ID5116
bookidجامعه و تاریخ, استاد شهید آیت الله مطهرى
file168
Titleجامعه و تاريخ - صفحه : 168
content
و اقتصادی كه قهری و جبری و اجتناب ناپذير است ، آن فكر ، آن انديشه ،
آن نظريه فلسفی و يا علمی و آن سيستم اخلاقی نيز صحت و اعتبار خود را از
دست می‏دهد و ناچار فكر و انديشه و نظريه ديگر بايد جايگزين آن گردد .
بنابراين ماترياليسم تاريخی نيز كه از طرف برخی فيلسوفان و
جامعه‏شناسان طرح شده مشمول اين قانون كلی هست ، زيرا اگر مشمول اين‏
قانون كلی نباشد پس استثنايی در كار است و قانون يا قوانينی علمی و
فلسفی وجود دارد كه اصالت دارد و تابع هيچ زيربنای اقتصادی نيست ، و
اگر خود مشمول اين قانون هست پس ماترياليسم تاريخی از نظر ارزش و صحت‏
و اعتبار فقط در يك زمان محدود و يك دوره خاص صادق است كه همان‏
دوره‏ای است كه پديد آمده است و نه قبل و يا بعد از آن دوره . پس به هر
حال ماترياليسم تاريخی نقض شده است . يعنی ماترياليسم تاريخی به عنوان‏
يك تئوری ، يك نظريه فلسفی ، يك امر روبنايی يا شامل غير خودش است و
شامل خودش نيست ، پس خودش نقض كننده خودش است ، و يا شامل خودش و
غير خودش هست اما در يك دوره محدود ، در دوره‏های ديگر نه شامل خودش‏
است و نه شامل غير خودش . عين اين ايراد بر ماترياليسم ديالكتيك كه‏
اصل حركت و اصل پيوستگی متقابل را شامل همه چيز حتی اصول علمی و فلسفی‏
می‏داند نيز وارد است و ما در اصول فلسفه و روش رئاليسم ( جلد اول و دوم‏
) درباره آنها سخن گفته‏ايم . از اينجا روشن می‏شود اينكه می‏گويند جهان‏
نمايشگاه ماترياليسم ديالكتيك و جامعه نمايشگاه ماترياليسم تاريخی است‏
، چه اندازه بی‏پايه است .