بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب صحیفه نور جلد 12, امام خمینی (ره)   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     FEHREST -
     SAHIFE01 -
     SAHIFE02 -
     SAHIFE03 -
     SAHIFE04 -
     SAHIFE05 -
     SAHIFE06 -
     SAHIFE07 -
     SAHIFE08 -
     SAHIFE09 -
     SAHIFE10 -
     SAHIFE11 -
     SAHIFE12 -
     SAHIFE13 -
     SAHIFE14 -
     SAHIFE15 -
 

 

 
 

 

next page

fehrest page

back page

اين مساجد را محكم نگه دارند و خطبا بايد منابر را محكم نگه دارند و فقه را در حوزه هاىعـلمـيـه مـثـل قـم و مـشهد و امثال اينها و همين طور نجف بايد فقاهت را حفظ كنند. حوزه ها بايدحـوزه فـقـاهـت بـاشـد. ايـن حـوزه هـاى فـقـاهـت بـوده اسـت كـه هـزار و چـنـدسال اين اسلام را نگه داشته است . اين مشى اى بوده است كه از زمان قديم ، از زمان ائمههـدى تـا زمـان ما، مشى اى بوده است كه علماء ما داشته اند و آن حفظ فقاهت . نبايد حالا شمافـكـر كـنـيـد كـه حالا كه بايد امور سياست هم ما دخالت بكنيم پس به فقاهت كار نداشتهبـاشـيـم ، خير، بايد حوزه هاى فقاهت به فقه خودشان به همان ترتيبى كه سابق بودهـيـچ تـخـطـى نـكـنـيـد، بـه هـمـان تـرتـيـبـى كـه سـابـقتـحصيل مى كرديد فقه و مقدمات فقه را، محكم فقاهت را حفظ كنند و ائمه جماعت محكم مساجدخودشان را و ارشاد ملت را حفظ كنند و خطباى ملت هم بايد منابر خودشان را و موعظه هاىخـودشـان را و ارشـاد خـودشـان را حـفـظ كـنـنـد و در عـيـنحـال مـراقـب اوضـاع مـمـلكـت خـودشـان بـاشـنـد، چـنـانـچـهاهل بازار بايد بازار خودشان را حفظ كنند لكن مراقب باشند. اينطور نباشد كه ما يك وقتخـداى نـخـواسـتـه از آن اصلى كه اساس حفظ اسلام است رو بر گردان بشويم و حوزه هابه فقاهت كم توجه بشوند. اين فقها هستند كه حصون اسلام هستند و حفظ كردند اسلام را.بـايـد حـوزه عـنـايـتشان به فقه و فقاهت از همه چيز بيشتر باشد. اگر حوزه فقاهت خداىنـخواسته از بين برود يا سست بشود، رابطه ما بين فقها و ملت قطع مى شود، اين حوزهفـقـاهـت اسـت كـه رابطه را محفوظ نگه داشته است . اگر يك اشخاصى آمدند در حوزه ها وپـيـشـنـهـاد كـردنـد كـه فـقـه لازم نـيـسـت مـثـلا بـه ايـنطـول و تـفـصيل باشد و فلان و بيائيم يك چيزهاى ديگر را هم چه بكنيم ، اينها اشتباه مىكنند يا مامورند. فقه به همان قوت اوليه بايد باقى باشد. حوزه هاى فقاهت ، هم فقاهترا داشـتـنـد و هـم يـك جـمـعـى هـم مـعـقـول و سـايـر عـلوم راتـحـصـيـل مـى كـردنـد. عـلمـاء اخـلاق بـودنـد در حـوزه هـا كـه مـردم را و عـلمـا را واهـل عـلم را دعـوت بـه مـسـائل اخـلاقـى مـى كـردنـد،اهل معنويت و عرفان بودند كه اشخاصى را دعوت مى كردند به آنطور و كارهاى خودشانرا انجام مى دادند، لكن فقاهت كه اساس است سرجاى خودش بود و بايد باشد و مسجدها رابـايـد محكم آقايان بگيرند و نگهش دارند. دلسرد نشويد از حرف هائى !!! را !!! كه اينعـمـال خـارجـى در بـيـن مـردم منتشر مى كنند. بايد در عين حالى كه حضور داريد در صحنهسياست و هر واقعه اى كه واقع مى شود شما توجه بايد داشته باشيد كه اين واقعه آيابـه نفع ملت است يا نه ، لكن حوزه هاى فقاهت را به همان قوت خودش حفظ كنيد. اين فقههست كه اسلام را حفظ كرده و تا آخر حفظ مى كند انشاءالله . و از اين شغلى كه داريد و ازايـن راهـى كـه داريـد مـنـحـرف نشويد و برويد يك كارهائى كه شما نبايد بكنيد، مثلا يكمعممى چهار تا هم پاسدار داشته باشد و يا هر كارى دلش مى خواهد بكند، يك كسى هم يككـمـيـتـه درسـت كـنـد و چـند تا پاسبان و هر كارى مى خواهد بكند. اينها يك طرحى است كهريخته اند براى اينكه شما را از صحنه خارج كنند، وارد يك صحنه اى مى كنند كه شما رابكلى خارج كنند، همچو مى كنند كه هى بيايند فرياد بزنند كه امان از اين آخوندها كه دركـمـيـتـه هـا هـسـتـنـد و در دادگـاه هـا هـسـتند و اينها كه حتى آنها اگر دو تا، سه تا قضيهبـرخـلاف واقـع شـد آنـهـا هـم كـه قـضـايـاى زيـاد اسـت و صـحـيـح واقـع مـى شـود،پـايـمـال مـى كـنـد. بـايـد در عـيـن حـالى كـه هـر كـسـى بـهشغل
خـودش بـايـد مـشـغـول بـاشـد و هـر كـسى بايد همان كارى كه دارد خوب انجام بدهد لكنحـاضـر بـاشـد در مـمـلكـت و غـايب نباشد از سياستى كه در مملكت مى گذرد، توجه داشتهبـاشـد كـه اگـر يك وقت مثلا يك جمعيتى يا يك فردى ، يا حكومتى پايش را كج گذاشت ،همه اعتراض كنند و نگذارند كه واقع بشود، يا يك افراد غير صحيحى را اگر چنانچه درمـاموريت هائى گذاشتند و آقايان و علماء بلاد مى دانند كه اين فاسد است خودشان نروندسـراغـش ، اطلاع بدهند به آنجاهائى كه بايد اينها را تغيير بدهند و از آنها بخواهند كهتـغـيـيـر بـدهـنـد. اگـر خـودشـان بـروند، ولو يك آدم فاسدى را خود آقايان بفرستند يابـرونـد و آن فـاسـد را از آنـجـا بـيـرون كـنـنـد، ايـن مـوجـب وهـم مـى شـود بـراىاهـل عـلم ، ايـنـهـا بـايـد ارشـاد كـنـنـد دولت را، ارشاد كنند به اينكه اين مامورى كه اينجافـرسـتـادى اشـتـبـاه بـوده است و دولت را وادار كنند، مجلس را وادار كنند تا اينكه اصلاحبشود. خودشان اگر بخواهند مستقيما دخالت بكنند، موجب اين مى شود كه در بين مردم موهومبـشـونـد و شما حفظ حيثيت خودتان برايتان واجب است . هر مومنى حفظ عرض خودش برايشواجب است لكن علما بيشتر مامورند به اين امور، حجت بر علما تمامتر است . اين وظيفه ماهاستكـه بـايـد هـر كـسـى شـغـل خـودش را مـحـتـرم بشمارد، دلسرد نشود امام جماعت از جماعتش ،اهـل مـنـبـر از مـنـبـرش و عـرض مـى كـنـم كه مراجع از مرجعيتشان ، علماء بلاد از مسائلى كهخـودشـان دارنـد. ايـنـهـا بـايـد حـفـظ كـنـنـد آن چـيـزهـائى كـهمال خودشان است و حاضر باشند براى امور سياسى .
مسجد محلى است كه از مسجد بايد امور اداره بشود
و آنـى كه به ملت عرض مى كنم اين است كه توجه داشته باشد ملت كه دشمن هاى اسلامو دشـمـن هـاى كـشور شما از هر راهى استفاده مى خواهند بكنند. اين راه هائى كه خوب ، ديدهايـد كـه واضـح است كه توطئه بكنند و مثلا شلوغى ها بكنند و فسادها بكنند، اينها را كهمى دانيد، راه ديگرى كه الان در نظر آنهاست اين است كه اين مراكزى كه مربوط به ربطروحـانـيـت و مـلت است ، اين مراكز را سست بكنند و كم كم از بين ببرند، وسوسه كنند بهايـنكه اين آخوندها كه از آنها كارى نمى آيد، رويد توى مسجد چه كنيد؟ برويد راهپيمائىكـنـيـد. خـوب ، راهـپـيـمـائى سـرجـاى خودش اما مسجد محلى است كه از مسجد بايد امور ادارهبـشود. اين مساجد بود كه اين پيروزى را براى ملت ما درست كرد. اين مراكز حساسى استكـه مـلت بـايـد بـه آن تـوجـه داشـتـه بـاشـنـد، ايـنـطـور نـبـاشـد كـهخيال كنند كه حالا ديگر ما پيروز شديم ديگر مسجد مى خواهيم چه كنيم . پيروزى ما براىاداره مـسـجـد اسـت . مـا اگـر نـمـاز نباشد و آداب اسلامى نباشد، چه داعى داريم كه بيائيمخـودمـان را بـه مـهـلكـه بيندازيم و وارد اين امور بشويم ؟ ما براى اسلام اين كارها را مىكنيم و شما، شما ملت براى اسلام قيام كرديد و براى اسلام اينهمه زحمت كشيديد و داريدمى كشيد. مراكزى كه مراكز بسط حقيقت اسلام است ، بسط فقه اسلام است و آن مساجد است ،ايـنـها را خالى نگذاريد. اين يك توطئه است كه مى خواهند مسجدها را كم كم خالى كنند. يكچهار نفر آدمى كه معلوم نيست اصلا به مسجد و به اسلام و به اينها اعتقادى داشته باشديا معلوم است
كـه نـدارد، امـام جـماعت ايستاده آنجا نماز مى خواهد بخواند اينها هم چند نفر بر مى دارد مىآيـد آن طرف يكى شان مى ايستد جلو، باقى شان نماز مى خوانند، اين نماز نيست ، با ايننـمـاز مـى خـواهـنـد اسـلام را بـشـكـنند. روحانيون بايد حفظ حيثيت خودشان را بكنند و خداىنـخـواسـتـه كـارى نـكـنـند و خداى نخواسته كارى نكنند كه بين ملت يك طور ديگرى وجههروحـانـيـت نـمـايـش داده بـشود و مردم موظفند كه مساجد خودشان را، مراكزى كه مربوط بهروحانيت است حفظ كنند. همان نقشه زمان رضاخان الان شروع شده است . آنوقت هم يكى يكىآمـدند، كم كم ، كم كم آمدند وارد شدند، شعر، ايشان شروع كرد شعر گفتن : (تا آخوندو قجر هست در اين مملكت ، اين كشور دارا به جائى نمى رسد) شاعرشان اينطور مى گفت. حالا من شعرش را نمى خواهم بخوانم . مقالاتى كه مى نوشتند مقالاتى بود كه به ضدروحـانـيـت بـود و آنوقت با كمال وقاحت مى نوشتند و تبليغات مى كردند، همه گروه ها راوادار كـرده بـودنـد كـه بـه ضـد ايـن طـايـفـه انجام وظايف خودشان را بدهند يعنى وظايفانگليس ها را آنوقت . اصلا رضاخان را آورده بودند براى اينكه اين را تشخيص داده بودندكـه يـك آدم قـلدرى اسـت و اول هم يك نفر روزنامه نويس را، سيد ضياء را همراهش آوردند وبـعد هم او را بيرونش كردند و خود اين را گذاشتند كه يك آدم قلدرى است مى تواند كارهارا انـجـام بـدهـد. اولا سـواد نـدارد، چيزهاى سياسى را نمى داند و ثانيا آدم قلدرى است هركارى به او بگويند مى كند. اين در آنوقت اين نقشه اى كه آنها كشيده بودند و احتياط اينبـود كـه مـبـادا آخـونـدهـا يـك كـارى بكنند، حالا كه ديدند آخوندها با دعوت خودشان و باهمراهى همه قشرهاى ملت از دانشگاه گرفته تا بازار تا كارگر و تا كشاورز، همه اينهابا هم بودند و يك همچو كار بزرگى را كردند، حالا بيشتر از آنوقت درصدد هستند. اگرآنـوقـت يـك طـرحى بود براى اينكه مبادا يك همچو چيزى بشود، حالا فهميدند كه يك همچوچـيـزهائى مى شود. حالا فهميدند كه اگر چنانچه آخوند و دانشگاهى و ديگر قشرها با همبـاشـنـد يـك همچو كار بزرگى ، يك همچو كارهاى بزرگى مى كنند. حالا بيشتر درصددهـسـتند كه ملت را از اين طايفه جدا كنند و دانشگاه را از مدرسه جدا كنند و بلكه همه قشرهارا با هم بدبين كنند و به جان هم بيندازند.
همه اقشار ملت براى حفظ اسلام آماده و مجهز باشند
امـروز وظـيفه هست براى همه ما، ملت ما بايد اين وظيفه را انجام بدهد. امروز روزى است كهقدرت هاى بزرگ با توطئه هاى داخل و خارج مى خواهند اين نهضت را بكلى به هم بزنندو اسـلام را كـه الان از آن ضـربـه ديـدنـد زير پا بگذارند و قطع كنند ريشه هاى او را.امـروز هـمـه اهـالى مـمـلكـت مـا و كـشـور مـا بـايـد بـهحـال آمـاده بـاش بـاشـنـد. نـرويـد سـراغ زمـيـن و !!! نـمـى دانـم !!! ايـن چـيـزهـائى كـهمال دنياست ، اينقدر دنبال اين چيزها نرويد شما بايد اسلام را حفظ كنيد، در پناه اسلام همهايـن چـيـزهـا را هـم داشـتـه بـاشـيـد. اگـر اسـلام را از دسـت شـمـا بـگـيـرنـد،خـيـال نكنيد كه اسلام را كه گرفتند يك ملتى مى گذارند و يك مليتى كه اين آقايان ملتگـراها، هى دهن خودشان را پر مى كنند، ملت ، ملت ! اگر اسلام را از دست شما گرفتند وآخوند و ملت را جدا كردند، شما چهار نفر ملى نمى توانيد هيچ كارى بكنيد، اگر بين شما
امـثـال بـخـتـيـار نـبـاشد و حال اينكه ممكن است باشد. اينقدر تفرقه ايجاد نكنيد اى آقاياننويسندگان ! اينقدر تضعيف نكنيد روحانيت را اى آقايان روشنفكران ! اينقدر مملكت را از اينطرف به آن طرف نكشيد تا اينكه خداى نخواسته بيايند همه تان را عذرتان را بخواهند.با هم باشيد، آماده باشيد، ملت بايد آماده باشد براى اين امورى كه دارد پيش مى آيد كهآن روزى كـه خـداى نـخـواسـتـه فـرض ‍ كنيد فانتوم آنها آمد و اينجا را خراب كرد و من همرفـتـم سـراغ كارم ، ملت دستش باز و با مشت محكم حفظ بكند اسلام را. روحانى ، بازارىكـارگـر، كـشـاورز، كـارمـنـد، قـواى مـسـلح ، هـمـه بـايـدحـال آمـاده بـاش داشـته باشند ما اگر حالا در بين راه كه هستيم و اينهمه توطئه الان هست ،اگـر فـرامـوش كنيم نهضت را، اگر فراموش كنيم انقلاب را و برويم سراغ كارمان ، هركـدام بـرويم سراغ شغلى كه داريم و حاضر نباشيم در صحنه سياست و خودمان را مجهزنـكـنـيـم براى حفظ اين مملكت اسلامى و حفظ اسلام ، خداى نخواسته يك وقت به كارهاى بدخـواهـد رسـيـد و مـمـكـن اسـت كـه البته نمى توانند انشاءالله كه كارى انجام بدهند، لكنتاخير مى توانند بيندازند. شما ببينيد كه الان هر كارى كه مى خواست در اين مملكت انجامبـگـيرد، يك جبهه هائى در مقابلش ايستاد كه نگذارد، شلوغكارى كردند لكن نتوانستند. مننـمـى گويم كه مى توانند، نمى توانند. اگر اين فانتوم ها هم بلند شده بود كه اينهامى خواستند چه بكنند، پدر اينها را در مى آوردند.
مگر ملت ما حالا ديگر نشسته آنجا كه يك فانتوم و دو فانتوم كارى انجام بدهد. اين احمق هانفهميدند اين را كه با چهار تا مثلا سرباز (سربازها كه با اينها موافق نيستند) با چهارنـفـر از ايـن درجـه داران مـثلا و امثال اينها نمى شود يك مملكت سى و پنج ميليونى كه همهمجهز هستند، اينها بتوانند فتح كنند. اينها غلط فكر كردند، اينها نفهميدند كه شوروى باهـمـه قـدرتـى كـه دارد و بـا همه ابزارى كه دارد و با همه سلاح هاى مدرنى كه دارد، درافغانستان پوزه اش به خاك ماليده شده است . در عين حالى كه (حضار: توطئه چپ و راستكـوبـنـده اش روح الله هـسـت ) (امـام : صبر كنيد، صبر كنيد خواهش مى كنم ، شماها كوبندههـسـتـيـد، روح الله كى هست ) اينها يك حماقتى است منتها بعضى جوان ها، بيچاره ها، نفهم هاايـنـهـا را وادار مـى كـنند يك همچو كارى بكنند، يك همچو كارهائى كه همين دو، سه روز مثلابـود. خـوب ، ايـنـهـا نمى فهمند كه اگر چنانچه فرضا هم شما از پايگاه همدان پا شدهبوديد و آمده بوديد و فرض كنيد چند تا جا هم كوبيده بوديد، شما بالاخره بايد زمين همبـيـائيـد يـا هـمـان آسـمـان مـى مـانـيد؟ ما از اين امور نمى ترسيم ما از قشرهاى خودمان مىتـرسـيـم ، از خـودمـان . اگـر چنانچه شما آقايان و همپالگى هاى شما، صنف روحانيت همه(ايـدهـم الله تـعـالى ) اگـر چنانچه كارهائى خداى نخواسته انجام بدهيد كه از چشم ملتبـيـفـتـيد، ولو در دراز مدت ، آن روز است كه فانتوم لازم نيست ديگر، خود ملت شما را كنارمى زند و ملت هم بى هادى نمى تواند كارى انجام بدهد و آنها ولو حالا تهيه براى چندينسال ديگر هم باشد كار خودشان را آنوقت مى توانند انجام بدهند. من خوفم اين است كه مانـتـوانـيـم ، روحـانيت نتواند آن چيزى كه به عهده اوست صحيح انجام بدهد. من خوف اين رادارم كـه بـه واسـطـه بعضى تبليغات ، حوزه هاى علمى از آن كار اساسى كه حفظ فقاهتاست سستى بكنند و كم كم فقه منسى بشود و در دراز مدت اينها نتيجه بگيرند. شما اين راخيال نكنيد كه آنها خيلى دستپاچه اند كه
هـمـين دو، سه روز اين كارها را انجام بدهند، اگر توانستند، حالا، اگر نتوانستند نقشه مىكـشـنـد كـه در پـنـجـاه سال ديگرى كار خودشان را انجام بدهند، دست بر نمى دارند. و ازنـقـشـه هـاى مـهم همين است كه قشرهاى ملت را از هم جدا كنند و مهم اين است كه روحانيت را ازمـلت جـدا كـنـنـد. ايـنها ضربه اى كه از روحانيت خوردند از هيچ كس نخوردند براى اينكهضـربـه را مى گويند كه ديگران هم كه زدند به ما، اينها وادارشان كردند، مسجدها مردمرا وادار كـرد، پـس بـايـد مـسـجـدهـا را مـا شروع كنيم بشكنيم . اينكه مى آيند مسجدها را مىخـواهـنـد خـلوت كنند و بيچاره جوان ها و متدينين ما هم اشتباها به خطا مى روند، اين است كهمـسـجـدهـا كـم كـم امـسـال يـك قـدرى مـاه رمـضـانـش كـمـتـر بـاشـد،سـال ديـگـر يـك خـرده كـمـتـر، بـعـد از ده سـال ، پـانـزدهسـال ديـگـر چـه بشود. آنها عجله ندارند، به تدريج هر چه شد. شما بايد هشيار باشيدكـه مـسـجـدهايتان و محراب هايتان و منبرهايتان را حفظ كنيد و بيشتر از سابق ، شمائى كهايـن مـعـجـزه را از مـسـجـد ديـديـد، حـالا بـايـد بـرويـددنبال اين مركز معجزه ، نه رها كنيد او را شمائى كه از اسلام يك همچو معجزه اى ديديد كههـمـه قـدرت هـا را بـه هـم شكست ، نه فقط ابرقدرت ها را، قدرت هاى ديگر را هم به همشـكـسـت ، شـمـائى كه از، ملت ما كه از اسلام اين معجزه را دارد نبايد در اسلام سستى كند.فـرضا چهار نفر پاسبان هم ، پاسدار هم يك خلافى كردند لكن همين پاسدارها هستند كه!!! ايـن !!! كـشف كردند اين توطئه را، چرا قدر اينها را نمى دانيد؟ چرا اگر يكى شان يكجائى خلاف كرد مى گوئيد پاسدارها اينجور؟ يك آقائى يك كارى ، يك آخوندى يك كارىكـرد، يـك شـخـصـى يـك كـارى كـرد، مـى گـويـند آخوندها اينطور. اين همان نقشه است كهپـاسـدار را و ارتـش و ژانـدارمرى را و قواى مسلح را و شما را از هم جدا كند و از چشم ملتبـيـنـدازد تـا آنـهـا وقتى كارى مى خواهند بكنند نه قوه روحانى در كار باشد كه مردم راهـدايـت كـنـد و بـسـيـج كـنـد و نـه قـواى مـسـلح بـاشـنـد كـه كـارى انـجـام بـدهـنـد، همه رامقابل هم نگه دارند.
امـروز، روزى اسـت كـه بـايـد تمام قدرت ها هماهنگ باشند و همه حفظ نظم بكنند كه اگرنـظـام به هم بخورد، وضعيت به هم مى خورد و همه خودشان را فدايى اسلام بدانند و درهـر جـا هـسـتـنـد آمـاده بـاشـند براى وقتى كه شب فرض كنيد آمدند و بمباران كردند، آمادهبـاشـنـد كـه بـيـايـنـد بـيرون و اينهائى كه بعد از اينكه بنزين هايشان تمام شد بايدبـيـايـنـد پـائيـن ، قـتـل عامشان كنند. اگر شما مهيا باشيد نرويد سراغ !!! هر كسى نرودسـراغ !!! اخـتـلافـاتـى كـه خـودشـان دارنـد بـا هم ، شما بين راه هستيد اختلاف ها را كناربـگـذاريـد يـك روزى براى اختلافات هم !!! اگر خداى نخواسته بخواهيد اختلاف كنيد !!!هـسـت باز، امروز، روزش نيست ، امروز، روزى نيست كه انجمن هاى اسلامى انتظامات را خداىنـخـواسـتـه بـه هـم بـزنـند يا فرض كنيد پاسدارها به هم بزنند يا ژاندارمرى به همبزند. همه هماهنگ باشيد. اگر هم با هم يك حساب هائى داريد، بگذاريد كنار اين حساب هارا، شـمـا اگـر دو نـفـر بـاشـيـد بـا هـم يك نزاعى داشته باشيد و خداى نخواسته زلزلهبـيـايـد، شـمـا بـاز مـى نشينيد آنجا به اختلاف ؟! نه ، رها مى كنيد و پا مى شويد سراغدفـاع از خـودتـان . ايـن ابـرقـدرت هـا در ايـران زلزله راه انداختند نرويد سراغ كارهاىخـصـوصـى خـودتـان و اخـتـلافـاتـى كـه خـودتان با هم داريد، نرويد سراغ اين ، مجهزباشيد. !!! اگر!!! مجهز باشيد،
هـمـانـطـورى كـه در اوايـل انـقلاب بوديد، حالا هم باشيد و مسجدها را محكم نگه دارد و پرجمعيت كنيد.
من امروز بايد بگويم كه تكليف است براى مسلمان ها، حفظ مساجد امروز جزء امورى است كهاسـلام بـه او بـسـتـه است . ماه مبارك رمضان و بعد از ماه مبارك رمضان هم ، مسجدها را آبادكـنـيـد. مـن در مـكـه كـه مـشـرف بـودم يـك روز مـى خـواسـتم يك كتابى بخرم كه براى آنكـتـابفروش هم فايده داشت ، ايستاده بودم ، اذان گفتند يكدفعه رها كرد گفت كه : (سنةالحـنـفـيـه ) ديگر با من حرف نزد رفت سراغ نماز، در مدينه بازار را كه من ديدم بستهبـود، يعنى باز بود لكن هيچ كس نبود، مى رفتند سراغ نماز، چرا شما نمى رويد سراغنـمـاز؟ چـرا ظهر كه مى شود بازار را رها نمى كنيد كه برويد سراغ نماز؟ اگر برويدسـراغ نـمـاز، احـيـاء كـنـيـد ايـن سـنـت سـيـاسـى اسلام را، همانطورى كه در روز جمعه حالابـحـمـدالله مـى رويـد، روز غير جمعه هم برويد مساجد را پر كنيد. اگر اين مسجد و مركزسـتـاد اسـلام قـوى بـاشـد تـرس از فانتوم نداشته باشيد، ترس از آمريكا و شوروى وايـنـهـا نـداشته باشيد. آن روز بايد ترس داشته باشيد كه شما پشت بكنيد به اسلام ،پشت كنيد به مساجد.
انـشاءالله خداوند همه شما را موفق و مويد كند و اسلام و مسلمين را حفظ كند و دست اجانب راكوتاه كند از اين كشور.
والسلام عليكم ورحمه الله وبركاته
تاريخ : 21/4/59
بـيـانـات امـام خـمـيـنـى در جـمـع گـروهـى از اعـضـاى جامعه زنان انقلاب اسلامى منطقهشميرانو سپاه پاسداران انقلاب اسلامى
كودتا در يك كشورى واقع مى شود كه حكومت آن جداى از مردم باشد
بسم الله الرحمن الرحيم
از خانم ها و آقايان تشكر مى كنم كه در اين موقع كه نزديك ماه مبارك رمضان است در اينجااجـتـمـاع كـردنـد و مـا بـا چـنـد كـلمـه اى از آنـهـا هـم قـدردانـى مـى كـنـيـم و هـم بـعـضـىمـسـائل را در ميان مى گذاريم و هم راجع به ماه مبارك رمضان چند كلمه عرض مى كنيم . ايناشتباه است كه مخالفين جمهورى اسلامى درصدد برآمده اند براى اين كارهاى بچه گانهو شـرارت مـآبـانه . اينها مقايسه كرده اند جمهورى اسلامى ايران را به حكومت هاى ديگركـه گـاهى حكومتى مى آيد و يك حزبى يا يك فرد ارتشى اى با يك عده قيام مى كند و آنحـكـومـت را از بـيـن مـى برد و يك حكومتى به جاى او مى نشاند يا يك رژيمى را از بين مىبـرد يـك رژيم ديگرى مى آورد. اينها مقايسه حكومت اسلام را و نهضت اسلامى را با سايرنظام ها و با ساير حكومت ها عوضى گرفتند و لهذا هم گروه هائى كه توجه ندارند بهعـمـق ايـن انـقـلاب و هـم بـعـضـى از افـراد سـيـاسـى و ارتـشـى و ايـنـهـائى كـه بـهخـيـال خـودشـان مـى خـواسـتـنـد كـه در ايـن سـفـره هـممـثـل سـفـره قـبـل يـك حـظ وافـرى داشته باشند و دستشان در دزدى و در كارهاى خلاف بازبـاشد و حالا اميدشان كم كم دارد قطع مى شود دست به يك همچو كارهائى مى زنند بدونتـوجـه بـه عـمـق مـسـائل . كـودتا در يك كشورى كه واقع مى شود آن كشورى است كه يكحـكـومـتـى دارد و جـداى از مردم و مردم هيچ كارى به آن حكومت ندارند يا ناراضى هستند كهغـالبـا هم ناراضى هستند. اينجا يك تضاد و تعارضى بين سران كشور و حزب ها مثلا ياصاحب منصب هاى لشكرى يا اشخاص سياسى كشور واقع مى شود و ملت حضور ندارند درآنـجـا، اينها حضور ملت را نمى فهمند يعنى چه ، يا مى فهمند و از بس كه حب جاه دارند وحـب مـال دارنـد دسـت و پـا مـى زنـنـد كـه شـايـد، شـايـد در يـكـصـداحتمال يكى بتوانيم . اينها نمى دانند كه فرق است ما بين قيام هاى سياسى ، قيام هاى ملى، قـيـام هـائى كه براى آمال دنيايى است با اين نهضت اسلامى . نهضت اسلامى ايران ابدانـه مـليـت و مـليـت گـرائى خـصوصا به آن معناى فاسدش در آن دخالت داشت و دارد و نهاحـزاب سـيـاسـى و طـبـقه روشنفكر و اين مسائلى كه در ساير جاها هست ، اين نهضت از نفستوده مردم ، از نفس توده زن و مرد مردم بلند شد و به همانطور كه مردها وارد ميدان بودندبانوان محترم هم وارد بودند بلكه حظ اينها و زحمات اينها بيشتر از مردها بايد گفت بودبراى اينكه وقتى كه بانوان مى آيند در ميدان ، قوه مردها دو چندان مى شود يا ده چندان
مـى شـود، مـردهـا نـمـى تـوانـند ببينند كه خانم ها در ميدان آمده اند و آنها كنار بروند. يكتـوده مسلم ، يك سى و پنج ميليون جمعيت !!! به استثناى چند صد تا آدم هاى منحرف !!! مؤمـن بـه خـدا، مـؤ مـن بـه اسـلام ، مـؤ من به قرآن كريم ، يك سى و پنج ميليون همصدا، باايـمـان بـه خـدا و قـرآن كـريم برخاستند از جا. در هر خانه اى برويد مى بينيد كه همانمسائل نهضت هست تمام حرف هائى كه بيشتر بين خانم ها هم با هم در مجالس بوده است بهطـورى كـه مـن اطـلاع پـيـدا كـرده ام يـا مـردهـا در مـجـالسـشـان بـوده تـمـام آنمسائل برگشت يكدفعه به مسائل سياسى . تمام طبقات كشور، زن و مرد و بزرگ و كوچكيـكـوقـت مسائلشان برگشت به مسائل سياسى ، حتى گاهى بعضى بچه هاى كوچكى كهدر منزل ما هم مى آيند گاهى اينها هم وقتى كه بازى مى كنند بازى سياسى مى كنند يكىشان نقش رئيس جمهور را، يكى شان نقش مثلا يكى ديگر را همين طورى . يك همچو واقعه اىكـه در ايران واقع شد اين عمقش را بايد اين اشخاص كه نظر دارند بفهمند قضيه چيست ؟در چـه مـوقـع بـود در طول اين پنجاه سالى كه خوب ، بسيارى يادشان هست يا ده ، بيستسـالى كـه همه تان يا اكثرتان يادتان هست چه وقت بود كه همانطورى كه مردها وارد درمـيـدان نـبـرد بـودنـد، زن هـا هـم وارد بـودنـد، زن هـا هـم جـلو مى افتادند، زن هم بچه هاىكـوچـكـشان را به آغوش مى كشيدند و اگر دو تا بود يكى اش هم دستش را مى گرفتند ووارد مـى شـدنـد در تـظـاهـرات و در مـقـابـل ايـن تـوپ و تـانـك وامثال اينها. چه وقت در ايران شماها و ما يادمان هست كه اينطور انسجام باشد بين گروه هاىمـخـتلف ملت و اينطور در امور كشورى و سياسى همه حضور داشته باشند. اگر يك وقتىيـك قـصـه اى هـم در كـشـور واقـع مى شد حتى مردها هم ، يك محله تهران اصلا مطلع از اينچـيـزهـا نـمـى شدند خانم ها هم بى تفاوت بودند، مردم هم بى تفاوت بودند، آنها هم كهمـطـلع مـى شـدنـد بـى تـفـاوت بـودنـد. اين حضورى كه الان تمام قشرهاى ملت دارند اينحـضـور هـيـچ وقـت نـبـوده اسـت . هـمـه افـراد مـلت الان درمـسـائل سـيـاسـى و مـسـائل اجتماعى حاضرند و خودشان را موظف مى دانند، اگر يك مطلبىواقـع بـشـود كـه بـرخـلاف مـوازين باشد اينطور نيست كه بى تفاوت باشند، مردم كارنداشته باشند، خانم ها هم مشغول كار ديگرى باشند خير، اينجور نيست . حالا شما خانم هاكـه خـداونـد تـايـيـدتـان كـنـد و شـمـا پـاسدارها كه خداوند همه تان را تاييد كند با همحاضريد در صحنه . اين اشخاصى كه خيال كردند كه يك كودتائى بكنيم و يك چند نفررا بكشيم و يك مثلا جاهائى را بكوبيم اينها خيال مى كنند كه يك جاست مركز، يك محله استمـركـز يـا چـنـد مـحـله اسـت مـركـز يـا چـنـد مـحـله اسـت مـركـز. اگـر فـرض كـنـيـد آنمـحـل ، آن مـحل كوبيده بشود همانطورى كه در كودتاهاى ديگر وقتى آن راءس را كوبيدندديـگـر، ديـگـران كـم كـار داشـتـند يا كار نداشتند حالا هم اينطورى است ، حالا همه خانه هامركز است ، همه افراد ملت ما سپاه اسلام هستند. مساله ، مساءله عقيدتى است نه مساءله مادى. خـانـم هـا بـراى ايـنـكـه يـك چيزى مثلا دستشان بيايد يا يك فرض كنيد كه صاحب منصببشوند نمى آيند بيرون خودشان و بچه هايشان را به كشتن بدهند، اين اسلام و قرآن استكـه خـانـم هـا را آورده اسـت بـيـرون و هـمـدوش مـردهـابـل جـلوتـر از مـردهـا وارد در صحنه سياست كرده . همه خانه هاى اين ملت خانه اميد ماست .اينها گمان مى كنند با كوبيدن يك خانه يك نفر را يا صد نفر را يا يك دويست ، پانصدنفر را كشته كارها تمام است . مرد و زن اين كشور همه پاسدار اسلام هستند، مساله ،
مـسـاءله عـقـيـده اسـت نـه مـسـاله ، مساءله ماديت و به دست آوردن يك چيزى تا اينكه بيائيدبـگـوئيـد كـه خوب ، وقتى نمى شود ديگر برويم كنار، خير مساءله عقيده است ، دفاع ازاسلام ، تا آن آخر فردى كه زنده است بايد دفاع بكند يا سى و پنج ميليون جمعيت بايداز بـيـن بـرونـد، كـشـورى ديگر نيست تا اينكه كودتائى باشد و هرگز نخواهد اينطورشـد، ايـنـهـا اشتباه دارند، نمى فهمند. هى روشنفكرهايشان دعواى فهم و سياست مى كنند وعـرض مـى كـنـم كـه جـبـهـه هـاى ايـن طـرف ، آن طـرفـشـان هـى ادعـاى ايـنمـسـائل را مـى كـنـنـد و ارتـشـى هـا هـم كـه يـك طـبـقـه شـان بـاز تـوجـه بـهمسائل ندارند اينها و همه كور فهمى شان از اين است كه اين عمق مساءله را نفهميده اند، بازنـفـهـميده قدرت اسلام را، اينها باز توجه به اين معنا ندارند. اين پاسدارها را كى رفتهدعوتشان كرده كه بيائيد پاسدارى كنيد؟ اين كميته هاى از سرتاسر كشور را كى رفتهدعـوتـشان كند كه بيائيد كميته درست كنيد؟ اين دانشجو و دانشمند و نمى دانم اجزاء ديگراين كشور را كى رفته بسيج شان كرده ؟ اين بانوان را كى بسيج كرده كه در همه شوونكشور دخالت مى كنند و دخالت بجائى هم مى كنند؟ اينها را كسى ، اينها را خدا دعوت كردهاسـت ، ايـنـهـا لبـيـك بـراى خـدا دارنـد مـى گـويـنـد. يـك مـمـلكـت ايـنـطـورى راخـيـال نـمـى شود كرد كه كسى بتواند يك همچو مملكتى را با كشتن يك عده اى ، فرضا همشـمـا بـكـشـيـد فـرضـا هـم فـانـتـوم هـائى بـيـايـد و ايـنمـحـل و آن محل ، آن محل را بكوبد. مگر اينجا الان قيامش به مثلا فلان آدم است ؟ خير، مساءلهاينها نيست ، همه اشتباه اينها اين است كه اسلام را نمى شناسند از باب اينكه نبودند توىاسـلام تا بفهمند چه خبر است ، شايد تاريخ اسلام هم اينها اصلش بنا دارند نخوانند، ازبـس بـا اسـلام مخالفند شايد تاريخ اسلام را دلشان نخواهد بخوانند، اينها نفهميده اندكه در اسلام چه گذشته است . در تاريخ اسلام چه وقايعى اتفاق افتاده ، اسلام چه جورپـيـش رفـتـه اسـت ، هـمـه چـيـز را بـه هـمـيـن جـهـات مـادى و بـه هـمـيـن جـهـات بـهقـول خـودشـان سـيـاسى دست چندم كه دست اينها هست مقايسه مى كنند از اين جهت يك وقت يكهـمـچـو كـارهائى مى كنند يا دعوت يك همچو كارهائى . اسلام اين كار را انجام داد. مگر غيراسـلام مـى تـوانـسـت يك مملكتى را از اول تا آخر، از بچه تا بزرگ بسيج كند براى يكمـطـلب ؟ ايـنـهـا هـر كـدام يـك مـقـاصـد عـليـحـده داشـتـنـدقـبـل از ايـن نـهـضـت ، هـر كـس يـك كـار عـليـحـده داشـت كـارى بـه ايـنمـسائل نداشتند، آن كه همه اينها را به هم پيوند داد و بسيج عمومى كرد آن اسلام بود كهكـرد. اسـلام را بـرونـد بشناسند ببينند چى هست تا ديگر اينطور خطاكارى ها را نكنند. مافـرض ‍ مـى كـنـيـم كه آمدند و اين چند نفر از سران موثر اين كشور را از بين بردند مگرمـلت ايـران بـراى نـخـست وزير و براى فلان آدم و فلان آدم قيام كرده است ؟ مگر قيام دردسـت كـسـى هست ؟ مگر كسى مهار قيام اين كشور در دستش هست ؟ همه ، همه هستند، اشخاصىكـه خـودشـان در ايـن مـسـائل وارد هـسـتـنـد، هـمـه مـلت وارد در ايـنمـسـائل هستند. اين اشتباه بايد رفع بشود تا به اين خطاها نيفتد و بعد هم به اين محاكمهكشيده نشوند، اين اشتباه را رفع بكنند همه گروه ها، همه گروه هاى سياسى و همه گروههـاى روشـنـفـكـر و هـمـه گروه هاى مختلفى كه در اين كشور هست اين اشتباه را رفع بكنند،توجه به اين معنا داشته باشند كه مساءله كودتا در كجا
مـى شـود نـتـيـجـه پـيدا كند، در كجا نمى شود، بفهمند كه قضيه بسيج عمومى يك ملت ازمـركـز گـرفـتـه تـا سرحدات هر جا بروى يك كلمه هست ، هر جا مى رفتى صحبت بود ازايـنـكـه جـمـهـورى اسلامى مى خواهيم مگر بشر مى تواند يك همچو بسيجى را بكند الا بهتـمسك به كتاب و سنت . آن مغزهاى با ايمان است كه قيام كردند، آن مغزهائى است كه الانهم وقتى جوان هايشان ، چه جوان هاى از بانوان و چه جوان هاى از مردها وقتى با من ملاقاتمـى كـنـنـد كـرارا، نه يك دفعه و نه ده دفعه ، از نجف كه بودم تا اينجا حالا هم همين طوراسـت هـى از مـن مـى خـواهـنـد كـه شـمـا دعا كنيد ما شهيد بشويم من هم دعا مى كنم كه پيروزبـشـويـد. يـك هـمچو، يك همچو مغز با ايمانى و يك همچو قلب نورانى را مگر ممكن است باكودتا از بين برد؟ اين اشتباه را اينها از خودشان رفع كنند و توجه كنند به ماهيت نهضتاسـلامـى و بـه مـاهـيـت اسـلام و بـه مـاهـيـت كـتـاب كريم و به ايمان ، اگر توجه به اينمـسـائل بكنند ديگر نه آن كسى كه بخواهد با شلوغ كردن ، دانشگاه را به هم زدن ، دستبـه ايـن كـارها مى زند و نه آن كسى كه فرض كنيد كه مى خواهد يك تظاهرى بكند و يككـارى بـكند. اينها اگر ماهيت مساءله را بفهمند و بفهمند كه پيشرو اين قضيه اسلام است ،امام اين قضيه ، امام زمان است ، اگر اين را بفهمند كه اين مغزهاى سى و پنچ ميليون جمعيتايران نورانى است و به نور اسلام زنده است در فكر اين نمى افتند كه ما برويم يك عدهاى را بـكـشـيـم و بعد زمام را دستمان بگيريم مگر مى شود يك همچو چيزى ، بله ، آنجائىكـه زمـام هـمـيـن بـود كـه يك رده بالايى بود و حكومت مى كرد به مردم ، مردم هم هيچ كارىنـداشـتـنـد آن رده بـالا، يـك رده ديگرى مى آمدند آنها را كنار مى زدند، آنها مى شدند آنها،هـمـان امـا قـضـيـه ايـن نـيـسـت كـه مـا يـك رده اى داشته باشيم و يك بالا و پائينى ، همه ،هـمـدوشـنـد، بـرادر و خـواهـرنـد هـمـه و هـمـه خـودشـان را سـهـيـم مـى دانـنـد در ايـنمـسـائل ، براى اينكه اسلام هست اسلام اختصاص به يك شخص !!! دانه شخصى !!! ندارد،ايـمان است ، ايمان مربوط به يك كسى !!! دانه كسى !!! ندارد، خانه به خانه بايد ايناشـخـاص كـه خيال كردند، خانه به خانه بايد بروند و جنگ كنند آن هم در همه كشور نهدر تـهـران ، تـهـران را اگـر چـنـانـچـه فـرض بـكـنـيـد، فـرضمـحـال كـه شـمـا تهران را تسخير كنيد ساير مملكت قيام كردند برخلافتان ، آنها مى آيندتهران را از دست شما مى گيرند. بايد يك ابزارى بياورد آمريكا و يك اشخاصى بياوردآمـريـكا يا ساير كسانى كه مى خواهند، خيال مى كنند در اينجا بايد يك كارى انجام بدهندكـه سـى وپـنـج مـيليون جمعيت را از صحنه بيرون كند. آن چه ابزارى است كه مى تواندسـى و پنج ميليون جمعيت زن و مرد كه همه مجهز و همه حاضر در قضايا هستند اين بخواهداز صـحـنـه بـيـرون كـنـد؟ اين امر محالى است . كسى را كه خدا به ميدان آورده نمى تواندبـخـتـيـار از مـيـدان خارج كند يا كارتر از ميدان خارج كند. كسى كه اعتياد دارد نمى تواندكـودتـا بكند حرف است ، اينها حرف است كه مى زنند كه بنا بود كه بيايد، كى بيايد؟آن اگر دو ساعت از وقتش بگذرد آنطور كه مى گويند خوب ، كى بايد؟ عمده همين است كهاسـلام را نـمـى شـنـاسـنـد، خـيـال مـى كـنـنـد اسـلام يـك رژيـمـى اسـتمثل رژيم آمريكا، مثل رژيم شوروى . شوروى و امريكا همان رده بالا هستند، مردم ديگر، مردمكـشـور خـودش ‍ بـرخلافش هستند. آن رده بالا يك حكومتى مى كنند و يك زورى مى گويند ويك چرايى مى كنند در مملكت . مردم ديگر حاضر قضايا نيستند اينطور نيست كه مردم ديگرمثل
ايـران حـاضـر بـاشـنـد در مسائل سياسى ، بانوانشان همه حاضر باشند. اسلام را اگربـشـناسند و بفهمند اين اسلام چى هست و يك قدرى تاريخ اسلام و قضايائى كه در صدراسـلام واقـع شـد، شـمـا بـبـيـنيد در يك جنگى كه واقع شده است و قتى كه يك قلعه اى رابسته بودند و كفار در آن نشسته بودند و خوب ، آن وقت هم كه وسايلى نبود كه بروندبـالا و بـمـبـاران كـنـنـد بـايد اين قلعه فتح بشود، خوب ، ديوارهاى بلند و كذا. يكى ازسردارهاى اسلام گفت كه : نيزه ها را زير سپر بگذاريد من مى نشينم روى سپر، من را بالاكـنـيـد تـا بـروم بـه ديـوار بـرسـم مـى روم آنـجـا بـا آنـهـا درداخـل جنگ مى كنم ، در را باز مى كنم . يك نفر براى يك جمعيتى كه يك قلعه را داشتند همينكـار را كـردنـد، اين نيزه ها را زير سپر گذاشتند او نشست روى سپر با اين نيزه ها بلندكردند تا به برج رسيد، به ديوار رسيد آن شخص رفت در آنجا و جنگ كرد و در را بازكـرد. ايـن اسـلام اسـت كـه ايـن كـار را مـى كـنـد، ايـن ايمان است كه اين كار را مى كند. اينقـشـرهاى مختلفى كه انحراف دارند خوب است يك قدرى مطالعه كنند در اسلام ، خوب استيك قدرى مطالعه كنند در تاريخ اسلام ، خوب است يك قدرى بفهمند كه معنى ايمان چيست .
در ماه مبارك رمضان خودتان را تقويت كنيد به قواى روحانى
ماه مبارك رمضان نزديك شد و در اين ماه مبارك خودتان را تقويت كنيد به قوت هاى روحانى. در يـك حـديـث اسـت كـه پـيـغـمـبـر اكـرم فـرمـودنـد كـه مـاه رمـضـان آمـد،اقبال كرد آمد، در ضمنش مى فرمايند كه (دعيتم الى ضيافه الله ) ضيافت هاى خدا باضـيـافـت هـاى مـردم ايـن اسـت فـرقـش كه وقتى شما را يك اشخاصى دعوت بكنند به يكمـهـمـانـى وقـتـى بـرويـد در آن مـهـمـانـى بـه حـسـب فـراخـورحال يك چيزهائى براى خوردنى و يك چيزهائى براى تفريح و اين چيزهاست . ضيافت خدادر ماه رمضان يك شعبه اش روزه است ، آن ضيافت خداست ، يك شعبه اش روزه است و يك كارمـهـمش كه مائده غيبى و آسمانى است قرآن است . شما دعوت شده ايد به مهمانى خدا و شمادر مـاه رمـضـان مـهـمـان خـدا هـسـتـيـد. مـهـماندار شما، شما را وادار كرده است به اينكه روزهبـگـيـريد. اين راه هائى كه به دنيا باز است و شهوات هست و اينها را، اينها را سدش كنيدتا مهيا بشويد براى (ليله القدر) ماه شعبان مقدمه است براى ماه مبارك رمضان كه مردممـهـيا بشوند براى ورود در ماه مبارك رمضان و ورود در (ضيافه الله ). شما وقتى كهمـى خـواهـيد به مهمانى برويد خوب ، يك وضع ديگرى غالبا البته ، يك وضع ديگرىخودتان را درست مى كنيد. لباس تغيير مى دهيد و يك طور ديگرى وارد مى شويد آنطورىكـه در خـانـه هستيد يك تغييرى مى دهيد، ماه شعبان براى اين است كه همان مهيا بودنى كهمـى خـواهـيد مهمانى برويد، خودتان را مهيا مى كنيد و سرو ظاهرتان را، سر و صورتتانرا يـك قـدرى فـرق مـى گـذاريد با آنوقتى كه در خانه هستيد، در ضيافت خدا، ماه شعبانبـراى مهيا كردن اين افراد است ، مهيا كردن مسلمين است براى ضيافت خدا. عددش آن مناجاتشـعـبـانـيه است . من نديده ام در ادعيه ، دعائى را كه گفته شده باشد همه امام ها اين را دعامـى خواندند. در دعاى شعبانيه اين هست كه من يادم نيست كه در يك دعاى ديگرى ديده باشمكه همه ائمه اين را مى خواندند. اين مناجات شعبانيه براى اين است كه
شما را، همه را مهيا كند براى (ضيافة الله )
آن كه سبكبار مى كند انسان را و از اين ظلمتكده بيرونش مى كشد (ادعيه ) است
يك كج فهمى هائى در انسان هست كه اين كج فهمى ها گاهى خيلى زياد مى شود. اينها دعارا نـمـى فـهمند چى هست لهذا خيال مى كنند كه حالا ما خوب ، قرآن را مى گيريم دعا را رهامـى كـنـيـم . اينها نمى فهمند كه دعا اصلا چى هست ، مضامين ادعيه را نرفته اند ببينند كهچـى هـسـت بـه مـردم چـى مى گويد، چه مى خواهد بكند، اگر نبود در ادعيه الا دعاى مناجاتشـعـبـانـيـه ، كـافـى بـود براى اينكه امامان ما، امامان بحقند. آنهائى كه اين دعا را انشاءكـردنـد و تـعـقـيـب كـردنـد. تـمـام ايـن مـسـائلى كـه عـرفـا درطول كتاب هاى طولانى خودشان !!! يا !!! يا خودشان گويند در چند كلمه مناجات شعبانيههـسـت ، بـلكـه عـرفـاى اسلام از همين ادعيه و از همين دعاهائى كه در اسلام وارد شده است ازاينها استفاده كرده اند و عرفان اسلام فرق دارد با عرفان هند و جاهاى ديگر. اين دعاهاستكـه بـه تـعـبـيـر بـعـضـى از مـشـايـخ مـا قـرآن ، مـى فـرمـودنـد كـه قـرآن ، قـرآننازل است ، آمده است به طرف پائين و دعا از پائين به بالا مى رود اين قرآن صاعد است .مـعـنـويـات در ايـن ادعيه ، آنى كه انسان را مى خواهد آدم كند، آنى كه اين افرادى كه اگرسـرخود باشند از همه حيوانات درنده تر هستند اين ادعيه با يك زبان خاصى كه در دعاهاهـسـت ايـنـها اين انسان را دستش را مى گيرد و مى بردش به بالا، آن بالايى كه من و شمانـمـى تـوانـيـم بـفـهـمـيم ، اهلش هستند. يكدفعه آدم مى بيند كه كسروى آمد و كتابسوزى ،مـفـاتـيـح الجـنـان هم جزو كتاب هائى بود كه سوزاند، كتاب هاى عرفانى را هم سوزاند.البته كسروى نويسنده زبردستى بود ولى آخرى ديوانه شده بود يا يك مغزى است كهايـن مـغـز بـسـيـارى از شـرقى ها اينطورى هست كه تا يك چيزى ، چهار تا كلمه اى ياد مىگـيـرنـد ادعاشان خيلى بالا مى شود. كسروى آخرى ادعاى پيغمبرى مى كرد، نمى توانستبـه آن بـالا بـرسـد آنـجـا را مى آورد پائين . اين كتاب مفاتيح الجنان يك كتابى است كهمال حاج شيخ عباس قمى نيست شيخ عباس قمى ، او جمع كرده اينها را !!! در!!! ادعيه را جمعكـرده در آنـجـا. اين آدمى كه كتاب مفاتيح الجنان را سوزانده يا يك روزى براى سوزاندنامـثـال كـتاب مفاتيح الجنان درست كرده بود اين نمى دانست كتاب مفاتيح الجنان چى تويشاسـت ، شـايـد يك دفعه هم مناجات شعبانيه را هم نخوانده بود، فكرش اينطور فكر نبود.اين دعاهائى كه در ماه ها هست ، در روزها هست خصوصا در ماه رجب و شعبان و ماه مبارك رمضانايـنـهـا انـسـان را هـمـچو تقويت روحى مى كند اگر كسى اهلش باشد ماها كه نيستيم ، همچوتـقويت روحى مى كند و همچو راه را براى انسان باز مى كند و نور افكن است براى اينكهاين بشر را از اين ظلمت ها بيرون بياورد و وارد نور بكند كه معجزه آساست . به اين دعاهاعنايت بكنيد گول بعضى از نويسنده ها و مثلامـثـال كسروى را نخوريد كه ادعيه را تضعيف مى كردند. اين تضعيف ، تضعيف اسلام است ،نـمـى فـهـمـنـد ايـنـهـا، بـيـچـاره انـد، نـمـى دانـنـد در ايـن كـتـاب چـه چـيـزهـا هـسـت . هـمـانمسائل قرآن است با لسان ديگرى كه لسان ائمه باشد. لسان قرآن يك جور زبان است ،زبـان دعـا يـك جـور زبـان اسـت ، زبان علما و عرفا و اينها هم يك زبان ديگر است آن كهسبكبار مى كند انسان را و از
ايـن ظلمتكده مى كشد او را بيرون و نفس را از آن گرفتارى ها و سرگشتگى هائى كه داردخارج مى كند اين ادعيه اى است كه از ائمه ما وارد شده اند، ائمه ما عليهم صلوات الله كهتـقريبا همه شان گرفتار به يك ابرقدرت هائى بودند كه نمى توانستند يك كارى راانـجـام بـدهـنـد شـاخـص ، عـلاوه بـر آن هدايت هاى زيرزمينى كه مى كردند اين ادعيه براىتـجهيز مردم بود، برخلاف آن دولت هاى قاهرى كه بودند همين ادعيه بودند كه اشخاصوقـتـى كـه ادعيه را مى خواندند قوت روحى پيدا مى كردند و سبكبار مى شدند. و شهادتبـراى آنـهـا هـيـن و آسـان مى شد. اين ادعيه در ماه مبارك رجب و خصوصا در ماه مبارك شعبانايـنـهـا مـقـدمـه و آرايشى است كه انسان به حسب قلب خودش مى كند براى اينكه مهيا بشودبـرود مـهـمانى ، مهمانى خدا، مهمانى اى كه در آنجا سفره اى كه پهن كرده است قرآن مجيداسـت و محلى كه در آنجا ضيافت مى كند مهمش (ليله القدر) است و ضيافتى كه مى كندضـيـافـت تـنـزيـهـى و ضـيـافـت اثـبـاتـى و تـعـليـمـى . نـفـوس ‍ را از روزاول ماه مبارك رمضان به روزه ، به مجاهده ، به ادعيه مهيا مى كند تا برسند به آن سفرهاى كـه از آن بـايـد اسـتـفـاده كـنـنـد و آن (ليـله القـدر) اسـت كـه قـرآن در آننازل شده است . اين ضيافت الهى انسان را منقلب بايد بكند از اين جهت حيوانى به آن جهتواقـعـى ، انـسـانـى ، از آن ظـلمـت هـائى كـه اطـلاع بـه آن داريم منقلب كند انسان را به آننورهائى و آن نورها و نور مطلقى كه همه عالم تبع اوست .
هـمه دعوت انبيا اين بوده است كه مردم را از اين سرگردانى اى كه دارند هر كه يك طرفمى رود و هر كه يك مقصدى دارد اين مردم را از اينجا دعوت كنند و راه را نشان شان بدهد كهايـن راه اسـت ، ديـگـر آن راه هـا كـه مـى رويـد رهـا كـنيد، راه همين است ععع (هدنا الصراطالمـسـتـقيم ) عععع ، ععع (ان ربى على صراط المستقيم ) عععع آن طرف ، طرف ندارد،دنـيـاسـت و مـاوراى آن ، آنـچـه كـه مـربـوط بـه نفسانيت انسان است ، شهوات انسان است ،آمـال و آرزوهاى انسان است اين دنياست آن دنيائى كه تكذيب شده است . اين عالم طبيعت ، اينعـالم طـبـيعت نور است ، دلبستگى هاى به اين عالم انسان را بيچاره مى كند، ظلمت ما از ايندلبـسـتـگى هائى است كه ما داريم به اين دنيا، به اين مقام ، به اين مسند، به اين اوهام ،بـه اين خرافات . همه انبيا آمدند براى اينكه دست شما را بگيرند از اين علائقى كه همهاش بـر ضد آنى است كه طبيعت و فطرت شما اقتضا مى كند، شما را دستتان را بگيرند واز اين علائق نجاتتان بدهند و واردتان كنند به عالم نور. اسلام هم در راس همه اديان استبـراى يـك هـمـچـو مقصدى . اين ادعيه مهيا مى كنند اين نفوس را براى اينكه اين علائقى كهانسان دارد و بيچاره كرده انسان را اين علائق ، اين گرفتارى هائى كه انسان در اين عالمطبيعت دارد و انسان را سرگشته كرده است ، متحير كرده است نجاتش بدهند و آن راهى كه راهانـسـان اسـت بـبـرنـد، راه هـاى ديـگـر راه انسان نيست ، صراط مستقيم راه انسانيت است و اينمناجات ها و اين ادعيه اى كه ائمه ما عليهم السلام بعد از اينكه دستشان كوتاه شده بود ازاينكه دعوت ظاهرى خيلى واضح بكنند مردم را با همين ادعيه به آن راهى كه بايد ببرند،راه مـى بـردند. مقصد انبيا اين نبود كه بيايند يك جائى را بگيرند و يك مثلا كارى براىخـودشـان درسـت بـكـنـند، مقصد اين نيست آقا. مقصد پيغمبرها اين نبود كه دنيا را بگيرند وآبادش كنند، مقصد اين بود كه
راه را بـه ايـن اهـل دنـيـا، بـه ايـن انـسـان ظـلوم و جـهـول ، بـسـيـار ظـالم بـسـيـارجـاهـل راه را نـشـان بـدهـنـد كـه از اين راه برويد، آن راهى كه شما را مى رساند به خداىتـبـارك و تـعـالى ايـن راه اسـت ععع (ان ربى على صراط المستقيم ) عععع دنياست و آنطـرفش همه عالم دنياست و آن طرفش ماوراء و ماوراى آن طرف نور مطلق ، انبياء آمدند ما رابـه آن نور برسانند ععع (الله ولى الذين امنوا يخرجهم من الظلمات الى النور والذينكـفـروا اوليـائهـم الطـاغـوت يـخـرجـونـهـم مـن النـور الى الظـلمـات ) عـعـعع طاغوت درمقابل انبيا هست ، در مقابل الله هست . اگر راهمان بدهند به اين ضيافت بزرگ الهى ، ممكناست راهى پيدا كنيم به سوى انسان شدن اگر چنانچه ما در اين ضيافت خدا، در اين سفرهاى كـه خـداى تـبارك و تعالى افراشته است و براى همه ، اگر ما در اينجا موفق بشويمبـه ايـنـكـه راهـمـان بـدهـند در اين مهمانهخانه بزرگ الهى ، جلويمان را نگيرند، شياطينايـسـتـاده انـد كه راه را نگذارند برويم ، جلو گيرند، اگر راهمان بدهند به اين ضيافتمـمـكـن اسـت كـه راهى پيدا بكنيم به آنكه راه انسان است ، همه راه ديگر غلط است ، راه هاىحيوانى است ، انسان يك اعجوبه اى است كه هم در او حيوانيت هست ، حيوانى شهوى الى غيرمـتـناهى و هم در او شيطنت هست الى غيرمتناهى . يك موجودى است همه ابعادش غيرمتناهى است ،از هـر راهـى كـه بـرود آخـر نـدارد، هر راهى كه برود هيچ آخر ندارد و راه ها همه غلط، همهاشـتباه ، همه منتهى به جهنم مى شود الا صراط مستقيم آنى كه راه انسان است . اگر راهمانبدهند در اين ضيافت الله و مستعد شده باشيم كه وارد بشويم در اين ضيافت خدا و در اينمـاه مـبـارك ، امـيـد اسـت كـه انـشـاءالله يـك هـدايـتـىشـامـل حـالمـان بـشـود. خـودتـان را تـقـويـت كـنيد در اين ماه مبارك ، مهيا بشويد براى همهپـيـشـامدها، در عين حالى كه معنويات بود آنكه مى خواستند لكن با قوت معنويات اعوجاجهـائى كـه در بـشـر بـود و در ايـن قـدرت هـاى بـزرگ بـود اين اعوجاج ها را مى خواستندمرتفع كنند. يك چوپان با عصايش پا مى شد مى رفت فرعون و آن بساط فرعونى را مىرفـت دعوت مى كرد كه بيا مسلمان شو، بيا آدم شو. يك صغير يتيم چوپان زاده يا چوپاناز حـجـاز پـا مـى شود همه دولت ها را دعوت مى كند كه بيائيد آدم بشويد. براى اين استكـه آدم كـنـنـد هـمـه را، مـقـصـد ايـن اسـت كـه مـاهـا آدم بـشـويـم و مـع الاسـفمـشـكـل اسـت . يـك مـثـلى هـسـت كـه مـى گـفـتـنـد كـه مـلا شـدن چـه آسـان ، آدم شـدن چـهمـشـكل ، مرحوم شيخ ما رحمة الله مرحوم آشيخ عبدالكريم رحمة الله مى فرمود كه ملا شدنچـه مـشـكـل ، آدم شـدن مـحـال اسـت . مـثـل مـحـال مـى مـانـد، انـبـيـا آمـده بـودنـد كـه ايـنمـحال را جامه عمل به آن بپوشند. اينقدر دست و پا نزنيد اينطرف و آنطرف برويد، شماخدا را مى خواهيد برويد دنبال همان كه مى خواهيد، فطرت شما توجه به خدا دارد خودتانمتوجه نيستيد، همه فطرت ها توجه به خدا دارد. اين ماه رمضان و هر ماه رمضان ديگرى مهياكنيد خودتان را، در اين روز آخر فرضا آخر شعبان است شايد، بيشتر مهيا كنيد و مهيا كنيمخـودمان را براى ورود در (ضيافه الله )، در مهمانى خدا، كه انشاءالله با سلامت نفس، با نور هدايت خداى تبارك و تعالى
وارد بشويم در اين ماه عزيز معظم و فرق بكنيم ، در اين ماه فرق داشته باشيم با سايرمـاه هـا و دنـبـال ايـن بـاشيم كه انشاءالله (ليله القدر) را دريابيم ، بركات (ليلهالقـدر) را كـه قـرآن در آن نـازل شـده اسـت ، هـمـه سـعـادت عـالم در آن شـبنازل شده است و از اين جهت از همه شب هاى عالم بالاتر است ، اين را بتوانيم ادراك بكنيم ،درك بـكـنـيـم . خـداونـد انـشـاءالله شـمـاها را توفيق بدهد كه با سلامت و سعادت وارد در(ضيافه الله ) بشويد و از آن مائده هاى آسمانى كه قرآن و ادعيه است انشاءالله همهمـان مـسـتـفـيض بشويم و با يك روح سالمى وارد بشويم و (ليله القدر) هم دريابيم ،(سلام هى حتى مطلع الفجر)
والسلام عليكم و رحمة الله وبركاته
تاريخ 21/4/59
بـيـانـات امـام خـمـيـنـى در جـمـع گروهى از نمايندگان سازمان پيشمرگان مسلمان كرد
بسم الله الرحمن الرحيم
من از اين جوان هاى پيشمرگ كه به راستى اثبات كردند كه فداكار اسلام هستند و لشكرپـيـغمبر اسلام هستند، تشكر مى كنم . من به شما علاقه دارم ، علاقه يك مسلم با مسلم و يكپـدر بـا فـرزنـد، و شـمـا را دعـا مـى كـنـم . از وقـتـى كـه شـمـا قـيـام كـرده ايـد درمقابل اشرار و در مقابل اشخاص كه مى خواستند نهضت اسلامى را سركوب كنند، من از شمابـا تـمـام قـوا پشتيبانى و هم دعا كردم . خداوند شما را انشاءالله براى اسلام حفظ كند وشـمـا جـوان هـا را در پـيـشـگـاه خداى مقدس ، خداى بزرگ آبرومند كند. شما مى دانيد كه ماغـرضـى در ايـن مـسـائل نـداشـتـيـم جـز اينكه حكومت جبار برود تا به جاى آن حكومت اسلامبرگردد. اينهائى كه در طول اين مدت چه در كردستان و چه در جاهاى ديگر با اين نهضتمقابله كردند، اشخاصى بودند كه از اسلام اطلاعات نداشتند و نمى خواستند حكومت اسلامبـرقـرار بـاشـد. شـمـا از طـرز و شـيـوه حـركـات ايـنـهـا بـهـتـر مـى دانـيـد كـهعمال غير بودند. از كيفيت سلاح هائى كه داشتند شما ديديد كه اين سلاح ها از كجا مى آمد.شـمـا مـحـكـم و مـسـتـحـكـم بـاشـيـد كـه بـراى اسـلام داريـد كـار مـى كـنـيـدمـثـل سـربـازهـاى صـدر اسـلام هستيد، شما باكى از اينكه شكست بخوريد نداشته باشيدبـراى ايـنـكـه بـراى لشكر اسلام هيچ وقت شكست نيست ، شهادت شكست نيست ، پيروزى همشـكـسـت نـيست . شما يا پيروز مى شويد و يا شهيد، در هر دو جهت پيروزى با شماست . مناميدوارم كه اين ريشه هاى فساد كه يك مقدارى از آنها از رژيم سابق هستند و يك مقدارى هماز اين افرادى هستند كه الهام از خارج مى گيرند، نتوانند كارى انجام بدهند.
شـمـا ديـديد در اين دو سه روزى كه گذشت بنابود يك كودتائى مثلا همه طرفه بكنند،خـداى تـبارك و تعالى با ما همكارى كرد و كشف شد و بسيارى از اين جنايتكاران گرفتارشـدنـد و بـسـيـارى از آنـهـا در تعقيبشان هستند و باندهائى هم داشتند انشاءالله اين حكومتاسـلام مـستقر بشود تا دنيا بداند كه حكومت اسلامى يعنى چه . خداوند انشاءالله به شماتـوفـيـق عـنـايـت كـنـد و در هـمـه جـهـان مـوفـق بـاشـيـد. و مـا امـيـدواريـم كـه كـردستان راقـبـل از ايـنـكـه به جاهاى ديگر عنايت شود، به آنجا عنايت شود و دولت اسلام هم بنا برهـمـيـن دارد كـه كـردسـتـان را انـشـاءالله آبـاد كـنـد ومثل سابق نباشد كه حرف بود و خرابى . اميدواريم كه اين دفعه ديگر حرف نباشد و همهجـهـات مـمـلكـت اصـلاح بـشـود. انشاءالله خدا به شما جوان ها سلامتى عنايت كند و شما رابراى اسلام ذخيره قرار بدهد و موفق و مؤ يد كند.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
تاريخ : 22/4/59
فـــرمـــان انــتـصـاب حـجـت الاسـلام مـحـمـد حسن قديرى به نمايندگى امام و امامت جمعهدركوهپايه
بسم الله الرحمن الرحيم
جناب حجت الاسلام آقاى شيخ محمد حسن قديرى دامت افاضاته
طـبـق درخـواسـتـى كـه از طـرف اهالى محترم محل شده بود و تقاضا داشتند جنابعالى آنجابـرويـد، مـقتضى است دعوت آنان را بپذيريد و ضمن انجام اين مسافرت به امور مذهبى ومـسـائل شـرعـى مـرم مـنـطـقه نيز رسيدگى نموده و در رفع نابسامانى ها و كمبودها سعىكـافـى مـبـذول داريـد و در رفـع مشكلات نيز به هر نحو صلاح مى دانيد بكوشيد. ضمناجـنـابـعـالى را بـه امامت نماز جمعه در آن محل منصوب نموده تا انشاءالله تعالى جهت حفظوحـدت و هـمـبـسـتـگـى اهـالى مـحترم اين فريضه بزرگ الهى را اقامه نموده و مردم را بهوظـايـف اسـلامـى و انقلابى كه دارند آشنا سازيد. موفقيت همگان را از خداى تعالى مسئلتدارم .
والسلام عليكم و رحمه الله
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 27/4/59
فرمان امام خمينى به حجت الاسلام توسلى محلاتى
بسم الله الرحمن الرحيم
خدمت جناب حجت الاسلام آقاى حاج شيخ محمدرضا توسلى محلاتى دامت افاضاته
بـراى هـر چـه بهتر برپائى فريضه عظيم حج و رسيدگى به كليه امور مربوط بهاين فريضه الهى و براى هر چه بيشتر اسلامى كردن كاروان ها و آنچه مربوط به ادارهآنـهـاسـت ، جـنـابـعـالى را بـه سـمت سرپرست حجاج بيت الله الحرام تعيين نمودم تا باهـمـكـارى جـنـاب حـجـت الاسـلام آقاى حاج سيد على هاشمى گلپايگانى و با مشورت مقاماتصالحه ، هياءتى از افراد صالح و متعهد و با ايمان انتخاب و با همكارى آنان كليه امورمـربوط به حج را تحت نظارت قرار دهيد، در ضمن در صورتى كه كار امور حج با يكىاز ادارات از قـبـيـل هلال احمر و غيره بستگى پيدا كرد بايد مسؤ ولين منتخب ادارات دولتىبـا تـايـيـد و تـصـويب شما بوده باشد و شما موظف هستيد تا اشخاصى مسلمان و متعهد رابراى اين كار انتخاب نمائيد. اميدوارم محتواى عظيم انسانى ، روحانى ، سياسى ، اجتماعىحـج را به بهترين وجه در نظر داشته و حجاج عزيز را از بعد اجتماع انقلابى ساليانهاسلام مطلع گردانيد. لازم به تذكر است كه تمام آثار شرك و طاغوت از مقدمات اين سفربزرگ بايد حذف گردد. انشاءالله موفق و مويد باشيد.
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 28/4/59
فرمان امام خمينى به برادر مرتضى رضائى
بسمه تعالى
فرماندهى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى شما مورد تاييد است و لازم است با جديت مواظبتكنيد كه احكام اسلام در سپاه پاسداران به مورد اجرا گذاشته شود. والسلام .
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 28/4/59

next page

fehrest page

back page

 

 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation