بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب صحیفه نور جلد 12, امام خمینی (ره) ( )
 
 

بخش های کتاب

     FEHREST -
     SAHIFE01 -
     SAHIFE02 -
     SAHIFE03 -
     SAHIFE04 -
     SAHIFE05 -
     SAHIFE06 -
     SAHIFE07 -
     SAHIFE08 -
     SAHIFE09 -
     SAHIFE10 -
     SAHIFE11 -
     SAHIFE12 -
     SAHIFE13 -
     SAHIFE14 -
     SAHIFE15 -
 

 

 
 

 

next page

fehrest page

back page

بيانات امام خمينى در ديدار با فرمانده جديد سپاه پاسداران انقلاب اسلامى
بسم الله الرحمن الرحيم
پيروزى قطعى در سايه سيطره اسلام بر همه دستگاه ها
اسـاسـا ايـن انـقـلاب و اين نهضت ، بر اساس اسلام است يعنى ما هيچ تز ديگرى ، هيچ امرديـگـرى را غـيـر از اسـلام نـمـى پـذيـريـم و ايـن قـواى انتظامى اعم از سپاه پاسداران وژانـدارمـرى و ارتـش و ديگران ، بايد خودشان را با اسلام منطبق كنند. افرادى كه آن ديداسـلامـى را نـدارنـد يـعـنـى نـپـذيـرفـتـنـد اسـلام را، ايـن اشـخاص را بايد تصفيه كنند.اشـخـاصـى كـه ديـد اسـلامـى دارنـد، پـذيـرفـتـه انـد اسـلام را، لكـن درعمل ، عمل اسلامى ندارند، سر خود كارهايى كه خودشان مى خواهند مى كنند، اينها هم بايدهـدايـت بشوند و اگر چنانچه ماءيوس ‍ شدند سران از اينكه هدايت تاءثير بكند، تصفيهبشوند. بالاخره آن كه مردم را برانگيخت اسلام بود هيچ قدرت ديگرى قادر به اين نبودكـه يـك مـلت سـى و پـنـج مـيـليـونـى را بـه يـك راه بـبـرد، هـيـچ قـدرتـىقـابـل نـبـود نـمـى تـوانـست و لهذا ما در طول تاريخ كه ديده ايم ، آنهائى هم كه خودمانيادمان هست مثل قضيه نفت چون اسلامى نبود، ملى تنها بود به اسلام كارى نداشتند، از اينجـهـت نـتـوانـسـتـنـد كـارى انجام بدهند، كارهاى نصفه كاره اى هم كه انجام دادند، بعدش ازدسـتشان گرفته شد و رفت كنار. اگر اسلام در كار باشد و مكتب اسلام در كار باشد درايـن قـشـر نـظـامى و غيرنظامى ما پيروز خواهيم شد. و اگر مكتب را ما فراموش بكنيم و هركس بخواهد دنبال كار خودش باشد و فكر خودش باشد، اين آسيب پذير خواهد بود و لهذابـر هـمـه مـا، بـر هـمـه روسـاى ارتش ، روساى پاسداران ، روساى ژاندارمرى ، روساىشـهـربـانى و همه روشنفكران و همه نويسندگان لازم است كه ما همه را به يك وجه ، بهيـك وجـه سوق بدهيم ، اين ملت را ما به سوى اسلام و به سوى الله سوق بدهيم . اگريـك هـمـچـو كـارى انـجـام بـگـيرد كه اسلامى بشود همه دستگاه ها، پيروزى ما داريم ، هيچاشـكـال نـيست كه ما پيروز خواهيم شد. اما اگر متشتت بشود، در هر جايى عليحده يك سازىبزنند، مثلا سپاه پاسداران خودش عليحده ، هيچ كار ندارد به ژاندارمرى ، مثلا مخالفت همحتى مى كند، يا به ارتش گاهى هم مثلا مخالفت بكند، يا آن دستگاه ديگر يك مخالفتى وروبه رويى باشد، بايد ما آماده اين باشيم كه ولو در دراز مدت شكست بخوريم .
لزوم هماهنگى ميان قواى مسلح
از مـسـائل مـهـمى كه اعتقاد دارم و مى گويم بايد حتما بشود، هماهنگى است بين اين قوايىكه قواى مسلحند، از هم جدا نشوند، با هم باشند. ديگر راهش و ترتيبش كه هماهنگ بشوند،بـايـد خـودشـان فـكـر بكنند و آقايانى هم كه از طرف من در آنجا هستند همفكرى بكنند كهاينها را هماهنگ بكنند. اينطور نباشد كه اگر يك مساءله اى خداى نخواسته پيش آمد، اين يكراهى برود، آن يك راه ديگرى برود كه موجب شكست بشود.
جديت در پياده كردن محتواى اسلام و تضفيه عناصر ناصالح
از مـهـمـات مـسـاءله ايـن اسـت كـه اولا اسـلامـى بشود همه چيز و ظواهر اسلام بايد در آنجاحكمفرما باشد. اينكه بعضى ها عقيده دارند كه حالا ظواهر را كار نداشته باشيم و برويمسـراغ مـكـتب ، اينها بر خلاف اسلام است . آن چيزى كه هست اين است كه بايد ظواهر در اينپـادگـان هاى ارتشى و در آن مراكزى كه شما هستيد و پاسدارها هستند ظواهر بايد محفوظبـاشـد، يـعـنى امروز كه ماه مبارك رمضان است همه اينها روزه دار باشند، آنهائى كه واجباسـت بـرايـشـان روزه بـگـيرند، روزه دار باشند، نماز بخوانند در آنجا و كارهاى منكر درآنـجـا بـه هـيچ وجه نباشد ضوابط اسلام بايد محفوظ باشد جمهورى اسلامى معنايش ايناست والا اگر يك جمهورى باشد، اسمش ‍ جمهورى اسلامى باشد لكن وقتى كه برويم درژاندارمرى ببينيم از اسلام خبرى نباشد، در سپاه پاسداران بيائيم مثلا از آن خبرى نباشد،ارتش برويم خبرى ، ادارات خبرى نباشد، اين جمهورى اسلامى نيست ، اين يك لفظ غلطىاست كه گذاشتند روى ، روى جمعيتى كه و روى مملكتى كه دارد همان به طور طاغوت ادارهمـى شـود. مـا بايد اين محتواها را با جديت اصلاح بكنيم . افراد ناصالح را اگر چنانچهواقعا برخلاف مكتب هستند، از اول بايد كنارشان زد و اگر چنانچه يك وقت خداى نخواستهخـيـانـتـى هم كردند، بايد به دادگاه سپردشان و افرادى كه مكتبى هستند يعنى فكرشانفكر اسلام است لكن عملشان برخلاف است ، اينها را بايد هدايت كرد اگر هدايت شدند كهشدند، اگر هدايت نشدند، بعد از چندى كه ديديد فايده ندارد كنارشان بگذاريد، تصفيهان بكنيد.
تـاءكـيـد بـر حـفـظ نـظـم و انـسـجـام بـراى جـلوگـيـرى ازتزلزل
و از مـهـمـات ايـن است كه نظم در كار باشد يعنى اگر چنانچه نظام نباشد در كار و امورتحت يك نظامى انجام نگيرد اين تزلزل ايجاد مى كند. اگر بنا باشد كه فرض كنيد كهسـپـاه پـاسـداران اطـاعـت نـكـنـنـد از رئيـسـشـان ، هـمـه ايـنـهـا اطـاعـت نـكـنـند از آن فرماندهكـل ، در ژانـدارمـرى هـمـيـن طـور، در آنـجـا هـمين طور و خودشان بخواهند هر كدامى يك راهىبـرونـد، ايـن اسـبـاب ايـن مـى شـود كـه يـك قـواى مـسـلحمـتـزلزل بـشـود و بـا تـزلزل قـواى مـسـلح مـمـلكـتمـتـزلزل اسـت . بـنابراين يكى از مهمات اين است كه نظم را حفظ بكنند يعنى بشناسند آنكه رئيس فوج است ، آن كه رئيس لشكر است ، آن كه رئيس پاسداران
اسـت . ايـن را هـمـه بـه نـام اسـلام بـشـنـاسندش به اينكه لازم است اطاعت از او بكنند. حالامـثـل زمـان طـاغـوت نيست كه اگر خواستم اطاعت مى كنم ، اگر هم ظاهرى نخواستم در باطناطاعت نكنم . حالا مساءله ، مساءله اسلام است . اسلام باطن و ظاهر همه را دارد مى بيند، خداىتـبـارك و تـعـالى مـحـيـط بـاطـن و ظـاهـرهـا هست ، آنى هم كه در باطن مخالفت بكند، آن هممخالفت خدا را كرده است . اين هم يكى از مسائل مهمى است كه در ارتش و در سپاه پاسدارانو در همه قواى انتظاميه و قواى مسلحه ، در همه اينهمه بايد مراعات بشود.
يكى از مسائل مهم هم اين است كه گاهى در بين همين پاسداران انقلاب كه من اينها را بسياردوسـت دارم و بـسـيـار بـه آنـهـا مـحـبـت دارم و مـن از آنـهـا مـتـشـكـرم و مـلت ايـراناصل هر چه دارد از اين سنخ جمعيت دارد، گاهى اينها در بينشان اشخاصى نفوذ مى كنند يككارهايى انجام مى دهند كه موجب هتك حرمت سپاه پاسداران است مثلا مى روند خودشان يك چندنـفـرى حـالا تـشـخـيص دادند كه آنجا فلان آدم ، بدآدمى است ، مى روند مى گيرندش ، مىرونـد فرض كنيد باغش را مى گيرند، مى روند زمينش را مى گيرند اينطور كارها اسبابايـن مـى شود كه مشوش كند امور را. اين برخلاف نظام اسلام است ، بر خلاف نظام عرضمـى كـنم جمهورى اسلامى است . اينطور چيزها بايد جدا جلويش گرفته بشود كه پاسداربدون امر دادستان كل ، بدون امر عدليه نتواند دخالت بكند در امور، نرود دخالت بكند درامور. اينطور نباشد كه حالا ببيند يك قدرتى دارد هر كارى دلش مى خواهد بكند. اين معنىهـرج و مـرج و طـاغـوتـى مـعـنـايـش همين است كه بى نظم و بى انضباط يك كارى را انجامبـدهـد. اين هم يكى از مهماتى است كه شما بايد در سپاه پاسداران با جديت و همراهى باايـشـان كـه در آنـجا هستند و ساير اشخاصى كه در آنجا هستند و با شما همكارى مى كنند،جـدا از ايـن مـسـاءله در سـرتـاسـر ايـران جـلوگـيـرى بـكنيد يعنى اگر يك پاسدارى ياپـاسـدارانى رفتند در يك جائى و بدون در دست داشتن حكم مثلا دادگاه ها بروند خودشانخودسر، زمينى بگيرند، باغى بگيرند، مالى تصرف كنند، اشخاصى را - عرض بكنم -بـازداشـت بـكـنـنـد، ايـن بـايـد ازشـان بـازخواست بشود و خواسته بشوند آنها و تاءديببشوند آنها.
بـنـابـرايـن اگـر بـخواهند مملكت ايران يك مملكتى باشد كه بتواند روى پاى خودش راهبـرود و بـتـوانـد انـشاءالله آتيه خودش را به طور شايسته انجام بدهد و اصلاح بكند،اول بـايد اين قواى مسلح تحت نظم بيايند و تحت انضباط بيايند، چه آنهايى كه در سپاهپـاسـداران واردنـد و چـه آنـهـايـى كه در ساير قواى چيز، اينها بايد تحت نظام بيايند،تـحـت انـتـظـام بـيايند و شرعيت خودشان را حفظ بكنند و اسلاميت خودشان را حفظ بكنند تاانـشـاءالله كارها انجام بگيرد. و باز هم تكرار مى كنم اين را كه همكارى قواى انتظاميه ،از واجبات شرعيه است و متفرق شدنشان خلاف شرع است يعنى هر كسى عليحده بخواهد چهبـكـنـد مـمـكـن اسـت كـه البـتـه نـظر مختلف يك وقتى باشد اما بايد بنشينند، رؤ سايشانبـنـشـيـنـند با آن اشخاصى هم كه من نماينده دارم در آنجا بنشينند، اگر يك اختلاف نظرىدارنـد، حـل بـكـنـند. اينطور نباشد كه يك وقت يك صدايى اگر درآيد ببينيم پاسدارها يككارى انجام دادند
عـليـحـده و ژانـدارمـرى يـك كـارى عـليحده ، ارتش يك كار عليحده ، انسجام نداشته باشد.بايد اين قوا منسجم و هماهنگ باشند و اين با جديت شما و آقاى محلاتى كه در آنجا هستند وآقاى خامنه اى كه در آنجا هستند و آقايان ديگر كه در جاهاى ديگر هستند و مشورت بين خودشـمـاهـا بـايـد ايـنـها انجام بگيرد. و اما اين كلمه اى كه گفتيد كه مى خواهند كه من دخالتبـكـنـم ، مـن كـه نـمـى تـوانـم در هـمه امور دخالت بكنم ، بالاخره من اشخاص دارم ، بايداشخاص دخالت بكنند. من مثلا حالا شما را تاييد مى كنم كه در سپاه پاسداران باشيد و درراءس بـاشـيد اين معنى دخالت من است ، معنى اين است كه شما اگر كارى آنجا انجام بدهيدمـن انـجـام داده ام در آنـجـا، آنـهـا اگـر بـخواهند شنوائى از من بكنند بايد از شما شنوائىبكنند.
و همين طور سايرين از آن كسى كه من قرار دادم وقتى كه اطاعت بكنند، همان اطاعت از من استو هـمـان دخـالت مـن اسـت . ايـنـطور نيست كه هر كدام ، عليحده باشند. فرض كنيد كه آقاىرئيـس جـمـهـور را مـن قـرار دادم بـراى ايـنـكـه رئيـسكـل قوا باشد و آن چيزى را كه من قرار دادم اگر چنانچه با آن موافقت بكنند موافقت با مناسـت و مـن خـودم مـسـتـقيما نمى توانم همه امور را دخالت بكنم من بايد بالاخره اشخاص راقرار بدهم و يك نظمى ايجاد بشود.
سفارش در حفظ امانت الهى به دور از اغراض نفسانى
در هـر صـورت يـك مـمـلكـتـى اسـت مـال هـمـه شـمـاهـا، هـمـه مـا مـسـؤول هستيم در اين امرى كه براى حفاظت كشورمان هست و شما بينيد كه الان در معرض اينطوركـارهايى است كه شده است و بعدها هم خواهد شد. ما مكلفيم از طرف خداى تبارك و تعالىكـه ايـن امـانـتـى كـه بـه مـا داده شـده است و آن كشور اسلامى است و اسلام است و جمهورىاسـلامـى اسـت حـفـظـش بـكـنـيـم ، در ايـن امـر هيچ سستى به خودمان راه ندهيم ، هيچ مسائلىشـخـصـى در كـار نـباشد، هيچ اغراض نفسانى در كار نباشد، همه ما با هم برادر و با همبراى حفظ يك امانتى كه خدا به دست ما داده است و سپرده است و هم سفارش مى كنم به همهاشـخاصى كه در هر جا صحبت مى كنند يا فرض كنيد كه قلمفرسايى مى كنند كه تضعيفقواى انتظامى ، سپاه پاسداران ، تضعيف اسلام است ، تضعيف لشكر اسلامى تضعيف اسلاماست ، تضعيف ژاندارمرى تضعيف اسلام است ، تضعيف - عرض مى كنم - ساير قواى مسلح وانـتـظـامـى تـضـعـيـف اسلام است و اين به آن معنا نيست كه نبايد آن اشخاص فاسد بيرونبروند، اشخاص فاسد بايد حتما به دادگاه سپرده بشوند، در هر جا باشند و هر مقامى ،آنـهـا بـايـد بـه دادگاه سپرده بشوند و آنهايى كه اسلامى هستند و روى خط اسلام دارندعـمـل مـى كـنـنـد، آنها بايد تمام گويندگان و نويسندگان ، چه از قشر روحانى و چه ازقشر غير روحانى ، اينها را تقويت بكنند. يك كلمه تضعيف اينها، تضعيف اسلام است و حراماسـت و جايز نيست . بنابراين اميدوارم كه شماها همه موفق باشيد، مويد باشيد و اين امانترا حـفـظ كـنـيـد. و مـا يـك عـالم ديـگـرى داريـم كـه هـمـه آنـجا حاضر مى شويم و از همه مابازخواست مى شود، يعنى يك خدشه اى اگر ما وارد كنيم به جمهورى اسلامى ، فردا آنجادر محضر خداى تبارك و تعالى از ما بازخواست خواهد شد و بازخواست شديد خواهد شد.
كمترين جزاى مفسد، به حكم قرآن قتل است
تـوجـه بـه ايـن مـسـائل لازم اسـت هـمـه آقـايـان بـكـنـنـد و كـسـانى كه خداى نخواسته يكانـحـرافاتى دارند اگر قابل اصلاحند با موعظه ، با نصيحت ، با هدايت اينها را اصلاحبـكـنـنـد و اگـر نـيـسـتـنـد، پـاكـسـازى بـكـنـنـد و آنـهـايـى كـه در ايـنمـسـائل ، در ايـن مـسـاءله آخـر هـمـراه بـودنـد بـا ايـنخـيـال فـاسـد كـودتـا، تـمـام ايـنـهـا بـه حـسـب حـكـم قـرآن حـكـمـشـانقـتـل اسـت بـلا اسـتـثـنـاء يـك استثناء درشان نيست ، هيچ كس حق ندارد كه يك كسى را عفوشبـكند، يك كسى را مسامحه با او بكند. اينها به حكم اسلام و حكم قرآن فاسد و مفسد هستندو چـهـار حـكـم در قـرآن هست كه از همه كوچكتر كشتن است . و اميدوارم انشاءالله همه شما باسـلامـت و صـحـت و عافيت اين راه را برويد و اين راه مستقيم را انشاءالله طى بكنيد. خداوندحفظتان كند انشاءالله .
تاريخ : 29/4/59
بيانات امام خمينى در جمع اعضاى شوراى عالى قضائى
ما در پيشگاه ملت جواب بايد بدهيم
بسم الله الرحمن الرحيم
مـن هـر روزى كـه از اين انقلاب مى گذرد توجه به اين معنا بيشتر پيدا مى كنم كه ملت ماانـقلابى عمل كردند و ما نكرديم . ما يا مقصريم يا قاصر، و در هر دو جهت آن ، در پيشگاهمـلت جـواب بـايـد بدهيم . مردم ريختند همانطور كه مى دانيد اين جرثومه فساد را بيرونكـردنـد و بـه پـيـروزى نـسـبـى رسـيدند. وقتى كه امر دست ماها افتاد، هيچ كدام انقلابىعـمـل نـكـرديم . و اگر چنانچه ما تجربه داشتيم يعنى يك انقلابى كرده بوديم و از بينرفـتـه بـوديـم و يـك انـقـلاب ديـگـر كـرده بـوديـم ، ايـنـطـورعـمـل نـمى كرديم . ما با بى تجربگى اين انقلاب را ايجاد كرديم يعنى ملت كرد و ما بابـى تـجـربـگـى آن كـارهـاى انـقـلابـى كـه بـايـد دراول انـقـلاب بـشود، با مسامحه گذرانديم و همان مسامحه هم موجب شد كه اين گرفتارى هارا تـا حـالا پـيـدا كـرديـم و از ايـن به بعد هم داريم ، مگر اينكه انقلابى جبران كنيم . مامـلاحـظـه مى فرمائيد، الان كه مدت هاست يا عزاى عمومى اعلام مى كنيم يا تشييع جنازه مىرويـم يـا راهـپيمائى مى كنيم براى كشتارهائى كه شده است ، يا مجلس عزا منعقد مى كنيم .كـار مـا ايـن شـده اسـت كـه در ايـن مـمـلكـت پـاسـدارهـاى مـا ايـنـطـورقتل عام مى شوند و اينطور كشته مى شوند و اين براى اين است كه ما انقلاب را آنطور كهبـايـد راه نـبـرديـم اگـر راه بـرده بـوديـم ، اگر آن روزى كه مى خواستند در كردستانبـرونـد بـراى مـذاكره ، من به آنها تذكر دادم كه اگر بخواهيد مذاكره ، بايد با موضعقـدرت بـرويد، اول بايد ارتش و پاسدارها و اينها احاطه كنند آنها را، محاط قرار بدهند،بـعـد شـمـا بـرويد صحبت كنيد. مسامحه شد، اين اسباب اين شد كه آن گرفتارى طولانىبـراى مـا پـيـش آمـد و آنـقـدر ضـايـعـه واقـع شد و الان هم مى بينيد كه ضايعه پشت سرضـايـعه . همين چند روز چقدر جمعيت از پاسداران شهيد شدند و اين همه اش ‍ براى اين استكه ما دو دسته بوديم يك دسته مان از مدرسه آمده بوديم وارد شده بوديم و يك دسته ماناز خارج آمده بوديم و وارد شده بوديم . نه ما آن تجربه انقلابى را داشتيم و نه آنها آنروح انـقـلابـى را و لهـذا از اول هـم كـه مـا به حسب الزامى كه من تصور مى كردم ، دولتمـوقـت را قرار داديم خطا كرديم . از اول بايد يك دولتى كه قاطع باشد و جوان باشد،قـاطـع بـاشـد بتواند مملكت را اداره كند، نه يك دولتى كه نتواند، منتها آنوقت ما نداشتيمفردى را كه بتوانيم ، آشنا نبوديم بتوانيم انتخاب كنيم ، انتخاب شد و خطا شد و حالا همكه دولت مى خواهد در مجلس شورا دولت ايجاد بشود، حالا ما بايد اين مطلب را به مجلس
شـورا اعـلام كـنـيـم كـه بايد يك دولت متدين تمام ، صد در صد اسلامى و قاطع ، يك نفروزيـر اگـر مـثـل بـعضى از اين وزرا كه الان هستند باشد، اينها نپذيرند، تمام وزرا يكىيـكـى بـايـد بـررسـى بـشـود، وزيـر مـتدين صد در صد انقلابى ، مكتبى و قاطع . اگرچـنـانچه ما دولتمان باز مثل سابق باشد و آنطور وضع و آنطور ديد را داشته باشد، مابـايـد عـزاى ايـن نـهـضت را بگيريم و پيروزى ما امكان ندارد و لهذا ما بايد اين اشتباهاتسـابـق را جـبـران كـنـيـم . اگـر مـا آن خـطا را نكرده بوديم كه هى آمدند به من گفتند، هىگفتند، هى گفتند اين مصلحت انديشان كه (اينهائى كه ، سازمان هائى كه نكشته اند آدم وچـه نـكـرده انـد، ايـن عـفـو بـشـود) ايـن عـفـو بـر خـطـا واقـع شـد و ايـنـهـا ريـخـتـنـدمشغول توطئه شدند. يك جمعيتى كه در دست ما بودند رهايشان كرديم ، يك دسته اى را كهبايد بگيريم ديگر نگرفتيم .
تـوصـيـه بـه مـجـلس در اجـراى حـدود الهـى بـاكمال قاطيعت و اصلاح سازمان هاى دولتى
مـا اگـر مـثـل آن انـقـلاب هـائى كـه در دنـيـا واقـع مـى شـود ازاول عـمـل كـرده بـوديـم كـه بـه مـجـرد ايـنـكـه پـيـروزىحـاصـل شـد تـمـام درها را ببنديم و تمام رفت و آمدها را منقطع كنيم و تمام اين گروه ها راخـفـه كـنـيـم يـا كـنـار بـگـذاريـم و مـنحل كنيم تمام اين گروه هائى كه بودند و با شدتعمل كنيم با آنها، اين گرفتارى ها براى ما پيدا نمى شد كه ما هر روز عزا بگيريم ، هرروز شـهيد داشته باشيم . و اين از دست ما گذشت و در بارگاه خدا ما استغفار مى كنيم . ازايـن بـه بعد نبايد اين تكرار بشود. بايد دولت قاطع باشد، بايد مجلس قاطع باشد.اگـر در مـجـلس ‍ اشـخـاصـى هـسـتـنـد كـه ايـنـهـا بـاز هـمـانطـبل را مى زنند و همان حرف ها را مى زنند، به اينها نبايد گوش بدهند. بايد مجلس ، يكمجلسى باشد كه با قاطعيت عمل كند و دولت اگر بخواهد يك قدم كنار بگذارد، با قاطعيتبخواهند آن را ردش كنند و از اول هم كه مى خواهند قرار بدهند يك دولتى را، تصويب كننديك دولتى را، يك دولتى بايد باشد تمام افرادش ، وزرايش تمامشان اشخاصى باشندكه بفهمند چه شده است ، بفهمند كه ما در چه حالى واقع هستيم ، بفهمند كه اسلام چه جوربـايـد در ايـران پـيـاده بـشـود. ايـنـهـا بـسـيـارشـان اصـلا تـوجـهـى بـه ايـنمسائل ندارند. وزارتخانه ها الان هيچ كدام يك وزارتخانه صحيح نيست . هر روز تقريبا ازخـارج بـه مـا اطـلاع مـى دهـنـد كـه سـفـارتخانه كجا به چه جور است ، سفارتخانه كجا،امـوال ايـران در سـفـارتـخـانـه هـا دارد از بـيـن مـى رود، مـيـليـاردهـاامـوال ايـران در آنـجـا هـست ، ميلياردها خانه هائى كه ساخته شده اند، قيمت دارند، دارند ازبين مى روند و كسى نيست كه به اينها رسيدگى كند، ما نداريم كسى كه رسيدگى كند.الفـاظ زيـاد اسـت هـى مى آيند همه جا درست شد، همه چيز شد، لكن واقعيت ندارد. بايد يكهياتى از طرف مجلس تعيين شود از اشخاص قاطع ، راه بيفتد دور ممالكى كه سفارتخانهداريـم سـفارتخانه ها را اصلاح كنند، اين اشخاص سازمانى ، اين اشخاص فاسد را كناربگذارند كه سفارتخانه يك سفارتخانه انسانى بشود.
سـفـارتـخـانـه حـالا در هـر جـا كـه دسـت رويش مى گذارند فاسد است ، هر جا كه دست مىگـذارنـد جـز خوردن و خوراك و جز تفريح و فحشا چيزى در آن نيست . اينها بايد اصلاحشود، اين نمى شود كه
تـقـريـبـا قـريـب دو سال است كه مى گوئيم جمهورى اسلامى ، هيچ چيز اسلامى نباشد هرجـاى آن دسـت بـگـذاريم مى بينيم خراب است ، اينجا هم وزارتخانه اش همين طور. اين نمىتواند دوام پيدا بكند ما نمى توانيم تحمل كنيم اين مطلبى را كه آقايان مى خواهند با آنمغزهائى كه در اروپا تربيت شده است درست بكنند. ما مى خواهيم اسلام را چه بكنيم . يكىاز ايـنـهـا آمده بود گريه مى كرد كه چرا بعضى از اينها را مى كشند، نه اين آخرى ها را،آنهائى كه آقاى خلخالى مثلا مى كشتند. اينها باز توجه ندارند كه اسلام در عين حالى كهتـربـيـت اسـت ، يـك مـكـتـب تـربـيـت اسـت لكـن آن روزى كـه فـهـمـيـدقـابـل تـربـيـت نـيـسـت ، 700 نـفـرشـان را در يـك جـا، يـهـود بـنى قريضه را در حضوررسـول الله مـى كـشـند گردن مى زنند به امر رسول الله . اينها همين حرف غربى را مىزنـنـد كـه ما بايد اصلاح كنيم ، اول همه را اصلاح كنيد بعد حد بزنيد، اين عجيب است كهاول مـا بـايـد اين مملكت را همه را هدايت كنيم كه همه تربيت بشوند، بعد حد بزنيم . اگريـك كـسـى حـالا شـرب خـمـر كـرد، حـالا حـدش نـزنـيـم ،اول چيزش بكنيم تا مغزش اصلاح بشود. اينها يك حرف هاى غلطى است ، بايد حدود جارىبشود، بايد وزارتخانه ها اصلاح بشود.
مـجـلس امـروز رسـمـيـت پيدا كرد. با رسميت مجلس ، ديگر بايد تمام امور را مجلس اصلاحبـكـند، يعنى با تمام قدرت ، دولتى كه تعيين مى كند، دولت صد در صد اسلامى داراىقدرت باشد و كارهائى را كه مى كند دولت ، همين طور كارهائى كه در وزارتخانه ها مىشـود، كـارهـائى كـه در استان ها مى شود، همه تحت نظر باشد و مجلس بازخواست كند ازاينها، بخواهد اينها را و استيضاح كند اگر يك وقت خطا كردند، كار را درست انجام بدهند.اگـر ارتـش ما كارش را درست انجام داده بود كه ما حالا باز گرفتار بلوچستان نبوديم ،گـرفـتار كردستان نبوديم . اينها كارها را درست انجام نمى دهند زحمت كشيده اند البته مننـمى خواهم تقدير نكنم از زحمت هائى كه كشيده شده است لكن مسامحه دارد مى شود رها مىكـنـند دنبالش را. بايد استيضاح بشود كه چرا اين 14 نفر آدم در آنجا كشته شده اند، باچـه وضـع ايـنجا كشته شده اند، چرا بايد اينطور بشود؟ اينهائى كه در اين كوهستان مىرفـتـنـد و بـراى خـودشان چيز كرده اند، چرا رهايشان كرده اند؟ چرا نمى روند پاكسازىكـنـنـد؟ هـمـه ايـن حـرف هـا بـراى ايـن است كه ما نه رؤ ساى ارتشمان يك اشخاصى هستندانـقـلابـى و نـه وزارتـخانه هايمان اينطورند و نه يك دولت انقلابى ما داريم و نه هيچكـدامـمـان ، انـقـلابـى نـيـسـتـيـم مـا و صـدمه خواهيم خورد و صدمه خورديم . تا كى ما عزابـگـيـريم ؟ تا كى ما مجلس عزا بگيريم ؟ تا كى اين جوان هاى بيچاره ما تلف بشوند وباز هم قدردانى از آنها نشود و توى سرشان زده بشود؟ هى كشته بدهند و هى تو سرىبـخـورنـد، هـى كـشـتـه بـدهـنـد و هـى تـكـذيـب بـشـونـد. تـا كـى مـا بـايـد ايـنـهـا راتحمل بكنيم ؟ بايد اين كارها اصلاح بشود.
قضاوت در اسلام بايد به دست اسلام شناس باشد
از جـمـله اصـلاحـات هـمـيـن اصـلاحات قضاوت است . قضاوت در اسلام نمى شود دست اينهابـاشـد، دسـت ايـن جـمـعيتى كه حالا هست . كدام يكى اينها قاضى اسلامى هستند؟ كدام اينها،شما
تـشـخـيـص مـى دهـيد كه اينها قضاوت به آن ترتيبى كه اسلام گفته قضاوت ، قضاوتبـكـنـنـد؟ حالا ما مى گذريم از اينكه خير، مجتهد جامع الشرايط، ما به اندازه اين ، قضاتنـداريـم ، بـه انـدازه احـتـيـاج نداريم . اما اشخاصى باشند كه توجه داشته باشند بهقـضـاوت اسـلامـى ، بـتـوانند بفهمند اين مقدار ولو از روى - فرض كنيد - تقليد بتوانندبـفـهـمند كه قضاوت چه است ، وضع قضاوت اسلامى چيست . اگر ما بخواهيم مسامحه كنيمدر قـضـاوتـش ، در عرض مى كنم پاكسازى آنجا مسامحه بكنيم ، تا آخر ما گرفتار هستيمقـضـاوتـمـان گرفتار است - عرض مى كنم كه !!! ارتشمان هست ، همين طور همه سازمان ماهست . ما بايد از حالا به بعد اينطور رفتار نكنيم كه تا حالا كرديم ، تا حالا خطا كرديم، ايـن خـطـا را بـايـد جـبـران بـكـنـيـم و بـايـد بـا كـمـال قـدرت تـمـام ايـن كـارهـاعـمـل بـشود و ما با هيچ كس قوم و خويشى نداريم . ما با اسلام ، مطيع اسلام هستيم و احكاماسـلام را مـى خـواهـيـم جـارى بـكـنـيم . اگر در وزارتخانه اى ، اگر در جائى احكام اسلامبـخـواهـد جـارى نـشـود، مـا در وزارتـخانه را مى بنديم . وزارتخانه اى كه ضرر داشتهباشد براى اسلام ، براى حكومت اسلامى ، به چه درد ما مى خورد. بودجه را تصويب مىكـنـد شـورا، آقـاى مـثـلا وزيـر بودجه نمى دهد، آنجا به هم مى خورد، آن وضع به هم مىخـورد. وضـع ايـنـطورى است كه اشخاصى هستند افكارشان افكار انقلابى نيست افكارىاست كه مى گويند نه ، ما بايد حالا با مسامحه ، با چه ، با چه رفتار كنيم .
ما اسلام را مى خواهيم و از ملى گرائى سيلى خورده ايم
ايـن اشخاصى كه انقلابى نيستند بايد در راس وزارتخانه ها نباشند و آقاى بنى صدربـايـد امـثال اينها را معرفى به مجلس نكند و اگر كرد، مجلس رد بكند و هيچ اعتنا نكند الااينكه وزيرى باشد كه كارآمد باشد، اسلامى باشد، مسامحه كار نباشد، انقلابى باشدتـا يـك مـمـلكـتـى مـا دسـتـمـان بـاشـد. اگـر بـنـا بـاشـد ايـنـطورى باشد بايد ما عزاىاصـل جـمـهـورى را بـگـيريم ، عزاى اصل همه مسائل را بگيريم . آقايان سر يك ملى شدنچـيـز، امـروز ديـديد كه التماس مى كنند كه بگذاريد يك قدرى بگذرد، يك قدرى بگذردبـبـيـنيم ملى چطورى است . ما چقدر سيلى از اين مليت خورديم . من نمى خواهم بگويم كه درزمان مليت ، در زمان آن كسى كه اينهمه از آن تعريف مى كنند، چه سيلى به ما زد آن آدم ، مننـمـى خـواهـم بـگـويـم كـه طـلبـه هـاى مـدرسـه فـيـضـيـه را بـهمـسـلسل بستند در آن زمان ، همانطور كه در زمان پهلوى بستند كه من و آقاى حائرى بالاىسر اين جوان هائى كه از مدرسه فيضيه به تير بسته شده بودند، رفتيم و اطباء جراتنـمـى كـردند بنويسند اين زخمى شده است . بروند كنار اينها، بروند گم بشوند اينها،ايـنـهـا مـنـحـل بـايد باشند. ما نمى توانيم تحمل كنيم به اينكه هر كس هر جورى دلش مىخـواهـد (خـير، من دلم مى خواهد كه حالا دموكرات باشد، من دلم مى خواهد كه ملى باشد، مندلم مـى خـواهـد كـه مـلى و اسـلامـى بـاشـد) ما از اينها ضربه ديده ايم ، ما اسلام را مىخواهيم ، غير اسلام را نمى خواهيم ، مجلس بايد اسلامى باشد، مجلس بايد افكارش افكاراسـلامـى بـاشـد تـا مـا بـتـوانـيـم چـه بـكـنـيـم . مـن نـمـى تـوانـمتـحـمل بكنم كه اينقدر ما جوان هايمان از بين بروند براى اينكه ما مسامحه داريم مى كنيممسامحه ها از كار بايد بروند و بايد
حالا كه مجلس تاءسيس شد و مجلس رسميت پيدا كرد، همه امور بايد بر نظارت مجلس بهروال خودش بگذرد و با جديت و با قاطعيت و بدون مسامحه ، هر كس خلاف كرد بخواهند اورا و اگر خلافى واقعا كرده بدهند او را دست دادگاه ها و دادگاه ها محاكمه اش ‍ كنند.
از ايـنـجـهـت حـالا عـرض مـى كـنم تمام كميته ها در سرتاسر مملكت بايد به قدرت خودشبـاقـى بـاشـد، تـمـام سپاه پاسداران در سرتاسر كشور بايد به قدرت خودش باقىباشد، تمام دادگاه هاى انقلابى در سرتاسر مملكت بايد به قدرت خودش باقى باشد.بـايـد دادگـاه هـا بـا هـمـان قـدرت بـاشـنـد منتها بر شماهاست ، بر آقايان است كه اگرچـنـانـچـه يـك قـاضـى نـمى تواند قضاوت بكند يا منحرف است ، عوضش ‍ بكنيد اما اينهابـايـد، ايـن نهادهاى انقلابى تمامش بايد بدون اينكه دستى به آنها زده شود تمام اينهابايد سر جاى خودش باشد و كارها به طور انقلابى بگذرد. ما نمى توانيم اين كارها رابـه آنـطـورى كه فرض كنيد كه حالا دادگسترى سابق مى خواسته بگذراند بگذرانيم .اين انقلاب است انقلاب غير آنطورى است و ما خطا كرديم ، انصافا خطا كرديم كه اينطورعـمـل كـرديـم . از ايـن بـه بـعـد بـايـد ايـن خـطـا نـشـود وعـمـل شـود، بـه طـور قـدرت عـمـل بـشـود، بـه طـور قـاطـعـيـتعـمـل بشود. اين حرفى است كه من عرض مى كنم ، آقايان هم البته موافقند با همين حرف ،از اول هـم مـوافـق بـوديـد و بـايـد از ايـن بـه بـعـد هـم ايـنعمل همين طور باشد.
تاريخ 30/4/59
بيانات امام خمينى در جمع اعضاى شوراى نگهبان
شوراى نگهبان بايد ناظر بر قوانين مجلس باشد
بسم الله الرحمن الرحيم
شـمـا نـاظـر بـر قوانين مجلس بايد باشيد و بايد بداند كه به هيچ وجه ملاحظه نكنيد.بـايد قوانين را بررسى نمائيد كه صد در صد اسلامى باشد. به هيچ و جه گوش بهحـرف عـده اى كـه مى خواهند يك دسته كوچك مردم ما خوششان بيايد و به اصطلاح مترقىهستند، ندهيد، قاطعانه با اينگونه افكار مبارزه كنيد. خدا را در نظر بگيريد. اصولا آنچهكـه بـايـد در نظر گرفته شود خداست ، نه مردم . اگر صد ميليون آدم ، اگر تمام مردمدنـيـا يـك طـرف بـودنـد و شـمـا ديـديـد كـه هـمـه آنـان حـرفـى مـى زنـنـد كـه بر خلافاصـول قـرآن است بايستيد و حرف خدا را بزنيد و لو اينكه تمام بر شما بشورند. انبياهـمـيـن طـور عـمـل مـى كردند، مثلا موسى در مقابل فرعون مگر غير از اين كرد؟ مگر موافقىداشـت ؟ بـحـمدالله مجلس ما مجلسى است اسلامى و قوانين خلاف اسلام تصويب نخواهد شدولى شـمـا وظـيـفه داريد ناظر باشيد. خلاصه گوش به حرف طبقه مرفه مترقى ندهيد.خدا انشاءالله با ماست . اگر ما عملمان براى خدا باشد، خدا ما را موفق مى كند.
سـپـس يـكـى از فـقـهـاى شوراى نگهبان راجع به تغيير نام مجلس شورا گفت ، كه امام درپـاسـخ فـرمـودنـد. ايـن تـغـيـير نيز چون ماده اى تصويب نشده است كه نام مجلس ، مجلسشـوراى مـلى بـاشـد، بـلكـه تـازه مـجلس مى خواهد نامى براى مجلس شورا انتخاب كند وانـتـخـاب مى نمايد. چقدر بگويم از اين حرف ها نترسيد. اينها حالا كه ديدند نمى توانندبـه طـور كـلى مـنـكـر اسـلام شـونـد مـى خواهند نام اسلامى به آن اضافه كنند، بعدا ناماسلامى را حذف كنند و بروند سراغ حرف هاى خودشان . محكم باشيد و به چيزى به جزاسلام و قرآن اصولا فكر نكنيد.
تاريخ : 31/4/59
بـــيــانـات امـام خـمـيـنـى در جـمـع گـروهـى از نمايندگان مهاجرين نوسود و فرمانداروفرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامى =شهرستان پاوه .
همه مسلمان هاى شيعه ، سنى ، حنفى ، حنبلى و اخبارى با هم برادر هستند
بسم الله الرحمن الرحيم
يـك دسته از مسلمانان شيعه هستند و يك دسته اى از مسلمانان سنى ، يك دسته حنفى و دستهاى حـنـبـلى و دسـتـه اى اخـبـارى هـسـتـنـد. اصـلا طـرح ايـن مـعـنـا، ازاول درسـت نـبـود. در يـك جـامـعـه اى كـه هـمه مى خواهند به اسلام خدمت كنند و براى اسلامبـاشـنـد، اين مسائل نبايد طرح شود. ما همه برادر هستيم و با هم هستيم منتها علماى شما يكدسـتـه فـتوا به يك چيز دادند و شما تقليد از علماى خود كرديد و شديد حنفى ، يك دستهفـتـواى شـافـعـى را عـمـل كـردنـد و يـك دسـتـه ديـگـر فـتـواى حـضـرت صـادق راعـمـل كـردنـد ايـنـهـا شدند شيعه . اينها دليل اختلاف نيست ، ما نبايد با هم اختلاف و يا يكتـضـادى داشـتـه بـاشـيـم . مـا هـمـه با همه برادريم . برادران شيعه و سنى بايد از هراختلافى احتراز كنند. امروز اختلاف بين ما، تنها به نفع آنهائى است كه نه به مذهب شيعهاعتقاد دارند و نه به مذهب حنفى و يا ساير فرق . آنها مى خواهند نه اين باشد نه آن ، راهرا ايـنـطـور مـى دانند كه بين شما و ما اختلاف بيندازند. ما بايد توجه به اين معنا بكنيمكـه هـمـه مـا مـسـلمان هستيم و همه ما اهل قرآن و اهل توحيد هستيم و بايد براى قرآن و توحيدزحـمـت بـكـشـيـم و خـدمـت بـكـنـيـم . امـيـدوارم كـه شـمـا در ايـن جـمـهـورى كـهمال خودتان است به يك دسته خاص ، چون جمهورى اسلامى است هيچ خدشه اى واقع نشود.موفق و مؤ يد باشيد. و البته راجع به اين مسائلى كه در كردستان و يا در اطراف منطقهشما هست اين مسائل حل مى شود و مى آيند اصلاح مى كنند و تمام مى شود. من دعاگوى تمامشـمـا هـسـتـم و امـيـدوارم كـه هـمـه مـا در زيـر سـايـه اسـلام و بـيـرق تـوحـيـد، بـا هـممـقـابـل آنـهـائى كـه بـرادرهـاى مـا را در آنجا بازى دادند و كشاندندشان به جاهاى ديگربـايـستيم و البته اعلام شده است كه هر كدام به آغوش اسلام برگردند و اسلحه را زمينبـگذارند، از خود ما هستند و همانطور كه من اسلحه ندارم دعاگوى شما هستم آنها هم اسلحهنداشته باشند. هيچ ابدا اختلافى نيست و ديگر تعرضى بوجود نخواهد آمد. موفق باشيدانشاءالله .
تاريخ : 1/5/59
نامه بنى صدر به محضر امام خمينى
بـنـى صـدر طـى ارسـال نـامـه اى به محضر امام امت ، حجت الاسلام حاج سيد احمد خمينى رابراى مقام نخست وزيرى پيشنهاد مى كند و از امام در اين مورد نظرخواهى مى نمايد.
پاسخ امام :
بسمه تعالى
بـنـا نـدارم اشخاص منسوب به من متصدى اين امور شوند. احمد خدمتگزار ملت است و در اينمرحله با آزادى بهتر مى تواند خدمت كند.
والسلام عليكم
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 3/5/59
بـــيـــانـات امـام خـمـيـنـى در جـمع جانشين ستاد مشترك و فرماندهان نيروهاى سه گانهارتشجمهورى اسلامى
ما امروز در همه ارگان هاى دولتى احتياج به تقويت داريم
بسم الله الرحمن الرحيم
من بسيار متاءسفم از اينكه گاهى به واسطه خيانت يا ندانم كارى هاى بعضى از ارتشىهـا، ايـن بـهـانه به دست اشخاص فاسد مى دهد كه ارتش را تضعيف كنند. ما امروز در همهارگان هاى دولتى و ملى احتياج به تقويت داريم . اين مسائلى كه گاهى مى شود، تضعيفارتـش ‍ و ژاندارمرى و قواى مسلح است ، اين از جانب ملت نيست ، اين از جانب آن گروهى هاىاسـت كـه مـى خـواهـنـد تـضـعـيـف كـنـنـد روحـيـه هـمـه ارتـش را و هـمـه مـلت را كـهدنبال اين اگر خداى ناكرده مطلبى واقع شود، آنها تضعيف شوند و اين موجب تاءسف است .و امـروز مـمـلكـت ما با اين وضعى كه دارد احتياج به همفكرى دارد و همكارى احتياج به نظمدارد اگر در يك كشورى نظامش تحت قواعد و تحت مسائلى كه در نظام مطرح است ، از اينكهفـرمـانـده وقـتـى فـرمـان داد بـايـد اطـاعـت شـود، فـرمـانـداهكـل قـوا وقـتـى امـرى كـرد بـايـد اطـاعـت شود، فرماندهان هنگ ها و يا ساير جاها وقتى امركـردنـد بـايـد اطـاعـت شـود، اگـر ايـن معنا نباشد در نظام ، اين نظام نيست ديگر. اگر يكنظامى خودش بين خودش يك بى نظمى ها باشد، اگر قواى مسلح در بين خودشان هماهنگىنـبـاشـد، مـا نـيـز تـوقـع نـداشـتـه بـاشـيـم كـه كـشـور مـا بـه پـيـش بـرود. تـمـام ايـنمـسـائل را بـراى مـا پيش مى آورند. صد نفر يا دويست نفر فرض كنيد كه در يك گروهىوقـتـى فـاسـد شـدنـد و خـيـالى داشـتند، در عين حالى كه خود ارتش با قدرت جلو آنها راگرفته است و كشف اينطور توطئه ها را كرد و همين طور پاسدارها هم كمك كردند و همه باهـم ايـن توطئه را خنثى كردند، نبايد در نظر اشخاص بيايد كه ارتش ما چطور است . اينارتـش مـا هـمـان اسـت كه خودش اين كار را كرده و همان است كه خودش كردستان را و جاهاىديگر را به قوه خودش و با هماهنگى با سپاه پاسداران كارها را انجام داده اند. من متاءسفماز ايـنـكـه هـر جـا انـسان نگاه مى كند و دست مى گذارد اشخاصى هست در آن و يك عده اقليتهـايـى هـسـتند در آن كه مى خواهند ضايع كنند آنها را، حتى در مجلس ، دولت كه مى خواهندتـعـيـيـن كنند، يك جور برخوردهايى من مى بينم كه اين برخوردها، برخوردهايى نيست كهمـوافـق بـا صـلاح كـشـور بـاشـد و موافق با اسلام باشد. ما امروز اگر چنانچه همه اينارگان ها به هم جوش نخورند و همه با هم همدست نباشند، بايد در انتظار مصيبت باشيم .بايد ارتش با كمال قدرت كار بكند و تمام قوايى كه در تحت نظم هستند و در تحت قواىبالا هستند و در تحت درجه دارها و افسرهاى بالا هستند و
فـرماندهان هستند، اينها بايد اطاعت بكنند. امروز اطاعت از بالا دست ها يك امر شرعى است ،يك مطلبى نيست كه مثل سابق باشد بتوانند از زير آن در بروند و مانعى نداشته باشد.امروز يك كسى است كه بالاى سر همه است و آن خداى تبارك و تعالى است كه همه چيز رادر ظـاهـر و بـاطـن مـى بـيـنـد. اگر بخواهد اين مملكت از اين آشفتگى هايى كه حالا مثلا هستجلوگيرى بكند، جز اينكه هم قواى مسلح با هم و هم مجلس با دولت ، با رئيس جمهور، باامـثال ذلك با هم ، اگر چنانچه تشريك مساعى با هم نكنند نبايد توقع داشته باشند كهمملكت به پيروزى نهائى برسد. ما كه الان پيروزى نهائى را به دست نياورده ايم .
براى پاكسازى توطئه گران مفسد بايد همه دست به دست هم بدهند
ما الان يك قدرتى را كه مانع بود از اينكه ما هر كارى را بكنيم ، از بين برده ايم . در آنهـم ، هـم ارتـش سـهـيـم بـوده اسـت ، هم سپاه پاسداران و هم ملت و هم ساير قواى انتظاميهسـهـيم بوده اند در اين امر. ما نبايد اين چيزى كه اينها سهيم بوده اند در آن ، قدرشناسىنـكـنـيـم . مـا بـايد قدرشناسى بكنيم . اگر يك وقتى در بين مثلا روحانيون كه داراى مثلاچـقـدر جمعيت است ، اگر بنا شد صد نفر از آنها ساواكى از كار در آمدند، نبايد روحانيونرا مـا بـشـكـنيم . اگر در بين مثلا فرض كنيد كه ارگان هاى ديگر دولتى يك يا چند نفرساواكى بمانند، نبايد ما بگوئيم ، همه آنجا را بگوئيم كه برخلاف هستيد. البته در يكرژيـمى كه تقريبا پنجاه ، شصت سال حكومت كرده است و مغزها را به جورى تربيت كردهاسـت كـه مـطـابـق مـيل خودشان باشد، توقع اين نيست كه فورا جمع كنند و همه چيز درستشـده بـاشـد، تـوقـع اين است كه الان همه با هم دست به هم بدهند تا اينكه هم پاكسازىبـشـود و هـم شـنـاسـائى بـشـونـد اشخاصى كه مثلا در صدد توطئه هستند يا بوده اند وآنـهـايـى كـه شـنـاسايى شدند، خودشان تحويل بدهند اين را. كرارا من گفته ام كه اگرچـنـانـچـه مـثـلا در ارتـش اشـخاصى هستند كه برخلاف موازين هستند يا توطئه اى در كاردارنـد، يـا از طـاغـوت هـسـتـنـد، يـا اعـتـقـادات آنـهـا مـضـر اسـت ، يـاعمل آنها عمل فاسد است ، خود ارتش بايد آنها را پاكسازى بكند و اگر دادگاه بخواهند ازارتـش ، بـايـد ارتـش اطـاعـت كـنـد و خـود دادگـاه هـا هم مستقيما نروند، پاسدارها هم مستقيمانروند. نبايد يك هرج و مرجى پيش بيايد كه ما براى هرج و مرج از بين برويم .
بايد قوا همه با هم باشند و مراتب محفوظ باشد و سلسله مراتب محفوظ باشد و قدرت هاهـمـه بـا هـم بـاشـنـد، از بـالاهـا حـرف شـنـوى كـنـنـد، از رئيـسكـل قوا حرف شنوى كنند، از رئيس هايى كه هر كدام قوايى دارند حرف شنوى كنند تا يكمـمـلكـتـى بشود با نظم . خارجى ها مى خواهند كه ما اينطور باشيم كه هيچ نظمى نداشتهبـاشـيـم و مـثل جنگل با هم رفتار بكنيم تا اينكه بهانه به دست بياورند كه اينها احتياجدارنـد كـه ايـنـجـا قـيـم بـرايـشـان مـعـيـن كـنـنـد. مـا بـايـد الان بـا هـوشـيـارى ، تمام ملتدنبال سر دولت و رئيس جمهور و ارتش و ژاندارمرى و پاسبان ها و پاسدارها باشد و همتملت ، و يك مملكتى كه ملتش دنبال سر قواى انتظامى و قواى مسلحش باشد هيچ آسيبى نمىبيند.
اگـر چـهـار نـفـر آدم در جـائى فـاسـد شـد ايـن دليـل نيست كه همه فاسدند. خوب در بينروحانيون هم فاسد هست ، حالا بايد بگوئيم كه همه روحانيون فاسدند؟! در بين تجار همفـاسـد هست ، حالا بايد بگوئيم همه تاجرها فاسدند؟! البته در هر جمعيتى يك اشخاص ‍فـاسـد هـسـت . البـتـه ارتـش مـوظـف اسـت كـه پـاكـسـازى بـكـنـد واهـمـال نـكـنند كه اين اشخاصى كه با ما نظر دارند، نظر سوء دارند و مى خواهند توطئهكـنـنـد (بـگـوئيد ارتش اعتنائى ندارد به اينكه پاكسازى شود) براى اينكه تضعيف كنندارتـش را، ارتـش بـايـد پـاكـسـازى بـشـود. خـودتـان بـايـد شناسائى بكنيد و همين طورژانـدارمـرى بـايـد شـنـاسـائى بـكـند و همين طور پاسدارها و همه . اين يك مساءله اى استعـمـومـى و يـك مـمـلكـتـى اسـت مـال هـمـه شـمـاهـا. مـمـلكـت الانمـال خـود شـمـاسـت اينطور نيست كه مثل سابق باشد كه شماها زحمتش را بكشيد، منافعش راامـريـكـا و شـوروى بـبرند. حالا شما هر زحمتى بكشيد، منافعش را ملت شما و خود شما مىبريد.
ما بايد خودمان را فانى كنيم تا مكتبمان پيش برود
بـنـابـرايـن بـايـد همه اين قوا با هم مجتمع بشوند و همه تقويت بكنند همديگر را. مجلسبايد تقويت بكند همه قواى مسلحه را، دولت را، رئيس جمهور را تقويت بكند، رئيس جمهورهـم بـايـد تـقـويـت بـكـنـد ايـنـهـا را. ارتـش بـايـد از رئيـس جـمهور اطاعت بكند چون رئيسكـل قواست ، رئيس جمهور هم بايد با آنها پدرانه رفتار بكند. اسلام است ، اسلام وضعشغـيـر از آن چـيزهاى ديگرى است كه مى خواهند قدرت نمائى بكنند و خودنمايى بكنند و هركـس خـودش را نـمـايـش بـدهـد. مـا هـمـه بـايـد خـودمـان را فـانـى كـنـيـم و هـمـه مـادنـبـال اين باشيم كه مكتبمان پيش برود، نه دنبال اين باشيم كه خودمان پيش ببريم . مافردى نداريم ، ما هر چه هستيم مكتبمان هست . وقتى مكتب مطرح است من و شما و آقا و ديگران، هـمـه ارگـان دولتـى و هـمـه ايـنـهـا بـايـد خـود را كـنـار بـگـذارنـددنبال مكتب باشند، خودشان را فانى كنند در مكتبشان همانطور كه در صدر اسلام بوده است. صـدر اسـلام ايـن مسائل نبوده است كه هر كسى بخواهد خودش را پيش ببرد، هر كسى مىخـواسـتـه مـكـتـبـش را پـيـش بـبـرد. از ايـن جـهـت پـيـش هـم بـردنـد، در عـيـنحال كه ضعيف بودند قواى بزرگ را از بين بردند.
حالا الحمدلله شما قوى هستيد، سى و پنج ميليون جمعيت پشت سر شماست ، شما از چه مىتـرسـيـد، از هيچ چيز نبايد بترسيد. سى و پنج ميليون جمعيت امروز پشت سر شماست كهاگـر خـداى نخواسته اگر صدايى در يك جائى بلند بشود اين سى و پنج ميليون جمعيتهـمـه با هم همصدا پشتيبانى مى كنند از شما. بنابراين نبايد ما بترسيم از اينكه توطئهدر كـار اسـت . بـاز هـم توطئه در كار است ، باز هم هست . نخير هيچ توطئه اى ، هيچ كارىنـمـى تـوانـنـد بكنند. اينها همه قدرت خودشان را روى هم گذاشته اند و الحمدلله شكستخورند و رفتند سراغ كارشان و بعد هم به اين زودى ها نمى توانند خودشان اجتماع كنند،دنـبال اين هستند كه يك سوراخى پيدا بكنند و فرار كنند. نترسيد از اينكه گفته مى شودباز هم توطئه است يا فرض كنيد بختيار در خارج است . اينها مى خواهند روحيه ها را سستكـنـنـد و مـا را تـضـعـيـف كـنـنـد و بـه واسـطـه تـضـعـيـف اگـر يـك وقـتـى بـعـد از پـنـجسال ديگر توانستند يك
كارى بكنند، ما ضعيف باشيم .
براى پيشرفت كشور بايد در عين همراهى با هم ، هر كس وظيفه قانونى اش را انجام دهد
لكـن وقـتـى يـك ملت همراه است با هم ، امروز قضيه ، قضيه ملت است ، شما به عنوان ملتهستيد، شما الان جدا از ملت نيستيد، شما آن هستيد كه وقتى وارد مى شويد پيش ملت ، براىشما گل مى بارند و ملت هم اين است كه شما به او نمى خواهيد زور بگوئيد، شما با ملتبـرادر هـسـتـيـد و هـمه با هم هستيد. بايد همه اين قوا دستشان را به هم بدهند. اين يك واجبشرعى است براى همه .
يـك واجـب شرعى است براى وكلاى مجلس كه با دولت و با رئيس جمهور همراهى كنند، اينيـك تـكـليف شرعى است براى رئيس ‍ جمهور و دولت كه بايد با مجلس همزبان باشند وهماهنگ باشند. اگر هماهنگ باشيم ما برده ايم و اگر بنا باشد هر كس از يك طرف بدود،او بـخـواهـد خـودش را نـمـايش بدهد و او بخواهد خودش را نمايش بدهد، هر كس بخواهد يكطـرف بـرود، پـاسـدارهـا بـخـواهـنـد فـرض كنيد دخالت در ژاندارمرى بكنند، ژاندارمرىبـخـواهـد دخـالت در كـار پـاسـدارهـا بكند، آنها بخواهند در ارتش دخالت بكنند، كميته هابـخـواهـنـد در جاهاى ديگر دخالت بكنند، فاسد مى شود كار. هر كسى بايد كار خودش راخـوب انـجـام بـدهـد. اگـر يـك مملكتى همه گروه هايى كه هستند، همه جاهائى كه اشخاصهستند و گروه ها هستند، كار خودشان را خوب انجام دهند، يك مملكت منظم مى شود، يك مملكتىمى شود كه پيشرفت مى كند اما اگر بخواهد هر كس در كار ديگرى دخالت بكند، من بيايمدر كار شما دخالت بكنم شما بيائيد در كار من دخالت كنيد، نه من مى توانم كارم را انجامبـدهم نه شما مى توانيد كارتان را بكنيد. اين يك وظيفه شرعى الهى است كه من به همهمـى گـويم ، نه مخصوص شما، براى همه است اين ، براى پاسدارهاست ، براى پاسبانهـاسـت ، براى ارتش ‍ است ، براى ژاندارمرى است ، براى مجلس است ، براى دولت است ،بـراى رئيـس جمهور است . اين يك مساءله شرعى است . همه مكلفند شرعابه اينكه اين كاررا انـجـام بـدهـنـد و ايـن چيزى كه من مى گويم اين است كه لازم است اين و بايد بشود، هركدام به وظايف قانونى خود بايد عمل كنند. قانون براى همه وظيفه معين كرده . اگر يكىدسـت از قـانـون بـردارد و بـخـواهـد دخـالت بـه كـار ديـگـرى بـكـنـد، بـرخـلاف شـرععـمـل كـرده و آنـوقـت مـمـكـن اسـت كـه بـرخـلاف شـرع وقـتـىعمل كرد از باب نهى از منكر نسبت به او كارى انجام دهند. آقاى رئيس جمهور همان كارى كهقانون برايش معين كرده ، آن همان كارهاى مهمى كه قانون براى او آورده ، آن كار را خوبانجام دهد. مجلس آن وظايفى را كه قانون برايش معين كرده همان را درست بكند، ديگر مجلسدخالت نكند در اجراء قوه مجريه و قوه قضائيه . قواى قضايى سرجاى خود كار قضايىرا انـجام دهند و اين كار مهمى است . قواى مقننه بايد كار تقنينيه شان را انجام بدهند و اينكـار مـهـمـى است . دولت مجرى است و بايد كار خودش را انجام بدهد و اين كار مهمى است .ارتش بايد كار خودش را انجام بدهد به آن حدودى كه موظف است و اين كار مهم است . اگربنا باشد هر كدام در كار
يـكـديـگر دخالت بكنيم كه اين مملكت نمى شود. يك بازارى بيايد در ارتش دخالت بكند،يك بازارى در فتوا دخالت بكند، نمى شود، نمى شود اين . ارتش بيايد در فتوا دخالتبكند، اهل فتوا بيايند در ارتش دخالت بكنند، اين معنايش اين است كه هيچ كدام كار خودشانرا نمى توانند انجام دهند.
در عـيـن حـالى كـه از هـمـه شـما تشكر مى كنم لكن به شما تذكر مى دهم كه نظم را حفظكـنـيـد، سـربازها نظم را حفظ كنند، پاسدارها نظم را حفظ كنند، پاسبان حفظ بكنند، اگرنـظـم حـفظ نشود مملكت ما ممكن است خداى نخواسته آسيب ببيند و من اميدوارم كه ديگر آسيبىبـراى ايـن مـملكت واقع نشود براى اينكه ما براى خدا مى خواهيم انجام وظيفه كنيم و خدا راهـمـه در نظر داشته باشيد. خدا حاضر است ، ناظر است ، اعمالتان را مى بيند. شما تنبهپيدا كنيد از اينهائى كه در اين مملكت آن قدرت ها را به خرج دادند و آن فسادها را، حالا همدر بـسـتـر بـيمارى افتاده اند الان برايشان مرگ عروسى است . توجه داشته باشيد بهايـنـكـه يـك عـالم ديـگرى در كار است . ما مسؤ ول هستيم پيش خداى تبارك و تعالى ما امانتداريم الان ، اسلام و كشور اسلامى امانت است پيش ما، اين امانت را هر يك از ما اگر بخواهيميـك خـلافـى در آن بـكنيم خيانت است و جواب بايد بدهيم . در پيش اسلام اين نباشد كه هركـدام ديـگـرى را بكشيم ، هر كدام مفسده ديگرى را، فساد ديگرى را بگوئيم . بايد همه مادسـت بـه دسـت هـم بـدهـيـم ، هـم پـاكـسـازى بـا كـمـال قدرت و هم دوستى و مهربانى باكمال قدرت . انشاءالله خدا همه شما را حفظ كند موفق و مويد باشيد و اينكه مملكت تان راخودتان انشاءالله به پيش ببريد. پيش خدا همه ما روسفيد باشيم انشاءالله .
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
تاريخ : 5/5/59
بـيـانـات امـام خـمـيـنى در جمع علما و روحانيون مناطق تركمن صحرا، گنبد، كلاله ، مرادتپهو گاليكش
بسم الله الرحمن الرحيم
جمهورى اسلامى بايد بر وفق موازين شرعى باشد
يكى از بركات اين نهضت اين است كه ما سابقا با آقايان ، علماء بزرگى كه در اطرافكـشـور بـودنـد، مـلاقات نمى كرديم و نمى شناختيم ولى حالا از نزديك مى آيند ملاقات وزيـارتـشـان مى كنيم و به آنها دعا مى كنيم و از آنها هم دعاخواهيم . آنچه كه راجع به اينگـروه هـائى كـه بـه عـنـاوين مختلف در اطراف شما هستند، نوشتيد، مع الاسف اينها در همهايران هستند و اينطور كه احساس مى شود در بين اينها اشخاصى هستند كه مى خواهند كارىبكنند كه اين نهضت را در بين مردم ايران بد جلوه بدهند. ما همانطورى كه تاكنون قلم ها وصـحـبـت هـا بـه صـورتـى واقع مى شده است كه مى خواسته اند اين نهضت را در خارج ازكـشـور بد جلوه بدهند، حالا مى فهميم اين گروه هاى مختلفى كه در اطراف ، به اسم هاىمـخـتـلف مشغول فعاليت هستند و به اصطلاح خودشان گروه هاى اسلامى هستند، افراد غيراسـلامـى در آنان وجود دارد و بناى آنها بر اين است كه در خود كشور هم مردم را به نهضتبـدبـيـن كـنـنـد. بـايـد وقـتـى كـه مـجـلس ‍ شـروع بـه كـار كـرد،مـسـائل و كارهاى شما، اين گروه ها، در مجلس انعكاس پيدا كند و مجلس آنها را بخواهند، ازآنـهـا باز خواست نمايند. اين منحصر به گنبد و اطرف گنبد نيست ، هر جايى كه الان آنهامشغول فعاليت هستند، گاهى فعاليت هاى برخلاف موازين شرع صورت مى گيرد.
جـمـهـورى اسـلامـى بـايـد بـر وفـق مـوازيـن شـرعـى بـاشـد. الان از طرف آيت الله آقاىگـلپـايـگـانـى ، آقـازاده شـان آمـده بـود ايـنـجـا، ايـشـان هـم راجـع بـه ايـنمـسـائل نـاراحـت هـسـتـنـد، سـايـر عـلمـاء اسلام هم ناراحت هستند. بايد مجلس رسيدگى كند وافـرادى كـه بـنـاى آنـهـا بر اين است كه به اسم اسلام كارهايى انجام دهند كه برخلافاسلام است و يا موافق با ماركسيسم و كمونيسم است ، جلوى آنها را بگيرد. دولتى كه حالاانـتـخـاب خـواهد شد بايد افرادى باشند كه به اسلام عقيده داشته باشند و گرايش بهمـكتب هاى انحرافى نداشته باشند. در هر صورت مسائلى است كه بايد درست طرح كند ومـجلس رسيدگى نمايد و اگر چنانچه چيزى برخلاف موازين شرع از مردم اخذ شده است ،بـرگـردانـنـد و اگـر اشـخـاصـى بـر خـلاف اسـلامعـمـل كـرده انـد، تـربـيت و بازخواست شوند. اميدوارم كه انشاءالله در اين مجلس كه اكثراافرادش مردم صالحى هستند و شوراى نگهبان هم از علما هستند، به اين امور رسيدگى كنندو طـرح هـايـى كـه دولت مـى دهـد و چـه طـرح هايى كه دولت قبلا داده است بايد در مجلسرسيدگى بشود، هر
طرحى كه مخالف با اسلام است بايد رو بشود. اميدوارم مجلس به اين امور رسيدگى كند.مـن هـم پيشنهاد به آنها مى كنم كه رسيدگى صحيح كنند و هر يك از پيشنهاداتى كه قبلاشـده و آن چـيـزهـايى كه گذشته است ، اينها بخوانند و مطالعه كنند و شوراى نگهبان هممواظبت بكند كه هيچ كلمه اى مخالف با اسلام نباشد. ما مى خواهيم جمهورى اسلامى و اسلامباشد. اميدوارم كه همه شما موفق باشيد و در اين ماه مبارك رمضان از بركات ليلة القدرمحروم نباشيد. خداوند همه شما را انشاءالله حفظ بكند.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
تاريخ : 12/5/59
بيانات امام خمينى در ديدار با اسقف هيلارين كاپوچى
آقاى پاپ بايد طرفدار مظلومان باشد، نه ظالمان بسم الله الرحمن الرحيم
اين دفعه دومى است كه آقاى پاپ براى من كاغذ مى دهند و اشخاص را مى فرستند. دفعهاول بـراى آن لانه جاسوسى بود كه جوان هاى عزيز ما اطلاع پيدا كردند كه اين مركزىكـه در ايـران به اسم سفارت آمريكا هست سفارتخانه نيست و اشخاصى كه در آنجا هستنداشخاص ديپلمات نيستند بلكه جاسوسانى هستند كه در يك مركز جاسوسى متمركز هستند وبـراى ضـرر مـلت مـا، كـشـور ما در آنجا مجتمع هستند و آقاى پاپ شايد ندانسته توصيهكـردنـد براى آنها و من در آنوقت مفصل تنبهاتى به ايشان دادم . و اين دفعه براى مدارسخـودشـان بـه اسـم مـدرسـه انـديـشـه كـاغـذ نـوشـتـه انـد ورسـول فرستاده اند و از ما سفارش خواسته اند براى اينكه مدارسشان در اينجا باشد. مابـا نـصـارى و بـا يـهود و با ساير اقشار ملت ها هيچ دشمنى نداريم و از مدارس به هيچوجه جلوگيرى نمى كنيم ، مادامى كه مدرسه باشد و براى تعليم و تعلم باشد، حالا چهتـعـليـم و تعلم دستورات مسيح عليه السلام يا دستورات ديگران ، لكن اگر ما فهميديمكـه در ايـران مـدارس طـور ديـگـرى هـسـت ، آنـجـا هم نظير همان لانه جاسوسى است ، نمىتـوانـيـم تـحـمل كنيم كه در مملكت ما به اسم تعليم و تربيت و به اسم مدارس ، يك امورديـگـرى انـجـام بـگـيـرد و البـتـه ايـن بـا دولت اسـت كـه در ايـن مـوضـوعتاءمل كند و اين موضوع را درست بررسى كند. اگر چنانچه مدارس ، مدارس همانند، براىتـعـليم و تربيت هستند، هيچ ممنوعيتى ايجاد نخواهد شد و اگر چنانچه خداى نخواسته اينمـدارس هـم يـك وضـع ديـگـرى دارنـد و بـه اسـم مـدارس هـسـتـنـد، آن هـم مـلت مـاتحمل مى كند و ما نمى توانيم تحمل كنيم .

next page

fehrest page

back page