مفاتیح الجنان

پایگاه اینترنتی انهار | کتابخانه الکترونیکی انهار | گنجینه صوتی انهار

 استخاره اینترنتی | مشاوره اینترنی | پاسخ به احکام شرعی | توضیح المسائل مراجع


بازگشت به فهرست مفاتیح الجنان


بِسُوَّءٍ فَاَرِدْهُ وَمَنْ كادَنى فَكِدْهُ وَاجْعَلْنى مِنْ اَحْسَنِ عَبيدِكَ نَصيباً

بدش را بخواه و هر كه به من مكر كند به مكر خويش دچارش كن و نصيبم را پيش خود بهتر از ديگر بندگانت قرار ده

عِنْدَكَ وَاَقْرَبِهِمْ مَنْزِلَةً مِنْكَ وَاَخَصِّهِمْ زُلْفَةً لَدَيْكَ فَاِنَّهُ لا يُنالُ ذلِكَ

و منزلتم را نزد خود نزديكتر از ايشان كن و رتبه ام را در پيشگاهت مخصوص تر از ديگران گردان كه براستى

اِلاّ بِفَضْلِكَ وَجُدْ لى بِجُودِكَ وَاعْطِفْ عَلَىَّ بِمَجْدِكَ وَاحْفَظْنى

جز به فضل تو كسى به اين مقام نرسد و به جود و بخشش خود به من جود كن و به مجد و بزرگوارى خود بر من توجه فرما

بِرَحْمَتِكَ وَاجْعَلْ لِسانى بِذِكْرِكَ لَهِجاً وَقَلْبى بِحُبِّكَ مُتَيَّماً وَمُنَّ

و به رحمت خود مرا نگهدار و قرار ده زبانم را به ذكرت گويا و دلم را به دوستيت بى قرار و شيدا و با اجابت

عَلَىَّ بِحُسْنِ اِجابَتِكَ وَاَقِلْنى عَثْرَتى وَاغْفِرْ زَلَّتى فَاِنَّكَ قَضَيْتَ

نيكت بر من منت بنه و لغزشم را ناديده گير و گناهم را بيامرز زيرا كه تو خود بندگانت را

عَلى عِبادِكَ بِعِبادَتِكَ وَاَمَرْتَهُمْ بِدُعاَّئِكَ وَضَمِنْتَ لَهُمُ الاِْجابَةَ

به پرستش خويش فرمان دادى و به دعا كردن به درگاهت ماءمور ساختى و اجابت دعايشان را ضمانت كردى

فَاِلَيْكَ يارَبِّ نَصَبْتُ وَجْهى وَاِلَيْكَ يا رَبِّ مَدَدْتُ يَدى فَبِعِزَّتِكَ

پس اى پروردگار من به سوى تو روى خود بداشتم و به درگاه تو اى پروردگارم دست حاجت دراز كردم پس به عزتت

اسْتَجِبْ لى دُعاَّئى وَبَلِّغْنى مُناىَ وَلا تَقْطَعْ مِنْ فَضْلِكَ رَجاَّئى

دعايم را مستجاب فرما و به آرزويم برسان و اميدم را از فضل خويش قطع منما

وَاكْفِنى شَرَّ الْجِنِّ وَالاِْنْسِ مِنْ اَعْدآئى يا سَريعَ الرِّضا اِغْفِرْ لِمَنْ لا

و شر دشمنانم را از جن و انس كفايت فرما اى خداى زودگذر بيامرز كسى را كه جز

يَمْلِكُ اِلا الدُّعاَّءَ فَاِنَّكَ فَعّالٌ لِما تَشاَّءُ يا مَنِ اسْمُهُ دَوآءٌ وَذِكْرُهُ

دعا چيزى ندارد كه براستى تو هر چه را بخواهى انجام دهى اى كسى كه نامش دوا است و يادش

شِفاَّءٌ وَطاعَتُهُ غِنىً اِرْحَمْ مَنْ رَاءْسُ مالِهِ الرَّجاَّءُ وَسِلاحُهُ الْبُكاَّءُ يا

شفاء است و طاعتش توانگرى است ترحم فرما بر كسى كه سرمايه اش اميد و ساز و برگش گريه و زارى است اى

سابِغَ النِّعَمِ يا دافِعَ النِّقَمِ يا نُورَ الْمُسْتَوْحِشينَ فِى الظُّلَمِ يا عالِماً

تمام دهنده نعمتها و اى برطرف كننده گرفتاريها اى روشنى وحشت زدگان در تاريكيها اى داناى

لا يُعَلَّمُ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَافْعَلْ بى ما اَنْتَ اَهْلُهُ وَصَلَّى

بى معلم درود فرست بر محمد و آل محمد و انجام ده درباره من آنچه را كه تو شايسته آنى و درود

اللّهُ عَلى رَسُولِهِ وَالاْئِمَّةِ الْمَيامينَ مِنْ الِهِ وَسَلَّمَ تَسْليماً كَثيراً

خدا بر پيامبر و پيشوايان با بركت از خاندانش و سلام فراوان

دعاى عَشَرات
از دعاهاى بسيار معتبره است و ما بين نسخ آن اختلاف است و ما آنرا از مصباح شيخ نقل مى كنيم و مستحبّاست خواندن آن درهرصبح و شام وافضل اوقات آن بعدازعصرجمعه است
به نام خداى بخشاينده مهربان

سُبْحانَ اللّهِ وَالْحَمْدُ لِلّهِ وَلا اِلهَ اِلا اللّهُ وَاللّهُ اَكبَرُ وَلا حَوْلَ ولا قُوَّةَ إ لاّ

منزه است خدا وستايش خاص خدا است ومعبودى جزخدا نيست وخدا بزرگتر ازتوصيف است وهيچ جنبش ونيرويى نيست جز

بِاللّهِ الْعَلِىِّ الْعَظِيمِ سُبْحانَ اللّهِ آناءَ اللَّيْلِ وَاَطْرافَ النَّهارِ سُبْحانَ اللّهِ

بوسيله خداى والاى بزرگ تنزيه خداى را در تمام ساعات شب و اوقات روز تنزيه خدايرا

بِالْغُدُوِّ وَالاْصالِ سُبْحانَ اللّهِ بِالْعَشِىِّ وَالاِْبكارِ سُبْحانَ اللّهِ حينَ

در بامداد و شامگاهان تنزيه خداى را در شب و صبح تنزيه خداى را چون

تُمْسُونَ وَحينَ تُصْبِحُونَ وَلَهُ الْحَمْدُ فِى السَّمواتِ وَالاْرْضِ

شب كنيد و چون به بامدادان درآييد و خاص او است ستايش در آسمانها و زمين

وَعَشِيّاً وَحينَ تُظْهِرُونَ يُخْرِجُ الْحَىَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَيُخْرِجُ الْمَيِّتَ مِنَ

و شبانگاه و هنگام ظهر، بيرون آورد زنده را از مرده و برون آرد مرده را از

الْحَىِّ وَيُحْيىِ الاْرْضِ بَعْدَ مَوْتِها وَكَذلِكَ تُخْرَجُونَ سُبْحانَ رَبِّكَ

زنده و زنده گرداند زمين را پس از مردنش و شما هم اين چنين (در رستاخيز) بيرون آورده شويد منزه است پروردگار تو

رَبِّ الْعِزَّةِ عَمّا يَصِفُونَ وَسَلامٌ عَلَى المُرْسَلينَ وَالْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ

پروردگار عزت از آنچه وصف كنند و درود بر پيامبران و ستايش خاص خدا پروردگار

الْعالَمِينَ سُبْحانَ ذِى المُلْكِ وَالْمَلَكُوتِ سُبْحانَ ذِى الْعِزَّةِ

جهانيان است منزه است خداى صاحب ملك و ملكوت منزه است خداى صاحب عزت و


وَالْجَبَرُوتِ سُبْحَانَ ذِى الْكِبْرِياَّءِ وَالْعَظَمَةِالْمَلِكِالْحَقِّ الْمُهَيْمِنِ[الْمُبينِ]

جبروت منزه است خداى صاحب بزرگى و عظمت آن پادشاه برحق و نگهبان

الْقُدُّوسِ سُبْحانَ اللّهِ الْمَلِكِ الْحَىِّ الَّذِى لا يَمُوتُ سُبْحانَ اللّهِ الْمَلِكِ

و پاكيزه از هر عيب منزه است خداى فرمانرواى زنده اى كه نميرد منزه است خداى فرمانرواى

الْحَىِّ الْقُدُّوسِ سُبْحانَ الْقاَّئِمِ الْدّآئِمِ سُبْحانَ الْدّآئِمِ القاَّئِمِ سُبحَانَ

زنده پاكيزه از هر عيب منزه است خداى پاينده جاويدان منزه است خداى جاويدان پاينده منزه است

رَبِّىَ الْعَظيِمِ سُبْحانَ رَبِّىَ الاْعْلى سُبْحانَ الْحَىِّ القَيُّومِ سُبْحانَ

پروردگار بزرگ من منزه است پروردگار برترم منزه است خداى زنده پاينده منزه است

الْعَلِىِّ الاْعْلى سُبْحانَهُ وَتَعالى سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّنا وَرَبُّ الْمَلاَّئِكَةِ

خداى والا و برتر منزه است او و برتر است بسيار منزه و پاكيزه است پروردگار ما و پروردگار فرشتگان

وَالرُّوحِ سُبْحانَ الدّآئِمِ غَيْرِ الْغافِلِ سُبْحانَ الْعالِمِ بِغَيْرِ تَعْلِيمٍ

و جبرئيل منزه است خداى جاويدانى كه غافل نيست منزه است داناى ناآموخته

سُبْحانَ خالِقِ ما يُرى ومَا لايُرى سُبْحانَ الَّذى يُدْرِكُ الاْبْصارَ وَلا

منزه است آفريدگار ديدنيها و ناديدنيها منزه است خدايى كه ديده ها را درك كند ولى

تُدْرِكُهُ الاْبْصارُ وَهُوَ اللَّطيفُ الْخَبِيرُ اَللّهُمَّ إ نّى اَصْبَحْتُ مِنْكَ فى

ديده ها دركش نكنند و او است دقيق و كاردان خدايا من از لطف تو صبح كردم در

نِعْمَةٍ وَخَيْرٍ وَبَرَكَةٍ وَعافِيَةٍ فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَاَتْمِمْ عَلَىَّ

ميان نعمت و خير و بركت و تندرستى پس درود فرست بر محمد و آلش و تمام كن بر من

نِعْمَتَكَ وَخَيْرَكَ وَبَرَكاتِكَ وَعافِيَتِكَ بِنَجاةٍ مِنَ الْنّارِ وَارْزُقْنِى

نعمت و خير و بركات و عافيتت را به رهايى از آتش و روزيم كن

شُكْرَكَ وَعافِيَتَكَ وَفَضْلَكَ وَكَرامَتَكَ اَبَداً ما اَبْقَيْتَنِى اَللّهُمَّ بِنُورِكَ

سپاسگزارى و عافيت و فضل و بزرگواريت را هميشه تا زنده ام دارى خدايا به نور تو

اهْتَدَيْتُ وَبِفَضْلِكَ اسْتَغْنَيْتُ وَبِنِعْمَتِكَ اَصْبَحْتُ وَاَمْسَيْتُ اَللّهُمَّ

راه يافتم و به فضل تو بى نيازى جستم و به نعمت تو روز و شبم را گذراندم خدايا

اِنّى اُشْهِدُكَ وَكَفى بِكَ شَهِيدا وَاُشْهِدُ مَلاَّئِكَتَكَ واَنْبِي اَّئَكَ وَرُسُلَكَ

من تو را گواه مى گيرم و گواهى تو بس است و گواه گيرم فرشتگان و پيمبران و رسولانت را

وَحَمَلَةَ عَرْشِكَ وَسُكّانَ سَمواتِكَ وَاَرْضِكَ وَجَميعَ خَلْقِكَ بِاَنَّكَ

و حاملان عرشت را و ساكنان آسمانها و زمينت و همه خلق تو را كه تويى

اَنْتَ اللّهُ لا اِلهَ إ لاّ اَنْتَ وَحْدَكَ لا شَرِيكَ لَكَ واَنَّ مُحَمَّدا صَلَّى اللّهُ

خدايى كه معبودى جز تو نيست يگانه اى كه شريك ندارى و اينكه محمد صلى الله

عَلَيْهِ وَآلِهِ عَبْدُكَ وَرَسُولُكَ وَاَنَّكَ عَلى كُلِّشَى ءٍ قَدِيرٌ تُحْيى

عليه و آله بنده و رسول تو است و به اينكه تو بر هر چيز توانايى زنده مى كنى

وَتُميتُ وَتُميتُ وَتُحْيى وَاَشْهَدُ اَنَّ الْجَنَّةَ حَقُّ وَاَنَّ الْنّارَ حَقُّ وَ

و مى ميرانى و مى ميرانى و زنده مى كنى و گواهى دهم كه بهشت حق است و آتش دوزخ حق است و

النُّشُورَ حَقُّ وَالْسَّاعَةَ اتِيَةٌ لا رَيْبَ فيهَا وَاَنَّ اللّهَ يَبْعَثُ مَنْ فِى

روز رستاخيز حق است و قيامت مسلما خواهد آمد و شكى در آن نيست و حتما خداوند كسانى را كه در

القُبُورِ وَاَشْهَدُ اَنَّ عَلِىَّ بْنَ اَبيطالِبٍ اَميرُ الْمُؤْمِنينَ حَقّا حَقّا وَاَنَّ

گورها خفته اند برمى انگيزد و گواهى دهم كه على بن ابيطالب برحق اميرمؤ منان است و البته برحق است و براستى

الاْئِمَّةَ مِنْ وُلْدِهِ هُمُ الاْئمَّةُ الهُداةُ الْمَهْدِيُّونَ غَيْرُ الضّآلّينَ وَلاَ

پيشوايان از فرزندان او آنهايند امامان راهنماى راه يافته كه نه گمراهند و نه

الُمُضِلِّينَ وَاَنَّهُمْ اَوْلِياَّئُكَ الْمُصْطَفَوْنَ وَحِزْبُكَ الْغالِبُونَ وَصِفْوَتُكَ

گمراه شده و (گواهى دهم كه ) آنهايند دوستان برگزيده ات و حزب پيروزت و انتخاب شدگان

وَخِيَرَتُكَ مِنْ خَلْقِكَ وَنُجَباَّئُكَ الَّذِينَ انْتَجَبْتَهُمْ لِدينِكَ

و بهترين خلق تو و برگزيدگانى كه آنان را براى دين خود برگزيدى

وَاخْتَصَصْتَهُمْ مِنْ خَلْقِكَ واصْطَفْيَتَهُمْ عَلى عِبادِكَ وَجَعَلْتَهُمْ حُجَّةً

و از ميان خلق خود مخصوصشان ساختى و بر بندگانت برگزيدى و آنها را بر جهانيان حجت

عَلَى العالَمينَ صَلَواتُكَ عَلَيْهِمْ والسَّلامُ وَرَحْمةُ اللّهِ وَبَرَكاتُهُ

قرار دادى درودهاى تو بر ايشان و سلام و رحمت خدا و بركاتش بر آنها باد

اَللّهُمَّ اكْتُبْ لى هذِهِ الشَّهادَهَ عِنْدَكَ حَتّى تُلِقِّنَنيها يَوْمَ الْقِيمَةِ

خدايا بنويس برايم اين گواهى را نزد خود تا اينكه در روز قيامت آن را بر زبانم جارى كنى

وَاَنْتَ عَنّى راضٍ اِنَّكَ عَلى ما تَشاَّءُ قَديرٌ اَللّهُمَّ لَكَ الْحَمدُ حَمْدا

در حالى كه تو از من خوشنود باشى زيرا تو بر هرچه بخواهى توانايى خدايا ستايش خاص تو است ستايشى

يَصْعَدُ اَوَّلُهُ وَلا يَنْفَدُ اخِرُهُ اَللّهُمَّ لَكَ الْحَمدُ حَمْدا تَضَعُ لَكَ السَّماَّءُ

كه آغازش بالا رود و انجامش پايان نداشته باشد خدايا ستايش خاص تو است ستايشى كه آسمان براى تو

كَنَفَيْها وَتُسَبِّحُ لَكَ الاْرْضُ وَمَنْ عَلَيْها اَللّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ حَمْداً

دو بال خويش فرو نهد و زمين و آنچه بر آن است زبان به تسبيحت گشايد خدايا خاص تو است ستايش ، ستايشى

سَرْمَداً اَبَداً لاَ انْقِطاعَ لَهُ وَلا نَفادَ وَلَكَ يَنْبَغى وَاِلَيْكَ يَنْتَهى فِىَّ

دائمى و هميشگى و بى پايان و زوال ناپذير و ستايشى كه سزاوار تو باشد و بسوى تو منتهى گردد و در دل من

وَعَلَىَّ وَلَدَىَّ وَمَعى وَقَبْلى وَبَعْدى وَاَمامِى وَفَوْقى وَتَحْتى

و بر تن من و در پيش من و با من و پيش از من و پس از من و پيش رو و بالاى سرم و زير پايم

وَاِذامِتُّ وَبَقيتُ فَرْداً وَحيدا ثُمَّ فَنيتُ وَلَكَ الْحَمْدُ اِذا نُشِرْتُ

و چون مُردم و تك و تنها ماندم و سپس فانى شدم و در هر حال ستايشت كنم و خاص تو است ستايش هنگامى كه دوباره

وَبُعِثْتُ يا مَوْلاىَ اَللّهُمَّ وَلَكَ الْحَمْدُ وَلَكَ الشُّكْرُ بِجَميعِ مَحامِدِكَ


زنده و برانگيخته شوم اى مولاى من خدايا و از آن تو است ستايش و براى تو است سپاسگزارى به تمام انواع حمد و ستايشت

كُلِّها عَلى جَميعِ نَعْماَّئِكَ كُلِّها حَتّى يَنْتَهِىَ الْحَمْدُ اِلى ما تُحِبُّ رَبَّنا

همگى ، بر تمام نعمتهايت همگى تا برسد ستايش بدانجا كه تو دوست دارى پروردگارا،

وَتَرْضى اَللّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ عَلى كُلِّ اَكْلَةٍ وَشَربَةٍ وَبَطْشَةٍ وَقَبْضَةٍ

و خوشنود گردى ، خدايا مخصوص تو است ستايش بر هر لقمه و هر جرعه و هر حمله كردن و هر بستن

وَبَسْطَةٍ وَفى كُلِّ مَوْضِعِ شَعْرَةٍ اَللّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ حَمْدا خالِداً مَعَ


و گشودنى و بر هر جاى مويى خدايا ستايش از آن تو است ستايشى جاويدان به جاويدانى ذاتت و خاص تواست ستايش ستايشى كه

خُلُودِكَ ولَكَ الْحَمْدُ حَمْداً لا مُنْتَهى لَهُ دُونَ عِلْمِكَ وَلَكَ الْحَمْدُ

در نزد علم تو انتهايى برايش نباشد و ستايش از آن تو است

حَمْدا لا اَمَدَ لَهُ دُونَ مَشِيَّتِكَ وَلَكَ الْحَمْدُ حَمْدا لا اَجْرَ لِقآئِلِهِ اِلاّ

ستايشى كه پيش مشيت تو پايانى ندارد و از آن تو است حمد، حمدى كه براى گوينده اش جز

رِضاكَ وَلَكَ الْحَمْدُ عَلى حِلْمِكَ بَعْدَ عِلْمِكَ وَلَكَ الْحَمْدُ عَلى عَفِْوكَ

رضاى تو پاداش نباشد و خاص تو است ستايش بر بردباريت از پس علم و دانشت و براى تو است ستايش بر گذشتت از

بَعْدَ قُدرَتِكَ وَلَكَ الْحَمْدُ باعِثَ الْحَمْدِ وَلَكَ الْحَمْدُ وارِثَ الْحَمْدِ

پس قدرت و تواناييت و براى تو است حمد كه باعث حمدى و براى تو است ستايش كه وارث آنى و براى تو است حمد


ولَكَ الْحَمْدُ بَديعَ الْحَمْدِ وَلَكَ الْحَمْدُ مُنْتَهَى الْحَمْدِ وَلَكَ الحَمْدُ مُبتَدِعَ

كه پديده آورنده حمدى و براى تو است حمد كه انتهاى آنى و براى تو است حمد كه خود سازنده حمدى

الْحَمْدِ وَلَكَ الْحَمْدُ مُشْتَرِىَ الْحَمْدِ وَلَكَ الْحَمْدُ وَلِىَّ الْحَمْدِ وَلَكَ

و براى تو است ستايش كه خريدار آنى و براى تو است حمد كه سرپرست آنى و براى تواست

الْحَمْدُ قَديمَ الْحَمْدِ وَلَكَ الْحَمْدُ صادِقَ الْوَعْدِ وَفِىَّ الْعَهْدِ عَزيزَ

ستايش اى ديرينه ستايش و خاص تو است حمد اى كه وعده ات راست و به پيمانت وفادارى

الجُنْدِ قاَّئِمَ الْمَجْدِ وَلَكَ الْحَمْدُ رَفيعَ الدَّرَجاتِ مُجيبَ الدَّعَواتِ

لشكرت پيروزمند و مجد و عظمتت استوار است و ستايش خاص تو است اى والا درجات و پاسخ دهنده دعاها

مُنزِلَ الاْياتِ مِنْ فَوْقِ سَبْعِ سَمواتٍ عَظيمَ الْبَرَكاتِ مُخْرِجَ النُّورِ

و فرو فرستنده آيات از بالاى هفت آسمان ، و اى خداى بزرگ بركات و برون آرنده نور

مِنَ الظُّلُماتِ ومُخْرِجَ مَنْ فِى الظُّلُماتِ اِلىَ النُّورِ مُبَدِّلَ السَّيِّئاتِ

از ظلمات (وتاريكيها) و برون آرنده مبتلايان به تاريكيها را به روشنى و نور و اى تبديل كننده بديها

حَسَناتٍ وَجاعِلَ الْحَسَناتِ دَرَجاتٍ اَللّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ غافِرَ الذَّنْبِ

به خوبيها و قراردهنده خوبيها را درجه خدايا حمد مخصوص تو است كه آمرزنده گناه

وَقابِلَ التَّوْبِ شَديدِ الْعِقابِ ذَاالطَّوْلِ لا اِلهَ الاّ اَنْتَ اِلَيْكَ الْمَصيرُ

و توبه پذير و سخت كيفر و صاحب بخشش و احسانى معبودى نيست جز تو و بسوى تو است بازگشت

اَللّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ فِى الَّليْلِ اِذا يَغْشى وَلَكَ الْحَمْدُ فِى النَّهارِ اِذا

خدايا از آن تو است ستايش در شب هنگامى كه سياهيش فرا گيرد و براى تو است ستايش در روز هنگامى كه

تَجَلّى وَلَكَ الْحَمْدُ فِى الاْخِرَةِ وَالاُْولى وَلَكَ الْحَمْدُ عَدَدَ كُلِّ نَجْمٍ

روشن گردد و براى تو است ستايش در انجام و آغاز و براى تو است ستايش به عدد هر ستاره

وَمَلَكٍ فِى السَّماَّءِ وَلَكَ الْحَمْدُ عَدَدَ الثَّرى وَالْحَصى وَالنَّوى وَلَكَ

و فرشته اى كه در آسمان است و براى تو است حمد به عدد خاك و سنگ ريزه و هسته ها و براى تو است

الْحَمْدُ عَدَدَ ما فى جَوِّ السَّماَّءِ وَلَكَ الْحَمْدُ عَدَدَ ما فى جَوْفِ

ستايش به شماره آنچه در ميان آسمان است و براى تو است ستايش به عدد آنچه در دل

الاَرْضِ وَلَكَ الْحَمْدُ عَدَدَ اَوْزانِ مِياهِ الْبِحارِ وَلَكَ الْحَمْدُ عَدَدَ

زمين است و براى تو است ستايش به عدد وزن آب درياها و براى تو است حمد به شماره

اَوْراقِ الاْشْجارِ وَلَكَ الْحَمْدُ عَدَدَ ما عَلى وَجْهِ الاْرْضِ وَلَكَ

برگ درختان و براى تو است ستايش به شماره آنچه در روى زمين است و براى تو است

اَلْحَمْدُ عَدَدَ ما اَحْصى كِتابُكَ وَ لَكَ الْحَمْدُ عَدَدَ ما اَحاطَ بِهِ عِلْمُكَ

ستايش به شماره آنچه كتاب تو آن را برشمرده و براى تو است حمد به عدد آنچه علم و دانشت بدان احاطه دارد

وَلَكَ الْحَمْدُ عَدَدَ الاِْنْسِ وَالْجِنِّ وَالْهَوامِّ وَالطَّيْرِ وَالْبَهاَّئِمِ والسِّباعِ

و براى تو است ستايش به عدد انس و جن و خزندگان و پرندگان و چرندگان و درندگان

حَمْداً كَثيرا طَيِّباً مُباركاً فِيهِ كَما تُحِبُّ رَبَّنا وَتَرْضى وَكَما يَنْبَغى

ستايشى بسيار و پاكيزه و بابركت چنانچه دلخواه تو است اى پروردگار و چنانچه بپسندى و آنچنانكه سزاوار

لِكَرَمِ وَجْهِكَ وَعِزِّ جَلالِكَ پس مى گوئى ده مرتبه : لا اِلهَ اِلا اللّهُ وَحْدَهُ لا

ذات بزرگوار و شوكت جلال تو است * * * * * * * * معبودى نيست جز خداى يكتا كه

شَريكَ لَهُ لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ وَهُوَ اللَّطيفُ الْخَبيرُ و ده مرتبه لا اِلهَ

شريكى ندارد و او را است فرمانروايى و خاص او است ستايش و او است دقيق و كاردان * * * * معبودى نيست

اِلا اللّهُ وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ يُحْيى وَيُميتُ

جز خداى يكتا كه شريكى ندارد و او را است فرمانروايى و ستايش مخصوص او است كه زنده كند و بميراند

ويُميتُ وَيُحْيى وَهُوَ حَىُّ لا يَمُوتُ بِيَدِهِ الْخَيْرُ وَهُوَ عَلى كُلِّشَى ءٍ

و بميراند و زنده كند و او است زنده اى كه نميرد همه نيكيها بدست او است و او بر همه چيز

قَديرٌ و ده مرتبه اَسْتَغْفِرُ اللّهَ الَّذِى لا اِلهَ اِلاّ هُوَ الْحَىُّ الْقَيُّومُ وَاَتُوبُ

توانا است ، * * * آمرزش خواهم از خدايى كه معبودى جز او نيست و زنده و پاينده است و

اِلَيْهِ و ده مرتبه يا اَللّهُ يا اَللّهُ و ده مرتبه يا رَحْمنُ يا رَحْمنُ و ده مرتبه يا رَحيمُ

بسويش بازگشت كنم ، * * * اى خدا اى خدا * * * اى بخشاينده ، اى بخشاينده * * * اى مهربان

يا رَحيمُ و ده مرتبه يا بَديعَ السَّمواتِ وَالاْرْضِ و ده مرتبه يا ذَاالْجَلالِ

اى مهربان * * * اى پديد آورنده آسمانها و زمين ، * * * اى صاحب جلال

وَالاِْكْرامِ و ده مرتبه يا حَنّانُ يا مَنّانُ و ده مرتبه يا حىُّ يا قَيُّومُ و ده مرتبه يا

و بزرگوارى * * * اى مهرورز نعمت ده ، * * * اى زنده و پاينده ، * * * اى

حَىُّ لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ و ده مرتبه يا اَللّهُ يا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ و ده مرتبه بِسْمِ اللّهِ

زنده اى كه معبودى جز تو نيست ، * * * اى خدايى كه جز تو معبودى نيست ، * * * بنام خداى

الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ و ده مرتبه اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و ده مرتبه

بخشاينده مهربان * * * خدايا درود فرست بر محمد و آلش * * *

اَللّهُمَّ افْعَلْ بى ما اَنْتَ اَهْلُهُ و ده مرتبه امينَ امينَ و ده مرتبه قُلْ هُوَ اللّهُ

خدايا انجام ده درباره من آنچه را تو سزاوار آنى * * * به اجابت رسان * * * بگو او خداى

اَحَدٌ پس مى گويى : اَللّهُمَّ اصْنَعْ بى ما اَنتَ اَهْلُهُ وَلا تَصْنَعْ بى ما اَنَا اَهْلُهُ

يكتا است ، * * * خدايا با من كن آنچه را تو شايسته آنى و مكن با من آنچه را من شايسته آنم زيرا كه

فَاِنَّكَ اَهْلُ التَّقْوى وَاَهْلُ الْمَغْفِرَةِ وَاَنَا اَهْلُ الذُّنُوبِ وَالْخَطايا

تو البته شايسته پرهيزكارى هستى و اهل آمرزشى و من اهل گناهان و خطاها هستم

فَارْحَمْنى يا مَوْلاىَ وَاَنْتَ اَرْحَمُ الرّاحِمينَ و نيز ده مرتبه مى گوئى

پس به من رحم كن اى مولاى من و تويى مهربانترين مهربانان * * * * * *

لاحَوْلَ وَلاقُوَّهَ اِلاّبِاللّهِ تَوَكَّلْتُ عَلَى الْحَىِّ الَّذى لا يَمُوتُ وَالْحَمْدُلِلّهِ

جنبش و نيرويى نيست جز به خدا، توكل بر خداى زنده اى كه نميرد و ستايش خاص خدايى است

الَّذى لَمْ يَتَّخِذْ وَلَداً وَلَمْ يَكُنْ لَهُ شَريكٌ فى الْمُلْكِ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ

كه فرزندى نگرفته و شريكى در فرمانروايى ندارد و او را

وَلِىُّ مِنَ الذُّلِّ وَكَبِّرْهُ تَكْبيراً.

دوستى براى رفع مذلت نيست و بزرگش شمار كامل و بسيار.

دعاى سِمات
معروف به دعاء شبّور كه مستحبّ است خواندن آن در ساعت آخر روز جمعه و مخفى نماند كه اين دعا از ادعيه مشهوره است و اكثر علماء سَلَفْ بر اين دعا مواظبت مى نموده اند و در مصباح شيخ طوسى و جمال الا سبوع سيّد بن طاوس و كتب كفعمى بسندهاى معتبر از جناب محمّد بن عثمان عمروى رِضْوانُ اللّهِ عَلَيْهِ كه از نوّاب حضرت صاحب الا مرعليه السلام است و از حضرت امام محمّد باقر و امام جعفر صادق عَليهِماالسَّلام روايت شده و علاّمه مجلسى (ره ) آن را با شرح در بحار ذكر كرده و آن دعاء موافق مصباح شيخ اين است :

اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ الْعَظيمِ الاْعْظَمِ الاْعَزِّ الاْجَلِّ الاْكْرَمِ

خدايا از تو مى خواهم به حق نام بزرگ و بزرگترت و آن عزيزتر و برجسته تر و گراميترت

الَّذى اِذا دُعيتَ بِهِ عَلى مَغالِقِ اَبْوابِ السَّماَّءِ لِلْفَتْحِ بِالرَّحْمَةِ

همان نامى كه هرگاه بخوانندت بدان نام براى گشودن درهاى بسته آسمان به رحمت

انْفَتَحَتْ وَاِذا دُعيتَ بِهِ عَلى مَضاَّئِقِ اَبْوابِ الاْرْضِ لِلْفَرَجِ انْفَرَجَتْ

گشوده شود و هرگاه بخوانندت بدان نام براى باز شدن تنگناهاى درهاى زمين باز شود

وَاِذا دُعيتَ بِهِ عَلَى العُسْرِ لِلْيُسْرِ تَيَسَّرَتْ وَاِذا دُعيتَ بِهِ عَلَى

و هرگاه بخوانندت بدان نام براى آسان شدن سختى آسان گردد و هرگاه بخوانندت بدان نام براى زنده شدن

الاْمْواتِ لِلنُّشُورِ انْتَشَرَتْ وَاِذا دُعيتَ بِهِ عَلى كَشْفِ الْبَاْساَّءِ

مردگان زنده شود و هرگاه بخوانندت بدان نام براى برطرف شدن دشواريها

وَالضَّرّآءِ انْكَشَفَتْ وَبِجَلالِ وَجْهِكَ الْكَريمِ اَكْرَمِ الْوُجُوهِ وَاَعَزِّ

برطرف گردد و سوگند به عظمت ذات بزرگوارت كه بزرگوارترين و عزيزترين ذوات است

الْوُجُوهِ الَّذى عَنَتْ لَهُ الْوُجُوهُ وَخَضَعَتْ لَهُ الرِّقابُ وَخَشَعَتْ لَهُ

و تمام روها دربرابرش خوار گشته و گردنها در مقابلش خم شده و

الاْصْواتُ وَوَجِلَتْ لَهُ الْقُلُوبُ مِنْ مَخافَتِكَ وَبِقُوَّتِكَ الَّتى بِها

صداها از هيبتش خاموش گشته و دلها همه از ترس او هراسان گشته و سوگند به نيرو و قدرتت كه بدان

تُمْسِكُ السَّماَّءَ اَنْ تَقَعَ عَلَى الاْرْضِ اِلاّ بِاِذْنِكَ وَتُمْسِكُ السَّم و اتِ

آسمان را نگهداشته اى از اينكه بر زمين افتد جز به اجازه خودت و نگهداشته اى آسمانها

وَالاْرْضَ اَنْ تَزُولا وَبِمَشِيَّتِكَ الَّتى دانَ لَهَا الْعالَمُونَ وَبِكَلِمَتِكَ

و زمين را از اينكه از جاى خود بروند و سوگند به مشيت و اراده ات كه جهانيان در برابرش

الَّتى خَلَقْتَ بِهَا السَّمواتِ وَالاْرْضَ وَبِحِكْمَتِكَ الَّتى صَنَعْتَ بِهَا

خوار گشته و به حق آن كلمه ات كه آسمانها و زمين را بدان آفريدى و به حق آن حكمتت كه بوسيله آن (موجودات )

الْعَجاَّئِبَ وَخَلَقْتَ بِهَا الظُّلْمَةَ وَجَعَلْتَها لَيْلاً وَجَعَلْتَ اللَّيْلَ سَكَناً

شگفت ساختى و تاريكى را بدان خلق فرمودى و آن را شب قرار دادى و شب را نيز (وقت ) آرامش قرار دادى

وَخَلَقْتَ بِهَا النُّورَ وَجَعَلْتَهُ نَهاراً وَجَعَلْتَ النَّهارَ نُشُوراً مُبْصِراً

و نور و روشنى را بدان آفريدى و روزش قرار دادى و روز را هم (هنگام كار و) جنبش و مايه بينش قرار دادى

وَخَلَقْتَ بِهَا الشَّمْسَ وَجَعَلْتَ الشَّمْسَ ضِياَّءً وَخَلَقْتَ بِهَا الْقَمَرَ

و بدان خورشيد را آفريدى و خورشيد را نيز فروزان كردى ، و بدان ماه را خلق كردى

وَجَعَلْتَ الْقَمَرَ نُوراً وَخَلَقْتَ بِهَا الْكَواكِبَ وَجَعَلْتَها نُجُوماً وَبُرُوجاً

و آن را نور و روشنايى قرارش دادى و بدان ستارگان را آفريدى و قرارشان دادى اخترانى تابناك و برجها

وَمَصابيحَ وَزينَةً وَرُجُوماً وَجَعَلْتَ لَها مَشارِقَ وَمَغارِبَ وَجَعَلْتَ

و چراغهايى و زيور بخش آسمان و وسيله راندن (شياطين ) و قرار دادى براى آنها خاورها و باخترها و نيز برايش

لَها مَطالِعَ وَمَجارِىَ وَجَعَلْتَ لَها فَلَكاً وَمَسابِحَ وَقَدَّرْتَها فِى

طلوع گاهها و گردشگاهها مقرر ساختى و براى هريك از آنها مدار حركت و شناگاهى قرار دادى و روى اندازه هاى معين در

السَّماَّءِ مَنازِلَ فَاَحْسَنْتَ تَقْديرَها وَصَوَّرْتَها فَاَحْسَنْتَ تَصْويرَها

آسمان منزلشان دادى و به خوبى اندازه گرفتى و صورتشان دادى و نيكو صورتشان دادى

وَاَحْصَيْتَها بِاَسْماَّئِكَ اِحْصاَّءً وَدَبَّرْتَها بِحِكْمَتِكَ تَدْبيراً فَاَحْسَنْتَ

و آنها را بنامهاى خويش دقيقا برشمردى و با حكمت خويش با كمال تدبير اداره نمودى و به نيكى

تَدْبيرَها وَسَخَّرْتَها بِسُلْطانِ اللَّيْلِ وَسُلْطانِ النَّهارِ وَالسّاعاتِ

تدبير كردى و بوسيله تسلط شب و روز براى تنظيم ساعتها

وَعَدَدَ السِّنينَ وَالْحِسابَ وَجَعَلْتَ رُؤْيَتَها لِجَميعِ النّاسِ مَرْئً

و شماره سالها و برقرارى حساب تسخيرشان كردى و ديدنشان را بر همه مردم يكنواخت كردى

واحِداً وَاَسْئَلُكَ اللّهُمَّ بِمَجْدِكَ الَّذى كَلَّمْتَ بِهِ عَبْدَكَ وَرَسُولَكَ

و از تو مى خواهم خدايا به حق آن بزرگوارى و مجدت كه سخن گفتى بدان با بنده و فرستاده ات

مُوسَى بْنَ عِمْرانَ عَلَيْهِ السَّلامُ فِى الْمُقَدَّسينَ فَوْقَ اِحْساسِ

موسى بن عمران عليه السلام در ميان قدسيان برتر از احساس

الْكَرُّوبينَ فَوْقَ غَمآئِمِ النُّورِ فَوْقَ تابُوتِ الشَّهادَةِ فى عَمُودِ النّارِ

كروبيان بالاتر از ابرهاى نور و بالاتر از صندوق شهادت كه در ميان ستونى از آتش (بود)

وَفى طُورِ سَيْناَّءَ وَفى جَبَلِ حُوريثَ فِى الْوادِ الْمُقَدَّسِ فِى الْبُقْعَةِ

و هم در طور سيناء و در كوه حوريث در وادى مقدس در بقعه

الْمُبارَكَةِ مِنْ جانِبِ الطُّورِ الاْيْمَنِ مِنَ الشَّجَرَةِ وَفى اَرْضِ مِصْرَ

مبارك از جانب راست كوه طور از درخت و در سرزمين مصر

بِتِسْعِ اياتٍ بَيِّناتٍ وَيَوْمَ فَرَقْتَ لِبَنى اِسْرآئيلَ الْبَحْرَ وَفِى

با نُه معجزه آشكار (بمجد و بزرگواريت در) روزى كه دريا را براى بنى اسرائيل شكافتى و نيز در

الْمُنْبَجِساتِ الَّتى صَنَعْتَ بِهَا الْعَجاَّئِبَ فى بَحْرِ سُوفٍ وَعَقَدْتَ مآءَ

(روز) چشمه هاى جوشيده و جارى (از سنگ ) كه از آن عجايبى ساختى در درياى سوف و در دل آن

الْبَحْرِ فى قَلْبِ الْغَمْرِ كَالْحِجارَةِ وَجاوَزْتَ بِبَنى اِسْراَّئيلَ الْبَحْرَ

درياى عظيم آب آن دريا را مانند سنگ منجمد كرده و بستى و بنى اسرائيل را از دريا عبور دادى

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir