مقدمه زنده نگهداشتن سنت هاى پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه و آله از وظايف پراهميت هرمسلمانان است . سنت هاى بيادگار مانده از رسول خدا صلى الله عليه و آله همانند شاخه وبرگ ها و ميوه هايى است كه بر پيكر درخت اسلام عزيز روئيده است و نمايى از يكزندگى زيباى خداپسندانه است كه مورد تاءييد و امضاى خدا ورسول الله است . حيات جامعه انسانى و اسلامى در گرو احياء سنت هاى نبوى است ، جامعهاى كه از سنت هاى رسول الله فاصله هاى بگيرد به همان اندازه از حيات حقيقى و معنوىفاصله گرفته است . ازدواج از سنت هاى پيامبر خداست . اهميت احياء اين سنت مقدس تا بدانجاست كهرسول خدا درباره اش فرموده : هر كسى از سنت ازدواج روى گرداند از من نيست . زندهنگهداشتن اين سنت آنگاه معنى و مفهوم پيدا مى كند كه به تمام آداب توجه شود اينجا استكه چنين ازدواجى بنياد و بناى الهى مى گردد ودل و خانه اى كه بر اين اساس پيوند ازدواج برقرار سازند كانون رحمت و مودت مىشوند و زن در چنين فضايى همچون گلى آرامبخش جلوه مى كند و زمينه براى رشد وتعالى زن و مرد و تقرب آنان به سوى پروردگار مهيا مى گردد. در اين مجموعه مختصر با هم نگاهى داريم به برخى از ويژگيهاى بهترين زن از زبانپيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به اميد روزى كه با تحقق رهنمودهاى پيامبر اكرمصلى الله عليه و آله خانه هاى جامعه اسلامى بوستان پرطراوت و فرحبخش معنويت وحقيقت باشند. انشاءالله . والسلام على من اتبع الهدى به انگيزه نام كتاب حتما تا به حال نام مسكن را شنيده ايد، مسكن ؛يعنى آرام بخش . طبيعى است كه هر ناآرامىبا مسكن مخصوص به خود آرام مى يابد؛ و البته كه تمامى ناآرامى ها مربوط به جسمنيست ، بلكه چه بسيار از آنها كه ريشه در روان و نفس آدمى نيست ، بلكه چه بسيار ازآنها كه ريشه در روان و نفس آدمى دارند. شايد بتوان ناآرامى همراه با درد دندان را باخوردن يك آرام بخش تسكين بخشيد، اما هيچگاه چاره اضطراب روان و بيقرارى روح ، خوردن، كپسول و قرص نيست . در نظام هستى ، زن و مرد هر يك به تنهايى ناقص و نيازمند به ديگرى است و بر اساسهمين نياز هر كدام مشتاق ديگرى و متمايل به اوست . چرا كه هر ناقص مشتاقكمال و هر نيازمند، خواهان بى نياز و از بين رفتن نياز خود است بر اين اساس ، در نقطهاى كه زن و مرد به هم مى رسند و از اجتماع آن دو يك واحد بدون نقصتشكيل مى شود، آرامش ، و سكونت به دست مى آيد و اين حقيقتى است كه قرآن كريم بيانگرآن است : (و من آياته ان خلق لكم من انفسكم ازواجا لتسكنوا اليها) (1). اين ميانه آرامش در قرآن كريم ، از آيات الهى معرفى شده است . خداوندمتعال با حكمت و لطافت ، وجود زن را مايه آرامش مرد قرار داده است . در زبان مبارك حضرتاميرالمؤ منين - عليه السلام - نيز از زن به عنوان ريحانه -گل - ياد شده است (2). آرى ، زن گلى است آرامش بخش ، و آن هنگامى است كه شرايط لازم براى يكگل آرامش بخش را، از ديدگاه فرهنگ اسلامى - قرآن و روايات - دارا و در پاسدارى ازآنها، كوشا باشد. در اين نوشتار، نگاهى به پاره اى از شرايط اين(گل ) از ديدگاه فرهنگ اسلامى مى افكنيم . حجاب رمز پايدارى در نظام طبيعت بهره مندى از بوى زيباى گل و تماشاى حسن دلرباى آن نه تنها ناپسند،نيست كه نشانگر لطافت روح و زيبايى روان و حسن سليقه است اما هميشه چنين نيست كهآدمى مجاز به استفاده از هر گلى باشد و چه بسا بسيار گلهاى زيباى پربها و ناياب وخوشبويى كه ، جاى خود را از بوستانها و باغهاى عمومى و پشت شيشه گلفروشى هابه گلخانه هاى خصوصى منتقل كرده و يك گل كاملا اختصاصى شده اند، براى چنينگلهايى بهاى سنگينى ، پرداخت شده ، و طبيعى است كه حفاظت از آن ها نيز مسؤ وليتبيشترى مى طلبد. در نظام خانواده ، زن همانند اين گل اختصاصى است . تمام وجود و آثار و ثمراتش از آنكسى است كه سرپرستى و تدبير آن را عهده دار گشته است اين پاسدارى ازگل ، كه براى مصونيت آن است ، اگر چه همراه با برنامه ها و محدوديتهايى است ، ولىاين امر، به صلاح گل و صاحب گل است . نام اين مصونيت در فرهنگ اسلام ، (حجاب ) استحجاب ؛يعنى پوشش ؛ پوشش گل از تيرهاى مسموم شيطان (3). حجاب ؛يعنى كانون عفت و پاكدامنى زن ، هماره چون سنگرى نفوذناپذير، در برابربيگانه (نامحرم ) پايدار و استوار باشد. اميرالمؤ منين - عليه السلام - در وصيت بهفرزندش حضرت امام مجتبى مى فرمايد: (فان شدة الحجاب ابقى عليهن ) (4) (دقت در امر حجاب و مراقبت از آن مايهبقا و پايدارى بيشتر زنان است ). آرامش جسم و جان زن در مرتبه نخست و همسر او در رتبه بعد، مرهون پاكدامنى و عفت طاهر وباطن و پاسدارى از رمز پايدارى - حجاب - است . تا مرز بندگى : - دوست دو سويه - خداوند مهربان ، زن را مايه آرامش مرد قرار داده و مودت و رحمت را ميان آن دو به دو وديعتنهاده است اساس زندگى مشترك ، دوستى و محبت است ؛البته دوستى دو جانبه و دو سويه. پيام آوران آسمانى مظاهر همه خوبيها و صاحبان اخلاق نيكو هستند و دوستى زنان نيز ازويژگيهاى اخلاقى آنان است (5) نشاط و بالندگى زندگى به عشق و دوستى است اينكه مرد تنها در كانون دلش دوستدار همسرش باشد ايفاى تمام وظيفه نيستت بلكه بايداين دوستى را اظهار كند و به نمايش بگذارد پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه و آله مى فرمايد: اين گفتار مرد به همسرش (مندوستت دارم ) هيچ گاه از دل زن خارج نمى شود(6). ارزش اين دوستى آن گاه ظاهر مى شود كه بدانيم ميان دستيابى به فضيلت ايمان و محبتبه زن ، ارتباطى تنگاتنگ برقرار است (7) گويا لازمه ايمان ، اين دوستى معنوىمعرفى شده است . زن هم متقابلا بايد پاسخگوى اين محبت بى دريغ و معنوى مرد باشد و آن را درعمل نشان دهد به راستى تسليم و محبت و دوستى و تواضع زن در برابر شوهر، چنانارزشمند و حساس است كه رسول خدا صلى الله عليه و آله فرموده است : اگر مى خواستمفرمان سجده (سجده انسان بر انسان ) دهم ، فرمان مى دادم كه زن براى همسرش سجدهكند(8). آيا بعد از اين محبتها و دوستيهاى دو جانبه جايى براى نفوذ ميكروب ناآرامى و اضطرابدر محيط سالم زندگى باقى است ؟! زيبايى روح و جسم اگر آدمى فقط همين چهره قابل حس و اندام ظاهرى بود، بسيارى از نظرها و موضعگيرى هاو انديشه ها عوض مى شود؛اما نه تنها اين ظاهر محسوس وقابل رؤ يت ، تمام حقيقت انسان ، نيست ، بلكه نما و نمونه و مرتبه اى است كه از حقيقتجاويد و ارزشمند او به نام (روح ) جسم و روح در ارتباط با يكديگر و اثر پذير از همباشند. اسلام در انتخاب همسر نه تنها به حس زيباخواهى بها داده است بلكه آن را جهت داده و هدايتكرده و زيبايى را در كنار امور ديگرى ، كه در ارتباط با زندگى مشترك است ، مطرحكرده است به عنوان نمونه ، رسول اكرم صلى الله عليه و آله در سخنى آسمانى مىفرمايد: هركس تصميم به ازدواج گرفت از موى آن زن بپرسد، همان طور كه از صورتاو مى پرسد زيرا مو يكى از دو زيبايى زن است . در عينحال ، همان حضرت در گفتارى ديگر مى فرمايد: برترين زنان امت من ، زيباروترينزنانى هستند كه كمترين مهريه را دارند(9) پيام اين كلام هدايت بخش ، آن است كه نه تنها زيبايى زن ، معيار افزايش مهريه نيست ،بلكه بر عكس ، فضيلت از ديدگاه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله از آن زيباچهرگانى است كه كمترين مهريه را دارند. پيامبر رحمت ، حضرت محمد صلى الله عليه و آله در روايتى ديگر مى فرمايد: با زنزيباى نازا ازدواج نكنيد، زيرا من در روز قيامت به (فزونى ) شما امت مباهات مى كنم(10). در اين كلام نورانى به بعد ديگرى از مسؤ وليت زن كه توليدنسل و افزون ساختن جمعيت امت اسلام و تربيت اولاد است اشاره شده است مى توان دريافتكه از ديدگاه رسول خدا صلى الله عليه و آله ازدواج به انگيزه زيبايى منهاى توليدنسل ، مورد قبول نيست . پايان بخش ، سخن در اين قسمت ، كلام نورانى ديگرى از پيامبر نور و رحمت صلى اللهعليه و آله است كه به طرز بديع و شگفتى ، زيبايى ظاهرى را كه سپر و پوششىبراى زشتى باطن شده است محكوم نموده و درباره نزديك شدن به چنين زيبايى ناسالمىهشدار داده است به اين گفتار حضرت بنگريد: اى مردم ! از سبزه هاى با طراواتى كه در محيط متعفن زباله ها و آلودگيها رشد كرده انددورى كنيد. پرسيده شد: اى رسول خدا! مقصود شما چيست ؟ پيامبر خدا صلى الله عليه وآله پاسخ دادند: زن زيبايى كه در محيط بد و ناسالم رشد كرده است (11). به راستى كه زيباتر از اين نمى توان خطر زن زيبايى را كه رشد و پرورش او درفضاى نامطلوب بوده است به تصوير كشيد. چهره زيباى چنين زنى اگر چه همانند سبزهزارهاى با طراوت و گلزارهاى با صفا، سراسر جاذبه و كشش است ، اما افسوس كهنزديك شدن به چنين سبزه زارى نتيجه اى جز فرو رفتن در باتلاقهاى متعفنى كهمحصول خصال زشت وناپسند است به بار نمى آيد. نفوذ آرامش در تمام زواياى زندگى و از بين رفتن تمامى زمينه هاى پيدايش و رشداضطراب و ناآرامى ، نيازمند زيبايى جسم و روح و حاكميتخصال زيباى انسانى و اخلاقى است . ضرورت زندگانى مشترك - نخستين خواستگارى -
مباش بى مى و معشوق زير طاق سپهر
|
بدين ترانه ، غم از دل به در توانى كرد
| خالق مهربان هستى با حكمت و تدبير، انسان را به گونه اى آفريده كه ناگزير اززندگى اجتماعى است تنها زندگى كردن اگر ناممكن نباشد، بسيار دشوار و سخت استامام صادق - عليه السلام - داستان اولين آشنايى زن و مرد را چنين بازگو مى فرمايد:اولين پيامبر خدا، حضرت آدم - عليه السلام - پس از خلقت وقتى چشمش به حوا افتاد، باخدا چنين سخن گفت : پروردگار من ! اين مخلوق زيبا و نيكو كه همنشينى و نگاه به او مايهانس است چيست ؟ خداوند پاسخ فرمود: اين بنده من حواست . آيا دوست دارى با تو باشد، تا انيس و همصحبت و پيرو فرمان تو باشد؟ آدم جواب داد: آرى ، و بر من است كه تا زنده امسپاسگزار تو باشم . خداوند فرمود: او را از من خواستگارى كن كه او بنده من است وشايسته همسرى براى نيازهاى جنسى توست ...(12). ارزشمندى ازدواج
ذوقى چنان ندارد بى دوست زندگانى
|
بى دوست زندگانى ذوقى چنان ندارد
| بهترين معيار و بلكه تنها وسيله سنجش ارزشمندى هر چيز در نظام هستى ، مقدار ارزشىاست كه آن چيز در نزد خالق هستى دارد او كه خود آفريدگار موجودات است ، دوستى ودشمنى اش نيز معيار دوستيها و دوست داشتنى ها و دشمنيها و دست ناداشتنى هاست . اسلام كه كاملترين و آخرين دين آسمانى است ، داراى برنامه ها و دستورهاى متنوعى است وازدواج و تشكيل زندگانى مشترك يكى از با فضيلت ترين نهادها، و بنيادها در اين مكتباست . رسول اكرم صلى الله عليه و آله مى فرمايد: در پيشگاه خداوند - در مكتب اسلام - دوستداشتنى تر از بنياد ازدواج و نهاد زندگانى مشترك هيچ بنياد و بنايى پايه گذارىنشده است (13). آرى ، اين بهترين معيار ارزشمندى زندگانى مشترك است و آنان كه در مسير تحقق اموردوست داشتنى خداى بزرگ تلاش مى كنند سعادتمند و سرافرازند. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله كه تمام زندگانى اش منطبق با وحى است و ذره اى هوسدر گفتار و رفتار و كردارش نيست و در قرآن به عنوان الگوى شايسته معرفى شده است(14) ازدواج را سنت و روش خويش معرفى كرده و روى گردانى از آن را به منزله قطعارتباط با خويش مى داند(15). آن حضرت در روايتى مى فرمايد: هر كسى دوست داردكه پيرو سنت من باشد، ازدواج يكى از سنتهاى من است (16). سر سپردن به دستورهاى خداوند و پيروى از سنت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله رهآوردى جز خير و نيكى ندارد. دستيابى به دين و توان پاسدارى از آن موهبتى است كهنصيب هر كس نيست ، بهره مندى از اين ارمغان معنوى از آن كسى است كه گوش به فرمانخدا و رسول او و دنباله رو پيشوايان معصوم و مطيع اوامر آنان باشد. اقدام براى ازدواجبه منظور احياى سنت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در كنار آثار و فوايد بى شماردنيوى و اخروى ، ثمرات شاخص و روشنى دارد كه در فرد و جامعه متجلى مى گردد. رسول خدا صلى الله عليه و آله مى فرمايد: هر كس ازدواج كند، نيمى از دين خويش رامحافظت كرده است (17). در روايت ديگرى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مى فرمايد: دو ركعت نماز ازنمازگزارى كه داراى همسر است برتر است از مرد بدون همسرى كه شبهايش را با نماز وروزهايش را با روزه ، سپرى مى سازد(18). حضرت امام صادق عليه السلام مى فرمايد: دو ركعت نماز از نمازگزار با همسر، برتراز هفتاد ركعت نماز از انسان بدون همسر است (19). گذشته از آثار فردى ازدواج ، گاهى در افقى فراتر دستاوردى براى ازدواج متصوراست كه شعاع درخشانش منحصر به محيط خانه و جامعه شخص ازدواج كننده نيست ، بلكهتمامى گستره زمين را در برمى گيرد و آثار معنوى اش به زمين ارزش مى بخشد. در اينزمينه به اين گفتار نورانى رسول خدا صلى الله عليه و آله بنگريد: انسان با ايمانرا چه چيز مانع مى شود كه همسرى برگزيند، كه خداوند فرزندى روزى اش فرمايدكه زمين را با گفتار لااله الاالله سنگين و بارور كند(20). ويژگيهاى بهترين زن در گفتار رسول خدا صلى الله عليه و آله : درباره بهترين ها بايد بهترين افراد نظر بدهند و برترين افراد آنانى هستند كه درنظرشان هوى و هوس راه ندارد و گفتارشان مطابق با حق و واقع است اينان تنها پيامبرانو امامان معصوم عليهم السلام هستند كه معارف و حقايق را با قلب پاك خود از سرچشمهزلال وحى دريافت و با زبان مبارك خود براى خلق خدا بيان مى كنند.رسول اكرم صلى الله عليه و آله در ميان اين جمع بهترين ، جلودار، و سرآمد است زيرا اوبرترين مخلوق خداست ، و كلامش ، بعد از كلام حق ، زيباترين و دلنشين ترين گفتار است. براى آشنايى با بهترين زنان به خدمت رسول خدا صلى الله عليه و آله مى رويم و باهم گوش جان به كلام جان بخشش مى سپاريم . جابربن عبدالله مى گويد: با جمعى در خدمت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله بوديمآن حضرت فرمود: بهترين زنان شما داراى اين ويژگيهاست : فرزند آور، بسيار مهربان ، پاكدامن ، عزيز در ميانفاميل ، متواضع و فروتن با همسر، زينتگر براى همسر، خود نگهدار در برابر نامحرم ،حرف شنوايى از شوهر، فرمانبردار از همسر، كاملا در اختيار شوهر به هنگام تنهايى باشوهر (21). اكنون براى درك بيشتر اين كلام نورانى رسول اكرم صلى الله عليه و آله نگاهى ديگربه اين صفات مى افكنيم و از زبان مبارك آن حضرت و خاندان پاكش به تشريح آنها مىپردازيم . 1 - فرزندآور در فرهنگ روايات ، دختر تا زمانى كه در خانه پدر به سر مى برد (حسنه ) است اينامانت الهى هرگاه پا به خانه شوهر گذاشت به مقام همسرى دست مى يابد و البتهپاسدارى از اين مقام شرايط خاصى دارد كهتحصيل آنها مايه كمال و فضيلت زن است . سومين دوره اى كه زن بعد از دوران دخترى وهمسرى به آن منتقل مى شود، دوران پر افتخار و مسؤ وليت ساز مادرى است . مقام مادر از آنكسى است كه محيط مقدس خانه را، با به دنيا آوردن و پرورش دادن فرزندان ، كه پارههاى تن و جان او هستند، صفا و رونق بخشد. و روشن است كه هرچه تلاش زن در اين دورهمادر بودن ، افزون باشد، پاداش اخروى او نيز بيشتر و تقربش به پروردگارافزونتر است و اين سر گفتار رسول خدا صلى الله عليه و آله است كه فرزند آورى ازصفات خوب زن برمى شمرد. چرا كه اين ويژگى ، زن را به مقام مادر شدن ارتقا ميدهد وتا آنجايش رهنمون مى سازد كه خود آن حضرت در گفتار ديگرى مى فرمايد: (بهشت در زير گامهاى مادران است ) (22). آرامش حقيقى و معنوى زندگى با وجود فرزند صالح تقويت مى گردد و هيچگاه خانهبدون فرزند - با امكان آوردن آن - روى آرامش نخواهد ديد. براى توجه به ارزشمندىزنى كه فرزند آور است به اين دو روايت بنگريد: رسول خدا صلى الله عليه و آله مى فرمايد: با دوشيزه فرزند آور ازدواج كنيد، ولى بازيبا چهره نازا ازدواج نكنيد، زيرا من به شما امت روز قيامت افتخار مى كنم (23). در روايت ديگر امام عليه السلام مى فرمايد: بدانيد كه زن سياه چهره هاى كه فرزند آورباشد براى من دوست داشتنى تر است از زيباى نازا(24). 2 - بسيار مهربان محبت و دوستى و مهربانى ، شاه كليد نفوذ در دلهاست . هيچ چيزى به قدر مهربانىكارآيى ندارد. درهاى بسته و چهره هاى گرفته با اين ابزار گشوده و باز مى شوند. در فرهنگ دوستى محبت ، همه چيز با معنى و پيام دار است گاه با يك اشاره و با يك كلمه ويا جمله مى توان صحنه را عوض كرد و به آسانى ، دردل ديگران راه يافت . رسول اكرم صلى الله عليه و آله مى فرمايد: بهترين زن ، آن است كه بسيار مهربان وصميمى باشد. طبيعى است كه منظور، به كار گرفتن اين سرمايه در خدمت جذب شوهراست محبت شوهر به همسر خود از طبيعى ترين انواع دوستيهاست و اگر با دوستى ومهربانى سرشار از طرف زن همراه باشد، هيچ كينه و بى مهرى اى برجا نمى ماند.ثمره اين اظهار دوستى و صميميت ، لبريز شدن كانوندل و فضاى خانه از آرامش و سكون است و در چنيندل و خانه اى اضطراب و بى قرارى راهى براى نفوذ ندارد. در روايت ديگرى ، پيامبراكرم صلى الله عليه و آله يكى از صفات بدترين زنان را كينه و حقد معرفى مىفرمايد (25). زنى كه پيوسته چشم انتظار گرفتن عيب و نقطه ضعف است ، تا بهوسيله آن همسرش را سركوب و توبيخ و سرزنش كند، داراى يك صفت منفى و مخرب است وطبيعى است كه با چنين برخوردهايى جز ناآرامى و اضطراب ، بذر ديگرى در زمينهزندگانى مشترك كاشته نمى شود. شايد يكى از عوامل شكست و افسردگى و پيرى زودرس مردان ، همين بى مهرى ها ولجاجتهاى آگاهانه و ناآگاهانه زنان در برخورد با همسرانشان باشد. از امام صادقعليه السلام روايت است كه مى فرمايد: از دعاهاى رسولخدا صلى الله عليه و آله اينبود كه مى گفت : خدايا! به تو پناه مى برم از زنى كه مرا پير كند،قبل از اينكه دوران پيرى من فرا رسد(26). روشن است كه پناه بردن انسان به خدا در جايى است كه احساس خطر و ناامنى و گمراهىوجود دارد، شايد در وجود زنى كه براى شوهرش پيرى زودرس مى آورد ريشه هاى ناامنى، خطر و گمراهى نفوذ كرده باشد. طبيعى است كه چنين زنى موفق به آرام سازى محيطخانه و آرامش بخشى به شوهر نخواهد بود. 3 - در اوج پاكدامنى عفت حالتى است نفسانى كه بازدارنده از غلبه شهوت است (27). عفيف انسانى است كه با تلاش پى گير، به مقامى دست يافته كه خود را در اختيارخواسته هاى نفسانى قرار نمى دهد. روح چنين شخص آن چنان در اوج است كه به آسانى ازآنچه ناپسند و نامشروع است چشم مى پوشد؛اگر چه توان انجامش را دارا باشد. اينمبارزه با نفس كه جهاد اكبر است چنان فضيلتى دارد كه صاحب اين مقام در مقايسه با مجاهددر جبهه جهاد اصغر، كه مبارزه با دشمن خارجى است ، از امتياز برخوردار است به اينروايت بنگريد: حضرت اميرالمؤ منين مى فرمايد: جهادگرى كه در راه خدا به شهادت رسيده ، پاداشش ،برتر از توانگرى نيست كه با داشتن قدتر، عفت ورزيده است دور نيست كه عفيف فرشتهاى از فرشتگان باشد (28). ارزشمندى صفت عفت - با توضيحى كه داده شد - براى يك زن روشن است . هر زنى لازماست كه اين ويژگى را در زندگى مشترك به نمايش بگذارد و از اين راه ، فكر و ذهن ودل همسرش را از هر نوع پندار و توهم وسوسه پوچ احتمالى و بى اساس پاكسازى كندو زمينه پيدايش و رشد هر نوع احساس بدبينى را از ميان ببرد. آرامش روانى از آن مردىاست كه اين ويژگى و خصلت را - كه انسان را تا مرز فرشتگان اوج مى دهد - در همسرخويش بيابد. گلخانه زندگى در فضاى سالم و نشاطآور (عفت ) شاهد شكوفايى غنچه هاى معنوى وعطرآگين اعتماد زن و مرد به يكديگر خواهد بود. از آنجا كه گام نهادن در مسير خوبيها و معنويات ، نيازمند تعاون و همكارى است ، يادآورىاين نكته ضرورى است كه اگر مردى ، خواهان عفت همسرش مى باشد، بايد زمينه و اسبابآن را در حد توان خويش فراهم كند، در اين ميان وظيفه مرد است كه به گونه اى آراستگىظاهر داشته باشد و خود را متلزم به رعايت زيبايى و نظافت بداند كه پيوسته براىهمسرش جذاب و دلربا باشد در اين زمينه به اين روايت جالب توجه كنيد: حسن بن جهم مى گويد: امام رضا عليه السلام را ديدم كه محاسن خود را خضاب (رنگ )كرده بود. پرسيدم : فدايت شوم ، رنگ كرده ايد؟! امام پاسخ داد: آرى ، رسيدگى به خود (تغييرشكل و هيئت دادن ) از عوامل افزايش عفت زنان است ، و يكى ازعلل بى عفتى زنان اين است كه همسرانشان اين امر را رها كرده اند، آنگاه امام فرمود: آيادوست دارى همسرت را به گونه اى ببينى كه وضعيتش همانند تو باشد، در حالتى كهبه سر و وضع خود نرسيده اى ؟! او جواب داد: خير، حضرت فرمود: همسر تو هم دوست ندارد كه تو را بدان گونهببيند(29). 4 - عزيز در فاميل در مفهوم عزت يك نوع نفوذ ناپذيرى نهفته است ، زمين سختى كه چيزى در آن موثر نيست ،داراى صفت عزت است ، اين حالت ، همانند تمامى صفات خوب ديگر، اگر از منبع اصلىسرچشمه بگيرد پايدار و ماندنى است وگرنه زودگذر و از بين رفتنى خواهد بود. در فرهنگ قرآن ، عزت حقيقى از آن خداوند و پيامبر او و مؤ منان است خداوند كانون همهخوبيهاست و همه اين خوبيها از او به پيامبرش و مؤ منان سرايت مى كند ايمان ، شرطاصلى عزت است و در سايه بندگى خداست كه سربلندى انسان تاءمين مى شود. شايد عزيز بودن زن كه در كلام رسول خدا صلى الله عليه و آله از ويژگيهاى زنخوب و شايسته معرفى شده است به اين معنى برگردد كه ايمان حقيقى يك زن از او درميان فاميل چهره اى ساخته باشد كه مورد نظر و احترام و تكريم همه و داراى عزت وسرافرازى باشد. طبيعى است مردى كه اين موفقيت مطلوب را براى همسرش در ميانفاميل شاهد است و زنى كه از اين چنين جايگاه رفيعى برخوردار است ، هر دو در محيط مقدسخانه ، آرامش و امنيت را به وضوح احساس مى كنند. نقطه مقابل اين زن ، زنى است كه بر اثر سوء رفتار و گفتار و عملكردهاى ناشايسته وموضعگيرى و اقدامهاى ناپسند و نابخردانه خود را در ميانفاميل و آشنايان خوار و ذليل كرده است . چنين زنى در روايت ديگرى ازرسول اكرم صلى الله عليه و آله داراى خصلتى ازخصال بدترين زنان است (30). زنى كه در ميان فاميل اعتبارى ندارد و با چشم حقارت و خوارى به او مى نگرند براى خودنيز شخصيت قابل اعتمادى را باور ندارد و هيچگاه موفق نخواهد شد كه بدون سرمايه لازمكه ، همان عزت و متانت و موقعيت خانوادگى است ، محيط خانه را محلى مناسب براى ارامشجسم و روح همسرش قرار دهد. 5 - فروتن با همسر ارزش هر صفت و عمل نيكويى در اين است كه آدمى آن را از روى آزادى و اختيار انجام دهدكسى كه مجبور است خوب باشد و كار نيك انجام دهد، شايد براى ديگران مفيد باشد، اماامتيازى براى خود او محسوب نمى شود نرمخويى و تواضع و فروتنى انسان نيز وقتىپسنديده و ارزشمند است كه با انتخاب و آزادى همراه باشد. قرآن كريم مؤ منان را از اين جهت كه در برابر يكديگر خاضع و فروتن و نرم هستند مىستايد و روشن است كه مؤ من حقيقى با تلاش و مجاهده به اين خصلت پسنديده دست مىيابد. نرم بودن زن در محيط زندگانى مشترك ، در برابر شوهر، اگر از روى شناخت و اختيارو عمل به وظيفه شوهردارى باشد خصلت پسنديده و كار ارزشمندى است زنى كه بهآسانى در برابر خواسته هاى مشروع و معقول شوهرشكل مى پذيرد و از خود مقاومتى نشان نمى دهد صاحب فضيلت است و محيط مقدس خانه بااين روحيه تسليم و گذشت و حق پذيرى ، زمينه پرورش و رشد آرامش را بهتر فراهم مىيابد. نقطه مقابل زنى كه در برابر همسر مطيع و منقاد است زنى است كه در برابر همسرش ،هيچ نرمش و انعطاف ندارد و پيوسته به دنبال مقاومت و پافشارى و جبهه گيرى دربرابر خواسته هاى شوهر است . چنين زنى از ديدگاهرسول اكرم صلى الله عليه و آله از بدترين زنان است (31) زنى كه مرد هيچگاهنتواند راهى براى نفوذ در دل او بيابد، هرگز نبايد چشم اميد به زندگانى همراه بامسالمت و صفا داشته باشد. 6 - زينتگر براى شوهر خودآرايى و تزيين در نهاد زن قرار گرفته است ، اما زن به عنوان جنس مخالف مرد، حتىاگر خود را نيارايد، باز هم جذاب و داراى كشش است به همين جهت در اولين مراسمخواستگارى در آفرينش - داستان خلقت آدم و حوا - ديديم كه چگونه آدم همنشينى و نگاه بهحوا را مايه انس و آرامش خويش يافته بود، و آن را به خداوند اظهار داشت . اين سرمايهخداداد بايد در مسير تثبيت زندگانى مشترك به كار رود. اگر زندگى مشترك فقط سپرىنمودن چند ساعت و چند روز بود، شايد سهل انگارى و بى اعتنايىمشكل آفرين نبود؛اما زندگانى دراز مدت زن و شوهر بايد پيوسته همراه با جاذبه عشقباشد تا هيچگاه گرد و غبار بى ميلى و بى اعتنايى و دلسردى و نااميدى بر صفحهدرخشان آن ننشيند. استفاده از زينت و آرايش ، جذابيت زن را تقويت مى كند و بر همين اساس است كهرسول خدا صلى الله عليه و آله يكى از صفات زن خوب را خودآرايى براى شوهر بيانمى كند. زيرا مردى كه به همسرش عشق و مهر مى ورزد، بيگانه را به حريمدل خود راه نمى دهد. در اين حال ، بر سراسر زندگى آن دو، ابر آرامش و اطمينان سايهمى گسترد و اينجاست كه آرام بخش بودن گل وجود زن ، مفهوم و عينيت پيدا مى كند. اهميت آراستگى زن براى شوهر تا آنجاست كه در فرهنگ اسلام ، زن با هيچ بهانه اىنمى تواند درباره انجام اين وظيفه در قبال همسرش بى اعتنا يا بى توجه باشد. البتهشرايط مختلف زندگى مقتضى گونه هاى مختلفعمل به اين وظيفه و خواهان برخورد شايسته و بايسته زن در آن شرايط مى باشد. امام باقر عليه السلام مى فرمايد: سزاوار و شايسته نيست كه زن - درباره رسيدگىبه سر و وضع خود و آراستن خويش بى عنايت باشد - و در زمينه آرايش و آراستن خود رابازنشسته كند، اگر چه به اندازه آويختن گردنبندى در گردن باشد و شايسته نيست كهزن دستش را با خضاب - رنگ با حنا - زينت نكند، اگر چه با كشيدن دست روى حنا باشد واگر چه اين زن مسن باشد - سنى از او گذشته باشد (32). 7 - خود نگهدار در برابر نامحرم بيشتر اين چنين است كه تا آدمى ، حريم خود را نشكند، ديگرى جراءت تجاوز به حريم اورا نمى يابد، در مرزهاى جغرافيايى نيز عبور دشمن از آن قسمت كه تحت حفاظت وديدبانى نيست ، آسانتر صورت مى گيرد. اگر انسانى درباره هر برخوردى هيچ گونهعكس العملى و حساسيتى نشان ندهد، ديگران براى حفظ متانت و وقار و موقعيت او كمتريناعتبارى را نخواهند پذيرفت . زن گل است ؛ آن هم فقط براى استفاده صاحب شرعى و قانونى اش . ارزش اينگل به آن است كه اختصاصى است و تنها براى يك نفر به نام شوهر، غير از شوهر هركه باشد، ارتباط زن با او نبايد به گونه اى باشد كه زن با شوهر دارد، رعايت اينامر مهم را پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله از صفات خوب زن مى داند، زن بايد دربرابر نامحرم ، دژ و سنگر نفوذناپذير باشد. به راستى اگر تمامى زنان با تمامىنامحرمان و بيگانگان اينگونه باشند آيا ديگر جايى براى بدگمانى و بى اعتمادى ،كه زمينه ساز ناآرامى و اضطراب است ، يافت مى شود؟! در برابر اين زن ، زنى است كه هر نوع ارتباط صميمى و آميخته به دوستى و لذتبخشى ، را با غير همسر داشته باشد، ولى نوبت به همسر كه مى رسد جز خود نگهدارىو سنگين برخورد كردن و ميدان ندادن و بهانه ها و عذرهاى رنگارنگ آوردن ، كار وبرخورد ديگرى نداشته باشد. رسول خدا صلى الله عليه و آله اين امر را يكى ازصفات بدترين زنان معرفى مى فرمايد(33). اين حالت زن و اين طرز برخورد بايد براى غير شوهر باشد. در زمينه ياد شده ارتباطزن با غير شوهر - نامحرمان و بيگانگان - بايد همانند ارتباط يك قطب آهن ربا با قطبموافق باشد كه بطور طبيعى و خودكار، عكس العملى جز دفع و دورسازى ندارد، ولىنسبت به شوهر همانند قطبهاى مخالف آهن ربا باشد كه به طور طبيعى واكنشى جز جذبو كشش و اتصال ندارد. 8 - حرف شنوايى از شوهر از صفات بسيار خوب پيامبر خدا صلى الله عليه و آله كه حتى دستاويز مخالفان ودشمنان اسلام نيز شده بود، حرف شنوايى بسيار آن حضرت بود، به نحوى كه مىگفتند پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فقط گوش است (34). اين خصلت بسيار پسنديده اى است كه آدمى قبل از هر نوع اظهار نظر و موضع گيرى ،گفتار ديگرى را بشنود، و نشنيده به قضاوت ننشيند. گوش براى شنيدن است وعقل براى انتخاب بهترين و پيروى از آن ، و خداوند در قرآن به بندگانى كه چنين هستندبشارت داده است (35). زن و مرد قبل از اينكه در كانون خانه رابطه همسرى داشته باشند، دو انسان داراى ادراك وفهم ، و بايد حرف حق را از يكديگر بپذيرند، تا حق حاكم باشدت نه تمايلات وسليقه هاى شخصى ، زن خوب آن است كه حرف شوهر را مى شنود - اگر چه نوبت به اواجرا و عمل نرسد - و اين خود امتياز است . زنى كه اصلا ظرفيت و آمادگى شنيدن حرفهمسر را ندارد، از اين امتياز محروم است و از ديدگاهرسول خدا صلى الله عليه و آله يك درجه از خوبى را دارا نيست . آيا ميان مردى كه براىحرفش در خانه گوش شنوايى سراغ ندارد با مردى كه همسرش را پيوسته شنواىسخنانش مى بيند از نظر وحى تفاوت وجود ندارد؟ آيا اين شنوايى حرف همسر، تاءثيرىدر آرامش لازم براى مرد و زندگى مشترك ندارد؟! 9- فرمانبردار از همسر در فرهنگ قرآن كريم ، مرد نسبت به زن قوام است (36) اگر چه زندگانى زن و مرد،مشترك است ، اما قيام اين بناى مقدس و تكيه گاه اصلى از نظر تدبير و سرپرستى واداره امور و اعمال مديريت از آن مرد است . بر اين اساس ، فرمان و امر به دست اوست .طبيعى است مردى كه فرمان به بدى و حرام ونامعقول و ناپسند مى دهد، فرمانبردارى از او در اين حوزه و قلمرو نيست و فرمانش مطاعنخواهد بود. زنى كه در برابر فرمان شوهر؛يعنى دستورهاى مشروع ومعقول او فرمانبردار است از نظر روحى آرامتر است ، تا زنى كه پيوسته مصمم است كهحرف آخر را او بزند، اگر چه ناحق باشد، و هيچ حرفى را از همسرش نپذيرد و به كارنبندد، اگر چه حق باشد. پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله اطاعت زن از فرمان همسر را نشانه خوبى زن ميداندچرا كه اين فرمانبردارى پايه هاى زندگى مشترك را كه بايد دائما بر شالوده هاىدوستى و صميمت و آرامش استوار باشد تثبيت ميكند. آيا زنى كه در برابر خواسته شوهر با گفتن يك كلمه (چشم ) آرامش را، كه رسالت وماءموريت اصلى اوست ، در محيط خانه به ارمغان مى آورد، لايق دريافتمدال افتخار (بهترين زن ) آن هم از زبان مباركرسول گرامى اسلام نيست ؟ نقطه مقابل چنين زنى ، آن است كه جز لجاجت و تمرد و سرپيچى در برابر شوهر،برخورد و موضع ديگرى ندارد. اين از صفات بدترين زنان است كهرسول اكرم صلى الله عليه و آله در روايت ديگر بيان مى فرمايد (37). روشن است كه لجاجت در جايى است كه مساءله حق پذيرى و حق جويى در كار نيست ، بلكهپافشارى و مقاومت بر سر موضوع و مطلبى است كه زن جز اين كه بخواهد شجاعت و بهاصطلاح هنرمندى و مرد بودن خودش را نشان بدهد انگيزه ديگرى ندارد. چنين زنى بايدمطمئن باشد كه تا اين خصلت ناپسند كه از ويژگى هاى بدترين زنان است در اوستهيچگاه موفق به انجام رسالت خدايى خويش ، كه آرامش بخشى به زندگى و شوهر است، نخواهد شد. 10 - پاسخگوى نيازهاى جنسى سراسر جهان هستى ، سرشار از نعمتهاى بى شمار خداوند مهربانى است كه هر چيز راكه در جاى خودش نيكو آفريده و همه چيز را براىتكامل و رشد انسان مسخر او كرده است . حقيقت سپاس هر نعمت ، به كار بستن آن در مسيرى است كه نعمت بخش ، خرسند است . اينچنين است كه شكر نعمت ، مايه افزونى و بركت و رشد آن و مفيد براى صاحب نعمت وديگران خواهد بود. خداوند حكيم ، زن را به گونه اى آفريده است كه توانايى ايجاد محيط آرام و مطمئنبراى خود و مرد را در اختيار دارد، و بر اين اساس ، تنها پاسخگوى نيازهاى جنسى هرمردى را، فقط زن همان مرد، مقرر كرده است و اين نعمت و موهبتى است كه خداوند در وجود زنقرار داده است شكر اين نعمت به آن است كه در مسير رضايت خداوندمتعال است به كار گرفته شود. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله كه سخنگوى وحى استاين مسير را تبيين كرده است و مى فرمايد: از نشانه هاى بهترين زن آن است كه به هنگامتنهايى با همسرش ، كاملا در اختيار خواسته هاى او باشد (38). يعنى خودش را پيشكش او كند و از هر گونهبخل و تنگ نظرى و سختگيرى هاى بى اساسى كه مهر و محبت و آرامش را مى ميراند،پرهيز داشته باشد، و سخاوتمندان پاسخگوى نيازهاى جنسى همسرش باشد. شايد حساسترين مساءله در زندگى مشترك كه مى تواند بسيارى از مشكلات راحل كند و از بروز بسيارى از مسائل پيشگيرى كند، همين مساءله باشد. پيشوايان معصومدين ، مقدس اسلام نيز بر اين بخش تاءكيد بيشترى دارند و هر موضوعى كه بتواندبراى زن انگيزه يا بهانه اى براى كوتاهى در اين رسالت باشد، از نظر منطق اسلاممحكوم و ناپسند است . به نظر ميرسد مطرح ساختن مساءله حيا و خجالت در اين زمينه يكى از قوى ترينتوجيهاتى است كه زنان در اختيار دارند، و گمان مى برند تحت پوشش اسم حيا و درپناه اين توجيه در تنهايى با شوهر مى توانند رسمى تر و جدى تر برخورد كنند امامصادق عليه السلام در اين زمينه مى فرمايد: بهترين زن آن است كه به هنگام تنهايى وخلوت با شوهر هر گونه حيا و خجالت را از خود جدا سازد، ولى درغير اين حالت ، همراهبا شوهر، خود را به زيور حيا بيارايد(39). اهميت مساءله پاسخگويى زن به نيازهاى جنسى مرد تا بدانجاست كه در قرآن كريمساعاتى از شبانه روز، به عنوان ، ساعات اختصاصى و خلوت كردن زن و شوهر با هممعرفى شده است و در اين ساعات ، ممنوعيت ورود به جايگاه خصوصى زن و شوهر - پدرو مادر - اعلام شده و همه ، حتى كودكان نابالغى كه قدتر تشخصىمسائل جنسى را دارند، و خدمتكاران زن و مرد در هر خانه ، بايد با اجازه وارد شوند و اينهمان محل استراحت زن و شوهر، يا اتاق خواب است كه نقش تربيتى و تسكينى و آرامبخشى آن در زندگى مشترك ، بى نياز از توضيح است . قرآن كريم مى فرمايد: اى كسانى كه ايمان آورده ايد! خدمتكاران (غلامان و كنيزان ) وكودكان نابالغ در اوقات سه گانه قبل از نماز صبح و ظهرگاهان كه لباس خود رازمين مى گذاريد و بعد از نماز عشا كه سه وقت پنهانى و اختصاصى براى شماست بايداجازه ورود بگيرند(40). اسلام عزيز مساءله انس زن و شوهر با يكديگر و خلوت كردن آن دو با يكديگر را آن قدرمؤ ثر و داراى نقش مى داند كه از ديدگاه معصومين عليهم السلام اين بخش از زندگانىمشترك از اسباب موفقيت مرد، در قسمتهاى ديگر، - عبادت وتحصيل معاش - به حساب مى آيد(41). اسلام براى دستيابى به اين هدف ، برنامه هاى ظريف و حساس و جذابى براى زن و مردتدارك ديده كه اگر واقعا به آنها عمل شود، و مرد از هر نظر در خانه - كه در فرهنگقرآن محيط آرامش است (42) - از نظر روحى و جنسى اقناع شود و بدون هيچ اظطراب ودغدغه اى در جامعه حضور پيدا كند، هيچگاه مشكلى براى چنين خانه و جامعه اى از نظرمسائل خانوادگى رخ نمى دهد. در اين زمينه روايات جالبى هست كه هيچ مشاور با تجربهدر امور خانواده و هيچ روانشناس و روانكار و دقيقى نمى تواند چنين دستورالعملهايىصادر كند(43). اسلام حتى به زن اجازه نمى دهد كه به بهانه طولانى كردن نماز از پاسخگويى بهخواسته - جنسى - شوهر سرباز زند(44). و حتى رسول خدا صلى الله عليه و آله درباره زنى كه در برابر خواسته و نياز -جنسى - شوهرش آن قدر مكث و درنگ مى كند و مرتب وعده ميدهد تا همسرش به خواب مى رود،چنين مى فرمايد: پيوسته فرشتگان او را لعنت مى كنند تا همسرش از خواببرخيزد(45).
|