه در اين وقت همه آزادانه راى مى دهيد و مرد وزن ، آزاد راى مـى دهند. مثل زمان سابق نيست كه فقط كلمه آزاد مردان و آزاد زنان بود و همهدر اخـتـنـاق بـسـر مى بردند. اسلام شما را آزاد كرده است ، اسلام مرد و زن را آزاد فرمودهاسـت و هـمـه آزادنـد. راى بـايـد بـدهـيـد، منتها اشخاصى را انتخاب كنيد كه براى اسلام ،بـراى كـشور منتج باشند، نافع باشند، خائن نباشند. خداوند شماها را انشاءالله عزت وسـعـادت هـم در دنيا و هم در آخرت عنايت فرمايد. سلام و درود بر شما شير زنانى كه درصف اول مجاهده بوديد. خداوند شماها را حفظ كند. تاريخ : 17/1/58 بيانات امام خمينى در جمع گروهى از مردم فلسطين ، ليبى ، عراق و مصر اتكال مردم به خدا و عشق به شهادت ، رمز پيروزى نهضت بسم الله الرحمن الرحيم مـن از ايـنـكـه آقـايـان از راه دور آمـدنـد بـراى تـفـقـد از مـا و مـلت ما تشكر مى كنم . ملت ماقـبـل از ايـنـكـه نـهضتشان انسانى باشد اسلامى است و انسانى ، همان انسانيتى كه اسلامبـراى او شـان قـائل اسـت . مـا بـه قـدرت طـبـيـعـى بـر ايـنمـشـاكـل و بـر اين مصيبت هائى كه وارد شده است فائق نيامده ايم براى اينكه قدرت ما بهحـسـب طـبـيـعـت يـك قـدرت بـسـيـار نـاچـيـزى بـود در مـقـابـل قـدرت هـاى بـسـيـار بزرگ ،مـثـل قدرت امريكا و قدرت شاه سابق ، با آن ابزارى كه اينها در دست داشتند. ما به اينهاكـه غـلبـه كـرديـم ، مـلت مـا كـه در ايـن نـهـضـت پـيـروز شـد ايـن فـقـط بـراىاتـكـال بـه خـدا بـود. در مـلت مـا يـك تـحـولى حـاصـل شـد كـه آنتحويل سابقه نداشت آن تحول اين طور بود كه شهادت را براى خودشان فوز عظيم مىدانـسـتـند. جوان هاى ما الان هم پيش من مى آيند بعضى از آنها و مى گويند كه شما دعا كنيدكه ما شهيد بشويم ، اين رمز پيروزى بود كه همانطورى كه در صدر اسلام مسلمين با اينرمـز پـيـش بردند، ملت ما هم با اين رمز پيش برد و با اين رمز است كه ملت ها مى توانندپيش ببرند. نجات قدس و ساير ممالك عربى در گروى تبعيت امت ها از قرآن و اسلام است شـمـاها منتظر اين نباشيد كه دولت هاى شما براى شما كار بكنند. من دولت هاى عربى رابيش از پانزده سال است كه نصيحت كردم كه با هم متحد بشوند و قدس را نجات بدهند وهـيـچ ابـدا در آنـهـا اثـر نـكـرد بـراى ايـنـكـه در فـكـر ايـنمسائل نيستند. آنها اگر صحبتى هم از اين مسائل بكنند همان صحبت هايى است كه شاه سابقمـا راجـع بـه پـيـشرفت ها مى كرد و راجع به تمدن بزرگ مى كرد. اينها هيچ يكشان بهفـكـر امـت هـا نـيـسـتند، امت ها خودشان بايد به فكر خودشان باشند. اگر ما بنا بود كهبـنـشينيم تا براى ما دولت ها كار بكنند، حالا باز همان عقب ماندگى را داشتيم و باز شاهسـابـق بـر مـا حـكـومـت مـى كـرد. مـا بـه قـوت ايـمـان كـه در شـعـب مـاحـاصـل شـد، بـا آن قـوت ايـمـان بـا اين ابرقدرت ها مخالفت كرديم و بحمدالله پيروزشـديـم و دسـت آنـهـا را كـوتـاه كـرديـم . شـمـا اگر بخواهيد به مشكلات خودتان پيروزبشويد، اگر بخواهيد قدس را نجات بدهيد، اگر بخواهيد فلسطين را نجات بدهيد، اگربـخـواهـيـد مـصـر را نـجـات بـدهـيـد و سـايـر مـمـالك عـربـى را نـجـات بدهيد از دست اينعمال ، از دست اجانب ، ملت ها بايد قيام بكنند، بايد ملت ها اين كار را انـجـام بدهند، ننشينند كه دولت ها بر اين مسائل وارد بشوند، آنها روى مسائلى كه براىخـودشـان صـرفه دارد عمل مى كنند. ملتها بايد قيام كنند و ملتها بايد رمز را بفهمند كهرمز پيروزى اين است كه شهادت را آرزو بكنند و به حيات ، حيات مادى ، دنيايى ، حيوانىارزش قـائل نـبـاشـنـد. اين رمز است كه ملت ها را مى تواند پيش ببرد، اين رمزى است كهقـرآن آورده اسـت و مـلتـهـاى عـرب را در صـورتـى كـه دركـمـال ضـعـف بـودند بر دولت هاى بزرگ سلطه داد. قرآن انسان ساخت ، يك انسان الهىسـاخت كه با آن قدرت الهى پيشبرد كرد و كمتر از نيم قرن بر امپراطورى ها غلبه كرد.بـايـد ايـن رمز را پيدا كرد، بايد تابع قرآن شد، بايد انسان قرآنى ايجاد كرد. ملتهابـايـد صـورت قـرآن بـشـونـد تا بتوانند پيش ببرند. اگر بخواهند خودشان با دستهبـنـدى هـاى سـيـاسى ، با اجتماعات عادى ، با اجتماعات ، جمعيت هاى صورى بخواهند پيشبـبـرنـد، تـا آخـر هم نخواهند برد. بايد همه مجتمع بشوند و يك انسان الهى بشوند، يكانسانى بشوند كه براى خدا جهاد بكنند. اگر همچو شد پيش خواهند برد و من توصيه مىكنم به همه اقشار انسانى و به همه اقشار مسلمين و به همه اقشار عرب كه اگر بخواهندايـنـهـا غـلبـه كـنـند بر مشكلاتشان بايد تربيت اسلامى بشوند، بايد روى نقشه اسلامحـركـت كـنـند، قرآن هادى آنها باشد، امام آنها باشد. اگر اينطور بشود غلبه خواهند كردبـر هـمـه امـور و اگر اينطور نباشد و بخواهند روى موازين عادى و روى موازين !!! عرضمـى كـنـم كـه !!! سـيـاسـى و ايـنـها بخواهند پيش ببرند دولت ها هميشه مقدمند بر اينها ونخواهند هم پيش برد. ايمان بود كه ايران را مقدم كرد و بر اين ابرقدرت ها غلبه داد مـا بـه خـواسـت خـدا، من از خداى تبارك و تعالى مى خواهم كه ماها را بيدار كند و ما را بهصـورت صـدر اول اسـلام در آورد و مـلت هـاى مـا رامـثـل مـلت صـدر اول اسـلام كـنـد كـه خالص ايمان بود و خالص قدر ايمانى بود و قدرتاسـلامـى بـود كـه غـلبـه كردند يك جمعيت چند هزار نفرى بر يك امپراطورى كه بيشتر ازتـمـام جـمـعـيـت ايـن مـسـلمـيـن كـه مـى خـواسـتـنـد جـنـگ بـرونـد، دومقابل اين جمعيت آن ها پيش قدم هايشان بوند و در عقب آلاف و الوف زائد بر اين داشتند، اينپـيش قدم هايشان دو مقابل تمام جمعيت اسلام بود و معذلك اينها غلبه بر آنها كردند و ايننبود جز اينكه ايمان بود كه غلبه پيدا مى كرد و در ايران هم اين معنا پيدا شد و اين معنابـود كـه ايـران را مـقـدم كـرد و بـر ايـن ابر قدرت ها غلبه داد. انشاءالله خداى تبارك وتعالى به ما توفيق بدهد و عنايت كند كه ما بتوانيم به وظايف دينيه خودمان ، به وظايفانـسانيه خودمان عمل بكنيم و من اخيرا هم از شماها تشكر مى كنم كه تشريف آورديد و به ماعنايت كرديد، انشاءالله كه موفق باشيد. البته مسلمين همه بايد با هم باشند. مسلمين همهبـايـد يـد واحـده بـاشـنـد، مـرتـب بـه وظـيـفـه اسـلامـى و انـسـانـيـشـانعـمـل كـنـنـد. خـدا هـمـه را تـوفـيـق بـدهـد. انـشـاءالله مـوفـق بـاشـنـد. انـشـاءالله مـؤ يـدباشند،انشاءالله . والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته تاريخ : 17/1/58 استفاده از محضر امام خمينى در مورد معاملات قاچاق بسمه تعالى مـحـضـر مـقـدس حـضـرت آيـت الله العـظـمـى امـام خـمـيـنـى مـتـع الله المـسـلمـيـنبـطـول بقا الشريف با عرض تهنيت و ادب اكنون كه به تاييد خداى بزرگ دولت موقتاسلامى زمامدار امور مى باشد، از نظر شرعى خريد و فروش اجناس مانند چاى و غيره كهبـه طـور قـاچـاق و مخفى از دولت اسلامى از خارج به ايران مى آورند، چه صورت دارد؟لطفا نظر مبارك را در اين مورد مرقوم فرمايند. با تقديم احترام !!! گروهى از بازرگانان پاسخ امام خمينى بسمه تعالى !!! طبق مقررات دولت اسلامى عمل بشود. روح الله الموسوى الخمينى تاريخ : 18/1/58 بـيـانـات امـام خـمـيـنـى در جـمـع گـروهـى از دانش آموزان و محصلين مناطق مختلف تهران توجه و علاقه پرشور نوجوانان به اسلام و امور اجتماعى بسم الله الرحمن الرحيم من از جهتى نگرانم و از جهت خوشحال . از اين جهت كه به حسب قراردادهاى دولت ها و براىاثـبـات اشكالاتى اگر به نهضت ما بخواهند وارد كنند 16 ساله كمتر را اجازه اخذ راى ازآنـهـا نـداده انـد، از اين جهت متاثرم و از تاثر اين فرزندانم !!! كه !!! براى خاطر اينكهبـه آنـهـا ايـن اجـازه را نداده اند نيز متاثرم لكن از اين جهت كه اين شور و شعف را در شمافـرزنـدان عـزيـزم مـى بـينم و اين توجهى كه شما به امور اجتماعى خودتان داريد و اينعـلاقـه اى كـه بـه اسلام و كشور اسلامى خودتان داريد، خيلى مسرورم . اينطور نيست كهجـلوگـيـرى از اخـذ راى ، بـه حـسـاب نـيـاوردن شما فرزندان عزيز باشد. اين براى يكمرسوماتى است كه در دنيا هست و ما هم ناچار براى رفع اشكالات به رفراندم ، بايد تاحدودى مراعات كنيم . نگوئيد كه شما را خداى نخواسته به حساب نياورده اند. سهم كودكان و نوجوانان در نهضت مقدس اسلامى شـمـا عزيزان ما هستيد، شما خزائن اين مملكت براى دوره هاى آتى هستيد. ما به شما افتخارمى كنيم كه اينطور شور و شعف داريد در امور اجتماعى خودتان ، در امور سياسى خودتانو ما از شما معذرت مى خواهيم كه يك همچو چيزى را به حسب التزاماتى كه هست و به حسبمـصـالحـى كـه بوده است اين مساله واقع شده است . شما نگران نباشيد. شما در اين نهضتشـركـت داشـتـيـد، شـما هم خون داديد، شما هم در اين نهضت تظاهرات كرديد، فرياد زديد،سهيم هستيد در اين نهضت مقدس ، اين نهضت مال شماست ، بلكه بايد بگوئيم كه اين كودكهـاى كوچك يا اين بچه هائى كه به سن بلوغ نرسيده اند يا كم سن هستند، اينها سهمشانبـيـشـتـر است براى اينكه اين كودكان عزيز با ضعف بنيه اى كه دارند و با اينكه كوچكهـسـتـنـد، ضـعـيـف هـسـتند، معذلك در اين نهضت ها شركت كرده اند، در اين نهضت پا به پاىبزرگسالان ، در اين نهضت شركت كرده اند و پا به پاى بزرگسالان نهضت را به پيشبرده اند. سهم شما بيشتر از ديگران است . من اميد دارم به شما. اميد من به شما دبستانىهـاست . اميد من به شماست كه انشاءالله مقدرات كشور ما بعد از اين در دست شماها باشد وشماها وارث اين كشور باشيد. خـداونـد شـمـا را انـشـاالله سـلامـت ، عـزت ، سـعـادت عـنـايـت كـنـد و انـشـاالله درسال هاى آتيه اگر چنانچه امور اجتماعى باشد، شماها هم شريك هستيد، نگران نباشيد كهمـا هـمانطورى كه نظر به بزرگسال ها داريم به شماها نظر داريم و عواطف ما نسبت بهشـمـاهـا بيشتر بايد باشد. از خداوند تعالى سعادت همه شما را خواستارم . سلام و درودبر همه شما. والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته تاريخ : 18/1/58 بيانات امام خمينى در جمع كاركنان ذوب آهن بايد با اتكال به خدا و وحدت كلمه نهضت را به سرانجام برسانيم بسم الله الرحمن الرحيم مـا امشب مواجهيم با چهره هاى فروزنده جوانان برومند ايران كه در ذوب آهن زحمت مى كشند.مـن از ايـنـكـه شـما جوانان محترم ، بانوان محترمه به ديدن من و تفقد از من تشريف آورديدتـشـكـر مـى كـنـم و از خـداوند تعالى سعادت همه شما را خواهانم . ما اميدواريم كه با همتوالاى شما جوانان ، انوان و جوانان ديگر اين راه را به آخر برسانيم . شما ديديد كه باوحدت كلمه و با اتكال به خداى تبارك و تعالى تا اينجا آمده ايد و اين نهضت را به اينمـرتـبـه رسـانـديـد و ايـن مـرحـله را بـايد به آخر برساند. انشاءالله خداوند به شماهاتـوفـيـق بـدهـد كـه وحـدت كـلمـه خـودتـان را و اتـكـال بـه خداى بزرگ را حفظ كنيد بااتـكـال بـه خـداى بـزرگ اسـت كه مى توانيم اين راه پر مصيبت را و اين راه آشفته را طىكـنـيـم . بـا اتـكال به خداوند عظيم است كه مى توانيم آشفتگى هاى اين مملكت را وخرابىهاى اين مملكت را بازسازى كنيم . همت در انتخاب نمايندگان بصير و متعهد به منظور ارائه اسلام حقيقى شـمـا در ايـن رفراندم شركت كرديد و رفراندم را به ثمر رسانيديد و جمهورى اسلامىمستقر شد و آن دولت خائن براى هميشه و سلطنت جائر براى هميشه دفن شد لكن باز نيمهراه هـسـتـيـم ، بـايـد بـاز بـا هـمـت شـمـاهـا و بـا وحـدت كـلمـه و بـااتـكـال بـه خـداى بزرگ راه را به آخر برسانيم . ما پس از اين مرحله ، مرحله انتخاباتبراى مجلس مؤ سسان داريم ، آنجا هم بايد همت كنيد و اشخاص متعهد، اشخاصى كه براىايـران كـار بكنند، نه براى اجانب ، اشخاصى كه ايمان به خدا داشته باشند، نه چپگرابـاشـنـد و نـه راسـتـگرا بلكه صراط مستقيم را داشته باشند، آنها را بايد به مجلس مؤسسان بفرستيم و بعد از آن مجلس شوراست كه بايد باز به همت همه اقشار ايران و بههـمـت والاى مـرد و زن ايـران ، اشـخـاصـى كـه مـتـعـهـد هـسـتـنـد، اشخاصى كه سالم هستند،اشـخـاصـى كه بصيرت دارند و هيچ انحراف ندارند و در صراط مستقيم انسانيت هستند بهمـجـالس و مـجلس شورا بفرستيم تا اينكه انشاءالله اسلام به آن معنايى كه هست ، اسلامبـه ايـن حـقـيـقـتـى كـه هـسـت ، در ايـران پـيـاده بـشـود، اسـلاممـثـل صـدر اسـلام ، نـه اسـلامى كه در زمان اين پدر و پسر كوبيده شده بود و هيچ يك ازمظاهرش را ما نمى توانستيم ارائه بدهيم . بايد اسلام را ما ارائه بدهيم به آنطورى كه هست ، قرآن را ارائه بدهيم به آنطورى كه هست . اگر قرآنو اسـلام آنـطـور كـه هست عرضه بشود به دنيا همه مشترى او هستند. انحرافات براى ايناسـت كـه اسـلام را نـشـنـاخـتـه انـد اگر اسلام را بشناسند و احكام اسلام را ادراك كنند همهمشترى او هستند. بى اعتنائى به سمپاشى عمال اجانب و جلوگيرى از نفوذ اشرار و چپاولگران من به شما جوانان محترم باز هم تذكر مى دهم كه اين وحدت كلمه خودتان را از دست ندهيد.اشـخـاصـى كـه در كـارخـانـه هـا مـى آيـنـد و سـمـپـاشـى مـى كـنـنـد ايـنـهـاعـمـال اجانب هستند و بيشتر احتمال مى رود كه عمال آمريكا باشند. به اينها اعتنا نكنيد، بهايـنـهـا مـحـل نـگـذاريـد، ايـنـهـا فـسـاد مـى خـواهـنـد بـكـنـنـد، ايـنـها مى خواهند ايران را بهحال اول برگردانند، اينها منافعشان به اين است كه دزدى در راه باشد، منافعشان به ايناسـت كه چپاولگرى باشد. اگر چنانچه عدل اسلامى باشد، دست چپاولگرها كوتاه استو ايـنـهـا نـمـى خـواهـنـد دسـت چـپاولگرها كوتاه باشد. اينها كه در كارخانه ها مى آيند وتبليغات مى كنند، اينها به صورت يك نحو تبليغاتى كه مردم بپسندند مى كنند لكن درواقـع مـى خـواهـنـد هـمـان مـسـائل سـابـق را پـيـش بـيـاورند. بايد با دقت ملاحظه كنيد، باهـوشـيـارى بـا آنـهـا مـواجـه بـشـويـد نـگـذاريـد آنـها رخنه كنند در بين جوانان ما. خداوندانشاءالله شماها را حفظ كند از شر شياطين و مملكت ما را حفظ كند از شر اشرار و از اجانب ومـمـلكـت مـا مـسـتـقل و آزاد براى خودمان باشد خودمان در آن كار بكنيم و خودمان استفاده از آنبكنيم . سلام بر شما دوستان عزيز. والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته تاريخ : 19/1/58 بيانات امام خمينى در جمع بختيارى هاى چهارلنگ سركوبى عشاير به دست رضاشاه خائن بسم الله الرحمن الرحيم يـكـى از خـيـانت هاى رضاشاه به ملت ما اين بود كه مامور شده بود عشاير ما را سركوبكند. من در يك كتابى راجع به اين مطلب نوشتم لكن نگذاشتند آن جمله باشد. اين عشاير مادر اطـراف ايـران پشتوانه هاى استقلال ايران بودند و خارجى ها از باب اينكه اين قدرترا نـمـى تـوانـسـتـنـد تحمل كنند مامور كردند رضا!!! خان را، پدر اين محمدرضا را براىسـركـوب كردن اين عشاير و او خدمت خودش را با خيانت هاى به ملت ما به انجام رساند وبـعـد از او هـم پـسـرش همان نقشه را رفتار كرد. شما عشاير پشتوانه اين مملكت بوديد وانـشـاءالله هـسـتـيـد. پـدران شـمـا بـه ايـن مـمـلكـت خـدمـت هـا كـردنـد واسـتـقـلال ايـن مـمـلكـت را حـفـظ كـردنـد و شـمـا هـم بـايـد بـه هـمـان رويـهعمل كنيد و استقلال مملكت خودتان را حفظ كنيد. با هوشيارى در قبال توطئه هاى خائنين ،استقلال كشور را حفظ كنيد تـا اكـنـون كـه رژيـم فـاسـد برقرار بود، تا آنوقتى كه اين رژيم خائن برقرار بودمـمـلكـت مـا نـه استقلال داشت نه آزادى و همه شما طعم اين مطلب را چشيده بوديد كه همه دراختناق بوديم و همه غير آزاد. بحمدالله با قيام ملت و تمام اقشار، چه عشاير و چه شهرىهـا بـا اين قيام شماها و ماها توانستيم كه اين جرثومه فساد را بيرون كنيم به طورى كهالان در هيچ جا به او منزل نمى دهند و الان به طور سرگردانى نمى داند چه بكند، نتيجهخـيـانـت هـا و جـنـايـت هارا دارد مى چشد لكن شما عشاير محترم و ساير عشاير محترم ايران وتـمـام اقـشـار ملت بايد هوشيارانه توجه داشته باشيد دست هاى خائن باز در زير پردهمـشـغـول فـعـاليـت هـسـتـنـد. آنـهـا نـمـى خـواهـنـد يـك ايـرانمستقل باشد، آنها مى خواهند ايران تمام مخازنش را به آنها به طور رايگان بدهد، چنانچهداد. نفت ما را دادند و در ازاى او پايگاه درست كردند براى آمريكا. اين اسلحه هايى كه بهايـران فـرسـتـادنـد اسلحه هايى بود كه به درد ايران نمى خورد، اسلحه هايى بود كهبراى خود آنها بود. هم نفت ما را بردند و هم پايگاه به ازاى او درست كردند. بايد از اينبـه بـعـد بـه اين طور خيانت ها خاتمه داد. بايد شما جوان هاى برومند هوشيارانه توجهداشته باشيد كه دست هاى خائنى كه الان مشغول فعاليت هستند قطع كنيد. تصويب جمهورى اسلامى با شركت مشتاقانه اقشار مردم در رفراندم انـشـاءالله الان كـه ديديد كه رفراندم به چه آبرومندى تمام شد كه در تمام دنيا همچورفـرانـدمـى نبود، رفراندم هاى دنيا به اين قدرت نبود. مردم ايران با اشتياق راى دادندبـه جـمـهورى اسلام چون علاقه داشتند به جمهورى اسلام و به اسلام و از حيث كميت بيستميليون جمعيت و بيشتر راى دادند به جمهورى اسلام و اسلام را تصويب كردند. انتخاب وكلاى صالح و متدين براى مجلسين خـداونـد شـمـا را زنده نگه دارد و از اين به بعد باز ما احتياج به ملت داريم و احتياج بهشـمـاهـا داريـم . بـراى مـجـلس مـؤ سـسان بايد اشخاصى كه در مجلس مؤ سسان مى رونداشـخـاص امـيـن بـاشـنـد، اشـخاص فاضل باشند، اشخاص مطلع باشند، گرايش نداشتهبـاشـنـد بـه چـپ و راسـت ، مـلى بـاشـنـد، مـسـتـقـل بـاشـنـد، فـكـرشـانمستقل باشد و ما احتياج داريم كه اين وحدت را حفظ كنيد تا اينكه انشاءالله وقتى كه مجلسمـؤ سـسـان بـنا شد بپا بشود، وكيلى كه صالح باشد بفرستيد و شايد در آنوقت من بهشـمـا مـعـرفـى بـكـنـم اشخاصى را كه صالح هستند و پس از آن باز ما احتياج داريم و آنمجلس شوراى ملى است . تاكنون مى دانيد كه مجلس شوارى ملى هايى كه (يعنى به اصطلاح ملى ، مجلس شوراهاىسلطنتى بايد گفت ) تاكنون مى دانيد كه به اختيار شما نبوده . هيچ وقت نيامدند به شمابـگـويـنـد كـه مـخـتـاريد كه هر كس را مى خواهيد راى بدهيد، آن بساط گذشت ، انشاءاللهديـگـر عـود هـم نـخواهد كرد و شما مستقل ، آزاد، وكلاى مجلس را به مجلس مى فرستيد لكنبـايـد مـلاحـظـه كـنـيـد كـه بـاز شـيـاطـيـن نـيـايـنـد و شـمـا رااغـفـال كـنـنـد. بـايـد وكـلاى آزادمـنـش ، وكـلاى مـلى ، وكـلاى مـتـديـن ، وكـلاىفاضل به مجلس شورا بفرستيد. مـن از خـداى تـبـارك و تـعـالى سـلامـت و سـعـادت شـمـا را، ايـلات ايـران را،ايـل چـهـار لنـگ را كـه مـن اطـلاع از حـالشـان دارم ، مـن سـلامـت هـمـه را خواهان هستم . شماهاپشتوانه مملكت ما هستيد و بايد انشاءالله با قدرت و قوه جلوگيرى از فساد بكنيد و حفظاستقلال مملكت خودتان را بكنيد. سلام بر همه شما دوستان من . والسلام عليكم و رحمة الله وبركاته تاريخ : 19/1/58 بيانات امام خمينى در جمع كاركنان مخابرات تا قطع ريشه هاى فاسد، نهضت ادامه دارد بسم الله الرحمن الرحيم من مى دانم كه دستگاه مخابراتى به ما خيلى كمك كرده . همان وقتى كه ما در خارج بوديمباز آنها در صورتى كه همه چيز سانسور بود به ما كمك مى كردند و مخابرات ما را دردست مى گرفتند و مى رساندند و اينها و من از همه شماها متشكر هستم و شما سهيم هستيد درايـن نـهضت و اميدوارم كه باز با شركت شما آقايان و ساير اقشار ملت اين نهضت به آخربرسد. ايـن نـهضت الان بين راه است يعنى بحمدالله دست اجانب را تا آن مقدارى كه مى شود كوتاهكرديم و عمال اجانب هم كه در راءسش محمدرضا بود، آنها هم خارج شدند و به همت ملت وخـواسـت خـداى تـبـارك و تـعـالى تـا ايـنـجـا رسـيـديـم و از ايـنـجا به بعد هم كه قضيهسازندگى هست و قضيه ريشه كن كردن اين اقشارى كه باز از آنها ريشه هاى فاسدى دركشور ما هست كه خيلى از آنها از عمال آمريكا هستند ولى با يك چهره ديگر و بايد همه ماباهـم متصل باشيم و گمان نكنيم كه تمام شده است كار و به آخر رسيده است . بايد ما نيمهراه خودمان را ببينيم كه تا آخر راه با قدرت و قوه جلو برويم . رمـز پـيـروزى مـلت ، اتـكـال بـه خـدا و حفظ وحدت كلمه بايد همه ما با هم همانطورى كهمـلاحظه كرديد كه به واسطه وحدت كلمه ملت ، به واسطه توجه به اسلام و ديانت اينراه را تـا ايـنـجـا آمـده ايـم ، در صـورتى كه قدرت دست آنها بود و ملت ما جز مشت و خونچـيـزى نـداشـت لكـن اتـكـال بـه خـدا كـرد و وحـدت كـلمـه در بـيـن هـمـه اقـشـارحاصل شد به طورى كه ديگر ابرقدرت ها هم نتوانستند او را ابقائش كنند، در صورتىكه قبلا دائما اين مساله را مى گفتند كه نه اين بايد باشد. اين انگلستان مى گفت كه اينوفـادار بـه مـاسـت ، بـايـد بـاشـد. آمـريـكـا به صورت ديگر مى گفت . شوروى با اينصـورت هـا نـمـى گـفت لكن پشتيبان بودند. در صورتى كه همه ابر قدرت !!! پشتيبانبـودنـد و خـودش هم يك قدرت شيطانى داشت ، سازمان ها داشت ، بساط داشت معذلك قدرتملت معلوم شد كه بالاتر از همه چيز است . قدرت ملت به چه حاصل شد؟ به اين حاصل شد كه همه ما با هم ، مقصد اسلام . اگر همهبا هم بودند لكن مقاصدى داشتند كه غير مقصد اسلام بود، اينطور پايدارى مى كردند؟! شـمـا مـلاحـظـه كـرديـد كـه جـوان هـاى مـا كـه شـهـيـد شـدنـد، هـمـه ايـنـهـا شـهـادت رااسـتـقبال كردند، اين براى قدرت اسلام بود و از حالا به بعد هم بايد اين قدرت را حفظكـرد، اين ايمان را حفظ كرد، تا اين وحدت كلمه حفظ بشود تا پيروز بشويم انشاءالله ومن اميدوارم كه با وحدت كلمه و قدرت ايمان ما اين راه را تا آخر برسانيم آنطورى كه مىخواهيم . تبديل اقتصاد و فرهنگ طاغوتى به يك وضع اسلامى الان هـمه دستگاه ها باز آن باقيمانده طاغوت در آن هست . اينها سالهاى طولانى عادت دادندادارات را !!! عـرض كـنـم كـه !!! هـمـه اقـشـار را بـه يـك وضـع طـاغـوتـى و تـا آمـده اينمـتبدل بشود به يك وضع اسلامى !!! انسانى يك قدرى طولانى است و از آنطرف خرابىهـائى كـه در ايـران كـردنـد آنـهـا و ايـران را تـقـريـبـا بـهشـكـل يـك خـرابـه در آوردنـد. از حـيـث اقـتـصـاد هـمـچـو عـقـب هـسـتـنـد كـه مـدت بـايـدطول بكشد تا بتوانند اينها اقتصاد صحيحى داشته باشند. فـرهـنـگ ما را آنطور كردند كه نگذاشتند انسان در آن پيدا بشود كه حالا !!! ما !!! اگر مابـخـواهـيـم مجلسى ، مجلس مؤ سسانى درست كنيم ، بخواهيم يك مجلس شورائى درست كنيمبـايـد چـراغ بـرداريـم و بـگـرديـم ايـن طرف و آن طرف ببينيم كه تازه يك آدمى كه امينباشد، يك آدمى كه ملى باشد، جهات شرقى نداشته باشد، جهات غربى نداشته باشد،خـدمتگزار به اسلام باشد، خدمتگزار به كشور باشد، اين را بايد چراغ برداريم از اينطرف به آن طرف بگرديم پيدا كنيم . چرا؟ براى اينكه بيش از سالهاى طولانى و اخيرابيش از پنجاه سال اينها زحمت كشيدند كه نگذارند آدم پيدا بشود. آدم ها را كشتند، اشخاصمـؤ ثر را يكى بعد از ديگر كشتند و نگذاشتند كه در مملكت ما يك آدم هائى كه امين باشند،متدين باشند و ملى باشند، گرايش چپى نداشته باشند، گرايش راستى نداشته باشند،ايـنـهـا نـگذاشتند كه رشد بكنند جوان هاى ما. اينها رخنه كردند در فرهنگ ما و فرهنگ ما رايك وضعى درست كردند كه نتواند انسان درست بكند. از حالا بايد شروع كنيم به انسان سازى ما حالا، از حالا بايد شروع بكنيم براى انسان سازى ، يك مملكت غنى كه همه چيز دارد، يكمـمـلكـتـى كه همه چيز دارد، معذلك حالا بايد روى گنج خودش بنشيند، گرسنگى بخورد.اين جز اين نبود كه نگذاشتند كه اين مملكت ما روى موازين انسانى اداره بشود. حالا ما بايداز سـر بـنشينيم همه مان با هم به شركت همه ، يك طايفه نمى تواند، دولت نمى تواند،مـلت بـايـد با دولت باشد، دولت با ملت باشد، همه با هم به فكر باشند، متفكرين مافـكـر بـكـنـنـد، نـقـشـه بـكـشـند تا اينكه باز يك انسان هائى ما درست بكنيم ، بعد از چندسال بتوانيم كه درست اين مملكت را اداره بكنيم . و مـن امـيـدوارم كـه خـداونـد شـماها را كه قدرت انسانى اين مملكت هستيد، شماها را حفظ كند،جوان هاى ما را حفظ كند و بيدار كند همه ما را كه به تكاليفى كه خدا براى ما تعيين كرده اسـت عـمـل بكنيم و اين قدرت اسلامى كه همه ديديد، محفوظ بماند و اين وحدت كلمه محفوظبـماند و انشاءالله يك مملكت از خودمان باشد و خودمان اداره بكنيم ، همه معنوياتش را و هممادياتش را. خدا به همه شما توفيق و سعادت عنايت كند، موفق باشيد، مؤ يد باشيد. والسلام عليكم و رحمة الله وبركاته تاريخ : 20/1/58 دستور امام خمينى درباره خانه سازى در سراسر كشور (دوران سازندگى ) از مراحل حساس انقلاب اسلامى بسم الله الرحمن الرحيم مـلت مـن ! بـرادران و خواهران دلير و مبارز ايدهم الله تعالى ! اينك به مرحله حساسى ازدوران انـقـلاب اسـلامـى خـود رسـيده ايم . دوران سازندگى ، دورانى كه بايد از ثمراتانـقـلابـمـان مـردم مـحـروم و سـتمديده ايران بهره مند شوند، دورانى كه بايد شكوه نظامعـدل اسـلامـى را لمـس كنيد، دورانى كه همه بايد دست به دست هم بدهيم تا ريشه فقر واسـتـضـعـاف را بـر كـنـيم . شما مردم شريف ايران در جريان مبارزه با استعمار و استثمارپـيـروزى بـزرگـى بـه دسـت آورديـد و تـوانـسـتـيـد بـااتكال به خداى متعال و وحدت كلمه و مشاركت همه قشرها بر طاغوت زمان غلبه كنيد و پشتابرقدرت ها را بلرزانيد. اكنون نيز بايد با خوديارى و همكارى براى مبارزه عليه فقرو محروميت بسيج شويد و با تائيد الهى به نجات مردم مستضعف كمر همت ببنديد. در رژيممـنفور پهلوى مساله مسكن يكى از مصيبت بارترين مشكلات اجتماعى مردم ما بود. بسيارى ازمـردم در اسـارت تـهـيـه يك قطعه زمين و داشتن يك لانه بودند و چه بسا تمام عمرشان رازيـر بـار بانك ها و سودجويان و غارتگران به سر مى بردند تا بتوانند پناهگاهى رابراى خود و فرزندانشان دست و پا كنند. قشر عظيمى از مستضعفان جامعه هم بكلى از داشتن خانه محروم بودند و در زواياى بيغولههـا و اتـاقـك هاى تنگ و تاريك و خرابه ها به سر مى بردند و چه بسا قسمت مهمى از درآمـد نـاچـيـزشـان را بـايـسـتـى بـراى اجـاره آن بـپـردازنـد و ايـن ميراث شوم براى ملت مابـاقيمانده و اكنون جامعه ما با چنين مصيبتى دست به گريبان است . نظام اسلام چنين ظلم وتـبـعـيـضـى را تـحـمـل نـخواهد كرد و اين از حداقل حقوق هر فرد است كه بايد مسكن داشتهبـاشـد. مـشـكل زمين بايد حل شود و همه بندگان محروم خدا بايد از اين موهبت الهى استفادهكنند. همه محرومان بايد خانه داشته باشند. هيچ كسى در هيچ گوشه مملكت نبايد از داشتنخانه محروم باشد. بر دولت اسلامى است كه براى اين مساله مهم چاره اى بينديشد و بر همه مردم است كه دراين مورد همكارى كنند. افتتاح حساب شماره 100 براى كمك به محرومان ايـنـجـانـب حساب به شماره 100 در تمام شعب بانك ملى افتتاح كرده و از همه كسانى كهتـوانـائى دارنـد، دعـوت مـى كـنـم كـه براى كمك به خانه سازى براى محرومان به اينحـسـاب پـول واريـز كـنـنـد و در هـر مـحـل از بـيـن افـراد صـلاح و مـورد اعـتـمـاد، گـروهىحـداقـل مـركـب از سـه نـفـر از مـهـندسان و كارشناسان شهرسازى و خانه سازى و يك نفرروحـانـى و يـك نـمـايـنـده دولت انـتـخـاب شـونـد تـا بـا صـرفـه جـوئى و دقـتكامل خانه هاى ارزان قيمتى بسازند و در اختيار محرومان قرار بدهند و در اين طرح به هيچوجه پولى در برابر خريد زمين پرداخت نشود. مـن اميدوارم همه كسانى كه زمين هاى وسيعى در اختيار دارند به اين امر مهم اسلامى انسانىكـمـك كـنـنـد و زمين ها را در مناطق مرغوب قابل سكونت در اختيار اين طرح بگذارند و نيز هركـس كـه تـوانـائى دارد، در تـامـيـن انـواع مـصـالح ساختمانى به اين خدمت اسلامى كمك ونـيـروى كـار و كـارگـرى بـه طور وسيع به كار افتد و دولت نيز تصميمات لازم را درتـامين آب و برق و و آسفالت و وسائل اياب و ذهاب و مدرسه و درمانگاه و ديگر نيازمندىهاى عمومى فراهم سازد. بـنـيـاد مـسـتـعـضـفـيـن نـيـز بـايـد بـه كـمـك ايـن طـرح بـشـتـابـد و ازاموال مصادره شده خاندان پهلوى و اطرافيانش در اين طرح استفاده شود و نيز دولت بايددر طـرح هـاى اسـاسـى و دراز مـدت خـود بـراى حـل ايـنمـشـكـل در سـطـح عموم طرح هائى تهيه كند و اكنون اين يك تجربه تازه از بسيج نيروىايـمـان جامعه در راه تعاون اسلامى و مبارزه با محروميت است كه ملت با توفيق الهى بايداز آن نـيـز سـرافـراز در آيد. من با كمال تواضع از ملت عزيز در اين امر حياتى استمدادمى كنم و سلامت و سعادت همگان را خواستارم . والسلام عليكم و رحمة الله وبركاته روح الله الموسوى الخمينى تاريخ : 21/1/58 بيانات امام خمينى خطاب به نمايندگان عشاير بختيارى شهرستان ايذه از بزرگترين خيانت هاى رژيم پهلوى سركوبى ايلات و عشاير بسم الله الرحمن الرحيم شـمـا جـوانـمـردان ايـل بـخـتـيارى خوش آمديد، يكى از بزرگترين خيانت هائى كه سلسلهپـهـلوى بـر ايـران كـردنـد ايـن بـود كه عشاير و ايلات ما را از بين بردند، زيانها بهواسـطـه ايـنـكـه مـامـور بـودنـد آن كـسـانـى كـه پـشتوانه اين مملكت است ، سركوب كنند،پـشـتـوانـه مـمـلكـت مـا ايـلات و عـشـايـر بـودنـد كـه از آن جـمـلهايـل بختيارى كه من سوابق با آنها دارم . از ماموريت هائى كه رضا شاه داشت اين بود كهتمام ايلات را در اطراف ايران از بين ببرد و آنها را به اسم اينكه مى خواهيم شهرى كنيمسركوب كنند مى خواستند كه ايران پشتوانه نداشته باشد تا بتوانند هر چه خيانت استبـكـنـنـد، ايـن پـشـتـوانـه هـاى مـا را از بـيـن بـردنـد و سـركـوب كـردنـد و بـهآمال خودشان رسيدند، اينهمه خيانت كردند بر ما، مخازن ما را بردند، نفت ما را بردند و درازاى او اسـلحـه هـائى آوردنـد كـه به درد ايران نمى خورد، بلكه براى خود آنها، براىايـنـكـه پـايـگـاه داشـتـه بـاشـنـد در ايـران ، آنـهـا را آوردنـد بـه اسـم ايـنـكـهپـول نـفـت اسـت . شـمـا تنها ايل بختيارى نيستيد كه رنج ديديد در زمان اين پدر و پسر،تمام ايلات ايران و عشاير محترم ايران بودند، بلكه عشاير و ايلات محترم تنها نبودند،تـمـام اقـشـار ايـران از مـذهـبى ها و علماى مذهب تا آخرين فرد ايران در تحت فشار بودند،فشار به جائى رسيد كه نه زن در اين مملكت اختيار داشت از خود و نه مرد، نه روحانى مىتـوانست وظائف روحانيت خودش را حفظ كند و نه دانشگاهى مى توانست وظائف خودش را حفظكـند. اينها تمام مفاخر ايران را از دست دادند، بردند و ماموريت داشتند كه براى ايران هيچمـطـلبـى نـگـذارنـد. مـفـاخـر مـا ايلات و عشاير ما بودند، آنها را سركوب كردند. مفاخر مادانـشـگاه هاى دينى و فرهنگى بود، آنها را سركوب كردند. مفاخر ما ارتش ما بود، آنها رابـه واسـطه مستشاران در بند كشيدند. تمام فرهنگ ما را و اقتصاد ما را از بين بردند. حالاهم كه فرار كردند جواهرات ما را مقدارى پدر برد و مقدار زيادى پسر و پولهاى ايران رادر بانك خارجى متوقف كرده اند و الان قرض هاى زيادى از ايران در ممالك خارجى به اسمايـنـهـا ثـبـت است ولى بحمدالله ملت ما در يك زمانى بپا خاست و با خواست خداى تبارك وتـعـالى دسـت آنها را از ذخاير ما كوتاه كرده است . به خواست خداى تبارك و تعالى دستاجانب از اين مملكت كوتاه شد.
|
|
|
|
|
|
|
|