ID5105
bookidجامعه و تاریخ, استاد شهید آیت الله مطهرى
file158
Titleجامعه و تاريخ - صفحه : 158
content
را تعيين می‏كند و گاهی به عكس ، گاهی جنبش انقلابی تئوری انقلابی‏
می‏آفريند و گاهی به عكس ، گاهی سياست ، فرهنگ ، زور ، مذهب و امثال‏
اينها بنياد اقتصادی جامعه را دگرگون می‏كند و گاهی به عكس ، پس گاهی‏
ماده تعيين كننده روح است و گاهی به عكس ، گاهی وجود اجتماعی شعور
اجتماعی را تعيين می‏كند و گاهی به عكس .
حقيقت اين است كه آنچه آقای مائو تحت عنوان " جابجا شدن جهت عمده‏
تضادها " می‏گويد توجيه مائوئيسم است كه عملا بر ضد ماترياليسم تاريخی‏
ماركسيستی از آب درآمد نه توجيه ماترياليسم تاريخی ماركسيستی ، هر چند
به ظاهر اينچنين وانمود می‏كند . مائو عملا نشان داد كه او نيز مانند خود
ماركس هوشمندتر از آن است كه هميشه ماركسيست باشد .
انقلاب چين كه وسيله مائو رهبری شد عملا سوسياليسم علمی و ماترياليسم‏
تاريخی و بالنتيجه ماركسيسم را نقض كرد . چين به رهبری مائو با يك‏
انقلاب كشاورزی رژيم فئوداليسم كهن چين را واژگون كرد و رژيم سوسياليسم‏
را به جای آن برقرار كرد ، و حال آنكه براساس سوسياليسم علمی و
ماترياليسم تاريخی ، كشوری كه مرحله فئوداليسم را طی كند بايد به مرحله‏
صنعتی و كاپيتاليسم تغيير مرحله دهد و از مرحله صنعتی ، آنگاه كه به اوج‏
خود رسيد ، به سوی سوسياليسم گام بردارد . بنابر ماترياليسم تاريخی‏
همان‏طوری كه جنين در رحم نمی‏تواند دو منزل يكی كند ، جامعه نيز نمی‏تواند
بدون عبور از مراحل منظم متوالی به مرحله نهايی برسد . اما آقای مائو عملا
نشان داد كه از آن ماماهايی است كه می‏تواند جنين