بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب صحیفه نور جلد 9, امام خمینی (ره) ( )
 
 

بخش های کتاب

     FEHREST -
     SAHIFE01 -
     SAHIFE02 -
     SAHIFE03 -
     SAHIFE04 -
     SAHIFE05 -
     SAHIFE06 -
     SAHIFE07 -
     SAHIFE08 -
     SAHIFE09 -
     SAHIFE10 -
     SAHIFE11 -
     SAHIFE12 -
     SAHIFE13 -
     SAHIFE14 -
     SAHIFE15 -
 

 

 
 

 

next page

fehrest page

back page

مكتب هاى به ظاهر مترقى در مقابل اسلام هيچ ندارند
ايـن را كـرارا گـفتم كه ما يك متاع خيلى ارزشمندى داريم و داشتيم ، عرضه عرضه اش رانـداشـتيم ، مثل يك كسى كه يك متاع بسيار خوبى دارد توى انبار، هم نمى تواند بيرونشبياورد و تا عرضه نكند، مشترى پيدا نمى كند.
ما يك متاع با ارزشى داريم كه همه اين مكتب هائى كه اسمش را مكتب مى گذارند در مقابلشهيچ ابدا ندارند و مع الاسف نتوانستيم عرضه اش كنيم ، مدفون شد توى كتاب ها، بيروننـيـامـد مـدفـون شـد پيش خود اهل علم و توى مغزهاى آنها، بيرون نيامد، نتوانستيم از اسلاماسـتـفاده آنطورى كه بايد باشد بكنيم و عرضه كنيم به عالم كه اين متاع ماست ، ببينندمتاع ما چيست اينها ترس اين را دارند كه اين متاع را ما بتوانيم عرضه كنيم .
شـمـا ايـن را بـدانـيـد، ايـنـهائى كه الان به ضد روحانيت و به ضد اسلام و مذهب منتها باپـوشش اينكه نخير مذهب چطور، چطور، به ضد اينها قلمفرسايى مى كنند و قيام مى كنند،ايـنـهـا خوف اين را دارند كه يك وقتى بتوانيم ما عرضه كنيم اين متاع را به عالم . وقتىعـرضه بكنيم ، اينهائى كه دم از آن مسائل مى زدند كه واقعيت نداشت ، اينها بايد بروندكـنـار، سراغ كارشان و يا ملحق بشوند به اين جمعيت و اينها كه استفاده جو بودند و نمىدانـم كـلاهـبـردار بـودنـد و از ايـن مسائل ، آنها هم بروند سراغ كارشان يا ملحق بشوند وبـرگـردنـد. خـوف ايـن را دارند كه مبادا اين متاع بزرگ عرضه بشود، اگر عرضه شدفقط ايران نيست ، فقط ممالك اسلامى نيست ، همه ممالك قبولش مى كنند. اگر ما يك همچوعـرضـه اى داشـتـيـم كـه آنطورى كه اسلام هست ، در ايران ما درست بكنيم ، الان همه خوفدارنـد از ايـن مطلب يعنى آنهائى كه نمى خواهند چپاولگرى شان دست به آن بخورد الانخـوف دارنـد، چـه ايـنـهـائى كـه در ايـنجا هستند و خارج مرزند، اينها خوف دارند، اينها مىتـرسـنـد كه اگر اسلام آنطورى كه هست پياده بشود، نه اين ... ديگر توى كار باشد ونـه ايـن جـمـهـورى . ايـنـهـا خـوف ايـن را دارنـد ولهـذا نـمـى تـوانـنـدتـحـمـل كـنـنـد اين مطلبى كه در ايران واقع شده و ما بايد كوشش كنيم انشاء الله تا اينمـطـلب انـشـاء الله تـحـقق پيدا بكند و عرضه بشود و اين اسلام عملا در خارج تحقق پيدابكند و من اميدوارم كه شما آقايان مؤ فق باشيد همه در سايه پرچم اسلام .
تاريخ : 5/7/58
بـيـانـات امـام خـمـيـنـى در جـمـع نـمايندگان كارگران و كاركنان شركت ملى نفت ايران
هر كس در هر مقامى اگر جنايتكار باشد محاكمه مى شود
بسم الله الرحمن الرحيم
من اول بايد از كاركنان صنعت نفت و كارمندان آنجا كه در اين نهضت اسلامى خدمت كرده اند وكـمـك كـرده انـد و يـك عـضـو حـساس بودند در پيشبرد نهضت اسلامى تشكر كنم و سلامت وسعادت همه را از خداى تبارك و تعالى بخواهم . البته من مى دانم كه آن مركزى كه شماهـسـتـيـد حـسـاسـتـرين مراكز است براى ما و براى دولت . و نابسامانى هاى آنجا را به منرسانده اند و مدت هاست ، و دنبال او بودند كه ديگر من اخيرا ديدم كه بايد آقاى اشراقىبا هياتى بيايند و رسيدگى بكنند و آمدند و رسيدگى كردند و بعضى از مطالب را آنهاهم به من گفتند و شما هم اگر مداركى داريد جمع بكنيد كه اين مدارك را به آقاى اشراقىبـدهـيـد و كـارهـائى كـه اين آدم مى گويند كرده است و من خيلى اطلاع ندارم و چيزهائى كهنـبـايـد بـكند كرده است ، اينها را شما مداركش را جمع بكنيد تا ايشان محاكمه بشود انشاءالله .
البـتـه مـا هـيـچ نـظـر سـوئى بـه كـسـى ، بـه هـيـچ كـسـى نـداريـم . مـا مـى خـواهـيم كهمـسـائل ايـران روى جـهـات اسـلامـى ، روى مـصـالح كـشورمان اداره بشود. مملكت ، يك مملكتاسـلامـى ، بـا حـفـظ مـصـالح مـسـلمـين در مملكت اداره بشود. كسى بتواند اداره كند هر جا را،حـرفـى نـيـسـت كـه بـاشـد و اگر چنانچه بد اداره كردند، نقصى دارد يا خداى نخواستهخيانتى كرده است ، آن هم اگر چنانچه دليلى داشت بر آن ، محاكمه مى شود، محكمه حكم مىكند و شما متوجه باشيد و خاطر جمع باشيد كه اينطور نيست كه ما ناديده بگيريم شركتنفت را و زحمات شما را و دنبال اين تحقيقاتى كه آقاى اشراقى كرده اند و اينها انشاءاللهبـه دولت و بـه مـقـامـات گـزارش داده مى شود. باز گزارش تامش به من نرسيده است واگر چنانچه ديديم كه يك خيانتى در كار بوده است و يك كارهاى بر خلافى ، بر خلافمصلحت مملكت ، بر خلاف مصلحت اسلام بوده است البته دادگاه اسلام است و جدا محاكمه مىشـود و بـه جـزاى خـودش مـى رسـد. شما راجع به اين معنا مطمئن باشيد كه هيچ اغماضىبـراى كـسـانـى كـه خـلاف مـى كنند هيچ اغماضى نمى شود، بايد رسيدگى بشود، اگرچـنـانـچـه او هـم حـرفى دارد بايد برود در محكمه بزند، شماها هم اگر چنانچه مطالبىداريـد يـكـى را تـعـيـيـن كـنـيـد كـه بـهـتـر مطالب را مى تواند بگويد، در محكمه برود ومـسـائل را طـرح بكند و اگر چنانچه خداى نخواسته يك خلافى شده ، خلاف ديانتى انجامگرفته و خلاف مصلحت اسلام و مسلمين
شـده اسـت ،در شـركـت نـفـت يـا تـوطـئه هـائى مثلا هست (چنانچه گفته مى شود) اينها بايدرسيدگى بشود پس از رسيدگى ، هر كس و هر مقامى باشد (نزيه كه يك آدم عادى است ،قابل ذكر نيست ) هر كس در هر مقامى باشد اگر جنايتكار باشد به محاكمه كشيده مى شودو به جزاى خودش مى رسد و اگر بى گناهيش ثابت بشود، خوب ، جبران مى شود
انـشـاء الله كـه مـؤ فـق و مـويـد بـاشـيـد و مـطـمـئن بـاشـيـد كـه كـارالانمال خودتان است ، مملكت مال خودتان است ، مثل سابق نيست كه ديگران ببرند بخورند. و منامـيـدوارم كـه بـه زودى ايـن گـرفـتـارى هـائى كـه هـسـت البـتـهمشكل است لكن انشاء الله رفع خواهد شد. انشاءالله خداوند همه شما را تاييد كند و مؤ فقباشيد. من دعاگوى همه تان و خدمتگزار همه ملت و شماها هستم .
تاريخ : 6/7/58
بيانات امام خمينى در جمع افسران و پرسنل نظامى سازمان اتكا
فرق بين نظام جمهورى اسلامى و نظام طاغوت
بسم الله الرحمن الرحيم
مـن هـر وقـت مـواجـه بـا امـثـال آقـايـان مـى شـوم لازم مـى دانـم كـه بـعـضـىمـسـائل لازم گـفـتـه بـشـود و بـه گـروه هـاى مختلف هم همين طور گفته ام . يك فرق مابينجـمـهـورى اسـلامـى و نـظام فاسد شاهنشاهى اين است كه در نظام شاهنشاهى از باب اينكهآنـهائى كه در راس هستند، خيانتكار هستند، بر حسب نوع شايد كم پيدا بكنيد نباشد، اينهااز مـلت مـى تـرسند، براى خيانتى كه كرده اند از ملت خودشان مى ترسند، وقتى از ملتترسيدند، براى اينكه حفاظت كنند خودشان را و صيانت كنند از مسير ملت ، ارتش را طورىبـار مـى آورنـد كـه در مـقـابـل مـلت بـايـسـتـنـد. مـلت و ارتـش در آن نـظـام هـا هـمـيـشـهمقابل هم بودند، ارتش ايجاد رعب مى كرده در مردم و مردم هم تا آنجا كه مى توانستند، اگرمى توانستند كارشكنى مى كردند. اگر يك نفر از اينها مى خواست عبور كند از يك خيابان، مـثـلا مـحـمـدرضـا وقـتـى كـه مـى خـواسـت عـبـور كـنـد از يـك خـيـابـانـى ،قـبـل از ايـنـكـه عـبـور بـكـنـد، آن خـيابان و خانه هاى آن خيابان و اطراف آنجا به توسطسـازمـان امـنيت كنترل مى شد به طورى كه خانه ها بعضى خالى مى شد و اگر هم گاهىيـك زنـى در آن پـيـدا مـى شد، در آنجا پاسدارى مى كردند تا اين شخص بيايد و از آنجاعبور كند.
اين براى اين است كه اين خوف را هميشه داشت كه مبادا ملت كه دشمن اوست او را ترور كنديـا آسـيـبى به او برساند. ارتش و سازمان امنيت و ژاندامرى و شهربانى و تمام اينها درخـدمت آن رژيم طاغوتى براى حفاظت خودش ، افراد آنها را يك طور خاصى تربيت مى كردكـه بـا مـلت بـه طـور خـشـونـت رفـتـار كـنـد و از كـسـى اگـراحـتمال مى رود، نتواند به او بزنند، هميشه اين مطلب بوده است . اگر يك نظامى مى رفتتـوى بـازار، ايـن وقتى كه وارد بازار مى شد اين دلش مى خواست كه به طور حكومت بامـردم رفـتـار كـنـد و هياهو راه بيندازد، مردم هم پشت به او مى كردند تنفر از او داشتند، ازپـاسـبـان هـا هـم هـمـين طور، از سازمان امنيت ديگر بدتر، براى اينكه اخيرا از همه بدتربـود. ايـن وضـع رژيم طاغوتى و ارتشى كه در خدمت او باشد و ژاندامرى و ساير قواىانـتـظـامـى كه در خدمت او باشد. وضع را اين طورى درست كرده بودند كه همه حافظ شاهباشند و مردم را بترسانند كه مبادا يك وقت به فكر يك كسى بيفتد كه مخالفتى بكند.
كسى كه به نفع ملت ها و مسلمين كار مى كند از ملت ترسى ندارد
امـا رژيـم اسـلامـى آن اسـت كـه پـيـغـمـبـر اسـلام صلى الله عليه و آله و سلم كه در زمانخـودشـان در راس بـودنـد بـه حـسـب اطـلاع مـا، در مـسـجـد مى آمدند و مى نشستند با مردم واشـخـاصى كه وارد مى شدند دور هم مى نشستند و همچو مى نشستند كه معلوم نبود كه كداميـك پـيـغـمـبر است ، همين طور حلقه اى مى نشستند اينطور هم نبود كه صدر و ذيلى داشتهبـاشـد، يـك پـتـوئى مـثلا افتاده باشد و تشكى و صندلى باشد و تخت و تاجى باشد،شايد مسجدشان حصير هم نداشت به اين معنائى كه مسجدهاى شما دارد و حتى اينطور نبوده، اگـر هـم بود و يك چيز مختصرى ، مسجدشان ديوارش هم اندازه قامت يك آدم ، شايد هم يكقدر هم كمتر بوده ، به اندازه يك قامت . در بين مردم آنطور مى نشست كه وقتى از خارج يككسى مى آمد و وارد نبود، بر حسب روايت اين طورى است كه مى گفت كدام يك از شما پيغمبراسـت ، اينطور نبود كه در نشستن و آداب جورى باشد كه وقتى هر كس وارد مى شود بفهمدكـه اين آريامهر است ، اين حرف ها در كار نبود و اميرالمومنين سلام الله عليه آن روزى كهبـا او بـيـعـت كـردنـد، بـيـعـت بـر يـك مـمـلكـتـى كـه چـنـديـنمـقـابـل ايران بود، خود ايران هم جزئش بود كه آن وقت ايران هم جزء ممالك اسلامى بود،حجاز و مصر و بسيارى از جاهاى ديگر در حيطه او بود، همان روز كه بيعت كردند، بعد ازبـيـعـت بـيـل و كـلنگش را برداشت ورفت سراغ يك كارى كه انجام بدهد. در بين مردم هم ازمـردم هـيچ با كى نداشت براى اينكه مردم با او بد نبودند، خيانتى نكرده بود كه از مردمبـترسد، او هر چه كرده بود به نفع خودش ، به نفع مسلمين انجام داده وكسى كه به نفعمـسـلمـيـن ، بـه نـفـع مـلت هـا، مـلت كارهائى را انجام مى دهد ديگر از ملت نمى ترسد، ملتپـشـتيبان اوست . شما ملاحظه بكنيد همين دو دوره اى كه همه مان ديده ايم منتها من زيادترشرا ديـده ام و شـمـا كـمترش را، در دوره سابق و اين دوره اگر يك مشكلى پيدا مى شد براىدولت سـابـق و شـاه و وزيـر و دبـيـر و هـمـه و هـمـگـى فـريـاد مـى زدنـد،مـشـكل حاصل شده ، مردم چه مى كردند، آن كه مى توانست مى گفت خدا كند زيادتر بشود واگـر مـى تـوانـسـت كـمـك مـى كـرد بـراى زيـاد شـدنمـشـكـل ، آن هم كه نمى توانست ، بى تفاوت بود، كار نداشت به اين كارها،خوب جهنم كهبـراى تو مشكل پيدا شده ، بهتر. شماها يادتان نيست وقتى كه اين سه مملكت هجوم كردندو ايـران را گـرفـتـنـد، من يادم هست و قم بودم ، همه چيز مردم در خطر بود سه تا لشگردشمن وارد شده بود، همه چيزشان در خطر بود، لكن آن روزى كه صدا در آمد كه رضاشاهرا بـيـرونش كردند، مردم راحت شدند، مردم دعا كردند، به هم شايد تبريك مى گفتند. و منبه اين دومى چيز كردم كه كارى نكن كه وقتى رفتى ، مردم شادى كنند چنانچه با پدرتكـردنـد، اين را ديگر خود شما ديديد، من نبودم اينجا كه وقتى ايشان رفت مردم چه كردند،خيابان ها را چراغانى كردند علاوه بر اينكه كمك نمى كردند اينطور بودند براى اينكهجـبـهـه را يك جبهه مقابل قرار داده بود، مساءله ملت اصلا مطرح نبود پيش اينها، هيچ كارىبـه ملت اينها نداشتند. اينها براى سركوبى ملت هر چه مى توانستند قواشان را صرفسـركـوبـى ملت مى كردند، وقتى سركوبى ملت در راس ‍ مقاصدشان بود، خوب ، ديگرنبايد توقع داشته باشند كه ملت با آنها چه مى كنند. در اين حكومت دوم كه باز تماماسلامى نيست ، باز يك نسيمى از اسلام است ، يك نسيم جزئى از اسلام در ايران آمده است ،شـمـا ديـديد كه وقتى قضيه كردستان پيش آمد چه كردند مردم از همه اطراف ، نه نظامىتـنها و نه پاسداران تنها با اقشار مردم ، مردم كوچه و بازار، زن ها از اينجا آمده اند كهشـمـا اجازه بدهيد ما برويم كردستان ، گفتم نه ، لازم نيست ، شما برويد و اگر چنانچهآن وقـت جـلو گـرفـتـه نـشـده بـود براى اينكه خوب ، خيلى آنجا شلوغ نشود، شايد آنجابـسـيـار مـى رفـتـنـد بـراى كـمـك كـردن ، مـنـتـهـا احتياج پيدا نشد، بحمدالله خود ارتش وپـاسدارها حل كردند. اين براى چه بود؟ براى اينكه حالا مردم مى بينند كه اين حكومتشاننـمـى خواهد آزارشان بكند، نمى خواهد اذيتشان بكند، بيخودى كسى را نمى گيرد، خودشهـم مى آيد توى مردم ، نخست وزيرتان هم مى آيد توى مردم و راه رود و توى همين شلوغىهـا مى آيد و مردم هم به او تنه مى زنند براى اينكه آن هم يكى از افراد است ديگر و مردمپشتيبانش هستند و آن روزى كه برايش و براى مملكت يك مشكلى پيدا بشود، مردم مملكت را ازخـودشـان مـى دانـنـد، نـمـى گـويـنـد كـه منافع ما را آنها مى برند، خوب خودشان هم جلوبـگـيـرند، مى گويند منافع مال خودمان است ، خودمان هم بايد حفاظت كنيم . براى ارتش وتـمـام قـواى انـتـظـامـيـه ، ايـن بـايـد يـك عبرت باشد، آن دو قطب را مطالعه كنند و عبرتبـگيرند كه آنطور وقتى عمل مى شد مردم با آنها آنطور بودند، كارشكنى مى كردند، هرچى مى توانستند از زير بار بيرون مى رفتند و اگر مى توانستند كارشكنى مى كردند،در ايـن قـطـب مـردم مـوافـقـنـد، هـمـراهـى مـى كـنـنـد. ايـن جـهـاد سـازنـدگـى ، شـمـاخـيـال مـى كـنـيـد در آن وقـت اگـر بـود اين جهاد سازندگى ، هر چه فرياد مى كردند، مىگـفـتـنـد غـلط كـردنـد. اين جهاد سازندگى با يك ندا، جهاد سازندگى اينطور شد كه ازآمـريـكـا مـى آيـنـد ايـنـجا جوان ها، چند وقت پيش از اين آمدند و مى روند سراغ دهات اينجاهابـراى سـازنـدگـى و در تـلويـزيون لابد ديده ايد كه زن و مرد، زن هاى محترم ، مردهاىمـحـتـرم ، اينها خودشان را الان از ملت مى دانند و مى روند با ملت و با برادرهاى خودشانمثل خانه خودشان كار مى كنند.
مردم تكليفشان را مى فهمند چيست و اين براى ما خيلى اميدوارى دارد
ايـنـهـا يـك مـسـائلى اسـت كـه مـا بـايـد از آن عـبـرت بـگـيـريـم كـه وقـتـىمـسـائل اسـلامـى شـد، مـلى شـد، كـار براى خود مردم شد، اينطور نبود كه بخواهند آقائىبفروشند، بخواهند قدرت بفروشند و قدرت نمائى كنند، ارتش بايد اين را بفهمد كه باقـدرت نـمـائى نـمـى شـود تـا آخر يك مملكتى را اداره كرد، با تفاهم مى شود. وقتى مردمفـهـمـيـدنـد كـه ارتـش مـال خـودشـان اسـت و در منافع خودشان دارد قدم بر مى دارد آنوقتگل مى ريزند سرشان ، چنانچه ديديد ريختند و به آنان تظاهر مى كنند و شعار مى دهندامـا وقـتـى بـبـيـنـنـد كـه هر جا پا بگذارند، اينها مى كوبند اينها را، بخواهد برود توىفـرض كـنـيد كلانترى كه عرض حال بدهد، اين هم كه مى خواهد برود، دلش مى لرزد كهحـالا بـرويـم ايـنـجـا گـرفـتارى براى ما پيدا مى شود، اينطور بود ديگر. اينهائى كهپاسدار و پاسبان اسم خودشان گذاشته بودند، مردم را مى گويند اذيت مى كردند، جرممـى كـردنـد و همين طور كسانى كه بايد پشتيبان ملت باشند، بر خلاف مسير ملت بودند.حـالا كـه هـمـه شان بحمدالله خداوند انشاء الله همه شما را حفظ كند !!! در مسير ملت واردشده اند و همراه با ملت هستند
و خـدمـتـگـزار مـلت هـسـتـنـد، مـلت هـم بـا آنـهـا خـدمـت مـى كـنـد. خـدمـت ، خـدمـتمـتـقـابـل اسـت ، شما به آنها خدمت مى كنيد، آن هم به شما خدمت مى كند، اين يك عبرتى استبراى همه ماها كه بفهميم برنامه بايد چى باشد.
در دولت اسلامى برادرى جايگزين دشمنى و خيانت مى شود
عـرض كـردم بـاز در ايـران مـحتوايش تحقق پيدا نكرده ، يك اسمى و يك كمى هم صورتشپـيـدا شـده ، حـالا ايـنـطـور شـده و اگـر انـشـاء الله اسـلام در ايـران آنـطـورى كه خدا ورسـول مـى خـواهـند پياده بشود، آنوقت معلوم مى شود كه دولت اسلامى يعنى چه و دولتطـاغـوتـى يـعنى چه ، آنوقت برادرى همه شما درست مستحكمتر مى شود و مملكت هم آبادترمـى شـود و جـنـايت ها و خيانت ها از بين مى رود، برادرى ها شروع مى شود و من اميدوارم كهبـشـود ايـن و مـا و شما بتوانيم باهم دست به دست هم بدهيم و همه پشتيبان هم و خدمتگزاربـه اسـلام و خـدمـتـگـزار به خداى تبارك و تعالى براى درست كردن يك مملكتى و نجاتدادن مملكت از دست دشمن ها، آنهائى كه الان هم باز چشم هاشان به اينجا دوخته شده است ومـنـافـع خـودشان را مى بينند از دست رفته ، چشم ها را به اينجا دوخته اند كه بلكه بهخـيال خودشان باز يك رژيمى نظير او يا بدتر از او را ايجاد كنند و من اميدوارم كه ديگرمؤ فق نشوند.
همه قدرت اوست و ما در مقابل او هيچيم
و آن عـمـده امـيد اين است كه يك ملت الان بيدارى پيدا كرده ، ملت ما يك هوشيارى پيدا كردهكه حالا در هر جاى مملكت شما برويد بينيد مردم روشن هستند، مردم تكليف شان را مى فهمندچـيـسـت و اين خيلى اميدوارى براى ما دارد كه ديگر قيام به شخص و به اين آدم و آن ندارد.هـمـه اش قـيام به خداست ، هميشه هست اينطور، هميشه اينطور است كه كار، كار الهى است ،ديگران هيچ هستند، هيچ كس در مقابل آن قدرت هيچ ندارد و هر چه هست از اوست ، همه قدرت هاقـدرت اوسـت والا شـمـا از كـجا قدرت داريد، بشر چيست كه قدرت داشته باشد، بشر كههـيچ ، هيچ كس ، نه ملائكه مقربين ، نه انبياء مرسلين ، نه ساير، ديگر هيچ كس از خودشچـيزى ندارد. هر چه هست از مبداء خير است و توجه به او داشته باشيد و متوجه باشيد كهپيروزى را از او ما داريم . و من اين را گفتم ، تمام وسائلى كه كوبنده بود و با دو ساعتمى توانستند اين مملكت را بريزند به هم ، خود او هم گفت كه من اگر بروم خراب مى كنمو مـى روم ، لكـن خـدا خـواسـت كـه يـك رعـبـى كـه دردل ايـنـها افتاده كه ديگر گوش نكردند، بزرگ ها كه مى خواستند خرابكارى بكنند، اينيك كمكى بود كه خداى تبارك و تعالى به ملت ما كرد كه اينها به فكر اين نيفتادند كهتـوپ و تانك را بريزند و مردم را بكشند و تهران را خراب كنند و به هم بريزند و هرچـه مى خواهد بشود، اگر هم يكدفعه نقشه را كشيدند كه در زمان بختيار اين نقشه كشيدهشد. آن روزى كه اعلام حكومت نظامى !!! روز دادند. بعدها به ما گفتند بناى اين بود تانكهـا و تـوپ هـا را بـيـاورنـد در خـيـابـان هـا و مـستقر كنند و شبش بريزند و اشخاصى كهاحـتـمـال مـى دهـند كه مخالف با آنها باشند، آنها را از بين ببرند، آن را هم خدا خواست كهنـشـد. ايـنها يك چيزهائى بود كه خدا انجام داد، ماها چيزى نيستيم ، هر چه بود او كرد، همهكارهاى او بود.
ذكر خدا قلب ها را مطمئن مى سازد
و تـوجـه بـه او را از يـاد نـبـريـد، تـوجـه به او منشا همه خيرات است براى دنياى شما،بـراى آخـرت شما. به ذكر خدا مطمئن مى شود قلب ها (الا بذكر الله تطمئن القلوب )قـلب هـا اگـر بـخـواهـد مطمئن باشد كه بهترين نعمت اين است كه انسان مطمئن باشد. الانشـمـا كـه ايـنـجـا نـشسته ايد، نه شما از من مى ترسيد، نه من از شما، برادريم همه ، ايناطمينان است ديگر خوب ، اين با آنوقت فرق دارد كه اگر يك اجتماعى در يك جائى مى شدهـمـه دلشـان لرزه داشـت . خـوب ، مـا حـالا اينجا هستيم ، بيرون برويم چه مى شود و حتمااگـر يك اجتماع اين طورى در اينجا بود، بيرون كه مى رفتيد سرنوشت شما هم حبس بودو سـرنوشت ماهم حبس . و اين الان يك نعمتى است كه خدا به ما داده كه همه مطمئنا برادروارپـيـش هم نشسته ايم ، حرف هايمان را مى زنيم ، اين را حفظش كنيد، توجه به خدا را حفظشكنيد. توجه به ملت را حفظ كنيد. خودتان را خدمتگزار بدانيد به بندگان خدا، بزرگىنـفـروشيد به اين مردم ، اين مردم بزرگند، بنده خدا هستند، به اينها بزرگى نفروشيد،علو بر اينها نكنيد، خداوند دار آخرت را براى كسانى قرار داده است كه به مردم نه علوىكـنند نه فساد بكنند، اصلا اراده علو نمى كنند (لا يريدون علوا ولا فسادا) نه اراده مىكـنـنـد كـه يـك بـزرگـى كـنـند به مردم و بزرگى بفروشند و مستكبر باشند و نه مفسدباشند، كشورى را به فساد بكشانند چنانچه ديديد.
خداوند انشاء الله همه تان را حفظ كند و همه مؤ فق باشيد و مشكلات همه انشاء الله رفعبشود و من هم دعاگوى شما هستم و هم خدمتگزار شما.
تاريخ : 7/7/58
پيام امام خمينى به زائران بيت الله الحرام
بسم الله الرحمن الرحيم
(واعـتـصـمـوا بـحـبـل الله جـميعا ولاتفرقوا) تحيت فراوان و درود بى پايان به جميعمسلمين جهان در مشارق ارض و مغارب آن . سلام گرم بر حجاج بيت الله الحرام وفقهم اللهتعالى . قابل انكار و محتاج به تذكر نيست كه اسلام بزرگ ، دين توحيد و شكننده شركو كـفر و بت پرستى ها و خود پرستى هاست ، دين فطرت و رهائى بخش از قيد و بندهاىطبيعت و وسواس شياطين جن و انس در نهان و ظاهر است و دين سياست ، مدن و راهنماى صراطمستقيم لاشرقيه و لاغربيه است . دينى است كه عباداتش توام با سياست و سياستش عبادتاست .
اكـنـون كـه مـسـلمـيـن كـشـورهـاى مـخـتـلف جـهـان بـه سـوى كـعـبـهآمـال و حـج بـيـت الله روى آورده و ايـن فـريـضه عظيم الهى و كنگره بزرگ اسلامى ، درايـامـى مـتـبـركـه و در مـكـانـى مـتـبـرك بـر پـا گـرديـده اسـت ، مـسـلمـانـان مـبـعـوث ازقـبـل خـداونـد تعالى ، بايد علاوه بر محتواى عبادى از محتواى سياسى و اجتماعى آن بهرهمند شوند و به صرف صورت قناعت نكنند. همه كس مى داند كه بر پا نمودن چنين كنگرهعـظـيـمـى ، بـراى هـيـچ مـقـامـى و هـيـچ دولتـى امـكـان پـذيـر نـيـسـت و ايـن امـر خـداونـدمـتـعـال اسـت كـه ايـن گـردهـمـايـى بـزرگ را فـراهـم آورده ، مـع الاسـف مـسـلمـيـن درطـول تـاريـخ نـتوانستند از اين نيروى آسمانى و كنگره اسلامى استفاده شايانى به نفعاسلام و مسلمين بنمايند.
جـهـات سياسى زيادى در اجتماعات ، جماعات و جمعات و خصوصا اجتماع گرانبهاى حج مىباشد كه از آنجمله اطلاع بر گرفتارى هاى اساسى و سياسى اسلام و مسلمين است كه باگـردهـمـايـى روحـانيون و روشنفكران و متعهدان زائر بيت الله الحرام ممكن است طرح و بامشورت از راه حل ها مطلع و در بازگشت به كشورهاى اسلامى در مجتمع هاى عمومى گزارشداده و در رفـع آنـهـا كـوشـا شـوند و از جمله وظايف در اين اجتماع عظيم دعوت مردم و جوامعاسـلامـى به وحدت كلمه و رفع اختلافات بين طبقات مسلمين است كه خطبا و گويندگان ونويسندگان ، در اين امر حياتى اقدام نمايند و كوشش كنند در بوجود آوردن جبهه مستضعفينكـه با وحدت جبهه و وحدت كلمه و شعار لااله الا الله از تحت اسارت قدرت هاى شيطانىاجـانـب و استعمارگران و استثمارگران بيرون آيند و با اخوت اسلامى بر مشكلات غلبهپيدا كنند
خـواهران و برادران عزيز! در هر كشورى كه هستيد از حيثيت اسلامى و ملى خود دفاع كنيد وبـى پـروا در مـقـابـل دشمنان خود يعنى امريكا و صهيونيزم بين المللى و ابر قدرت هاىشـرق و غـرب ، بـدون هـيـچ مـلاحـظـه اى از مـلت ها و كشورهاى اسلامى دفاع كنيد و مظالمدشمنان اسلام را بر ملا كنيد. برادران و خواهران مسلمان من ! آگاهيد كه تمام منافع مادى ومـعـنـوى هـمـگـى مـا را ابـر قـدرت هـاى شـرق و غرب مى برند و ما را در فقر و وابستگىسياسى ، اقتصادى ، فرهنگى و نظامى قرار داده اند. به خود آئيد و شخصيت اسلامى خودرا بـيابيد. زير بار ظلم نرويد و هشيارانه نقشه هاى شوم جهانخواران بين المللى را كهدر راس ‍ آن امريكاست افشا كنيد.
امـروز قـبـله اول مـسـلمـين ، به دست اسرائيل اين غده سرطانى خاورميانه افتاده است ، امروزبـرادران فـلسطينى و لبنانى عزيز ما را با تمام قدرت مى كوبد و به خاك و خون مىكشد، امروز اسرائيل با تمام وسايل شيطانى تفرقه افكنى مى كند، بر هر مسلمانى لازماسـت كـه خـود را عـليـه اسـرائيل مجهز كند. امروز كشورهاى آفريقائى مسلمان ما زير يوغامريكا و ساير اجانب و سرسپردگان آنان دست و پا مى زنند.
امـروز افريقاى مسلمان صداى فرياد مظلومانه خود را هر چه بيشتر بلند مى كند. فلسفهحـج بـايـد جوابگوى اين فريادهاى مظلومانه باشد. گردش به دور خانه خدا نشان دهندهايـن اسـت كـه بـه غير از خدا، گرد ديگرى نگرديد و رجم و عقبات ، رجم شياطين انس و جناسـت شـمـا بـا رجـم ، بـا خـداى خـود عهد كنيد تا شياطين انس و ابر قدرت را از كشورهاىاسلامى عزيز برانيد.
امروز جهان اسلام به دست امريكا گرفتار است . شما براى مسلمانان قاره هاى مختلف جهانپيامى از خداوند ببريد، پيامى كه به غير از خدا بردگى و بندگى هيچ كس را نداشتهبـاشـيـد. اى مـسـلمانان جهان ! واى پيروان مكتب توحيد! رمز تمام گرفتارى هاى كشورهاىاسـلامـى اختلاف كلمه و عدم هماهنگى است و رمز پيروزى وحدت كلمه و ايجاد هماهنگى است .خـداونـد تـعـالى در يـك جـمـله بـيـان فـرمـوده : (و اعـتـصـمـوابـحبل الله جميعا و لا تفرقوا) اعتصام به حبل الله ، بيان هماهنگى جميع مسلمين است . همهبـراى اسـلام و بـه سـوى اسـلام و بـراى مـصـالح مسلمين و گريز از تفرقه و جدائى وگـروه گـرائى كـه اسـاس هـمـه بـدبـخـتـى هـا و عـقـب افـتـادگـى هـاسـت . از خـداونـدمتعال عظمت اسلام و مسلمين و وحدت كلمه مسلمانان جهان را خواستارم .
والسلام على ائمه المسلمين و عباد الله الصالحين
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 7/7/58
بـيـانـات امـام خـمـيـنـى در جـمـع كـاركـنـان ارتـوپـدى اصـفـهـان و اعـضاى خانواده هاىشهدا
بيدارى ملت مايه حفظ حيثيت اسلام و مسلمين
بسم الله الرحمن الرحيم
ديروز جمعى از معلولين اينجابودند كه ما ازاين جهت كه مواجه شديم ، موجب تاثر وتاسف. و امـروز كـه شمامى گوئيد كه چهار ميليون در ايران معلولين هست و اين معلولين انقلابزيـاد هـسـت و ايـن مـوجـب تـاسـف بـسـيـار مـاسـت كـه مـا يـك چـنين جوانانى كه در اين انقلابمـعـلول داشـتـيـم و عـده كـثـيـرى هـم اشـخـاصـى بـودنـد كـه از بـيـن رفـتـه انـد، مـنـتها درمـقـابـل يـك چـنـيـن ضـايـعات آنچنان چيزى كه به دست آورديم به نظر مى آيد كه بيشتربـاشـد، بـراى ايـنـكـه حـيـثـيـت اسـلام و حـيـثـيـت مـلت ايـران داشـتپـايـمـال مـى شـد، كـوشـش داشتند به اينكه حيثيت اسلام را ساقط كنند و ملت ما را هم همينطـور، و خـداونـد تـعـالى خـواسـت كـه اين عمل آنها بوجود نيايد وملت ما را بيدار كرد بهطورى كه همه قشرها كوشش كردند و با همت همه قشرها، چه دانشگاهى ، چه روحانى ، چهكـارمـنـد، چـه بـازارى ، چـه ادارى ، هـمـه ايـنـهـا كـوشـش كردند تا بحمدالله اين توطئهشيطانى و اين سد طاغوتى را شكستند.
چون امر براى خداست تحمل مصيبت آسان است
و مـن امـيـدوارم كـه خـداونـد بـه مـا و هـمـه شـمـا تـوفـيـق دهـد كـه ايـنخلل هائى كه در ايران پيدا شده است بتوانيم پركنيم و اين معلولين انشاء الله شفا پيدابكنند و معالجاتى كه لازم است براى آنها انجام گيرد.
البـتـه امـثـال شـمـا كه در اين امر وارد هستيد و مواجه هم هستيد دائما با اين قشر معلولين ومـعـلوم اسـت كـه روحـيـه شـمـا مـتاثر مى شود از اينها، لكن كارتان اگر براى خدا باشدارزنـده اسـت . امـيـدوارم بـه شـماها سلامت و صحت بدهد كه در راه خير كوشا باشيد و همهنـظـرتـان بـه اين باشد كه يك اشخاصى كه برادرهاى ما هستند، برادرهاى شما هستند وايـنها در اين راه معلول شده اند، يا اينكه معلول بوده اند، اينها نجات پيدا بكنند و به آنانـدازه كـه مـى توانيد به آنها خدمت بكنيد. اما راجع به آن تقاضائى كه داريد، ممكن استاين كاغذ پيش من است باشد تا من مطالعه كنم و مراجعه كنم انشاء الله بلكه انجام بگيردانشاء الله و من از شما متشكرم و خداوند به همه شما صحت و عافيت عنايت كند.
مـن بـه شـمـا و سـايـر بازماندگان شهدا تسليت عرض مى كنم و شريك شما هستم در اينمـصـيـبـت هـا و شـريـك مـلت ايران در اين مصيبت هائى كه به آنان وارد شده است و مى شود.ولكن آن چيزى كه مصيبت ها را آسان مى كند اينست كه براى خداست و چون امر براى خداستبـايـد پـشـتـيـبـانـى از احـكام خدا واز اسلام است ، آسان مى شود همه امور. اولياء ماهم همهچـيزشان را براى اسلام فدا مى كردند و فدا كردند !!! خداوند انشاء الله به شما صبرعنايت كند و آنها را رحمت كند.
والسلام عليكم ورحمه الله وبركاته
تاريخ : 8/7/58
بيانات امام خمينى در ديدار با كاركنان بنياد مستضعفان تهران
اشكالتراشان نمى خواهند اين نهضت اسلامى به ثمر برسد
بسم الله الرحمن الرحيم
مـسـائلى كه گفتيد و هست با توجه به مشكلاتى كه هست بايد توجه كنيد كه وظيفه شمابـسـيار مهم است و مسائلى كه شما با آن سر و كار داريد مربوط به همه مستضعفين و بيتالمـال مـسلمين است و بايد خيلى دقت داشته باشيد و شما بايد نهايت دقت و كوشش را نشانبدهيد، و شمائى كه سر و كارتان با يك اموال زيادى است و از آن طرف هم با مستضعفين ،و از طـرفـى هـم چشم هائى دوخته شده است كه اين نهضت را هر طورى هست آلوده اش بكنند.يك وقت انسان سر و كارش با يك عده اشخاصى است كه يا آن طرف بودند و يا اشخاصمـومـن بودند. اينجا اگر يك وقت اشتباهى مى شد، اشخاص بى طرف و اشخاص مومن تنبهمـى كـردنـد كـه يـك هـمـچـو اشـتـبـاهـى واقع شده ، يك وقت سر و كار شما با يك اشخاصاشـكـالتراش است . اشخاصى هستند كه مى خواهند يك نقطه ضعفى پيدا بكنند و آن را دامنبزنند و زياد جلوه بدهند، آن هم نظر به شما ندارند، نظر به اشخاص ندارند، نظر بهمـكـتب دارند. اينها الان اشخاصى هستند در ايران از خارج هم هدايت مى شوند كه نمى خواهندايـن نـهـضـت ، اين مكتب اسلامى نمى خواهند آنطورى كه هست در خارج تحقق پيدا بكند براىاينكه با تحقق او همه آمال و آرزوى چپاولگر نقش بر آب مى شود. اينها در صددند كه ازهـر چـيـز اشـكـال بـكـنـند. يك وقت رفراندم پيدا مى شود همه ملت مى روند و راى مى دهند،مـعـذلك ايـنـهـا اشـكـال مـى كـنـنـد مـثـلا بـه زور بـوده وحال آنكه همه مردم در مرئى و منظرشان بوده كه زورى در كار نبوده و به اختيار خودشانبـوده . حـالا كـه مـجـلس خـبـرگـان است و مردم با علم و اختيار خودشان اشخاصى را تعيينكـردنـد، ديـديم كه دائما مشغولند كه اشكال بكنند و مجلس را مجلس درستى ندانند، و اينچـيـزهـائى كـه دائمـا كـتـابـچه مى نويسند و گاهى مقاله مى نويسند و فردا هم كه مجلسشـورا را مـلت ما انشاء الله با آزادى تمام ، تمام اشخاص صحيح و اسلامى را انتخاب مىكـنـنـد، بـاز ايـنـهائى كه با اصل اسلام موافق نيستند و با اسلامى اش موافق نيستند بازمـنـاقـشـه خـواهـنـد كـرد، فـردايـش ‍ هـم كـه مـثـلا رئيـس جـمـهـور تـعـيـيـن بـشـود بـه آناشـكال خواهند كرد، همه اينها در اين مشترك است كه نمى خواهند يك نهضت اسلامى به ثمربرسد، از اسلام مى ترسند، اينها همه در اين معنا مشتركند. شما ديديد كه وقتى اعلام شد(جـمـهورى اسلامى )، صدا در آمد كه اى واى ، اسلامى اش را مى خواهيد چه كنيد؟ نخير،جـمـهـورى دمـوكراتيك . اينها از اسلامى اش مى ترسند، از جمهورى نمى ترسند، چون كهجـمـهـورى خـيـلى جـاها هست و از جمهورى دموكراتيك هم نمى ترسند، دموكراسى غربى كهوارد است ، اينها
از اسـلامـى اش مى ترسند، حالا يا واقعا اسلام را نشناخته اند و آنطورى كه غربى ها بانقشه هاى شيطانى خودشان اسلام را بد معرفى كرده اند مع الاسف بسيارى از جوان هاى ماو غـيـر جـوان هـا گـول خـورده يـا خـودشـان اشـخـاصـى هـسـتـنـد كـهگـول نـخـورده انـد جـزء هـمـان تيپى هستند كه نقشه مى كشند كه اسلام را كنار بگذارند.امـروز كـه يـافـتـنـد كـه يـك قـدرتى هست در مملكت ، آن قدرت اسلام است ، آن را با لعيانيـافـتـنـد، يـك مـمـلكتى كه با هيچ بر همه قدرت ها غلبه كرد منتها بين راه است مى خواهندنـگـذارنـد ايـن قـدرت بـه ثـمـر بـرسـد. حـالا ديـگـر بـدتـر ازاول اسـت بـراى ايـنـكه يك مار زخم خورده هستند، فهميدند كه يك قدرتى در ايران هست كهبـا آن قـدرت ، مـلت ايـران مـى تـواند ابر قدرت ها را كنار بگذارد و قدرت شيطانى راكنار بگذارد، حالا بيشتر در صدد اين هستند كه اين را بشكنند.
نظر ما اين است كه در همه بلاد حكومت اسلامى برقرار بشود
و ما لهذا همه مان الان مسؤ وليت بزرگى به عهده مان است . من كه طلبه ام اينجا مسؤ وليتدارم ، شـماها هم به اينكه مشغول به اين فعاليت خصوصا اين فعاليت حساسى كه سر وكارش با ماليات است ، مردم بيشتر توجه به آن دارند و زودتر مى توانند تهمت بزنند.هـمـه ما در برهه اى از زمان كه امر دائر بين پيروزى نهضت و خداى نخواسته شكست ، كهتا آخر مثلا شكست باشد نه شكست محدود، الان ما واقع هستيم در يك دو راهى كه يا پيروزىتـا آخـر انشاء الله و يا خداى نخواسته شكست تاآخر. ولهذا هر كس در هر كارى كه دارد وهر شخص و هر گروه هر كارى كه دارند، بايد خودشان را متوجه اين معنا بكنند كه سر وكـارشـان بـا حـيثيت اسلام است . آن هم قضيه ، قضيه مستضعفين است . قضيه ، قضيه بنياداسـت . قـضيه ، قضيه اسلام است . سر و كار با حيثيت اسلام است كه الان به دست اين ملتاسـت . اگر اين توانست اين حيثيت را حفظش بكند و اين ادعائى كه همه كرده اند كه جمهورىاسلامى بتواند اين ادعا را به ثبوت برساند كه يك جمهورى اسلامى با محتواى اسلامىاست ، پيروزى است تا آخر انشاء الله ، تا آخر.
اگـر چـنـانـچـه اسـلام بـه آن مـعنائى كه هست در ايران تحقق پيدا بكند، مطمئن باشيد كهكـشـورهـا يـكـى پـس از ديـگرى همين رويه را پيدا مى كنند، نمونه هايش هست . الان هم همانكـارهـاى خـلافـى كـه در ايران واقع مى شد در بعضى كشورهاى ديگر شروع كرده اند ومـشـغولند، از خوف اينكه مبادا از ايران به آنجاها سرايت بكند لكن بى خود دست و پا مىزنند، سرايت مى كند. يعنى الان هر طايفه اى كه مى آيند اينجا، از ملت شان وقتى ذكر مىكـنـند مى گويند توجه به ايران دارند و همين معنا را مى خواهند تحقق بدهند، در عراق ، دركويت و مصر و در همه جا. اگر خوب اين نقش را بازى بكنيم و اسلام به آنطورى كه هستدر ايـران پـيـاده اش بـكـنـيـم عـلاوه بـر ايـنـكه خودمان انشاء الله پيروز هستيم تا آخر همپـيـروز هـسـتـيـم انشاء الله ، از ما به ساير ملت ها، كه نظر ما به اين است كه همه بلاداسـلامـى بـاشـد و حـكـومـت اسـلامـى بـر قـرار بـشـود و حـكـومـتعدل اسلامى در همه جا مستقر بشود.
اگـر مـا بـا هـوشيارى ، با امانت با علاقه همانطورى كه علاقه ما را به اينجا رسانده ،عـلاقـه قـشـرهـاى مـخـتـلف ملت به اين نظام اسلامى يك علاقه الهى بود كه در قلب مردمتـحـقـق پـيـدا كـرد و با دست غيبى اين علاقه در عموم مردم پيدا شد به طورى كه از بچههائى كه تازه زبان باز كرده اند تا پيرمردهائى كه لب گور نشسته اند اينها همه باهـم هـمـصـدا بـودنـد و اسـلام را مـى خواستند اين علاقه به اسلام ما را پيروز كرد. الان مامـكلفيم كه حفظ كنيم اين حيثيت را، اين علاقه را حفظ كنيم و در خودمان تقويت كنيم ، بدانيمايـن مـعـنا را كه سر و كار ما با خداست ، سر و كار ما با خداى تبارك و تعالى است ، بهدسـت اوسـت هـمـه چـيز و با دست او اجراء مى شود. اين معنا را در قلب خودمان تقويت كنيم وتلقين كنيم به خودمان كه غير از اراده او چيز ديگر نمى تواند حاكم باشد و اراده او بودكه ما را به پيروزى نيمه كاره رساند. اگر چنانچه ما حفظ بكنيم آن جهاتى را كه بايدحفظ بكنيم ، انشاء الله اين اراده محفوظ خواهد ماند و ما را به پيروزى نهائى خواهد رساندو پـيـروزى نـهـائى اين است كه همه بلاد، همه مستضعفين بر همه مستكبرين پيروز بشوندانشاء الله .
راجـع بـه كـيـفـيـت كـار شـمـا و وضعيت و چگونگى آن ، اين چيزى نيست كه من بتوانم در آننـظـرى بـدهـم و خـود شما كه مشغول كار هستيد دقت كنيد و اگر مشكلاتى هم پيدا شد همانشـوراى انـقـلابـى هـسـت و مـن هـم دعاگوى شما هستم و خدمتگزار همه شما و همه ملت هستم وامـيـدوارم كـه انـشـاء الله مـؤ فق و مويد باشيد و اين خدمت ارزنده را بدانيد يك ارزندگىزيـادى پـيـش خـداونـد دارد خداوند تبارك و تعالى به مخلوق مستضعف نظر دارد و شما كهالان در خـدمـت يـك همچو مخلوقى هستيد، يك همچو طايفه اى هستيد، به شما نظر دارد و اين رابه طور شايسته ، به طور دقيق عمل بكنيد و اجرش را هم از خدا بخواهيد. هيچ در نظرتاننـبـاشـد كـه يـك كـسـى بـه شـمـا بـگـويـد كـه چـه خـوبعـمـل كـرديـد، يـا يـك كـسـى بـگويد بد عمل كرديد نظر به اين باشد كه اين پيش خداىتـبـارك و تـعـالى مـقـبـول بـاشـد كـه يـك عـبـادتـى اسـت ، عـبـادت پـيـش خـدامقبول باشد.
انـشاء الله خداوند همه شما را حفظ كند و همه مؤ فق باشيد و اين را ادامه بدهيد كه يك راهانـسـانـى اسـلامـى اسـت . و مـن از هـمـه تـان مـتـشـكـرم بـه ايـنـكـه يـك هـمـچـو زحـمـتـى رامـتحمل مى شويد. لكن زحمتى است كه براى اسلام و براى خداست و انشاء الله خداوند همهتان را تاييد كند.
تاريخ : 8/7/58
بـــيـــانـــات امـــام خـــمـــيـــنـــى در جـــمـــع گـــروهـــى از خـواهـران مـعـلم و مـحـصـليـنمـشـهـد،آمل ، آبادان
خواهران در نهضت يك سهم بزرگ داشتند
بسم الله الرحمن الرحيم
مـن از ايـن خـانـم كـوچـك اول بـايـد تـشكر كنم و از چيزى كه خواندند تقدير كنم و از همهخـواهـران كـه از اطـراف آمـدنـد و از خـراسـان آمـدنـد، ازآمل آمدند، از آبادان آمدند تشكر مى كنم و دعاگوى همه انشاء الله هستم .
مـا بايد حساب اين مطلب را بكنيم كه آزادى كه اينها (شاه سابق ) و اشخاصى كه الان همدر مـسـير او هستند، مى خواهند چه است و زن ها در غير زمان اين آدم چه نقشى داشتند و بعد ازاو چـه نـقـشـى و در زمان او چه . كسى كه تاريخ اين صد ساله را مطالعه كرده است ، مىدانـد كـه در جـنـبش هائى كه در ايران بوده است ، جنبش هاى اصيلى كه در ايران بوده استقـبـل از ايـن دوره رژيـم پـهـلوى ، جـنـبـش تـنـبـاكو، جنبش ‍ مشروطيت ، زن ها همدوش با مردهافـعـاليـت مـى كـردنـد، زن هـا در جـامـعـه بـودنـد و با مردها راجع به امور سياسى و اموراجـتـمـاعـى و گـرفـتارى هاى مملكت خودشان فعاليت مى كردند. همانطورى كه مردها آنوقتقـيـام مـى كردند و قيام كردند براى اينكه قضيه تنباكو را كه همه چيز ما را به باد دادهبـود جـلوگيرى از آن قرار داد بكنند، زن ها هم در آنوقت شريك بودند و در جنبش مشروطيتهـم هـمـانـطـور كـه مـردهـا فـعـاليـت مـى كـردنـد زن هـا هـم فـعـاليـت مـى كـردنـد. ايـنمـال قـبل از رژيم . بعد از سقوط اين و در حال سقوط و از نهضتى كه مسلمين كردند، ملت ماكـردنـد، آنـها را همه تان ملاحظه كرديد كه زن ها پيشقدم بودند، بلكه فعاليت زن ها درايـن بـاب ارزشـش بـيـشـتـر از فـعاليت مردها بود براى اينكه همين خواهرها كه ريختند درخـيـابـان هـا و در مـقـابـل تـوپ و تـانـك تـظـاهـر كردند و مشت گره كردند، اينها مردها راقدرتشان را دو چندان كرد.
وقـتـى مردها ببينند كه خانم ها آمدند در مقابل توپ و تانك ، آنها بيشتر اقدام مى كنند و ماديـديـم كـه ايـن خـواهـرهـا در ايـن نـهـضـت يـك سـهـم بـسـيـار بـزرگ داشـتـنـد و درطـول ايـن نـهـضـت تـا حـالا كـه در غـيـاب رژيـم سـابـق است ، مى بينيم كه خانم ها در همهمـسـائل شـركـت دارنـد، در قـضـيـه پـاكـسـازى ، قـضـيه جهاد سازندگى ، در همه اين امورفعالانه شركت مى كنند و آزادانه .اين مال آن زمان و اين زمان كه تقصيلش را شما مى دانيدو محتاج به بيان نيست .
نوكران اجانب با اسم آزادى و دموكراسى معارضه با اسلام و مسلمين مى كنند
خـوب ، در زمـان ايـن رژيـم كـه فـريـاد مـى كـردنـد كـه (آزاد زنـان و آزاد مـردان ) چهفـعـاليـتى زن ها داشتند؟ فعاليتى كه ما از زن ها مى ديديم اين بود كه چندتايشان جمعبـشوند بروند، با آن وضع فضيح بروند سرقبر رضاخان ، آنجا تشكر كنند از اينكهمـا را آزاد كـرديـد، چـه جور آزاد كرد؟ چه كرد؟ فكر اين نيستند كه چه آزادى اينها به آنهااعـطـا كـردنـد و تـا چـه انـدازه ايـنها مى خواستند زن ها يا مردها آزاد باشند. بله ، آنها يكآزادى را مـى خـواسـتـنـد، حالا هم اين اشخاصى كه قلم دستشان است و بر ضد اسلام و برضـد روحانيت چيز مى نويسند همين آزادى را مى خواهند و آن آزادى است كه ديكته شده است ازغرب براى به فساد كشيدن جوان هاى ما. زن و مردشان را اينها مى خواهند كه آزاد باشند،زن ها براى اينكه در مجالس آنطورى كه تشكيل مى دادند و داشتند بروند، بروند آنجا وبـا آن وضـع در حـضـور چـشم هاى ناپاك مردها، آن وضع را درست كنند. اين نحو آزادى مىخـواهـنـد كه هم خواهرهاى ما را به فساد و تباهى بكشند و هم جوان هاى ما، مردهاى ما را بهتـباهى بكشند. اينها مى خواهند كه همه فحشا آزاد باشد، آزادى را در زمان ايشان كه آزادىزن و آزادى بود، كدام زن توانست راجع به مسائل روز يك كلمه بگويد و كدام مرد توانستكـه راجـع بـه گرفتارى هائى كه ملت ما از دست اجانب و از دست داخلى ها داشتند يك كلمهبـنـويـسد؟ كدام مطبوعات ما آزاد بودند؟ كجا راديو و راديو تلويزيون آزاد بود؟ و مردم ،جـوان هـا، دانـشـگـاهـى هـا و طـلاب عـلوم ديـنـى كـجـا آزاد بـودنـد؟ در ايـن پـنـجـاهسـال كـه مـن شـاهـد قضايا بودم آزادى واقعى مفيد براى جامعه مسلوب بود، هيچ نداشتيم .يعنى زن ها آزاد نبودند كه راجع به مسائل جامعه فعاليت بكنند يا حرف بزنند راجع بهگـرفـتـارى هـاى ملت ، راجع به گرفتارى ملت به دست شرق و غرب ، هيچ آزادى نبود،راجع به گرفتارى هاى ملت از دست دولت هاى دست نشانده يك كلمه آزاد نبودند كه صحبتكنند. پس ما سه قطعه از زمان را كه بعضى از آن را شما و همه اش را در تاريخ ثبت شدهو مى شود، زمان سه قطعه ، اين صد سال اخير سه قطعه دارد.
از اول صـد سـال تـا زمـان مـشـروطـه و بعد از مشروطه تا زمان رضاخان يك قطعه حساببـكـنـيـم و وضـع آنـوقـت و آزادى زن هـا در آنوقت و آزادى مردم در آنوقت با اينكه آنوقت همحـكـومـتـش فـاسـد بـود آن را حـسـاب كـنـيـم ، يـك قطعه هم از بعد از رفتن اين رژيم يا درحال شكست اين رژيم كه ديگر نمى توانست كارى بكند، تا حالا هم يك قطعه حساب بكنيم. يـك قـطـعـه هـم در زمان رژيم ، از زمانى كه رضاخان كودتا كرد تا زمانى كه رژيم ازبـيـن رفت ، قدرتش از بين رفت . اين سه حال را ما ملاحظه مى كنيم و عرضه مى كنيم بهايـنـهـائى كـه حالا هم براى اين رژيم يا نظير آن رژيم اشك مى ريزند و با اسم آزادى وبـا اسـم دموكراسى معارضه با اسلام و مسلمين مى كنند. ما عرضه مى كنيم اين سه قطعهاز زمـان را بـا ايـنـكه قطعه سابقش هم كه در زمان قاجاريه بود و آنها، آنوقت هم مرضىاسـلام نـبـود لكـن آنـوقـت قـدرت مـسـلمـيـن زيـادتر بود و حكومت ، آن قدرت و غلبه را برروحـانـيـون اسـلام نـداشـت ضـعـيـف بـود قـدرتـش درمـقـابـل روحـانـيـون و در مـقـابـل ملت ، با آن زمانى كه رضاخان آمد و قدرت به او دادند وقدرت پيدا كرد و سركوب كرد هم روحانيون را و هم ساير ملت را تا وقتى كه اين آدم روبه ضعف رفت ، زمان قدرت اين را
با قدرت او تا آنوقتى كه اين رفت رو به ضعف و رو به شكست ، اين هم يك قطعه اى اززمـان ، قـطعه سومش از بعد از شكست اين و رو به شكست رفتن اين تا حالا. ما حساب بكنيمكـه آن آزادى كه زن ها و مردها در آن دو قطعه جلو و عقب داشتند، آن آزادى بود يا اين قطعهاى كه از زمان كودتاى رضاخان تا زمان رو به شكست رفتن پسرش بود، اين آزادى بود.آزادى كـه در سـابـق بـر او و حـالا دارنـد يـك آزادى است كه نافع براى كشور خودشان ،بـراى اسـلام ، بـراى مـسـلمين ، براى ملت خودشان است يعنى اينها آزادند كه در اجتماعاتداخـل بـشـونـد، داخل هم شدند و مى بينيد، آزادند كه خدمت كنند به مملكت ، خدمت كردند و مىكـنـنـد و داريـد مـى بـيـنـيـد، آزادنـد كـه در مـصـالح مـمـلكـت حـرف بـزنـنـد،اشـكـال بـكـنـنـد بـه دولت ، اشـكال بكنند به مقامات دولتى و غير دولتى ، چنانچه كهديـديـد الان اشـكـال كـردنـد، آزادنـد در ايـن مـسـائل اجـتـمـاعـى ، در ايـنمـسائل اساسى كه مربوط به مصلحت كشور خودتان و ملت خودتان است ، هيچ قيد و بندىدر كـار نـيست ، مى بينيد. شما يك جا بياوريد كه بخواهيد يك صحبتى بكنيد كه راجع بهمصلحت مملكت است (نه توطئه باشد كه بعضى مى كردند) يك عملى بكنيد كه مربوط بهمـصـالح خـودتان و مصالح كشور است ، و آمدند دستشان را گرفتند كنار زدند و سر نيزهآمـده حـكـومـت كـرده ، هـمـچـو چـيـزى پـيـدا نـمـى كنيد. سابق هم فعاليتى كه زن ها داشتند،فعاليتى كه در هر گرفتارى كه حالا من دوتايش را از آن اسم بردم كه قضيه تنباكو ومشروطيت كه بيشتر از چيزهاى ديگر بود لكن در همه گرفتارى ها زن ها جلو مى افتادند وهمراه با مردها و مسائلى را كه مربوط به مملكت خودشان بود مى گفتند و فرياد مى زدندو انجام مى دادند مسائلشان را. شما هم ديديد كه در اين قضيه سوم كه شما حاضر قضيهبـوديد و فاعل بوديد، فعال بوديد، هيچ گرفتارى ، جلوگيرى در كار نبود كه شما راجـلوگـيرى كنند از اينكه اجتماع نكنيد، جلوگيرى كنند كه !!! عرض مى كنم كه !!! بيروننرويد، در بين مردم نرويد، فرياد نزنيد، مظالم را نگوييد. با همين فعاليت شما و آزادىشما بود كه اين پيروزى براى ملت ما نصيب شد.
امـا آن آزادى كـه آنـهـا مـى خواستند و زمان رضاخان و پسرش مى خواستند و خصوصا زماندومى ، آن آزادى نبود، آن تباه كردن ملت بود. آنجا هم شما آزادى را دو قسم كنيد، يك آزادىمـطـبـوعـات و راديـو و تلويزيون و !!! عرض مى كنم كه !!! قلم ها و گفتارها و كتاب ها وايـنـهـا كـه در راه مـصـلحـت ملت و در راه مصلحت كشور انجام مى گرفت ، تمام آنها سانسوربـود، هـيچ آزادى نبود براى اينكه گرفتارى ما از ناحيه خود دولت بود و ارباب هايش واگـر شـمـا مـى خـواسـتـيـد يـك صـحـبتى بكنيد، اول بايد بگوئيد كه رضاخان چه كرد ومـسائلى !!! كه او !!! و خيانت هائى كه او كرده بود و جنايت هائى كه او كرده بود و خيانتهـائى كـه پـسـرش ‍ كـرد، بـايـد ايـن را بـگـوئيـد. يـك كـلمـه آزاد نـبـوديـد كـه از ايـنمسائل بگوئيد، براى پليس هم شما نمى توانستيد كه يك كلمه انتقاد كنيد، يك كلمه انتقاداز دولت بـكـنيد، يك كلمه مطبوعات ما انتقاد از فرض كنيد كه ارتش بكند. هيچ همچو چيزىنـبـود، آزادى نـافـع كـه براى مصلحت مملكت ما و كشور ما بود بكلى مسلوب بود، قلم ها راشكسته بودند، زبان ها را قطع كرده بودند و كسى حق اينكه يك كلمه صحبت بكند نداشتو بايد هر چه بگويند، هر چه در مطبوعات باشد، هر
چه در راديو تلويزيون باشد، هر چه قلم ها به كار بيفتد، در مداحى يك نفر آدمى كه همهچـيـز ما را به باد داد، هيچ آزادى در زمان ايشان ، آزادى سالم نبود، ولى يك قسمت آزادى هابـود، در سـينماها را باز كرده بودند با آن وضعى كه سينماها داشت كه اگر جوان هاى ماچـنـد روز مى رفتند در آنجا تباه مى شدند و از فكر اينكه يك كارى براى كشور خودشانبكنند بكلى مى افتادند و در اينها باز بود، در قمارخانه ها هم باز بود به همه جوان ها،در فحشا هم باز بود به همه جوان ها، و از تهران تا شميران و اواخر شميران مى گويندآنـقدر مراكز فساد بود كه قابل فحص مثلا نبود. اينها را آزاد قرار دادند، بلكه دامن زدندبـه آن ، بـلكـه قـلم هـا، بـيـان ها دامن زد به اينكه ، كه اين نحوآزادى هائى كه مضر بهحـال كـشور است ، مضر به حال ملت است ، اينها را آزاد گذاشتند. از بعد از زمان ايشان تاحـالا بـاز بـرگـشـت بـه دوره سابق و بهتر، براى اينكه دوره سابق هم دوره قجر بود وآنها هم فاسد بودند اما نه به فساد اينها، اينقدر كه اينها، اين پدر و پسر، اينها ركوردفـسـاد را شـكـسـتـنـد. ايـن آزادى كـه الان بـراى مـلت ما هست ، براى زن ، براى مرد، براىنـويـسـنده ها، براى چيزها، اين آزادى ، آزادى است در كليه امورى كه اين امور به نفع خودشـمـاهـسـت . شـما آزاديد برويد بيرون مطالب خودتان را بگوئيد، انتقاد از دولت بكنيد،انـتـقـاد از هر كس كه پايش را كج گذاشت بكنيد، هيچ كسى نيست كه به شما بگويد چرا.بـرويـد در جـهاد سازندگى ، با ملت خودتان برويد و همراهى كنيد، آزاديد مى رويد مىكنيد. تمام چيزهائى كه در رشد انسان ، در رشد خواهرها و برادرها و اين كودك هاى عزيزدخالت دارد، اينها همه آزاد هستند، آنى كه اسلام جلويش را گرفته و آزاد نيست قمار بازىاست كه تباه مى كند ملت را، شرابخوارى است كه تباه مى كند ملت را، انواع فحشائى كهدر زمان اين مرد جنايتكار بود و فراهم كرده بودند اسبابش را، اينهاست كه در اسلام ممنوعاسـت . پـس ما دو قسم آزادى داريم كه يك قسم مفيدش در غير زمان اين دو جنايتكار بود و درزمـان ايـنـهـا ايـن قـسـم از آزادى بـكـلى مـمنوع بود و آن آزادى آنها مى خواستند كه زن آزادبـاشـنـد كه هر جورى بزك بكنند و بيايند توى خيابان ها و با جوان خداى نخواسته چهبكنند. آن را آزادى قرار داده بودند. حالا هم الان آنهائى كه مى خواهند اسلام نباشد دلشانبـراى اين آزادى مى سوزد، اين آزادى مطرح نيست پيششان اصلا، اينهائى كه اينهمه حرفمـى زدنـد از ايـنـكه مملكت و چطور، ملت ما چطور، كذا و اينها، اگر شما در تمام اينجاهائىكـه رفـتـيـد، كسانى كه رفتند براى كمك كردن به برادرها و خواهرهاى خودشان در جهادسازندگى ، اگر شما از اينها كسى پيدا كرديد آنجا. اينهائى كه داد مى زنند خلق و خلق، ايـنـهـا آنهائى هستند كه خرمن ها را مى روند آتش مى زنند، نه اينهايند كه مى روند خرمنجمع مى كنند. شما مى رويد زحمت مى كشيد و با برادرهاى خودتان ، خواهرهاى خودتان كمكمـى كـنيد خرمن درست مى كنيد، براى آنها وجين مى كنيد، درو مى كنيد، آنهائى كه داد از خلقمى زنند و داد از اينكه ما طرفدار توده ها هستيم ، مى آيند آتش مى زنند. همين كه شما زحمتكـشيديد، دستشان برسد مى آيند آتش مى زنند و همين ها هستند كه لوله هاى نفت را با تفنگمـنـفـجـر مـى كـنـنـد، هـمـيـن هـائى كـه بـراى خـلق بـهقـول خـودشـان دارند چه مى كنند، همين دموكرات ها و دم دموكرات كه در كردستان بودند والان هـم هـسـتـند، همين ها بودند كه نفت راخواستند به تباهى بكشند و دهقان ها را به تباهىبكشند و

next page

fehrest page

back page