بدی دارد . موجب ضعف و تاخر و انحطاط ملتهائی است كه به اين كارهاعادت كردهاند . يادم هست ، در ايام تحصيل و اقامتم در قم ، كتابی از محمد مسعودنويسنده معروف آن زمان میخواندم كه در آن كتاب به مناسبتی مساله گريهمردم شيعه را بر امام حسين مطرح كرده بود و مقايسه كرده بود با روشمسيحيان درباره شهادت مسيح ( البته به عقيده خودشان ) كه روز شهادتمسيح را جشن میگيرند ، نه اينكه به عزا بنشينند . نوشته بود ببينيد ، يك ملت بر شهادت شهيدش میگريد زيرا شهادت راشكست و نامطلوب و امری نبايستی و موجب تأسف میپندارد ، و ملتی ديگربرای شهادت شهيدش جشن میگيرد . زيرا آنرا موفقيت و مطلوب و مايه سرافرازی و افتخار میشمارد . ملتی كه هزار سال بر شهادت شهيدش بگريد ومتأسف شود و آه و ناله سردهد ناچار ملتی زبون و بی دست و پا و فرار كناز معركه بار میآيد ، ولی ملتی كه هزار سال و دو هزار سال شهادت شهيدشرا جشن میگيرد ، خواه ناخواه ملتی قوی و نيرومند و فداكار میگردد .برداشت يك ملت از شهادت ، شكست است و عكسالعملش درباره اينشكست آه و ناله و گريه است و نتيجه آن برداشت و اين عكسالعمل ضعف وزبونی و تسليم گرائی . اما |