بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب آمریکا از دیدگاه امام خمینی, مرکز تحقیقات اسلامى سپاه   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     FEHREST -
     AMREEK01 -
     AMREEK02 -
     AMREEK03 -
     AMREEK04 -
     AMREEK05 -
     AMREEK06 -
     AMREEK07 -
     AMREEK08 -
     AMREEK09 -
     AMREEK10 -
     FOOTNT01 -
     FOOTNT02 -
 

 

 
 

 

next page

fehrest page

back page

فصل دهم : نظام اسلامى و رابطه با آمريكا
الف - استقبال از قطع رابطه
عاليجناب پاپ ژان پل دوم !
مكتوب آن عاليجناب بر اساس نگرانى از تيرگى بين كشور اسلامى ايران و ايالاتمتحده آمريكا واصل گرديد. از حسن نيت آنجناب قدردانى مى كنم و خاطر محترم را متوجه مىكنم كه ملّت شريف مجاهد ما اين قطع روابط را بهفال نيك گرفته و براى آن جشن عظيم بپا كرده و چراغانى ها و پايكوبى ها نمودند. ازدعاى شما به درگاه خداوند متعال براى ملّت مبارز ما شكرگزارم ، لكن متذكر مى شود كهجناب شما از انگيزه هاى تيرگى هاى ديگر و مشكلات خطرناك بزرگتر كه مرقوم داشتهايد نگران نباشيد كه ملّت اسلامى ايران از مشكلاتى كه در اين قطع روابط بوجود آيداستقبال ميكند و از خطرهاى بزرگتر كه مرقوم شده است ، هراس ندارد و آن روز براى ملّتما خطرناك است كه روابطى نظير روابط رژيم خاء ن سابق تجديد شود و با اميد بهخداى متعال تجديد نخواهد شد.(207)
ب - عدم شرافت انسانى دولت آمريكا
ما اگر چنانچه بخواهيم اسلام را پيش ببريم ديگر نبايد نوكر باشيم . اگر نوكرنباشيم رابطه اش را با ما قطع مى كند، ما از خدا مى خواهيم كه رابطه قطع بشود. ماذلت را نخواهيم پذيرفت براى خاطر اينكه يك رابطه با يك ابرقدرت داشته باشيم .شرافتى نيست رابطه داشتن با امثال آمريكا، دولت آمريكا يك شرافت انسانى مع الاسفالآن ندارد كه ما بخواهيم به واسطه آن شرافت انسانى اش با آن رابطه داشته باشيم .دولت آمريكا اين است كه داريد مى بينيد كه مظلوم را- دارد- در هر جا پيدا مى كند پوستمى كند، هر جا بتواند مى رود و بمب سرشان مى ريزد، هر چه بتواند ذخاء ر ملّت ها را مىبرد، ما بخواهيم روابط با اينها داشته باشيم ؟ بهتر اين است كه ما با اينها روابطنداشته باشيم ، بهتر اين است با آنهائى كه مى خواهند ما را بچاپند رابطه نداشتهباشيم تا يك وقتى كه به خود بيايند و بفهمند شرق هم هست در عالم . آن روزى كهبفهمند كه شرق هم يك جايى هست كه تمدن از او پيش آنها رفته است و مع الاسف خود شرقهم خودش را گم كرده است .(208)
ج - ظلم و غارتگرى
ما روابط باآمريكا ميخواهيم چه بكنيم ، روابط ما با آمريكا، روابط يك مظلوم با يك ظالماست . روابط يك غارت شده با يك غارتگر است . ما مى خواهيم چه كنيمآنهاميل دارند، كه باما روابط، آنها احتياج دارندكه با ما روابط داشته باشند، ما چهاحتياجى به آمريكا داريم ، آمريكا آن طرف دنياست ، آنها مى خواهند كه بازار داشتهباشند اينجا، آنها باز طمع دارند كه نفت ما را بخورند. ما كه ، اسلام كه بنا ندارد كهظلم به ديگرى بكندمظلوم هم نخواهد شد.(209)
د - قطع چپاولگرى
ملّت شريف ايران ! خبر قطع رابطه بين آمريكا را دريافت كردم اگر كارتر در عمر خوديك كار كرده باشد بتوان گفت به خير و صلاح مظلوم است ، همين قطع رابطه است .رابطه بين يك ملّت بپاخاسته براى رهائى ازچنگال چپاولگران بين المللى با يك چپاولگر عالمخوار، هميشه به ضرر ملّت مظلوم وبه نفع چپاولگر است . ما اين قطع رابطه را بهفال نيك مى گيريم چون كه اين قطع رابطه دليلى بر قطع اميد آمريكا از ايران استملّت رزمنده ايران اين طليعه پيروزى نهايى را كه ابرقدرت سفاكى را وادار به قطعرابطه يعنى خاتمه دادن به چپاولگرى ها كرده است ، اگر جشن بگيرد حق دارد. مااميدواريم كه نابودى سرسپردگانى مثل سادات و صدام حسين به زودى انجام بگيرد وملّت هاى شريف اسلامى به اين انگل هاى خاء ن ، آن كنند كه ملّت ما با محمد رضاى خاء نكرد و به دنبال آن براى آزاد زيستن و به استقلال تمام رسيدن ، قطع روابط باابرقدرت ها مخصوصا آمريكا نمايند.(210)
آن چيزى كه در اين قريب پنجاه سال بر ما گذشته است و آن چيزى كه از بيست و چندسال پيش از اين به وسيله آمريكا بر مملكت ما گذشته است ،سال هاى طولانى لازم است تا ما ترميم كنيم اينها را. ما ميخواهيم چه بكنيم روابط داشتهباشيم با آنهائى كه مى خواهند ما را بچاپند؟ را بطه ما با آنها غير از اين است كهرابطه چپاولگر و چپاول بشو است ؟ براى چه ما مى خواهيم اين را؟ درها را همه را ببندندو ما را محاصره اقتصادى بكنند، ما خودمان در انيجا مملكت وسيعى داريم ، آب هم داريم ، خداباران هم به ما مى دهد، خودمان مى كاريم و مى خوريم و هيچ احتياجى به اينمسائل نداريم . آنها نترسانند يك ملتى را كه مى خواهد خودش را به كشتن بدهد تااستقلالش را حفظ بكند.(211)
ه‍ - رهايى از دام آمريكا
يك دسته اى نصيحت كنند ما را كه شما بايد صلح بكنيد، اينمال ضعف است ، آن اشخاص ضعيفى كه هميشه در دام آمريكا بودند ياامثال اينها از اين مسايل مى گويند لكن ما تازه خارج شديم از اين دام ، دوباره حاضرنيستيم وارد بشويم ، ملّت ما حاضر نيست به اين كه دوباره در اين دام وارد بشود، دوبارهمستشارهاى آمريكا بيايد و هر حكومتى مى خواهد بكند. تا حالاما را عقب نگه داشتند بس استاين مى خواهند باز هم نگه دارند، عقب تر ببرند؟(212)
ملّت ايران اگر مى خواست كه صلح آمريكايى بكند، هماناول از آمريكا جدا نمى شد و قطع روابط نمى كرد و دستش را از ايران كوتاه نمى كرد وجاسوسان او را بيرون نمى كرد و امروز هم اگر دستش را به صلح آمريكايى دراز كند،صدام و امثال صدام كنار مى روند، لكن مستشارهاى آمريكايى وارد معركه مى شوند. ما نمىتوانيم صلحى را بپذيريم كه طرح آمريكايى دارد.(213)
... ما اگر امر داير بشود به اينكه برگرديم بهحال سابق بشريت و با الاغ از اين طرف به آن طرف برويم و آزاديمان را حفظ بكنيم ياخير، بنده آقاى كارتر و امثال او از ابرقدرت ها باشيم و زندگانى هاى فلان و كذاداشته باشيم ، ما آن را ترجيح مى دهيم ، ملّت ما آن را ترجيح دارد مى دهد.(214)
و - محكوميت مذاكره
آقاى كارتر تفضل فرمودند كه دو نفر بفرستند با ما صحبت بكنند ما چه صحبتى باشما بكنيم ؟ صحبت با شما كى بكند؟ جواب اين زن هائى كه بچه هاشان را از دست دادند،پدرهائى كه جوان هاشان را از دست دادند، آنهائى كه در اينطول زمان از آمريكا ضربه خوردند، ممالكى كه ضربه خوردند اينقدر، ما جواب اينها راچه بدهيم ؟ ما جواب اين مملكت هاى كثيرى كه با امر آمريكا، با توطئه آمريكا، آنها را بهنابودى كشيدند، وجدانا جواب آنها را چه بدهيم ؟ بنشينيم با كى صحبت كنيم ؟ رد كردماين را كه نه ، نه ما يك همچو حقى داريم نه ديگران يك همچو حقى دارند ما تابع ملّتهستيم ، ما خدمتگزار ملّت هستيم ، ما بايد روى مسير ملّت سير بكنيم ، ما هيچ خوفى از ايننداريم كه بر بخورد به آقاى كارتر يا امثال او و توطئه زيادتر بكند يك كسى ، يككشورى كه براى خدا قيام كرده است ، فريادش ‍ الله اكبر بوده ، او را از چه مىترسانند.(215)
ما با اينها چه صحبت بكنيم آنها كه شبكه جاسوسى در اينجا درست كردند، توطئه درستكردند، كردستان و امثال اينها را، اينها نقشه مى كشند و راه مى دهند، ما با اينها بنشينيمصحبت بكنيم ، چى چى صحبت بكنيم ؟(216)
ز - آشتى ناپذيرى با دولتمردان آمريكا
من كرارا گوشزد نموده ام كه رابطه ما با امثال آمريكا، رابطه ملّت مظلوم با جهانخواراناست .(217)
با آمريكا و روابط ما با نمى دانم شوروى و روابط ما با اينها يك چيزى است كه براىما يك صلاحى دارد اين مثل رابطه بره با گرگ است رابطه بره با گرگ ، رابطهصلاحمندى براى بره نيست اينها مى خواهند از ما بدوشند.(218)
ح - زيان رابطه (سلطه مجدد)
چه فايده اى براى ما دارد كه رابطه داشته باشيم و آنوقت محلى كه بايد سفارت باشداين وضع را داشته باشد؟ روابط ما اين است كه اجازه بدهيم - سفارتخانه - به اسمسفارتخانه محل جاسوسى درست بكنند و اين خون هايى كه ما داديم هدر برود و بازمحمدرضا را بياورند اينجا!! چون خودش ‍ حالا مفلوك است ، پسرش را!! يك نقشه اى كه مىگويند دارند اين است كه در خواب دارد آقاى كارتر براى خودش نقشه مى كشد كه بابختيار آنجاست و آن هم آنجا و بعضى از اشخاص هم اينجا و روابط هم اينجا دارند باآنها، مع الاءسف تو مغزشان دارند يك همچو نقشه اى مى كشند، تخيلاتى مى كنند براىخودشان لكن مطلب از اينها گذشته است ، ديگر حناى اينها رنگى ندارد. نه حناى آقاىكارتر رنگ دارد و نه حناى آنهايى كه در اينجا دلشان مى خواهد آنها بيايند و دوبارهاينجا همان بساط پيدا بشود و همان قضايا تجديد بشود، اينها ديگر نمى شود. اگر-رابطه اى - مى گويند كه ما با دنيا رابطه داشته باشيم ، رابطهمتقابل و دوستى باشد، ما بايد با همه دنيا روابط داشته باشيم . اگر اينطور رابطهباشد، ما هرگز نمى خواهيم كه رابطه با اينها داشته باشيم .(219)
ط - نتيجه سازش (دفن اسلام )
امروز دنيا، دنياى آشوب و جنگ و انفجار و هواپيما ربايى است و ايران از خيلى جاهاى دنياآرامتر است . ممكن است بعضى ها كه اين چيزها را نديده اند، با خود بگويند با قدرت هابايد ساخت . ولى بايد بدانند كه سازش ، امروز نابودى تا آخر است ، دفن اسلام استتا آخر دنيا. مردم بايد محكم بايستند و از اسلام و كشور دفاع كنند و از توطئه ها به خودهراس راه ندهند كه اگر كمى عقب بنشينند، بايد دست از اسلام بكشيم و تكليف ما برخلافاين است . مردم انقلاب كردند، بايد پاى زحماتش هم بنشينند. مردم ، پيغمبران و پيغمبراسلام ( ص ) را و ابراهيم ( ع ) را در نظر بگيرند، ببينند كه با آنها چه مخالفت ها شد،ولى دست از هدفشان نكشيدند. اگر ما مسلمانيم ، بايد دنباله روى آنها باشيم . دنبالهروى از آنان كه فقط روزه و نماز و مسجد نيست . دنباله روى از آنان مبارزه براى حفظاساس اسلام است . بايد براى حفظ اساس اسلام تا آخر ايستاد و پيشروى كرد.(220)
ى - مزاياى قطع رابطه (شكوفايى استعدادها)
با آغوش باز اين انزوا را مى پذيريم . تا انزوا نباشد افكار شما به راه نمى افتد.مغزهاى شما از مغز آمريكايى كوچكتر نيست لكن شما را از انزوا بيرون آوردند و مرتبطكردند، تا آخر قيامت شما بايد منزوى آنوقت باشيد، وابسته ، افكارتان اصلا به راهنيفتد، مغزهايتان بخشكد آنجا و هيچ راه عمل نكنيد. اگر مغزهاى ماعمل مى كرد، حالا وضع كشور ما غير از اين بود، لكن نگذاشتند مغزهاى ماعمل بكند. همه چيز را آوردند، اموال زيرزمينى ما را دادند و همه چيز را آوردند، فراهم كردندكه مبادا شما به فكر اين بيفتيد يك صنعتى ايجاد كنيد تا ارتباطتان را از دنيا قطعنكنيد، اين ارتباطى كه شما را به انزواى حقيقى مى كشد، نمى توانيد خودتاناهل صنعيت بشويد و نمى توانيد مملكت تان صنعتى بشود، نميتوانيدمستقل باشيد و نمى توانيد آزاد باشيد. اين انزوا از نعمت هاى بزرگ خداست .(221)
ما استقبال مى كنيم يك همچو انزوايى را كه ما را وادار مى كند كه خودمان به فكر خودمانبيفتيم . وقتى اين انزوا نباشد ما متكل به غيريم ، هر چى مى خواهيم دستمان پيش غير درازهست . گندم هم مى خواهيم از آنها بگيريم و ارزاقمان را از آنها بگيريم و صنايع مان راآنها برايمان بيايند درست بكنند، همه چيزمان دست آنها باشد. ملّت تا اينطور باشد نمىتواند خودش داراى يك چيزى باشد، در اقتصادمستقل باشد، در جنگ مستقل باشد، در اجتماع مستقل باشد. وقتى شما منزوى باشيد مىتوانيد اين كارها را بكنيد. شماى منزوى مى توانيد كه فكر بكنيد كه بايد كشاورزى مانرا خودمان اداره كنيم محتاج نشويم به ديگران ، براى اينكه منزوى هستيم ديگران نمى دهندبه ما. وقتى يك ملتى احساس كرد كه ارزاقش را ديگران نمى دهند به او، خودش به فكرمى افتد كه براى خودش درست كند. مادامى كه در نظرش اين است كه نه ، ما مى آورندبرايمان ، مى دهند به ما، نمى تواند كار بكند. اينهايى ى كه وقتى در اطرافشان ده تاپانزده تا نوكر هست ، مى افتند و تنبل مى شوند و هيچ كار از آنها نمى آيد، وقتى مىبريشان حبس ، خودش تو حبس كارهاى خودش را مى كند براى اينكه منزوى شده . ملتى كهمنزوى بشود مى تواند ترقى كند، مترقى مى شود. ملتى كه منزوى نيست نمى تواند بهترقى راه خودش را برود. ملّت غير منزوى يعنى ملتى كه اتكالش به ديگران هست ،خوراكش را از ديگران مى گيرد، اتومبيلش هم از ديگران مى گيرد، برقش هم از ديگرانمى گيرد. اين ملّت تا آخر بايد اسير باشد. تا منزوى نشويد نمى توانيدمستقل بشويد. از انزوا ما چه ترسى داريم ، ما آن روزى كه منزوى نبوديم همه گرفتارىها را داشتيم .(222)
فصل يازدهم : شرايط ايجاد مناسبات بين نظام اسلامى و آمريكا
شرايط دوران شكل گيرى انقلاب
1 - عدم حمايت از رژيم پهلوى
حالا ما اعلام مى كنيم كه اگر چنانچه اين دول به اصرار خودشان باقى باشند درپشتيبانى كردن از محمدرضاخان ، دولتى اگرتشكيل شد، ملّت ايران امر مى كند به اينكه تمام اين قراردادهائى كه كرديد ولو به نفعما هم باشد نمى خواهيم . اگر آمريكا زياد اصرار در اين باب بكند ديگر با او قراردادىبسته نخواهد شد. از حالابايد مقام خودش را موضع خودش را احراز كند، درست كند. هر كداماز اين رئيس جمهورها و اين دولت ها از حالابايد حسابشان را درست كنند با مملكت ايران وميزان اين است كه پشتيبانى از اين آدمى كه اين مردم را50سال خانواده اش اختناق كرده اند و الآن در اين چندسال و در اين آخر يك سال اينهمه كشتار كردند و 15خرداد آنقدر كشتار كرده يك نفر آدم ودشمن مردم است و مردم دشمن او هستند، اگر چنانچه اينها پشتيبانى از اين بكنند و اصراربه اين پشتيبانى بكنند، ملّت ايران تمام قراردادهائى كه اينها دارند لغو مى كند و بعداز اين هم با اينها قرارداد نمى بندد.(223)
روابط ما با آمريكا و همچنين با ساير كشورهاى جهان بر اساس احتراممتقابل خواهد بود ما براى آمريكا حق تعيين سرنوشت خودمان را قاءل نخواهيم بود آنچه تا به حال دولت هاى گذشته درآمريكا و اكنون دولت آقاى كارترانجام داد ومى دهد، نشان مى دهد كه هنوز به تماموسايل متوسل مى شوند كه اين سلطنت را براى تامين منافع خودشان حفظ كنند و لذا هنوزحالت خصمانه نسبت به نهضت اسلامى كنونى دارند، تا وضع به اينمنوال است نظر ما نيز نسبت به سياست آمريكا، نظرى منفى است و البته ما حساب ملّتآمريكا را با دولت آمريكا جدا كرده و مى كنيم و از ملّت آمريكا مى خواهيم كه از نهضتاسلامى ايران پشتيبانى كنند روابط فعلى ايران و آمريكا، روابط ارباب و نوكرى استكه قطعا بايد به يك رابطه سالم تغيير پيدا كند.(224)
ملّت ايران با دولت ايالات متحده يا هر دولت ديگرى كه از شاه و جنايات او حمايت مى كندتا زمانى كه آزادى و استقلال كشور تامين نشده است ، مذاكره اى نخواهد داشت .(225)
2 - عدم مداخله در امور ايران
اگر آمريكا به نحو صحيح رفتار كند و در امور داخلى ما مداخله نكند و مشاوران خود را كهدر امور كشور ما دخالت دارند فرا خواند، ما نيز آنها را را احترام خواهيم گذاشت .(226)
مادامى كه آنها روابط حسنه داشته باشند، روابط حسنه است اگر چنانچه دولت آمريكادست از پشتيبانى شاه بردارد و دست از دخالت در مملكت ما بكشد و ما را بهحال خود بگذارد، با او روابط حسنه خواهيم داشت .(227)
ب - شرايط بعد از پيروزى انقلاب اسلامى
1 - تحويل شاه مخلوع و عدم جاسوسى
اگر چنانچه آمريكا شاه مخلوع ، اين دشمن شماره يك ملّت عزيز ما را به ايرانتحويل دهد و دست از جاسوسى برضد نهضت ما بردارد، راه مذاكره در موضوع بعضى ازروابطى كه به نفع ملّت است باز مى باشد.(228)
2 - عزل يا اصلاح دولتمردان
(فالك :... سه اميد و آروز دارم ... سوم :... مردم ايران و مردم آمريكا به هم عشق بورزندتفاهم كنند، احترام بگذارند.)
امام :... اگر اين قدرتمندهايى كه در راءس ملتها واقع مى شوند كنار بروند يا اصلاحبشوند؛ تفاهم با ملتها آسان خواهد بود. اما تا زمانى كه آنها هستند تفاهم معلوم نيستبشود.(229)
3 - حفظ احترام متقابل
(سوال :... عده زيادى از مردم آمريكا فكر مى كنند كه دولت آينده ضد آمريكايى خواهدبود.)
امام : دولت جمهورى اسلامى است و در متن دولت ، ضديتى با هيچ دولتى و مملكتى نيستآمريكا اگر چنانچه با اين دولت رفتارش ، رفتار انسانى باشد و احترام را حفظ كند، ايندولت با او هم مانند ساير دول ، احترام متقابل را حفظ خواهد كرد.(230)
(سوال : رابطه يك دولت اسلامى و دولت آمريكا در آينده چگونه خواهد بود؟)
امام : بايد ببينيم آمريكا خودش در آينده چه نقش دارد. اگر آمريكا بخواهد همانطور كهحالابا ملّت ايران معامله مى كند با ما رفتار كند، نقش ما با او خصمانه است و اگر چنانچهآمريكا به دولت ايران احترام بگذارد، ما هم باهمان احتراممتقابل عمل مى كنيم و با او به طور عادلانه كه نه به او ظلم كنيم و نه به ما ظلم كند،رفتار خواهيم كرد و اشكالى پيش ‍ نمى آيد.(231)
آن روز ما روابط ممكن است پيدا بكنيم ، روابطى كهمتقابل باشد با هم ، متعادل باشد باهم والارابطه اى كه اينطور باشد كه سابق بود وآنطور باشد كه اينها دلشان مى خواهد، ما همچو رابطه اى را مى خواهيم چه بكنيم؟(232)
ما نمى خواهيم به آمريكا ظلم بكنيم و نمى خواهيم زير بار ظلم آمريكا برويم ، كارهائىكه كرده اند، ظلم به ما بوده كه آن را تحمل نخواهيم كرد. ما روابط دوستانه با همه ملّتها داريم و دولت ها هم اگر با ما به طور احترام رفتار كنند، احتراممتقابل را داريم .(233)
4 - حذف خوى استكبارى و سلطه طلبى
اگر پياده شد آقاى كارتر از آن عرشى كه دارد آمد روى زمين مين نشين ها تفاهم كرد، ما همبا او تفاهم مى كنيم و به استثناى اينكه - بايد- آن ظلم هايى كه به ما كرده است بايدجبران بكند. با ملّت آمريكا كه هيچ چيز نداريم ، هيچ اختلافى نيست بين ملّت ها با هم با -دولت هاى شان - دولتى كه بعد پيش مى آيد، تفاهم كند با ما، اينطور نباشد كه من دركاخ سفيد نشستم و شما در كوخ نشستيد و كاخ نشين با كوخ نشين بايد ارباب و رعيتباشد- اين - اگر اين كلمه را بردارند و ما را همانطور كه هستيم ، بفهمند، ادراك كنند ماهارا، ما با آنها چرا رابطه اى نداشته باشيم ؟ با دولت آمريكا هم رابطه پيدا مى كنيم ،با همه جا و اما اگر وضع اينطور باشد، ما مى خواهيم چه كنيم كه پيشقدم بشويم براىاينكه نوكرى كنيم ؟! پيشقدم بشويم براى اينكه هم نوكرى كنيم هم همه چيزمان را تقديمكنيم ؟! آنوقت نوكر كه مى گرفتند يك اجرتى به او مى دادند، اينها نوكر مى گيرند وهمه چيزش را هم مى گيرند، ما مى خواهيم چه كنيم با اينها رابطه داشته باشيم ؟ هيچ لازمنيست رابطه داشته باشيم .(234)
ما تا آخر ايستاده ايم و با آمريكا روابط ايجاد نخواهيم كرد، مگر اين كه آدم بشود و از ظلمكردن دست بردارد و از آن طرف دنيا نيايد در لبنان و نخواهد دستش را به طرف خليجفارس دراز كند. مادامى كه آمريكا اين طور است و آفريقاى جنوبى آن طورعمل مى كند و اسرائيل هست ، ما با آنها نمى توانيم زندگى بكنيم .(235)
ج - شرايط داخلى نظام اسلامى
1 - استقلال همه جانبه جمهورى اسلامى
من بارها گفته ام و هم اكنون اعلام مى كنم كه ايران بايد تا قطع تمام وابستگى هاىسياسى ، نظامى ، اقتصادى و فرهنگى خود از آمريكا به مبارزات قاطع خود عليه اينجهانخوار بيرحم ادامه دهد و بعد در صورتى كه ملّت بيدار و شريف ما اجازه دهد، ارتباطبسيار عادى خود را در حد ساير كشورها با آمريكا برقرار مى كنند.(236)
فصل دوازدهم : موضعگيريهاى حضرت امام
(موضعگيرى هاى حضرت امام درباره حوادث و وقايع مختلف در برابرآمريكا)
الف - دخالتهاى آمريكا
ادامه مبارزه
آمريكا كه منشاء كودتاى 1953 (1332) وبازگشت وسپس حفظ شاه بر سر قدرت بودهاست سياست خود را تغيير نداده است . تا وقتى كه وضع به همينمنوال است موقع وموضع من در قبال آمريكا همچنان تغيير ناپذير خواهد ماند.(237)
ب - كاپيتولاسيون
1 - اعلام خطر
آقا من اعلام خطر مى كنم ! اى ارتش ايران من اعلام خطر مى كنم اى سياسيون ايران من اعلامخطر مى كنم ، اى بازرگانان من اعلام خطر مى كنم ، اى علماى ايران اى مراجع اسلام مناعلام خطر مى كنم ، اى فضلااى طلاب اى مراجع اى آقايان اى نجف اى قم اى مشهد اىتهران اى شيراز من اعلام خطر مى كنم ، خطردار است ، معلوم مى شود.(238)
رئيس جمهور آمريكا بداند، بداند اين معنا را كه منفورترين افراد دنياست پيش ملّت ما،امروز منفورترين افراد بشر است پيش ملّت ما، يك همچنين ظلمى به دولت اسلامى كرده است، امروز قرآن بااو خصم است .(239)
ج - پشتيبانان رژيم پهلوى
قطع رابطه سياسى اقتصادى
مجلس آمريكا بايد از كارتر مواخذه كند، استيضاح كند او را كه چرا پشتيبانى مى كنى ازيك حكومتى كه پايه ملى ندارد و هيچ كس با او در ايران موافقت ندارد بايد اين دولت ،كارتر را استيضاح كنند و شخص كارتر را استيضاح كنند كه تو برخلاف مصلحت مملكتآمريكا دارى عمل مى كنى ، اگر چنانچه پشتيبانى بكنى از شاه كه بر خلاف قانون درايران سلطه پيدا كرده است و رفراندم ديروز و امروز ايران او را ساقط كرده اگر تاحالا ساقط نبوده است اين خلاف مصلحت مملكت آمريكاست براى اين كه اگر چنانچه توپشتيبانى بكنى ، مادامى كه تو و دولت تو هست ، نفت براى آمريكا هيچ نيست و همين طوراين اعلام به ساير كشورهاست ، چه كشور آمريكا و چه انگلستان و چه شوروى و چهساير ممالك كه مى خواهند از ايران نفت بخرند، ما حتى به طور فروش عادلانه هم بهاين ممالكى كه پشتيبانى از امروز بكنند از شاه ، نفت نخواهيم داد يعنى تا آنوقتى كهدولت هاى اينها سركارند و شاه را پشتيبانى ميكنند تا آن وقت نخواهيم نفت به آنها داد بله، با ملّت هاى شان دشمنى نداريم و دولت هاى شان را اگر ملّت ها يا مجلس ‍ وادارند كهپشتيبانى شان را از شاه قطع كنند و اعلام كنند كه ما پشتيبان شاه نيستيم ، ما نفت خواهيمداد.(240)
د - تصرف لانه جاسوسى
تاييد تصرف و مجرم بودن جاسوسان
بارها گفته ام كه گروگانگيرى توسط دانشجويان مسلمان و مبارز و متعهد ما عكسالعمل طبيعى صدماتى است كه ملّت ما از آمريكا خورده است و اينان فعلابا باز پس دادناموال شاه معدوم و لغو تمام ادعاهاى آمريكا عليه ايران و ضمانت به عدم دخالت سياسى ونظامى آمريكا در ايران و آزاد گذاشتن تمامى سرمايه هاى ما آزاد مى گردند كه البته اينامر را محول به مجلس اسلامى نموده ام تا آنان به هرنحو كه صلاح مى دانندعمل نمايند.(241)
مركز توطئه و جاسوسى به اسم سفارت آمريكا و اشخاصى كه در آن برضد نهضتاسلامى ما توطئه نموده اند، از احترام سياسى بين المللى برخوردار نيستند، تهديدات وتبليغات دامنه دار دولت آمريكا به قدر پشيزى نزد ملّت ما ارزش ندارد، نه تهديد نظامىاو عاقلانه است و نه تهديد اقتصادى او واجد اهميت و كارتر يك اشتباه دارد و آن اينكهگمان مى كند همه دولتها چشم بسته به خدمت او ايستاده اند و اشتباه بزرگ به زودىبراى خودش ‍ هم روشن خواهد شد و طليعه آن نيز مشهود است .(242)
اينهائى كه در اينجا هستند، اينها را ما از اجزاء سفارتخانه بودند، يك مطلبى بود كهممكن بود حق با آنها باشد اما ما اينجا را نه سفارتخانه مى دانيم ، اينجا مركز جاسوسىاست و نه آن افرادى كه در آنجا هستند از سفرا و از اجزاء سفارتخانه مى دانيم و ديپلماتمى دانيم ، هيچ اين حرف ها نيست ، اينها همه جاسوسى هستند و مجرم هستند و مجرمين بايد درخود اين مملكت رسيدگى به حالشان بشود.(243)
ه‍- حمله نظامى به طبس
اخطار به آمريكا
نيروهاى انتظامى ، ارتش و ژاندارمرى و سپاه پاسداران بهحال آماده باش ‍ باشند و سپاه بيست ميليونى كه خود را مجهز نموده اند امروز براىفداكارى اسلام مهيا باشند كه در موقع لزوم از كشور اسلامى خود دفاع كنند و از اينمانور احمقانه كه به امر خداى قادر شكست خورد، هراسى به خود راه ندهند كه حق با ما وخدا پشتيبان ملّت مسلمان است . اينجانب به كارتر اخطار مى كنم كه اگر دست بهامثال اين كار ابلهانه بزند، كنترل اين جوانان مسلمان و مبارز و غيورى كه نگهبانجاسوسان جاسوسخانه هستند براى ما و دولت امكان ندارد ومسوول جان آنان شخص اوست .(244)
كارتر بايد بداند كه حمله به ايران حمله به تمام بلاد مسلمين است و مسلمانان جهان دراين امر بى تفاوت نيستند. كارتر بايد بداند كه حمله به ايران موجب قطع نفت از تمامدنيا خواهد شد و دنيا را بر ضد او بسيج ميكند. كارتر بايد بداند كه اينعمل احمقانه او در ملّت آمريكا چنان اثرى خواهد گذاشت كه طرفداران او را مخالفان اوخواهد كرد. كارتر بايد بداند كه با اين عمل بسيار ناشيانه حيثيت سياسى خود را بهصفر رساند و از رياست جمهورى بايد قطع اميد كند. كارتر با اينعمل خود ثابت كرد كه قدرت تفكر را از دست داده است و از اداره يك كشور بزرگمثل آمريكا عاجز است . كارتر بايد بداند كه ملّت سى و پنج ميليونى ما با مكتبى بزرگشده اند كه شهادت را سعادت و فخر مى دانند و سر و جان را فداى مكتب خود مى كنند. وكارتر بايد بداند كه تمام ساز و برگ هاى مدرن جنگى كه آمريكا به ايران براىپايگاه خود در زمان شاه مخلوع داده است ، اكنون موجود است و به دست ارتش بزرگ وساير قواى انتظامى است و بلاى جان اوست .(245)
و - تقاضاى مذاكره
عدم پذيرش نمايندگان آمريكا
از قرار اطلاع نمايندگان ويژه كارتر در راه ايران هستند و تصميم دارند به قم آمده وبا اينجانب ملاقات نمايند لهذا لازم مى دانم متذكر شوم دولت آمريكا كه با نگهدارى شاه، اعلام مخالفت آشكار با ايران را نموده است و از طرفى ديگر آنطور كه گفته شده استسفارت آمريكا در ايران محل جاسوسى دشمنان ما عليه نهضت مقدس اسلامى است ، لذاملاقات با من به هيچ وجه براى نمايندگان ويژه ممكن نيست و علاوه براين 1 - اعضاىشوراى انقلاب اسلامى به هيچ وجه نبايد با آنان ملاقات نمايند؛
2 - هيچ يك از مقامات مسوول حق ملاقات با آنان را ندارند.(246)
ز - تهديدات نظامى آمريكا
1 - شجاعت و شهادت طلبى
اين قافله دارد جلو مى رود و جلوتر خواهد رفت . پس اين معنا كه شما مى گوئيد كه تشرزده آقاى كارتر و ما را خواسته بترساند، اين نظير همان تشرى است كه آن حيوان مى زندو ما هم بنا نداريم بترسيم ، يك قومى مى ترسند كه بر ايشان مردن يك مساله باشد.شما يك مقدارى باشيد توى اين مردم ، همين هائى كه اينجا الآن فرياد دارند مى زنند، يكمقدارى توى اينها باشيد ببينيد كه اينها منطقشان چيست ؟ اينها مى گويند كه ما مى خواهيمكه شهيد بشويم . مائى كه معتقديم كه از اينجا كه برويم به يك جاى بهتر مى رسيمچرا بايد بترسيم ؟ پس ما از نظاميشان نمى ترسيم ، ما مهيا هستيم ، تا آن اندازه كه مىتوانيم مقابله كنيم ، اگر نتوانستيم شهيد مى شويم كارى نيست اين ، اولياء ما هم همينطور بودند.(247)
آنها الآن مسابقه مى كنند در اين كه دخالت كنند در كشور مسلمين ، در خليج ، بايد نگذاشت. نترسيد از اين هياهو، هياهويى است كه مى كنند كه ما را با همان هياهو بترسانند. آنها همخيال مى كنند كه ملّت ايران از اين كه يك وقت طياره هاى آنها بيايند و بمباران كنند جايىرا مى ترسند. امتحان خودشان را مردم داده اند، ملتى كهدنبال شهادت است ، ملتى كه افرادش ‍ اين است كه ، دست و پايشان وقتى قطع مى شود،گله مى كنند كه خدايا! چطور؟ مگرما لايق نبوديم كه جان ما را بگيرى . يك همچو ملتى رانترسانيد از اين كه ما چه ميكنيم ؟! شما هرغلطى مى خواهيد بكنيد و نمى توانيد همبكنيد.(248)
مطرح نيست اين معنا كه تو بتوانى با قدرت نظامى پيش ببرى حالااگر درست سرعقل بيايد و آن كه آن وقت هى مى ترساند ما را وخيال مى كرد كه مثل سابق است كه تا كشتى بيايد ما بگوئيم آقا، بفرمائيد هر كارىميخواهيد بكنيد و تا يك كلمه نظامى پيش بيايد ما از آن بترسيم ، حالا آن وقت گذشته وملّت ما حاضر به شهادت است ، كفن پوش شده است .(249)
گاهى آمريكا ايران را تهديد مى كند و هنوز نفهميده است كه ايران كه براى كوتاه شدندست آنان با انگيزه شهادت قيام نموده است و جهاد در راه خداوند را به جان ودل مى خرد از تهديد امثال او باك ندارد.(250)
اميدواريم كه اين ملّت ما همه تفنگدار باشند و همه جنگجو، آنقدرى كه مى توانيم مى زنيم، حالا شما فانتوم آورديد ريختيد سر ما، هر كارى مى خواهيد بكنيد، ما را نترسانيد ازاينكه نظامى مى آوريم ، ما نظامى هاى شما را دفنشان مى كنيم و ما را نترسانيد از اينكهبه شما براى خاطر انساندوستى گرسنگى مى دهيم تا بميريد نخير، اينطور، روزى مابا خداست و ما قدرت اين را داريم كه از اين زمين خدا روزيمان را بيرون بياوريم.(251)
ما را مى ترسانند از كشتيهايشان كه آمدند در آب هاى نزديك آب هاى خليج و از طيارههاشان و از اينها ما از چه مى ترسيم ؟ ما از طياره هاى اينها مى ترسيم ؟ ما از كشتى هاىاينها مى ترسيم ؟ ما اشخاصى هستيم كه در اين راه ، شهادت را سعادت براى خودمان مىدانيم ملّت ما الآن هم از من مى خواهند كه دعا كنم كه شهيد بشوند، ملتى كه شهادت را مىخواهند، او را از چه مى ترسانند؟ او را از مردن مى ترسانند؟ اينها شهادت را شرفخودشان مى دانند، آنها ما را از مردن مى ترسانند؟ مردن براى آنها ترس ‍ دارد كه قاءل نيستند به ماوراء طبيعت كسى كه خدا را مى شناسد، كسى كه قيامت را اطلاع دارد بر آن ،كسى كه اعتقاد دارد به ماوراء طبيعت ، اين از چه مى ترسد؟(252)
اسلام رونق و زرق و برق كاخ ‌هاى سفيد و سرخ را از بين خواهند برد، امروز خمينى آغوشو سينه خويش را براى تبرهاى بلا و حوادث سخت و برابر همه توپ ها و موشك هاىدشمنان باز كرده است ، و همچون همه عاشقان شهادت ، براى درك شهادت روزشمارى مىكند.(253)
2 - نابودى آمريكا
آمريكا اشتباه مى كند، آقاى كارتر اشتباه مى كند كهخيال مى كند كه مى تواند يك چنين كارى بكند، دنيا نمى گذارد كه او چنين كارى بكند،خود ملّت آمريكا نمى گذارد كه او اين كار را بكند مگر يك كار آسانى است براى آمريكاكه بيايد و ملّت ما را قتل عام كند يك كارى نيست كه او بتواند اين كار را بكند بر فرضاينكه بتواند، ملّت ما با چنگ و دندان آنها را نابود خواهند كرد و جوان هاى ما الآن اعلامكرده اند كه اگر اينها يك وقت بخواهند يك چنين كارى بكنند، سفارتخانه را با هر كس درآن هست منفجر مى كنيم و اگر يك همچو بشود ما نمى توانيم اين جوان هائى كه الآن درغرور جوانى هستند و ظلم ديدند، ما نمى توانيم آنها راكنترل كنيم ما نمى توانيم جلوى يك ملتى را كه پنجاهسال ظلم ديده است و پنجاه سال و بيش از سى و چندسال از يك آدمى ظلم ديده است ، از يك آدمى قتل عام ها ديده است ، برادرها را كشته اند،پدرها را كشته اند، زن ها و شوهرهايشان از بين رفته است ، يك همچو ملتى را ما نمىتوانيم كنترل كنيم كه اگر آمريكا بخواهد يك غلطى بكند، مردم بنشينند همين طور نگاهكنند كه آقا بيايند و چتربازهايشان بيايند و امتحان كنند، بيايند ببينند چطور مى تواننداين كار را بكنند؟ تمامشان را از بين خواهيم برد و خودمان هم كشته مى شويم ، آنها را هماز بين مى بريم .(254)
3 - تحقير آمريكا
شما مى بينيد كه الان مركز فساد امريكا را جوان ها رفته اند گرفته اند و آمريكائىهائى هم كه در آنجا بودند گرفتند و آن لانه فساد را به دست آوردند و آمريكا هم هيچغلطى نمى تواند بكند و جوان ها مطمئن باشند كه آمريكا هيچ غلطى نمى تواند بكندبيخود صحبت اينكه اگر دخالت نظامى ، مگر آمريكا مى تواند دخالت نظامى در اين مملكتبكند؟ امكان برايش ‍ ندارد، تمام دنيا توجهشان الان به اينجاست مگر امريكا ميتواندمقابل همه دنيا بايستد و دخالت نظامى بكند؟ غلط مى كند دخالت نظامى بكند نترسيد،نترسانيد هم اين تعبيرى كه جوان هاى ما از روى باز احساسات جوانى كردند كه اگرچنانچه آمريكا بخواهد دخالت نظامى بكند ما چه خواهيم كرد، اصلااين اگرش را هم نبايدبگويند آمريكا عاجز از اين است كه دخالت نظامى در اينجا بكند اينها يك مساء لى در پيششان است .(255) 4 - بى اعتنايى به اعراب
در يك چنين مملكتى ، كسى نمى تواند بيايد و به اين مملكت مطالبى راتحميل بكند. و لهذا از خارج هى فرياد مى زنند كه چه خواهيم كرد و چه خواهيم كرد. اگريادتان باشد، آن اولى كه اين جوان ها رفتند و اين مركز جاسوسى را گرفتند، حرفهاى زياد آمدند و گفتند و مثلاگفتند بنا دارند چتر بازها را پياده كنند، بنا دارند جوان هاىمسلمان را بيهوش كنند و بعد وارد لانه جاسوسى شوند و جاسوس ها را ببرند، كه اينحرف بى ربط است ، بنا دارند دخالت نظامى كنند و يا بريزند و همه را قلع و قمعكنند همه اش حرف بود، حالا هم همه اش حرف است ، از حرف ها هيچ وقت نترسيدعمل توى اين حرفها نيست كه يك وقتى مثلااشغال نظامى بكنند. ما هم از آن نمى ترسيمافغانستان هم اشغال نظامى شده و ما از افغانستان بهتر مى توانيم مبارزه كنيم .(256)
5 - تمسخر آمريكا
اينها به مردم همچو بزرگ نشان داده بودندمسائل را كه مردم خيال مى كردند كه اگر الآن يك حرفى بزنيم ، يكدفعه چتربازى هاىآمريكا مى آيند مى ريزند و ايران را خراب مى كنند. در همين قضيه اين را كرارا براى ماآمدند گفتند كه ، مى نوشتند، از خارج هم مى نوشتند كه چتربازها بناست كه ازبالابيايند بالاى سرسفارت ، از آن بالايك دوائى بريزند و بيهوش كنند همه را وبيايند پائى ن و همه را ببرند و در قم هم مى خواهند بيايند و شما را بربايند، حتىبعضى آمده بودند به من مى گفتند كه شما نمانيد اينجا شب . خوب آقا اين شعر است كهاينها مى گويند. اين حرفهائى است كه در كتاب حسين كرد مى نويسند و مى نوشتند.اينها، اين حرف است كه مى زنند والا(( چتر بازها مى آيند و همه را بيهوش مى كنند)) اينهمان حرفهايى بود كه هى دوا مى زدند، همه چيزها بيهوش مى شدند حرفهائى كه درالف ليل مى گويند. مى خواستند اينطورى ما رامثل سابق كه از اين حرف ها ترس ‍ داشتند، اينطورى ملّت ما را بترسانند،غافل از اينكه مسائل اين نيست ، اصلامداخله نظامى ديگر حالادر دنيا اصلا شكست خورده است، صحبتش هم شكست خورده .(257)
ح - فعاليتهاى عوامل آمريكا
1 - مفسد فى الارض
اميد است در آينده تجديد سازمان اساسى براى ژاندارمرى و شهربانى در نظر گرفتهشود. قواى انتظاميه خود را از اسلام و مسلمين بدانند. انفجارات جنوب مرا شديدا متاثركرده است كه چرا سپاه و شهربانى و ژاندارمرى ، عده اى خدانشناس وابسته به رژيمفاسد خارجى متكى به امريكا را دقيقا شناسائى نمى نمايند و به مجازات نمى رسانند.اينان مفسدين فى الارض ‍ هستند، چه آنان كه مستقيما در اين گونهاعمال شركت مى نمايند و چه آنان كه اين گونه جريانات را هدايت مى كنند، و حكم مفسدفى الارض روشن است . دادگاههاى انقلاب هرچه بيشتر قاطعيت به خرج دهند تا ريشهآنان را بركنند.(258)
2 - قاطعيت و سركوب
در اين موقع حساس اگر اين گروه هاى منحرف در دانشگاه ها و يا خارج آنها دست بهآشوب بزنند، ملّت رابطه مستقيم سران آنان را با آمريكاى جهانخوار خواهد فهميد وتكليف خود را با آنان روشن خواهد كردو اغماض و عفو مخالف سياست اسلامى خواهدبود.(259)
ما با يك جمعيت كمى در مقابل دشمنهاى زياد، دشمن هاى بسيار، قيام كرديم و ابرقدرت هارا شكست داديم و كسى گمان نكند كه ديگر بعضى از اين قشرهاى فاسد، بعضى از اينچپ روهاى آمريكائى يا غير آمريكائى بتوانند در اين مملكت اظهار وجود كنند. آن روز كه مابخواهيم و ملّت ما بخواهند، در ظرف چند ساعت تمام آنها به زباله دان هاى فنا خواهندريخته شد.(260)
دشمنان ما در اشتباهندكه گمان مى كنند با كشتن ما رژيم منحوس يامثل او بر مى گردد. ديگر آن اوضاع برگشتنى نيست ، ملّت ايران ديگر نمى پذيرد آناوضاع را. آمريكا اشتباه كرده است ، توطئه چينان آمريكا و انگلستان و غيره آنها دراشتباهند، اين توطئه ها تاثيرى ندارد. ما سد عظيم را شكسته ايم و اين قطرات ناچيز،چيزى نيستند.(261)
اين اقشار ضعيفى كه حالااز پس مانده هاى رژيم سابق و آمريكا وامثال اينهاست و با صورت هاى مختلف و با ماسك هاى مختلف ، چيزى نيستند كه مانع اينجريان عظيم ايران بشوند... اگر چنانچه خيلى توطئه هاشان را انسان بفهمد، با يكنصف روز اينها از بين خواهند رفت .(262)
ط - حضور نيروهاى نظامى در خليج فارس
اخطار به مقابله مثل
امروز يكى از افتخارات بزرگ ملّت ما اين است كه در برابر بزرگترين نمايش ‍ قدرتو آرايش ناوهاى جنگى آمريكا و اروپا در خليج فارس صف آرايى نمود و اين جانب بهنظامهاى آمريكايى و اروپايى اخطار مى كنم كه تا دير نشده و در باتلاق مرگ فرونرفته ايد از خليج فارس بيرون رويد، و هميشه اين گونه نيست كه هواپيماهاىمسافربرى ما توسط ناوهاى جنگى شما سرنگون شود، كه ممكن است فرزندان انقلابناوهاى جنگى شما را به قعر آب هاى خليج فارس بفرستند.(263)
ى - تنگه هرمز
حكمفرمايى اسلام
رئيس جمهور آمريكا گفت ما اجازه نمى دهيم كه تنگه هرمز بسته بشود. اينخيال مى كند حالا هم زمان سابق است كه اجازه مى خواهد اجازه ايشان تاثير دارد. حالااينمردم لبنانند كه اجازه ندادند شما در آنجا باشيد و اين مردم ايرانند كه اجازه ندادند كهشما دراينجا باشيد و اين مردم ايرانند كه بايد به شما اجازه بدهند.(264)
ك - تلاشهاى داخلى براس سازش
سازش ناپذيرى
كسى تصور نكند كه ما راه سازش با جهانخواران را نمى دانيم ولى هيهات كه خادماناسلام به ملّت خود خيانت كنند البته ما مطمء نيم كه در همين شرايط نيز آنها كه باروحانيت اصيل كينه ديرينه دارند و عقده ها و حسادت هاى خود را نمى توانند پنهان سازند،آنان را به باد ناسزا گيرند ولى در هر حال آن چيزى كه در سرنوشت روحانيت واقعىنيست ، سازش و تسليم شدن در برابر كفر و شرك است كه اگر بندبند استخوان هاىمان را جدا سازند، اگر سرمان را بالاى دار برند، اگر زنده زنده در شعله هاى آتشمانبسوزانند، اگر زن و فرزندان و هستى مان را در جلوى ديدگانمان به اسارت و غارتبرند، هرگز امان نامه كفر و شرك را امضا نمى كنيم .(265)

next page

fehrest page

back page

 

 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation