ID5094
bookidجامعه و تاریخ, استاد شهید آیت الله مطهرى
file148
Titleجامعه و تاريخ - صفحه : 148
content
" مبانی‏ای " دارد و " نتايجی " . نه تنها ماركس " عالم "
نمی‏توانست به آنها پايبند بماند ، ماركس " فيلسوف " و متفكر نيز
نمی‏توانست برای هميشه به آن مبانی و نتايج پايبند بماند . اكنون به‏
انتقادها می‏پردازيم :

1 بی‏دليلی

اولين انتقاد اين است كه اين نظريه از حد يك " تئوری " بدون دليل‏
تجاوز نمی‏كند . يك نظريه فلسفی تاريخی يا بايد بر تجربه تاريخی‏
واقعيتهای عينی زمان خودش مبتنی باشد و به دوره‏های ديگر تعميم داده شود
و يا بايد براساس شواهد تاريخی از واقعيات گذشته بنا شده باشد و به‏
زمان حال و آينده تعميم داده شود و يا بايد به شيوه قياسی و استدلال منطقی‏
براساس يك سلسله اصول علمی ، منطقی ، فلسفی ثابت و از پيش پذيرفته‏
شده به اثبات رسيده باشد .
تئوری ماترياليسم تاريخی بر هيچ يك از اين روشهای نامبرده مبتنی نيست‏
. نه واقعيات زمان ماركس و انگلس از اين راه قابل توضيح بوده است -
تا آنجا كه انگلس تصريح می‏كند كه من و ماركس اشتباهی كه در برخی كتب‏
در زمينه اهميت اقتصاد مرتكب شديم آنجا كه به تحليل واقعيتهای زمان خود
پرداخته‏ايم نظر به اينكه با خود واقعيت مواجه بوده‏ايم از آن اشتباهات‏
مبرا هستيم - و نه واقعيتهای تاريخی در طول چند هزار سال تاريخ بشر آن را
تأييد می‏كند تا آنجا كه انسان وقتی كه كتابهای " حكيم فرموده " را - كه‏