ID5224
bookidجامعه و تاریخ, استاد شهید آیت الله مطهرى
file40
Titleجامعه و تاريخ - صفحه : 40
content
فرد حكم براند و توهم جبر اجتماعی پيش آيد . اگر جبری وجود پيدا كند ،
جبر فرد وسيله فرد يا افراد است نه جبر فرد وسيله جامعه به مفهومی كه‏
طرفداران جبر اجتماعی قائل‏اند ، همچنانكه اگر نظريه چهارم را بپذيريم و
فرد را از نظر شخصيت انسانی به منزله ماده خام و مانند يك ظرف خالی‏
بدانيم و تمام شخصيت انسانی فرد ، عقل فردی و اراده فردی ، را كه مبنای‏
اختيار اوست پرتوی از تجلی عقل جمعی و اراده جمعی بدانيم و معتقد گرديم‏
كه روح جمعی است كه برای راه يافتن به مقاصد جمعی خود به صورت يك‏
فريب فردی در فرد ظهور كرده است ، و بالاخره اگر اصالت جمعی محض‏
بينديشيم ، جايی برای تصور آزادی و اختيار فرد در امور اجتماعی باقی‏
نخواهد ماند .
" اميل دوركهايم " جامعه‏شناس معروف فرانسوی كه تا اين حد اصالت‏
الاجتماعی می‏انديشد می‏گويد : امور اجتماعی ( و در حقيقت امور انسانی ،
برخلاف اموری از قبيل خوردن و خوابيدن كه به جنبه حيوانی و زيست‏شناسی‏
انسان مربوط است ) محصول جامعه‏اند نه محصول فكر و اراده فرد ، و دارای‏
سه خصلت می‏باشند : بيرونی بودن ، جبری بودن ، عمومی بودن . از آن جهت‏
بيرونی شمرده می‏شوند كه از بيرون وجود فرد ، يعنی از جامعه ، بر فرد
تحميل می‏شوند و پيش از آنكه فرد وجود داشته باشد در جامعه وجود داشته و
فرد تحت تأثير جامعه آن را پذيرفته است . پذيرش فرد آداب ، رسوم‏
اخلاقی و اجتماعی ، مذهب و امثال اينها را از اين قبيل است . و از آن‏
جهت جبری هستند كه خود را بر فرد تحميل می‏كنند و وجدان و قضاوت و
احساس و انديشه و عاطفه فرد را به شكل و رنگ خود درمی‏آورند . و