ID5276
bookidجامعه و تاریخ, استاد شهید آیت الله مطهرى
file92
Titleجامعه و تاريخ - صفحه : 92
content
اجتماعی - اعم از اخلاق و علم و فلسفه و مذهب و قانون و فرهنگ - شكل‏
می‏دهد و جهت می‏بخشد و با دگرگون شدن خود ، آنها را دگرگون می‏سازد .
اما اينكه تاريخ وجود ديالكتيكی دارد به معنی اين است كه حركات‏
تكاملی تاريخ ، حركات ديالكتيكی است ، يعنی معلول يك سلسله تضادهای‏
ديالكتيكی توأم با همبستگی خاص آن تضادهاست . تضاد ديالكتيكی كه با
تضادهای غير ديالكتيكی فرق دارد اين است كه هر پديده‏ای جبرا نفی و انكار
خود را در درون خود می‏پرورد و پس از يك سلسله تغييرات در نتيجه اين‏
تضاد درونی ، آن پديده ضمن يك تغيير شديد كيفی به مرحله عالی‏تری كه‏
تركيبی از دو مرحله قبلی است تكامل می‏يابد .
پس ماترياليسم تاريخی متضمن دو مسأله است : يكی مادی بودن هويت‏
تاريخ ، ديگر ديالكتيكی بودن حركات آن . ما مسأله اول را اينجا بررسی‏
می‏كنيم و مسأله دوم را به فصل بعد - كه درباره تطور و تكامل تاريخ تحقيق‏
می‏كنيم - موكول می‏نماييم .
نظريه " ماديت هويت تاريخ " از يك سلسله اصول ديگر ريشه می‏گيرد كه‏
فلسفی و يا روان شناسانه و يا جامعه شناسانه است و به نوبه خود يك‏
سلسله نظريات ديگر در مسائل ايدئولوژی نتيجه می‏دهد . ما برای اينكه اين‏
مطلب با اهميت روشن شود - خصوصا با توجه به اينكه برخی نويسندگان‏
روشنفكر مسلمان مدعی هستند كه اسلام هر چند ماديت فلسفی را نمی‏پذيرد ولی‏
ماديت تاريخی را پذيرفته ، و نظريات تاريخی و اجتماعی خود را بر اين‏
اصل بنا نهاده‏اند - لازم می‏دانيم درباره اين مطلب اندكی به تفصيل بحث‏