بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب صحیفه نور جلد 10, امام خمینی (ره) ( )
 
 

بخش های کتاب

     FEHREST -
     SAHIFE01 -
     SAHIFE02 -
     SAHIFE03 -
     SAHIFE04 -
     SAHIFE05 -
     SAHIFE06 -
     SAHIFE07 -
     SAHIFE08 -
     SAHIFE09 -
     SAHIFE10 -
     SAHIFE11 -
     SAHIFE12 -
     SAHIFE13 -
     SAHIFE14 -
     SAHIFE15 -
 

 

 
 

 

next page

fehrest page

back page

ملت از موضع بحق خود يك قدم به عقب نخواهد رفت
ايـشـان گـمـان نكند كه ما يك قدم عقب برويم راجع به اين مساله اى كه داريم و اين چيزىكـه حـق مـاسـت در دنيا، همه دنيا مى دانند كه در همه قوانين بين المللى است كه مجرم بايدبـرگـردد در هـمـان مـحـلى كـه جـرم كرده است و در آنجا محاكمه بشود. ما اين مجرم را از اوخواهيم كه در اينجا محاكمه بشود. بله اگر مجرم ما را برگرداندند، اين خانه را هم كه مامى بنديم ، خانه جاسوسى اينجا ديگر قابل اين نيست كه يك سفارتخانه اى بشود، مگرايـن بـسـاط جـاسوسى به هم بخورد و بخواهند يك سفارتخانه اى بشود، مگر اين بساطجـاسـوسـى بـه هـم بـخـورد و بـخـواهـنـد يـك سـفـارتـخـانـه بـاشـد، نـه يـكمـحـل جـاسـوسـى مـمـكـن است ، آن هم نه مسلم . ممكن است اگر او را برگرداندند و اين لانهجـاسـوسـى را بـه هـم زدنـد، روابـطى كه براى ما نفع دارد محفوظ باشد و مادامى كه آنشـخـص در آنـجـا هـسـت ما روابطمان را قطع نمى كنيم از باب اينكه بايد اينها را حفظشانكنيم . اينهايى كه الان بين ما هستند اينها جاسوس هستند، نه ديپلمات . معلوم شد كه ايشانبـاز بـا آن ديـدى كـه دارنـد و روى آن بـيـمـارى روانـى كـه دارنـد وامـثـال ايـنـها دارند، جاسوس ها را هم جزو ديپلمات ها مى دانند.اينها بايد خودشان را عوضكـنـنـد. ايـن سران كشورهايى كه با ملت هايشان آنطور رفتار مى كنند، با مستضعفين جهانآنـطـور رفـتـار مـى كـنـنـد، اينها بايد افكارشان را عوض بكنند. اين افكار ديگر در دنياخـريـدار ندارد، اين مال يك زمانى بود كه آنوقت باز مردم بيدار نشده بودند. مردم در همهجـا الان چـشـم و گـوشـشـان را بـاز كـرده انـد. مـا مـى بـيـنـيـم كـه در ظـرف ايـن چـنـدسـال و خـصـوصـا اين دو سال آخر كشور ما تحول در آن پيدا شده ، يعنى افراد يك افرادديـگـر شـدند، افراد همان هستند لكن افكارشان يك افكار ديگر شده ، عوض شده است اينافـكـار. هـمـانـطورى كه ملت ها تغيير و تحول پيدا كردند و اين ملت ها، آن ملت هاى خوابنـيـسـتـنـد كـه شـمـا حـكـومت كنيد برشان و آنها تسليم محض باشند، شماها هم ، اين سرانكـشـورها اعم از آمريكا و غير آمريكا بايد خودشان را عوض بكنند، اگر خودشان را عوضنكنند، براى خودشان صلاح نيست و به تباهى كشيده مى شوند.
مادامى كه ما با هم اختلاف داريم ، اين قدرت هاى بزرگ از ما استفاده مى كنند
ايـن را مـن گـاهـى بـا اشـخـاصـى كـه از خـارج آمـدنـد گـفـتـم كـهمـشـكـل دولت هـا يـكـى مـشـكـله بـيـن خـودشـان و مـلت هـايـشـان اسـت . يـكاشـكـال ، اشـكـالى اسـت كه بين ملت ها و دولت هاست كه دولت ها خودشان را فرمانفرما وولى امـر و هـمـه چـيـز مـى دانـنـد و براى ملت هيچ قائل نيستند از اين جهت از پشتيبانى ملتمحرومند. ما آن چيزى را كه مشهودمان بود همين خود ايران بود كه در ايران مادامى كه حكومتخـودش را مـسـلط بـر مـردم ، فـرمـانـفرماى مردم مى دانست و شاهنشاه مى دانست و آريامهر مىدانـسـت ، مـلت همراه او نبود. اگر ملت همراه او بود ممكن نبود كه از اينجا جاى ديگر برود.اين تحول پيدا كرد به يك حكومت ديگرى كه اين حكومت ديگر البته محتوايش تا حالا بازاسـلامـى نـيست اما يك نسيمى از اسلام آمده ، يك نسيمى آمده است همين مقدار كه يك نسيمى آمدهاست دولت ها خودشان را فرمانفرما ديگر نمى دانند، همچو نيست كه بفرستند و بگيرند وبـزنـنـد و حـبـس كـنـنـد، هـيـچ چـنـيـن چـيـزى نـيـست ، وقتى كه آنها فرمانفرما نداشتند، ملتپـشـتـيـبـانـشـان اسـت . شـما مى بينيد كه الان هر اشكالى كه براى دولت پيدا بشود ملتخودش پيشقدم است براى رفع آن . اگر اين دولت ها از آن بيمارى كه عرض كردم بيرونبيانيد و حل اين مشكل ها را بكنند، حالا من راجع به اين دولت هاى اسلامى مى گويم اين را،آن دولت هاى خارجى سر جاى خودشان ، من براى اين دولت هاى اسلامى مى گويم كه ايندولت هـاى اسـلامـى ايـن مـشـكـله را رفـع بـكـنـنـد، ايـنمـشـكـل كـليـدش دسـت خـودشـان اسـت ، عـبـرت بـگـيـرنـد از ايـران و وضـع ايـن دوحـال كـه زمـان محمدرضا و اين زمان . آن روز اگر يك مشكلى براى دولت پيدا مى شد ملتاگـر ايـن مـشكل را اضافه نمى كرد رفع هم نمى كرد، اگر مى توانست ، اضافه اش هممـى كـرد. امـروز همين ملت اگر براى دولت يك پيشامدى بكند ملت خودش پيشقدم است . مىبـيـنـيم كه همان بيمارى كه محمدرضا به آن مبتلا بود و به طور زيادتر كارتر بر آنمبتلاست ، آنها هم مبتلا هستند، آنها هم خودشان را مى بينند و يك دسته اى كه اقليتى هستند وبـه آنها چسبيده اند براى منافعشان ، ملت خودشان را نمى بينند، اصلا توجه ندارند كهمـلت هـم يـك چـيـزى اسـت . و لهـذا بـرخـلاف مـوازيـن اسـلامـى ، بـرخـلاف مـوازيـنعـدل و انـصاف هر چه ظلم مى توانند بكنند به اين مستضعفين بكنند جمع مى كنند و مى دهندبـه آن عـده اى كـه دوروبـرشان جمع است . اگر مشكلى برايشان پيدا بشود، ابدا (ملتبـا آنـهـا هـمـراه نيستند، پشت مى كنند ملت به آنها. اگر اين مشكله را حكومت ها رفع بكنند،حـالشـان خـوب مـى شـود. و اگـر مـشـكـله بـيـن خـودشـان هـم رفـع بكنند كه با هم اينقدراخـتـلافـات نـداشـته باشند، از تحت يوغ اين ابرقدرت ها در مى آيند. مادامى كه ما با هماخـتـلاف داريـم ، ايـن قـدرت هـاى بـزرگ اسـتـفـاده از مـا مى كنند. مسلمين اگر با هم مجتمعبـشـوند، حكومت ها با هم تفاهم كنند ملت ها تفاهم خواهند كرد، ملت ها مخالف نيستند با هم ،حكومت ها نمى گذارند كه ملت ها با هم تفاهم كنند. اگر اين مشكله حكومت برداشته بشود ازممالك اسلامى ، هيچ قدرتى بالاتر از قدرت اسلام نيست و مسلمين براى اينكه بيش از يكميليارد جمعيت دارند با خزائن فراوان .
رمز بقاى اسلام و پيروزى نهضت ، حفظ سنگر مساجد و مراسم سوگوارى سيدالشهدا وروضه خوانى
مـا حـالا بـيائيم سراغ تكليفمان در اين زمان كه مواجه هستيم با اين قدرت بزرگ و با آنتـوهـمـاتـى كـه در ذهـن ايـن آقـا هـسـت . مـا بـايـد هـمـانـطـورى كـه در ايـن يـكسـال از مـحـرم سـال قـبـل و يـك قـدرى جـلوتـرش تـا آنـوقـتـى كـه سـقوط كرد محمدرضاعمل كرديم ، حالا هم همانطورى بايد باشيم . حالا بايد بيشتر قشرهاى مختلف ملت به همپـيـوند كنند. آن روز ممكن بود كه يك دسته اى باشند كه مثلا به خيالشان كه خوب شاهمـمـلكـت اسـت (از ايـن حـرف هـا داشـتـنـد) شـاه مـمـلكـت اسـت خـوب از خـودمـان اسـت ،ظـل الله اسـت ، از ايـن مـزخـرفـات . در صـورتـى كـهظـل الله يـك مساله اى است كه اگر اين صادر باشد از ائمه عليهم السلام براى حكومت هاكار را خيلى مشكل مى كند براى اينكه ظل ، سايه ، آن چيزى است كه از خودش هيچ ندارد، هرحـركـتـى هـسـت از ذى ظل است . ظل الله پيغمبر اعظم است كه از خودش هيچ نيست ، هر چه هستوحى است ، هر چه هست از خداى تبارك و تعالى است . اگر اين مطلب را كه وارد شده باشدكـه السـلطـان ظـل الله ، فـاتـحـه هـمـه سـلاطـيـن عـالم را مـى خـوانـد بـراى ايـنكه اينهاظـل الله نـيـستند، اينها شيطانند. منتها اين منطق ها با اشتباهاتى هم بود در كار. حتى از يكمـعـممى فاضل هم هست ، كسى نقل كرد كه من در مكه بودم ، در همين گيرودارهائى كه شايدهـمـان سال قبل بوده ، در همان گيرودارهاى ما، شماها، با اين شخص گفت من در مسجدالحرامنـشـسته بوديم رو به كعبه ، گفتم كه خوب اينجا الان خوب است دعائى بكنيم گفت نه ماتـكـليـف مـان ايـن اسـت كه عين آن به اين معنا كه دعا كنيم براى حفظ او ... خوب اين منطق هاگـاهـى بـود امـا ايـن مـنـطـق ها نسبت به قدرت هاى خارجى اگر هم باشد خيلى كمتر است .ديـگـر خـيـلى اشـتـبـاه بـايد باشد يا خيلى خيانتكار انسان بايد باشد كه ملتش اگر باخارج هم ، آن هم خارجى كه غير خودمان هست ، خارجى كه معلوم نيست كه حالا آن هم خيلى بهمـبانى مذهبش هم عمل كه حتما (نمى كند، خوب معلوم نيست اقتدايش هم خيلى باشد و با ملتمـا مـخـالف اسـت ، در مـلت مـا باز قشرى باشد كه خلاف ملت باشد و موافق او، اين بايدخيلى كم باشد و لهذا در اين زمان بايد اين وحدت قوى تر باشد، اگر آنوقت هم يك نق ونقى بود، حالا ديگر نبايد باشد بايد همه دستجمعى با هم باشيم و اين راه را برويم ومطمئن باشيد كه پيروز خواهيد شد. حق پيروز است . حق پيروز است منتها ما رمز پيروزى رابـايـد پـيـدا بـكـنـيـم كـه رمـز پـيـروزى مـا چـه بـوده اسـت و رمـز بـقـاى شـيـعـه در ايـنطول زمان ، از زمان اميرالمومنين سلام الله عليه تا حالا، در زمان هايى كه شيعه جمعيتش كمبـوده اسـت ، ناچيز بوده است ، حالا الحمدلله زياد است اما آنوقت كم بوده ، نه اينكه زياددر مقابل ديگران ، رمز بقاى اين مذهب و بقاء ممالك اسلامى ، ممالك شيعى بايد ببينيم چهبوده است ، ما آن رمز را بايد حفظش بكنيم .
يكى از رمزهاى بزرگى كه بالاترين رمز است قضيه سيدالشهدا است . سيدالشهدا سلامالله عـليـه مـذهـب را بيمه كرد. با عمل خودش ‍ اسلام را بيمه كرد، نگه داشت و آن نهضتىكه آن بزرگوار كرد و شكست داد ولو كشته شد لكن شكست داد بر اموى و بر ديگران ، آننهضت بايد حفظ بشود. اگر ما
بـخـواهـيـم مـمـلكـتـمان يك مملكت مستقلى باشد، يك مملكت آزادى باشد، بايد اين رمز را حفظبكنيم ، اين مجالسى كه در طول تاريخ برپا بوده است و با دستور ائمه عليهم السلامايـن مـجـالس بـوده اسـت ، خـيال نكنند بعضى از اين جوان هاى ما كه اين مجالس ، مجالسىبـوده اسـت كه گريه در آن بوده است ، حالا ما بايد گريه ديگر نكنيم ، اين يك اشتباهىاست كه مى كنند. حضرت باقر سلام الله عليه (شما بهتر مى دانيد) حضرت باقر سلامالله عـليـه وقـتـى كـه خـواسـتـنـد فـوت كـنـنـد وصـيـت كـردنـد كـه دهسـال ظـاهـرا( كـه در مـنـا اجير كنند كسى را، كسانى را كه براى من گريه كنند. اين چهمـبـارزه اى است ؟ حضرت باقر احتياج به گريه داشت ؟ حضرت باقر مى خواست چه كندگـريـه را؟ آنوقت هم در منا چرا؟ ايام حج و منا. اين همين نقطه اساسى ، سياسى ، روانى ،انـسـانـى اسـت كـه ده سال در آنجا گريه كنند. خوب مردم مى آيند مى گويند چه خبر استچـيست ؟ مى گويند اين اينطور بود. اين توجه مى دهد نفوس مردم را به اين مكتب و ظالم رامنهدم مى كند و مظلوم را قوى مى كند. ما جوان ها داديم . كربلا جوان ها داده ، ما اين را بايدحـفـظـش كـنـيـم . ايـن نـمـى شـود ايـنـطـور بـاشـد شـمـاخيال بكنيد كه گريه است ، خير گريه نيست . يك مساله سياسى ، روانى ، اجتماعى است .اگـر قـضـيه گريه است تباكايش ديگر چيست ؟ تباكى مى خواهد. تباكى ديگر يك چيزىشـد؟ اصـلا حضرت سيد الشهداء چه احتياجى به گريه دارد؟ ائمه اينقدر اصرار كردندبـه ايـنكه مجمع داشته باشيد، گريه بكنيد، چه بكنيد، براى اينكه اين حفظ مى كند اينكـيـان مـذهـب مـا را. ايـن دسـتـجـاتـى كـه در ايـام عـاشـورا راه مـى افـتـنـدخـيـال نكنند كه ما اين را تبديل كنيم به راهپيمائى . راهپيمائى است خودش اما راهپيمائى بايـك مـحـتـواى سـيـاسـى ، همانطورى كه سابق بود بلكه بالاتر، همان سينه زنى ، هماننـوحـه خـوانـى هـمـان هـا، هـمـان هـا رمـز پيروزى ماست . در سرتاسر كشور مجلس روضهباشد، همه روضه بخوانند و همه گريه بكنند. از اين هماهنگ تر چه ؟ شما در كجا سراغداريـد كـه يـك مـلتـى ايـنطور هماهنگ بشود؟ كى اينها را هماهنگ كرده ؟ اينها را سيدالشهداهماهنگ كرده است . در تمام كشورهاى اسلامى ، ملت هاى اسلامى در روز عاشورا و تاسوعا ومثلا هشتم و چندم ، اين دستجات با آن عظمت (البته جهات غير شرعى اش بايد حساب بشود،بـايـد جـهـات شرعى محفوظ بماند) اين دستجات با آن عظمت ، با آن محتوا همه جا، كى مىتـوانـد يـك همچنين اجتماعى درست كند؟ در كجاى عالم شما سراغ داريد كه اين مردم اينطورهماهنگ باشند، برويد هندوستان همين بساط، برويد پاكستان همين بساط، برويد اندونزىهـمـيـن بـساط، برويد عراق همين بساط، برويد افغانستان ، هر جا برويد همين بساط، كىايـنـهـا را هـمـاهـنـگ كـرده ؟ ايـن هـمـاهـنـگـى را از دسـت نـدهـيـد. ايـن جـوان هـا رااغـفـال مـى كـنـنـد. ايـن جـوان هـاى صـاف دل مـا، عـزيـز مـا، صـافدل مـا تـوجـه به شيطنت اينهايى كه تزريق مى كنند، ندارند آنها ديگران تزريقشان مىكـنـنـد ايـنـها هم تزريق به اينها مى كنند. يك وقت بود كه اين دست ناپاك اجنبى آمد و بينروحـانـيـون و قـشرهاى جوان را جدا كرد از هم . اين اساس داشت . اينطور نبود كه همين طوربيخود بيخودى باشد. هى تزريق كردند به ماها. به قشر ماها هى تزريق كردند كه اينفـكـلى هـا چـه ، ايـن ريـش تـراش هـا چـه ، ايـن فكلى ها چه . تزريق كردند به اينكه اينآخوندها را انگليس ها آورده اند. ماها را از هم جدا كردند، كى
نـفعش را برد؟ آنهائى كه مى خواستند نفت هاى ما را ببرند. آنهائى كه مى خواهند نفت ما رابـبـرنـد، ايـنـطـور مـا را از هم جدا مى كنند، كنارمان مى گذارند و اين هماهنگى كه ما بايدداشـتـه بـاشيم از بين مى رود وقتى كه از بين رفت اين هماهنگى هر چه دلشان خواست مىكـنـنـد و مـا هـم هـيـچ كارى نمى كنيم . امروز هم كه نزديك محرم است مى بينيم كه گفته مىشـود (حـالا امـيـدوارم كـه صـحـيـح نـبـاشـد) گـفـتـه مـى شـود كه بعضى از اين جوان هاىپـاكدل ما بازى خورده اند اگر يك آقايى بخواهد مثلا روضه بخواند مى گويند كه نهديـگر روضه لازم نيست . اينها ملتفت نيستند كه آنهايى كه با روضه مخالفند همان هايىبـودنـد كه با روحانيت مخالف بودند و همان هايى بودند كه با دانشگاه مخالفند و همانها هستند كه با كارگر مخالفند و همان هايى هستند كه با كشاورز مخالفند و همان ها هستندكـه مى خواهند كه ما را بدوشند و ما را ذليل نگه دارند. اين هماهنگى كه در تمام ملت ما درقصه كربلا هست اين بزرگترين امر سياسى است در دنيا و بزرگترين امر روانى است دردنـيـا، تـمـام قـلوب بـا هـم مـتحد مى شوند. اگر خوب راهش ببريم ، ما براى اين هماهنگىپـيـروز هـسـتـيـم و قـدر ايـن را بـايـد بـدانـيـم و جـوان هـاى مـا تـوجـه بـه ايـنمسائل داشته باشند.
دست هائى الان در كار است كه مى خواهند يكى يكى اشخاص موثر را از بين ببرند
جـوان هـاى مـا مـلتفت اين معنا باشند كه دست هايى الان در كار است كه مى خواهند يكى يكىاشخاص موثر را از بين ببرند، يكى يكى مجالس را از بين ببرند، مساجد را، محتوايش رااز بين ببرند. ما همين مساجد و همين روضه ها و همين روضه هاى هفتگى هم باز همين ها، همين هاتـوجـه مـردم را و هـمـان هـمـاهنگى را ايجاد مى كند. شما اگر دولت هاى ديگر بخواهند يكهـمـاهـنـگـى بـيـن تـمـام قشرها پيدا كنند ميسر نيست بر ايشان ، با صدها ميليارد تومان همبـرايـشـان مـيـسـر نـيست ما را سيدالشهدا اينطور هماهنگ كرده . ما براى سيدالشهدايى كهايـنـطـور هماهنگ كرده اظهار تاسف نكنيم ، ما گريه نكنيم ؟ همين گريه ها نگهداشته ما را.گـول ايـن شـيـاطـيـنـى كـه مـى خـواهـنـد ايـن حـربـه را از دسـت شـمـا بـگـيـرنـدگول اينها را نخورند جوان هاى ما، همين ها هست كه ماها را حفظ كرده ، همين ها هست كه مملكت مارا حـفـظ كـرده . تـكـليـف آقـايان است روضه بخوانند. تكليف مردم است دسته هاى شكوهمندبـيـرون بـيـاورند، دسته هاى سينه زن شكوهمند. البته از چيزهائى كه برخلاف مثلا چههـسـت از آنـهـا پـرهيز كنند اما دسته ها بيرون بيايند سينه بزنند، هر كارى كه مى كردندبكنند. اجتماعاتشان را حفظ كنند، اين اجتماعات است ما را نگهداشته ، اين هماهنگى ها هست كهمـا را نـگـهـداشـتـه . گـولشـان مـى زنـنـد ايـن جـوان هـاى عـزيـز صـافدل را. مـى آيـنـد توى گوشش مى خوانند، خوب ديگر گريه مى خواهيم چه كنيم ؟ گريهمـى خـواهيم چه كنيم يعنى چه ؟ ما تا ابد هم اگر براى سيدالشهدا گريه بكنيم ، براىسـيـدالشـهـدا نفعى ندارد، براى ما نفع دارد. همين نفع دنيائيش را شما حساب كنيد، آخرتشسـر جـاى خـودش . هـمـين نفع دنيائيش را حساب كنيد و همين جهت روانى مطلب را كه قلوب راچـطور به هم متصل مى كند. ما اين سنگر را نبايد از دست بدهيم و كسانى كه كوشش دارندكـه ايـن سـنـگر را از ما بگيرند آنهايى كه از ما هستند و مردم صالحى هستند بازى خوردهاند، پشت اينجا يك دست مرموز
فاسد مفسدى هست كه مى خواهد ملت ما را به تباهى بكشد و ما بايد بيدار باشيم ، ملت مابايد بيدار باشد.
از مناقشات دست برداشته و تسليم راى ملت شويد
و كلمه آخرم اين است كه من از همه ملت مى خواهم ، از همه قشرهاى ملت كه ما امروز مواجه بايـك اجـنـبـى هستيم ، يك اجنبى كه مى خواهد اين مملكت ما را به غارت هر چه هست ببرد، ما كهالان مـواجـه بـا يـك اجـنبى هستيم ، با يك كسى كه جاسوسى ، مركز جاسوسيش براى همهمـلت هاى مسلمين يا زيادتر از آنها مستضعفين در اينجا هم بوده است ، ديگر ما نبايد بنشينيمو هى نق بزنيم من به او و شما به او و آن به او. نويسنده هاى ما! گوينده هاى ما! كانونهـاى عـرض مـى كنم كه ، كه هستند كانون هاى نويسنده ! كانون هاى وكلاى چه ! همه مملكتمـال خـودتـان اسـت ، آقـا نـگـهـش داريـد ايـن مـمـلكـت را، مـمـلكـتمـال شـمـاسـت ، مـى خـواهـنـد بـبـرند، بايد نگهش داريد. نگه داشتن به اين است كه هماهنگبـشويد. همين طورى كه مى بينيد اين درجه هايى كه شما اسمشان را مى گذاريد مثلا طبقهكـذا طـبـقـه پـايـيـن و مـن آنـهـا را بـالا مى دانم ، ببينيد چطور هماهنگند، اينها الله اكبر مىگويند، برويد بگرديد، كاش فيلم از همه برمى داشتند بعد نشان مى دادند ببيند كى هاالله اكبر مى گويند. همين طبقه اند ما از اينها منت مى كشيم ، من دست اينها را مى بوسم ، مامـرهون همين طايفه هستيم كه امشب مى روند الله اكبر مى گويند و فردا راهپيمائى مى كنند.اينها را حفظ بكنيد ننشينيد شما و بنويسيد و بگوئيد و مناقشه بكنيد و چه .
ايـن مـجـلس خـبـرگـانـى كـه هـمـه مـلت يـك دسـتـه اى را تـعـيين كرده اند، ديگر هر كس درمـحل خودش يك كسى را وكيل كرد، شمائى كه مى گوئيد دموكراسى ، دموكراسى بهتر ازاين چه كه شما پيدا كنيد كه در يك جايى يك كسى به روز گفته باشد تو راى بده ، درتـمـام ايـران پـيـدا بـكـنـيد يك جايى كه الزام كرده باشد يك كسى را كه راى بده . حتىتـبـليـغـات هـم كـم شـد ولى مـردم مـى شـنـاخـتـنـد ايـنـهـا را، هـر كـسـىاهل بلد خودش را مى شناخت و راى به او مى داده . با آن اكثريت قاطع كه پيدا كردند اينها،چـرا ديـگـر مـنـاقـشه مى كنند؟ چرا بعدش هى چى گفتند مجلس خوب چيز، مجلس خوب . اينمـجـلسـى اسـت كـه مـردم مى خواهند، شما چكاره ايد؟ مجلسى كه مردم خودشان اشخاصى رافـرسـتـادنـد، وكـيـل كـردنـد، ايـنـهـا وكـيـل مـردم بـودنـد ووكيل مردم يك قانونى را يك قوانينى را چيز كردند و من تا آن اندازه كه نگاه كردم ، بلكهشـايـد هـمـه اش را نـگاه كرده باشم انحراف اسلامى هيچ ندارد، هيچ ابدا (شما آقايان وهمه آقايان اهل منبر و همه خطبا و همه نويسنده ها و همه گوينده ها تاييد كنيد. عيب است كه مابنشينيم هى چيز بكنيم تا قانون اساسى مان را نتوانيم درست بكنيم . اين قانون اساسى، قـانـون اسـاسـى صـحـيـحى است . راى بدهند به اين ديگر، الزامى نيست مى خواهند راىنـدهـند خودشان مى دانند. در اين جهت هم بايد آقايان بگويند به مردم ، بيدار كنند مردم رادر هـمه جا. اين آقايان طلابى كه از قم مى روند به جاهاى ديگر و براى ترويج ، اينهاهم بايد بگويند اين مطلب را و بمانند آنجا تا اين كار انجام بگيرد. همچنين روز دوازدهم
اسـت ، چـيـزى نيست ديگر، خوب ايام عاشورا كه هستند، ديگر نگذارند روز بعد از عاشورابـرگـردند، بمانند آنجا مردم را بيدار كنند، هدايت كنند مردم را. نويسنده هاى ما همين طور،گـويـنـده هـاى مـا همين طور. فرض كن حالا يك چيزى هم مخالف راى فلان فرض ‍ كنيد كهمـتـجـدد هـسـت ، خـوب وقـتـى مـردم راى دادنـد او هـم بـايد بگذرد از آن . مردم راى دادند آنهاوكـيـل شـدنـد و گـذشتند مطلب خود را، ثابت كردند اين را حالا ما بايد بگذاريم به آراءخـود مـردم و خـود مـردم هـر چـه راى دادنـد. مـن امـيدوارم كه انشاءالله همانطورى كه آن محرمبـراى مـا هـديـه آورد و مـجـرم فـرعـى را از بين برد، همين طور اين محرم هم براى ما هديهبـيـاورد و مـجرم اصلى ما را به جاى خودش بنشاند. خداوند همه شما را حفظ كند و موفق ومويد باشيد.
تاريخ : 30/8/58
پيام امام خمينى به مناسبت روز عرفه  
بسم الله الرحمن الرحيم
ولكم فى رسول الله اسوه حسنه
صـلوات و سـلام خـداونـد بـر رسـول خـدا پـيامبر عظيم الشان كه يك تنه قيام فرمود درمـقـابل بت پرستان و مستكبرين و پرچم توحيد را به نفع مستضعفين به اهتزاز درآورد و ازقلت عده و عدد نهراسيد و با عده قليل بدون ساز و برگ جنگى كافى و با نيروى ايمانو قدرت تصميم بر سركشان و ستمكاران تاخت و نداى توحيد را در كمتر از نيم قرن بربزرگترين معموره جهان به گوش جهانيان رسانيد.
همه شما اى زائران بزرگوار بيت الله الحرام كه از چهار سوى عالم به طرف خانه خدا،مـركـز تـوحـيـد و مـحـل وحـى و مـقـام ابـراهـيم و محمد، دو ابرمرد بت شكن و پرخاشگر برمـسـتـكـبـريـن ، شـتـافـتـيـد و خـود بـه مواقف كريمه اى كه در عصر وحى زمين هائى خشك وكـوهـسـارهـائى بـى آب و سـبـزه بـود لكن محل هبوط ملائكه الله و هجوم جنودالله و توقفانـبـيـاء الله و عـبـاد الله الصـالحـيـن بـود رسـانـديـد،حـال بشناسيد اين مشاعر بزرگ را و مجهز شويد از مركز بت شكنى براى شكستن بت هاىبـزرگ كـه بـه صـورت قـدرت هـاى شـيـطـانى و چپاولگران آدمخوار درآمده اند و از اينقدرت هاى تهى از ايمان نهراسيد و با اتكال به خداى بزرگ در اين مواقف عظيمه پيماناتـحـاد و اتفاق در مقابل جنود شرك و شيطنت ببنديد و از تفرق و تنازع بپرهيزيد (و لاتنازعوا فتفشلوا و تذهب ريحكم ) رنگ و بوى ايمان و اسلام كه اساس پيروزى و قدرتاست با تنازع و دسته بندى هاى موافق با هواهاى نفسانيه و مخالف با دستور حق تعالىزدوده مـى شـود و اجـتـماع در حق و توحيد كلمه و كلمه توحيد كه سرچشمه عظمت امت اسلامىاست ، به پيروزى مى رسد.
اى مسلمانان جهان ! شما را چه شد كه در صدر اسلام با عده بسيار كم قدرت هاى عظيم راشكستيد و امت بزرگ اسلامى انسانى ايجاد نموديد، اكنون با قريب يك ميليارد جمعيت و دارابـودن مـخـازن بـزرگ كـه بـالاتـريـن حـربـه اسـت درمـقـابـل دشـمـن . ايـنچنين ضعيف و زبون شديد؟ آيا مى دانيد كه تمام بدبختى هاى شما درتـفرقه و اختلاف بين سران كشورهاى شما بالنتيجه بين خود شماست ؟ از جاى برخيزيدو قرآن كريم را به دست گرفته و به فرمان خداى تعالى گردن نهيد و تا مجد و عظمتاسـلام عـزيـز را اعـاده كـنـيـد بـيـائيـد به يك موعظه خداوند گوش فرا دهيد، آنجا كه مىفرمايد: (قل انما
اعـظـكـم بـواحـده ان تقوموا لله مثنى و فرادى (همه قيام كنيد و براى خدا قيام كنيد، قيامفـرادى در مـقـابـل جـنـود شـيـطـانـى بـاطـن خـودتـان و قـيـام هـمـگـانـى درمـقـابـل قـدرت هـاى شيطانى اگر قيام و نهضت ما الهى و براى خدا باشد پيروز است .اىمـسـلمـانـان و اى مـستضعفان عالم ! دست به دست هم دهيد و به خداى بزرگ رو آوريد و بهاسـلام پـنـاهـنـده شـويـد و عـليـه مـسـتكبران و متجاوزان به حقوق ملت ها پرخاش ‍ كنيد. اىزائران خـانـه خـدا! در مـواقـع مـشـاعـر الهـى به هم بپيونديد و از خداوند تعالى نصرتاسلام و مسلمين و مستضعفان جهان را بخواهيد.
اى گـويـنـدگـان ! نويسندگان ! در اجتماعات بزرگ ، عرفات و مشعرومنا و مكه معظمه ومدينه منوره مسائل اجتماعى و سياسى مناطق خود را به گوش برادران ايمانى برسانيد واز هـم طـلب نـصـرت كنيد. اى زائران خانه خدا! توطئه هاى راست و چپ بخصوص آمريكاىچـپـاولگـر و متجاوز و اسرائيل جنايتكار را به گوش عالميان برسانيد و از آنان استمدادكـنـيـد و جـنـايـات ايـن جـنـايـتـكـاران را بـشـمـاريـد و بـه خـداونـدمـتعال براى اصلاح حال مسلمين و قطع ايادى جنايتكاران التجاء پيدا كنيد. و من به خواستخـداى قـادر مژده نصرت و پيروزى به شماها مى دهم . (انه على ذلك قادر والسلام علىرسول الله و على ائمه المسلمين و على عبادالله الصالحين و رحمه الله و بركاته .)
ذى الحجه الحرام 1399
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 3/9/58
بـــيـــانــات امـام خـمـيـنـى در جمع افسران نيروهاى سه گانه ارتش جمهورى پاكستاندربازگشت از سفر حج
ما با همه ملت هاى مسلم برادريم و در شادى و غم آنها شريك هستيم
بسم الله الرحمن الرحيم
چـه سـعـادتـى داشـتيد كه مشرف شديد به مكه معظمه مركز وحى و به مدينه منوره مركزرسـالت . خـداونـد از شـمـا بـرادران بـه طـور شـايـسـتـه ايـن زيـارت هـا راقبول فرمايد. ما با همه ملت هاى مسلم برادر هستيم و در شادى و غم آنها شريك هستيم و اميدايـن را داريـم كـه آنـهـا هـم بـا غـم هـا و شـادى هـاى مـا شـريـك بـاشـنـد. امـروز مـلت مـامـقـابـل اسـت بـا قـدرت شـيـطـانـى بـزرگ كـه در طـول سـيـصـدسـال اين اجانب بر ما ملت ها، بر ملت هاى مسلمين ، بر ملت هاى شرق حكومت هاى غير مشروعكـرده انـد و در طـول پنجاه سال هم در حكومت اين رضاخان و محمدرضا به اين ملت با دستآنـهـا ظـلم و خـيـانـت كردند و جنايات آنها اخيرا بالا گرفت و اين جنايات به پشتيبانى ازابـرقـدرت هـا خـصـوصـا آمـريـكـا بـود، بـه طـورى كـهتـحـمـل ديـگر از اين ملت ما برداشته شد و به اتكاء به خداى كريم و اسلام ، با وحدتكلمه نهضت كردند و نظام شاهنشاهى را كه يك نظام پوسيده غيرقانونى بود به هم زدندو جـمـهـورى اسـلامـى را در ايـنـجـا بـرقـرار كـردنـد در ايـنحـال كـه مـا مـشـغـول هـسـتـيـم بـراى سـازنـدگـى خـرابـى هـائى كـه درطـول ايـن تـسـلط وحـشـت انـگـيـز اجانب بر ما و تفاله هاى آنها كه در اين كشورها حكومت مىكـردنـد، امـروز مواجه شديم با دولت آمريكا و ما اميدواريم كه ملت هاى برادر ما، ملت هاىاسـلامـى كـه هـمـانـطـور كـه ما گرفتار بوديم بر ظلم و تعدى اجانب ، آنها هم گرفتاربودند، امروز كه ملت ما قيام كرده است آنها هم قيام كنند.
مسلمين بايد در مقابل ابرقدرت ها يد واحده باشند
و موجب خرسندى است كه پاكستان قيام كرده است و الان كه من روزنامه را تيترش را ديدم ،ديـدم كـه نـوشته است كه تمام پاكستان بر ضد آمريكا قيام كرده است و دانشگاه ها ظاهرا(نوشته بود كه سه روز تعطيل شده است و اين يك مژده اى بر ملت مظلوم ما هست كه تنهانـيـسـت . مسلمين بايد با هم يد واحده باشند (هم يد واحده على من سواه ) اينها بايد دستواحـد بـاشـنـد، مـجـتـمـع بـاشـند، يك باشند، خودشان را از هم جدا ندانند، مرزها را اسبابجـدائى قـلب هـا نـدانند. مرزها جدا، قلب ها با هم . مسلمين داراى قدرت بسيار هستند و داراىخـزائن بـسـيـار، اگـر چـنانچه با هم مجتمع بشوند، اگر چنانچه مسلمين با هم اتحاد پيداكنند، با حفظ مرزهاى خودشان ، لكن قلب هايشان با هم متحد بشود، اينها جمعيت
بـسـيـار كـثـيـرى هـستند، يك ميليارد جمعيت شايد الان بيشتر باشند و خزائن بسيار دارند واحـتـيـاج به هيچ كشورى ندارند و همه كشورها تقريبا (به آنها محتاج هستند. مع الاسف دراثر تبليغات سوئى كه در طول تاريخ شده است و مردم را از اين ابرقدرت ها ترساندهاند، تبليغات خود آن ابرقدرت ها اين بوده است كه ملت هاى ما را، ملت هاى شما را از اينهابـتـرسـانـند، به طورى كه ما گمان بكنيم كه اين ابرقدرت ها آسيب پذير نيستند، اگرملتى نفس بكشد، آنها نفسش را خفه مى كنند.
آمريكا در مقابل مسلمين نمى تواند خودنمائى كند
لكن ما ديديم كه اينها تبليغاتى بود كه صحيح نبود و قدرت هاى بزرگ هم با مقدراتيـك مـمـلكـتـى وقـتـى كـه خـود مـلت بـا هـم مـجـتـع شـدنـد و نمى توانند بازى بكنند. و مااتـكـال بـه خـدا داريـم ، اتـكـال بـه اسلام داريم ، پشتيبان ما اسلام و خداست و اميد اين راداريم كه همه ملت هاى اسلامى به ما بپيوندند. اين نزاعى كه ، مبارزه اى كه الان بين كفرو اسـلام است ، اين منازعه بين ما و آمريكا نيست ، بين اسلام است و كفر، اگر چنانچه غلبهكنند خداى نخواسته اينها بر نهضت ما (كه نخواهند كرد) اين غلبه ، غلبه بر اسلام است، غـلبه بر مسلمين است . بايد همه مسلمين بدانند كه مقدرات ما الان تنها نيست كه بين وجودو عـدم اسـت ، مـقـدرات اسـلام ، مـقـدرات همه مسلمين است ، همه مسلمين در اين مساله با هم بايدشـركـت كـنند كه اگر اين نهضت خداى نخواسته به سستى گرايد يا از بين برود حسابشـرق و حـسـاب تـمـام شـرق و خـصـوصـا مسلمين خواهند به تباهى كشيد. من از همه ملتهاىاسـلامى ، از همه مسلمين ، از همه ارتش هاى اسلامى ، از همه قواى انتظامى اسلامى ، از همهروسـاى جـمهور ممالك اسلامى مى خواهم كه با اين نهضت ما همراه باشند. با اين مقابله اىكه ما بين كفر و اسلام است ، نه ما بين ايران و آمريكا، ما بين تمام كفر و تمام اسلام است. مـسلمين بپاخيزند، برخيزند و در اين معارضه پيروز شوند و پيروز خواهند شد و از اينطبل هاى ميان تهى نترسند، نترسند كه آمريكا يك قدرت بزرگ است ، يك قدرت شيطانىاسـت و مـى تـوانـد كـه بـا يـك روز هـمـه را به هم بزند، اينها تبليغات است آمريكا نمىتواند اين كار را بكند، در مقابل مسلمين نمى تواند آمريكا خودنمائى كند. دنيا توجهش الانبه اين مبارزه است ، دنيا الان توجه به اين دارد كه در اين مبارزه چه خواهد شد و خود مملكتآمـريـكـا در آن اخـتـلاف واقع شده است ، سياه هاى آمريكا كه در تحت ظلم آمريكا بودند الانآنـهـا هـم مـوافـقـت بـا مـا دارنـد و مـمكن است آنها هم قيام بكنند بايد مسلمين در يك چنين موقعحـسـاسـى كـه مـا مـقـابـل ايـسـتـاديـم در مـقـابـل آمـريـكـا و درمـقـابل دسايس شيطانى او، با ما موافقت كنند، با ما همراهى كنند، ما و خود را از هم بدانند،مـمـلكـت ايـران را بـا سـايـر مـمالك ، با پاكستان ، با عراق ، با اندونزى ، با تمام اينمـمـالك اسـلامـى يـك بـدانـنـد و هـمـه قـيـام كـنـنـد و هـمـه تـظـاهـر كـنـنـد درمقابل اين ظلمى كه اين شخص به ما دارد كند.
ملت ما شهادت را براى خود سعادت و شرف مى داند
يـك نـفر مجرمى كه پنجاه سال خانه هاى اين مملكت را سوزانده است ، مردم اين مملكت را بهحـبـس انداخته است ، قتل هاى زياد، قتل عام هاى زياد كرده است و سنگفرش هاى خيابان ما را،اسـفـالت هـاى خـيـابان ما را رنگين كرده است با خون جوان هاى ما، ذخائر ما را برداشته ودزديـده و بـرده اسـت ، ايـنـها برده اند پناه داده اند يك چنين مجرمى را و مخالف همه قوانيندنـيـاسـت كـه هـر مـجـرمـى كـه در يـك جـائى جـرم كـرد بـايـد درمـحـل خـودش ، در هـمان جائى كه جرم كرده محاكمه بشود. اينها با يك انگيزه هاى بچگانهايـن را بـرده انـد نگه داشتند و حالا هم كه مطالبه آنها را مى كنيم ، ما را مى ترسانند ازكـشـتـى هـايشان كه آمدند در آب هاى نزديك آب هاى خليج و از طياره هاشان و از اينها. ما ازچـه مـى تـرسـيم ؟ ما از طياره هاى اينها مى ترسيم ؟ ما از كشتى هاى اينها مى ترسيم ؟ مااشخاصى هستيم كه در اين راه ، شهادت را سعادت براى خودمان مى دانيم . ملت ما الان هم ازمـن مـى خواهند كه دعا كنم كه شهيد بشوند، ملتى كه شهادت را مى خواهند، او را از چه مىترسانند؟ او را از مردن مى ترسانند؟ اينها شهادت را شرف خودشان مى دانند، آنها ما رااز مـردن مـى تـرسـانـنـد؟ مـردن بـراى آنـهـا تـرس دارد كـهقائل نيستند به ماوراء طبيعت . كسى كه خدا را مى شناسد، كسى كه قيامت را اطلاع دارد برآن ، كسى كه اعتقاد دارد به ماوراء طبيعت ، اين از چه مى ترسد؟
آمـريـكـا اشـتـبـاه مـى كـنـد، آقـاى كـارتـر اشـتـبـاه مـى كـنـد كـهخـيـال مـى كـنـد كه مى تواند يك چنين كارى بكند، دنيا نمى گذارد كه او چنين كارى بكند،خـود مـلت آمريكا نمى گذارد كه او اين كار را بكند. مگر يك كار آسانى است براى آمريكاكـه بـيـايـد و مـلت مـا را قـتـل عـام كـنـد. يك كارى نيست كه او بتواند اين كار را بكند. برفـرض ايـنـكه بتواند، ملت ما با چنگ و دندان آنها را نابود خواهند كرد و جوان هاى ما الاناعـلام كـرده اند كه اگر اينها يك وقت بخواهند يك چنين كارى بكنند، سفارتخانه را با هركـس در آن هـست منفجر مى كنيم و اگر يك همچو بشود ما نمى توانيم اين جوان هائى كه الاندر غـرور جـوانـى هـسـتـنـد و ظـلم ديـدنـد، مـا نـمـى تـوانـيـم آنـهـا راكـنـتـرل كـنـيـم . مـا نـمـى تـوانـيـم جـلوى يـك مـلتـى را كـه پـنـجـاهسـال ظـلم ديـده اسـت و پـنـجـاه سـال و بـيـش از سـى و چـنـدسـال از يـك آدمـى ظـلم ديـده اسـت ، از يـك آدمـى قـتل عام ها ديده است ، برادرها را كشته اند،پـدرهـا را كـشـتـه انـد، زن هـا و شوهرهايشان از بين رفته است ، يك همچو ملتى را ما نمىتـوانـيـم كـنـترل كنيم كه اگر آمريكا بخواهد يك غلطى بكند، مردم بنشينند همين طور نگاهكنند كه آقا بيايند و چتربازهايشان بيايند و امتحان كنند، بيايند ببينند چطور مى توانندايـن كـار را بكنند؟ تمامشان را از بين خواهيم برد و خودمان هم كشته مى شويم ، آنها را هماز بين مى بريم .
اگر ايران شكست بخورد مستضعفين شكست خورده اند
شـمـا بـرادرهـا سـلام مـرا بـه ارتـش خـودتـان بـرسـانـيـد و ازقـول مـن بـه آنـهـا بـگـوئيـد كـه بـرادرهـاى شـمـا درمـقـابـل كـفـر گـرفـتـار هـسـتـنـد، شـمـا قـيـام كـنـيـد، ارتـش پـاكـسـتـان قـيـام كـنـد درمقابل يك همچو ظلمى كه الان
دارد بـه بـرادرهـايـشـان مـى شـود. يـك هـمـچـو قـيـامـى كـه الان مـا كـرديـم ، درمـقـابـل كـفـر اسـت ، ايـن نـسـبـت بـه مـقـدرات شـمـا هـم تـاثـيـر دارد. كـسـىخـيـال نكند كه اگر ايران شكست بخورد، خودش باقى مى ماند. اگر ايران شكست بخوردشـرق شـكـسـت خورده است . اگر ايران شكست بخورد مستضعفين شكست خورده اند. بايد همهبـا هـم مـتـحـد، بـا هـم قـيـام كـنـيـم و ايـن جـرثـومـه فـسـاد را از تـاريـخ بـيـرون كـنيم ولااقل از ممالك خودمان اينها را برانيم كه ديگر فكر اينكه بيايند در اينجا، مستشارهايشانبـيـايـنـد در ايـنـجـا، مـامورينشان بيايند در اينجا، چپاولگرانشان بيايند در اينجا و ما راچـپـاول كـنند، اين فكر را از سر آنها بايد ما بيرون كنيم و بيرون مى كنيم اين فكر را ازسرشان .
خداوند انشاءالله به شما همه برادرها سلامت بدهد، عزت بدهد، عافيت بدهد. خداوند اسلامرا تـقـويـت كـند. خداوند لشكر مسلمين را تقويت كند. خداوند روساى مسلمين را كه علاقه مندبه اسلام هستند، خدمت به مسلمين مى كنند، آنها را حفظ كند.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
تاريخ : 4/9/58
پيام امام خمينى به جنبش هاى آزاديبخش جهان  
سازمان هاى آزاديبخش مجتمع در الجزاير
بسم الله الرحمن الرحيم
تـلگـرام بـرادران مـحـترم در پشتيبانى از ملت مظلوم ايران در قيام براى احقاق حق خود ازدولت امـريـكـا مـوجـب تـشـكـر گـرديـد. شـمـا مـى دانـيـد كـه خـيـانـتـكـارى كـه درطـول حـكـومـتـش ايـران را به تباهى كشيده و ملت شريف ما را در عزاى فرزندان رشيد خودنشانده و ذخائر كشور ما را به تاراج برده است ، اكنون در پناه دولت آمريكا به سر مىبـرد. از حـقوق مسلم يك ملت است كه جانى تبهكار را به محاكمه دعوت كند و از حقوق مسلمبـيـن المـللى اسـت كـه تـبـهكار بايد در محل تبهكاريش محاكمه شود. آقاى كارتر با زورسـرنـيـزه تـمـام حـقـوق انـسـانـى را نـقـض مـى كـنـد و درمقابل ملتى كه مى خواهد حقوق خويش را مطالبه كند، به توطئه و ارعاب ، دخالت نظامىو مـحـاصـره اقـتصادى پرداخته است . در منطق آقاى كارتر جواب درخواست بحق يك ملت رابـايـد بـا قـدرت و قـواى نـظـامـى داد و در ايـن مـنـطـق ، مـنـطـق قـرون وسـطـائى و حـكومتجنگل بر تمام ارزش هاى انسانى و قوانين بين المللى حكومت دارد.
ايـن اسـت مـنـطق همه زورمندان و مستكبران در مقابل ملت ها و توده هاى ستمديده . قدرت هائىكـه بـا تـعـليـمـات انـسـانـى آسـمـانـى مـهـار نـشـده اسـت ، چـشـم هـا را كـور وعـقـل هـا را آفـت زده مـى كـنـد. يـكـى از اشـتـبـاهـات بـزرگ آقـاى كـارتـر وامـثـال او آن اسـت كـه عـمـق نـهـضـت اسـلامـى عـصـر حـاضـر ونسل معاصر را نشناخته اند. آنان با افكار جنون آميز قدرتمندان و بيمارى روحى مستكبرانبـه نـهـضـت هاى معاصر و ملت هاى از قيد اسارت روحى رها شده مى نگرند و اين اشتباهىاسـت فـتـنـه انگيز. بايد ملت هاى اسلامى با وحدت ايمانى و قدرت الهى ، آنان را براىهميشه از اين اشتباه بيرون آورند، بايد شرق و جميع مستضعفين و ابرقدرت ها و مستكبرينخـود را بيابند و خود گمشده را پيدا كنند. آنان از اسارت تبليغات بلندگوهاى شيطانىبـيرون آمده و قدرت خدائى توده اى خويش را دريابند و اينان به زبونى واقعى خود درمـقـابـل مـلت هـاى بـپـا خاسته واقف شوند تا آرامش ، دنيا را فرا گيرد و دست ستمگران ازجـنـايـات كـوتـاه شود. برادران شجاع من كه براى آزادى وطن هاى خود قيام كرده ايد، ملتهـاى خـود را هـشـدار دهـيـد و مـغـزهـا را از آثـار تـبـليـغات چند صد ساله و خود باختگى درمـقـابـل غـرب و مـسـتـكـبـريـن شستشو دهيد و به نهضت ما كه نهضت اسلامى و مستضعفين استبـپـيـونـديـد، كـه امروز اسلام عزيز در مقابل كفر و منطق در برابر زور واقع شده است ونهضت ما اسلامى است قبل از آنكه ايرانى
باشد، نهضت مستضعفين سراسر جهان است قبل از آنكه به منطقه اى خاص متعلق باشد. اىمسلمانان جهان ! و اى مستضعفين بپا خاسته ! و اى درياى بى پايان انسان ها! بپا خيزيد واز كـيـان اسـلامـى و مـلى خـويـش دفـاع كنيد. اسرائيل بيت المقدس را از مسلمين گرفت و بامسامحه دولت ها مواجه شد. اكنون چنانكه آثارش ظاهر شده است ، امريكا و شاخه فاسد آناسرائيل در صدد است كه مسجدالحرام و مسجدالنبى را قبضه كند. باز هم مسلمانان نشسته وتماشاگرند و بى تفاوت . برخيزيد و از اسلام و مركز وحى دفاع كنيد و از اين هياهوهانـهـراسـيـد كـه امـروز اسـلام بـه شـمـا مـحـتـاج اسـت و شـمـا درقـبـال خـداونـد مـتـعـال مـسـوول هـسـتـيـد. بـه خـداونـد تـعـالىاتـكـال نـمـائيـد و بـا وحـدت كلمه به پيش رويد. ما به پيروى از اسلام بزرگ از جميعحـمـايـت مى كنيم و از شما و هر سازمانى در جهان كه براى نجات كشور خويش بپا خاستهاسـت پـشـتـيـبـانـى مـى كـنـيـم . مـا از مـبـارزات بـرادران فلسطينى و مردم جنوب لبنان درمـقـابل اسرائيل غاصب كاملا (پشتيبانى مى نمائيم و به خواست خداى تعالى بر دشمنانبـشـريـت و اسـلام پـيـروز خـواهـيـم شد و اميد است كه نصر خدائى و فتح مسلمانان نزديكباشد. از خداوند تعالى سلامت و سعادت همه را خواستارم .
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 5/9/58
مصاحبه خبرنگار ژاپنى با امام خمينى  
خـبـرنـگـار ژاپـنـى : بـه نـام تـمام مردم ژاپن تشكر مى كنم كه اجازه داده ايد كه با شمامصاحبه كنيم . دفعه قبل ، سال گذشته در نوفل لوشاتو بود كه با شما يك مصاحبه اىكـرده ايـم كـه كـوتـاه بـود. امـسال را مى خواهيم با عمق بيشترى واقعيت ايران را به مردمژاپن نشان بدهيم و متاسفانه شناخت كاملى از ايران نداريم .
سـوال : مـى گـويـنـد كـه در مـبـارزه اى كـه عـليه امريكا شروع كرده ايد، در مورد سايركـشـورهـا، شـمـا ژاپـن را در جـمـع ايـن مـتـجـاوزيـن مـى بـيـنـيـد يـا تـبـعـيـضـىقائل هستيد؟
جواب : بسم الله الرحمن الرحيم اول من راجع به آن حرفى كه ايشان زده اند كه ژاپنى هااطـلاع نـدارنـد از اوضـاع كـشـور مـا، بايد يك كلمه بگويم كه چرا بايد ژاپنى ها اطلاعنـداشـتـه باشند و چرا بايد مطبوعات ژاپن و گروه تبليغاتى ژاپن يك چنين مهمى كه دردنـيـا واقـع شـده اسـت و يـك چـنـيـن ظـلمـى كـه در طـول پـنـجـاهسـال بـيشتر به ما شده است و يك چنين تعدى كه دولت امريكا به ما روا داشته است ، چرانبايد در مطبوعات ژاپن ، در گروه تبليغى ژاپن منعكس بشود تا مردم بى خبر باشند. اينرا مـن بـايـد يـك چـنـيـن احـتـمـالى را بـدهـم كـه دسـت امـريـكـا در كـار است كه نمى گذاردمسائل ما به دنيا برسد و مع الاسف به اين اعترافى كه شما كرديد كه ملت ژاپن اطلاع ازمـطالب ما ندارد، اين احتمال پيش مى آيد كه اين فعاليت در ژاپن هم بوده است كه نگذارندمـسـائل مـا مـنعكس بشود و يا بالعكس ‍ منعكس بكنند. و اما راجع به سوالى كه كرديد راجعبـه مـلت هـا، حـتـى ملت امريكا و هر ملت ديگرى ، ملت ما و ما هيچ ابدا (مخالفتى با آنهانـداريـم و از آنـهـا هـم بـه مـا ظـلمـى نـشـده اسـت كـه مـا مـخـالفـت با آنها داشته باشيم ،مسائل روى دولت هاست . ما الان منتظر اين هستيم كه ببينيم دولت هاى اروپائى ، دولت هاىآسـيـايى ژاپن در اين غصه اى كه ما داريم و اين مظلوميتى كه براى ماست و اين تعدياتىكـه دولت امـريـكـابر ما كرده است و اين خلاف قوانينى كه آقاى كارتر مى كند و يك نفرمـجـرم را پـنـاه داده است و براى اينكه ما مطالبه آن مجرم را مى كنيم ، اين هياهو را در عالمراه انـداخـتـه است و ما را تهديد به حصر اقتصادى يا دخالت نظامى مى كند، ما ببينيم كهدولت هاى اروپايى و آسيايى ،
دولت ژاپن در اين قضيه چه عملى خواهند كرد، آيا با مظلوم ها موافقند يا با ظالم ؟ آيا بامـا كـه دادخـواهـى مى كنيم از همه عالم ، در همه عالم دادخواهى خودمان را بلند مى كنيم و معالاسـف نـمـى گـذارنـد كـه صـداى مـا بـرسـد بـه دولت هـا، حـالا ما ببينيم كه آيا ژاپن وامثال ژاپن در اين امتحانى كه براى همه پيش آمده است ، مقابله يك ملت مظلوم كه همه چيزشرا پـنـجاه سال بيشتر است برده از بين و يك دولت ظالم كه همه چيز ما را برده است ، آيادولت هـا در ايـن بـاب چـه مـى كنند؟ ما در اينجا حسابمان با دولت ها جدا مى شود. در همينمـبـارزه ، حساب ما با دولت ها معلوم مى شود كه دولت هائى كه طرفدارى ظلم بكنند پيشمـا مـمـتـازنـد از دولت هائى كه طرفدارى مظلوم را بكنند و اگر ژاپن هم در آن طرف واقعبـشـود، در صـف ظالم ها واقع بشود، ما در صف مظلومين هستيم و با او هم موافقتى نداريم واگـر در صـف مـظـلوم هـا واقع بشود و كمك به مظلوم ها بكند، ما همانطور كه با ملت ژاپنهيچ مخالفتى نداريم با دولت هم نخواهيم مخالفت داشت .
سـوال : از زمـانـى كـه ما به ايران آمده ايم مى بينيم كه مردم ايران خيلى لطف دارند نسبتبـه ژاپـنـى ها و با محبت با آنها رفتار مى كنند، مى خواستيم بدانيم كه آيا شما ژاپن رادر اردوگاه غرب قرار مى دهيد يا اينكه او را متمايز مى دانيد از غرب ؟
جـواب : مـن جـواب را الان دادم كه ما با ملت ژاپن ابدا (مخالفتى نداريم و با ملت امريكاهـم مـخـالفـتى نداريم ، لكن آقاى كارتر دارند منعكس مى كنند در امريكا كه ملت ايران باملت امريكا مخالف است و اين هم يكى از جناياتى است كه دارد واقع مى شود در تاريخ كهما فرياد مى زنيم كه ما با آقاى كارتر مخالف هستيم براى اينكه او برده است جانى ما راو حمايت از او مى كند و او دارد منعكس مى كند كه ما با ملت امريكا مخالف هستيم و ملت امريكارا وادار مـى كـنـد كـه از ما عصبانى بشوند و با ما مخالفت كنند، در صورتى كه اينطورنـيـسـت . ما الان هم فرياد مى زنيم كه ما با كارتر كه جانى ما را برده و حفظ كرده است وهياهو در دنيا به راه انداخته است و برخلاف واقع دارد مطالب را منعكس جلوه مى دهد و تحتتاثير اين قدرت هاى شيطانى صهيونيسم واقع شده است ، ما از او فرياد مى زنيم . ما باملت ها به هيچ وجه مخالفت نداريم بلكه ما با مظلوم ها كه ملت ها هم از طبقه مظلومين هستندمـوافـق هستيم و با اشخاصى كه ظلم مى كنند، چه در مملكت خودشان و چه به ملت خودشانظلم بكنند و چه به ملت هاى ضعيف ظلم بكنند، با آنها ما مخالف هستيم .
سـوال : ايـشـان مى گويند كه كتاب شما را كه در فرانسه به اسم حكومت اسلامى درآمدهاسـت كـه هـمـان ولايت فقيه است ، خوانده اند و در اين كتاب خوانده اند كه اسلام بايد مذهبعفو اغماض
بـاشـد، در حـالى كـه پرسشى كه از افكار عمومى در فرانسه شده نشان مى دهد كه 79درصد مردم فكر مى كنند كه مبارزه شما بر ضد شاه انتقام گيرى شخصى شما بوده است، در اين باره نظرتان چيست ؟
جواب : اين هم از مسائلى است كه ابرقدرت ها، قدرت هاى بزرگ براى ما پيش آورده اند،مـلت هـا بـه واسـطـه اعـمـال قـدرت بـزرگ قـدرت هـا اطـلاع ازمـسـائل ما پيدا نكردند. اگر اطلاع پيدا كرده بودند، راى آنها غير راى دولت ها بود. منطقمـلت هـا بـا مـنـطـق دولت هـا فـرق دارد وقـتـى دولت هـامسائل را وارونه برخلاف واقع جلوه مى دهند، البته ملت ها هم منحرف مى شود افكارشان .اينكه شما مى گوئيد كه در فرانسه يك چنين امرى واقع شده است و عفو و اغماضى كه دراسـلام مـطـرح اسـت آنـهـا مـبـدل كـردنـد بـه انـتـقـامـجـويـى ، چـنـانچه آقاى كارتر هم اينمـسـائل را مـى گـويـد و در مـلت خـودش مـنـتـشـر كـرده اسـت ، ايـنـهـا بـراى ايـن اسـت كـهمـسـائل مـا پـيـش مـردم مـعـلوم نـيـسـت ، مـطـالب مـا را اگر بدانند كه ما چه مى گوئيم و درمـقـابـل مـا چـه مـنـطـقـى اسـت ، مـا مـى گـوئيـم كـه مـا پـنـجـاهسال مظلوم واقع شده ايم و تاريخ ما، تاريخ عالم اگر چنانچه ضبط كنند تاريخ ايرانرا، شاهد بر اين بوده است كه ما از زمانى كه رضاخان آمده است در ايران و او را انگليسىهـا آوردنـد و تـا ايـن وقـتـى كـه مـحـمـدرضـا بـود كـه او را امـريـكائى ها تاييد كردند ودنـبـال حـرف هـاى آنـها بودند، ما در اين پنجاه سال همه چيزمان به باد رفته است . ما يكمـلت مـظلوم هستيم . در اين پنجاه سال ، ذخايرمان كه بايد صرف مستمندان ما، زاغه نشينانما بشود، برده شده است ، به كاخ ‌نشينان داده اند و ابرقدرت ها از آن استفاده كردند. ملتمـا روى يـك گـنج بزرگى كه آن نفت است ، نشسته اند و گرسنگى مى خورند و امريكا وامـثـال امـريـكـا ايـن مـخـزن هـاى مـا را مـى بـردنـد، چـپـاول مـى كـردنـد در ايـن پـنـجـاهسال و مى دادند به اشخاصى كه كاخ ‌نشين هستند و قدرت طلب هستند و مى دادند به اجانبو در مقابلش براى اين ملت هيچ چيز نبود.
يـك مـطلب ما اين است كه ما مى گوئيم كه اين آدم كه الان امريكا او را نگه داشته است و ازاو حـمـايـت مى كند و دنيا را متزلزل كرده است امريكا براى خاطر يك نفر جانى ، ملت ما مىگويند كه اين جانى كه به ما آنقدر خسارت مالى وارد آورده است و خسارات جانى اين پدرو پـسـر بـراى مـلت ما بار آورده اند، قتل عام هائى كه در زمان اين پدر و پسر واقع شدهاست و جوان هائى كه از ما تلف شده است ، قبرستان هاى ما را اينها آباد كردند و خانه هاىمـا را خراب و مملكت را خراب ، مملكت ما ويرانه اى شده است به واسطه بودن اين شخص وپـدرش در ايـن مملكت و حكومت كردن آنها و به دست حكومت هاى بزرگ اينها را به ما سلطهداده اند و ما اين مطلب را مى گوئيم كه ما يك ملت مظلوم هستيم كه همه چيز ما را اينها از بينبرده اند و ما حالا اين مجرم خودمان را مى خواهيم بياوريم اينجا
كـه ايـن چيزهائى را كه از ما برده به بانك ها سپرده شده است ، ما به دست بياوريم و ماآن جانى اصلى را پيدا بكنيم كه آن كسى كه اين آدم را وادار كرده است به اين كار و ماموركـرده اسـت و به ما مسلط كرده است ، ما مى خواهيم اين آدم را پيدا بكنيم كه مخازن خودمان راكه برده است و در بانك ها هست ، كشف بكنيم و بگيريم و اينهمه جمعيت كه از ما كشته است ،ما نمى توانيم از او انتقام بگيريم تا اينكه كسى بگويد انتقامجويى است . يك نفر آدم درمـقـابـل يـك نـفـر آدم بـايـد قـصـاص بـشـود. يـك نـفـر آدم كـه ازاول حـكـومـتـش تا حالا بيش از صد هزار جمعيت را از ما كشته است ، ما چطور مى توانيم از اوانـتـقـام بـگـيـريـم تـا اين منطق بيايد پيش كه شما مى خواهيد انتقام بگيريد. ما مى خواهيمامـوالمان را از او پس بگيريم ، ما مى خواهيم بيايد اينجا و معلوم بشود به مظلوم هاى دنياكـه ظـالم اصلى كى هست ، كيست كه دنيا را اينطور مشوش كرده ، آنهائى كه اينها را ماموركرده اند، در حكومت هائى كه به دست آنها در اين مملكت هاى اسلامى و در ساير ممالكى كهحـكـومـت هـايـشان دست نشانده اينها هست ، ببينيم كه ظلم هائى كه شده است از چه راهى شدهاسـت و كى اين ظلم ها را كرده است و چه كسى وادار كرده است كه اين ظلم ها را بكنند. اين رااگـر چـنـانـچـه منطق دولت ها اين است كه اين انتقامجويى است معلوم مى شود منطق آنها غيرمنطق مظلومان است ، چنانچه هميشه اينطور بوده است كه منطق ظالم يك منطق بوده است و منطقمظلوم ها منطق ديگر بوده است . ما با منطق مظلوم ها داريم صحبت مى كنيم ، نه با منطق ظالمها.
ظـالم هـا البـتـه از ما منافع ما را بردند و حالا كه يك نفر كار گذاشته شده است كه بهآنها منفعتى نمى رسد آنها البته اين مسائل را طرح مى كنند و (قضيه انتقامجويى ) والااسـلام تـمامش عفو است ، تمامش اين است كه كسانى كه خلاف مى كنند و البته مظلوم ها مىتـوانـنـد كـه از آنـهـا چـيـز بـگـيرند، لكن اسلام مساله عفو است . لكن منطق آقاى كارتر وامـثـال آقاى كارتر غير از اين مطلب است . مائى كه يك نفر آدم را مى خواهيم كه بفهميم كهريـشـه فساد، چه كسى است و به دنيا معرفى كنيم اين ريشه فساد را، تا اينكه فساد دردنـيـا از بـيـن بـرود، مـائى كـه مـى خـواهـيـم يـك نـفـر آدمـى كـهامـوال مـا را بـرده اسـت بـيـايـد ايـنـجا و بگويد اموال شما كجاهاست ، تا ما برويم سراغامـوالمـان و ايـن مـلتـى كـه گرسنگى مى خورد و اموالش در بانك هاى خارجى مانده است وآقـاى كـارتر هم جلوى اموال او را گرفته است و اين مظلوم ها را گرسنگى مى دهد، منطق مااين است . اين را آقاى كارتر اسمش را انتقامجوئى مى گذارد و دولت هايى هم كه تابع اوهستند آنها هم اسمش را انتقامجويى مى گذارند و در منطق مظلومين اين اسمش انتقامجويى نيست، اسـمـش ايـن اسـت كـه مـى خـواهـنـد مـلك خـودشـان را،مـال خـودشـان را كه بايد صرف خودشان بشود، در بانك ها متمركز نشود و آقاى كارترجلويش را نگيرند و بگذارند بيايد كه مردم زندگى بكنند در اينجا.

next page

fehrest page

back page