|
|
|
|
|
|
كردند، با جيب پر فرار كردند. چه خودش ، چه كسانى كه مربوط به خودش بود، جيب هارا پر كردند و در خارج رفتند و مملكتى كه الان دست شما افتاده است ، يك مملكتى است كهاز همه چيز وارفته است ، حالا بايد بسازيد و يك مملكتى است كه اجنبى زده بايد گفت جنگزده ، زلزله زده ، ايـن بـايـد سـاخـتـه بـشـود نـه ايـنـكـهخـيـال كـنـيـد كـه يـك قـشـرى بـتـوانـد، نه يعنى نه حكومت مى تواند اين كار را بكند، نهبازرگان مى تواند اين كار را بكند، نه كشاورز مى تواند، همه بايد دست به هم بدهيد،جـامـعـه ملى انسانى ايران كه انشاءالله از زير بار اين اختناق و اين گرفتاريها بيرونبـيـايد، دست به دست هم بدهند و اين وظيفه ملى را انجام بدهند كه مملكت خودشان را از اينانهدامى كه دارد پيدا مى كند، نجات بدهند، از جمله اشخاصى كه (يعنى اصنافى كه ) درايـن امـر خـيـلى چـيز دارند، بازرگانها هستند، اينها هم بايد در حد خودشان تشريك مساعىبـكـنـنـد، مـاهـا موعظه بكنيم و صحبت بكنيم و آنها هم فعاليت هاى ديگرى ، ديگر از ما كارديگرى كه ساخته نيست . ما بايد همان !!! صحبت بكنيم و اينها، آقايان هم فعاليت بكنند وامـيـدوارم انـشـاءالله كـه مـا اگر هيچ پيروزى پيدا نكرده بوديم الا رفتن اين طايفه ، اينسـلسـله كـافـى بـود بـر ايـمـان ، لكـن البـتـه كـافـى الان نـيـسـت بـايـد مـادنـبـال بـكـنـيـم تـا ايـنـكـه نـهـضـت را بـه آخـر بـرسـانـيـم و يـك حـكـومـتعـادل در ايـنـجـا بـاشـد، يـعـنـى يـك حكومتى باشد كه نخواهد جيب خودش را پر بكند، يكحكومتى باشد كه خودش را از ملت بداند و خدمتگزار بداند، نه خودش را آقاى ملت بداندايـن حـكومتهايى كه داشتيم سلاطين هميشه اينطور بودند كه اينها عقيده شان اين بوده استكـه هـمـه اينها عبد ما هستند، همه اين ملتها عبيد ما هستند، اين بر خلاف سنت انبياء بوده استبرخلاف سنت اولياء بوده است ، بر خلاف عقل انسانى است ، بر خلاف حقوق بشر است ،بر خلاف قوانين دنياست و اينها هيچ وقت عمل نمى كردند. اميدواريم كه سرنوشتمان سرنوشت قرآن باشد بـايد حالا انشاءالله حكومتى پيش بيايد كه مسئول باشد پيش ملت ، مجلسى باشد كه ازخود ملت باشد. مادر 50 سال ، مجلسى كه از خودمان باشد نداشتيم . هميشه مجلسى بودهاسـت كـه ديـگران ، حالا يا خارجى براى ما افرادى را تعيين مى كردند، چنانچه محمدرضاخان گفت كه ليست مى فرستادند، يا اينكه نه ، اگر آنها هم نمى كردند، خود اينها، سرنيزه اينها بود كه تعيين مى كردند. ما سرنوشتمان سرنوشت سر نيزه بود و ما اميدواريمكه سرنوشتمان سرنوشت قرآن باشد. انشاءالله خداوند انشاءالله همه شما را موفق كندو همه ما را موفق كند به خدمتگزارى . سـئوال يـكـى از حضار: خيلى متشكريم عوض همگى استدعا مى كنم در تاييد فرمايشاتتاناگر مصلحت باشد، عين همين كميته هايى كه هست يا هر كس ديگرى را كه تعيين كنيد، صلاحبدانيد يك نقر را تعيين بفرمائيد كه به امر صادرات اين مملكت برسد و ما بتوانيم با اوتماس بگيريم و انشاءالله به حول وقوه خداوند صادرات مملكت را سر و صورت بدهيم .يك وضع خيلى بدى در آمده در اثر حكومتهاى فاسد. پـاسـخ امـام : انـشـاءالله اميدواريم كه اين كار درست بشود و آقاى مهندس بازرگان را ماانتخاب كرديم براى اينكه دولت تشكيل بدهد، يعنى دولت موقت و ايشان را من مى شناسمو مـرد صـالحـى اسـت و آقـايـان هـم بـايـد پـشـتـيـبانى كنند از او و در روزنامه پشتيبانىخـودشـان را اعـلام بـكـنـنـد و ايـشـان انـشـاءالله دولتـشـان راتـشـكـيـل مـى دهـد و مـجـارى امـور انـشـاءالله امـيـدواريـم بـه خـواسـت خـدا بـهحـال اول بـرگـردد وايـن طـور مـسـائل ، ايـن طـور مـشـكـلات انـشـاءاللهحل بشود، البته يـكـى از حـضـار: خيلى متشكريم البته انتخاب ايشان مورد تائيد همه هست و واقعا همانطوركـه اول حـضـورتـان عـرض كـردم ، بـه طـور كـامـل تـبـريـك مى گوئيم به همه ملت و ماصـددرصـد پشتيبان ايشان هستيم و هرچه بتوانيم تا سر حد جانمان از اين حكومت آتى كهانـتـخـاب فـرمـوديـد حـكـايـت مـى كـنـيـم ، چـشـم امـر فـرمـوديـد، در روزنـامـه هـا و هـروسائل ديگرى كه بتوانيم در تاييد و پشتيبانى از ايشان كوشا باشيم . امام :موفق باشيد. يـكـى از حضار :فقط مطلب اين بود كه بعضى آقايان در اين چند روزى كه من مى خواستمخـدمتتان شرفياب بشوم و اينها، يك چند تا آقايان كه به من مراجعه كردند، راجع به يكامـر خـيـر بـود كـه اگـر يـك وقـتـى از حـضـرت آيـت الله يـك غـيـبـتـى شـده ، ايـشـانحلال بفرمايند. امام : من همه را بخشيدم . والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته تاريخ 17/11/57 بيانات امام خمينى در ميان گروهى از پرسنل در دبستان علوى جديت طاغوت براى انهدام مملكت و غارت اموال ملت شما تا حالا در خدمت طاغوت بوديد. متاسفانه اين جمعيتى كه بايد به ايران خدمت بكنند ويـك ايـران صـحـيـح براى ما بسازند در خدمت كسى بودند كه جديت براى انهدام اين مملكتداشـت . مـا پـنجاه سال يود مبتلا بوديم به حكومت رضاخان و محمد رضاخان كه در اين 50سـالى كـه او بـود خـيـانـت خـيـلى زيـادتـر شـده از آن پـنـجـاهسـال اول و اين 28 سال و 38 سال دوم كه زمان ايشان بود خيانت زيادتر شد تا آنوقت .ايـن شـخـص بـراى مـا هـيـچـى نـگـذاشـت ، ايـنـهـا فـرار كـردنـد،امـوال ايـن مـلت را بـرداشتند و رفتند. به من نوشته بودند، حالا يادم نيست جائى كه مجلهبـود يـا در يك جائى كه اين را براى من فرستادند كه يك ويلائى يك خواهر ايشان (كدامخواهر است آن را هم نمى دانم ) خريده اند به فلانقدر و اين فلانقدر هم يادم نيست . اينكهيادم هست اين است 6 ميليون دلار خرج گلكارى ، مى فهميد؟ تصور مى توانيد بكنيد؟ ما مىتوانيم بفهميم يعنى چه ؟ 6 ميليون دلار، 37 ميليون تومان خرج گلكارى اين ويلاى خانمشـده . از مـال كـى ؟ پـدر ايـشـان كـه آمـد كـودتـا كـرد چـه چـيـز داشـت سـيـصـدعـباسى ازمـال ايـن مـلت بـود و از مـال مـاها بود ديگر. اين ملت را اينها فقير كردند و برداشتند. اينمـال خودش اين مال عائله خودش كه در چيز بود كه 3 بيليون دلار بود نمى دانم ياتومان، 3بيليون و چند صد دلار آنها كه اتباعشان بودند آن سر لشكرها و آن ارتشبدها و آن كذاو كذا آنها هم برداشتند و رفتند. شماهائى كه خدمت كرديد به مملكت شماها محروم ، آنهائىكـه آن بـالا بـودند و خيانت مى كردند به اين مملكت ، آن بالائى ها خوردند و برداشتند ورفتند. حـالا، از حـالا بـه بـعـد شما در خدمت ملت باشيد، ملت خودتان را خدمت بكنيد. اين آب و خاكمـال شـمـاسـت ، ايـنـجـا مـال خـودتان بايد باشد، دست اين اجانب بايد كوتاه بشود، چقدرآمـريـكـا بـايـد از اين مملكت ببرد و بخورد يا انگلستان يا ساير جاها؟ ما بايد يك وقت همزنـده بـشويم ، بيدار بشويم ، ملتفت بشويم ، آزادى را بگيريم . حق را بايد گرفت باسـرنـيـزه ، بـا مـسـلسـل بـايـد حـق را گـرفت از اينها، خودشان كه نمى دهند، بايستيد درمـقـابـل ايـنـهـا، شـمـا ديـديـد كـه ايـن مـلت ، هـمـيـن پـا بـرهـنـه هـا ايـسـتـادنـد درمقابل توپ ، تانك نمى دانم مسلسل ، ايستادند و پيش بردند كارشان را. اين ابرقدرت هاهـمـه پـشـتـيـبـان شـاه بـودنـد و ايـن مـردم پـابـرهـنـه بـا مـشـت ايـسـتـادنـد درمـقـابل تانك ، خون دادند و عقب زدند آنها را كه ديگر نتوانست اين بماند خودش اينجا، آنهاهم كه رفتند. وظيفه اقشار ملت اتحاد براى اصلاح امور و بازسازى خرابى هاست شـمـا از اين به بعد يك قدرى توجه داشته باشيد، رفقايتان را متوجه كنيد، همقطارانتانرا متوجه كنيد، بگوئيد آقا، ما خير شما را مى خواهيم ، ما فرياد مى كنيم كه بايد ارتش مامـسـتـقـل بـاشد يعنى نوكر نباشد، اين خير شماست ، يا اينكه خير ما؟ بايد ارتشمان تحتنـظر آمريكا باشد و بدتر از او اسرائيل ؟ بايد اينها اصلاح بشوند. اينها را بايد همهتـان دسـت بـه دسـت هـم بـدهـيـد و ايـن كارها را اصلاح بكنيد، درست بكنيد. مملكت را بايدبـسـازيـد از سـر. ايـنـهـا خـراب كردند و رفتند و حالا بايد بسازيم . اينها يك كارى كهكـردنـد قـبـرسـتـانـهـاى مـا را خـوب آباد كردند، جوان هاى ما را، همه را زير خاك كردند ورفتند. ما حالا بايد بنشينيم و بسازيم و همه دست به هم بدهيم ، آنهائى كه در ارتشند وپـاكـدامـنـنـد ارتش را بسازند، آنهائى كه بيرونند در اداراتند و پاكانند ادارات را درستكـنـنـد، مردم بازار را درست كنند، زراعت را درست كنند. اينها به كلى كشاورزى ما را از بينبـردنـد. شـمـا مـى دانـيـد كـه ايران يك جائى بود كه صادر مى كرد، حالا براى همه چيزدستش به دنبال يا آمريكاست يا جاى ديگر. انشاالله خدا همه تان را حفظ كند، موفق باشيد، مويد باشيد. انشاالله . سوالات ارتشيان وپاسخ هاى امام به آنان يكى از حضار: (مى بخشيد، البته من مى دانم كه خسته هستيد، مى خواهيم مزاحمتان نشويمامـا راجـع بـه ارتـش مـطـالبـى داريـم : مى خواستم به عرضتان برسانم كه اينكه شمافـرمـوديد در خدمت طاغوت بوديد، اگر خداوند قبولمان كند با وجود اينكه بنده به سهمخـودم 25 سـال تـوى ارتـش بـودم ، لبـاس خـدمـت طـاغـوتـى تـنـم بـود، اگـر مـوردقبول خداوند باشد خيانت نكردم ). پـاسـخ امـام : (درخدمت ) معنايش اين است كه در جائى بوديد كه طاغوت سر وكار داشتوالا البـتـه مـن مى دانم كه در جمع ارتش ما مردم محترم هستند، مردم متعهد هستند، مردم صحيحهـسـتـنـد، پاكدامن هستند، ما دلمان به همين ارتش خوش هست كه پاكدامن ها زيادند و انشااللهاصـلاح مـى شـود مـمـلكـت مـا بـه واسـطه همين ها. اينكه گفتم همه در طاغوت !!! در چيز !!!بـوديـد يـعنى در يك جائى بوديد كه طاغوت با شما سر و كار داشت ، نه اينكه شما همخدمتگزار بوديد. انشاالله موفق باشيد. ادامـه سـخـنـان فـرد مـزبور در تكميل گفته هايش : و گاهگاهى عملا همين بوده و گاهگاهىدستورات اينها را ناچار بوديم اجرا كنيم . پاسخ امام : انشاالله موفق باشيد. سـخـن ديـگـر ايـن بـرادر ارتـشـى خـطـاب بـه امـام : يـك مـوضوع ديگر اجازه مى دهيد بهعـرضـتـان برسانم اينكه الان خيلى انتظار تشريف فرمائى شما را به قم دارند و منتظرهـسـتـنـد كـه شـمـا تـشريف ببريد آنجا و معتقدند كه راحت مى شوند، كه آقا مى روند قم وديگر از اين دردسرها راحت مى شوند. پاسخ امام : نه . بگوئيد كه تا شما را راحت نكنم ، نمى روم . يكى ديگر از برادران ارتشى : قم را مى توانند خيلى زود محاصره اش كنند و خيلى خوبارتباط را قطع كنند. پـاسـخ امـام : نـخـيـر شـمـا خـاطـر جـمـع بـاشـيـد. مـن اهـل تـهـران واهل كرمان ، من اهل ايرانم ، من در ايران هستم و با همه ايرانى ها ارزانى ها رفقيم . يـكـى از ارتـشـيـان : خـداونـد تـوفـيـقـتـان بـدهـد و طـولعمر به شما بدهد كه بتوانيد ما و اين ملت را از شر اين خونخوارها نجات بدهيد. پاسخ امام : محتاجيم به كمك همه ، همه كمك كنيد. انشاالله موفق باشيد، سلامت باشيد، خداحفظتان كند. والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته تاريخ 17/11/57 بـيـانـات امـام خـمـيـنـى در جـمـع كـثيرى از پزشكان و داروسازان و گروههائى از مردم0 لزوم اصلاح تباهى ها وبازسازى ويرانگرى هاى رژيم سابق بسم الله الرحمن الرحيم من از عواطف شما متشكرم ، انشاءالله خداوند شما را سعادتمند كند. من اميدوارم كه در اين وقتحـسـاسـى كه مملكت ما گرفتارى عظيم دارد همه آقايان ، همه اقشار، همه اصناف مردم بهمكـمـك كـنـند، همه بهم كمك كنند و اين مملكتى را كه اينها خراب كردند و گذاشتند و رفتند،اين مملكت !!! را!!! بهمت همه انشاءالله دوباره نو ساخته بشود. الان مملكت ما همه چيزهايش خراب است از همه كشور، از اين طرف دانشگاه را عقب نگه داشتند،نـگـذاشـتـنـد كـه درسـت تـربـيـت بـشـود، از آنـطرف ساير اقشار فرهنگ را بعقب راندند،مطبوعات را بوجهى درآوردند كه بعضى از آنها ورقهاى پخش فحشا بود و ساير جهاتىكـه در ايـن مـملكت بود از قبيل اقتصاد، از قبيل ارتش ، هر چيزى كه ما داشتيم ، اينها از بينبـردنـد. آن چـيـزى كـه مـهـم اسـت ، يـكـى نـيـروى انسانى است كه بهدر دادند براى آنكهآنـچـيـزهاى اعتيادى را از قبيل ترياك و هروئين و اينها منتشر كردند و اينها را كشاندند بهآنـجـاهـا، مـراكـز فحشاء درست كردند و جوانهاى ما را بردند آنجا، سينماها را به صورتمـبـتـذل درآوردنـد و جـوانـهـاى ما را بردند آنجا، جوانهاى ما را بكلى خراب كردند، و از آنطـرف اقـتـصـاد ما را خراب كردند، زراعت الان ما نداريم ، نفت ما را بهدر دادند و بعوض اويك آهن پاره هايى بنفع خود آنها آوردند براى ما. ما بايد از سر، يك مملكتى را از سر بسازيم و اين ، نه دولت همچو كارى مى تواند بكندنـه بـعـضى اقشار ملت ، بايد همه با هم دست به هم بدهند، اگر انشاءالله همه دست بههم دادند اين مملكت از اين آشفتگى خارج مى شود، چنانچه ديديد كه همه دست به هم داديد وبحمدالله بر قدرتهاى دنيا غلبه كرديد. معاوضه با يك ملت محال است شما بدانيد كه دنبال سر اين مرد كه خودش هم در اينجا ديگر قدرتمند شده بود و ارتششكـذا و فـلان ، پـشـت سـر ايـن تـمام قدرتهاى دنيا واقع شده بود: شوروى ، امريكا، منتهابعضى ها تصريح مى كردند، بعضى تلويحا، انگلستان چين ، ممالك عربى ، تمام اينهاپشت سر اين ايستاده بودند، لكن ملت مشتهايش را گـره كـرد و ايـسـتـاد، هـمه را عقب زد و يك آدمى كه اگر مهلتش داده بودند دعوى فرعونيتوالوهـيـت هـم مـى كـرد، هـمـچـو شـد كـه آمـد مـقـابـل مـلت ، بـاكـمال ذلت ايستاد استغفار كرد و ملت قبول نكرد، گفت خير، نمى شود، بايد بروى ، حالاهـم رفته ، آمريكائى ها هم قبولش نكردند، الان در رباط است ، كجاست ، كه نشسته دستو پائى مى زند لكن همه اعصابش از بين رفته ، يعنى شما خرد كرديد اعصابش را، مشتزديـد تـا اعـصـابـش را خـرد كـرديـد، حالا همين مشتها را گره كنيد و فرو بياوريد به مغزايـنـهـايـى كـه ايـن تـتـمـه را مـى خـواهـنـد نـگـه دارنـد وحـال آنـكـه ايـن تـتـمـه ديـگـر چـيـزى نـيـسـت ، بـايـد ايـنـهـاعـاقـل بـاشـند، آخر مگر ميشود با يك ملتى معارضه كرد؟ يك ملت است ، يك آدم و دو آدم كهنـيـسـت ، يـك حزب و دو حزب كه نيست ، يك ملت يك چيزى را مى خواهد، مگر ممكن است كه يكچيزى را كه ملت خواست ، نتواند اخذ كند و نگيرد از اينها. من از خداى تبارك و تعالى سلامت همه شما را مى خواهم ، موفق باشيد انشاءالله . والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته تاريخ 17/11/57 بيانات امام خمينى در ديدار با قضات و وكلاى دادگسترى اعوذ بالله من الشيطان الرجيم بسم الله الرحمن الرحيم تضعيف مذاهب راهى براى غارت خزائن و تخدير توده ها مـن از جـهـتـى بـايـد اظـهـار تـاسف بكنم و از جهتى بايد اظهار شادمانى . آنكه موجب اظهارتـاسـف اسـت ، ايـن است كه طبقات ملت ايران به واسطه فعاليت هاى اجانب همچو از هم دورشـدنـد كـه مـا در تـمام عمر مواجه با اين وجوه كريمه نشديم و هر كدام ، هر صنفى در يكطـرف واقـع شـدنـد، دانـشـگـاهـى در يـك طـرف بـود، روحـانـى در يـك طرف بود، قضاتدادگسترى در يك طرف بودند، علماء روحانى در يك طرف بودند و وكلاى دادگسترى همينطور و اين دستى بود كه از اجانب در اين مملكت فعاليت ميكرد. كارشناس هاى آنها از سابقالايـام مطالعه كردند اين ممالك شرق را و زمين هاى اينجا را، وجب به وجب رفتند و گردشكـردنـد و چـيـزهـاى مـادى كـه در آن بـوده اسـت كـشـف كـردنـد. روحيات ما و طوائف ما را و آنچـيـزهـائى كـه مـا به آنها متمسكيم اينها را مطالعه كردند و در اثر اين مطالعه اى كه كهاينها كردند، يافتند كه اگر چنانچه مذهب در بين اين مردم باشد و همه تحت يك لوا باشندنمى توانند بر اينها غلبه كنند و اين خزائن را ببرند و كوشش كردند اينها براى اينكهتـضـعيف كنند مذاهب را واصل مذهب را بگويند كه اينها چيزهائى بودند كه قدرتمندها درستكردند، اينها افيون جامعه است ، اصل ديانت افيون جامعه است . و اين براى اين بود كه مىخـواسـتـنـد كـه مـذهـب را در نـطـر مـردم و در نـظـر روشـنـفـكـرهـانـازل كـنند و از دست بدهند اينها اعتصام به مذهب را در صورتى كه كسى كه به تاريخانـبياء توجه بكند، مى بيند كه انبياء از توده ها در آمدند و حمله كردند به قدرتمندها، ازبـيـن هـمـيـن تـوده ها. حضرت موسى يك شبانى بود با يك عصا از همين توده ها و بر ضدفـرعون قيام كرد و تا آنجا رساند. پيغمبر خودمان كه تاريخش نزديك است و همه آقايانلابـد مـى دانند، اين يك شخصى بود كه از همين توده ها و جمعيت ها بود و با همين ها بود واز بـدو بـعـثـت تـا آخـر، بـا قـدرتـمـنـدهـا و بـاغدارها و مكنت دارها سرمايه دارها هميشه درجـدال بـود. پـيـغـمـبـرهـا از ايـن تـوده هـا بـودنـد و قـدرتـمـندها را مى ترساندند، نه ازقـدرتـمـنـدهـا بودند براى اينكه توده ها را چه بكنند. اين يك مطلبى است كه واضح استلكن دست تبليغات اجانب خيلى قوى است . تفرقه ميان احزاب و كوبيدن روحانيت از جمله دسائس اجانب از آنـطـرف ديـدند كه خوب ، بين خود اقشار ملت اگر اينها با هم متحد باشند، باز هم آنمـنـافـعـى كـه مـى خـواهـيـم ببريم ، نمى توانيم ببريم ، بين اقشار اين ملت را ما اختلافبـيـنـدازيـم . اول مـتـوجـه شدند به روحانيت ، در زمان رضاخان (اگر چنانچه كسى يادشبـاشـد، آقـايـان هـر كـدام يـادشان باشد) همچو روحانيت را كوبيدند كه ديگر نه خطيبىبراى ما گذاشتند، نه امام جماعتى ، تمام را كوبيدند، نه مجلس خطابه اى براى ما ماندو در بـيـن مـلت آنـطـور ايـنـهـا را ذليـل كـردنـد كـه حـتـى شـوفـرهـا، مـلاهـا را بـهاتـومـبـيـل هـا گـاهـى نـمـى نـشـانـدنـد، مـى گـفـتـنـد نـمـى نـشـانـيـمـت دراتـومـبـيـل . مـلا را نمى نشاندند در اتومبيل ، تضعيف كردند روحانيت را از يك طرف ، از يكطـرف اخـتـلاف بـيـن احـزاب درست كردند واين هم يك راه اختلافى شد كه اينها به سر همزدند و اين هم يك بساطى شد. دانـشگاهى را با دانشگاه هاى ما از هم جدا كردند، آنها، اينها را يك جور طرد ميكردند و اينهاكـه تـفصيلش زياد است و من هم حالم مقتضى نيست . خود آقايان بايد متوجه باشند كه همهاينها عواملى بود كه اين ملت كه بايد يكپارچه در تحت يك لوا مليت خودشان را حفظ كنند،ايـن يـكپارچگى را اينها بگيرند و اينها را با هم مختلف كنند، بلكه دشمن كنند با هم . اينجـهـتـى اسـت كه موجب تاسف است و لهذا قبل از اين نهضت ، ما هيچ وقت با شما آقايان مواجهنبوديم و با يك طائفه ديگر مواجه بوديم . نهضت اسلامى ايران مايه نقصان و نابودى اختلافات آنـچـه اسـبـاب خـوشـحـالى اسـت ايـن اسـت كـه ايـن نـهـضت اسلامى ايران موجب شد كه ايناختلافات رو به نقصان گذاشت ورو به نابودى ، دانشگاه با دانشجوهاى ما با هم شدند.الان ايـن مجلس كه از آقايان قضات ، آقاى وكلاى دادگسترى هست ، هيچ وقت براى ما نبودهاست ، حالا ما با شما مواجهيم و درد دل ها را با شما مى خواهيم بكنيم عـدم آزادى و اسـتـقـلال در امـور مـمـلكـتـى طـى 50سال سلطنت پهلوى مـا زيـاد درددل داريـم آقـا، و آن درددلى اسـت كـه شـمـاهـا داريـد. مـا پـنـجـاهسال است كه هيچ چيز آزاد نداشتيم ، همه شما مى دانيد، از آنوقتى كه رضا شاه آمد تا بهالانـى كه من اينجا نشسته ام ما غير از اينكه حالا، اخيرا شده است ، ما هيچ چيز آزاد نداشتيم ،نـه مـطـبـوعـات آزاد داشـتـيـم ، نـه يـك دادگـسـتـرى مـسـتـقـل داشـتيم ، نه يك كانون وكلاىمـستقل داشتيم ، همه اش آنها تصرف داشتند، نه يك دانشگاه داشتيم ، نه مى توانستند جوانهـاى مـا را تربيت صحيح بكنند اينها، اينها را عقب نگه داشتند. فرهنگ ما، يك فرهنگى استكه بر مى گرداند بچه ها را به طرف عقب . يك باب مفصلى است اينكه راجع به فرهنگايـنـهـا چـه كـردنـد. از آنـطـرف مـراكـزى كـه بـراى فـحـشاء درست كردند در تمام كشورخصوصا در تهران ، اين همه مراكز فحشاء در تهران و اطراف تهران درست شد، جوانهاىمـا را كـشـيـدنـد بـه ايـن مـراكـز و در آن مـراكـز اين نيروى انسانى ما را از بين بردند. ازآنطرف اقتصاد ما را به آنطور كـه مـى بـيـنـيـد رساندند. كشاورزى ما را آنطور كه ملاحظه مى كنيد، عقب بردند و از بينبردند و همه چيز ما الان از بين رفته است . از آنطرف ارتش ما يك ارتشى است كه بر آنحـكـومـت مـى كند مستشارهاى آمريكائى و مستشارهاى اسرائيلى . اينها مصيبت هائى است براىاين مملكت و براى ما. ايـن ملت الان ايستاده است و مى گويد كه ما مى خواهيم آزاد باشيم . اين يكى از حقوق بشراسـت كـه هـمـه عـالم ايـن مـعـنـا را قـائلنـد و مـى گـويـنـد مـا مـى خـواهـيـممـسـتـقـل باشيم . اين هم يكى از حقوقى است كه هر كسى سرنوشت خودش بايد دست خودشبـاشـد و مـى گـويـد مـا يـك حـكـومـت عـدل مـى خـواهـيـم ، حـكـومـتعـدل اسـلامـى مـى خـواهيم . اين هم آرزوى هر آدمى است كه يك حاكمى باشد براى آن حكومتبكند كه بعد از چند وقتى جيب هايش را پر نكند و از اين مرز برود. شما ملاحظه بكنيد كهبـعد از سى و هفت سال كه اين آدم حكومت داشته است در اينجا، حكومت غير قانونى داشته درايـنـجـا، چـقـدر ايـنـها از منافع ما بردند و خوردند و از بين بردند. الان بانكهاى آمريكا وانـگـلسـتان و سوئيس و كذا پر است از مال هاى ملت ما كه به دست اينها ثبت شده است ، دراسم اينها ثبت شده و ما اميدواريم كه يك وقت دادگسترى ما به عرض ملت برسد و محاكمهكـند اين آدم را، اگر شد بخواهيم او را در اينجا و محاكمه اش كنيم ، از او بگيريم و اگراين معنا نشد، محاكمه غيابى كنيم و اموالش را توقيف كنيم در بانك هائى كه هست . بايد همه با هم اين مملكت را از سر بسازيم لكـن شـمـا آقـايان بدانيد كه آن ها رفتند و يك مملكت خراب براى ما گذاشتند، يك مملكتىكـه هـمـه چـيـزش ريـخـتـه اسـت ، هـر جـادسـت بـگـذاريـد فـسـاد اسـت وخـيـال نـكـنـيد كه اين با يك سال ، دو سال و با يك قشر، دو قشر بشود تعمير كرد، نمىشود. براى همه ما الان تكليف ست كه اولا راجع به اين نهضتى كه شده است و تا حالا ايننتائج را داشته و ما اميدواريم تا آخر برسد، بر همه ماست كه كمك كنيم به اين نهضت . شـمـاهـا اهـل قـلم هـسـتـيـد، بنويسيد، بحث كنيد !!! عرض مى كنم !!! صحبت بكنيد، تبليغاتبكنيد، اين نهضت را بزرگ كنيد، پشتيبانى كنيد، از اين دولت پشتيبانى كنيد، اظهار كنيد،در روزنـامه ها اعلام كنيد و بعد هم كه انشاءالله يك دولت حقى برقرار شد، آنوقت بايدهـمـه بنشينيم و مع الاسف يك خرابه را بسازيم . اين مملكت را اينها خراب كردند و رفتند وخوردند و بردند و حالا بايد شماها و ماها همه دست به دست هم بدهيم و اين مملكت را از سربسازيم . بايد اين زلزله اى كه آمده است بايد بسازيم از سر. انـشـاءالله امـيـدوارم كـه خـداونـد ايـن قـشرها را، همه را به هم نزديك كند، نه من به شمابـدبـين باشم و نيستم و نه شماها به ماها بدبين باشيد و انشاءالله نيستيد. خداوند همهشما را توفيق دهد، تائيد كند. متشكرم از اينكه تشريف آورديد. والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته تاريخ 17/11/57 بيانات امام خمينى در جمع وكلاى دادگسترى اقدامات گسترده اجانب براى جداسازى اقشار ملت از اسلام و روحانيت بسم الله الرحمن الرحيم يـكـى از چـيـزهـائى كه در اين نهضت عايد ما شد و شايد عايد شما هم ، اينكه تاكنون ما وشما در زير يك سقف با هم مجتمع نشديم . قبل از اين نهضت ماها از هم دور بوديم و اين دوربـودن بـه واسـطـه فـعـاليتهاى اجانب بود كه همه قشرها را از هم دور مى كردند. آنها ازوحدت كلمه مى ترسند، چنانچه ديدند كه چه شد. كارشناس هاى آنها، چنانچه مى دانيد ازچـنـد صـد سال قبل مشغول مطالعه هستند مطالعه از وجب به وجب زمين هاى ما حتى آن بيابانهاى دور افتاده ، اينها با شتر آنوقت ها مى رفتند مى گرديدند و هر جائى كه يك مخزنىيـا چـيـزى اطلاع پيدا مى كردند نقشه بردارى مى كردند و ما خواب بوديم و مطالعات درروحـيـه ايـن مـلت ، در گـرايش هائى كه اين ملت دارد، در چيزهائى كه اگر آن چيزها واقعبـشـود بر خلاف مصالح آنهاست ، اينها مطالعات دارند و كارشناس هاى آنها گردش كردههـمـه جـا را ديده و با همه طوايف بوده اند، مثلا در بختيارى اينها رفتند و بوده اند در بينآنـهـا مـدت هـابـراى ايـنـكه به دست بياورند روحيه اينها چه است . در قشقائى بودند، دركـردسـتـان بـودنـد، هـمه جا اينها رفتند و مطالعه كردند، هم مطالعه زمين ها را كرده اند ومـخـازن زيـرزمـيـنـى را كـشـف كـردنـد. مـن در هـمـدان يـك سـالى بـودم ، شـايـد سـىسـال پـيـش از ايـن ، يـكـى از دوسـتـان مـن كـه از اهـل عـلم هـم بـود و بـعـدمشغول كار ديگر بود، يك صفحه بزرگى آورد پيش من كه ديدم اين صفحه همين طورنقشهكـشى است و نقطه ، نقطه در آن زياد است . گفت كه اين يك نقشه اى است كه اين اروپائى(نـمـيـدانـم حـالا گـفـت كـدام طـايـفه شان ) آمده اند از همدان برداشتند و اين نقطه ها كه مىبـيـنـيـد، نقطه هائى است كه در همدان مخازن هست اينها كشف كردند و زيرزمين است ما هم الاناطـلاع نداريم . همه جا اينطور بوده است . اينها به آنجا رسيده اند كه اگر اين ملت تحتلواى اسـلام مـجـتـمـع بـشـود نـمـى توانند آنها غلبه بكنند. كوشش كردند كه اين ملت رااول از اسـلام كـنـار بـگـذارنـد و اسـلام را بـدنـمـايـش بـدهـنـد، (سـلام ،اصـل اديـان از اول يـك مـخـدراتـى بوده است ، اينها را سرمايه دارها ايجاد كرده اند براىاينكه مردم را خواب بكنند. اديان اينطور بوده است كه يا حكومت هاى وقت يا سلاطين وقت ياقـلدرهـاى وقـت ايـنـهـا را ايـجـاد كـرده انـد تـا ايـنـكـه مـردم رااغـفـال كـنـند و آنهائى كه بايد بچاپند مردم را بچاپند). اين يك منطقشان بوده است كهجـدا كـرده انـد مـردم را از سـلام ، مـى خواستند جدا بكنند از اسلام و خيلى ها هم شايد باوركردند، در صورتى كه مطالعه ، اول مـطـالعـه اى كـه انـسـان از حال انبياء مى كند كه اينها چه اشخاصى بودند قيام كردهاند، خوب آنهايى كه ما اطلاع داريم حضرت ابراهيم بوده است ، حضرت موسى بوده است، حـضرت پيغمبر ما (ص ) بوده است ، بايد ديد كه اينها از چه قشرى ، خودشان چه كارهبـوده انـد، از چـه قـشـرى بـوده انـد، تـا بـبينيم اين منطق كه اينها مى گويند كه اينها راسـرمـايـه دارهـا درست كردند صحيح است يا نه . حضرت موسى يك شبانى بوده است كهمـدتـها شبانى مى كرده است . حضرت موسى با عصاى خودش از همين توده بلند شد و بافرعون مبارزه كرد نه اينكه فرعون موسى را ايجاد كرد، موسى با عصاى خودش از همينتـوده بلند شد و با فرعون مبارزه كرد نه اينكه فرعون موسى را ايجاد كرد، موسى ازاين مردم بود و فرعون هم هر چه جديت كرد (لابد مثنوى را ملاحظه كرده ايد، آن طولانى دراينجا بحث دارد هر چند كه خواست نشود اين شد و حضرت موسى از همين توده مردم ، از همينجـمـعـيت بود و با يك عصا پا شد و اساس فرعون را بهم زد، نه اينكه فرعون موسى رادرسـت كـرد كـه مـردم را خـواب كـند. موسى مردم را بيدار كرد كه فرعون را از بين ببرد.تـاريـخ اسـلام واضـح اسـت ، هـمـه مـى دانـيـد. شـمـا، آن كـسـانـى كـهاهل مطالعه هستند مى دانند كه پيغمبر اسلام هم از همين توده بود، از همين توده اى كه وقتىكـه ظـهور پيدا كرد و دعوت كرد، همين قريش با او مخالفت كردند كه آنوقت گردن كلفتهـا هـمين ها بودند قلدرها همين بودند، سرمايه دارها همين ها بودند و ايشان نمى توانست درآنـجا اظهارى بكند. در كوه چه ، در آن غار حراء مدت ها هم آنجا بود و نمى توانست بيرونبـرود، مـحـبـوس بـود كـانـه . بـعـد هـم كـه از آنـجا كه رفت به مدينه ، در مدينه هم هميناشخاصى كه طبقه سوم بودند جمع شدند دور ايشان . ايشان وقتى مسجد را درست كرد، آنهـم نه يك مسجدهاى مجلل ، يك مسجد خيلى محقر درست كرد، روى صفه آن مسجد كه يك صفهاى بـود كه هيچى هم نداشت آنجا، بسيارى از اصحاب حضرت از آنها كه ياران او بودند،آنجا مى خوابيدند چون منزل نداشتند. در جنگ هائى كه مى شد يك خرما را از قرارى كه درتـاريـخ اسـت ايـن مى گذاشت دهانش در مى آورد مى گذاشت دهان او، دهان به دهان . اينطورايـنـهـا فـاقـد بودند، مغذلك اينها بودند كه رفتند و قريش را و ساير گردن كلفت هاىظـلمـه را سـر جـاى خـودشان نشاندند، نه آنها اين را ايجاد كردند كه توده را خواب كنند،ايـنـهـا تـوده را بيدار كردند كه اينها را از بين ببرند. اينها يك راه بود كه اينها جدا مىخـواسـتـنـد بـكنند اسلام را از ملت و همين طور روحانيون را از ملت اينها مى خواهند جدا كنند.(ايـنـهـا دربـارى هـسـتـنـد)، از حـرف هائى كه آنها درست كردند و ايجاد كردند (اينهادرباريند، اينها مردم را خواب مى كنند). غارت ذخائر مادى و معنوى با ايجاد اختلاف ميان روحانيون و ساير اقشار شـمـا مـلاحـظـه كـرديـد كـه در ايـن جـنـبـش هـائى كـه در ايـنطـول زمـانى كه ما بوديم در آن يا نزديك به ما بوده ، در اين جنبش ها كسى كه قيام كردهبـاز از ايـن طـبقه بودند، طبقات ديگر هم همراهى كردند لكن اينها ابتدا شروع كردند. درقـضـيـه تـنباكو اينها بودند كه بهم زدند اوضاع را، در قضيه مشروطه اينها بودند كهجـلو افـتـادنـد و مـردم هم همراهى كردند با آنها، در اين قضاياى ديگر هم روحانيت با شماهـمـه رفـيـق بوده است ، بوده است با همه . اينهم يكى از چيزهائى بود كه اينها درست مىكردند كه اينها را جدا كنند از هم و همه را با هم دشمن كنند آنها. آنها بجنگند با هم ، آنها نفتهاى ما را ببرند،آنـهـا ذخـائر مـا را بـبـرنـد. در ايـن زمـان پـنـجـاه سـالى كـه شـايـد شـمـا و مـن يـادمان ازاول بـاشـد و بـسـيـارى از آقـايـان يـادشـان نـيـسـت ، ازاول كـه رضـا شـاه آمـد ايـنـجـا ايـن را انـگليس ها آوردند، آن وقت امريكائى خيلى چيز نبود،انـگـليـس هـا آوردنـد. در راديـو دهـلى كـه آنوقت تحت چيز انگليس ها بود من خودم شنيدم كهرضـاخـان را مـا آورديـم در ايـران ، آورديـم و بـعد به ما خيانت كرد برديم آن را. آوردن وبردن را خود آن ها گفتند كه ما كرديم اين كار را و مسئله اينطور بود. اين آدم هم كه بعد ازرضاخان بود كه اين بدتر از اول كرد به اين ملت ، اين هم در كتاب خودش اقرار كرد كهمـتـفـقـيـن كه آمدند اينجا صلاح ديدند كه ما باشيم . متفقين ايشان را گذاشتند اينجا كه اينمـصـيـبـت را بـراى ما بار آوردند و اين مصيبت هائى كه الان ما مى كشيم و كشيديم براى اينبوده است كه ما از هم جدا بوديم ، ما و شما در يك مجمعى با هم صحبت نكرديم كه ببنيم ماچـه مـى گـوئيـم شـمـا چـه مـى گـوئيـد. ما با قضات دادگسترى از هم جدا بوديم ، ما بادانـشـگـاه از هـم جدا بوديم ، دانشگاهى ها را آنها جورى كرده بودند كه ما به آنها بدبينبـوديـم و ما را جورى كرده بودند كه آن ها به ما بدبين بشوند. ما از هم جدا بوديم . درزمـان رضـاخـان آخـونـد را طـورى كـرده بـودنـد كـه مـردم سـواراتـومـبـيـل نـمـى كـردنـد. يـكـى از دوسـتـان مـن گـفـت كـه مـن در عـراق مـى خـواسـتـم سـواراتـومـبـيـل بـشـوم شـوفـر گـفـت كـه مـا دو طـايـفـه را بـنـا داريـم كـه سـواراتومبيل نكنيم ، يكى فواحش را و يك آخوند را. اينها با ما اينطور كردند براى اينكه رضاشاه مى ديد كه آخوند است كه ،... مدرس است كه جلوى او ايستاده است . او مى ديد كه مدرسجـلوى او ايـسـتـاد و فـريـاد مـى زد كه زنده باد خودم ، مرده باد رضاخان ، در آنوقتى كهقـدرت داشـت رضـاخان . اينها اينطور كردند با ما و با شما، همه را از هم جدا كردند، همهبـه هـم بـدبـين ، يك ملت همه به هم بدبين نمى تواند كار بكند. وقتى كه نتوانست كاربكند آنها كار خودشان را به آسانى انجام دادند، ذخائر ما را بردند، كشاورزى ما را بهمزدنـد، اقـتـصـاد مـا را فـلج كـردند، فرهنگ ما را عقب نشانده كردند، همه چيز ما را از دست ماگرفتند. هيچ دستى قادر به ايجاد چنين وحدتى نيست مگر دست خدا شـمـا هـم بـبـيـنـيـد در ايـن بـرهـه اى از زمـان كـه تـقـريـبـا يـكـى دوسـال بـعـدش نـيـسـت ، البـتـه اولش از خـرداد بـود، خـرداد چـه بـود و بـعدش يك غفلتىحـاصـل شد و از يك سال ونيم ، دو سال پيش از اين شروع شد، اين اجتماعى كه الان ملت ماكرده كه من اعتقادم اينست كه هيچ دستى نمى تواند اينطور وحدت كلمه را درست كند الا دستخـدا. خـدا اين كار را كرد، اين وحدت كلمه اى كه بين همه اقشار پيدا شد، ماها كه همه از همدور بـوديـم ، بـدبـيـن بـوديـم بـعـض مـان آنـوقـت حـالا در تمام جاهاى ايران ، شما هر جابرويد، من در پاريس كه بودم يكى از آشنايان من آمد آنجا و گفت كه من رفتم در قلعه حسنفـلك ، قـلعـه حـسن فلك را من مى دانم كجاست ، اين نزديك در كمره است و نزديك يك كوهىاسـت يك قلعه اى است شايد ده خانواده در آن باشد، بعد اين طرف و آن طرفش هم آنوقت هاكه من ديدم هيچى نبود، من رفتم آنجا، گفت در آنجا آن حرف هائى كه در مركز بود آنجا همبود، در يك قلعه دور افتاده اى و او مى گفت كه در دهات بختيارى و عرض كنم آنجاها، كمره و آن طرفها، در دهات آنجا هر رو صبح كهمى شود آخوند ده جلو مى افتد، همه مردم دنبالش راهپيمائى مى كنند. اين معنا را نمى توانديـك نفر آدم درست كند، نمى تواند يك عده آدم درست كند، اين معنا را خدا درست كرد و لهذا مناز اول كه ديدم يك همچو وحدتى پيدا شده است ، يك همچو چيزى كه دست كسى نمى تواندبـاشـد، بـايـد يـك غـيب در كار باشد، من اميدوار شدم و لهذا هيچ وقت من هيچ سستى در كارمنـبـود بـراى ايـنـكـه مـن امـيـد داشـتـم كـه خـدا ايـن كـار را انـجـام مـى دهـد. ازاول هم مى گفتم او بايد برود چاره ندارد، رفت . اينطور هم شد به راحتى . در صفى واحد و بدور از اغراض شخصى مملكت در هم ريخته را آباد كنيد الان كـه مـا هـسـتيم ، وارث يك مملكت از هم گسيخته هستيم ، مى دانيد شما، همه چيزش به همخـورده اسـت . الان مـا نـه يك ارتش قوى اى داريم ، ارتش به هم ريخت ، الان بايد از سربسازند، چه بكنند دارند زحمت مى كشند، نه يك اقتصاد صحيح داريم ، دارند باز زحمت مىكـشـنـد، هـمـه ايـنـهـا مـشـغـولنـد لكـن تـوقـع ايـن نـيـسـت كـه يـك هـمـچو خرابه اى كه درطـول پـنـجـاه سـال بـلكـه بـايـد گـفـت كـه در طـول 2500سـال خـرابـى بـوده اسـت ، بـشـود بـا يـك روز، ده روز و يـكسـال و دو سـال درسـتـش كرد و بتواند يك قشرى اين كار را بكند يعنى دولت بتواند كهتـسلط پيدا كند بر همه اين امور، اين هم امكان ندارد يا شما بتوانيد، اين هم امكان ندارد ياقـشـر ديـگـرى بـتـوانـد، نـه هـمـه بـايـد بـكـنـنـد. هـمـانـطورى كه براى بر انداختن ايننسل از اين زمين همه شركت كرديد و اگر همه نبوديد نمى شد، براى ساختن ايران كه الانكـار بـسيار مشكلى است ، همه بايد كمك بكنيد، همه بايد با هم دست به هم بدهيد و با همكار بكنيد و هيچ اينطور نيست كه من بگويم كه من مقدم ، تو مقدم . اين حرف ها نيست اصلا،بـا هـم صـف واحـد، بـنـيـان مـرصـوص ، هـمـه بـا هـم باشيم تا بتوانيم كار را به انجامبـرسـانـيـم . اگـر اغـراض شـخـصيه و نمى دانم من جلو باشم شما عقب باشيد، شما جلوبـاشـد مـن عـقب باشم ، اين حرف ها در كار بيايد باز بر مى گردد كم كم به آن مطالباول ، باز شياطين كه در كمين هستند و آنها باز اميدشان بريده نشده ، در كمين هستند كه درايـن انقلاباتى كه الان هست و چه شده سات لكن مى بينيد كه الان يك دسته اى را انداختندتـو براى تبليغات و براى اين چيزها، در كمين هستند اگر ما سستى بكنيم و اگر چنانچهبـا هـم تـشـريـك مـسـاعـى نـكنيم و اين وحدت كلمه را حفظ نكنيم و اين نهضت را حفظ نكنيم ،دوباره ما را بر مى گردانند به حال اول يا بدتر از آن ، چرا بدتر از آن ؟ براى اينكهديـدند قدرت ملت ايران چه است ، ديدند كه اينها با ايمان چه كردند، با يك همچو قدرتبـزرگـى را كـه هـمه هم پشتيبانش بودند، همه هم اعلام پشتيبانى كردند، منتها بعضى هازيـاد كـردند مثل امريكا و بعضى ها هم در خفا كردند، ديدند اينها كه همه قدرت ها روى همقـدرتـشـان را گـذاشـتـنـد و مـلت ايران بادست خالى جلو افتاد و همه چيز را از بين برد،سـلطـنـت 2500 سـاله را از بـيخ كند و پوساندش ورفت از بين ، آنها هم نتوانستند كارىبـكـنـنـد و نـكـردنـد كـارى ، نـمـى شـد هـم بـكـنـنـد بـراى آن كـه هـمـه قـدرت هـا درمقابل هم ايستاده اند همه هم مواظبند، خدا اين را خـواسـتـه . بنابراين الان ماها، من كه طلبه هستم اينجا، شما كه از وكلاى دادگسترى و ازعـلمـا هـسـتـيد و قضات دادگسترى كه همين طور هستند، سايرين همه ، همه بايد دست به همبـدهـيم و اين چيزى كه دست ما دادند و همه چيزش فرو ريخته است ، اين را هر كس در حيطهخودش آباد كند. دادگسترى و قضاوت بايد روى موازين شرعى باشد البـتـه وكـلاى دادگـسـتـرى بـايـد، حقوقدان ها بايد بنشينند راجع به طرز دادگسترى ،دادگـسترى ما يك دادگسترى بود كه فجيعه بود، دادگسترى نبود، فجيعه بود، اين را منكرارا گفته ام شايد آن روز هم كه شما بوديد كه يكى از وكلاى دادگسترى ، (در جوانىمن شنيدم كه گفته است ، من آن وكيل را مى شناختم ) گفته بود كه در اين محاكمه اى كه هستمن تا زنده هستم بعد هم پسر من اين را معطلش مى كند، نمى گذاريم درست بشود. براى درجريان انداختن يك محاكمه دو سال بايد معطلى بشود تا جريان بيفتد محاكمه ، مثلا دادگاهآيـا دايـر اسـت بـراى اين يا نه ؟ اين مى شود در اين دادگاه همان هائى كه بعد هم بعد ازآنكه نيروى انسانى را از بين بردند، مردم مدت ها در دادگسترى صبح بيايند تا غروب وبـايـسـتـند آنجا زندگى شان تباه بشود، آخر هم معلوم نبود كه به چه برسند و بعد هممـعـلوم نـبود كه احقاق حق بشود. هر وكيلى كه بهتر بلد بود مواد چيز را يا هر قاضى كهبـيـشـتـر بـه او رشـوه مـى دادنـد آن قـاضى چيز بود. ما يك قاضى داشتيم در خمين كه اورشـوه را مـى گرفت ولى حكم را بر ضد آن فرستاده بود، بله آن بيچاره هر چه فريادمـى زد كـه ايـن حـكـم بـر خـلاف دادنـد و رشـوه گـرفـتـه انـد، خـوب مـردمقـبـول نمى كردند حرفش را. اينطور مسائل در كار بود. در هر صورت شماها الان موظفيد،مـلى ، اسـلامـى كـه بـنـشـيـنـيـد ايـن دادگـسـتـرى ، دادگـسـتـرى نـيـسـت ،اصـل ايـن قـضـيـه ايـن فـرم غـربـى اسـت مـنـتـهـا خـوب ،عـمـل نـمـى تـوانـنـد بـكـنـنـد. مـا عـيـب كـارمـان ايـن اسـت كـه ازمـسـائل غـربـى وقـتـى مى آوريم اينجا، در اينجا يك نيمه غربى درست مى شود و ناقص وبـعـد هـم براى مملكت ما مناسب نيست . شما بنشينيد و حقوقدان ها، مطلعين بنشينند با هم طرزدادگسترى را درست كنند. دادگـسـتـرى ما نمى تواند دادگسترى سابق باشد، دادگسترى ما بايد روى موازين شرعباشد، قضاوت روى موازين شرع بايد باشد، نمى شود آنطور بشود. شنيدم كه يكى ازاينهائى كه تازه آمده است براى اينكه دلش مى خواهد يك چيزى بشود گفته است نمى شوداسـلام را درسـت كـرد. آخـر تـو از اسـلام چـه اطـلاعـى دارى كه مى گويى نمى شود؟ چهميدانى اسلام چه هست كه نمى شود؟ شما همين حرف است كه من مى گويم كه اسلام را مخفىكـردنـد و نـگـذاشـتـنـد بـه مـردم بـرسـد، اسـلام را هـمـيـن طـور در بـسـتـهخـيـال كـردنـد كـه هـمـيـن است كه بروند صبح نماز بخوانند. خوب ، ما ببينيم كه روساىاسـلام مـا چه بودند، حضرت امير نمازش را هم مى خواند شمشيرش هم مى كشيد، شمشيرشدستش بود نماز هم مى خواند، هر دو بود، قضاوت هم مى كرد، همه كارها را مى كرد. البتهحـالا تـوسـعـه پـيـدا كـرده تـوسـعـه پـيـدا كـردن ايـنـسـت كـه بـايـدمـسـائل ، مـسـائلى بـشود كه طرزش يك قدرى درست بشود لكن قضاوت ، قضاوت شرعىبايد باشد. اينطور قضاوت هائى كه مـحـكـوم مى كردند مردم را روى يك همچو روابطى درست مى كردند يا رشوه خوارى در كاربـود، اينها بايد از بين برود. طرز دادگسترى را بايد شماها بنشينيد با هم ، قضاوت وشـمـاهـا و هـمه تفكر كنيد و طرز دادگسترى را طورى كنيد كه اين مراتب نباشد، امروز حكمكـنـد فردا برود آنجا و بعد برود آنجا، بعد از سر برگردد از اينجا دوباره برود آنجاايـنـهـا هـمه تضييع اوقات است و تضييع اموال است . اينها بايد اصلاح بشود البته كارمشكل است و نمى شود يك روز و دو روز بشود لكن نبايد مايوس شد. اين همانطورى كه كارمـا مـشـكـل بـود و نـمـى شـد كـه يـك هـمـچـو بـسـاطـى را هـم بـزنـيـم ، هـيـچ كـساحـتـمـال ايـن را نـمـى داد ولى خـدا هـمـراه بود، خدا كه همراه بود همه كارها آسان مى شود.مـااگـر نـيـتـمان صادق باشد و همه مان بخواهيم خدمت بكنيم به اين خلق ، خدمت بكنيم بهاسـلام بـايـد مـطـمئن باشيم كه خداى تبارك و تعالى با ما همراه است و انشاءالله خداوندهمه شما را توفيق بدهد و سالم نگه دارد. والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته تاريخ 19/11/57 بيانات امام خمينى به مناسبت راهپيمائى روز 19/11/57 تظاهرات عظيم ملت در پشتيبانى از دولت اسلامى و اظهار تنفر از مخالفين اعوذ بالله من الشيطان الرجيم بسم الله الرحمن الرحيم از عـمـوم مـلت ايـران كـه در ايـن سال هاى طولانى زحمات كشيدند و صفوف خود را فشردهكردند و براى مبارزه با دستگاه ظلم رنجها بردند، مصيبت ها كشيدند تشكر مى كنم . از ايـن اجـتـمـاع عـظـيـم مـلت ايـران در ايـن روز كـه بـراى پشتيبانى از دولت جناب مهندسبازرگان كه دولت شرعى و دولت امام زمان سلام الله عليه است تشكر مى كنم . بايد همه خبرگزارى ها بدانند كه اين اجتماع عظيمى كه در ايران ، از مركز گرفته استتـا آخـر شـهـرستان ها و قصبات براى پشتيبانى از اين دولت بوده است ، اين كافى استبـراى جـواب آنـهـا كـه گـفـتـه مـى شـود و مى گويند (بايد ملت بگويد) ملت با چهزبـانـى بـگـويـد؟ مـلت فـريـاد زنـد، مـلت چـنـديـن وقـت اسـت ، چـنـديـنسـال اسـت كـه در ايـن امـورى كـه دارد فـريـاد مـى زند. امروز هم با فريادها، با شعارهاپشتيبانى خودشان را از دولت اسلامى اعلام كردند و اظهار تنفر از مخالفين كردند. خـوب اسـت كـه ايـن مـخالفين دست از اين خطاها بردارند، دير نشده است ، اينها برگردندبـه دامـن مـلت ، بـاز هـم توبه آنها قبول است ، اينقدر با اين ملت لجاجت نكنند، اينقدر اينمـلت را اذيـت نـدهـنـد. الان بـه مـن اطلاع دادند كه در گرگان و بعضى جاهاى ديگر در اينروزهـا كـشـتارها شده است ، چرا اينطور كارها مى شود؟ اين چماقدارها كى ها هستند؟ اينها ازچـه سـازمـانـى هـسـتـند؟ آخر چرا با ملت اينطور عمل مى كنيد؟ چرا اينقدر خونريزى راه مىاندازيد؟ چرا اينقدر با مردم لجاجت مى كنيد؟ ما مى خواهيم كه اين مملكت آرامش داشته باشد،مـا صـلاح هـمـه مـلت را مـى خـواهـيـم ، مـا مـى خـواهـيـم كـه يـك ارتـشمستقل داشته باشيم ، يك ارتشى كه مربوط به غير نباشد؟ مربوط به ملت باشد. ارتشبايد برگردد به دامن ملت ، همانطورى كه عده كثيرى ، گروه هاى كثيرى برگشتند و مابا آغوش باز آنها را پذيرفتيم ، شما هم برگرديد و همه ارگان دولت برگردند. مخالفت با طاغوت و پشتيبانى از دولت اسلامى يك تكليف شرعى است مـن اعـلام مـى كـنـم كه موافقت كردن با اين دولتى كه ما فراهم آورديم ، تكليف شرعى همهـسـت و مـخـالفـت كـردن بـر هـمـه محرم است . ما اعلام مى كنيم كه خدمت كردن به اين دولتطـاغـوتـى ، خدمت به طاغوت است ، خدمت به كفر و شرك است ، نبايد خدمت بكنيد، خدمت بهاجانب است ، نبايد خدمت به اينها بكنيد. من از خداى تبارك و تعالى مى خواهم كه ايران يكايران آزاد و مستقل باشد. رمز پيروزى وحدت كلمه است مـن از مـلت مـى خـواهـم كـه همين طور كه ادامه دادند تاكنون نهضت خودشان را، باز هم ادامهبـدهـنـد تـا ايـنـكـه انـشـاءالله بـه پـيـروزى نـهـائىواصـل شويم . پيروزى انشاءالله نزديك است و رمز پيروزى وحدت كلمه است . بايد همهكـلمـه خـود را واحـد كـنـيـد، بايد همه پشتيبان هم باشيد تا اينكه به پيروزى برسيد. واخـيـرا چـيـزى بـه مـن اطـلاع دادنـد كـه مـوجـب تـاءثـر شـد و آن ايـنـكه در بعضى از مناطقاشـخـاصـى كـه از اهـالى آنـجـاسـت ، حـمـله كـردنـد بـه ايـنجـنـگل ها و جنگلها را خراب مى كنند. اين جنگل ها مال ملت است ، نبايد در او خرابى كرد. بايدبـه نـظـر ولى امـرش ، بـه نـظـر حـاكـم بـاشـد. جـايـز نـيـسـت بـر آنـهـا كـه بـروند وجـنـگـل ها را ببرند و خرابى كنند. بايد برادرهاى ما نصيحت كنند آنها را، جلوگيرى كنند،نـگـذارنـد كه اين چيزهائى كه تاكنون هست و ديگران بردند، حالا ما خرابى بكنيم . اينهاخرابى است ، نبايد اين خرابى ها بشود، چنانكه نبايد اشخاص را بيخود و بى جهت موردشتم و مورد آزار قرار داد. اينها يك موازينى دارد، موازين شرعى دارد، موازين قانونى داردو هـرج و مـرج نـبـايـد واقع بشود. خودتان را معرفى نكنيد به اينكه يك مردم هرج و مرجطلب هستيد. شـمـا مـردم ، مـلت شريف ايران ثابت كرديد كه با يك قدم راسخ و با يك نظم و يك ارادهمـصـمـم كـارها را داريد پيش مى بريد و يكى پس از ديگر، اين قواى شيطانى را منهدم مىكـنـيـد. خـداونـد انـشـاءالله بـه شـمـا هـمـه تـوفـيق بدهد و به ما توفيق اين را بدهد كهخدمتگزار همه باشيم . والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته تاريخ : 19/11/57 بيانات امام خمينى در جمع گروهى از پرسنل نيروى هوائى و زمينى امروز سربازان در خدمت امام عصر و زير بيرق قرآن كريم هستند اعوذبالله من الشيطان الرجيم بسم الله الرحمن الرحيم درود بر شما سربازان امام عصر سلام الله عليه . همانطور كه فرياد زديد، تاكنون درخـدمـت طاغوت بوديد، طاغوتى كه تمام هستى ماها را ساقط كرد، طاغوتى كه خزائن ما راتـهـى كـرد، طاغوتى كه ما را برده خارجى ها كرد و از امروز در خدمت امام عصر سلام اللهعليه و در خدمت قرآن كريم هستيد. قرآن كريمى كه سعادت همه بشر را بيمه كرده است ،قـرآن كـريـمى كه هر كس در زير بيرق او واقع بشود، در دنيا و آخرت سعيد است ، قرآنكـريـمـى كـه آزادى و اسـتـقـلال را توصيه كرده است . ما همه تابع قرآن كريم و تابعموازين اسلام و قواعد اسلام هستيم . ما همه از شماها، روحانيت از شما تشكر مى كند. مـا امـيـدواريـم كـه بـا پيوستگى به هم بتوانيم اين طاغوت ها را تا آخر از بين ببريم وبـجـاى آن يـك حـكـومـت عدل اسلامى كه مملكت ما براى خودمان باشد و همه چيزمان به دستخـودمـان بـاشـد. ما مى خواهيم كه سرنوشتمان را خودمان تعيين كنيم ، نه سفارت آمريكا وسـفـارت شـوروى . مـا مـى خـواهـيـم كـه مملكت خودمان را خودمان تعيين كنيم ، نه يهوديان واسرائيل . ما مى خواهيم مملكتمان را آزاد كنيم ، اختناق در مملكت ما نباشد. ما مى خواهيم ارتش ماآزاد باشد، اسرائيل در آن تصرف نكند، امريكا در آن تصرف نكند. نهضت را حفظ كنيد تا بر پائى حكومت عدل انسانى !!! اسلامى درود بـر شـمـا كـه قـدر نـعـمـت خدا را دانستيد و به دامن قرآن پيوستيد. درود بر شما كهترك كرديد حكومت طاغوت را و به حكومت الله پيوستيد. مـن امـيـدوارم كـه ساير اشخاصى كه در امور خدمت هستند آنها هم وظيفه خودشان را بفهمند وبه ملت بپيوندند. ما صلاح همه شما را مى خواهيم ، ما مى خواهيم كه شماها آزاد باشيد، مامى خواهيم كه مملكت را شما مستقل كنيد و ما مى خواهيم كه ديگران ، كسانى ديگر كسانى كهمـى خواهند بر شما تصرف بكنند، اينها نباشند، دست اجانب كوتاه باشد. خداوند نصرتبـه هـمـه شما عنايت كند. بايد اين نهضت را حفظ كنيد تا انشاءالله به آخر نقطه و نهايتكه قيام يك حكومت عدل انسانى اسلامى است به جاى يك حكومت طاغوتى . والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته تاريخ : 19/11/57 بيانات امام خمينى در ميان جمعى از مهندسين و پزشكان وحدت بين اقشار مختلف مردم از محسنات نهضت اسلامى بسم الله الرحمن الرحيم يـكـى از مـحـسـنـات ايـن نـهـضـت اسـلامـى ايـن بـود كـه مـاقـبـل از ايـن بـا ايـن چـهـره هـا مـواجـه نـبـوديـم ، شـمـامـشـغـول اعمال خودتان و ما هم مشغول كار خودمان بوديم و اينطور اجتماعات ميسر نبود. نهشما ما را ديده بوديد و نه ما شما را و نه مواجه شده بوديم كه مطالبى كه داريم با همصحبت كنيم و اين نهضت مقدس اسلامى كه همه قشرها را فرا گرفت ، اين فرصت را داد كهوسـائل را مـهـيا كرد كه ما با آقايان مواجه باشيم و بتوانيم مسائلى را پيش آقايان طرحبكنيم . شـمـا مـى دانـيـد كـه گـرفـتـارى مـلت ايـران از پـنـجـاه و چـنـدسـال پـيـش از ايـن تا حال چقدر بوده است و جرائم اين پدر و پسر در اين مملكت چقدر زيادبـود و هـمـه اقـشـار اين مملكت در اختناق و در زحمت بسر مى بردند. از آن طرف دانشگاه ها،دانـشـكـده هـا، هـمـه آنـهـا، دانـشـسـراهـا نـمـى تـوانـسـتـنـد كـوشـاى وظـيـفـه اى كـهمـحول به آنهاست بكنند و همين طور مهندسين و ديگر قشرها آزاد نبودند كه مطالبى را كهدارند بگويند و يا اعمالى را كه مى خواهند به نفع ملت است انجام بدهند. مـا مـواجه شديم در اروپا به بسيارى از محصلين كه در آنجا هستند و بسيارى از آن ها كهدولت فـرسـتـاده بـود آن جـا، منجمله مسئله انرژى اتمى كه چهار صد نفر در آلمان هستند واينها عده اى شان آمدند پيش ما و مطالبشان اين بود كه اولا ما را عقب نگه داشته اند، نمىگـذارنـد كـه ما ترقى علمى بكنيم و ثانيا اين انرژى اتمى براى ايران ضرر دارد، نهفايده . تا آنوقتى كه اين قابل كار است ، در ايران نفت و گاز هست آنوقتى كه نفت و گازتـمـام بشود اينها قابل عمل نيستند و لهذا ضررهاى مادى ديگر دارد و اين تعمدى بوده استكه از دستگاه دولتى شده است بر اينكه هم جوان هاى ما را عقب نگه دارند و نيروى جوانانمـا را از بـين ببرند و هم نگذارند كه اين مملكت ترقى بكند. با اسم مترقى كردن مملكت ،مملكت را به عقب راندند. و انشاءالله اميدواريم كه با همت همه اقشار مملكت بتوانيد شما اينمـملكتى را كه عقب رانده شده است و اينها رفتند، و اينجا را خراب كرده رفتند، بتوانيد كههـمـه بـا هـم دسـت بـه هـم بـدهـيـد، بـا وحـدت كـلمه ، با وحدت فعاليت ، ايران را از سربسازيد. معلم ها بچه هاى ما را تربيت كنند، يك تربيت صحيح ، مهندسين ما كارهاى نافعبجا بياورند و همين طور ساير اقشار. اگر آزاد و مستقل باشيم از همه ذخائر بهره منديم مـن از خداى تبارك و تعالى مسئلت مى كنم كه همه ما را به وظايف ملى و اسلامى آشنا كند،و امـيـدوارم كـه دست اجانب از اين مملكت كوتاه بشود كه شما مملكت خودتان را خودتان ادارهبكنيد و خزائن مملكت شما مال خود شما باشد. مملكت ايران از ممالكى است كه همه چيز داردخـودش لكـن ايـنقدر خورنده دارد كه به ملت نمى رسد آنقدر چپاولگر هست و بود كه ملتدستش كوتاه بود از اين ذخائر، ما همه چيز داريم هيچ چيز نداريم . همه چيز داريم كه اگرآزاد بـاشـيـم ، اگـر مـستقل باشيم . هيچ نداريم در اين وضعى كه زندگى مى كرديم و مناميدوارم كه ديگر از اين به بعد اينطور زندگى نكنيم . مـسـئوليـت خـطـيـر روشـنـفـكـران در پـيـشـبـرد نـهـضـت و اسـتـقـرار حـكـومـتعدل الان وقـتـى اسـت كـه شـمـا طبقه روشنفكر بيشتر از ديگران مواخذ هستيد، بيشتر از ديگرانبـايـد كـار بـكـنـيـد، بيشتر از ديگران مسئول اين مملكت و ملت هستيد. همه شما بايد هر چهفـعـاليـت داريـد اولا در ايـن راه نـهـضـت ، ايـن نهضت را به پيش برانيد تا اينكه به آخربـرسـد و مـمـلكـت شـمـا مستقل بشود و اين اختناق هائى كه تا حالا بوده است تكرار نشود وثانيا به استقرار يك حكومت عادل ، يك حكومت عدل و مستند و مبتنى بر آراء خود ملت ....
|
|
|
|
|
|
|
|