|
|
|
|
|
|
1- غرر الحكم و درر الكلم ، ج 1، ص 144. 2- اصول كافى ، ج 1، ص 39. 3- نهج البلاغه ...،ر.ك : فرهنگ آفتاب / ج 2 / ص 739. 4- نهج البلاغه ...، ر.ك : فرهنگ آفتاب / ج 2 / ص 739. 5- شهرستان فومن كه در جنوب غربى شهر رشت ، مركز استان گيلان واقع است ،و نسبت به ديگر نقاط كناره درياى خزر از آب و هواى سالمتر برخوردار، و اراضى آنبسيار حاصلخيز و براى توليد برنج و توتون و چاى و پرورش كرم ابريشم بسيارمناسب است ، و به جهت قرار گرفتن در راه آذربايجان به گيلان اهميّت شايانى دارد. ازديرباز شهرى مذهبى و مورد توجّه اولياى خدا و سلاله پاكرسول خداصلّى اللّه عليه و آله و امامزادگان بوده است ، و مدفن امامزاده ها و بقعه هاىزير در آن سامان شهرت دارد: 1- امامزاده تقى . 2- امامزاده اسحاق . 3- امامزاده ابراهيم . 4- امامزاده هاشم . 5- امامزاده ميرزا. 6- امامزاده سيد على . 7- بقعه پير جلودار. 8- بقعهدستخط. 9- بقعه سيد يعقوب . 10- بقعه كيابان . 11- بقعه پير مؤ من . 12- بقعه محمدعلى . 13- بقعه شاه مزار. اين سامان دانشمندان بزرگوارى را نيز تقديم جامعه نموده است كه به عنوان نمونه بهچندى از آنان اشاره مى كنيم : الف - حجة الاسلام و المسلمين مرحوم آقا شيخ رضا فومنى رشتى ، كه از شاگردان علاّمهميرزا حبيب اللّه رشتى بوده است . ب - حجة الاسلام و المسلمين مرحوم آقا شيخ على فومنى ، كه از شاگردان ممتاز علاّمه ميرزاحبيب اللّه رشتى بوده و بسيارى از مباحث درس ايشان را تقرير نموده و به رشته تحريردر آورده است . ج - حجة الاسلام و المسلمين مرحوم حاج شيخ جعفر فومنى حايرى ، كه از مجتهدين و مدّرسينبرجسته بوده و از علماى كربلا استفاده هاى فراوان برده ، و در همان جا به اقامه جماعت وخدمات دينى مشغول بوده است . د - حجة الاسلام و المسلمين مرحوم حاج شيخ محمّد جعفر فومنى ، كه پس ازتحصيل در نجف اشرف نزد آيات بزرگوار ضياءالدين عراقى ، اصفهانى و... به تهرانمهاجرت نموده و به اقامه جماعت و خدمات دينى و تفسير قرآن و...اشتغال داشته است . ه - حجة الاسلام و المسلمين مرحوم حاج سيد ابو القاسم اريب فومنى ، كه پس ازتحصيل در شهر فومن و رشت ، به تهران مسافرت كرده و از علماى آن زمان استفاده برد،آنگاه به زادگاه خود مراجعت كرد و در آنجا به اقامه جماعت و خدمات دينى پرداخت .(محمّدشريف رازى ، گنجينه دانشمندان ، ج 6، ص 112 116). 6- جزوه گذرى و نظرى بر زندگانى آية الله بهجت ، ص 2. 7- اين مناجات كه در تاريخ 1317 ه ش . مطابق با 1359 ه ق . سروده شده ،توسط يكى از نزديكان آيت الله بهجت (جناب آقاى سيّد حسين تقوى ) در اختيار نگارندهقرار گرفت . 8- جزوه ، ص 2 و مشاهير گيلان ، رضا مظفرى ، ج 1، ص 315. 9- رضا مظفرى ، مشاهير گيلان ، ج 1، ص 316 و جزوه ، ص 3 و 4 و 6، و روزنامهاطلاعات 17 دى ماه 1373 البتّه يكى از شاگردان آقا (حجة الاسلام والمسلمين تهرانى )تاريخ قمرى مراجعت آقا به ايران را 1364 ه .ق . تعيين كردند و متذكّر شدند آقا خودفرمودند: ((من در همان سالى كه آقاى بروجردى ((ره )) به قم وارد شد، به ايرانمراجعت نمودم ، ايشان اوّل سال آمدند و من اواخر همانسال.)) 10- جزوه ، ص 3. 11- محمود طيّار مراغى صادق حسن زاده ، اسوه عارفان ، ص 15 و 16. 12- در آسمان معرفت ، علاّمه حسن زاده ، ص 25 و 26 ناگفته نماند كه آيهشريفه فوق در قرآنى كه به خطّ ((عثمان طه )) است ، در آخر آيه 91 سوره انعام واقعاست . 13- در آسمان معرفت ، علاّمه حسن زاده ، ص 26. 14- داخل [ ] را نگارنده افزوده است . 15- در آسمان معرفت ، علاّمه حسن زاده ، ص 84. 16- برگرفته از مقدّمه كتاب ((ديوان كامل كمپانى ))، ص 3 7. 17- محمّد شريف رازى ، گنجينه دانشمندان ، ج 1، ص 271 و 272. 18- البته يكى از شاگردان آيت الله بهجت (حجة الاسلام والمسلمين تهرانى ) در اينباره براى نگارنده نوشته اند: آن گونه كه ياد دارم حضرت استاد فرمودند: ((مرحومنائينى در درس مرحوم آخوند شركت نمى كردند، بلكه در مجلس استفتاى مرحوم آخوندشركت مى كردند و در همانجا بود كه نبوغ علمى و فكرى ايشان آشكار شد.)) 19- فقهاى نامدار شيعه ، عقيقى بخشايشى ، ص 411 تا 421 راجع به كتاب((تنبيه الاُمّة )) نوشته مرحوم نائينى ، يكى از شاگردان آيت الله بهجت (آقاى تهرانى )براى نويسنده چنين مى نگارد: آقا مى فرموده اند: مرحوم نائينى بعد از آشكار شدن ماهيتانقلاب مشروطيّت از تاءليف اين كتاب پشيمان شده بود و دستور داده بود آن را جمع آورىكنند. حضرت استاد مى فرمود: من در طول دوازده سال كه در نجف بودم ، با اينكه آن زمانمصادف با زمان مرجعيّت آقاى نائينى بود اين كتاب بسيار ناياب بود و پيدا نمى شد.و نيز حضرت استاد فرمودند: هنگامى كه آقاى نائينى به قم آمده بودند، در ملاقاتى كهبا مرحوم حاج ميرزا جواد آقا ملكى تبريزى قدّس سرّه داشت ، حاج جواد آقا در رابطه بانوشتن اين كتاب به مرحوم نائينى اعتراض نموده بودند. 20- علم الاصول تاريخاً و تطوراً، ص 195 و 196، بهنقل از نقباء البشر، ص 956 959. 21- عقيقى بخشايشى ، فقهاى نامدار شيعه ، ص 382 389 با تلخيص و تصرفاندك . 22- محمد شريف رازى ، گنجينه دانشمندان ، ج 3، ص 227. 23- يكى از شاگردان آقا (حجة الاسلام والمسلمين آقاى تهرانى ) براى نگارندهمرقوم فرموده اند: مناسب است در ضمن اساتيد فلسفه مرحوم بادكوبه اى از مرحوم آقاعلى مدرّس زنوزى نيز ياد شود، زيرا حضرت استاد مى فرمود: از مرحوم بادكوبه اىپرسيدم كه آيا شما، آقا على مدرّس را هم درك نموده ايد؟ ايشان فرمود: پيش او هم درسخوانده ام . استاد مى فرمود: من خيلى تعجّب كردم ، زيرا نمى دانستم كه ايشان درس ملاّعلى مدرّس را نيز درك كرده است . 24- محمّد شريف رازى ، گنجينه دانشمندان ، ج 3، ص 227. 25- بحار الانوار، ج 2، روايت 12، ص 88. 26- سوره رعد، آيه 14. 27- سوره بقره ، آيه 156. 28- محمد شريف رازى ، گنجينه دانشمندان ، ج 1، ص 305 320، با تلخيص . 29- صاحب كتاب گنجينه دانشمندان حدود 18 كتاب از ايشان نام برده است ، رجوعشود. 30- محمد شريف رازى ، گنجينه دانشمندان ، ج 1، ص 344 353، با تلخيص . 31- جزوه ، ص 3 و 6. 32- مجله قبسات ، سال دوم ، شماره دوم ، تابستان 76. 33- انوار الملكوت ، ج 1، ص 207. 34- اين مطلب را آيت الله مشكينى براى نگارنده فرموده اند. 35- رساله ((احكام براى بانوان )) و ((احكام براى نوجوانان )) نيز به كوششآقايان عليرضا و محمّد گرم آبدشتى بر اساس فتاوى ايشان نوشته شده است . 36- جزوه ، گذرى و نظرى بر زندگانى آيت الله العظمى بهجت ، ص 9. 37- همان ، ص 8 و 9. 38- همان . 39- سيد محمد حسين حسينى طهرانى ،انوار الملكوت ، ج 1، ص 207. 40- جزوه ، گذرى و نظرى بر زندگانى آيت الله العظمى بهجت ، ص 11. 41- سيد محمد حسين حسينى طهرانى ، انوارالملكوت ، ج 1، ص 207. 42- محسن غرويان ، در محضر بزرگان ، ص 75. 43- سوره عنكبوت ، آيه 69. 44- اين مطلب را جناب حجة الاسلام اسفنديارى براى نگارندهنقل كردند. 45- اين مطلب را فرزند مرحوم حجة الاسلام والمسلمين سيّد ماشاءالله شريف سبزوارىبراى نگارنده نوشته اند. 46- اصل حديث چنين است : ((اِنَّ الوُصُولَ اِلَى اللّه عَزَّ وَ جَلَّ سَفَرٌ لايُدْرَكُ اِلاّبِامْتِطاءِ اللَّيْلِ. مَنْ لَمْ يُحْسِنْ اَنْ يَمْنَعَ لَمْ يُحْسِنْ اَنْ يُعْطِىَ.))(وصول به خداوند عزّ و جلّ مسافرتى است كه جز با مركب قرار دادن شبحاصل نمى شود. هر كس كه نتواند (خورد و خوراك و خواب را) از خود بزدايد، نمى تواندثمرات شب زنده دارى را از خود برون دهد.) 47- سوره مزّمّل ، آيه 6. 48- علامه محمد حسين طهرانى ، امام شناسى ، ج 14، ص 280 و 281 با ويرايش . 49- اين مطالب را جناب حجة الاسلام والمسلمين علم الهدى براى نگارنده نوشته اند. 50- سيد عباس موسوى مطلق ، كرامات معنوى ، ص 43 و 44. 51- آيت الله محمّد حسن احمدى فقيه يزدى در توضيح اين عبارت مى گويد: ((مسلّماتشرع ، شامل مسلّمات واجب و مستحب مى شود، و منظور ايشان هر دو آنهاست . يادم مى آيدروزى فرمودند: هر كس در شب ماه مبارك رمضان خصوصاً شبهاى قدر، سوره ((اِنّا اَنْزَلْنا))را بخواند خيلى آثار دارد و موجب فهم معارف قرآن مى شود.)) و اين از مسلّمات مستحبى است، و نماز خواندن از مسلمات واجب است ، و گاهى هر دو در يك چيز جمع مى شود. مانند نمازاول وقت خواندن كه خود نماز جزء مسلمات واجب است ، و نماز خواندن دراوّل وقت جزء مسلمات مستحبّ است .)) (نوار مصاحبه نگارنده با آيت الله احمدى فقيه يزدى ). 52- برگرفته از آيه 13 سوره تغابن . 53- برگرفته از جريان حضرت يحيى عليه السّلام كه در زمان طفوليّت بچّه هابه ايشان عرض كردند، بياييد با هم بازى كنيم و ايشان اين پاسخ را دادند. رجوع شودبه بحارالانوار، ج 14، ص 185، روايت 36. 54- سيد عباس موسوى مطلق ، در محضر اولياء، ص 26. 55- اين مطلب را يكى از ارادتمندان آيت الله بهجت (جناب آقاى محسن ابراهيمى ) ازكرج براى نگارنده فرستاده اند. 56- محسن غرويان ، در محضر بزرگان ، ص 72 74. 57- سوره آل عمران ، آيه 85. 58- از سرزنش هيچ ملامتگرى هراسى ندارند. (مائده ، آيه 54). 59- خداوند، به حق محمّد و خاندان پاكيزه او كه درودهاى خداوند بر همه آنان باد شما و ما را از همه لغزشها نگاه دارد. 60- همگان (صحابه ) از رسول خداصلّى اللّه عليه و آله درباره خير مى پرسيدند،ولى من درباره شرّ سؤ ال مى نمودم . 61- جزوه گذرى و نظرى بر زندگانى آيت الله بهجت . 62- نوار مصاحبه حجة الاسلام والمسلمين آقاى امجد. 63- اين جمله توسط يكى از دوستان روحانى بهنقل از مرحوم حجة الاسلام والمسلمين معزّى براى نگارنده بيان شده است . 64- شيخ محمّد فكور، فرزند آقا حسين يزدى بهسال 1342 ه .ق . در احمد آباد از توابع اردكان يزد در خانواده اى مذهبى ديده به جهانگشود، او بعد از گذراندن دوره مكتب ، وارد حوزه علميّه اردكان و پس از طىّ تحصيلاتمقدماتى راهى حوزه يزد گرديد و در بيست سالگى رهسپار حوزه علميه قم شد و در نزداستادانى چون : آيات عظام حايرى يزدى ، حجّت كوه كمرى ، بروجردى ، امام خمينى و ...تحصيل نموده و به اجتهاد نايل گرديد و پس از آن بر كرسى تدريس نشست .و با همه كمالات و فضائل معنوى و جايگاه بلند علمى به خطابه و سخنرانى مى پرداخت.و سرانجام در روز جمعه هشتم ذيقعده سال 1394 ه .ق . ديده به جهان فرو بست و در مقبره((شيخان قم )) به خاك سپرده شد.از ويژگيهاى بارز او عشق و علاقه وافر به اباعبدالله الحسين عليه السّلام بود.هم چنين در تمام كارهايش به خصوص مصرف وجوهات شرعى واموال بيت المال ، بيش از اندازه احتياط مى كرد.و نيز علاقه زيادى به امام خمينى داشت و درباره آن بزرگوار مى گفت : ((امام امّت كسىاست كه از سوى حضرت ولى عصر(عج ) مويَّد است ، و ما بايد در همهاعمال و رفتار حامى و پشتيبان او باشيم .)) (برگرفته از كتاب ستارگان حرم ، ج 2،ص 157 165 با تلخيص و تصرف ). 65- سيد عباس موسوى مطلق ، در محضر اولياء، ص 26. 66- همان . 67- روزى نگارنده خدمت حضرت آيت الله مشكينى رسيدم و از ايشان خواستم تامطالبى درباره آيت الله العظمى بهجت جهت چاپ در اين كتاب برايم ارائه نمايند. ايشانضمن تشويق بنده در انجام اين كار و عذر خواهى از نوشتن مطالب گسترده ، نكات بالا رابيان فرمودند. 68- بحارالانوار، ج 1، ص 205، روايت 33. 69- نوار مصاحبه با استاد خسرو شاهى . 70- اين سخن را ايشان براى نگارنده بيان فرمودند. 71- نوار مصاحبه با آيت الله محمد حسين فقيه يزدى . 72- روزنامه رسالت . 73- جزوه ، گذرى و نظرى بر زندگانى آيت الله بهجت ، ص 12. 74- محمد شريف رازى ، گنجينه دانشمندان ، ج 6، ص 117. 75- مگر بندگان خالص [به تمام وجود] تو.(سوره ص ، آيه 83). 76- مرا از آتش آفريدى ، و او را از گِل . (همان ، آيه 76). 77- زمين را براى خلايق آفريد. (سوره رحمن ، آيه 10). 78- سوره شورى ، آيه 1 و 2. 79- در محضر بزرگان ، محسن غرويان ، ص 64 67. 80- همان ، ص 69 و 70. 81- سيد مهدى ساعى ، به سوى محبوب ، ص 52. 82- همان ، ص 57. 83- در محضر بزرگان ، محسن غرويان ، ص 16 و 71 و 100. 84- همان ، ص 16 و 71 و 100. 85- اصول كافى ، ج 2، ص 77، به نقل از امام صادق عليه السّلام 86- سيد مهدى ساعى ، به سوى محبوب ، ص 56. 87- همان . 88- سيد عباس موسوى مطلق ، در محضر اولياء، ص 48. 89- بحارالانوار، ج 48، ص 317، و ج 102، ص 266، روايت 4 با اين تفاوتكه در هر دو مورد در آخر روايت ، ((فَلَهُ الْجَنَّةُ)) آمده است . 90- اصول كافى ، ج 2، ص 604، روايت 5 با اين تفاوت كه ، در آغاز روايتعبارت ((مَنْ خَتَمَ الْقُرْآنَ)) (و هر كس قرآن را ختم كند) آمده است . 91- البته اين الفاظ به اين صورت ظاهراً روايت نيست ، بلكه برگرفته ازمضامين روايات بويژه حديث شريف ((ثقلين )) مى باشد. 92- اصول كافى ، ج 2، ص 534، روايت 37. 93- خاطراتى از دكتر هفت ساله ، ص 28 تا 31 با تصرّف . 94- سيد مهدى ساعى ، به سوى محبوب ، ص 52 و 57. 95- همان . 96- همان . 97- بسيار ((لاإِلهَ إِلاَّ اللّهُ)) گفتن . 98- سيد مهدى ساعى ، به سوى محبوب ، ص 52 و 57. 99- بحارالانوار، ج 70، ص 391، روايت 58، بهنقل از رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله 100- سيد مهدى ساعى ، به سوى محبوب ، ص 51. 101- نماز معراج مومن است . (رساله اعتقادات و سير و سلوك مرحوم علامه مجلسى ،ص 29). 102- سيد مهدى ساعى ، به سوى محبوب ، ص 51. 103- بحارالانوار، ج 78، ص 189. 104- عنكبوت ، آيه 69. 105- سيد مهدى ساعى ، به سوى محبوب ، ص 52 و 53. 106- همان . 107- كبريت احمر، ص 1. 108- سيد مهدى ساعى ، به سوى محبوب ، ص 55. 109- همان . 110- همان ، ص 56. 111- سيد عباس موسوى مطلق ، در محضر اولياء، ص 16. 112- سوره شورى ، آيه 23. 113- سخن عمر بن خطّاب در پاسخ از فرمايشرسول اكرم (ص ) در هنگام رحلت از دنيا، رجوع شود به بحارالانوار، ج 22، ص 473،روايت 21، و ص 474، روايت 22، و ج 25، ص 88، روايت 268. 114- سوره مائده ، آيه 3. 115- سوره مائده ، آيه 55. 116- سوره توبه ، آيه 119. 117- اينان شفيع ما در نزد خداوند هستند. سوره يونس ، آيه 18. 118- عبارت فوق نقل به معنى از روايت بحارالانوار، ج 101، ص 199، روايت 32مى باشد، در آنجا آمده است :((فَاِنْ خَشَعَ قَلْبُكَ وَ دَمَعَتْ عَيْنُكَ، فَهُوَ عَلامَةُ الاِْذْن ، فَادْخُلْ ...))پس اگر دلت حالت خشوع پيدا كرد و چشمت اشك آلود شد، اين نشانه اذن و اجازه است ،پس داخل [حرم ] شو... 119- عملى مخصوص كه دعاى آن در روز پانزدهم ماه رجب انجام مى شود. (به مفاتيحالجنان اعمال ماه رجب رجوع شود.) 120- مفاتيح الجنان ، اذن دخول زيارت حرمهاى شريف ، ص 311، عين اين عبارت درزيارت اميرالمؤ منين (ع ) نيز وارد شده است رجوع شود به بحارالانوار، ج 100، ص283، روايت 18. 121- هموزن ذرّه اى از وى پوشيده نمى ماند (سوره سباء، قسمتى از آيه 3). 122- سيد مهدى ساعى ، به سوى محبوب ، ص 61 68. 123- آيا باز زيادى هست ؟ قسمتى از آيه 30، سوره ق . 124- سجده كنيد. 125- مرا از آتش آفريدى و او را از گِل آفريدى (سوره اعراف ، قسمتى از آيه 12و سوره ص ، قسمتى از آيه 76). 126- هر كس به آنچه مى داند عمل كند، خداوند او را از امورى كه نمى داند آگاه مىگرداند. (به نقل از امام صادق عليه السّلام بحار الانوار، ج 78، ص 189). 127- كسانى كه در راه ما بكوشند مسلّماً آنان را به راههاى خود هدايت مى كنيم .(عنكبوت آيه 69). 128- هر كس به آنچه مى داند عمل كند از آنچه نمى داند كفايت مى شود. (ميزانالحكمه ، ج 6، ص 533). 129- سيد مهدى ساعى ، به سوى محبوبت ص 69 78. 130- كليات مفاتيح الجنان ، ص 211، از دعاى روز مبعث . 131- عنكبوت ، آيه 69. 132- هر كس به آنچه مى داند عمل كند، خداوند او را از امورى كه نمى داند آگاه مىگرداند.(به نقل از امام صادق عليه السّلام بحار الانوار، ج 78، ص 189). 133- هر كس به آنچه مى داند عمل كند از آنچه نمى داند كفايت مى شود.(ميزان الحكمة، ج 6، ص 533). 134- با غير زبانتان داعيان به سوى خدا باشيد. (بهنقل از امام صادق عليه السّلام اصول كافى ، ج 2، ص 77.) 135- مجله هيئت ، پيش شماره چهارم ، ص 9. 136- هر كس به آنچه مى داند، عمل كند، خداوند او را از امورى كه نمى داند آگاه مىگرداند. (از فرموده هاى امام صادق (ع )، بحار الا نوار ج 78، ص 189). 137- هر كس به آنچه مى داند عمل كند، از آنچه نمى داند كفايت مى شود. (ميزانالحكمة ، ج 6، ص 533). 138- و كسانى كه در راه ما بكوشند، مسلّماً آنان را به راههاى خود هدايت مى كنيم .(سوره عنكبوت ، آيه 99). 139- با غير زبانتان ، داعيانِ به سوى خداوند باشيد. به همين مضمون از امامصادق عليه السّلام (اصول كافى ج 2، ص 77 و 78، روايت 9). 140- با كسانى نشست و برخاست كنيد كه برخورد و ديدن آنان ، شما را به ياد خداآورد، و گفتارشان موجب افزونى دانش شما، واعمال آنان موجب رغبت و تمايل شما به آخرت گردد. (برگرفته از فرمايش امام صادقعليه السّلام اصول كافى ج 1، ص 39.) 141- جنّ و انس را، جُز براى اينكه مرا بپرستند نيافريدم . (سوره الذاريات ، آيه56). 142- بقره ، آيه 238. 143- همان ، آيه 42. 144- در محضر بزرگان ، محسن غرويان ، ص 99. 145- رجوع شود؛ بحارالانوار، ج 26، ص 306، روايت 66، و 68 و، ج 37، ص38، روايت 41، و ج 38، ص 6، روايت 9، و ص 11، روايت 17، و ج 40، ص 77، روايت113، و ج 85، ص 265، روايت 5. 146- سوره بقره ، آيه 156. 147- سوره يس ، آيه 60. 148- سوره نور، آيه 54، و سوره عنكبوت ، آيه 18. 149- سيد محمّد حسينى طهرانى ، انوار ملكوت قرآن ، ج 1، ص 20. 150- محمد على آبادى ، الگوى زعامت ، چاپ تابستان 1378، ص 70 و 71. 151- بحار الانوار، ج 71، ص 327 بهنقل از ميزان الحكمة ، ج 7، ص 543.
|
|
|
|
|
|
|
|