1 ذمّ اختلاف العلماء في الفتيا
ترد على أحدهم القضيّة في حكم من الأحكام ، فيحكم فيها برأيه ، ثمّ ترد تلك القضيّة بعينها ، على غيره ، فيحكم فيها بخلاف قوله ، ثمّ تجتمع القضاة بذلك عند الإمام الّذي استقضاهم ، فيصوّب آراءهم جميعا . و إلههم واحد ، و نبيّهم واحد ، و كتابهم واحد ( 1 ) أفأمرهم اللّه سبحانه بالإختلاف فأطاعوه ؟ أم نهاهم عنه فعصوه ؟ أم أنزل اللّه سبحانه دينا ناقصا فاستعان بهم على إتمامه ؟ أم كانوا شركاء له ،
فلهم أن يقولوا ، و عليه أن يرضى ؟ أم أنزل اللّه دينا تامّا فقصّر الرّسول ، صلّى اللّه عليه و آله ، عن تبليغه و أدائه ؟ ( 2 )
[ 251 ]
18 اختلاف نظر دانشمندان از جمله سخنان آن حضرت عليه السّلام است در سرزنش دانشمندانى كه در فتوا دادن اختلاف دارند 1 سرزنش دانشمندان در اختلاف نظرشان با يكديگر
حكمى از احكام درباره قضيّهاى به يكى از آن ( دانشمندان ) عرضه مىشود ، در نتيجه به نظر خود حكمى صادر مىكند ، سپس همان قضيّه را ، عينا ، به حضور ديگرى از آنان مىبرند ، اين يك حكمى مىدهد مخالف با حكم شخص اوّل ، آنگاه همه قاضيان با آن قضيه در حضور امامى كه همگى را به كار قضاوت گماشته گرد مى آيند ، و آن امام آراء همه آن افراد مخالف با يكديگر را درست مىشمارد و تصويب مىكند ( خدايا اين اختلاف چرا و سرچشمه آن چيست ؟ ) در حالى كه خداى آنان يكى ، پيامبرشان يكى و كتابشان نيز يكى است ( 1 ) آيا خدا كه منزّه از چنين سخنى است بدين اختلاف فرمانشان داده است و آنان به فرمانبردارى ايستادهاند ؟ يا از اختلاف نهيشان كرده ولى آن افراد به نافرمانى نشستهاند ؟ ( اگر اين اختلافها را درست بدانيم ) يا بايد بگوييم خدا كه منزّه از چنين نسبتى است دينى ناقص فرو فرستاده براى تكميلش از آنان يارى جسته است ؟ يا اينان شريكان خدايند ( و داراى اختيار تامّند ) كه هر چه خواهند بگويند و بر خدا است كه به گفتههايشان رضايت دهد ؟ يا بايد گفت كه خدا دينى كامل فرو فرستاده ولى پيامبر ، صلّى اللّه عليه و آله ، در رسانيدن و گزاردنش كوتاهى ورزيده است ؟ ( 2 )
[ 252 ]