بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب آفریدگار جهان, آیت الله ناصر مکارم شیرازى   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     a01 - آفريدگار جهان / ص 3 ـ ص 22
     a02 - آفريدگار جهان / ص 23 ـ ص 37
     a03 - آفريدگار جهان / ص 38 ـ ص 55
     a04 - آفريدگار جهان / ص 56 ـ ص 69
     a05 - آفريدگار جهان / ص 70 ـ ص 85
     a06 - آفريدگار جهان / ص 86 ـ ص 101
     a07 - آفريدگار جهان / ص 102 ـ ص 114
     a08 - آفريدگار جهان / ص 115 ـ ص 130
     a09 - آفريدگار جهان / ص 131 ـ ص 145
     a10 - آفريدگار جهان / ص 146 ـ ص 161
     a11 - آفريدگار جهان / ص 162 ـ ص 178
     a12 - آفريدگار جهان / ص 179 ـ ص 190
     a13 - آفريدگار جهان / ص 191 ـ ص 207
     a14 - آفريدگار جهان / ص 208 ـ ص 223
     a15 - آفريدگار جهان / ص 224 ـ ص 238
     a16 - آفريدگار جهان / ص 239 ـ ص 254
     a17 - آفريدگار جهان / ص 255 ـ ص 268
     a18 - آفريدگار جهان / ص 269 ـ ص 283
     a19 - آفريدگار جهان / ص 284 ـ ص 295
     FEHREST - فهرست
 

 

 
 
back pagefehrest pagenext page

اين كار به وسيله عمل مكانيكى بلع انجام مى گيرد. براى اين كار لازم است تمام راه هاى حلق به كلى كنترل و بسته شده و غذا تنها به راهى كه منتهى به معده مى شود هدايت گردد. مجراهايى كه هنگام عبور غذا از حلق بايد بسته شوند عبارت اند از:
1.«مجراى تنفس» (كه در قسمت جلوى گردن و حلق واقع شده است.)
2.مجراى بينى
3.مجراى گوش
اكنون به انجام عمل بلع توجه فرماييد:

[131]

دريچه غضروفى «اپى گلوت» مَدخَل حنجره و مجراى شش ها را گرفته، زبان كوچك هم به حالت افقى در جلوى مجراى بينى آويزان شده و سرانجام عضلات و ماهيچه هاى مخصوصى مجراى بينى را به طور كامل مى بندد. در اين هنگام نوك زبان به سقف تكيه كرده، لقمه را به عقب مى راند و حنجره نيز بالا آمده و به وسيله انقباض ماهيچه هاى حلق - (كه يك نوع عمل مكانيكى و انعكاسى مى باشد) - به سرعت غذا را از حلق عبور داده و وارد مرى - (كه تنها راه باز است) - مى كند و به اين وسيله عمل بلع انجام مى گيرد.
مأموريت اين دسته از خدمتگزاران، شبانه روزى است و همواره به حالت آماده باش به سر مى برند و به محض اين كه قطره آبى و يا لقمه غذايى وارد اين محوطه (حلق) بشود در يك لحظه با هم همكارى كرده و انجام وظيفه مى كنند.
حال تصور كنيد كه اگر كوچك ترين راهى به يكى از مجارى بينى، گوش و مخصوصاً شش ها باز باشد، چه دردسرها و زحماتى براى انسان به وجود خواهد آمد. حتى ممكن است كه در اثر ورود يك تكه غذا به مجراى شش ها، باعث مرگ انسان گردد!
ج) طباخى (عمل هضم)
هنگامى كه لوله مرى غذا را دريافت مى كند در اثر حركات مخصوصى كه از ماهيچه هاى ديواره آن ظاهر مى شود لقمه غذا را به معده تحويل مى دهد و معده نيز شروع به فعاليت نموده و عمل مكانيكى خود را آغاز مى نمايد.
وظيفه معده تا اندازه اى سنگين است، زيرا همه گونه غذاى

[132]

سنگين و دير هضمى وارد آن مى شود كه بايد همه هضم و طبخ شده و به صورت مايع رقيق و قابل جذبى در آيد.
ابتدا معده با حركات مخصوصى شبيه به حركت دود (از دريچه ابتدايى معده تا دريچه انتهايى معده) غذا را به اين طرف و آن طرف مى راند و به اين وسيله اجزاى آن را به كلى در هم مى آميزد و به صورت رقيق ترى در مى آورد.
غدد معده نيز دست به كار مى شوند و با ترشح مواد لازم، اعمال انجام شده را تكميل مى كنند. سرانجام غذا با مواد مزبور و شيره معده، مخلوط گرديده و يك سلسله فعل و انفعالات شيميايى در معده بر روى غذا انجام مى گيرد كه در نتيجه غذا تغيير صورت، داده و با حالت هضم شده و به صورت مايع رقيقى به نام «كيموس» معدى بار يك سفر طولانى را مى بندد.(1)
تعداد غده هاى معده كه در هضم غذا با معده همكارى مى كنند در حدود 6 تا 7 ميليون مى باشند كه در هر سانتيمتر مربع از ديوار معده تعداد 1200 عدد از آنها وجود دارند!
تازه هر كدام از آنها براى خود ساختمان و سازمان مخصوصى دارند كه در زير ميكروسكوپ مى شود آنها را تشريح و مطالعه نمود.
راستى ديگِ معده چه قدر عجيب است! زيرا در موقع خالى بودن به اندازه يك مشت بسته بيشتر نيست، در حالى كه مى تواند بيش از 5
ــــــــــــــــــــــــــــ
1- بايد توجه داشت كه قسمت مهمّى از عمل هضم و فعل و انفعالاتى كه بايد روى غذا صورت بگيرد تا كاملا قابل جذب شود در روده ها صورت مى گيرد. بنابراين كار معده تنها يك قسمت از عمل هضم است.

[133]

ليتر آب و هر نوع غذا در خود پذيرفته و با فعاليت دائمى در خواب و بيدارى و با همكارى ياران بى شمار و وفادارش همه آنها را در هم ريخته و هضم نمايد!
آيا ممكن است اين همه نظم و همكارى دائمى شگفت انگيز از علل فاقد شعور و طبيعت كور و كر پديد آمده باشد؟ و آيا مى توان آن را از پيش آمدهاى كاملا تصادفى و پيش بينى نشده به حساب آورد؟ باور كنيد ساختمان يك غده معدى به اين صورت محال است تا چه رسد به 7 ميليون غده و اعضا عجيب ديگر.
چگونه غذا جزء بدن مى شود؟
در طول مدّت فعاليت معده، دريچه انتهايى معده- كه در حقيقت مرزبان معده و روده هاست كاملا بسته است. وقتى كه غذا در معده به اندازه كافى هضم شد، دريچه انتهايى معده به دفعات متوالى باز شده و هر دفعه مقدارى از كيموس معدى را وارد اولين قسمت روده ها (اثنى عشر) مى كند و اين عمل چندين بار اتفاق مى افتد تا معده كاملا خالى گردد.
در اين هنگام كه كيموس معدى وارد اثنى عشر مى شود غده هاى مهم بدن شروع به فعاليت كرده و مواد غذايى را براى جذب، آماده تر مى سازد.
«لوزالمعده» (پانكراس) شيره مخصوصى ترشح مى كند كه از مجراى مخصوصى به داخل اثنى عشر وارد مى شود و كبد نيز - (كه از بزرگترين غدد بدن است) - مايعى به نام صفرا توليد مى كند.
صفرا كه در كيسه مخصوصى جمع مى شود، ابتدا در مجراى شيره پانكراس وارد شده و با آن مخلوط مى گردد و سپس توسط مجراى دقيقى وارد اثنى عشر مى گردند.

[134]

از طرف ديگر، غدد روده اى دست به كار شده و با ترشح شيره روده اى، عمل همكاران خود را تكميل مى كنند و به اين وسيله غذا در روده، كاملا هضم شده و به صورت مايع قابل جذبى - كه به نام كيموس روده اى خوانده مى شود- در مى آيد.
كيموس روده اى كه در طول روده باريك در حركت است كم كم مواد غذايى خود را از دست مى دهد و اين عمل كه به نام جذب خوانده مى شود به وسيله گروه مأمورين فعال بيشمارى انجام مى گيرد. به اين صورت كه در ديواره درونى روده، تعداد زيادى از برآمدگى هاى مخصوصى به نام «خمل ها» وجود دارد كه مواد غذايى را از كيموس روده اى جذب نموده و تحويل رگ هاى بسيار نازكى به نام «رگهاى مويين» داده و آنها نيز به نوبه خود مواد دريافت شده را به شبكه هاى خون هدايت مى كنند.
قابل توجه اين كه در هر سانتيمتر مربع از ديواره داخلى روده، تعداد 2500 خمل ديده مى شود!
كه هر كدام براى خود دستگاه جداگانه اى دارند. عمل جذب آنها نيز يك عمل مطلق و ساده نيست و تمام مواد محتوى روده را جذب نمى كنند، بلكه عمل خمل ها به صورت انتخابى انجام گرفته يعنى تنها آن قسمت از مواد كه به درد خون و بدن مى خورد و با هدف دستگاه گوارشى موافقت دارد جذب مى كنند. هر گز در مأموريت خود راه خطا نپيموده و خلاف نظم و قانون عمل نمى كنند.
حال خود بگوييد آيا درست است كه انسان از تمام اين اعمال منظم و هماهنگ، غفلت ورزد و درباره اهميت اين عمل حياتى و به وجود آورنده آن نينديشد؟!

[135]

چگونه كثافت ها جاروب مى شوند؟
البته تمام محتويات كيموس روده اى قابل جذب نيست، زيرا قسمتى از مواد آن يا هضم نشده و يا اصلا قابل هضم نمى باشد. اين قسمت پس از عمل جذب، به وسيله دريچه مخصوصى وارد روده بزرگ شده و همين دريچه از برگشت موّاد نامبرده جلوگيرى مى كند.
روشن است كه بايد اين مواد، كشور تن را ترك كنند. به همين خاطر، روده بزرگ پس از آنكه مواد دفعى را حداكثر در حدود 19 تا 24 ساعت نگهدارى نمود، به وسيله حركات مخصوصى آنها را از خود دفع مى كند. ديگر اين كه ممكن است باز مقدارى از مواد قابل جذب در محتويات روده بزرگ وجود داشته باشد كه در طول مدت اقامت اين مواد، آنها نيز به وسيله جدار روده بزرگ جذب مى گردند. از كارهايى كه به وسيله روده بزرگ انجام مى گيرد، ترشحات مخصوصى است كه در سهولت امر دفع، تأثير بخشيده و مواد دفعى را آماده براى بيرون راندن مى كند.
دو نكته جالب
ضمن مطالعه كارگاه ها و اعضا مختلف دستگاه گوارشى - (كه مانند چرخ ها و پيچ و مهره هاى يك ساعت منظم و مجهز كار مى كردند) - دو نكته بيش از همه، جلب توجه مى كرد.
1. كار و فعاليت دائمى دستگاه ها كه شب و روز، در حال خواب و بيدارى، هوشيارى و غفلت و... به حالت آماده باش و خدمت مى باشند.
2. نظم و همكارى شگفت آور در ميان اعضا و كارگاه هاى اين دستگاه. اين همكارى به اندازه اى است كه هر كدام كار ديگرى را راحت و كامل نموده و همه با هم به سوى هدف معينى گام برمى دارند.

[136]

اينها اسرار و نكاتى هستند كه ما را به نظام شگفت انگيز سازمان تن آشنا ساخته و ما را به آفريننده اى عالِم، عاقل و قادر مطلق، هدايت مى نمايد.

2- دستگاه گردش خون (دستگاه پخش ارزاق كشور تن)

يكى ديگر از دستگاه هاى بزرگ بدن، دستگاه گردش خون مى باشد كه هميشه مايعى به نام خون را در تمام بدن انسان به گردش در مى آورد. دستگاه گردش خون به خاطر نظم عجيب، دقت و ظرافت فوق العاده اى كه دارد بسيار قابل توجه است!
اين دستگاه از هيچ طرف به خارج راه نداشته و از اين جهت يك دستگاه بسته ناميده مى شود.
همان طورى كه خواهيم ديد دستگاه گردش خون، نمونه كامل يك لوله كشى بسيار دقيق و منظمى است كه با نقشه و هندسه شگفت آورى در تمام پيچ و خم اعضا كوچك و بزرگ بدن انسان كشيده شده و به طور خودكار يك وظيفه مهم حياتى را انجام مى دهد.
لوله هايى كه از اين دستگاه در سرتاسر كشور تن، كشيده شده، در بعضى از جاها به قدرى ظريف و باريك است كه گرچه به نام «مويرگ» خوانده مى شود، ولى به مراتب از مو باريك تر و ظريف تر مى باشد، اما با وجود اين، وظيفه خود را به خوبى انجام داده، خون محتوى مواد غذايى را عبور مى دهند و گردش خون را اداره مى كنند.
نقش اساسى اين دستگاه
اين دستگاه با فعاليت دائمى و خستگى ناپذيرى كه دارد، مأمور رساندن مواد حياتى (انواع مواد غذايى، آب و هوا) به تمام كارگاه هاى

[137]

بزرگ و كوچك بدن است و نقش يك دستگاه مجهز پخش ارزاق را در كشور تن بازى مى كند، در ضمن تمام سلول هاى بدن را شست و شو داده، مواد دفعى و زايد آنها را دريافت مى دارد و از اين راه كار سازمان بهداشت و نظافت بدن را نيز انجام مى دهد!
دستگاه گردش خون به وسيله مأمورين فعالى كه در اختيار دارد اين مأموريت سنگين را در پيچ و خم هاى تاريك اعضا بدن، حتى در لابلاى طبقات حساس مغز، پرده هاى ظريف چشم،... به خوبى انجام داده و جيره غذايى لازم را به سلول هاى آنها مى رساند.
دستگاه گردش خون، مواد غذايى لازم را از روده ها و هواى لازم را از ريه ها و در موقع عبور خون از كبد، مقدارى از مواد قندى لازم را نيز از آنجا مى گيرد، آنگاه با نظم و دقت شگفت آورى كه شرح داده خواهد شد تمام سلول هاى بدن انسان (ده كاتريليون) را غذا داده و آنها را شستوشو مى دهد!(1)
چه وظيفه اى از اين سنگين تر كه بايد احتياجات ده كاتريليون جيره خوار زودرنج و كم طاقت را ـ (كه هميشه چشم به راه كمك هاى حياتى او هستند) ـ بدهد؟!
تلمبه خودكار
مركز دستگاه گردش خون، عضوى است به نام «قلب» كه تقريباً گلابى شكل بوده و حجم آن به اندازه يك مشت بسته است. اين عضو
ــــــــــــــــــــــــــــ
1- عجيب تر اين كه دستگاه گردش خون، اين وظيفه سنگين را در هر دقيقه، دوبار انجام مى دهد، يعنى در هر دقيقه دوبار به هر كدام از ده ميليون ميليارد سلول بدن انسان سركشى كرده، مواد غذايى و حياتى لازم آنها را مى رساند و مواد دفعى آنها را نيز دريافت مى دارد.

[138]

از نظر اهميت فوق العاده اى كه دارد در جاى محفوظى از بدن (ميان دو ديواره محكم استخوان هاى پشت، قفسه سينه و در بين دو شش در سمت چپ بدن) قرار گرفته و توسط سرخرگ ها و سياهرگ هاى بزرگ از بالا آويزان است. اين عضو عجيب (قلب) داراى ساختمان پيچيده و بسيار دقيقى مى باشد كه در اينجا به قسمت هايى از آن به طور مختصر اشاره مى نماييم.
به طور كلى قلب داراى چهار حفره است. دو حفره در قسمت بالا و دو حفره در قسمت پايين. حفره هاى فوقانى به نام «دهليز» و حفره هاى زيرين به نام «بطن» خوانده مى شود.
اين حفره ها به طرز مخصوص با هم ارتباط دارند، يعنى دهليز فوقانى سمت چپ، به وسيله دريچه مخصوصى (دريچه سه لختى) با بطن راست ارتباط دارد. البته ديواره و گنجايش حفره ها با هم فرق دارند. بطن ها هم ضخيم تر و هم بزرگ ترند، مخصوصاً بطن چپ كه با ديواره ضخيم و ظريف، بيشتر نقش اصلى را در دستگاه گردش خون ايفا مى كند. اين را هم بايد دانست كه بطن و دهليز راست به وسيله ديواره اى از بطن و دهليز چپ جدا شده و به اين وسيله قلب به دو بخش چپ و راست تقسيم مى گردد و همانطورى كه خواهيم ديد اعمال اين بخش نيز كاملا از هم متمايز و جدا مى باشد.8
چگونه تلمبه كار مى كند؟
ترتيب كارهاى اساسى قلب را مى توان در دو قسمت زير خلاصه كرد: 1. پس از آنكه خون، پاكيزه و تصفيه شد در اثر حركت هاى مخصوص حفره هاى فوقانى، به وسيله سياهرگ هاى شش، وارد دهليز چپ (تحويلدار قلب) مى شود; حفره مزبور (دهليز چپ) به وسيله انقباض و

[139]

جمع شدن (با باز شدن دريچه) خون محتوى خود را مستقيماً به حفره پايين (بطن چپ) خالى مى كند و بطن چپ نيز (وكيل خرج قلب) در اثر انقباض شديد، خون را به وسيله لوله بزرگى به نام «سرخرگ آئورت» با فشار تمام به داخل شريان ها و مويرگ هاى بدن مى فرستد و به اين وسيله، خون در لوله هاى پرپيچ و خم و باريك بدن به را افتاده و عادلانه در تمام قسمت هاى بدن تقسيم مى گردد.
در اينجاست كه راز بزرگى و استحكام بطن چپ نيز روشن مى شود، زيرا بطن چپ، بايد در يك انقباض، با فشار زياد، سيل خون را به تمام نقاط بدن برساند. به همين خاطر بايد ساختمان آن نيز از جهت استحكام و ظرفيّت متناسب با اين وضع باشد، يعنى ديواره هايش محكم باشد تا هنگام انقباض، بتواند فشار بيشترى را تحمل كند و حجمش هم بيشتر باشد تا در هر مرتبه مقدار زيادى خون در رگ ها به جريان افتد.
2. خون كه حامل مواد غذايى و حياتى است، بعد از آنكه به اين ترتيب با سرعت و نشاط، سيل آسا در تمام بدن منتشر شد ـ (و با يك بخشش بى دريغ مواد حياتى لازم سلول ها را به آنها داد) ـ بار ديگر به سوى وطن اصلى (قلب) حركت مى كند و به وسيله دو مجراى مخصوص به نام «سياهرگ زيرين» و «زبرين»، وارد دهليز راست مى گردد.
ولى خون در اين بازگشت ديگر آن سرعت،9 نشاط و شفافيت گذشته را ندارد و علاوه بر اين كه مواد حياتى را از دست داده، حامل مواد سمّى ـ (كه از سلول هاى جمع آورى كرده) ـ نيز مى باشد به همين خاطر رنگ آن تيره و كبود است.

[140]

دهليز راست هم كه خون كثيف و افسرده را دريافت داشته، به نوبه خود با يك ضربه (انقباض) آن را به بطن راست مى ريزد و سپس خون مزبور در اثر انقباض ديواره هاى بطن راست به طرف ريه ها رانده مى شود و همان طور كه بعداً خواهيم ديد خون كثيف، پس از عبور از سرخرگ شش، در مويرگ هاى بيشمار ريه ها پخش شده، در آنجا تصفيه مى شود و دوباره با نشاط تازه و رنگ باز به دهليز چپ قلب باز مى گردد و فعاليت حياتى خود را از نو شروع مى كند. بنابراين خون در بدن، دو گردش دارد:
الف) گردش بزرگ و طولانى، كه در تمام بدن انجام گرفته و از بطن چپ آغاز و در بطن راست پايان مى يابد.
ب) گردش كوچك و كوتاه، كه از بطن راست شروع شده، پس از تصفيه در «پالايشگاه شش ها» در دهليز چپ خاتمه پيدا مى كند و قلب با قدرت و پشت كار عجيبى مانند دو دستگاه تلمبه قوى خودكار به وسيله ضربات متوالى، اين دو گردش خون را اداره مى كند.
نكته هاى جالب قلب
1. اين دو عمل دائمى قلب، با هماهنگى عجيبى به دنبال هم انجام مى گيرد. همان طورى كه اشاره شد، ابتدا با يك حركت و انقباض مشترك، دو حفره فوقانى (دهليزها) جمع شده و محتويات خود را در يك لحظه به حفره هاى پايين (بطن ها) مى ريزند و بلافاصله اين حفره ها نيز با يك انقباض مشترك، خون ها را به داخل سرخرگ ها مى رانند، يعنى خون تيره بطن راست به داخل سرخرگ شش و خون روشن حياتى حامل مواد غذايى به داخل سرخرگ آئورت رانده مى شود.

[141]

در اين موقع، ماهيچه هاى دهليزها و بطن ها ـ (كه منقبض شده بودند) ـ رها شده و يك آرامش و انبساط موقتى در قلب برقرار مى شود و در نتيجه اين واكنش، خون كثيف وارد دهليز راست و خون روشن و تصفيه شده، داخل دهليز چپ مى گردد.
پس از اين دو مرحله، دوباره دهليزها شروع به فعاليت كرده و به دنبال آن بطن ها نيز منقبض مى شوند، آنگاه بار ديگر، يك آرامش و انبساطى سراسر قلب را فرامى گيرد و سپس ضربان سوم آغاز مى گردد و به همين ترتيب....
همان طورى كه در گذشته اشاره شد در اثر اهميت زياد انقباض بطن ها و طرز ساختمان آنها، جمع شدن بطن ها شديدتر و نسبتاً طولانى تر انجام مى گيرد و به همين جهت، دهليزها مدت استراحت بيشترى در اختيار دارند.
2. ضربان قلب، همان انقباض و انبساط قلب است. تعداد ضربان قلب در سنين مختلف متفاوت است.(1)
سن
تعداد ضربان قلب در دقيقه
1 ساله
130
3 ساله
100
10 ساله
90
50ـ10ساله
70
ــــــــــــــــــــــــــــ
1- مطالعه دقيق ضربان قلب به وسيله «كارديوگراف» انجام مى گيرد.

[142]

سپس با زياد شدن سن، تعداد ضربان، رو به افزايش نهاده و تا حدود 80 بار در دقيقه مى رسد. حتماً مى پرسيد: اين اختلاف ضربان قلب در اين قوس صعودى و نزولى عمر، چه حكمتى دارد؟ در اينجاست كه يكى ديگر از اسرار توحيد آشكار مى شود، زيرا اين تفاوت، ارتباط مستقيم با ميزان احتياجات غذايى و حياتى انسان در سنين مختلف دارد. يعنى هر قدر احتياجات غذايى و حياتى سلول هاى بدن بيشتر باشد، به همان اندازه لازم است كه گردش خون و ضربان قلب، سريع تر و بيشتر گردد. به همين خاطر گردش خون در سنين طفوليّت ـ كه سلول هاى بدن ناتوان تر و لطيف تر و مقاومتشان در برابر گرسنگى و تشنگى كمتر است سريع تر، در سن جوانى ملايم تر و دوباره در هنگام ضعف و پيرى، سريع تر مى شود. همچنين هنگامى كه فعاليت سلول ها (به علت ورزش و مانند آن) زياد شود و انرژى بيشترى را مورد نياز داشته باشند، جريان خون تندتر شده، ضربان دستگاه گردش خون همكارى كرده و عمل تصفيه نيز سريع تر انجام مى گيرد. اين موضوع در هنگام ورزش و كارهاى سنگين كاملا محسوس است.
همچنين تعداد ضربان قلب در حيوانات مختلف نيز فرق مى كند.
نوع حيوان
تعداد ضربان قلب در دقيقه
اسب
40 ـ30
خرگوش
150
موش
400

[143]

علت اين تفاوت نيز همان اختلاف مقدار مقاومت و اندازه نيازمندى هاى غذايى سلول هاى حيوانات مى باشد كه بايد ضربان و گردش خون با احتياجات بدن آنها تناسب داشته باشد، زيرا هر اندازه كه حيوان كوچكتر باشد، مقاومت سلول هاى بدن او در برابر گرسنگى و تشنگى كمتر است و بايد در فاصله هاى كوتاه ترى، نيازمنديهاى حياتى آنها تأمين گردد.
3. قلب انسان، كه عضو ماهيچه اى و به اندازه يك مشت بسته انسان است، وزنى برابر با 50 تا 300 گرم دارد و مانند پمپى با قدرت عجيبى شبانه روز كار مى كند و لحظه اى توقف نمى كند. موتور قلب با ضربان متوالى و هماهنگ، همراه با آهنگ و صداى موزونى ـ كه از نزديك سينه شنيده مى شود، در هر شبانه روز، بيش از ده هزار مرتبه بازو بسته مى شود و به اين ترتيب در مدت 30 سال، بيش از يك ميليارد بار اين عمل تكرار مى گردد و هزاران تُن خون از اين راه باريك مى گذارد.10
اكنون بايد فكر كرد كه اين مشت گوشت بايد چه اندازه دقيق و با دوام ساخته شده باشد كه داراى چنين قدرت حيرت آورى بوده و با اين همه كار و فعاليت طاقت فرسا نه تنها در وضع ساختمان و كار آن اشكالى پيدا نشود بلكه هيچ گونه خستگى نيز به آن راه نيابد.
به طور مسلم سنگ، آهن، پولاد و... هيچكدام تاب تحمل چنين وظيفه سنگينى را ندارند، اما اين يك مشت گوشت آن را به راحتى انجام مى دهد!
4. بايد دانست كه ضربان قلب به طور خودكار است، يعنى قلب مى تواند بدون آنكه با مراكزى رابطه داشته باشد، مدتى به ضربان

[144]

خود ادامه دهد، به همين خاطر اگر قلب حيوانى را از سينه او خارج كنيم تا مدتى به ضربان خود ادامه مى دهد و اگر بلافاصله در مايعى شبيه به تركيب خون وارد شود، ضربان آن مدت بيشترى ادامه خواهد يافت.
در اينجا معلوم مى شود كه ساختمان قلب به گونه اى است كه حتى عوامل حركت را در خود دارد و علاوه بر اين كه با دستگاه هاى بدن ارتباط دارد، حركتش مربوط به خود عضو مى باشد و اعصاب خارجى تنها در نظم بخشيدن به ضربان قلب تأثير دارند.11

* * *

دستگاه گردش خون داراى سه قسمت قابل توجه است كه عبارت اند از:
1. «قلب» ـ كه شرح آن گذشت.
2. «رگها» ـ كه به منزله لوله هاى بزرگ و كوچك براى تقسيم عادلانه خون هستند و طرز ساختمان و موقعيت آنها در گردش خون، اهميت بسزايى دارد ـ كه معمولا سه نوع رگ در بدن ديده مى شود. (سرخرگ ها، سياهرگ ها و مويرگها)12
3. «خون» كه اينك شرح آن به طور اختصار از نظر شما مى گذرد.
خون
به طور متوسط 131 وزن بدن انسان را خون تشكيل مى دهد، بنابراين اگر كسى به وزن 78 كيلوگرم باشد، تقريباً 6 ليتر خون و كسى كه 65 كيلوگرم وزن داشته باشد در حدود 5 ليتر از اين مايع پرمنفعت را دارا خواهد بود.
در خون، دو دسته از موجودات زنده وجود دارد كه قسمت مهمى

[145]

از خون را تشكيل مى دهند، اين دو دسته از جانداران كه به نام «گلبول هاى قرمز» و «گلبول هاى سفيد» ناميده مى شوند به تعداد زيادى در يك مايع زرد رنگ شفافى به نام «پلاسما» شناورند، ولى كثرت گلبول هاى قرمز كافى است كه رنگ آن را هميشه سرخ نشان دهد.
در هر ميلى متر مكعب خون، تقريباً تعداد 5 ميليون گلبول قرمز وجود دارد و روى اين حساب تعداد آنها در تمام خون بدن انسان (كه به طور متوسط 5 ليتر است) بالغ بر 25 تريليون مى شود.
اما گلبول هاى سفيد تعدادشان از گلبول هاى قرمز كمتر بوده، يعنى در هر ميليمتر مكعب خون، تقريباً 6 هزار گلبول سفيد شناور است.
اين سربازان مسلح همواره به حالت آماده باش بوده و در هنگام هجوم ميكرب ها، با تمام نيرو از كشور تن دفاع مى كنند و چه بسا جان خود را فداى سلامتى بدن مى نمايند.
شرح بيشتر اين قسمت و صحنه خونيننبرد اين سربازان فداكار بدن را با ميكروب ها درگذشته بيان كرديم، اما گلبول هاى قرمز يكى از كارهاى مهم خون را (رساندن ماده حياتى اكسيژن به سلول ها و جمع آورى نمودن سموم از بدن) انجام مى دهند، يعنى نقش مأمور پخش ارزاق را در كشور تن بازى مى كنند، به طورى كه تمام حقوق مشروع سلول ها تأمين شده و هر كدام از ده كاتريليون سلول بدن، مواد حياتى لازم خود را دريافت مى دارد بدون اين كه به هيچكدام ظلم و ستمى شود. فكر كنيد كه اگر يك چنين جمعيتى از افراد انسان باشد، براى رساندن مواد غذايى به آنها، چندين ميليون اداره و مؤسسه لازم بود؟ تازه چه قدر اشكال و موانع كه سر راه داشت! آيا تمام اين تشكيلات را طبيعت كور وكر به وجود آورده است؟...
back pagefehrest pagenext page
 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation